نام پژوهشگر: ناهید شاه آبادی
فریوش دارابی ناهید شاه آبادی
افزایش dna به محلول لیگاند شیف باز موجب کاهش شدت جذب در اسپکتروفتومتری لیگاند ، افزایش ویسکوزیته محلول، افزایش در طیفهای فلورسنس و تغییرات کانفورماسیونی شدید در طیف دورنگ نمایی چرخشی dna شده است. این نتایج نشان دادند که این لیگاند شیف باز میتواند به طریق intercalation با dna برهمکنش بدهد. نتایج ژل الکتروفورز نیز نشان دادند که این لیگاند قادر به ایجاد cleavage در puc 18 plasmid dna می باشد. افزایش dna به محلول کمپلکس کبالت موجب افزایش شدت جذب در اسپکتروفتومتری کمپلکس ، افزایش ویسکوزیته محلول، کاهش در طیفهای فلورسنس و تغییرات کانفورماسیونی نشان دهنده ی تبدیل ساختارb ? c در طیف دورنگ نمایی چرخشی dna شده است. این نتایج نشان دادند که این کمپلکس میتواند به طریق groove binding با dna برهمکنش بدهد. نتایج ژل الکتروفورز نیز نشان دادند که این کمپلکس قادر به ایجاد cleavage در puc 18 plasmid dna می باشد . در نهایت در مقایسه لیگاند و کمپلکس فلزی می توان گفت که برهمکنش لیگاند با dna قوی تر بوده است.
مریم ترابی مرجین ناهید شاه آبادی
دی اکسید کربن و متان به ترتیب به عنوان اجزاء اصلی گازهای گلخانه ای بشمار می آیند و در سالهای اخیر، اثرات آنها بر روی آب و هوای کره زمین، توجه زیادی را به خود جلب کرده و امکان تبدیل مناسب دی اکسید کربن و متان به محصولات با ارزش تر، یک موضوع مهم برای جامعه کنونی می باشد. از طرف دیگر، تبدیل این مولکولهای پایدار به مواد مفید شیمیایی در شرایط دمایی متعادل، کار آسانی نیست. در این تحقیق تبدیل همزمان دی اکسید کربن و متان به مواد مفید شیمیایی در دمای پایین در طی واکنش فتوکاتالیستی و با استفاده از نانو ذرات دی اکسید تیتانیم نشست داده شده روی توری ضد زنگ، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات در حضور نور uv و در یک راکتور ناپیوسته در فاز گازی، انجام می گرفتند. برای اندازه گیری غلظت اجزاء واکنش و شناسایی ترکیبات تولید شده در طی انجام واکنش، آنالیزهای gc و gc-ms انجام گرفتند. در این تحقیق، تأثیر 6 پارامتر (اندازه ی مش مربوط به توری، نسبت دی اکسید تیتانیم/توری، دمای کلسیناسیون، فشار اولیه راکتور، نسبتهای اجزاء سازنده ی خوراک co2:ch4:he و شدت نور uv) بر روی کارایی فرایند، مورد بررسی قرار گرفت. روش یک متغیر در یک زمان، برای طراحی آزمایشات استفاده شد. با بررسی نتایج بدست آمده از آزمایشات، شرایط بهینه ی آزمایش، حاصل شد. نتایج این تحقیق، 9/27% و 4/33% تبدیل را به ترتیب برای دی اکسید کربن و متان، تحت شرایط بهینه نشان داد. همچنین آنالیز ترکیب محصولات بدست آمده بیانگر بیشترین گزینش پذیری برای محصول تولوئن به میزان 92/66% بوده است. با توجه به نتایج بدست آمده از آزمایشات، سیستم فتوکاتالیستی ساخته شده در این کار تحقیقاتی دارای کارایی بسیار مطلوب در مقیاس آزمایشگاهی می باشد و این اولین قدم جهت ساخت فتوراکتور با ظرفیت تبدیل دی اکسید کربن و متان اتمسفریک به مواد شیمیایی در مقیاس صنعتی محسوب می گردد.
زهرا کیانی نژاد ناهید شاه آبادی
oxidative addition reactions of 1,4-diiodo-butane and 1,3-diiodo-propane with [ptme2(ph2phen)]; in which ph2phen=4,7-diphenyl-1,10-phenanthroline, were studied in different solvents such as acetone and benzene.oxidative addition reaction of [pt me2(ph2phen)] with i(ch2)4i and i(ch2)3i produced the [pt me2i(ch2)4(ph2phen)i] (1a) and [pt me2i(ch2)3(ph2phen)i] (1b).all the platinum (iv) products were characterized by 1h-nmr and 13c-nmr spectroscopy and elemental analysis
زینب میرزایی کالار ناهید شاه آبادی
هدف از مطالعه حاضر بررسی بر هم کنش یک داروی ضد ویروسی بنام ریباویرین هم چنین کمپلکس پلاتین (ii) که حاوی این دارو می باشد است. این کمپلکس سنتز و توسط روشهای اسپکتروفتومتری، آنالیز عنصری و 1h nmr شناسایی شده است. نوع پیوند کمپلکس و دارو با dna توسط روشهای اسپکتروفتومتری، فلوریمتری، دورنگ نمائی چرخشی و ویسکوزیمتری بررسی شده است. افزایش این دارو و کمپلکس به محلول dna موجب کاهش شدت جذب در اسپکتروفتومتری dna و ایجاد تغییرات در دو رنگ نمائی چرخشی و ویسکوزیته محلول شده است. در مطالعه اسپکتروفلوریمتری از روش رقابتی و ماده hoechst و neutral red که با dna بر هم کنش دارند استفاده شده است. مطالعات نشان داده اند که این دارو و کمپلکس بترتیب جایگزین hoechst و neutral red می شوند و باعث کاهش شدت فلورسانس محلول hoechst-dna و neutral red-dna شده است. تمام نتایج فوق نشانگر آن است که این دارو به طریق groove و کمپلکس به طریق intercalation با dna بر هم کنش دارد و بر هم کنش کمپلکس با dna قویتر است.
لیلا نعمتی ناهید شاه آبادی
هدف از این مطالعه گسترش کمپلکس های کوئوردینانسی است که می توانند به عنوان شاخص های دارویی معدنی مورد استفاده قرار گیرند. کمپلکس محلول در آب [pt(phen)(his)]no3.3h2o که درآن phen، 1,10-phenanthrolineو his ، l- histidine می باشد، سنتز و با استفاده از روشهای فیزیکی و شیمیایی مشخص شد. بر هم کنش این کمپلکس با تیموس گوساله(ct–dna) با استفاده از تکنیک های اندازه گیری نشر فلوروسانس، اسپکتروفتومتری، دو رنگ نمایی چرخشی و ویسکوزیمتری بررسی شد. بر اثر افزایش (ct-dna) تغییرات قابل توجهی در طیف اسپکتروفتومتری آن به صورت کاهش شدت جذب (hyperchromism) در کمپلکس مشاهده شد. کمپلکس به dna بصورت intercalative متصل می شود. ثابت پیوند kb=8±0.2×104 محاسبه شد. علاوه بر این، دو رنگ نمایی چرخشی نشان داد که لیگاند فنانترولین بین جفت باز های دو رشته از dnaقرار می گیرد. همچنین مطالعات طیفی فلوروسانس ، افزایش شدت فلوروسا نس کمپلکس پلاتین را در حضور افزایش مقادیری از محلول dna نشان داد . نتایج آزمایشات نشان داد که کمپلکس پلاتین از طریق intercalative و hydrogen bondingبهdna متصل می شود. اصطلاحات کلیدی: ضد سرطان – اینترکلیشن dna - کمپلکس پلاتین - (ii)فنانترولین- هیستیدین.
