نام پژوهشگر: محمد رحیم عیوضی
ملیحه رمضانی محمد رحیم عیوضی
مطالعه و تحقیق درباره ی منشأ و پایگاه اجتماعی نخبگان و نقش آن در تصمیم گیری سیاسی از اساسی ترین تحقیقات در حوزه جامعه شناسی سیاسی است. پایگاه اجتماعی نشان دهنده موقعیت و جایگاه فرد در جامعه است؛ با مطالعه شغل فرد، شغل پدر، منابع درآمد، سن، سطح تحصیلات و ... می توان به پایگاه اجتماعی هر فرد پی برد. از دیدگاه جامعه شناسی سیاسی مجموعه ی این معیارها که از آن تحت عنوان پایگاه اجتماعی نام برده می شود، در تصمیم گیری راهبردی نخبگان سیاسی تأثیرگذار است. به عبارت دیگر، فرآیند تصمیم گیری در دستگاه قدرت و حکومت کشورها، به ویژه کشورهای درحال توسعه تحت تأثیر عوامل گوناگونی قرار دارد، از جمله عوامل تأثیرگذار در این زمینه، پایگاه و منشأ اجتماعی شخص نخبه است. این پایان نامه با روش توصیفی ـ تبیینی، با بررسی پایگاه اجتماعی هیأت وزیران جمهوری اسلامی ایران در فاصله سال های 1368 ـ 1388 و همچنین بررسی تصمیمات کلان و راهبردی اتخاذ شده در دولت های هاشمی رفسنجانی (توسعه اقتصادی)، سید محمد خاتمی (توسعه سیاسی) و محمود احمدی نژاد (عدالت اجتماعی) به بررسی تأثیر پایگاه اجتماعی هیأت وزیران بر تصمیم گیری کلان و راهبردی این دولت ها می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد، شاخصه های پایگاه اجتماعی از قبیل محیط تحصیل، شغل پدر و تعلق طبقاتی اعضای کابینه، نوع تخصص، محل زندگی و تولد و ... هر یک به نحوی در تصمیم گیری راهبردی هیأت وزیران این دولت ها تأثیر گذار بوده است. در واقع ارتباطی مستقیم بین پایگاه اجتماعی هیأت وزیران و تصمیمات کلان (راهبردی) اتخاذ شده در دولت های علی اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد وجود داشته است؛ هرچند نمی توان تأثیر سایر عوامل موثر بر تصمیم گیری هر یک از این دولت ها را نادیده گرفت. این امر ضرورت توجه بیشتر به انتخاب افرادی که متناسب با پایگاه اجتماعی، نوع تخصص و شرایط اجتماعی، عهده دار سمت ها و مناصب مهم و حساس سیاسی می شوند را دوچندان می کند، زیرا آینده هر نظام سیاسی در گرو تصمیماتی است که از جانب نخبگان و تصمیم گیرندگان سیاسی آنان اتخاذ می شود.
علی حیدری محمد رحیم عیوضی
این چکیده به منظور چاپ در پژوهش نامه دانشگاه تهیه شده است. پایان نامه شامل دو بخش است. بخش اول به مباحث نظری ومفهومی می پردازد. در کلیات این بخش به بیان مبحت انقلاب اسلامی،چگونگی شکل گیری وجایگاه سیاسی وامنیتی ونیزحوادث پیش روی آن ، طرح مساله واهمیت وهدف پژوهش پرداخته شده است.فصل دوم (چارچوب مفهومی ونظری)مشتمل بر بررسی فرهنگ سیاسی، دموکراسی، مشارکت سیاسی، امنیت ملی ومقوله تهدیداست.درفصل سوم به عوامل تاثیرگذاربرمشارکت سیاسی اشاره نموده است.به طور کلی در این بخش نظریه ها ، مفاهیم وموضوعات مرتبط وتاثیرگذاربر موضوع تحقیق ارائه وبه طورتفصیلی تحلیل شده اند. بخش دوم به بررسی مشارکت سیاسی وتاثیرآن برامنیت ملی اختصاص دارد.دراین بخش که هدف اصلی تحقیق است ساختارحقوقی-سیاسی ومشارکتی،انتخابات وفرایندمشارکت سیاسی،حمایت های سیاسی،نقش بسیج مردمی،رفتارانتخاباتی شهروندان درقبل وبعدازانقلاب وهمچنین بررسی رابطه مشارکت سیاسی وامنیت ملی بررسی شده است .فصل چهارم شامل جمع بندی نهایی و سنجش و اثبات فرضیه است.دراین فصل فرایند کلی مشارکت سیاسی ازقبل انقلاب تا سال 1384 بررسی و تاثیرآن برامنیت ملی مورد واکاوی وتجزیه وتحلیل قرار گرفته وسعی شده تاهرکدام ازابعاد ، نظریات ، مفاهیم ، عوامل و...که به اشکال گوناگون برنگرش ورفتارسیاسی شهروندان تاثیرگذاربوده اند بررسی شود وازطرفی دیگر،نتیجه این عوامل وتاثیراین نوع رفتار سیاسی برامنیت ملی تحلیل گردد؛به عبارتی برداشت نگارنده ازفرایند مشارکت سیاسی مبنی براین مفروض است که این نوع مشارکت موجب تقویت امنیت ملی می باشد و درنهایت برای تقویت بیشتر امنیت واتحاد ملی پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
یوسف فتحی محمد رحیم عیوضی
چکیده کلید واژه ها : سرمایه اجتماعی، دین، اعتماد اجتماعی ، رهبری امام خمینی، اخوت اسلامی، مشارکت، عوامل فرسایش امام خمینی نظام جمهوری اسلامی را عامل حفظ اسلام می داند. از این رو بر حفظ جمهوری اسلامی تاکید می کند. این تحقیق جمهوری اسلامی را به عنوان برایند سرمایه اجتماعی مطرح ساخته و مدعی است که چنین سرمایه ی در عصر امام خمینی خلق شده است. تحقیق حاضر این مسئله را در اندیشه امام خمینی بررسی و تحلیل کرده است. بررسی دقیق گزیده نمایا از آثار امام، فرضیه های تحقیق را تایید کردند. امام عبارت «سرمایه اجتماعی» را بکار نبرده است، اما محتوای آن در آثار و اندیشه ایشان کاملاً روشن است. چالش عمده شناسایی تعداد مولفه های سرمایه اجتماعی در اندیشه امام بود. محقق در فصل چارچوب نظری(فصل اول) با مرور نظریه صاحب نظران غربی و انسان شناسی امام به پنج مولفه بنیادین سرمایه اجتماعی دست یافت. این پنج مولفه عبارتند از: دین به عنوان نظام ارزشی و هنجاری، اعتماد اجتماعی و نهادی، مشارکت عمومی، اخوت اسلامی به عنوان شبکه روابط اجتماعی و الگوی رهبری امام خمینی. هریک از اینها به ترتیب در فصول دوم تا ششم به تفصیل بحث شده اند. فصل هفتم به چالش ها و عوامل فرسایش سرمایه اجتماعی در اندیشه امام پرداخته است. در این فصل تغییرات نسلی و کارآمدی نظام سیاسی به عنوان چالش و اختلاف در سطوح گوناگون، طرح جدایی دین از سیاست و فازهای هفتگانه آن، ناسیونالیسم به عنوان یک ایدئولوژی، نفس گرایی، افول اجتهاد و نواندیشی دینی، مصلحت گرایی پراتیک، جزئی نگری دینی و تغییرات ارزشی به عنوان عوامل فرسایش مورد بحث قرار گرفته اند.
