نام پژوهشگر: رسول اصغری ذکریا
رقیه عزیزیان رسول اصغری ذکریا
به منظور ارزیابی تحمل شوری در ژنوتیپ های مختلف توتون و ارتباط آن ها با نشانگر های پروتئینی، تحقیقی در دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1391 انجام شد. آزمایش روی 20 ژنوتیپ توتون به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و سه سطح تنش (شاهد، 105 و 210 میلی مولار کلرید سدیم) انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش تنش شوری منجر به افزایش در صد پروتئین کل و تأخیر در گلدهی و کاهش معنی دار در صفات مورفولوژیکی مورد مطالعه شد. میانگین اکثر صفات مورد ارزیابی نشان داد که از بین ژنوتیپ های مورد مطالعه، ژنوتیپ های troborbon، sough carolina، florida 513 ، bergerac، r.c.n.2، comstak sponish، nc60 و p.b.d.6 در شوری 210 میلی مولار در گروه ژنوتیپ های متحمل قرار گرفتند. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه ی خوشه ای، ژنوتیپ های trumpf، p.b.d.6، nc60، comstak sponish و bergerac به طور مشترک در شوری 105 و 210 میلی مولار در گروه ژنوتیپ های متحمل بودند و ژنوتیپ های exil pri، virginia aurea، coker 55 و carolina در گروه ژنوتیپ های حساس بودند. نتایج حاصل از شاخص های تحمل به تنش نشان داد که در شوری 105 میلی مولار و 210 میلی مولار کلرید سدیم، ژنوتیپ های trumpf، carolinaو golden gift با داشتن میانگین بالا در گروه ژنوتیپ های متحمل و ژنوتیپ هایvirginia aurea ، coker 55 و tl1112 با داشتن میانگین پایین در گروه ژنوتیپ های حساس قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده برای تجزیه به عامل ها، ژنوتیپ های trumpf، troborbon، r.c.n.2، bergerac، p.b.d.6 و nc60 به عنوان بهترین ژنوتیپ ها شناسایی شدند. بر اساس تجزیه رگرسیون گام به گام پروتئین های محلول کل از برگ و صفات مورفوفیزیولوژیک، عملکرد بیولوژیک بیشترین ضریب تبیین تصحیح شده را نسبت به بقیه صفات داشت و نشانگر 6 در صورت تأیید توسط آزمون های آماری تکمیلی (fdr) می تواند به عنوان نشانگر مثبت در اهداف اصلاحی به کار رود.
مرضیه قمری داودآبادی مهدی محب الدینی
لاله واژگون با نام علمی fritillaria imperialis متعلق به خانواده ی liliaceae، از گیاهان دائمی دارای با اهمیت زینتی و داروئی می باشد. تعداد کروموزوم های این گیاه 24=n2 است. ایران خاستگاه اصلی و مرکز تنوع ژنتیکی لاله واژگون است. متاسفانه در سال های اخیر جمعیت های وحشی این گیاه باارزش در معرض خطر انقراض قرار گرفته اند. کشت درون شیشه ای و کارهای اصلاحی می تواند نقش موثری در تکثیر، حفظ و افزایش تنوع این گیاه در حال انقراض ایفا کند. القای پلی پلوئیدی روشی برای ایجاد تنوع در گیاهان است. القای مصنوعی پلی پلوئیدی یک استراتژی اصلاحی بسیار خوب برای بهبود رشد رویشی، بهبود مورفولوژی گل، افزایش متابولیت های ثانویه و نیز مقاومت به بیماری ها و حشرات می باشد. در این تحقیق برای اولین بار، القای پلی پلوئیدی رویfritillaria imperialis اعمال شد. برای این منظور، از دو محیط کشت ms جامد و مایع به ترتیب با غلظت های کلشی سین 0/001، 0/004، 0/01 و 0/05 درصد و 4 غلظت 0/001، 0/005، 0/01 و 0/03 درصد در زمان های 8، 12، 16 و 24 ساعت، استفاده شد. اریزالین نیز در محیط کشت ms جامد در 4 غلظت 0/001، 0/006، 0/01 و 0/04 درصد در 4 زمان 8، 12، 16 و 24 ساعت برای القای پلی پلوئیدی در کالوس استفاده