نام پژوهشگر: قاسم بستانی
محمد جعفرنژاد قاسم بستانی
ارزشمندترین سرمایه ما مسلمانان قرآن مجید است و یکی از منابع مهم بهره وری از قرآن به کارگیری سنت یعنی احادیث پیامبر( ص) و اهل بیت(ع) اوست. ما روایات زیادی در زمینه های مختلف داریم. احادیث و روایاتی که از راویان شیعه و سنی نقل گردیده که از جمله آنها روایاتی است که در تفسیر قرآن می باشد و اکنون تحت عنوان کتب تفسیر روایی در اختیار ما قرار داده شده است. رساله حاضر پژوهشی است به ذکر و بررسی روایتهای مشترک فریقین در تفسیر دو سوره (مریم و طه) در جزء 16قرآن می پردازد. این تحقیق در راستای دست یابی به مشترکات روایی فریقین در جهت تقریب مذاهب و با هدف بسترسازی، برای برقراری اتحاد میان شیعه و سنی و نزدیک ساختن دیدگاههای آنان به یکدیگر تدوین گشته است. از دید نویسنده اشتراک دیدگاههای مفسران شیعه و سنی در تفسیر پارهای از آیات و استنادات واحد آنان، بهترین دلیل بر این مدعا به شمار میرود؛ اتخاذ چنین روشی باعث میگردد که نقاط ضعف و قوت این دیدگاهها و برداشتها روشنتر بشود و استنباطات و پژوهشهای آنان با صحت بیشتری مقرون گردد .این تحقیق به روش کتابخانه ای و فیش برداری صورت گرفته است که پس از فیش برداری و استخراج مشترکات، تجزیه وتحلیل، و با استفاده از بعضی تفاسیر تحلیلی هردو فرقه، به نقد آن احادیث پرداخته شده است این پژوهش در سه بخش تنظیم شده است : بخش اول: کلیات؛ بخش دوم: سوره مریم؛ بخش سوم: سوره طه، خاتمه و نتائج. شیعه و سنی دارای مشترکات زیادی می باشند که در سوره مریم از مجموع 25 روایت، 5 روایت مشترک وجود داشت و در سوره طه از مجموع 30روایت، 10 روایت مشترک پیدا و تجزیه و تحلیل شد.
مصطفی باغبانیان علی مطوری
اعتقاد به وجود شیطان و نیروهای شر در میان ادیان و مذاهب از دیر باز وجود داشته است به همین جهت در متون دینی بسیاری از ادیان و مذاهب پیشین از ابلیس، ماهیت، گستره ی کوشش، کنام و زیستگاه، فرجام و راه های مقابله با وی سخن گفته شده که در بسیاری از موارد، مشابه، بلکه همسان و در برخی از موارد متفاوت است در اوستا از شیطان با نام «انگره مینو» و در زبان پهلوی «اهریمن» به معنی دشمن یاد شده است وجود انگره مینو چنان مسلّم انگاشته شده که مدار آموزه های زردشت به اعتقاد به خداوندی اهورامزدا و نقش آفرینی دو مینوی هم زاد، سپنت مینو(منشأ خیر) و انگره مینو(منشأ شر) در برابر یکدیگر بنا شده است. در بین یهود و مسیحیّت نیز ابلیس موجودی منفی و منفور شناخته می شود، بر اساس نوشته قاموس کتاب مقدس، شیـطان در حقیقت موجود و وجـودش از بنی نـوع بشر مشخص تر است . در کتاب مقدس ابلیس مترادف شیطان و فرشته دانسته شده که به زبان عبری او را «ابدون» و به یونانی «اپولیون» به معنای نابود کننده می خوانند. در تورات، محکومیت شیطان از سوی خداوند از زبان فرشته ای بیان شده است . اگر چه در سفر پیدایش، عامل فریب آدم و حوا و هبوط آنان از بهشت «مار» معرفی شده ولی در عهد جدید به صراحت ضمن گزارش ماجرای اخراج وی از آسمان ها که به گونه ای متفاوت آمده است مار را همان ابلیس شناسانده است.
وحید سپه وند قاسم بستانی
موضوع: در طول تاریخ اسلام قرآن کریم جایگاه، احترام و تقدس ویژه ای در میان مسلمانان داشته است؛ به همین خاطر نحله ها وگروههای مختلف عقیدتی و سیاسی برای اینکه بتوانند مردم را به سوی خود جذب کنند، اندیشه های خود را به قرآن نسبت می دادند و سعی می کردند که مجوزی از قرآن برای اندیشه های خود پیدا کنند. اما در قرآن برای همه ی اندیشه های بعضا متناقض آنها تائیدیه وجود نداشت؛ به همین خاطر در طول تاریخ یک اندیشه مطرح شد که قرآن کریم دارای یک نظام چند معنایی است و معانی گوناگون درون آن نهفته است. پایه و اساس صاحبان این نظریه مطالب علوم قرآنی مثل وجوه و نظائر، محکم ومتشابه وزبان قرآن بود؛ که در اکثر مواقع از این مطالب استفاده به مطلوب می کردند. حال این سوال پیش می آید که آیا واقعا قرآن کریم دارای نظام چند معنایی است؟ اگر دارای چند معنایی است این چند معنایی چگونه است؟ طولی یا عرضی؟ ردر این نوشتار سعی شده است که با استفاده از نقد مسائل علوم قرآنی(وجوه و نظائر، محکم و متشابه، ظهر وبطن و زبان قرآن) که پایه این نظریه هستند، به نقد و بررسی این نظریه بپردازیم. روش تحقیق: روش تحقیق در این نوشتار کتابخانه ای، جمع آوری داده ها و تحلیل آنها می باشد. نتیجه گیری: هرچند قرآن کریم دارای معانی متفاوتی است، این معانی در طول یکدیگرند و یک معنا بالاتر از دیگر معانی است؛ زیرا اگر در غیر این صورت باشد ما معانی متناقض هم سطحی داریم که ترجیح هر کدام بر دیکری کار بسیار مشکلی است.
زهرا صفای نیکو قاسم بستانی
قرآن و سنت دو چشمه زاینده از منبع پرفیض وحیند و در گذر تاریخ حیات مسلمین یا یکدیگر همراه و همسفراند قرآن قواعد و مبانی کلّی و عمومی لازم را که انسان در دنیا و آخرت بدان محتاج است پی ریزی نموده است و این سنت است که بیان مجملات و تشریح جزئیات را عهده دار می شود. به رغم ممنوعیت حدیث در صدر اسلام، گوهر گرانبهای سنت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) که نخستین تفسیر قرآن بود توسط وارثان او، امامان معصوم حفظ و نگهداری شد تا به نسلهای بعدی منتقل شد اما با گذر زمان و راهیابی راویان خطاکار به عرصه حدیث، پدیده (جعل و وضع حدیث) نمایان شد که روایات تفسیری هم از آن مصون نماند. نگارنده این سطور بر آنست که با استعانت از خداوند ضمن ترجمه روایات تفسیری جزء دوم قرآن کریم، که بخشی از تفسیر نورالثقلین اثر عبد علی بن جمعه عروسی حویزی است، به ارزیابی سندی و شرح احوال رجال آن بپردازد. همچنین کوشیده است که مصادر و مآخذ اصلی این روایات را پیدا کند و با اصل کتاب مقابله نماید و در صورت مشاهده هر گونه اختلاف و تناقض آن را بیان کند تا میزان اعتبار روایات روشن گردد.
ناهید طهماسبی قرابی قاسم بستانی
موضوع و هدف این پایان نامه، معناشناسی واژگان سماء و أرض در قرآن کریم می باشد. معناشناسی در این پایان نامه، به دو شیوه انجام گرفته است: معناشناسی تاریخی و معناشناسی توصیفی. منظور از معناشناسی تاریخی، شناخت معنای اولیه و وضعی واژه و تطوّر معنایی آن در طول حیات لغوی اش می باشد. با توجه به بررسی های انجام شده در مرحله ی معناشناسی تاریخی، در دوره ی قبل از نزول قرآن، یعنی در دوره ی جاهلیت، سماء و أرض در دو معنای متضاد به کار می رفته اند: سماء به معنای بلندی و أرض به معنای پایینی بوده است. سماء در معنای اصلی خود، به معنای ارتفاع، بالای هر چیزی و هر چه که در بلندی و بالای سر قرار داشت، بوده است. به هر چیزی که از سطح زمین فاصله داشت نیز سماء می گفتند و به تناسب این معنا (بلندی و ارتفاع)، به آسمان، ابر، باران، گیاه، ایوان خانه، سقف خانه یا سقف هر چیزی، پشت حیوان و هر چیزی که در بالا قرار داشت، سماء می گفتند. أرض در معنای مقابل و متضاد سماء به کار می رفته است، یعنی پایین بودن، پایین هرچیزی و هرچه که در پایین قرار داشت. علاوه بر این، یک معنای اصلی دیگری داشت یعنی لرزش و رعشه. بر اساس این معانی، به زمین، سرماخوردگی، سُم حیوان، رعشه و لرزش، أرض میگفته اند. در معناشناسی توصیفی به مطالعه ی رابطه ی معنایی واژگان در یک حوزه ی معنایی در مقطع زمانی خاص پرداخته می شود، به این صورت که به واژگان سماء و أرض تنها از جهت کاربرد آنها در متن قرآن توجه می شود. واژه ی سماء در قرآن دارای معانی آسمان، سقف خانه، ابر و باران می باشد، ولی باید گفت که معنای اصلی سماء، آسمان است و معانی دیگر، از جمله ابر، باران و سقف خانه در ذیل معنای اصلی، یعنی آسمان قرار دارند. کلمه ی أرض در قرآن نیز تنها در معنای زمین به کار رفته است و در مرتبه ی بعد، معانی کره ی زمین، سطح و پهنای زمین و همچنین سرزمین و جای خاصی از زمین را شامل می شود. روش تحقیق، به صورت کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها می باشد.
