نام پژوهشگر: علی محمد قدسی
الهام مردانپور شهرکردی علی محمد قدسی
سرمایه اجتماعی موضوعاتی اعم از شدت و کیفیت روابط و تعاملات بین افراد و گروهها، احساس تعهد، اعتماد دوجانبه و هویت جمعی را در برگرفته و بعنوان یک حس تعلق و همبستگی، پایه بهم پیوستگی اجتماعی قرار میگیرد. در باب رابطه بین سرمایه اجتماعی و سطح سلامت روانی افراد، نه در بعد تئوریکی و نه در بُعد تجربی پیشرفت های چندانی حاصل نشده و یکی از دلایل این امر آن است که سرمایه اجتماعی بعنوان یک "مفهوم" هنوز دوران طفولیت خود را سپری می کند و ابعاد مختلف آن بطور دقیق مفهوم پردازی نشده است و نیازمند این است که توسط نظریه پردازان بطور شفاف مفهوم پردازی شود. در این پایان نامه دید ما به موضوع از دو بُعد جامعه شناسی و روانشناسی بود. به همین علت، جهت تبیین ارتباط بین سرمایه اجتماعی و اختلالات شخصیتی از 2 دسته نظریات استفاده شد. دسته اول: نظریات صاحبنظران حوزه سرمایه اجتماعی(کاواچی، برکمن، پوتنام، کلمن، الستاد و ...) و دسته دوم: نظریات مرتبط روانشناختی در این حوزه(بالبی و اریکسون). تحقیق حاضر از نظر کنترل شرایط پژوهش و به لحاظ محتوی کاری از نوع پیمایشی است. برای اندازه گیری متغیرها و گرد آوری اطلاعات و داده ها از پرسشنامه کتبی استفاده شده است. برای سنجش متغیر مستقل(سرمایه اجتماعی) 11 شاخص در نظر گرفته شد که در مجموع شامل 41 گویه بود. متغیر وابسته در این تحقیق وجود یا عدم وجود اختلالات شخصیتی در دانش آموزان است که توسط آزمون بالینی چند محوری میلونiii با 175 گویه مورد سنجش درآمد. این آزمون یک مقیاس خودسنجی با 175 گویه بلی/ خیر است که 14 الگوی بالینی شخصیت و 10 نشانگان بالینی را می سنجد و برای افراد 18 سال و بالاتر استفاده می شود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی در 5 ناحیه آموزش و پرورش شهرستان شهرکرد بودند که پس از تکمیل پرسشنامه ها و وارد کردن نمرات در نرم افزار مخصوص این تست، داده ها در spss 16 تجزیه و تحلیل شد. یافته نشان داد بین سرمایه اجتماعی و فراوانی های به دست آمده از میزان اختلالات شخصیتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد و در مجموع، متغیرهای مشارکت اجتماعی، تعهد اجتماعی، حمایت خانواده، تعلق، تضاد خانواده، احساس نابرابری و روابط اجتماعی 6/33 درصد از تغییرات اختلالات شخصیتی را تبیین می کنند و بقیه به عوامل دیگری برمی گردند که در اینجا مورد سنجش قرار نگرفته اند. از نتایج مهم بدست آمده در این تحقیق نرخ بالای مشاهده شده 2 نوع اختلال شخصیت نمایشی و خودشیفته در بین دانش آموزان است که بسیار بالاتر از میزان قابل انتظار در جمعیت عمومی است. نرخ اختلال شخصیت نمایشی تشخیص داده شده در این تحقیق 9/6 درصد است که بیش از 2 برابر نرخ مورد انتظار است و در مورد اختلال شخصیت خودشیفته این میزان قریب به 9 برابر است.
