نام پژوهشگر: محمدرضا نیکجو

تحلیل روند تغییرات بیوژئومورفولوژیک حوضه آبخیز بجوشن چای و تاثیر ‏آن بر فرسایش دامنه ای و تولید رسوب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1388
  محمدرضا نیکجو   شهرام روستایی

در محیط های ناپایدار بین شدت عوامل مورفوژنز و سایر حالات دینامیک اکوسیستم های طبیعی از قبیل ‏پیدایش و تحول خاک ، پوشش گیاهی ، شرایط آبی و غیره تعادل پایداری وجود ندارد. دراین محیط ها وزنه ‏کفه ترازوی تعادل عموما به نفع عوامل مورفوژنز می باشد. ‏موجودات زنده گیاهی و جانوری و بویژه انسان به عنوان یکی از اجزای اکوسیستم در عین حالیکه در ‏برخی موارد موجب تعادل مورفودینامیک حاکم بر محیط می شوند در تغییر شکل زمین نیز دخالت کرده و ‏در سیستم مورفوژنز وارد می شوند . فرسایش خاک و تخریب دامنه ها یکی از فرایند هایی است که در نتیجه ‏فعال شدن عوامل مورفوژنز در محیط طبیعی رخ می دهد. ‏حوضه آبخیز بجوشن چای در آذربایجان شرقی به عنوان یکی از زیرحوضه های هیدرولوژیک و تیپیک ‏اهر چای، به سبب شرایط ویژه محیطی خود، دائما تحت تاثیرعوامل بیوژئومورفیک قرار داشته و فرآیندهای فرسایشی درآن فعال می باشد.‏این تحقیق با انگیزه شناسایی عوامل بیوژئومورفولوژیک تاثیر گذار در فرسایش دامنه ای و تولید رسوب ‏حوضه آبخیز بجوشن چای ، بررسی نقش و میزان تاثیر گذاری و نیز تحلیل روند تغییرات عوامل مذکور در ‏طی دو مقطع زمانی 1372 و 1386 ، هدف گذاری گردیده است .برای به کمیت در آوردن متغیرهای تعریف ‏شده ازمدل تجربی ‏mpsiac‏ استفاده شده و متغیر های بیوژئومورفیک درقالب عوامل مدل باز تعریف شده ‏است .‏برای نیل به اهداف پژوهش ، ابتدا دو گمانه در قالب فرضیه های پژوهش تعریف شده سپس وضعیت ‏منطقه از منظرعوامل نه گانه مدل شامل عامل زمین شناسی ، خاک شناسی ، آب وهوا ، رواناب های سطحی ، ‏پستی و بلندی ، نحوه استفاده اززمین ، فرسایش سطحی و رودخانه ای مورد بررسی قرار گرفته است . ‏بسته به اهداف پژوهش ، متغیر های بیوژئومورفیک موثر در فرسایش دامنه ای حوضه دردو قالب ‏ژئومورفولوژی گیاهی (جوامع گیاهی موجود درعرصه های طبیعی مثل مراتع وچمنزارهای طبیعی و ‏عرصه های غیر طبیعی مثل اراضی زراعی ، باغات و درخت زار ها ) و ژئومورفولوژی جانوری ( دام های ‏بهره بردارازعرصه های طبیعی وغیر طبیعی وعوامل انسانی ) تقسیم بندی شده است . سپس براساس ‏چگونگی تعامل بین این متغیر ها با پارامتر های درونی عوامل نه گانه مدل‎ mpsiac‏ ، امتیازات کمی لازم ‏اختصاص یافته و مقدار فرسایش برآورد گردیده است . ‏برای بررسی چگونگی توزیع فرسایش و تولید رسوب در سطح حوضه ، کل منطقه به 154 واحد همگن ‏ژئومورفیک تقسیم و مقدار فرسایش در داخل هر واحد برآورد شده و در نهایت مقادیر برآوردی فرسایش ‏در5 کلاس فرسایشی طبقه بندی و نقشه های فرسایشی حوضه در دو مقطع زمانی تهیه شده است . کلیه ‏نقشه های خروجی در محیطgis‏ و با استفاده از نرم افزارهای ‏ilwis‏ ، ‏arcmap‏ و‏‎ arcview gis‎در ‏مقیاس 1:25000 تهیه شده است .‏نتایج بدست آمده از پژوهش نشان می دهد که : ‏ ‏1-‏متوسط تولیدرسوب برآوردی درواحدسطح حوضه درمقطع زمانی1372،571/43 تن درکیلومتر مربع‏ درسال ودرسال 1386 ، 623/09 تن درکیلومترمربع درسال می باشد که نشان دهنده افزایش تولید رسوب درواحد سطح حوضه است.‏ ‏2- از نظرمیزان مشارکت مستقیم و غیر مستقیم گیاهان و جانوران در تخصیص امتیاز فرسایشی به هر ‏یک ازعوامل نه گانه مدل ، عامل استفاده از زمین به عنوان اصلی ترین عامل بیوژئومورفیک ( دارای تعامل ‏مستقیم ) وعوامل جریانات سطحی ، فرسایش سطحی ، فرسایش رودخانه ای ، و عامل خاک به عنوان عوامل ‏فرعی بیوژئومورفیک (دارای تعامل غیرمستقیم ) حوضه شناسایی گردیده وموردتجزیه وتحلیل قرارگرفته اند .‏ ‏3- از نظروزن تاثیرگذاری عوامل نه گانه مدل ، عامل بیوژئومورفیک استفاده اززمین ، با وزن بیش از20 ‏درصد ، مهم ترین متغیر موثر در درجه رسوب دهی واحد های همگن و عامل غیر بیوژئومورفیک آب و هوا ‏از کمترین درصد تاثیر گذاری برخوردار می باشد .‏ ‏4- بررسی روند تغییرات زمانی عوامل بیوژئومورفیک موثردرفرسایش واحد های همگن برحسب درصد ‏تاثیر گذاری نشان می دهد که در سال 1372 ، عامل استفاده از زمین در رتبه اول و عوامل جریانات سطحی ، ‏فرسایش سطحی ، فرسایش آبراهه ای و خاک در رتبه های بعدی قرار می گیرند در صورتیکه در سال 1386 ‏به دلیل کاهش محسوس بارندگی سالیانه و نیزافزایش روندتخریبی حوضه ، عامل استفاده اززمین در رتبه اول ‏و عوامل فرسایش آبراهه ای ، جریانات سطحی ، فرسایش سطحی وخاک در رتبه های بعدی قرار گرفته اند .‏ ‏5- تجزیه و تحلیل روابط همبستگی چند گانه خطی وغیر خطی بین تولید رسوب به عنوان متغیر مستقل ‏و عوامل بیوژئومورفیک به عنوان متغیر های وابسته و آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده ازآزمون ‏z‏ نشان ‏می دهدکه بین عوامل بیوژئومورفیک حوضه و فرسایش دامنه ای ، همبستگی بالایی وجود داشته ورابطه ‏موجوددردو سطح احتمال 5 و1 درصدمعنی دار است . درضمن با گذر زمان و تغییر در وضعیت عوامل ‏بیولوژیک حوضه ، رابطه بین تغییردرعوامل بیوژئومورفیک ومیزان فرسایش درسطوح احتمالات فوق معنی ‏داراست بعبارت دیگر با استفاده ازآزمون فرضیات ، صحت فرضیه های تحقیق مورد تائید قرار می گیرد .‏ نتیجه نهایی بدست آمده از تحقیق نشان می دهد که در بازه های زمانی کوتاه مدت ، عوامل بیولوژیک ‏درفرایند فرسایشی حوضه به عنوان یکی ازمهم ترین فرایند های ژئومورفیک ، بیشتر از عوامل غیر بیولوژیکی ‏مثل لیتولوژی و پستی و بلندی نقش ایفا می کنند . به عنوان مثال فعالیت های انسانی و بهره برداری های ‏نادرست اوازمحیط طبیعی ازقبیل وارد ساختن دام مازاد برظرفیت مراتع ، تغییر کاربری اراضی، توسه بی رویه ‏اراضی زراعی در دامنه های شیب دار ، جاده سازی در اراضی شیب دار و برداشت مصالح ساختمانی از بستر ‏رود خانه ها وغیره باعث بهم خوردن تعادل طبیعی اکوسیستم طبیعی شده وفعالیت عوامل مورفوژنز را شدت ‏بخشیده است . بنا بر این لازم است دربرنامه های توسعه ای سرزمین به این عوامل به عنوان عوامل تاثیرگذار ‏آنی و زود بازده اهمیت بیشتری داده شود . ‏

