نام پژوهشگر: علی اصغر فتحی
مرضیه لشگری فریبا مظفریان
زنجرک های fulgoromorpha، حشراتی با طیف میزبانی وسیع هستند که از آوندهای آبکش موجود در ریشه، طوقه و ساقه گیاهان علفی وگاهی آوند آبکش برگ های گیاهان چوبی تغذیه می کنند و در جمعیت های بالا می توانند خسارت های فراوان و جدی را به محصولات کشاورزی وارد نمایند. منطقه ی گرگان مشتمل بر دو شهرستان گرگان و آق قلا در استان گلستان، در شمال شرقی ایران از اقلیم های متنوعی شامل شش نوع اقلیم خشک، نیمه خشک، مدیترانه ای، نیمه مرطوب، مرطوب و بسیار مرطوب برخوردار می باشد. در این تحقیق برای بررسی پراکندگی فون این زنجرک ها در اقلیم های مختلف گرگان، طی سال های 1387 و 1388 در ماه های مختلف سال اقدام به نمونه برداری شد. به همین منظور، 17 محل که در برگیرنده شرایط مختلف اقلیمی بود انتخاب گردید. علاوه بر زنجرک های جمع آوری شده، نمونه هایی نیز که توسط سایرین از استان گلستان جمع آوری شده و در موزه ی هایک میرزایانس نگهداری می شد بررسی شدند. در مجموع نه خانواده ، 27 جنس و 37 گونه به شرح زیر شناسایی شدند: family caliscelidae: ommatidiotus dissimilis family cixiidae: pentastria major, reptalus barajus, reptalus bitinctus, tachycixius desertorum, tachycixius sp., reptalus lindbergi, cixius rufus, hyalesthes mlokosiewiezi, cixius adornatus iranicus, hyalesthes obsoletus, cixius pallipes, oliarus fulvus* family derbidae: malenia sp.* family delphacidae: asirica clavicornis, chloriona clavata, metadelphax propinqua, falctoya minuscula, gravesteiniella boldi, stenocranus major, laodelphax striatellus, javesella sp*., kelisia praecox*, muirudelphax aubei*, sogatella frucifera*, sogatella vibix*, eurybregma nigrolineata*, ribautodelphax hyrcanus family dictyopharidae: dictyophara europaea, dictyophara exoptata family issidae: scorlupella montana ,mycterodus krameri* family nogodinidae: morsina persica family tettigometridae: tettigometra sulphurea*, tettigometra virescens*, tettigometra costulata* family tropiduchidae: trypetimorpha fenestrate با توجه به منابع موجود 12 گونه که با علامت * مشخص شده اند، برای اولین بار از استان گلستان گزارش می شوند، سه گونه یsogatella frucifera, eurybregma nigrolineata, tettigometra virescens نیز رکورد های جدیدی برای ایران محسوب می گردند. نقشه ی پراکنش اقلیمی گونه ها با استفاده از نرم افزار9.2 arc gis ترسیم گردید.
امین فلاحی جبراییل رزمجو
چکیده: در این تحقیق تاثیر پنج دمای ثابت (15، 20، 25، 30 و 35 درجه سلسیوس) و شش رقم چغندرقند (br1، زرقان، 7233، pp22، pp36 و پلی راو) روی ویژگی های دموگرافی شته سیاه باقلا در شرایط اتاقک رشد در دمای 1 ± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 10 ± 60 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایشات در آزمایشگاه گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. بر اساس نتایج بدست آمده دمای ثابت 35 درجه سلسیوس برای پوره های شته a. fabae کشنده بود. مدت زمان رشد مراحل نابالغ این شته از 13/12 روز در دمای 15 درجه سلسیوس تا 74/6 روز در دمای 25 درجه سلسیوس متغیر بود و با افزایش دما متوسط طول عمر افراد ماده بالغ از 04/34 روز در دمای 15 درجه سلسیوس به 79/13 روز در دمای 30 درجه سلسیوس کاهش پیدا کرد. از نظر نرخ خالص تولیدمثل (r0) شته سیاه باقلا در بین دماهای 15، 20، 25 و 30 درجه سلسیوس اختلاف معنی داری مشاهده گردید (05/0> p). بیشترین مقدار نرخ خالص تولیدمثل در دمای 15 درجه سلسیوس (86/91 پوره/ ماده) و کمترین مقدار آن در دمای 30 درجه سلسیوس (56/12 ماده/ ماده/ نسل) مشاهده گردید. همچنین، بالاترین میزان نرخ ذاتی افزایش طبیعی (rm) برای شته سیاه باقلا در دمای 25 درجه سانتی گراد (380/0 ماده/ ماده/ روز) و کمترین میزان آن در دمای 15 درجه سانتی گراد (246/0 ماده/ ماده/ روز) بدست آمد. نتایج آزمایش تاثیر گیاه میزبان نشان داد که ارقام چغندرقند اثر معنی داری روی ویژگی های زیستی شته a. fabae دارند. بر این اساس، شته سیاه باقلا روی ارقام پلی راو و pp36 نسبت به سایر ارقام آزمایشی عملکرد بهتری داشت. کوتاهترین مدت زمان رشد و نمو (32/11 روز)، بالاترین میزان باروری کل (32/14 پوره/ ماده) و بالاترین نرخ تولیدمثل روزانه (16/2 پوره/ ماده/ روز) روی رقم پلی راو بدست آمد. در بین ارقام چغندرقند مورد آزمایش از نظر نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) تفاوت معنی داری مشاهده گردید (05/0 > p) بطوری که، بیشترین میزان این پارامتر روی رقم پلی راو (220/0 ماده/ ماده/ روز) و کمترین آن روی رقم 7233 (134/0 ماده/ ماده/ روز) محاسبه گردید. در ارقام آزمایشی، میانگین مدت زمان یک نسل (t) بین 17/11 روز تا 13/13 روز، نرخ خالص تولیدمثل بین 76/5 تا 26/13 ماده/ ماده/ نسل، مدت زمان دو برابر شدن جمعیت (dt) بین 14/3 روز تا 18/5 روز و نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) بین 14/1 تا 25/1 پوره/ ماده/ روز متغیر بود.
