نام پژوهشگر: سیداکبر خداپرست

مقایسه قابلیت ترکیب پذیری لاین های خیار (.cucumis sativus l) برای صفات مختلف با استفاده از تلاقی های دی آلل و تعیین گروه های هتروتیک از طریق نشانگرهای مولکولی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1389
  جمالعلی الفتی چیرانی   حبیب الله سمیع زاده لاهیجی

تولید بذر هیبرید خیار در ایران هنوز در مراحل ابتدایی خود است. این تحقیق به منظور کسب اطلاعات پایه برای اصلاح خیار در ایران انجام گردید. در ابتدا اثر سطوح مختلف اتفان (0، 150، 300 و 450 میلی گرم در لیتر) و جیبرلین (0، 15، 30 و 45 میلی گرم در لیتر) بر تظاهر جنسیت خیار در گلخانه شیشه ای دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان واقع در رشت در سال 1387 بررسی شد. در این آزمایش تعداد گره دارای گل ماده، تعداد گره دارای گل نر، تعداد گره در شاخه اصلی، تعداد شاخه های جانبی، میانگین طول میان گره و طول گیاه اندازه گیری شد. مشخص گردید که 150 میلی گرم در لیتر اتفان بدون داشتن هیچگونه اثر سوئی سبب افزایش تعداد گل های ماده می گردد اما جیبرلین هیچگونه تاثیری نشان نداد. سپس به منظور تعیین اثر دانه گرده بر ویژگی های میوه و بذر خیار آزمایشی در گلخانه در سال 1388 اجرا شد. به منظور بررسی اثر زنیا لاین 118 با لاینهای 118، 604، 115 و 605 لاین 502 با لاینهای 502، 504، 119، 604، 115، 605 لاین 504 با لاینهای 504، 118، 605 و 115 لاین 604 با لاینهای 604، 502، 605، 115 و 119 گرده افشانی گردید. برای بررسی اثرات متازنیا لاین 118 با لاین های 118، 604، 115، 119 و 605 لاین 502 با لاین های 502، 504، 605، 604، 118، 119 و 115 لاین 116 با لاین های 116، 604، 605، 118 و 115 گرده افشانی شد. آزمایش در قالب طرح کاملاَ تصادفی با سه تکرار انجام شد. وزن، طول و عرض میوه، وزن 100 دانه، تعداد بذر در هر میوه، طول و عرض و قطر بذر و روز تا نمو میوه برای تمامی تلاقی ها تعیین شد. در لاین های خیار بررسی شده زنیا و متازنیا مشاهده شد. بنابراین زمانیکه هدف تولید بذر است گرده لاین 605 سبب تولید بهترین اندازه بذر می گردد اما جهت انتخاب بهترین گرده افشان برای تولید میوه گرده لاین 604 سبب تولید اندازه مناسب میوه می شود. بعد از تولید بذر های هیبرید بذر های هیبرید با والدینشان در مزرعه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار کشت گردیدند. ترکیب پذیری و هتروزیس در قالب تلاقی های نیمه دی آلل 6×6 برای بررسی نحوه عمل ژن ها در خیار محاسبه شدند. تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت معنی داری بین هیبرید ها و والدین در مورد صفات مختلف وجود دارد. اثرات ترکیب پذیری عمومی و خصوصی نیز بسیار معنی دار بود. اثرات ترکیب پذیری خصوصی صفات عملکرد بازارپسند و شاخص وزنی ساده و اندازه حفره بذری بزرگ تر و با اهمیت تر از ترکیب پذیری عمومی بود که نشان دهنده غالبیت اثرات افزایشی ژن هاست. عملکرد نوبرانه و غیر بازارپسند با توجه به مقادیر بالای واریانس ترکیب پذیری عمومی بصورت افزایشی و غیر افزایشی کنترل می شوند. مشخص شد که لاین 504 بیشترین ترکیب پذیری عمومی را دارد و استفاده از آن در تلاقی ها سبب تولید هیبرید هایی با ترکیب پذیری خصوصی مطلوب می شود. رنگ میوه با توجه به واریانس بالای ترکیب پذیری عمومی به صورت افزایشی کنترل می شود. شکل میوه و ظاهر کلی میوه با توجه به مقادیر بالای ترکیب پذیری عمومی بصورت افزایشی و غیر افزایشی کنترل می شود. لاین های 605 و 118 از نظر این صفات بهترین ترکیب پذیری عمومی را داشتند و برای تولید هیبرید هایی با ترکیب پذیری خصوصی بالا از نظر این صفات مطلوب هستند. همچنین ترکیب پذیری عمومی و خصوصی مقاومت به سفیدک داخلی به کمک آزمایش دی آلل ناقص بین 6 لاین خیار بررسی شد. تجزیه واریانس بیانگر وجود اثرات بسیار معنی دار ترکیب پذیری خصوصی و عمومی برای این صفت داشت. میزان بالا و منفی ترکیب پذیری عمومی برای دو لاین والدینی (118 و 115) بیانگر مقاومت بالای آنها بود. میزان ترکیب پذیری خصوصی هیبرید های 118× 504، 118×604، و 502×118 معنی دار و بسیار منفی بود. بررسی اثرات غالبیت نشان داد که اثرات غالبیت یک سویه نیست و ژن های غالب بطور یکنواخت در والدین توزیع نشده اند. این موضوع به کمک تجزیه گرافیکی هیمن تائید و جزئیات بیشتری به دست آمد. میزان وراثت پذیری خصوصی این صفت بالا (82/0-88/0) بود. در آزمایش دیگری فاصله ژنتیکی بین والدین و هیبرید ها براساس ضریب تشابه جاکارد برای نشانگر های مولکولی و فاصله کارل پیرسون برای نشانگر های مورفولوژیکی بررسی شد. مقادیر فاصله ژنتیکی بر پایه صفات مورفولوژیکی و نشانگر مولکولی aflp محاسبه و همبستگی آنها با هتروزیس نسبت به میانگین والدین، هتروزیس نسبت به والد برتر و ترکیب پذیری خصوصی بررسی شد تا امکان استفاده از این روابط در پیش بینی قدرت هیبرید استفاده شود. نتایج این آزمایش نشان داد که تشابه ژنتیکی بطور کلی رابطه ضعیفی با هتروزیس و ترکیب پذیری خصوصی دارد. در مرحله بعدی هیبرید های درون و بین گروهی با هم مقایسه شدند. این بررسی نشان داد که هیبرید های بین گروهی اگرچه سبب افزایش میزان عملکرد و اجزای آن می شود اما سبب افت برخی صفات کیفی میوه مانند ظاهر کلی و شکل میوه می شود.

