نام پژوهشگر: پیمان رضایی
یداله مهدوی پیمان رضایی
فرسایش آبکندی در ایران نیز به دلیل شرایط مختلف حاکم بر نقاط متفاوت گستره زیادی را به خود اختصاص داده و مطالعه ویژگیهای مختلف آن به خصوص تولید رسوب ناشی از آنها بسیار حائز اهمیت است .در این تحقیق با توجه به اهمیت فرسایش آبکندی در حوضه آبخیز بدره واقع در استان ایلام، رابطه بین رسوبدهی فرسایش آبکندی با خصوصیات حوضه زهکشی آبکندها، خصوصیات زمینشناسی و خاکشناسی، کاربری اراضی و خصوصیات اقلیمی حوضه مورد بررسی قرار گرفت .برای این منظور ابتدا مناطق آبکندی تعیین و در مجموع 20 آبکند خطی، پنجهای و جبههای شناسایی و انتخاب شد و سپس خصوصیات مرفولوژیکی و فیزیوگرافی مختلف شامل مساحت و شیب حوضه زهکشی هر آبکند در ابتدا و بعد از وقوع چندین رگبار در مدت 6 ماه که منجر به تولید رواناب و طبعاً تولید رسوب طی آذرماه 1388 تا اردیبهشت ماه 1389 شد، برداشت گردید. سپس به صورت کیفی و کمی با استفاده از تجزیه و تحلیل و آنالیز رگرسیون اقدام به پایش و تعیین موثرترین عوامل فیزیوگرافی حوضه زهکشی آبکندها، عوامل زمینشناسی و خاکشناسی، کاربری اراضی و عوامل اقلیمی شامل مقدار، شدت و مدت متوسط بارندگی در رسوبدهی فرسایش آبکندی گردید. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه بین بررسی عوامل کیفی با حجم فرسایش آبکندی شامل عوامل زمینشناسی، خاکشناسی، و کاربری اراضی، به ترتیب پادگانه عهد حاضر(qft2) مربوط به دوره کواترنر، نوع خاک کلسیتی رگوسولی((calcaric regosols، و کاربری زراعت دیم بیشترین نقش را در آبکندی شدن منطقه مورد مطالعه داشتهاند. در صورتی که در بررسی رابطه بین عوامل کمی با حجم فرسایش آبکندی، خصوصیات فیزیکی حوضه زهکشی آبکندها(مساحت-شیب)، با میزان گسترش آبکندها و حجم فرسایش آبکندی بسیار ضعیف بوده، ولی از مهمترین عوامل اقلیمی میتوان به مقدار بارندگی و شدت آن اشاره کرد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که، مقدار بارندگی و شدت آن مهمترین عامل در رسوبدهی آبکندها در منطقه مورد مطالعه بوده و قابلیت برآورد رسوب ناشی از فرسایش آبکندی طی رگبارها با ضریب تبیین 871/0خطای تخمین002/0 درصد را داشته است.