اعظم امامی محمد رحیم عیوضی
رواج گفتمان نرم در مطالعات سیاسی و امنیتی در دهه پایانی قرن بیستم، به مثابه گشایش افق جدیدی در فهم و تبیین مسائل اجتماعی و راهبردی بوده است. از دال این گفتمان مفاهیم بسیاری نظیر انقلاب نرم، قدرت نرم، امنیت نرم، تهدید نرم، جنگ نرم ساخته شد. انقلاب نرم، واژه ای متناقض به لحاظ ساختار مفهومی می باشد، زیرا از یک طرف به معنای دگرگونی و تحول اساسی و عمدتاً خشونت بار، در ساختار فکری، سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جامعه است، از طرف دیگر واژه نرم بیانگر انتقال مسالمت آمیز قدرت بدون ایجاد تغییرات اساسی در بافتهای مختلف جامعه می باشد. بر این اساس این تحول نوین همچنانکه که از نام آن پیداست، بر رویکردی نرم و شیوه ای آرام برای تغییر حکومتها و حکمرانان تأکید دارد و از این رو راهبرد نوینی در عرصه تغییر رژیم ها به شمارمی رود، که خود مبین آنست که ماهیت تغییرات سیاسی به سرعت در حال دگرگونی است و بسیاری از معیارهای گذشته ارزش مفهومی و نظری خود را از دست داده است. جنگ نرم اشاره به فرآیند تغییر سیاسی دارد که، اهداف آن دو سر طیف تغییر در اعتقادات و باورها و تغییر در ساختارهای نظام سیاسی را در بر می گیرد. تغییر ساختارهای نظام سیاسی همان است که از آن به عنوان انقلاب نرم یاد می شود. انقلاب نرم علی رغم تفاوتهایی که با انقلابهای نوع کلاسیک دارد، نوع جدیدی از انقلاب است که بازیگران آن جنبشهای نوین اجتماعی می باشند. با این تعبیر می توان انقلاب نرم را فرآیند تغییر ساختارهای حکومت دانست که بر پایه جنبش های نوین اجتماعی شکل می گیرد. در این پژوهش، برای اثبات این ادعا لازم است بین سه مولفه انقلاب نرم، یعنی قدرت نرم، امنیت نرم و تهدید نرم ارتباط معنایی برقرار نمود و انقلاب نرم را بر پایه این الگوی ارتباطی تبیین نمود. دست یابی به این مهم هدف غایی انجام این پژوهش است.
محمد باقر منصورزاده محمد رحیم عیوضی
بیش از صد شبکه تلویزیونی و رادیویی و استانی و برون مرزی، انتشار روزنامه و چند هفته نامه و ماهنامه، چاپ و نشر کتاب، عرضه محصولات صوتی و تصویری و ... در کنار امکانات کم نظیر سخت افزاری و نرم افزاری، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را به یک غول رسانه ای تبدیل کرده است. اگر کارکرد رسانه های امروز را صرفاً اطلاع رسانی و سرگرمی سازی بدانیم، صدا و سیما براساس گفته ی رهبر فقید جمهوری اسلامی، دانشگاهی است که وظیفه فرهنگ سازی و آگاهی بخشی را نیز بر عهده دارد اما گاه به نظر می رسد این رسانه در انجام بعضی تکالیف و وظایف خود ناتوان است و میدان را به رقبای متعدد و بعضاً مغرض خود وا می گذارد. متن پیش رو سعی دارد ضمن تبیین فرهنگ سازی سیاسی کنونی رسانه ملی، تأثیر آن را بر توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران مورد ارزیابی قرار دهد. پیرامون همین موضوع این فرضیه طراحی شده است که فرهنگ سازی سیاسی کنونی رسانه ملی فرآیند توسعه سیاسی را با مشکل اساسی روبرو می سازد. واژگان کلیدی : رسانه، رسانه ملی، توسعه سیاسی ،فرهنگ سیاسی ،فرهنگ سازی .
طه رحمن پور قربانعلی قربانزاده
ساختار دولت فدرال عراق امروزی، حاصل مبارزات سیاسی و اجتماعی گروه های مختلف عراق، متشکل از کُردها، شیعیان و سنی ها می باشد. کُردها به عنوان یکی از نیروهای سیاسی فعال، همیشه به دنبال دست-یابی به خواسته ها و مطالبات خویش در داخل عراق بوده اند که با سرکوب حکومت مرکزی مواجه شده اند. بعد از اینکه کُردها بر اساس پیمان سوِر به خودمختاری رسیدند؛ اما پیمان با شکست و عدم تعهد دولت-های امضاکننده پیمان مواجه گردید، کُردها خود را بین چند کشور دیدند که هر کدام از آن کشورها دارای تمامیت ارضی خاص خود بودند و اجازه هرگونه خودمختاری را از کُردها گرفتند. قیام کُردها بصورت قومی و ملی دنبال گردید. حملات نظامی دولت های دارای اقلیت کُرد به آن ها با شدت ادامه می یافت و کَردها یا ادغام می شدند یا قیامشان سرکوب و متلاشی می گردید. اما قیام ها در کُردستان عراق پس از تأسیس دولت عراق به صورت حزبی دنبال گردید و احزاب جدید و مختلفی در کُردستان برای تحقق خواسته ها و مطالبات کُرد دست به فعالیت و مبارزه با حکومت مرکزی زدند. حزب دموکرات کُردستان یکی از حزب های کُردستان عراق می باشد که از ابتدای تأسیس در 1946م به منظور رسیدن به خواسته های برحق مردم کُرد به مبارزه فکری و عملی با حکومت مرکزی عراق برخاست. رهبری کاریزماتیک و مقتدر ملامصطفی سبب تسلط کُردها بر منطقه کُردستان در برهه ای گردید. مبارزات حزب دموکرات بعد از مرگ او به رهبری مسعود بارزانی تداوم پیدا کرد. حزب دموکرات در سال 1992 با همراهی اتحادیه میهنی حکومت خودمختار را در منطقه کُردستان تأسیس کردند که با مخالفت شدید حکومت مرکزی مواجه گردید و به رسمیت شناخته نگردید. اما آغاز جنگ آمریکا و عراق در سال 2003 و سرنگونی رژیم بعثی صدام، آرزوی دیرینه کُردها را برآورده کرد و کُردها بعد از هشت دهه مبارزه توانستند اصل خودمختاری کُردستان عراق را در قانون اساسی دولت فدرال نهادینه سازند و حکومت اقلیم کُردستان را تأسیس کنند.
علی فلاحی سیف الدین اکبر اشرفی
انقلاب پدیده نادری است که کل زندگی انسان را تحت الشعاع قرار می دهد. عمر نظریه پردازی درباره این پدیده به درازای تاریخ اندیشه مدون بشر می رسد؛ به گونه ای که مقوله توالی انقلاب ها در مدن ضاله از دغدغه های اصلی اندیشمندان و فلاسفه باستان از جمله افلاطون بود. سایر اندیشمندان کلاسیک همچون ابن خلدون و ماکیاوللی نیز به انحاء مختلف فروپاشی نظام های سیاسی در اثر انقلاب را مطمح نظر قرار دادند. با این حال تنها پس از وقوع انقلا بهای مدرن از جمله انقلاب فرانسه و آمریکا نظریه پرداری در این باره به طور مستقیم در کانون مطالعات عالمان علوم اجتماعی قرار گرفت. انقلاب اسلامی، اما، در زمانی روی داد که اندیشه پایان انقلاب ها به دیدگاه غالب در علوم اجتماعی تبدیل شده بود. از همین روی این انقلاب، در ابتدای امر، به شگفتی، سردرگمی و تردیدهای بسیاری دامن زد. با این حال این پدیده به زودی به آزمایشگاه تئوری های مختلف تبدیل شد و صاحبنظران این حوزه با استفاده از تئوری های مبتنی بر اصل تضاد و تعادل ( رهیافت کل گرایانه یا ساختارگرایانه) و نظریه های روان شناسانه و خرد ( رهیافت فرد گرا) به تبیین انقلاب اسلامی پرداختند. زمانی که انقلاب اسلامی روی داد نظریه های پست مدرنیستی همچون روش تحلیل گفتمان، و نیز نظریه های موج سوم فلسفه علوم اجتماعی دوران طفولیت خود را سپری می کردند. البته بعدها روش تحلیل گفتمان وارد ادبیات تحلیلی انقلاب شد ولی هنوز خلاء نظریات مربوط به موج سوم احساس می شود. این نظریه ها که به عنوان تلاشی برای ایجاد آشتی میان نظریه های مدرن و پست مدرن قلمداد می شوند از قابلیت بالایی برای تبیین پدیده هایی مثل انقلاب اسلامی برخوردارند؛ از این رو، در این رساله، یکی از مکاتب فرارشته ای و در حال گسترش این موج یعنی واقع گرایی انتقادی به عنوان دستمایه تحلیلی این پدیده انتخاب شد. چهارچوب تئوریک واقع گرایی انتقادی به طور عام و هستی شناسی اجتماعی این مکتب به طور خاص قابلیت بالایی برای تبیین ریشه ها و گمانه