نام پژوهشگر: حسین رنگ آور
ولی آقاگل پور حسین رنگ آور
چکیده: در این مطالعه امکان استفاده از پسماند ساقه کلزا ، در ساخت تخته خرده چوب بصورت خالص و مخلوط با خرده چوب صنعتی مورد مطالعه قرار گرفت. درصد اختلاط ساقه کلزا با خرده چوب صنعتی به ترتیب در چهار سطح 75:25 ، 50 :50 ، 75: 25 ، 0:100 ، مقدار چسب مصرفی(اوره فرمالدئید) در سه سطح 8 ، 10 ، 12 درصد بر اساس وزن خشک ماده اولیه و زمان پرس در سه سطح 5 ، 6 ، 7 دقیقه بعنوان عوامل متغییر انتخاب گردیدند. نمونه شاهد نیز از خرده چوب با شرایط صنعتی تهیه شد. آنگاه ، مدول گسیختگی ، مدول الاستیسیته ، چسبندگی داخلی و واکشیدگی ضخامت در طی 2 و 24 ساعت غوطه وری درآب نمونه ها بر طبق استانداردen اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که استفاده از ساقه کلزا در ساخت تخته خرده چوب سبب افزایش مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته نمونه ها می گردد. بطوریکه بیشترین مقدار مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته به ترتیب با مقدار 8/18 و 2125 مگاپاسکال مربوط به نمونه های ساخته شده با 100 درصد کلزا بوده است در مقابل باعث کاهش چسبندگی داخلی و افزایش واکشیدگی ضخامت و جذب آب 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب شده است. نتایج همچنین نشان داده است که افزایش مقدار چسب و زمان پرس باعث بهبود خواص مکانیکی و فیزیکی نمونه ها شده است. به طورکلی می توان گفت که با استفاده از 75 % ساقه کلزا و حتی به صورت خالص و مقدار چسب 12% و زمان پرس 7 دقیقه تخته های با ویژگی های قابل قبول تولید نمودکه خواص مکانیکی آن در حد استاندارد en بوده و مناسب برای کاربردهای عمومی و مصارف داخلی باشد
علیرضا عبداللهی حسین رنگ آور
چکیده مقاومت چوب ها در برابر عوامل مخرب فیزیکی، از جمله آتش متفاوت است و به منظور افزایش دوام آنها لازم می باشد که اصلاحاتی را در این ماده بوجود آوریم. در این پژوهش تاثیر نانونقره، بوراکس و نانو+بوراکس بر روی کندسوزکنندگی گونه های راش، صنوبر و نراد مورد بررسی و خصوصیات مقاومت به آتش آنها در مقایسه با نمونه های کنترل (چوب های اشباع نشده ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. اشباع نمونه ها به روش سلول تهی صورت گرفت و غلظت ماده کندسوزکننده بوراکس 10درصد و نانونقره مورد استفاده 400ppm می باشد. تهیه نمونه های آزمونی مربوط به اندازه گیری خواص مقاومت به آتش بر طبق استاندارد iso11925-3 صورت گرفت و سپس با استفاده از دستگاهی که مطابق با استاندارد فوق ساخته شد، نمونه ها مورد آزمون آتش قرار گرفتند. در اندازه گیری خواص مقاومت به آتش پنج ویژگی، زمان رسیدن به نقطه اشتعال، دوام شعله بعد از برداشتن نازل آتش، زمان رسیدن به نقطه گدازش، سطح کربونیزه شده (سوخته شده) و درصد کاهش جرم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که بهترین تاثیر در کندسوزکنندگی گونه های چوبی راش و صنوبر مربوط به نمونه های اشباع شده با نانو+بوراکس است به طوری که چوب های راش اشباع شده با نانو+بوراکس در مقایسه با نمونه های کنترل، 19/30 درصد تاخیر در نقطه اشتعال ، 35/22 درصد تاخیر درنقطه گدازش، 52/71 درصد کاهش سطح کربونیزه و 56/17درصد کاهش در درصدکاهش جرم داشتند. همچنین نمونه های صنوبر اشباع شده با نانو+بوراکس نیز در مقایسه با نمونه های کنترل،61/67 درصد تاخیر در نقطه اشتعال، 70/24 درصد تاخیر در زمان گدازش ، 24/79 درصد کاهش در دوام شعله، 21/45 درصد کاهش سطح کربونیزه و 96/22 درصد کاهش در درصد کاهش جرم داشتند. بهترین نتایج خاصیت کندسوزکنندگی چوب نراد، مربوط به نمونه های اشباع شده با بوراکس است که در مقایسه با نمونه های شاهد، 09/41 درصد تاخیر در