شد. پیازچه ها در محیط کشت ms جامد حاوی غلظت های 0/006، 0/01، 0/05 و 0/09 درصد در زمان های 12، 16، 24 و 48 ساعت تیمار شدند. نتایج نشان داد که اریزالین سمیت بیشتری نسبت به کلشی سین در رابطه با زنده مانی نشان داد. بین غلظت و زمان تیمار تفاوت معنی داری در میزان زنده مانی کالوس ها و پیازچه ها مشاهده شد. همچنین اثر بازدارندگی کلشی سین و اریزالین در باززایی و کالوس زایی، پیازچه ها و کالوس ها مشاهده شد. پلی پلوئیدی با مقایسه ی تراکم روزنه بین گیاهان تیمار شده و گیاهان شاهد تعیین شد. تراکم روزنه در گیاهان تیمار شده در مقایسه با گیاهان شاهد، به طور معنی داری کمتر بود. گیاهان میکسوپلوئید از تیمار کالوس و پیازچه به دست آمدند. سطوح پلی پلوئیدی با شمارش کروموزوم تایید شد. تمام گیاهان میکسوپلوئید از تیمار کلشی سین به دست آمدند و اریزالین هیچ پلی پلوئیداسیونی در لاله واژگون تولید نکرد. بالاترین درصد میکسوپلوئیدها (32/33 درصد) از تیمار کالوس ها در غلظت 05/0 درصد کلشی سین در مدت 12 ساعت به دست آمدند. پیازچه ها نیز در محیط کشت ms جامد حاوی 0/09 درصد کلشی-سین در مدت زمان 16 ساعت میکسوپلوئیدی نشان دادند. بهترین تیمار برای باززایی و تولید کالوس ترکیب صفر میلی گرم در لیتر naa و 1 میلی گرم در لیتر ba، 0/6 میلی گرم در لیتر naa و 0/3 میلی گرم در لیتر ba و 0/6 میلی گرم در لیتر naa و 1 میلی گرم در لیتر ba، تعیین شدند.
احمد ملازاده تقی پور علیرضا ترنگ
در این پژوهش اثر تنش خشکی در مرحله پنجه زنی و مرحله خوشه دهی روی برخی صفات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و فعالیت برخی از آنزیم های آنتی اکسیدانت و همچنین روی بیان ژن های کد کننده فاکتورهای رونویسی ap37، dreb2a، snac1 و zfp252 در ارقام برنج هاشمی (حساس به خشکی)، علی کاظمی (متحمل به خشکی) و ندا (مقاوم به خشکی) در مرحله رویشی و زایشی مورد بررسی قرار گرفت. تنش خشکی از طریق عدم آبیاری اعمال گردید. نتایج تجزیه واریانس در مورد صفات مورفولوژیکی نشان داد که از نظر اکثر صفات مورد ارزیابی تفاوت معنی داری بین ارقام برنج مورد استفاده وجود دارد. صفات طول برگ پرچم، مساحت برگ پرچم و وزن تر بوته به طور معنی داری تحت تاثیر تنش خشکی قرار گرفت. در بین مرحله اعمال تنش خشکی (مرحله رویشی و زایشی) نیز از نظر تعداد پنجه در گیاه و وزن خشک بوته اختلاف معنی داری وجود داشت. رقم ندا با 54/22 گرم دارای بیشترین وزن خوشه در بوته را نشان داد که به طور معنی داری بیشتر از رقم علی کاظمی (74/18 گرم) و رقم هاشمی (48/13 گرم) بود. از نظر میزان فعالیت آنزیم کاتالاز، غلظت کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کارتنوئیدها تفاوت معنی داری بین ارقام برنج مورد استفاده وجود دارد. علاوه بر این، در شرایط تنش خشکی، غلظت پراکسید هیدروژن، فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز به طور معنی داری کاهش یافت. اعمال تنش خشکی در مرحله زایشی موجب افزایش غلظت اسید آمینه پرولین به عنوان یک محافظت کننده اسمزی گردید. نتایج pcr زمان واقعی نشان داد که بیان ژن های ap37،zfp252 و dreb2a در رقم هاشمی در مرحله رویشی و ژن snac1 در مرحله زایشی افزایش و بیان ap37 و zfp252 در مرحله مرحله زایشی کاهش یافته است. ولی در رقم ندا بیان ژن های snac1، zfp252 تحت تاثیر تنش خشکی در مرحله رویشی افزایش و بیان ژن dreb2a در این مرحله و ژن ap37 در مرحله زایشی کاهش یافته است.
