نام پژوهشگر: فرید براتی
مهسا افروغ فرید براتی
گاومیش رودخانه ای (بوبالوس بوبالیس) دامی با توانایی بالای تولید شیر و گوشت نقش مهمی در اقتصاد روستایی کشور بازی می کند. عمده ترین مشکل این گونه دامی برونده تولیدمثلی بسیار پایین آن است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات هم کشتی سلول های کومولوس گاو بر بلوغ و تکامل پس از لقاح گاومیش می باشد. تخمدان های گاومیش از کشتارگاه اهواز فراهم و در دمای 37-30 به آزمایشگاه منتقل شدند. تخمک ها از فولیکول های 8-2 میلی متر بزل و پس از ارزیابی ظاهری تخمک های درجه a و b به سه گروه درمانی تقسیم شدند. آزمایش اول: گروه 1 (تعداد=80) تخمک ها به برنامه بلوغ معمول آزمایشگاه شامل استفاده از محیط tcm-199، 5% fcs، 5% bff، ?g/ml 10 lh، ?g/ml 10 fsh قرار گرفتند. گروه 2 (تعداد=72) تخمک سالم (همراه با سلول های کومولوس) گاومیش بر روی کشت تک لایه سلول های کومولوس گاو در محیط tcm-199 و 5 % fcs قرار گرفتند. گروه 3 (تعداد=52) تخمک های درجه a و b گاومیش که برهنه شدنه بودند همانند گروه 2 بر روی کشت تک لایه سلول های کومولوس گاو قرار گرفتند. پس از 24 ساعت انکوباسیون در در محیط با دمای 5/38 درجه سانتی گراد و 5 % co2 و 95% رطوبت، تخمک ها تثبیت و با رنگ معمول استو-اورسئین وضعیت بلوغ هسته در آن ها ارزیابی شد. متوسط درصد بلوغ 6/66، 3/85 و 70 به ترتیب در گروه های 1، 2 و 3 (05/0< p) ثبت گردید. آزمایش دوم هم شبیه آزمایش اول طراحی شد (گروه 1: تعداد=52، گروه 2: تعداد=71 و گروه 3: تعداد=55) با این تفاوت که تخمک ها پس از زمان انکوباسیون بلوغ برنامه ivf بر روی آن ها انجام می شد و 3 و 6 روز پس از لقاح وضعیت تکامل جنین گاومیش در مراحل تسهیم و بلاستوسیست مورد بررسی قرار می گرفت. میزان تسهیم 3 روز پس از لقاح 3/41، 2/48 و 9/32 درصد به ترتیب در گروه های 1، 2 و 3 (05/0< p) ثبت گردید. در هیچ یک از گروه ها بلاستوسیست به دست نیامد. نتایج این مطالعه اثر بسیار مطلوب هم کشتی سلول های کومولوس گاو را بر بلوغ تکامل پس از لقاح تخمک گاومیش نشان داد.
نیکی حیات غیب فرید براتی
مطالعه حاضر به منظور یافتن بهترین رهیافت ها و یافته های اولتراسونوگرافی تخمدان در سگ و مقایسه یافته های اولتراسونوگرافی با کالبدگشایی انجام گرفت. به همین منظور تعداد 20 قلاده سگ بالغ سالم مورد مطالعه اولتراسونوگرافی و به دنبال آن کالبدگشایی قرار گرفتند. سگ های آنستروس بر اساس گسترش سلولی واژن انتخاب شدند. تخمدان ها توسط رهیافت های خوابیده به راست، خوابیده به چپ، خوابیده به پشت و ایستاده در خلف آخرین دنده، تقریبا? در 2 سانتی متری خلف کلیه سونوگرافی شدند. مقادیر طول، عرض و سطح تخمدان ها اندازه گیری و ثبت شدند. در این مطالعه رهیافت های خوابیده به راست و چپ بهترین و آسان ترین روش جهت سونوگرافی تخمدان ارزیابی شده و به عنوان روش مطلوب در این مطالعه استفاده گردید. تخمدان کوچک و بیضی شکل مشاهده شد. دارای سطح صاف و با بازتابی یکنواخت ایزواکوئیک در تمام سطح بود که نسبت به بافت های اطراف با بازتاب پایین یا هایپواکو رویت شد. در مقایسه ی بین مقادیر اندازه گیری شده ی تخمدان های راست و چپ اختلاف معنا داری وجود نداشت (05/0<p). در مرحله ی دوم طول و عرض و ضخامت تخمدان های راست و چپ در کالبدگشایی اندازه گیری شدند و با نتایج حاصل از اولتراسونوگرافی مقایسه شدند . مقادیر بدست آمده توسط اولتراسونوگرافی: متوسط طول 33/0± 8/13 میلی متر ؛ متوسط عرض 26/0±8/8 میلی متر ؛ متوسط سطح 16/0±55/0 میلی متر مربع و در کالبدگشایی : متوسط طول 33/0±7/13میلی متر ؛ متوسط عرض 26/0 ± 15/9 میلی متر ؛ و متوسط ضخامت 14/0±4/3 میلی متر بود که در مقایسه نتایج حاصل از هر دو روش، اختلاف معنی داری دیده نشد (05/0<p).
