نام پژوهشگر: محمد رضا جباری

مبادی الامن الاجتماعی فی القرآن الکریم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده اصول الدین 1389
  حسین سلطانی   سید رضا مودب

چکیده مبانی امنیت اجتماعی در قرآن کریم عنوان رساله فراروی می باشد که در آن مبانی به اصول وقواعدی تعریف شده که بنای معرفتی امنیت اجتماعی بر آن اصول استوار است. این اصول عبارتند از: پایه های نظری و فکری، ارزشهای روحی و اخلاقی، روابط اجتماعی و در نهایت عدالت اجتماعی و ارتباط آنها با موضوع امنیت اجتماعی. امنیت اجتماعی در واقع آرامشی است که ترس و نگرانی را از فرد و جامعه در زندگی دنیوی و اخروی برداشته و منجر به تحکیم روابط با خود، خدا و محیط بیرونی و اجتماعی شده و همچنین تامین نیازهای ضروری و حقوق اساسی را به دنبال خود دارد. بر این اساس رساله دارای یک مقدمه و چهار فصل بوده که در بخش مقدمه دو بحث : 1- مهمترین شاخصه های تفسیر ترتیبی و موضوعی و اهمیت آنها. 2- مفهوم شناسی واژگان کلیدی رساله و بخصوص واژه امنیت در قرآن کریم بررسی شد. اما فصل اول که تحت عنوان پایه های فکری و امنیت آمده است، شامل مباحث ذیل می باشد: 1- اهمیت ساختار و شاکله فکری در قرآن کریم. 2- پایه های ساختار فکری در قرآن کریم شامل پایه فطری و پایه علمی. 3 - مهمترین عوامل شکل دهنده فکر در قرآن کریم مانند ایمان به خدا و غیب و معاد و ملائکه و کتابهای آسمانی و انبیاء. 4- نقش فکر در تحقق امنیت اجتماعی و آثار آن در این حوزه. در فصل دوم که تحت عنوان ارزشهای روحی و اخلاقی و امنیت اجتماعی می باشد به پنج مبنای اساسی تقوی- نماز- انفاق - صبر و وفای به عهد اشاره شده و رابطه آنها با مقوله امنیت اجتماعی مورد کنکاش قرار گرفته است. در فصل سوم که با عنوان روابط اجتماعی و امنیت اجتماعی آمده، دو موضوع اساسی مورد بررسی قرار گرفته است: 1- خانواده و نقش آن در تحقق امنیت اجتماعی. 2- روابط عمومی و همگانی در جامعه و اثر آن در تحقق امنیت اجتماعی که از مهمترین آنها می توان از حرمت و کرامت والای انسانی، همیاری در نیکی و تقوای الهی، روحیه برادری و اخوت، عفو و چشم پوشی از یکدیگر، خیرخواهی و عیب پوشی از یکدیگر اشاره نمود. و فصل آخر به موضوع عدالت اجتماعی و نقش آن در برقراری امنیت اجتماعی می پردازد که مهترین مباحث مرتبط با این حوزه مسئله عدالت اقتصادی و عدالت سیاسی است که تبیین خواهد شد که مهمترین شاخصه نظام اسلامی مسئله عدالت بوده و ارکان اقتصادی و سیاسی آن بر این اساس پایه ریزی می شود. واژگان کلیدی:مبانی، امنیت اجتماعی، قرآن، فکر، فطرت، عدالت .

عدالت اجتماعی و نفی تبعیض در سیره نبوی(ص)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  حمید رحمانی   محمد رضا جباری