زنی درباره چشم انداز انقلاب اسلامی دارد. در واقع هستی شناسی عمقی واقع گرایی انتقادی که واقعیت را به سه لایه تقسیم می کند و منشأ ظهور پدیده ها را در فعل و انفعلات لایه زیرین(مکانیسم ها و نیروهای علّی) جستجو می کند ابزار علمی مهمی را برای مطالعه علل غیر ملموس و ماورایی انقلاب اسلامی به دست می دهد. باسکار معتقد است در لایه زیرینِ واقعیت، مکانیسم هایی وجود دارند که دیده نمی شوند اما تاثیر مستقیمی در شکل گیری و ظهور و بروز پدیده ها دارند؛ البته این زاویه دید مبنای واکاوی علل وقوع انقلاب اسلامی در این نوشتار نیست. هستی شناسی عمقیِ واقع گرایی انتقادی در حوزه اجتماعی و انسانی همچنین، می کوشد توأمان نقش کارگزاران و ساختارهای اجتماعی را در شکل گیری پدیده های اجتماعی مطمح نظر قرار دهد. این نگرش می تواند انحصار تئوری های یک بعدی اعم از ساختارگرا و کارگزارمحور را در تبیین پدیده های اجتماعی از جمله انقلاب اسلامی بشکند. از این حیث، انقلاب اسلامی را می توان به منزله پدیده ای مربوط به لایه و سطح تجربیِ واقعیت قلمداد کرد که زاییده ساختارها و کنش کارگزارانی است که در لایه زیرین واقعیت جای دارند. بنابراین، برای تحلیل انقلاب اسلامی باید لایه تجربه و مشاهدات را برش زد تا به لایه زیرین، که در برگیرنده مولفه های کارگزاری و ساختاری است، رسید. البته، احصاء و شناسایی صرف این مولفه ها کفایت نمی کند، بلکه لازم است براساس «مدل گشتاری کردار اجتماعی » تعامل دوجانبه مولفه های مزبور که باعث شکل گیری انقلاب اسلامی شدند نیز مورد بررسی قرار گیرد؛ یعنی تلاقی و تقارن تاریخی وجه فرصت سازی ساختارها با وجه بازاندیشی و دگرگون سازی بر اندازانه کنش کارگزاران انسانی در دهه منتهی به انقلاب اسلامی. مبانی انتزاعی و مباحث انضمامی واقع گرایی انتقادی ابزار تئوریک لازم برای گمانه زنی درباره چالش های پیش روی انقلاب اسلامی نیز قرار می دهد. مراد از چالش های پیش روی انقلاب شیوه گذار احتمالی از انقلاب اسلامی و مقصد این گذار است. بر این اساس، با بهره گیری از معادله فرصت سازی و دگرگون سازیِ رفورمیستی مدل گشتاری کردار اجتماعی می توان دست به گمانه زنی و سناریوپردازی درباره چشم انداز انقلاب اسلامی زد. بنابراین در بررسی چالش های پیش روی انقلاب اسلامی ذکر چند نکته اساسی است: اول- زمانی که در این پژوهش سخن از چالش به میان می آوریم نباید فراموش کرد که در چارچوب تئوریک مشخصی بحث می کنیم و مفهوم چالش را باید در همین محدوده تعبیر و تفسیر کرد. از این منظر مهمترین چالش قابل بحث، گذار احتمالی از صورتبندی سیاسی انقلاب اسلامی است و نه تمام مشکلاتی که پیش روی آن قرار دارد؛ که این خود حوزه بحث جداگانه ای است و در این مقال نمی گنجد. درعین حال، در بحث چالش ها، تعبیر موسعی از انقلاب اسلامی مد نظر است که آن را به منزله پدیده ای ساری و جاری به شمار می برد نه رویدادی که به پایان رسیده است؛ به تعبیر دیگر انقلاب اسلامی معادل جمهوری اسلامی قلمداد شده است. دوم-روش گمانه زنی درباره چشم انداز جمهوری اسلامی نیز محدود و منحصر به چارچوب تئوریک رساله است و نه متودلوژی هایی که که به آینده پژوهشی موسومند و از ابزار تحلیلی ویژه خود بهره می گیرند. در واقع، گمانه زنی درباره چالش گذار احتمالی از جمهوری اسلامی با همان منطقی صورت خواهد گرفت که علل گذار ایران از نظام سیاسی سابق مورد بررسی قرار گرفت. به نظر می رسد مکتب واقع گرایی انتقادی از چنان قوت تحلیلی برخوردار است که تحولات مختلفی چون انقلاب، رفورم، اصلاحات از بالا و شورش های اجتماعی را تببین کند. سوم- ارتکاز اصلی رساله حاضر بر تبیین علت وقوع انقلاب اسلامی است و گمانه زنی درباره چشم انداز جمهوری اسلامی مبحثی جانبی است که می توان به دیده طرح بحثی برای پژوهش های آینده بدان نگریست. بنابراین هم به لحاظ حجم بحث و هم میزان تمرکز ذهنی، توان اصلی رساله مصروف تبیین ریشه های انقلاب اسلامی شده است.
باقر عاملی محمد رحیم عیوضی
جنگ نرم را می توان روشی برای جنگ و غلبه بر طرف مقابل بدون استفاده از زور نظامی اولیه و بصورت جذبی و اقناعی تعریف کرده که در آن دشمن با اقدام نرم افزارانه و روانی تلاش می کند حوزه افکار و باورهای جامعه را به منظور تحقق اهداف خود اشغال نماید و سپس تغییر اساسی و ساختاری در جامعه هدف بر جا گذارد جنگ نرم جنگی جامعه محور است که مردم و گروههای اجتماعی ، نقشی محوری در آن دارند افکار عمومی صحنه اصلی مبارزه را تشکیل می دهد و بدیهی است که طرف دارای مهارت بیشتری در زمینه کارکردن با افکار و عقاید ، شانس بیشتری برای موفقیت دارد. جنگ نرم با مفاهیمی چون قدرت نرم و تهدید نرم مرتبط است. در این راستا دشمنان نیز با رویکرد نرم افزارانه و از طریق جنگ نرم با توجه به ویژگیهای خاص خود بدنبال بحران سازی برای یک نظام و مشروعیت زدایی از آن و تغییر ساختار در مرحله پایانی است.آنچه مسلم است این است که هم اکنون نظام سلطه با تمام توش و توان خود و با استفاده از همه ابزارها و شگردهای ممکن در حال مبارزه با نظام جمهوری اسلامی است. هر چشم بینا و ذهن آگاه و روان بی غرضی این جنگ نامرئی اما بسیار بزرگ را درک می کند. جنگی ایدئولوژیک و اعتقادی، جنگی در عرصه اندیشه ها و افکار و با ابزارهای نرم. آمریکا با گسترش جدال نرم افزاری و مقابله گرایی هنجاری با ایران، سازماندهی انگاره سازی تهاجمی و الگوی تعارض با دامن زدن به اسلام هراسی از رهگذر پیوند دادن بنیادگرایی اسلامی با تروریسم، علیه رهبران سیاسی ایران به جنگ نرم مبادرت ورزیده است. امریکا با انتخاب روشهای نرم افزارانه و در قالب جنگ نرم و با استفاده از قدرت ابزار رسانه و انجام عملیات روانی و تبلیغاتی در موضوعاتی همچون واگرایی در اقوام ایرانی ، مسئله نقض حقوق بشر، اتهام حمایت از تروریسم، تولید سلاح های هسته ای در پی سیاه نمایی و ذهنیت منفی و ایجاد پروژه ایران هراسی در منطقه و فرا منطقه بوده تا از این طریق ضمن منزوی کردن ایران بعنوان دشمن اصلی اسرائیل در منطقه ، و حفظ منافع اسرائیل ، از صدور نرم ارزشهای انقلاب اسلامی و در نتیجه از بیداری اسلامی جلوگیری نماید. بنابراین امریکا در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران بدنبال براندازی نظام اسلامی از طریق تغییر باورها و ارزشهای اسلامی و دینی افراد جامعه است بر همین مبنا می توان گفت که امریکا نیز در اقدامات نرم افزارانه ی خود بدنبال تحقق همین اهداف می باشد. زیرا چند دهه شکست دربراندازی نظام انقلاب اسلامی از طریق ابزارهای سخت افزارانه، باعث تغییر رویکرد امریکا در مواجهه با انقلاب اسلامی گردید و از آنجایی که عامل اصلی ناکامی امریکا در رسیدن به اهدافش، افزایش قدرت نرم انقلاب اسلامی در سطوح داخلی و منطقه ای و بین اللملی با محوریت ایدئولوژی دینی بوده و همین اعتقادات ، باورها و ارزشها و از همه مهمتر خود نظام اسلامی ایران بعنوان منبع اصلی قدرت نرم ایران باعث شد تا امریکا تضعیف و نابودی فرهنگ ملی و دینی جمهوری اسلامی ایران در قالب ناتوی فرهنگی را در راستای اقدامات خود قرار داده تا با حاکم کردن فرهنگ لیبرال دموکراسی هدف اصلی خود که براندازی و سرنگونی ساختار نظام اسلامی است را تامین نماید.