نقطه اشتعال ، 36/49درصد تاخیر در نقطه گدازش، 80/65 درصد کاهش در دوام شعله ،43/70درصد کاهش درسطح کربونیزه و 29/22 درصد، کاهش در درصد کاهش جرم داشته است. لذا با توجه به خاصیت هدایت حرارتی بالای ذرات نانونقره، اشباع چوب با این محلول بر افزایش خاصیت کندسوزکنندگی چوب های اشباع شده با بوراکس موثر است. لذا با استفاده از تکنولوژی نانوذرات و مواد کندسوزکننده ای که اثر زیان آور بر محیط زیست ندارند، می توان خصوصیات کندسوزشدن چوب آلات را افزایش داد. واژه گان کلیدی : کندسوزکردن ، بوراکس ، نانونقره ، نانو+بوراکس ، سطح کربونیزه شده.
جعفر حبیبی حسین رنگ آور
در این تحقیق امکان ساخت تخته فیبر با دانسیته متوسط از ضایعات اسکناس باطله مورد بررسی قرار گرفت و خواص فیزیکی و مکانیکی تخته ها مورد ارزیابی قرار گرفت.متغیرهای مورد مطالعه شامل تیمار نانوسیلور در دو سطح بدون نانو و با نانو ,مقدار اسکناس در دو سطح 20 و 30 درصد و زمان پرس در سه سطح 4,5 و 6 دقیقه می باشد . نتایج نشان دادند که افزودن نانوسیلور باعث بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی شده است. با افزایش مقدار اسکناس مقاومت های مکانیکی تخته ها کم شده و در تمامی تیمارها افزایش زمان پرس باعث بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی شده است.
امید فرج پور بی بالان حمید رضا تقی یاری
چکیده گرادیان حرارتی یکی از مهمترین مشکلاتی است که همواره در کارخانه های تولید تخته های مرکب مشکل ایجاد می کند چرا که چوب ماهیتاً ماده ای است که ضریب هدایت حرارتی پایینی دارد. برخی پژوهشگران با افزایش میزان رطوبت، و یا تغییر در میزان رطوبت لایه های مختلف تخته های مرکب با این مشکل مقابله کرده اند ولی این راهکار نیز تنگناها و کاستی هایی دارد. به کارگیری از قابلیت هدایت حرارتی ذرات نانونقره، موضوع اصلی پژوهش کنونی است. فرضیه این بود که استفاده از نانونقره در ساخت تخته خرده چوب باعث سرعت بخشیدن در انتقال حرارت به بخش های میانی تر کیک تخته خرده چوب شده و خواص فیزیکی و مکانیکی فرآورده های حاصل را بهبود می بخشد. در این پژوهش، تاثیر محلول نانونقره با غلظت ppm 200 برروی تخته خرده چوب ساخته شده در مقیاس صنعتی در کارخانه ایران چوب مورد بررسی قرار گرفت. محلول نانونقره به چسب استفاده شده در ساخت تخته خرده چوب در دو سطح 100 و 150 به ازای وزن خشک ذرات چوب اضافه شد. نتایج نشان داد که مصرف هر دو سطح از محلول نانو نقره باعث بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی تخته خرده چوب گشت. به طور کلی می توان نتیجه گیری کرد که استفاده از نانونقره باعث انتقال بهتر و سریع تر حرارت از سطوح پرس به لایه های میانی تر کیک خرده چوب شده و در نتیجه، افزایش خواص فیزیکی و مکانیکی تخته خرده چوب را در پی دارد. واژگان کلیدی تخته خرده چوب، انتقال حرارت، نانونقره، خواص فیزیکی و مکانیکی
حامد اکبری حسین رنگ آور
در این مطالعه امکان استفاده از پسماند ساقه نخود، در ساخت تخته خرده چوب سه لایه بصورت خالص در لایه رویی با خرده چوب صنعتی در لایه مرکزی مورد بررسی قرار گرفت. آنگاه خواص مکانیکی مدول گسیختگی ، مدول الاستیسیته و چسبندگی داخلی و همچنین خواص فیزیکی واکشیدگی ضخامت و جذب آب در طی 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب، نمونه ها طبق استاندارد en اندازه گیری گردیدنتایج نشان داد که استفاده از ساقه نخود در ساخت تخته خرده چوب سه لایه سبب افزایش مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته نمونه ها میگردد. نتایج همچنین نشان داده است که افزایش مقدار چسب و استفاده از چسب ملامین اوره فرمالدهید بامقداربیشتر ملامین باعث بهبود خواص مکانیکی و فیزیکی نمونه ها شده است.
