نام پژوهشگر: مجید متولی باشی
سمیه حیدری شرفدارکلایی زهره حجتی
نازایی یکی از معضلات مهم زندگی بشری است که در بسیاری از موارد موجب گسیختگی زوجها و مشکلات و عوارض بعدی در زندگی اجتماعی می گردد. بعضی جهش ها در ژن تنظیم کننده هدایت غشایی سیستیک فیبروزیس (cftr) مسئوول ناباروری در مردان می باشد. اگزون 10 ژن cftr به منظور بررسی جهش یا آنالیز پلی مورفیسم انتخاب شد. پرایمرهای ویژه برای مطالعه پلی مورفیسم m469i طراحی و تغییرات اندکی در آنها ایجاد گردید. پرایمرهای ویژه دیگری برایmultiplex arms pcr به منظور آنالیز همزمان ?i507 و ?f508 طراحی شدند. همه پرایمرها به وسیله نرم افزار الیگو®6 طراحی شدند. 100 مرد نابارور و 60 فرد به عنوان کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. پلی مورفیسم m469i با استفاده از تکنیک rflp مورد بررسی قرار گرفت. ژنوتیپ هایgg?gt? tt این پلی مورفیسم در 100%? 0%? 0% از گروه کنترل و در 99%? 1%? 0% از افراد بیمار مشاهده شد. در مقایسه با ژنوتیپ نوع طبیعی gg ارتباط معنی داری بین ژنوتیپ های tt? gtو ناباروری مشاهده نشد. ( 990/0 or=و010/1-971/0, ci= 437/0p= ) جهش های ?f508 و ?i507با استفاده از تکنیک multiplex-armsمورد بررسی قرار گرفتند. ژنوتیپ های ctt/ctt?ctt/— ? — /— مربوط به جهشf508 ? در 100%? 0%? 0% گروه کنترل و در97%? 2%? 1% افراد بیمار مشاهده شد. در مقایسه با ژنوتیپ نوع طبیعی ctt/ctt اختلاف معنی داری بین ژنوتیپ های ctt/—?—/— و ناباروری مشاهده نشد ( 970/0 or= و 004/1-937/0 , ci=179/0p=). هیچ نمونه ای موتاسیون?i507 را نداشتند. ژنوتیپ نوع طبیعی cat/cat مربوط به جهش?i507 در 100% از گروه کنترل و بیمار مشاهده گردید.
زهرا رضایی مجید متولی باشی
ناباروری یکی از معضلات مهم زندگی بشری است که در بسیاری از موارد موجب گسیختگی زوجها، مشکلات و عوارض بعدی در زندگی اجتماعی می گردد. حذف ها در ناحیه azf دلیل عمده ژنتیکی ناباروری در مردان می باشد که می تواند بوسیله نوترکیبی همولگوس درون و بین کروموزمی، بین آمپلیکون ها ایجاد شود. نوترکیبی همولگوس همچنین می تواند باعث حذف های تکه ای ناحیه azf گردد، اما نقش حذف های تکه ای در نقص های ژنتیکی تائید نشده است. از 100 مرد نابارور که به مرکز ناباروری اصفهان مراجعه نموده بودند و همچنین 100 مرد سالم به عنوان شاهد نمونه خون تهیه شد. اینترون 2 ژن daz به منظور بررسی تغییرات ژنتیکی انتخاب شد. در مرحله اول یک جفت پرایمر ویژه جهت بررسی تغییرات ژنتیکی این منطقه توسط بانک های ژنی و نرم افزار افزار الیگو 6 طراحی گردید. پس از بهینه سازی شرایطpcr ، عدم وجود باند و تغییر شدت برخی از باندها بر روی ژل الکتروفرز مورد بررسی قرار گرفت. با مشاهده تغییرات ژنتیکی به بررسی حذف های کوچک و تکه ای در ناحیه azfc از طریق روش multiplex-sts-pcr پرداخته شد. حذف های کوچک ناحیه azfc با استفاده از 5 مارکر sy255، sy254، sy155، sy158 وsry مورد مطالعه قرار گرفت. 8 بیمار از 100 (8%) فرد نابارور حذف درsy254 را نشان دادند، 6 بیمار از 100 (6%) فرد نابارور حذف درsy255 را نشان دادند، 5 بیمار از 100 (5%) فرد نابارور مورد مطالعه حذف در sy158 را نشان دادند و 4 بیمار از 100 (4%) فرد نابارور مورد مطالعه حذف درsy155 را نشان دادند. به طور کلی 11حذف کوچک (11%) در افرد اولیگواسپرم(3%) و آزواسپرم(9%) در ناحیه azfc مشاهده شد. برای مطالعه حذف های تکه ای از 5 مارکر sy1201، sy1206، sy1161، sy1291 و sy1191 استفاده گردید. 9 بیمار از 100 (9%) فرد مورد مطالعه حذف gr/gr را با غیاب sy1291 و حضور سایرsts ها در گروه بیمار نشان دادند و یک مورد (1%) حذف gr/gr در گروه کنترل مشاهده شد. 5 بیمار از 100 (5%) فرد مورد مطالعه حذف b2/b3 را با غیاب sy1191 و حضور سایر sts ها در گروه بیماران نشان دادند. یک مورد (1%) حذف b2/b3 در گروه کنترل مشاهده شد. حذف هایb2/b4 در 3 مورد از بیماران (3%) با غیاب sy1191،sy129 1 و sy1206 یافت شد و به طور کلی حذف های تکه ای در 14 بیمار از 100 (14%) فرد مورد مطالعه مشاهده گردید. حذف gr/gr در افراد مورد مطالعه از لحاظ آماری اختلاف معناداری نشان داد (003/0=p) که حاکی از احتمال ارتباط این حذف با خطر ناباروری می باشد. حذف b2/b3در افراد مورد مطالعه از لحاظ آماری اختلاف معناداری نشان نداد (054/0=p) که حاکی از عدم ارتباط این حذف با خطر ناباروری میباشد. ارتباط افزایش سن پدر با فراوانی حذف ها در فرزندان از لحاظ آماری اختلاف معناداری نشان داد.