اتیولوژِی و بررسی دامنه میزبانی سفیدک سطحی گوجه فرنگی در قزوین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  سپیده حسین خانی ها   سیداکبر خداپرست

بیماری سفیدک سطحی گوجه فرنگی که یکی از مهمترین بیماری های این محصول در مناطق مختلف دنیا به شمار می رود‍، توسط قارچ های متفاوتی ایجاد می شود که مهمترین آنها را می توان leveillula taurica و oidium neolycopersici ذکر کرد. در پژوهش حاضر، طی تابستان سال های ??-?? از مزارع کشت گوجه فرنگی در استان قزوین بازدید به عمل آمد و برگ-های واجد علائم آلودگی جمع آوری شدند. این نمونه ها، پس از بررسی های مرفولوژیکی در آزمایشگاه و با بهره گیری از نوشته ها و منابع معتبر موجود شناسایی شدند. براساس این مطالعه تنها قارچ leveillula taurica به عنوان عامل این بیماری در مزارع و گلخانه های بازدید شده شناخته شد. به منظور تعیین دامنه میزبانی، این قارچ در گلخانه به نه گونه از چهار خانواده گیاهی مختلف مایه زنی شد، که 13 رقم شامل تمامی ارقام گوجه فرنگی مورد آزمایش، رقم های بادمجان، فلفل و خیار علائم بیماری را در سطح برگ نشان دادند. دیگر گیاهان مورد آزمایش شامل سیب زمینی، یونجه، آفتابگردان، شبدر و اسپرس توسط پاتوژن آلوده نشدند.

