نام پژوهشگر: رامین صادقیان
سهیلا پناهی پرویز فتاحی
چکیده: کنترل کیفیت آماری رویکرد مهمی است که از ابزارهای آماری برای به تصویر کشیدن فرآیند کمک می گیرد. شوهارت نمودار های کنترل را که یکی از مهم ترین تکنیک های کنترل کیفیت است، برای نشان دادن انحرافات با دلیل و آزمون فرآیند، معرفی نمود. یکی از انواع نمودارهای کنترل، نمودار کنترل تعداد نقص است. هنگامی که در داده های مورد نیاز برای طراحی نمودارهای کنترل عدم قطعیت وجود دارد، برای مدل کردن سیستم می توان از نظریه فازی که توسط لطفی زاده مطرح گردید، استفاده نمود. در این تحقیق داده های مربوط به میزان نقص ها به طور قطع مشخص نمی باشد و از طرفی انواع نقص از نظر درجه اهمیتی که دارند، متفاوت هستند. بنابراین برای ارائه مدلی به منظور طراحی حدود کنترل از نظریه مجموعه های فازی و بالاخص اعداد فازی استفاده می شود. در تحقیق حاضرانواع مختلف نقص برای محصول در نظر لحاظ می گردد. به علت عدم قطعیت در میزان نقص هایی که در هر محصول رخ می دهد، میزان نقص از هر نوع در هر محصول یک عدد فازی ذوزنقه ای در نظرگرفته می شود. همچنین فرض می شود انواع مختلف نقص، توزیع پواسون فازی دارند. با استفاده از عملیات جبری پایه ای بر روی اعداد فازی، میزان کل نقص ها در هر واحد بازرسی محاسبه می گردد. برای محاسبه حدود کنترل دو رویکرد پیشنهاد می شود. رویکرد اول استفاده مستقیم از آماره تعداد نقص و محاسبه میانگین و واریانس آن و رویکرد دوم تبدیل آماره تعداد نقص به آماره ای با توزیع نرمال استاندارد با استفاده از قضیه حد مرکزی است. در نهایت روش نافازی سازیِ مرکز ثقل بر روی حدود کنترل اعمال می-گردد. درجه تحت کنترل بودنِ هر نمونه با محاسبه درصد مساحتی که داخل حدود کنترل قرار می گیرد به دست می-آید با پیاده سازیِ اندازه نمونه های مختلف بر روی رویکردهای پیشنهادی ملاحظه می گردد رویکرد دوم در اکثر موارد درجه تحت کنترل بودن کوچکتری را به نمونه ها تخصیص می دهد. اما از آنجا که در استفاده مستقیم ازآماره تعداد نقص (رویکرد اول)، هیچگونه تقریبی مورداستفاده قرار نمی گیرد، دقت این رویکرد بر رویکرد دوم برتری دارد. درادامه تأثیر روش های نافازی سازیِ ( میانه در سطح آلفا و محدوده میانی در سطح آلفا) بر رویکرد های پیشنهادی مورد بررسی قرار می گیرد. خروجی های برنامه نشان می دهد که تقریباً در همه موارد به ترتیب روش نافازی سازیِ محدوده میانی در سطح آلفا، مرکز ثقل و میانه در سطح آلفا کمترین درجه تحت کنترل بودن را برای نمونه ها ارائه می-دهند.
عباس صیحانی رامین صادقیان
هدف مهم این تحقیق نشان دادن اینست که، استراتژی های برتر سازمان می توانند بر حسب زمان تغییر نمایند و استفاده از یک استراتژی در طی زمان طولانی کاملا غیرمنطقی و غیرعلمی بوده و می تواند موجب خسارات مستقیم و غیرمستقیم، بسیاری بر روی سازمان گردد. در روش های موجود برنامه ریزی استراتژیک، استراتژی برتر با تکیه بر داده های گردآوری شده در یک دوره زمانی خاص، انتخاب شده و تا مدت ها مورد استفاده قرار می گیرد. در راستای رفع این نقطه ضعف از مدل های چنددوره ای که هدف آنها ارائه روش های دینامیک است، استفاده شد. از مزایای استفاده از مدل های چنددوره ای آن است که مسأله مورد بحث بسیار واقعی تر جلوه می نماید. این مدل در بسیاری از صنایع کاربرد داشته، در حوزه برنامه ریزی استراتژیک نیز، با استفاده از این روش می توان به برنامه ریزی استراتژیک سازمان تحرک بخشیده، و اهداف سازمان را با گذشت زمان با تغییرات محیطی هماهنگ نمود
صبا فروتن رامین صادقیان
مدل های تصمیم گیری چندشاخصه که به انتخاب گزینه برتر از بین گزینه های موجود می پردازند، در مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی، نظامی و ... قابل استفاده اند. با توجه به اینکه طی سال های اخیر مدل های تصمیم گیری چندشاخصه بسیار مورد توجه قرار گرفته است، در اکثر تحقیقات انجام شده در زمینه تصمیم گیری چندشاخصه، ماتریس های تصمیم گیری در آنها به صورت ایستا بوده یعنی اوزان شاخص ها و مقادیر گزینه ها به ازای هر شاخص، تماماً متعلق به یک دوره زمانی (تک دوره ای) بوده و تغییر این موارد در طی دوره های گذشته یا آتی به صورت چند دوره ای کمتر مدنظر قرار گرفته شده است. درحالی که کاملاً مشهود است که تمام اطلاعات مربوط به ماتریس های تصمیم گیری چندشاخصه می توانند با گذر زمان تغییر نمایند و لزوماً مقادیرشان در طی چند دوره زمانی ثابت نیستند. از اینرو تغییر این موارد به طور جدی می تواند در روند تصمیم گیری و اولویت بندی گزینه ها بسیار موثر باشد. بنابراین در این تحقیق یک الگوریتم جدید برای حل مسائل تصمیم گیری چندشاخصه چنددوره ای ارائه می شود. در این الگوریتم، نحوه استفاده از مدل تصمیم گیری چندشاخصه topsis به صورت چنددوره ای و با کمک معادلات رگرسیونی نشان داده می شود و همچنین مدل پیشنهادی به صورت یک مطالعه موردی در صنعت نساجی پیاده سازی می شود. الگوریتم پیشنهادی دارای این قابلیت می باشد که به دلیل استفاده از معادلات رگرسیونی، پیش بینی رتبه بندی گزینه ها برای دوره های آتی را انجام دهد