الهام کباری تازه شهری قدیر نوری قنبلانی
شته جالیز، aphis gossypii glover (hom.: aphididae)، یکی ازآفات مهم گوجه فرنگی در مزارع و گلخانه ها می باشد. میزان خسارت این آفت در گلخانه ها بعد از سفید بالک گلخانه در مرتبه دوم اهمیت قرار دارد. در این تحقیق مقاومت نه رقم از ارقام رایج گوجه فرنگی شامل strian، caligen، super bita، super strian، super af1، has2274، gs-12-f1، sun-6200 f1 و calj نسبت به شته جالیز در شرایط گلخانه ای ارزیابی شد. آزمایش آنتی زنوز از طریق شمارش تعداد شته های جلب شده روی هر رقم طی 24 ، 48 و 72 ساعت پس از رهاسازی 50 عدد شته انجام گرفت. کمترین تعداد شته ها روی رقم super strian و بیشترین تعداد شته ها روی رقم calj جلب شدند. در آزمایش آنتی بیوز بیشترین و کمترین طول دوره نشوونمای پورگی به ترتیب در ارقام has2274 (9/6 روز) و calj (4/5 روز) و کمترین و بیشترین طول دوره پوره زایی به ترتیب در رقم has2274 (9/5 روز) و رقم calj (6/12 روز) مشاهده گردید. پایین ترین نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) روی رقم has2274 (185/0 بر روز) و بالاترین مقدار آن روی رقم calj (306/0 بر روز) به دست آمد. کمترین نرخ خالص تولیدمثلی (r0) شته جالیز روی رقم has2274 (80/7 پوره به ازای هر شته در هر نسل) و بیشترین مقدار آن روی رقم calj (39/26 پوره به ازای هر شته در هر نسل) دیده شد. طولانی ترین زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت (dt) روی رقم has2274 (7/3 روز) و کوتاه ترین مقدار آن روی رقم calj (2/2 روز) مشاهده شد. همچنین کمترین نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) در روی رقم has2274 (20/1 بر روز) و بیشترین مقدار آن در رقم calj (35/1 بر روز) مشاهده گردید. در آزمایش تحمل رقم calj پایین ترین حد تحمل را دارا بود و میزان تحمل ارقام super strian، super bita و has2274 بیشتر از بقیه بود. بر اساس شاخص های سه گانه مکانیسم مقاومت ارقام super strian، has2274 و super bita مقاوم ترین ارقام و رقم calj حساس ترین رقم در میان ارقام مورد بررسی در این تحقیق نسبت به شته جالیز بودند.
سعیده شهریاری نژاد علی اصغر فتحی
گونه های سرخرطومی های جنسlarinus spp. (col.: curculionidae) از دانه های طبق گل علف های هرز تیره asteraceae تغذیه کرده و در کنترل علف های هرز متعلق به این تیره موثر می باشند. در این تحقیق گونه های جنس larinus با نمونه برداری های منظم در طی مراحل مختلف رشدی علف های هرز تیره asteraceae طی سال های 1389 و 1390 جمع آوری شدند. در این مطالعه، هفت گونه لارینوس به نام های علمی larinus affinis fremuth،l. nidificans guibourt ، l. onopordi (fabricius)، l. syriacus gyllenhal، l. grisescens gyllenhal، l. liliputanus faust و larinus sp. شناسایی شدند. تمامی گونه ها برای برای اولین بار از کرمان گزارش می شوند. درصد فراوانی گونه های لارینوس روی شش گونه علف هرز تیره asteraceae محاسبه شد. نتایج نشان داد که l. affinis بیشترین فراوانی نسبی (89 تا 91 درصد) را روی گیاه میزبان echinops aucheri boiss، l. nidificans بیشترین فـراوانی نسبی (51 تا 61 درصد) را روی گیاه میزبان echinops longipenicillatus mozaff. & ghahr و larinus sp. بیشترین فراوانی نسبی (5/87 تا 88 درصد) را روی گیاه میزبان cousinis stocksii winkler داشت. شاخص تنوع و یکنواختی شانون روی شش گونه علف هرز تیره asteraceae محاسبه شد. نتایج نشان داد که شاخص تنوع و یکنواختی شانون در هر دو سال مورد مطالعه برای گونه های لارینوس روی e. aucheri و c. stocksii در مقایسه با سایر علف های هرز به طور معنی داری کمتر بود. همچنین شاخص تنوع و یکنواختی شانون به ترتیب در طی مراحل رشدی جوانه دهی، رشدونمو جوانه ها، گلدهی و رسیدگی طبق های e. aucheri و c. stocksii در دو سال مورد مطالعه کاهش یافت. شاخص شباهت تنوع گونه ای موریسیتا- هورن روی شش گونه علف هرز تیره asteraceae محاسبه شد. نتایج نشان داد که شاخص شباهت تنوع گونه ای موریسیتا- هورن برای گونه های لارینوس بین (1) e. aucheri و پنج گونه بعدی علف هرز (کمتر از 1/0)، (2) c. stocksii و پنج گونه بعدی علف هرز (کمتر از 1/0) و (3) e. longipenicillatus و پنج گونه بعدی علف هرز (024/0 تا 310/0 بسته به گونه علف هرز) پایین تر بود. درصورتی که شاخص شباهت تنوع گونه ای موریسیتا- هورن بین e. lalesarensis - c. oxyachantha ، e. lalesarensis - o. leptolepis و c. oxyachantha - o. leptolepis بیشتر از 5/0 بود. در این تحقیق ویژگی های چرخه زندگی سرخرطومی l. affinis روی علف هرز e. aucheri در منطقه کرمان در سال های 1389 و 1390 مطالعه شد. این سرخرطومی دارای یک نسل در سال بود و به صورت حشرات کامل در زیر بقایای گیاهی زمستان گذارنی می کرد. طول دوره مراحل نابالغ به ترتیب 4/66 تا 2/67 روز در دو سال مورد مطالعه تعیین شد. میانگین زادآوری این سرخرطومی 3/40 تا 6/60 تخم به ازای یک فرد ماده به ترتیب در دو سال مورد مطالعه تعیین شد. ماده ها تخم ها را به صورت انفرادی درون طبق گل گیاه میزبان قرار می دادند. همچنین، طول عمر حشرات کامل ماده خارج شده از پناهگاه زمستانی 9/45 تا 6/48 روز در دو سال مورد مطالعه تعیین شد. تراکم جمعیت سرخرطومی l. affinis در طی دو سال 1389 و 1390 مطالعه شد. نتایج نشان داد که تراکم حشرات کامل زمستان گذران در هر دو سال مورد مطالعه در مرحله جوانه دهی و رشد و نمو جوانه های کل به طور معنی داری بیشتر بود. جمعیت تخم ها در سال 1389 در مرحله جوانه دهی و در سال 1390 در مرحله جوانه دهی و رشد و نمو جوانه های کل به طور معنی داری بیشتر از سایر مراحل رشدی بود. جمعیت لاروها در سال 1389 در مرحله گل دهی و در سال 1390 در مرحله رشد و نمو جوانه ها و گل دهی بیشتر از سایر مراحل رشدی بود. اوج جمعیت شفیره ها و حشرات کامل تازه ظاهر شده به ترتیب در اوایل و اواخر رسیدگی طبق های گل مشاهده گردید. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که سرخرطومی l. affinis به طور اختصاصی آفت علف هرز e. aucheri است. بنابراین، این سرخرطومی می تواند به عنوان عامل بیوکنترل در مدیریت تلفیقی این علف هرز در منطقه کرمان مفید باشد.