مطالعه تاکسونومیک جنس cercospora در استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 0
  سمیه حسامی   سیداکبر خداپرست

به منظور شناسایی گونه ها و بررسی تاکسونومیک جنس cercospora، نمونه های متعددی ازگیاهان دارای لکه برگی از مناطق مختلف استان گیلان و نمونه های هرباریومی مورد بررسی قرار گرفتند. پس از شناسایی جنس cercospora روی میزبان، گونه های آن پس از بررسی های ریخت شناسی، با بهره گیری از نوشته ها و منابع معتبر موجود شناسایی و تعیین نام شدند. بر اساس نتایج به دست آمده تاکنون یازده گون? brachiata cercospora، c. cruciferarum، c. daturicola،c. depazeoides ، c. flagellaris، c. helianthicola،c. rumicis ، c. sonchi،c. texensis ، c. xanthiicola، c. zinniae شناسایی شده اند که به عنوان گونه های جدید برای میکوفلور ایران گزارش می شوند. همچنین گونه های c. althaeina، apii .c،c. avicennae ،c. brunkii ،c. canescens ، c. citrullina،c. hydrangeae ، c. kikuchii، c. sorghi شناسایی شدند که پیش از این از ایران گزارش شده اند. همچنین، سرکوسپورا روی olea europaeaبرای اولین بار از ایران گزارش می شود

بررسی کنترل بیولوژیک نماتد مرکبات (tylenchulus semipenetrans )با استفاده از قارچ های آنتاگونیست در شرق گیلان و غرب مازندران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  معصومه چاووشی ثانی   سالار جمالی

به منظور شناسایی قارچ های آنتاگونیست نماتد مرکبات (tylenchulus semipenetrans) نمونه برداری از خاک و ریشه درختان مرکبات دارای علایم در باغ های شرق گیلان و غرب مازندران انجام شد. لارو سن دوم این نماتد از خاک و ماده و تخم از ریشه ها جداسازی گردیدند. جهت جداسازی قارچ های آنتاگونیست، سوسپانسیون های تخم و لارو نماتد به طور جداگانه روی محیط کشت آب-آگار (water agar) باافزودن آنتی بیوتیک استرپتومایسین کشت شد. میسلیوم های توسعه یافته از تخم و نماتد های بالغ روی محیط کشت pda خالص سازی شده و مورد شناسایی قرار گرفتند. قارچ های شناسایی شده عبارتند از, fusarium solani, f. oxysporum, cladosporium cladosporioides, paecilomyces lilacinus و acremonium sp. به منظور بررسی فعالیت آنتاگونیستی قارچ ها روی نماتد مرکبات در شرایط آزمایشگاهی، درصد تخم های پارازیت شده، درصد تفریخ تخم و درصد مرگ و میر لارو ها ثبت گردید. نتایج نشان داد که تمامی قارچ های جداسازی شده قدرت پارازیت کردن تخم و لارو این نماتد را دارا می باشند. در این بین، قارچ های paecilomyces lilacinus و .acremonium sp به ترتیب با اختصاص 11/79 و 66/70 درصد از پارازیت تخم ها، موفق ترین گونه ها بودند. علاوه بر این، کاربرد قارچ .acremonium sp با33/48 درصد بیشترین درصد مرگ و میر لارو را به همراه داشت. تیمارهای قارچی در شرایط گلخانه ای مورد بررسی قرار گرفتند و دو شاخص تعداد نماتد ماده در یک گرم ریشه و تعداد لارو سن دوم نماتد مرکبات در 100 گرم خاک محاسبه گردید. با توجه به مقایسه ی میانگین تیمار ها، در تیمار های قارچی؛ قارچ های p. lilacinus و acremonium sp. بیشترین تأثیر را بر کاهش تعداد نماتد ماده دارا بودند. c. cladosporioides پس از شاهد در بالاترین گروه آماری نسبت به سایر تیمارها قرار داشت و ضعیف ترین تیماربود. همچنین مقایسه زمان تلقیح نماتد نشان داد تیمار های تلقیح شده با نماتد مرکبات پس از 20 از تلقیح قارچ عملکرد بهتری دارند. در بین گونه های قارچی با خاصیت ضدنماتدی تیمار های قارچی p. lilacinus و acremonium sp. موثرتر از گونه های دیگر بوده؛ اگرچه دو گونه ی f. solani و f. oxysporum مورد استفاده در این تحقیق نیز علیه نماتد مرکبات کارایی خوبی داشتند.

