نام پژوهشگر: حشمت الله حیدری

اثر جنگل کاری‏های خالص و آمیخته بر ویژگی های خاک و لاشبرگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1388
  طاهره معصومی   هاشم حبشی

در این تحقیق توده های دست کاشت خالص از گونه های صنوبر، توسکا و پالونیا در سری یک جنگل شصت کلاته و یک توده دست کاشت آمیخته از گونه های توسکا شیردار، ون و پلت جنگل طرح شموشک در مجاورت جنگل آموزشی شصت کلاته مورد بررسی قرار گرفت. یک قطعه فضای باز در مجاورت جنگل های خالص و آمیخته نیز برای مقایسه تاثیر جنگل کاری بر خصوصیات خاک انتخاب شد. به منظور بررسی تغییرات خصوصیات خاک در جنگل کاری خالص آماربرداری به تعداد 5 نمونه با ابعاد 20*20 انجام گرفت. در جنگل کاری آمیخته سه تیپ از نظر آمیختگی انتخاب و در هر تیپ 5 نمونه به ابعاد 20*20 متری و جمعا" 31 نمونه انتخاب و از خاک آنها به صورت دست نخورده در عمق 0-30 سانتی متری نمونه گیری شد اندازه گیری قطر درخت، قطر تاج و ارتفاع تنه برای درختان با قطر بیش از5 /12 سانتیمتر انجام شد. پس از آماده کردن 31 نمونه، تجزیه خصوصیات خاک در آزمایشگاه انجام شد. لاشبرگ در اواخر شهریور 1378 به تعداد 24 تله جمع آوری و لاشبرگ در قطعات نمونه جنگل کاری های خالص و آمیخته نصب شد. آزمایش تجزیه لاشبرگ انجام گرفت. بر اساس نتایج حاصل از این بررسی جنگل کاری خالص توسکا و پالونیا و صنوبر از نظر خصوصیات تغذیه ای خاک شامل نیتروژن، فسفر، ازت، کربن و وزن مخصوص ظاهری در مقایسه با فضای باز در سطح 1% اختلاف معنی داری را نشان دادند ولی در صنوبر از نظر وزن مخصوص ظاهری اختلاف معنی داری با فضای باز مشاهده نشد. با مقایسه جنگل کاری خالص توسکا و آمیخته توسکا با سایر گونه ها تفاوت آماری معنی داری از نظر فسفر خاک وجود دارد به طوری که جنگل کاری های آمیخته میزان فسفر بیشتری داشتند. از نظر نیتروژن هم جنگل کاری آمیخته توسکا-ون و توسکا-شیردار تفاوت معنی داری را با جنگل کاری خالص توسکا داشتند. و مقدار نیتروژن آنها بیشتر بود. جنگل کاری خالص و آمیخته هر کدام اثر متفاوتی بر مولفه تولید لاشبرگ داشتند. بیشترین وزن خشک لاشبرگ در توده پالونیا69/17307، صنوبر 39/9864، توسکا-پلت 15/7596، توسکا42/4639، توسکا-شیردار 69/3557، توسکا-ون 92/1826 (کیلوگرم بر هکتار در سال) را دارا بودند. شاخص سطح برگ در توده توسکا4/، 0صنوبر5/0، پالونیا2، توسکا-ون6/0، توسکا-پلت 7/0و توسکا-شیردار 43/0 است. با توجه به نتایج به دست آمده جنگل کاری آمیخته توسکا باتوده های افرا و ون درمقایسه با جنگل کاری خالص توسکا فسفر و ازت بیشتری را به خاک اضافه می کنند. از جنگل کاری آمیخته توصیه می شود برای مناطق دارای فسفر و ازت کم به جای جنگل کاری خالص بعنوان جایگزین معرفی می گردد. گونه پالونیا با داشتن بیشترین وزن خشک لاشبرگ و دارا بودن مقدار زیادی نیتروژن می تواند کمبود ازت خاک را جبران نماید.

مقایسه ساختار توده و برخی ویژگی های رویشگاهی بلوط اوری در جنگلهای استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1387
  علیرضا مهدیانی   حشمت الله حیدری

مطالعه ساختار جنگل ، امروزه از مباحث مورد توجه و ضروری به ویژه در راستای اهداف جنگل شناسی نزدیک به طبیعت است. گرچه بررسی های ساختار جنگل به طور کلی در جنگلهای کوهستانی و ارتفاعات فوقانی جنگلهای شمال کاملاً بدیع می باشد. لیکن شناسایی ساختار توده های اوری بعنوان جنگلهای حفاظتی واقع در شرایط سخت کلیماتیک و حساس، امری مهم و ضرورتی انکار ناپذیر است. با آگاهی و مدیریت صحیح می تواند زمینه استقرار یک رادآوری مناسب و پایداری این رویشگاهها را برای نسل بعد فراهم نمود. در این تحقیق 3 منطقه از رویشگاههای بلوط اوری که از تخریب کمتری برخوردار بودند در سطح ارتفاعات استان گلستان( منطقه درازنو، شیرین آباد و لوه) انتخاب و در هر رویشگاه 4 قطعه نمونه یک هکتاری (100× 100 متری) در آنها تعیین واطلاعات مربوط به ساختار جنگل در این مناطق اندازه گیری و ثبت شد. در هر پلات به منظور بررسی زادآوری، 4 میکروپلات 225 مترمربعی ( 15× 15 متری) در چهار گوشه پلات تعیین گردید. در داخل میکروپلاتها فراوانی زادآوری در کلاسه های قطری و ارتفاعی به تفکیک گونه ثبت گردید. ضمناً در هر یک از توده ها یک پلات مستطیل شکل به مساحت 1000 مترمربع ( 50 × 20 ) به عنوان شاخص کل توده جهت ترسیم ساختارهای افقی و عمودی انتخاب و در هر پلات کلیه درختان با ارتفاع بیش از 3/1 متر آماربرداری شدند. داده ها بااز استفاده از نرم افزارهای مناسب ( از قبیل excel و spss) تجزیه و تحلیل و با استفاده نرم افزار svs ساختار توده ها ترسیم شد. نتایج این تحقیق نشان داد که گونه بلوط اوری با حضورچشمگیر خود در رویشگاه 1 ( منطقه درازنو - کردکوی ) و رویشگاه 2 ( ارتفاعات منطقه شیرین آباد- علی آباد ) بعنوان گونه اصلی و غالب تیپ نمود می یابد.دررویشگاه 3 اوری بعنوان گونه همراه توده پراکنش دارد.توده اوری دررویشگاه 1 وضعیت بهتری نسبت به دو رویشگاه دیگردارد به نحویکه دراین رویشگاه، حداکثر تاج پوشش توده جنگلی 61 درصد ( 5/76 درصد سهم اوری و 5/23 درصد سهم سایر گونه ها )، سطح مقطع برابر سینه 12/42 متر مربع در هکتار ، میانگین قطر برابر سینه توده 80 سانتی متر، میانگین ارتفاع درختان توده 5/14 متر بدست آمده است. نمودارهای توزیع تعداد در طبقات قطری توده ها نشانگر توده های همسال نامنظم است لیکن بجز رویشگاه 1 دیگر رویشگاه ها از لحاظ زادآوری بسیار ضعیف و نگران کننده هستند. نتایج حاصل از آزمون f برای مقایسه میانگین های قطر برابر سینه، ارتفاع درختان، حجم سرپا، رویه زمینی رویشگاه های مورد مطالعه نشان داد که در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری بین رویشگاه ها مشاهده می شود ( 5/. › valu – p ).