الهام بلالی مشکور علی اصغر فتحی
چکیده: گونه های مختلف تریپس در منطقه اردبیل به گندم خسارت می-زنند. گونه های گیاهخوار تریپس با نمونه برداری های منظم در مراحل مختلف رشدی گندم از منطقه نیر استان اردبیل طی سال های 1389 و 1390 جمع آوری شدند. در این تحقیق سه گونه تریپس خسارت زا روی گندم به نام های علمی haplothrips tritici kurdjumov، limothrips angulicornis jablonowski و aptinothrips rufus gmelin شناسایی گردید. گونه h. tritici بیشترین فراوانی نسبی (8/96 تا 1/98 درصد) را در بین تریپس-های گیاهخوار گندم داشت. در این بررسی 15 گونه شکارگر با نام های علمی aeolothrips intermedius bagnall، chrysoperla carnea stephens، l. coccinella septempunctata، schilling deraeocoris lutescens،geocoris punctipes say.، hippodamia convergens guer.، karnyothrips flavipes jones،lathrobium impressifrons eppelsheim، macrolophus rubi woodroffe، malachius viridis fabricius، l. nabis flavomarginatus، orius minutus l.، orius niger wolff، say. podisus maculiventris وpropylea 14-punctata l. از مزارع گندم جمع آوری و شناسایی شدند. گونه a. intermedius بیشترین درصد فراوانی را در بین گونه های شکارگر داشت. همچنین، فراوانی نسبی گونه های k. flavipes، o. niger، c. septempunctata، h. convergens و c. carnea در مقایسه با سایر گونه های شکارگر بیشتر بود. شاخص تنوع شانون برای گونه های شکارگر در مزرعه گندم با کشت حاشیه ای و بدون کشت حاشیه ای یونجه محاسبه شد. نتایج نشان داد که شاخص تنوع شانون برای گونه های شکارگر در مزرعه گندم با کشت حاشیه ای یونجه در مقایسه با مزرعه گندم بدون کشت حاشیه-ای یونجه به طور معنی داری بیشتر بود. همچنین، شاخص تنوع شانون در طی مراحل رشدی به ساقه رفتن تا خمیری شدن افزایش یافت ولی، در مرحله رشدی رسیدگی گندم به طور معنی داری کاهش یافت. شاخص شباهت تنوع گونه ای موریسیتا- هورن برای گونه های دشمنان طبیعی تریپس گندم بین مزارع گندم با کشت حاشیه ای یونجه و مزرعه گندم بدون کشت حاشیه ای یونجه در دو سال مورد مطالعه به ترتیب 925/0 و 931/0 محاسبه شد. در صورتی که مقدار شاخص شباهت تنوع گونه ای موریسیتا- هورن بین مزارع گندم با کشت حاشیه ای یونجه در دو سال 990/0 و بین مزارع گندم بدون کشت حاشیه ای یونجه در دو سال 994/0 محاسبه شد. تراکم جمعیت h. tritici در مزارع گندم بدون کشت حاشیه ای یونجه در مقایسه با مزارع گندم با کشت حاشیه ای یونجه در هر دو سال مورد مطالعه به طور معنی داری بیشتر بود. در صورتیکه تراکم جمعیت گونه-های شکارگر a. intermedius ، o. niger و k. flavipes در مزارع گندم با کشت حاشیه ای یونجه در مقایسه با مزارع گندم بدون کشت حاشیه ای یونجه به طور معنی داری بیشتر بود. در مزارع گندم بدون کشت حاشیه ای یونجه تراکم تریپس گندم طی مراحل رشدی به ساقه رفتن تا اواخر شیری شدن افزایش یافت ولی، در مرحله خمیری شدن و رسیدگی جمعیت تریپس گندم به طور معنی داری کاهش یافت. در مزارع گندم با کشت حاشیه ای یونجه تراکم تریپس گندم در طی مراحل رشدی به ساقه رفتن تا گلدهی افزایش یافت ولی، جمعیت تریپس طی مراحل رشدی اوایل شیری شدن تا رسیدگی کاهش یافت. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که کشت حاشیه ای یونجه در اطراف مزارع گندم باعث افزایش تنوع و تراکم گونه های شکارگر و کاهش تراکم h. tritici شد. بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد که کشت گیاه یونجه در حاشیه مزارع گندم می تواند در کاهش جمعیت تریپس گندم در مزارع گندم مفید باشد.
سمیرا قویدل جبراییل رزمجو
کنه ی دو لکه ای tetranychusurticae koch (acari: tetranychidae)یک گونه بسیار خسارت زا و پلی فاژ در بسیاری از نقاط دنیا بوده و به عنوان یک آفت جدی روی اغلب گیاهان زینتی از جمله گل رز مطرح است. ارقام مختلف یک گیاه میزبان حساسیت های متفاوتی نسبت به حمله آن نشان داده و پارامترهای زیستی کنه تحت تاثیر گیاه میزبان قرار می گیرد. آگاهی از پارامترهای های زیستی کنه روی ارقام مختلف گیاه میزبان می تواند در تدوین برنامه های کنترل آن مورد توجه باشد. پارامترهای زیستی این کنه در شرایط آزمایشگاهی دمای 1±24 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی روی 10 رقم گل رز شاملbella vita ، cool water،dolce vita ، marusya، orange، pink، roulette، tea، valentineو yellowدر اتاقک رشد مطالعه شد. پارامترهای جدول زندگی و تولیدمثل با استفاده از معادلات کری و روش جک نایف محاسبه شدند و مقدار پارامترهای به دست آمده روی ارقام مختلف گل رز با استفاده از نرم افزار spss تجزیه ی آماری شدند. از نظر دوره ی نشو و نما بین ارقام مختلف گل رز تفاوت معنی داری وجود داشت. طولانی ترین دوره ی نابالغی روی رقم bella vita (30/12 روز) و کوتاه ترین آن روی رقم orange (35/9 روز) بود . طولانی ترین دوره بلوغ کنه ماده و طول دوره ی تخم ریزی روی رقم pink (به ترتیب 90/28 و05/23 روز) و کوتاه ترین این دوره ها روی رقم bella vita و به ترتیب 05/16 و 35/13 روز بود. از لحاظ پارامترهای رشدی نیز بین ارقام مختلف تفاوت معنی داری وجود داشت. بیشترین مقدار نرخ خالص تولیدمثل (r0) برابر37/53 روی رقم pinkو کمترین مقدار آن 05/34 (ماده/ ماده/ نسل) روی رقم valentine مشاهده شد. کنه ی دولکه ای روی رقم cool water بیشترین مقدار نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) (253/0 ماده/ ماده/ روز) و روی رقم roulette کمترین مقدار (169/0 ماده/ ماده/ روز) را داشت. از لحاظ متوسط مدت زمان یک نسل (t) و مدت زمان دو برابر شدن جمعیت (dt) طولانی ترین زمان روی رقم roulette (به ترتیب 20/21 و 08/4 روز ) و کوتاه ترین روی رقم cool water (به ترتیب 39/14 و 73/2 ) روز بود. پارامترهای تولیدمثلی بین ارقام مختلف گل رز تفاوت معنیداری نشان داد. از لحاظ نرخ خالص و ناخالص باروری و نرخ ناخالص و خالص زادآوری بیشترین مقدار روی رقم pinkمشاهده شد. بر اساس نتایج، کنه دولکه ای کمترین رشد جمعیت را روی رقم roulette داشت. لذا این رقم به عنوان یک رقم نسبتا غیر حساس نسبت به حمله کنه معرفی می شود. و بیشترین مقدار رشد جمعیت نیز روی رقم cool waterبود بنابراین این رقم به عنوان یک رقم مطلوب برای کنه می باشد.