رسول طارمی محمد رحیم عیوضی
مطالعه وتحقیق دربار? اهمیت توسعه سیاسی و دموکراسی و تأثیر آن در افزایش کارآمدی نظام های سیاسی از اساسی ترین دغدغه های اندیشمندان در حوزه جامعه شناسی سیاسی است. در این رویکرد نظام سیاسی از دیدگاه کارکردگرای سیستمی بررسی شده، که دارای ورودی ها و خروجی هایی است ورودی ها شامل تقاضاها و حمایت ها و خروجی ها شامل سیاست ها وتصمیمات است بنابراین نظام سیاسی فراتر از همه چیز، سازوکاری برای تصمیم گیری است. حال، برای آن که نظام سیاسی تصمیم گیری مطلوبی را داشته باشد نیازمند لوازمی است که از آن به عنوان شاخص های توسعه سیاسی نام برده شده. بدیهی ترین اثر توسعه سیاسی نیزمشارکت شهروندان در فرآیند تصمیم گیری وتصمیم سازی است. پیروزی انقلاب اسلامی، تشکیل جمهوری اسلامی ایران و محتوای قانون اساسی، نیز حاکی از آن است که توسعه سیاسی و مشارکت شهروندان در فرآیند تصمیم گیری از دیربازدغدغه ایرانیان بوده که همواره در صدد تحقق آن بوده اند. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی در سه بخش نگاشته شده است، در بخش اول کلیات ومباحث نظری وتاریخی بیان شده، دربخش دوم پیش نیازها، شاخص ها ومکانیسم های توسعه سیاسی بیان گردیده؛ سپس تلاش شده در قالب نظریه سیستمی وتصمیم گیری به تأثیر توسعه سیاسی برافزایش کارآمدی نظام سیاسی بیان گردد. در بخش آخر به مبانی قانونی توسعه سیاسی در ایران بعد از انقلاب و بعد از آن روند توسعه سیاسی و تأثیر آن در افزایش کارآمدی نظام سیاسی بیان شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد نظام سیاسی ای که خواهان افزایش کارآیی وتوانمندی خود است نیازمند آن است که، فضای گسترده تری برای حضور و مشارکت فعال مردم در فرآیند تصمیم گیری و تصمیم سازی از طریق مختلف فراهم می نماید. چون از این طریق زمینه توانمندی و پاسخگویی نظام را فرآهم می آورد، نظام سیاسی ای که توانمند و کارآ است از مشروعیت بالایی برخوردار است درنتیجه شهروندان از طریق مشارکت به حمایت از نظام سیاسی می پردازند. جمهوری اسلامی ایران علیرغم مشارکت فعالانه مردم در حمایت از نظام سیاسی، و تأکید قانون اساسی و رهبر انقلاب بر مشارکت شهروندان، اما به دلیل عدم وجود شرایط سیاسی- اجتماعی وعملکرد نامطلوب گروه ها وکم توجهی به ادبیات دینی و ملاحظات اخلاقی آن توسعه سیاسی به طورمطلوب تحقق نیافته، درنتیجه کارآیی مطلوب را نداشته است
فرزاد جهان بین محمد رحیم عیوضی
در عصر حاضر، انقلاب اسلامی ایران مفاهیم اسلام ناب را احیاء و ارائه نمود و بر اساس توحید که اعتقاد راسخ به حاکمیت الله و پذیرش آن و نفی حاکمیت طواغیت است در چالشی تمام عیار با مستکبران وارد شد.و بدیهی است که جبهه عظیم استکبار برای نابودی انقلاب اسلامی و ممانعت از صدور آن، از هیچ عملی فرونگذارند و طیفی از اقدامات سخت تا نرم را برای مقابله با جریان انقلاب اسلامی انجام دهند.چنین جامعه ای علاوه بر ویژگیهایی که هر جامعه اسلامی می باید از آن برخوردار باشد بایستی از برخی ویژگیهای فرهنگی به طور ویژه و خاص برخوردار باشد تا بتواند خود را در تراز آرمان انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن که نشر توحید در سرتاسر گیتی است قراداده و نگه دارد.این نکته از آن روی حیاتی است که میان اعتقادات و باورها و ارزشهای جامعه و نظام سیاسی حاکم بر آن جامعه ارتباط تنگاتنگ و وثیقی وجود داردو ویژگیهای فرهنگی که ریشه در اعتقادات وارزشهای جامعه دارد همواره از کارکردهای سیاسی بالایی بر خوردار بوده وهمواره فرهنگ در تحولات سیاسی اقتصادی وغیره نقش زیر بنایی دارد.لذا مساله اصلی در این رساله در دولایه اعتقادات و ارزشها جستجو خواهد شد.سپس مولفه های کلیدی و شاخص های به دست آمده در طی روندی سی ساله گذشته مورد ارزیابی خواقرار خواهد گرفت. در بخش دیگری از تجزیه و تحلیل روندها، جایگاه فرهنگ در برنامه های پنجساله توسعه و نیز عملکرد دستگاههای فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت، سناریوهای پیش رو بر این اساس، سناریوها ی محتمل وارزیابی وپیش بینی وضعیتهای ناشی از تحقق هر یک در آینده تبیین خواهد شد.
ریحانه نوبهار دیلمی محمد رحیم عیوضی
در این رابطه و در راستای نقش طبقه متوسط در ایران پس از انقلاب، یکی از مباحث اساسی که جایگاه مهمی در انقلاب اسلامی و آینده آن دارد و نیز تاثیر به سزایی در شناخت تحولات بیش از سه دهه انقلاب اسلامی داشته و خواهد داشت، نقش طبقه متوسط در فرایند توسعه سیاسی است. با توجه به اینکه طبقه متوسط عامل مهمی برای دستیابی به توسعه سیاسی محسوب می شود، این پایان نامه با روشی توصیفی – تحلیلی به بررسی وضعیت این طبقه با توجه به برخی از شاخصه ها، در سالهای پس از انقلاب اسلامی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که، طبقه متوسط در جمهوری اسلامی ایران از طریق پویایی نیروهای اجتماعی و تقویت امکان مشارکت سیاسی- اجتماعی شهروندان، پس از انقلاب اسلامی موجب تقویت توسعه سیاسی در ایران گردیده است.
مهدی داوری دولت آبادی مرتضی محمودی
اصولاً مقوله قدرت در حوزه مطالعات سیاسی محوری ترین موضوع می باشد که اندیشمندان علم سیاست به تفصیل و از ابعاد گوناگون به آن پرداخته اند، طی چند دهه اخیر و بخصوص بعد از فروپاشی بلوک شرق و شوروی سابق برخی مباحث جدید به حوزه ساختارشناسی قدرت الحاق شده است. مفهوم قدرت نرم از جمله مفاهیمی است که مورد توجه خاص اندیشمندان حوزه سیاست و فرهنگ در چند دهه اخیر بوده است که در این نوشتار ضمن پرداختن به مفهوم قدرت نرم، مولفه های قدرت نرم در انقلاب اسلامی ایران نیز مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی سیر تاریخی جامعه شیعیان لبنان و ارائه تحلیل از چگونگی تاثیر پذیری شیعیان لبنان از مولفه های قدرت نرم در اقلاب اسلامی نیز در دو فصل پایانی این تحقیق ارائه شده است که با تاکید بر ساختار شناسی تاریخی و سیاسی جنبش حزب الله به نمایندگی از جامعه شیعی لبنان
سید احمد افجه محمد رحیم عیوضی
روابط جمهوری خلق چین با کشورهای منطقه جنوب صحرای آفریقا را می توان به دو دوره تقسیم کرد که عبارتند از: دوره اول؛ از سال 1949 همزمان با تاسیس جمهوری خلق چین آغاز و تا سال 1978 ادامه می یابد. در این دوره جهت گیری سیاست خارجی چین در کشورهای منطقه جنوب صحرای آفریقا بیشتر بر مبنای حمایت از ملل زیر ستم و روابط اقتصادی نیز بر اساس کمک های بلاعوض و وام های بدون بهره استوار گردیده بود. به طور کلی، مناسباتی که در این دوره شکل گرفت به طور عمده بر ملاحظات عقیدتی (ایدئولوژیک) استوار بود. دوره دوم؛ از سال 1978 آغاز و تا کنون نیز ادامه یافته است. نتیجه این تحقیق بر این است که اهداف و انگیزه رهبران چین از حضور فعال در منطقه جنوب صحرای آفریقا در این دوران نسبت به دوره قبل که بیشتر دارای بار ایدئولوژیک بود، متفاوت گردیده و به سمت دسترسی به منابع انرژی و مواد خام با استقاده از سرمایه گذاری، تجارت و دیپلماسی در جهت حفظ و ادامه رشد اقتصادی مورد نظر کشور چین تغییر جهت داده است.
