نام پژوهشگر: فرهنگ مظفر
طیبه فارسی فرهنگ مظفر
چکیده: علم روانشناسی محیط، طراحی محیط را به عنوان فرآیند یادگیری به حساب می آورد که طراح در آن به صورت تجربی در مورد ماهیت مسأله فرضیه ای را ساخته و سپس به جستجوی راه حل آن (مسأله) می پردازد. بنابراین میتوان فرآیند طراحی را به صورت چرخه ای دید که از شناخت موضوع آغاز شده و به ارزیابی پس از اشغال آن ختم می شود. در پژوهش حاضر نیز مطالعاتی در زمینه روانشناسی محیط در بناهای آموزشی صورت گرفته است. این مطالعات از طریق فرآیند ارزیابی پس از اشغال صورت گرفته که خود شامل فرآیند کشف مسأله و حل آن است. پس از آن بر اساس نتایج حاصل از پژوهش طراحی انجام شده است. بنابراین در ابتدا ادبیات تحقیق و شناخت موضوع آمده، سپس به ارزیابی پس از اشغال نمونه موردی یعنی دبیرستان دخترانه محبوبه دانش (حاج حسین نوایی 3) پرداخته شده و در این راستا تحقیقاتی در زمینه خلوت و ازدحام روی دانش آموزان آن مدرسه انجام داده و با توجه به مسائل مطرح شده در بحث خلوت و نیز جدیدترین تئوری های آموزشی، مدرسه مذکور را مورد ارزیابی قرار گرفته است. ارزیابی از توصیف وضع موجود و تشریح برنامه فیزیکی آغاز، با استانداردها مقایسه شده و راهکارهایی جهت نیل به آنها ارائه میگردد. سپس پرسشنامه هایی در زمینه کمیت وکیفیت فضاهای مدرسه تهیه شده و مدرسه را از دیدگاه استفاده کننده مورد ارزیابی قرار می دهیم، پس از آن با توجه به وسعت دامنه اطلاعات و نیز فضاهای مدرسه ی مورد ارزیابی، در مورد کلیه فضاها به راهکارهای اولیه بسنده کرده و تمرکز تحقیقات را روی فضای کلاس و حیاط که بی شک مهمترین بخش هر مدرسه هستند، قرار می دهیم. پس از آن با تهیه پرسشنامه ی دیگری جدول کشف مسأله(مواردی که برای استفاده کنندگان از فضا، مطلوب و منفور است و نیز آنچه دوست دارند به محیطشان افزوده شود و در نهایت ارزیابی کلیشان راجع به مدرسه) را تهیه کرده ایم. در پرسشنامه ی بعدی از دانش آموزان خواسته شد مطلوبیت هایشان را از کلاس درس و حیاط به صورتی ساده و سریع ترسیم کنند. در پایان با توجه به تحلیل وضع موجود، پرسشنامه های تهیه شده و نیز تئوری های آموزشی و روانشناسی محیط، در فرآیند حل مسأله گوشه های فضایی هر کلاس و حیاط که بتواند از لحاظ کیفیت و کمیت پاسخگوی کلیه ضوابط منتج شده از بخش های پیشین باشد، در کروکی هایی به تصویر کشیده شده و در چند آلترناتیو، تطابق نتایج با وضع موجود مدرسه ارائه شده است. در ادامه با چند شاخص دیگر(شاخص ایمنی، بهداشت و ..) مدرسه را به طور کلی ارزیابی کرده و کلیه ضوابط و راهکارها جهت نمونه های مشابه به عنوان دستآورد پژوهش آورده شده، در فصل پایانی نیز به طراحی ساختمان همان مدرسه با استفاده از ضوابط حاصله پرداخته شده است. کلید واژه ها:هنرستان- باغ مدرسه- مدرسه دخترانه طرح حجاب- خلوت- نگرش به تحصیل- آسایش فیزیکی دانش آموز- فضاهای شخصی
راهله صدیقی فرهنگ مظفر
از مشخصه های عصر حاضر پیشرفت چشمگیرعلم و تکنولوژی می باشد. دیگر همچون گذشته علم و دانش صرفاً متعلق به دانشمندان و محققان نمی باشد و ابزارهای فوق پیشرفته همچون تجهیزات الکترونیکی، ارتباطی، سمعی بصری، فقط مختص آزمایشگاه های علمی تحقیقاتی نیست. بلکه علم و دانش در سطح جامعه در جای جای محیط زیست آدمی نفوذ کرده و حضور خود را به نمایش گذاشته است. در طول تاریخ، کودک که در ابتدا توسط خانواده نگهداری می شد، به جامعه سپرده شد. جامعه نیز راه تحقیقات، اولویت های اجتماعی، را برای او گشود و در فرهنگ حاکم و فضای شهر جا داد. بدین گونه تصویر او به عنوان فردی در اجتماع پر رنگ شد. نظریه کودک و شهر نظریه جدیدی نیست. هر دوران بر حسب نیازهایش سعی در پیدا کردن راه حل هایی برای تعیین محل کودک در شهرکرده است. لوکوربوزیه (lecorbusier) طرحی عملکردی و ساده از برنامه روزانه کودکان تنظیم کرده بود، که بر طبق آن بر اهمیت حضور کودک در شهر و شهرسازی تأکید می کرد. بدین ترتیب، شهردرخشان (la cite radieax ) با مدرسه، فضاهای بازی و آپارتمانهایی برای زندگی خانوادگی، تبدیل به فضایی برای کودکان شد. بدین ترتیب پرورش کودک از جمله دغدغه های جامعه شد.(سمیع آذر، 1377) در چند سال اخیر در کشورما مجموعه های متعددی به عنوان مجموعه های فرهنگی یا تفریحی ساخته شده اند. اما تا بر طرف کردن این نیاز در جامعه راه زیادی باقی است. برای دستیابی به این هدف، معماری مناسبی لازم است که نه تنها پاسخگوی عملکردهای مورد نیاز باشد، بلکه از لحاظ بصری و خصوصیات معماری جالب توجه باشد. پیرامون معنای چنین مجموعه ای و دلایل لزوم ایجادآن و همچنین اجزا و بخش های مختلف آن در فصول پروژه به تفصیل سخن خواهیم گفت.
