نام پژوهشگر: بابک نخستین روحی

تأثیر مصرف مکمل سولفوردار بر التهاب و استرس اکسایشی ناشی از فعالیت شدید هوازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  زهرا نیکنام   شهاب بهلولی

هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مصرف مکمل سولفوردار بر التهاب و استرس اکسایشی ناشی از فعالیت شدید هوازی است. روش: شانزده مرد سالم و غیر فعال با میانگین سن 1/35±20/13 سال، قد 5/22±170/9 سانتی متر و وزن 8/06±70/60 کیلوگرم، بطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت 45 دقیقه وبا سرعت معادلvo2max 75 % بر روی تریدمیل دویدند و سپس با افزایش سرعت به واماندگی رسیدند. گروه آزمایش و کنترل به ترتیب 100 میلی گرم متیل سولفونیل متان به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن و پلاسبو دریافت کردند. نمونه های خونی 2 ساعت و بلافاصله قبل و بلافاصله، 2 و 24 ساعت بعد از فعالیت گرفته شد. پروتئین واکنش دهنده-c (crp) به روش نفلومتری، مالون دی آلدهید (mda) به روش hplc، ظرفیت ضد اکسایشی کل (tac) و لاکتات دهیدروژناز (ldh) به روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد. روش آماری مورد استفاده آنوای دو طرفه با اندازه گیری مکرر با تصحیح بونفرونی بود. نتایج: هیچ تفاوت معناداری بین دو گروه در اندازه گیری crp دیده نشد. اما در mda در زمان های بلافاصله قبل و 2 ساعت بعد، در tac در 24 ساعت بعد و درldh در 2 و 24 ساعت بعد در بین دو گروه تفاوت معنادار دیده شد(0/05 p<). بحث:اگرچه مصرف حاد متیل سولفونیل متان تأثیر معناداری بر التهاب از مسیر crp نشان نداد اما احتمالا بتواند در کاهش استرس اکسایشی موثر واقع گردد.

تأثیر مصرف متیل سولفونیل متان بر گلوتاتیون پلاسما و پروتئین کربونیل شده متعاقب یک جلسه فعالیت هوازی شدید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  نسرین واعظی   بابک نخستین روحی

هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مصرف متیل سولفونیل متان (msm) بر گلوتاتیون پلاسما و پروتئین کربونیل شده متعاقب یک جلسه فعالیت هوازی شدید بود. بدین منظور شانزده مرد سالم و غیر فعال با میانگین سن 0/3 ± 20/5 سال، وزن 3/1 ± 72/36 کیلوگرم و قد 1/2 ± 173/6 سانتی متر، به طور تصادفی به دو گروه مکمل و پلاسبو تقسیم شدند. نمونه های خونی 2 ساعت و بلافاصله قبل و بلافاصله، 2 و 24 ساعت پس از فعالیت جمع آوری شد. پس از اولین خونگیری، گروه مکمل و پلاسبو به ترتیب 100 میلی گرم متیل سولفونیل متان به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن و پلاسبو دریافت کردند. بعد از 2 ساعت، آزمودنی ها به مدت 45 دقیقه و با سرعت معادل 80 درصد vo2max ، بر روی تریدمیل دویدند و سپس با افزایش سرعت به واماندگی رسیدند. گلوتاتیون (gsh) به روش hplc و پروتئین کربونیل شده (pc)، ظرفیت آنتی اکسیدانی توتال (tac) و کراتین کیناز (ck) به روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری گردید. نتایج تجزیه و تحلیل آماری داده ها که با آزمون آنوای دو طرفه با اندازه گیری مکرر با تصحیح بونفرونی انجام گرفت، هیچ تفاوت معنی داری بین دو گروه در اندازه گیری gsh و ck نشان نداد. اما در مورد pc در زمان های 2 و 24 ساعت بعد و در مورد tac در زمان 24 ساعت پس از فعالیت در بین دو گروه تفاوت معنی دار دیده شد (0/05 >p). به نظر می رسد تجویزحاد و یک وهله ای متیل سولفونیل متان، تا حدودی توانست سبب کاهش استرس اکسیداتیو شده ولی تأثیر معنی داری بر شاخص آسیب عضلانی (ck) نداشت.