عدالت اجتماعی و جلوگیری از تبعیض های ناروا، از اهداف و نیازهای اساسی جامعه انسانی است که در اسلام به عنوان دین کامل و پاسخگوی نیازهای بشر، در سیره اجتماعی پیامبر(ص) تبلور یافته است. اساساً یکی از هدف های مهم رسالت پیامبر(ص) و مأموریت او، اجرای عدالت اجتماعی بوده است. بیشتر مردم به طور طبیعی و فطری قادر به درک وضعیت رفتارهای عادلانه و ناعادلانه و تمایز قائل شدن میان این دو وضعیت هستند. با این همه، به دلیل اهمیت و نقش محوری عدالت اجتماعی در سرنوشت فردی و اجتماعی، در متون دینی و سنت و سیره به روشنی مفهوم عدالت شناسانده و نمایانده شده و شاخصه های آن نیز بیان شده است. تلاش های پیامبر(ص)برای تغییر مسیر جامعه به سوی عدالت، در زمانی آغاز شد که ظلم و تبعیض سکه رایج بود و شعاع جاهلیت نه تنها جزیره العرب بلکه سراسر جهان آن روز را در برگرفته بود. در جزیره العرب عدالت اجتماعی مصداق روشنی نداشت و قوانین ظالمانه و تبعیض آمیز حاکم بود. در سیره نبوی(ص) عدالت اجتماعی در ابعاد و حوزه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و قضایی ایجاد شد. با بررسی سیره اجتماعی پیامبر(ص) درمی یابیم که تلاش آن حضرت این بود که در همه ابعاد و زوایای جامعه اسلامی عصر بعثت، عدالت اجتماعی را رعایت و نهادینه کند. پیامبر(ص) باتوجه به ظرفیت های موجود در جزیره العرب، در تحقق عدالت اجتماعی و نفی تبعیض گام برداشت و در این راه از ابزارهایی جمعی و متناسب با آن استفاده کرد. در این پژوهش سعی بر این است تا با تبیین و تحلیل سیره اجتماعی پیامبر(ص) و نشان دادن مصادیق آن، به منطق و سبک رفتاری آن حضرت در رابطه با عدالت و نفی تبعیض دست یابیم.

تاریخ تشیع در دوران امام جواد علیه السلام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  حسین نعیم آبادی   محمد رضا جباری

چکیده: به منظور شناخت نقاط ابهام آمیز سیره عمومی و همچنین کیفیت تعاملات امامان معصوم با نوع انسانی معاصر با آنان بررسی تاریخ تشیع در دوره زمانی هر یک از امامان معصوم به عنوان بخشی از افراد جامعه انسانی ضروری به نظر می رسد. سوال کلی بررسی شده در این نوشتار به وضعیت شیعیان در دوران امام جواد(ع) معطوف است و به دنبال بررسی این فرضیه است که آیا وضعیت شیعیان در شرائطی یکدست و یکپارچه بوده است یا اینکه برخلاف تصور رائج اختلافات جدی کلامی در میان جامعه شیعه و امامیه وجود داشته است. این نوشتار در مجموع فرضیه دوم را با واقعیات عینی تاریخی منطبق تر می داند. در فصلی از نوشتار به بررسی وضعیت کلی در جهان اسلام پرداخته شده و با توجه به همزمانی امامت آن حضرت با حکومت مامون و معتصم، دوران حاکمیت این دو خلیفه عباسی بر سرزمین های اسلامی دوره ای سرشار از جنگ وآشوب داخلی و سرکشی های خارجی از ناحیه مصر و روم توصیف شده است و شورش بابک خرم دین به عنوان چالش اصلی در دورانی به امتداد حدود 23 سال از سال 200 تا 223 ق مورد نظر قرار گرفته است که نقطه ی شروع علاقمندی خاندان عباسی به غلامان ترک از همینجا یعنی اقدامات ضدبابکی افشین سردار ترکی شروع میشود. توصیف جامع تری از دسته بندیهای شیعی و غیر شیعی بخش دیگر این فصل را به خود اختصاص داده است. ظاهرا فرقه های شیعی در این دوره برخلاف دوران امام هشتم (ع) البته به جز دوران بحران و تثبیت وضعیت فوق العاده یا برجسته ای نداشته اند. اما در این میان معتزله به عنوان گرایش غالب کلامی در این دوره با حمایت دو خلیفه عباسی مهم ترین رویداد قرن سوم یعنی رویداد محنت قرآن را رقم زدند. در بخشی دیگر به بررسی ترکیب جمعیتی و جغرافیای انسانی شیعه در شهرهای مهم جامعه اسلامی آن روز پرداخته شده است. مواضع سیاسی امام جواد(ع)، تشکیلات شیعه، بررسی ابعاد سیاسی سازمان وکالت و هم چنین قیام های شیعی از مباحثی است که در فصل دیگر این نوشتار بدان توجه شده است. بررسی دیدگاه ها، رویکردها، احادیث، اساتید و شاگردان و نگاه موشکافانه در مورد نمایندگان اندیشه های کلامی امامیه در آن دوره و دستیابی به سرنخ هایی دقیق تر از این اصحاب مباحثی است که تحت عنوان شاگردان امام جواد(ع) مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است. شاید مهم ترین بخش این نوشتار پیدا کردن نقاط کور پژوهش در همین راستا محسوب شود.