سجاد زیرک محمد رحیم عیوضی
از زمانی که کوچ یهودیان صهیونیست از نقاط مختلف جهان به سرزمین های فلسطینی کلید خورد تا بنا به آنچه به آنها وعده داده شده بود «اسرائیل» را در «سرزمین موعود» بنا کنند، گسست اجتماعی در اسرائیل پی ریزی شد.جمعیتی که پایه اصلی جامعه اسرائیل را بنا نهاد، شامل مهاجرانی می شد که از دیگر کشورهای جهان و با خاستگاه های فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی متفاوت به آنجا نقل مکان کردند و در بسیاری موارد تنها نقطه اشتراک آنها، یهودی بودن آنها بود. همین مسئله باعث شد جامعه اسرائیل همواره وضعیتی خاص و غیرطبیعی داشته باشد. این مسئله زمانی پیچیده تر شد که بخش زیادی از بومیان فلسطینی که بیشتر آنها عرب مسلمان بودند، پس از تأسیس اسرائیل در سرزمین های اشغالی ناگزیر بخشی از جمعیت آن محسوب شدند و همین امر گسست های اجتماعی در درون اسرائیل را بغرنج تر کرد.چهار گسست عمیق در درون "اسراییل" عباتند از گسست میان عرب - یهود، قومی – طبقاتی، مذهبی- سکولارها و چپی ها - راستی ها که این گسست ها به دلیل طی نکردن روند طبیعی ملت سازی یک گسست فعال، عمده و دائمی در درون این رژیم است فلذا با ایجاد واگرایی سیاسی و فقدان هویت ملی در داخل جامعه اسرائیل و شکل گیری موقعیت جغرافیایی تهدیدزا در بیرون از مرزها، امنیت و ثبات سیاسی این رژیم را تهدید می کند. اسرائیل که از مهاجران 102 کشور که دارای فرهنگ، ارزش، هنجار و عقاید مخصوص به خود هستند، امکان همگرایی و یکپارچگی هویتی در آن غیر ممکن است.وجود گفتمان های مختلف که از تفکرات گوناگون ناشی می شود طیف گسترده ای از بنیادگرایی تا افراط گرایی در گرایشات سیاسی این رژیم ایجاد کرده است و این خود همگرایی سیاسی را با مشکل مواجه می کند. با عقب نشینی اسرائیل از جنوب لبنان در سال 2000 روند تنگ تر شدن دائره تهدیدات امنیتی این رژیم شدت یافت. همچنین شکست های دوگانه این رژیم در جنگ های 33 روزه ، 22 روزه و 8 روزه از یک طرف و از طرف دیگر تقویت هویت فلسطینی ناشی از جدا سازی و تبعیض اسرائیلی ها از سوی دیگر و در نهایت انقلابهای مردمی در منطقه خاورمیانه، موقعیت جغرافیایی این رژیم را در سه سطح داخلی، خارجی و منطقه ای با بحران جدی مواجه کرده است.مجموعه بی هویتی ، واگرایی سیاسی و تفکراتی وتهدیدی دائمی به موقعیت جغرافیایی اسرائیل، این رژیم را با بی ثباتی و بحران دائمی مواجهه کرده است.
محمد حسینی مقدم محمد رحیم عیوضی
از منظر آینده پژوهی فهم رویدادها و روندهای شکل دهنده به آینده برای شناسایی آینده های بدیل ضروری است. در عرصه آموزش عالی روندهای مختلفی در فضای ملی و بین المللی به آینده دانشگاه در ایران شکل می دهند. بین المللی شدن آموزش عالی در شکل دهی به آینده دانشگاه در ایرن نقش مهمی دارد. این اهمیت از چند حیث قابل بررسی است. نخست آنکه امروزه در فضای علم و فنّاوری مادامی که سرونوشت خود را به سرونوشت مراکز جهانی تولید علم و فنّاوری پیوند ندهیم به دشواری می توان به پیشرفتهای تأثیرگذار دست پیدا کرد. دوم آنکه با توجه به جهانی شدن علم و فنّاوری انزوا از سایر بخشهای جهان نه تنها بسیار هزینه بردار بلکه گاهی غیر ممکن است. سوم آنکه حیات پویای علم و فنّاوری مستلزم تعامل، مراوده، داد و ستد مداوم با دنیا است. با توجه به این نکات در این پژوهش تلاش شده است که چگونگی دستیابی به آینده مطلوب دانشگاه در سایه روند بین المللی شدن آموزش عالی مورد بررسی قرار گیرد. از حیث معرفت شناسی روش در این پژوهش تأکید بر بکارگیری روشهای کیفی قرار گرفت. روش اصلی مورد استفاده در این مطالعه تحلیل لایه لایه علمی(cla) است اما به تناسب نیاز برای پاسخ به هریک از پرسشهای پژوهش از روشهای ترکیبی و چندگانه نیز بهره برداری شده است. واقعیتهای شکل دهنده به آینده دانشگاه در ایران در سایه بین المللی شدن آموزش عالی به صورت لایه لایه و در چهار بخش مورد بررسی قرار گرفت: شامل لایه عینی، لایه عوامل و نظام های اجتماعی، لایه گفتمان و پارادایم و لایه اسطوره ها و استعاره ها. با توجه به تجزیه و تحلیل داده های پژوهش آینده های بدیل دانشگاه مطابق روش سناریو مهمترین پیشرانهای شکل دهنده به آینده دانشگاه از حیث عدم قطعیت و میزان اهمیتی که دارند عبارتند از: بیگانه هراسی و اقتصاد رانتیه. مطابق این دو پیشران آینده های دانشگاه در طیفی از مطلوب تا نامطلوب دسته بندی شدند. دانشگاه آینده ساز، دانشگاه وابسته، دانشگاه افسانه ای و دانشگاه نفتی آینده های بدیل شناسایی شده هستند. در پایان مطابق مدل نظری پژوهش تجویزها و پیشنهادهای به منظور تحقق آینده مطلوب «دانشگاه آینده ساز» ارائه شد.
عین الله کشاورزترک ناصر براتی
عامل پویایی برنامه ریزی در نظام اجتماعی فرهنگ و عامل پایائی فرهنگ، اخلاق می باشد. در راستای تبیین جایگاه جدید برنامه ریزی فرهنگی در نظام برنامه ریزی و توسعه شهری آینده لازم است فرهنگ در متن نظام برنامه ریزی قرار گیرد به عبارتی برنامه ریزی شهری دارای ماهیت و هویت فرهنگی گردد. آیندهپژوهی دانشی ارزش بنیان می باشد، لذا ارتباطی دوسویه با انسان شناسی، جامعه شناسی و فرهنگ جوامع دارد. از این حیث ریشه یابی نسبت بین برنامه ریزی فرهنگی در نظام توسعه شهری و آینده پژوهی(آینده سازی) ضرورت می یابد. هدف از تشریح این نسبت نیز چشم انداز آینده ی است که موید نظام شهری با مختصات و نماد های اسلامی - ایرانی است. در جهت تبیین مساله در این پژوهش تلاش خواهد شد جایگاه برنامه ریزی فرهنگی شده در چشم انداز نظام توسعه شهری بر مبنای روش های آینده پژوهی در قلمرو فرهنگ روشن گردد. با توجه به هدف پژوهش سوال اساسی این است که برنامه ریزی فرهنگی شده در نظام برنامه ریزی و توسعه شهری آینده ایران چه جایگاه و ویژگیهایی دارد؟ یک روش تحقیق کیفی ـ کمی برای آن برگزیده شده است. پژوهش حاضر دارای چهار بخش اصلی است، گام اول بررسی مبانی مفهومی و نظری می باشد، در این مرحله چارچوب مفهومی پژوهش تدوین شده است، سپس در گام دوم، عوامل و روندهای موثر مورد بررسی قرار گرفته است بر این اساس پرسشنامه مورد نظر تهیه گردید، پس از جمع آوری داده ها، با توجه به اهداف و ماهیت تحقیق از روش تحلیل آزمون فریدمن و ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل پرسشنامه استفاده گردید. در گام سوم بر مبنای عوامل، روندها و پیش ران های شناسایی شده سناریوها با استفاده از روش عدم قطعیت بحرانی تدوین شده است، در گام چهارم بر پایه سناریوی مطلوب و کاربرد مبانی و روش های آینده پژوهی در راستای تدوین الگوی فرآیندی سیستم برنامه ریزی فرهنگی شده بر اساس روش مدل سازی ساختاری تفسیری تجویز و بر مبنای نظر خبرگان الگوی نهایی پیشنهاد شده است.