مقایسه عملکرد دانش آموزان دختر 14 تا 17 ساله مبتلا به عارضه صافی کف پا و دختران دارای قوس کف پای طبیعی شهرستان اردبیل، در آزمون های منتخب آمادگی حرکتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  سهیلا هدایتی   بابک نخستین روحی

هدف از انجام این پژوهش، مقایسه ی عملکرد دانش آموزان دختر 14 تا 17 ساله مبتلا به عارضه صافی انعطاف پذیر کف پا، با دختران دارای قوس کف پای طبیعی شهرستان اردبیل، در آزمون های منتخب آمادگی حرکتی بود. نمونه آماری شامل پنجاه نفر دانش آموز دارای کف پای صاف انعطاف پذیر و پنجاه نفر با کف پای طبیعی بود که از مدارس چهار منطقه ی شهر، پس از انجام آزمون صافی کف پا توسط جعبه آینه (پداسکوپ) و جدا سازی افراد در دو گروه دارای کف پای صاف انعطاف پذیر و طبیعی و در نظر گرفتن شرایط لازم برای بدست آوردن دو گروه همگن به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. از بین آزمون های قابلیت حرکتی، آزمون های مربوط به سرعت، چابکی، تعادل ایستا و پویا مورد اندازه گیری قرار گرفتند. به این منظور به ترتیب از تست های 60 متر، t، تعادل ایستای لک لک و باس استفاده گردید. برای مقایسه قابلیت های حرکتی دو گروه آزمودنی، از آزمون t مستقل استفاده گردید و فقط برای مقایسه تعادل ایستا به دلیل عدم احراز شرایط استفاده از آزمون های پارامتریک (بر اساس نتایج آزمون های گولموگروف اسمیرنوف و لیون)، آزمون غیرپارامتریک «یومن ویتنی» مورد استفاده قرار گرفت. سطح معنی داری 05/0 p< در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از مقایسه ی آماری عملکرد حرکتی دو گروه نشان داد که عملکرد آزمون تعادل پویا و دوی سرعت 60 متر گروه مبتلا به صافی انعطاف پذیر کف پا تفاوت معنی داری با عملکرد گروه دارای قوس کف پای طبیعی ندارد. هر چند، میانگین عملکرد دوی سرعت، در گروه مبتلا به صافی کف پا، ضعیف تر از گروه دارای قوس کف پای طبیعی است. عملکرد گروه مبتلا به صافی کف پا در آزمون چابکی و تعادل ایستا، به طور معنی داری ضعیف تر از عملکرد گروه دارای قوس کف پای طبیعی است. با توجه به نتایج تحقیق حاضر به نظر می رسد صافی کف پا می تواند، روی قابلیت حرکتی جامعه مورد نظر، به خصوص در قابلیت های تعادل ایستا و چابکی، تاثیر گذار باشد

بررسی تاثیر مکمل سازی کوتاه مدت انار بر فعالیت آنتی اکسیدان های آنزیمی با شدت های مختلف vo2 max در مردان دارای اضافه وزن غیر ورزشکار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  سهیلا رحیمی فردین   بابک نخستین روحی

هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر مکمل سازی کوتاه مدت انار بر فعالیت آنتی اکسیدان های آنزیمی با شدت های مختلف vo2 max در مردان دارای اضافه وزن غیر ورزشکار بود. تعداد 20 نفر از دانشجویان پسر غیر ورزشکار دانشگاه آزاد اسلامی اهر با میانگین و انحراف استاندارد سن 45/1±06/22 سال، وزن 30/7±86 کیلوگرم، قد 83/7±22/178 سانتی متر و شاخص توده بدنی 60/3±60/25 کیلوگرم بر متر مربع، در یک طرح نیمه تجربی - دوسوکور، به صورت تصادفی در دو گروه مکمل انار (200 میلی گرم) و شبه دارو قرار گرفتند. و به مدت دو ماه سه جلسه در هفته با شدت 70 درصد vo2maxدویدند نمونه های خونی ( قبل و بعد از 4و 8 هفته) از ورید پیش آرنجی جهت اندازه گیری میزان فعالیت آنتی اکسیدان های آنزیمی، ظرفیت آنتی اکسیدان تام و پراکسیداسیون لیپیدی گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی با نرم افزار spss (ویرایش 20) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد غلظت مالون دی آلدئید پس از 8 هفته در گروه مکمل در مقایسه با کنترل به طور معنی داری کاهش یافت (012/0 = p ) و شاخص sodدرگروه مکمل در مراحل اندازه گیری افزایش معنی داری داشت (004/0 = p). ولی شاخص gpx وtac به ترتیب در هیچکدام از گروه ها در مراحل مختلف اندازه گیری معنی دار نبود (175/0) = p و (708/0 = p). بنابراین با توجه به نتایج تحقیق احتمالا می توان از مکمل سازی انار در کاهش آسیب های اکسایشی ناشی از فعالیت ورزشی استفاده کرد. با این وجود با توجه به مطالعات اندک صورت گرفته در این زمینه، نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد.

بررسی تأثیر چرخه ی قاعدگی بر شاخص های فیزیولوژیکی و نیروی ایزومتریک دختران غیرفعال با چرخه ی قاعدگی منظم در دانشگاه محقق اردبیلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  سمیه محرم زاده   عباس معمارباشی

چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر چرخه ی قاعدگی بر شاخص های فیزیولوژیکی و نیروی ایزومتریک دختران غیرفعال با چرخه ی قاعدگی منظم در دانشگاه محقق اردبیلی است. برای این منظور 11 نفر از دانشجویان دخترسالم، بدون سابقه بیماری یا مصرف داروی خاص در یک سال گذشته در دانشگاه محقق اردبیلی (میانگین سن: 07/1±81/20 سال، قد: 41/5±40/157سانتی متر و وزن: 01/5±71/54 کیلوگرم) که چرخه ی قاعدگی منظم 28 روزه داشته و هیچ گونه فعالیت منظم بدنی نداشتند به طور داوطلبانه انتخاب شدند. روش اجرا: داوطلبان با توجه به چرخه ی قاعدگی شخصی خود در دو مرحله ی فولیکولی (روز 14-11) و لوتئال (روز 18 – 16) در محل آزمایشگاه تربیت بدنی دانشگاه با هماهنگی قبلی حضور پیدا کردند. پس از اندزه گیری ضربان قلب، فشار خون، دمای بدن، قد و وزن و درصد چربی، زمان عکس العمل دیداری و شنیداری و سپس نیروی ایزومتریک آزمودنی ها اندازه گیری شد. سپس از داوطلبان آزمون بروس بر روی دستگاه تردمیل کامپیوتری که متصل به دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی بود به عمل آمد و اطلاعات خام با استفاده از نرم افزار ویژه تحلیل شد. از آزمون t همبسته برای مقایسه میانگین های افراد در دو دوره ی فولیکولی و لوتئال چرخه ی قاعدگی استفاده شد. نتایج: مقایسه نتایج در زمان های مختلف فعالیت مانند قبل و بعد از آستانه ی بی هوازی، در آستانه ی بی هوازی و زمان مساوی در دو مرحله، کاهش معنی دار میزان اکسیژن مصرفی و میزان دی اکسید کربن بازدمی، کل کار، توان، مسافت پیموده شده، مقدار انرژی مصرفی، در آستانه ی بی هوازی را نشان داد (05/0?p )، در حالی که تهویه ریوی تغییری نداشته است. برررسی حداکثر مقادیر گازومتری نشان داد که کاهش معنی داری در حداکثر اکسیژن مصرفی (05/0 ? p) و تهویه کل ریوی (05/0 ? p) وجود دارد لیکن سایر شاخص ها تغییری نداشتند. برای بررسی بیشتر نتایج حداکثر مقادیر قبل و بعد از آستانه بی هوازی بررسی شد و نشان داد که بیشترین تغییرات معنی دار پس از آستانه ی بی هوازی به وجود آمده است. مطالعه نتایج با بار کار مساوی نشان داد که توان، مسافت، اکسیژن مصرفی کل و تهویه ریوی کل (05/0 ?p ) در فاز دوم سیکل قاعدگی کمتر از فاز اول است. نتیجه گیری: وجود تغییرات در مقادیر گازومتری در زمان های مختلف در طول تمرین نشان می دهد که چرخه ی قاعدگی ممکن است شرایط تمرینی را تحت تأثیر قرار دهد. این امر می تواند تحت تأثیر تفاوت های فردی نیز باشد.