تعیین گروههای سازگار رویشی بین اللملی cryphonectria parasitica و بررسی انتقال ویروس از نژاد هیپوویرولانت به جدایه های بیماریزای ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  سید وحید طاهریان قهفرخی   سیداکبر خداپرست

قارچ cryphonectria parasitica عامل سوختگی شاه بلوط، یکی از مهم ترین بیماری های شاه بلوط(castanea sativa) در استان گیلان محسوب می شود. به منظور تعیین گروه های سازگار رویشی، نمونه برداری از پنج منطقه در استان گیلان شامل فومن، لاهیجان، رشت، رضوانشهر و شفت انجام گرفت. طی نمونه برداری، تعداد 228 جدایه از این مناطق در سال-های 89 و 90 جمع آوری شد. تعیین گروه های سازگار رویشی(vcg) بر اساس روش آناستوموزی (واکنش پیوندی) روی محیط pda انجام شد. پنج گروه سازگار رویشی از استان گیلان شناسایی شد که یکی از آنها (ir-5) برای جمعیت cryphonectria ایرانی جدید بود. از مجموع 228 جدایه، پنج گروه رویشی به عنوان نماینده با 31 جدایه تستر بین المللی مقابله داده شدند. تمامی جدایه های مقابله داده شده با تستر های اروپایی ناسازگار بودند و در تمامی موارد، سد پیوندی و نوار پیکنیدیومی بین دو جدایه ایجاد شد. اثر انتقال ویروس از جدایه هایپویرولانت ایرانی از قبل شناسایی شده به جدایه های بیماری زا به وسیله کشت مشترک جدایه دهنده با 228 جدایه جمع آوری شده به عنوان جدایه گیرنده انجام شد. طبق نتایج به دست آمده تنها جدایه-های وابسته به گروه رویشی 3 (ir-3) با موفقیت تبدیل به جدایه هایپویرولانت شدند. به منظور تعیین دامنه میزبانی قارچ، تست بیماری زایی روی پاجوش های اوکالیپتوس (eucalyptus sp) و نهال های یکساله بلوط بلند مازو (quercus castanifolia) انجام شد. هر دو گیاه میزبان با قارچ آلوده شدند و بعد از سه ماه روی هر دو میزبان شانکر و پیکنیدیوم تشکیل شد. شانکر های ایجاد شده روی اکالیپتوس بزرگتر و عمیق تر از شانکر های ایجاد شده روی نهال های بلوط بلند مازو بود. بررسی بیماری زایی روی یک رقم شاه بلوط چینی، به وسیله دو جدایه ویرولانت و هیپوویرولانت انجام شد. این بررسی نشان داد، نهال-های آلوده شده با جدایه ویرولانت، شانکرهای فرورفته به همراه پیکنیدیوم بعد از سه ماه ایجاد کردند. همچنین درجه خسارت دو منطقه ویسرود و لاهیجان (شاه بلوط محله و غریب آباد) ارزیابی شد. بر طبق نتایج به دست آمده شاخص سلامتی در سال 90، در سه منطقه ویسرود، شاه بلوط محله و غریب آباد به ترتیب 2/4، 76/3 و 4/4 اندازه گیری شد.

اتیولوژی سوختگی غلاف برگ برنج در استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  سید محمد زارعیان جهرمی   فریدون پاداشت دهکایی

گونه های مختلف ریزوکتونیا و شبه ریزوکتونیا از عوامل ایجاد کننده سوختگی غلاف برگ برنج در اکثر مناطق برنج کاری ایران محسوب می شود. به منظور شناسایی عوامل سوختگی غلاف برگ برنج نمونه برداری ازغلاف های آلوده شش منطقه برنج کاری در استان فارس بعمل آمد و در نهایت 68 جدایه از این مناطق جمع آوری شد. شناسایی به کمک رنگ آمیزی هسته ها، اندازه گیری قطر سلول های ریسه و سختینه و روش های ملکولی انجام شد که در نهایت 63 جدایه مربوط به قارچsclerotium hydrophilum و پنج جدایه r. solani شناسایی شد. بهترین دمای رشد قارچ s.hydrophilum 30 درجه سانتی گراد اندازه-گیری شد. بهترین محیط کشت به منظور ارزیابی سازگاری رویشی قارچ s.hydrophilum، محیط کشت های psa و oma تشخیص داده شد. با بررسی سازگاری رویشی 63 جدایه از قارچ s.hydrophilum هشت گروه سازگار رویشی در بین جمعیت-های این قارچ در استان فارس شناسایی شدند. به منظور تشخیص جدایه ای با بیشترین میزان آلودگی، آزمون بیماری زایی 33 جدایه از قارچ s.hydrophilum بر روی سه رقم برنج خزر، هاشمی و لنجانی بلند انجام شد که در نهایت جدایه sp1 دارای بیشترین میزان آلودگی بود. جدایه sp1 بر روی 44 رقم مختلف برنج مایه زنی شد که در نهایت اکثر ارقام برنج دارای حساسیت نسبتاً بالایی به این جدایه از خود نشان دادند. به منظور تعیین گروه آناستوموزی پنج جدایه قارچ r.solani از آغازگر های اختصاصی زیر گروه ag-1 و ag-2 استفاده شد که در نهایت تمامی جدایه ها در گروه آناستوموزی ag1-ia قرار گرفتند. به منظور تایید شناسایی نهایی قارچ s. hydrophilum بررسی ناحیه its rdna برای نه جدایه از این قارچ صورت گرفت که پس از مشابهت یابی نهایتاً تمامی توالی ها با توالی های ثبت شده در بانک ژن شباهت بالا و گاهاً 100 درصدی با قارچ s.hydrophilum داشتند.