ارزیابی توانمندی های گردشگری روستایی شهرستان مراغه (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1389
  رقیه شریفی   محمد ظاهری

امروزه گردشگری بزرگترین و متنوع ترین صنعت دنیا به حساب می-آید و با 200 میلیون نفر شاغل، گردش مالی سالانه آن به حدود 4/5 تریلیون دلار می رسد. به بیان دیگر، این فعالیت 8 درصد کل اشتغال جهانی را به خود اختصاص می دهد. در حالی که درآمد جهانی حاصل از گردشگری همه ساله بالغ بر میلیاردها دلار است، کشور ایران که از نظر تنوع زیستی جزو 5 کشور اول جهان و از نظر میراث فرهنگی و تاریخی جزو 10 کشور برتر جهان می باشد، با این حال هنوز نتوانسته است سهم قابل توجهی از این صنعت جهانی را بخود اختصاص بدهد. گردشگری روستایی یکی از شاخه های صنعت گردشگری است، که بر جاذبه های طبیعی، تاریخی، فرهنگی و مذهبی موجود در روستاها تأکید دارد و می تواند نقش مهمی در تجدید حیات روستاها، ایجاد اشتغال و درآمد برای روستاییان، حفاظت از میراث طبیعی، تاریخی، فرهنگی و مذهبی روستاها داشته باشد. گردشگری روستایی در ایران به دلیل جاذبه های فراوان طبیعی، تاریخی، فرهنگی، مذهبی وغیره در اقصی نقاط کشور بخش مهمی از صنعت گردشگری محسوب می شود که می تواند نقش مهمی در تنوع بخشیدن به اقتصاد خانوار روستایی و در شناسایی و بازنمایی چهره و فرهنگ طبیعت ایران به جهانیان ایفا نماید. گردشگری روستایی در شهرستان مراغه نیز از این امر مستثنی نیست، با وجو دبرخورداری از پتانسیل هایی در زمینه جذابیتهای طبیعی، تاریخی، فرهنگی، مذهبی در روستاها هنوز نتوانسته است از مزایای این صنعت پاک و درآمدزا برای توسعه روستاها و جلوگیری از مهاجرت روستاییان و کاهش فقر و عقب ماندگی روستاها استفاده نماید. لذا با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر تلاش می کند تا با استفاده از روش های اسنادی، کتابخانه ای و مطالعه میدانی و با استفاده از مدل هایی مانند swot ، ‍cvm و ep به ارزیابی توانمندی های گردشگری روستایی در بخش مرکزی شهرستان مراغه بپردازد. در بررسی وضعیت گردشگری روستایی در بخش مرکزی مراغه، نتایج مدل ep با برآورد 38/1درصد نشان داد که روستاهای بخش مرکزی شهرستان مراغه دارای پتانسیل های طبیعی، تاریخی، مذهبی و فرهنگی زیادی در جهت جذب گردشگر به منطقه است. نتایج حاصل از مدل swot نیز این مطلب را تأیید می کند بطوریکه وجود جاذبه های طبیعی، تاریخی، مذهبی و فرهنگی از جمله نقاط قوت گردشگری بخش مرکزی مراغه می باشد. مسئله ای که در این میان مطرح است و با استفاده از مدل swot به بررسی آن پرداخته شد، عدم وجود تأسیسات و تسهیلات گردشگری در سطح شهرستان مراغه، عدم تخصص مسئولان و کارشناسان در رابطه با گردشگری و گردشگری روستایی می باشد که سهم شهرستان را از گردشگری روستایی با وجود جاذبه های بالای طبیعی، تاریخی، مذهبی و فرهنگی بسیار ناچیز جلوه می دهد. که با برنامه ریزی جامع، مدیریت اصولی و ایجاد امکانات اقامتگاهی، تفریحی، بهداشتی، ورزشی و بهبود و گسترش شبکه های ارتباطی بین مراغه و روستاهای آن و نیز ایجاد یک سری ابداعات در رابطه با گردشگری روستایی و غیره می توان مشکلات را کاهش داده و از منافع این پدیده قرن بیست و یکم در جهت توسعه و پیشرفت روستاها بهره مند شد. همچنین نتایج حاصل از مدل ‍cvm نشان داد که 7/87 درصد افراد حاضر به پرداخت مبلغی جهت استفاده از جاذبه های گردشگری روستاهای مورد نظر هستند. بطوریکه ارزش اقتصادی روستاهای چکان، تازه کند سفلی و علویان به ترتیب 19500000، 6937560 و 14306400 میلیون تومان برآورد شد که این مبالغ می تواند صرف ایجاد اشتغال و امکانات گردشگری در روستاهای مورد نظر شود. همچنین گردشگران را ملزم به پرداخت پولی جهت استفاده و تفریح از جاذبه های گردشگری روستاها می-کند تا افراد از ارزش این منابع آگاه شوند. در پایان به ذکر پیشنهادهایی جهت توسعه گردشگری روستایی در بخش مرکزی مراغه پرداخته شده است