پژمان نوری حمید رضا تقی یاری
چکیـــــده در این پژوهش، ویژگی های مقاومت به آتش تخته فیبر با دانسیته ی متوسط (mdf) تیمارشده با نانوولاستونیت، مورد بررسی قرار گرفت. مخلوطِ الیاف 5 گونه ی جنگلی به عنوان ماده ی اولیه، از شرکت کاسپین تهیه شد. چسب مورد استفاده اوره فرمالدهید مایع با 65% ماده ی خشک به میزان 10% بر مبنای وزن خشک الیاف، نانو در 5 سطح (صفر%، 5%، 10%، 15% و 20% ) به دو روش اعمال شد 1- در هنگام ساخت تخته ها به صورت مخلوط با چسب 2- بعد از ساخت تخته ها به صورت مخلوط با رنگ و پاشش روی سطح. زمان پرس 8 دقیقه، فشار 160bar و دمای پرس 130 درجه سانتی گراد، به عنوان عوامل ثابت در نظر گرفته شد. دانسیته تمامی تخته ها g/cm3 75/0 بود. خواص مقاومت به آتش شامل (نقطه ی اشتعال، نقطه ی گدازش، دوام شعله بعد از 120 ثانیه، سطح سوزش و کاهش وزن) برای دستگاه کشویی، و (زمان شعله ور شدن، زمان گدازش، زمان تیرگی پشتِ تخته، زمان سوراخ شدن پشتِ تخته، زمان شعله ور شدن پشتِ تخته، سطح سوزش و کاهش وزن) برای دستگاه ثابت مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج نشان داد نانوولاستونیت تا 15% باعث بهبود خواص تخته ها شد ولی بیشتر از این مقدار، ذرات نانوولاستونیت در فرایند چسبندگی اخلال ایجاد کرده و با جذب رزین توسط ماده ی حفاظتی سبب کاهش چسبندگی الیاف به یکدیگر و به تبع آن، پرزدار شدن سطح تخته ها می شد؛ در نتیجه، آتش گیری این الیاف سطحی سریع تر بود. همچنین، میزان 5% ماده ی حفاظتی کافی نبود و نتایجی مشابه نمونه ی شاهد مشاهده شد. به طور کلی، با توجه به نتایج آزمون های به عمل آمده و آزمون خوشه ای، تیمار 10% نانوولاستونیت، و روش اعمال پاششی، برای استفاده در بخش صنعت توصیـه شد. واژگان کلیدی: تخته فیبر با دانسیته ی متوسط (mdf)، روش های کندسوزکنندگی، نانوذرات معدنی، نانو ولاستونیت.