نقد و بررسی داده های تاریخ طبری در مورد ائمه علیه السلام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1391
  منصوره رضایی   محسن الویری

چکیده پژوهش حاضر به نقد و بررسی بیرونی داده های تاریخ طبری در خصوص ائمه معصومین(امیرالمومنین علی علیه السلام و امام حسن مجتبی علیه السلام) می پردازد که در این رساله سعی بر این است تا به این سوال پاسخ داده شود؛ که داده های تاریخ طبری درباره امیرالمومنین و امام حسن مجتبی علیه السلام از منظر فلسفه علم تاریخ از چه اعتباری برخوردار است؟ برای پاسخ به این سوال در فصل اول به بررسی چیستی و کیستی راوی (یعنی طبری) به عنوان روایتگر تاریخ پرداخته شده و ضمن بررسی زیستنامه وی و آثار علمی که در زمینه های مختلف از خود به یادگار گذاشته بررسی گرایشهای اعتقادی، فکری، جایگاه و پایگاه اجتماعی و سیاسی وی مورد توجه قرار گرفته است. در فصول بعدی رساله به جمع آوری تمام داده های طبری از راویان مختلف با رویکردها و در جایگاههای سیاسی و اجتماعی و در منزلت روایی متفاوت و بررسی و سند شناسی راویان آنها اختصاص یافته است. این بررسی نشان می دهد که ایشان تا حد امکان سعی در جمع نگاری داشته بدین معنا که تمام روایتهای موجود و مطرح را بیاورد و نقد داده ها را به مخاطب یا خواننده واگذار کند هر چند به قول معروف وجود مولف را نمی توان در اثر او نادیده گرفت که او داده های خام را در ذهن خویش رنگ می کند و بعد آن را به خواننده تحویل می دهد که طبری هم به عنوان یک مورخ یا مولف حتی در جمع آوری داده های خود بی تاثیر نبوده و رد پای ایشان را در این کار می-توان دید به عبارت دیگر ایشان به عنوان یک مورخ خلیفه نگار با رویکرد یا دیدگاهی مثبت به سراغ روایاتی در خصوص امیرالمومنین علی علیه السلام به عنوان خلیفه ای پایبند به حکومت رفته و روایات متعادل تر یا موافق با دیدگاه شیعه را جمع آوری نموده است اما در خصوص امام حسن علیه السلام به عنوان خلیفه ایی غیر متعهد به امر حکومت و خلافت نگاه کرده و روایات ضعیف را از راویانی که از دیدگاه شیعه مطرودند یا مورد وثوق شیعه و حتی سنت نیستند آورده است

مطالعه تطبیقی رخداد های صدر اسلام به روایت «منابع منتخب تاریخی» با «قرآن»:(مطالعه موردی غزوات بدر ـ احد ـ تبوک)
thesis 0 1391
  محمدحسین دانش کیا   صادق آیینه وند

قرآن منبع مطمئنی برای اطلاع از حوادث صدر اسلام است که برای رسیدن به هدف یا اهداف خود از دانش های متعددی از جمله تاریخ به روش خاص خود بهره می گیرد.این پژوهش به دنبال مقایسه بین گزارش های «برخی منابع تاریخی» و «قرآن» است. تفاوت ها ،شباهت ها و تعارض های آن ها با یکدیگر به لحاظ موضوع و روش، سئوال اصلی این رساله است که با کشف آن، روش پرداختن قرآن به گزارش های تاریخی و وجوه متمایز آن با تاریخ نگاری مسلمانان به دست می آید.به دلیل وسعت دامنه غزوات عصر نبی اکرم(ص) تنها به سه غزوه، از مهمترین غزوات آن دوره که انعکاس وسیع تری در قرآن داشتند اکتفاء شده است. منابع منتخب (سیره ابن هشام ـ تاریخ طبری و مغازی واقدی) کهن، معتبرو بخش قابل توجهی را به غزوات مورد نظر اختصاص داده و اغلب به غزوه ها از منظر قرآن نیز پرداخته اند. این رساله می تواند الگویی قرآنی را برای ارائه درس تاریخ صدر اسلام در اختیار استادان قرار دهد که به برآوردن اهداف دروس معارف اسلامی کمک کند. روش تحقیق «تحلیلی ـ تطبیقی» است. مطالعه تطبیقی از روش های قرآن برای ایجاد تحول بینشی است. گونه ای از این روش از سوی امامان شیعه در بررسی صحت و سقم گزاره های تاریخی به کار گرفته شده است. دستیابی به موضوع های مشترک با کتب تاریخی یا موضوع های نزدیک به هم با اختلاف رویکرد، تفاوت های موضوعی، تفاوت هایی در چینش، نحوه ارتباط موضوع ها و الگوی ارائه مطالب و نیز ارائه الگوهایی از هر غزوه و دستیابی به تعارض های موردی میان قرآن و منابع از یافته های این رساله است. در پایان تعریفی از موضوع تاریخ در قرآن و ویژگی های تاریخ نگاری قرآنی ارائه شده است.