جایگاه شهر عجب شیر در ساماندهی و توسعه روستاهای حوزه پیرامون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1389
  لیلا جعفری   مریم بیاتی خطیبی

دگرگونی نظام و سیستم اداری و همچنین تقسیمات سیاسی کشور در نیم قرن اخیر، موجب رشد بوروکراسی، جذب قسمت اعظم سرمایه و تمرکز خدمات در شهرها شده است. از سویی توجه و تأکید به فعالیتها و برنامه های بخشی، فضای روستایی را نامرتبط و منفصل از فضای شهری و صنعتی قرار داد و عملاً سیاستهای توسعه را متوجه پدیده شهرنشینی و صنعتی شدن نمود. در چنین جریانی، تمرکز جمعیت و فعا لیت در شهرها، سازمان فضایی و مناسبات شهر و روستا را دستخوش دگرگونی کرده است، به گونه ای که باعث تضعیف سطوح پایینی سلسله مراتب شهری شده است(زبردست،1383؛3).پژوهش حاضر در زمره پژوهشهای کاربردی محسوب می شودو از نظر ماهیت و روش،ماهیت توصیفی – تحلیلی دارد.گردآوری اطلاعات در این پژوهش به دو روش کتابخانه ای- اسنادی و میدانی صورت گرفته است. فرضیه این تحقیق عبارت است ازاینکه سطحی نگری در کارکردهای اساسی شهرعجب شیر از جمله محدودیت در سرمایه گذاریهای موثر و کارآمد، نقش آفرینی شهر مزبور را در ساماندهی و توسعه روستاهای حوزه پیرامونی با مشکل مواجه کرده است و این فرض در تحقیق تایید می شود.

ارزیابی توانمندی ژئومورفوسایتهای استان همدان به روش ارز علمی و ارزش افزوده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1391
  ستاره فرمانی منصور   محمدرضا نیکجو

در طول دو دهه گذشته تلاش های بسیاری برای تکامل وپیشرفت کیفیت میراث های ژئومورفولوژیکی درزمینه های مختلف صورت گرفته است. مکان های ژئومورفیک به عنوان چشم اندازها و فرایند های ژئومورفولوژیکی می باشند که دارای ارزش های اقتصادی- اجتماعی، فرهنگی- تاریخی، علمی و زیبا شناسی بوده و به واسطه درک انسان از عوامل اجتماعی، تاریخی، زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی تعریف می شوند بنابراین زیر بنای همه کا لاهای توریستی، همین چشم اندازها و فرایندهای ژئوموفولوژیکی هستند که تحت تاثیر این چهار معیار قرار دارنددر پژوهش حاضر با توجه به معیارهای اقتصادی، اجتماعی، تاریخی، فرهنگی، زیبا شناسی، اکولوژیکی و ژئومورفولوژیکی مکان ها، از روش ارزش علمی و ارزش افزوده، به منظور شناسایی پتانسیل های ژئوتوریستی برخی از مکا ن های ژئومورفولوژیک استان همدان استفاده شده است. هدف از این پژوهش ارائه یک گروه از تعاریف، روش ها و راهکارها برای ارزیابی ارزش علمی وارزش افزوده مکان های ژئومورفولوژیکی استان همدان و مقایسه ارزش علمی و ارزش افزوده آن ها به منظور مدیریت وحفاظت از میراث های زمین شناسی در مکان های ژئومورفولوژیکی منطقه مورد مطالعه می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که اهمیت این مکان ها عمدتاً به دلیل بالا بودن ارزش علمی آن نسبت به سایر معیار هاست.

بررسی تحولات ژئومورفیک رودخانه گرگانرود (از 60 کیلومتری ساحل خزر تا جزیره میانکاله)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1391
  محدثه اصفهانی   محمدرضا نیکجو