حسین دهقانی سانیج حسین رنگ آور
مبلمان آموزشی بعنوان یکی از اجزای محیط آموزشی نقش مهمی در فرآیند یادگیری دارد و دانش آموزان در طول مدت آموزش روزانه به علت نشستن طولانی مدت در معرض ناهنجاری های اسکلتی- عضلانی و مشکلاتی در فرآیند یادگیری هستند که ناشی از وضعیت نامناسب نشستن بعلت عدم تناسب مبلمان آموزشی با ابعاد بدنی آنها می باشد. لذا با هدف طراحی و ساخت مبلمان آموزشی منطبق با ابعاد آنتروپومتری دانش آموزان، تعداد 500 دانش آموز پسر در محدوده سنی 11-6 سال در شهرستان یزد به صورت تصادفی انتخاب شده و هشت مشخصه آنتروپومتری وهشت بعد از ابعاد مبلمان آموزشی موجود در مدارس اندازه گیری شد و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار spss19نشان داد که به استثنای آزادی زانو در زیر میز و پهنای باسن هیچ یک از پارامترهای اندازه گیری شده در مبلمان آموزشی با ابعاد بدنی دانش آموزان تناسب ندارد . لذا برای طراحی میز و صندلی مناسب، دانش آموزان بر اساس قد به سه گروه با دامنه مساوی تقسیم شده و در نهایت بر اساس داده های آنتروپومتری بدست آمده از دانش آموزان، میز و صندلی قابل تنظیم با اتصالات جداشدنی و مونتاژ آسان طراحی و ساخته شد. بدیهی است به منظور بالابردن سطح کیفیت آموزش، استفاده از میز و صندلی های مناسب با ابعاد بدنی گروههای سنی و مناطق مختلف ضروری بنظر می رسد.
طاهره قلی پور حسین رنگ آور
چکیده : در این پژوهش خواص فیزیکی و مکانیکی چندسازه چوب – پلاستیک ساخته شده از پودر ساقه کلزا و پودر چوب با دو نوع پلیمر(پلی اتیلن و پلی پروپیلن) مورد بررسی قرار گرفت. پودر ساقه کلزای مورد استفاده به دو صورت با مغز و مغز زدایی شده و مقدار آن نسبت به جرم خشک پودرچوب در چهار سطح 25، 50، 75 و 100 درصد، عوامل متغیر این تحقیق در نظر گرفته شدند. نمونه ی شاهد نیز از آرد چوب و پلیمر تهیه شد. خواص فیزیکی و مکانیکی تخته ها شامل مقاومت به پیچ عمود بر سطح، مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته، جذب آب و واکشیدگی ضخامت پس از 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب مطابق با استاندارد en اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که استفاده از پلی پروپیلن در ترکیبات و افزایش نسبت اختلاط پودر ساقه کلزا به پودر چوب تا سطح 25 درصد سبب افزایش مقاومت به پیچ عمود بر سطح شد. همچنین افزایش همین عامل تا سطح 50 درصد باعث افزایش مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته نمونه ها شد. اما میزان بیشتر درصد های بیان شده سبب کاهش مقاومت های مکانیکی گردید. افزایش نسبت اختلاط پودر کلزا به پودرچوب و همچنین استفاده از پلی اتیلن سنگین، افزایش میزان جذب آب و واکشیدگی ضخامت 2 و 24 ساعت را در پی داشت. همچنین نمونه های بدون مغز(بافت اسفنجی ساقه کلزا) در تمامی تیمارها نسبت به چندسازه های حاوی مغز دارای کمترین میزان جذب آب و واکشیدگی ضخامت و بالاترین ویژگی های مکانیکی ذکر شده(مقاومت به پیچ عمود بر سطح، مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته) بودند.