محمد عزیر کیانی پور فرهنگ مظفر
هر قوم ، جامعه و نسلی اگر بخواهد خود را به دیگر اقوام و بازماندگان خود به درستی بشناساند ، نیازمند متوسل شدن به بر جایگذاری آثار و شناسه هایی خواهد بود که در هنر آن قوم بروز می کند ، که تحت تاثیر فرهنگ و آداب و رسوم و تاریخ آن ملت شکل گرفته است و خاص آن قوم می باشد . پس در هر جامعه فضاهایی مورد نیاز است که این زنجیره را از گذشته گرفته و در زمان حال حفظ کند و به آیندگان منتقل نماید . این مهم را می توان در فضاهایی چون مدارس ، فرهنگسراها و موزه ها یافت . آنچه در این بین لازم و ضروری به نظر می رسد وجود فضاهایی است که همه عملکردهای فوق را در خود بگنجاند تا مکانی برای آموزش ، آشنایی ، نمایش آثار هنری و تعامل هنرمندان باشد. با توجه به عدم وجود چنین مرکزی در شهرستان تربت جام برای زنده نگهداشتن این هنرها و شناساندن آن به عنوان سند هویتی و قومی، احداث و تأسیس چنین مراکزی لازم و ضروری به نظر میرسد. لذا نگارنده سعی به طراحی چنین مرکزی در این بستر فرهنگی دارد. سوالات پیش رو در این تحقیق موارد ذیل می باشد : - آیا می توان از هنر های موجود در منطقه برای دستیابی به فرمهای معماری متناسب با این هنرها استفاده کرد ؟ - چطور می توان ریتم های موسیقایی و فرم های فیگوراتیو را به فرم های معماری متناسب به آن تبدیل نمود ؟ فرضیه تحقیق را میتوان چنین بیان کرد: « با تکیه بر شناخت هنرهای بومی خطه جام ؛ علی الخصوص موسیقی و هنر های آیینی ؛ میتوان فضاهایی خلق کرد که فرمهای موجود در آن الهاماتی از تمهای موسیقایی و فیگورهای هنرهای آیینی باشد .» با توجه به کمبود منابع مکتوب ، بیشتر مراحل تحقیق به صورت مصاحبه با هنرمندان صاحب نظر و مشاهده فیلم های مستند پیرامون هنرهای منطقه و تهیه پرسش نامه صورت می گیرد . بنابراین این جستار ، پژوهشی کیفی و کاربردی می باشد . لذا پژوهش پیش رو با هدف طراحی مجموعهای برای دستیابی به موارد زیر تنظیم شده است: 1- شناخت و مستند سازی هنرهای بومی 2- حفظ و نگهداری هنرهای بومی 3- آموزش هنرهای بومی و ترویج آن در سطح جامعه کلید واژه ها : مدرسه هنر بومی، مدرسه موسیقی ، مدرسه هنر
شیما صادقی فرهنگ مظفر
چکیده: بدیهی است که کودکان امروز آینده سازان و میراث داران جامعه فردای یک کشور هستند و همانطور که میدانیم ، امروزه بی توجهی به طبیعت نه فقط در جوامع شهری بلکه در جوامع روستائی قابل مشاهده است و حتی کودکان ساکن روستا ها نیز به دلیل دسترسی به فن آوری پیش رفته از طبیعت فاصله گرفته اند در حالیکه نیاز ما به طبیعت یک نیاز حیاتیست . وقتی یک کودک در طبیعت است از تمام حواس خود استفاده می کند ، او با جهانی بزرگتر از خود روبرو می شود و برای کشف آن تمام قوای خود را به کار می گیرد . از بین عواملی که بر امر آموزش تأثیر گذارند ، طبیعت با توجه به ارتباط شدید و غیر قابل انکار با روح و جسم آدمی و بر اساس نتایج مطالعات دانشمندان نقش مهمی در کیفیت آموزش دارد.از آنجا که سنین کودکی و دوران قبل از مدرسه از مهمترین و حساسترین دوره های آموزش است،کودکستان را به عنوان نمونه فضای آموزشی در نظر گرفتم . بررسی چگونگی دخالت طبیعت در آموزش کودکان در فضای آموزشی کودکستان و ارائه یک طرح پیشنهادی مسئله ایست که این پژوهش به دنبال پاسخ گوئی به آن است . از اهدافی که در این پژوهش دنبال کردم می توانم به موارد زیر اشاره کنم : شناسائی راه های تأثیر گذاری طبیعت بر آموزش در مهدکودک شناسائی کیفیت ادراک و تصویر ذهنی کودک از محیط و رفتار او در محیط و ارائه دستور العمل های طراحی و یک برنامه کالبدی کیفی و کمی برای طراحی باغ کودکستان سوال اصلی این تحقیق این است که :"چگونه می توان به وسیله طراحی محیط طبیعی درکودکستان در بالا بردن کیفیت آموزش استفاده کرد ؟ " اما سعی کرده ام به سوالات دیگری همچون : طبیعت در نشاط ، سلامت و پاکی محیط آموزشی چه نقشی دارد ؟ روش های خلاق و تازه استفاده از طبیعت در آموزش کودکان کدامند ؟ چگونه می توان کمیت و کیفیت رابطه کودکان با منظر را افزایش داد ؟ و .... نیز پاسخ دهم . این پژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی است و بخش عمده داده ها به روش تحلیل محتوا و بخشی به روش مورد کاوی گرد آوری شده است .اطلاعات مورد نیاز به روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و بیشتر مشاهده ) جمع آوری و به روش کیفی و توصیفی تجزیه و تحلیل شده است . در آخر برای رسیدن به نتایج ، از اطلاعات جمع آوری شده و تحلیل وضع موجود چک لیستی برای طراحی باغ کودکستان تهیه کردم و بر اساس آن شروع به طراحی نمودم که هر چند با کاستی های فراوانی همراه است اما تلاشی در حد بضاعت در جهت اهداف پروژه بوده است . کلید واژه : کودک ، طراحی باغ کودکستان ، طبیعت و آموزش
روشنک خلج فرهنگ مظفر
امروزه رودخانه ها از جمله عناصرطبیعی هستند که مورد بی مهری قرار گرفته و جز در موارد محدود هیچ اقدامی در راستای مطالعه، برنامه ریزی و طراحی سواحل رودخانه ها در کشور ما صورت نگرفته است. بنابراین مسئله اصلی که تحقیق پیش رو با آن روبه رو است، هدایت تلاشها در جهت احیای کناره رودخانه که به پیشرفت رودخانه ها و جوامع کمک کند. برای دستیابی به مزایای این فرصت، ما نیاز به اختلاط ملاحظات بوم شناختی با اهداف اقتصادی و اجتماعی در سرتاسر رودخانه های شهری کشور داریم. اما توجهات زیست محیطی اغلب یک چاره اندیشی پسین در برنامه ریزی حاشیه رودخانه محسوب می شود. در واقع تجربه ی اکثر جوامع نشان می دهد که تلقی کردن رودخانه به عنوان یک سرمایه، کیفیت زیست محیطی و زندگی را افزایش می دهد که هر دو تاثییرات مهم اقتصادی برای شهرها دارد.اگرچه ممکن است بازسازی سیستمهای طبیعی رودخانه و نوسازی حاشیه رودخانه اهدافی مغایر بنظر برسند اما دنبال کردن همزمان آنها می تواند برای سلامت رودخانه ها و مردم شان مفید باشد. تحقیق پیش رو در پی یافتن الگوی طراحی با رویکرد گردشگری در جهت ارتقاء پایداری می باشد و در نهایت در پی ارائه ضوابطی که این امر را در پی داشته باشد. در این راستا رودخانه ریحان در شهر خمین که ساحل آن در قسمت های مختلف محلی برای قرار گیری تاسیسات و آب آن مخزنی برای جمع آوری زباله ها و فاضلاب های مختلف گردیده و سهم مردم از آن در این میانه به فراموشی سپرده شده است، به عنوان نمونه موردی انتخاب گشت و در پی آن ملاحظات اساسی در طراحی لبه رودخانه و اصول حاکم بر آن برای تبدیل شدن رودخانه به یک عنصر حیاتی و اساسی شهر ارائه شد. در نهایت به ارائه اسناد هدایت با رویکرد گردشگری در جهت ارتقائ پایداری می پردازد.