مریم بردبار مجید متولی باشی
ریه اولین جایگاهی است که در معرض آلودگی های محیطی از جمله سموم شیمیایی و کارسینوژن ها قرار می گیرد. در نتیجه آنزیم هایی که در متابولیسم زنوبیوتیک ها درگیر هستند و در سطح ریه بیان می شوند ، نقش مهمی را در حفاظت از موجود زنده ایفا می کنند. در میان این آنزیم های متابولیسم کننده، زنوبیوتیک ها (xmes)، سیتوکروم های 450p (cyps) ، از دسته آنزیم های فازi به شمار می روند که مستقیماً توسط واکنش های اکسیداسیون موجب تغییر در سوبستراها می شوند.cyp1a1 یکی از آنزیم های اصلی سیتوکروم های p450 می باشد که اولین مرحله از متابولیسم کارسینوژن هایی مانند هیدروکربن های آروماتیک حلقوی را کاتالیز می کند. پلی مورفیسم های موجود در ژن cyp1a1 با خطر ابتلا به سرطان ریه خصوصاً در جمعیت های آسیایی در ارتباط هستند. 1m اولین موتاسیون مشخص شده در این ژن می باشد که درآن جانشینی t?c سبب ایجاد یک جایگاه جدید برای برش آنزیم محدود الاثر mspi می گردد.در جمعیت ژاپن این موتاسیون به میزان بسیار زیادی در میان بیماران مشاهده شده است. در عین حال، گزارش هایی که از جمعیت سفید پوستان به دست آمده است موید این یافته ها نمی باشد. در این مطالعه که به صورت کنترل- بیمار انجام گرفته است، فراوانی پلی مورفیسم های ژن cyp1a1 از جمله 1m و3m در افراد تعیین شد و نقش این پلی مورفیسم ها در احتمال ابتلا به سرطان ریه سنجیده شد. به منظور مطالعه این پلی مورفیسم ها، dna از نمونه خون کامل 232 نفر شامل 120 فرد سالم و112 بیمار مبتلا به سرطان ریه به روش استاندارد استخراج شد. پرایمرهای اختصاصی بوسیله نرم افزار oligo نسخه 6 با طول، دمای اتصال و درصد gc یکسان طراحی شد. موتاسیون های cyp1a1 بعد از pcr توسط تکنیک rflp مشخص شد. در نهایت محصولات pcr هضم شده و هضم نشده توسط mspi بر روی ژل %1 آگارز بارگذاری شد و قطعات جداشده با یکدیگر مقایسه شدند. بر اساس آنالیزهای آماری که توسط نرم افزار spss نسخه 15 انجام شد، آلل c در موتاسیون 1m در ارتباط با خطر ابتلا به سرطان ریه می تواند باشد ( 05/0 p<). آلل c در موتاسیون 3m در هیچ یک از نمونه های سالم و بیمار مشاهده نشد.
مصطفی بیگلری مجید متولی باشی
سرطان ریه یکی از رایج ترین سرطان ها می باشد که در هر سال بیش از یک میلیون مرگ و میر به جای می گذارد. قرار گرفتن در معرض کارسینوژن ها از جمله هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای (pahs) و نیتروزآمین ها که به طور عمده در دود سیگار یافت می شود، می تواند سبب القا سرطان ریه شود. گروهی از آنزیم های متابولیزه کننده مواد زنوبیوتیک، آنزیم های سیتوکروم p450 می باشند که در متابولیسم انواع متعددی از ترکیبات شیمیایی درون زاد و برون زاد شامل کارسینوژن ها و داروها دخالت دارند و طیف وسیعی از سوبستراها شامل هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای را اکسیده و به پروکارسینوژن های فوق العاده قوی تبدیل می کنند. cyp1a1 آنزیم اصلی موثر در متابولیسم هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای می باشد. آنزیم cyp1b1 نیز نقش مهمی در اکسیداسیون انواع متعددی از مواد کارسینوژن شامل pahs و آریل آمین ها دارد و این ژن در ریه بیان می شود. مطالعات اخیر حاکی از نقش بارز پلی مورفیسم هایmspi cyp1a1 وl432v cyp1b1 در تشدید متابولیسم کارسینوژن-های شیمیایی و افزایش ریسک سرطان ریه می باشد. به منظورنیل به این هدف، نمونه های خون 65 بیمار مبتلا به سرطان ریه از مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی سل و بیماریهای ریوی (بیمارستان دکتر مسیح دانشوری) تهران جمع آوری شدند. نمونه های خون شاهد نیز از 80 فرد سالم تهیه گردید. dna ژنومی از نمونه های خون تام تهیه شده، استخراج شد. دو جفت پرایمر اختصاصی برای بررسی پلی مورفیسم های یاد شده طراحی و تکثیر dna با این پرایمرها و dna ژنومی استخراج شده از نمونه های خون، با برنامه ریزی توسط دستگاه های pcr ترموسایکلر انجام شد. بعد از اتمام pcr، محصولات pcr جداگانه با آنزیم های mspi و acui تحت تاثیر هضم آنزیمی قرار گرفته و بر روی ژل 1 درصد آگارز از هم جدا شدند. در پایان برای آنالیز آماری نتایج از آزمون 2? به منظور بررسی اختلاف میان توزیع ژنوتیپی در گروههای مختلف بیماران و افراد سالم استفاده شد. تعداد افراد سیگاری در جمعیت بیمار بیشتر از جمعیت شاهد بوده و تفاوت معنی داری در استعمال سیگار در بین دو جمعیت مشاهده شد. همچنین بررسی ارتباط استعمال سیگار با انواع هیستولوژیکی سرطان ریه نشان داد که با وجود فراوانی بیشتر آدنوکارسینوما، سرطان سلول کوچک ریه رابطه بیشتری با استعمال سیگار دارد. بررسی توزیع فراوانی ژنوتیپ های cyp1a1 (6235 t?c) در بین دو جمعیت بیمار و شاهد نشان داد که ریسک ابتلا به سرطان ریه در افراد حامل ژنوتیپ هتروزیگوس tc سه برابر بیش از افراد هتروزیگوت tt است و شانس رشد و گسترش سرطان ریه با آلل c مرتبط است. در این پلی مورفیسم هیچ فردی با ژنوتیپ cc وجود نداشت که نشانه کم بودن فراوانی آلل c در جمعیت ایرانی است. تفاوت دو جمعیت بیمار و شاهد در توزیع ژنوتیپ هایcyp1b1 l432v (4326 c?g)، با وجود فراوانی بیشتر ژنوتیپ cc در جمعیت بیمار معنی دار نبود اما بررسی میانکنش این ژن با سیگار در جمعیت بیمار نشان داد که بر حسب استعمال سیگار تفاوت معنی داری در توزیع ژنوتیپ های پلی-مورفیسم l432v در افراد بیمار وجود دارد و افراد سیگاری واجد دو آلل lue432 (ژنوتیپ cc)، در مقایسه با افراد سیگاری دارای دو آلل 432val (ژنوتیپ gg) افزایش معنی داری برای ابتلا به سرطان ریه وجود دارد.
