نام پژوهشگر: مجید عزیزی ارانی
مریم توانا مجید عزیزی ارانی
چکیده قارچ گانودرما لوسیدوم (ganoderma lucidum) یکی از قارچهای دارویی و بسیار ارزشمند جهان بوده که میوه و میسلیوم آن حاوی ترکیباتی نظیر پلی ساکاریدها و گنودریک اسید می باشد که به لحاظ داروشناسی، اثر تقویت کنندگی آن ها روی سیستم ایمنی بدن به اثبات رسیدهاست. این تحقیق به منظور بهینه سازی شرایط رشدی برای تولید قارچ گانودرما به اجرا در آمد و آزمایشات به 4 بخش تقسیم شد. در بخش اول این تحقیق، اثر برخی فاکتورهای رشدی، نظیر نوع منبع کربن محیط کشت، غلظت منبع کربن، دما و ph و تأثیر متقابل آنها بر تولید میسلیوم و پلیساکارید در کشت مایع بررسی شد. در بخش دوم، محیط کشتهای مختلف جامد به منظور تولید میسلیوم با کیفیت بالا جهت استفاده در مرحله تولید اسپاون مورد مطالعه قرار گرفت. در بخش سوم، به بررسی بسترهای مختلف و همچنین تعیین دمای بهینه در تولید اسپاون پرداخته شد. در بخش نهایی این تحقیق اثر سه نوع خاکاره مختلف ممرز، راش و سپیدار در ترکیب با سبوس گندم و عصاره مالت به عنوان مکمل غذایی استفاده شد و تأثیر آنها بر سرعت رشد میسلیوم و راندمان بیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایشات بخش اول نشان داد که بیشترین تولید وزن خشک میسلیوم برابر باg dw/l 66/6، توسط محیط کشت حاوی قند مالتوز و بالاترین سطح پلیساکارید (48/1 گرم بر لیتر) نیز در محیط کشت حاوی قند مالتوز و دمای ?c 1±29 تولید شد. بهترین اسیدیته برای تولید میسلیوم و پلی ساکارید به ترتیب در ph های 5/4 و 5/3 مشاهده شد. نتایج آزمایشات بخش دوم نشان داد که بالاترین سرعت رشد (mm/day 46/7) و وزن خشک میسلیوم (88/13 گرم بر لیتر) زمانی حاصل شد که به ترتیب از عصاره خاکاره چنار و افرا استفاده گردید. در بخش سوم آزمایشات مشخص گردید که میانگین سرعت رشد میسلیوم در دمای ?c 1±29 در بسترهای مختلف 31/7 میلیمتر در روز و در دمای ?c 1±25 برابر 75/2 میلیمتر در روز بود. در بین تیمارهای استفاده شده بستر غله گندم حاوی10 درصد سبوس گندم بیشترین سرعت رشد خطی میسلیوم (66/9 میلیمتر در روز) را داشته و نتایج بررسی بسترهای خاکاره نیز نشان داد که خاکاره اقاقیا، بیشترین سرعت رشد میسلیوم (mm/day 362/9) را داشتهاند. در بخش تولید میوه، نتایج نشان داد که تیمار حاوی خاک اره راش با 5/2 درصد عصاره مالت و 10 درصد سبوس گندم بیشترین سرعت رشد میسلیوم (mm/day 61/10) و تیمار حاوی خاک اره سپیدار با 5 درصد عصاره مالت و 10 درصد سبوس گندم، بیشترین راندمان بیولوژیکی (68/18درصد) را در بین تیمارهای مختلف بدست آوردند. کلمات کلیدی: قارچ گانودرما ، پلیساکارید، سرعت رشد میسلیوم، اسپاون ، راندمان بیولوژیکی.
