نام پژوهشگر: محمود شعبانپور شهرستانی
ابوذر بذرافشان محمود شعبانپور شهرستانی
چکیده برآورد ظرفیت تبادل کاتیونی خاک با استفاده از توابع انتقالی در خاک های با مواد مادری گرانیتی و بازالتی در منطقه لاهیجان ابوذر بذرافشان توابع انتقالیptfs) ) رگرسیونی مدل هایی هستند که روابط بین ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک را تخمین می زنند. به عنوان مثال، ظرفیت تبادل کاتیونی اغلب با استفاده از روش های آزمایشگاهی مشکل و وقت گیر تخمین زده می شود. بنابراین بسیار مناسب و اقتصادی است تا این روش که از برخی از ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک استفاده می کند را توسعه دهیم. در این پژوهش 60 نمونه خاک از خاک های جنگلی منطقه لاهیجان که بر روی مواد مادری گرانیت (30 نمونه خاک) و بازالت (30 نمونه خاک) تشکیل شده بود جمع آوری شد. کربن آلی، رس، سیلت، شن و ph به عنوان متغیر های مستقل و cec به عنوان متغیر وابسته بر روی نمونه های خاک اندازه گیری شدند. بررسی همبستگی بین متغیر ها روی کل داده ها، داده های گرانیت و داده های بازالت با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. سه گروه داده ها به گروه های داده های آموزش و آزمون به ترتیب برای توسعه و اعتبارسنجی مدل ها تقسیم شدند. بر طبق نتایج ماتریس همبستگی بین cec به عنوان متغیر وابسته و متغیر های مستقل و رگرسیون گام به گام تعداد پنج، سه و دو گروه از متغیر های مستقل به ترتیب برای داده های گرانیت، داده های بازالت و کل داده ها انتخاب شد. این متغیر ها به عنوان متغیر های ورودی توابع انتقالی رگرسیون خطی چندگانه استفاده شدند. بر طبق آماره های ضریب تبیین اصلاح شده، ریشه میانگین مربعات خطا (rmse) و برتری نسبی (ri) برای تخمین بهترین مدل، مدل با ورودی متغیر های مستقل ph، رس، کربن آلی و شن برای خاک های توسعه یافته روی ماده مادری گرانیت با 82/0r2= و003/2 rmse=، مدل با ورودی متغیر های مستقل کربن آلی و رس برای خاک های توسعه یافته روی ماده مادری بازالت با 83/0r2= و 16/2rmse= و مدل با ورودی متغیر های مستقل کربن آلی و رس برای کل خاک ها با 93/0r2= و 351/3 rmse= بهترین مدل بودند. در مجموع مدل های پیش بینی کننده cec خاک های توسعه یافته بر روی مواد مادری گرانیت و بازالت دقت بالاتری در مقایسه با کل خاک ها داشتند. کلید واژه ها: ظرفیت تبادل کاتیونی، توابع انتقالی، گرانیت، بازالت، منطقه لاهیجان
سلمان فکری محمود شعبانپور شهرستانی
افزایش فرسایش و تراکم خاک به واسطه کشت مداوم محصولات، خاک ورزی فشرده و محدود بودن توان مکانیزه از دلایلی است که موجب نگرانی و توجه بیشتر به روشهای خاک ورزی حفاظتی شده است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر زهکش و روشهای مختلف خاک ورزی بر خصوصیات فیزیکی خاک با بافت لوم رسی و عملکرد گندم در منطقه مغان بود. آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا شد که زهکشی به عنوان تیمار اصلی و شامل دو سطح(زهکشی شده و بدون زهکشی)، زمان شامل دو سطح(پس از کاشت و پس از برداشت) و روشهای خاک ورزی با سه سطح(گاوآهن برگرداندار +دیسک، گاوآهن برگرداندار + سیکلوتیلر و گاوآهن قلمی + دیسک) به عنوان تیمار فرعی در نظر گرفته شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مورد بررسی شامل رطوبت جرمی، جرم مخصوص ظاهری، جرم مخصوص حقیقی، تخلخل کل، تخلخل تهویه-ای، درجه اشباع، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها، سرعت نفوذ پایه، هدایت الکتریکی (ec) ، اسیدیته (ph) و کربن آلی در دو مرحله پس از کاشت و پس از برداشت اندازه گیری و مورد مقایسه قرارگرفت. نتایج نشان داد که با گذشت زمان پس از انجام عملیات خاک ورزی جرم مخصوص ظاهری، جرم مخصوص حقیقی و میانگین وزنی قطر خاکدانه ها افزایش و تخلخل کل، تخلخل تهویه ای، سرعت نفوذ پایه و کربن آلی خاک کاهش یافت. تیمار زهکشی موجب کاهش رطوبت جرمی، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها، سرعت نفوذ پایه، اسیدیته خاک (ph)، هدایت الکتریکی خاک (ec) و کربن آلی خاک و افزایش تخلخل کل، تخلخل تهویه ای، عملکرد دانه و کاه در گندم شد. اثر روشهای مختلف خاک ورزی بر رطوبت جرمی، جرم مخصوص ظاهری، جرم مخصوص حقیقی، تخلخل کل، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها، اسیدیته خاک (ph)، هدایت الکتریکی خاک (ec) و عملکرد کاه و دانه در گندم معنی دار نشد. اثر روشهای مختلف خاک ورزی بر تخلخل تهویه ای، رطوبت اشباع، سرعت نفوذ پایه و کربن آلی خاک معنی دار شد. تاثیر معنی داری از زمان،زهکشی، روشهای مختلف خاک-ورزی و اثرات متقابل آنها بر سرعت نفوذ پایه در تمامی سطوح مشاهده شد.برخی از خصوصیات فیزیکی مطلوب و بالاترین عملکرد در تیمار گاوآهن قلمی + دیسک حاصل شد، بنابر این گاوآهن قلمی به عنوان بهترین تیمار در زمینهای زهکشی شده شناخته شد.