جعفر ملکی مجید متولی باشی
چکیده: سرطان کولورکتال، سرطان در ناحیه کولون، رکتوم و زائده آپاندیس است که هرساله نزدیک به یک میلیون نفر افراد مبتلا شده به سرطان کولورکتال در جهان شناسایی می شوند و هرساله نیم میلیون نفر در اثر این بیماری جان خود را از دست می دهند. در ایران نیز سالیانه در حدود 2262 نفر در اثر ابتلا به این سرطان جان خود را از دست می دهند. بیماری در ابتدا به صورت پولیپ های آدنومای خوش خیم شروع می شود که می تواند تبدیل به یک آدنومای پیشرفته با درجه دیسپلازی بالا شود، و سپس سرطان به شکل تهاجمی تبدیل می شود. برخی از فاکتورهای خطر در ایجاد سرطان کولورکتال عبارتند از: سن بالا، رژیم غذایی غنی از چربی و دارای کمبود در فیبر، مصرف بالای الکل، چاقی و بی تحرکی، قرار گرفتن در معرض پرتوها و مصرف سیگار. در حالی که مهمترین فاکتور خطر برای ابتلا به سرطان کولورکتال دارا بودن سابقه فامیلی است، با این وجود در حدود %75 از افرادی که به این بیماری مبتلا می شوند، فاقد سابقه فامیلی بیماری هستند. تغییر کردن سلول های اپی تلیال طبیعی به شکل کارسینوما ، حداقل به 5 تا 7 تغییر مولکولی زیان آور نیاز دارد. حدود % 85 از موارد سرطان کولورکتال به خاطر رخدادهایی است که نتیجه آن ها به وجود آوردن ناپایداری کروموزومی است که منجر به آنیو پلوئیدی، و غیر فعال شدن ژن apc است، مانند فرمی که در fap رخ می دهد. % 15 باقیمانده از سرطان کولورکتال، به دلیل رویداد هایی است که باعث ایجاد ناپایداری در میکروساتلایت ها، و نقص در ژن های ترمیم عدم تطابق است، همان گونه که در hnpcc دیده می شود. در سال های اخیر برخی از پلی مورفیسم ها در بعضی از ژن های با نفوذ پایین نیز در رابطه با همراهی آن ها با سرطان کولورکتال مورد بررسی قرار گرفته اند. یکی از این ژن ها، ژن xrcc3، ژن شرکت کننده در مسیر ترمیم نوترکیبی هومولوگ است. در مسیر نوترکیبی هومولوگ برای ترمیم شکست های دو رشته ای ایجاد شده در dna، از ژن مشابه در کروموزوم همتا استفاده می شود. یک مرحله کلیدی این روش از ترمیم، کنار هم قرار گرفتن و جفت شدن رشته های dna است که بعد از آن، در مکان های شکست های دو رشته ای، جفت شدن، و حمله دم های تک رشته ای dna به dna دو رشته ای در کروموزوم همتا رخ می دهد در این رابطه پروتئین rad51 انسانی نقش مهمی دارد، این پروتئین، در حین ترمیم، کاتالیز کننده جفت شدن dna تک رشته ای با dna دو رشته ای است. بعد از آسیب dna در هسته سلول و در محل آسیب dna، پروتئین rad51 در مراکزی تجمع می یابد، که به نظر می رسد این مراکز، مکان هایی است که در آن ها dna ترمیم می شود. در سلول های دچار نقص در پارالوگ های rad51، شکل گیری و یا پایداری این مراکز rad51 دچار اختلال می شود، که نشان دهنده این است که، احتمالاً برای شکل گیری فیلامنت های فعال rad51، وجود پارالوگ های rad51 به عنوان میانجی لازم است. xrcc3 یکی از پارالوگ های rad51 می باشد. ژن xrcc3 بر روی بازوی بلند کروموزوم 14 در موقعیت 14q32.3 واقع شده است. به جز اهمیت احتمالی آن در ترمیم شکست های دو رشته ای dna از طریق ترمیم نوترکیبی هومولوگ، دانسته های کمی درباره خصوصیات بیوشیمیایی آن و نیز عملکرد ویژه آن وجود دارد. سلول های جهش یافته در xrcc3، بین 2 تا 3 برابر حساسیت افزایش یافته برای پرتوهای یونیزان و فرا بنفش و ترکیبات الکیله کننده نشان می دهند. عملکرداحتمالی دیگر xrcc3، به کار گرفتن پروتئین rad51، در محل های شکست دو رشته ای dna در مراحل انتهایی نوترکیبی هومولوگ است. 3 پلی مورفیسم، در xrcc3 شناخته شده است، که، همگی در اگزون شماره 7 این ژن واقع شده اند. تغییر ترئونین به متیونین، اصلی ترین پلی مورفیسم در این ژن است، که در کدون 241،در اگزون 7 رخ می دهد. در رابطه با پیامد های عملکردی این تغییر در ژن xrcc3 اطلاعات بسیار کمی وجود دارد، با وجود این، برخی از مطالعات بیانگر رابطه بین این پلی مورفیسم و افزایش خطر برخی از سرطان ها از جمله سرطان های پوست، مثانه، سینه و ریه می باشد. در برخی از تحقیقات اخیر، ارتباط بین این پلی مورفیسم با سرطان کولورکتال نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در برخی از تحقیقات، نتایج، ارتباط معنی داری بین این پلی مورفیسم با افزایش خطر ابتلا به سرطان کولورکتال را نشان داده اند. بنابر این، با توجه به اهمیت این موضوع، در بررسی این ارتباط احتمالی پلی مورفیسم با سرطان کولورکتال، پژوهش در مورد ارتباط احتمالی این پلی مورفیسم با سرطان کولورکتال در جمعیت ایرانی ضروری به نظر می رسد، که برای انجام