زینب قاسمیان ناهید شاه آبادی
یک کمپلکس جدید آهن (iii) از یک شیف باز محلول در آب سنتز و با آنالیز عنصری (chn) ، طیف سنجی uv- vis، ft- ir و 1h nmr شناسایی شد. سپس بر هم کنش کمپلکس آهن با dna توسط روشهای اسپکتروفتومتری، فلوریمتری، دورنگ نمائی چرخشی، ویسکوزیمتری،الکتروشیمی و همچنین تاثیر کمپلکس بر روی سلولهای سرطانی بررسی گردید. افزایش dna به محلول کمپلکس آهن موجب افزایش شدت جذب در اسپکتروفتومتری کمپلکس ، افزایش ویسکوزیته محلول، کاهش در طیفهای فلورسنس ،کاهش جریان هر دو پیک کاتدی و آندی در ولتاگرام چرخه ای ،تغییرات کانفورماسیونی(تبدیل ساختار ( b ? c در طیف دورنگ نمایی چرخشی dna شده است. این نتایج نشان دادند که این کمپلکس میتواند به طریق شیاری با dna برهمکنش بدهد. نتایج کشت سلول روی سه رده سلولی سرطانی نشان داد که این کمپلکس بطور قابل توجهی قابلیت زیستن این سلولها را کاهش می دهد .
رحیمه اسحقی ملکشاه ناهید شاه آبادی
چکیده: کمپلکسهای کورکومین روی و مسzn (no3)2. [6h2o] و [cu (no3)2. 6h2o]سنتز شده است و توسط تکنیکهای اسپکتروسکوپی ir, uv-vis و 1h nmr آنالیز عنصر شده است. اثر اینترکشن بین کمپلکسهای کورکومین روی و مس با آلبومین سرم گاوی در محلولهای بافر فسفات 0.01 m در ph 7.4 به وسیله اسپکتروسکوپی uv، cd و فلورسانت و لتامتری چرخه ای و dpv بررسی شده است. ثابت تجمعی ظاهری kb و تعداد جایگاههای پیوندی کمپلکسهای کورکومین و آلبومین سرم گاوی افزایش یافته است. اثر اینترکشن بین کمپلکسهای کورکومین روی و مس و آلبومین سرم گاوی، دارای کوانچ ضعیف ولی پیوندی قوی دارد. تغییرات کنفورماسیون آلبومین سرم گاوی به کمک cd و uv مشاهده شده است. طیف cd نشان داد که اینترکشن کورکومین و کمپلکسهای کورکومین روی و مس با آلبومین سرم گاوی منجر به تغییرات در مقدار آلفا هلیکس bsa شده، و باطبع تغییرات در ساختار دوم پرتئین را ایجاد می کند. براساس تئوری forster انتقال انرژی غیرتابشی، متوسط فاصله پیوندی r بین دهنده (bsa) و گیرنده ها (کورکومین و کمپلکسهای روی و مس) به ترتیب 4.84، 5.31 و 8.5 می باشد. مقادیر kb از نتایج cv و dpv برای کمپلکسهای مس و روی با bsa، به ترتیب 4.3 × 102 l mol-1 و 3.7 × 102 l mol-1 می باشد این نتایج اشاره دارد که، نیروی پیوندی قوی بین کمپلکسهای مس و روی با bsa دارد.
مهناز محمدپور ناهید شاه آبادی
هدف از مطالعه حاضر بررسی بر هم کنش مشتق محلول در آب مورین بنام مورین-´5- سولفونیک اسید وهم چنین کمپلکس های مس (ii) و روی (ii) که حاوی این مشتق می باشند با پروتیین bsa است. این سه ترکیب سنتز و توسط روشهای اسپکتروفتومتری، 1h nmr و آنالیز عنصری شناسایی شدندو سپس نوع پیوند کمپلکس و لیگاند (namsa) باbsa توسط روشهای اسپکتروفتومتری، فلوریمتری، دورنگ نمائی چرخشی بررسی شد. افزایش این ترکیب و کمپلکس به محلولbsa موجب کاهش شدت جذب در فلوریمتری bsa, افزایش شدت جذب در اسپکتروفتومتری bsaو ایجاد تغییرات در دو رنگ نمائی چرخشی محلول شده است. در مطالعه اسپکتروفلوریمتری مشخص شد که برهم کنش مورین سولفونات و bsa وهمین طور دو کمپلکس مس (ii) و روی (ii) از طریق مکانیسم استاتیک صورت می گیرد.هم-چنین مطالعات نشان داده اند که برهم کنش کمپلکس مس (ii) با پروتیین مورد بررسی بهتر بوده و پیوند آنها قویتر از دو ترکیب دیگر می با اشد. است.
پروین فتاحی ناهید شاه آبادی
کمپلکس مس (ii) با استفاده از داروی آنتی ویروس والاسیکلوویر سنتز و با آنالیز عنصری (chn) ، طیف سنجی uv- vis، ft- ir و 1h nmr شناسایی شد. سپس بر هم کنش داروی آنتی ویروس والاسیکلوویر و کمپلکس مس آن که هر دو محلول در آب هستند با dna توسط روشهای اسپکتروفتومتری، فلوریمتری، دورنگ نمائی چرخشی، ویسکوزیمتری بررسی شد. افزایش dna به محلول والاسیکلوویر موجب کاهش شدت جذب در اسپکتروفتومتری ، افزایش ویسکوزیته محلول، افزایش در طیفهای فلورسانس و تغییرات کانفورماسیونی در طیف دورنگ نمایی چرخشی dna شده است. این نتایج نشان دادند که این داروی آنتی ویروس میتواند به طریق intercalation با dna برهمکنش بدهد. افزایش dna به محلول کمپلکس مس موجب افزایش شدت جذب در اسپکتروفتومتری کمپلکس ، افزایش ویسکوزیته محلول، کاهش در طیفهای فلورسانس و تغییرات کانفورماسیونی کمی در طیف دورنگ نمایی چرخشی dna شده است. این نتایج نشان دادند که این کمپلکس میتواند به طریق groove binding با dna برهمکنش بدهد. در نهایت در مقایسه لیگاند و کمپلکس فلزی می توان گفت که برهمکنش لیگاند با dna قوی تر بوده است.