شیرزاد سوره حسین ارویی
جهت بررسی تاثیر تنظیم کننده های رشد گیاهی iba (ایندول بوتیریک اسید) ga3 (جیبرلین) اتیلن (به فرم اتفن) در دو سیستم کشت جوی-پشته و داربستی (هر سیستم بعنوان یک آزمایش جداگانه) بر خصوصیات رویشی و زایشی کدوی بذر برهنه، آزمایش فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با چهارتکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی در هر دو آزمایش شامل پیش تیمار و پاشش تنظیم کننده های رشد ذکر شده، بود. در ابتدا بذور به چهار دسته تقسیم شدند و سپس هر دسته با ماده ی مورد نظر پیش تیمار شدند. دسته ی اول پیش تیمار با آب مقطر (تیمار شاهد)، دسته ی دوم پیش تیمار با ppm iba100، دسته ی سوم پیش تیمار با ga3 25 ppm و دسته ی چهارم پیش تیمار با اتفن ppm 200 بودند. بذور کاشته شده از هر پیش تیمار نیز به چهار دسته تقسیم و سپس در مرحله ی چهار برگی حقیقی روی هردسته با چهار تیمار (دسته ی اول پیش تیمار با آب مقطر (تیمار شاهد)، دسته ی دوم پیش تیمار با ppm iba100، دسته ی سوم پیش تیمار با ga3 ppm25 و دسته ی چهارم پیش تیمار با اتفن ppm 200 سه بار به فواصل 10 روزه پاشش شدند. نتایج نشان از تاثیر معنی دار تنظیم کننده های رشد گیاهی و سیستم کشت بر خصوصیات رویشی و زایشی کدی بذر برهنه شامل: سطح برگ، درصد ماده خشک بوته، تعداد گل های نرو ماده تعداد میوه در بوته، تعداد دانه در میوه، خصوصیات بذر، عملکرد دانه، درصد روغن و عملکرد روغن داشت. تیمار پاششga3 ppm 25 درسیستم داربستی مناسب ترین تیمار برای افزایش رشد و عملکرد کدوی بذر برهنه بود.
الهام چمنی اصغری سید حسین نعمتی
به منظور بررسی قابلیت ترکیب پذیری 6 لاین گوجه فرنگی، لاین های والدینی در قالب طرح تلاقی های دای آلل کامل (6×6) مورد بررسی قرار گرفتند. این تحقیق در سال های 1390-1391 در گلخانه های گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد انجام گردید. انجام تلاقی ها در سال اول انجام شد. در سال دوم نتاج حاصل از تلاقی ها به همراه والدین در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. صفات مورد بررسی شامل: تعداد روز تا 50% جوانه زنی بذر، تعداد برگ تا ظهور اولین گل آذین، تعداد روز از جوانه زنی تا ظهور اولین گل آذین، تعداد روز از ظهور اولین گل آذین تا اولین میوه دهی، تعداد روز از اولین میوه دهی تا اولین رنگ گیری، تعداد میوه در بوته، متوسط وزن میوه (گرم)، عملکرد کل بوته (کیلوگرم) و تعداد حجره بودند. همچنین با مشخص شدن 5 هیبرید برتر، صفات بیوشیمیایی مثل میزان مواد جامد محلول میوه، اسیدیته آب میوه، میزان آب میوه در 100 گرم میوه و مقدار لیکوپن و بتاکاروتن میوه اندازه گیری شدند. نتایج حاکی از وجود اثرات افزایشی در بروز و کنترل اکثر صفات مورد مطالعه بود. از نظر عملکرد، هیبرید های 0611×prigoma و cort×0611 دارای بیشترین عملکرد (03/3 و 57/2 کیلوگرم در بوته ) بودند. هیبرید های prigoma×a و prigoma×cort دارای بالاترین مقدار هتروزیس و ترکیب پذیری خصوصی در صفات تعداد میوه در بوته و متوسط وزن میوه بودند. 5 هیبرید برتر در صفات مهم زراعی مرتبط با عملکرد و زودرسی شامل 0611×prigoma و prigoma×0611 و 0611×cort و cort×0611 و prigoma×me(12) بودند. بر اساس نتایج به دست آمده والد 611 با بیشترین مقدار ترکیب پذیری عمومی در اکثر صفات و بیشترین عملکرد در بین 6 لاین به عنوان والد نر و ماده برتر شناخته شد. در بررسی صفات بیوشیمیایی، صفات مربوط به مقدار لیکوپن و بتاکاروتن معنی دار شدند اما در صفات میزان آب میوه، مقدار مواد جامد محلول و اسیدیته آب میوه تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