مریم دررودی رامین صادقیان
در این تحقیق، یک فرآیند کلی برای یافتن تمام راه حل های موثر از مسأله بهینه سازی ترکیبی چندهدفه ایجاد می شود. فرآیند موردنظر، که بر اساس شناسایی حدود هر هدف است، بر پایه روش قیود ارتجاعی می باشد. حدود اهداف، توسط حل مسائل برنامه ریزی عددصحیح تک هدفه، شناسایی می شوند. در این تحقیق، ابتدا روش قیود ارتجاعی بر روی مسأله دوهدفه، اجرا گردیده و سپس فرآیند مورد نظر بر روی مسأله سه هدفه ارائه شده و در نهایت برای مسائل برنامه ریزی عددصحیح چندهدفه کلی توسعه می یابد. به علاوه، روش های حل برای مسائل برنامه ریزی عددصحیح چندهدفه بر اساس عددی سازی، بررسی می شوند. برنامه ریزی چندهدفه، برنامه ریزی عددصحیح چندهدفه و بهینه سازی ترکیبی چندهدفه تعریف می گردند. سپس بر روی روش های عددی سازی مرسوم و برخی روش های غیرعددی سازی بحث می شود. همچنین اشاره می شود که روش های مذکور دارای معایبی هستند، از جمله اینکه فقط قادر به یافتن راه حل های موثر حمایت شده هستند و یا محدودیت هایی را معرفی می کنند که پیچیدگی محاسبات را خیلی زیاد می کند. ازاین رو روش های عددی سازی برای مسائل برنامه ریزی عددصحیح چندهدفه، نه تنها قادر به جمع آوری تمام راه حل های موثر نیستند بلکه برای استفاده در مسائل واقعی دشوارند. همان طور که نشان داده می شود، روش قیود ارتجاعی به عنوان یک تکنیک جدید عددی سازی، قادر به یافتن تمام راه حل های موثر و غلبه بر بار محاسباتی ناشی از عددی سازی است. روش قیود ارتجاعی، ویژگی های مثبت روش های ?- محدودیت و جمع وزنی را ترکیب کرده و از برخی مشکلات آنها اجتناب می کند. همچنین برای روشن شدن نحوه پیاده سازی مدل پیشنهادی، یک مثال عددی شامل مسأله تخصیص سه هدفه، ارائه شده و مورد تحلیل قرار می گیرد.
علی کریمی رامین صادقیان
ارزیابی تأمین کنندگان یکی از فعالیت های مهم در فرایند مدیریت زنجیره تأمین است. ارزیابی تأمین کنندگان، مطالعه و بررسی و مشخص نمودن بهترین تأمین کننده بنا به عملکرد گذشته و محاسبه کارایی آن می باشد. مدل تحلیل پوششی داده ها یکی از بهترین مدل های ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین و تأمین کنندگان محسوب می شود. از طرف دیگر محیط ارزیابی همیشه حالت قطعی نداشته و ممکن است با عدم قطعیت در مقدار شاخص های ارزیابی روبرو شود، که در این حالت مدل تحلیل پوششی داده های قطعی قابل استفاده نخواهد بود. مدل های مختلفی از جمله مدل های احتمالی، مدل های فازی، مدل های ناهموار و غیره برای برخورد با عدم قطعیت وجود دارند. در این تحقیق با استفاده از ترکیب مدل تحلیل پوششی داده ها و تئوری مجموعه های ناهموار، مدل جدیدی برای ارزیابی تأمین کنندگان در وضعیت غیرقطعی ارایه می شود. تئوری مجموعه های ناهموار، تئوری نوینی است که از مفهوم تقریب برای عدم قطعیت استفاده می کند. برتری مجموعه های ناهموار بر موارد مشابه مانند مجموعه های فازی این است که نیازی به تخصیص درجه عضویت ندارد. ابتدا با تعیین شاخص های ارزیابی به صورت متغیرهای ناهموار، مدل تحلیل پوششی ناهموار تشکیل شده و سپس با استفاده از مفهوم امید ریاضی ناهموار در یک سطح اطمینان دلخواه، متغیرهای ناهموار به بازه تبدیل شده و مدل تحلیل پوششی داده های ناهموار به مدل تحلیل پوششی داده های بازه ای تبدیل می شوند. در ادامه با حل مدل بازه ای، مقادیر کارایی هر یک از تأمین کنندگان به صورت یک بازه مشخص شده و در مرحله آخر با استفاده از روش هرویچ و یک سطح اطمینان دلخواه، بازه های کارایی، رتبه بندی می گردند. روش پیشنهادی در شرکت ایران ترانسفو که تولید کننده ترانسفورماتور می باشد پیاده سازی می گردد. در ابتدا شاخص های مهم ارزیابی بنا بر صلاح دید کارشناسان خرید انتخاب شده و مقادیر آن ها از سوابق هر تأمین کننده استخراج شده و در پایان با استفاده از روش ترکیبی پیشنهادی، تأمین کنندگان ارزیابی و رتبه بندی می شوند.