هادی حسینی فرهنگ مظفر
انسان امروز با بهره گیری از منابع بیکرانی که ارتباطات فرهنگی در اختیارش می گذارند، در شرایطی مابین در برابر اطلاعات قرار گرفته است. وی قادر است تا این اطلاعات کسب کرده را با هم ترکیب کند وترتیبی تازه به آنها ببخشد.به عبارت دیگر جوامع انسانی در این دوران، مدام در حال تجربه تحولات در سطوح گوناگون (از بینش های فکری بشری گرفته تا پیشرفت های تکنولوژیک) هستند و به نوعی، همواره در شرایط گذار به سر می برند. قرارگیری در این شرایط میانه باعث شده تا بشر امروز دچار بحران هویت گردد، چرا که هویت دیگر به صورت مجموعه ای یکدست از ارزش های ثابت و مطمئن تعریف نمی شود، بلکه در جهان امروز به تعداد انسان ها هویت های گوناگون وجود دارد. سوالی که در اینجا می توان مطرح کرد این است که انسان در این دوران چگونه می تواند بستر مناسبی برای دوران ناپایدار گذار بیابد، بستری که با تکیه بر روح زمان خود، به نیاز بشر برای بازتعریف مفهوم هویت در دنیای امروز پاسخ گوید. با توجه به این مسئله، هدف عمده ای که در این تحقیق مورد توجه قرار می گیرد، خلق یک مکان عمومی با تکیه بر رویکردهای فکری نوین در زمینه ارتباطات انسانی و با استفاده از قابلیت های تکنولوژی های جدید اطلاعاتی و رسانه ای است، مکانی که فراهم آورنده بستری برای تعاملات سازنده انسانی و گفتگو میان اقشار و طبقات گوناگون جامعه باشد. گسترش روزافزون بحران هویت در نتیجه شکاف بین نسل ها و گروه های مختلف اجتماعی و وجود دغدغه نابرابری اطلاعاتی در افراد جامعه، ضرورت تحقیقاتی از این نوع را دوچندان می نماید. با توجه به موارد مطرح شده می توان فرضیه تحقیق را به این صورت بیان کرد : " با تکیه بر رویکردهای نوین ارتباطی و تکنولوژی های جدید رسانه ای، می توان مکانی عمومی خلق کرد که سبب افزایش تعاملات انسانی و افزایش سطح آگاهی در افراد جامعه شود. " نتیجه نهایی این تحقیق برنامه ریزی و طراحی یک مرکز اطلاع رسانی با تکیه بر قابلیت های نوین رسانه ای است. این گونه مراکز اطلاع رسانی در جهان با عناوینی همچون مدیاتک (mediatheque) و یا مرکز چندرسانه ای (multimedia center) شناخته می شوند. روشی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته، به طور عمده بر مبنای تحلیل محتواست. چرا که به علت عدم وجود این گونه مراکز در ایران، امکان بررسی های میدانی و تحلیل های کالبدی-رفتاری در این زمینه وجود نداشته است. بنابراین در ابتدا با استفاده از منابع کتابخانه ای و جستجو در منابع اینترنتی، به گردآوری اطلاعات پیرامون مفاهیم نوین ارتباطی و اطلاع رسانی و تکنولوژی های جدید رسانه ای پرداخته شده و سپس نمونه های ساخته شده این مراکز در سطح جهان مورد ارزیابی قرار گرفته است. در نهایت پس از بررسی ادبیات موضوع و بر اساس تئوری ها و نظریات موجود و نمونه های موردی، با استفاده از روند استدلال منطقی نتیجه گرفته می شود که جوامع امروز بشری بواسطه ماهیت در حال تغییر خود، نیازمند مکان هایی به منظور شکل گیری تعاملات اجتماعی در حین فرایند اطلاع رسانی و تبادل اطلاعات هستند. کلیدواژه ها: دوران گذار- ارتباطات انسانی-بحران هویت– نابرابری اطلاعاتی – رسانه - مدیاتک
پویا خوارزمی فرهنگ مظفر
این پروژه که عنوان آن مرکز فرهنگ و هنر ماهان است برای پاسخگویی به نیازهای آموزشی و فراغتی نوجوانان طراحی شده است و زمینه حضور او را در اجتماع و فعالیتهای اجتماعی فراهم می سازد. شرایط طبیعی مساعد و ویژگیهای توریستی ماهان موجب انتخاب سایت در این ناحیه گردید. سایت مورد نظر در حاشیه بافت شهری و در 35کیلومتری کرمان قرار دارد. این مجموعه سه هدف اساسی را دنبال می کند: 1- پر کردن اوقات فراغت 2- آموزش 3- نمایش آثار جوانان برای نیل به اهداف فوق سه دسته فضا درنظر گرفته شده است که بر اساس نحوه استفاده، شرایط دسترسی و تفکیک مراجعین دسته بندی شده اند. دسته اول : فضاهای خدماتی هستندکه علاوه بر پاسخگویی به نیازهای مجموعه و توجیه اقتصادی طرح، در ساعاتی که مجموعه کار نمی کند می توانند بطور مستقل عمل کرده و در خدمت شهر قرار بگیرند . دسته دوم : فضاهای آموزشی هستند. دسته سوم : فضاهای نمایشگاهی که به عنوان بخش مهمی از مجموعه عمل می کنند، به نحوی که دارای محور ورودی و مسیری شاخص در محدوده ای جدا از سایر کاربریها قرار گرفته اند. در این طرح هدف بیرون راندن یک محیط فرهنگی و هنری با ویژگیهایی منحصربفرد از محدوده پرازدحام و متراکم درون شهری و فراهم آوردن خلوت و آرامش در دامن طبیعت می باشد که با توجه به بعد مکان و صرف زمان و هزینه بیشتر برای کاربران جاذبه داشته باشد، طرحی که در جهت سازماندهی یک معماری سازگار با اقلیم تلاش می کند. حال باید دید که برای بوجود آوردن چنین مجموعه ای در بستری طبیعی و بکر چگونه از طبیعت استفاده میگردد و چگونه طبیعت در فضاها جریان می یابد.در این سایت ساختمانها به گونه ای سازمان یافته اند که مسیل های طبیعی بر روی سایت را حفظ کرده و از آن به عنوان بخشی از فضای مجموعه استفاده می گردد. حجم معماری بناها نسبتا ساده و خالص در نظر گرفته شده و بر اساس فرآیند طراحی پویا با فضای باز و نیمه باز تلفیق شده است. روش تحقیق در این رساله کیفی است و بر اساس تحلیل محتوای نمونه های بررسی شده و نتیجه گیری از ویژگی های آن برای فضاهای معماری است.