زینت هاشم نیا مینا شمخی
قرآن کریم تنها کتاب آسمانی است که از دستبرد تحریف مصون و محفوظ مانده است، ولی تحریف معنوی که همان تفسیر به رأی آیات است، همواره این متن مقدس را تهدید می کند. در طول تاریخ اسلام گروه های مختلف برای اثبات خط مشی خویش به آیات قرآن متوسل می شدند. ارائه ی تفاسیر مختلفی چون فلسفی، علمی، ادبی و مانند اینها ، همگی بسته به نوع قرائتی است که این مفسران از متن قرآن داشته اند. بحث های فلاسفه و متکلمان در مورد آیات صفات، ظهر و بطن قرآن، سخن گفتن خداوند با حضرت موسی(ع) و فرشتگان، مربوط به حوزه ی زبان دین است. امروزه تأمل در زبان قرآن با طرح مباحث نوپدید بیرونی ضرورتی مضاعف یافته است. در مورد زبان قرآن هم نظریات مختلفی چون زبان عرفی، زبان ترکیبی، زبان نمادین و زبان فنی ارائه شده است. بحث در مورد معناداری متون عهدین که در میان فلاسفه ی غرب مطرح شد به گزاره های قرآنی، نیز کشیده شده است. گزاره های قرآنی را نباید با معیار تجربی سنجید و به این ترتیب بسیاری از آنها را بیمعنا تلقی کرد. گزارههای قرآنی معنیدار هستند و نیازی نیست که در جهان خارج مصداق داشته باشند. زبان قرآن را نمی توان نمادین تلقی کرد؛ زیرا مهم ترین اشکال بر این نظریه ، شخصی کردن زبان قرآن است که این با هدایت گر بودن قرآن در تعارض است. از طرفی فنی دانستن این زبان نیز درست نیست. در لابه لای آیات مسائل علمی ذکر شده است، ولی قرآن کتاب علمی نیست که از اصطلاحات خاص استفاده کرده باشد. بلکه به همان زبان عرف عقلاست که همه مفهوم آن را می فهمند. نظریهی ترکیبی بودن زبان قرآن هم از آنجا که با این فرض برخی از عبارات آن را عوام در نمییابند، قابل رد است و منظور از لسان قوم، زبان کسانی است که پیامبر در میان آنها زندگی کرده و با آنان حشر و نشر داشته است. در نهایت زبان قرآن، همان زبان عرف عقلاست که در این زبان برای بیان بهتراز تمثیل، کنایه، مجاز و برهان استفاده می شود و در عین حال از تساهل و تسامح به دور است.
حنان علویان قاسم بستانی
ابومخنف یکی از پیشگامان تاریخ نگاری در سده اول است. مقتل نگاشته شده توسط ایشان یکی از مهمترین آثار در زمینه شهادت امام حسین(ع) و واقعه عاشورا به شمار می آید. بررسی این اثر ما را با اولین تصویر مکتوب و بکر از این واقعه آشنا می کند. اثری که در آن سند روایت حفظ شده و دیدگاهها و گرایش های مذهبی بر روی متن تأثیری نداشته است و روایات بدون شاخ و برگ و با رعایت ترتیب زمانی وقوع حوادث در این اثر ثبت شده اند. انعکاس این روایت در آثار پس از آن، اهمیت آن را نزد دانشمندان دیگر از گذشته تا به امروز آشکار می سازد اما اگر روایتی در منابع دیگر انعکاس نیافته باشد عدم اعتماد راویان به روایت مزبور را نشان می دهد. روایت ابومخنف نه تنها بر کتابهای پس از قرن سوم تأثیرگذار بوده، بلکه بر منابع مهم پیش از قرن سوم، یعنی پیش از اوج گیری نهضت علمی در جهان اسلام، نیز تأثیر خود را نمایان ساخته است. در این راستا مهمترین گزارشها و روایت های پیش از قرن دهم مورد مقایسه قرار گرفته اند و سپس با کمک کتب تاریخی، رجالی، سیره و مناقب و برخی از ادعیه مورد بررسی قرار گرفته اند تا بتوان به این وسیله برخی از اعلام، اعداد و عبارت های تصحیف شده را تصحیح نمود و روایت هایی که شباهت معنایی یا سندی دارند را بیابیم. با بررسی منابع به این نتیجه می توان رسید که روایت ابومخنف در منابع پس از خود تأثیر عمیق و ریشه ای داشته به نحوی که نمی توان میان روایت ابومخنف و متن اصلی قائل به تفکیک شد. دانشمندان به این روایت به دید یک محور قابل اتکا و تعیین کننده نظر افکنده اند. اما متن این مقتل خالی از عیب نبوده و نیازمند بازنگری رسم الخطی و نحوی و تصحیح فنی واژگان، شرح و توضیح اعلام است. علاوه براین، متن نیازمند بررسی منسجم رجزخوانی ها و شعرهای درج شده در متن روایت است زیرا این ابیات در برخی از موارد ناقل نکات و مفید هستند.
مهدیه لطفعلی پور مینا شمخی
آشنایی با مباحث علوم قرآنی، همواره راه شناخت بهتر مسائل اسلام و فهم قرآن را هموار ساخته است؛ لذا بر آن شدیم که اهم مباحث علوم قرآنی را در دو کتاب مجمع البیان- از تفاسیر جامع و مهم شیعه- و الإتقان- از برجسته ترین کتب علوم قرآنی اهل تسنن- بررسی کنیم. و اما خداوند حکیم برای اثبات آسمانی بودن رسالت پیامبر خاتمش چنان معجزه ای به او اعطا فرمود که تنها با شناخت وجوه اعجازش می توان به برجستگی این معجزه، نسبت به سایر معجزات پی برد. کتابی در نهایت فصاحت و بلاغت، از جانب خدا و توسط پیامبری حاوی مطالبی از گذشته، حال و آینده ای که هنوز محقق نشده است!!! کتابی که جن و انس را به مبارزه و هماورد می طلبد و عالمیان انگشت حیرت به دهان، در بهتی عظیم و ناتوانی از آوردن چنین کتابی یا حتی جمله ای مانند آن!!! در این خصوص تفاوت های ناچیزی در دیدگاه طبرسی و سیوطی به چشم می خورد مثلاً آنکه طبرسی معجزات را به دو دسته ی رسالی و غیر رسالی و سیوطی معجزات را به دو دسته ی حسی و غیر حسی تقسیم می کند. در این شرایط آنان که قلبی سلیم و روحی مومن داشتند، صادقانه سر تسلیم فرود آوردند، ولی آنان که کژدلیشان همواره مزاحم سیر در صراط مستقیم است، شبهه ی تحریف را دستاویز خود ساختند تا مرهمی بر زخم حقارتشان باشد؛ حال آنکه این شبهه بنا به آیات و روایات؛ عقلاً و بنا به نقل تاریخ مردود است. بنا بر روایات، تنها نوع تحریف محقق در قرآن، تحریف معنوی است که آن نیز به معنای کاستی، فزونی یا حتی کوچکترین جابجایی در نص نیست، بلکه به معنای نادرست و تفسیر به رأی است که از جانب برخی مغرضان صورت می گیرد. د این راستا طبرسی و سیوطی هر دو اهتمام به حفظ قرآن را از مهمترین عوامل جلوگیری از وقوع تحریف می دانند. حال برای جلوگیری از فهم نادرست آیات که منجر به تحریف معنوی آیات می شود، باید آیات محکم را از متشابه تشخیص دهیم تا گرفتار تفاسیر نادرست نشویم. دیدگاه ها راجع به آیات محکم و متشابه متفاوت است؛ برخی فهم آیات متشابه را فقط از آن خدا می دانند؛ اما گروهی دیگر معتقدند که راسخان در علم نیز به درک این آیات نایل می شوند. نکته ی قابل توجه و مورد اتفاق این است که استناد به آیات متشابه به ارائه ی تفاسیر مختلف از این نوع آیات، دلیل بر عدم صداقت و ناپاک دلی، استنادگران است. طبرسی «واو» موجود در آیه ی (آل عمران/7) را واو عطف دانسته، را فهم مفهوم آیات متشابه را تنها برای راسخان در علم باز می داند؛ اما سیوطی این «واو» را استیناف دانسته، فهم این گونه آیات را بدون رجوع به آیات محکم، محال می داند. سرانجام برای فهم احکام شریعت و دستیابی به قله های رفیع بندگی و معرفت ا... شناخت آیات ناسخ و منسوخ از جمله مباحث مهمی است که همیشه مورد توجه علمای قرآنی بوده؛ لذا سعادت هر فردی در گرو عمل به احکام و آیاتی است که مورد نسخ واقع نشده، حجیت آنها همچنان باقی است. طبرسی درباره ی حکمت نسخ به مصلحت بندگان اشاره می کند؛ اما سیوطی آسان گرفتن بر بندگان را حکمت نسخ می داند. و اما آنچه علاوه بر بحث نسخ گاهی فهم آیات را دچار مشکل می کند، ندانستن اسباب نزول آیات قرآن است. نکته ی قابل توجه در این زمینه آن است که هم طبرسی و هم سیوطی هر دو به اهمیت دانستن اسباب نزول اشاره می کنند؛ اما هر دو عموم لفظ معتبر می دانند؛ نه اینکه آیه ای را صرفاً به یک مصداق محدود کنند.
معصومه دهقانیان علی مطوری
تفسیر نور الثقلین یکی از تفاسیر روایی است که در اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری نگاشته شده و یکی از مهمترین تفاسیری است که روایات اهل بیت (علیهم السلام) را که پیش از آن پراکنده بود، جمع آوری کرده است. حویزی مولف این تفسیر، توضیحی در باره ی آیه یا روایت و مطالب مربوط به آن ارائه نمی دهد، هر چند که روایات با هم ناسازگار باشند. خود مولف به این مطلب، در مقدمه تفسیر به آن اشاره دارد و نقل روایاتی که مخالف با عقاید علمای شیعه است را به معنای عمل و اعتقاد بدان نمی داند و این کار او تنها به این منظور بوده که بر خواننده معلوم شود چه کسی آن را نقل کرده است تا خود خواننده به توجیه آن بپردازد. پایان نامه پیش رو، در صدد است، علاوه بر مشخص کردن سوره و شماره آیات تفسیر شده و ترجمه روایات و شرح واژگان غریب، به بررسی سند و متن آنها بپردازد. در بخش بررسی روایت، ابتدا هر حدیثی به لحاظ سند و متن با مصدر اصلی تطابق و مورد بررسی دقیق قرار میگیرد و سپس با منابع متقدم و متأخّر، مقایسه می شود تا تفاوت نسخ و نقلها یا اشتباهات محتمل در سند و متن ذکر شود و چنانچه از نظر قرآن، سنت و عقل ناسازگار و یا بیانگر تحریف قرآن باشد، به صورت نکته این امر بیان می شود. و در بخش رجال شناسی حدیث، راویان حدیث بر اساس کتب رجالی چون رجال النجاشی، الفهرست، رجال الطوسی و اختیار معرفه الرجال شیخ طوسی، رجال ابن داوود حلی، معجم رجال الحدیث آیت الله خوئی و ... مورد جستجو قرار گرفته و شرح حالی از آنها، اعم از توثیق و تضعیف، مدح و ذم یا مجهول بودن ذکر می شود تا امر قضاوت نسبت به سند حدیث آسان گردد.