مورفولوژی رودخانه، دلتا و جزیره تحت تاثیر عوامل مختلف طبیعی و انسانی دچار تغییر می شوند. این تغییرات به وجود آمده در وضعیت یک پدیده، از طریق مشاهده آن در زمان های مختلف را آشکارسازی تغییرات گویند و به پیش بینی مخاطرات و تغییرات کمک می کنند. حوضه آبخیز گرگانرود از مهمترین حوضه های آبریز دریای خزر می باشد. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق بخشی از رودخانه گرگانرود، از 60 کیلومتری ساحل خزر (سد وشمگیر) تا دلتای گرگانرود را دربرمی گیرد و مختصات جغرافیایی آن مابین عرض جغرافیایی 58° 36 تا 12° 37 و طول جغرافیایی° 54 تا 45° 54 می باشد که ارتفاع آن در بالا دست آق قلا 4 متر و در دلتای گرگانرود به 29- متر، نسبت به سطح دریاهای آزاد می رسد. هدف اصلی این تحقیق آشکارسازی روند تغییرات مورفولوژیکی و مقایسه رسوبات منطقه مورد مطالعه می باشد. بدین منظور، ابتدا از طریق نقشه های توپوگرافی 1:50000، تصاویر ماهواره ایetm و googleearth مسیر رودخانه استخراج گردید و سپس ضرایب خمیدگی و زوایای مرکزی آن، در طی ده سال (2001 تا 2011) در سه بازه مهم محاسبه شد که خروجی آن به صورت نقشه ها و جداول استخراج شده و نوع الگوی رودخانه معرفی شده است. همچنین با استفاده از مطالعه میدانی و برداشت و نمونه برداری رسوب از دو منطقه ی جزیره و دلتای گرگانرود در نه نقطه با استفاده از دستگاه شیکر به مقایسه رسوبات پرداخته شد و در آخر برای آشکارسازی تغییرات دلتا به محاسبه میزان رسوبات ورودی به دریا و بررسی تصاویر ماهواره ای etm, landsat, googleearth برای محاسبه این تغییرات بین سالهای 1975 تا 2011 پرداخته شد. نتایج عبارتست از: 1) با توجه به محاسبات انجام شده در زاویه مرکزی، در بازه ی اول الگوی رودخانه، مئاندری توسعه نیافته می باشد، در بازه ی دوم الگوی رودخانه مئاندری توسعه یافته و در بازه ی سوم از الگوی توسعه یافته به سمت الگوی خیلی توسعه یافته پیش رفته است.2) از بالا دست به سمت پایین دست میزان پیچ وخم ها به دلیل دخالت عوامل انسانی کاهش یافته است. 3) محاسبه ی آنالیز دانه های دو منطقه رودخانه و جزیره عدم شباهت این رسوبات را به یکدیگر نشان می دهد. 4) مقایسه تصاویر سال های مختلف از دلتا و برآورد نوسانات تراز سطح دریا نشان دهنده تاثیر نوسانات تراز آب، بر عریض شدن دلتا می باشد.

تحلیل نقش تکتونیک فعال در روند تکامل شبکه های آبراهه ای- مطالعه موردی منطقه دینارکوه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1391
  مهدی مومی پور   علی محمدخورشید دوست

این مطالعه با استفاده از مدل رقومی ارتفاع (dem) و تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) به مطالعه تکتونیک فعال و مورفوتکتونیک دینارکوه واقع در استان ایلام و اثرات آن بر تکامل شبکه های آبراهه می پردازد. به این منظور شاخص های فعالیت تکتونیکی از جمله شاخص sl، پیچ و خم جبهه کوهستان (smf)، نیمرخ عرضی رودخانه ها، عدم تقارن حوضه، نسبت عمق به پهنای دره و همچنین الگوی زهکشی از مدل رقومی ارتفاع استخراج شد. با تفسیر رقومی و بصری تصاویر ماهواره ای و همچنین سایه زنی مدل رقومی ارتفاع، داده های ساختاری، درزه ها و گسل ها استخراج و این داده ها در سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) تحلیل و تفسیر شده تا شرایط تکتونیکی منطقه مشخص و نقش گسل ها و چین های فعال در شکل گیری و تکوین شبکه های آبراهه تعیین شود. در نهایت وضعیت مورفوتکتونیکی منطقه تحلیل شد و بر اساس میزان فعالیت تکتونیکی منطقه روند توسعه و تکامل آینده ی شبکه های آبراهه پیش بینی شد. هدف کلی این تحقیق بررسی اثر گسل ها و چین های فعال در شکل گیری وضعیت مورفوتکتونیکی منطقه با تأکید بر تکامل شبکه های آبراهه، با تحلیل های کمّی مبتنی بر dem است. شناخت تکتونیک و مورفوتکتونیک چنین مناطقی با توجه به بررسی رفتار شبکه آبراهه برای فعالیت های عمرانی و ساخت و سازهای مرتبط با شبکه آبراهه اهمیت فراوان دارد. مطالعه ای ژئومورفومتریک با مشاهده ی نیمرخ های رودخانه ای و جبهه های کوهستانی صورت گرفته تا تغییرات مکانی و نحوه ی بالاآمدگی سنگ بستر مشخص شود. پیچ و خم جبهه کوهستانی (smf)، روابط مساحت- ارتفاع (منحنی های هیپسومتری)، شاخص های vf و af بطور قابل ملاحظه ای در نقاط مختلف منطقه متفاوت از هم هستند. نیمرخ های رودخانه ای حداکثر بازشدگی رودخانه ای را در بخش جنوبی دینارکوه نشان می دهند. بنابراین تحلیل های ژئومورفیکی نشان می دهند که بخش های غربی و جبهه جنوبی دینارکوه فعالیت تکتونیکی بیشتری نشان می دهند که احتمالاً چین فعال سمند نقش قابل ملاحظه ای در آن بازی می کند و عامل آن هم گسل تراستی پنهان در زیر آن می باشد.