ارزیابی تغییرات توده های جنگلی در دانگ تجدید نسل اول سری دو طرح جنگلداری لوه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1389
  شامحمد سمندر   محمد هادی معیری

این تحقیق با هدف پایش توده جنگلی استقرار یافته در دانگ تجدید نسل اول سری دو طرح جنگلداری لوه (مینودشت) و ارزیابی تغییرات و تحول توده در مقایسه با مقاطع زمانی گذشته انجام شده است. بدین منظور نمونه برداری تصادفی – سیستماتیک با پلاتهای دایره ای شکل 10 آری با شبکه آماری 200 * 100 متر جهت آماربرداری توده جنگل (شدت 5 درصد) و پلاتهای دایره ای یک آری متحد المرکز جهت آماربرداری زادآوری در عرصه دانگ طراحی گردید. تجزیه و تحلیل وضعیت فعلی (1387) توده جنگل شامل موجودی (فراوانی تعداد، رویه زمینی و حجم)، ساختار قطری (سنی) و ترکیب جنگل و همینطور فراوانی و ترکیب زادآوری ازطریق آمار توصیفی تشریح و با توجه به استانداردهای موجود ارزیابی گردید. همچنین وضعیت فعلی توده جنگل و تجدید حیات با وضعیت قبلی (1367) مورد مقایسه و روند تغییرات ارزیابی شد. نهایتاً تغییرات کمی جنگل طی 20 سال گذشته (1387 – 1367) با ملاحظه به اهداف و برنامه های پیش بینی شده طرح تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد جنگل مورد مطالعه در سال1387 بطور متوسط 401 اصله در هکتار درخت با رویه زمینی 45/14 متر مربع در هکتار و موجودی حجمی 150 سیلو در هکتار دارد. ساختار قطری جنگل هنوز فرم نا همسالی داشته و لیکن اکثریت تعداد درختان (7/94درصد) و موجودی حجمی (3/63 درصد) در مرحله رویشی جوان می باشد. گونه های بلوط و ممرز با فراوانی درختان 48 و 4/43 درصد غالب می باشند. فراوانی تجدید حیات بطور متوسط 1699 اصله در هکتار بوده که در مراحل رویشی شل، خال و دار گروه به ترتیب 29، 32 و 38 درصد می باشد. در مجموع جنگل مورد مطالعه وضعیت قابل قبولی دارد. در مقایسه با وضعیت مشابه در سال 1367، افزایش بیش از 400 درصد تعداد درختان، افزایش 300 درصدی رویه زمینی و کاهش حجمی 25/6 درصدی اتفاق افتاده است. ساختار قطری (سنی) جنگل نسبت به سال 1367 تغییر قابل ملاحظه ای داشته است بطوریکه از کلاس های مسن و خیلی مسن کاسته شده و به کلاس جوان افزوده شده است. تغییرات ترکیب جنگل طی 20 سال گذشته چندان مشهود نمی باشد و تقریباً ثابت مانده است. تجدید حیات جنگل با توجه به ادامه قطع درختان قطور باقیمانده، ادامه داشته که در حال حاضر در مراحل رویشی بالاتر (دار و خال) می باشد. ترکیب تجدید حیات جنگل مشابه ترکیب درختان جنگل تغییر قابل ملاحظه ای نداشته است. طرح جنگلداری در این دانگ از نظر دستیابی به توده همسال موفقیت کامل بدست نیاورده است و لیکن با اجرای طرحهای پرورشی طی 20 سال گذشته، اقدامات انجام شده در جهت اصلاح موجودی و ساختاری جنگل بطور قابل ملاحظه موثر واقع شده است. ادامه عملیات پرورشی متناسب با سن توده می تواند راهکار مناسبی جهت بهبود بخشیدن به وضعیت موجودی، ساختار و ترکیب جنگل باشد. توده، دانگ، فراوانی ،رویه زمینی، موجودی حجمی

بررسی وضعیت زادآوری ممرز در پهنه های مختلف ارتفاعی سری دو جنگل شصت کلاته
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1389
  مهدی طیبی چوبری   حشمت الله حیدری

گونه ممرز (carpinus betulus ) یکی از گونه های مهم جنگل های شمال کشور محسوب می شود که حدود 30 درصد حجم چوب تولیدی جنگل های شمال را تشکیل می دهد و از این نظر پس از گونه راش از درجه دوم اهمیت برخوردار است. زادآوری طبیعی یکی از مهمترین مسائل جنگل شناسی، جنگلداری و احیاء جنگل به شمار می رود و شناخت عوامل مهم زادآوری و تجزیه و تحلیل آن یکی از کارهای اساسی پرورش جنگل می باشد. برای انجام تحقیق حاضر سه پهنه ارتفاعی (شامل6 پارسل) که معرف وضعیت کلی توده های ممرز در سری 2 طرح جنگلداری دکتر بهرام نیا می باشد، انتخاب شد. برای آماربرداری از روش تصادفی سیستماتیک با ابعاد شبکه 150×150 متر و شدت 44/4 درصد استفاده شد. سطح قطعات نمونه 1000 متر مربع و سطح میکروپلات ها 200 متر مربع در نظر گرفته شد. در هر پلات درختان قابل شمارش با قطر بیشتر از 5/12 سانتی متر مورد اندازه گیری قرار گرفت. در میکروپلات ها نیز تعداد و کیفیت سلامت زادآوری ممرز، راش و سایر گونه ها شمارش گردید. نتایج مقایسه تراکم زادآوری ممرز در سه پهنه ارتفاعی نشان داد که بین سه پهنه ارتفاعی مورد بررسی در سطح احتمال 95 % هیچ اختلاف معنی دار آماری وجود ندارد. نتایج مقایسه سلامتی زادآوری ممرز در سه پهنه ارتفاعی نیز هیچ اختلاف معنی داری را نشان نداد. نتایج کلی در این زمینه نشان داد در سه پهنه مورد بررسی بیش از 85 % کل زادآوری ممرز را زادآوری سالم و شاداب تشکیل می دهد. نتایج همبستگی پیرسون در رابطه با تراکم زادآوری ممرز با حضور درختان مادریشان حاکی از آن است که بین درختان مادری ممرز و تراکم زادآوری همبستگی معنی-داری وجود ندارد. همچنین نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین تراکم زادآوری ممرز با پهنه-های ارتفاعی هیچ گونه همبستگی معنی داری وجود ندارد.

