نام پژوهشگر: ابوالقاسم خزاعیان
زهرا معصومی ابوالقاسم خزاعیان
این تحقیق با هدف بررسی کیفیت سطح برش mdf در طی فرآیند فرزکاری انجام پذیرفت. بدین منظور ورق mdf خام و بدون روکش به ضخامت 16 میلیمتر استفاده شد و تخته هایی به ابعاد 50×50 سانتیمتر از ورق جدا گردید. نمونه ها در دستگاه cnc بر اساس استاندارد شمارهastm d-166687 برش داده شد. متغیرهای برش نمونه ها در این تحقیق به شرح زیر درنظر گرفته شد: سرعت چرخشی محور دستگاه در دو سطح 12000 و 20000 دور در دقیقه، سرعت تغذیه دردو سطح 6 و 12 متر در دقیقه، عمق برش در دو سطح 1 و 5 میلیمتر، روش کار به دو صورت برش همراه و برش مقابل و جهت برش به دو صورت موازی با طول ورق mdf و عمود بر طول ورق. همچنین یک سطح میانی برای کلیه فاکتورها منظور شد که در چهار تکرار در پلان آزمایشی اجرا شد. ناهمواری سطوح لبه نمونه های برش خورده در دو لایه سطحی و مغزی (2 و 8 میلیمتری از سطح هر یک از نمونه ها)، با استفاده از روش پروفیلومتری و براساس استاندارد iso 4287 اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل کیفیت سطح از سه پارامتر زبری شامل زبری متوسط (ra)، ماکزیمم ارتفاع روی خط میانگین (rp)، ماکزیمم فرورفتگی زیر خط میانگین (rv) و موج متوسط (wa) استفاده شد. همچنین دانسیته لایه سطحی و مغزی نمونه ها براساس استاندارد astm d-2395 محاسبه گردید. کیفیت سطح نمونه ها با شرایط برش مختلف، بوسیله آزمایش فاکتوریل شکسته، در قالب طرح کاملاًّ تصادفی و به کمک نرم افزار minitab بررسی گردید. برای مقایسه دانسیته لایه سطحی و مغزی از آزمون t (t-test) استفاده شد. بین دانسیته لایه سطحی و مغزی اختلاف معنی داری در سطح 95 درصد مشاهده شد. نتایج بررسی کیفیت سطح نمونه ها در شرایط مختلف برش نشان داد که فاکتورهای مورد مطالعه در سطوح تعیین شده بر کیفیت لایه سطحی تاثیر معنی داری نداشته و لایه سطحی mdf به دلیل بالا بودن دانسیته مقاومت و رفتار خوبی در مقابل شرایط برش نشان می دهد و تمامی پارامترهای ناهموای در این لایه نسبت به لایه مغزی از مقادیر کمتری برخوردار است. لایه مغزی به دلیل دانسیته و تراکم کمتر، نسبت به تغییر عوامل برش، عکس العمل نشان داد و در شرایط مختلف برش از کیفیت سطح متفاوتی برخوردار بود. تغییرات سرعت چرخشی محور، سرعت تغذیه، روش کار و جهت برش بر کیفیت سطح لایه مغزی موثر بود در حالیکه عمق برش اثر معنی داری بر کیفیت سطح این لایه نداشت. افزایش سرعت چرخشی محور و کاهش سرعت تغذیه باعث کاهش پارامترهای زبری و افزایش کیفیت سطح گردید. روش کار همراه باعث افزایش پیک ها (rp) گردید. برش در جهت عمود بر طول تخته (جهت عرضی) باعث افزایش زبری متوسط و درنتیجه کاهش کیفیت سطح گردید. مناسب ترین پیشروی دندانه و ضخامت پوشال جهت رسیدن به کیفیت سطح مناسب، به ترتیب 0/3میلیمتر و 0/06 میلیمتر محاسبه شد. نهایتا برای دستیابی به کیفیت سطح مورد نظر در این تحقیق، سرعت چرخشی rpm20000، سرعت پیشروی m/min6، عمق برش 1 میلیمتر و روش کار مقابل برای هر دو جهت طولی و عرضی تخته پیشنهاد گردید.
مریم سبحانی ابوالقاسم خزاعیان
هدف این تحقیق، بررسی کردن تولید پانل ساندویچی با استفاده از چوب پالونیا و رویه فایبرگلاس (الیاف شیشه) و تعیین خواص فیزیکی و مکانیکی این نوع پانل ساندویچی بود. جهت ساخت این پانل ساندویچی سه نوع فاکتور نوع فایبرگلاس (سوزنی و تلفیق سوزنی/حصیری) ، نوع رزین (اپوکسی و پلی استر) و ضخامت لایه مغزی چوب پالونیا (در دو سطح 9 و 19 میلی متر) به عنوان عوامل متغیر در نظر گرفته شدند که به صورت آزمون فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شد. از مجموع شرایط ساخت، جمعا 8 تیمار و از هر تیمار 5 تکرار ساخته شد. خواص فیزیکی و مکانیکی پانل ها شامل مقاومت به دانسیته، جذب آب، مقاومت خمشی شامل مدول گسیختگی، مدول الاستیسیته، تنش برشی مرکز و تنش خمشی رویه، فشار سطحی، فشار لبه ای و مقاومت کشش عمود بر سطح بر اساس استانداردastm مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایشات توسط نرم افزار آماریminitab آنالیز گردید و اثر عوامل متغیر روی خواص فیزیکی و مکانیکی پانل ها با استفاده از روش آنالیز واریانس انجام گرفت. با بررسی نتایج خواص فیزیکی و مکانیکی مشاهده گردید که کاهش ضخامت لایه مغزی اثر مثبتی بر روی خواص فیزیکی و مکانیکی پانل از قبیل مقاومت خمشی، فشار لبه ای و مقاومت به جذب آب نشان داد، اما در مواردی که مقاومت به فشار سطحی پارامتر مهمی باشد، پانل های با ضخامت لایه مغزی 19 میلی متر خواص مطلوب تری را نشان می دهند. استفاده از رزین اپوکسی در ساخت پانل، در آزمایشات فشار لبه ای و کشش عمود بر سطح پانل ساندویچی مقاومت های بیشتری نسبت به رزین پلی استر نشان داد. نوع فایبرگلاس تاثیر مستقل و متقابل معنی داری بر روی هیچ یک از آزمایشات مکانیکی و فیزیکی نداشت. نتایج دانسیته نیز نشان داد پانل های ساخته شده با ضخامت های لایه مغزی 19 میلی متر (gr/cm35/0)، به دلیل حجم بیشتر چوب در مرکز پانل، دانسیته کمتری نسبت به پانل های با ضخامت لایه مغزی 9 میلی متر ( gr/cm37/0) داشتند. کلمات کلیدی: چندسازه، پانل ساندویچی، فایبرگلاس، لایه مغزی، اپوکسی، پلی استر، سوزنی، حصیری
سهیلا دانشور محراب مدهوشی
هدف این مطالعه ارزیابی رابطه بین مدول دینامیکی (moed) در درختان سرپا به ظاهر سالم صنوبر دلتوئیدس (چوب پنبه شرقی) و مدول الاستیسیته استاتیکی (moes) می باشد. برای این منظور، از روش آزمون غیرمخرب موج تنش استفاده گردید. مطالعه بر روی 14 پایه درخت سرپا به ظاهر سالم صنوبر دلتوئیدس انجام شد. قطر ساقه در ارتفاع برابر سینه در 2 کلاسه قطری 25-29 و 30-35 در نظر گرفته شد. اندازه گیری سرعت موج تنش در جهت عرضی در دو جهت جغرافیایی شمال- جنوب و شرق- غرب در سه ارتفاع 130 سانتی متر (برابر سینه) و 230 و 330 سانتی متر انجام گرفت. همچنین، اندازه گیری در جهت طولی در سه ارتفاع ذکر شده انجام گرفت. در ارتفاع 130 سانتی متر، اندازه گیری بر روی درختان سرپا نیز انجام شد. بعد از قطع گرده بینه ها،آن ها به مدت 2 ماه در حالت پوست دار به منظور کاهش مقدار رطوبت شان نگهداری شدند. سپس، آن ها به نمونه های کوچک برای انجام آزمون خمش استاتیکی مطابق استاندارد astm تبدیل شدند. نمونه های خمش تحت آزمون خمش استاتیک قرار گرفتند و moe آن ها محاسبه گردید. نتایج نشان داد که سرعت موج تنش درجهت طولی در درختان سرپا و همچنین سه ارتفاع گرده بینه بیش از جهت عرضی می باشد. همچنین، سرعت موج تنش در گرده بینه ها بیشتر از درختان سرپا در هر دو جهت می باشد. بنابراین، این روند در مدول الاستیسیته دینامیکی نیز ملاحظه گردید. سرانجام ، آنالیز رگرسیونی نشان داد که ضریب همبستگی بین moes و moed در چوب پنبه شرقی تقریبا بالای 59/0 r= بوده، که به طور آماری معنی دار می باشد.