برآورد فرسایش و رسوب حوضه آبریز گاوی با استفاده از مدل mpsiac در محیط gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  فاطمه محمدزاده گلانی   داود مختاری

کلید واژه : فرسایش ، رسوب ، مدل تجربی ، mpsiac، رودخانه گاوی چکیده : از آنجا که خاک یکی از مهمترین منابع طبیعی هر کشور و تامین کننده غذای بشر می باشد . بررسی موضوع فرسایش خاک و بویژه ارزیابی عوامل و پارامترهای تاثیر گذار ضروری می نماید. حوضه مورد مطالعه حوضه آبریز رودخانه گاوی واقع در جنوب غرب شهرستان ایلام با مساحت 460 کیلومتر مربع می باشد. روش تحقیق در این مطالعه مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای ، میدانی و استفاده از مدلهای تجربی برآورد فرسایش و رسوب می باشد . در این تحقیق از نرم افزار arcgisنیز استفاده شده است . با توجه به آنکه در فرسایش خاک پارامترهای متعددی به صورت سیستمی تاثیر دارند و شناخت آنها به عنوان فاکتورهای موثر بر فرسایش و رسوب زایی دارای اهمیت زیادی است ، لذا در این تحقیق مدلmpsiac ، که بیشترین پارامترها ی موثر در فرسایش و رسوب را در نظر می گیرد، به عنوان تکنیک منتخب مورد استفاده قرار گرفته و پارامترهای محیطی در قالب این روش مورد بررسی قرار گرفته اند و در نهایت نتایج حاصل با ایستگاه رسوب سنجی تنگه باجک مقایسه گردید. نتایج این بررسیها بیانگر این است که مدل mpsiacدر این حوضه به خوبی پاسخ می دهد ، زیرا به عنوان نمونه مقدار رسوب برآورد شده در حوضه مور مطالعه با مدل ام پسیاک 20/453تن رسوب در کیلومتر مربع در سال و رسوب برآورد شده در ایستگاه رسوب سنجی حوضه مربوطه 23/461 تن در سال می باشد. در اخر می توان گفت میزان فرسایش و رسوب در منطقه مورد مطالعه رو به افزایش بوده و از دلایل آن می توان به تغییرات کاربری اراضی و استفاده هر چه بیشتر از اراضی اشاره کرد .

مقایسه مدل شبکه عصبی مصنوعی با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در ارزیابی خطر زمین لغزش با استفاده از gis (مطالعه موردی: حوضه آبریز الشتر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  ایمانعلی بلواسی   محمدرضا نیکجو

حوضه آبریز الشتر جزئی از شهرستان الشتر محسوب می شود که با مساحت 87/803 کیلومتر مربع در استان لرستان قرار دارد. این حوضه از نظر موقعیت زمین شناسی بخشی از زاگرس چین خورده و زاگرس مرتفع می باشد. به منظور بررسی پایداری دامنه ها در این حوضه، پارامترهای موثر در وقوع زمین لغزش استخراج و سپس لایه های مربوطه تهیه شده است. متعاقب آن نقشه پراکنش زمین لغزش حوضه تهیه گردید، سپس با تلفیق نقشه عوامل موثر بر لغزش با نقشه پراکنش زمین لغزش ها، تاثیر هر یک از این عوامل از جمله شیب، جهت شیب، ارتفاع، لیتولوژی، بارش، کاربری اراضی، فاصله از گسل و آبراهه در محیط نرم افزار arc gis سنجیده شده است. در این تحقیق به منظور پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آبریز الشتر، مدل های شبکه عصبی مصنوعی و تحلیل سلسله مراتبی بکار گرفته شد. در مدل شبکه عصبی از لایه های تهیه شده و لایه هدف(زمین لغزش های نمونه برداری شده) جهت آموزش وآزمایش شبکه استفاده شده است. ساختار نهایی شبکه دارای 8 نرون در لایه ورودی، 11 نرون در لایه پنهان و 1 نرون در لایه خروجی می باشد. در نهایت با توجه به وزن خروجی، نقشه پهنه بندی زمین لغزش تهیه گردید. در روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، پس از مقایسات زوجی و استخراج وزن پارامترها، با تلفیق آن ها پتانسیل زمین لغزشی حوضه بدست آمد. برای ارزیابی و طبقه بندی نتایج خروجی مدل های مورد استفاده در برآورد خطر لغزش منطقه از ضریب آماری کاپا استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مدل شبکه عصبی مصنوعی با ضریب کاپای 90/0روش کارآمدتری نسبت به مدل تحلیل سلسله مراتبی در تهیه نقشه خطر لغزش های حوضه آبریز الشتر می باشد. بر اساس پهنه بندی صورت گرفته با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب 37/44، 45/7، 93/8، 49/32، 76/6 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته است.

رفتارسنجی فعالیت زمین لغزش ها با استفاده از تکنیک های تداخل سنجی sar (مطالعه موردی حوضه ی آبریز قطور چای)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  حسن احمدزاده   شهرام روستایی

پایش زمین لغزش به معنی مقایسه¬ی شرایط آن در دوره¬های مختلف به منظور ارزیابی فعالیت زمین لغزش می¬باشد و اندازه¬گیری سطح جابجایی زمین لغزش به عنوان یک روش موثر برای تعریف رفتار آن محسوب می¬شود و اجازه می¬دهد که اولاً ارتباط آن با عوامل تحریک، مشاهده شود ثانیاً اثر بخشی اقدامات کاهشی آنها ارزیابی گردد.داده¬های سنجش از راه دور یک ابزار قدرتمند برای اندازه گیری جابجایی زمین لغزش هستند، که می¬توانند در فواصل زمانی مختلف تکرار شده و در مقیاس¬های مختلف نیز در دسترس باشند. به خصوص، ماهواره¬های تداخل سنجی sar ، یک ابزار قوی برای ارزیابی تغییرات در سطح زمین محسوب می¬شوند و پیشرفت¬های سریع، هم در زمینه¬ی سنسورهای سنجش از دور و هم در زمینه¬ی الگوریتم¬های پردازش داده¬ها، امکان دستیابی به نتایج قابل توجه، با تأکید بر برنامه¬های کاربردی متعدد را در سال¬های اخیر فراهم نموده است. به خصوص، بکارگیری تداخل سنجی تصاویر تداخل سنج چندگانه sar در مطالعه زمین لغزش¬های حرکت آهسته (سرعت کمتر از 13 میلی متر در ماه)، یک موضوع نسبتاً جدیدی است. روش¬های زیادی در بکار گیری تکنیک تداخل سنجی وجود دارد اما بر اساس مطالعات و تجربیات صورت گرفته در بین روش¬های مختلف، تکنیک تداخل سنجی پراکنش کننده¬ی پایدار (psi) چند تصویر sar نشان داده است که قابلیت-های زیادی در ارائه اطلاعات در مورد تغییر شکل زمین بر روی مناطق گسترده¬ (با دقت میلیمتری) دارد؛ لذا بکارگیری این روش برای تحقیقات حرکات توده¬ای، هم در مقیاس منطقه¬ای و هم در مقیاس شیب توده¬ی حرکتی مناسب است. لذا در این رساله 25 تصویر سنجنده asar رادار envisat از سال 2003 تا 2010 در مدار نزولی با استفاده از تکنیک تداخل سنجی پراکنش کننده¬ی پایدار (psi)، برای مانیتورینگ و رفتار سنجی زمین لغزش¬های حوضه¬ی قطور خوی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که علی رغم قابلیت¬های بالای تکنیک¬های تداخل سنجی در پایش تغییرات سطح زمین، کاربرد این تکنیک¬ها در مورد زمین لغزش¬ها تابعی از شرایط محیطی به ویژه نسبت جهت دامنه¬ی لغزش یافته به جهت نگاه سنجنده می¬باشد. بهترین حالت این است که بردار لغزش در راستای دید ماهواره باشد. در این وضعیت، سطح دامنه و لغزش آن در تصاویر تداخل¬سنج قابل مشاهده می¬باشد. به عبارت دیگر، شیب¬های غربی¬– شرقی در تصاویر تداخل¬سنج حاصل از مدارهای صعودی و شیب¬های شرقی– غربی در تصاویر تداخل¬سنج حاصل از مدارهای نزولی به خوبی¬ قابل شناسایی و پایش می¬باشند. همچنین بررسی¬ها در این مطالعه نشان داد که تکنیک پراکنش کننده¬های پایدار با خطوط مبنای کوتاه (sbas) نسبت به تکنیک پراکنش کننده¬های پایدار (ps) نتایج بهتری می¬دهد.