سیده مهرنوش میربابایی محمود شعبانپور شهرستانی
آب گریزی تمایل خاک برای جذب آب را کاهش می دهد. این پدیده سرعت نفوذ خاک را کاهش و جریان روانآب و فرسایش خاک را افزایش می دهد. در این تحقیق وجود و شدت آب گریزی در محل و در آزمایشگاه بر روی نمونه های دست نخورده جمع آوری شده از 10 منطقه در غرب استان گیلان بررسی شد، همچنین رابطه آب گریزی با برخی ویژگی های خاک مطالعه شد. درجه آب گریزی توسط ، آزمون زمان نفوذ قطره آب در رطوبت مزرعه (آب گریزی واقعی) و نمونه های خشک شده ( پتانسیل آب گریزی ) اندازه گیری شد. 256 نمونه دست نخورده در شش مرحله نمونه برداری از عمق 5-0 سانتی متر مناطق به صورت کاملاً تصادفی جمع آوری شد. آب گریزی در 8 منطقه مشاهده شد. زاویه تماس آب-خاک توسط آزمون مولاریته قطره اتانول محاسبه شد و نمونه هایی که آب گریز بودند زاویه تماس آب-خاک بیشتر از 90 درجه داشتند. برای بررسی تاثیر دمای خشک شدن، آب گریزی نمونه های جمع آوری شده پس از خشک شدن در چهار تیمار دمایی 25، 45، 65 و 105 درجه اندازه گیری شد. نتایج نشان دادند که درجه پتانسیل آب گریزی می تواند با خشک شدن در دماهای مختلف تفاوت داشته باشد. در اکثر مناطق با افزایش دمای خشک شدن شدت آب گریزی کاهش یافت. رابطه بین رطوبت خاک و آب گریزی در نمونه های جمع آوری شده بررسی شد و محدوده ی رطوبت بحرانی در هر یک از مناطق مشخص شد. از میان ویژگی های خاک اسیدیته خاک، هدایت الکتریکی، جرم مخصوص ظاهری، جرم مخصوص حقیقی، توزیع اندازه ذرات، ماده آلی ، اسید هیومیک و اسید فولویک اندازه گیری شد. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که آب گریزی با مقدار ماده آلی، درصد شن و اسید فولویک رابطه مثبت و با درصد رس و ph خاک رابطه منفی دارد. رابطه ی زاویه ی تماس با ماده آلی ودرصد شن مثبت و معنی دار و با ph و درصد رس خاک منفی و معنی دار به دست آمد. آب گریزی واقعی در صحرا فقط در طی دوره ی خشک سال مشاهده شد. این مشاهدات دلالت دارند که آب گریزی یک ویژگی استاتیک نیست و دارای تغییرات فصلی است.