حمیدرضا پیرایش ابوالقاسم خزاعیان
در این تحقیق امکان ساخت تخته خرده از اختلاط خرده چوب های صنعتی و پوست میوه گردو و بادام مورد بررسی قرار گرفت. عوامل متغیر این مطالعه شامل نوع ماده ( پوست گردو، پوست بادام و مخلوط مساوی پوست گردو و بادام) و درصد اختلاط مواد اولیه غیرچوبی (10، 20 و 30 %) بود. دیگر عوامل تولید ثابت در نظر گرفته شد. خواص مکانیکی و فیزیکی تخته های حاصل از این مواد مطابق استاندارد هایen تعیین و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش آماری فاکتوریل به کمک نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و میانگین های بدست امده از طریق ازمون دانکن تجزیه و تحلیل شد. چسب مورد استفاده در فرایند ساخت، اوره فرمالدهید (uf) بود. در این تحقیق، تخته خرده خالص از خرده چوب های صنعتی به عنوان تیمار شاهد انتخاب شد. نتایج نشان داد که با افزایش پوست گردو و بادام به ترکیب جذب آب و واکشیدگی ضخامت به صورت معنی دار کاهش می یابد گرچه خواص مکانیکی (مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و مقاومت به چسبندگی داخلی) نیز با اضافه شدن پوست گردو و بادام به ترکیب کاهش می یابد، که میزان کاهش در هنگام اختلاط پوست گردو شدیدتر از پوست بادام است. با توجه به نتایج به دست آمده این امکان وجود دارد که بتوان از پوست بادام تا حد 30 درصد و از پوست گردو تا حد 20 درصد در ساخت تخته خرده چوب استفاده کرد بدون این که مقاومت های مکانیکی از حد تعیین شده توسط استاندارد en پایین تر باشد.
محمد آقاخانی ابوالقاسم خزاعیان
هدف از انجام این تحقیق بررسی فاکتورهای موثر بر کیفیت سطح چوب پالونیا طی فرآیند فرزکاری با دستگاه cnc بود. پس از تبدیل الوارهای چوبی به منظور خشک شدن در هوای آزاد داراب بندی شدند، سپس رطوبت آن ها بر اساس استاندارد اندازه گیری شد. تخته ها در ابعاد 15×10×5/2 سانتیمتر برش داده شدند و برای انجام فرزکاری با cnc آماده شدند. سپس نمونه ها در دستگاه cnc برش داده شدند. تاثیر عامل متغیر بر پارامترهای سطح مورد مطالعه قرار گرفت که عبارتند از سرعت برش(vc) در دو سطح 07/15 و 37/8 متر در ثانیه، سرعت تغذیه (vf) در دو سطح 6 و 12 متر در دقیقه، عمق برش (dc) در دو سطح 1 و 5 میلی متر، روش کار در دو روش مقابل و همراه و الگوی برش (p) در دو سطح شعاعی و مماسی. همچنین یک سطح میانی برای کلیه فاکتورها منظور شد که با 8 تکرار در پلان آزمایشی اعمال شد. زبری نمونه ها بر اساس استاندارد iso 4287 اندازه گیری شد و پارامترهای زبری به قرار زیر بررسی شدند: زبری متوسط (ra)، زبری ماکزیمم (rmax)، زبری میانگین پیک و دره (rz)، عمق ماکزیمم پروفیل زیر خط میانگین (rv) و پارامترهای زبری گروه abbott (rvk ,rpk ,rk). سپس نتایج آزمون زبری به وسیله آزمون فاکتوریل شکسته، در قالب طرح کاملا تصادفی و به کمک نرم افزار minitab تجزیه و تحلیل شدند. میزان اثرگذاری فاکتورهای مختلف برشی به طور مستقل و متقابل با هم در سطح معنی داری 95 درصد بررسی شد. نتایج نشان داد که در میان تمامی عموامل زبری مورد مطالعه روش کار (m) بر تمامی پارامترهای زبری اثر مستقل معنی دار در سطح 95 درصد داشته و همچنین با تمامی پارامترهای زبری رابطه ی مستقیم دارد. دو فاکتور برشی الگوی برش (p) و عمق برش (dc) به طور مستقل اثر معنی داری بر هیچکدام از پارامترهای زبری نداشتند و تنها به صورت متقابل با سایر فاکتورهای برشی بر پارامترهای زبری تاثیرگذار بودند. نهایتاً برای دستیابی به یک سطح مطلوب با زبری کمتر و کاهش ایجاد ضایعات روش کار همراه، سرعت برش 07/15 متر در ثانیه ، سرعت تغذیه ی 6 متر در دقیقه، عمق برش 1 میلی متر و الگوی برش مماسی پیشنهاد گردید. واژه های کلیدی: سرعت تغذیه، فاکتوریل شکسته، سرعت برش، زبری سطح، cnc
مژگان سکالو ابوالقاسم خزاعیان
رکمبود مواد اولیه چوب و تقاضای روزافزون این ماده، صنعت چوب را با مشکلاتی مواجه کرده است و سبب گرایش این صنعت به استفاده از گونه های تند رشد مانند پالونیا گردیده است. کاشت درختان سریع الرشد راه حل مناسبی است اما از طرفی این گونه با داشتن دانسیته کم، از مقاومت های کمی برخوردار است. در این تحقیق اصلاح شیمیایی چوب پالونیا(paulownia fortunei) و فشرده سازی آن به منظور بهبود ویژگی فیزیکی پسماند فشردگی در دو محیط آب و هوا و برخی ویژگی های مکانیکی صورت گرفت و تأثیر فاکتورهای نوع رزین، جهت و درصدفشردگی و دما و زمان پرس مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور گرده بینه های پالونیا از جنگل شصت کلاته تهیه گردیدند و به بلوک های چوبی 60×20×20 میلی متری تبدیل شدند. دو نوع رزین فنل و اوره فرمآلدئید، جهت فشردگی در دو سطح شعاعی و مماسی، درصدفشردگی در سه سطح 30، 40 و 50 درصد، زمان پرس 8 و 12 دقیقه و دمای پرس 170 و 190 درجه سانتیگراد اعمال شد. در نهایت دانسیته نمونه ها پس از فشرده سازی و پسماند فشردگی نمونه ها پس از یک هفته در هوا و 24 ساعت در آب مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین ویژگی های مکانیکی مانند مقاومت به ضربه، مقاومت خمشی و فشار موازی الیاف نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که تیمار شیمیایی سبب افزایش پسماند فشردگی در پالونیا می شود. در هوای آزادبیشترین درصد پسماند فشردگی مربوط به نمونه های اشباع شده با اوره فرمآلدئید (12/35%) در جهت شعاعی و درصد فشردگی 50 و زمان 12 دقیقه بوده است. در صورتی که در محیط مرطوب مثل آب نمونه های حاوی فنل (68/28%) در جهت شعاعی و درصد فشردگی 50 و دمای پرس 190 درجه سانتیگراد و زمان 12 دقیقه بیشترین پسماندفشردگی را داشتند. دانسیته نمونه های تیمار شده در مقایسه با شاهد (فشرده شده بدون رزین) اختلاف معنی داری داشتند و در نمونه های اشباع شده با اوره (g/cm 3511/0) در مقایسه با فنل (g/cm3468/0) و شاهد (g/cm3414/0) افزایش داشته است. همچنین تیمار شیمیایی، مقاومت های مکانیکی به جز مقاومت به ضربه را بهبود بخشید. مقاومت به ضربه نمونه های شاهد نسبت به نمونه های تیمار شده با اوره و فنل بیشتر بوده است. بیشترین مقدار مدول گسیختگی، مدول الاستیسیته و مقاومت به فشار موازی الیاف در نمونه های اشباع شده بافنل فرمآلدئید در جهت شعاعی با درصدفشردگی 50 حاصل شده است.