فتانه خاکره ناهید شاه آبادی
کورکومین یک دی کتون پلی فنولیک حاصل از زردچوبه است، فعالیت های بیولوژیکی کورکومین به گروه هیدروکسیل روی حلقه های بنزن و نیز ساختار دی کتون آن نسبت داده می شود. بخش ??1 دی کتون کورکومین به طور خود به خود به فرم توتومری کتو-انول تبدیل شده و می تواند به سرعت با یون های فلزی کی لیت دهد. در این مطالعه دو کمپلکس تک هسته-ای zn (ii)-cur و cu (ii)-cur (کورکومین = cur) سنتز و با آنالیز عنصری (chn) ، طیف سنجی uv- vis، ft- ir و 1h nmr شناسایی شدند. سپس بر هم کنش کمپلکس ها با dna تیموس گوساله (ct-dna) توسط روشهای اسپکتروفتومتری، فلوریمتری، دو رنگ نمائی چرخشی و ویسکوزیمتری مورد مطالعه قرار گرفت. ثابت پیوند کمپلکس های cu (ii), zn(ii)-cur با ct-dna از طیف سنجی uv- vis به ترتیب 1.26×105 m-1 و 6.61×104 m-1 محاسبه شده است. این تایید می کند که، پیوند کمپلکس هاdna- تمایل کمتری نسبت به اینترکلیتورهای کلاسیک دارد، اما قابل مقایسه با کمپلکس هایی است که عمدتاً از طریق شیارهای dna با آن برهمکنش می دهند. توانایی پیوند کمپلکسcu (ii)-cur با dna از zn (ii)-cur بیش تر است. نتایج طیف دورنگ نمایی چرخشی نشان می دهد که، اتصال هر دو کمپلکس به dna موجب تغییر ساختاری در dna می شود (تبدیل ساختار b به a). علاوه بر این، ویسکوزیته نسبی ct-dna در حضور مقادیر مختلف کمپلکس ها یک افزایش ناچیز را نشان می دهد. مطالعات فلوئورسانس نشان می دهد که، افزایش شدت فلوئورسانس ناشی از یک فرایند استاتیک در حالت پایه است. همچنین داده های ترمودینامیک کم تر از مقادیر گزارش شده برای اینترکلیتورها است و مد برهم کنش غیراینترکلیت را تصدیق می کند. بنابراین نتایج آزمایشگاهی پیشنهاد می کنند که، هر دو کمپلکس می توانند به طریق شیاری با dna برهمکنش دهند. داده های طیف سنجی و مدل های مولکولی محاسبه شده قبلی نیز نشان می دهند که کورکومین از طریق شیارهای کوچک با مارپیج دو رشته ای بر هم کنش می دهد.
ندا حسین پورمقدم ناهید شاه آبادی
هدف از این مطالعه بررسی امکان استفاده از داروهای شناخته شده در درمان سایر بیماریها به عنوان داروهای ضد سرطان است. همچنین با استفاده از این داروها در ساختمان کمپلکس فلز می توان شاخص های دارویی بدست آمده را بررسی نمود. داروی ضد ویروس ایدز(hiv)به نام زیدوودین(azt)انتخاب و.کمپلکس.محلول.در.آب[pt(azt)2]cl2سنتزو به روشهای مختلف فیزیکی و شیمیایی شناسایی گردید. بر هم کنش مقایسه ای این دارو و کمپلکس پلاتین آن باdnaتیموس گوساله (ct-dna)با روشهای مختلف اسپکتروسکوپی مطالعه گردید. نتایج نشان دادند نحوه پیوند داروی زیدوودین با کمپلکس پلاتین آن متفاوت می باشد. دارو به طریق شیاری و کمپلکس از طریق وارد شدن بین جفت بازهای dnaبا dnaتیموس گوساله بر هم کنش دارند. هم چنین بررسی ها نشان دادند که کمپلکس پلاتین تمایل پیوندی بیشتری با dnaدارد. ثابت پیوندی زیدوودین و dna, kb,m-1 104× 1.27 بدست آمد. در حالیکه کمپلکس پلاتین با ثابت.پیوندm-1 105 × 1.5 به dnaتیموس گوساله وصل شد. در قسمت دیگر بر هم کنش داروی سوماتریپتان با dnaتیموس گوساله به روشهای مختلف اسپکتروسکوپی بررسی گردید و مشخص شد که این دارو نیز به روش وارد شدن بین جفت باز های dnaبه آن وصل می شود.
لیلا حیدری عزت رفیعی
کمپلکس پلاتینی شامل داروی متفورمین سنتز و از طریق طیف سنجی uv-vis، ft-ir، 1h nmr و هدایت سنجی شناسایی شد.برهم کنش بین متفورمین و کمپلکس پلاتینی اش با dna تیموس گوساله توسط روشهای اسپکتروفتومتری، فلوریمتری، دورنگ نمائی دورانی، ویسکوزیمتری، ولتامتری پالس تفاضلی، و همچنین تاثیر آنها بر روی شکستن رشته هایdna پلاسمید وهمچنین برهم کنش بین متفورمین و کمپلکس پلاتینی اش با bsa توسط روشهای اسپکتروفتومتری، فلوریمتری، دورنگ نمائی دورانی بررسی گردید. در برهم کنش با dna افزایش در طیف جذبی دارو و کمپلکس دیده میشود. اغتشاشات کوچکی در طیف دورنگ نمایی دورانی dna دیده میشود (پایداری فرم راست گرد b-dna و تبدیل ساختارb?c به ترتیب برای متفورمین و کمپلکس پلاتینی اش). در مطالعات فلوریمتری دارو و کمپلکس به ترتیب از پروب های hoechst وneutral red استفاده شد. کاهش شدت فلورسانس کمپلکس dna-hoechst در حضور دارو نشان داد که دارو قادر است جایگزین hoechst شود. کاهش شدت فلورسانس کمپلکس dna- nrدر حضور کمپلکس پلاتین نشان داد که پیوند کمپلکس پلاتین با dna– nrیک کمپلکس غیرفلورسنت dna-nr-com تشکیل میدهد. جریان پیک آندی در ولتاموگرام با افزایش dna کاهش می یابد. مطالعات گسست رشته هایdna پلاسمید نشان داد که متفورمین قادر به شکست یکی از رشته هایdna plasmid میباشد اما کمپلکس آن قادر به شکستن رشته های dna پلاسمید نیست. نتایج نشان می دهد متفورمین و کمپلکس پلاتینی اش با dna از طریق شیارها برهم کنش می دهند و دارو تمایل بیشتری برای برهم کنش با dna نسبت به کمپلکس پلاتینی اش دارد.