فرشته شیرگاهی احمد نوحه گر
نیاز فزاینده به منابع آب در ایران، موجب بهره برداری بی رویه و سبب بر هم زدن تعادل طبیعی منابع آب زیرزمینی شده است. با توجه به اینکه استان هرمزگان یکی از مناطق کم باران کشور محسوب می شود، آبهای سطحی قادر به تأمین نیاز آبی استان نمی باشد. حوزه آبخیز ایسین با مساحت 5/47793 هکتار در حاشیه شمالی خلیج فارس قرار گرفته است. این حوضه جهت تأمین آب مصرفی، نیاز مستمر به استفاده از منابع آب زیرزمینی منطقه دارد. بنابراین، با افت سطح آب زیرزمینی روبرو شده و این روند تا کنون رو به تشدید بوده است. در این پژوهش پس از جمع آوری اطلاعات مربوط به مدیریت آبخیز در حوضه ی ایسین و شناخت ویژگی های طبیعی و تجزیه و تحلیل آن، حالتهای مختلفی که طی سالهای آتی ممکن است بدون مدیریت آبخیز و همراه با مدیریت آبخیز انجام گیرد، پیش بینی شده است. بدین منظور با تدوین 4 سناریو و تحلیل نتایج آن مشخص شد، در صورتی که مدیریت آبخیز در حوضه اعمال گردد مقادیر آب نفوذ یافته تقریباً یک و نیم برابر مقادیر آب نفوذ یافته در زمانی می باشد که هیچگونه مدیریتی در حوضه اجرا نشود.نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل سناریوها نشان می دهد که مدیریت آبخیز جهت افزایش سطح آب زیرزمینی در حوضه ی ایسین نیازمند یک برنامه ریزی جامع جهت حل مشکل افت سطح آب زیرزمینی و یا به حداقل رساندن اثرات ناشی از آن می باشد. این مهم نه تنها در کوتاه مدت جوابگو نمی باشد بلکه باید برای یک بازه زمانی طولانی مدت طرح ریزی شود و در کنار آن تمام روشهای حفظ، نگهداری و ترمیم صورت گیرد. همچنین نتایج نشان داد که اگر در حوضه ایسین مدیریت آبخیز را اجرا شود و عملیات اصلاحی پیشنهادی یعنی حوضچه های تغذیه ای، تورکینست، بند خاکی، بندسار، هلالی آبگیر، سدهای خشکه چین و سدهای گابیونی به همراه عملیات بیولوژیک احداث شود، به شرطی که هر ساله در منطقه پایش صورت گیرد و خرابی های احتمالی مورد ترمیم قرار گیرند و رسوبات جمع شده در پشت سازه ها لایروبی شوند، به طور متوسط در سالهای خشک 72/1 و در سالهای تر 63/6 میلیون متر مکعب در سال، آب از طریق بارش به سطح آبهای زیرزمینی حوضه ی ایسین افزوده خواهد شد. بدین ترتیب بر اساس سابقه تحقیق جمع آوری شده و اطلاعات بدست آمده در رابطه با شرایط طبیعی حوضه ی ایسین و همچنین تجزیه و تحلیل سناریو های پیش بینی کننده، فرضیه تحقیق مورد تأیید قرار می گیرد. می توان گفت با اعمال مدیریت آبخیز در یک بازه زمانی طولانی مدت، وضعیت آبهای زیرزمینی حوضه ی ایسین بهبود خواهد یافت که این امر مهم نیازمند همکاری جمعی و کار گروهی متخصصان و سازمانهای مختلف می باشد. بنابراین لازم است که سازمان جهاد کشاورزی استان هرمزگان، شرکت آب منطقه ای استان، اداره کل حفاظت محیط زیست استان با اداره کل منابع طبیعی استان همکاری و هماهنگی کامل داشته باشند. علاوه بر آن اجرای طرحهای آبخیزداری باید با مشارکت و همکاری کشاورزان و ساکنان حوضه همراه باشد. زیرا هیچ طرح آبخیزداری بدون حمایت ساکنان حوضه با موفقیت به اجرا در نمی آید.