حامد میهمی علی محمد قدسی
چکیده پژوهش حاضر به بررسی عوامل اجتماعی موثر بر فرسودگی شغلی معلمان شهر قروه می پردازد. هدف تعیین نقش عوامل اجتماعی در فرسودگی شغلی است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش انجام گرفته و ابزارگردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل کلیه معلمان(????) مقاطع سه گانه شهرستان قروه در سال ???? اعم از زن و مرد می باشد، که تعداد ??? نفر از آنان به شیوه ی نمونه گیری طبفه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این مطالعه فرسودگی دارای سه بعد خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و کاهش کارایی(موفقیت) می باشد. براساس نتایج تحقیق، اندازه ی شبکه اجتماعی تاثیری در میزان فرسودگی شغلی ندارد، اما بین تنوع شبکه اجتماعی و فرسودگی شغلی(خستگی عاطفی و کاهش کارایی) رابطه ی معکوس و معنادار وجود دارد. مشارکت ذهنی با ابعاد خستگی عاطفی و مسخ شخصیت و مشارکت عینی با بعد عدم موفقیت دارای رابطه می باشد. بین متغیر حمایت سازمانی و فرسودگی(خستگی عاطفی و مسخ شخصیت) همبستگی معنادار و معکوس وجود دارد. متغیرهای عدالت سازمانی و محرومیت نسبی با بعد خستگی عاطفی دارای همبستگی معنادار و معکوس هستند و متغیر پایگاه اجتماعی با هر سه بعد فرسودگی شغلی دارای رابطه ی معکوس و معنادار می باشد. همچنین در مورد متغیرهای زمینه ای نتایج این تحقیق حاکی از این است که میزان فرسودگی(کاهش کارایی) معلمان ابتدایی از راهنمایی و دبیرستان کمتر می باشد و نمره ی مسخ شخصیت معلمان دارای مدرک سیکل از مدارک دیگر بیشتر است، سابقه خدمت با فرسودگی(کاهش کارایی)رابطه ی معکوس معنادار دارد، و میانگین فرسودگی شغلی معلمان زن و مرد تفاوتی با هم ندارد.
نسرین مرادی شهباز علی محمد قدسی
سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیمی است که در سال های اخیر وارد حوزه آسیب شناسی اجتماعی و به ویژه جرم شناسی شده است. هدف این تحقیق بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با جرم از طریق شناخت میزان قدرت پیش بینی متغیر سرمایه اجتماعی در ارتکاب یا عدم ارتکاب جرم می باشد. این مطالعه به صورت پیمایشی در بین 460 نفر (230 نفر مجرم و 230 نفر غیر مجرم) شهروندان یاسوج انجام گرفته است که واحد تحلیل در این قسمت فرد بوده است با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند، همچنین روش تحقیق در این مطالعه روش تحقیق پس-رویدادی بوده است. در این مطالعه سرمایه اجتماعی با معرف های اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، هنجارهای اجتماعی، پیوند اجتماعی، کنترل اجتماعی، روابط متقابل اجتماعی اندازه گیری شده است. برای تحلیل داده ها از رگرسیون لجستیک با استفاده از نرم افزار (spss) اس پی اس اس استفاده شده است و ابزار مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه بوده است. یافته ها نشان می دهد به طور کلی بین سرمایه اجتماعی و جرم رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، هرچه قدر میزان سرمایه اجتماعی جامعه و فرد افزایش یابد، از میزان جرائم جامعه کاسته می شود. علاوه بر این، نتایج بدست آمده نشان می دهد که از بین ابعاد شش گانه سرمایه اجتماعی، مشارکت اجتماعی و عمل به هنجارهای اجتماعی رابطه منفی با ارتکاب جرم و کنترل اجتماعی رابطه مستقیم دارند. به این معنی که با افزایش کنترل اجتماعی، جرم افزایش می یابد و همچنین مشارکت اجتماعی بیشترین ضریب تبیین را در ارتکاب جرم داشته است.
سید محمد تقی صادقی جواد افشارکهن
این پژوهش با بهره گیری از نظریه «استفاده و رضامندی»، به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی شبکه و مصرف رسانه ای می پردازد. سرمایه اجتماعی شبکه شامل میزان شبکه های اجتماعی (روابط اجتماعی رو در رو) و کارکرد آن یعنی حمایت اجتماعی می باشد. مصرف رسانه ای نیز شامل میزان استفاده و انگیزه های جبرانی در استفاده از رسانه های جمعی (تلویزیون، رادیو و اینترنت) می شود. با توجه به افزایش استفاده از رسانه های جمعی به ویژه در بین جوانان در جوامع جدید از یک سو و تغییر الگوی روابط اجتماعی از سوی دیگر، این پژوهش در پی بررسی تأثیر میزان روابط اجتماعی بر انگیزه های استفاده از رسانه های جمعی می باشد. جمعیت نمونه این پژوهش، 384 نفر از جوانان 15 تا 29 ساله شهر تبریز می باشند که این تعداد با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، از کل جمعیت جوان این شهر در سال 1390 به دست آمده است. طبق نتایج به دست آمده، بین «میزان سرمایه اجتماعی شبکه» با دو متغیر «انگیزه کسب اطلاع و اخبار» و «میزان استفاده» از این رسانه های جمعی رابطه معنی داری وجود ندارد. اما بین میزان سرمایه اجتماعی شبکه با سه متغیر «انگیزه هویت یابی»، «انگیزه همدم یابی» و «انگیزه گذراندن اوقات فراغت و از روی عادت» در استفاده از رسانه های جمعی رابطه معنی دار و البته منفی به دست آمده است، یعنی افرادی که دارای سرمایه اجتماعی شبکه (روابط اجتماعی) کمتری هستند برای جبران این کمبود به استفاده از رسانه های جمعی با انگیزه های ذکر شده روی می آورند و این رسانه ها جایگزین سرمایه اجتماعی شبکه و کارکرد آن ها می شود ولی افرادی که دارای سرمایه اجتماعی شبکه بیشتری هستند کمتر با انگیزه های جبرانی به سراغ این رسانه ها می روند.