محمود مسندجم رامین صادقیان
چکیده گاهی تعدد زیاد عوامل تولید مانند تعداد تأمین کنندگان و تعداد اقلام در زنجیره تأمین از یک طرف و درعین حال نرخ بالای تغییر اطلاعات از طرف دیگر لزوم ارائه روشی را ایجاد می کند که توأماً این دو مسأله را مورد توجه قرار دهد. به همین منظور در این تحقیق به ترتیب روش خوشه بندی و روش تصمیم گیری چند معیاره برای فائق آمدن بر مشکلات فوق پیشنهاد می شوند. برآورد کردن تمام تقاضاها و محدودیتِ ظرفیت تولیدی تأمین کنندگان از جمله شرایطی است که در تحقیقات پیشین به ندرت با هم درنظر گرفته شده اند، که در این تحقیق قصد بر آنست که علاوه بر اینکه این دو محدودیت با هم درنظر گرفته می شوند، از ترکیب روش های تصمیم گیری چندشاخصه و روش های خوشه بندی بتوان روشی را پیشنهاد داد تا این محدودیت ها را هر چه بهتر پوشش دهد. استفاده از خوشه بندی اقلام برای خوشه بندی تأمین کنندگان نیز ابتکاری بود که باعث انسجام بیشتر نتایج بدست آمده از اجرای روش پیشنهادی می شود. این رویکرد هرگز پیش از این مشاهده نشده بود. به کارگیری سیاست درست تخصیص جهت استمرار جریان اطلاعاتی از طرف تامین کنندگان نیز مساله ای بود که بحث می شود و تاثیر اتخاذ صحیح این سیاست به طور عینی نیز در مساله ی عملی مورد مطالعه مشاهده می شود. استفاده دوباره از روش های تصمیم گیری برای اولویت بندی درون خوشه ای نیز رویکرد دیگری است که جهت انسجام بیشتر در مرحله ی تخصیص به عنوان یک سیاست ارائه می شود. برای ارزیابی روش تحقیق نیز، روش پیشنهادی به طور کامل روی یک محیط واقعی پیاده سازی می شود و نتیجه قبل از اجرای طرح و بعد از اجرای طرح مقایسه می شود. در نهایت نیز پیشنهاداتی در مورد بازبینی رویکرد پیشنهادی از بابت تعریف مساله برای سیستم های دیگر تولیدی با توجه به زمان تحویل آن ها مانند bto و ato ارائه می شود.
علیرضا خسروی رامین صادقیان
زنجیره ی تأمین مجموعه ای از تأمین کنندگان، تولیدکنندگان، توزیع کنندگان و مشتریان است که ارتباط منطقی بین آن ها را نشان می دهد. ارزیابی کارآیی زنجیره ی تأمین نقش مهمی را در مدیریت تولید بازی می کند. تحلیل پوششی داده ها (dea) نیز روشی ناپارامتری بر پایه ی برنامه ریزی خطی است که کارآیی واحدهای مختلف تصمیم گیری را نسبت به هم می سنجد. این روش می تواند ورودی ها و خروجی های چندگانه داشته باشد. برای ارزیابی کارآیی زنجیره ی تأمین، معیارهای متفاوتی را می توان در نظر گرفت. معیارهایی از قبیل هزینه، انعطاف پذیری، زمان تحویل و غیره. در دنیای واقعی، به دلیل عدم قطعیت های موجود، اندازه گیری تمامی معیارها به صورت اعداد قطعی مشکل است. در این پایان نامه برای در نظر گرفتن عدم قطعیت از تئوری مجموعه های فازی استفاده می شود. شاخص هزینه به صورت فازی در نظر گرفته شده و سایر شاخص ها قطعی هستند. پس از ارزیابی زنجیره های تأمین در سطح تولیدکننده با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده های فازی، نتایج این مدل با مدل dea کلاسیک و مدل تحلیل پوششی داده های ناهموار که مدلی دیگر از dea برای برخورد با محیط های عدم قطعیت است، مقایسه می شود.
سپیده حسین پور برخوردار امیر سامان خیرخواه
زنجیره تأمین سیستم پویایی است که در برگیرنده کلیه فعالیت های مربوط به ایجاد و تحویل یک محصول، از مرحله مواد خام تا رسیدن به مشتری نهایی می باشد. سیاست های بسیاری جهت همسان سازی و ایجاد یکپارچگی در زنجیره تأمین وجود دارد؛ یکی از سیاست های عمومی در این زمینه، سیاست مدیریت موجودی توسط فروشنده می باشد. در تحقیق حاضر مزایای به کارگیری سیاست های مدیریت موجودی توسط فروشنده در کاهش هزینه های برداشت و حمل سفارش و در نتیجه کل زنجیره تأمین در سیستم های موجودی دو سطحی با تقاضای احتمالی، در حالی که n نوع محصول در انبار تامین کننده و خرده فروش نگهداری می شوند، مورد بررسی واقع شده است. هزینه های جابجایی برداشت کننده سفارش جهت برداشت اقلام سفارش داده شده با در نظر گرفتن سه نوع چیدمان مختلف برای انبار تأمین کننده مدل شده اند. در یک مطالعه عددی سیاست های مدیریت موجودی توسط فروشنده با سیاست مدیریت موجودی توسط خرده فروش تحت دو توزیع تقاضای پواسون و برنولی که برای محصولات کند مصرف مناسب می باشند، با یکدیگر مقایسه شده اند. نتایج نشان می دهد که سیاست-های مدیریت موجودی توسط فروشنده خصوصا هنگامی که هزینه های نگهداری موجودی در مقایسه با هزینه های جابجایی برداشت کننده و حمل و نقل سفارش اندک یاشد، نقش بسیار مهمی در صرفه جویی در هزینه ها در کل زنجیره تأمین خواهند داشت.