جواد سلمانی مغانلو علی اصغر فتحی
کرم ساقه خوار اروپایی ذرت، nubilalis (hübner) ostrinia، یکی از آفات مهم محصول ذرت،zea mays l.، در منطقه مغان است. در آزمایشات مزرعه ای، تراکم تخم ها و لاروهای کرم ساقه خوار اروپایی ذرت روی چهار هیبرید ذرت به نام هایns704 (رقم تجاری)، ns770، ns640 و mv524 (رقم های با عملکرد بالا) مطالعه شد. همچنین، در این پژوهش شکارگرها و پارازیتوییدهای کرم ساقه خوار اروپایی ذرت روی همین هیبریدها جمع آوری و شناسایی شدند. و درصد پارازیتیسم تخم ها و لارو های این آفت نیز تعیین گردید. بذور هیبریدهای ذرت در یک مزرعه آزمایشی با مساحت تقریبی 700 مترمربع کاشته شدند. این آزمایشات در قالب طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. نمونه برداری ها در پنج مرحله رشدی ذرت از مرحله رشدیv6 (شش برگ کامل) تاr3 (شیری شدن دانه ها) انجام شدند. در هر نوبت نمونه برداری، پنج گیاه از هر هیبرید در هر یک از چهار بلوک به طور تصادفی انتخاب شده و تعداد تخم های (پارازیته شده و پارازیته نشده) o. nubilalis به ازای یک گیاه با استفاده از ذره بین دستی 20x یادداشت شد. سپس ساقه این گیاهان تشریح شده و تعداد لارو ها، دالان های لاروی و لاروهای پارازیته شده به ازای یک گیاه ثبت شدند. کمترین تراکم تخم ها، لاروها و دالان های لاروی روی هیبرید ns704 مشاهده گردید. درصورتی که درصد پارازیتیسم تخم و لاروهای این آفت روی هیبریدns704 در مقایسه با سه هیبرید بعدی بیشتر بود. بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد که هیبریدns704 در بین هیبریدهای مورد مطالعه مطلوبیت کمتری نسبت به کرم ساقه خوار اروپایی ذرت دارد و پتانسیل کاربرد در برنامه های مدیریت تلفیقی o. nubilalis را دارد. علاوه بر آن در این تحقیق، 12 گونه شکارگر و 2 گونه پارازیتویید جمع آوری و شناسایی شدند. سن شکارگر wolff niger orius و زنبوران پارازیتوییدbezd. trichogramma brassicae و hebetor (say) habrobracon با فراوانی نسبی بالا روی هر چهار هیبرید مورد مشاهده شدند.
ابراهیم زاهدی اصل علی اصغر فتحی
چغندرقند، beta vulgaris l.، گیاهی است دو ساله و به منظور تهیه قند از ریشه آن کشت می شود. استان آذربایجان غربی با 9/27 درصد، بیشترین سطح زیر کشت چغندرقند در کشور را به خود اختصاص داده است. کرم برگخوار چغندرقند، spodoptera exigua (hubner)? آفت مهم چغندرقند در منطقه میاندوآب است. در این تحقیق تراکم جمعیت کرم برگخوار چغندرقند و دشمنان طبیعی آن روی پنج ژرم پلاسم چغندرقند شامل 004، 005، 006، جام و 7233، در سال های 1390 و 1391 در منطقه میاندوآب بررسی شد. در طول هر یک از فصل های زراعی به مدت 10 هفته از تراکم جمعیت مراحل تخم و لارو کرم برگخوار چغندرقند و دشمنان طبیعی آن نمونه برداری و تعداد آنها شمارش گردید. براساس نتایج حاصل از تجزیه واریانس، تراکم جمعیت تخم های کرم برگخوار چغندرقند بین پنج ژرم پلاسم چغندرقند در هر دو سال مطالعه اختلاف معنی داری را نشان نداد، ولی تراکم جمعیت لاروهای کرم برگخوار چغندرقند بین پنج ژرم پلاسم چغندرقند و ده تاریخ نمونه برداری در هر دو سال در سطح احتمال پنج درصد اختلاف معنی داری را نشان داد. هشت گونه پارازیتویید شامل hyposoter exiguae، cotesia marginiventris ، chelonus insularis ، chelonus inanitus ، microptilis mediator ، habrobracon hebetor ، euplectrus flavipes و exorista larvarum، و هشت گونه شکارگر شامل nabis pseudoferus ، orius niger ، propylea quatourdecimpunctata ، hippodamia convergens ، psyllobora vigintiduopunctata ، scymnus nigricollis ،stethorous punctillum و chrysoperla carnea ، شناسایی شدند. بیشترین درصد لاروهای پارازیته شده در سال 1390 روی ژرم پلاسم 5 و در سال 1391 روی ژرم پلاسم های 5 و 4 مشاهده گردید. در بین پارازیتوییدهای این آفت گونه euplectrus flavipes و در بین گونه های شکارگرهای آن بالتوری سبز، chrysoperla carnea، بیشترین درصد فراوانی نسبی را داشتند. در هر دو سال، بیشترین و کمترین مقدار شاخص تنوع شانون برای دشمنان طبیعی کرم برگخوار چغندرقند، به ترتیب روی ژرم پلاسم های 5 و 7233 مشاهده گردید. همچنین، مقدار این شاخص روی ژرم پلاسم 4 بیشتر از ژرم پلاسم 6 و جام بود. شاخص یکنواختی شانون برای دشمنان طبیعی کرم برگخوار چغندرقند در دو سال مورد مطالعه روی ژرم پلاسم 5 بیشتر از سایر ژرم پلاسم های مورد مطالعه بود. مقدار شاخص شباهت تنوع گونه ای موریسیتا- هورن بین مجموعه گونه های دشمنان طبیعی ژرم پلاسم های 004- 005، جام- 6 و جام-7233 بیشتر بود.