حدیثه فرزبود مرتضی قایمی
جامعه به عنوان بستر روابط اجتماعی، حوزه ای را فراهم می کند که در آن اعضاء جامعه می توانند با هم تشکیل پیوندهای اجتماعی دهند. در حوزه ی اجتماع جامعه، از تعاملات اجتماعی ما بین کنشگران اجتماعی، روابط اجتماعی شکل می گیرد. این روابط اجتماعی بر حسب هدف یا وسیله ای بودن روابط و متقارن یا غیر متقارن بودن و صمیمیت نهفته در آن به دو رابطه ی ابزاری و اظهاری تقسیم می شود؛ که در پیوندهای ضعیف ( ابزاری) میزان صمیمیت کم ،احساس مسئولیت، تعهد و علاقه به رابطه پائین است وافراد به شکل دو جانبه و عموما بر اساس اصل انصاف، منابع را بین خود مبادله می کنند و در مقابل آن رابطه ی اظهاری قرار می گیرد که پیوندی است قوی و افراد درون رابطه برای یکدیگر عین هدف و خاستگاه رابطه اند. نمونه ای غنی از روابط اجتماعی را می توان در نهج البلاغه یافت که در آن، امام علی (علیه السلام) به عنوان یک دستور العمل زندگی و مدیریتی در کسوت حاکم و رهبر جامعه اسلامی در حوزه ی اداره ی جامعه با کارگزاران خود رابطه ی آشنایی دارد. معیارهای رابطه ابزاری در کلام امیر مومنان علی (علیه السلام)در زیباییهای ادبی آن جلوه می کند، چنانچه امام (علیه السلام) در این رابطه از تشبیهات و کنایات و استعاره هایی استفاده می نمایند که هیچگونه صمیمیتی در آن مشاهده نمی شود و نشان دهنده ی رابطه ایست که در جهت هدف و مقصدی خاص شکل گرفته است، بدین صورت که اگر هدف و نتیجه حاصل نشود از مکانیزمهای بازدارنده مثل خشم و سرزنش و تحقیر استفاده می کنند که در کلام امیر المومنین(علیه السلام) به صورت عاطفه ی خشم و غضب متجلی می شود، اما این روابط نه بر اصل انصاف، بلکه بر اساس دین اسلام و آموزه های قرآن تشکیل شده است و هدف کسب رضایت حق تعالی و ادای تکلیف است.اما خارج از محدوده ی حکومتی امام(علیه السلام)، در سطح جامعه با همگان دارای رابطه ی دوستی است.