آن، از روش rflp-pcr استفاده شد. به این منظور، نمونه های خون 112 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال از بیمارستان سیدالشهداء اصفهان جمع آوری شدند. نمونه های خون 120 فرد سالم نیز، از کسانی که برای آزمایشات معمولی توسط پزشک به آزمایشگاه ارجاع داده شده بودند، تهیه گردید. توسط روش نمکی میلر با کمی تغییرات جزئی dna ژنومی از نمونه های خون استخراج شد. سپس، یک جفت پرایمر اختصاصی، برای مطالعه کردن پلی مورفیسم مورد نظر، طراحی شد. که از نمونه های dna استخراج شده، با این پرایمر ها ناحیه حاوی پلی مورفیسم مورد نظر توسط دستگاه های pcr ترموسایکلر تکثیر dna شد. سپس محصولات pcr توسط آنزیم nlaiii تحت تاثیر هضم آنزیمی قرار گرفتد و بر روی ژل 5/0 درصد آگارز از هم جدا شدند. در پایان برای بررسی تفاوت بین توزیع ژنوتیپی در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال و گروه شاهد از آزمون 2 ? برای آنالیز آماری نتایج استفاده شد. مطابق انتظار و همسو با نتایج یافته های به دست آمده در تحقیقات پیشین، ارتباط چندانی بین مصرف سیگار و افزایش خطر ابتلا به سرطان کولورکتال وجود نداشت. با این وجود بین مصرف سیگار و افزایش خطر ابتلا به سرطان در ناحیه رکتوم ارتباط معنی داری وجود داشت. بررسی توزیع فراوانی ژنوتیپ های cc، ct و tt در پلی مورفیسم m 241 t، در بین دو جمعیت بیمار و شاهد نشان داد خطر ابتلا به سرطان کولورکتال در افراد حامل ژنوتیپ هموزیگوت cc، بیش از سه برابر بیش تر از افراد ژنوتیپ هموزیگوت tt است و خطر ابتلا در افراد دارای ژنوتیپ هتروزیگوت ct نیز بیش از 7/2 بیش تر از افراد هموزیگوت tt می باشد و شانس رشد و گسترش سرطان کولورکتال با آلل c مرتبط است. بررسی میانکنش بین این پلی مورفیسم با پلی مورفیسم های موجود در ژن های دیگر که در ایجاد سرطان کولورکتال دخیل هستند و بررسی میانکنش آن با رژیم های غذایی گوناگون، چاقی و بی تحرکی، مصرف سیگار و مشروبات الکلی می تواند در راستای تصدیق ارتباط این پلی مورفیسم با سرطان کولورکتال مورد توجه قرار بگیرد. کلمات کلیدی: سرطان کولورکتال، ژن apc،fap ، میکروساتلایت ها، hnpcc، ژن xrcc3، rad51، rflp-pcr، آنزیم nlaiii
سمیه نقوایی مجید متولی باشی
ماتریکس متالوپروتئینازها mmps)) پروتئین های واجد روی می باشند که فاکتورهای رشد، پروتئین های اتصالی فاکتورهای رشد و پروتئین های سطح سلولی را پردازش می کنند. آن ها همچنین اجزای ماتریکس خارج سلولی را تجزیه نموده و بنابراین نقش اصلی در تغییرات بافتی مرتبط با فرآیندهای پاتولوژیک مختلف مثل رشد، تهاجم، و متاستاز سرطان دارند. ماتریکس متالوپروتئیناز9 یک عضو از خانوادهmmp می باشد که همچنین به عنوان ژلاتیناز b یا کلاژناز تیپ iv (92 کیلودالتونی) شناخته شده است. mmp9 با آزادسازی فاکتورهای رشد نقش اساسی در رشد تومور دارد. تنوعات ژنتیکی مثل پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی در منطقه تنظیمی ژن های mmpمی تواند بر سطح بیان اثر گذارد. پلی مورفیسم جانشینی تک نوکلئوتیدی c به t در 1562 پروموتور mmp9 می تواند بیان ژن را با کاهش پروتئین های مهارکننده نسخه برداری اتصالی آلل t افزایش دهد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات احتمالی این پلی مورفیسم در سرطان ریه، در جمعیت ایران می باشد. بنابراین 120 بیمار مبتلا به سرطان ریه و 100 فرد کنترل با روش rflp-pcr تعیین ژنوتیپ شدند. آنالیز ها نشان داد که ژنوتیپ tt در بیماران (33/43%) فراوانی بالاتری نسبت به کنترل ها (23%) دارد. در مقایسه با ژنوتیپ ccبه عنوان رفرانس ارتباط آماری معنی داری بین افرادtt+ct و افراد با ژنوتیپ tt با سرطان ریه مشاهده شد ( به ترتیب 31/2=or، 23/14-13/0=ci و 56/2=or ، 82/23-06/0=ci). آنالیز های طبقه بندی شده نشان داد که استعمال دخانیات، جنس، سابقه فامیلی و سن ممکن است خطر سرطان ریه را تغییر دهند. مردان حامل آللt خطر 94/3 برابری سرطان ریه داشتند (55/10-47/1=ci). اما این خطر در در زنان با ژنوتیپ tt به 84/2 کاهش یافت (12/6-1=ci). افراد سیگاری با ژنوتیپ tt و افراد سیگاری با ژنوتیپ هایtt+ct به ترتیب خطر 45/3 (24/9-28/1) و 66/14 (47/53-95/3) برابری برای سرطان ریه داشتند. در حالی که این خطر در غیر سیگاری ها به 01/2 کاهش یافت (37/4-92/0). آنالیز داده ها همچنین نشان داد که آلل t سن سرطان ریه را کاهش می دهد و افراد سرطانی با ژنوتیپ tt در معرض خطر 89/19 (60/120-21/3) برابری و افراد واجد سابقه فامیلی خطر 18/2 برابری برای سرطان ریه دارند (59/4-03/1).