مرضیه گنجی تقی طبرسا
امروزه با توجه به افزایش قیمت نفت و در پی آن افزایش قیمت رزین های مشتق شده ازآن، به کار بردن جایگزین برای این رزین ها امری ضروری است. در تحقیقات اخیر، برخی مواد طبیعی مورد بررسی قرار گرفته اند که یکی از مطلوب ترین این مواد تانن ها هستند. این مواد ترکیبات فنولی طبیعی و تجدیدپذیر هستند که از منابع گیاهی بدست می آیند. ماهیت فنولی تاننها باعث می شود که این مواد در واکنش با فرمآلدهید شرکت کرده و رزین های تانن فرمآلدهید تشکیل دهند. در این تحقیق استفاده از تانن به عنوان یک جایگزین تجدیدپذیر در ترکیب با رزین فنول فرمآلدهید و ملامین فرمآلدهید به منظور ساخت تخته لایه از چوب پالونیا مورد بررسی قرار گرفته است. مقدار مصرف تانن و درجه ی حرارت پرس عوامل متغیر این تحقیق بودند.خواص رزین های حاصله و خصوصیات مکانیکی و فیزیکی تخته های ساخته شده (مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته موازی و عمود بر الیاف لایه روئی، مقاومت برشی، جذب آب و واکشیدگی ضخامت تخته ها بعد از 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب) مطابق با استانداردهایdin ، astm و bs اندازه گیری و نتایج حاصل با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این بررسی نشان داد که افزودن تانن به هر دو نوع رزینpf و mf میزان مقاومت خمشی در تخته ها را افزایش داد. تیمار های فنول فرمآلدهید تانن با جایگزینی 20 % و ملامین فرمآلدهید با جایگزینی 10% تانن دارای بالاترین مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته موازی الیاف لایه روئی بودند. در رابطه با مقاومت برشی، بیشترین میزان مربوط به تیمار فنول فرمآلدهید تانن با جایگزینی 10 % و ملامین فرمآلدهید با جایگزینی 20% تانن در دمای 170 درجه سانتی گراد بود. افزودن تانن به رزین های مورد استفاده در این تحقیق روی جذب آب تخته های ساخته شده بعد از 2 و 24 ساعت غوطه وری تاثیر منفی نداشت. واکشیدگی ضخامت تخته ها بعد از 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب با افزودن تانن کاهش یافت و کمترین میزان مربوط به جایگزینی 20 درصد تانن در هر دو رزین بود. با افزایش درجه حرارت پرس میزان مقاومت های فیزیکی و مکانیکی تخته ها بهبود یافت.
زینت بسکابادی محراب مدهوشی
چکیده هدف از این مطالعه ارزیابی ارتباط بین مدول دینامیکی (moed) در درختان سرپای سالم پالونیا فورتونی (چوب پالونیا) و مدول استاتیک (moes) بود. برای این منظور تکنیک غیر مخرب موج تنش استفاده شد. این تحقیق روی 14 درخت سرپای سالم پالونیا فورتونی انجام شد. قطر تنه در ارتفاع سینه در دو کلاسه قطری، 31-25 سانتی متر و 37-31 سانتی متر در نظر گرفته شد. اندازه گیری های سرعت موج به طور عرضی در جهت شعاعی در جهت جغرافیایی شمال - جنوب در سه ارتفاع، 130 سانتی متر (ارتفاع سینه)، 230 و 330 سانتی متر انجام شدند. همچنین اندازه-گیری های طولی در سه ارتفاع ذکر شده انجام شدند. بعد از قطع کردن گرده بینه ها، آن ها در ناحیه سرپوشیده برای دو ماه به منظور کاهش درصد رطوبتشان نگهداری شدند. سپس، آن ها به نمونه های سالم برای آزمون خمش استاتیکی بر طبق استاندارد astm بریده شدند. نمونه های خمشی آزمایش شدند و مدول الاستیسیته آن ها محاسبه شد. نتایج نشان داد که سرعت موج تنش در جهت طولی درختان سرپا و همچنین گرده بینه ها بیشتر از جهت عرضی بودند. همچنین، سرعت موج تنش گرده بینه ها بالاتر از درختان سرپا در هر دو جهت بود. در نتیجه، این روند همچنین در مدول دینامیک هم دیده شد. در نهایت، آنالیزهای رگرسیونی نشان داد که ضریب همبستگی بین مدول الاستیسیته استاتیکی و مدول الاستیسیته دینامیکی تقریبا بالاست (68/0=r)، که از لحاظ آماری معنی دار است. واژه های کلیدی: مدول دینامیک، درختان سرپا، چوب پالونیا، آزمون غیر مخرب موج تنش، مدول الاستیسیته
فاطمه سادات بنی کریم محمدرضا ماستری فراهانی
چکیده در این تحقیق، مقاومت به پوسیدگی فرآورده چند سازه چوب پلاستیک صنوبر دلتوئیدس تیمار شده با درصدهای مختلف نانواکسیدروی (2،1،0 و 3 درصد)، در برابر قارچ های عامل پوسیدگی سفید رنگین کمان (trametes versicolor) و پوسیدگی قهوه ای سرداب (coniophora puteana) بررسی گردید. بدین منظور آرد چوب صنوبر در دو سطح 60 و 70 درصد با پلی پروپیلن، 2 درصد عامل سازگارکننده mapp و 4 سطح نانواکسیدروی، در یک مخلوط کن داخلی (hakke) در دمای c° 190 و سرعت 60 دور در دقیقه با یکدیگر مخلوط شدند و چند سازه های چوب پلاستیک با استفاده از روش ناپیوسته پرس گرم ساخته شدند. نمونه های فرآورده چند سازه مطابق با استاندارد astm d1413 اصلاح شده با ابعاد 1×1×1 میلی متر به مدت 3 ماه در معرض آزمون پوسیدگی قرار گرفتند. بعد از این مدت، وزن نمونه ها اندازه گیری و کاهش وزن آنها محاسبه شد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که تیمار با نانو اکسید روی مقاومت به پوسیدگی فرآورده چند سازه چوب پلاستیک صنوبر را در برابر قارچ های c. puteana و t. versicolor افزایش داد. با افزایش میزان نانواکسیدروی تا 2 درصد، مقاومت به پوسیدگی فرآورده چند سازه چوب پلاستیک بهبود بخشیده شد. واژه های کلیدی: چوب پلاستیک، صنوبر دلتوئیدس، نانواکسیدروی، قارچ پوسیدگی سفید (trametes versicolor) و قارچ پوسیدگی قهوه ای (coniophora puteana)
محسن محسنی تبار تقی طبرسا
در این پژوهش اثر مقدار ماده لیگنوسلولزی (پوست گردو) و مقدار نانو ذرات سیلیکا بر ویژگی های فیزیکی و مکانیکی چندسازه ساخته شده از این مواد مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور آرد پوست گردو در سه سطح 40، 50 و 60 درصد و نانو ذرات سیلیکا در در سه سطح 0، 2 و4 درصد با پلی اتیلن مخلوط شدند.مواد آزمایشی بوسیله دستگاه اکسترودر مخلوط و گرانول ایجاد شد. نمونه های آزمونی استاندارد با استفاده از دستگاه پرس ساخته شدند. سپس خواص مکانیکی شامل مقاومت خمشی و کششی، مدول خمشی و مقاومت به ضربه فاقدار و خواص فیزیکی شامل جذب آب و واکشیدگی ضخامت اندازه گیری شد. همچنین به منظور بررسی ساختار و نحوه عملکرد ذرات نانوسیلیکا، ریخت شناسی نانوکامپوزیت تولید شده به وسیله sem مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از 50 درصد آرد پوست گردو در ساخت چند سازه، بیشترین مقاومت خمشی و کششی، مدول خمشی، سبب شد، این در حالی که استفاده از. 40 درصد آرد پوست گردو بالاترین مقاومت به ضربه را ایجاد کرد. همچنین کمترین مقدار جذب آب و واکشیدگی ضخامت چند سازه در استفاده از 40 درصد آرد پوست گردو حاصل گردید. از طرفی استفاده از 2 درصد ذرات نانو سیلیکا در چند سازه، بالاترین مقاومت خمشی و کششی، مدول الاستیسیته ، مقاومت به ضربه فاق دار و کمترین مقدار جذب آب و واکشیدگی ضخامت را سبب گردید. بررسی ریخت شناسی نانوکامپوزیت sem نشان داد که نمونه های دارای 2 درصد نانو سیلیکا حفرات و شکاف کمتر و همچنین اختلاط همگن تری بودند.