محمد هادی آب رحیمی محمد رحیم عیوضی
دوران صفویه و قاجار از مهم ترین دوره های سیاسی ایران است چرا که در این دوران به دلیل رسمی شدن تشیّع در ایران و فعالیت گسترده علما مذهب تشیّع جان تازه ای به خود گرفت. حضرات ملامحسن فیض کاشانی و ملا احمد نراقی که هر دو از علمای بزرگ آن دوران به شمار می آیند، حاکمیّت را تنها از آن خدا و جانشینان راستینش یعنی پیامبر و ائمه معصومین می دانند. لکن از آنجا که در دوران غیبت کبری حضرت ولی عصر (عج) امکان تحقق این امر وجود ندارد، این بزرگواران در بحث حکومت نقش مهمّی را برای فقها قائل اند و حکومت آنها در صورت تحقق شرائط و لوازم آن مشروع می دانند و اختیارات و وظایف گسترده ای را برای آنها قائل می شوند. آنها همچنین معتقدند در صورتی که شرائط برپایی چنین حکومتی مهیا نباشد، می توان با همکاری و تعامل در جهت اصلاح عملکرد حکومت موجود تلاش کرد. در رفتارشناسی این حضرات مشاهده می کنیم که آن دو بزرگوار با هدف ارتقاء جایگاه سیاسی تشیّع به سلاطین وقت نزدیک می شوند و بی آنکه تحت تأثیر زندگی شاهانه آنان قرار بگیرند، در قالب پیشنهاداتی کار گشا و انتقاداتی صریح در جهت اصلاح امور و اجرای صحیح احکام گام بر می دارند و فرصت بدست آمده را مغتنم می شمارند. پژوهش حاضر تلاش می کند با استفاده از منابع دست اول و مقالات مرتبط، آراء و نظرات دو تن از علمای بزرگ شیعه، مرحوم فیض کاشانی و مرحوم ملا احمد نراقی را بیان کرده و با روش تطبیقی-تحلیلی به مقایسه نظرات آنان بپردازد.
میترا علیی عباس هاشمی
جهانی شدن از واژه¬های متداول در مدرنیته متأخر محسوب می شود و پدیده¬ای است که روندی اجتناب ناپذیر دارد. جهانی شدن در واقع از ویژگی¬های جوامع بشری در آغاز هزاره¬ی جدید به شمار می¬رود و تاثیرات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن بر جوامع غیر قابل انکار است. جامعه¬ی مدنی نیز که یکی از مفاهیمی است که قدمتی به اندازه¬ی تاریخ جوامع بشری دارد و از دوران ارسطو وجود داشته بازتعریف آن در این عصر اجتناب¬ناپذیر شده است. در این رساله به بررسی روند تغییر مفهوم جامعه¬ی مدنی در عصر جهانیشدن خواهیم پرداخت. روش تحقیق، توصیفی ـ تحلیلی بوده و تأثیر جهانیشدن بر جامعه¬ی مدنی که در داخل مرزهای ملی قرار دارد، مورد بررسی قرار می¬گیرد. در این زمینه جامعه¬ی مدنی دیگر فقط در چارچوب مرزهای ملی قابل تعریف نیست و باید تحت تاثیر جهانی شدن باز تعریف شود؛ زیرا همانطور که بیان شد آنچنان که پیداست جهانی شدن برد جهانی خود را ثابت کرده است. فرض بر این است که جامعه¬ی مدنی ملی هم مانند بسیاری از مفاهیم، هویت خود را از دست می¬دهد و دیگر تنها در داخل مرزها وجود ندارد و تحت تاثیر جهانی شدن به جامعه¬ی مدنی جهانی تبدیل می¬شود. کلمات کلیدی: جهانی شدن¬، جامعه¬ی مدنی، جامعه¬ی مدنی جهان، حاکمیت ملی، ملت-دولت.
رستم اکرامی محمد رحیم عیوضی
سیاست خارجی از آن حیث که به تنظیم مناسبات بازیگر در عرصه روابط خارجی اش دلالت دارد حوزه ای متفاوت از سیاست داخلی ارزیابی می شود. برای این منظور ما ضمن بررسی سیاست خارجی دوره قبل از انقلاب، مروری اجمالی به ادوار مختلف و گفتمانهای غالب درسیاست خارجی دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا دوره های مورد بحث انداخته و به صورت مفصلی به بررسی رفتارها،اهداف و موانع و دستاوردهای سیاست خارجی ج.ا.ا در دولت های آقایان خاتمی واحمدی نژاد وعملکرد سیاست خارجی این دولت ها در قبال جمهوریهای مستقل مسلمان نشین آسیای مرکزی و قفقاز پرداخته تا نقاط اشتراک وافتراق آنها را در تنظیم سیاست خارجیشان در قبال این جمهوریها مورد بررسی قرار دهیم.مروری کلی به سیاست خارجی دو دولت مزبور نشان می دهد سیاست خارجی خاتمی تدافعی و مبتنی بر اصول مدارا،تنش زدایی و اعتماد سازی در عرصه روابط بین الملل بوده است در حالیکه سیاست خارجی دولت احمدی نژاد تهاجمی و حق طلبانه نسبت به نظام بین الملل می باشد.که این سیاست در دو دولت مزبور درعرصه های سیاسی،اقتصادی وفرهنگی در قبال جمهوریهای مستقل مسلمان نشین آسیای مرکزی و قفقاز هم صادق بوده، اما آنها با توجه به آموزه های اسلامی حاکم بر سیاست خارجی ج.ا.ا در اولویت سیاست خارجی این دو دولت بوده اند.
حسین شرافتی احمد بخشایش اردستانی
«نفاق» به معنای ورود به دین اسلام از یک در و خروج از آن از در دیگر می باشد. نفاق فعل منافق است، «منافق» کسی است که کفر خود را در دل پنهان می دارد ولی به زبان اظهار ایمان می نماید و همواره به دنبال فرصتی جهت ضربه زدن به مسلمانان و حکومت اسلامی است. پیچیده بودن جریان نفاق و پنهان بودن چهره واقعی منافقان از ویژگی های مهم این پدیده خطرناک به شمار می آید. قرآن کریم به طور دقیق و کامل به مسأله نفاق پرداخته تا آنجا که سوره ای با این نام در قرآن کریم آمده است، و ضمن تشریح افکار و اندیشه ها و فعالیت های منافقان، و روش های مقابله با آنان ، شاخصه ها و ملاک هایی جهت شناسایی منافقان از جنبه های گوناگون معرفی می کند و مسلمانان می توانند با بهره گیری از رهنمودهای قرآن و احادیث پدیده نفاق و مصادیق آن را در هر زمان به ویژه درعصر حاضر، به درستی و به موقع شناسایی کنند و چه بسا «عدم بصیرت» در شناخت به موقع جریان نفاق و برخورد به موقع با عاملان آن، وقایع تلخی را در جامعه اسلامی به وجود می آورد. درک صحیح مفهوم نفاق در قرآن و پیشینه پیدایش آن در اسلام، تبیین مهم ترین شاخصه ها و ملاک های منافقان و تبیین نفاق و منافق در حکومت حضرت علی (علیه السلام) اقسام دشمنی و معرفی منافقین و علل دشمنی منافقین در حکومت علی (علیه السلام) و آشنایی با روش برخورد حضرت امیربا دشمن و بیان راه نجات از شیوه های اغفالگرانه دشمن و ضرورت دشمن شناسی و اهمیت اطلاعات در دشمن شناسی، از موضوعات مهم در این رساله می باشد. کلیدواژه: نفاق، شاخصه های منافقان، نفاق در حکومت حضرت علی (علیه السلام)
امیر محمدی نور محمد رحیم عیوضی