مریم خلق احمدی مهدی حسن پور
بالتوری سبز، chrysoperla carnea یکی از دشمنان طبیعی مهم آفات درختان میوه و زراعی می باشد. یکی از موارد مهم در پرورش انبوه یک عامل بیوکنترل تعیین رژیم غذایی مناسب برای پرورش آن می باشد. بنابراین، در این تحقیق اثر چند رژیم غذایی مصنوعی شامل محلول آب عسل، محلول آب عسل + گرده ی ذرت، محلول آب عسل + تخم مرغ، محلول آب عسل + مخمر، محلول آب عسل + گرده-ی ذرت + مخمر + تخم مرغ روی پارامتر های زیستی و رشد جمعیت پایدار بالتوری سبز مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در دمای 2±26 درجه ی سلسیوس، رطوبت نسبی60-50 درصد و دوره ی نوری 8 : 16 ساعت (تاریکی: روشنایی) انجام شد. در هر یک از تیمار ها از 25 جفت حشره ی کامل نر و ماده استفاده شد. تعداد تخم های گذاشته شده توسط افراد ماده تا زمان مرگ آن ها به صورت روزانه شمارش و ثبت گردید. کم ترین طول دوره ی نشو و نمای تخم (13/0±3/4 روز)، دوره ی لاروی (21/0±92/6)،مقدار متوسط مدت زمان یک نسل (29/0±73/24) و بیش ترین طول دوره ی تخم ریزی (87/1±21/34 روز)، طول عمر حشرات نر (5/1±08/32 روز)، ماده (89/0±7/39 روز)، نرخ ناخالص تولید مثل (3/20±17/401)، نرخ خالص تولید مثل (95/34±44/282)، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (01/0±228/0) و نرخ ذاتی تولد (01/0±26/0)در رژیم غذایی پنجم به دست آمد. بنابراین، رژیم غذایی محلول آب عسل + گرده ی ذرت + مخمر + تخم مرغ می تواند به عنوان رژیم غذایی مناسب حشرات کامل در پرورش انبوه این شکارگر مورد استفاده قرار گیرد. در بررسی رفتار های تولید مثلی این شکارگر مشخص شد که ماده های جفت گیری نکرده قادر به تخم ریزی نیستند. همچنین مشاهده شد که حضور بیش از یک فرد نر در کنار افراد ماده سبب کاهش معنی دار در تعداد تخم های گذاشته شده توسط افراد ماده شد.
امیر مله علی اصغر فتحی
پسیل معمولی پسته،agonoscena pistaciae (burckhaedt and lauterer) (hemiptera: psyllidae) ، یکی از آفات کلیدی پسته در استان خراسان جنوبی است. در این تحقیق تراکم جمعیت پسیل معمولی پسته و تنوع گونه ای دشمنان طبیعی آن روی چهار رقم پسته به نام های اوحدی، احمدآقایی ، اکبری و کله قوچی در سال 1391 در یک باغ آزمایشی واقع در منطقه خراسان جنوبی مطالعه شد. نمونه برداری ها از اواسط اردیبهشت تا اواسط شهریور به طور هفتگی انجام شد. در هر تاریخ نمونه برداری، فراوانی پسیل پسته و دشمنان طبیعی آن شمارش گردید. نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین تراکم جمعیت تخم و پوره پسیل و نیز خسارت آن به ترتیب روی رقم کله قوچی و اوحدی مشاهده گردید. تراکم جمعیت تخم و پوره پسیل روی هر چهار رقم پسته از اردیبهشت تا خرداد افزایش یافت و از تیر تا شهریور کاهش یافت. در تحقیق حاضر هفت گونه دشمن طبیعی پسیل در باغ آزمایشی جمع آوری گردید. در بین دشمنان طبیعی chrysoperla carnea (stephens) و زنبور psyllaephagus pistaciae (ferriere) بیشترین درصد فراوانی را داشتند. مقدار شاخص تنوع شانون و نیز شاخص شباهت تنوع گونه ای موریسیتا-هورن برای دشمنان طبیعی پسیل در چهار رقم مورد مطالعه تقریبا مشابه بود. بیشترین و کمترین تراکم لارو c. carnea به ترتیب روی رقم اوحدی و احمدآقایی مشاهده گردید. علاوه بر آن، درصد پارازیتیسم پوره ها توسط زنبور p. pistaciae روی رقم اوحدی نسبت به سایر ارقام مورد مطالعه پسته به طور معنی داری بیشتر بود. بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش می توان جمع بندی کرد که کشت رقم اوحدی می تواند در مدیریت تلفیقی پسیل معمولی پسته مفید باشد.
علی اکبر عابدی علی اصغر فتحی
چغندرقند، beta vulgaris l.، یکی از محصولات مهم زراعی در استان خراسان رضوی است. در این تحقیق تنوع گونه ای برگخوار های چغندرقند و دشمنان طبیعی آن روی شش رقم چغندرقند به نام های اردبیلی، ارس، پرشیا، فلورس، لاتیتیا و روزیر در سال های 1391 و 1392مطالعه شد. نمونه برداری ها از اوایل تیر تا اواسط شهریور به فاصله هر ده روز یکبار انجام شد. در هر تاریخ نمونه برداری، فراوانی هر یک از گونه های برگخوار و دشمنان طبیعی آنها شمارش گردید. نتایج نشان داد که خرطوم بلند دمبرگ چغندرقند، lixus incanescens boh.، بیشترین فراوانی را در بین برگخوارهای چغندرقند داشت. بیشترین و کمترین مقدار شاخص تنوع شانون برای برگخوارهای چغندرقند، به ترتیب روی رقم پرشیا و اردبیلی مشاهده گردید. بیشترین و کمترین مقدار شاخص شباهت تنوع گونه ای موریسیتا-هورن بین ترکیب گونه ای برگخوارها، به ترتیب روی رقم های اردبیلی-ارس و اردبیلی-پرشیا مشاهده شد. در بین دشمنان طبیعی زنبور پارازیتویید bracon intercessor neesبه عنوان پارازیتویید لارو و سن شکارگرa. costa nabis punctatus به عنوان شکارگر تخم بیشترین درصد فراوانی را داشتند. بیشترین و کمترین مقدار شاخص تنوع شانون برای دشمنان طبیعی آفات برگخوار چغندرقند، به ترتیب روی رقم پرشیا و اردبیلی مشاهده گردید. بیشترین و کمترین مقدار شاخص شباهت تنوع گونه ای موریسیتا- هورن بین ترکیب گونه ای دشمنان طبیعی برگخوار چغندرقند، به ترتیب روی رقم های اردبیلی- ارس و اردبیلی- پرشیا مشاهده شد. همچنین، در این تحقیق تراکم های تخم ها و لاروهای خرطوم بلند و نیز تراکم های سن شکارگر n. punctatus و درصد پارازیتیسم لاروها توسط b. intercessor روی هر یک از شش رقم چغندرقند بررسی شد. نتایج حاصل نشان داد که کمترین و بیشترین تراکم های تخم و لارو به ترتیب روی رقم پرشیا و اردبیلی مشاهده گردید. همچنین، بیشترین تراکم سن شکارگر و بالاترین درصد لاروهای پارازیته شده روی رقم پرشیا مشاهده گردید. در این پژوهش تراکم جمعیت خرطوم بلند چغندرقند و تنوع گونه ای دشمنان طبیعی این آفت، در کشت نواری چغندرقند (رقم پرشیا) و یونجه (سه ساله) و تک کشتی چغندرقند مطالعه شدند. تراکم جمعیت خرطوم بلند چغندرقند در کشت نواری چغندرقند و یونجه در مقایسه با تک کشتی چغندرقند به طور معنی داری کمتر بود. درصد پارازیتسیم و شاخص تنوع شانون برای گونه های دشمنان طبیعی در کشت نواری چغندرقند و یونجه در مقایسه با تک کشتی چغندرقند به طور معنی داری بیشتر بود. بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش می توان جمع بندی کرد که کشت رقم پرشیا در تلفیق با کشت نواری یونجه می تواند در مدیریت تلفیقی خرطوم بلند چغندرقند مفید باشد.