خدیجه صفری نامیوندی ناهید شاه آبادی
در این پایان نامه یک کمپلکس جدید مس حاوی لیگند ایندیگو کارمین سنتز و با روش های آنالیز عنصری (chn) ، طیف سنجی uv- vis، ft- ir، 1h nmrو هدایت سنجی شناسایی شد. سپس بر هم کنش این رنگ غذایی و کمپلکس مس آن با dna تیموس گوساله و همچنین رنگ پتنت بلو وایولت توسط روشهای اسپکتروفتومتری، فلوریمتری، دورنگ نمائی چرخشی، ویسکوزیمتری، الکتروشیمی و همچنین تاثیر آنها بر روی شکستن رشته هایdna plasmid بررسی گردید.در این مطالعه افزایش در جذب ic و pbv و همچنین افزایش ذر ویسکوزیته dna مشاهده شد.علاوه بر این ترکیبات ذکر شده، تغییرات قابل مشاهده ای در طیف دورنگ نمایی دورانی dna اعمال کردند.برای شناسایی مد اتصال ic و pbv مطالعات فلوریمتری با پروب neutral red مورد استفاده قرار گرفت. همچنین ایندیگو کارمین و کمپلکس آن قادر به شکستن رشته های dna plasmid نبودند . کاهش در طیف جذبی کمپلکس و کاهش در ویسکوزیته dna و پایداری فرم راست گرد b- dna در طیف دو رنگ نمایی دورانی dna ، برای کمپلکس مشاهده شد.کاهش در شدت فلورسانس محلول hoechst-dna در حضور افزایش مقادیری از کمپلکس بیانگر این است که کمپلکس قادر به جایگزینی به جایhoechst به درون dna است. نتایج نشان دادند که رنگ ایندیگو کارمین و پتنت بلو وایولت از طریق قرار گرفتن در بین جفت بازها با dna بر هم کنش می کنند. در حالی که کمپلکس از طریق شیارها با dna بر هم کنش می کند.
صبا حدیدی ناهید شاه آبادی
کمپلکس محلول در آب پلاتین(ii)، [pt(lv)(dmso)cl]cl(لواتیراستام یک داروی ضد صرع از خانواده پیرولیدین هاست) سنتز و توسط روش های فیزیکی-شیمیایی، طیف سنجی و کامپیوتری شناسایی شد. روش های مختلف طیف سنجی برای مطالعه برهم کنش لواتیراستام و کمپلکس پلاتین(ii) آن با dna تیموس گوساله در بافر تریس4/7=ph استفاده شد. هر دو ترکیب در ناحیه 300-190 نانومتر افزایش در جذب را نشان دادند. ثابت اتصال کمپلکس پلاتین(ii) (104×7)، 15 مرتبه بیشتر از مقدار مربوطه (103×9/4) برای لواتیراستام است. مد اتصال توسط یک فلورسانس رقابتی با استفاده از هوخست 33258به عنوان یک پروب فلورسانس مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج آزمایشگاهی پیشنهاد می کند که لواتیراستام و کمپلکس پلاتین(ii) آن با تمایل اتصال متفاوت، از طریق شیارها با dna برهم کنش می کنند.
ثریا مرادی فیلی ناهید شاه آبادی
کمپلکسهای جدیدی از فلزات نیکل و مس(ii) که حاوی لیگاند دارویی مزالامین بود سنتز شد و با روش های طیف سنجی uv- vis، ft-ir، 1h nmr، طیف جرمی شناسایی شد. و بر هم کنش این دارو و کمپلکسهای آن با dna تیموس گوساله توسط روشهای اسپکتروفتومتری، فلوریمتری، دورنگ نمائی چرخشی، ویسکوزیمتری وهمچنین برهم کنش مزالامین با bsa توسط روشهای اسپکتروفتومتری، فلوریمتری، دورنگ نمائی دورانی بررسی گردید. کاهش در طیف جذبی دارو و کمپلکسها در برهم کنش با dna، تغییرات اندک ویسکوزیته محلول dna در حضور دارو و کمپلکسها، واغتشاشات کوچکی در طیف دورنگ نمایی دورانی dna دیده میشود (تبدیل ساختارb?a ، تبدیل ساختارb?c و پایداری فرم راست گرد b-dna به ترتیب برای مزالامین ، کمپلکس مس و نیکل). مطالعات رقابتی hoechst 33258 با تغییر در شدت فلورسانس کمپلکس dna- hoechsدر حضور دارو و کمپلکس مس نشان دادند که داروی مزالامین و کمپلکس مس (ii) از طریق شیارها با dna بر هم کنش می کنند. بعلاوه کمپلکس نیکل(ii) تغییری در شدت فلورسانس کمپلکس dna-mb نداشت. نتایج بهینه از مدلسازی در ناحیه غنی از بازهای cg بود. بنابراین مولکول 5-asa بطور نسبتا آسانی از طریق شیار کوچک ct-dna با اولویت خاصی ازاتصال ناحیه cg متصل بود. در نهایت همه نتایج نشان داد که مزالامین و کمپپلکسهای مس(ii) و نیکل(ii) از طریق اتصال شیار بر هم کنش می دهند اما تمایل اتصال کمپپلکسها قوی تر از مزالامین است. در برهم کنش bsa با مزالامین تغییرات درطیفuv وcd نشان دهنده تشکیل کمپلکس های است که ساختار bsa را تغییر می دهد. مطالعات فلورسانس نشان داد که کاهش شدت فلورسانس bsa از طریق مکانیسم استاتیک برای مزالامین رخ می دهد. آزمایش جابجایی پیش بینی کرد که اتصال دارو به bsa در داخل دامنه iii و سایت 2، واقع شده است که این مشاهدات توسط مطالعات کامپیوتری اثبات شد.