هدیه مسعودی صدر قاسم بستانی
قرآن کریم، بر پیامبر(ص)، به قصد هدایتِ بشر، نازل شد و به دلیل این نقش هدایتی است که باید آیات آن بر مصادیق مختلف از افراد و حوادث و در هر زمان و دوره ای و وضعیت و موقعیتی قابل تطبیق باشد. تطبیق آیات قرآن، بر افراد و حوادث که شرایط آنها، مانند زمان نزول آیات بوده است، بر اساس قاعده ای است که در اصطلاح مفسّرین از آن با عنوان «جری و تطبیق» یاد می شود. این قاعده اصطلاحِ ترکیبی از دو واژه ی«جری» و «تطبیق» است و مدلول آنها جریان داشتن و مطابقت است. جری و تطبیق به معنای تطبیق و تسرّی حکم آیه بر فرد یا حادثه ، به عنوان یکی از رموز جاودانگی و جاری بودن قرآن کریم در گذر زمان به شمار می آید. این قاعده علاوه برتأیید عقل و عرف، در سخنان معصومین(ع) که آیات قرآن کریم را جاری و جاودانه در گذر زمان عنوان کرده اند، به صراحت ذکر شده است. قاعده ی جری و تطبیق به دو روش بر آیات و مفاهیم قرآن کریم اعمال می شود: الف) نقلی، ب) عقلی. در جری و تطبیق نقلی، اتّکا بر روایاتی معتبر است که صحّت صدور و سند آنها ثابت باشد و جری و تطبیق عقلی که به مراتب شرایط و قواعد خاص و حساس تری را می طلبد تا شبهه تفسیر به رأی پیش نیاید، تکیه برعقل دارد. ظهور جریان های باطنیه، غُلات، صوفیه و مفسّران به رأی، سبب شد، این قاعده به صورتی بی ضابطه، توجیه کننده عقیده و مسلک هایی باشد که ظاهر الفاظ قرآن کریم تأیید آنها را برنمی تافت. پس باید توجّه داشت که در فهم آیات قرآن کریم نمی توان به هر تطبیقی که ذیل آیات وارد شود، اعتنا کرد. جری و تطبیق باید در چارچوبی خاص و طبق ضوابط و شرایط درست صورت پذیرد. از طرفی باید توجّه داشت که جری و تطبیق های انجام شده ذیل آیات و مفاهیم قرآن کریم نیز، بر فرض صحت، هرگز گستره شمول و عموم معنای آیه را محدود نمی کنند.
کامله بوعذار قاسم بستانی
قرآن کریم به منظور ایجاد بینش توحیدی در جامعه ی عربی دوره ی نزول و تقویت آن، به دگرگون سازی آن جامعه و درمان ناهنجاری های آن پرداخت و این مهم را با حرکتی تدریجی و با استفاده از ابزارهای موثّر و کارآمد انجام داد. از این رو، واقعیّت های مطرح در جامعه ی آن دوره با هدف رد، تعدیل و تقریر، موضوع آیات متعدّدی از قرآن کریم واقع شد و در پاره ای موارد، ابزارهای ارتباطی متداول، به عنوان روش بیانی در برخی آیات اتّخاذ گردید. در این ارتباط، دانش واحد محیطی مخاطبان قرآن در دوره ی نزول پیرامون این واقعیّت ها و ابزارهای ارتباطی شان، یکی از عوملی بود که متن قرآن را نسبت به این مخاطبان، واجد اصول ارتباطی و بلاغی می نمود. پیش زمینه های فرهنگی بخش مهمّی از این دانش مشترک است که گوینده ی بلیغ، در موارد مقتضی، کانون پیام جدید را بر پایه ی این پیش-زمینه ها؛ به عنوان اطّلاعات مفروض نزد مخاطب پی ریزی می کند و از تکرار دانسته های مخاطبان می پرهیزد. پیش-زمینه ها که در برخی علوم زبانی از جمله اصول فقه، معانی، تفسیر و علوم قرآن با نگرش های گوناگون از ابزارهای مهم در رفع ابهام، انسجام متن، تحدید معنا، بسط آن و درک زیباشناسی از متن به شمار می آیند، امکان درک آیات قرآنی را - که قراین در فهم آنها سودمند است- به مثابه ی گفتمانی بلیغ فراهم می سازند. به گونه ای که بدون این پیش زمینه های فرهنگی، متن در بخش هایی که ناظر بر پدیده ها و وقایع بیرونی دوره ی نزول است، اطلاع دهندگی کامل را ندارد. در این نوشتار در پی آن هستیم که با کسب اصول اوّلیّه ی ارتباط که عناصر آن بیان شد، آیات قرآن را به مثابه ی گفتمانی بلیغ درک کنیم و حتّی المقدور از توانش ارتباطی متناسب با گفتمان شفاهی و زبان عرفی قرآن برخوردار شویم. رسیدن به چنین شناختی از معنای آیات، رفع ابهام، حفظ انسجام و دستیابی به درکی زیباشناسانه از آیات قرآنی را میسّر می نماید. دست یافتن به این پیش زمینه ها در عین حال که ابزاری موثّر در فهم معانی آیات به شمار می آید، در کنار دیگر ابزارها همچون لغت، صرف و نحو، علوم بلاغی و ... مقدمه ی فهم ظواهر متن می شود. براین اساس با توجّه به سطوح معنایی متعدد (بطون) در زبان قرآن، دستیابی به تمام معانی آیات، با اتّکا بر اصول زبان شناسی عرفی و از جمله فهم پیش زمینه های فرهنگی دوره نزول ناممکن است.
لطیفه مسعودی نژاد قاسم بستانی
نام خانوادگی دانشجو: مسعودی نژاد نام: لطیفه عنوان پایان نامه: نقد و بررسی احادیث قدسی استاد راهنما: دکتر قاسم بستانی استاد مشاور: دکتر مینا شمخی درج? تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته و گرایش: الهیات - علوم قرآن و حدیث محل تحصیل: اهواز دانشکده: الهیات و معارف اسلامی تاریخ فارغ التحصیلی: اسفند 1391 تعداد صفحات:167 کلید واژه: حدیث، قدسی، وحی، قرآن، پیامبر(ص). چکیده: احادیث قدسی، بخشی از سخنان پیامبر اکرم(ص) است، که آن حضرت هنگام بیان آن سخنان، آن ها را به خداوند نسبت می دهد و از عباراتی مانند: «قال الله»، «یقولربّکم» و... استفاده می کند. علّت إسناد و اضافه نمودن متن حدیث قدسی به خداوند این است که، از نظر عدّه ای معنی این نوع حدیث و از نظر عدّه ای دیگر، الفاظ آن نیز بر پیامبر(ص) وحی می شود. وحیانی دانستن مصدر حدیث قدسی، به ویژه مقوله یوحیانی دانستن الفاظ آن، ماهیّت حدیث قدسی را به ماهیّت قرآن بسیار نزدیک می گرداند. لذا به جهت عدم اختلاط مفهوم قرآن با آن چه که در تعریف حدیث قدسی لحاظ می شود، گفته می شود که فقط محتوای حدیث قدسی وحیانی است، در این صورت تقدّس و طهارت متن قرآن را نخواهد داشت. امّا چنانکه الفاظ حدیث قدسی را نیز وحیانی بدانیم، باز تفاوت های بسیار میان قرآن و حدیث قدسی وجود خواهد داشت. به دلیل برتری قرآن بر حدیث قدسی و تفاوت آشکار آن در سه مقوله ی، ماهیّت، هدف و محتوا با حدیث قدسی، نمی توان حدیث قدسی را بخشی از قرآن یا مانند آن تصوّر نمود. حدیث قدسی با دیگر روایات نبوی نیز تفاوت دارد که اساسی ترین تفاوت آن، إسناد و اضافه نمودن آن به خداوند متعال است. گزینش الفاظ متفاوت و سبک بیانی حدیث قدسی نیز تفاوت آشکاری با سایر احادیث پیامبر(ص) دارد. موضوع و محتوای احادیث قدسی، غالباً توجّه به تربیّت اخلاقی افراد است. سبک محاوره و خطابی در بیشتر احادیث وجود دارد. احادیث قدسی غالباً به صورت خبر واحد هستند.
سیده زهرا موسوی قاسم بستانی
کتاب نهج الفصاحه تألیف استاد مرحوم ابوالقاسم پاینده است. این کتاب شامل 3227 حدیث و 16 خطبه از پیامبر(ص) و یک مقدمه ی مفصّل در 167صفحه که در ابتدای کتاب نوشته شده است. مولف در این کتاب، از منابع معتبر و اصیل و غیر آن از کتب شیعه و سنی، احادیث را گردآوری و ترجمه کرده است، ولی اسناد این روایات نقل ننموده است. نقد وبررسی این روایات به دو لحاظ، حائز اهمیّت است: 1- انتساب این روایات به ساحت مقدّس نبی اکرم(ص). 2- محتوای آموزشی و تربیتی این روایات. بعد از بررسی و ارزیابی احادیث منتخب و با توجّه به مطالبی که در این پایان نامه بیان شد، می توان به امور ذیل اشاره نمود: بسیاری از این احادیث را نمی توان در منابع دست اوّل و معتبر حدیثی به گونه ای یافت که عنایت ویژه ی قدما، از علمای حدیث شناس شیعه به آن احراز شود. موضوع و مضمون روایات بیشتر درباره ی فضیلت و اخلاقیّات است و احادیث فقهی، کمتر در میان آن ها دیده می شود. بیش تر روایات نهج الفصاحه، دارای متنی کوتاه هستند. این احادیث بیشتر در منابع عامّه یافت می شود. در بین این روایات، احادیث مرفوع، مرسل و ضعیف، مشاهده می شود. حدوداً شش روایت بدون سند، نقل شده بودند. یازده روایت، فقط در نهج الفصاحه یافت شده و در کتب روایی دیگری مشاهده نشد. بیشتر روایات از کتاب «الجامع الصغیر» جلال الدین سیوطی و کنز العمال متّقی هندی، استخراج شدند. بعضی از روایات فقط در «الجامع الصغیر» سیوطی و برخی دیگر فقط در «کنز العمال» متقی هندی یافت شدند. برخی روایات با کمی تفاوت لفظی در منابع دیگر نقل شده اند. در این پایان نامه، سی و هشت واژه ی غریب، از میان واژگان احادیث، شرح داده شد.