عباس یکزبان محمود شعبانپور شهرستانی
خصوصیات خاک به طور پیوسته در مکان و زمان در حال تغییر می باشند. ناهمگنی در مقیاس بزرگ و کوچک، حتی در گونه ی خاک یکسان و یا محیط یکسان رخ می دهد. تغییرات مکانی خصوصیات خاک می تواند ناشی از عوامل اثر گذار طبیعی زمین شناسی و تشکیل خاک باشند، اما برخی از این تغییرات ناشی از عوامل مدیریتی می باشند. آگاهی از چگونگی این تغییرات به منظور مدیریت صحیح کشاورزی و افزایش سوددهی ضروری می باشد. در این پژوهش از تکنیک زمین آمار برای تشریح ساختار فضایی نفوذ پذیری و خصوصیات بافت خاک، انتخاب مناسب ترین روش در برآورد این خصوصیات و تهیه نقشه پراکنش مکانی آن ها استفاده شد. بر این اساس تعداد 75 نمونه طی یک شبکه منظم از عمق 0 تا 25 سانتی متری از خاک سطحی به فواصل 10 متر برداشت شد. سرعت نفوذ در مزرعه با استفاده از استوانه مضاعف تا رسیدن به سرعت ثابت اندازه گیری شد. از سه روش وزن معکوس فاصله با توان 1 تا 3، کریجینگ و کوکریجینگ در درون یابی خصوصیات استفاده شد. متغیرهای کمکی که در کوکریجینگ استفاده گردید، شامل میزان رس، سیلت و شن، جرم مخصوص ظاهری، رطوبت اشباع و ماده آلی می باشند. برای مقایسه روش ها از آماره های میانگین مطلق خطا، میانگین اریب خطا، ریشه میانگین مربعات خطا و انحراف استاندارد عمومی با تکنیک ارزیابی متقابل استفاده شد. نتایج نشان داد، ضریب تغییرات خصوصیات دارای دامنه ای از 8/6 درصد در جرم مخصوص ظاهری تا 5/88 درصد در سرعت نفوذ نهایی آب در خاک می باشد. ضریب هم بستگی بین سرعت نفوذ نهایی و میزان سیلت و ماده آلی، مثبت و بزرگ تر از 2/0 می باشد که با ماده آلی در سطح 5 درصد معنی دار می باشد و از آن ها می توان در تخمین کوکریجینگ در نقاط نمونه برداری نشده کمک گرفت. نتایج نیم تغییرنما نشان داد که همه خصوصیات دارای درجه وابستگی مکانی متوسط تا قوی با دامنه ی تاثیر 24 تا 58 متر به ترتیب برای سرعت نفوذ نهایی و سیلت می باشند. بر پایه پارامترهای آماری در خصوصیات مربوط به بافت خاک، کریجینگ تخمین بهتری در مقایسه با روش وزن معکوس فاصله انجام داد. هم چنین هر دو روش کریجینگ و کوکریجینگ تخمین قابل قبولی برای سرعت نفوذ نهایی انجام دادند. اگرچه استفاده از متغیر ثانویه سیلت در روش کوکریجینک توانست خطای تخمین را 14 درصد نسبت به روش کریجینگ کاهش دهد.
عادله حسینی خمیرانی ناصر دواتگر
شاخص si عبارت است از مقدار شیب منحنی رطوبتی در نقطه عطف وقتی که منحنی رطوبتی براساس مقدار رطوبت جرمی خاک در برابر لگاریتم طبیعی مکش خاک (در مبنای e)، رسم می¬شود و به عنوان شاخص کیفیت فیزیکی خاک (si) در نظر گرفته ¬می¬شود. از آنجایی¬که اندازه¬گیری شاخص si بسیار وقت¬گیر و پر¬هزینه است استفاده از توابع انتقالی بسیاری برای تخمین آن پیشنهاد شده ¬است. به این منظور از 58 نمونه خاک که به صورت سطحی (cm 10-0) از خاک¬های اراضی استان گیلان و همدان تهیه شده بودند، استفاده شد. ویژگی¬های اندازه¬گیری شده در این خاک¬ها شامل توزیع اندازه ذرات خاک (هیدرومتری)، جرم مخصوص ظاهری (کلوخه و پارافین)، درصد کربن آلی (والکلی-بلک)، ph خاک (گل اشباع)، درصد رطوبت اشباع (جرمی)، هدایت هیدرولیکی اشباع (بار افتان) و رطوبت جرمی خاک در مکش¬های صفر، 10، 33، 50، 100، 1000 و1500 کیلو¬پاسکال بوده است. مقادیر رطوبت اندازه¬گیری شده در مکش¬های فوق به نرم افزار retc وارد و پارامتر¬های معادله ون گنوختن (n , ?) تعیین شد. شیب منحنی رطوبتی در نقطه عطف با استفاده از معادلات دکستر به دست آمد که بر مبنای معادلات ون گنوختن است. سپس با استفاده از نرم افزار spss رابطه رگرسیونی بین شاخص si و ویژگی¬های مورد مطالعه خاک تعیین شد. نتایج نشان داد در کل خاک¬های مورد مطالعه همبستگی معنی¬داری بین شاخص si با درصد کربن آلی، ph خاک، درصد رطوبت اشباع، رطوبت ظرفیت مزرعه¬ای و نقطه پژمردگی دائم در سطح یک درصد و با هدایت هیدرولیکی اشباع در سطح 5 درصد وجود دارد. در خاک¬های شالیزاری بین شاخص si با جرم مخصوص ظاهری، ph خاک و درصد رطوبت اشباع در سطح یک درصد و با درصد رس در سطح 5 درصد همبستگی معنی¬داری مشاهده شد. نتایج نشان داد در خاک¬های زیرکشت گندم بین شاخص si با جرم مخصوص ظاهری، درصد رطوبت اشباع، رطوبت ظرفیت مزرعه¬ای و رطوبت نقطه پژمردگی همبستگی معنی¬داری در سطح یک درصد وجود دارد. همچنین رابطه رگرسیونی قوی و معنی¬دار بین مقادیر شاخص si اندازه¬گیری شده و برآورد شده برقرار بود و ضریب تبیین اصلاح شده بین این دو به ترتیب در کل خاک¬های مورد مطالعه، شالیزار و گندم¬زار برابر 68/0، 61/0 و 85/0 به دست آمد. بر اساس نتایج، میانگین شیب منحنی رطوبتی در هر سه گروه خاک مورد مطالعه بیش¬تر از 04/0 بود که نشان¬دهنده¬ی ساختمان خوب و کیفیت فیزیکی مناسب و رشد ریشه به اندازه کافی در این خاک¬ها است.