فهیمه خیردوش سهیلا کاشانیان
آسپارتام (apm) یک قند مصنوعی غیر ساکاریدی است. این شیرین کننده در بیش از 6000 محصول وجود دارد. مطالعات بالینی نشان داده است که مصرف بیش از حد آسپارتام منجر به مشکلاتی در سلامتی می شود. در این تحقیق برهمکنش این شیرین کننده با dna تیموس گوساله (ct-dna) و آلبومین سرم انسانی (hsa) در ph فیزیولوژیکی (in vitro) مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این، جهت بررسی اثر فلزات بر روی برهمکنش این ماده با ماکروملکولهای زیستی، فلز مس انتخاب شده است. مس یک عنصر کمیاب و ضروری در گیاهان و حیوانات می باشد. بر این اساس، در بخش بعدی مطالعه حاضر برهمکنش dna و hsa با کمپلکس cu(ii) حاوی apm به عنوان لیگاند مورد بررسی قرار گرفته است. مکانیسم برهمکنش apm و کمپلکس مس این مولکول با dna و hsa توسط دستگاه های اسپکتروفوتومتر uv-vis، دو رنگ نمایی دورانی (cd) و طیف سنجی فلورسانس مورد بررسی قرار گرفته است. در بررسی برهمکنش این مواد و dna با استفاده از روش فلوریمتری، فرونشانی قوی در برهمکنش dna با apm و کمپلکس آن مشاهده گردید. ثابت اتصال dna با apm و کمپلکس مس آن و تعداد جایگاه های فعال اتصال در دماهای متفاوت محاسبه شده است. پارامترهای ترمودینامیکی یعنی تغییرات آنتالپی (?h) و تغییرات آنتروپی (?s) نیز محاسبه گردیده است. این مقادیر برای cu(apm)2 cl2.2h2o نیز محاسبه گردیده است. بر اساس معادله وانت هوف، این واکنش ها به طور برجسته ای از نظر افزایش بی نظمی (entropically) مناسب هستند. به علاوه آزمایش های رقابتی اسپکتروفلوریمتری و نتایج دو رنگ نمایی دورانی (cd) نشان می دهند پیوند بین dna و apm و همچنین کمپلکس آن، غیر تزریقی (non-intercalative) هستند. بر اساس این آزمایش ها ما پیشنهاد می کنیم که پیوند بین apmوcu(apm)2cl2.2h2o با dna تیموس گوساله از نوع اتصال شیاری (groove binding) هستند. همچنین واکنش بین apm یا cu(apm)2 cl2.2h2o و hsa با دستگاه های ذکر شده بررسی گردید. این مطالعات با بررسی میزان اثر خاموش کنندگی apm و 2cl2.2h2o(cu(apm بر فلورسانس ذاتی hsa در دماهای مختلف انجام گردید و ثابت خاموش شدگی، ثابت اتصال و تعداد جایگاه های اتصال با استفاده از معادله stern-volmer از نتایج فلورسانس محاسبه شد. نتایج دلالت دارد بر اینکه مکانیسم اثر خاموش شدگی apm و کمپلکس مس آن بر hsa استاتیک می باشد. پارامترهای ترمودینامیکی شامل تغییرات آنتالپی (?h) و تغییرات آنتروپی(?s) برای سیستم hsa-apm محاسبه شدند. این پارامترها برای اتصال hsa و کمپلکس مس apm نیز محاسبه گردید. علاوه بر این، محاسبات بر اساس معادله وانت هوف نشان داد که این واکنش ها به طور برجسته ای از نظر افزایش بی نظمی (entropically) مناسب هستند. برای نشان دادن جایگاه اتصال مولکول های ذکر شده با hsa از واکنش رقابتی با مولکول هیدروفوب 1- آنیلینو فتالین 8- سولفات (ans) استفاده شد و ثابت گردید که حالت بر همکنش apm وans برای hsa مشابه بوده وتعاملات هیدروفوبیک دراتصال نقش دارند. همچنین نتایج حاصل از واکنش جابجایی وارفارین و ایبوبروفن در حضور apm برای hsa نشان داد که جایگاه اتصال apm برای hsa، جایگاه i می باشد. مطالعات واکنش رقابتی کمپلکس apm و ans برای hsa نشان داد که این دو برای hsa رقابتی ندارند و واکنش هیدروفوبیک، در اتصال غالب نیست. آسپارتام (apm) یک قند مصنوعی غیر ساکاریدی است. این شیرین کننده در بیش از 6000 محصول وجود دارد. مطالعات بالینی نشان داده است که مصرف بیش از حد آسپارتام منجر به مشکلاتی در سلامتی می شود. در این تحقیق برهمکنش این شیرین کننده با dna تیموس گوساله (ct-dna) و آلبومین سرم انسانی (hsa) در ph فیزیولوژیکی (in vitro) مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این، جهت بررسی اثر فلزات بر روی برهمکنش این ماده با ماکروملکولهای زیستی، فلز مس انتخاب شده است. مس یک عنصر کمیاب و ضروری در گیاهان و حیوانات می باشد. بر این اساس، در بخش بعدی مطالعه حاضر برهمکنش dna و hsa با کمپلکس cu(ii) حاوی apm به عنوان لیگاند مورد بررسی قرار گرفته است. مکانیسم برهمکنش apm و کمپلکس مس این مولکول 2cl2.2h2o)(cu(apm) با dna و hsa توسط دستگاه های اسپکتروفوتومتر uv-vis، دو رنگ نمایی دورانی (cd) و طیف سنجی فلورسانس مورد بررسی قرار گرفته است. در بررسی برهمکنش این مواد و dna با استفاده از روش فلوریمتری، فرونشانی قوی در برهمکنش dna با apm و کمپلکس آن مشاهده گردید. ثابت اتصال dna با apm و کمپلکس مس آن و تعداد جایگاه های فعال اتصال در دماهای متفاوت محاسبه شده است. پارامترهای ترمودینامیکی یعنی تغییرات آنتالپی (?h) و تغییرات آنتروپی (?s) نیز محاسبه گردیده و مقادیر آنها به ترتیب برای apm ،kj mol-1 181+ و jmol-1 k-1 681+ می باشد. این مقادیر برای cu(apm)2 cl2.2h2o نیز به ترتیب kj mol-1 3/89+ و j mol-1 k -1 3/379+ محاسبه گردیده است. بر اساس معادله وانت هوف، این واکنش ها به طور برجسته ای از نظر افزایش بی نظمی (entropically) مناسب هستند. به علاوه آزمایش های رقابتی اسپکتروفلوریمتری و نتایج دو رنگ نمایی دورانی (cd) نشان می دهند پیوند بین dna و apm و همچنین کمپلکس آن، غیر تزریقی (non-intercalative) هستند. بر اساس این آزمایش ها ما پیشنهاد می کنیم که پیوند بین apmوcu(apm)2cl2.2h2o با dna تیموس گوساله از نوع اتصال شیاری (groove binding) هستند. همچنین واکنش بین apm یا cu(apm)2 cl2.2h2o و hsa با دستگاه های ذکر شده بررسی گردید. این مطالعات با بررسی میزان اثر خاموش کنندگی apm و 2cl2.2h2o(cu(apm بر فلورسانس ذاتی hsa در دماهای مختلف انجام گردید و ثابت خاموش شدگی، ثابت اتصال و تعداد جایگاه های اتصال با استفاده از معادله stern-volmer از نتایج فلورسانس محاسبه شد. نتایج دلالت دارد بر اینکه مکانیسم اثر خاموش شدگی apm و 2cl2.2h2o(cu(apm بر hsa استاتیک می باشد. پارامترهای ترمودینامیکی شامل تغییرات آنتالپی (?h) و تغییرات آنتروپی(?s) برای سیستم hsa-apm به ترتیب مقادیر kj mol-120/41- و j mol-1k-1 19/58- محاسبه شدند. این پارامترها برای اتصال hsa و cl2.2h2o cu(apm)2 نیز محاسبه گردید و مقادیر آن به ترتیب kj mol-1 67/458- و j mol-1k-1 1339- بدست آمد. علاوه بر این، محاسبات بر اساس معادله وانت هوف نشان داد که این واکنش ها