تعیین مناسبترین سن بهره برداری توده دست کاشت صنوبر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1389
  میلاد ضیایی هزارجریبی   حشمت الله حیدری

تعیین سن بهره برداری بهینه بر اساس ضوابط اقتصادی در توده های جنگلی همسال یکی از مهمترین تصمیمات در مدیریت جنگل است. هدف از این تحقیق دستیابی به جداول محصول گونه های صنوبر و تعیین سن بهره برداری فنی و اقتصادی و مقایسه آنها با یکدیگر می باشد. این تحقیق در توده های دست کاشت صنوبر (populus deltoides, populus nigra) در پارسل دو سری یک طرح جنگلداری دکتر بهرام نیا صورت گرفت. بدین منظور 15 اصله درخت نمونه انتخاب و قطع گردید. سپس رویش قطری و ارتفاعی به روش آنالیز تنه اندازه گیری شد. با محاسبه حجم درختان نمونه در سنین مختلف، ضریب شکل آنها محاسبه و سپس متوسط حجم درخت و موجودی حجمی توده برآورد گردید. با تشکیل جداول محصول، رویش حجمی متوسط سالیانه و جاری سالیانه محاسبه شد و بر اساس ضابطه جنگلبانان (فنی) سن بهره برداری مطلق تعیین شد. در مرحله بعد با قیمت گذاری محصول (چوب سرپا) و با نرخ بهره متداول (12%) مناسبترین سن بهره برداری اقتصادی براساس ضابطه ارزش رویشگاه مشخص گردید. با محاسبه درآمدها و هزینه های فعلی شده هر یک از گونه ها در سنین مختلف، سود خالص فعلی (npv) در سن بهره برداری بهینه مشخص گردید. نتایج نشان داد که از لحاظ همه پارامترهای رویشی گونه دلتوئیدس نسبت به نیگرا برتری داشت. همچنین نتایج نشان داد علیرغم 28 سال سن، هر دو گونه از لحاظ فنی به سن بهره برداری (سن بهره برداری مطلق) نرسیده بودند. نتایج نشان داد با ارزش هر کیلو چوب سرپا معادل 800 ریال و نرخ بهره 12 درصد، ماکزیمم ارزش رویشگاه (سن بهره برداری بهینه) در گونه دلتوئیدس (17 سالگی) زودتر از گونه نیگرا (20 سالگی) بود. به ازای ارزش هر کیلو چوب صنعتی معادل 800 ریال و ارزش هر کیلو چوب هیزمی معادل 400 ریال و نرخ بهره 12%، سن بهره برداری بهینه در گونه دلتوئیدس 18 سالگی و در گونه نیگرا ارزش رویشگاه در 22 سالگی بدست آمد. نتایج نشان داد با ارزش هر کیلو چوب سرپا معادل 800 ریال و نرخ بهره 12 درصد، ماکزیمم سود خالص برای گونه دلتوئیدس در سن 17 سالگی معادل 51603151 ریال برآورد گردید. ماکزیمم سود خالص در گونه نیگرا در سن 20 سالگی معادل 26849856 ریال بدست آمد. نتایج آنالیز حساسیت نشان داد که تغییر قیمت روی سن بهره برداری تاثیر ندارد اما افزایش نرخ بهره باعث کاهش سن بهره برداری می شود و بالعکس

ارزیابی شیوه 15d در دانگهای اصلاحی جنگل بلوط لوه گرگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1390
  سید عبدالخالق یادگارنژاد   حشمت الله حیدری

این مطالعه با هدف ارزیابی شیوه d15 و پایش تغییرات بوجود آمده در اثر اجرای این شیوه در دانگ اصلاحی سری یک طرح جنگلداری لوه انجام شده است. نمونه‏برداری به روش تصادفی-سیستماتیک با پلاتهای دایره‏ای شکل 10 آری با شبکه آماری 150×200 متر جهت آماربرداری توده جنگلی و پلاتهای 1 آری متحدالمرکز جهت آماربرداری زادآوری در سطح دانگ اجرا شد. بر اساس داده‏های موجود در سابقه طرح و داده‏های حاصل از آماربرداری کنونی، رویه زمینی و حجم، ترکیب جنگل و پراکنش در طبقات قطری در سالهای 1361 و 1389 با آزمونهای تی و کای‏اسکور مورد مقایسه قرار گرفت و وضعیت کنونی نیز مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در اثر اجرای این شیوه، پراکنش تعداد درختان در طبقات قطری گونه‏ها در سالهای 1361 و 1389 با وضعیت پیش بینی شده در روش دانه زاد همسال اختلاف معنی داری دارد. تغییرات سطح مقطع گونه‏های شیردار، کرب، ملج و ممرز دارای اختلاف معنی دار بوده ولی تغییرات سایر گونه‏ها معنی دار نبود. حجم گونه‏های بلندمازو، شیردار، ملج، ممرز و حجم کل اختلاف معنی‏دار داشتند. منحنی ارتفاع توده‏ها نشان داد که پس از اجرای شیوه مورد نظر، ارتفاع توده روند افزایشی داشته است. تعداد در هکتار نیز افزایش چشمگیری را نشان داد. بررسی نتایج زادآوری نشان داد که تعداد در هکتار زادآوری در طبقه ارتفاعی کوتاهتر از 3/1 متر برابر 1051 اصله و بیشترین تعداد آن مربوط به پلت و کمترین تعداد را گونه‏های نمدار، بلوط و زبان گنجشک داشتند. در طبقه ارتفاعی بلندتر از 3/1 متر تعداد در هکتار برابر 94 اصله و بیشترین تعداد مربوط به گونه ممرز و کمترین تعداد را گونه‏های خرمندی، نمدار و پلت داشتند. بررسی وضعیت زادآوری نشان داد که بیشترین میزان تجدید حیات در جهت شرقی، شیب 0 تا 20 درصد و تاج پوشش 60 درصد مستقر شده است. درجه آمیختگی زادآوری در طبقه خیلی خوب و کمیت آن در طبقه ضعیف دسته‏بندی شد. نتایج ما نشان می‏دهند که در اثر اجرای روش d15 ترکیب گونه‏ای توده تغییر یافته، ترکیب گونه‏ای ایجاد شده به ضرر گونه‏های مرغوب و بویژه بلوط بوده، ساختار توده تغییر زیادی را داشته، زادآوری مستقر شده در اثر اجرای این شیوه در حد نسبتامطلوبی بوده، گونه بلندمازو ترکیب مناسبی از تجدید حیات را در اثر شیوه مورد عمل داشته ولی این برشها نتوانسته‏اند توده را به سمت ساختار همسال هدایت کنند؛ و زادآوری مستقر شده به نحو مطلوبی مدیریت نشده است اما از زمان اجرای روش تا حال وضعیت جنگل به سمت شرایط مطلوب بوده است، بنابراین باید مبنای مدیریت ما بر مبنای ناهمسالی توده باشد. برای مدیریت آینده این توده‏ها عملیات پرورشی به مدت 20 تا 30 سال و انتخاب مثبت از بالا پیشنهاد می‏شود تا توده به ساختار و وضعیت مطلوب برسد و پس از این مرحله برای توده‏ها برنامه‏ریزی مناسب صورت بگیرد.