معصومه قریشی علی مطوری
آیات قرآن کریم از منظر اسباب النزول دو دسته هستند: یک دسته بدون سبب نزول خاصی نازل شده اند که اغلب آیات از این دسته ی هستند؛ دسته دیگر آیاتی هستند که بر اثر شرایط خاصی یا سوال مردم عصر نزول نازل شده اند و به اصطلاح دارای سبب نزول هستند. شناخت سبب نزول آیات به فهم و تفسیر درست آیات کمک می کند. مثلاً گاهی از یک آیه جواز حکمی برداشت می شود در حالی که با فهمیدن سبب نزول آیه، وجوب حکم استنباط می شود. تعداد این روایات در منابع شیعه کم و در منابع عامه بسیار زیاد است. دانشمندان علوم قرآنی نسبت به ضرورت یا عدم ضرورت فهم اسباب النزول آیات رویکرد های متفاوت دارند: بعضی از آنها اسباب النزول را برای درک و فهم صحیح آیات قرآن کریم لازم می دانند؛ اما بعضی دیگر مانند علّامه طباطبایی اعتقادی به این ضرورت ندارند. بعضی دیگر هم دچار افراط شده و اسباب النزول را علّت تامّه ی نزول آیات می دانند. در این میان تشخیص روایات صحیح از غیر صحیح بسیار لازم است. گاهی روایات اسباب النزول متعدد و حتّی متعارضی برای یک آیه وجود دارد، که با بررسی سند روایات می توان به ضعف بسیاری از این روایات پی برد. مسأله ای که درباره ی روایات وجود دارد این است که تمام روایات دارای سند نیستند. مسأله ی دیگر این است که بعضی روایات موجود سبب نزول آیه نیستند بلکه مصداق آیه هستند که به اشتباه سبب نزول آیه ذکر شده اند.
لیلا حیدری سید یوسف محفوظی موسوی
حرامخواری، به معنای کسب درآمد از راه های حرام و غیر شرعی می باشد، مانند: رشوه، کم فروشی، رباخواری و ... و خوردن در این واژه ترکیبی، یعنی هرگونه گرفتن و تصرف در مال چه برای پوشاک و تغذیه و چه ازدواج و مسکن، و نه فقط صرف غذا و خوراکی. همچنین، گرچه حرام می تواند هم خوراکی های ذاتاً حرام، مانند سگ، خوک و شراب و یا خوراکی هایی که به سبب عارضی حرام شده اند، مانند غذای زهرآلود و نیز حرام هایی که از راه کسب و کار و مبادله حرام می شود را شامل شود، اما در این پایان نامه تنها قسم سوم مقصود است، یعنی کسب مال از راه هایی مانند: دزدی، کم فروشی و غیره. بر اساس آموزه های دینی، مالی که از راه غیر شرعی به دست می آید، گر چه از نظر ظاهر به مانند مالی است که از راه شرعی به دست آمده؛ اما باطن و حقیقتی بسیار متفاوت دارد که در برخی آیات، پرده از چهره آن برداشته و حقیقت آن برای همگان عیان شده است. و به علت اهمیت چنین مسئله ای، قرآن کریم، برای هدایت جامعه ی بشری، در آیات مختلفی به مصادیق حرامخواری از جمله: رشوه، سرقت، خوردن مال یتیم، رباخواری و غیره اشاره نموده، و از تحصیل مال از این طریق به شدت نهی نموده است. حرامخواری از بدترین عوامل و زمینه های نابودی انسان می باشد. و به دلیل رواج چنین معضلی در جامعه، قرآن کریم در آیات متعددی با عبارت عام «أکل مال به باطل» بدان اشاره نموده است؛ سپس به تبیین مصادیق آن در پاره ای از آیات پرداخته است. اگرچه این ناهنجاری می تواند در نتیجه ی عواملی همچون: حرص و طمع و مال دوستی، بی عدالتی در اقتصاد جامعه و در نتیجه به وجود آمدن فاصله طبقاتی باشد؛ اما این پدیده ی شوم، در اجتماع نیز آثار و پیامدهای بسیاری را در بردارد که در زندگی دنیوی و اخروی بشر مفاسد بسیاری را پدید آورده است؛ که می توان آنها را به آثار فردی، مانند: پلیدی نسل، سیاهی دل، تباهی عمل و غیره، و آثار اجتماعی، مانند: رکود اقتصادی، سلب امنیت اجتماعی، از بین رفتن فضائل و .... تقسیم کرد. پژوهش حاضر با این هدف نگاشته شده تا با تبیین حرامخواری و مصادیق آن در قرآن کریم و آثار مخرب آن، از چهر ه ی زشت حرامخواری پرده بردارد و میوه های ناخوشایند آن را معرفی کند.
فاطمه فارج مینا شمخی
موضوع و هدف این رساله معناشناسی «خِزْی» در قرآن کریم می باشد. در آیات قرآن انسان ها نسبت به خِزْی هشدار داده شده اند. قرآن کریم درباره? خزی نکات خوبی بیان کرده که آگاهی از آنها می تواند، در زندگی ما موثر واقع شود. واژه شناسان «خِزْی» را ذلّت، هلاکت، رسوایی و ... معنا نموده اند. مفسران در تعریف آن گفته اند: «خِزْی» عیبی است که اگر برملا گردد، صاحب آن عیب از فاش کردن کار خود احساس شرم کند. در واقع این عیوب، همان گناهان هستند. هنگامی که فردی به خاطر گناه مجازات شود، علاوه بر تحمل درد و عذاب، نزد همگان رسوا می شود، چرا که دیگران نیز از گناهان پنهان او آگاه می شوند. همچنین این فرد درس عبرتی برای دیگران قرار می گیرد. «خِزْی» با واژگانی از جمله:«ذُّلّ»، «هُونْ»، «دُخُوُرْ»، «کَبتْ» و «صِغَر» مترادف است. عواملی مانند: کفر، پیمان شکنی، فسق، فحشاء و ... باعث ایجاد «خِزْی» می شوند. «خِزْی» اختصاص به دنیا ندارد و در آخرت نیز به وجود می آید. اسباب دنیوی خزی، عذاب هایی چون، قتل، تبعید، مالیات، صاعقه و... هستند و اسباب اخروی آن نیز آتش جهنم است. خداوند در برخی آیات، مجازات های دنیوی را نشان رسوایی، و مهر ذلّت بر پیشانی مجرمان می داند، در حالی که در آخرت عذاب بزرگی در انتظار اینان می باشد. هدف از این مجازات ها عذاب و درد ناشی ازاجرای مجازات نیست؛ بلکه هدف رسوایی حاصل از آن است. قرآن برای برداشته شدن «خزی» از سرنوشت انسان، دو راهکار توبه و تقوا را ارائه داده است. توبه با زدودن آثار شوم گناهان، مانع خزی می شود. تقوا باعث می شود انسان گناه نکند و خزی، که یکی از آثار شوم گناه است، سراغ انسان نیاید.
فهیمه حیاری قاسم بستانی
دانش اسباب نزول، از دانش هایی است که تنها راه دست یابی به آن نقل است و نمی توان برای رسیدن به آن اجتهاد کرد و اسباب نزول موجود روایاتی منقول از امامان معصوم(علیهم السلام)صحابه، تابعان و پیروان آن ها است که البته در میان آن ها روایات تحریف شده نیز دیده می شود و این ضعف و عدم اعتبار، هم در زمینه ی سند روایات اسباب نزول و هم به لحاظ محتوا رخ می نماید؛ آنچه درباره ی سند این احادیث به اختصار می توان گفت این است که حضور گروه وسیعی از ناقلان و مفسّران تابعی چون؛ عکرمه، مجاهد، عطا، مقاتل، ضحاک و… که نه سماعی از پیامبر (ص) داشته اند تا گفته ایشان حمل بر درک ودریافت از ناحیه حضرتش شود و نه قراین و احوال زمان نزول را مشاهده کرده اند تا از خطا واشتباه در دریافت و انتقال مصون باشند بهترین گواه برسستی و ضعف این روایات است. نگاهی به روایات اسباب نزول نشان می دهد که بسیاری از آنها نقل به معنی شده اند، از طرف دیگر، وجود سبب نزول های متضاد و متناقض برای یک آیه، ما را در پذیرش روایات مذکور، دچار تردید می کند و ناگزیر باید به سراغ مرجّحات و معیارهایی رفت که می تواند ما را در گزینش روایات صحیح و معتبر یاری رساند؛ در این زمینه روش های شناخته شده ای مانند: تصحیح اسناد، ، تطبیق مورد با تاریخ، عقل، واقعیّات مسلم و پذیرفته شده و… وجود دارد.
عصمت منصورزاده مینا شمخی
یکی از موضوعاتی که در حوزه فرهنگ اسلامی از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است، موضوع اسرائیلیات است. گروهی از عالمان متعصّب و دانشمندان آشنا به احکام و معارف تورات و انجیل، بهویژه آنان که در ظاهر به آیین اسلام گرویده، بسیاری از روایات خرافی را وارد کتب حدیثی و تفسیر ی کرده اند. از جمله تفاسیری که این روایات وارد آن شده است؛ تفسیر منهج الصادقین فی الزم المخالفین است که توسط ملا فتح الله کاشانی به تحریر در آمده است. با اینکه منهج الصادقین؛ تفسیر ی جامع و با ارزش است و آیات قرآن را از جنبه های متعددی مورد بررسی قرار داده است اما در آن روایات اسرائیلی به چشم می خورد.لذا هدف از این تحقیق، بررسی و نقد روایات اسرائیلی موجود در این تفسیر است. کاشانی گاهی، این روایات را به منظور نقد بیان کرده است. ولی در برخی موارد، مخصوصا در داستان های انبیاء مانند داستان حضرت آدم(ع)، حضرت نوح(ع)، حضرت عیسی(ع)وحضرت موسی(ع)، حضرت سلیمان(ع)، حضرت ایوب(ع) و حضرت محمد(ص)؛ روایات اسرائیلی را؛ بدون هیچ نقدی آورده است. در این تحقیق این روایات از جهت متن و سند بررسی شده اند. چون با قرآن واحادیث معصومین(ع) مخالف هستند و با عقل و علم ناسازگارند و حس و مشاهده آنها را تایید نمی کند؛ رد شده اند.