حسین برخوردار علی اصغر فتحی
مگس گلرنگacanthiophilus helianthi rossi ، یکی از آفات مهم گلرنگ در منطقه اصفهان است. در این تحقیق تراکم جمعیت مگس گلرنگ و تنوع گونه ای دشمنان طبیعی آن روی ده ژنوتیپ گلرنگ به نام های مکزیکی37، مکزیکی38، مکزیکی39، مکزیکی50، مکزیکی51، kw2، لاین5، لاین411، پدیده و گلدشت در مزرعه آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سال 1391 و 1392 مطالعه شد. همچنین، شاخص های خسارت و شاخص-های عملکرد ده ژنوتیپ مورد مطالعه تحت شرایط مزرعه ای نیز مطالعه گردید. تراکم جمعیت لاروها و شفیره ها در ژنوتیپ گلدشت (با 8 و 6/7 لارو و شفیره به ازای یک بوته) و لاین411 (با 4/10 و 8/8 لارو و شفیره به ازای یک بوته) در مقایسه با سایر ژنوتیپ های مورد مطالعه به طور معنی داری کمتر بود. همچنین، درصد قوزه های آلوده به ازای یک گیاه، درصد کاهش وزن قوزه آلوده و درصد دانه های خسارت دیده به ازای یک قوزه آلوده در ژنوتیپ های گلدشت و لاین411 در مقایسه با سایر ژنوتیپ های مورد مطالعه کمتر بود. علاوه بر آن، تعداد قوزه به ازای یک گیاه و تعداد دانه به ازای یک قوزه در ژنوتیپ گلدشت و لاین411 در مقایسه با سایر تیمار های مورد مطالعه بیشتر بود. در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه بیشترین وزن هزار دانه در ژنوتیپ لاین411 و گلدشت مشاهده گردید. همچنین، در تحقیق حاضر هفت گونه دشمن طبیعی مگس گلرنگ در مزارع آزمایشی جمع آوری گردید. در بین دشمنان طبیعی زنبور پارازیتویید antistrophoplex conthurnatus masi و سن شکارگر deraeocoris ruber linnaeus به ترتیب بیشترین درصد فراوانی را داشتند. مقدار شاخص شباهت تنوع گونه ای موریسیتا-هورن بین ترکیب گونه ای دشمنان طبیعی بین ژنوتیپ های مورد مطالعه یکنواخت بود. این نتایج نشان می دهد که ژنوتیپ گلدشت و لاین411 در بین ده ژنوتیپ مورد مطالعه نامطلوب ترین ژنوتیپ نسبت به مگس گلرنگ هستند. بنابراین، می توان جمع بندی کرد که ژنوتیپ گلدشت و لاین411 پتانسیل کاربرد در برنامه های مدیریت تلفیقی a. helianthi در مزارع گلرنگ را دارد.
منیژه پناهی خانقاه جبراییل رزمجو
شته ی سبزگندم، sitobion avenae (fabricius)، به عنوان یکی از آفات مهم غلات دانه ریز و به ویژه گندم در سال های اخیر بوده و جمعیت رو به گسترش دارد و یکی از عوامل مهم انتقال ویروس کوتولگی زرد جو می باشد. اخیرا پیشنهاد شده است که می توان از مقاومت القایی برای کاهش جمعیت حشرات استفاده کرد. مقاومت القایی در اثر واکنش گیاه به تغذیه آفت روی گیاه در برابر حشرات آفت ایجاد می گردد. در این تحقیق به منظور القای مقاومت در دو رقم گندم به شته ی سبز گندم ارقام گندم با نام های سای سونز و شیرودی در مرحله 3 برگه شدن برای مدت های 0، 2، 4، 6، 8 روز با پنج عدد شته ی سبز گندم در داخل اطاقک رشد تنظیم شده در دمای ?2±25، رطوبت نسبی 5 ±60 درصد و دوره ی نوری (l:d) 14:10 آلوده گردید و پس از سپری شدن هریک از این مدت ها، گیاهان برای مدت 48 ساعت عاری از شته نگهداری شدند. سپس روی هر گیاه یک شته ی بالغ مستقر گردانده شده (برای هر تیمار 20 تکرار) و پارامترهای زیستی آن مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که از نظر نرخ ذاتی افزایش جمعیت شته (rm) بین دو رقم گندم و بین تیمارهای زمانی روی دو رقم اختلاف معنی داری در سطح احتمال 5% وجود دارد، به طوری که rm روی رقم شیرودی 198/0 ماده/ماده/روز و روی رقم سای سونز 075/0 ماده/ماده/روز ثبت شد. بیشترین و کمترین مقدار rm بین تیمارهای زمانی در رقم سایسونز به ترتیب در تیمار شاهد (092/0 ماده/ماده/روز) و تیمار 6 روز پیش آلودگی (063/0 ماده/ماد/روز) و نیز روی رقم شیرودی در تیمار شاهد (216/0 ماده/ماده/روز) و تیمار 6 روز پیش آلودگی (157/0 ماده/ماده/روز) بدست آمد و بین 6 روز آلودگی قبلی و 8 روز آلودگی قبلی تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. از نظر میانگین طول دوره ی نشو و نمو مرحله پورگی بین دو رقم گندم و 5 تیمار زمانی در سطح احتمال 5 درصد اختلاف معنی داری مشاهده شد. میانگین طول دوره ی نشو و نمای پوره ها در رقم سای-سونز و شیرودی به ترتیب 3/0±15/10 و 1/0±98/7 روز بود. بیشترین میانگین طول دوره ی نشو و نمای پوره ها در رقم سای سونز و شیرودی به ترتیب 3/10 و 8/8 روز مربوط به تیمار 6 روز آلودگی قبلی و کمترین آن در تیمار شاهد مشاهده گردید. بیشترین و کمترین میانگین تعداد نتاج تولید شده در رقم شیرودی و رقم سای سونز بترتیب 1/19 و 4/6 پوره بود. همچنین بیشترین و کمترین میانگین تعداد نتاج در دوره ی تولید مثلی در بین تیمارها در رقم سایسونز بترتیب در تیمار شاهد (6/1 عدد) و در تیمار 6 روز آلودگی قبلی (2/1 عدد) و در رقم شیرودی بترتیب در در تیمار شاهد (04/2 عدد) و در تیمار 6 روز آلودگی قبلی (6/1 عدد) دیده شد. بنابراین نتیجه گیری می شود می توان با 6 روز آلودگی قبلی گندم به شته ی سبز گندم در آن مقاومت القایی نسبت به این شته ایجاد نمود که در برنامه ی ipm این آفت می تواند مفید واقع شود.