به طور برجسته ای از نظر افزایش بی نظمی (entropically) مناسب هستند. برای نشان دادن جایگاه اتصال مولکول های ذکر شده با hsa از واکنش رقابتی با مولکول هیدروفوب 1- آنیلینو فتالین 8- سولفات (ans) استفاده شد و ثابت گردید که حالت بر همکنش apm وans برای hsa مشابه بوده وتعاملات هیدروفوبیک دراتصال نقش دارند. همچنین نتایج حاصل از واکنش جابجایی وارفارین و ایبوبروفن در حضور apm برای hsa نشان داد که جایگاه اتصال apm برای hsa، جایگاه i می باشد. مطالعات واکنش رقابتی کمپلکس 2cl2.2h2o (cu(apm و ans برای hsa نشان داد که این دو برای hsa رقابتی ندارند و واکنش هیدروفوبیک، در اتصال غالب نیست. آسپارتام (apm) یک قند مصنوعی غیر ساکاریدی است. این شیرین کننده در بیش از 6000 محصول وجود دارد. مطالعات بالینی نشان داده است که مصرف بیش از حد آسپارتام منجر به مشکلاتی در سلامتی می شود. در این تحقیق برهمکنش این شیرین کننده با dna تیموس گوساله (ct-dna) و آلبومین سرم انسانی (hsa) در ph فیزیولوژیکی (in vitro) مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این، جهت بررسی اثر فلزات بر روی برهمکنش این ماده با ماکروملکولهای زیستی، فلز مس انتخاب شده است. مس یک عنصر کمیاب و ضروری در گیاهان و حیوانات می باشد. بر این اساس، در بخش بعدی مطالعه حاضر برهمکنش dna و hsa با کمپلکس cu(ii) حاوی apm به عنوان لیگاند مورد بررسی قرار گرفته است. مکانیسم برهمکنش apm و کمپلکس مس این مولکول 2cl2.2h2o)(cu(apm) با dna و hsa توسط دستگاه های اسپکتروفوتومتر uv-vis، دو رنگ نمایی دورانی (cd) و طیف سنجی فلورسانس مورد بررسی قرار گرفته است. در بررسی برهمکنش این مواد و dna با استفاده از روش فلوریمتری، فرونشانی قوی در برهمکنش dna با apm و کمپلکس آن مشاهده گردید. ثابت اتصال dna با apm و کمپلکس مس آن و تعداد جایگاه های فعال اتصال در دماهای متفاوت محاسبه شده است. پارامترهای ترمودینامیکی یعنی تغییرات آنتالپی (?h) و تغییرات آنتروپی (?s) نیز محاسبه گردیده و مقادیر آنها به ترتیب برای apm ،kj mol-1 181+ و jmol-1 k-1 681+ می باشد. این مقادیر برای cu(apm)2 cl2.2h2o نیز به ترتیب kj mol-1 3/89+ و j mol-1 k -1 3/379+ محاسبه گردیده است. بر اساس معادله وانت هوف، این واکنش ها به طور برجسته ای از نظر افزایش بی نظمی (entropically) مناسب هستند. به علاوه آزمایش های رقابتی اسپکتروفلوریمتری و نتایج دو رنگ نمایی دورانی (cd) نشان می دهند پیوند بین dna و apm و همچنین کمپلکس آن، غیر تزریقی (non-intercalative) هستند. بر اساس این آزمایش ها ما پیشنهاد می کنیم که پیوند بین apmوcu(apm)2cl2.2h2o با dna تیموس گوساله از نوع اتصال شیاری (groove binding) هستند. همچنین واکنش بین apm یا cu(apm)2 cl2.2h2o و hsa با دستگاه های ذکر شده بررسی گردید. این مطالعات با بررسی میزان اثر خاموش کنندگی apm و 2cl2.2h2o(cu(apm بر فلورسانس ذاتی hsa در دماهای مختلف انجام گردید و ثابت خاموش شدگی، ثابت اتصال و تعداد جایگاه های اتصال با استفاده از معادله stern-volmer از نتایج فلورسانس محاسبه شد. نتایج دلالت دارد بر اینکه مکانیسم اثر خاموش شدگی apm و 2cl2.2h2o(cu(apm بر hsa استاتیک می باشد. پارامترهای ترمودینامیکی شامل تغییرات آنتالپی (?h) و تغییرات آنتروپی(?s) برای سیستم hsa-apm به ترتیب مقادیر kj mol-120/41- و j mol-1k-1 19/58- محاسبه شدند. این پارامترها برای اتصال hsa و cl2.2h2o cu(apm)2 نیز محاسبه گردید و مقادیر آن به ترتیب kj mol-1 67/458- و j mol-1k-1 1339- بدست آمد. علاوه بر این، محاسبات بر اساس معادله وانت هوف نشان داد که این واکنش ها به طور برجسته ای از نظر افزایش بی نظمی (entropically) مناسب هستند. برای نشان دادن جایگاه اتصال مولکول های ذکر شده با hsa از واکنش رقابتی با مولکول هیدروفوب 1- آنیلینو فتالین 8- سولفات (ans) استفاده شد و ثابت گردید که حالت بر همکنش apm وans برای hsa مشابه بوده وتعاملات هیدروفوبیک دراتصال نقش دارند. همچنین نتایج حاصل از واکنش جابجایی وارفارین و ایبوبروفن در حضور apm برای hsa نشان داد که جایگاه اتصال apm برای hsa، جایگاه i می باشد. مطالعات واکنش رقابتی کمپلکس 2cl2.2h2o (cu(apm و ans برای hsa نشان داد که این دو برای hsa رقابتی ندارند و واکنش هیدروفوبیک، در اتصال غالب نیست.
عارف خورشیدی ناهید شاه آبادی
در این مطالعه تلاش کردیم که برهم کنش بین داروی زونیساماید و سرم آلبومین انسانی را با استفاده از تکنیک های اسپکتروفتومتری ، فلورسانس ، دورنگ نمایی دورانی و مدل سازی کامپیوتری بررسی کنیم. نتایج نشان دهنده این است که پیوند زونیساماید با سرم آلبومین انسانی باعث کاهش شدید فلورسانس سرم آلبومین انسانی از طریق مکانیزم کاهش ایستایی بوده است که نیروهای غالب در این برهم کنش ، از نوع آبگریز و الکترواستاتیک هستند و فرآیند پیوند زونیساماید با سرم آلبومین انسانی دارای آنتالپی kj mol-1 -193.442و آنتروپی j mol-1 -564.737 است. نتایج طیف سنجی uv-vis و cd نشان می دهد که پیوند این دارو با سرم آلبومین انسانی باعث تغییرات کنفورماسیونی در پروتئین شده است. علاوه براین مطالعه مدل سازی کامپیوتری بیان کننده این است که دارو می تواند توسط برهم کنش های آبگریز و پیوند هیدروژنی ، پیوند قوی با سایت ? ( زیر دامنه ?a) از پروتئین بدهد که به عنوان سایت پیوندی وارفارین شناخته شده است. در قسمت بعد ، اثر یونهای فلزی zn+2 ، ca+2 و na+ روی برهم کنش بین زونیساماید و سرم آلبومین انسانی با استفاده از تکنیک های مختلف اسپکتروسکوپی مورد بررسی قرار گرفت. مکانیزم کاهش فلورسانس و نوع پیوند زونیساماید با سرم آلبومین انسانی در حضور zn+2 ، ca+2 و na+در ph = 7.40 بررسی شدند. ثابت خاموشی ، ثابت پیوند و تعداد سایت های پیوندی از داده های فلورسانس محاسبه شدند. مشخص شد که حضور یون zn+2 ثابت پیوند کمپلکس این دارو و سرم آلبومین انسانی را افزایش می دهد در حالی که یونهای ca+2 و na+ آن را کاهش می دهند. همچنین نتایج آزمایشگاهی نشان می دهند که کاهش فلورسانس سرم آلبومین انسانی هنوز هم ترکیبی از کاهش ایستایی و انتقال انرژی غیرتابشی است. نتایج طیف سنجی uv-vis و cd نشان می دهند که ساختار دوم مولکول سرم آلبومین انسانی در حضور زونیساماید ، با و بدون یونهای zn+2 ، ca+2 و na+ تغییر کرده است.