فاطمه مطوری یوسف محفوظی موسوی
این رساله با عنوان «بررسی تطبیقی امامت دردوتفسیرالمناروالمیزان»پژوهشی است بر مسئله امامت که یکی از مسائل کلامی میان شیعه و غیر شیعه می باشد؛در این تحقیق مبانی فکری دومفسر بزرگ عالم اسلام،علامه طباطبایی مفسرالمیزان و رشید رضا مفسرالمنار، نسبت به این مسئله مورد دقت قرار گرفته است و رویکرد هر یک از این دومفسرمورد تحلیل قرار گرفته است. نخست تفسیری ازآیات امامت که شامل آیه ابلاغ،آیه اکمال،آیه ولایت،آیه ابتلاوآیه اطاعت و.. ذکر شده است و سپس دیدگاه مفسرانی غیر از این دو مفسر در مورد آیه بیان شده وبعد دیدگاه رشید رضا که بیشتر در قالب شبهه بر آیات امامت است ،بیان گردیده ومورد بررسی قرار گرفته ودر نهایت پاسخی که علامه به این شبهات ابراز داشته ،بیان گردیده است . یکی از تمایزات کار این رساله تطبیق دو دیدگاه و بیان اختلاف نظرها در دید دو مفسر مزبور است که اغلب در کارهای مشابه کمتر به چشم می خورد. از جمله نتایجی که ازاین پژوهش به دست آمده این است که مبانی مرحوم علامه در مسائل امامت،منطبق بر آیات وروایات معصومین (ع)است که مورد تایید می باشد ،درحالی که شبهاتی که از سوی رشید رضا مطرح شده بیشتر به تعصبات مذهبی بر می گرددتادلایل عقلی ونقلی.
مهدی داغله محمود شکیب انصاری
بی تردید در میان مهمترین جستارهایی که امروزه بیش از هر زمانه دیگری مورد توجه و اهتمام اندیشمندان قرار گرفته ، دانش زبان شناسی است؛ تا جایی که برخی از فیلسوفان نامدار بر این باورند که کنش اندیشیدن بدون زبان امکان پذیر نمی باشد. اما درباره اهمیت زبان شناسی همین بس که بدانیم این دانش توانسته است طی دو سده اخیر در عرصه ها و حوزه ها و نیز رشته های مختلف علم و معرفت بشری تأثیری شگرف داشته باشد؛ مانند: فلسفه زبان، زبان شناسی اجتماعی، جامعه شناسی زبان، روان شناسی زبان و... آنچه مسلم است، موضوع مورد بررسی در این پایان نامه، در ارتباط تنگاتنگی با یکی از بنیادی ترین رشته های زبان شناسی یعنی موسیقی درونی وبیرونی الفاظ وارتباط آن با معنا دربحث معناشناسی است که از اهمیت و حساسیت والایی برخوردار است، به ویژه وقتی که پژوهشی در پرتو زبان قرآن نیز باشد. بنابراین طرح چنین مباحثی همواره پژوهشگر را با دشواری های بسیاری روبرو می سازد. زبان شناسان تقسیم بندی های مختلفی را برای آواشناسی عنوان نموده اند که می توان به مهم ترین آنها یعنی آواشناسی عضوی ، آواشناسی آکوستیکی و آواشناسی شنیداری اشاره کرد. طی سالهای اخیر، روش های تحقیقِ متعددی نیز پدید آمده است و این روند همچنان در گستره دانش زبان شناسی ادامه دارد. در این پژوهش، تلاش بر این است تا به صورت متمرکز، ارتباط معنا شناسی گفتاری با سایر پدیده های زبان شناسی، شناخت موسیقی درونی، موسیقی بیرونی و تأثیر واژه گزینی در القای معانی مورد بحث و بررسی قرار گیرد تا بتوان زمینه ای در جهت درک هرچه بیشتر متن قرآن کریم که در واقع پدیده ای گفتاری و صوتی است فراهم نموده و با بیان قواعد کُلّی و ارائه راهکارهای پژوهشی، در راستای معنا گرایی در تلاوت قرآن، گامی موثر به منظور ارائه خدمت خصوصاً به قاریان قرآن کریم برداشت .
امل فریسات قاسم بستانی
ن تحقیق، با هدف تبیین چارچوب کلّی نقد حدیث توسط سیاق و اثبات معیار بودن سیاق در نقد حدیث، انجام شده است. انتخاب این موضوع، به دلیل کمبود منابع مستقل و مدوّن در این باب، صورت گرفته است که این، علاوه بر گستردگی و میان رشته¬ای بودن موضوع، از دیگر مشکلات اساسی این تحقیق، بوده است. روش تحقیق نیز با مطالعه و گردآوری مطالب از طریق کتاب¬ها، مقالات، پایان نامه¬ها و جستجو در سایت¬های مختلف و نقد و بررسی آنها انجام شده است و به طور کلی شامل بر این نتایج است که سیاق مجموعه ساختارهایی است که «شکل¬گیری» و «فهم» سخن، به واسطه¬ی آن صورت می¬گیرد و شامل «مجموعه¬ی قرائن» است و بر دو قسم کلی است: سیاق لغوی و غیر لغوی. سیاق لغوی به «قرائن لفظی» و سیاق غیر لغوی به «قرائن حالی و مقامی» اطلاق می¬شود. از تلفیق این دو سیاق، سیاقی به نام «سیاق دلالتی یا معنایی» تشکیل می¬شود که معنای واقعی هر متنی، در آن نهفته است. از آن جا که وظیفه¬ی سیاق، کشف معنای متن است، بنابراین، با «کلام» در ارتباط است، چه گفتاری و چه نوشتاری. لذا، با «قرآن کریم و روایات» و کشف معنای آنها پیوند خورده است و دانشمندان علوم اسلامی، از آن در فهم آیات و روایات بهره جسته¬اند. آنان، اگر چه از سیاق به طور گسترده¬ای استفاده کرده¬اند؛ اما این کار، به طور بسیار پراکنده¬ای انجام شده است و در این زمینه آثار مستقلی وجود ندارد. در اغلب موارد در نظر دانشمندان علوم اسلامی، «سیاق» تنها به عنوان یک قرینه از قرائن فهم متن یعنی یک قرینه لفظی مطرح است؛ در حالی که در عمل به گونه¬ی دیگری رفتار کرده¬اند و از آن در همه¬ی قرائن بهره جسته¬اند. این امر نشانگر این است که «سیاق»، یک قرینه نیست؛ بلکه مجموعه قرائنی است که یا به شکل¬گیری یک متن(خواه حدیث، یا جمله¬ای باشد که از معصوم، صحابی یا غیره صادر شده باشد) یا فهم آن منجر شده است. این مسئله یکی از نتایج اصلی و مهم این تحقیق به شمار می¬رود که در زمینه حدیث می¬تواند نقش موثری را در فهم و نقد احادیث ایفا کند.
خلف موسوی قاسم بستانی
تفسیر نورالثقلین که از منابع معتبر تفسیری شیعه می باشد و در بردارنده ی بیش از سیزده هزار روایت تفسیری است. در این کتاب تفسیری، مفسر گاهی تعداد زیادی از آیات را با هم تفسیر و در تفسیر آیه تنها بخشی از آیه را که دارای روایت تفسیری بوده است نقل و از ذکر قبل و بعد آن و دیگر آیاتی که روایتی در تفسیر آن نرسیده و یا در دسترس وی نبوده است خودداری کرده است؛ بنابراین تعداد زیادی از آیات در این کتاب تفسیر نشده و اکثر آیات تفسیر شده نیز کامل نمی باشند. با توجه به جزء بررسی شده(هفتم) در گزینش روایات، روش مرحوم حویزی به این صورت بوده است که او اگر حدیثی را در منبعی می یافت که فاقد سند باشد؛ آن منبع را رها کرده و همان حدیث را از منبعی دیگر که سند را ذکر کرده روایت می کند؛ گاهی روایات را تقطیع و گاهی روایتی را که در تفسیر یک آیه آمده در تفسیر آیه ای دیگر می آورد و در انتخاب منبع، به منابع شیعه بسنده کرده است و شاید علت این گزینش شرایط محل زندگی حویزی که در شیراز باشد که در قرن یازدهم از پایگاه های علمی ایران بشمار می آمد. با وجود اینکه تفسیر نورالثقلین را از جمله تفاسیر روایی به حساب آورده اند اما با بررسی این تفسیر معلوم می شود که حویزی در آن ، صرفاً به نقل روایت نپرداخته است، بلکه او در انتخاب منابع، و ترجیح روایات مسند بر غیر مسند، انتخاب موضوعی روایات، تقطیع و جابجایی روایات در روشی هدفمند به اعمال نظر پرداخته که در واقع بر این اساس می توان زمینه هایی از اجتهاد را در این تفسیر مشاهده نمود. حویزی در ذکر اولین حدیث از هر منبع، نام آن منبع را نوشته است و به همین خاطر با وجود اینکه سند برخی از روایات را بیان نکرده اما ذکر منبع را می توان از نقاط قوت تفسیری وی و جبران کننده ی ضعف سند، دانست. در مجموع به علت مسند بودن اکثر روایات، مورد وثوق بودن راویان حدیث، عدم مغایرت احادیث معیارهای نقد حدیث می توان تفسیر نور الثقلین را از کتب معتبر تفسیر شیعه بر شمرد و اکثر روایات آن را در تفسیر آیات پذیرفت.