ملیحه ابراهیمی رامین صادقیان
امروزه کوتاه?شدن عمر محصول و ورود رقبای زیاد در عرصه تولید، اهمیت برنامه ریزی تولید و مدیریت تولید را افزایش داده است. یکی از زمینه های مدیریت تولید، مدیریت سبد محصول است. سبد محصول برای هر تولید کننده به صورت مجزا توسط برخی محققین مورد بررسی قرار گرفته است. ولیکن انتخاب سبد محصول و نیز مقادیر تولیدی به ازای هر نوع محصول موجود در سبد محصول با توجه به رقبای تولیدی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. انتخاب یک سبد محصول مناسب می تواند یک مزیت رقابتی مهم برای هر تولید کننده محسوب شود. از اینرو در این پایان?نامه به بررسی سبد محصول و تعیین میزان تولید به ازای هر نوع محصول موجود در سبد محصول پرداخته می شود. در ابتدا مروری بر ادبیات سبد محصول و موضوعات مرتبط با آن مطرح می شود. سپس نحوه به کارگیری تئوری بازی در زمینه انتخاب سبد محصول مناسب و مقدار موثر تولید هر نوع محصول با توجه به رقابتی بودن تولید ارائه می شود. لازم به ذکر است که در این پایان نامه یک مدل تئوری بازی دو نفره مورد بحث قرار می گیرد. همچنین معیارهایی مانند ویژگی محصول و مشتری، قیمت محصول، هزینه مواد اولیه (هزینه ثابت و متغیر)، میزان تقاضای محصول و سهم بازار هر محصول در نظر گرفته می شود. محدودیت هایی نیز مانند حداکثر نرخ تولید، حداکثر منابع تولیدی و پوشش تقاضای بازار درنظر گرفته می شوند. مدل در حالت بازی دو نفره پیوسته، به صورت یک مدل دوهدفه قابل طرح است. برای روشن شدن نحوه به کارگیری تئوری بازی یک مثال عددی با استفاده از نرم افزار لینگو و روش l-p متریک حل می گردد.
مجاهد کیانپور رامین صادقیان
همزمان با پیشرفت صنعت، عملیات نگهداری و تعمیرات نیز بسیار مورد توجه قرار گرفت. چرا که این عملیات در ارتباط بسیار تنگاتنگ با فاکتورهای مهمّی مانند کیفیت محصول، هزینه های محصول، ایمنی، محیط زیست و غیره است و همچنین نقش بسیار مهمی در تعیین بودجه شرکت ها دارد. از این رو در طول سالیان اخیر سیاست های متنوعی در ارتباط با تعمیر و نگهداری توسعه داده شد. یکی از این سیاست های که کاربرد زیادی در صنایع مختلف دارد نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه است که بسیار مورد توجه محققین فعال در این زمینه است. مدل های مختلفی برای یافتن افق های زمانی برنامه ریزی نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه و سیاست بهینه تعویض قطعات بر اساس عمر آنها توسعه داده شده است. در حالی که تحقیقات قبلی بطور کلاسیک فقط تابع هزینه را در نظر می گرفتند. در این پژوهش یک مدل پویایی های سیستمی برای یافتن زمانی مناسب برای تعویض پیشگیرانه قطعات در یک افق برنامه ریزی پیشگیرانه بلند مدت توسعه داده شد. در این مدل چند هدف و موضوع کاربردی، مانند جایگزینی اصلاحی و پیامدهای آن، تابع عمر باقیمانده و همچنین شرایط محیطی را در نظر می گیریم. این مدل برای ماشین آلات و تجهیزاتی که قطعات معیوب آنها با قطعات جدید و نو تعویض می شوند کاربرد دارد. در این پژوهش فقط برنامه ریزی جایگزینی پیشگیرانه مورد بررسی قرار می گیرد. هم چنین هزینه در این پژوهش شامل مواردی مانند زمان شکست، خرید، نیروی انسانی و هزینه های غیرمستقیم است. مسئله ای که در این تحقیق مدل سازی شده، قطعاتی را در یک تجهیز در نظر می گیرد که باید بعد از خرابی با یک قطعه جدید جایگزین شوند. تابع عمر این قطعات یک متغیر تصادفی است که ممکن است به انتها خود برسند یا در زمان تعویض در هر مرحله ای از آن باشند. در ادامه و برای مورد واقعی در صنعت، کمپرسورهای سانتریفوژ موجود در پالایشگاه شازند اراک انتخاب می شوند و مدل توسعه داده شده را روی یک قطعه خاص از این دستگاه ها اجرا کرده و زمان مناسبی را برای تعویض این قطعه بدست می آوریم.