بررسی اثرات خشکسالی هیدرولوژیکی بر روند تغییرات هیدروژئومورفیک رودخانه صوفی چای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  محمدرضا کریمی گونلوئی   محمدرضا نیکجو

در تحلیل منطقه ای خشکسالی هیدرولوژیکی، ارتباط میان ویژگیهای حوضه آبخیز با کسری های دبی جریان رودخانه در دوره های دراز مدت مورد بررسی قرار می گیرد به طوری که دبی رودخانه برای تامین نیازهای برنامه ریزی شده تحت سیستم مدیریتی موجود کافی نباشد.مورفولوژی هر سیستم رودخانه ای در ارتباط و تحت تاثیر فرایندهای حاکم بر آن، از جمله شرایط اقلیمی،هیدرولوژیکی،هیدرولیکی،وضعیت فرسایش،و رسوب گذاری و نیز خصوصیات زمین شناسی و توپوگرافی محیط رودخانه ای می باشد،که به شناخت رفتار رودخانه ها در محدوده های زمانی و مکانی منجر می شود.تغییرات هیدروژئومورفیک یک رودخانه می تواند تغییر در آورد رسوبی جریان و یا نشست یک سری رسوبات درشت دانه در وسط رودخانه مثل ایجاد تپه های شنی و رسوبی و . . . باشد. در این پژوهش به مطالعه و ارزیابی اثرات خشکسالی هیدرولوژیکی بر روند تغییرات هیدروژئومورفیک رودخانه صوفی چای پرداخته شده است.بدین منظور از داده های دبی، بارش و رسوب رودخانه صوفی چای در طی دوره آماری 35 ساله (57-56 تا 90-89) استفاده شده است.در این بررسی، خشکسالی هیدرولوژیکی رودخانه مورد مطالعه بر مبنای تحلیل مقایسه هیدروگراف های ماهانه دبی و بارش مطالعه گردید، پس با استفاده از معادلات رگرسیون خطی ارتباط بین دبی لحظه ای و رسوبات بررسی شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که خشکسالی هیدرولوژیکی در 20 سال از 35 سال دوره آماری رخ داده، بطوریکه عمده دوره های خشکسالی در انتهای این دوره آماری افزایش پیدا کرده است. تحلیل معادلات رگرسیونی بین دبی جریان رودخانه و آورد رسوب معلق به عنوان یکی از ویژگی های هیدروژئومورفیک در هنگام بروز خشکسالی های جریان رودخانه صوفی چای ارتباط معنی داری بین خشکسالی هیدرولوژیکی و تغییرات هیدروژئومورفیک نشان می دهد.

بررسی هیدروژئومورفولوژی حوضه ی آبریز قره سو در ایجاد جریان های سیلابی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  حامد پناهی   اسدالله حجازی

در یک حوضه ی آبریز بین وقایع هیدرولوژیک نظیر جریان های سیلابی با ساختار فیزیکی و شرایط اقلیمی حاکم بر آن ارتباط وجود دا رد. شناخت فرآیند های ایجاد جریان، انتقال آن به خروجی حوضه و نیز چگونگی تأثیرپذیری آن از خصوصیات مورفولوژیکی و اقلیمی در هیدرولوژی از اهمیت خاصی برخوردار است. اما رویداد، اندازه و تکرار سیل ناشی از عوامل متعددی است که بسته به شرایط اقلیمی، طبیعی و جغرافیایی هر منطقه تغییر می کند. آنچه مسلم است سیلاب ناشی از بارندگی است ولی مطالعات نشان می دهد که رابطه خطی و مستقیمی بین این دو عامل وجود ندارد، از جمله عوامل اصلی بر هم زدن این رابطه علاوه بر شرایط جغرافیایی می توان به ویژگی های فیزیکی حوضه آبریز اشاره کرد که این ویژگی توأم با اختصاصات هیدرولوژیکی حوضه است. در این پژوهش، ابتدا نقش عوامل مورفومتری و اقلیمی موثر در ایجاد سیلاب های حوضه ی آبریز قره سو مشخص شدند. در نهایت با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره با استفاده از روش (enter) مدل سیلابی حوضه آبریز قره سو تدوین گردید. لایه های مورد نیاز برای ارزیابی توسط نرم افزار gis تهیه شده و تحلیل های لازم بر روی آن ها صورت گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که از بین خصوصیات فیزیوگرافی و اقلیمی مطالعه شده، فاکتورهای میانگین بارش سالانه، زمان تمرکز، شیب آبراهه اصلی و متوسط ارتفاع حوضه در ایجاد سیلاب از بیشترین اهمیت برخوردار هستند.