فضه اکبری ارباطان اسماعیل بلالی
در ادیان گوناگون، اعتقادات و شیوه های دستیابی به آن ها به اشکال متنوعی ابراز می شود که منجر به کثرت گرایی دینی می گردد. کثرت گرایی دینی در دوران معاصر در قالب معنویت جویی های جدید بروز کرده است. این موضوع از جهت پیوند ناگسستنی با حیات اجتماعی نظر جامعه شناسان را به خود معطوف ساخته است. در ایران نیز که موقعیت و جایگاه دین علاوه بر انسجام بخشی و انضباط آفرینی دارای پیامدهای سیاسی و امنیتی است، ظهور این گروه ها مسأله ای مهم تلقی می گردد. در تحقیق حاضر، عرفان های هندی و سرخ پوستی که از جمله عرفان های فعال در کشور هستند، با هدف بررسی آموزه های اجتماعی آن ها با روش تحلیل محتوا و به صورت تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفتند. در این راستا ابتدا به مطالعه ی نظری دلایل شکل گیری عرفان های نوپدید پرداخته شد و سپس آموزه های کتاب های اوشو و سای بابا از عرفان های هندی و کتاب های پائولوکوئلیو و کاستاندا از عرفان های سرخ پوستی بصورت تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفت. بر پایه ی نتایج این بررسی، در تحلیل عرفان ها بر اساس فراوانی و درصد مقوله ها بیشترین درصد در کتاب های اوشو و کوئلیو متعلق به مقوله ی اجتماعی، در کتاب های سای بابا متعلق به مقوله ی معنویت و در کتاب های کاستاندا متعلق به مقوله ی شناختی می باشد. با توجه به نتایج تحقیق، آموزه های مسئولیت پذیری، عدم خشونت، آزادی، عدالت، هدفمندی در زندگی، صلح، کار و تولید و ... به عنوان آموزه های اجتماعی و آموزه های آرامش، آگاهی، یادگیری و کسب معرفت، غلبه بر ترس، خودشناسی و ... به عنوان آموزه های فردی در این عرفان ها مورد تأکید قرار گرفته اند. سنجش معنی دار بودن یا نبودن اختلاف فراوانی مقوله ها نیز با استفاده از آزمون آماری کای اسکویر انجام گرفت و نتایج نشان داد که اختلاف فراوانی مقوله ها هم در کتاب های هر نویسنده و هم به صورت کلی در عرفان های هندی و سرخ پوستی معنی دار است.
فرشته بهروز علی محمد قدسی
اگر چه در قرون گذشته شاخص یک زن سالم، جذاب و نرمال، داشتن بدنی فربه و درشت بود، امّا ارزش های شایع در زمان حال بنا به عوامل ترویج دهنده آن ها الگوی دیگری را ارائه می دهند. داشتن بدن لاغر، ظریف وکشیده ارزشی است که زنان برای داشتن آن بنا به نسبت ممارست شان در پی آن هستند. طلب این شکل خاص از بدن بر اساس ارزش های اجتماعی منسوب به بدن نرمال و متوازن، باعث بروز نارضایتی از بدن و همچنین نرخ شیوع بی اشتهایی عصبی را برای نوجوانان که جزء آسیب پذیرترین گروه ها هستند، افزایش می دهد. این پژوهش با هدف بررسی برخی عوامل جامعه شناختی مرتبط با بی-اشتهایی عصبی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر همدان انجام شده است. در تبین این تحقیق از نظریاتی مانند نظریه کاشت ، نظریه یادگیری اجتماعی و نظریه مقایسه اجتماعی استفاده شده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه و با انتخاب نمونه ای 300 نفری از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر همدان انجام گرفته است. با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیره به بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون فرضیات پرداخته ایم. مطابق یافته های پژوهش، بی اشتهایی عصبی (متغیر اصلی مستقل) با متغیرهای مقایسه اجتماعی، فشار والدین، فشار دوستان، نفوذ رسانه ها و شاخص توده بدنی رابطه مستقیم و مثبت داشته و هم چنین تصور از بدن رابطه منفی و معکوس با بی اشتهایی عصبی در دانش آموزان دختر داشته است. همچنین متغیرهای فشار دوستان و شاخص توده بدنی عوامل موثر در تبیین بی اشتهایی عصبی دانش آموزان دختر مورد تحقیق بوده اند.
زهرا صمدی اخی جان علی محمد قدسی
بر اساس نظریه ی سلیگمن و نتایج حاصل از این پژوهش، درماندگی آموخته شده در اشخاص مستلزم یادگیری این نکته است که «هر کاری که انجام بدهم، اثری ندارد». این افراد منفی نگر و بدبین به احتمال بیشتری در برابر درماندگی تسلیم می شوند و احتمال بروز افسردگی در آن ها نیز بیش از سایرین است. بدبینی، حتی مقاومت افراد را در برابر بیماری های جسمانی کاهش می دهد. درماندگی آموخته شده ریشه در عوامل اجتماعی مختلف دارد. لذا به منظور مهار موثر آن نیز لزوماً باید به تدابیری متوسل شد که کلیه ی زمینه های ظهور درماندگی آموخته شده را مورد توجه قرار دهد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، چنانچه فرد احساس کند که توانایی کنترل بر شرایط را ندارد، از دست یابی به هدف یا اهداف خویش باز می ماند. احساس ناکامی در وی شکل گرفته و در عملکردهای آتی دچار تزلزل و بی ثباتی می شود. او به این نتیجه می رسد که تلاش و پی گیری های وی هیچ فایده ای ندارد. لذا در مرحله ی ذهنی، درماندگی را می آموزد و آن را به عملکردهای بعدی تعمیم می دهد. زیرا بین پیامد نتیجه و عمل هیچ پیوندی مشاهده نمی کند. به دنبال آن در سطوح وسیع تر یعنی سطوح اجتماعی نیز منفعل عمل می کند. چون درماندگی را آموخته است و بر این باور است که بین عملکردها و نتایج تلاش خود رابطه ای وجود ندارد.