راضیه نوروزی علی مطوری
خاورشناسان در طی چند قرن اخیر به بررسی قرآن از جنبه های تاریخی، ادبی و زبان شناختی پرداخته اند. تحقیقات آن ها در زمینه ساختار گرایی قرآن مربوط به آثار آنجلیکا نیورث، پییر کراپن و چند تن دیگر از محققان است که زمینه را برای تفسیر ساختاری قرآن هموار نموده است. البته موضوعاتی از ادبیات قرآن که در ذیل ساختار قرآن قرار می گیرد، در آثار سایر قرآن پژوهان از گذشته تا کنون قابل ردیابی است؛ موضوعاتی مانند، زبان، واج شناسی، صرف (ریخت شناسی)، نحو، نظم، بلاغت، تالیف و سبک. به این موارد باید مسائل مربوط به لحن، آهنگ، سنت شفاهی، تصویر پردازی، نماد پردازی(تصویر پردازی نمادین )، استعاره، تمثیل، گونه، دیدگاه، ارتباطات درون متنی، صورت ها یا شکل های مشابه درون متنی و ویژگی های ادبی دیگر را نیز افزود که همه در یک بستر فرهنگی و معرفت شناسی تاریخی گرد آمده اند. همه ی این عناصر در تلفیق با یکدیگر پیام و معنای کامل قرآن را پدید می آورند. فارغ از جهت گیری مغرضانه بعضی خاورشناسان در بررسی قرآن، نگاه بشری آن ها به قرآن باعث بعضی دیدگاه های نسنجیده به قرآن شده است؛ اما کسانی مانند آنجلیکا نیورث سعی کرده اند به قرآن از دریچه نگاه مسلمانان به قرآن وارد شوند و خدشه ای به اعتقاد مسلمانان مبنی بر وحیانی بودن آن وارد نکنند. نگاه ساختارگرایانه به قرآن باعث تحولی در بررسی قرآن از سوی پژوهش گران مسلمان گردیده است؛ به نحوی که تفسیر ساختاری قرآن و دریافت پیام کلی سوره و ارتباط مفهومی آیات یک سوره جای تفسیر آیه به آیه در طی سالیان گذشته را گرفته است. همچنین مباحث علوم قرآن را از مباحث کلامی به ادبی سوق داده است؛ به صورتی که ادبیات قرآن به صورت کاملاً جدی و فارغ از مباحث عقیدتی مورد ارزیابی قرار گرفته است .
کریم سید نور قاسم بستانی
واژگان و مفردات قرآن از جنبه های گوناگونی مورد مطالعه قرار می گیرند. مطالعه این واژگان امکان فهم بهتر مراد آیه را به مفسّر و خواننده قرآن می دهد، چرا که یک واژه همیشه بر یک معنا در تمام گفتار و نوشتار باقی نمی ماند، بلکه با توجه به کاربرد یک واژه در جملات مختلف ، دارای معانی متفاوتی می باشد. عدم اطلاع بر این امر، گاهی ممکن است منجر به فهم اشتباه یک متن شود. از جمله این واژگان قرآنی، واژه فتنه است که از فراوانی، تنوع شکلی، اعرابی و نیز مفهوم خاصی برخوردار است. فتنه، در میان مفاهیم قرآنی از اهمّیتی ویژه برخوردار است. در آیات قرآنی از جمله فلسفه نهایی جهاد، رفع فتنه دانسته شده است. برخی از مفسّران، فتنه را شرک دانستهاند و کسانی، حکم کافر بودن فتنهگر را دادهاند. مفسّرانی، جوّ خفقان و برخی فضایی آلوده و شبههناک را بر فتنه بار کردهاند. این گونهگونی دیدگاهها بین مفسّران، ناشی از فضای فرهنگی و سیاسی و اجتماعیای است که آنان را به این اندیشه سوق داده است، و شاید هم فهم ویژه آنان از واژههای در بستر فرهنگی خاصّ، به این امر، منتهی شده است.
ذبیح الله خنجرخانی محمد جعفر پاک سرشت
این تحقیق با هدف کلی بررسی دیدگاه هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر و استلزامات تربیتی آن شکل گرفته است. محوریت تحقیق با تاکید بر فهم از منظر هرمنوتیک فلسفی و دلالت آن برای تعلیم¬و¬تربیت است. در این رساله, ابتدا نگاهی اجمالی به تاریخ هرمنوتیک و نظریه¬پردازان آن شده است و در گام بعدی هرمنوتیک فلسفی گادامر مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه روش تعلیم و تربیت، هدف، برنامه درسی, محتوای آموزش و ارزشیابی آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. و در نهایت امکان¬سنجی کاربست این نظریه در جامعه خود, نشان داده شده است. موضوع هرمنوتیک فلسفی, فهم و عناصر سازنده آن است. فهمی که درک "حقیقت" و "تعالی انسان" در گرو آن است. در این میان گادامر با استناد به مفاهیم همچون بیلدونگ، ذوق، حس مشترک و قضاوت، به تشریح ماهیت انسان و تعالی وی پرداخته است. با تصور ماهیت انسان و کمال وی، فهم را شاهراه این عروج می¬داند. اما این فهم, فهمی متفاوت و نیازمند عناصر و پیش¬بایست¬هایی است. که شامل توجه به غیر روشمند بودن فهم, نقش سنت در فهم, تاریخمندی فهم, بازی مندی فهم , امتزاج افق ها, تعامل و پرسشگری و... می¬باشد. با بررسی موارد فوق محقق بدین نتیجه رسید که تربیت (تعالی انسان) بر اساس مذاکره و تعاملات پرسشگرانه است. تربیت فرایندی است که "در" جریان تعاملات تأملی(مدام) شکل (نوی) می¬گیرد و خود نیز "زمینه¬ساز" تعامل تأملی می¬شود. همچنان که خود گادامر با تشریح "بیلدونگ" اشاره دارد بیلدونگ رسیدن به کمال فرهیختگی از طریق فرهنگ و سنت بوده و یک فرایند همیشه در حال بالندگی است؛ با این اوصاف در مسیر عروج انسان, نظام تربیتی سعی در آموزش فراگیری دارد که آماده مواجهه با موقعیت تازه, اندیشه¬های مخالف و سئوال¬های چالش¬برانگیز است؛ در این فرایند فراگیران آماده بهبود اندیشه خود بوده و هرگز به کمال مطلق نمی¬رسد. تربیت مبتنی بر پرسشگری بدون ظرفیت خویشتن¬داری, تواضع و پذیرفتنِ "غیر", ممکن نخواهد بود. ویژگی¬هایی که به فرد اجازه تغییریافتن و تغییردادن می¬دهد؛ این تربیت, تربیتی مهارگریز است مهاری که گاه از سوی انسان و جوامع, و گاه از سوی تکنولوژی است. جلوه¬¬های این نوع تربیت, از اهداف, محتوا, روش تدریس, ارزشیابی و سایر فعالیت تربیتی روایتی نو ارائه می¬دهد؛ که در متن رساله بدان ها پراخته شده است. علاوه بر موارد فوق, "تعلیم و تربیتِ حضورمند" هم به عنوان روایتی ارزشمند از تربیت است. در انتها با توجه به اینکه گادامر تاریخ و سنت افراد را سنگ بنای فهم می¬پندارد می¬توان با روایتی تازه از این مساله سنت و فرهنگ خودی را سنگ اول تعلیم و تربیت قرار داد تا استفاده از هرمنوتیک در تربیت, منافاتی برای کاربست فرهنگ بومی نداشته باشد.
مصطفی نیک نژاد علی مطوری
برای تفسیر قرآن و فهم بهتر آیات، دانستن وقایع زمان نزول آیات یک ضرورت می باشد، که باید با تتبع و جستجوی دقیق در روایات رسیده در این زمینه به این واقعیت ها پی برد؛ اما گاه در بین این روایات تضاد و تناقض هایی وجود دارد که ما را در این پایان نامه بر آن داشت که به بررسی راویان آنها بپردازیم. در این پایان نامه ابتدا آیاتی که دارای سبب نزول بوده اند ذکر و تفسیر آنها بیان می شود سپس روایاتی که درباره آن آیه یا آیات بیان شد را آورده ایم و با مراجعه به کتب علم الرجال و حدیث راویان آنها را بررسی کردیم و چون بیشتر روایات بدست آمده درباره ی اسباب النزول از دوره تابعین می باشند به نظر می رسد که خیلی از آنها نتیجه استنباط شخصی آنها می باشد و همچنین ملاحظه شد در بین روایات، روایات غلط و گاه متعارض و نیز بدون سند یا با سند ضعیف نیز وجود دارد؛ که در این پایان نامه آنها را مشخص کردیم. این پایان نامه درشش فصل نوشته شد که در فصل اول کلیات ذکر شد و در پنج فصل دیگرهر فصل روایات اسباب النزول یک جزء را بررسی کرده است.
حسین شمس آبادی قاسم بستانی
موضوع و هدف این پایان نامه، معناشناسی «سبیل الله» و شناخت وجوه و معانی آن در قرآن و حدیث می باشد. برای حصول نتیجه ی مطلوب، ابتدا واژه ی «سبیل» و سپس تعاریف «سبیل الله» مورد بررسی قرار گرفته اند. به امتداد طولی«سبیل» گفته می شود و آن عبارت است از راهی که هموار، مستقیم ،اقامه شده با دلیل، ممتد، باز و عمومی می باشد.این واژه در قرآن هم برای راه خیر و هم برای راه شر به کار می رود؛ یعنی به لحاظ معنایی دارای اطلاق است و اگر بدون قرینه ذکر شود، دربردارنده ی هیچ بار معنایی مثبت یا منفی نمی باشد. وجوه معانی ذکر شده برای واژه «سبیل» عبارتند از : راه، طاعت، بلاغ (رسیدن)، حجت، دین، علت، عدوان، مسلک، مخرج(بیرون آمدن یا خلاص شدن)، هدایت، و راه تولید نسل. تفاوت «صراط» و «سبیل» در این است که «صراط» همچون بزرگراهی است که همه ی راه های فرعی «سبل» بدان منتهی می شوند و تفاوت «طریق» و «سبیل» در این است که در «طریق» ممتد و مستقیم بودن منظور نیست اما در «سبیل» مستقیم بودن، یک ویژگی بارز است. از تعاریف ارائه شده برای «سبیل الله» و بررسی های دیگر در این زمینه، فوائد و آثار زیادی برای این مفهوم استنباط می شود؛ به این صورت که سبیل الله راهی است که: رساننده به رضای خداست، شامل هر خیر و نیکی می شود، انسان را به سعادت می رساند، به فناء فی الله منتهی می شود، خداوند برای بندگانش برگزیده است، به معرفت و شناخت خداوند رهنمون می شود و.... سی و هفت وجه معنایی ذکر شده برای «سبیل الله» از این قرارند: زکات، شیعیان، مکه، طریق الجنه، کعبه، هجرت، حج، رضای خدا، انفاق، عبادت یا عبادات، قرآن، وفای به عهد، توحید، فطرت، فناء فی الله، تعلیمات حضرت موسی، تدین به دین مسیح، سعادت، صراط مستقیم، سجود، معرفت، عدل، نجات مستضعفین، حضرت محمد مصطفی، حضرت امیرالمومنین، کرامت، هدایت، هرگونه کار خیر، اعلاء کلمه الله، دین، جهاد، اطاعت کردن از خدا، توکل، اسلام، اخلاص، ایمان و حق.