مرضیه شایق فرید براتی
انجماد تخمک برای حفظ ذخیره ژنتیکی حیوانات گونه های در معرض خطر ،درمان موارد خاص بی کفایتی دستگاه تناسلی در انسان و موارد دیگر به کار می رود. آسیب های انجماد بر تخمک شامل به هم ریختگی انسجام غشای پلاسمایی ، آزاد شدن گرانول های قشری ، از هم گسیختگی دوک تقسیم و اسکلت سلولی تخمک است. شیشه ای کردن یک روش کارآمد برای انجماد جنین است. رهیافتهای جدید از طریق کاهش حجم محلول شیشهای کردن و استفاده از تثبیت کنندههای اسکلت سلولی مانند تاکسول، در بهبود روند شیشه ای کردن و کاهش آسیب های انجماد، تاثیر چشمگیری داشته است. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر درمان با تاکسول قبل و بعد از شیشه ای کردن تخمک نا بالغ گاو است. در شروع آزمایش در مجموع 367 تخمک های درجه a به 6گروه آزمایشی تقسیم شدند: گروه کنترل (100عدد): بلوغ آزمایشگاهی به طور نرمال، گروه سرما محافظ (51 عدد): تخمک ها به ترتیب در معرض محلول های شیشه سازی و محلول های گرم کردن قرار گرفته و سپس وارد مرحله ی بلوغ آزمایشگاهی شدند، گروه تاکسول (51 عدد): تخمک ها در معرض تاکسول قرار گرفته و سپس وارد مرحله ی بلوغ آزمایشگاهی شدند، گروه شیشه ای شده (50 عدد): تخمک ها شیشه ای شده و سپس گرم شدند و وارد مرحله ی بلوغ آزمایشگاهی شدند، گروه درمان با تاکسول وشیشه ای شده (57 عدد): تخمک ها در معرض تاکسول قرار گرفته، شیشه ای شده و گرم شده و وارد مرحله ی بلوغ آزمایشگاهی شدند و گروه درمان با تاکسول پس از شیشه ای شدن (58 عدد): تخمک ها شیشه ای و و گرم شدند، سپس در معرض تاکسول قرار گرفته و وارد مرحله ی بلوغ آزمایشگاهی شدند. در آزمایش دوم ، 373 عدد تخمک ، مانند گروه آزمایشی اول طراحی شدند، تنها بااین تفاوت که تخمک ها بعد از بلوغ آزمایشگاهی وارد مراحل لقاح آزمایشگاهی و رشد جنین شدند: گروه کنترل (105 عدد)، گروه سرمامحافظ (55 عدد)، گروه تاکسول (51 عدد)، گروه شیشه ای شده (50 عدد)، گروه درمان با تاکسول و شیشه ای شده (58 عدد) وگروه درمان با تاکسول پس از شیشه ای شدن (54 عدد).نتایج این بررسی نشان داد که درمان با تاکسول، قبل و بعد از شیشه ای کردن تاثیری بر نتیجه ی شیشه ای کردن تخمک های مرحله ی وزیکول زایا ندارد ، اما ظاهرا می تواند پیشرفت تقسیم را بهبود بخشد، هر چند تاثیر مفیدی روی توانایی تکامل پس از لقاح ندارد.
بهروز میهن دوست محمد نوری
موضوع این مطالعه، بررسی احتمال بازگشت پذیری ضایعات عملکردی و ساختاری بیضه بره های درحال تکامل تحت تأثیر استرس گرمایی مزمن بود. 15 رأس بره متولد پاییز (نژاد ایرانی بختیاری) که از خرداد تا شهریور ماه سال 1388 در معرض تابش مستقیم نور خورشید (دمای محیطی بین 50-31 درجه سانتیگراد) قرار گرفتند. بره ها بصورت تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند: گروه اول حیواناتی که در پایان شهریورماه بطور یکطرفی اخته شدند (n=10) و گروه دوم حیواناتی که (شاهد؛ n=5) که تا پایان اسفندماه سال 1388 دست نخورده باقی ماندند. بیشینه دمای محیط بصورت روزانه ثبت می گردید و ماهانه غلظت تستوسترون سرمدر کل دوره آزمایش مورد ارزیابی قرار گرفت. بیضه حیوانات هر دو گروه در اواخر اسفندماه سال 1388 پس از کشتار اخذ گردید و برای تغییرات بافت شناسی مورد بررسی واقع شد. تغییر معنی داری در میانگین بیشینه دمای محیط وجود داشت. اختلافی بین غلظت تستوسترون سرم در دو گروه مشاهده نشد. مطالعات بافت شناسی ضایعات شدید تحلیل برنده ای (دژنراسیون) در بیضه های اخذ شده در بره های یکطرفه اخته و در پایان شهریور را آشکار ساخت که به شرایط طبیعی در دیگر بیضه های همان گروه که در اواخر اسفندماه اخذ گردیدند، برگشت. هیچ گونه تغییرات پاتولوژیکی در بیضه های گروه کنترل وجود نداشت. پارامترهای منی بطور قابل توجهی در بیضه بره هایی که در پایان اسفندماه اخذ شده بودند، با نمونه های اخذ شده در پایان شهریور بهبود یافتند. مورفومتری بیضه ها نشان داد که اختلاف معنی داری در پایان اسفندماه وپایان شهریورماه وجود داشت. در پایان، استرس گرمایی صدماتی به بیضه بره های درحال تکامل وارد می کند که بطور قابل توجهی پس از چند ماه قرار گرفتن در معرض استرس گرمایی قابل برگشت است.