پیمانه محمدی خانقاه ریوف سید شریفی
چکیده ندارد.
میترا صالح پور علی عبادی خزینه قدیم
چکیده ندارد.
تیمور خندان بجندی محمد صدقی
به منظور بررسی اثرات تراکم کاشت و سطوح مختلف تلقیح با باکتری رایزوبیوم و کاربرد میکروالمنت ها بر عملکرد و اجزای عملکرد، آنالیز رشد، میزان پروتئین دانه و گره زایی نخود (cicer arietinum l.) آزمایشی در سال زراعی 1386 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد. تیمارها شامل تراکم در 3 سطح (25، 35 و 45 بوته در متر مربع) و سطوح مختلف تلقیح در 3 سطح (با تلقیح، تلقیح با رایزوبیوم به همراه کاربرد عناصر میکرو و شاهد بدون تلقیح) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تراکم و سطوح مختلف تلقیح بر اجزای عملکرد به ویژه شاخه های فرعی، نیام در بوته، عملکرد تک بوته، عملکرد در واحد سطح، عملکرد بیولوژیکی و شاخص برداشت معنی دار بود. با افزایش تراکم کاشت، تعداد شاخه فرعی، نیام در بوته، عملکرد دانه تک بوته کاهش یافت. بالاترین شاخص برداشت در کمترین تراکم کاشت به دست آمد. بیشترین شاخه فرعی،تعداد نیام در بوته، تعداد نیام در شاخه فرعی، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه، بیولوژیک و شاخص برداشت هم در تلقیح به تنهایی و هم در تیمار تلقیح + میکروالمنت نسبت به تیمار بدون تلقیح به دست آمد. با این حال، در بین تراکم های کاشت اختلافی از نظر تعداد نیام پوک در بوته وجود نداشت، ولی تلقیح با باکتری رایزوبیوم موجب کاهش تعداد نیام پوک در بوته شد. اثر تراکم کاشت و تلقیح با باکتری رایزوبیوم بر روی ارتفاع بوته معنی دار بود. بیشترین ارتفاع بوته در تراکم 45 بوته در متر و کمترین میزان آن در تراکم 25 بوته در متر مربع به دست آمد. بررسی شاخص های رشد نشان داد که تلقیح بذور با باکتری رایزوبیوم به همراه کاربرد میکروالمنت ها در هر سه تراکم موجب افزایش شاخص سطح برگ، بیوماس کل، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی و سرعت جذب خالص شد. به طوری که بیشترین میزان این شاخص ها در تیمار تلقیح به همراه کاربرد میکروالمنت ها و کمترین میزان آن در تیمار بدون تلقیح مشاهده شد. بیشترین درصد پروتیین دانه در تیمار تلقیح با باکتری به همراه کاربرد میکروالمنت ها و کمترین میزان آن در تیمار بدون تلقیح به دست آمد. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر تراکم کاشت بر روی تعداد، وزن تر و وزن خشک گره های ریشه ای تثبیت کننده نیتروژن غیر معنی دار، ولی تلقیح با و بدون کاربرد میکروالمنت ها بر روی تعداد، وزن تر و وزن خشک گره ها در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شد. بیشترین تعداد، وزن تر و وزن خشک گره ها در تیمار تلقیح با رایزوبیوم به همراه کاربرد میکروالمنت ها به دست آمد. تیمار تلقیح بدون کاربرد میکروالمنت ها نیز دارای تعداد گره، وزن خشک و وزن تر گره بیشتری نسبت به تیمار شاهد بود.