مطالعه تاکسونومی جنس آنامورفیک oidium در استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  کوثر شریفی   سیداکبر خداپرست

به منظور مطالعه تاکسونومی جنس آنامورفیک oidium در استان گیلان نمونه های مختلفی از نقاط مختلف این استان جمع آوری و به آزمایشگاه قارچ شناسی گروه گیاه پزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان منتقل شد. پس از تهیه اسلاید های میکروسکوپی، مشخصات ریخت شناسی مربوط به مرحله غیر جنسی نمونه ها توسط میکروسکوپ نوری بررسی شدند. برای تعیین ابعاد اندام های قارچی، 30 مورد از هر کدام آن ها در چند نمونه میکروسکوپی، توسط عدسی مدرج موجود روی میکروسکوپ اندازه گیری شدند. بر اساس نتایج به دست آمده نمونه های مطالعه شده به عنوان مرحله آنامورف 27 گونه تلئومورف زیر تشخیص داده شدند: erysiphe australiana, erysiphe platani, erysiphe cf. alphitoides, erysiphe quericicola, golovinomyces ambrosiae, sawadaea bicornis, erysiphe trifolii, erysiphe multappendicis, erysiphe convolvuli, erysiphe betae, podosphaera fusca complex, golovinomyces artemisiae, golovinomyces biocelatus, golovinomyces orontii, erysiphe begonia, podosphaera fugax, erysiphe polygoni, podosphaera pannosa, golovinomyces depressus, podosphaera clandestina, podosphaera aphanis, golovinomyces sonchicola, erysiphe eunymi-japonici, erysiphe heraclei, podosphaera euphorbiae, golovinomyces cichoracearum, podosphaera xantii. در بین گونه های بالا erysiphe australiana از روی lagerstroemia indica برای اولین بار از ایران گزارش می-شود. همچنین erysiphe cf. alphitoides از روی sativa castanea، podosphaera xantii از روی vigna sinensis و podosphaera fusca از روی gerbera sp.،golovinomyces ambrosiae از روی zinnia sp. و dahlia sp.،erysiphe betae از روی chenopodium ambrosioidea، podosphaera euphorbiae از روی pediliantus sp.، podosphaera clandestina از روی prunus creasus، erysiphe heraclei از روی petroselinum hortense و golovinomyces cichoracearum از روی fraxinus sp. برای اولین بار از روی این میزبان ها از ایران گزارش می شوند.

برررسی تاکسونومیک گونه های hypoxylon sensu lsto در جنگل های غرب استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  سعید راعی   سیداکبر خداپرست