محمدعلی نگهدار سیدرضا فاطمی طباطبایی
غده تیرویید از جمله غدد با اهمیّت درون ریز بدن محسوب می شود که به واسطه هورمون های خود (عمدتأ t3 و t4) اعمال فیزیولوژیک با اهمیتی را در بدن کنترل می کند. در شرایط کمبود این هورمون ها متابولیسم بدن و کارکرد دستگاه های مختلف آن تحت تاثیر قرار گرفته و نشانه های بالینی متفاوتی تظاهر می یابد. هدف از مطالعه حاضر تعیین مقادیر هورمون های تیروییدی(t3، t4،ft3 و ft4) در اسب های نژاد عرب در چهار فصل سال در استان خوزستان می باشد. جهت انجام این کار با مراجعه به تعدادی از اسب داری های استان 240 نمونه خون از اسب های موجود در آنها اخذ گردید. مقادیر هورمون های فوق با روش سنجش ایمنی آنزیم (eia) اندازه گیری شده وتحلیل نتایج با استفاده از نرم افزارsas مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این بررسی میزان متوسط و خطای استاندارد هورمون های t3 و t4، ft3 و ft4 در کل سال به ترتیب03/0±5/1(نانو مول بر لیتر)، 4/1±1/45 (نانو مول بر لیتر)،12/0±5/5 (پیکو مول بر لیتر) و31/0±6/13 (پیکو مول بر لیتر) را نشان داد. میزان این هورمون ها در فصل زمستان (فصل سرد) بالاتر از فصل تابستان(فصل گرم) بودند. اگرچه میزان این هورمون ها در جنس نر بیشتر از جنس ماده تعیین گردید، امّا اختلاف بین دو جنس از نظر آماری معنادار نبود. مقایسه سنین مختلف نشان داد بالاترین غلظت این هورمون ها در کره ها بود هر چند اختلاف معنادار فقط در t4 و t3 با بالغین وجود داشت.در بررسی شرایط فیزیولوژیک میزان هورمون هادر آبستن ها با اختلاف معنادار)05/0(p <کمتر از غیر آبستن ها بود
مهدیه داورنژاد محمد راضی جلالی
مطالعه شاخص های مهم خون شناسی و بیوشیمیایی در اسب اصیل عرب به جهت فراهم آوردن شرایط بهتر جهت تشخیص اختلالات و بیماری ها و امکان انتخاب درمان مناسب اهمیت بالایی دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثرات دوره آبستنی و شیرواری طی یک دوره کامل آبستنی و شیرواری بر برخی مواد معدنی سرم خون مادیان اصیل عرب استان خوزستان است. این مطالعه بر روی 6 راس اسب عرب با میانگین سن تقریبی 7 سال موجود در اسبداری های استان خوزستان انجام شد. مقادیر کلسیم به روش ارتو کرزول فتالئین، فسفر به روش احیای مولیبدات، منیزیم به روش زایلیدیل بلو، کلر به روش تیوسیانات و مقادیر سدیم و پتاسیم به روش نشر شعله ای اندازه گیری گردید. مقادیر میکرومینرال ها شامل مس، آهن و روی در آزمایشگاه شرکت نفت اهواز به روش جذب اتمی شعله ای انجام گرفت. پس از انجام آزمایشات به منظور تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده از رویه mixed در نرم افزار sas استفاده شد. در نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر میزان کلسیم در ماه 4 آبستنی افزایش و در ماه 5 آبستنی کاهش یافت(05/0>p). در ماه های آخر آبستنی و پس از زایمان نیز کاهش در مقادیر کلسیم دیده شد که این تغییر معنادار نبود(05/0<p)؛ البته تمام مقادیر کلسیم در محدوده طبیعی( mg/dl6/13-2/11) بود. در مقدار فسفر از شروع آبستنی تا ماه 4 کاهش دیده شد و به کمترین مقدار خود رسید که این نوسان معنادار نبود(05/0<p). در ماه های آخر آبستنی نیز کاهش جزیی دیده شد، دو ماه پس از زایمان نیز مقدار فسفر افزایش یافت که این مقدار نیز معنادار نبود(05/0<p)؛ البته تمام مقادیر فسفر در محدوده طبیعی mg/dl)6/5-1/3) بود. همچنین در این تحقیق تغییر معنادار و محسوسی در میزان منیزیم دیده نشد و مقدار منیزیم در محدوده طبیعی آن ( mg/dl8/2-2/2) قرار داشت. میزان سدیم سرم مادیان نیز طی آبستنی نوسانات غیر معنادار(05/0<p) و پس از زایمان کاهش معناداری را نشان داد(05/0>p) ولی بطور کلی میزان سدیم در طول آبستنی و شیرواری از محدوده طبیعی آن یعنی( mg/dl146-132) بیشتر بود. در مطالعه حاضر میزان پتاسیم از شروع آبستنی رو به کاهش گذارد بطوری که افت شدیدی در ماه 4 دیده شد و سپس در ماه 5 افزایش ناگهانی یافت (05/0p<)؛ بطور کلی میزان پتاسیم در دوران بارداری و شیرواری از محدوده نرمال آن(meq/l7/4-4/2) بیشتر بود، پس از زایمان نیز تغییر معناداری مشاهده نشد. میزان کلر در سرم مادیان تغییرات معناداری را در هیچ دوره ای نشان نداد. طبق این تحقیق میزان آهن در ماه پنجم آبستنی کاهش یافت (05/0<p) ولی در ماه هفتم یک افزایش معنادار را نشان داد و به بیشترین میزان خود رسید. پس از زایمان نیز میزان آهن کاهش پیدا کرد (05/0<p)، البته تمام این تغییرات در محدوده نرمال آهن (g/dlµ 140-73) بوده است. میزان مس در ماه سوم آبستنی افزایش یافت که این افزایش معنادار بود و در ماه نهم آبستنی مقادیر مس رو به کاهش گذاشت(05/0>p) و تا زمان زایمان تقریباً ثابت باقی ماند. پس از زایمان میزان مس کاهش یافت(05/0<p). میزان روی در خون مادیان ها تا ماه چهارم آبستنی افزایش یافت که این افزایش معنادار نبود؛ سپس از ماه هفتم تا زمان زایمان رو به کاهش گذارد(05/0<p) و در دوران شیرواری افزایش پیدا کرد(05/0<p). در تمام این موارد میزان روی در محدوده طبیعی خود (µg/dl 150 -50) است.