حسن فرهادی مجید عزیزی ارانی
ارزیابی تحمل به شوری گیاهان دارویی به منظور کشت در مناطق شور از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف شوری بر برخی صفات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی توده های مختلف گیاه دارویی شنبلیله (trigonella foenum- graecum l.) و شناسایی بهترین توده¬ بومیبه صورت یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفیبا سه تکرار در سال 1392 به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایش شامل هشت توده بومی شنبلیله (اصفهان، تبریز، همدان، ساری، چالوس، آمل، مشهد و یاسوج) و چهار سطح شوری (0، 60، 120 و 180 میلی¬مولار کلرید سدیم)که به ترتیب دارای هدایت الکتریکیمعادل7/0، 40/2، 47/4 و 40/6 دسی زیمنس بر متر بودند.صفات اندازه¬گیری شده شاملارتفاع بوته، طول ریشه، طول ساقه، تعداد انشعاب در بوته، تعداد دانه در بوته، تعداد گره، فاصله میانگره، وزن هزار دانه، عملکرد دانه در بوته، طول غلاف، عرض غلاف، تعداد دانه در غلاف، تعداد غلاف در بوته، سطح برگ، وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام هوایی، وزن تازه میوه، وزن خشک میوه، شاخص کلروفیل، کلروفیل a، bو کل، محتوای نسبی آب برگ، پایداری غشاء، پرولین، میزان سدیم و پتاسیم و نسبت آنها در برگ بودند. نتایج نشان داد که شوری اثر کاهنده معنی¬داری بر روی شاخص¬های رشد و نموی گیاه داشت. شوری سبب افزایش میزان سدیم و کاهش پتاسیم در اندام هوایی گیاه دارویی شنبلیله شد در صورتیکه پرولین میزان یون سدیم را کاهش و یون پتاسیم را افزایش داد. توده¬های مختلف پاسخ های متفاوتی به شوری نشان دادند به طوری که مقاوم ترین آنها توده های¬اصفهان، مشهد و چالوس بودند که در اکثر صفات اندازه¬گیری شده برتر بودند و توده های آمل و ساری در رده های بعدی و توده های تبریز، همدان و یاسوج نسبت به شش توده دیگر حساسیت بیشتری به شوری نشان دادند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، به نظر می رسد بتوان از این سه توده برای اصلاح توده هایی با پتانسیل عملکرد زیاد در شرایط شوری استفاده کرد.
اسماء اسیوند محمد فارسی
قارچ صدفی فلوریدا با نام علمی pleurotus florida جزو قارچ های بازیدیومایست است. این قارچ غیر از مصارف خوراکی دارای ارزش دارویی در درمان بیماری های قلبی و عروقی، کنترل سرطان و کاهش کلسترول بوده و از خصوصیات آللوپاتی و لیگنینوسلولزی آن در تجارت و صنعت استفاده می شود. امروزه این قارچ در پژوهش های زیست پالایی به علت خاصیت جذب بالای فلزات سنگین مطرح گردیده است. برای استفاده از هر یک از این خصوصیات پر ارزش قارچ صدفی فلوریدا، تهیه هیبرید با عملکرد بالا و یا اصلاح با اهداف خاص، نیاز است. در این پژوهش از میوه قارچ با روش نوین اسپورگیری مستقیم، کشت ایزوله تک اسپور انجام شد. dna ژنومی آن از بافت میسلیوم اولیه استخراج گردید و به وسیله آغازگرهای issr که مبتنی بر pcr هستند، چندشکلی بین توالی های ساده تکراری ژنوم تک اسپورها مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی که با نرم افزار ntsys آنالیز شد، منجر به شناسایی تک اسپورهای دور ازهم گردید. این تک اسپورها به عنوان والدین انتخاب شدند و در تلاقی شرکت کردند. با وجود دو لوکوس ناسازگاری در این قارچ، نتایج بررسی های ملکولی و فنوتیپی و همچنین نسبت تعداد تلاقی های موفق به تلاقی های ناموفق، نشان داد که امکان تهیه هیبرید در سنجش و انتخاب والدین با آغازگر issr و روش تک اسپور موفقیت آمیز و قابل تکرار خواهد بود.