نیلوفر ذوقی رامین صادقیان
مسأله حداقل کردن ضایعات برش (csp)در بسیاری از صنایع همچون صنایع فولاد، کاغذ، پلاستیک، شیشه و چوب کاربرد دارد و امروزه تحقیقات گسترده ای بر روی آن در حال انجام است. با توجه به ابعاد وسیع این مسأله ، میزان ضایعات تولیدی در این صنایع بسیار قابل توجه می باشد به طوری که گاه تغییر کوچکی در الگوی برش، می تواند تاثیر بسزایی در فاکتورهای تاثیرگذار تولیدی همچون قیمت تمام شده محصول و میزان مواد اولیه داشته باشد. مسأله تمرکز ضایعات برش در سال 1385 در قالب روش حلی بر اساس شبیه سازی تبرید با تعریف نوعی هزینه مجازی تعریف و ارائه گردید. اما هرگز در خصوص بهینگی آن اثباتی صورت نگرفت. در این پایان نامه، ضمن مرورِ برخی از روش های استفاده شده در حل مسأله برش، مسأله تمرکز ضایعات برش مورد بررسی قرار گرفته و بهینگی بحث استفاده از هزینه مجازی اثبات شده است. سپس مدل تحقیق در عملیات آن مطرح و در نهایت روش حلی بر اساس روش فراابتکاری کلونی مورچگان ارائه می شود که علاوه بر کم کردن میزان ضایعات، می کوشد تا ضایعات بر روی حداقل شاخه های مصرفی متمرکز گردد. همچنین هنگام حل مسأله ، حالتی مورد بررسی قرار داده میشود که لبه دستگاه برش دارای طول قابل توجهی بوده و در هنگام برش، این مقدار طول به ضایعات تبدیل گردد. در خاتمه نیز به بحث و نتیجه گیری در این رابطه انجام میشود.
میر سهیل حسینی اق قلعه رامین صادقیان
امروزه همگام با توسعه ی سرمایه گذاری، نیاز به مدل های تصمیم گیری علمی بیش از پیش آشکار شده است. بدین منظور برای حل مسئله ی انتخاب سبد سهام، مدلی در این پایان نامه ارائه می شود که در آن، از خصوصیات و نقاط قوت دیدگاه تکنیکال و تئوری پوتفولیوی مدرن استفاده می گردد. مدل پیشنهادی شامل هفت گام در قالب سه مرحله ی اصلی است: فیلترسازی اولیه ی شرکت ها با مدل استنتاج فازی، به کارگیری روش میانگین- واریانس در ایجاد آلترناتیوهای روش تصمیم گیری و استفاده از روش تخصیص خطی قیمت محور و تحلیل سری های زمانی در انتخاب بهترین ترکیب سبد سهام. در مدل استنتاج فازی، به روند قیمت و قدرت نسبی هر سهم به همراهِ افزایش ها و کاهش ها و نیز بازدهی و ریسکِ آن توجه می گردد. همچنین، جهت یافتن بهترین نسبت سهام، از روش تخصیص خطی قیمت محور و جهت برقراری توازن معقول بین ماکزیمم سازی بازدهی و مینیمم سازی ریسکِ آلترناتیوها، از مدل میانگین- واریانس استفاده می شود. در روش تخصیص خطی قیمت محور، معیارها به صورت تغییر ارزش هر سبد پس از خرید در مقطعی خاص و فروش پس از به ترتیب یک، دو، ... و k دوره ی زمانی تعریف می شوند. همچنین، انواع ملاحظاتِ کوتاه، میان و بلندمدتِ سرمایه گذاران، با تغییر اوزان معیارهای مدل تصمیم گیری قابل مدل سازی است. این مدل در دو حالتِ استفاده از اطلاعات گذشته ی قیمت و استفاده از اطلاعات آینده در کنار گذشته حل می شود. در حالت دوم، متدلوژی باکس- جنکینز برای پیش بینی قیمتِ آتی به کار می رود. در این مسیر، با بررسی قیمت ها، اطلاعات فاندامنتال بورس نیز قابل لحاظ خواهند بود. همچنین، گام های روش پیشنهادی فوق، بر داده های جمع آوری شده از 24 شرکت فعال در بورس تهران پیاده سازی و نتایج بررسی خواهد شد.
مهدی خالقی رامین صادقیان
در این تحیق مسأله خوشه بندی یک مجموعه داده، به صورت یک مسأله بهینه سازی دوهدفه که دو هدف را به صورت همزمان بهینه می کند، مطرح شده است. این تکنیک خوشه بندی دوهدفه از روش بهینه سازی چند هدفه سلسله مراتبی شبیه سازی تبرید به عنوان استراتژی بهینه سازی استفاده می کند. برای توابع هدف خوشه بندی، ما سعی در انتخاب معیارهای بهینه سازی داریم که به صورت اساسی جنبه های مختلف یک جواب خوب خوشه بندی را منعکس کند. برای این کار ما از دو تابع هدف مکمل یک دیگر استفاده می کنیم که یکی بر پایه تراکم خوشه ها و دیگری بر پایه اتصال خوشه ها می باشد و این دو تابع هدف برای تعیین تعداد مناسب خوشه ها در مجموعه داده به صورت همزمان بهینه می شوند. بنابراین تکنیک خوشه بندی مطرح شده قادر به شناسایی تعداد مناسب خوشه ها و افراز مناسب داده ها در انواع مجموعه داده های مختلف می باشد. یک روش نیمه نظارتی نیز برای انتخاب یک جواب از میان جواب های بهینه موثر پارتوی تکنیک خوشه بندی دوهدفه مطرح شده نیز ارائه می شود که با استفاده از امتیاز مینکوفسکی به انتخاب بهترین جواب و تعیین تعداد خوشه ها می پردازد. کارایی الگوریتم برای دو مجموعه داده مصنوعی و نیز شش مجموعه داده واقعی با پیچیدگی های مختلف نشان داده شده است. نتایج همچنین با تکنیک های خوشه بندی چندهدفه دیگر از قبیل mock، mops، دو تکنیک خوشه بندی یک هدفه بر پایه الگوریتم ژنتیک و تکنیک اتصال میانگین مقایسه شده اند.