سید کمال الدین حسین زاده ثانی محمود خاکساری مهابادی
تاکنون مطالعه ای دقیق بر روی پارامتر های مورفومتریک دستگاه تناسلی گونه های بز نر ایرانی صورت نگرفته است و نیز مطالعات کمی در مورد نگهداری و ذخیره اسپرم اپیدیدیمی بز اهلی صورت گرفته است. هدف کلی مطالعه حاضر بررسی بعضی پارامترهای مورفولوژی بیضه و اپیدیدیم، و همچنین ارزیابی ذخیره-سازی در سرما و انجماد اسپرم اپیدیدیمی بز اهلی بالغ کشتار شده در کشتارگاه اهواز بود. در تمامی زمان های مورد مطالعه پس از ذخیره سازی، اسپرم اپیدیدیمی جمع آوری و آنالیز شد، سپس اسپرم با بیوکسل منجمد گردید. میزان متوسط وزن بیضه ها به همراه اپیدیدیم ها ، بیضه ها و اپیدیدیم به ترتیب 3/114، 48/101 و 86/12 گرم بود. تفاوت بین پارامترهای آنالیز شده چپ و راست به جز وزن اپیدیدیم (05/0>p)، غیرمعنی دار تعیین گردید (05/0<p). پارامتر های اسپرم پس از ذوب نیز مورد ارزیابی قرار گرفتند. درصد اسپرم های زنده پس از 72 ساعت ذخیره سازی در سرما قابل قبول بود (6/79%). فرآیند انجماد، در تمام زمان های ذخیره سازی، زنده مانی اسپرم را کاهش داد (05/0>p). حرکت پیشرونده اسپرم به صورت معنی داری پس از گذشت زمان ذخیره سازی در سرما و انجماد در تمام گروه های زمانی کاهش یافت (05/0>p). ناهنجاری های دم، سرهای کنده و قطره های سیتوپلاسمی پس از انجماد به صورت معنی داری تحت تاثیر قرار گرفته بود (05/0>p)؛ در پایان، نتایج مطالعه حاضر اثر ذخیره سازی در سرما و انجماد را بر نگهداری اسپرم اپیدیدیمی بز اهلی تایید کرد و بعضی اثرات متقابل هر دو پارامتر را بر ناهنجاری های اسپرم نشان داد.
جواد دستورانی فرید براتی
انتقال ژن به واسطه اسپرم به منظور تولید حیوانات ترانس ژن اسنفاده شده است. میزان موفقیت متفاوتی در تولید حیوانات ترانس ژن در مطالعات متغدد گزارش شده است. عدم موفقیت در انجام این روش عمدتا مربوط به میزان پایداری ژن های انتقال داده شده می باشد. سایر مشکلاتی که ممکن است در عدم موفقیت این روش نقش داشته باشد احتمالا به آسیب های بیضه در زمان ترانسفکشن مربوط می شود. در مطالعه حاضر پایداری بیان وکتورpires-egfp در ترکیب با لیپوزوم بعد از smgt در اسپرم های دم اپیدیدیم موش صحرایی قرار گرفت. 55 سر موش صحرایی در 5 گروه به شرح زیر تقسیم شدند. گروه کنترل (10n=) که هیچگونه درمانی در آن ها انجام نشد. گروه دریافت کننده dotap (15n=) که 100میکرولیتر محلول کاتیون dotap دریافت نمودند. گروه دریافت کنندهdotap /پلاسمید که 50 میکروگرم پلاسمید در 100میکرولیتر محلول dotap را دریافت نمودند. گروه پلاسمید (15n=)که 50 میکروگرم پلاسمید را دریافت نمودند. در روزهای 2، 5، 10، 30 و 60 پس از ترانسفکشن اسپرم های دم اپیدیدیم جمع اوری و در محلول whittnes hepes شناور و پارامتر های مربوط به اسپرم شامل غلظت، تحرک، ناهنجاری و درصد اسپرم های زنده نسبت به مرده مورد ارزیابی قرار گرفتند. میزان بیان ژن egfp با استفاده از روش های rt-pcr، realtimepcrو میکروسکوپ فلورسنت ارزیابی گردید. با استفاده از میکروسکوپ فلوروسنت بیان ژن egfp در همه ی نمونه-های روز 2 تا 60 بعد از تزریق مشاهده شد. آنالیز بیان ژن egfp به وسیله rt-pcr همراه با نتایج مشابهی بود. نتایج realtime pcr بالاترین سطح بیان ژن در روز 30 بعد از تزریق را نشان داد (05/0>p). کمترین سطح بیان ژن در روز 2 و60 بعد از smgt مشاهده شد (05/0>p).نتایج تحقیق نشان داد که تعداد و تحرک اسپرم تحت تاثیر ریز تزریق قرار نگرفت(05/0<p). تغییرات معنی دار در درصد ناهنجاری ها و درصد اسپرم-های زنده به اسپرم های مرده به دنبال تزریق در گروه های مختلف به دست امد. بیشترین ناهنجاری های اسپرم در روزهای 10، 30 و مربوط به گروه دریافت کننده dotap بود (05/0>p) نتایج این مطالعه نشان داد به دنبال استفاده از روش tmgt، dna اگزوژن به طور پایدار تا 60 روز بعد از tmgt بیان می شود، با این حال به دلیل بیان بالاتر ژنegfp در روز 30 بعد از تزریق، این زمان بهترین زمان برای جفت گیری می باشد. درصد اسپرم های زنده نسبت به مرده پس از تزریق پلاسمید با و بدون dotap در روز دو کاهش یافت (05/0>p). همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که برخی از شاخص های باروری متعاقب ریز تزریق درون بیضه ها تحت تاثیر قرار می گیرد و این بیشتر ممکن است در عدم موفقیت تکنیک smgt موثر باشد.