ایوب سالاری تقی طبرسا
در این تحقیق، بهبود بعضی از خواص کاربردی تخته تراشه جهت دار ساخته شده از چوب با کاربرد محدود پالونیا با نانو ذرات (رس و سیلیکا) بررسی شد. نانو ذرات در 4 سطح (0و 1و 3و 5 درصد) به چسب اوره فرمالدهید اضافه شد. از آنجایی که نانو ذرات مورد استفاده روی گیرایی رزین اوره فرمالدهید تاثیر دارند، زمان پرس نیز به عنوان متغیر در دو زمان 7 و 10 دقیقه انتخاب شد. برخی ازمقاومت های مکانیکی از قبیل مدول گسیختگی، مدول الاستیسیته، مقاومت به چسبندگی داخلی و مقاومت های فیزیکی از قبیل جذب آب و واکشیدگی ضخامت تخته تراشه ها مطابق استاندارد هایen تعیین و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش آماری فاکتوریل به کمک نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و میانگین های بدست آمده از طریق آزمون دانکن گروه بندی گردید. مقاومت های مکانیکی و فیزیکی تمام پانل های ساخته شده با چسب اصلاح شده (حاوی نانو مواد) بهبود معنی دار داشت. به طور کلی تمام خواص مکانیکی این پانل ها بالاتر از حد تعیین شده توسط استاندارد اروپایی (en) بود. حد اپتیمم استفاده از نانورس و نانوسیلیکا در ترکیب با چسب اوره فرم الدهید به ترتیب 5 و 3 درصد بود. استفاده از پالونیا به عنوان یگ گونه با کاربرد محدود سریع الرشد، نه تنها می تواند جنگل ها را حفظ کند بلکه می تواند کمبود مواد خام را در کشورهای کم چوب تامین کند.استفاده از نانو تکنولوژی در صنعت چوب می تواند منجر به ظهور نسل جدید فراورده های چوبی با عملکرد بالا و خواص ویژه گردد.
لیلا اسدی خرم آبادی ابوالقاسم خزاعیان
تیمار حرارتی چوب یکی از روش های اصلاح خواص چوب می باشد. تیمار حرارتی سبب افزایش ثبات ابعادی و دوام بیولوژیکی می شود اما خواص مکانیکی چوب را کاهش می دهد. در این تحقیق به منظور بهبود خواص مکانیکی در کنار سایر خواص، از روغن سویای اصلاح شده با مالئیک انیدرید جهت تیمار حرارتی چوب استفاده شده است. تیمار حرارتی با روغن سویا اصلاح شده و نشده در دو دما( 180 و 200 درجه سانتیگراد )و در سه زمان ( 2، 4 و 6 ساعت) انجام شد. مقایسه نمونه -های تیمار شده با روغن سویای اصلاح شده و اصلاح نشده، افزایش خواص فیزیکی و مکانیکی که شامل moe، mor، فشار موازی الیاف و مقاومت به ضربه است و کاهش مقاومت عمود بر الیاف را در مقایسه با نمونه شاهد نشان داد، اما دو روغن تقریباً عملکرد یکسانی داشته اند.
حکیمه جهانتیغ اصغر امیدوار
این تحقیق به منظور بررسی اثر رطوبت بر پلیمریزاسیون و توزیع پلیمر درچوب-پلیمر گونه صنوبر و آنالیز شیمیایی ftir آن انجام گرفت. اهداف اصلی این تحقیق بررسی اثر رطوبت بر درصد جذب مونومر، پلیمرو شاخص های تیمارپذیری (عمق نفوذ و توزیع میکروسکوپی) در همه جهات جریان (نمونه های بدون اندود) و جهت جانبی (نمونه های سر و ته اندود) و تعیین نقش آناتومیکی هر یک از عناصر در انتقال سیال و تغییرات شیمیایی چوب فورفوریله بود. به منظور دستیابی به اهداف فوق تعداد 48 نمونه به ابعاد 4*2*2 سانتی متر را به رطوبت های مورد نظر (0، 12، 25، 40 درصد) رسانده و سپس در نیمی از نمونه ها سروته را اندود کرده تا فقط جریان عرضی برقرار باشد. نیمی دیگر از نمونه ها بدون اندود کنار گذاشته شد تا جریان در همه جهات برقرار گردد. برای اشباع نمونه ها از مونومر فورفوریل الکل استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان جذب مونومر، پلیمر و شاخص توزیع، در رطوبت 12 درصد بیشتر از رطوبت صفر درصد بود، و بالاتر از رطوبت 25 درصد میزان جذب کاهش یافت. در همه جهات جریان و همچنین در جریان عرضی، از لحاظ میزان رطوبت بر میزان جذب مونومر، پلیمر و شاخص توزیع اختلاف معنی دار وجود داشت. در جهات مختلف جریان (همه جهات جریان، جریان عرضی) میزان جذب مونومر ، پلیمر و شاخص توزیع اختلاف معنی دار وجود نداشت. توزیع مایع در همه جهات جریان مناسب تر از جریان عرضی بود. ضمناً عمق نفوذ در همه نمونه ها و در همه سطوح رطوبتی کامل بود. به طور کلی بهترین توزیع مایع در رطوبت 12 و 25 درصد بود که با توجه به صرفه اقتصادی و کاهش هزینه های چوب خشک-کنی در بین 4 سطح رطوبتی میزان رطوبت 25 درصد در صنعت توصیه می گردد. تست ft ir حضور فورفوریل الکل در چوب- پلیمر و تغییرات چوب فورفوریله را نشان داد.
محمدرضا پسرکلو ابوالقاسم خزاعیان
صافی سطح یکی از مهمترین پارامترهای کیفی بوده که نقش بسیار مهمی بر قابلیت ماشین خوری تخته خرده چوب، کاهش زمان ماشین کاری، بهبود مقاومت خستگی و مقاومت به سایش، کاهش هزینه اقتصادی و افزایش نرخ تولید دارد. در این پژوهش تاثیر استفاده از سطوح مختلف 10،20 و30 درصد از خرده چوب های پالونیا در دو سطح زیرین و بالائی تخته، زمان پرس(دو زمان 6 و 8 دقیقه) و دانسیته تخته(6/0 و 8/0 گرم بر سانتی متر مکعب) بر کیفیت نهایی سطح محصول چوبی تولید شده بررسی شد. پارامترهای مورد بررسی در این تحقیق شامل8 پارامتر ناهمواری سطح شاملزبری متوسط(ra)،زبری بیشینه (rmax)، میانگین برآمدگی و فرورفتگی(rz)، عمق ماکزیمم زیر خط میانگین(rv)، ماکزیمم ارتفاع پروفیل بالای خط میانگین (rp) و پارامترهای گروه abbott شامل rk، rpk و rvk با دستگاه زبری سنجش(mahr2)موجود در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان مطابق با استاندارد iso4287 اندازه گیری شدند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که با افزایش مصرف خرده چوب پالونیا از 10 درصد به 30 درصد و افزایش زمان پرس از 6 به 8 دقیقه و نیز با افزایش دانسیته تخته از 6/0 به 8/0 گرم بر سانتی متر مکعب کیفیت سطح تخته های تولید شده بهبود یافته و کم ترین میزان پارامترهای کیفی سطح به دست آمد. لذا پیشنهاد می شود که با استفاده از 30 درصد پالونیا در دو سطح تخته، افزایش زمان پرس ودانسیته تخته می توان به بهترین ویژگی های کیفی سطح دست یافت.