کاربرد سنجش از دور و gis در برآورد میزان فرسایش و رسوب حوضه آبریز چیچال (قلعه کول)رشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  صالح خوش پیمان   شهرام روستایی

امروزه فرسایش خاک یکی از مهم ترین مسائل و مشکلات نواحی است.در این میان دستیازی و بهره برداری روز افزون انسان از محیط طبیعی نیز تاثیر زیادی در تشدید روند تخریب و فرسایش خاک دارد. شدت و ضعف فرسایش در چگونگی استعداد منطقه و پتانسیل های تولیدی منابع آبی و خاک موثر است. غالباً در مناطق پر فرسایش میزان تولید محصولات زراعی، مرتعی، و جنگلی در واحد سطح به حداقل، و بروز سیلاب های ویرانگر به حداکثر می رسد و درآمد ساکنان و بهره برداران از منطقه شدیداً کاهش می یابد و مشکلات اجتماعی از قبیل فقر، بیکاری و مهاجرت افزایش پیدا می کند. یکی از مباحث مهم در مطالعات فرسایش، شناسایی وضعیت موجود که به اشکال مختلف و باشدت فعالیت متفاوت در طبیعت مشهود است و در نتیجه شناسایی و تعیین انواع و اشکال فرسایش از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. در این تحقیق فرسایش خاک و رسوب حوضه آبخیز چیچال با استفاده از مدل mpsiac در محیط gis مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفته است.برای بررسی عوامل مدل mpsiac از منابعی چون: نقشه های زمین شناسی، نقشه توپولوژی، تصاویر سنجنده etm+ ماهواره landsat، نقشه کاربری اراضی و... استفاده شده است.با ایجاد لایه های مختلف و تولید پایگاه داده لازم، تحلیل مدل mpsiac صورت گرفته و در نهایت فرسایش و تولید رسوب برآوردی این مدل محاسبه گردید.نتیایج این تحقیق نشان می دهد که حوزه مورد مطالعه دارای پتانسیل فرسایش متوسط تا کم بوده و مهم ترین عامل در ایجاد فرسایش در منطقه عامل رواناب حوزه به دلیل حساسیت به فرسایش سازندهای منطقه ، شیب زیاد حوزه،خاک منطقه، کاربری نادرست و تبدیل اراضی مرتعی به دیم زارهای کم بازده از عامل عمده در این رابطه می باشد

بررسی ویژگی های هیدروژئومورفولوژیکی حوضه مهران رود و نقش آلودگی های فیزیکی بر آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  حسین خدائی مهر   محمدرضا نیکجو

علم هیدروژئومورفولوژی در سالهای اخیر از اهمیت بیشتری برخوردار شده است ،زیرا با تجمع گازهای گلخانه ای در اتمسفر و گرم شدن هوای کره زمین پدیده های این علم دچار ناهنجارئی شده اند.بطوریکه ممکن است شاهد بی نظمی هائی در روند بارندگی وسیلاب وتغییرات آب وهوائی در برخی از نقاط جهان بوده باشیم ، بنابراین مهندسان وکارشناسان با بهره گیری از توان علمی ودانش خویش واستفاده از نوشته های علمی بتوانند به حل مشکلات بپردازند. مهران رود از دامنه های سهند سرچشمه می گیرد، وارد دره ی لیقوان چای شده و از شهر باسمنج عبور کرده و با جهت شرقی– غربی وارد شهر تبریز می گردد. سپس در طول مسیر خود با پیوستن به رودخانه های فصلی و فرعی متعدد، میزان آب آن افزایش می یابد. مهران رود از سمت شرق از محله های باغمیشه، بیلان کوه، پل سنگی، ششگلان، راسته کوچه به عرض 30متر و عمق 4 متر و طول 15 کیلومتر عبور نموده و سرانجام از محله چوسدوزان وارد زمین های کشاورزی محله های حجتی و ستارخان شده و سپس در ناحیه ی شمال غربی تبریز و در پیرامون فرودگاه این شهر به تلخه رود می پیوندد. مهران رود تبریز یکی از قدیمی ترین و طولانی ترین رود خانه های شهری محسوب می شود که در پروژه های توسعه ی شهری و هدایت آب های سطحی همواره مطرح بوده است. استان آذربایجان شرقی با وسعت 59/48146 کیلومتر مربع و حدود 7/2درصد مساحت در شمال غرب ایران واقع شده است و شهر تبریز ضمن برخورداری از آب وهوای سرد و خشک و متوسط بارندگی 285 میلی متر، به عنوان مرکز استان است و جمعیتی حدود 695094/1نفر را درخود جای داده است که در619 کیلومتری غرب تهران واقع شده است و در شمال غربی آن کوهستان سهند در38 درجه 0دقیقه تا 36 ثانیه و6 دقیقه عرض شمالی و 48 درجه و10دقیقه تا 48 ثانیه و23درجه طول شرقی با ارتفاع متوسط 1350 متر از سطح دریا قرار دارد. هدف از این تحقیق آشکارسازی تغییرات مورفولوژیکی در بستر مهران رود در استان آذربایجان شرقی می باشد که شناسائی مکانیزمهای فعال و موثر در تغییرات آلودگی و شناخت اشکال آن و عملکرد نیروهای مختلف در سطح حوضه می باشد و سعی بر این است که نتایج فعالیت ها و اعمال آبهای جاری و حرکات تکتونیکی و عوامل انسانی در سطح حوضه شناسائی و مطالعه شود پس بنابراین اهداف کلی این پژوهش عبارتنداز : 1- آگاهی از ویژگی های آلودگی موثر در مورفولوژی حوضه.2-شناسائی هیدرولوژیکی سطحی حوضه و اثرات دینامیکی آن.3- بررسی و شناسائی عوامل مورفوتکتونیکی موثر در شکل گیری تغییرات فیزیکی حوضه.4- شناختن وضعیت ژئومورفولوژیکی آن.5- شناسائی عوارض حاصل از فرآیندهای آلودگی. در مورد ضرورت مطالعه آلودگی فیزیکی این رودخانه باید متذکر شد که به علت محدودیت منابع آب قابل دسترس و کاهش نزولات جوی و افزایش جمعیت وگسترش صنایع و... استفاده بهینه از منابع آب سطحی و جلوگیری از آلودگی آن ضروری به نظر می رسد. ازجمله مشکلات آلودگی رودخانه مهران رود نسبت به تلخه رود کم آبی آن در بیشتر ماه های سال و خشکی آن در برخی ماههای گرم سال است. علاوه بر این، این رودخانه با گذر از دشت تبریز و دریافت انواع آلاینده ها و نخاله ها و به علت نداشتن سیستم دفع مدرن فاضلاب به یک فاضلاب روباز تبدیل شده است و تخلیه پس مانده های طبیعی و شهری از جمله رسوبات و نخاله ها و فضولات حیوانی و انسانی یکی از معضلات این رودخانه است. از جمله دلایل انسانی آلودگی مهران رود باید به برخی پیامدهای ناشی از ناهماهنگی بین سازمان ها و شرکت های ذیربط و ذینفع مانند اداره حفاظت محیط زیست ، شهرداری، شرکت آب و فاضلاب و آب منطقه ای اشاره کرد. بنابراین بر آن شدیم تا به بررسی تغییرات کمی و کیفی آلودگی فیزیکی رود خانه مهران رود در طول مسیر خود بپردازیم.