سعید موسی علی فرید براتی
هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان ضایعات پاتولوژیک در بیضه گاومیش رودخانه ایی خوزستان و بررسی اثرات آن برروی اسپرم اپیدیدیمی می باشد.در مجموع تعداد117 اسکروتوم به همراه محتوای آن از کشتارگاه نیمه صنعتی اهواز اخذ گردید.در محل نمونه گیری محیط بیضه دان با استفاده از متر پلاستیکی اندازگیری شد.مشخصات مورفومتریک بیضه و اپیدیدیم ثبت و هر نمونه از نظر وجود ناهنجاری های ماکروسکوپی و میکروسکوپی مورد بررسی قرار گرفت. اسپرم اپیدیدیمی جمع آوری شده و شاخص هایی مانند غلظت ، تحرکت و ناهنجاری های اسپرمی بررسی گردید.نتایج عدد 19/34 درصد را برای چسبندگی لایه جداری و احشایی غشای مهبلی را نشان می دهد که در بین فصول مختلف دارای تفاوت معنی دار می باشد(05/0>p).در بین نمونه های موجود 1 مورد نهان بیضگی یکطرفه و یک مورد تومور سلول های سرتولی دوطرفه مشاهده شد که در این 2 مورد هیچ اسپرمی از اپیدیدیم اخذ نشد.در بررسی های میکروسکوپی (234/31، 25/13درصد)از بیضه ها دچار ضایعه تشخیص داده شدند از این میزان(31/16، 61/51 درصد)دچار دژنراسیون عمومی،(31/9، 03/29 درصد)دژنراسیون موضعی،(31/3، 68/9 درصد )ارکیت بینابینی ،(31/2، 45/6 درصد )مبتلا به تومور سلول های سرتولی و (31/1، 23/3 درصد)مبتلا به نهان خایگی تشخیص داده شد.چسبندگی لایه جداری و احشایی غشای مهبلی بر روی پارامترهای اسپرم تاثیری نداشت(05/0>p).پارامترهای اسپرمی و پارامترهای موفومتریک بیضه در مقایسه با دامنه تغییرات95% بیضه های سالم تحت تاثیر ضایعات میکروسکوپیک بیضه قرار گرفت.در نتیجه ممکن است ضایعات پاتولوژیک بافت بیضه اثرات قابل توجهی بر باروری گاومیش رود خانه ای خوزستان داشته باشد.
الناز شکراللهی فرید براتی
ف از این مطالعه مقایسه دو روش شناور سازی و شیب پیوسته هیستوپرپ در جداسازی اسپرم های اپیدیدیمی گوسفند است. بیضه های گوسفند از کشتارگاه اهواز جمع آوری شده و به مدت 24 ساعت در یخچال ذخیره شدند، در روز لقاح آزمایشگاهی دم اپیدیدیم جدا شده و به مدت 15 دقیقه در محیط گرم bo قرار گرفت. در روش شناور سازی 800 میکرولیتر از محیط bo به 200 میکرولیتر از سوسپانسیون اسپرم اضافه شد و به مدت 45-30 دقیقه در انکوباتور co2 قرار داده شد. درروش شیب پیوسته هیستوپرپ 200 میکرولیتر از سوسپانسیون اسپرم بر روی محیط هیستوپرپ به همان شیوه که برای جداسازی لنفوسیت های انسانی استفاده می شود قرار گرفت. جداسازی اسپرم ها به هدف استفاده از آن ها برای لقاح آزمایشگاهی تخمک های بالغ گوسفند انجام شد. حرکت رو به جلوی اسپرم ها برای شناورسازی 05/0± 22/1و برای هیستوپرپ03/0± 44/1 بود (05/0<p). میزان بازیابی اسپرم ها به صورت معنی داری در هیستوپرپ (01/0±1/0) بیشتر از شناور سازی (01/0± 06/0 ) بود. تاثیر هیستوپرپ و شناورسازی در میزان تسهیم به ترتیب 62 درصد و 4/64 درصد ودر میزان شکل گیری بلاستوسیست به ترتیب 8/6 درصد و 9/7 درصد بود که تفاوتی با هم نداشتند. در نتیجه تاثیر دو روش شناورسازی و شیب پیوسته هیستوپرپ بر روی اسپرم اپیدیدیمی گوسفند قابل مقایسه است.
عاطفه داودی محمود هاشمی تبار
آدیپوسایتوکاین ها به طور عمده توسط بافت چربی تولید شده، بر پاسخ التهابی و حساسیت به انسولین تأثیرمی گذارند و در توسعه ناهنجاری های متابولیک و همچنین تنظیم رگزایی نقش دارند. در طول دهه گذشته آدیپوسایتوکاین ها نه تنها بدلیل ترشح از بافت چربی بلکه از طریق عمل مستقیم بر روی بافت های تولید مثلی مانند تخمدان، رحم، بیضه ها و سیستم عصبی مرکزی به عنوان تنظیم کننده های مهم فعالیت های تولیدمثلی شناخته شده اند. meda-7 آدیپوسایتوکاین جدیدی است که از بافت چربی انسان و موش کلون شده است. این ژن یک پروتئین 22 کیلودالتونی ترشحی را در بافت چربی احشایی کد می کند که بین موش و انسان 71 درصد شباهت مشاهده شده است. meda-7 در حیوانات مبتلا به نقص ژنتیکی گیرنده-های استروژن کاهش می یابد و با جایگزینی استروژن میزان این ژن بازیابی می شود. مطالعه ای در مورد بیان ژن meda-7 در بافت های تولید مثلی در طول سیکل استروس در دسترس نمی باشد. جهت انجام این مطالعه از تعداد 20 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار با محدوده وزنی 30± 150 گرم استفاده شد و مراحل مختلف سیکل استروس بر اساس فراوانی سلول های مختلف در اسمیر واژینال تعیین شد. سپس موش های صحرایی انتخاب شده آسان کشی شدند و بلافاصله اقدام به خون گیری از قلب گردید و به منظور اندازه گیری میزان پروژسترون و استرادیول با استفاده از کیت های الایزا، سرم نمونه ها جدا گردید. سپس بافت های تولید مثلی شامل دو تخمدان، اویداکت، رحم، مغز و بافت چربی جدا شدند. در مراحل بعد به ترتیب جداسازی rna، سنتز cdna انجام و به منظور تعیین میزان بیان ژن meda-7 از روش pcr در زمان حقیقی و دستگاه step one plus real time detection system (abi، امریکا) استفاده شد. نتایج ما نشان داد که meda-7 در تمام بافت ها بیان شد. حد اکثر بیان meda-7 در تمام بافت ها در مراحل استروس و پرواستروس و حداقل بیان آن در مرحله دی استروس بود. همچنین بر اساس مطالعه حاضر، میان بیان ژن meda-7 در بافت های مختلف و غلظت استرادیول سرم، همبستگی مثبت بالایی و میان بیان این ژن در بافت های مختلف و غلظت پروژسترون سرم، همبستگی منفی وجود داشت. در مجموع در این مطالعه نشان داده شد که تغییرات بیان meda-7 با تغییرات هورمونی در طی فازهای مختلف سیکل استروس موش همراه است و ممکن است مسیرهای بیوشیمیایی در بافت های مختلف تولید مثلی را تنظیم کند؛ مسیرهای جدیدی که باید در آینده مورد بررسی قرار گیرد.