این تحقیق بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ضمن مروری کلی بر مفهوم همگرایی و ابعاد نظری آن، تجارب همگرایی در جهان اسلام را بررسی و تجزیه و تحلیل کرده و به این سوال اساسی پاسخ دهد که چالشهای همگرایی سیاسی جهان اسلام در قرن ?? چیست ؟ فقدان اتحاد و همبستگی میان ملتهای جهان اسلام و وابستگی دولتها به پروژه های جهان غرب عمده ترین چالش همگرایی سیاسی جهان اسلام در قرن ?? است .در تحقیق حاضر سعی شده با استفاده از آمار رسمی کشورهای اسلامی و سایتهای مربوط به این حوزه بر اساس جامعه آماری (نخبگان جهان اسلام) به توصیف و تحلیل داده ها پرداخته شود . در تحقیق حاضر سعی شده تا نخبگان جهان اسلام به عنوان جامعه آماری از میان مردم جهان اسلام انتخاب شده و به توصیف و تحلیل نظرات آنها پرداخته شود.در تحقیق حاضر سعی شده با استفاده از آمار رسمی کشورهای اسلامی و سایتهای مربوط به این حوزه بر اساس جامعه آماری (نخبگان جهان اسلام) به توصیف و تحلیل داده ها پرداخته شود . در تحقیق حاضر سعی شده تا با استفاده از مقالات تخصصی،کتابها ، متون و سایتها و به صورت روش کتابخانه ای به جمع آوری داده ها پرداخته شود. بر اساس مطالبی که در فصل های پایاننامه بیان شد می توان چنین نتیجه گیری کرد که فقدان اتحاد و همبستگی میان ملتهای جهان اسلام و وابستگی دولتها به پروژه های جهان غرب عمده ترین چالش همگرایی سیاسی جهان اسلام در قرن ?? است . به نظر می رسد به دو دلیل عمده (وحدت اسلامی) آنچنان که قدرت اسلامی را بنمایاند و جبهه متحدی را بشارت دهد پدید نیامده است: ? – فقدان اتحاد و همبستگی میان ملتهای جهان اسلام
فریبا علی محمدی محمد رحیم عیوضی
قدرت نرم امروزه از جمله مفاهیم اثر گذار در سیاست بین الملل است. با توجه به مزیت های قدرت نرم کشورها درصدد استفاده از این جنبه از قدرت در راستای تامین اهداف ملی، منطقه ای و بین المللی خود هستند. براساس تعاریف قدرت نرم، قدرت نرم از طریق تولید آموزه ها، ارزش های خاص و جذاب، بنیان های ارزشی و ارکان حمایتی دولتها و در واقع با استفاده از عنصر جذابیت و اقناع، نه پاداش و تهدید و زور؛ به تاثیرگذاری بر سایر دولت ها، جریان های فکری و نخبگان و در نهایت ملت ها می پردازد. جمهوری اسلامی ایران با تکیه و تاکید بر آموزه ها و ارزش های دین اسلام و مذهب تشیع پتانسیل اثرگذاری بر شیعیان و جریان ها و دولت های شیعی را دارد. رساله حاضر با بهره مندی از روش توصیفی- تحلیلی در راستای بررسی تاثیر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بر جریان های سیاسی شیعی منطقه خاورمیانه در صدد پاسخ به این سوال اصلی است که تاثیر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران چه تاثیری بر جریان های سیاسی شیعه منطقه خاورمیانه داشته است. برای پاسخ به این سوال اصلی فرضیه در نظر گرفته شده را می توان این گونه بیان کرد مولفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بر تقویت ساختار سیاسی و انسجام بخشی جنبشهای مردمی کشورهای شیعه منطقه خاورمیانه تاثیر گذار بوده است.
مریم فقیرزاده بهرام نوازنی
محیط بین الملل بعنوان یکی از عرصه های موضوعی در حوزه فرهنگ از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. شناسایی چالش های فرهنگی این محیط به جهت تاثیر گذاری این چالش ها بر کشورهای موجود در آن حائز اهمیت می باشد. جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری مسلمان و نیز شیعی حاضر در این محیط ضمن تاثیر پذیری از شرایط حاکم بر این محیط با پیامدهای چالش - های فرهنگی این محیط نیز مواجه می باشد. به همین جهت شناساسی چالش های فرهنگی کشورمان در محیط بین الملل در حال حاضر یکی از ضرورت های حوزه فرهنگ کشور به شمار می رود. رساله حاضر با بهره مندی از روش توصیفی- تحلیلی در راستای بررسی چالش های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در محیط بین الملل، در صدد پاسخ به این سوال اصلی است که چالش های فرهنگی جمهوری اسلامی در دهه آینده در صحنه محیط بین المللی چیست؟ برای پاسخ به این سوال اصلی فرضیه در نظر گرفته شده را می توان این گونه بیان کرد که به نظر می رسد طی دهه آینده تاثیر گذارترین چالش های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در محیط بین الملل¬ بیشتر متمرکز بر حوزه تعارضات قومی، اختلافات مذهبی، حوزه فناوری های جدید و تاثیرات آن بر فرهنگ ایرانی- اسلامی کشور و در نهایت چالش ناشی از تلاش کشورهای غربی جهت غلبه فرهنگ غربی بر سایر فرهنگ ها در عرصه جهانی می باشد.
عبداله حسینی محمد رحیم عیوضی
ایران و ترکیه از دیر باز و از زمانی که در قالب دو امپراطوری با رهبری دو شاخه اصلی دین اسلام با یکدیگر در ارتباط بوده اند که این ارتباط تا جنگ و درگیری نیز پیش می رفت. این پژوهش تلاش نموده است تا با نگاهی به تاریخچه روابط این دو کشور قدرتمند خاورمیانه، و نیز عوامل موثر بر این روابط، تاثیر تحولات اخیر جهان عرب (2013-2010) را بر آینده روابط دو کشور مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
سید امیر خسین میرقیصری اکبر اشرفی
آیت الله خویی با اهتمام ورزیدن به حفظ نظام اجتماعی،مدیریت اجتماعی،طرح مسئله ولایت فقیه،ولو با نگاهی متفاوت، مسئله قضا و حدود و بسیاری موضوعات سیاسی دیگر توانسته است اندیشه سیاسی خود را پرورش دهد.اما این اندیشه با توجه به واقیت های تاریخ معاصر و شرایط سیاسی موجود،مجال رشد لازم را نیافته است.ایشان برخلاف برخی از فقها،ولایت را نه یک منصب بلکه یک حکم تکلیفی و وظیفه عملی می داند و با ورود احتیاط آمیز به بررسی مسئله ولایت فقیه و وارد نمودن نقدهای متعدد برای اثبات روایی آن،خروجی مناسب را در پرتو ادله عقلی فراروی فقه پژوهان در بسط جایگاه رهبری فقیه قرار می دهد.در واقع روش معرفت شناختی آیت الله خویی در مسئله پژوهی ولایت فقیه او را به نتایجی کاملا متفاوت از برخی فقهای معروف معاصر وی رسانده است.در نظریه سیاسی امام خمینی(ره) سرپرستی و ولایت جامعه اسلامی در عصر غیبت بر عهده فقهای جامع الشرایط است.از دیدگاه ایشان مشروعیت ولایت فقیه بر مبنای نصب الهی است.بر مبنای نظریه سیاسی ایشان حدود و اختیارات ولایت فقیه فراتر از احکام فرعیه الهی است و تمام اختیاراتی که برای پیامبر (ص) و ائمه (ع) در امور حکومتی مطرح بود،فقیه نیز دارا می باشد.به عبارت دیگر ولایت فقیه مطلقه است.وجوه افتراق نظریات سیاسی این دو فقیه عبارت است از 1-آیت الله خویی تمام دلایل روایی و نقلی را به نقد کشیده و آنها را با مسئله ولایت مرتبط ندانسته است،در حالی که از نظر امام خمینی عقل و نقل با هم متحدند. 2-آیت الله خویی از حیث ماهیت تصدی فقیه،میان ولایت و جواز تصرف قائل به تفکیک است و معتقد است ماهیت تصرف و تصدی فقیه بر امور از نوع ولایت نیست بلکه از نوع جواز تصرف است.در صورتی که امام معتقد است فقیه جامع الشرایط در تمامی شئون مربوط به حکومت،دارای ولایت است و همه اختیاراتی که پیامبر و ائمه در زعامت جامعه داشتند،فقیه جامع الشرایط نیز داراست. وجوه اشتراکی نظرات سیاسی این دو فقیه عبارت است از: آیت الله خویی وامام براصل ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت و رهبری فقیه جامع الشرایط اتفاق نظر دارند . آیت الله خویی به این صورت تعبیر کرده اند که قدر متیقن از میان افرادی که می توانند تصدی حکومت را بعهده گیرند ، فقیه جامع الشرایط است .