مهدیه بهنام زهره حجتی
استرپتومایسس کلاولی جروس باکتری گرم مثبت رشته ای است که تولید کننده تعدادی از ترکیبات ?- لاکتام از قبیل سفامایسینc، کلاولانیک اسید و سایر مشتقات کلاوام می باشد. در این بین تولید کلاولانیک اسید بیشتر در انحصار باکتری استرپتومایسس کلاولی جروس است. کلاولانیک اسید مهارکننده قوی ?-لاکتاماز می باشد که همراه با سایر آنتی بیوتیک های ?-لاکتام وسیع الطیف برای غلبه بر مقاومت به آنتی-بیوتیک در باکتری های تولیدکننده ?-لاکتاماز مورد استفاده قرار می گیرد. ژن clar در استرپتومایسس کلاولی جروس در دسته ژنی بیوسنتز کلاولانیک اسید، کد کننده پروتئین تنظیم کننده رونویسی می باشد که در کنترل مراحل نهایی در مسیر بیوسنتز کلاولانیک اسید شامل تبدیل کلاوامینیک اسید به کلاولانیک اسید نقش دارد. بنابراین افزایش بیان clar موجب تحریک بیوسنتز کلاولانیک اسید می شود. ژن cas2 نیز در دسته ژنی بیوسنتز کلاولانیک اسید واقع شده است. این ژن آنزیم کلاوامینات سنتاز را کد می کند که تبدیل پروکلاوامینیک اسید به کلاوامینیک اسید را در فرایند دومرحله ای، با تولید دی هیدروکلاوامینیک اسید به عنوان حدواسط، کاتالیز می کند. جهت مطالعه اثر میزان افزایش این ژن ها در تولید کلاولانیک اسید این ژن ها به وکتور بیانی استرپتومایسس وارد و سپس به استرپتومایسس کلاولی جروس ترانسفورم می شوند. به علت وجود سیستم محدود کننده در استرپتومایسس کلاولی جروس، پلاسمید پس از ورود تجزیه می شود. بنابراین پلاسمید باید به واسطه. استرپتومایسس لیویدانس به استرپتومایسس کلاولی جروس وارد شود. استرپتومایسس لیویدانس فاقد سیستم محدود کنندگی است. در این مطالعه ما پلاسمید pmt3206 رابه پروتوپلاست های استرپتومایسس لیویدانس توسط peg1000 وارد کردیم. ژن های مذکور با pcr تکثیر شده و در وکتور pmt3206 الحاق شدند. برای ممانعت از خود الحاقی وکتور از دو آنزیم محدود کننده متفاوت استفاده شد. پلاسمیدهای نوترکیب جدید pmbclar (که حامل ژن clar) و pmbcas2 (حامل ژن cas2) ساخته و داخل پروتوپلاست های استرپتومایسس لیویدانس ترانسفورم شدند. کلنی های ترانسفورم شده با خاصیت مقاومت به آنتی بیوتیک تایواسترپتون شناسایی شدند. حضور وکتورهای نوترکیب در کلنی های ترانسفورم شده پس از استخراج با هضم آنزیمی تأیید شد. در مراحل بعدی می توان وکتورهای نوترکیب جدید را به میزبان اصلی یعنی استرپتومایسس کلاولی جروس وارد نمود. پیش بینی می شود در سویه های جدید تولید کلاولانیک اسید افزایش یابد.
مرضیه حمیدی مجید متولی باشی
: سرطان معده دومین عامل مرگ و میر بر اثر سرطان در دنیا می باشد و از طرفی سرطان معده در مراحل انتهایی بیماری تشخیص داده می شود، به این ترتیب فقط 30% از بیماران شانس بقای 5 سال را دارند. ژن hho-1 کد کننده آنزیم هم اکسیژناز-1 است. این آنزیم در پستانداران دارای سه ایزوفرم می باشد که ایزوفرم ho-1 نوع القایی آنزیم بوده و بیان آن توسط عوامل مختلف استرس زای سلولی مثل سایتوکین ها، اندوتوکسین، فلزات سنگین، no و uv تغییر می کند. در پروموتر ژن ِهم اکسیژناز انسان پلی مورفیسم تکرار دو نوکلئوتیدی gt وجود دارد که بیان ژن را تحت تاثیر قرار می دهد و همچنین بررسی ها گویای ارتباط این پلی مورفیسم با بیماری های مختلفی از جمله سرطان معده می باشد. از 100 فرد سالم و 60 بیمار واجد سرطان معده نمونه ی خون در لوله های حاوی ماده ضد انعقاد جمع-آوری شد و فراوانی ژنوتیپی تکرار gt در جمعیت ایران به وسیله تکنیک pcr و الکتروفورز ژل پلی-اکریل آمید بررسی شد. این تکرار به دو آلل بلند (بیشتر از 28 تکرار) و آلل کوتاه (کمتر یا مساوی 28 تکرار) دسته بندی شد. نتایج این مطالعه نشان دهنده تنوع زیاد این توالی تکراری در جمعیت ایران بود و با بیماری سرطان معده ارتباط داشت. در این بررسی بین ژنوتیپ ss و خطر ابتلا به سرطان معده ارتباط معنی داری مشاهده شد، اما ارتباطی بین سن و جنسیت و خطر ابتلا به سرطان معده مشاهده نشد. بر اساس مطالعه حاضر، توالی تکرار دو نکلئوتیدی gt پروموتر ایزوفرم یک ژن ِهم اکسیژناز را می توان به عنوان یکی از بیومارکرهای ژنتیکی سرطان معده در جمعیت ایران در نظر گرفت.