تعیین اثر مصرف عصاره هسته انگور بر کوفتگی تأخیری ناشی از فعالیت اکسنتریک در دانشجویان دختر غیر فعال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  ژیلا رئیس ساداتی   معرفت سیاه کوهیان

این مطالعه با هدف بررسی تعیین اثر مصرف عصاره هسته انگور بر کوفتگی ﺗﺄﺧﻴﺮی ناشی از فعالیت اکسنتریک در دانشجویان دختر غیر فعال انجام پذیرفت. برای این منظور 20 دانشجوی دختر غیرورزشکار و سالم (سن: 6/1± 18/20 سال، قد: 7/6±64/159 سانتی متر، وزن: 16/10±10/62 کیلوگرم) تصادفی به دو گروه 10 نفره مکمل عصاره هسته انگور و گروه دارونما تقسیم شدند. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی مورد نظر شامل 45 تکرار از حرکت برونگرای بازوی برتر بود. هفت روز قبل از مصرف مکمل و نیز قبل از انجام پروتکل، بلافاصله، 24 و 48 ساعت بعد از انجام پروتکل ایجاد کوفتگی، دامنه حرکتی مفصل آرنج، قدرت ایزوتونیک ، مقیاس بصری درد آنالوگ 0 تا 10، تورم بازو ، فشار خون سیستولی و دیاستولی، ضربان قلب، سطوح پلاسمایی آنزیم کراتین کیناز (cpk)، لاکتات دهیدروژناز (ldh) و نیز آزمون های هماتولوژیک اندازه گیری شد. یافته های تحقیق با استفاده از آزمون آماری تی مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک عاملی با اندازه¬گیری های مکرر صورت پذیرفت. نتایج تحقیق حاضر نشان داد مصرف روزانه 1200 میلی گرم عصاره هسته انگور سیاه در حالت پایه بر هیچ یک از شاخص های مورد بررسی تأثیر معنی داری نمی گذارد. نتایج آزمون تی مستقل برای مقایسه نتایج دو گروه در هر مرحله زمانی، حاکی از آن است که بین دو گروه مکمل عصاره هسته انگور و دارونما از نظر تغییرات دامنه ی حرکتی آرنج، بلافاصله بعد معنی دار ولی 24 و 48 ساعت بعد غیر معنی دار مشاهده شد. سطح درک درد عضلانی با استفاده ازمقیاسvas ، بلافاصله بعد غیر معنیدار ولی 24 و 48 ساعت بعد معنیدار مشاهده گردید. سطح پلاکت ها بلافاصله، 24 و 48 ساعت بعد از فعالیت اکسنتریک، اختلاف معنی¬داری را نشان داد. تغییرات گلبول های سفید(wbc) در فواصل زمانی بلافاصله و 24 ساعت بعد معنی دار ولی 48 ساعت بعد از فعالیت اکسنتریک، اختلاف معنی¬داری مشاهده نگردید. با توجه به نتایج حاصله می توان گفت عصاره هسته انگور بر برخی فاکتورهای کوفتگی عضلانی تأخیری مؤثربوده و با توجه به این که مطالعه ی حاضر اولین بررسی تأثیر مکمل عصاره هسته ی انگور بر کوفتگی عضلانی تأخیری می باشد، نیاز به بررسی بیشتر در این زمینه وجود دارد.