نصره باجی قاسم بستانی
اعراب قرآنی و تجزیه و تحلیل متن بر اساس قواعد عربی یکی از کهن ترین علوم اسلامی قرآنی است. علاوه بر تجریه و تحلیل نحوی، گاهی نیاز به توجیه اعرابها مختلفی که بر یک متن، به خصوص متن مقدسی چون قرآن، پیدا می شود و از اینجاست که علم توجیه اعراب در ضمن علم اعراب قرآن به ظهور رسیده است و برای توجیه نیز دانشمندان روشهای مختلفی ابداع کرده اند، مانند توجیه اعراب بر اساس قرائت دیگر آیات قرآنی، براساس شأن نزول، بر اساس حدیث تفسیری و بلاخره بر اساس معنا و تفسیر آیه. در این تحقیق، که بر اساس کتابخانه ای، همراه گردآوری مطالب، دسته بندی آنها، تجزیه و تحلیل داده و تدوین مستقل مطالب است، تلاش شده است تا به این پرسش ها پاسخ داده شود که اعراب قرآن و نیز توجیه اعراب قرآن و انواع آن، به خصوص توجیه اعراب بر اساس معنا چیست و سپس موارد و نمونه های توجیه اعراب بر اساس معنا از قرآن را بر اساس منابع معتبر گردآوری و ذکر شود و حاصل این تلاش در فصول ذیل تجلی یافته است: فصل اول:«مفهوم توجیه اعراب» که اهداف تبیین فرضیه و مشکلات و سختی های پژوهش بیان شده. بیان مفهوم لغوی و اصطلاحی توجیه و پیشینه آن از آغاز تا کنون، تعریف اعراب معنای لغوی و اصلاحی آن و پیشینه آن پرادخته شده است؛ فصل دوم:«سیر تاریخی اعراب قرآن» که پیشینه اعراب قرآن، سپس به بیان آثار مکتوب در علم اعراب، پرداخته است؛ فصل سوم:«گونه شناسی توجیه اعراب قرآنی» که به بررسی گونه شناسی توجیهات اعراب قرآن، مانند: توجیه براساس شأن نزول، توجیه مبتنی بر اشعار عرب، توجیه مبتنی بر حدیث نبوی و... ، پرداخته است؛ فصل چهارم:«توجیه اعراب قرآن بر اساس معنا» که تلاش شده نمونه هایی از اعراب آیات قرآنی بر اساس معنا به ترتیب ورود آن درقرآن کریم ذکر شود. در نهایت آشکار می شود که مسلمانان از تمام توان علمی و فرهنگی خود برای توجیه اعراب قرآن بهره جسته و تلاش کرده اند، از هر حیث از این کتاب مقدس محافظت کنند.
سمیه عزیزپور سید یوسف محفوظی موسوی
چکیده:در تعریف عدالت گفته اند: بخش کردن چیزی است، به طور یکسان یا برابر داشتن همه در یک چیز و با موازنه و برابری میان همه خواه در امر مادی یا معنوی. ما مسلمانان معتقدیم که پیامبران برای هدایت بشر برانگیخته شده اند و کتاب هایی را که از جانب خدا آورده اند با توجه به مقتضیات زمان آن ها بوده است. ما عقیده داریم که تورات و انجیل که بر حضرت موسی (ع) و حضرت عیسی (ع) نازل شده اند مطالب آن ها صحیح و هر دو کتاب الهی هستند اما طبق شواهد تاریخی و نوشته های خود یهودیان و مسیحیان در حال حاضر این دو کتاب دستخوش تحریف شده اند؛ اما ما بر این عقیده ایم که همه تورات و انجیل تحریف نشده است زیرا بعضی از گفته های تورات و انجیل با قرآن مطابقت دارد این دو کتاب اوامر و نواهی برای پیروان خود داشته اند؛ بنابراین، در بحث عدالت آیاتی از قرآن با عهدین تطابق دارد، ازجمله در بحث عدالت الهی که موردبررسی قرارگرفته است آمده است که هر سه کتب الهی (قرآن، تورات و انجیل) به روز قیامت ایمان دارند و معتقدند که روز حسابی در پیش است و هر کس عملی انجام می دهد اگرچه به اندازه دانه خردلی باشد به حساب خواهد آمد و به هیچ کس کمترین ستمی نمی شود و در تفاوت بین زن و مرد اسلام تفاوت را در تقوا داشتن بیان کرده درصورتی که یهودیت و مسیحیت نیز تحت تأثیر یهودیت مقام مرد را بالاتر دانسته است؛ و در بحث عدالت اجتماعی هر سه کتاب آسمانی بر داوری منصفانه و شهادت عادلانه تأکید کرده اند و بیان داشته اند که مبادا دوستی یا غرض شخصی را در داوری یا شهادت خود دخالت دهند که منجر به قضاوت یا شهادت ناعادلانه شود. در اسلام در مورد تعدد زوجات آمده که هر مرد می تواند چهار زن دائم اختیار کند. ولی در یهودیت محدودیت ندارد ولی مسیحیت تعدد زوجات را به طورکلی منع کرده است اما در مورد طلاق آمده که در هر سه دین الهی طلاق امری پذیرفته شده است. ولی در مورد وصیت آمده که هیچ کسی حق ندارد وصیت نامه را تغییر دهد ولی اسلام بیان می دارد درصورتی که وصیت کننده در وصیت خود خطا کرده باشد می توان وصیت را از باطل به حق تغییر داد؛ و همچنین این ادیان، اخلاق نیک و احسان کردن به دیگران را به پیروان خود توصیه می کند؛ اما در بحث عدالت اقتصادی هر سه ادیان پیروان خود را به انفاق کردن به عنوان ابزاری جهت برابری اقتصادی در جامعه توصیه کرده اند. ولی قرآن و تورات ربا گرفتن را منع کرده اند؛ اما یهودیت ربا گرفتن را در صورتی حرام می داند که شخص از برادر یهودی خود سود بگیرد. ولی اسلام ربا گرفتن را از همنوع خود در هر کیش و آیینی که باشد حرام و گناه می داند؛ و همچنین بیان می دارند مبادا که در معاملات خود از ترازو و سنگ های تقلبی استفاده کنید. ولی در بحث عدالت سیاسی به رهبران جامعه امر شده است که باید عدالت را اجرا کنند زیرا غرض ارسال رسل برپایی قسط و عدل در جامعه است؛ اما در مورد حکم قصاص آمده که اسلام حکم اصلی را قصاص قرار داده و در کنار آن حکم عفو را با توجه به رضایت ولی بیان داشته ولی یهودیت بر قصاص تأکید دارد و مسیحیت نیز عفو یا دیه را به پیروان خود توصیه می کند و مجازات قاتل را قتل می داند.
مجاهد قیم مینا شمخی
شخصیت مجموعه افکار، احساسات، عقاید، رفتار اجتماعی و ویژگیهای فیزیکی یک شخص می باشد. از نظر روانشناسی دو عامل وراثت و محیط در شکل گیری شخصیت و تحول آدمی دخالت دارند. عده ای بخش وراثت رامقدم برمحیط می دانند وعده ای عقیده ای عکس این دارند.اما درحقیقت هردوعامل برشخصیت تاثیرگذار می باشند. یعنی هرگزوراثت بدون محیط ومحیط بدون وراثت نمی تواندعمل کند. در قرآن کریم نیز به عنوان کاملترین کتاب الهی به نقش وراثت و محیط توأماً توجه شده است. لذا در این پایان نامه تلاش می شود میزان تأثیرگذاری عوامل اساسی وراثت و محیط بر شخصیت موردارزیابی قرارگیرد.وراثت عبارت است ازانتقال طبیعی بعضی ازصفات وخصایص بیولوژیک(زیستی)بدنی وذهنی یاعقلی والدین واجداد به فرزندان که بخش عمده ای ازشخصیت فرد رامی سازند.اسلام دستوراتی رادرقالب احکام تکلیفی با عناوینی همچون وجوب وحرمت،استحباب وکراهت ارایه نموده وازهمان ابتدازمینه های ایجادصفات ارثی درست ونادرست راتبیین کرده است.به طورکلی روایات درزمینه وراثت به سه زمان قبل ازولادت وانعقاد نطفه،حین انعقادنطفه و بعدازانعقادنطفه گنجانده شده اند.محیط درلغت چیزی است که موجود زنده را احاطه می کندوبه طورکلی به عوامل ونیروهای خارج از فردکه می تواننددررفتاراوموثرواقع شوندمحیط اطلاق می گردد. محیط به طورکلی شامل دوبخش محیط قبل ازتولدومحیط بعدازتولدمی شودومحیط بعد از تولدنیزخودشامل محیط طبیعی و جغرافیایی ومحیط انسانی واجتماعی می گردد.قسمت عمده ومهمی که تأثیربیشتربرشخصیت افرادمی گذارد محیط انسانی واجتماعی می باشدکه به وسیله ی ارتباط و تعامل افراد با یکدیگر ایجاد میگردد.مانند خانواده، دوستان و همسالان،مدرسه، فرهنگ و...که دراین میان خانواده ازاهمیت بیشتری برخوردار است.
زیبا ارجونی اعظم فرجامی
کوفه، به عنوان یکی از مهم¬ترین شهرهای اسلامی محل ظهور محدثان و راویان بزرگ و برجسته¬ای بوده است؛ با نگاهی گذرا به کتب رجالی وصف «کوفی» بسیار به چشم میخورد؛ پس از شمارش دقیق اسامی راویان کوفی در کتب رجال و تطبیق یکایک آن¬ها با اسناد الکافی آشکار است حجم قابل توجهی از اسناد الکافی به راویان کوفی اختصاص دارد. تعداد احادیث هر یک از راویان کوفی در الکافی متفاوت است عده¬ای یک حدیث و بعضی هم بیش از صد بار نام¬شان در اسناد احادیث بیان شده است؛ این راویان پرروایت در حقیقت محدثان بزرگ کوفی محسوب می¬شوند که بیش از دیگر روات در الکافی تأثیرگذار هستند. تکرار نام افراد در در اسناد روایات از تأثیر بیشتر آن ها بر اسناد الکافی حکایت دارد و نشان می دهد که آن ها به منبعی از احادیث و طرق دسترسی داشتند یا خود از معصوم (علیه السلام) پرروایت ظاهر شدند. گفتنی است حدود نیمی از راویان کوفی در کتب رجالی متقدم با لفظ ثقه، مدح شدند و تنها عده¬ی معدودی لفظ ضعیف برای¬شان بیان شده است. تمامی راویان کوفی به¬جز تعداد معدودی از آن¬ها، صحابه ائمه (علیه السلام) محسوب می¬شوند بررسی¬ها نشان می¬دهد بیش از نیمی از این راویان، صحابه امام صادق (علیه السلام) بودهاند. درباره محتوای احادیثی که راویان کوفی در اسناد آن¬ها حضور دارند، می¬توان گفت رد پایی از آموزهها و اعتقادات این راویان در محتوای احادیث دیده می¬شود.