مقایسه تطبیقی مروج الذهب با اثبات الوصیه درباره تشیع امامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه معارف اسلامی قم 1392
  حسین قاریان   سید احمد رضا خضری

علی بن الحسین مسعودی، نویسنده قرن 3و4 ه.ق دارای تألیفات زیادی بوده که مهمترین آنها مروج الذهب و معادن الجوهر وبسیاری از بزرگان متقدم و متأخر اثبات الوصیه را نیز متعلق به او دانسته اند. با بررسی های انجام گرفته در نوشته های مسعودیدر مروج الذهب، انتساب وی به تشیع امامی ثابت شده، چرا که اعتقادات شیعی وی، در پوشش خاصی در بین نوشته هایش، گنجانده شده و تشیع وی را آشکار می سازد. مسعودی در مروج الذهب، از تمام امامان شیعه، هر چند به صورت مختصر و گذرا، یاد نموده و بسیاری از اصحاب امامان، خصوصاً اصحاب امیرالمومنین(ع) و امام حسین(ع) را ذکر کرده و حضور اصحاب در صحنه های سیاسی و اجتماعی را به تصویر کشیده و سخنان آنان، در دفاع از ولایت و امامت را یاد آور شده است. وی همچنین در اثبات الوصیه تمام امامان شیعهرا ذکر کرده و به تفصیل از ایشان یاد نموده و حوادث قبل و بعد از رحلت پیامبر(ص) و فضایل امیرالمومنین(ع) و امامان دیگر و نیز روایاتی درباره امامت و فضایل ائمه(ع)، تقیه و عصر حضور و غیبت حجت بن الحسن(ع) را آورده است. بسیاری از متقدمین شیعه و برخی از متأخرین، اثبات الوصیه را به مسعودی صاحب مروج الذهب منتسب می دانند واگر چه در ظاهر، برخی معتقدند، نویسنده، دو کتاب مروج الذهب و اثبات الوصیه، یک نفر می باشد، ولی در این کتابها اختلافاتی به چشم می خورد که این انتساب را از ذهن دور می سازد، چرا که این دو، از جهتشکل، طریقه تألیف و نیز راویانی که از آن ها نقل روایت می شود، متفاوت هستند. ولی دو احتمال را نباید از نظر دور داشت : 1-این که مسعودی مروج الذهب را در فضای تقیه نگاشته و اثبات الوصیه را در فضایی آزادانه و بدون ترس و تقیه نگاشته باشد . 2-این که نگارش دو کتاب تعدد زمانی داشته، یعنی مروج را در زمانی و اثبات الوصیه را در زمانی دیگر که به حقائق و منابع بیشتر دست یافته، نگاشته باشد. در پی این نظریه ، شاید برخی بر این عقیده باشند که صاحب مروج الذهب و نگارنده اثبات الوصیه یک نفر بوده و مستبصر شدن وی را مطرح نمایند که استبصار در زمان نگارش اثبات الوصیه، بعید به نظر می رسد؛ چرا که استبصار زمانی رخ می دهد که فردی دارای پختگی و فهم عمیق تر در مطلب شده ولی ما برآنیم که این دو اثر منتسب به نویسنده واحد نیست که معتقد به استبصار شویم، از اینرو، این نظریه، درباره این دو کتاب دور از ذهن است. زیرا ایندو اختلافاتی باهم دارند که این را بعید می نماید : 1-ایندو از حیث سبک و سیاق نگارش با یکدیگر متفاوت هستند و همین باعث شده که انتساب آنرا به یکنفر از ذهن دور سازد، پس زمانی که ایندو کتاب، به فرد واحدی منسوب نگردد، خود بخود نظریه استبصار رد می شود . 2-نوع نگاه مروج الذهب و اثبات الوصیه به تشیع متفاوت است، چرا که مروج الذهب با دیدی اعتدالی تشیع را معرفی نموده هرچند که برخی از عقائد مهم شیعی و بلکه عقیده فریقین مثل واقعه غدیر را مطرح نمی کند ولی اثبات الوصیه به تشیع امامی و ائمه شیعه، نگاهی فوق العاده و بعضا توأم با غلو دارد که این نیز ناقض استبصار است زیرا شخصی که مستبصر می شود عقائد و نظراتش مانند دیگر معتقدین می شود، نه اینکه از حالت اعتدال نیز خارج گردد . با این حال، این پژوهش بر آنست تا تشیع امامی را بر اساس دو اثر یاد شده «مروج الذهب و معادن الجوهر و اثبات الوصیه» مورد بررسی، مقایسه و تطبیق قرار داده و بر پایه روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی، صحت و عدم صحت انتساب اثبات الوصیه به مسعودی را بررسی نماید . واژگان کیلدی: مروج الذهب، إثبات الوصیه، امامان شیعه، امامیه، تشیع، مسعودی