مینا یعقوبی ابوالقاسم خزاعیان
چکیده هدف از انجام این تحقیق برررسی اثر زبری سطح بر مقاومت چسبندگی تخته خرده چوب روکش-شده بود. سطوح تخته ها با چهار درجه مختلف سنباده401، 402، 60 و 80 سنباد زنی شدند. تاثیر عوامل متغیر بر پارامترهای سطح بررسی شدند که عبارتند از درجه سنباده زنی در چهار سطح و زمان پرس در دوسطح.40 و 60 ثانیه زبری سطوح تخته ها بر اساس استاندارد iso 4287 اندازه گیری شد و پارامترهای زبری به قرار زیر بررسی شدند : زبری متوسط (ra)، زبری ماکزیمم (rmax)، زبری میانگین پیک و دره (rz)، عمق ماکزیمم پروفیل زیر خط میانگین (rv) و پارامترهای زبری گروه abbott (rk، rvk و rpk). سپس نمونه ها با استفاده از روکش ملامینه روکش شدند. آزمون مکانیکی مقاومت کششی بر اساس استانداردastm-d 4541 انجام شد. سپس نتایج آزمون مقاومت چسبندگی به وسیله آزمون فاکتوریل، در قالب طرح کاملاً تصادفی و به کمک نرم افزار minitab تجزیه و تحلیل شدند.میزان اثرگذاری عوامل درجه سنباده زنی و زمان پرس به طور مستقل و متقابل با هم در سطح معنی داری 99 درصد بررسی شد. نتایج نشان داد در فرآیند سنباده زنی با افزایش شماره دانه کاغذ سنباده، اندازه ذرات ریزتر می شود در نتیجه زبری متوسط سطح تخته خرده چوب ها با ریزتر شدن اندازه ذرات سنباده کاهش می یابد. هنگامی-که پارامترهای ra، rk، rz و rpk در حد متوسطی قرار دارند یعنی در درجه سنباده 402 مقاومت چسبندگی روکش در بالاترین میزان قرار دارد که این مسئله نشان دهنده اینست که پارامترهای ra، rk، rz و rpk بایستی در حد اپتیمال وجود داشته باشند تا بهترین مقاومت به چسبندگی حاصل گردد. نکته دیگر رابطه تاثیر گذاری زمان و زبری بر مقاومت چسبندگی روکش می باشد که مقاومت چسبندگی روکش در زمان پرس 40 ثانیه و درجه سنباده 402 بیشترین مقدار را دارد. واژه های کلیدی : زبری سطح، تخته خرده چوب، مقاومت چسبندگی، روکش ملامینه
فاطمه رحیمی ابوالقاسم خزاعیان
هدف از انجام این پژوهش اندازه گیری و مقایسه ویژگی های فیزیکی و مکانیکی تخته بلوک بورد با استفاده از پالونیا و صنوبر در لایه مغزی بود. انتخاب این دو گونه از میان پهن برگان به دلیل دانسیته پایین آنها و نسبت مقاومت به وزن بالای آنها صورت گرفت. هر دو گونه از درختان سریع الرشد هستند و استفاده از چوب آنها در واقع می تواند روشی موثر در حفاظت از جنگل برای نسل های آینده تلقی گردد. بعلاوه در لایه مغزی از بلوک های با ابعاد کوچک (50×20×20 میلیمترمکعب) استفاده شد تا امکان ساخت تخته بلوک بورد از چوب های ضایعاتی در ابعاد کوچک که کاهش فشار بر منابع جنگلی از جانب صنعت چوب را میسر می سازد مورد بررسی قرار دهد. 16 تیمار برای آزمایش از ترکیب متغیر های گونه چوبی (پالونیا و صنوبر)، نوع بلوک لایه مغزی (طولی و عرضی)، دمای پرس (180 درجه سانتیگراد و 190 درجه سانتیگراد) و مقدار چسب (140 گرم بر متر مربع و 160 گرم بر متر مربع) استفاده شد. ویژگی های فیزیکی شامل دانسیته و مقاومت به جذب آب و ویژگی های مکانیکی مانند مقاومت به فشار و خمش تخته ها طبق استاندارد astmاندازه گیری شد. بهینه سازی نتایح آزمایشات نشان داد که چوب پالونیا عملکرد بهتری نسبت به صنوبر در پایین نگه داشتن دانسیته و جذب آب همزمان با داشتن مدول گسیختگی و مدول الاستیسیته و مقاومت به فشار لبه ای بیشتر داشته است. مقدار چسب دارای اثر مستفل و متقابل معنادار روی برخی از ویژگی-های فیزیکی و مکانیکی بوده است و مقدار بهینه چسب 160 گرم بر مترمربع بود. بلوک های طولی عملکرد بهتری را در مورد ویژگی های مکانیکی به جز فشار عمود بر سطح نشان دادند و بلوک های عرضی به طور معناداری ویژگی های فیزیکی را بهبود بخشیدند. دمای 190 درجه سانتیگراد به عنوان دمای مناسب برای ساخت تخته بلوک بورد در این تحقیق برای دستیابی به ویژگی های فیزیکی و مکانیکی مطلوب معرفی شد. در میان تخته های ساخته شده تیمارهایی با قابلیت رقابت با تخته بلوک بوردهای موجود در بازار وجود داشت.
عادل یامعی ابوالقاسم خزاعیان
چکیده هدف از این تحقیق، بررسی خواص فیزیکی و مکانیکی تخته خرده چوب از مخلوط ساقه نی و خرده چوب صنعتی بوده است. ساقه نی در سه سطح اختلاط (10، 30 و 50 درصد) و تیمار بخارزنی ساقه نی در سه سطح زمان و دمای بخارزنی (0،0 و 5، 140 و 5، 160) به عنوان عوامل متغیر بودند، و مقدار 12 درصد چسب اوره فرمالدئیدبر اساس وزن خشک ماده چوبیاقدام به ساخت تخته های آزمایشگاهی گردید و خواص فیزیکی و مکانیکی آنها اندازه گیری شد.خواص فیزیکی و مکانیکی تخته ها با استفاده از استاندارد 68763 dinآزمون گردید. اثر عوامل متغیر روی خواص کیفی تخته ها با استفاده از نرم افزارspss و با تکنیک تجزیه واریانس مورد ارزیابی قرارگرفت، و به منظور یافتن شرایط بهینه از روش گروه بندی دانکن استفاده شد. براساس نتایج این مطالعه افزایش ساقه نی به خرده چوب صنعتی باعث افزایش مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و کاهش چسبندگی داخلی شده است. همچنین افزایش ساقه نی باعث بهبود جذب آب و واکشیدگی ضخامت در 2 و24 ساعت غوطه وری در آب شده است. نتایجبخارزنی ساقه نی نشان داد که حداکثر مقاومت های مکانیکی در دمای بخارزنی 140 درجه سانتیگراد و زمان بخارزنی 5 دقیقه بوده است. همچنین با افزایش دمای بخارزنی جذب آب و واکشیدگی ضخامت در 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب افزایش یافته است.