اثر نور بر مشخصه های کمی و کیفی نهال بلندمازو (مطالعه موردی: جنگل لوه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1390
  یاسر شاهینی   حشمت الله حیدری

بلندمازو (quercus castaneifolia c.a.m) که از مهمترین گونه های صنعتی شمال ایران و قفقاز به شمار می آید را می توان در گروه نیمه نور پسند ها جای داد. جنگل های بلندمازو و ارزش بالای اقتصادی و زیست محیطی این گونه ایجاب می کند که به موازات احیای مناطق مخروبه، به افزایش کمی نهال های آن نیز توجه لازم به عمل آید و در کنار آن بستر مناسب افزایش کیفیت نهال این گونه ی با ارزش با توجه به روش های نوین و موثر جنگل شناسی مهیا گردد. پرورش توده های جنگلی نیاز به شناخت دقیق از وضعیت سرشت طبیعی گونه ها و نحوه ی غلبه آنها بر اکوسیستم منطقه دارد. نور به عنوان مهمترین عامل اکولوژیکی است که در عملیات پرورش جنگل تغییر داده می شود تا کیفیت چوب تولید شده بهبود یابد. هدف از این تحقیق بررسی سطوح مختلف روشنه و شدت های مختلف نور، جهت دستیابی به بهترین شرایط نوری است تا در کنار افزایش خصوصیات کمی نهال های بلندمازو، مشخصه های کیفی آنها هم بهبود یابد. بدین منظور 10 روشنه در جنگل لوه گرگان انتخاب شد و در هر روشنه 9 میکروپلات تعبیه شد. جهت اندازه گیری شدت نور نسبی در هر میکروپلات از دوربین مجهز به عدسی چشم ماهی استفاده شد و عکس ها توسط نرم افزار gla تجزیه و تحلیل شدند. نتایج اندازه گیری های کمی و کیفی نهال ها و همچنین نتایج نورسنجی توسط نرم افزار excel و spss تجزیه و تحلیل شدند. با افزایش سطح روشنه ها، متوسط شدت نور نسبی از 3/18 درصد به 1/37 درصد افزایش می یابد که این تفاوت از نظر آماری در سطح 1 درصد معنی دار است . با افزایش سطح روشنه و افزایش شدت نور نسبی، تعداد و فراوانی نسبی نهال های بلندمازو از 82 اصله (38 درصد) به 77 اصله (5/35 درصد) کاهش می یابد حداکثر متوسط قطر یقه (8/1 سانتیمتر)، متوسط ارتفاع (1/69 سانتیمتر) و متوسط عرض تاج نهال (3/63 سانتیمتر) در مرکز روشنه ها بدست آمد. همچنین حداکثر متوسط قطر یقه (3/1 سانتیمتر) در نور متوسط (21 تا 30 درصد) و حداکثر متوسط ارتفاع (5/69 سانتیمتر) و متوسط عرض تاج (52 سانتیمتر) در نور شدید (>41%) محاسبه شد. از برآیند مجموعه اطلاعات و نتایج بدست آمده مشخص می شود که نهال های بلندمازو علیرغم معروف بودن به نورپسندی، در مراحل اولیه ی رشد تا حدودی نیاز به سایه دارند و نباید در مقابل تابش شدید آفتاب قرار بگیرند. ولی پس از گذشت مراحل نهالی و ورود به مرحله رویشی شل و خال نیاز نوری آنها افزایش می یابد.

برآورد برخی مشخصه های کمی جنگل با استفاده از داده های ماهواره quickbird
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1390
  سلام یزدانی   شعبان شتایی جویباری

برآورد مشخصه های ساختاری جنگل با استفاده از داده های طیفی ماهواره ای به عنوان یکی از گزینه های جایگزین زمینی مطرح می باشد. هدف از این مطالعه، برآورد مشخصه کمی حجم سرپا، رویه-زمینی و تعداد درختان در هکتار با استفاده از داده های ماهوارهquickbird در سری یک طرح جنگلداری دکتر بهرام نیا واقع در شهرستان گرگان می باشد. پس از تصحیح هندسی تصاویر، پردازش های تجزیه مولفه های اصلی، نسبت گیری های مختلف برای ایجاد شاخص های مهم گیاهی، ادغام تصاویر به روش نیمه اتوماتیک pansharp وihs و آنالیز بافت با اندازه پنجره های مختلف بر روی باندهای اصلی و پانکروماتیک، جهت تجزیه و تحلیل انجام گردید. به منظور بررسی سطح ابعاد قطعه نمونه بر برآورد مشخصه های کمی، تعداد 112قطعه نمونه از طریق روش خوشه‏ای تصادفی، -به صورت تو در تو به ابعاد 10 ×10 ، 20×20 و30×30 متر پیاده و قطر برابرسینه و ارتفاع درختان برداشت و مرکز هر یک از قطعات نمونه نیز با استفاده از دستگاه dgps ثبت شد. پس از نرمال-سازی داده ها، انتخاب بهترین متغیرهای مستقل (باندها) جهت شرکت در مدل سازی با استفاده از الگوریتم ژنتیک صورت گرفت. مدل سازی رگرسیونی با روش های پارامتریک چند متغیره خطی، غیرخطی و الگوریتم ناپارامتریک طبقه بندی و رگرسیون درختی (cart) انجام گرفت. ارزیابی اعتبار مدل ها و نتایج حاصل با معیارهای مناسب و با تعدادی قطعه نمونه صورت گرفت. مقایسه نتایج حاصل از مدل سازی های مختلف نشان داد که در برآورد هر سه مشخصه (حجم، روی زمینی و تعداد در هکتار)، الگوریتم cart مناسب ترین نتیجه را در قطعات نمونه با ابعاد مختلف داشته است. همچنین نتایج نشان داد که افزایش ابعاد قطعه نمونه باعث بهبود نتایج شده است به طوری که مناسب ترین نتایج در قطعات نمونه 30×30 متربود. تاثیر متغیرهای حاصل از آنالیز بافت با ابعاد های مختلف در مدل سازی ها بسیار بیشتر از سایر متغیرهای حاصل از پردازش ها بوده است. در مجموع نتایج نشان داد که استفاده از روش های ناپارمتریک نظیرالگوریتم cart در مقایسه با روش های پارامتریک باعث بهبود نتایج برآورد مشخصه های کمی ساختاری جنگل شده است.