شهین رمازی مرتضی هاشه زاده چالشتری
رینیت آلرژیک، یک بیماری التهابی مخاط بینی است که بدنبال مواجه شدن با یک آلرژن، طی یک واکنش وابسته به ige ایجاد می-شودil-18 . عضوی از خانواده ی il-1 می باشد. il-18 در اصل به عنوان فاکتور القاء کننده ی ifn-? شناخته شده ولی در تعادل واکنش های ایمنی مربوط به th1/th2 موثر است. ژن il-18 دارای دو پروموتر است. پروموتر1 و پروموتر 2. سه پلی مورفیسم در محل پروموتر 1، دو پلی مورفیسم در ناحیه اگزون 1 ، و سه پلی مورفیسم در ناحیه پروموتر2 وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی چگونگی ارتباط سه پلی مورفیسم مختلف (-133c/g , -607c/a , -137g/c) در ناحیه ی پروموتر ژن il-18 با بیماری رینیت آلرژیک انجام شد. dna ژنومی نمونه های خون 293 بیمار مبتلا به رنیت آلرژیک و 218 فرد سالم به روش استاندارد فنل_ کلروفرم استخراج گردید. بررسی پلی مورفیسم های ژن il-18 به روش rcr –rflp انجام شد. سطحige کل موجود در سرم با روش الایزا اندازه گیری گردید و آنالیز آماری با کمک نرم افزار spssنسخه 16 انجام شد. توزیع ژنوتیپی مربوط به دو پلی مورفیسم -133c/g , -607c/a)) از ژن il-18 بین نمونه های بیمار و کنترل تفاوت معناداری نشان داد) 01/0 و 0001/0 p =به ترتیب (. سطح سرمیige کل نمونه های بیمارانی با رینیت آلرژیک در مقاسیه با نمونه های سالم افزایش قابل توجهی را نشان داد ( 05/0 (p<این مطاللعه پیشنهاد می کند که پلی مورفیسم های(c/a 607-، g/c 133-) از ژن il-18 ممکن است به عنوان یک ریسک فاکتور در بیماری زایی رینیت آلرژیک در جمعیت ایران نقش داشته باشند.
طیبه قاسمی مجید متولی باشی
بتا تالاسمی یکی از بیماری های اتوزوم مغلوب بوده که مربوط به اختلال در سنتز زنجیرهای بتا هموگلوبین می باشد و به علت بیش از 200 جهش مختلف در ژن بتا گلوبین که در میان خوشه ژنی بتا روی بازوی کوتاه کرموزوم 11 قرار گرفته، ایجاد می گردد. وجود این جهش ها باعث تولید نامتعادل زنجیره های آلفا و بتا و در نتیجه، رسوب زنجیره های پپتیدی آزاد و همولیز گلبول قرمزمی شوند. انواع تالاسمی که از نظر شدت علائم بیماری نیز متفاوت هستند، شامل تالاسمی مینور، ماژور و اینترمدیا می باشد. بروز فنوتیپی و علائم بالینی انواع تالاسمی به خصوص در افراد اینترمدیا بسیار متنوع و گسترده می باشد که خود گویای پیچیدگی مکانیسم های ژنتیکی دخیل در این امر می باشد. وجود جایگاه پلی مورفیک xmni در ناحیه پروموتری ژن گاما گلوبین بر روی میزان تولید زنجیره گاماگلوبین و در بعضی شرایط روی تولید هموگلوبین جنینی و کاهش شدت علائم بالینی بیماران تاثیر می گذارد. علاوه بر عوامل ژنتیکی، داروهایی نظیر 5-azacytidine، butyrates و hydroxyurea نیز سبب تحریک بیان ژن گاما گلوبین شده و ممکن است علائم بالینی را در بیماران تالاسمی اینترمدیا کاهش دهند. مطالعات مختلف نشان داده که بین وجود آلل t در جایگاه پلی مورفیسم xmni و پاسخ بهتر به درمان با داروی هیدروکسی اوره ارتباط معنادار وجود دارد. در مطالعه حاضر 51 بیمار مبتلا به بتا تالاسمی اینترمدیا مورد مطالعه قرار گرفتند. ژنوتیپ پلی مورفیسم xmni در ناحیه ?5 ژن ?g با تکنیک tetra primer arms-pcr و سطح hb و hbf با الکتروفورز تعیین گردید. نتایج نشان داد که در افراد هتروزیگوت (ct)، سطح hb (gm/dl 25/1? 58/9) و hbf (87/21?30/89) نسبت به افراد هموزیگوت (cc) بالاتر است ( به ترتیب gm/dl 34/1?94/7 و 56/40?32/70). همچنین در این مطالعه ارتباط بین پلی مورفیسم xmni و تاثیر دارو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بعد از مصرف دارو سطح hb و hbf در افراد هتروزیگوت (ct) (به ترتیب gm/dl 26/1? 7/0 و 8/14?95/5) نسبت به افراد هموزیگوت (cc) افزایش بیشتری نشان می دهد (به ترتیب gm/dl 43/1? 26/0 و 31/1?8/0). در مطالعه حاضر نشان داده شد که در بیماران حامل آلل t، سطح hb و hbf بیشتر افزایش می یابد و همچنین این افراد به داروی هیدروکسی اوره بهتر پاسخ می دهند.
مهسا غلامپور مجید متولی باشی
سرطان پستان، فراوان ترین سرطان در بین زنان می باشد. علت سرطان پستان مجموعه ای از عوامل ژنتیکی، محیطی و سبک زندگی می باشد. مطالعات همراهی کل ژنوم، پلی مورفیسم هایی در ژن fgfr2 را شناسایی کردند که با سرطان پستان همراهی نشان می دهند. ژن گیرنده فاکتور رشد فیبروبلاستی 2 (fgfr2) یکی از اعضای خانواده گیرنده های تیروزین کیناز بوده که پروتئین گیرنده فاکتور رشد فیبروبلاستی را کد می کند. fgfr2 نقش اساسی در رشد سلولی، تهاجم، تکامل غدد پستانی، سرطان و رگزایی دارد. افزایش بیان ژن fgfr2 با سرطان پستان در ارتباط می باشد. دو مطالعه غیر مرتبط چندین پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی در اینترون دوم fgfr2 شناسایی کردند که با سرطان پستان در اروپا همراهی دارند. این پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی می توانند بیان ژن fgfr2 را افزایش دهند. این پلی مورفیسم ها بیان fgfr2 را در سرطان پستان توسط تغییر در تمایل اتصال runx2 و c/ebp تنظیم می کنند. در این مطالعه، همراهی بین rs1219648 و rs2981582 در ژن fgfr2 و سرطان پستان در جمعیت اصفهان بررسی شد. dna ژنومی از نمونه خون 80 بیمار با سرطان پستان و 100 کنترل سالم استخراج شد. تکنیک tetra-primer arms-pcr برای تعیین ژنوتیپ پلی مورفیسم های c/t (rs2981582) و a/g (rs1219648) ژن fgfr2 استفاده شد. پرایمرهای ویژه این پلی مورفیسم ها توسط نرم افزار oligo طراحی شدند. ناحیه اینترونی fgfr2 توسط pcr تکثیر و 2 آلل ویژه هر پلی مورفیسم توسط ژل الکتروفورز از هم تفکیک شدند. افراد با ژنوتیپ a/a باعث کاهش قابل توحهی در خطر سرطان پستان می شوند (188/0or= و 01/0p=). فراوانی آللی g در بیماران بیشتر از افراد کنترل می باشد اما این افزایش ارتباط معناداری با سرطان پستان نشان نمی دهد (36/0p=). آلل t rs2981582 هم با سرطان ارتباط معناداری ندارد (78/0p=). ارتباط معناداری بین ژنوتیپ های دو لوکوس و سن بروز بیماری، درجه سرطان و حالت گیرنده استروژنی وجود ندارد.