ساجد راست بین فرهنگ مظفر
طراحی شهری به عنوان دانشی که با فضاهای شهری در ارتباط است، به دنبال ارتقای کیفیت ها و توانمند سازی فضاهایی است که مردم را به حضورجمعی ترغیب نموده و بستری برای فعالیت های جاری و بالقوه آنان گردد. از این رو تحقیق پیش رو بر آن است که ارتباطی منطقی را مابین نیازهای رفتاری کاربران فضا و قابلیت های محیط در فضاهای شهری، با مدلی حرکتی ایجاد نماید که عامل افزایش انگیزه مردم در جذب به فضا و افزایش حضور آن ها شود تا مسبب بازگرداندن سرزندگی و افزایش تعاملات اجتماعی و تقویت سرمایه های اجتماعی در فضاهای شهری شود و زندگی اجتماعی مداوم را که به علت نزول کیفیت های شهری در بسیاری از بافت های شهری کم رنگ شده است، را تا سر حد امکان تقویت نماید. هدف نهایی در این پژوهش، با ارایه الگو و شبکه ای بر پایه علم ریاضی دنبال می شود؛ شبکه ای مستحکم و تعریف شده و در ارتباط با ساختار و استخوان بندی اصلی شهر که اولاً جریان حرکت پیاده(پیاده مداری) را با توجه به پتانسیل های گردشگری منطقه تقویت کند و همچنین با اتصال گره های اجتماعی(پاتوق ها) موجود از طریق این شبکه بتوان حس مکان، سرزندگی، امنیت و آسایش روانی را تقویت و بسترهای لازم را برای تعاملات و مراودات اجتماعی فراهم سازد تا بتواند کل اجزای محدوده مورد مطالعه را در یک کل در هم تنیده، تجسم نموده و بر اساس قابلیت های محیط و با رویکرد ایجاد فضاهای مردم گرا در درون بافت، این مهم را محقق نماییم. تحقق چنین آرمانی در پژوهش حاضر، مستلزم بکارگیری تکنیک های خاصی است که ریشه در مفاهیم مطرح در علم بهینه سازی از مهندسی صنایع، نظریه گراف و گرایش هوش مصنوعی از رشته مهندسی کامپیوتر دارد. علاوه بر بهره گیری از تکنیک های فوق، فراهم نمودن داده های ورودی برای پژوهش حاضر، نیازمند شناخت و تحلیل کیفیت های طراحی شهری، ظرفیت های شهری، میزان جریان های شهری و هزینه های ارتقای شهری است که محاسبه آن ها نیز همراه با اعمال تکنیک های خاصی مانند تصمیم گیری های چندمعیاری(mcdm) و تحلیل سلسله مراتبی(ahp) است.
ریحانه مظفر ناصر کلینی ممقانی
در سال های اخیر، جمعیت قابل توجه کودکان در ایران، توجه ویژه ای را به مساله آموزش و پرورش کودکان موجب شده است.آموزش و پرورش گاهی به طور مستقیم و گاه به طور غیر مستقیم از طریق تاثیر محیط ساخته شده (فضای آموزشی) بر کودک صورت می گیرد. متاسفانه درایران، اکثر مدارس و مهد کودک ها در فضاهای فاقد طراحی مناسبند.از طرفی استعداد خلاق به طور فطری در انسان نهفته است. با اینحال پرورش استعدادهای خلاق ، مستلزم بسترسازی و وجود زمینه رشد است . بخشی از این زمینه سازی در حوزه تکنیک های پرورش خلاقیت ، بخشی در حیطه روانشناسی و قسمتی نیز در حوزه طراحی محیط قرار می گیرد. تحقیق حاضر با تاکید بر بهره گیری از قابلیت های محیطی موثر بر ذهن و رفتار انسان ، در صدد دستیابی به طراحی المانهای داخلی کلاس مدارس دبستان در ایران با رویکرد ارتقاء خلاقیت آنان است . در پژوهش حاضر،انتخاب روش تحقیقی که بتوان به کمک آن به ایده های طراحی داخلی مدارس ( برای کودکان6 تا 12 ساله) با رویکرد ارتقاء خلاقیت آنان در ایران راه برد، مستلزم آشنایی با هر یک از سامانه های طراحی داخلی و مبلمان(در فضاهای آموزشی)و شناخت روانشناسانه ی انسانی(در حوزه های خلاقیت و کودکان) می باشد. بهمین جهت این پروژه شامل سه مرحله می باشد. مرحله اول مطالعه و تحقیق، مرله ی دوم طراحی و مرحله سوم نظر سنجی از صاحبنظران و رسیدن به طرح نهایی می باشد. مرحله ی اول در این پروژه، مطالعه و تحقیق پیرامون موضوعات روانشناسی رشد شناختی کودک، سیستم های آموزشی و محیط های مربوط به آنها و در نهایت موضوع خلاقیت و بررسی سوابق موجود می باشد. مرحله ی دوم در این پروژه مرحله ی طراحی می باشد. با توجه به اینکه فراهم نمودن بستر و فضای مناسب جهت پرورش خلاقیت مهمترین هدف در طراحی این پروژه می باشد، بر اساس اطلاعات و بررسی های انجام شده در مرحله ی اول، و پس از انتخاب یکی از المانهای موثر در محیط آموزشی، طراحی را با این باید ها شروع می کنیم. پس از رسیدن به سه نمونه ی برتر با نگرش سنجی از صاحبنظران طراح، آموزگاران و روانشناسان محیطی از طریق مصاحبه به انتخاب نمومه برتر و رسیدن به طرح نهایی می پردازیم.
مهدی طباطبایی اردکانی فرهنگ مظفر
فرایندی است که بدون باور به لزوم تحول نهادهای فرهنگی و اجتماعی یک جامعه در مسیر نقشدادن به تک تک باشندگان آن جامعه، معنایی نخواهد یافت. جوامع بایستی شرایط بحرانی جهان را درک کنند تا بتوانند، شیوههای زیست مدنی و اجتماعی خود را در مسیر رسیدن به یک جامعهی پایدارتر تغییر دهند. در این مسیر مشارکت تمامی گروههای اجتماعی در فرآیند تعامل اجتماعی شرطی اساسی است. شکلگیری مشارکت سازمان یافته و خود انگیختهی اعضای یک جامعه، وابسته به تبدیل اعضای آن جامعه به «شهروندانی» حق جو و مسئولیت پذیر است. فرآیند شهروندسازی و ساختن حوزهی عمومی مقتدر در یک جامعه با یکدیگر در ارتباط مستقیم قرار دارند. به این ترتیب که تقویت هرکدام باعث تقویت دیگری خواهد شد. در این گزارش ضمن توضیح و تشریح ارتباط میان مفاهیم توسعهی پایدار، مشارکت اجتماعی، مفهوم شهروندی و قدرت حوزهی عمومی به نقش فضاهای عمومی شهری به عنوان ترجمان کالبدی حوزهی عمومی، در میزان قدرت این حوزه و شکلگیری شهروندانی تعامل جو، پرداخته شده است. به همین منظور در پروژهی طراحی مجتمع زیستی پایدار در حاشیهی زایندهرود، طراحی مرکز مدیریت مردمی سکونتگاه، به عنوان شاخصهی کالبدی حوزهی عمومی و قدرت جامعهی مدنی و شهروند مداری مجموعه انتخاب گردیده است. هدفی که از طراحی این پروژه دنبال میشود، دستیابی به مجموعهای است که قادر باشت به عنوان قلب اجتماعی روستا-شهر آینده، پذیرای سازمانهای مردم نهاد، انجمنها و مردمی باشد که در جهت ادارهی امور سکونتگاه خود به تعامل میپردازند. این مجموعه بایستی نماد مردمسالاری و قدرت حوزهی عمومی باشد. در روند رسیدن به ایدهی طراحی پس از گردآوری دادههای کتابخانهای، نقد و بررسی اسناد فرادست با معیارهای برگرفته از مطالعات نظری برنامهی عملکردی مجموعه تدوین و اصل بر پیوستگی فضای بسته و باز و یا به تعبیر دیگر پیوستگی فضای نیمه عمومی با فضای شهری قرار گرفت. به این ترتیب مرز مشخصی میان طراحی معماری و منظر شهری وجود نداشته و این دو به هم پیوستهاند. شفافیت حداکثری فضاهای مدیریتی و خدماتی برای دیدن و دیده شدن منتخبین و انتخاب کنندگان به عنوان اصلی دیگر در طراحی این پروژه در نظر گرفته شده است.