تأثیر آتش سوزی بر روی توده دست کاشت کاج تدا (pinus taeda) ( مطالعه موردی: توده دست کاشت کاج تدا در منطقه سیاهکل، استان گیلان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1390
  رضا فروزش سوتگوابری   حشمت الله حیدری

آتش سوزی موجب تغییرات کمی و کیفی متفاوتی در اکوسیستم های جنگلی می شود. در این تحقیق، 5 سال بعد از آتش سوزی، ساختار توده دست کاشت کاج تدا، تجدید حیات طبیعی گونه های چوبی، خصوصیات فیزیکو شیمیایی خاک و پوشش علفی در جنگل کاری کاج تدا در شهرستان سیاهکل مورد بررسی قرار گرفت. در سال 1387 منطقه مورد مطالعه با توجه به میزان تاثر آتش سوزی به درختان، به چهار منطقه فاقد آتش سوزی، منطقه آتش سوزی ضعیف، متوسط و شدید تقسیم شد. به منظور مطالعه ساختار توده و زادآوری گونه های چوبی، در هر منطقه آماربرداری صد در صد صورت گرفت. در هر منطقه قطر و ارتفاع درختان، نوع و تعداد زادآوری گونه های چوبی و پوشش علفی (در میکروپلات یک متر مربعی) برداشت شد. همچنین در هر منطقه 5 نمونه خاک برداشت گردید. طبق نتایج این بررسی، درختان کم قطر، بیشتر تحت تاثیر آتش سوزی بوده اند به طوری که 9/91 درصد درختان در طبقه قطری 15 سانتیمتر و 6/67 درصد درختان در طبقه قطری 20 سانتیمتر از بین رفته اند. همچنین طبق نتایج این بررسی، کاج تدا در توده شاهد فاقد زادآوری بوده ولی میزان زادآوری این گونه با افزایش شدت آتش سوزی سیر صعودی داشته است. به طوری که در منطقه آتش سوزی شدید درصد زادآوری گونه کاج تدا نسبت به کل زادآوری به 8/81 رسیده بود. مطالعه خاک شناسی منطقه های مورد مطالعه نشان داد که آتش سوزی با شدت شدید موجب افزایش ph، فسفر (در سطح احتمال 95 درصد) و نسبت کربن به نیتروژن (در سطح احتمال 99 درصد) خاک شده است.

ارزیابی روند رویشی و محصول دهی توده های همسال کاج بادامی در جنگلکاری های حومه گرگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1391
  مطهره جباری   محمد هادی معیری

چکیده: جنگلکاری سوزنی برگان در حاشیه جنگل های طبیعی و حومه شهرها نقش بسزایی در حفاظت آب و خاک، افزایش پتانسیل تولیدی و خدماتی اراضی کم بازده، مخروبه و شیب دار ساحلی دارد. ارزیابی رویش و محصول دهی این گونه جنگلکاری ها یقیناً اطلاعات بسیار مفیدی را ثبت و در اختیار مدیران و تصمیم سازان قرار خواهد داد. هدف از این تحقیق تعیین میزان روند رویشی (قطری و حجمی) و محصول دهی توده های همسال کاج بادامی و شناسایی و معرفی فاکتورهای اقلیمی اثرگذار روی این متغیرها می باشد. جهت نیل به این اهداف دو توده خالص جنگلکاری کاج بادامی با سنین 21 و 31 ساله با فاصله کاشت 2×5/2 متر در رویشگاه سعدآباد و توشن (حومه گرگان) انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. در هر توده، قطعات یک هکتاری انتخاب و به بلوک (25×100 متر) در امتداد شیب تقسیم گردید. سپس هر بلوک به 4 قطعه (25×25 متر) تقسیم گردید و از هر بلوک یک پلات نمونه به طور تصادفی انتخاب گردید. پس از اندازه گیری قطر و ارتفاع درختان درون هر پلات، از هر رویشگاه تعداد 32 اصله درخت نمونه انتخاب شد. پایه های انتخاب شده قطع و از هر پایه دیسک های نمونه تهیه شد. اندازه گیری های فواصل دوایر رویشی با استفاده از دستگاه و میز اندازه گیری lintab6 و نرم افزار tsap و محاسبات به روش آنالیز تنه انجام شد. نتایج نشان داد در دو رویشگاه سعدآباد و توشن به ترتیب فراوانی درختان، برابر با 1896 و 1968 اصله در هکتار، متوسط رویه زمینی برابر با 90/44 و 95/72 متر مربع در هکتار، متوسط موجودی حجمی به ترتیب برابر با 29/289 و 03/480 سیلو در هکتار، میانگین قطر برابر با 92/15 و 12/21 سانتی متر، میانگین ارتفاع برابر با 12/24 و 19/53 متر برآورد شد. نتایج همبستگی رویش توده های مورد مطالعه با عوامل اقلیمی نشان داد که در رویشگاه سعدآباد نسبت به رویشگاه توشن، رویش توده (قطری، ارتفاعی و حجمی) دارای همبستگی کم تری با فاکتورهای اقلیمی می باشد. در رویشگاه توشن رویش درختان (قطری، ارتقاعی و حجمی) بیشتر متأثر از دما و سرعت باد می باشد. همچنین فاکتور دما (حداقل، حداکثر و میانگین دما) در زمستان ( بهمن و اسفند) و بهار (فروردین و اردیبهشت) دارای بیشترین همبستگی با رویش درختان (قطری، ارتفاعی و حجمی) در توده های مورد مطالعه می باشد. واژه های کلیدی: کاج بادامی، رویش، محصول دهی، همبستگی، فاکتورهای اقلیمی

الگوی حوادث طبیعی در راشستان (سری دو جنگل شصت کلاته)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1386
  علیرضا حاجیوند   حشمت الله حیدری

چکیده ندارد.

بررسی شبکه جاده های جنگلی سری سه طرح جنگلداری لوه با توجه به اهداف مدیریتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1386
  نازنین فخاری   نصرت الله رافت نیا

چکیده ندارد.

آزمایش پروونانس بذر بلوط بلند مازو در جنگلهای استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1387
  عطیه میرصادقی   داوود آزادفر

چکیده ندارد.