مصطفی یحیوی دیزج ابوالقاسم خزاعیان
چندسازه های هیدروکسی آپاتیت-پلی وینیل الکل به دلیل داشتن سازگاری زیستی، زیست فعالی و قابلیت اطمینان بالا برای استفاده در بدن، به طور گسترده ای برای کاربردهای پزشکی و بازسازی استخوان استفاده می شود. هدف از این پژوهش، ساخت هیبریدنانوکامپوزیت پلی وینیل الکل/نانوفیبرسلولز/هیدروکسی آپاتیت و بررسی خواص آن می باشد. چندسازه مورد نظر با استفاده از اختلاط هیدروکسی آپاتیت و پلی وینیل الکل تولید و خواص آن با نانوفیبرسلولز تقویت شد. غلظت پلی-وینیل الکل در سه سطح به ترتیب 2، 3 و 4 درصد، نانوفیبرسلولز 1، 3 و 5 درصد، هیدروکسی آپاتیت در سه سطح 15، 20 و 25 درصد و زمان تیمار اولتراسونیک در سطح 7، 10 و 13 دقیقه به عنوان عوامل متغیر انتخاب گردید. خواص مکانیکی نمونه ها شامل، مقاومت کششی، مدول الاستیسیته و خواص فیزیکی شامل مقدار ماده حل شده در آب اندازه گیری شد. همچنین به منظور بررسی شکل شناسی نانو کامپوزیت ها از میکروسکوپ پویش الکترونی استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش نانوفیبرسلولز، زمان تیمار اولتراسونیک و غلظت پلی وینیل الکل مقاومت کششی و مدول الاستیسیته نمونه ها افزایش می یابد ولی با افزایش میزان هیدروکسی آپاتیت مقاومت کششی کاهش و مدول الاستیسیته افزایش می یابد. همچنین نتایج حاصل از مقدار ماده حل شده نشان داد که با افزایش نانوفیبرسلولز، زمان تیمار اولتراسونیک و غلظت پلی وینیل الکل مقدار ماده حل شده افزایش می یابد ولی با افزایش میزان هیدروکسی آپاتیت مقدار ماده حل شده کاهش می یابد. در پایان به منظور بررسی ساختار و نحوه عملکرد نانوذرات تحلیلی براساس تصاویر sem صورت گرفت.
حدیثه کاویان ضیاءالدین حسینی
چکیده این تحقیق به منظور بررسی مقایسه ای اثر اسیدبوریک و بوراکس بر خاصیت آتش گیری چوب صنوبر که در مصارف داخل ساختمان به کار می رود، در 4 زمان تیمار 60، 90، 120 و 150 دقیقه انجام گرفت. اهداف اصلی این تحقیق بررسی اثر زمان تیمار بر میزان جذب اسیدبوریک و بوراکس و درصد کاهش وزن پس از آزمایش کندسوزکنندگی در دستگاه هاریسون می باشد. درجه حرارت محلول در تمامی تیمارها یکسان و 80 درجه سانتی گراد در نظر گرفته شد. به منظور دستیابی به اهداف فوق، 40 عدد نمونه به ابعاد 1× 2× 100 سانتی متر را مطابق با استاندارد astm e 69-50 آماده کرده و به رطوبت 7 درصد رسانده شدند. جهت اشباع نمونه ها از روش غوطه وری استفاده شد. مقدار ماده شیمیایی جذب شده توسط نمونه ها مشخص شد. نمونه های آغشته شده تحت آزمایش کندسوزشدن در دستگاه هاریسون قرار گرفتند. کاهش وزن هر 30 ثانیه از روی دستگاه هاریسون یادداشت شد. نتایج نشان داد که با افزایش زمان تیمار، میزان جذب در تمامی نمونه ها افزایش می یابد و نوع ماده اثر معنی داری را در میزان جذب ندارد. بیشترین و کمترین میزان جذب، به ترتیب مربوط به زمان 150 و 60 دقیقه می باشد. اثر زمان تیمار بر میزان کاهش وزن ایجاد شده معنی دار است بدین معنی که با افزایش زمان تیمار، درصد کاهش وزن در تمامی نمونه ها کاهش می-یابد. همچنین اثر نوع ماده بر میزان درصد کاهش وزن معنی دار می باشد. کمترین کاهش وزن در نمونه های تیمار شده با بوراکس در زمان تیمار 150 دقیقه مشاهده شد که تیمار برتر می باشد.
حسنیه زابلی سید ضیاالدین حسینی
چکیده این تحقیق به منظور بررسی مقایسه ای اثر اسیدبوریک و بوراکس بر خاصیت کندسوزکنندگی چوب ممرز انجام گرفت. اهداف اصلی این تحقیق بررسی اثر زمان تیمار و نوع ماده کندسوزکننده بر میزان جذب و درصد کاهش وزن، پس از آزمایش کندسوزکنندگی در چوب ممرز بود. به منظور دستیابی به اهداف فوق تعداد 40 عدد نمونه به ابعاد 100×2×1 سانتی متر را به رطوبت 7درصد رسانده و وزن شدند. سپس 20 عدد نمونه چوب با اسیدبوریک و 20 عدد نمونه با بوراکس در زمان های 60، 90، 120 و 150 دقیقه به طور جداگانه با استفاده از روش غوطه وری آغشته شدند.در جه حرارت محلول در تمامی تیمارها یکسان و 80 درجه سانتی گراد در نظر گرفته شد. پس از آغشتگی، نمونه ها به مدت 4 دقیقه تحت آزمایش کندسوز شدن توسط دستگاه هاریسون قرار گرفتند و کاهش وزن هر 30 ثانیه یکبار از روی دستگاه یادداشت شد و مشاهده شد که کدامیک از نمونه ها در مدت 30 ثانیه کمتراز یک درصد وزن خود را از دست دادند. با تفاضل دو وزن قبل از آغشتگی و بعد از آغشتگی، مقدار نمک جذب شده مشخص شد. نتایج نشان داد که به طور کلی با افزایش زمان تیمار میزان جذب اسید بوریک و بوراکس افزایش یافت و همچنین نوع ماده تاثیری بر میزان جذب نداشت.نتایج مربوط به کاهش وزن نشان داد که با افزایش زمان تیمار، درصد کاهش وزن کاهش یافت. کمترین میزان کاهش وزن در نمونه های تیمار شده با بوراکس به دست آمد. سرانجام نمونه های تیمارشده با بوراکس در زمان 150 دقیقه تیمار برتر شناخته شد.
زهرا جوادیان اصغر امیدوار
چکیده امروزه چوب با خواص صوتی مطلوب از جمله جذب صوت، تولید و انتشار آن بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق جهت افزایش خاصیت رزونانسی چوب تأثیر میزان رطوبت نمونه چوبی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین از توت سفید با ابعاد 5 × 200 × 300 میلی متر و شعاعی به علت داشتن چوبی سخت، سنگین، راست تار و بادوام و مهم تر از آن داشتن بافت فیبری متراکم، وجود پارانشیم محوری و حلقه های رویشی باریک و یکنواخت که خود باعث بالا بردن کیفیت صوت در چوب می شود استفاده شد. جهت تعیین خاصیت رزونانس چوب توت سفید و نیز تعیین درصد رطوبت بهینه آن در رطوبت های 0%، 6%، 12%، 20% و 30% از آزمون ارتعاش آزاد در تیر دو سر آزاد استفاده شد. همچنین با استفاده از دستگاه ابداعی مرئی سازی صوت (سیماتیک) جهت بررسی رفتار چوب در برابر صدای وارده بر آن مشخص شد چوب های با رطوبت پایین تر حرکات ارتعاشی بیشتری از خود نشان دادند و سریعتر اشکال بر روی آنها شکل گرفتند. با توجه به نتایج می توان گفت با کاهش رطوبت خاصیت رزونانسی نمونه های توت سفید افزایش می یابد به گونه ای که رطوبت 6% بهترین عملکرد را جهت ارتقاء خاصیت صوتی در چوب از خود نشان داد.