حسین خزایی غلامرضا گودرزی
معرفت علمی از سطوح و ابعاد مختلفی برخوردار است. روش و روش شناسی یکی از این ابعاد معرفتی است که در شکل گیری معرفت نقش اساسی دارد. از این منظر یکی از محورهای بنیادین درعلوم ، روش شناسی است. چراکه بهره گیری از این علوم، متضمن بهره گیری از روش های موجود در آنهاست. وتمامی نظریات و رویکردهای علمی، ناگزیر از یک روش بنیادین استخراج می شوند ودیگر این که روش کاربردی متناسب با خود را به همراه می آورند. روش شناسی بنیادین، بنیاد و اساس نظریات علمی را تشکیل می دهد
ایمان رکوعی مسعود اسلامی
فضاهای فرصت برای شناسایی پیشران های کلیدی، موضوعات برنامهریزی و پیشران های مهم سناریوی اسلام سیاسی در مصر مورد استفاده قرار گرفت. بدین منظور آخرین تحولات کشور مصر که مرتبط با فضاهای فرصت اسلام سیاسی بودند، شناسایی و در قالب پرسشنامه ارزیابی میزان اهمیت و عدم قطعیت به تعدادی از خبرگان و صاحب نظران موضوع ارائه شد. پس از جمع آوری و تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها مشخص شد که پیشران های کلیدی اسلام سیاسی در مصر شرایط اقتصادی این کشور و توانمندی دولت در حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم (ec) و ارتباط و تاثیرگذاری دولت اسلامی (داعش) بر اسلام گرایان مصری (ei) می باشند. مطابق با اصول روش ماتریس عدم قطعیت ها، از این دو فضای فرصت برای تشکیل ماتریس عدم قطعیت ها و توسعه سناریوهای اسلام سیاسی در مصر استفاده شد.
وحید عسکری محمد رحیم عیوضی
این پژوهش با موضوع مقایسه گفتمان های مشروطه مشروعه شیخ فضل الله نوری و ولایت فقیه امام خمینی (ره)، در پی مقایسه میان ماهیت، دال ها و شکل مفصل بندی هر یک از دو گفتمان سیاسی فوق است. بنابراین با بررسی نظری، تحلیل گفتمانی لاکلا و موفه، روش پژوهش را بر مبنای تحلیل و تفسیر و بررسی دال های گفتمانی قرار داده است. در این روش به بررسی دال های اسلام شیعی پرداخته است و در مقایسه میان گفتمان سیاسی دو فقیه در عصر انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، به دو دال مرکزی بقای سلطنت و اجرای احکام اسلام برای شیخ فضل الله نوری و حکومت اسلامی و ولایت فقیه برای امام خمینی (ره) رسیده است. به علاوه دال های شرایط شکل گیری، اصول و مبانی فقهی، حکومت، نقش روحانیت و فقها، حدود اختیارات، مشروعیت، قانون و قانونگذاری مطرح شدن دو گفتمان در قانون را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که با توجه به شکل گیری دو گفتمان ولایت فقیه امام خمینی و مشروطه مشروعه شیخ فضل الله نوری بر پایه دال های اسلام، شباهت های دو گفتمان در توجه به حاکمیت و مشروعیت الهی، اجرای احکام اسلام و قانونگذاری بر اساس آن و تقویت علما بوده و مهمترین تفاوت آنها، علاوه بر شیوه های متفاوت مفصل بندی دال ها، در گفتمان شیخ فضل الله، بقای سلطنت و در گفتمان امام خمینی، حکومت مستقیم فقیه است. کلیدواژه ها گفتمان سیاسی، فقه سیاسی اسلام، حکومت، مشروعیت، مشروطه مشروعه، ولایت فقیه، امام خمینی (ره)، شیخ فضل الله نوری.
سید میثم موسوی بهرام نوازنی
یکی از مهمترین ویژگی های نظام بین الملل در دوران پس از جنگ سرد، شکل گیری روندهای جدید منطقه ای است. خارج شدن محیط بین المللی از فضای دوقطبی، متصلب و ایدئولوژیک دوران جنگ سرد موجبات گسترش افقی و عمودی همکاری های منطقه ای را در نقاط مختلف جهان فراهم ساخت. حوزه ژئوپلیتیک اوراسیا نیز از جمله مناطقی بود که به صوت قابل ملاحظه ای تحت تاثیر این شرایط قرار گرفت و روندهای جدیدی از همکاری منطقه ای در حوزه های مختلف میان کشورهای این حوزه شکل گرفت. در میان سازمانهای منطقه ای مختلفی که در این حوزه بنیان نهاده شد، سازمان همکاری شانگهای به دلیل پویایی و تاثیرگذاری قابل ملاحظه، نماد همکاریهای منطقه ای در فضای اوراسیا در دوران پس از جنگ سرد به شمار میرود. با این حال زمینه ها و ویژگیهای ساختاری مشترک بین کشورهای آسیای مرکزی و همسایگان آنها، از جمله نزدیکی جغرافیایی، پس زمینه تاریخی و فرهنگی کم و بیش نزدیک و در هم تنیده، سنت دیرپای دوستی که در طول تاریخ بر تنشها و درگیری های مقطعی غالب بوده، نیاز به برقراری ثبات و امنیت سیاسی و علاقه مندی به گسترش همکاری های اقتصادی در چارچوب ساختاری مشترک با هدف زدودن فقر به عنوان یکی از زمینه های اصلی بروز بی ثباتی های اجتماعی و سیاسی و... چشم انداز روشنی را برای گردآمدن و همکاری در چارچوب یک تشکل منطقه ای فراهم ساخته است. در این راستا جمهوری اسلامی افغانستان با توجه به بی ثباتی سیاسی، ضعف اقتصادی و نبود امنیت لازم برای شهروندان، و باتوجه به حضور چندین ساله آمریکا و شرکای غربی در افغانستان و عدم موفقیت چندین ساله شان، اکنون میتواند نیم نگاهی به سازمان همکاری شانگهای داشته باشد. با توجه به حضور دو کشور قدرتمند از لحاظ اقتصادی، سیاسی، نظامی مانند روسیه و چین و همچنین کشورهای آسیای مرکزی، این امر باعث شد که مقامات افغانستان پیوستن به سازمان همکاری شانگهای را دارای اهمیت بدانند.کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در تمام نشستها و بیانیه ها از ثبات سیاسی، اقتصادی، امنیتی افغانستان حمایت کرده اند و خواهان کمک و همکاری بیشتری در این زمینه ها با دولت افغانستان میباشند. مسئله منافع عضویت افغانستان در سازمان همکاری شانگهای که مباحث ویژه ی خود را در پی خواهد داشت در فصل جداگانه ای مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
شهریار ازبکی محمد رحیم عیوضی
دموکراسی نزدیک به یک دهه در این کشور مطرح شده است. مسأله قابل توجه در این پژوهش آینده های محتمل پیش روی روند دموکراسی سازی در افغانستان می باشد که بر اساس آن سناریوهای پیش روی دموکراسی در آینده کشور افغانستان ترسیم می گردد، با توجه به این که جامعه افغانستان چند قومی است وبا دموکراسی به حقوق خود می رسند، دموکراسی دراین کشور مورد قبول مردم واقع می شود البته دموکراسی ای مورد پذیرش مردم وجامعه مسلمان افغانستان می باشد که دموکراسی با الگوی اسلامی باشد.
محسن سلطانی محمد رحیم عیوضی
سابقه معرفت شناسی از نظر تاریخی به قدمت عمر بشر می باشد . معرفت شناسی اگر بر حس گرایی مبتنی باشد طبیعتا انسان شناسی ، هستی شناسی وارزش شناسی متاثر از آن خواهد بود و نگاهی پوزیتویستی حاکم می شود و اگر معرفت شناسی تکیه بر عقل خود بنیاد داشته باشد قطعا همین نگاه بر حوزه های هستی شناسی ، انسان شناسی و ارزش شناسی تاثیر خواهد داشت.آنچه مسلم است معرفت شناسی اسلامی تکیه بر عقل دارد که پشتوانه آن وحی می باشد . عقل با پشتوانه وحی می تواند تولید" معادلات "نماید البته معادلاتی که در راستای رفع نیازهای واقعی باشد. معرفت شناسی اسلامی سلول بنیادین و اساسی اندیشه سیاسی اسلام را تشکیل می دهد و با توجه به مولفه "زمان" به نیاز های بشر پاسخ می دهد . این پاسخ گویی مصداقی در ایده "جمهوری اسلامی "تجلی پیدا کرده است این با پشتوانه "ما هیتی" معرفت شناسی اسلامی و قالب "جمهوریت "توانسته در قرن بیست و یکم بخش قابل توجهی از مشکلات واقعی بشر را پاسخگو باشد . هر چند تجربه جمهوری اسلامی روند تکاملی را طی می کند و درقسمتی از بخش ها با آزمون و خطا پیش می رود تفکری که با" مشروعیت الهی" و "مقبولیت مردمی" به رقابت با ایدئولوژیهای مادی بر خاسته است توانسته بعنوان رقیبی جدی مطرح شود. در این پژوهش به بحث اندیشه ی "جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه" بعنوان نسخه اسلام و بخصوص شیعه برای عصر غیبت مطرح است.