بررسی نیاز رویشگاهی نارون (ulmus boissieri grudz) در تنگ هونی بازفت از استان چهارمحال بختیاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1378
  حسن جهانبازی گوجانی   حشمت الله حیدری

شناخت شرایط رویشگاهی گونه های درختی، زمینه ساز شناخت هر چه بهتر گونه ها و محرک اعمال مدیریت بهینه در خصوص آنها است . در این میان آگاهی از زیستگاه طبیعی یک گونه درختی بویژه در مواردی که به لحاظ ژنتیکی از اهمیت خاصی برخوردار است ، پراهمیت تر جلو می نماید. در جنگلهای زاگرس به دلیل شرایط رویشگاهی تقریبا یکسان و موقعیت خاص اقلیمی، بعضی از درختان و درختچه ها، مانند بلوط ایرانی، بنه، کیکم، محلب ، داغداغان، چنار، زالزالک ، ون و ... با تفاوتهای نسبتا ناچیز در تمام گستره زاگرس با ترکیب های متفاوت استقرار یافته اند، در این میان بعضی از نقاط تنگ هونی بازفت در استان چهارمحال و بختیاری به خاطر شرایط زیستگاهی، زمینه حضور یک توده منحصر به فرد نارون را در این منطقه فراهم نموده است . تحقیق حاضر به منظور شناخت شرایط رویشگاهی گونه ulmus boissieri grudz انجام گردیده است . به لحاظ محدود بودن سطح عرصه تحت پوشش گونه یاد شده و منحصر به فرد بودن آن، آماربرداری در جهت تعیین تعدادی از پارامترهای کمی و کیفی (قطر، ارتفاع، تاج پوشش و تعدادی از فاکتورهای کیفی) به طور صد در صد انجام گرید. به منظور بررسی وضعیت گونه های علفی و درختچه و همچنین تعیین رویش درختان نارون، از شبکه آماری سیستماتیک (منظم) با نقطه شروع تصادفی، به ابعاد 40×40 متر و مرکزیت پلاتهای یکصد مترمربعی استفاده شد. در بررسی وضعیت زادآوری از میکروپلاتهای ده مترمربعی در درون پلاتهای یکصد مترمربعی (پلاتهای تو در تو nested plot) استفاده شده است . در بررسی بعمل آمده مشخص شد که این توده در یک میکرو کلیما با شرایط اقلیمی مرطوب سرد، و خاک منحصر به فرد با بافت رسی سیلتی و سنگ بستر با سازندهای آهکی قرار گرفته است . به لحاظ ضعیف ، رنجور و مسن بودن توده، آفات اولیه برگخوار و ثانویه چوبخوار به طور نسبتا شدید، در رویشگاه حضور دارند. حداقل و حداکثر قطر اندازه گیری شده درختان نارون به ترتیب 6 و 88 سانیمتر و میانگین آن 37/52 سانتیمتر است .در جدول فراوانی قطری، حداکثر تعداد درخت مربوط به طبقه قطری 40 سانتیمتر، و بیشترین تعداد درخت در حد فاصل طبقات قطری 20 تا 60 سانتیمتر قرار گرفته است . در بررسی رویش درختان نارون حداقل رویش قطری 1/5 میلیمتر و حداکثر آن 3/4 میلیمتر و میانگین آن 2/1 میلیمتر در سال محاسبه شده است . همچنین میزان رویش حجمی سالیانه و در هکتار این گونه 1/45 سیلو تعیین گردید. حداکثر و حداقل ارتفاع درختان نارون در رویشگاه 25/2 و 1/5 متر و میانگین ارتفاع اندازه گیری شده 11/2 متر است . همچنین ارتفاع غالب درختان نارون 15/9 متر برآورد گردید. پس از ترسیم منحنی نرمال توده مشخص شد که این توده به لحاظ تبعیت از حالت زنگوله ای شبیه توده های همسال است . در بررسی رابطه قطر با ارتفاع بهترین مدل آماری برازنده به شرح زیر تعیین شد: h 0.5187d 0.8351 در شمارش از تجدید حیات ، به طور متوسط نارون در هر هکتار 7500 اصله و سایر گونه ها 560 اصله به طور طبیعی زادآوری داشته اند. همچنین در بررسیهای کیفی، 47/6 درصد از درختان دارای تاج سالم و 52/4 درصد تاج نا سالم، از لحاظ کیفیت تنه 16/4 درصد مطلوب 18/6 درصد متوسط و 65 درصد باقیمانده نامطلوب هستند. در بررسی وضعیت بیرون زدگی ریشه، 56/4 درصد فاقد بیرون زدگی و 43/6 درصد دارای بیرون زدگی ریشه بودند.

بررسی ساختار تجدید حیات طبیعی در جنگل تحقیقاتی فیروزآباد یاسوج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1380
  جواد رحیمیان   حشمت الله حیدری

تجدید حیات از مبانی اساسی تکامل اکوسیستم های مختلف محسوب می شود. اکوسیستم جنگل نیز از این قاعده مستثنی نیست و روند تکاملی آن به کمک زادآوری تبیین می شود. اکوسیستم جنگلهای غرب ایران از جمله اکوسیستمهای جنگلی است که بر اثر دخالت عوامل غیرطبیعی و انسانی زادآوری آن دچار اختلال شده و سبب سیر قهقرایی آن گردیده است . به این ترتیب تامین تجدید حیات مناسب در گرو نگرش درست و رفتار مناسب انسان بوده نیاز بررسی و تحقیقات وسیع ضرورت می یابد. نتایج نشان داد که: بخش بزرگی از زادآوری در کل منطقه و همچنین در بخش قرق زادآوری شاخه زاد بوده که خود موید تخریب شدید جنگل است . همچنین در بخش قرق شده میزان زادآوری و تعداد درخت در هکتار و میزان تاج پوشش با بخش قرق نشده در سطح آماری 5درصد تفاوت معنی داری از خود نشان داد که این موضوع تاییدی دیگر براثر تخریب انسان و دام در بخش فاقد قرق است .

بررسی تغییرات تحولی جنگل هیانان ایلام و ارائه راهکارهای مناسب جهت مدیریت بهینه آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1382
  احمد حسینی   حشمت الله حیدری

مطالعات مربوط به بررسی تغییرات کمی و کیفی جنگل در طول زمان ، از روشهایی است که می تواند سیر تغییرات جنگل را نشان دهد و در جنگلشناسی کاربردی ، جنگلکاری و مدیریت منابع جنگلی کاربرد دارد. با توجه به اینکه جنگلهای غرب کشور بیشتر در معرض مداخلات انسانی قرار داشته اند، اهمیت اینگونه مطالعات بیشتر است. تحقیق حاضر در این راستا انجام شده است که معلوم شود در طی 40 سال گذشته جنگل هیانان واقع در 5کیلومتری شمالشرق شهرستان ایلام که در معرض انواع مداخلات انسانی و طبیعی بوده است، چه تغییراتی در وضعیت ساختاری ، ترکیبی و کیفی آنها به وقوع پیوسته است.نتایج نشان می دهد که وضعیت جنگل نامطلوب بوده و کاهش کمی و کیفی را نشان می دهد ، لذا بیانگر این است که جنگل سیر قهقرایی طی می کند.

تاثیر ساختار توده برزادآوری در جنگل طبیعی و جنگل تحت مدیریت (شیوه تدریجی-پناهی) در جنگل زیارت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1382
  مینا استقامت   داوود درگاهی

جنگلهابه تبعیت از فاکتورهای زیست محیطی،ویژگیهای منحصربفردی دارند. یکی از این فاکتورها ساختار توده می باشد که تاثیر به سزایی بر زادآوری و میکروکلیمای جنگل دارد. بنابراین شناسایی صحیح ساختار توده های تحت مدیریت از طریق مقایسه آنها با ساختار توده های طبیعی و نرمال و متعاقبا اجرای مدیریت صحیح ، می تواند زمینه استقرار یک زادآوری مناسب را برای نسل بعد فراهم کند. دراین تحقیق به منظور بررسی ساختار توده و تاثیر آن بر وضعیت کمی و کیفی زادآوری در طرح جنگلداری سری 8 زیارت ، قطعه نمونه 817 به عنوان توده طبیعی و قطعات 801 و 814 واقع در ضلع جنوبی آن ، به عنوان توده مدیریت شده انتخاب شدند.