اصغر صالحی سیاهدشتی حسین رنگ آور
در این مطالعه بررسی خواص فیزیکی ومکانیکی چندسازه چوب گچ ساخته شده از پسماند ساقه کلزا بصورت خالص و مخلوط با خرده چوب صنعتی مورد بحث قرار گرفت. درصد اختلاط ساقه کلزا با خرده چوب صنعتی به ترتیب در پنج سطح 100:0، 75:25 ، 50 :50 ، 75: 25 ، 0:100 ، مقدار سریش در دو سطح 1/0، 0 درصد بعنوان عوامل متغییر انتخاب گردیدند. نمونه شاهد نیز از خرده چوب با شرایط صنعتی تهیه شد. آنگاه ، مدول گسیختگی ، مدول الاستیسیته ، چسبندگی داخلی ، واکشیدگی ضخامت و جذب آب در طی 2 و 24 ساعت غوطه وری درآب نمونه ها بر طبق استانداردen اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که استفاده از ساقه کلزا در ساخت چوب گچ سبب افزایش مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته و مقاومت چسبندگی داخلی نمونه ها می گردد. بطوریکه بیشترین مقدار مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته ومقاومت چسبندگی داخلی مربوط به نمونه های ساخته شده با 25 درصد کلزا و 1/0درصد سریش بوده است وبیشترین افزایش واکشیدگی ضخامت مربوط به کلزا صفردرصدو بدون سریش می باشد و بیشترین جذب آب 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب مربوط به 100درصد کلزا و بدون سریش می باشد.
محمد حسن پایان حسین رنگ آور
در این پژوهش خواص فیزیکی و مکانیکی چند سازه چوب گچ ساخته شده از ساقه کنف در مخلوط با چوب صنوبر و تأثیر نانو رس بر خواص آن مورد بررسی قرار گرفت. عوامل متغیر در این تحقیق شامل درصد اختلاط کنف 40, 50 و 60 درصد نسبت به جرم کل ماده چوبی، مقدار گچ در دو سطح 5/3 و 4 برابر نسبت به جرم خشک ماده چوبی و مقدار نانو رس در سه سطح 0 ، 3 و 6 درصد نسبت به جرم خرده چوب بودند. خواص مکانیکی و فیزیکی تخته¬ها شامل مقاومت به سختی سطح، مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته، جذب آب و واکشیدگی ضخامت پس از 2 و 24 ساعت غوطه¬وری در آب مطابق با استاندارد en و جذب صوت نیز طبق استاندارد iso اندازه گیری گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که افزایش نانو رس ازصفر تا 6 درصد سبب افزایش مقاومت های مکانیکی و کاهش خواص فیزیکی می گردد. افزایش مقدار کنف در مخلوط با چوب صنوبر مقاومت های مکانیکی را کاهش داده اما مقاومت به چسبندگی داخلی تخته ها بهبود می یابد. از طرف دیگر افزایش مقدار ضایعات کنف در ساخت تخته ها سبب افزایش جذب آب و واکشیدگی ضخامت آنان گشته و خاصیت جذب صوت تخته ها بهبود می یابد. در یک نتیجه گیری کلی می توان بیان نمود که تخته های ساخته شده با 40 درصد کنف در مخلوط با 60 درصد پوب صنوبر و استفاده از 5/3 برابر گچ و 6 درصد نانو رس نسبت به جرم کل ماده چوبی دارای مقاومت مناسب می باشند. از طرفی تخته های ساخته شده با 60 درصد کنف، 5/3 برابر گچ و بدون استفاده از نانو رس جهت کاربرد در مکان هایی که نیاز به جذب صوت در فرکانس های بالا با شد مناسب است.