حمید قنبری ناصر سودانی
یکی از اهداف بزرگ بعثت رسولان الهی محقق نمودن عدالت و ادای حق مردم در جامعه بشری بود. در اسلام نیز بیشترین توجه به حق الناس شده است به طوری که حق الناس مقدم بر حق الله قرار گرفته شده است. بنابراین ادای حق الناس از مسائلی است که هرکس آن را به خوبی درک نمود از عذاب هولناک الهی مصون خواهد ماند و نیز اگر کسی به بی وفایی و ناپایداری دنیا توجه کند و از قیامت و حساب آن غافل نباشد خود را به آن آلوده نخواهد کرد. از این رو این نوشتار به اهمیت حق الناس، مبنا و ریشه یابی آن پرداخته، این موضوع را در ابعاد جانی و مالی و حیثیتی مورد بررسی قرآن و احادیث مستند قرار داده است. مسأله ی ادای حق الناس در جامعه از مسائلی است که در طول تاریخ حیات بشری دارای حساسیتی ویژه بوده است و در شریعت مقدس اسلام به عنوان کامل ترین دین نقش تکامل فرد و جامعه را بر عهده داشته است و توصیه های رسول خدا(ص) و همچنین ائمه معصومین(ع) در این زمینه سرمشق تمامی انسان ها خواهد بود که اگر بدان عمل نمایند از بسیاری از خطرات دنیوی و اخروی محفوظ خواهند بود.
سید یوسف موسوی علی مطوری
شناسایی صفات خداوند مشکل و محتاج به دقت و احتیاط فراوان است چون نخستین شرط شناسایی صفات او نفی تمام صفات مخلوقات از آن ذات مقدس و تشبیه نکردن او به هیچ یک از موجودات محدود عالم طبیعت است. در قرآن 204 واژه اسماء و صفات خداوند به انحای مختلف و اشکال گوناگون جمعاً به تعداد 5781 بار مندرج است، البته اسامی و صفات دیگری در روایت ها و ادعیه ی مأثور رسیده که بعضی، آنها را 99 اسم و صفت ذکر کرده اند. که با توجه به این اسماء و صفات می توان آنها را به دو دسته تقسیم کرد. صفاتی که خداوند را مهربان، بخشنده، با گذشت، کریم و با محبت توصیف می کنند و صفاتی ضد آنها مثل منتقم، شدیدالعذاب، قهار و جبار، توصیف می کنند. این صفات جلالیه مانند قهر و غضب هر چند در قرآن مورد تأکید قرار گرفته، اما در مقایسه با اسماء و صفات رحمت هم از حیث تعداد و هم از لحاظ معنی در اقلیت قرار دارند
مرضیه پیروزی فر یوسف محفوظی موسوی
معناشناسی شاخه ای از زبان شناسی میباشد که به مطالعه شبکه روابط بین صورت زبان و پدیده های جهان خارج و مفاهیم ذهنی ما میپردازد. معناشناسی فرآیندیست که میتواند قرآن پژوهان را هر چه بیشتر با واژه های قرآنی آشنا کند و معناشناسی واژه های قرآن از مهم ترین روش های فهم صحیح آن به شمار می آید .واژگان یوم و ایام در متن قرآن کریم به صورت مکرر و برای بیان مفاهیم اساسی از جمله مراحل خلقت و معاد استفاده شده اند . یوم و ایام در مقاطع گوناگون زمانی در معانی مختلف به کار رفته است . کاربرد و استعمال اصلی واژه ی یوم، زمان و وقت میباشد و سایر معانی مثل روز قیامت، هنگام، زمان حاضر، دوره و ... به نوعی با معانی اصلی در ارتباط میباشد. منظور از معناشناسی تاریخی، شناخت معنای وضعی واژه و تحولات معنایی آن میباشد. در مرحله معناشناسی تاریخی، معنای واژه در دوره قبل از نزول قرآن یعنی دوران جاهلیت، مخضرمین و اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد. در معناشناسی توصیفی، به بررسی رابظه معنایی واژگان در یک حوزه معنایی و در مقطع زمانی خاص پرداخته می شود، به این صورت که به کاربرد واژگان یوم و ایام تنها در متن قرآن کریم توجه می شود. در این تحقیق معانی و کاربردهای مختلف این واژگان در قرآن کریم، کتب معتبر تفسیری تاریخی، شعر های عربی و ضرب المثل ها در سه دوره مختلف جاهلی، مخضرمین و عصر اسلامی مورد بررسی قرار داده و نتایج نهایی شامل تفاوت ها، شباهت ها و تطورات معنایی این واژگان را بیان نموده ایم.
مینا غلامرضاراوی قاسم بستانی
در این تحقیق آداب و اسلوب گفتار مورد بررسی قرار گرفته است و حکمت هر کدام از آن ها بیان شده است، همچنین تأثیر آنها بر روابط فرد و جامعه مورد بررسی قرار گرفته است و از آنجایی که خود قرآن بهترین و جامع ترین منبع است، در مورد گفتار نیز قرآن منبع اصلی قرار داده شده و از منابع دیگر همچون روایاتی که تفسیر و مبین آیات قرآن اند و دیگر کتب اسلامی در این زمینه استفاده شده است.
پریسا احمدی قاسم بستانی
صحیفه سجادیه میراث گرانبهای برجای مانده از چهارمین پیشوای معصوم شیعیان امام علی ابن الحسین(ع) است. زبان این کتاب شریف زبان نیایش است و به گونه ای عرضه شده است که هر خواننده به فراخور فهم و دانش خود از آن بهره می گیرد. پایان نامه ای که در پیش رو دارید، مفاهیم قرآنی در صحیفه سجادیه می باشد. در این پایان نامه، سعی داریم، بیان کنیم که آیا کلام ائمه از قرآن نشأت گرفته یا نه و اینکه ایشان که تربیت یافته مکتب انبیاء هستند در شرایط سخت حاکم بر جامعه تا چه حد توانسته اند مسایل دین را برای مردم تبیین کنند و آیا مفاهیم آن با قرآن مطابقت دارد؟ به همین دلیل این موضوع را انتخاب کردیم و قصد داریم صحیفه سجادیه را با قرآن مطابقت داده تا این رابطه بیشتر مشخص گردد. در این پایان نامه به بررسی ده دعا از صحیفه سجادیه که در بردارنده بیشترین مبانی اخلاقی و مضامین قرآنی می باشند پرداخته ایم. دعای اول: در سپاس و ستایش خداوند .دعای هشتم: در پناه بردن به خدا از سختی هاو اخلاق بد . دعای نهم: اشتیاق به طلب آمرزش از خدا، دعای دهم: پناه بردن به خدای تعالی. دعای یازدهم: نیک فرجامی. دعای دوازدهم: اقرار به گناه و درخواست بازگشت. دعای سیزدهم: طلب حاجت ها از خداوند. دعای چهاردهم: در ستمدیدگی و ستم دیدن.دعای شانزدهم: طلب عفو و آمرزش از خدا. دعای هفدهم: پناه بردن به حق از شیطان و مکرو عداوتش. که سعی کردیم مبانی قرآنی آنهارا بررسی کنیم و در نهایت آیاتی که دربردارنده کلام معصوم است را بیان کنیم.
لیلا ابوماهیگیر سیدیوسف محفوظی موسوی
چکیده پایان نامه نام خانوادگی: ابوماهی گیر نام : لیلا عنوان پایان نامه: ترجمه وتحقیق تفسیر نورالثقلین(جزء اوّل) استاد راهنما : دکتر سیّد یوسف محفوظی موسوی درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: الهیات و معارف اسلامی گرایش: علوم قرآن و حدیث محل تحصیل(دانشگاه): دانشگاه شهید چمران اهواز دانشکده: الهیات و معارف اسلامی تاریخ فارغ التحصیلی: شهریور 1388 تعداد صفحه: 336 کلید واژه : ترجمه،تفسیر،تفسیرروایی،بررسی سند. چکیده: قرآن کریم از زمان نزول تا کنون، مورد عنایت و اهتمام مسلمانان بوده است.مسلمانان آن را حفظ می کردند و در اجرای احکام آن کوشا بودند.پیامبر (صلّی الله علیه وآله) نیز آیات مغلق را شرح داده و معانی مجمل را تبیین می فرمود.به اعتبار اینکه پیامبر(صلّی الله علیه وآله) اوّلین راهنما و امین وحی الهی بود، لذا تفسیر قرآن از انگیزه های نبوّت او به شمار می آمد.علاوه برکوشش های مسلمانان درتبیین الفاظ قرآن و شأن نزول آیات و ابعاد دیگر آن،آنچه ازپیامبر (صلّی الله علیه وآله) در تفسیر قرآن به یادگار مانده،زیر بنای تفسیردر نخستین ادوار شد.مفسران زیادی از بین گرایش های مختلف تفسیری،روش تفسیر نقلی را انتخاب کردند، از جمله این افراد شیخ عبد علی بن جمعه عروسی حویزی،مولف تفسیر نورالثقلین است.تفسیر نقلی که شامل تفسیرقرآن به قرآن، تفسیرقرآن به سنّت و تفسیرقرآن به قول صحابه و تابعان است،گرچه دارای اهمّیت بسزایی است.امّا متأسفانه آفاتی چون ضعف سند،جعل حدیث و اسرائیلیات که در احادیث راه یافته از اعتبار آن کاسته است. ما در این تحقیق برآنیم که مصدر و منبع حدیث در تفسیر نورالثقلین را پیدا کرده و آن را با اصل کتاب مقابله کنیم و در صورت غریب بودن متن، به مصادر عدیده لغوی و روایی مراجعه کرده و سند احادیث را نیز مورد بررسی قرار دهیم، تا میزان اعتبار روایات به دست آید و بعد ترجمه ای دقیق و روان از کتاب ارزشمند تفسیر نورالثقلین،که تا بحال ترجمه نشده به خواننده عرضه کنیم تا کسی که به زبان عربی تسلّط کافی ندارد بتواند از این تفسیر روایی بهره ببرد.