هدی کتانباف زاده فرید براتی
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی اثر کلسترول بارگذاری شده با متیل بتاسیکلودکسترین (clc)، سوکروز، نوع بسته بندی و غلظت اسپرم بر روی شیشه ای شدن اسپرم اپیدیدیمی بز بود. آزمایش اول به منظور بررسی اثر clc ( 1 میلی گرم سیکلودکسترین به ازای 60میلیون اسپرم)، سوکروز (2/0 و 4/0 مولار) و نوع بسته بندی (استراو فرانسوی 25/0 میلی لیتر و 96 ول ایمونو پلیت) بر شیشه ای شدن اسپرم اپیدیدیمی بز بدون استفاده از سرمامحافظ در غلظت 20 میلیون انجام شد. بدین منظور 5 جفت بیضه به آزمایشگاه منتقل گردید. دم اپیدیدیم از بیضه جدا گردید و در محلول تریس حاوی bsa به مدت 15 دقیقه در دمای c?35-33 قرار داده شد. پس از شناورسازی، غلظت اسپرم در 20میلیون تنظیم شد. سپس سوسپانسیون اسپرم به منظور بررسی اثر clc، سوکروز، نوع بسته بندی و اثر تداخلی آن ها شیشه ای شدند. نتایج آزمایش انجام شده بیانگر کاهش اثرات مخرب شیشه ای شدن بر روی تحرک، زنده مانی، ناهنجاری های اسپرم و قطعه قطعه شدن dna در حضور کلسترول و غلظت 4/0 سوکروز بود. در حالی که اثرات استراو و پلیت بر روی پارامترهای اسپرم شیشه ای شده مشابه بود. آزمایش دوم به منظور بررسی اثر غلظت اسپرم بر شیشه-ای سازی اسپرم اپیدیدیمی بز بدون استفاده از سرمامحافظ انجام شد. محلول شیشه ای شدن بر اساس نتایج آزمایش اول حاوی غلظت 4/0 سوکروز و clc بود. 6 جفت بیضه به همراه اپیدیدیم به آزمایشگاه منتقل شد و استخراج اسپرم مشابه آزمایش اول انجام شد. نتایج حاصل بیانگر اثر مشابه غلظت های مختلف اسپرم (10، 20 و 30 میلیون) بر روی شیشه ای سازی اسپرم اپیدیدیمی بز بدون استفاده از سرمامحافظ بود. در پایان، در مطالعه ی حاضر برای اولین بار شیشه ای سازی اسپرم اپیدیدیمی بز بدون استفاده از سرمامحافظ انجام شد. clc و غلظت 4/0 مولار سوکروز اثرات مخرب شیشه ای شدن را بر روی اسپرم اپیدیدیمی بز کاهش داد. استراو فرانسوی می تواند با ایمونو پلیت برای شیشه ای سازی اسپرم اپیدیدیمی بز جایگزین شود.
عذرا یوسفوند هادی نداف
یکی از اهداف شیشه ای سازی تخمدان، حفظ عملکرد بافت تخمدان و افزایش باروری است. هدف این مطالعه تکامل آزمایشگاهی فولیکول های تخمدان شیشه ای شده موش صحرایی بود. در این مطالعه از ده سر موش های صحرایی استفاده شد. تخمدان ها با روش انجماد شیشه ای با استفاده از اتیلن گلیکول و گلیسرول و ساکارز منجمد و با استفاده غلظت های نزولی ساکارز ذوب شدند. محیط کشت تخمدان ها tcm حاوی 4/0% bsa، iu/ml 5 hcg و µg/ml40 جنتامایسین بود. اثر iu/ml 5 pmsg و mg/ml 001/0 استرادیول بنزوآت در محیط های کشت بررسی شد. بعد از طی مدت کشت، اندازه، تعداد، میزان لاکتات دهیدروژناز، زنده مانی فولیکول ها و میزان هورمون های استروئیدی بررسی شد. تعداد فولیکول ها در گروه های منجمد و تازه به ترتیب 69/0 ± 5/13 و 65/0 ± 54/11 بود. تعداد فولیکول ها در تخمدان های منجمد به طور معنادار بالاتر از تخمدان های تازه بود(0391/0p=). تزریق pmsg اثر معناداری روی رشد فولیکولی در گروه های مختلف نداشت (3431/0p=). متوسط قطر فولیکول در گروه های منجمد و تازه به ترتیب 34/48 ± 9/844 و 34/48 ± 15/1218 میکرومتر بود. انجماد قطر و مساحت فولیکول ها را کاهش داد (0001/0p< ). تزریق pmsg تأثیری بر مساحت سطح مقطع فولیکول ها نداشت (4039/0p=). تزریق pmsg تأثیری بر قطر فولیکول نداشت (5037/0p=) سطوح لاکتات دهیدروژناز تحت تأثیر pmsg قرار نگرفت (7883/0p=). سطوح لاکتات دهیدروژناز تحت تأثیر انجماد قرار نگرفت (9531/0p=). متوسط سطوح استرادیول در نمونه های منجمد 37/9 ± 2/315 پیکوگرم در میلی لیتر و در نمونه های تازه 37/9 ± 6/303 پیکوگرم در میلی لیتر بود (3872/0p=). پس انجماد تأثیری بر میزان استرادیول تولیدی توسط بافت تخمدان نداشت (3872/0p=). تزریق pmsg تأثیر معناداری بر میزان استرادیول موجود در محیط داشت (0001/0p< ). غلظت پروژسترون در نمونه های منجمد و تازه مشابه بود (9647/0p=). ترریق pmsgتأثیری بر میزان تولید پروژسترون در محیط کشت نداشت (9706/0p=). زنده مانی فولیکول های در معرض قرار گرفته با pmsg تحت تأثیر انجماد قرار گرفت (006/0p=). در این مطالعه فولیکول های تخمدان موش صحرایی بعد از انجماد، عملکرد استروئیدوژنیک خود را حفظ کردند ولی قطر، مساحت و زنده مانی فولیکول ها بعد از انجماد کم تر از گروه های تازه بود.