علی کوه پیما زیجردی حسین رنگ آور
افزایش تقاضای مصنوعات چوبی در بازار صنایع چوب متناسب است با نرخ ساخت و ساز در بخش مسکن و با افزایش جمعت، این تقاضا بیشتر خواهد شد. کارخانجات صنعتی برای افزایش ظرفیت تولید خود به تجهیزات و ماشین آلات جدید نیاز دارند که اغلب گران¬قیمت هستند و جهت حفظ خط تولید در حداکثر ظرفیت، این تجهیزات نباید بدون برنامه متوقف شوند. مدیران کارخانجات مبلمان در پی راهکارهایی هستند تا قمیت تمام شده کالاهای چوبی از طریق کاهش زمان تولید و کاهش توقف و هزینه ی تعمیرات ماشین آلات کم شود. برنامه منسجم و زمان¬بندی شده¬ی سرویس و نگهداری ماشین آلات صنایع چوب علاوه بر کاهش وقفه در خط تولید، افزایش کیفیت و سرعت تولید را به دنبال خواهد داشت و با جایگزین نمودن قطعات فرسوده ی کوچک و ارزان قیمت، تعویض به موقع روغن و گریس و بازدید به موقع الکتروموتورها و اجزای ارزان ماشین ها می توان از پرداخت هزینه های زیاد و بیهوده¬ی خرید مجدد ماشین آلات جلوگیری نمود. با در اختیار داشتن برنامه ی سرویس و نگهداری ماشین آلات صنایع چوب، علاوه بر افزایش کیفیت و سرعت تولید می توان نیاز به واردات ماشین آلات نو را نیز کاهش داد و در سطح کلان از خروج ارز جلوگیری نمود. دستاورد این پژوهش برنامه ی منسجم و زمانبندی شده سرویس و نگهداری ماشین آلات صنایع چوب، جهت ارایه ی راهکاری برای استفاده ی مدیران بنگاه های تولیدی است. این برنامه به کمک آزمایش ها و تعمیرات انجام شده و دستورالعمل شرکت های سازنده ماشین آلات و تجربه ی سرپرستان واحد های تولیدی صنعت مبلمان تهیه گردیده است.
محسن ایزدی حسین رنگ آور
چکیده: در این تحقیق اثر نانو ذرات مس بر انتقال حرارت در سیکل پرس و خواص فیزیکی و مکانیکی تخته پنج لایه مورد مطالعه قرار گرفت. دوگونه راش ایرانی و صنوبر دلتوئیدس و نانو ذرات مس هر کدام در 4 سطح 0، 5، 10و 15 % و زمان¬های پرس 4، 5و 6 دقیقه به عنوان فاکتورهای متغیر در این تحقیق درنظر گرفته شدند. مقاومتهای مکانیکی تخته¬ها (شامل برشی ، خمشی ، کششی ، ظرفیت نگهداری پیچ ) و خواص فیزیکی تخته (جذب آب و واکشیدگی ضخامت ) پس از 2 و 24 ساعت غوطه¬وری، طبق استاندارد اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد در تمامی مقاومتهای مکانیکی تخته¬ها (شامل مدول گسیختگی و الاستیسیته، برشی، کششی و ظرفیت نگهداری پیچ)پس از یک افزایش اولیه از زمان پرس 4 تا 5 دقیقه، با کاهش در زمان پرس 6 دقیقه مواجه شد. افزایش میزان مصرف محلول نانو مس از 0 تا10درصد موجب بهبود مدول گسیختگی و الاستیسیته و مقاومت برشی گردید که دلیل این امر را می¬توان به افزایش سرعت انتقال حرارت به تخته و گیرایی بهتر چسب مرتبط دانست. ولی در ادامه با افزایش مصرف15درصد موجب کاهش در این خصوصیات گردید. در تمامی مقاومتهای مکانیکی تخته¬ها، گونه راش عملکرد بسیار مناسبی نسبت به گونه صنوبر دلتوئیدس داشت که علت آن¬را می¬توان به بهبود اتصالات داخلی و دانسیته بالاتر مرتبط دانست. جذب آب و واکشیدگی ضخامت تخته ها در24و2 ساعت غوطه وری پس از یک کاهش اولیه از زمان پرس 4 تا 5 دقیقه با افزایش در