مریم کیوه یی امیرسامان خیرخواه
درحالی که دنیای کسب و کار از تمرکز بر محصول به تمرکز بر مشتری سوق می یابد، مدیران پی می برند که گسترش ارتباطات موجود با مشتریان برای رشد سودمند و مداوم درآمد مفید خواهد بود. بنابراین برای بقا در محیط کسب و کار امروزی، تعیین استراتژی ها بر مینای خواسته های مشتریان و نیز میزان اهمیت آنها برای سازمان از اهمیت خاصی برخوردار است. مدیریت ارتباط با مشتری (crm) یک استراتژی کسب و کار مشتری محور است که فروش، بازاریابی و خدمات مشتریان را به صورت پویا و یکپارچه دربرمی گیرد تا برای شرکت و مشتریانش ارزش ایجاد کرده و بیافزاید. لازمه پیاده سازی موفق مدیریت ارتباط با مشتری، شناسایی دقیق نیازمندی ها و خواسته های واقعی مشتریان از محصول یا خدمات و همچنین تعیین مشتریان سودآور سازمان و نیز تقسیم بندی مشتریان سازمان بر اساس ارزش آنهاست تا نیازهای خاص و شیوه مناسب تعامل سازمان با هر دسته از مشتریان تعیین گردد. از این رو در این تحقیق با تمرکز بر دو رویکرد مدیریت ارتباط با مشتری (crm) و گسترش عملکرد کیفیت (qfd) و در نهایت بهره گیری از روش rfm برای محاسبه ارزش مشتری ، چهارچوبی برای تدوین استراتژی ها ورویکردهای خدماتی ارائه می کنیم.
نصیر صیدی رامین صادقیان
بالانس خط مونتاژ که یکی از عناصر اساسی در برنامهریزی سیستمهای تولیدی محسوب می شود در جستجوی تخصیص عناصر کاری یک خط مونتاژ به ایستگاه های کاری هستند به گونهای که محدودیتهای پیشنیازی برقرار شود و تعداد ایستگاه های کاری و زمان بیکاری هر ایستگاه حداقل گردد. در دنیای واقعی خیلی از مسائل بالانس خط مونتاژ با گزینههای مختلفی برای یک مونتاژ سر و کار دارند و بنابراین بررسی یک مسأله بالانس خط مونتاژ که گزینههای ممکن یک مونتاژ به منظور دستیابی به بالاترین کارایی را در نظر بگیرد از لحاظ کاربردهای عملی بسیار مفید و ارزشمند خواهد بود. در این پژوهش پس از تعریف مسألهی بالانس خط مونتاژ و انواع آن یک مسأله تعمیم یافته از بالانس خط مونتاژ در حالت توالی عملیات چند گزینهای معرفی خواهد شد که گزینههای مختلف یک فرایند مونتاژ یا ساخت را بررسی میکند. به علت پیچیدگی این مسأله و به منظور حل کارآمد آن یک رویکرد دو مرحلهای پیشنهاد میشود که شامل دو زیرمسأله است که باید به بصورت همزمان حل شوند. مسأله اول مسأله تصمیم گیری است که یکی از انواع گزینه های مختلف مونتاژ را مطابق یک معیار مشخص انتخاب میکند و مسأله دوم مسأله بالانس خط مونتاژ می باشد که شامل تخصیص عناصر کاری به ایستگاه های کاری است. مسأله بصورت یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح فرموله میشود و در قالب یک مدل برنامهریزی ریاضی جهت بهینه یابی حل میگردد. این مسأله به لحاظ پیچیدگی در زمره مسائل np–hard قرار میگیرد. برای حل مسائل واقعی در مقیاس های متوسط و بزرگ عمدتاً از روشهای فرا ابتکاری استفاده میشود که در این پژوهش از روش فرا ابتکاری grasp (روش جستجوی تطابقی تصادفی حریصانه) استفاده شده و حاصل نتیجه آن با روش الگوریتم ژنتیک مقایسه میگردد.
مرجان زارع مریم اسمعیلی
بازده تصادفی بر تصمیمات تولید و عملکرد همه ی بخش های زنجیره تأمین تأثیرگذار است. در این پایان نامه، زنجیره تأمینی با یک تأمین کننده و دو خرده فروش مورد بررسی قرار گرفته است. خروجیِ تولید، تصادفی است و تقاضا قطعی نیست. با استفاده از نظریه بازی ها، چهار سناریو پیشنهاد داده شده است که در سناریوهای اول و سوم، عملکرد زنجیره تأمین، بدون تقسیم ریسک خروجی تصادفی، مورد بررسی قرار گرفته است. در سناریوهای دوم و چهارم ریسک خروجی تصادفی بین بخش های مختلف زنجیره تأمین با مذاکره و منعقد کردن قرارداد، تقسیم می شود و عملکرد زنجیره تأمین ارزیابی می شود. هم چنین نتایج حاصل از سناریوهای پیشنهاد داده شده، با هم مقایسه می شود و نشان داده می شود تحت شرایط معین، خروجی تصادفی ممکن است عملکرد زنجیره تأمین را افزایش دهد و اثر به حاشیه رانده شدن مضاعف را کاهش دهد. برای فهم بیشتر مدل، چندین مثال عددی بیان شده اند.