مریم رهبر قدرت اله محمدی
کلسترول بارگذاری شده بر سیکلودکسترین به صورت کارآمد توانسته است از اسپرم تعدادی از گونه¬ها محافظت کند. همچنین شیشه¬ای کردن اسپرم به خصوص در انسان، افق¬های جدیدی را در زمینه¬ی انجماد اسپرم گشوده است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر clc بر شیشه¬ای سازی اسپرم گربه می¬باشد. اسپرم اپیدیدیمی گربه (22 زوج بیضه) از اپیدیدیم استخراج شد و سپس در معرض شیشه¬ای شدن در محلول تریس به همراه clc قرار گرفت. اسپرم یخ¬گشایی شده از نظر زنده¬مانی و تحرک ارزیابی شد. بخشی از اسپرم¬های یخ¬گشایی شده به¬همراه تخمک¬های بالغ گربه در برنامه لقاح آزمایشگاهی قرار گرفتند. تخمک¬ها به روش قطعه قطعه¬سازی تخمدان جمع آوری شدند. تخمک¬ها جهت بلوغ در محیطی با رطوبت %95 و %5 دی¬اکسیدکربن با دمای 38 درجه برای مدت 30-28 ساعت قرار گرفتند. بعد از بلوغ، تخمک¬ها به¬همراه اسپرم¬های یخ¬گشایی شده انکوبه شدند و میزان تشکیل تسهیم و بلاستوسیست بررسی شد. شیشه¬ای شدن به صورت معناداری (0001/0>p) باعث کاهش درصد تحرک اسپرم در گروه واجد clc (28/2±6/3) و گروه فاقد clc (02/2±1/1) در مقایسه با اسپرم تازه (82/1±3/28) شده است. زنده¬مانی نیز به دنبال شیشه¬ای شدن به صورت معناداری هم در گروه واجد clc (44/2±6/80) و هم گروه فاقد clc (15/2±2/78) در مقایسه با قبل از انجماد (94/1±9/89) کاهش یافته است (0011/0=p). درصد تشکیل تسهیم 54/7±4/44، 7/8±3/59 و 54/7±9/63 به ترتیب برای نمونه¬ی تازه، واجد و فاقد clc بود که تحت تاثیر انجماد قرار نگرفت (2401/0=p). درصد تشکیل بلاستوسیست 63/5±7/14، 5/6±1/20 و 63/5±03/15 به ترتیب برای نمونه¬ی تازه، واجد و فاقد clc بود که تحت تاثیر انجماد قرار نگرفت (7873/0=p). اسپرم گربه در مقابل فرایند شیشه¬ای شدن دارای تحملی ذاتی است و حضور clc تاثیر قابل ملاحظه¬ای روی آن نداشته است.
عاطفه رحیمی آلوقره فرید براتی
انجماد بافت تخمدان یکی از روش های در حال توسعه جهت حفظ باروری در زنانی ست که توانایی باروری خود را در اثر درمان های ضد سرطان از جمله جراحی، شیمی درمانی و پرتو درمانی از دست داده اند. همچنین این فرایند یک روش موثر جهت نگهداری منبع ژنتیکی گونه های در حال انقراض می باشد. با این وجود استرس های فیزیکی و شیمیایی ایجاد شده در طی انجماد، از مهمترین فاکتور های تاثیر گذار بر روی زنده مانی و کیفیت بافت پس از انجماد می باشند. شیشه ای سازی یک روش جدید جهت کنار زدن فشارهای ناشی از استرس های فیزیکی و شیمیایی بر روی گامت و جنین می باشد. با این حال این روش برای بافت تخمدان نیز پیشنهاد شده است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی بعضی از شاخص های مربوط به استرس اکسیداتیو در پروتوکل های مرسوم شیشه ای سازی می باشد.جهت انجام این مطالعه، تعداد 16 عدد تخمدان گاو تهیه شده و در یک فلاسک (دمای 37 درجه سانتی گراد) به آزمایشگاه منتقل شدند. قسمت مرکزی تخمدان ها حذف شده و قسمت قشری تخمدان ها به ابعاد 1×1×1 میلی متر مکعب تقسیم و وارد فرایند شیشه ای سازی شدند. در ابتدا تکه های تخمدان به مدت 1 دقیقه وارد محیط نگهدارنده حاوی pbs شدند. سپس به مدت 3 دقیقه درون اولین محلول محلول شیشه ای سازی (vs1) (حاوی 20% گلیسرول و 10% اتیلن گلیکول محلول در محیط نگهدارنده) وارد شده و بعد از آن به مدت 1 دقیقه وارد (vs2) (حاوی 25% گلیسرول و 25% اتیلن گلیکول و 5/0 مولار سوکروز محلول در محیط نگهدارنده) شدند. سپس نمونه ها درون فویل آلومینیومی قرار داده شده و در تانک ازت شناور شدند. نمونه ها حداقل 48 ساعت بعد از شیشه ای سازی وارد محلول های ذوب(ws) با غلظت های نزولی سوکروز شدند. ws1 حاوی 5/0، ws2 حاوی 25/0 و ws3 حاوی 125/0 مولار سوکروز بوده و تخمدان ها در هر کدام از این محلول ها به مدت 5 دقیقه قرار داده شدند و در نهایت تخمدان ها به مدت 10 دقیقه در محیط نگه دارنده شناور شدند. در پایان نمونه ها هموژن و سپس سانتریفیوژ شده و عصاره بافتی حاصل جهت ارزیابی بیوشیمیایی فاکتور های کربونیل پروتئین، مالون دی آلدهید،گلوتاتیون، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و آنتی اکسیدان های آنزیمی از جمله سوپراکسید دسموتاز، گلوتاتیون پروکسیداز و کاتالاز بررسی شدند. نمونه های تازه نیز جهت ارزیابی این شاخص ها مورد بررسی قرار گرفتند.نتایج نشان داد که سطوح مالون دی آلدهید و گلوتاتیون پروکسیداز به طور معنی داری در نمونه های منجمد شده نسبت به نمونه های تازه بالاتر بود. اما سطح سوپراکسید دسموتاز و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی به طور معنی داری در نمونه های تازه بالاتر بود. همچنین هیچ اختلاف معنی داری بین گروه های تازه و منجمد در سطوح کربونیل پروتئین و گلوتاتیون و آنزیم کاتالاز مشاهده نشد.بنابراین شیشه ای سازی می تواند سبب تغییر در شاخص های پروکسیداسیون شود و استرس اکسیداتیو نقش معنی داری را در فرایند شیشه ای سازی ایفا می کند. بنابراین لازم است که روش هایی جهت کاهش محصولات حاصل از رادیکال های آزاد و یا آسیب ناشی از آنها به کار گرفته شود.