زمان پرس 6 دقیقه مواجه شد. با افزایش میزان مصرف نانومس از 0 تا10%، جذب آب در 24و2 ساعت و واکشیدگی ضخامت تخته ها در24 ساعت غوطه¬وری، در ابتدا اندکی کاهش و پس از آن با افزایش مصرف 15% نانو مس جذب آب و واکشیدگی ضخامت افزایش یافت که این پدیده مرتبط با آبدوست بودن نانو مس است. جذب آب در2و24 ساعت غوطه وری در تخته لایه صنوبر بیشتر از راش بود. کلمات کلیدی: محلول نانو مس، انتقال حرارت، زمان پرس، تخته پنج لایه، راش، صنوبر، خواص فیزیکی و مکانیکی
شیوا رشیدی نقی شعبانیان
آتش¬سوزی به عنوان یکی از تهدیدهای اساسی در جنگل¬های طبیعی و جنگل¬کاری¬های استان کردستان محسوب می¬شود. با در اختیار داشتن اطلاعات دقیقی از خصوصیات اکولوژیکی و حساسیت گونه¬های مورد استفاده در جنگلکاری¬ها به آتش¬سوزی تا حد زیادی می¬توان در کاهش شدت و دفعات آتش¬سوزی موثر بود و موفقیت استقرار نهال¬کاری¬ها را تضمین کرد. لذا با توجه به اهمیت موضوع، ضرورت پیدا کردن هر گونه راه حلی برای کاهش خسارت آتش¬سوزی جنگل¬های استان به خوبی روشن است. در تحقیق حاضر به منظور مدیریت بهتر آتش¬سوزی¬ها و استقرار بهتر جنگلکاری¬ها در استان کردستان، چند گونه اصلی درختی که عمدتاً در جنگل¬کاری¬ها و احیای جنگل¬های استان بیشتر مورد استفاده قرار می¬گیرند، از قبیل سرو نقره¬ای، سرو خمره-ای، کاج سیاه، کاج تهران، زبان¬گنجشک، اقاقیا، بلوط ایرانی، وی¬ول، مازودار و بنه، از نظر حساسیت و مقاومت به آتش¬سوزی مطالعه، درجه¬بندی و با همدیگر مقایسه شدند. برای تعیین حساسیت به آتش¬سوزی گونه¬های جنگلی مورد مطالعه از شاخص¬هایی از قبیل نقطه اشتعال، نقطه گدازش، دوام شعله، ¬درصد رطوبت، سطح کربونیزه شده، درصد کاهش جرم، جرم مخصوص ظاهری و وزن ماده خشک چوب و پوست و برگ بر اساس استانداردهای علمی استفاده شد. داده¬های جمع¬آوری شده از طریق آزمایش¬های اعمال شده پس از آزمون نرمال بودن آنها، در قالب طرح کاملا تصادفی تجزیه واریانس یک طرفه شدند و میانگین¬های بدست آمده پس از بررسی همگنی و یا عدم همگنی واریانس¬ها، از طریق آزمون¬های مقایسه میانگین¬های پارامتری و غیر پارامتری با همدیگر مقایسه شدند. تجزیه و تحلیل آماری داده¬ها بوسیله نرم افزارهای آماری spss و excel انجام شد. بر اساس نتایج حاصل ازاین تحقیق می¬توان گفت که بین گونه¬های مورد مطالعه، از نظر اکثر شاخص¬های مورد بررسی تفاوت معنی¬داری در سطح یک و پنج درصد وجود دارد. بر اساس تجزیه و تحلیل مجموع این شاخص¬ها، از نظر مقاومت و حساسیت به آتش¬سوزی می¬توان آنها را به سه دسته کلی تقسیم کرد: 1- گونه¬های حساس به آتش¬سوزی شامل کاج تهران، کاج سیاه و اقاقیا. 2- گونه¬هایی با حساسیت متوسط شامل زبان-گنجشک، سرو نقره¬ای و سروخمره¬ای و 3- گونه¬هایی با حساسیت کم (مقاومت بالاتر) در مقابل آتش¬سوزی شامل بنه، مازودار، وی¬ول و برودار. با توجه به مستعد بودن منطقه به آتش¬سوزی، بهتر است در جنگلکاری¬ها و طرح¬های غنی¬سازی و توسعه جنگل، در صورتی که شرایط اکولوژیکی اجازه دهد از گونه¬های مقاومتر در مقابل آتش سوزی همانند بنه(پسته وحشی)، مازودار، وی¬ول و برودار استفاده شود.