محسن قاسمی گوربندی ابراهیم حق شناس
بسیاری از خسارت های ناشی از زلزله، ناشی از وقوع پدیده های مخرب ژئوتکنیک لرزه ای هستند. یکی از این پدیده ها، روانگرایی می باشد که به هنگام وقوع زلزله در خاک های اشباع غیر متراکم از نوع ماسه ریز دانه یا لای درشت مشاهده می شود. با توجه به شرایط بالای لرزه خیزی، بالا بودن سطح آب زیرزمینی آب شور نفوذی از دریا و خصوصیات بافت خاک، بخش خاوری شهر بندرعباس از استعداد بالایی برای وقوع روانگرایی برخوردار می باشد. در این تحقیق، پتانسیل خطر روانگرایی بخش خاوری ساحل شهر بندرعباس به مساحت حدود 12 کیلومتر مربع ، بر اساس اطلاعات ژئوتکنیکی مورد ارزیابی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت شرایط زمین شناسی و بافت خاک در بروز روانگرایی، ابتدا بافت خاک این محدوده توسط بازید صحرایی، گمانه های حفاری شده و عکس های هوایی با مقیاس 1:20000 مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس، نقشه سطح آب زیرزمینی با استفاده از برداشت های محلی و سطح آب ثبت شده در گمانه ها به هنگام حفاری، ترسیم گردید. در این مطالعه از تعداد 30 گمانه اکتشافی آزمایش نفوذ استاندارد (spt) که در آنها آزمایش دانه بندی و طبقه بندی خاک انجام شده بود، به عنوان پایگاه اطلاعات ژئوتکنیکی استفاده قرار گرفته است. برای مطالعه دقیق و سیستماتیک پتانسیل خطر روانگرایی، محدوده مطالعاتی به شبکه های 500 متر در 500 متر تقسیم و خصوصیات خاک در هر شبکه برآورد گردید. به منظور ارزیابی پتانسیل روانگرایی از روش تعیینی سید و همکاران (seed et al. 2003) استفاده و ضریب اطمینان روانگرایی(fs) برای اعماق مختلف محاسبه شد. سپس شاخص پتانسیل روانگریی (pl) براساس روش ایواساکی و همکاران (iwasaki et al. 1982) برای هر گمانه بدست آمد. در این تحقیق از شتاب g35/0، که آئین نامه طرح ساختمان ها در برابر زلزله برای شهر بندرعباس تعیین کرده، به عنوان شتاب سنگ بستر مورد استفاده قرار گرفته است. البته شتاب آئین نامه برای سطح زمین است ولی بصورت محافظه کارانه این مقدار در این مطالعه به سنگ بستر نسبت داده شده است. سپس با استفاده از نرم افزارeera شتاب در سطح تعیین گردید و بر مبنای آن ضریب اطمینان و شاخص پتانسیل روانگرایی محاسبه شد. بررسی بافت خاک نشان داد که بافت خاک محدوده مطالعاتی عمدتاً ماسه ای و از نوع sm و sp می باشد. همچنین بررسی سطح آب زیرزمینی حاکی از تغییرات زیاد سطح آب در این محدوده است به طوری که در نزدیکی ساحل سطح آب 5/0- 1 متر بوده و با فاصله گرفتن از ساحل، در باختر و شمال غرب شهر به 15-20 متر نیز می رسد. بر اساس یافته های این تحقیق، بخشی از خاور شهر بندرعباس که بین خط ساحلی تا محدوده مرکزی قرار دارد، دارای شاخص پتانسیل بیشتر از 15 بوده که این امر نشان دهنده خطر روانگرایی زیاد در این محدوده است. بنابراین، نیاز به تحقیقات و مطالعات دقیق تر برای احداث انواع سازه ها ضروری می باشد و استفاده از روش های کاهش مخاطرات روانگرایی الزامی است. از محدوه مرکزی به سمت شمال منطقه مطالعاتی، به استثنای تعداد محدودی از شبکه ها و حریم 50 متری که برای رودخانه های در نظر گرفته شده است در سایر شبکه ها پتانسیل خطر روانگرایی صفر بوده و نیازی به تحقیقات و مطالعات تکمیلی نمی باشد.