بررسی کمی و کیفی توده دار تالاب در جنگل آموزشی و پژوهشی دکتر بهرام نیا
thesis 0 1379
  محمدحسن دادخواه   حشمت الله حیدری

در این رساله، جنگلکاری دارتالاب شصت کلاته از نظر کمی و کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت. این جنلگکاری در اواخر سال 1364 (ه.ش) توسط جناب مهندس حسن عباسی و با استفاده از نهالهای 5 ساله با مبدا بذر مکزیک و به فاصله کاشت 5/2*5/2 در مساحتی بالغ بر 1120 متر مربع انجام گرفت. در این مطالعه آماربرداری صد درصد در مورد قطر برابر سینه و ارتفاع درختان انجام گرفته و ویژگیهای کیفی درختان قطعه نیز با شدتی حدود 20 درصد در کنار ویژگیهای اکولوژیکی مانند هواشناسی، خاکشناسی، زمین شناسی، مورد بررسی قرار گرفت. میانگین قطری درختان قطعه 329/15 سانتی متر و میانگین ارتفاعی آن 10435 متر برآورد شد مطالعات پراکنش قطری و ارتفاعی و محاسبه چولگی نشان داده است که پراکنش تعداد درختان در دامنه های قطری و ارتفاعی شبیه به توزیع نرمال است. بررسی رابطه قطر و ارتفاع دردرختان قطعه نشان داده که با حدود اعتماد 95 درصد، این رابطه معنی دار بوده است. بررسیهای خاکشناسی نشان داده است که در بافت، اسیدیته خاک تغییر محسوسی حاصل نشد. سیستم ریشه ای دارتالاب سطحی است از طرفی خاک منطقه مورد مطالعه نیز عمیق و غنی از مواد آلی بازهکشی متوسط است، لذا مشکلی به لحاظ خاکشناسی وجود ندارد. با توجه به جمیع جهات، جنگلکاری مذکور تا این مرحله، موفقیت آمیز بوده که البته لزوم انجام تحقیقات و مطالعات در سالهای آتی برای تکمیل نتایج پیشنهاد می شود.

بررسی تیپ های جنگلی منطقه دالاب در استان ایلام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1379
  علی زمان رستمی   حشمت الله حیدری

منطقه جنگلی دالاب به مساحت سه هزار هکتار در استان ایلام واقع در غرب کشور و در مسیر جاده کرمانشاه - ایلام و 25 کیلومتری شهر ایلام قرار گرفته است.این منطقه بر اساس طبقه بندی آب و هوایی دومارتن در اقلیم نیمه مرطوب سرد و بر اساس طبقه بندی آمبرژه در اقلیم نیمه خشک قرار می گیرد.از نظر خاکشناسی در تیپ اراضی کوهها و در واحد اراضی 5/1 و خاک آن بر اساس تقسیم بندی فائو در رده خاکهای لیتوسول می باشد.از دیدگاه زمین شناسی منطقه مورد مطالعه در زون ساختمانی زاگرس چین خورده قرار گرفته و مشتمل بر سازنده های گورپی، پابده و آسماری است.جهت شناسایی تیپ های جنگلی و انجام بررسی های کمی و کیفی در منطقه مورد مطالعه ابتدا بر اساس مشاهدات ظاهری در طبیعت تیپ های موجود را بر روی نقشه مشخص کرده و پس از آن با استفاده از روش آماربرداری گرادیان ارتفاع 60 قطعه نمونه 1000 مترمربعی را در منطقه پیاده نموده و تمام فاکتورهای مورد نظر در دوران آنها اندازه گیری گردید.مطالعه زادآوری و گیاهان کف جنگل در میکروپلاتهای 100 مترمربعی انجام شده و با استفاده از نتایج آماربرداری مرز تیپ ها اصلاح گردید. جداسازی مرز تیپ ها بر اساس درصد تاج پوشش گونه های غالب در سطح پلاتها صورت گرفته و در نهایت سه تیپ به نامهای تیپ بلوط ایرانی، تیپ آمیخته و تیپ دافنه - بادام در منطقه شناسایی گردید.در ضمن بر اساس بررسی های کمی و کیفی بعمل آمده: بیشترین درصد گونه ای مربوط به گونه بلوط ایرانی و کمترین آن مربوط به درخچه ارجنگ می باشد. تعداد درخت و درختچه در هکتار جنگل دالاب 67/165، اصله، قطر متوسط 73/27 سانتیمتر، رویه زمینی در هکتار 47/6 مترمربع، حجم در هکتار 61/29 سیلو، درصد تاج پوشش 82/25 درصد، تعداد زادآوری در هکتار به صورت دانه زاد 33/108 و به صورت شاخه زاد 33/228 اصله، 69/87 درصد درختان دارای تاج متقارن و 31/12 درصد آنها دارای تاج نامتقارن هستند. از نظر وضعیت تنه 71/0 درصد درختان تنه مطلوب، 80/76 درصد دارای تنه متوسط و 49/22 درصد آنها دارای تنه نامطلوب می باشد. به لحاظ وضعیت تاج نیز 98/87 درصد درختان دارای تاج سالم و 02/12 درصد آنها دارای تاج ناسالم هستند.

بررسی کمی و کیفی توده سکو یا در جنگل شصت کلاته ( طرح آموزشی و پژوهشی دکتر بهرام نیا)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1380
  عباس صداقت دوست   حشمت الله حیدری

در این تحقیق جنگلکاری سکویا (سرخ چوب) شصت کلاته از نظر کمی و کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت.در این مطالعه آمار برداری صد در صد در مورد قطر برابر سینه و ارتفاع درختان انجام گرفته و ویژگیهای کیفی درختان قطعه نیز با شدتی حدود 20 درصد در کنار ویژگیهای اکولوژیکی مانند هواشناسی ، خاکشناسی ، زمین شناسی مورد بررسی قرار گرفت.میانگین قطری درختان قطعه 01/23 سانتی متر و میانگین ارتفاعی آن 65/14متر برآورد شد. مطالعات پراکنش قطری و ارتفاعی و محاسبه چولگی نشان داد ه است که پراکنش تعداد درختان در دامنه های قطری و ارتفاعی شبیه به توزیع نرمال است.بررسی رابطه قطر و ارتفاع در درختان قطعه نشان داد که با حدود 95 درصد این رابطه معنی دار بوده است.در ادامه تحقیق با استفاده از اطلاعات بدست آمده از آماربرداری ، جدول حجم محلی سکویا تهیه شد و با کمک آن مطالعات مختلف مربوط به حجم انجام پذیرفت.بررسی قطر برابر سینه در ارتباط با قطر تاج درختان مشخص کرد که این رابطه معنی دار است و با افزایش قطر سینه درختان ، قطر تاج بیشتر می شود.بررسیهای رویش قطری، ارتفاعی و حجمی با استفاده از آنالیز تنه در درختان مقطوعه نشان داد که رویش قطری تا 8 سالگی حداکثر بوده و از آن به بعد تقریبا با کاهش روبرو است اما رویش ارتفاعی و حجمی با افزایش سن افزایش می یابد.