محدثه مربایان مجید عزیزی ارانی
به منظور بررسی کیمیت و کیفیت نور led بر ویژگی های رشدی، مرفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه دارویی نعناع فلفلی (mentha piperita l.) آزمایشی گلدانی با 10 تیمار به صورت فاکتوریل (5×2) در قالب طرح کاملا تصادفی با 9 تکرار به اجرا در آمد. تیمارها شامل شدت نورi1 (شدت کم) و شدت نورi2 (شدت زیاد) و کیفیت نور q1 (25 % نور قرمز+75 % نور آبی) ،q2 (50 % نور قرمز+50 % نور آبی)، q3 (75 % نور قرمز+25 % نور آبی) ،q4 (25 % نور قرمز+25 % نور آبی+50 % نور سبز) و q5 (100 % نور آفتابی) بود. بدین منظور لامپ های led روی صفحاتی از جنس پلی کربنات نصب شد، و توسط زنجیر قابل تنظیم بر روی گیاهان قرار گرفتند. در مرحله گل دهی ویژگی های رشدی شامل، وزن خشک برگ، زیست توده، وزن تر و خشک ساقه و ریشه، صفات مرفولوژیکی شامل سطح برگ، ارتفاع گیاه تعداد شاخه های فرعی، فاصله میان گره و نسبت برگ به ساقه، صفات فیزیولوژیکی شامل دمای سطح برگ، هدایت روزنه ای و زمان گلدهی،با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی تعداد کرک های رویین و زیرین، تعداد روزنه ها و اندازه کرک های ترشحی و صفات بیوشیمیایی شامل شاخص کلروفیل، کلروفیل a، b، کاروتنوئید، ترکیبات فنلی، درصد اسانس و ظرفیت آنتی اکسیدانی اندازه گیری شدند.نتایج نشان دادند که اثر ساده شدت نور بر میزان وزن تر و خشک ساقه و ریشه، رنگدانه های گیاهی و ظرفیت آنتی اکسیدانی در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شد. شدت نور بر هیچ یک از صفات مرفولوژیکی و صفات مورد بررسی با میکروسکوپ الکترونی اثر معنی داری نداشت. اثر ساده کیفیت نور بر تمامی صفات رشدی، مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شد. کیفیت نور بر تمامی صفات بیوشیمیایی به جز کلروفیل a و b در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شد. اثر متقابل شدت و کیفیت نور نیز بر میزان سطح برگ در سطح احتمال 5 درصد معنی دار شد. در بررسی اثر ساده کیفیت نور و اثر متقابل شدت و کیفیت نور به جز اندازه کرک های ترشحی سایر صفات میکروسکوپی در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شدند. نور آبی و قرمز اعمال شده در این پژوهش سبب افزایش معنی دار و نور آفتابی و سبز به کار رفته، سبب کاهش معنی دار تعداد کرک های ترشحی در سطح زیرین و رویین برگ شدند. نور قرمز سبب افزایش معنی دار تعداد روزنه ها، دمای سطح برگ و هدایت روزنه ای شد، در نتیجه کاهش زیست توده در این تیمار رخ داد.. تیمار q4سبب افزایش معنی دار زمان گلدهی، تعداد روزنه ها و میزان کاروتنوئید شد. در مجموع می توان اظهار نمود که کاربرد نور led با طیف آفتابی (q5) بیش ترین درصد اسانس (73/3 درصد) و وزن خشک برگ را ایجاد کرد.
عطیه ساعدی مجید عزیزی ارانی
در حال حاضر شوری خاک های کشاورزی افزایش یافته و آب شیرین قابل دسترس، به علت بهره برداری بیش از حد و اتلاف آن محدود شده است. اسید سالیسیلیک یکی از ترکیبات مفید برای گیاهان محسوب می شود که نقش مهمی در ایجاد مقاومت گیاهان به تنش های محیطی از جمله تنش شوری دارد. این پژوهش در دانشگاه فردوسی مشهد در بهار 1392 به منظور ارزیابی اثر اسید سالیسیلیک در شرایط آبیاری با آب شور بر روی گیاه دارویی نعنا فلفلی انجام شد. در این آزمایش اثر محلول پاشی اسید سالیسیلیک درپنج غلظت ( 0، 5، 10، 50، 100 پی پی ام) و شوری ناشی از نمک کلرید سدیم در سه غلظت (0، 75، 125 میلی مولار) در یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 15 تیمار و در 3 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که با افزایش سطوح شوری، میزان آنتوسیانین و ظرفیت آنتی اکسیدانتی افزایش می یابد. در حالیکه تعداد روز