محمدرضا محمدیان ابوالقاسم خزاعیان
چکیده در راستای تامین بخشی از مواد اولیه مورد نیاز صنعت تخته خرده چوب و نیز افزایش تولید این محصول، در این مطالعه تاثیر استفاده از نی در ساخت تخته خرده چوب مورد بررسی قرار گرفت. ساقه نی در سه سطح اختلاط (10، 30 و 50 درصد) و تیمار بخارزنی ساقه نی در سه سطح زمان (min) و دمای بخارزنی (0،0 و 5، 140 و 5، 160) به عنوان عوامل متغیر بودند، و مقدار 10 درصد چسب فنول فرمالدئید بر اساس وزن خشک ماده چوبی اقدام به ساخت تخته های آزمایشگاهی گردید و خواص فیزیکی و مکانیکی آنها اندازه گیری شد. خواص فیزیکی و مکانیکی تخته ها با استفاده از استاندارد 68763 din آزمون گردید. اثر عوامل متغیر روی خواص کیفی تخته ها با استفاده از نرم افزار spss و با تکنیک تجزیه واریانس مورد ارزیابی قرار گرفت، و به منظور یافتن شرایط بهینه از روش گروه بندی دانکن استفاده شد. براساس نتایج این مطالعه افزایش ساقه نی به خرده چوب صنعتی باعث افزایش مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و کاهش چسبندگی داخلی شده است. همچنین افزایش ساقه نی باعث بهبود جذب آب و واکشیدگی ضخامت در 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب شده است. نتایج بخارزنی ساقه نی نشان داد که حداکثر مقاومت های مکانیکی در دمای بخارزنی 140 درجه سانتی گراد بدست آمد. همچنین با افزایش دمای بخارزنی تا 160 درجه سانتی گراد جذب آب و واکشیدگی ضخامت در 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب کاهش یافته است.
فاطمه برزگر ابوالقاسم خزاعیان
تجزیه و تحلیل آماری این ت بررسی نشان داده است که تأثیر ضخامت لایه و درصد اختلاط رزین ملامین : اوره فرمالدهید بر اغلب ویژگی های مقاومتی معنی دار بوده است . با افزایش ضخامت لایه mor و moe کاهش و مقاومت به ضربه و مقاومت فشاری موازی الیاف افزایش یافت ولی میزان جذب آب نمونه ها افزایش یافت . با افزایش درصد اختلاط رزین ملامین در مخلوط چسب ویژگی های مقاومتی افزایش ولی جذب آب و واکشیدگی ضخامت نمونه ها کاهش یافت . در مجموع ب توجه به نتایج به دست آمده از تحزیه و تحلیل داده ها و میانگین های به دست آمده می توان گفت که بهترین تیمار از لحاظ مقاومت های مکانیکی و ویژگی های فیزیکی , استفاده از ضخامت لایه 3mm و درصد اختلاط ملامین : اوره فرمالدهید 60:40 بود.
سمیرا شیدایی ضیاءالدین حسینی
در این تحقیق به منظور تعیین ویژگی های شیمیایی (میزان سلولز، لیگنین، خاکستر و مواد استخراجی)، تهیه مقاطع میکروسکوپی (مطالعه ساختار سلولی) و نیز کشت و شناسایی برخی از قارچ های عامل پوسیدگی سفید از گرده بینه های راش و ممرز افتاده در ارتفاعات 300 و 800 متر از سطح دریا در جنگل آموزشی و پژوهشی دکتر بهرام نیا نمونه هایی تهیه و مورد بررسی قرارگرفت. میزان لیگنین چوب راش سالم در ایران بر اساس منابع 71/34 درصد اعلام گردیده که در نتایج بدست آمده برای چوب تخریب شده راش در ارتفاع 300 متر به طور متوسط 24/19 درصد و در ارتفاع 800 متری از سطح دریا 75/21 درصد محاسبه گردید. در رابطه با چوب ممرز نیز میزان لیگنین که در چوب سالم 33/20 درصد محاسبه شده است، در چوب پوسیده و در ارتفاع 300 متر از سطح دریا 48/15 درصد و در ارتفاع 800 متر 41/18 بدست آمد. بنابراین و با توجه به آنالیزهای انجام شده با افزایش ارتفاع از 300 به 800 متر میزان لیگنین برای چوب پوسیده راش بین 2 تا 3 درصد و برای ممرز تا حدود 3 درصد در میانگین افزایش یافته است، همچنین میزان سلولز چوب راش پوسیده 8 درصد و برای ممرز پوسیده 5 درصد به طور متوسط افزایش یافته است. خاکستر در هر دو گونه چوبی به اندازه 17/0 درصد کاهش نشان می دهد و در انتها مواد استخراجی راش 6/0 درصد و برای ممرز 3/0 درصد به طور متوسط کاهش یافته است. همچنین انحراف معیارهای اندازه گیری شده نشان دادند که میزان لیگنین و سلولز نسبت به تغییر ارتفاع تغییرپذیرتر از مواد استخراجی و خاکستر هستند. در بررسی میزان پوسیدگی مطالعات نشان داد که تمامی نمونه های مذکور آلوده به قارچ بوده و آثار تخریب قارچی در همه ی آنها دیده شد، در این میان سلول های اشعه و پارانشیمی به علت زنده بودن و دارا بودن مواد پروتوپلاستی بیشترین میزان آلودگی را نشان دادند. همچنین تصاویر میکروسکوپی حاکی از آن بودند که با افزایش ارتفاع از 300 به 800 متر میزان آلودگی قارچی و تخریب سلول های چوب توسط قارچ های پوسیدگی سفید کاهش یافته است.در این بررسی تعدادی از قارچ های عامل پوسیدگی سفید از جمله trametes versicolo، trichaptum biforme و schizophylum commone کشت و شناسایی شدند.
فروزان عزیزی ابوالقاسم خزاعیان
در این پژوهش، اثر نوع پوشش، ضخامت پوشش و نوع پانل چوبی بر خواص کارکردی سطح میز تنیس مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور نمونه¬هایی به ابعاد 40×40 سانتی¬متر مربع از دو نوع پانل mdf و تخته خرده چوب تهیه گردید. دو نوع پوشش پلی اورتان و نیم¬پلی استرمات با دو ضخامت 200 و 300 میکرون توسط اسپری، بر روی نمونه¬های آزمونی اعمال گردید. دو پارامتر جهش توپ از سطح پانل و ضریب اصطکاک طبق استاندارد اعلام شده توسط سازمان فدراسیون بین المللی تنیس روی میز (ittf) برای همه نمونه¬ها قبل و بعد از رنگ¬آمیزی اندازه¬گیری شدند. سپس نتایج آزمون¬های جهش توپ و ضریب اصطکاک به¬وسیله آزمون فاکتوریل، در قالب طرح کاملاً تصادفی و به کمک نرم¬افزار minitab تجزیه و تحلیل شد. میزان اثرگذاری عوامل نوع پانل چوبی، نوع پوشش و ضخامت پوشش به¬طور مستقل و متقابل با هم در سطح معنی¬داری 95 درصد بررسی شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده¬های آماری جهش توپ نشان داد که پانل تخته فیبر با دانسیته متوسط(mdf) پوشش داده شده با رنگ پلی اورتان در ضخامت 200 میکرون دارای بیشترین مقدار جهش بود که نزدیکترین مقدار به استانداردهای ittf گزارش شد. کمترین مقدار جهش توپ نیز در نمونه¬های آزمونی تخته خرده چوب پوشش داده شده با 300 میکرون از پوشش نیم پلی¬استر مشاهده گردید. بالاترین مقدارجهش توپ در نمونه¬ی تخته فیبر با دانسیته متوسط (mdf) بدون پوشش مشاهده شد. نتایج آزمون ضریب اصطکاک نشان داد که به¬طور کلی بیشترین میزان ضریب اصطکاک در نمونه¬هایmdf پوشش داده شده با پلی¬اورتان و نمونه های تخته خرده¬چوب رنگ شده با پلی اورتان و نیم پلی¬استر و کمترین مقدار ضریب اصطکاک در نمونه¬های mdf با پوشش نیم پلی¬استر می باشد. واژه¬های کلیدی: جهش توپ، ضریب اصطکاک، پلی¬اورتان، نیم پلی¬استر، تخته خرده چوب، تخته فیبر با دانسیته متوسط (mdf)