مهتاب زمانی راد پیمان رضایی
وضعیت اکولوژیکی و اقلیمی کشورمان ایران به گونه ای رقم خورده است که فرسایش های آبی و بادی کشور شدید است. علاوه بر این دو، بهره برداری بی رویه و بیش از استعداد اراضی و سایر عوامل تشدید کننده فرسایش که از آنها تحت عنوان عوامل انسانی یاد می شود، باعث تشدید بیش از پیش فرسایش خاک در کشور می شود. فرسایش خاک عمدتاً در کشور به دو صورت یا توسط دو عامل آب و باد ایجاد می شود. فرسایش آبی بیش تر در اراضی بالادست و فرسایش بادی در بیشتر اراضی دشتی پایین دست رخ می دهد. برای برآورد کمی و کیفی فرسایش های آبی و بادی در دنیا از روش های مختلفی استفاده می شود که در این میان مدل های تجربی از اهمیت و کارایی فراوانی برخوردار هستند. دشت گچین در غرب شهرستان بندرعباس و در فاصله 55 کیلومتری از مرکز این شهر واقع شده و بخشی از زاگرس چین خورده می باشد که سراسر آن بوسیله رسوب های کواترنری شامل رسوبات رودخانه ای، بادی و دریایی احاطه شده است. در این تحقیق، میزان فرسایش آبی و بادی توسط دو مدل mpsiac و irifir برآورد و کارایی آنها در برآورد فرسایش بررسی شده است. در دشت گچین، میزان فرسایش بادی با استفاده از مدل irifir 76/12 تن در هکتار در سال بوده و سه کلاس فرسایشی کم، متوسط و زیاد شناسایی شد. میزان فرسایش آبی نیز در این گستره بر مبنای مدل mpsiac35/3 تن در هکتار در سال برآورد شد و سه کلاس فرسایشی، کم، متوسط، زیاد تفکیک گردید. این تحقیق نشان می دهد که در دشت گچین در باختر بندرعباس فرسایش بادی در مقایسه با فرسایش آبی بیشتر است و رابطه میان این دو متاثر از بافت ودانه بندی خاک سطحی است، به نحوی که در خاک های با بافت سنگین، هر دو نوع فرسایش کم، در بافت متوسط، شدت هر دو نوع فرسایش در حد متوسط و در بافت سبک ماسه ای، فرسایش آبی کم و فرسایش بادی زیاد می باشد.
عبدالرسول ذاکری پیمان رضایی
یکی از اشکال مهم فرسایش آبی، آبکند است. در شکل گیری و توسعه آبکندها، عوامل مختلف طبیعی و مصنوعی تاثیر گذار هستند. در این میان، می توان به عوامل زمین شناسی ، اقلیمی و آبشناسی، پوشش گیاهی و عملکرد انسان اشاره کرد. در جنوب خاوری میناب در دشت کریان اشکال مهمی از آبکندها دیده می شود. موضوع این تحقیق، بررسی عوامل زمین شناسی موثر بر شکل گیری و توسعه آبکند های این گستره است. با انجام بررسیهای صحرایی(همچون اندازه گیری ابعاد آبکند ها) و مطالعات آزمایشگاهی (مانند تعیین میزان ماده آلی و اندازه ذرات، و شناسایی کانیهای رسی)، مشخص گردید عوامل زمین شناسی زیر از اهمیت بیشتری بر خوردارند: ترکیب سنگ شناسی سازندهای اطراف گستره مورد مطالعه، موقعیت زمین ساختی منطقه در دوره کواترنری، پراکندگی اندازه ذرات ( عمدتاّ سیلت و ماسه ریز دانه)و مقدار کمی مواد آلی. بر این اساس، اقدامات آبخیز داری برای مقابله با توسعه این آبکندها، می بایست در بالا دست دشت کریان انجام پذیرد.