سروش کرد مجید متولی باشی
بتا تالاسمی اینترمدیا یک بیماری اتوزوم مغلوب است که از نظر بالینی طیفی بسیار گسترده و به لحاظ ژنوتیپی نیز گروه بسیار نامتجانسی از اختلال های وابسته به هموگلوبین را شامل می شود و از نظر شدت بیماری، بین تالاسمی ماژور و مینور قرار می گیرد. سطح بالای هموگلوبین جنینی تاثیر عمده ای بر وخامت بیماری دارد، به طوری که افزایش تولید hbf شدت بیماری را کاهش می دهد. عوامل مختلفی هم درون لوکوس بتا گلوبین و هم در خارج از آن می توانند در کاهش شدت علائم بالینی بیماران بتا تالاسمی اینترمدیا تاثیرگذار باشند، از جمله برخی پلی مورفیسم ها در ژن bcl11a، که می توانند سبب افزایش تولید هموگلوبین جنینی و تعدیل فنوتیپ بالینی این بیماران شوند. هدف مطالعه ی حاضر، بررسی ارتباط پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی rs11886868 ژن bcl11a با میزان بیان ژن گاما گلوبین و مقدار هموگلوبین f در بیماران بتا تالاسمی اینترمدیا در جمعیت اصفهان است. در مطالعه ی حاضر، dna ژنومی از خون بیماران مبتلا به بتا تالاسمی اینترمدیا استخراج و با تکنیک tetra-primer arms pcr تعیین ژنوتیپ شد. میزان هموگلوبین جنینی و هموگلوبین کل، با مطالعه ی داده های حاصل از الکتروفورز برای هر بیمار مشخص گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های t غیروابسته، t- زوج و روش آماری chi-square، توسط نرم افزار آماری spss16 انجام گرفت. با بررسی ژنوتیپ پلی مورفیسم bcl11a در بیماران، مشخص شد که تعداد 45 بیمار از نظر جایگاه پلی مورفیسم هتروزیگوت (ct) و 5 بیمار هموزیگوت (cc) می باشند. در مطالعه ی حاضر ارتباطی بین پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی rs11886868 ژن bcl11a و افزایش سطح هموگلوبین جنینی و هموگلوبین کل در بیماران بتا تالاسمی اینترمدیا مشاهده نشد. همچنین تاثیر داروی هیدروکسی اوره بر میزان هموگلوبین جنینی و هموگلوبین کل در این بیماران بررسی و مشخص گردید که این دارو سبب افزایش هموگلوبین کل در بیماران می شود ولی بر میزان hbf تاثیری ندارد.
فرزانه ربیعی محمد حسین نصر اصفهانی
cdna مربوط به ژن fibronectin type iii domain containing 5(fndc5) در سال 2002 به عنوان پروتئین پراکسیزومی شناخته و همسانه سازی شده است. این پروتئین کد شونده دارای 209 اسید آمینه بوده که بیان آن در موش بالغ در بافت هایی نظیر قلب، ماهیچه های اسکلتی و مغز بسیار بالا می باشد. از طرف دیگر بیان این ژن در مسیر تمایز ماهیچه ی اسکلتی افزایش می یابد. همچنین بیان این ژن در روند تمایز به عصب سلول های بنیادی جنینی موش تحت تیمار با رتینوئیک اسید افزایش می یابد. با توجه به این مسئله بررسی بیان این ژن در روند تمایز سلولهای قلبی نکته ای با اهمیت به نظر می رسد زیرا با بررسی افزایش یا کاهش بیان این ژن می توان پی به مکانیسم ملکولی این ژن در روند تمایز قلبی سلولهای بنیادی پی برد. به همین دلیل در این مطالعه بر آن شدیم تا با القای افزایش بیان این ژن به نقش این ژن در روند تمایز سلولهای بنیادی موشی به سلولهای قلبی پی ببریم. استفاده از وکتورهای نوترکیب لنتی ویروسی جهت الحاق ژن خاص در سلولهای پستانداران امروزه مورد توجه است. در مقایسه با وکتورهای رتروویروسی، لنتی ویروسها دارای محاسن زیادی هستند. اولا لنتی ویروسها می توانند هم سلولهای دارای قدرت تقسیم و هم سلولهای فاقد قدرت تقسیم را آلوده کنند و دوم ژنوم ترانس ژن خود را به ژنوم میزبان الحاق می کنند و به خاموش شدن در مرحله رونویسی مقاوم هستند. در این مطالعه با اضافه کردن داکسی سیکلین به محیط کشت سلولهای حاوی وکتورplvx-tight-puro-fndc5 و plvx -tet-on بیان ژنfndc5 افزایش یافت که این افزایش بیان توسط دستگاه real time pcr به طور کمی تعیین گردید و سپس باتمایز این سلولها به کاردیومیوسیت همراه با افزایش بیان fndc5، بیان مارکرهای مزودرم قلبی، پیش ساز قلبی و مارکرهای قلب بالغ بصورت کمی در برابر گروه کنترل بررسی گردید و با تکرار این آزمایش بصورت سه بار تکرار صحت داده ها را با روشهای آماری معین شد. نتایج این مطالعه نشان داد با افزایش بیان fndc5 توسط سیستم القایی لنتی ویروسی در ابتدای مراحل تمایز قلبی سلول های بنیادی جنین موشی به دنبال بیان بالای fndc5 مارکرهای مزودرمی، مزودرم قلبی، پیش ساز قلبی و مارکر های کاردیومیوسیت بالغ افزایش می یابند بنابراین می توان گفت افزایش بیان بالای ژن fndc5 سبب تقویت لایه مزودرم با بیان مارکرهای مزودرمی می شود و سبب از بین رفتن لایه اکتودرم و اندودرم می شود. با توجه به نتایج فوق الذکر به نظر می رسد که افزایش بیان ژن fndc5 در تمایز سلولهای بنیادی به سلولهای قلبی موثر بوده و بنابراین در این تمایز دارای نقشی قابل ذکر می باشد.