پروانه افشاری رضا سمیع زاده
جهانی شدن و پیدایش شرکتهای توسعه یافته، منجر به افزایش دائمیبرون سپاری قطعات و خدمات شده است. این امر شرکتها را وادار به توجه بیشتر به فرآیند خرید و تصمیمهای مرتبط کرده است؛ یکی از این تصمیمها که بر تمامیحوزههای شرکتها اثر گذار است، مسئله انتخاب تأمینکننده میباشد. با توجه به پیچیدگی این مسئله، این رساله بر آخرین مرحله انتخاب تأمینکننده که شامل تعیین بهترینترکیب از تأمینکنندگان و تخصیص سفارش به آنها در جهت برآورده ساختن نیازمندیهای خرید میباشد، متمرکز شدهاست. مسئله انتخاب تأمینکنندگان برای حالت تک تولید کننده که با تقاضای احتمالی مواجه است، در نظر گرفته شده است؛ بعلاوه، تامینکنندگان برای رقابت و فروش بیشتر کالاهای خود را با ارائه تخفیف عرضه میدارند. تخفیف ارائه شده توسط تأمینکنندگان نموی در نظر گرفته شده است. همچنین احتمالی بودن زمان تقاضا و انعطافپذیر بودن تأمینکنندگان (در حجم تقاضا و زمان تحویل) لحاظ شده است. تأمینکنندگان بالقوه، قیمتهای متفاوتی اظهار کرده و محدودیت حداقل و حداکثر اندازه سفارش را دارند؛ هزینه ثابت انتخاب تأمینکننده از دیگر پارامترهای در نظر گرفته شده در مدل میباشد. با استفاده از مدل پیشنهادی یک خریدار میتواند انعطافپذیری شرکای زنجیره تأمین بالقوه را تخمین زده و به صورت سنجیده عمل نماید. هدف از طرح این مسئله، انتخاب تأمینکنندگان با انعطاف پذیری بالاتر و قیمت بهتر، کاهش هزینهها و در نهایت افزایش سود مورد انتظار می باشد. لازم به ذکر است میزان تخفیف پیشنهاد شده توسط تأمینکنندگان در فرآیند انتخاب و تخصیص سفارش به آنها نقش کلیدی دارد. مدل انتخاب تأمینکننده برای تصمیمگیریهای همزمان روی ظرفیت، مدیریت زمان و حجم تقاضا و انعطاف پذیری تأمینکننده ارائه شده است. این مدل به صورت یک مسئله دو هدفه تحت شرایط زمان و حجم تقاضای احتمالی مدلسازی شده است. با توجه به اینکه مسئله مورد نظر جزء مسائل np-hard به شمار میآید، الگوریتمهای فراابتکاری جهت حل مدل به کار گرفته شده است و سپس الگوریتم ژنتیک رتبه بندی غلبه نشده (nsga-ii) و الگوریتم ژنتیک مرتب سازی غلبه نشده (nrga) با هم مقایسه شده اند.
مصطفی قاضوی رامین صادقیان
در این تحقیق، برای اولین بار هر یک از زیرسیستم ها خود می توانند متشکل از تعدادی مولفه سری باشند که خرابی هریک از این مولفه ها نیز می تواند منجر به خرابی آن زیرسیستم و در نتیجه شکست کل سیستم شود. مثال واضحی از این گونه سیستم ها، یک موشک نوعی است که از چهار زیرسیستم اصلی تشکیل شده است که عبارتند از موتور، هدایت و کنترل، سازه و بدنه، سرجنگی. در هریک از این زیرسیستم ها، اجزای دیگری به صورت سری قرار می گیرند که شکست هریک از آنها به تنهایی منجر به شکست کل آن زیرسیستم و در نتیجه شکست کل سیستم خواهد شد. در این تحقیق، به مدل سازی این نوع از سیستم ها پرداخته می شود و سپس مدل سه هدفه تشکیل شده برای قابلیت اطمینان، هزینه ها و وزن با در نظر گرفتن محدودیت های سیستم، با استفاده از الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی نامغلوب ها- نسخه ii (nsga-ii) حل خواهد شد. نتیجه تحقیق، انتخاب بهترین پیکربندی برای یک موشک است به گونه ای که با در نظر گرفتن محدودیت های سیستم، بیشترین قابلیت اطمینان و کمترین هزینه در کنار کمینه وزن، برای آن برآورده شود.
سمیرا بوستانی مجید سبزپرور
مساله برنامه ریزی و مدیریت پروژه جزو کلاسیک ترین مسائلی است که در ادبیات حوزه پروژه مطرح است. این تحقیق درصدد است به کمک مفاهیم مندرج در مهندسی اقتصادی سیستم ها، بدنبال راهکاری مناسب باشد تا بتواند علاوه بر در نظر گرفتن جنبه های مهم تعیین توالی اقدامات، میزان استفاده از منابع ، هزینه ها و ... به صورت بلندمدت و یکپارچه به ارزش خالص فعلی چنین پروژه هایی نیز بیندیشد. در این راستا، مسئله مطرح شده در راستای چند حالتی بودن منابع تعریف و مدلسازی شده است. در این بین از آنجا که عدم قطعیت زیادی در چنین شرایطی می تواند رخ نماید، از متغیرهای فازی جهت این امر استفاده شده است. بهره گیری از دو الگوریتم حرکت دسته پرندگان و الگوریتم ژنتیک غیر مغلوب که بتوانند چندهدفی بودن این مسئله را نیز یاری رسانند، از مزایای دیگر این تحقیق است. استفاده از داده های منابع معتبری چون pslib در حل مساله مورد تجزیه و تحلیل قرار می گبرد.نتایج حاکی از عملکرد مناسب هر دو الگوریتم در برخورد با سایزهای مختلف مسئله دارد.