به منظور بررسی تاکسونومیک گونه هایhypoxylon sensu lato درغرب استان گیلان، نمونه برداری از نقاط مختلف جنگلی این استان صورت پذیرفت. بخش هایی از شاخه، پوست و تنه ی درختان آلوده حاوی استرومای تیپ جنس hypoxylon به آزمایشگاه انتقال داده شدند. در بررسی های ماکروسکوپی و میکروسکوپی خصوصیات قارچ ارزیابی گردید. به منظور مشاهده ی و ارزیابی پریتسیوم، آسک، آسکوسپور و رنگ گرانول های زیر سطح استروما و فضای بین پریتسیومی، چندین برش از استرومای قارچ تهیه گردید. برای شناسایی قارچ، وجود رنگدانه استروما در محلول koh10%، شکل و موقعیت شکاف تندشی آسکوسپور و شکوفایی پریسپور آن، حلقه ی رأسی آسک و رنگ پذیری آن در محلول ملزر و سایر مشخصات بررسی شد. بر طبق نتایج، ده گونه از جنس hypoxylon sensu stricto شامل h. flavoargillaceum، h .fragiforme، h. howeianum، h. perforatum، h. rubiginosum و پنج گونه به صورت شناسایی نشده، شش گونه از جنس annulohypoxylon شامل a. annulatum، a. cf. nitens، a. cohaerens ، a. moriforme، a. moriforme var. microdiscus و یک گونه به صورت شناسایی نشده، چهارگونه از جنس biscogniauxia شامل b. anceps، b. capnodes var. rupmens، b. mediterranea و b. plana و یک گونه از جنس nemania به نام n. illita شناسایی شدند که در این بین، گونه های h .flavoargillaceum، h. perforatum، a. annulatum، a. cf. nitens، a. moriforme، a. moriforme var. microdiscus، b. anceps، b. capnodes var. rupmens، b. plana و n. illita برای میکوبیوتای ایران جدید هستند. همچنین گونه های این قارچ برای اولین بار در ایران از روی درخت ممرز، غارگیلاس، درخت خاس، لیلکی، شاه بلوط، توسکا، خرمندی، لرگ، صنوبر، درخت آزاد و ازگیل گزارش می شود. همچنین از بین گونه های ذکر شده، گونه ی biscogniauxia mediterranea یک مشکل جدی برای درختان بلوط در استان گیلان محسوب می شود. به نظر می رسد این بیماری بعد از قارچ cryphonecteria parasitica که در حال نابودی درختان شاه بلوط در این استان است، عنوان مهمترین عامل خسارت زای مهم درختان جنگلی در استان گیلان را به خود اختصاص دهد.

شناسایی مولکولی و تعیین گروه های سازگار رویشی جدایه های s. rolfsii در استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  زهرا مهری بیجاری   سیداکبر خداپرست

sclerotium rolfsii مرحله میسلیومی بازیدیومیست athelia rolfsii، قارچ بیماریزای خاکزی با پراکنش جهانی می باشد که فاقد هرگونه مرحله کنیدیومی است و سبب بیماری پوسیدگی ریشه و طوقه روی دامنه وسیعی از محصولات کشاورزی می شود. این تحقیق به منظور بررسی ساختار جمعیت این قارچ در استان گیلان انجام گرفت. گروه های سازگار رویشی برای 102 جدایه خالص سازی شده از 14 میزبان گیاهی مختلف، بر اساس واکنش ناسازگاری و تشکیل ناحیه ممانعت از رشد، روی محیط pda تعیین شد. در حالت سازگار، میسلیوم جدایه ها در هم ادغام شدند اما در ناسازگاری رویشی، مرز مشخص در محل برخورد دو جدایه تشکیل و در اغلب موارد در دو طرف این ناحیه، سختینه تشکیل شد. عرض مرز تشکیل شده بین جدایه های ناسازگار مختلف، متفاوت بوده و بین 5-1 میلیمتر اندازه گیری شد. با استفاده از این روش، شش گروه سازگار رویشی به اسامی vcg1، vcg2، vcg3، vcg4، vcg5 و vcg6 در جمعیت قارچ شناسایی شدند. گروه سازگار رویشی vcg1 دارای بیشترین فراوانی از نظر تعداد جدایه و گروه سازگار رویشی vcg3 متنوع ترین گروه از لحاظ دامنه میزبانی در این استان بود. در بررسی مرفولوژی، خصوصیات رشدی پرگنه، اندازه سلول های ریسه، قطر و وزن سختینه اندازه گیری شد. کلنی قارچ روی محیط کشت سفیدرنگ بود و پس از 7- 5 روز تعداد زیادی سختینه با قطر 9/1-05/1 میلی متر تولید نمود که در ابتدا سفید بوده و به تدریج به رنگ قهوه ای تا قهوه ای تیره درآمدند. ابعاد سلول های اصلی ریسه 9/112- 3/95 × 4/6- 2/5 میکرومتر و سلول های ظریف انتهایی 8/2- 5/2 میکرومتر بودند. به طور کلی در جدایه های بررسی شده، بین گروه سازگار رویشی و خصوصیات مرفولوژیک ارتباطی مشاهده نشد. همچنین جهت شناسایی مولکولی، dna تعدادی از جدایه های قارچ به عنوان نمایندگان گروه های سازگار رویشی (به استثنای گروه سه) استخراج گردید و منطقه its1 از dna ریبوزومی توسط آغازگر its1 و its4 تکثیر شد و محصول pcr تعیین توالی گردید. تنوع قابل توجهی در این ناحیه بین جدایه ها مشاهده نشد و کلیه جدایه ها در ناحیه its1 دارای توالی یکسان بودند.