بررسی امکان استفاده از پوست دانه آفتابگردان در صنعت تخته خرده چوب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1362
  احمدرضا شیخ الم   تقی طبرسا

در این بررسی امکان استفاده از پوست دانه آفتابگردان در صنعت تخته خرده چوب مورد بررسی قرار گرفت عوامل متغیر این تحقیق عبارتند از درصد اختلاط پوست دانه آفتابگردان با چوب در چهار سطح(0 ، 15 ، 30 و 100 درصد) و میزان چسب در سه سطح (9 ، 11 و 13 درصد)و زمان پرس در دو سطح (5 و 7 دقیقه) و بقیه عوامل ثابت در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که افزایش 15 درصد پوست دانه آفتابگردان به خرده چوب باعث افزایش مقاومت خمشی تخته ها به میزان 5/17 درصد نسبت به تخته ساخته شده از خرده چوب خالص شده است که بیانگر آن است که پوست دانه آفتابگردان احتمالا نقش فیلر را در تخته دارد ولی با افزایش بیشتر پوست دانه آفتابگردان باعث کاهش مقاومت خمشی می شود. میزان مدول الاستیسیته و چسبندگی داخلی تخته ها نیز با افزایش 15 درصد پوست دانه آفتابگردان افزایش می یابد اما اضافه نمودن بیشتر پوست دانه آفتابگردان باعث کاهش آنها می شود. نتایج نشان داد که افزودن پوست دانه آفتابگردان به میزان 15 درصد از لحاظ آماری تاثیری در میزان واکشیدگی پس از 2 و 24 ساعت غوطه وری در مقایسه با تخته های ساخته شده با 100 درصد خرده چوب ندارد، اما اضافه نمودن پوست دانه آفتابگردان باعث افزایش میزان واکشیدگی تخته ها می شود. افزودن پوست دانه آفتابگردان به تخته ها ی ساخته شده باعث می گردد که میزان جذب آب تخته ها پس از 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب افزایش یابد.همچنین نتایج نشان داد که افزایش زمان پرس و میزان رزین اثر منفی افزودن پوست دانه آفتابگردان به تخته را کاهش می دهد. در این تحقیق بهترین تیمار تخته هایی بودند که با افزودن پوست دانه آفتاب گردان به میزان 15 درصد با مصرف 11 درصد و زمان پرس 7 دقیقه ساخته شده اند تیمار فوق بهترین میزان مقاومت خمشی وچسبندگی داخلی را در بین سایر تخته ها داشتند و میزان جذب آب و واکشیدگی ضخامتی کمتری را نیز دارا بودند نتایج بیانگر آن است که افزایش پوست دانه آفتابگردان به میزان 15 درصد نه تنها از نظر اقتصادی با صرفه است بلکه باعث افزایش بعضی از مقاومت های تخته از جمله مقاومت خمشی و چسبندگی داخلی تخته ها می شود.

شناسایی توده های جنگلی با استفاده از خصوصیات اکولوژیک رویشگاه
thesis 0 1380
  علی رضوی   رامین رحمانی

این بررسی در سری 2 جنگل واز واقع در شهرستان چمستان انجام شد شبکه آماری به صورت تصادفی - سییستماتیک با ابعاد ‏‎‎‏150 در 200 متر و قطعات نمونه دایره ای با شعاع 84/17 متر پیاده گردید.در کل سری 265 قطعه نمونه برداشت شد. در هر قطعه نمونه تعدادی از فاکتورهای کمی و کیفی درختان و رویشگاه ثبت شد. برای تشخیص تیپ از میانگین مجموع سطح مقطع برابر سینه درختان در قطعه نمونه به روش آنالیز دوطرفه گونه های معرف ‏‎(winspan)‎‏ استفاده شد. در نتیجه توده های جنگلی شناسایی و در قالب 7 تیپ به نامهای راش - افرپلت همراه با ممرز ، راش - ممرز همراه با شیردار ، ممرز - انجیلی همراه با بلوط و شیرداز ، ممرز - انجیلی همراه با افرا پلت ، انجیلی - ممرز همراه با افرا پلت و توسکا و خرمندی توسکا همراه با ممرز و خرمندی و آزاد گروه بندی شدند. اطلاعات گونه های گیاهی کف جنگل بوسیله روش آنالیز دوطرفه گونه های معرف مورد بررسی قرار گرفت. نهایتا 8 ترکیب پوشش گیاهی کف جنگل تشخیص داده شد . برای مقایسه تیپ ها از نظر میانگین متغییرهای مورد بررسی از تجزیه واریانس و روش دانکن در سطح 5 درصد استفاده شد. برای تعیین میزان شباهت گونه های درختی و تیپ های جنگلی از روش تحلیل بردارهای اصلی ‏‎(pca)‎‏ استفاده شد.تیپ ها از نظر ارتفاع از سطح دریا درصد شیب زمین ، مجموع سطح مقطع برابر سینه ، میانگین حجم کل ، میانگین حجم درختان صنعتی ، میانگین حجم درختان غیر صنعتی (قطر کمتر از 30 سانتیمتر) ،حجم در طبقات قطری بیشتر از 90 سانتیمتر 7 کمتر از 90 سانتیمتر ، بزرگتر و مساوی 50 سانتیمتر ، کمتر از 50 سانتیمتر ، 30 تا 50 سانتیمتر ، 50 تا 90 سانتیمتر ، حجم کل درختان راش ، ممرز، افراپلت، افرا شیردار ، توسکا و انجیلی بر اساس کیفیت در 5 متر اول تنه ، درصد تاج پوشش ، در صدپوشش گیاهی کف جنگل، میانگین قطر و ارتفاع درختان شاهد ، میانگین قطر قطورترین درختان در قطعه نمونه و میانگین تعداد نهالها مقایسه شدند. در بین این فاکتورها ارتفاع از سطح دریا ، درصد شیب زمین، مجموع سطح مقطع برابر سینه ، میانگین حجم کل در تکنیک تیپ های قابلیت بیشتری دارند. فاکتورهایی مثل قطر قطورترین درختان در قطعه نمونه ، میانگین تعداد نهالها و میانگین قطر و ارتفاع درختان شاهد از قابلیت کمتری برخوردارند.