هاله حاضری نیری احمد توبه
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف نیتروژن و فسفر بر عملکرد و میزان پروتئین عدس رقم ill-1236 در شرایط دیم آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سال زراعی 1386 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی اردبیل انجام شد. تیمارهای مورد بررسی شامل سه سطح کود نیتروژن (شاهد، 25 و 50 کیلوگرم در هکتار) و کود فسفر در سه سطح (شاهد، 40 و 60 کیلوگرم در هکتار) بودند. نتایج نشان داد سطوح مختلف کود نیتروژن و فسفر تاثیر معنی داری روی اکثر صفات داشتند به طوری که استفاده از کود نیتروژنه به میزان 25 کیلوگرم در هکتار باعث افزایش تعداد نیام های پر در بوته، عملکرد دانه در واحد سطح، تعداد نیام های تک دانه در بوته، تعداد کل نیام در بوته، شاخص برداشت، جذب نیتروژن در دانه، درصد نیتروژن دانه، درصد پروتئین دانه، جذب فسفر در دانه، درصد فسفر دانه، عملکرد پروتئین دانه، جذب نیتروژن در کل گیاه، جذب فسفر در کل گیاه، کارایی زراعی نیتروژن و فسفر، کارایی بازیافت ظاهری نیتروژن و فسفر گردید. همچنین استفاده از کود فسفره به میزان 40 کیلو گرم در هکتار صفاتی از قبیل طول دوره رشد زایشی، عملکرد بیولوژیک، درصد نیتروژن دانه، درصد پروتئین دانه، درصد فسفر دانه، جذب نیتروژن و فسفر در کل گیاه، کارایی بازیافت ظاهری فسفر، درصد نیتروژن و درصد فسفر اندام هوایی افزایش داد. اثر متقابل کود نیتروژنه و کود فسفره بر روی صفاتی از قبیل درصد فسفر دانه، درصد فسفر اندام هوایی، جذب فسفر در کل گیاه و کارایی بازیافت ظاهری فسفر معنی دار بود. در حالت کلی می توان گفت که استفاده از کود نیتروژنه به میزان 25 کیلوگرم در هکتار و کود فسفره به میزان 40 کیلوگرم در هکتار برای حصول عملکرد اقتصادی مطلوب و پروتئین بیشتر درشرایط دیم مناسب تر از سایر ترکیبات تیماری می باشد.
علی نامور رئوف سیدشریفی
به منظور بررسی اثرات نیتروژن تثبیتی و معدنی بر روند رشد و عملکرد نخود رقم ilc 482، آزمایشی در سال 1386 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی، به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک¬های کامل تصادفی با چهار تکرار به اجرا در¬آمد. تیمارهای آزمایش شامل سطوح مختلف نیتروژن (صفر، 50، 75 و 100 کیلوگرم اوره در هکتار) در کرت¬های اصلی و دو سطح تلقیح و عدم تلقیح با باکتری رایزوبیوم در کرت¬های فرعی بودند. بررسی روند تغییر شاخص¬های رشد نخود نشان داد که حداکثر مقادیر بیوماس کل، شاخص سطح برگ، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی و سرعت جذب خالص از ترکیب تیماری سطوح بالای کود نیتروژن و تلقیح با باکتری رایزوبیوم و پایین¬ترین میزان این شاخص¬ها در ترکیب تیماری صفر کیلوگرم اوره در هکتار و عدم تلقیح با باکتری رایزوبیوم بدست آمد. بالاترین میزان ارتفاع بوته، تعداد شاخه اولیه و ثانویه، تعداد نیام در بوته، تعداد نیام پر و پوک در بوته، تعداد دانه در بوته، عملکرد تک بوته، عملکرد در واحد سطح و عملکرد بیولوژیکی در بالاترین سطح کودی به¬کار گرفته شده (100 کیلوگرم اوره در هکتار) به همراه تلقیح با باکتری رایزوبیوم حاصل گردید. هر چند در هیچ¬کدام از صفات ذکر شده اختلاف آماری معنی¬داری بین سطوح کودی 75 و 100 کیلوگرم اوره در هکتار مشاهده نشد. تعداد روز از کاشت تا گل¬دهی، تعداد روز از گل¬دهی تا تولید نیام، تعداد روز از تولید نیام تا رسیدگی و کل دوره¬ی رشد با افزایش میزان نیتروژن قابل دسترس برای گیاه افزایش یافت، در حالی¬که تلقیح با باکتری رایزوبیوم سبب تسریع در ظهور این مراحل فنولوژیکی شد. با افزایش مصرف نیتروژن تعداد و وزن خشک گره در هر بوته به¬طور معنی¬داری کاهش یافت، به¬طوری¬که کمترین میزان این صفات در سطح کودی 100 کیلوگرم اوره در هکتار برآورد گردید. تلقیح با باکتری رایزوبیوم سبب افزایش در تعداد و وزن خشک گره در بوته¬ها شد. به¬علاوه، کمترین وزن صد دانه نخود در بالاترین سطح کودی مشاهده شد.