تا گلدهی، ارتفاع، تعداد شاخه های جانبی، سطح برگ، وزن خشک بخش هوایی، نسبت برگ به ساقه، تعداد برگ در بوته، میزان کاروتنوئید، کلروفیل کل، a و b به طور معنی داری کاهش یافت. بالاترین سطح شوری (125میلی مولار)، تعداد برگ در بوته و سطح برگ را در مقایسه با شاهد به ترتیب 04/72 و 3/71 درصد کاهش داد. محلولپاشی با اسید سالیسیلیک هم چنین باعث کاهش تعداد روز تا مرحله گلدهی و هدایت روزنه ای شد. اما ارتفاع گیاه، تعداد شاخه های جانبی، محتوای آب نسبی برگ، شاخص کلروفیل، کلروفیل a ، b و کل را افزایش داد. با افزایش غلظت اسید سالیسیلیک از میزان هدایت روزنه ای کاسته شد به طوریکه در غلظت 50 پی پی ام میزان هدایت روزنه ای نسبت به تیمار شاهد حدود 76/49 درصد کاهش یافت. اثر متقابل دو تیمار مورد بررسی بر صفت تعداد شاخه جانبی نشان داد که کمترین مقدار برای این صفت در شوری 125 میلی مولار و اسید سالیسیلیک 50 پی پی ام و بیشترین تعداد شاخه فرعی مربوط به شوری 75 میلی مولار و بدون حضور اسید سالیسیلیک بود. بیشترین مقدار کلروفیل کل در تیمار بدون اعمال تنش شوری و اسید سالیسیلیک 100 پی پی ام و کمترین آن در شوری 125 میلی مولار و اسید سالیسیلیک 100 پی پی ام به ترتیب برابر 55/16 و 79/3 اندازه گیری شد. اثر تیمار شوری بر درصد و عملکرد اسانس نیز بررسی شد و مشخص شد که با افزایش شوری مقدار این دو صفت کاهش می یابد به طوریکه بالاترین میزان درصد و عملکرد اسانس در تیمار شاهد به ترتیب برابر 22/2 و 23/3 اندازه گیری شد. محلولپاشی اسید سالیسیلیک باعث کاهش درصد اسانس شد اما نتوانست بر عملکرد اسانس کاهش معنی داری ایجاد کند. اثر متقابل دو تیمار شوری و اسید سالیسیلیک بر درصد اسانس نشان داد که بالاترین میزان آن در تیمار اسید سالیسیلیک 10 پی پی ام و عدم اعمال تنش شوری برابر84/2 بدست آمد. هم چنین کمترین درصد اسانس مربوط به شوری 125 میلی مولار و اسید سالیسیلیک 100 پی پی ام بود که برابر 15/1 اندازه گیری شد.
سمیرا نجف زاده مجید عزیزی ارانی
به منظور بررسی اثر کودهای زئولیت و ورمی کمپوست بر خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و درصد اسانس رویشی و بذر گیاه شوید( anethum graveolens l.) در شرایط تنش خشکی آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به صورت گلدانی در 15 تیمار و 6 تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1392 انجام شد. فاکتور اصلی شامل دور آبیاری(هر 2، 3، 4 روز یک بار) و فاکتور فرعی کود شامل 5 سطح(شاهد، ورمی کمپوست 2 درصد وزنی یا 200 گرم، ورمی کمپوست 4 درصد وزنی یا 400 گرم، زئولیت 0/2درصد وزنی یا 20 گرم، زئولیت 0/25درصد وزنی یا 25 گرم) بودند. نتایج نشان داد اثر متقابل دور آبیاری و کود در صفات سطح برگ، عملکرد پیکر رویشی، وزن تر و خشک بذر، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، محتوای نسبی آب، کمبود اشباع آب، میزان آب برگ و درصد اسانس بذر در سطح احتمال 1 و 5 درصد معنی دار گردید. بیشترین سطح برگ(8/39 سانتی متر مربع)، وزن هزار دانه(1/46 گرم) و درصد اسانس پیکر رویشی(0/27درصد) در کاربرد 2 درصد ورمی کمپوست در هر 2 روز آبیاری و بالاترین میزان محتوای نسبی آب(86/74 درصد)، وزن تر بذر(10/27 گرم)، وزن خشک بذر(4/31 گرم)، عملکرد دانه(3/85 گرم) و عملکرد پیکر رویشی(7/88 گرم) هر 2 روز آبیاری و کاربرد 4 درصد ورمی کمپوست و بیشترین درصد اسانس بذر(2/33 درصد) در کاربرد 4 درصد ورمی کمپوست در هر 4 روز آبیاری مشاهده شد. کاربرد زئولیت سبب افزایش تعداد چترک و بذر و سطح کارتنوئید در گیاه شوید گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد ورمی کمپوست نسبت به زئولیت در فواصل آبیاری بیشتر سبب افزایش صفات ذکر شده در گیاه شوید گردید.