محسن شاهی خشت بهمن مصلی نژاد
از آنجا که متغیرهای زیادی بر میانگین غلظت سرمی تستوسترون در سگ ها تاثیرگذار هستند، مطالعه حاضر بر روی 6 قلاده سگ نر بالغ، سالم از نظر بالینی، از نژاد بومی و در محدوده سنی 2-5/1 سال انتخاب گردید. سپس در طول مدت مطالعه 1 سال (12 ماه)، هر 15 روز یک بار و در بازه زمانی 30/8 تا 30/11 قبل از ظهر، از ورید سفالیک خون گیری انجام شد. نمونه های خون سانتریفوژ گردیده و سرم ها تا بررسی نهایی، در منفی 20 درجه سانتی گراد فریز شدند. غلظت سرمی تستوسترون با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. اطلاعات در رابطه با درجه حرارت محیط، میزان بارندگی و طول روشنایی روز از اداره هواشناسی استان خوزستان اخذ شده و نتایج بدست آمده با استفاده از آنالیز آماری anova و paired t-test مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه میانگین±خطای استاندارد غلظت سرمی سالانه تستوسترون ng/ml 8/1±5/4 بدست آمد. حداقل و حداکثر غلظت سرمی تستوسترون به ترتیب، 2/0 و 3/7 نانوگرم در میلی لیتر بدست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که تغییرات سطح سرمی تستوسترون، به طرز قابل توجهی تحت تأثیر ماه نمونه-گیری قرار گرفته است (0001/0>p)، به طوری که پایین ترین سطوح سرمی تستوسترون به میزان ng/ml 7/1 در ماه های اردیبهشت و خرداد و حداکثر سطح تستوسترون به میزان ng/ml 7/6و ng/ml 8/6 در ماه های دی و مرداد بوده است. میانگین غلظت سرمی تستوسترون در فصل بهار ng/ml 25/0±93/1 بود، سپس با یک افزایش معنی دار در فصل تابستان به ng/ml 25/0±11/5 رسید (05/0p<). در ادامه با یک کاهش اندک و غیر معنی دار در فصل پاییز به میزان ng/ml 25/0±96/4 تنزل یافته (05/0<p) و در ادامه با یک افزایش معنی دار، به سطح ng/ml 25/0±94/5 در زمستان رسید (05/0p<)، بنابراین غلظت سرمی تستوسترون تحت تأثیر فصل نمونه گیری قرار گرفته است. به طور کلی، متغیرهای مورد بررسی فصل، تأثیر بالقوه ای بر غلظت سرمی تستوسترون دارد، به گونه ای که دما و طول روشنایی روز رابطه معنی دار منفی (دما r=-0.27; p=0.001، طول روشنایی روز r=-0.20; p=0.013) و میزان رطوبت، رابطه معنی دار مثبت (r=0.21; p=0.011) با غلظت سرمی تستوسترون سگ های مورد مطالعه داشته است.
لیلی موالی زاده فرید براتی
شناور سازی اسپرم های اپیدیدیمی قوچ بالغ در محلول تریس حاوی fbs انجام شد. سپس سوسپانسیون اسپرم در قالب گروه های clc ، ال-کارنیتین 5 و 10 میلی مولار ، غلظت های 5 و 10 میلی مولار ال-کارنیتین همراه با clc و نیز محیط پایه حاوی سوکروز (گروه استاندارد) در استرا 5/. میلی لیتری بسته بندی و سپس شیشه ای شدند و پس از گذشت مدت زمان یک هفته، استراها ذوب و فاکتورهای کیفی اسپرم شامل میزان تحرک، زنده مانی، درصد ناهنجاری، یکپارچگی غشا اسپرم با روش host، فعالیت حیاتی با سنجش mtt و میزان پروکسیداسیون لیپیدی (سنجش tba) و نیز رادیکال آزاد (تست nbt) تولیدی ارزیابی شدند. در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که امکان شیشه ای سازی اسپرم گوسفند با clc (2 میلی گرم به ازای 120 میلیون اسپرم) وجود داشت و شاخص های کیفی و تحرک مجموع و پیش رونده اسپرم نسبت به محیط های پایه حاوی سوکروز پس از انجماد بهتر شد. همچنین کاربرد ال-کارنیتین در دزهای 5 و 10 میلی مولار به همراه clc نسبت به محیط های انجماد پایه حاوی سوکروز تأثیر مطلوبی بر کاهش استرس اکسیداتیو هنگام انجماد ذوب، تولید رادیکال های آزاد و پروکسیداسیون لیپیدی داشت و سبب بهبود فعالیت حیاتی، یکپارچگی غشا پلاسمایی گردید.در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد استفاده از محیط های انجماد حاوی clc به همراه ال کارنتین 5 میلی مولار منجر به حفظ فعالیت حیاتی، یکپارچگی غشا، زنده مانی، کاهش تولید رادیکال های آزاد و پر اکسیداسیون لیپیدی و ناهنجاری در طول انجماد و حفظ تحرک مجموع پس از انجماد می شود.