فرزاد محدث فرهنگ مظفر
همگام با توسعه شهرها و ایجاد مراکز صنعتی در جوار آن، نیاز به برنامه ریزی در جهت ارائه الگوهای هماهنگ زیست محیطی به منظور کنترل و تنظیم ساختار و شرایط زیستی به ویژه در مورد شهرهای بزرگ که به دلیل آلودگی مفرط و تجمع بیش از حد جمعیت، دچار مشکلات عدیده ای گردیده اجتناب ناپذیر می باشد . چرا که رشد و پیشرفت اجتماعی و اقتصادی و دستیابی به محیط زیست مطلوب ، تنها از راه ایجاد هماهنگی بین برنامه های فرهنگی، تربیتی، اجتماعی و توسعه و عمران شهری از یک طرف و تامین سلامت جسمی و روانی جامعه و حفاظت محیط زیست از طرف دیگر ممکن می گردد. به این لحاظ حفاظت و بهره برداری متعادل از محیط طبیعی در کنار ایجاد و توسعه فضاهای سبز تفرجگاهی شهری و برون شهری، در مقطع زمانی حاضر که شهرهای ما روز بروز به سمت تخریب شرایط زیست محیطی گرایش یافته اند از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این راستا ضرورت توجه به نیازهای فرهنگی، اجتماعی و تفریحی در ضمن حفاظت محیط طبیعی انجام پذیرد . استفاده از سطوح و فضاهای باز داخل و حاشیه شهرها در کنار برنامه ریزی و طراحی مناسب در جهت پاسخگویی به نیازهای اقشار مختلف و ایجاد امکانات تفرجگاهی در محدوده فضاهای سبز و طبیعت مصنوع آنگونه که پارک ها، میتواند تا حدودی از فشار و عوارض ناشی از توسعه و ازدحام در شهرها کاسته و گرایش عمومی را به استفاده مطلوب از طبیعت و حفاظت از آن افزایش می دهد . در این تحقیق در ایتدا جنبه های متفاوت در زمینه اهمیت فضای سبز در زندگی بشر و منظر آرایی مورد بررسی قرار گرفت و سپس با توجه به این جنبه ها، راهبردهای طراحی مجموعه تفریحی گردشگری ارائه شد.با اعمال شیوه های مختلف معمارانه در طراحی و برنامه ریزی از جمله طراحی با استفاده از خطوط ارگانیک سایت و یا طراحی باغ و پارک به شیوه ی ایرانی و طراحی همخوان با پتانسیل ها و محدودیت های موجود در بستر طرح، منابع بومی، معماری متناسب با اقلیم منطقه و... می توان به اهداف نقش اجتماعی و خدمت به جامعه، حفظ ارزش های فرهنگی و همچنین گذراندن اوقات فراغت دست پیدا کرد.به طور خاص در این تحقیق طراحی متناسب با رویکرد باغ ایرانی مورد بررسی قرار گرفته؛ عواملی چون تعریف مسیر اصلی باغ، جهت گیری مناسب نسبت به باغ و همچنین نشاندن معماری بر دامنه ی کوه بر اساس خطوط ارگانیک در نظر گرفته شده است.در نهایت مجموعه تفریحی گردشگری جنگل قائم کرمان با توجه به این ویژگی ها طراحی گردیده است.
محسن طلوع شریفی فرهنگ مظفر
اقتصاد در تمامی جوامع بشری نقش تعیین کننده ای در زندگی انسان دارد، و اقتصاد روستایی نیز یکی از ملموس ترین آنهاست. اقتصاد روستایی با پویایی خود می تواند شادابی جوامع بشری را دوباره احیا کند و حس زندگی و را به انسان های مدرن بازگرداند. اما مشکل از جایی آغاز می شود که روستاها به دست فراموشی سپرده می شوند و اقتصاد مولد آنها تبدیل به مصرف کننده هایی با الگوی شهری می شود. اگر توسعه ماشینی شهرها در صدد از بین بردن روستاها نبود و شهرنشینی بر اساس مباحث توسعه پایدار رشد پیدا می کرد، ما امروزه شاهد گسترش واسطه های اقتصادی و خالی شدن روستاها نبودیم. یکی ار راهکارهای مقابله با این موضوع ارتباط بیشتر و مستقیم روستا با شهر است، جایی که خبری از واسطه گری نیست. در دنیای معاصر که ارتباطات حرف اول را در جوامع بشری می زند، می توان با بهره گرفتن از ارتباطات مجازی و تجارت الکترونیک، فاصله ها را کوتاه کرده و راه سوداگران را بسته و به مهاجرت های دردناک روستاییان خاتمه داد.
آتوسا طاهری محمود قلعه نویی
ارزش های اصلی توسعه پایدار را باید در ارتقای کیفیت زندگی یعنی توانمندسازی زنان و مردان در تأمین نیازهای اساسی، تلاش در جهت رفع اختلافات طبقاتی در جامعه، رشد آگاهی عمومی، اعتماد به نفس و اعتقاد عامه مردم به اهداف توسعه و حفظ امنیت و آزادگی جست و جو کرد. از این رو توسعه منابع انسانی به عنوان یکی از مولفه های توسعه پایدار در حوزه برنامه ریزی برای توسعه پایدار همواره مطرح بوده است. با توجه به این مسئله اصلی ترین گروه هدف در توانمندسازی را شهروندان تشکیل می دهند. استدلال مدافعان توانمندسازی آن است که مردم باید توانمندتر شوند تا بتوانند در مورد زندگی خودشان تصمیم بگیرند. بر این اساس اقدامات اجتماع محور به ویژه توانمندسازی اجتماع محور در حوزه فرهنگی از جمله مواردی است که به عنوان توسعه منابع انسانی در این پارادایم قابل طرح است. با توجه به این موارد موضوع پژوهش، طراحی مجموعه ای فرهنگی به عنوان بخش فرهنگی مجتمع زیستی پایدار در محدوده ی روستای مزرعه چه از توابع شهرستان مبارکه می باشد. هدف کلی از این طرح ایجاد فضایی فرهنگی است که علاوه بر غنی سازی اوقات فراغت ساکنان منجر به افزایش توانایی افراد در حوزه های مختلف فرهنگی جهت دست یابی به جامعه ای پایدار شده و ایجاد بستری مناسب جهت ترویج فرهنگ تولید محور نماید. مطابق این برنامه شهروندان (در این جا روستا-شهریان) به عنوان منابع انسانی، به منظور حضور فعال در جامعه و تاثیرگذاری در آن، از لحاظ فرهنگی توانمند می شوند تا بتوانند براساس توانمندی هایی که در جریان برنامه های مشارکتی و اجتماع محور به دست می آورند، نقش نیروهای انسانی توسعه یافته را جهت توسعه پایدار جامعه ایفا نمایند.