هدی مرادی مجید عزیزی ارانی
به منظور بررسی ویژگی های اکولوژیک گونه دارویی پونه سای انبوه (nepeta glomerulosa boiss)، مطالعات مختلفی در سال 1392 انجام شد. به این منظور مطالعات به سه دسته شامل مطالعات در عرصه های طبیعی، مطالعات آزمایشگاهی و گلخانه ای تقسیم شدند. در مطالعات طبیعی، خصوصیات فیتوشیمیایی از قبیل درصد اسانس و اجزای تشکیل دهنده آن، خواص آنتی اکسیدانی و همچنین میزان ترکیبات فنولی گیاه در سه مرحله ی مختلف رشدی شامل مرحله ی رشد رویشی، مرحله ی گلدهی و مرحله ی بذر دهی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان و درصد هر یک از ترکیبات اسانس در طول دوره های مختلف رشدی، متفاوت می باشد. درصد اسانس گیاه n. glomerulosa در سه مرحله ی رشد رویشی، گلدهی و بذردهی با توجه به وزن خشک نمونه، به ترتیب میزان 71/0، 4/0 و 14/0 درصد بود. در هر یک از اسانس های مراحل پیش از گلدهی، گلدهی و بذردهی به ترتیب 55، 53 و 53 ترکیب شناسایی شد، که ژرانیل استات ( 64/16 ، 18/18 و 44/24 درصد)، ژرانیول (80/10 ، 37/11 و 39/12 درصد)، کاریوفیلن اکساید (30/8 ، 52/10 و 66/6 درصد)، هومولن اپوکساید ii ( 97/7 ، 11/7 و 59/2 درصد)، آلفا - پینن (74/4 ، 13/4 و 72/6 درصد)، لیمونن (09/4 ، 85/3 و 71/4 درصد) و 8،1- سینئول (40/3 ، 61/4 و 76/3 درصد) ترکیب های اصلی اسانس را تشکیل می دادند. مقایسه ی درصد اسانس گیاه n. glomerulosa در مراحل مختلف رشد نشان داد که هرچه از مرحله ی رشد رویشی به سمت بذردهی پیش میرویم از درصد اسانس گیاه کاسته می شود. عمده ترین ترکیبات فنولی شناسایی شده در عصاره ی این گونه شامل گالیک اسید، کلروژنیک اسید و catechin بودند. غلظت های مختلف عصاره ی n. glomerulosa خاصیت آنتی اکسیدانتی بسیار کمی از خود نشان دادند به طوری که می توان گفت این گونه فاقد خواص آنتی اکسیدانتی می باشد. مطالعات آزمایشگاهی نیز شامل مطالعات بر روی خصوصیات جوانه زنی بذر در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه ای بود. نتایج نشان داد که بیشترین درصد جوانه زنی بذور و میانگین زمان جوانه زنی در دامنه ی حرارتی 20 تا 25 درجه ی سانتی گراد بود و بیشترین سرعت جوانه زنی نیز در همین دامنه ی حرارتی به دست آمد. افزایش درجه حرارت از 25 درجه ی سانتی گراد باعث کاهش معنی دار درصد و سرعت جوانه زنی شد. در مورد درجه حرارت های متغیر روز و شب نیز مشخص شد که بیشترین درصد و سرعت جوانه زنی بذور این گیاه در درجه حرارت متغیر روز و شب 30/20 و 20/10 درجه ی سانتی گراد به دست آمد. بررسی ها نشان داد که دمای پایه ی جوانه زنی برای این گونه 15، دمای بهینه 22 و دمای بیشینه ی جوانه زنی 46 درجه ی سانتی گراد می باشند. نتایجی که برای تاثیر سرما و نیترات پتاسیم بر بهبود ویژگی های جوانه زنی این گونه به دست آمد، به این صورت بود که نیترات پتاسیم بر سرعت جوانه زنی اثر معنی داری نشان نداد، اما افزایش مدت زمان قرار دادن بذور در دمای 5 درجه ی سانتی گراد، باعث افزایش سرعت جوانه زنی شد. همچنین در مطالعاتی که بر روی تکثیر از طریق بذر انجام گرفت، جوانه زنی بسیار خوب بذور (تقریبا 85 درصد) مشاهده شد. اما گیاهچه های حاصل از بذر از استقرار خوبی برخوردار نبودند، به طوریکه فرآیند انتقال آن ها موفقیت آمیز نبود.