بررسی و مقایسه ی تأثیر دو نوع فعالیت ویژه ی 8 هفته ای بر چگالی مواد معدنی استخوان ران و کمر دانش آموزان دختر غیر فعال شهرستان نمین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  گیسو ولی زاده قشلاقچایی   معرفت سیاه‏‎کوهیان

هدف از اجرای تحقیق حاضر بررسی و مقایسه ی تأثیر دو نوع فعالیت ویژه ی 8 هفته ای برچگالی مواد معدنی استخوان ران و کمر دانش آموزان دختر غیر فعال شهرستان نمین بود. برای این منظور، سه گروه آزمودنی که شامل یک گروه تمرینات تحمل وزن طناب زنی (10n= )با دامنه ی سنی (1/16± 20 سال)، درصد چربی (2/44± 18/95 کیلوگرم)، ضربان قلب استراحت (4/55 ± 69/9 ضربه در دقیقه)و گروه تمرینات بدون تحمل وزن دوچرخه سواری (10n=) با دامنه ی سنی (0/84 ± 20/6سال)، درصد چربی(2/02± 18/55کیلوگرم) و ضربان قلب استراحت (4/54 ± 70/2ضربه در دقیقه)و یک گروه کنترل 10 نفری نیز از بین دختران دانش آموز غیر فعال سالم شهرستان نمین با دامنه ی سنی (0/99 ± 21/1سال)، درصد چربی (1/80± 21/5کیلوگرم) و ضربان قلب استراحت (3/73± 71/2ضربه در دقیقه) مورد بررسی قرار گرفتند. تراکم مواد معدنی استخوان(bmd) در ناحیه های گردن ران و مهره های 4-1 کمری آزمودنی ها توسط دستگاه جذب سنج دوگانه اشعه ی ایکس (dexa) اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی(آزمونt زوجی و t مستقل) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سه جلسه تمرین تحمل وزن در هفته با شدت 70- 65 درصد ضربان قلب بیشینه بر روند افزایش معدنی شدن استخوان ها ،در مهره های 4-1 کمر (پیش آزمون0/14 ± 0/95و پس آزمون0/12 ± 1/05) و در گردن ران (پیش آزمون 0/12± 0/87 و پس آزمون 0/09 ± 0/99) تأثیر معناداری داشت اما در گروه تمرینات بدون تحمل وزن در مهره های 4-1 کمر (پیش آزمون0/14 ± 0/89و پس آزمون 0/11 ± 0/92) این تأثیر معنادار بود ولی در گردن ران (پیش آزمون 14/ 0± 0/81 و پس آزمون 0/15 ± 0/86) تأثیر معناداری مشاهده نشد. در گروه کنترل نیز در مهره های 4-1 کمر (پیش آزمون 0/17 ± 0/93 و پس 0/80± 0/92) و در گردن ران (پیش آزمون 0/13 ± 0/85و پس آزمون 0/15 ± 0/82) تفاوت معناداری مشاهده نشد(0/05≥ p). بر اساس نتایج می توان نتیجه گیری نمود که، تمرینات تحمل وزن موثر ترین نوع فعالیت برای افزایش تراکم مواد معدنی استخوان در کمر و ران بوده ،در حالیکه تمرینات بدون تحمل وزن آثار کمتری از خود به جا می گذارد. در عین حال هر دو نوع تمرین آثار مثبتی بر روند معدنی شدن استخوان ها در مقایسه با بی تمرینی گروه کنترل داشت.

بررسی تأثیر مصرف سلکوکسیب بر شاخص های التهاب و استرس اکسیداتیو پس از فعالیت هوازی شدید در مردان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی 1386
  فایقه خوش خواهش   معرفت سیاه کوهیان

چکیده ندارد.