حامد موحدیان عطار. فرهاد احمدی
چکیده: طب سنتی ایران بر پایه ی داروهای گیاهی است و ایران، در زمره ی کشورهای مستعد در زمینه ی کشت و تولید گیاهان دارویی است. بنابراین بسط و توسعه طب سنتی ایران در کشور نه تنها یکی از راه های گسترش صنعت گیاهان دارویی است؛ بلکه بنا به توصیه سازمان بهداشت جهانی، مناسبترین راه برای دسترسی عموم مردم به طب مطمئن و ارزان قیمت است. بر این اساس در این پروژه، طرحی برای یک مرکز بهداشت وسلامت با رویکرد طب سنتی و گیاهان دارویی ارائه می شود. در این راستا، ابتدا سابقه طب سنتی و شیوه های آن در ایران بازبینی شده و پتانسیل های طبیعی موجود در منطقه و به طور خاص، در حوزه زاینده رود، جهت گسترش این شاخه از طب بررسی شده و سپس، جایگاه این گونه از طب در ادبیات پایداری و توسعه ی پایدار مورد بررسی قرار می گیرد. ودر نهایت، اقدام به طراحی مرکز طب سنتی می گردد. نگاه این طرح، به محیط طبیعی و بستر شکل گیری پروژه است و تلاش دارد تا با بهره گیری از امکانات بالقوه محیط در جهت خلق فضایی گام بردارد که علاوه بر برطرف کردن نیاز های بهداشتی-درمانی هسته سکونتگاهی با ارائه خدمات طب سنتی و بهره گیری از گیاهان دارویی و ترویج فرهنگ بهداشت و سلامت در منطقه، ضمن ایجاد زمینه ی اشتغال و حفظ و توسعه ی اراضی کشاورزی، امکان جذب گردشگر در غالب توریسمِ پزشکی و طبیعت درمانی را داشته باشد. کلیدواژه ها: طب سنتی، گیاهان دارویی، توریسم پزشکی.
الهه سرتاج محمود قلعه نوعی
گفتارهای این پژوهش، پس از انجام مطالعات اولیه به موضوعات زیر پرداخته خواهد شد: • بررسی مقوله ی آموزش درباره ی توسعه ی پایدار و شناخت انواع شیوه های آموزش رسمی و غیر رسمی و ترویجی همراستای توسعه پایدار • مبتنی بر توسعه پایدار • برنامه ریزی فضائی آموزش و شناخت کاربری های مورد نیاز برای فضاهای آموزشی هماهنگ با توسعه ی پایدار از این رو پس از بیان اهداف و ضرورت های موضوع مورد نظر در پیشگفتار، کلیات و در دنباله ی آن، مبانی نظری وابسته به «آموزش» و «توسعه ی پایدار»، آن هم به فراخور ویژگی های روستاهای محدوده ی مطالعاتی در «گفتارهای نخست و دوم» بیان شده است. سپس برخی از ویژگی های مکانی متناسب با موضوع (آموزش) در «گفتار سوم» آورده شده؛ مواردی که به شناخت پهنه ی آموزشی در محدوده ی پیش بینی شده می پردازد و انگیزه ی گزینش ساختگاه مربوطه را برای آموزش در آن جا، توضیح می دهد. «بررسی شیوه های آموزشی رایج در این محدوده» و همچنین« شناخت ضوابط و مقررات آموزشی»وابسته به آن پهنه،بخشی از جستاری است که در گام «ارزیابی گفتار سوم» به آن اشاره می شود. در «گفتار چهارم» بر پایه ی مطالعاتی که در گفتارهای بخش های پیشین انجام گرفته است و همچنین «برنامه ی فیزیکی» و «کاربری های پیشنهادی»به «تحلیل فضایی»سایت (ساختگاه) پرداخته خواهد شد که با ارایه ی الگو و نمونه های مشابه می پردازد. در بخش پایانی ایدئوگرام مربوطه پیش رو گزارده شود.
مریم پیرجمالی مینو شفایی
چکیده: همه ما دبستان دوران کودکیمان را به خوبی به یاد داریم دبستان فضایی است که بعد از خانه در آغاز اجتماعی شدن به آن گام می گذاریم . دبستان جایی برای آغاز دوستی ها وپیوند رسمی کودک با اجتماع است. در مدرسه چرا و چگونه وسوال برای کودک شکل می گیرد دبستان برای اوجایی برای کشف می شود.کودک با موجودات اطراف خود زندگی میکند وبه معنای واقعی آنها را لمس می کند و از طرفی به مرور آشنایی با جهان طبیعت دریافته است که به دلیل برخی فعالیت های انسان ها خاک هوا وآب های روی زمین آلوده شده است و در طی دوره دبستان می آموزد وشاید بهتر باشد بگوییم کشف می کند که می توان به گونه ای دیگر زیست و به زمین احترام گذاشت واورا آلوده نکرد حتی با برخی از راههای دریافت انرژی دوستار طبیعت نیز آشنا می شود مانند انرژی بادی انرژی های خورشیدی و..... مهمترین ضرورت موضوع نیاز به عمومی شدن استفاده از انرژی های طبیعی برای ساختمان هااست.حال در میان بناها بناهای عمومی به دلیل تعلقی که به عموم جامعه داردمورد توجه قرارگرفت ودبستان برای احترام بیشتر به کودکان وآشنا کردن آنها با این انرژی هاانتخاب شد. در این رساله ابتدا آگاهی های خود را در مورد کاربردبستان یعنی کودکان افزایش دادیم و دریک جمله در یافتیم ؛کاربران فضای ما یعنی کودکان آماده یادگیری ودریافت آنچه برای آنها تازگی داردهستند ،سپس به مشکلاتی که شهر نشینی برای زمین به وجود آورده است وبه لزوم استفاده از انرژی های دوستار طبیعت وطراحی اکولوژیک پرداختیم . روش یافته اندوزی در ابتدا مطالعات کتابخانه ای است که دراین مرحله به شناخت کودک در گروه سنی 7تا12 سالگی از لحاظ روانشناسی رشدویادگیری پرداخته شد. در مرحله بعد ازگروهی ازبچه ها خواسته شد تا باموضوع مدرسه نقاشی بکشند. واین نقاشی هابا شناختی که در مرحله مطالعات از کودک به دست آمد مقایس? تحلیلی شد(پیوست 5). در این پایان نامه سعی شده نمونه ای از یک دبستان که به زمین احترام بگذارد به آن معنی که در دوره تولد زندگی و مرگ کمترین آلودگی و مداخله در بستر طبیعی راداشته باشد و بهره لازم را از شرایط اقلیمی ببرد.نتیجه این تحقیق طراحی مدرسه ای است با لحاظ کردن 1-از کامپوزیت ها کمتراستفاده شود 2-بخشی ازارتفاع بنا در داخل زمین باشد تا در زمستان تا حدی از سرما محفوظ باشد 3-جبه? رو به آفتاب آن زیاد باشد 4-ازمصالح با ظرفیت حرارتی بالا استفاده شود 5-مابقی انرژی مورد نیاز از انرژی های سلول های فتوولتائیک تأمین شود.تا این دبستان با آنچه به کودکان آموخته می شود هم خوانی داشته باشد.