فاطمه ناجی مهر جواد افشارکهن
در جهان امروز شهروندی یکی از اساسی ترین مفاهیم در حوزه مسائل شهری تعریف می شود؛ به گونه ای که بررسی عوامل موثر بر تحقق و یا موانع عدم تحقق این مفهوم در سطوح محلی و شهری مورد توجه بسیاری از محققان و پژوهشگران امر می باشد. جوامع شهری، جهت بقای خود نیازمند حضور شهروندانی هستند که تنها به صرف حضور فیزیکی در شهر، خود را شهروند تلقَی ننمایند و با آگاهی از حقوق شهروندی و متعهَد بودن به وظایف و مسئولیت های اجتماعی خود نقش فعَال و موثری در اجتماع داشته باشند. لازمه تحقّق چنین امری تقویت احساس شهروندی افراد می باشد که به عنوان اصلی ترین مولفه در عمل به شهروندی تلقَی می شود. از دیگر سوی سرمایه اجتماعی به عنوان کلید استقرار جامعه مدنی، عاملی موثر در تقویت احساس شهروندی افراد محسوب می شود. سرمایه اجتماعی مجموعه شبکه های مشارکت اجتماعی، اعتماد و همیاری است که شکل گیری آن در جامعه زمینه های افزایش آگاهی اجتماعی و پرورش روحیه جمعی افراد را فراهم آورده و بدین ترتیب به تقویت احساس شهروندی افراد منجر می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر ابعاد ساختاری (شبکه های مشارکت اجتماعی) و شناختی (اعتماد، اطلاعات و همیاری) سرمایه اجتماعی بر احساس شهروندی افراد می باشد. روش تحقیق این پژوهش پیمایشی می باشد؛ و جامعه آماری آن ساکنین مناطق 13 گانه شهر مشهد می باشد که 415 نفر آن از طریق نمونه گیری چند مرحله ای به عنون نمونه انتخاب شدند. بااستفاده از پرسش نامه، داده های مورد نیاز، جمع آوری و با استفاده از نرم افزار spss و amos پردازش شدند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین سرمایه اجتماعی و احساس شهروندی در تمامی مناطق رابطه معنی دار وجود دارد. هم چنین رابطه مثبت و معنی دار بین بعد ساختاری سرمایه اجتماعی با احساس شهروندی افراد در تمامی مناطق 13 گانه مشهد به جز مناطق 1 و 5 تأیید شد. سرمایه اجتماعی شناختی نیز از رابطه مثبت و معنی داری با احساس شهروندی در تمامی مناطق، به جز منطقه 4 برخوردار می باشد. هم چنین نتایج دقیق نشان داد که بین متغیرهای سن، جنسیت و پایگاه اجتماعی- اقتصادیبا متغیر وابسته یعنی احساس شهروندی رابطه معنادار وجود دارد.
کبری هنری لطیف پور سلیمان پاک سرشت
پژوهش حاضر تحلیل پدیدار شناسی تجربه ابتلا ومدیریت بیماری ام اس در بین بیمارن مبتلا به ام اس میباشد.از روش پدیدار شناسی استفاده شده است.از روش آنالیز پدیدار شناسی تفسیری برای بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده خواهد. شد.محقق به دنبال این است که با استفاده از این روش هم به توصیفی از تجارب این بیماران دست یابد و هم اینکه این توصیفات را مورد تفسر مجدد قرار دهد.
علی محمد قدسی تقی آزاد ارمکی
چکیده ندارد.
عبدالحسین تیموری علی محمد قدسی
چکیده ندارد.
مجتبی محبی میمندی علی محمد قدسی
چکیده ندارد.