وحید نیکخواه غنچه رسام
در این تحقیق تاثیر نانو ذرات فلزی دی اکسید آلومینیوم (al2o3) و اکسید مس (cuo)، بر خواص فیزیکی و مکانیکی تخته فیبر دانسیته متوسط ساخته شده از مخلوط الیاف صنعتی و الیاف ساقه گیاه آفتابگردان با چگالی7/0گرم بر سانتیمتر مکعب مورد بررسی قرارگرفت. ماده اولیه در دو سطح شامل الیاف صنعتی و الیاف ساقه آفتابگردان، با درصد اختلاط در پنج سطح 100:0 ، 0:100 ، 50:50 ، 25:75 ، 75:25 ، نانو ذرات فلزی هرکدام در دو سطح 2 و 4 درصد با غلظت ppm 400 بر اساس وزن خشک الیاف مورد استفاده قرار گرفت. ویژگی های فیزیکی و مکانیکی نمونه ها شامل واکشیدگی ضخامت و جذب آب نمونه ها طی 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب، مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و چسبندگی داخلی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد، افزایش درصد نانو ذرات و الیاف صنعتی و کاهش الیاف ساقه آفتابگردان، باعث افزایش مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته تخته های مورد بررسی شد. استفاده از تیمار نانو فلزات باعث کاهش جذب آب و واکشیدگی ضخامت طی 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب شد. بالاترین مقاومت مکانیکی مربوط به مدول الاستیسیته در نمونه های با 100 درصد الیاف صنعتی و 4 درصد نانو اکسید مس بوده که در مقایسه با استاندارد 5-622 en دارای مقاومت های بالاتری می باشد. به طور کلی می توان گفت که با استفاده از نانو آلومینیوم 4 درصد و نانو مس 4 درصد در اغلب سطوح اختلاط، تخته هایی با ویژگی های مکانیکی بالاتر از استاندارد و مناسب برای مصارف داخلی ساختمان تولید نمود.
علی نصری فخرداود حسین رنگ آور
هدف از انجام این پژوهش تعیین میزان انطباق محتوای آموزش های دروس تخصصی رشته صنایع چوب هنرستانهای کاردانش با نیازهای صنعت در این رشته می باشد. جامعه آماری این پژوهش، هنرآموزان هنرستانهای کاردانش مجری رشته صنایع چوب و کارفرمایان، سرپرستان بخش و مدیران تولید صنایع چوب در استان خراسان رضوی می باشند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از این بود که به طور کلی بین محتوای دروس تخصصی رشته صنایع چوب هنرستانهای کاردانش با نیازهای صنعت چوب از نظر صنعتگران و هنرآموزان بیشتر از حد متوسط انطباق وجود دارد.
سیداصغر علوی سرشت حسین رنگ آور
این پژوهش به منظور بررسی اثر نانو ولاستونیت و استفاده از پلیمرهای پلی وینیل کلراید و پلی اتیلن سنگین در تخته خرده چوب سه لایه و همسان ساخته شده از خرده چوب صنعتی و ساقه فلفل انجام شد. چسب مورد استفاده از نوع اوره فرمالدئید به میزان 12 درصد و مقدار نانو ولاستونیت به میزان ثابت 10 درصد نسبت به جرم خشک مواد چوبی به صورت مخلوط با چسب مورد استفاده قرار گرفت. نوع تخته در سه سطح شامل همسان(مخلوط خرده چوب صنعتی با خرده های ساقه فلفل) و سه لایه به دو شکل، شامل لایه مغزی خرده چوب ساقه فلفل و لایه سطحی خرده چوب صنعتی، لایه مغزی خرده چوب صنعتی و لایه سطحی خرده چوب ساقه فلفل و نوع پلیمر در دو سطح پلی اتیلن سنگین و پلی وینیل کلراید و استفاده از نانو در دو سطح (با نانو و بدون نانو) به عنوان عوامل متغیر در نظر گرفته شدند.مدول گسیختگی ، مدول الاستیسیته و چسبندگی داخلی و همچنین خواص فیزیکی شامل واکشیدگی ضخامت و جذب آب نمونه ها طبق استاندارد اندازه گیری گردید.