فرزاد حبیبی ارش حاجی کریمی
در این مطالعه پژوهشگر به اولویت بندی استراتژی های تامین منابع مالی شرکت پرشیا استیل با استفاده از روش تاپسیس وahp فازی می پردازد. با توجه به اینکه سازمان نیاز به تامین مالی از روشهای کم هزینه تر و مناسب تر دارد این استراتژی ها می تواند در رشد و توسعه فعالیتها و ادامه حیات شرکت در بازار رقابتی شدید کنونی داشته باشد.
محمد سلیمی جمال امیرسامان خیرخواه
امروزه سیستم های نوین کنترل تولید و موجودی ها به دنبال حذف کامل انبارها و در واقع کاهش موجودی ها به حداقل مقدار ممکن می باشند. در این راستا با تکیه بر مدیریت زنجیره تامین و ایجاد روابط بلندمدت با تامین-کنندگان و مشتریان به میزان قابل توجهی می توان موجودی انبارها را کاهش داد. مسائل مطرح در حوزه بازپرسازی موجودی با هدف مدیریت بهینه اقلام مختلف در قفسه های انبار و یا مراکز فروش انجام می شود. در بازپرسازی تعیین مقدار انتقال سفارش و بازه انتقال که همان دوره بازپرسازی است از جمله سوالاتی است که درصدد پاسخگویی به آن هستیم. در این تحقیق، تمرکز اصلی در مدلسازی ریاضی بر مسائل کنترل موجودی با سیاست مرور پیوسته می باشد. در مدل های سیستم موجودی مرور پیوسته، جهت محاسبه نقطه سفارش، مقدار سفارش و موجودی اطمینان به گونه ای تعیین می شود که سطح خدمت مطلوب سیستم رعایت شود. در اکثر مطالعات صورت گرفته مسئله با در نظر گرفتن یک هدف مدلسازی شده است، در حالی که در دنیای واقعی امروزه بهینه سازی چندین هدف به طور همزمان مورد توجه است. لذا به دنبال ارایه یک مدل ریاضی چندهدفه کنترل موجودی مرور دائم (q,r) چند محصولی با تقاضا احتمالی می باشیم. در این تحقیق، یک مدل کنترل موجودی با اهداف غیر همراستا کمینه کردن مجموع هزینه های سیستم موجودی و بیشینه کردن سطح خدمت ارایه می شود. به منظور نزدیکتر شدن مدل به شرایط دنیای واقعی، محدودیت های بودجه در دسترس، فضای انبار و تعداد کمبود مجاز در نظر گرفته شده است. تابع توزیع تقاضا به صورت احتمالی بوده و کمبود مجاز و به صورت پس افت و فروش از دست رفته می باشد. از آنجایی که مدل ارائه شده از نظر پیچیدگی محاسباتی در رسته مسائل با پیچیدگی بالا قرار دارد، بر آن شدیم تا از یک الگوریتم فراابتکاری تحت عنوان الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب ها جهت حل مدل بهره جوییم. جهت اثبات کارایی الگوریتم پیشنهادی، از الگوریتم ژنتیک مرتب سازی نامغلوب ها بهره جسته ایم. علاوه بر آنکه پارامترهای الگوریتمها با استفاده از روش تاگوچی تنظیم شد، جهت بررسی عملکرد الگوریتمها تجزیه و تحلیل های آماری بر روی معیارهای استاندارد مقایسه الگوریتمهای چندهدفه صورت گرفت که نتایج محاسباتی بیانگر توانایی الگوریتم پیشنهادی در حل این نوع از مسائل را نشان میدهد.
عباس پورفتحی سپهر قاضی نوری
در این پژوهش روشی کمی برای قیاس ساختار و عملکرد اشاعه نوآوری بین بخشهای اقتصادی در ایران با چین وتایوان بیان شده است . شبکه اشاعه نوآوری بین بخشی از جریانهای تحقیق و توسعه ساخته می شود که با استفاده از داده های موجود در جداول داده- ستانده و هزینه تحقیق و توسعه هر بخش قابل محاسبه اند. این شبکه در سطوح انفرادی، ملی و گروهی وجود دارد و به بررسی بخش های واقع در شبکه اشاعه نوآوری و عملکرد هر بخش می پردازد. نتایج بررسی در ایران در سطح انفرادی نشان می دهد که مهمترین بخشها عبارتند از فلزات اصلی و محصولات فکری، که وضعیت آنها نسبت به همتایانشان در چین و تایوان بهتر است. اما وضعیت سایر بخشها در ایران قابل قیاس با مشابهات موجود در چین وتایوان نیست. شرایط سایر بخشها در ایران این گونه می نماید که بیشتر آنها از لحاظ نوآوری نیازمند به بخش های اصلی یاد شده اند. همچنین در مورد خوشه ها، نتایج بیانگر این حقیقت است که خوشه ها بعنوان یک زیر مجموعه بسیار مهم از شبکه اشاعه نوآوری، در ایران عملکردی ضعیف دارند. در سطح ملی شبکه اشاعه نوآوری تایوان از دو رقیب خود بسیار تواناتر است و ایران و چین شرایطی تقریبا یکسان دارند.