نازنین معینی ناهید شاه آبادی
چکیده دراین پایان نامه، یک کمپلکس جدید پلاتین حاوی لیگاندهای کافئین و هیستیدین سنتز وبا روش های آنالیز عنصری و طیف سنجی uv_vis، ftir و hnmr شناسایی شد. سپس برهم کنش این کمپکس با dna تیموس گوساله و سرم آلبومین انسانی توسط روش های اسپکتروفتومتری، فلوریمتری، دورنگ نمایی چرخشی، ویسکوزیمتری ومدل سازی کامپیوتری بررسی شد. در برهم کنش با dna، ثابت پیوند برابر1-m 3 -10×3/5 محاسبه شد. درمطالعات فلوریمتری آنتالپی و آنتروپی منفی بدست آمد که بیانگر نیروهای غالب هیدروژنی و واندروالس بود. همچنین عدم جابه جایی در طیف mb با افزودن کمپلکس و تغییر ناچیز در بخش منفی ومثبت دورنگ نمایی دورانی نشان دهنده ی عدم حضور حالت intercalate بود. علاوه بر این مطالعات مدل سازی کامپیوتری نشان داد که کمپلکس از طریق شیارهای کوچک با dna برهم کنش دارد و پیوند غالب هیدروژنی بدست آمد. در مطالعه برهم کنش کمپلکس با سرم آلبومین انسانی کاهش شدید فلورسانس از طریق مکانیزم ایستایی رخ داد و نیروی غالب در این برهم کنش از نوع آبگریز بود؛ فاصله بین سرم آلبومین انسانی وکمپلکس با استفاده از fret برابر با 08/4 نانومتربود که احتمال انتقال انرژی را نشان داد. نتایج طیف سنجی uv-vis وcd نشان داد که پیوند این کمپلکس با سرم آلبومین انسانی باعث تغییرات صورتبندی در پروتئین می شود. علاوه براین، مطالعه مدل سازی کامپیوتری بیان کننده این بود که کمپلکس می تواند توسط برهم کنش آبگریز و هیدروژنی پیوند قوی با سایت 2 (زیردامنه ?) از پروتئین دهد.
سمیه باقری سید شکری ناهید شاه آبادی
در این مطالعه برهم کنش بین اولانزاپین و dna تیموس گوساله (ct-dna) با استفاده از اندازه گیری های نشر، جذب، دو رنگ نمایی دورانی، ویسکوزیته و مدل سازی مولکولی بررسی شده است. پارامترهای ترمودینامیکی( ?s<0 و ?h<0 ) نشان داد که پیوند هیدروژنی و واندروالس نقش اصلی در اتصال دارو با ct-dnaایفا می کند. مطالعه اسپکتروفتومتری نشان داده که ثابت پیوند دارو با dna ، kb=2×103 است که این ثابت اتصال با داروهای بااتصالات شیار قابل مقایسه است.مطالعه های فلورومتریک رقابتی با هوخست 32258 نشان داده که اولانزاپین می تواند جایگزین هوخست 33258 متصل به dna شود که نشان دهنده اتصال قوی به شیار مارپیچ dnaاست.علاوه بر این، این دارو باعث تغییر قابل تشخیص در طیف ct-dna cdمی شود. همه نتایج تجربی ثابت می کند که اتصال شیار باید غالب باشد.نتایج بدست آمده همه داده های تجربی توافق خوبی با مطالعات مدل سازی مولکولی دارد. در بخش بعدی تلاش کردیم که برهمکنش بین داروی الانزاپین و سرم البومین انسانی را با استفاده از تکنیک های اسپکتروفتومتری فلورسانس، دورنگ نمای دورانی و مدلسازی کامپیوتری بررسی کنیم. نتایج نشان دهنده این است که پیوند اولانزاپین با سرم البومین انسانی باعث کاهش شدید فلورسانس سرم البومین انسانی از طریق مکانیزم کاهش ایستایی بوده است که نیروی غالب در این برهمکنش، از نوع ابگریز و الکتروستاتیک هستند و فرایند پیوند الانزاپین با سرم البومین انسانی دارای آنتالپیkj mol-1 5/53- وآنتروپیj mol-1 k-1 4/63- بود. نتایج طیف سنجیuv–vis و cd نشان می دهد که پیوند این دارو با سرم البومین انسانی باعث تغییرات کنفورماسیونی در پروتیین شده است. علاوه بر این مطالعه مدلسازی کامپیوتری بیان کننده این است که دارو میتواند توسط برهمکنش های ابگریز و پیوند هیدروژنی، پیوند قوی با سایتi (زیر دامنه iia)پروتیین بدهد که بعنوان سایت پیوندی وارفارین شناخته شده است.
مریم مقصودی ناهید شاه آبادی
کمپلکس جدید مس (ii) با مخلوط لیگاند ها شامل n,n-دی متیل تری متیلن دی آمین و 9و2-دی متیل -10و1- فنانترولین سنتز شد و بوسیله آنالیز عنصری chn، طیف سنجی uv-vis و nmr شناسایی شد. سپس بر همکنش این کمپلکس با bsa تحت شرایط بیولوژیکی در بافر فسفات در ph=7 بوسیله روشهای اسپکتروسکوپی شامل اسپکتروسکوپی فلورسا نس، اسپکتروسکوپیuv-vis و دورنگ نمایی دورا نی بررسی شد. نتایج فلورسا نس نشان داد افزایش غلظت کمپلکس باعث کاهش شدت فلورسا نسbsa شد. ثابت اتصال و. ثابت تجمع و تعداد جایگا ههای اتصال (n=1) با استفاده از معادله اصلاح شده یstern-volmer محاسبه شد. پارامتر های ترمودینامیکی محاسبه شد ونشان داد که بر همکنش هیدروژنی و هیدروفوبیک نقش مهمی در تشکیل کمپلکس cu(ii)-bsa دارد. علامت منفی تغیر ا نرژی آزاد گیبس نشان داد فرایند اتصال خود بخود است. فاصله ی بین acceptor (cu(ii)) donor (bsa) بر اساس تئوری انتقال انرژی nm ,forster 9/1 تخمین زده شد که نشان داد انتقال انرژی از bsa به cu(ii) رخ می دهد. نتایج اسپکتروسکوپیuv-vis و دورنگ نمایی دورا نی نشان داد که اتصال cu(ii) به bsa باعث تغیراتی در کنفورماسیون bsa شد.