پروین روستا محمود شعبانپور شهرستانی
اثر ماده آلی و آهک بر اصلاح برخی ویژگی های خاک باغ چای پروین روستا چکیده به دلیل عدم توجه کافی به اهمیت مصرف مواد آلی در برخی از باغ های چای شمال کشور، میزان مواد آلی در آن ها کاهش یافته است. علاوه بر کاهش ماده آلی، ph باغ های چای کشور در سال های اخیر کاهش یافته و در بعضی مناطق به کمتر از 4 رسیده است. به همین علت در این باغ ها، خاک ها از نظر خصوصیات فیزیکی و شیمیائی در شرایط مطلوب قرار ندارند. بنابراین به منظور اصلاح برخی از ویژگی های خاک از آهک و ورمی کمپوست استفاده می شود. در تحقیق حاضر آزمایشی به صورت فاکتوریل- اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در دو باغ چای واقع در ازبرم و بازکیاگوراب به ترتیب دارای بافت لومی رسی و لومی شنی اجرا شد. ورمی کمپوست در سه سطح 0، 5/2 و 5 درصد و آهک در دو سطح 0 و 5/0 درصد استفاده شد. اندازه گیری ها در سه مرحله 0، 90 و 180 روز انجام شد. خصوصیات مورد مطالعه شامل: جرم مخصوص ظاهری، مقاومت مکانیکی، درصد رطوبت اشباع، پایداری خاکدانه، سرعت نفوذ پایه، ph، هدایت الکتریکی، ماده آلی و کربنات کلسیم معادل به روشهای متداول اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که در هر دو باغ اثر مراحل زمانی بر همه خصوصیات مورد مطالعه و اثر ورمی کمپوست بر هدایت الکتریکی و ماده آلی و اثر آهک بر ph و کربنات کلسیم معادل معنی دار است. در باغ چای ازبرم، آهک به طور معنی داری (01/0p<) سرعت نفوذ پایه را افزایش داد. در باغ چای بازکیاگوراب، آهک به طور معنی داری (01/0p<) درصد رطوبت اشباع خاک را افزایش داد. در باغ ازبرم، ورمی کمپوست به طور معنی داری (01/0p<) درصد رطوبت اشباع خاک را افزایش داد و در باغ بازکیاگوراب، ورمی کمپوست به طور معنی داری (01/0p<) سرعت نفوذ پایه و پایداری خاکدانه را افزایش داد و در این باغ ورمی کمپوست به طور معنی داری (01/0p<) جرم مخصوص ظاهری در عمق 5-0 سانتی متری را کاهش داد. در باغ ازبرم استفاده تلفیقی از آهک و ورمی کمپوست به طور معنی داری (01/0p<) سرعت نفوذ پایه را افزایش داد و در باغ بازکیاگوراب به طور معنی داری (01/0p<) مقاومت مکانیکی و جرم مخصوص ظاهری را در عمق 5-0 سانتی متری کاهش داد. در مجموع افزودن آهک و ورمی کمپوست سبب بهبود خصوصیات فیزیکی و شیمیائی خاک می شود. کلید واژه ها:چای، سرعت نفوذ، کربنات کلسیم معادل، ورمی کمپوست
فاطمه نظامی بلوچی محمود شعبانپور شهرستانی
چکیده ندارد.
مریم شکوری کتیگری محمود شعبانپور شهرستانی
چکیده ندارد.