بررسی نقش ژن شبه همومیوسین-4 در واکنش های دفاعی گیاه آرابیدوپسیس (arabidopsis thaliana)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  یعقوب احمدیوسفی   محمد مهدی سوهانی

برخی از واکنش های دفاعی در گیاهان از یاخته نخستین قبل از جدایی گیاهان و جانوران منشا دارند. ژن شبه همومیوسین-4 (hml4) پروتئینی مشابه با یک پذیرنده در سیستم ایمنی ذاتی مگس سرکه (همومیوسین) را در گیاه آرابیدوپسیس کد گذاری می کند. hml4 در خانواده ژنی شبه همومیوسین (hml) (یک زیر بخش از بالا خانواده شبه استریکتوسیدین سینتاز (ssl) در آرابیدوپسیس) قرار دارد. این خانواده دارای 4 ژن می باشد (atssl4-atssl7 یا hml1-hml4). بررسی های بیوانفورماتیکی شباهت بسیار این ژن ها با ناحیه ssl پروتئین همومیوسین در مگس سرکه را تصدیق می کنند (بیش از 86% شباهت). بر اساس افزایش معنی دار بیان این ژن ها در پاسخ به سالیسیلیک اسید، متیل جاسمونیت، اتیلن، قارچ های پاتوژن alternaria brassicicola و botrytis cinerea و ویروس موزاییک خیار، این ژن ها احتمالاً در واکنش های دفاعی گیاه نقش دارند. در این بررسی ها ژن hml4 پاسخ دهنده ترین ژن در میان اعضای خانواده می باشد و احتمال دارد اهمیت بیشتری در واکنش های دفاعی گیاه داشته باشد. علاوه بر آن hml4 تنها ژنی از خانواده hml می باشد که به طور چشم گیری در شرایط زخم بیان می شود. برای بررسی نقش ژن hml4 در فرایندهای ایمنی، گیاهان آرابیدوپسیس در شرایط مختلفی از قبیل: سن 5 هفتگی، سن 8 هفتگی (ظهور پیری) و شرایط زخم توسط اسپورهای قارچ نکروتروف b. cinerea به روش تلقیح قطره ای در شرایط زنده مایه کوبی شدند. با بررسی مقایسه ای مقاومت بین گیاهان جهش یافته سرکوب شده در ژن hml4 و گیاهان جهش یافته فرابیان شده در ژن hml4 در شرایط مختلف، الگویی از نقش ژن hml4 در واکنش های دفاعی گیاه حاصل شد. بر اساس این یافته ها ژن hml4 احتمالاً یک عملکرد تنظیمی مثبت و همچنین منفی در واکنش های دفاعی گیاه در مقابل پاتوژن b. cinerea دارد و سطح بیان hml4 تعیین کننده نقش تنظیمی آن در شرایط متفاوت است. بیان بهینه ژن hml4 منجر به مقاومت (تنظیم مثبت) و بیان hml4 فراتر از حد بهینه منجر به حساسیت (تنظیم منفی) در برابر پاتوژن b. cinerea می گردد. دو عملکرد متضاد hml4 ممکن است حاصل میان کنش هایی بین مسیرهای مختلف انتقال پیام باشد که در نهایت مقاومت به پاتوژن های نکروتروف همانند b. cinerea را تحت تاثیر قرار می دهد. به طور خلاصه نقش تنظیمی hml4 در واکنش های دفاعی گیاه وابسته به مرحله نموی و دیگر شرایط مانند زخم می باشد که با تاثیر بر سطح بیان ژن hml4 منجر به مقاومت یا حساسیت در برابر پاتوژن نکروتروف b. cinerea می گردد.