پری ناز رستمیان هوشنگ رفیعی دستجردی
زیست شناسی و جدول زندگی زاد آوری سن شکارگر orius laevigatus روی چند رژیم غذایی مختلف شامل تخم بید آرد + گرده ی ذرت، تخم بید آرد + گرده ی آفتابگردان، تخم بید آرد + گرده ی شقایق و تخم بید آرد به تنهایی مورد مطالعه قرار گرفت. آزمایش ها در دمای 2±26 درجه ی سلسیوس، رطوبت نسبی 5±55 درصد و دوره ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام شد. پوره های تازه ظاهر شده ی شکارگر به صورت جداگانه روی هر یک از رژیم های غذایی فوق پرورش داده شدند. پس از ظهور حشرات کامل، تعدادی از آن ها به صورت تصادفی و جفت انتخاب و به ظروف پلاستیکی حاوی غذای مورد نظر منتقل شدند. زادآوری و بقای شکارگر تا زمان مرگ آخرین فرد به صورت روزانه ثبت شد. در رژیم های غذایی فوق میانگین طول دوره ی پورگی به ترتیب107/0±58/10، 102/0±01/9، 098/0±46/9 و 152/0±69/10 روز و میانگین تعداد نتاج تولید تولید شده به ازای هر ماده در طول عمر به ترتیب 94/9±56/140، 51/9±88/110، 55/10±93/71 و 59/14±56/101 به دست آمد. نرخ خالص تولید مثل ((r0 به ترتیب 11/4±94/70، 49/3±93/47، 14/2±5/28 و 58/6±82/46 ماده/ماده/نسل و نرخ ذاتی افزایش جمعیت به ترتیب 00290/0±1909/0، 0040/0±1815/0، 0031/0±1615/0 و 00540/0±1601/0 ماده/ماده/روز به دست آمد. نتایج نشان داد که افزودن گرده ی ذرت و آفتابگردان به رژیم غذایی سن شکارگر o. laevigatus سبب افزایش دوره ی تخم ریزی، تعداد نتاج تولید شده، نرخ بقا و نرخ ذاتی افزایش جمعیت شکارگر می شود. واکنش تابعی حشرات ماده ی کامل سن شکارگر o. laevigatus در روزهای مختلف زندگی نسبت به پوره های شته ی جالیز a. gossypiiمورد مطالعه قرار گرفت. در این آزمایش از حشرات ماده ی کامل 1، 5، 10 و 20 روزه استفاده شد. پس از انجام آزمایش های مقدماتی، تراکم های 2، 4، 8، 16، 32، 64 و 96 از مخلوطی از پورههای سنین 1 و 2 شتهی جالیز در ظروف پتری شش سانتیمتری حاوی دیسک برگی خیار به صورت جداگانه در اختیار حشرات ماده ی شکارگر که به مدت 24 ساعت گرسنه نگه داشته شده بودند، قرار گرفتند. آزمایش در 10 تکرار انجام شد. پس از 24 ساعت طعمه های خورده شده در زیر استریو میکروسکوپ شمارش و ثبت شد. تعیین نوع واکنش تابعی با استفاده از رگرسیون لجستیک و تخمین پارامترها ی نرخ حمله (a) و زمان دستیابی (th)با استفاده از رگرسیون غیر خطی در نرمافزار sas انجام شد. واکنش تابعی درهمه ی تیمارها از نوع دوم به دست آمد زمان دستیابی شکارگر با افزایش سن از 5 به 20 روزگی کاهش یافت.
ندا صلحی علی اصغر فتحی
شب پره ی مینوز برگ گوجه فرنگی، tuta absoluta (meyrick)، آفت جدی گوجه فرنگی، lycopersicum esculentum miller می باشد. در این تحقیق ویژگی های زیستی مینوز برگ گوجه فرنگی روی پنج رقم گوجه فرنگی (به نام هایsuper strain b، super chief، early urbana y111، mobil و early urbana y) و نیز تاثیر مقادیر مختلف کود مرغی (شامل شاهد، 5، 10، 15، 20و 25 درصد در گلخانه و شاهد، 100، 200 و 300 کیلوگرم در هکتار در مزرعه) روی بیولوژی و میزان آلودگی این شب پره روی رقم early urbana y در شرایط گلخانه ای و مزرعه ای ارزیابی شد. در آزمایش های تاثیر رقم های مختلف گوجه فرنگی بر پارامترهای چرخه زیستی و آلودگی این شب پره در گلخانه و مزرعه مشخص گردید که طول دوره ی نشوونمای لاروی به ترتیب روی رقم های mobil, super chief y111, super strain b ٍٍearly urbana و early urbana y افزایش یافت. طول دوره ی تخم گذاری و تعداد تخم های گذاشته شده به ازای یک ماده روی رقم super strain b بیشترین (به ترتیب 35/7 روز و 05/114 تخم به ازای ماده) و روی رقم early urbana y کمترین (به ترتیب 74/6 روز و 95/105 تخم به ازای ماده) بودند. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) به ترتیب روی رقم های super strain b (154/0 ماده/ماده/روز)،super chief (151/0 ماده/ماده/روز)،early urbana y111 (143/0 ماده/ماده/روز)،mobil (134/0 ماده/ماده/روز) و early urbana y (132/0 ماده/ماده/روز) به طور معنی داری کاهش یافت. کمترین نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) (141/1 بر روز) و طولانی ترین طول دوره نسل (t) (44/28 روز) روی رقم early urbana y محاسبه شدند. همچنین، کمترین تعداد دالان های لاروی، تعداد لاروها و تعداد برگچه های آلوده به ازای یک گیاه روی گیاهان رقم early urbana y مشاهده گردید. در آزمایش های تاثیر کود مرغی بر پارامترهای چرخه زیستی و آلودگی این شب پره در گلخانه و مزرعه مشخص گردید که طول دوره ی نشوونمای لاروی به ترتیب در تیمارهای شاهد، 5، 10، 15، 20و 25 درصد کودمرغی افزایش یافت ولی طول دوره تخم گذاری و تعداد تخم های گذاشته شده به ازای هر ماده به ترتیب روی این تیمارها کاهش یافتند. نرخ ذاتی افزایش جمعیت به ترتیب در تیمارهای شاهد (132/0 ماده/ماده/روز)، 5 درصد (126/0 ماده/ماده/روز)، 10 درصد (122/0 ماده/ماده/روز)، 15 درصد (120/0 ماده/ماده/روز)، 20 درصد (114/0 ماده/ماده/روز) و 25 درصد کودمرغی (113/0 ماده/ماده/روز) به طور معنی داری کاهش یافت. کمترین نرخ متناهی افزایش جمعیت (120/1 بر روز) و طولانی ترین طول دوره نسل (58/30 روز) در تیمار 25 درصد کود مرغی محاسبه شدند. همچنین، کمترین تعداد دالان های لاروی، تعداد لاروها و تعداد برگچه های آلوده به ازای یک گیاه در گیاهان رشد یافته در 25 درصد کود مرغی مشاهده شدند. براساس این نتایج می توان نتیجه گیری کرد که در بین ارقام مورد مطالعه، رقم super strain b مطلوب ترین و رقم early urbana y نامطلوبترین رقم برای t. absoluta می باشند. همچنین، با افزایش نسبت کود مرغی در زیرنهشت های کاشت مطلوبیت گیاهان گوجه فرنگی نسبت به t. absoluta به طور معنی داری کاهش یافت. این نتایج می تواند در برنامه های مدیریت تلفیقی t. absoluta در مزارع و گلخانه های گوجه فرنگی مفید باشد.