امین مودی پیمان رضایی
سازند الم قدیمی ترین عضو از گروه نخلک می باشد که به سن تریاس پیشین-میانی بوده و در پهنه رسوبی-ساختاری ایران مرکزی قرار دارد. برای بررسی رخساره ها، محیط های رسوبی و توالی های رسوبی سازند الم، برشی از این سازند به ستبرای 724 متر انتخاب گردید. بررسی ها نشان می دهد این سازند متشکل از 2 مجموعه رخساره ای می باشد. مجموعه رخساره ای 1 متشکل از نهشته های کنگلومرای چندمنشائی، ماسه سنگ، ماسه سنگ های آهکی، سنگ آهک ماسه ای، سنگ آهک و توف-توفیت بوده و مجموعه رخساره ای 2 متشکل از رخساره های کنگلومرای چندمنشاء، ماسه سنگ، گل سنگ/شیل، سنگ آهک ماسه ای و ماسه سنگ های آهکی می باشد. نتایج حاصل از تفسیر رخساره ها، نشان دهنده ی محیط های رسوبی کم عمق دریایی مختلط آواری-کربناته برای مجموعه رخساره ای1 و محیط عمیق دریایی شامل شیب قاره و زبانه های نهشته شده با سازوکار توربیدایتی در منطقه عمیق متشکل از کانال های زیردریایی و کانیون های زیردریایی برای مجموعه رخساره ای2 می باشد. نهشته های سازند الم بیانگر محیط رسوبی ناپایدار در همسایگی یک کمان ماگمایی است که عملکرد فرایندهای زمین ساختی از نوع کششی در حدفاصل کالدونین و سیمرین پیشین برآن تاثیرگذار بوده است. بررسی های چینه نگاری توالی ها نشان دهنده دو مرحله اصلی در این توالی ها بوده که ابتدا پیشرونده و سپس پسرونده است.از قاعده برش تا 100متری، شامل یک توالی عمومی پیشرونده و از 100 متری تا 724متری به صورت یک توالی کلی پسرونده می باشد. بررسی انطباق روند تغییرات خط ساحلی با سیکل های رده اول و دوم در نمودارهای نوسانات سطح جهانی آب دریا نشان دهنده ی تطابق کامل با این نمودارها بوده و با سیکل های رده سوم همخوانی کامل ندارد. این عدم همخوانی می تواند ناشی از اختلاف موقعیت زمین ساختی منطقه با مناطق مورد بررسی برای تهیه نمودارهای جهانی باشد.
سمیه زارعی شمیلی منصور قربانی
جزیره هرمز یکی از جزایر 14 گانه خلیج فارس در تنگه هرمز می باشد. این جزیره به صورت یک گنبد نمکی در انتهای جنوب شرقی رشته کوه زاگرس، به موازات ساحل قرار دارد. جزیره هرمز به لحاظ زمین شناسی در زون زاگرس چین خورده ساده واقع شده است. تعداد 36 نمونه از رسوبات نوار ساحلی جزیره هرمز در محدوده پایین منطقه کشندی تا بالای کشندی برداشت شده است. نتایج حاصل از رسوب شناسی فیزیکی این نهشته ها نشان می دهد، ذرات رسوبی منطقه مورد مطالعه شامل گرانول، ماسه و مقداری گل می باشند. از نظر اندازه، این ذرات درشت دانه تا متوسط دانه هستند. این رسوبات در بخش شمالی و شرقی این جزیره خوب تا متوسط جورشده اند. همچنین در بخش غربی جزیره هرمز رسوبات متوسط تا بد جورشده است. بنابراین یک روند افزایش جورشدگی خوب از بخش غربی به سمت شمال جزیره هرمز مشاهده می شود. به طور کلی این نهشته ها دارای کج شدگی منفی تا متقارن اند. از نظر رسیدگی بافتی این رسوبات به صورت بالغ تا نیمه بالغ می باشند. ساخت های رسوبی موجود در ساحل جزیره هرمز حاکی از افزایش رژیم جریانی و وجود پهنه کشندی در بخشهایی از شمال غربی و شرقی است.