تعیین عوامل قارچی ایجادکننده ی تغییر رنگ شلتوک برنج در مزارع استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  محمد مباشرامینی   فریدون پاداشت دهکایی

تغییر رنگ دانه برنج بیماری پیچیده ای است که توسط طیف وسیعی از میکروارگانیسم ها ایجاد و توسعه آن با توجه به رقم، فصل و منطقه متفاوت است. به منظور تعیین عوامل قارچی روی دانه های تغییر رنگ یافته ارقام مختلف محلی (هاشمی) و اصلاح شده (خزر و گوهر)، نمونه های خوشه های آلوده ارقام مذکور، در مرحله رسیدن برنج از مزارع مختلف استان گیلان در سال 1392 جمع آوری شدند. برای جداسازی قارچ ها از دانه های تغییر رنگ یافته از روش های کشت روی کاغذ صافی مرطوب، کشت روی محیط های غذایی آگاردار و روش شست وشوی بذر استفاده شد. در نتیجه بعد از ثبت خصوصیات پرگنه و صفات مورفولوژیکی قارچ ها، گونه های c. oxysporum، c. perangustum، c. angustisporum، c. cladosporioides و c. tenuissimum از جنس cladosporium و گونه های b. chloridis، b. sorghicola b.tripogonis ، b.cynodontis و b. oryzae از جنس bipolaris و گونه ی c. clavata از جنس curvularia و گونه ی a. hyalinulum از جنس acremonium و گونه ی f. lateritium از جنس fusarium و گونه ی e. nigrum از جنس epicoccum شناسایی و درصد وقوع هر یک از جنس ها محاسبه شد. اثر تغییر رنگ شلتوک برنج بر برخی خواص فیزیکی (طول، عرض، ضخامت، سطح، حجم، قطر میانگین هندسی، کرویت، قطر میانگین حسابی و ضریب لاغری)، نیروی گسیختگی دانه، درصد برنج خرد، عملکرد برنج سالم، راندمان تبدیل، درصد برنج سالم، درجه سفید شدگی، درصد گچی بودن دانه ها، وزن هزار دانه، تعداد دانه های پر، پوک و وزن دانه های پر در هر خوشه بررسی شدند. آزمایش به صورت فاکتوریل با دو فاکتور رقم (هاشمی، خزر و گوهر) و شاخص آلودگی دانه (آلودگی بالا و آلودگی پایین) بر پایه طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) انجام شد. خواص فیزیکی دانه، نیروی گسیختگی دانه، درصد برنج خرد، عملکرد برنج سالم، راندمان تبدیل، درصد برنج سالم، درجه سفید شدگی، درصد گچی بودن دانه ها، وزن هزار دانه، تعداد دانه های پر، پوک و وزن دانه های پر در هر خوشه تعیین شدند. نتایج نشان داد که تغییر رنگ شلتوک ناشی از عامل بیماری زا بطور معنی داری باعث تغییر طول (از 7/790 به 7/649 میلی متر)، ضخامت (از 1/700 به 1/676 میلی متر)، قطر میانگین هندسی (2/967 به 2/934 میلی متر)، قطر میانگین حسابی (از 3/845 به 3/789 میلی متر)، سطح (از 20/94 به 20/37 متر مربع)، حجم دانه (از 14/341 به 13/796 متر مکعب)، درصد گچی بودن دانه ها (از 0/19 به 0/22 درصد)، وزن هزار دانه (از 26/32 به 24/65 گرم)، تعداد دانه های پر (75/008 به 67/200)، پوک (40/75 به 50/45) و وزن دانه های پر در هر خوشه (1/87 به 1/58 گرم) و درصد خرد (از 11/46 به 14/55 درصد) شدند. همچنین درصد برنج سالم (از 58/18 به 54/21 درصد)، راندمان تبدیل (از 65/73 به 62/98 درصد)، عملکرد برنج سالم (از 89/69 به 86/08 درصد) و درجه سفید شدگی (از 51/05 به 48/39) در شلتوک با شاخص آلودگی بالا بطور معنی داری کمتر از شلتوک با شاخص آلوده پایین بود. بین ارقام مختلف از نظر اکثر خواص فیزیکی، نیروی گسیختگی و درصد برنج سالم پس از تبدیل و اکثر خصوصیات دیگر اختلاف معنی داری مشاهده شد.