ارزیابی پتانسیل منابع آب دشت اردبیل با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای فازی(fanp) در محیط gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1394
  جعفر جعفرزاده   هاشم رستم زاده

منابع آب به عنوان مهم ترین منابع زندگی بشر با تهدیدهای متفاوتی مانند خشکسالی، برداشت بی رویه در اثر افزایش جمعیت ، نقصان بارندگی و افت شدید آب های سطحی و آب های زیرزمینی روبروست که در نهایت کاهش کیفیت و کمیت آنها را موجب می گردد. اقدامات مدیریتی و پیش بینی لازم برای حفاظت، مدیریت و بهره برداری صحیح از منابع آب موجود مستلزم ارائه یک الگوی مناسب علمی با توجه به پارامترهای تأثیرگذار بر شرایط منابع آب موجود می باشد. در این پژوهش، هدف ارزیابی وضعیت منابع آب موجود در دشت اردبیل از لحاظ وضعیت منابع اعم از سطحی و زیرسطحی بر اساس چهار معیار طبیعی، هیدرولوژیکی، کشاورزی و انسانی با استفاده از روش تحلیل شبکه ای فازی می باشد. به منظور ارزیابی بهتر روش تحلیل شبکه ای فازی از زیر معیارهای میزان جمعیت، وضعیت صنایع، وضعیت بارش، وضعیت آب های سطحی(حجم برداشت از رودخانه) و آب های زیرزمینی (شامل وضعیت قنات ها و چاه ها و چشمه ها)، سطح زیر کشت و نوع محصولات ازنظر نیاز آبی، شیب و ارتفاع استفاده شده است. وابستگی میان زیرمعیارها با استفاده از تکنیک دماتل فازی و بر اساس نظر کارشناسان خبره تعیین شده است. سپس با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای فازی تمامی معیارها و زیرمعیارها وزن دهی شده و برای تمامی زیرمعیارها نقشه های متناسب با وزن های به دست آمده تهیه گردید. در نهایت نقشه نهایی که بر اساس لایه های اولیه و وزن دار شده با تکنیک شبکه ای فازی ایجاد شده بود، در محیط gis ترسیم شده است. نقشه های حاصله حساسیت منطقه مورد مطالعه را از لحاظ پتانسیل های منابع آب مشخص کرده است. مناطق در وضعیت بحرانی پتانسیل بسیار پایین، مناطق در معرض خطر، پتانسیل پایین، مناطق با خطر بالا، پتانسیل متوسط، مناطق با خطر متوسط، پتانسیل بالا و در نهایت مناطق با خطر پایین دارای پتانسیل بسیار بالا می باشند.

کاربرد پردازش تصاویر ماهواره ای در بررسی اثرات شوری خاک در منابع آب دشت اسکو و آذرشهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1394
  سیدرضا ریحانی نیا   محمدرضا نیکجو

در این تحقیق بررسی رابطه شوری خاک با میزان شوری آب نیز با آنالیز همبستگی انجام گرفت. اعداد حاصل از همبستگی بین سطوح شوری خاک و سطوح آب زیرزمینی نشان از همبستگی متوسط 8/5 بود، که مبین وجود رابطه بین شوری خاک و شوری آب زیرزمینی می باشد.

تحلیل gis پایه تأثیر نوسانات بارش بر تغییر الگوی کشت مطالعه مو ردی: دشت سراب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1394
  خلیل محمودی اصل آذر   محمدرضا نیکجو

در پایان نامه حاضر با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست ? میزان تأثیر نوسانات بارش بر الگوهای کشت بررسی می شود. بدین منظور ابتدا بر اساس آمار بارش ایستگاه های باران سنج و با استفاده از شاخص بارش استاندارد شده (spi) خشکسالی ها و تر سالی ها مشخص شدند(سال???? به عنوان تر سالی و سال ???? به عنوان خشکسالی). سپس تصاویر ماهواره ای مربوط به این سال ها تهیه شدند. چون هدف ما انجام کار بر روی دشت سراب بود، به همین منظور لایه رقومی ارتفاع منطقه با استفاده از تصویر ماهواره ای aster تهیه شد تا با توجه به میزان ارتفاع، لایه دشت تهیه شود. با ایجاد لایه دشت ، تصاویر تهیه شده بر اساس این لایه برش داده شدند تا برای انجام طبقه بندی از آنها استفاده شود. در بین روشهای طبقه بندی از روش شئ گرا استفاده شد تا نتایج طبقه بندی از صحت بیشتری برخوردار شوند.