بهنام سفیدی رامین مدنی
هدف این رساله طراحی مجتمع مسکونی سراب کرمانشاه، بر پایه اصول پایداری اجتماعی در محیط های مسکونی است با این فرض که توجه به پایداری اجتماعی در مسئله سکونت علاوه بر تامین آسایش افراد در محیط زندگی، مانع بروز بسیاری از مشکلات اجتماعی می گردد. به خصوص در سالهای اخیر با افزایش تقاضای مسکن در جامعه و ساخت بی رویه آن، این مسئله اهمیت خود را بیش از پیش نشان می دهد. در این بین داشتن تعریف صحیحی از سکونت و جنبه های مختلف آن مانند خانه ومحله وکارکردهای آنها با توجه به فرهنگها ونگرشهای حاکم بر جامعه لازم به نظر می رسد. تا با توجه به این تعاریف، اصول صحیحی برای رسیدن به پایداری در مجتمع های مسکونی به کار گرفته شود. از این رو فصل اول به تعریف مفاهیم پایه ای موضوع رساله با تاکید بر جنبه اجتماعی مسکن می پردازد و در ادامه مسئله پایداری با توجه به اهمیت رویکرد فرهنگی، اجتماعی در طراحی محیط مطرح می گردد. و پس از انجام مطالعات فرهنگی و محیطی بر روی بستر طراحی، راهکارهای مناسب معماری برای تحقق اصول پایـداری پیشنـهاد می گردد. نهایتا در فصـل آخر بر مبنـای این راهکارها و نتایج حاصل از آنها روند طراحـی پیش گرفتـه می شود و طرح مورد نظر ارائه می گردد.
عماد افخم محمود قلعه نوعی
جهان امروز ،با روندی که دول توتالیتر و ایدئولوژی سرمایه داری بر اساس پیشرفت و توسعه بی قید و شرط آغاز کرده بودند، به سمتی پیش می رود که نه تنها طبیعت و جانداران آن، بلکه کل حیات آدمی خود در معرض انحطاط و فروپاشی قرار گرفته است. توسعه پایدار و معماری سبز از جنبش هایی هستند که در مخالفت با این روند شکل گرفته اند. امروزه گسترش تهدید طبیعت تا آنجا پیش رفته است که لزوم وارد کردن این رویکرده ها در طراحی معماری، امری که با طبیعت ارتباط مستقیم دارد، امری ضروری شده است. موضوع این پایان نامه طراحی یک مجتمع زیستی در حاشیه زاینده رود است که به صورت جمعی و در شش کاربری عمده طراحی می شود. قسمتی از این مجتمع مختص به طراحی کاربری اقامتی با رویکرد توسعه گردشگری بر پایه حفاظت از طبیعت یا به عبارتی دیگر انواع اکوتوریسم، آگریتوریسم و طبیعت گردی است. هدف این طراحی تلاش برای رسیدن به شیوه ای جدید برای طراحی بافت های طبیعی و احیانا تاریخی برای از میان بردن فاصله بین انسان و طبیعت، نزدیک کردن توده های مردم به یکدیگر و گسترش گردشگری پایدار برای اشاعه فرهنگ مردمی این مرزوبوم است. سوالاتی که در اینجا مطرح می شود بر چگونگی تاثیر اکواقامتگاه موقت (اکوهتل) بر فرهنگ و توسعه گردشگری، کمک آگری توریسم به شکوفایی اقتصاد محلی کمک می کند. مهمترین نتیجه ای که شاید بتوان از طراحی این مجموعه گرفت رسیدن به نوعی تعامل با محیط، شکوفایی اقتصاد محلی بر پایه گردشگری و شناسایی و معرفی فرهنگ روستایی این مناطق به دیگران است. برای پاسخ به این پرسش ها از روش های تحقیقی و توصیفی براساس مطالعه گردشگری و انواع آن بالاخص اکوتوریسم، آگروتوریسم و طبیعت گردی و مطالعه تاریخی هتل داری مبتنی بر بستر اجتماعی آن، نمونه های اجرا شده و ارزیابی استانداردهای معماری براساس مطالعات کتابخانه ای و مقایسه آمار و سرانه ها استفاده شده است.
زهره طباطبایی رسول وطن دوست
هر اثر قابل حفاظتی دارای دو جنبه ملموس و نا ملموس است که هر کدام از این جنبه ها ارزش هایی از اثر حفاظتی را در بر دارند. بخشی از این ارزش ها، ارزش های هنری و زیبایی شناسی آثار است. ارزش های اثر هنری زمانی حفظ می شود که هر دو جنبه ملموس و ناملموس آن مورد توجه قرار گیرد. زمانی که اثر هنری صرفاً از جنبه ملموس بررسی شود جایگاه آن به یک شی تقلیل می یابد و این در حالی است که تفاوت اثر هنری با یک شی معمولی در جنبه های ناملموس آن است. برای حفظ ارزش های هنری و زیبایی شناسی نیاز است تا حفاظت گر درک و دریافت کاملی از اثر هنری بدست آورد. مرحله درک و دریافت اثر هنری خود یکی از مراحل کامل شدن اثر هنری است و حفاظت گر در این مرحله نقش مهمی دارد زیرا وی بر اساس درک و دریافتی که از اثر هنری دارد، تصمیمات حفاظتی خود را می گیرد و موجب می شود تا مخاطب درک و دریافت درست یا نادرستی از اثر هنری به دست آورد. درک و دریافت اثر هنری و یا تجربه هنری از جمله مباحثی است که در حوزه های مختلفی چون هرمنوتیک و همچنین فلسفه اسلامی به آن پرداخته شده است. در حوزه روان شناسی رشد نیز مدل های تجربه زیبایی شناختی طراحی شده است. تحقیق پیش رو با بررسی این پیشینه به دنبال این پرسش بنیادین است که چگونه می توان با در نظر گرفتن دیدگاه هرمنوتیک فلسفی گادامر و مبانی معرفت شناسی ملاصدرا مدلی جهت ارتقاء ادراک ارزش های زیبایی شناسی و هنری جهت حفظ میراث هنری طراحی نمود. به همین منظور در این تحقیق کوشش شد تا با بررسی دیدگاه گادامر و از طریق رهیافت های وی چون پیش فهم، فرایند دیالکتیک، خلق دوباره و فاصله زمانی و مبانی معرفت شناسی ملاصدرا از طریق مراتب ادراک، حرکت جوهری ، اتحاد عالم و معلوم و عشق و زیبایی و از طرف دیگر ارتباط این دیدگاه ها با دیدگاه های حفاظت مدلی طراحی شود که به ارتقاء ادراک ارزش های هنری و زیبایی شناسی و در راستای آن حفظ این ارزش ها کمک نماید. برای رسیدن به این هدف دو روش تحقیق انتخاب گردید. در گام نخست با روش استدلال منطقی اجزاء و عناصر مدل و روابط میان آن ها را از رهیافت های گادامر و ملاصدرا و نظریات حفاظت استخراج و استنباط نموده و در گام دوم با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه به نظر سنجی از متخصصین حوزه حفاظت و پژوهش هنر پرداخت تا اجزاء مدل طراحی شده از دیدگاه آن ها تأیید گردد و میزان تأثیر این اجزاء در درک و دریافت ارزش های اثر هنری و فرایند حفاظت مورد نظر سنجی قرار گیرد. نتایج حاصل از این دو روش نشان داد که درک و دریافت اثر هنری پایه و اساس حفاظت است و رابطه تنگاتنگی میان فرایند ادراک اثر هنری و حفاظت وجود دارد. همچنین مدل مورد نظر بدین ترتیب مورد تأیید قرار گرفت که مشخص شد عناصر و اجزاء آن چون پیش فهم، فرایند دیالکتیک، شناخت مخاطب و فاصله زمانی در فرایند حفاظت از اولویت بالایی برخوردار هستند. تقویت هر کدام از عناصر موجب تقویت اجزاء دیگر مدل می شود و باعث ارتقاء درک و دریافت ارزش های هنری و زیباشناسی اثر در فرایند حفاظت شد.