زهرا مرادآبادی مهدی مشکور
کاغذها و نانوکامپوزیت¬های سلولزی-مغناطیسی، حدود دو دهه است که توجه محققین را به¬خود معطوف داشته¬است. پتانسیل¬های کاربردی این مواد شامل مواردی نظیر استفاده در ساخت حافظه¬های مغناطیسی، کارت¬ها و لیبیل¬های امنیتی، جاذب امواج الکترومغناطیس و بازو¬های مغناطیسی می¬باشد. در کنار ارائه ویژگی-های مطلوب مغناطیسی، پایداری فیزیکی و استحکام مکانیکی از جمله مهمترین عوامل موثر بر توسعه کاربرد این قبیل نانوکامپوزیت¬های سلولزی است. اغلب کاغذها و نانوکامپوزیت¬های سلولزی-مغناطیسی در رفتارهای فیزیکی و مکانیکی خود دچار ضعف می¬باشند. این تحقیق روش¬ لایه¬دار نمودن فیلم¬های نانوکامپوزیتی سلولزی¬-مغناطیسی را با لایه¬ای از جنس رزین¬های مقاوم مهندسی، به¬عنوان روشی کارامد معرفی می¬نماید که ضمن بهره¬مندی از ویژگی¬های مثبت سلولز و نانوذرات مغناطیسی، خواص مکانیکی و فیزیکی بهبود یافته و قابل ملاحظه¬ای را ارائه می¬نمایند. نانوکامپوزیت¬های سه¬لایه ساخته شده از جنس سلولز باکتری مغناطیسی در لایه¬مرکزی بوده که با دو لایه¬ سطحی از جنس رزین اپوکسی پوشانیده شده¬اند و در نهایت ویژگی¬های سوپرپارامغناطیس نشان ¬می-دهند. در بهترین شرایط تیمار، مقاومت به¬جذب آب و واکشیدگی ضخامت نسبت به نمونه¬ی شاهد، به¬ترتیب، حدود 100% و 80%، و استحکام کششی حدود 250% در نانوبیوکاپوزیت¬های مغناطیسی سه لایه ساخته شده بهبود یافت
الهه رادوین فر ابوالقاسم خزاعیان
تنوع مصرف چوب آلات و به دنبال آن، تنوع پرداخت¬های چوب، سیستم¬های پرداخت و ضرورت حفاظت از چوب آلات مصرفی، لزوم شناسایی مناسبترین مواد جهت استفاده در پرداخت¬های سطحی چوب آلات را روشن می¬سازد. در این مطالعه اثر رنگ بر خواص فیزیکی و مکانیکی فرآورده¬های مرکب چوبی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور نمونه¬هایی از تخته خرده چوب و mdf تهیه گردید. سطوح نمونه¬ها در دو میزان رنگ با چهار نوع پوشش، رنگ¬های آکریلیک برپایه آب، آلکیدی، پلی اورتان و نیم پلی استر توسط پیستوله پوشش داده شدند. چهار پارامتر میزان چسبندگی پوشش¬ها، مقاومت خمشی، سختی و زاویه تماس قطره آب اندازه¬گیری شدند. تجزیه و تحلیل آماری نتایج آزمون چسبندگی نشان داد که فرآورده mdf و میزان رنگg/m2200 و پوشش¬های آلکیدی و آکریلیک دارای بیشترین مقدار چسبندگی بودند. به¬صورت کلی در مقاومت خمشی بین نوع و مقدار رنگ¬های مصرفی اختلاف معنی¬داری مشاهده نشد اما در مقایسه با نمونه¬های شاهد، مقاومت خمشی کاهش معنی-داری یافته بود. در مورد تاثیر انواع رنگ بر سختی تفاوت معنی¬دار نبود، در مورد میزان رنگ نیز میزان رنگ بیشتر سختی بالاتری داشتند. نتایج آزمون زاویه تماس قطره آب نیز نشان داد فرآورده تخته خرده چوب و پوشش نیم پلی استر دارای بیشترین زاویه تماس و رنگ آکریلیک دارای کمترین زاویه تماس بود.
وحید کیانی نهاد ابوالقاسم خزاعیان
انسان ها در طول زندگی روزمره خود از وسایل گوناگونی استفاده می کنند که بسیاری از آنها به دلیل خصیصه های طراحی که دارند، برای استفاده مناسب نیستند و چه بسا کاربر در اثر استفاده از آنها دچار اختلالات جسمانی و روحی شود. ارگونومی علمی انسان محور است که با درک اصولی از تعامل بین انسان و عناصر دیگر سیستم، به عنوان مهندسین عوامل انسانی برای سلامتی و بهبود شرایط انسان راه حل ارائه می دهد. در این پژوهش وضعیت کابینت های آشپزخانه موجود در ایران از لحاظ طراحی و اصول ارگونومی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این پژوهش کشور به سه منطقه شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم شد و از هر منطقه سه استان انتخاب گردید و تعداد 30 نفر از هر استان برای سنجش ابعاد بدن (آنتروپومتری) انتخاب شدند. برای ارزیابی وضعیت موجود کابینت و تمایل مصرف کننده دو پرسشنامه یکی برای کاربران کابینت و دیگری مربوط به تولید کننده ها تهیه و توسط مخاطب تکمیل شد. ابعاد بدست آمده با استاندارد اروپا و استاندارد isiri 12678 مقایسه شدند. نتایج نشان داد که بعضی از ابعاد کابینت مطابق با اصول ارگونومی نبوده و برای استاندارد سازی کابینت های کشور پیشنهاداتی ارئه گردید.
حسین نادعلی زاده ابوالقاسم خزاعیان
چکیده ندارد.
زهره گل میمی محمدرضا ماستری فراهانی
در این پژوهش به بررسی خواص فیزیکی و مکانیکی چند سازه باگاس اصلاح شده/ پلی پروپیلن پرداخته شده است که از دو سازگارکننده انیدرید استیک وmapp جهت اصلاح باگاس استفاده شد. تخته های چند سازه با چگالی اسمی g/cm 3 1 و ابعاد اسمی 32× 20× 0/5سانتیمتر و از درصدهای(40،50،60 %)باگاس و 2% mapp ساخته شدند و همچنین تخته های ساخته شده با الیاف اصلاح نشده-پلی پروپیلن به عنوان نمونه های شاهد مقایسه شدند. ساخت تخته ها با استفاده از پرس گرم و با دمای cْ 185 و فشار 50 kg/cm2 و بمدت زمان 10 دقیقه انجام گرفت. مقاومت کششی، مدول الاستیسیته، مقاومت خمشی و مقاومت به ضربه به ترتیب بر طبق استاندارد های astm256-d، 1037-d و 7031-d، و جذب آب بر اساس 98-570-d انجام شد. نتایج نشان می دهد که اثر سازگارکننده و اثر درصد باگاس بر روی مقاومت کششی معنی دار می باشد و اثر متقابل درصد باگاس و نوع سازگارکننده بر روی مقاومت کششی معنی دار نمی باشد. اثر استیلاسیون و mapp مدول الاستیسته را با توجه به میزان باگاس حداکثر در حدود 43 و 8 درصد به ترتیب کاهش دادند و تنها استیلاسیون مدول الاستیسته را به طور معنی دار کاهش دادند و اثر درصد باگاس و اثر متقابل درصد باگاس و نوع سازگارکننده بر مدول الاستیسته معنی دار نمی باشد. در اثر استیلاسیون، مدول گسیختگی حداکثر در حدود 30 درصد کاهش یافت و مشخص شد که اثر درصد باگاس بر روی مدول گسیختگی معنی دار می باشد.لازم به ذکر است که اثر متقابل درصد باگاس و نوع سازگار کننده بر مدول گسیختگی معنی دار نمی باشد. در تمامی درصدهای باگاس مقاومت به ضربه در اثر استیلاسیون وافزودن mapp افزایش یافت. تنها افزایش استیلاسیون و اثر درصد باگاس بر روی مقاومت به ضربه معنی دار می باشد. کاهش جذب آب چند سازه بعد از 2 و 24 ساعت غوطه وری با استفاده از سازگارکننده معنی دار می شود و همچنین درصد باگاس بر میزان جذب آب معنی دار می باشد و نیز در هر دو زمان اثر متقابل درصد باگاس و نوع سازگارکننده معنی دار نمی باشد.