سید مرتضی جباری فر حسین آروئی
بررسی سازگاری، خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی اکوتیپ های مختلف نعناع در شرایط اقلیمی مشهد آزمایشی بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی، شامل 33 تیمار و 3 تکرار و در مجموع 99 واحد آزمایشی، انجام شد. جمع آوری گونه ها از مناطق مختلف ایران که عمدتاً مربوط به استان های خراسان رضوی، اصفهان، فارس و مازندران می باشد.در نهایت معرفی بهترین گونه ها از نظر خصوصیات مختلف و مناسب برای شرایط آب و هوایی مشهد.
لیلا رازقی یدک سید مهدی زیارت نیا
کرفس کوهی( .kelussia odoratissima mozaff) از تیره چتریان از گونههای شناخته شده دارویی بومی مراتع ایران بوده که تاکنون وجود آن در سایر مناطق جهان گزارش نشده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی تولید متابولیت های ارزشمند در این گیاه بخصوص تولید z-لگوستلید از طریق کشت سلولی کرفس کوهی انجام گرفت. برای دستیابی به این منظور در ابتدا آزمایشی جهت تولید کالوس از گیاهچه های استریل تولید شده از بذر, طراحی شد. برای رشد کالوس در شرایط مایع و ایجاد سوسپانسیون سلولی بهترین ترکیب های هورمونی انتخاب گردیدند (ترکیب 1 (mgl-1 5/0) kin +(mgl-12) 2,4-dو ترکیب 2 (mgl-1 2) naa + (mgl-15/0) ba), از آنجائیکه کالوسها در محیط کشت آگاردار عارضه قهوهای شدن را نشان میدادند, از 3 سطح آنتی اکسیدان (pvp, pvpp وpvp+pvpp) هم در ترکیب محیط کشت ها استفاده شد. در آزمایشات بعدی, اجزای اصلی محیط کشت ms (سوکروز, فسفات, سطوح نیتروژن کل, نسبت آمونیوم به نیترات, ph های اولیه محیط کشت) در گستره کمی بالاتر و کمی پایین تر از مقادیر داده شده در محیط مزبور به منظور بررسی و مطالعه اثراتشان روی رشد و تولید متابولیت های ثانویه تولیدی بوسیله سلول های گیاه تغییر داده شدند. به منظور بررسی اثر محرک های زیستی و غیر زیستی بر روی وزن تر و خشک سلول ها و میزان متابولیت های تولید شده, از سه محرک زیستی (عصاره مخمر, چیتوسان و قارچ فیتوفترا) و یک محرک غیر زیستی (اسید سالیسیلیک) استفاده شد که در دو آزمایش جداگانه (دو هفته پس از شروع کشت و آزمایش دیگر سه هفته پس از شروع کشت, محرک ها به کشت های سلولی افزوده شدند). نتایج نشان داد که ترکیب هورمونی 2,4-d + kin مناسب برای القاء کالوس و همچنین در محیط مایع برای پایداری کشت سلولی ضروری است. در آزمایشی ابتدایی z-لگوستلید در سلول های بدست آمده, شناسایی شد هرچند که با گذشت زمان و در آزمایشات بهینه سازی ترکیبات محیط کشت, در سلول ها مشاهده نشد. بهینه سازی ترکیبات هم نشان داد که غلظت مطلوب برای صفات سلولی تقریبا در محدوده استاندارد محیط کشت ms مایع است و برای متابولیت های تولید شده (اسید اسکوربیک, استیگماسترول, ارگوست و بتاسیتوسترول) بسته به اینکه چه متابولیتی هدف تولید می باشد, می توان اجزای محیط کشت را تغییر داد. استفاده از محرکها هم می تواند بعنوان راهکار کاربردی در تولید متابولیت های مطلوب بکار رود، بطوریکه محرک های چیتوسان و عصاره مخمر نسبت به دو محرک دیگر میزان فعالیت آنتی اکسیدانی بیشتری داشتند و از لحاظ متابولیت های مورد مطالعه در این آزمایش (اسید اسکوربیک, استیگماسترول, ارگوست و بتاسیتوسترول) بیشترین مقدار تولید آنها را صرف نظر از زمان افزوده شدن به کشت ها تحریک کردند.
داریوش شکری گیتی امتیازی
چکیده ندارد.