شیوه های مبارزه ائمه اطهار (علیهم السلام)، (از آغاز تا غیبت صغری) با غالیان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه معارف اسلامی قم 1393
  یداله حاجی زاده باب تنگلی   نعمت الله صفری فروشانی

در رساله حاضر تحتِ عنوان:«شیوه های مبارزه ائمه اطهار(ع) (تا آغاز غیبت صغری) با غالیان»، تلاش شده است ـ با تقسیم غالیان به دو طیف غالیان جاهل، ساده دل، کج فهم و فریب خورده و غالیان شیاد، فریب کار و دروغ گو ـ شیوه های برخورد امامان(ع) در مبارزه با این گروه منحرف، مورد واکاوی و دقت نظر قرار گیرد. این پژوهش که در شش فصل به نگارش درآمده، علاوه بر شرح و توضیح مسائل کلی مربوط به رساله، همچون: طرح تحقیق، نقد و بررسی منابع، تحدید واژگان و مفهوم شناسی، شناسه غالیان و بیان علل و ریشه های غلو در عصر ائمه(ع)، به تاریخچه غلو و غالیان در عصر ائمه(ع) توجه شده و غالیان این دوره و عقاید آنها مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل های بعدی این رساله، شیوه های مبارزه امامان(ع) با غالیان به دو شیوه مسالمت آمیز و سخت گیرانه تقسیم شده است و بیان شده که نوع استفاده از این شیوه ها، با هر یک از این گروه ها متفاوت بوده است. امامان(ع) در برخورد با غالیانِ جاهل، ساده دل، کج فهم و فریب خورده، عمدتاً از شیوه های ارشادی و مسالمت آمیز و ملایم بهره گرفته اند و در برخورد با غالیان شیاد، فریب کار و دروغ گو بعضا از شیوه های مسالمت آمیز بهره گرفته اند و اگر غالیان را اصلاح پذیر نمی دانستند، به شیوه های قهری و خشونت آمیزی چون لعن، تکذیب، نهی از هم نشینی، رسوا سازی، تکفیر، طرد و برائت از آنها رو آورده اند. و احیانا تحت شرایطی خاص، دستور قتل ایشان را صادر کرده اند. نوع غالیان، شرایط زمانی، در دست داشتن حکومت و مسائلی دیگر، سبب برخورد های گوناگون با غالیان شده است. به همین جهت در فصل پنجم این رساله به «تطور شیوه های برخورد ائمه(ع) با غالیان» پرداخته شده است. اخبار اقدامات ائمه(ع) در برخورد با غلات در منابع مختلف انعکاس یافته است به همین جهت، در پژوهش حاضر سعی شده با تکیه بر دیدگاهی تاریخی و کلامی، و با تکیه بر منابع دست اول، شیوه برخورد ائمه(ع) با غالیان مورد بررسی قرار گیرد.

سیره امام علی (ع) در برخورد با متخلفین اجتماعی و فرهنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه معارف اسلامی قم 1393
  حلیمه ریحانی   محمد رضا جباری