سمیه میرزایی ناهید شاه آبادی
در این پایان نامه ابتدا بر هم کنش داروی کتوتیفن با dna تیموس گوساله توسط روشهای اسپکتروفتومتری، فلوریمتری، دورنگ نمائی چرخشی، ویسکوزیمتری ومدل سازی کامپیوتری بررسی گردید. کاهش در طیف جذبی دارو در برهم کنش با dna، تغییرات اندک ویسکوزیته محلول dna در حضور دارو ، تغییرات کنفورماسیونی (تبدیل ساختارb?a) در طیف دورنگ نمایی چرخشی، کاهش شدت فلورسانس کمپلکس dna-hoechst در حضور دارو نشان دادند که داروی کتوتیفن از طریق شیارها با dna بر هم کنش می کنند. در قسمت بعد اثر یون های فلزی , zn2+ ca2+و na+روی برهم کنش بین کتوتیفن وhsa با استفاده از تکنیک های مختلف اسپکتروسکوپی بررسی شده است. ثابت خاموشی, ثابت پیوند و تعداد سایت های پیوندی از داده های فلورسانس محاسبه شده اند. مشخص شد که حضور یون هایca2+, zn2+ وna+ ثابت پیوند کمپلکس این دارو وسرم آلبومین انسانی وتعداد سایت های پیوندی را کاهش میدهد. همچنین مشخص شد که کاهش فلورسانس سرم آلبومین انسانی ترکیبی از کاهش ایستایی وانتقال انرژی غیر تابشی است. نتایج طیف سنجی و دورنگ نمایی چرخشی نشان میدهند که ساختار دوم ملکول وسرم آلبومین انسانی در حضور کتوتیفن با و بدون یون هایzn2+, ca2+ و na+ تغییر کرده است.
مریم مقصودی ناهید شاه آبادی
چکیده ندارد.
سمیرا شجاع پور ناهید شاه آبادی
چکیده ندارد.
ناهید شاه آبادی مهدی رشیدی
کمپلکس های [pt(ch2ch2ch2ch2)(nn)] (که در آن ia, nnbpy و ib, nnphen است) دارای دانسیته الکترونی زیادی روی پلاتین هستند و بخوبی در واکنشهای افزایشی همراه با اکسایش شرکت می کنند. این کمپلکسها با مقادیر اضافی از آلکیل هالیدهای نوع اول rx (که در آن rnpr, nbu, xbr, i) در بنزن و استن واکنش افزایشی همراه با اکسایش انجام می دهند و تولید کمپلکس های جدید پلاتینا (iv) سیکلوپنتان با فرمول کلی [ptx(ch2ch2ch2ch2)r(nn)] می کنند. این محصولات پلاتین (iv) توسط تجزیه عنصری و طیف بینی 13c nmr, 1h nmr شناسایی شده اند. سینتیک این واکنشها توسط طیف بینی uv-vis بررسی شده است . نتایج حاصل نشان می دهند که این واکنشها، بجز واکنش مربوط به nprbr در بنزن. از مرتبه دوم هستند که نسبت به هر کدام از واکنشگرها از مرتبه اول هستند. ضمنا یک مکانیسم × برای واکنشها پیشنهاد شد. واکنش nprbr با ia و ib و همچنین با هم خانواده دی متیل .[ptme2(bpy)]iia,در بنزن پیچیده است و تصور می رود که واکنشهای مذکور واکنشهای تعادلی باشند. واکنش eti با کمپلکسهای ia و iia در حلال بنزن مورد بررسی سینتیکی قرار گرفت که برای آن یک مکانیسم sn2 پیشنهاد گردید. همچنین معلوم شد که در درجه حرارتهای مختلف واکنش eti با کمپلکس پلاتینا سیکل حدود 2/2-2/6 برابر سریع تر از واکنش آن با کمپلکس دی متیل پلاتین (ii) انجام شد که این بیانگر بالاتر بودن قدرت دهندگی گروه 4(ch2) نسبت به ch3 در کمپلکسهای پلاتین (ii) است . واکنش های کمپلکسهای iia, ib, ia با برخی از اکسیرانها، ch2chor (که در آن ch3، ph، rch2oph است) در حضور co2 مورد بررسی قرار گرفت . در طی این واکنشها کمپلکسهای متالوسیکلو کربنات پلاتین (iv)، به عنوان نخستین ترکیبات تریس کی لیت اورگانو پلاتین، به دست آمدند. این محصولات توسط تجزیه عنصری و طیف بینی 1h nmr و 13c nmr و h/c hetcor شناسایی شدند. بررسی سینتیک این واکنشها با معرف 2 و -3 اپوکسی پروپیل-فنیل اتر با استفاده از طیف بینی uv-vis نشان داد که واکنشها نسبت به کمپلکس پلاتین (ii) از مرتبه اول و همچنین نسبت به اکسیران نیز از مرتبه اول می باشند و به طور کلی از مرتبه دوم می باشند و co2 هیچ تاثیری بر روی سرعت واکنشها ندارد. ترکیب متالاسیکل پلاتین (ii)، ia، نسبت به هم خانواده دی متیل خود، iia، 2/5 برابر سریعتر این واکنشها را انجام می دهد. واکنشهای افزایشی همراه با اکسایش برخی از ترکیبات ، با فرمول reer، که شامل عناصر گروه 16 می باشند (remes, oh) به کمپلکسهای ib و ia عمدتا محصولات پلاتین (iv) به صورت ایزومر ترانس با فرمول کلی trans-[pt(ch2ch2ch2ch2)(re)2(nn)] تولید می کنند. این محصولات توسط طیف بینی 13c nmr, 1h nmr مورد بررسی قرار گرفتند. messme با کمپلکس آریل پلاتین [pt(4-omec6h5)2(bpy)], (ii) نیز تولید محصول ترانس با فرمول [pt(4-omec6h5)2(sme)2(bpy)] می نماید. این محصول توسط طیف بینی 1h nmr و 13c nmr شناسایی گردید. جهت تعیین محل گروههای b-ch2, a-ch2 در طیف های 1h nmr یک کمپلکس پلاتینا سیکلوپنتان حاوی لیگاند دی فنیل فسفینومتان (dppm)، یعنی ،[pt(ch2ch2ch2ch2)(dppm)] مورد بررسی طیف بینی رزونانس مغناطیسی چند هسته ای شامل 2d و 13c nmr قرار گرفت و با استفاده از h/c hetcor محل پروتونهای b-ch2, a-ch2 مشخص گردید.