الهام رحمتی منصور باقری
سازند گورپی یک واحد سنگ چینه ای آهکی- مارنی به سن کرتاسه پسین تا پالئوسن است که در منطقه زاگرس و قسمت های جنوب غرب ایران گسترش وسیعی دارد. برای مشخص شدن ویژگی های رخساره ای و وضعیت رسوبی سازند گورپی در غرب بندرعباس، رخنمونی از این سازند در منطقه بندر خمیر (شرق تاقدیس خمیر) انتخاب و بررسی گردید. در این برش توالی سازند گورپی با ضخامت 520 متر شامل مارن، آهک و آهک مارنی می باشد که مرز زیرین آن بصورت ناپیوستگی فرسایشی بر روی سازند سروک واقع شده و مرز بالایی آن به صورت هم شیب در زیر شیل های قاعده سازند پابده قرار می گیرد. اجزای تشکیل دهنده توالی مورد مطالعه متشکل از اجزای کربناته (برجا و نابرجا) و غیر کربناته می باشد. مطالعات کانی شناسی و ژئوشیمی نهشته های مارنی این سازند نشان می دهد که کلسیت به عنوان کانی غالب و cao وsio2 به عنوان اکسیدهای اصلی در این رسوبات حضور دارند. مطالعات صحرایی این سازند منجر به شناسایی دو رخساره مارنی و آهکی گردید که رخساره مارنی سهم بیشتری از این توالی را دارا می باشد. همچنین نتایج حاصل از مطالعات میکروسکوپی نشان داده است که رسوبات آهکی موجود در این توالی از 4 ریز رخساره مادستون بایوکلستی؛ وکستون بایوکلستی؛ وکستون- پکستون بایوکلستی و پکستون بایوکلستی تشکیل شده اند. با توجه به خصوصیات ریز رخساره های فوق و همچنین ویژگی های رخساره مارنی موجود در این توالی، مناطق عمیق و نیمه عمیق دریایی (حاشیه فلات عمیق یا حاشیه حوضه و حوضه) از یک پلاتفرم کربناته، به عنوان محیط رسوب گذاری برای این سازند پیشنهاد می شود.
محمد گوهری منصور قربانی
در این بررسی علمی، نهشته های سازند آغاجاری در حوضه زاگرس، شمال باختر شیراز(برش قلات) مورد مطالعه قرار گرفته اند. نهشته های مورد مطالعه در این منطقه شامل کنگلومرا، ماسه سنگ، مارن و ژیپس می باشد. در این منطقه، سازند آغاجاری بصورت هم¬شیب بر روی سازند رازک و در زیر سازند بختیاری قرار گرفته است. . ضخامت این نهشته ها 860 متر می باشد. مطالعات بافتی و ساختارهای رسوبی در صحرا منجر به شناسایی چهار مجموعه لیتوفاسیس آواری گراولی(gm, gh, gt, gp)، ماسه ای(sm, sh, st, sl, sp, sr, ss)، دانه ریز(fm, fl) و تبخیری (p) و نه عنصر ساختاریgb, sb, ch, ff, la, cs&lv, ls, (ch(ff)) گردیده است. این رسوبات در یک دریای کم عمق با رودخانه های فصلی و رخساره های جزر و مدی نهشته شده اند. . بر اساس خصوصیات بافتی و ترکیب کانی شناسی، این نهشته ها دارای دو مجموعه پتروفاسیس کنگلومرایی(پلی میکتیک، منو مکتیک) و ماسه سنگی ( لیتارنایت) می باشد. چینه نگاری سکانسی این رسوبات نشان دهنده یک سیکل بزرگ پسرونده است. سازند آغاجاری دارای یک سکانس کامل درجه 4 که دسته رخساره lst از سکانس، مشترک با سازندهای آسماری- جهرم و رازک می¬باشد.
عبدالله نجفی علمدارلو پیمان رضایی
در این پژوهش، سازند آسماری (الیگوسن – میوسن) در منتهی الیه جنوب خاور زاگرس چین خورده مورد توجه قرار گرفته است. برشی از این سازند در 75 کیلومتری باختر شهر بندر عباس و جنوب کوه خمیر انتخاب گردید. هدف از این پژوهش بررسی سنگ چینه نگاری، رخساره ها و محیط رسوبی سازند آسماری در برش مذکور می باشد. در این برش سازند آسماری با ستبرای 225 متر، با مرزی از نوع ناپیوستگی فرسایشی بر روی سازند پابده و با یک مرزی از نوع تدریجی در زیر سازند گچساران قرار دارد. بررسی ها نشان می دهد که این سازند متشکل از دو رخساره: 1. رخساره مارنی و 2. رخساره آهکی، می باشد. بر اساس شواهد موجود رخساره مارنی مربوط به کمربند دریای باز می باشد و در رخساره آهکی 17ریزرخساره شناسایی گردید که در پنج گروه محیطی، پهنه جزر و مدی، لاگون، ریف، سد کربناته بایوکلستی و دریای باز قرار دارند. نتایج حاصل از تفسیر رخساره ها، نشان دهنده ی محیط رسوبی کم عمق دریایی می باشد. با توجه به بررسی های صحرایی و آزمایشگاهی و مقایسه ی یافته های حاصل با مطالعات پیشین، مدل رسوبگذاری برای سازند آسماری در محدوده ی مورد مطالعه یک سکوی کربناته از نوع رمپ با شیب یکنواخت پیشنهاد می شود. در برش مورد مطالعه از قائده به راس آن دو چرخه ی رسوبی به سمت بالا کم عمق شونده شناسایی گردید.