فریال توکلی مجید متولی باشی
بتاتالاسمی از جمله مهمترین اختلالات تک ژنی با وراثت اتوزومال مغلوب است که مربوط به اختلال در سنتز زنجیرهای بتا هموگلوبین می باشد و به علت بیش از 200 جهش مختلف در ژن بتا گلوبین که در میان خوشه ژنی بتا روی بازوی کوتاه کرموزوم 11 قرار گرفته، ایجاد می گردد. وجود این جهش ها باعث تولید نامتعادل زنجیره های آلفا و بتا و در نتیجه، رسوب زنجیره های پپتیدی آزاد و همولیز گلبول قرمز و به دنبال آن آنمی می شود. تالاسمی بتارا براساس شدت علائم بالینی به سه گروه تقسیم می کنند که شامل تالاسمی مینور، ماژور و اینترمدیا می باشد. بروز فنوتیپی و علائم بالینی انواع تالاسمی به خصوص در افراد اینترمدیا بسیار متنوع و گسترده می باشد که خود گویای پیچیدگی مکانیسم های ژنتیکی دخیل در این امر می باشد. وجود توالی بین ژنی hbs1l-myb واقع بر روی chr6q23 به طول 78 کیلو باز، حاوی پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی نسبتا زیادی است که بر روی میزان تولید هموگلوبین جنینی و کاهش شدت علائم بالینی بیماران می تواند تاثیر گذار باشد. پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی موجود در این ناحیه در سه بلوک به نام های3و 2و hmip 1 طبقه بندی می شوند. قویترین پلی مورفیسم ها که روی افزایش تولید هموگلوبین جنینی تاثیر نسبتا زیادی دارند درhmip 2که 65کیلو باز بالادست ژن myb و 33کیلو باز بالادست ژن hbs1lقرار گرفته اند. یکی از پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی در این ناحیه،rs 9399137 می باشد که بیشترین ارتباط معنی دار را با افزایش سطح هموگلوبین جنینی نشان داده است. مطالعات مختلف نشان داده که بین وجود آللc درrs 9399137 و افزایش هموگلوبین جنینی ارتباط معنا داری وجود دارد. در مطالعه حاضر 50 بیمار مبتلا به بتا تالاسمی اینترمدیا مورد مطالعه قرار گرفتند، ژنوتیپ rs 9399137در ناحیه بین ژنی hbs1l-myb با تکنیک tetra primer arms-pcr و سطح hbf با الکتروفورز تعیین گردید. نتایج نشان داد که در افراد هموزیگوت (cc)، سطح هموگلوبین جنینی (7/98) نسبت به افراد هتروزیگوت (ct) وهموزیگوت (tt) بالاتر است. در مطالعه حاضر نشان داده شد که در بیماران حامل اللc، سطوح hbf آنها افزایش بیان دارد.
فاطمه زهرا درویشی رحمان امام زاده
nsltps جز رایج ترین و فراوان ترین پروتئین های محلول در گیاهان هستند. ltpها به مولکول ها و لیپیدهای مختلفی می توانند متصل شوند و به همین دلیل آنها را با نام عمومی پروتئین های ناقل لیپید غیراختصاصی ns-ltp می شناسند. این پروتئین های قلیایی کوچک به دو دسته (9kda) nsltp1 و (7kda) nsltp2 تقسیم می شوند. nsltp2 در مقایسه با nsltp1 کمتر شناخته شده است. این پروتئین ها از لحاظ ساختاری از nsltp1 کوچکتر بوده و به دلیل ساختار ویژه خود توانایی انتقال ترکیبات لیپیدی مختلفی مثل استرول ها را دارد. به دلیل عملکردهای گستردهnsltp2s ، استفاده از آنها در سیستم-های تحویل دارو مورد توجه زیادی قرار گرفته است. اسیدآمینه های سیستئین موجود در هر دو گروه از nsltps با تشکیل پیوندهای دی سولفیدی، سبب پایداری و استحکام ساختار آنها می شود. هدف این پژوهش بهبود تمایل اتصالی nsltp2 برنج ایرانی با ایجاد جهش f39a و توسط روش soeing pcr است که جهش فوق با استفاده از واکنش تعیین توالی تایید شده است. انتظار می رود با ایجاد این جهش برخی از خصوصیات این پروتئین مانند هیدروفوبیسسته جایگاه فعال و تمایل اتصال آن به مولکول های هیدروفوب افزایش یابد. بنابراین، ژن جهش یافته حاصل در ناقل های ptz57r/t و pet32a کلون شد. سپس ناقل بیانی pet32a به سویه بیانی مناسبe.coli (bl21(de3)plyss)، منتقل شد. بیان پروتئین موردنظر با کمک روش sds-page تایید شد. بیان پروتئین موردنظر پس از بهینه سازی با کمک روش sds-page تایید شد. پروتئین حاصل، با کمک ستون کروماتوگرافی نیکل- سفارز خالص سازی و غلظت آن توسط آزمون بردفورد تعیین شد. در مطالعه مجزایی، با استفاده از ابزارهای بیوانفورماتیکی ساختار پروتئینی، ویژگی های آنتی ژنی و مدل سازی پروتئین طبیعی و انواع جهش یافته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در صورت اعمال تغییراتی در توالی و حذف بخش های آلرژن nsltp2 برنج ایرانی می توان بازده آن را در سیستم های تحویل دارو افزایش داد.
مرتضی صادقی حاجی آبادی مجید متولی باشی
چکیده ندارد.
فرانک قاضی شعرباف زهره حجتی
چکیده ندارد.