ریحانه السادات سجاد فاطمه مهدیزاده سراج
غلب بافت های تاریخی، بخصوص در کشورهای در حال توسعه، علاوه بر فرسودگی کالبدی با مشکل فرسودگی فعالیتی نیز روبرو هستند. شرایط انتخاب نابرابر ساکنان، برای زیست در بافتهای تاریخی که عمدتاً مشکلات زیرساختی عدیده ای دارند و زندگی در بافتهای جدیدتر شهری، احتمال تخلی? بافت های تاریخی و جایگزینی ساکنان اصلی با ساکنان موقت در این بافت ها را افزایش میدهد. برای حفظ ساکنان می بایست دیدگاههای آنها و عواملی که باعث رغبت آنان برای ماندن در بافت می شود، را شناخت و تأمین و تقویت نمود. راهبردهای حفاظت بافت، در بافت های تاریخی کشورهای گوناگون، در چهار زمین? کالبدی، مدیریتی، اجتماعی و اقتصادی، انجام می پذیرد، که توجه به تنها یکی از این ابعاد، ناکارآمدی برنامه ریزی را به همراه خواهد داشت، لذا توجه به هر چهار زمینه و توازن آنها، اهمیت زیادی دارد. با توجه به اینکه حیات بافت های تاریخی، بیش از هرچیز وابسته به ساکنان آنها است، پرداختن به بعد اجتماعی و در واقع تأمین شرایط ساکنان با لحاظ راهبردهایی در سایر زمینه ها، رضایت بیشتر ساکنان و در نتیجه اتصال فضایی آنان را به همراه خواهد داشت.
فاطمه بانک محمدرضا حائری مازندرانی
بررسی همه جانبه معماری بناهای آموزشی، بدون شناخت نظام تفکر آموزشی، امکان پذیر نخواهد بود. مسجد به عنوان نخستین بنای تشکیلاتی حکومتی در اسلام، اگرنشان از جایگاه عبودیت در نظام اسلامی دارد، کارکرد های دیگر این نظم نوساخته را نیز پاسخ می دهد. به تدریج برخی از این عملکردها دارای مکان هایی مستقل میشوندآموزش از این دسته است که البته با استقلال بنا، پیوند میان آن و عبادت در طول تاریخ اسلام و بخصوص در ایران گسسته نمی شود. با تکامل نظام آموزشی در مدارس اسلامی، در دوره صفوی شاهد پیوستن مجدد کارکردهای مسجد و مدرسه در یک بنا هستیم. این گونه معماری که مسجد-مدرسه نامیده می شود، همچون دیگر ساخت و سازهای این دوره دارای ویژگی های فاخری است و در دوره قاجار نیز به گونه ای، از نمونه های متعالی معماری شمرده می شوند. امروزه رجوعی معمارانه به معماری مسجد-مدرسه ها با هدف ترمیم گسست و انقطاع صورت گرفته در سنت معماری این نوع از بنا و احیای ارزش های زیبایی شناختی در معماری امروز بناهای با کارکرد آموزش دینی، با نگاهی آینده نگر به ساحت معماری و فضای داخلی، ضروری می نماید. لذا تبیین مبانی ای که روند طراحی معماری را در مقوله بناهای آموزشی-نیایشی، راهبری کنند هدف اصلی پژوهش حاضر قرار گرفته است. پژوهش پیش رو براساس هدف، جزء تحقیقات کاربردی است. و بر اساس روش، رویکردهای مختلفی چون تاریخی-توصیفی، اسنادی، تحلیلی و میدانی با توجه به هدف هر بخش گزینش شده است. در روند تاریخی از منابع مکتوب، منابع تصویری، منابع ساختمانی و اسناد الکترونیکی استفاده شده است. پژوهش با استفاده از مبانی تفکر اسلامی با چهار رویکرد به بررسی رابطه میان مسجد و مدرسه می پردازد؛ تاریخی، ساختار شهری، وقفنامه ها و کالبد معماری در تحلیل تاریخی نقاط عطف گسست و پیوست بنای مسجد و مدرسه و علل آن مورد توجه قرار گرفته و سیر تاریخی آن را به تصویر میکشد. همنشینی این دو بنا در شهر های ایران در بخشی دیگر و تاثیر وقفنامه ها بر نسبت میان مسجد و مدرسه بررسی شده است. شناخت شیوه فضاسازی درالگوی مسجد-مدرسه درگذشته و نیز امکان سنجی شرایط بازآفرینی این الگوی ترکیبی در سطح شهر و محلات از اهداف پژوهش می باشد. در دسته بندی بنای مسجد-مدرسه ها، متفاوت با گونه شناسی های انجام گرفته، از ویژگی الگوهای فضایی معماری ایرانی استفاده شده، و نتایج قابل توجهی از این نوع از نگاه به فضای مسجد-مدرسهها به دست آمده است. همین روش به صورت مفصل، دربررسی نمونه موردی مسجد سید اصفهان به کارگرفته شده است. در پایان با بررسی محورهای یاد شده در فصول و دسته بندی نمونه ها، پیشنهاداتی جهت ایجاد ارتباط و پیوست مجدّد مسجد، مدرسه و مردم ارائه گردید. نتایج به دست آمده از این تحقیق، مشخص میکند، که پیوند و همسو شدن علم و دین، سنت فکری معماری اسلامی را احیاء نموده و در برپایی و ادامه حیات آن موثر بوده است. نیز این امکان فراهم است، اگر بتوان با استفاده از این تفکر در دورههای تاریخی و ظرفیتها و قابلیتهای ذاتی آن، در حفظ و زنده نمودن ارزشهای مادی و معنوی بهره برد. ضرورت همفکری و همراهی مهندسان، و عالمان دینی و بانیان در طراحی و ایجاد مدارس جدید از دیگر نتایج تحقیق است.