محمود بافندکار منصور قربانی
اندیس بوکسیتی مورد مطالعه در فاصله30 کیلومتری شهرستان مرودشت و بر روی طاقدیس کوه حسین قرار دارد. این اندیس به صورت یک افق چینه سان بر روی سازند سروک تشکیل شده است. این اندیس، طبقات بوکسیتی پیوسته ای را دربر می گیرد که از قاعده به سمت رأس شامل بوکسیت برشی، بوکسیت قرمز، بوکسیت پیزوئیدی، بوکسیت سبز و بوکسیت کرم رنگ می شود. مطالعات میکروسکوپی و داده های کانی شناسی با استفاده از روش xrd نشانگر حضور دیاسپور، بوهمیت، گوتیت، هماتیت، کلریت، کلسیت و آناتاز در این نهشته ها می باشد. ویژگی های بافتی اندیس بوکسیتی بیدگل با زمینه پلیتومورفیک تا پان ایدیومورفیک و عناصر بافتی اٌاٌلیتی، پیزوئیدی و قطعات آهکی مشخص می شود.
سید محمد رضا طلاکش مسعود دهقانی
با توجه به خصوصیات خاک های شاحلی بندر عباس که عموما به جهت دارابودن مشکلاتی از قبیل پایین بودن ظرفیت باربری، دارای ضعف هایی در زمینه پی سازی می باشد وهمچنین به دلیل نیاز به وجود انواع سازه های ساحلی و دریایی، استفاده از شمع در مناطق مذکور اجتناب ناپذیر است و نیرویی که غالبا بر شمع ها به ویژه در این مناطق اعمال میشود، بار های جانبی می باشند. یکی از مسائل مطرح در زمینه طراحی شمع تحت بار گذاری جانبی و تحلیل های اولیه آن، اطلاع از میزان هر یک از پارامترهای فیزیکی ومکانیکی خاک میباشد که در این رساله به این موضوع چرداخته شده است. به این منظور ، جهت شناختن خاک های غالب منطقه وتغیین حدود تغییرات چارامتر های مذکور، تغداد 7 حلقه گمانه در نقاط مختلفی حفر شده و آزمایشات صحرایی وآزمایشگاهی لازم بر روی نمونه های حاصله صورت گرفته است. در ادامه جهت مدل سازی عددی رفتار خاک وشمع از نرم افزار plaxis که از روش اجزای محدود بهره میگیرد ،استفاده شده است. جهت مدل سازی وآنالیز رفتار باربری جانبی شمع و تاثیر پذیری آن از تغییرات در محدوده خاص هریک از پارامتر های موثر خاک ،از یک شمع فولادی که هربار در خاک با یک سری خصوصیات قرار گرفته است وتحت یک بار افقی می باشد، استفاده شده است.با بررسی ومقایسه خروجی های حاصل از آنالیز مربوطه، نتایج مورد نظر مورد تحلیل قرار گرفته است.
پیمان رضایی یعقوب لاسمی
برای تشخیص رخساره ها ، محیط های رسوبی و سکانسهای نهشته های اواخر ژوراسیک میانی-کرتاسه زیرین در شمال کرمان، برش های چینه نگاری این سنگها در نواحی ناودیس بیدو، فیض آباد و هشونی بررسی شده است.