در هر جامعه ای برای رسیدن به اهداف مدنظر و هدایت جامعه به آن سمت، قوانینی وجود دارد که افراد ملزم به رعایت آن هستند و در صورت تخلف، با آنان مقابله می شود. با توجه به مختار بودن انسان ها و تزاحم منافعشان، وجود ناهنجاری و تخلف در هر جامعه ای امری انکار ناپذیر می باشد که آسیبهای اجتماعی در پی داشته مانع حرکت صحیح و سریع جامعه به سمت کمال جمعی می شود. برخورد صحیح ومناسب با متخلفین اجتماعی از دغدغه های مسوولین همه ی جوامع است. سیره ی امیرالمومنین(ع) به عنوان اولین امام معصوم(ع) که چند سالی حکومت را در دست داشتند و سیره ی آن ها برایمان حجت است، می تواند در این زمینه ما را یاری نماید. سوال هایی در این زمینه به ذهن انسان می رسد، مانند این که اوضاع اجتماعی و فرهنگی جامعه ی اسلامی پس از پیامبر اکرم(ص) چگونه بود، آیا تأثیری در میزان ارتکاب تخلفات در جامعه ی علوی داشت؟ چه تخلفاتی نوعا مبتلا به جامعه ی آن روز بود؟ حضرت با آن ها چه برخوردی داشتند؟ در این پژوهش به دست آمد فضای فرهنگی- اجتماعی جامعه می تواند زمینه ساز ارتکاب تخلفات اجتماعی شود، و بررسی اوضاع فرهنگی اجتماعی جامعه ی زمان خلفا نشان داد ریشه ی برخی انحرافات در حکومت علوی، به آن زمان برمی گردد. در مورد نوع تخلفات اجتماعی زمان حکومت امام(ع)، آن ها را در4 عرصه ی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در دو بخش قانونی و اخلاقی بررسی کردیم که به دست آمد مرتکبین تخلفات اجتماعی و فرهنگی، غالبا عموم مردم و در قسمت اقتصادی و سیاسی، مسوولین وکارگزاران، بوده اند. در میان همه ی تخلفات اجتماعی بررسی شده، سهم بسیار اندکی مربوط به زنان بوده است. قاطعیت، عدالت، عفو، مدارا، رعایت اصول اخلاقی و انسانی، کاهش منزلت اجتماعی متخلف، پرهیز از پرده دری، نظارت، توجه نکردن به توهمات، درمان ریشه ای انحراف و توجه به حق عمومی از اصول حاکم بر برخورد با متخلفین اجتماعی است که از سیره ی علوی به دست آمد. این پایان نامه با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی نوشته شده و برای گردآوری داده ها از کتاب های تحقیقی و منابع و مدارک معتبر دیگر بهره برده شده است.

سنخ شناسی اصحاب امام باقر علیه السلام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه معارف اسلامی قم 1393
  حسن کرم پور   محمد رضا جباری

در بحث گونه شناسی اصحاب امام باقر علیه السلام توجه به جامعه ای که امام در آن زندگی می کردند لازم است زیرا امامت پیشوای پنجم شیعیان؛ در برهه ای آغاز شد که جامعه آن روز بیش از هر زمان دیگر چالشهای عمیق عقیدتی و فقهی میان فرقه های اسلامی را یکی پس از دیگری تجربه می کرد. با حضور امام باقر(ع) و اصحاب ایشان در این عرصه، گام مهم و بسزایی در راستای تبیین آرای شیعیان برداشته شد و جنبش تحسین برانگیزی در میان دانشمندان شیعی پدید آمد که در اندک زمانی پس از آن توانست تفکرات خطرناک فرقه هایی چون مرجئه، جبریه، قدریه و غلات را تا حد قابل توجهی منزوی سازد. از طرفی عصرامام باقر زمانی بود که شرایط سیاسی و اجتماعی از هر جهت برای شروع یک کار فرهنگی عظیم و نشر احادیث ائمه و اسلام ناب محمدی فراهم شده بود. در این اوضاع امام باقر ? با شروع یک حرکت عظیم و با استفاده از اصحاب ویاران خود به نشر معارف اسلامی پرداخت . توجه به این نکته ضروری است که تمامی اصحاب امام از یک سنخ واحد نبودند وتفکرات گروههایی مثل کیسانیه،زیدیه، غلات و...، در میان برخی از آنها رسوخ پیدا کرده بود. شناخت گونه های مختلف اصحاب امام باقر ? علاوه بر اینکه ما رادر شناخت هر چه بهتر زمانه امام و یاران ایشان کمک می کند باعث خواهد شد تا در مورد روایت هایی که از آنها درکتب روایی نقل شده دقت بیشتری کرده و نوع روایات منقول از آنها را بر اساس تفکر، گرایش و سنخ آنها مورد بررسی قرار دهیم که نتیجه ی این کار آشنایی صحیح با معارف منقول از ائمه خواهد بود . واژه های کلیدی: سنخ شناسی ،اصحاب امام باقر، گرایش های علمی و فکری عصر امام باقر علیه السلام