پریسا شکوری مقدم علی گلی زاده
چکیده: شته ی روسی گندم،diuraphis noxia (mordvilko) ، یکی از آفات مهم غلات دانه ریز و به ویژه گندم در سال های اخیر بوده است و یکی از عوامل مهم انتقال ویروس کوتولگی زرد جو می باشد. در این تحقیق حساسیت تعدادی از ارقام و لاین های مختلف جو در مرحله ی 2 تا 3 برگی در اتاقک رشد (دمای 1 ± 25 درجه ی سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ±60 درصد و دوره ی نوری 14 ساعت روشنایی و 10 ساعت تاریکی) از طریق بررسی آنتی زنوز، آنتی بیوز و تحمل در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت. جمعیت اولیه ی شته ی مورد بررسی از مزارع اطراف شهرستان نمین واقع در استان اردبیل در سال 1392 تهیه شد. ابتدا آزمایش غربال سازی انجام گرفت و تعداد 6 رقم و 20 لاین جو برای ارزیابی مقاومت و حساسیت آنها نسبت به شته ی روسی گندم آلوده سازی شدند. 14 روز پس از آلودگی اولیه، تعداد کل شته های تولید شده روی هر گیاهچه شمارش و ثبت گردید و یک رقم و نه لاین جو به عنوان ارقام و لاین های حساس و غیر حساس برای آزمایشات بعدی انتخاب شدند. لاین ها و رقمerbyt 90-19 ،erbyt 90-8 ، erbyt 90-20، erbyt 90-5، erbyt 90-12 ،erbyt 90-3 ،erbyt 90-10 ،erbyt 90-14 ،erbyt 90-15 و قره آرپا به عنوان ارقام و لاین های حساس و غیر حساس جهت انجام آزمایش آنتی بیوز انتخاب شدند. در آزمایشات آنتی بیوز از پارامترهای زیستی و رشد جمعیت استفاده گردید. پارامترهای رشد و تولیدمثل این آفت با استفاده از فرمول های کری و بیرچ محاسبه شدند. مقادیر پارامترهای محاسبه شده روی ارقام و لاین های مختلف جو با استفاده از نرم افزار آماری spss آنالیز شدند. از نظر طول دوره ی نشو و نمای مراحل نابالغ این شته بین ارقام و لاین های مختلف جو تفاوت معنی داری وجود نداشت. با این حال بیشترین و کمترین طول این دوره به ترتیب (64/4 و 04/4 روز) روی لاین های erbyt 90-8 و erbyt 90-14 مشاهده شد. از نظر تعداد نتاج تولید شده به ازای هر شته بین ارقام و لاین-های مورد بررسی تفاوت معنی داری مشاهده شد و بیشترین و کمترین تعداد پوره های تولید شده توسط هر شته روی لاین erbyt 90-8 و لاین erbyt 90-14 به ترتیب 56/48 و 73/16 عدد پوره به دست آمد. دوره ی پوره زایی افراد بالغ روی ارقام و لاین های مختلف اختلاف معنی داری نشان داد. طولانی ترین و کوتاه ترین طول این دوره (70/10 و 60/6 روز) به ترتیب روی لاین های erbyt 90-12 و erbyt 90-14 به دست آمد. در بین ارقام و لاین های مورد بررسی از نظر نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) نیز تفاوت معنی داری وجود داشت، به طوری که بیشترین نرخ ذاتی افزایش جمعیت برابر با 445/0 (پوره/ماده/روز) روی لاین erbyt 90-5و کمترین مقدار این پارامتر 286/0 (پوره/ماده/روز) روی لاین erbyt 90-15 مشاهده شد. در ارقام و لاین های مذکور میانگین طول یک نسل (t) بین 99/7 تا 62/9 روز، نرخ خالص تولید مثل (r0) بین 36/11 تا 76/39 پوره/ماده/نسل، مدت زمان دو برابر شدن جمعیت (dt) بین 55/1 تا 47/2 و نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) بین 32/1 تا 49/1 پوره/ماده/روز متغیر بود. در آزمایش آنتی زنوز نیز اختلاف معنی-داری بین رقم و لاین های مورد بررسی مشاهده شد. در آزمون تحمل نیز براساس تعدادی ویژگی-های رشدی گیاهان مورد بررسی اختلاف معنی داری بین ارقام و لاین ها مشاهده شد. براساس یافته های این تحقیق رقم قره آرپا کمترین حساسیت را نسبت به شته ی روسی گندم نشان داد.
رویا بهرو بنمار علی اصغر فتحی
مینوز گوجه فرنگی tuta absoluta (meyrick)یکی از آفات مهم سیب زمینی، solanum tuberosum l.، در دنیا می باشد. در این تحقیق ویژگی های زیستی در گلخانه در دمای 5±25 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 5±60 درصد و دوره نوری طبیعی و میزان خسارت این شب پره در مزرعه روی شش رقم سیب زمینی به نام های ایمپالا، آگریا، ساوالان، فلوریدا، امراد و مارکز مطالعه شد. در آزمایش های میزان خسارت، تعداد دالان های لاروی، تعداد لاروها و نیز تعداد برگ های دارای دالان به ازای یک گیاه در هر یک از شش رقم سیب زمینی مورد مطالعه شمارش و یادداشت می گردید. نتایج این آزمایش ها نشان داد که تعداد دالان های لاروی، تعداد لاروها و نیز تعداد برگ های دارای دالان به ازای یک گیاه روی رقم های فلوریدا و ایمپالا به طور معنی داری کمتر از رقم های آگریا، ساوالان، امراد و مارکز بود. مطالعه ی چرخه ی زندگی این شب پره روی شش رقم سیب زمینی مشخص گردید که در بین شش رقم مورد مطالعه طولانی ترین دوره نشو و نمای لاروها روی برگ های رقم های فلوریدا مشاهده گردید. همچنین، باروری حشرات کامل ماده روی رقم امراد بیشترین و روی رقم های فلوریدا و ایمپالا کمترین بود. درصد بقا از تخم تا حشره کامل روی رقم های آگریا، ایمپالا و فلوریدا به طور معنی داری کمتر از رقم های امراد، مارکز و ساوالان بود. میانگین پارامترهای زیستی شامل نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm)، نرخ خالص تولید مثل (r0)، نرخ متناهی افزایش جمعیت (?)، میانگین طول دوره نسل (t) و زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت (dt) این شب پره روی رقم مطلوب امراد به ترتیب 083/0 (نرخ ثابت تغییر جمعیت به ازای یک فرد) 04/14 (میانگین تعداد نتاج ماده/ماده/نسل)، 086/1 بر روز، 68/31 روز و 35/8 روز و روی رقم نامطلوب فلوریدا به ترتیب 058/0 (نرخ ثابت تغییر جمعیت به ازای یک فرد)، 04/7 (میانگین تعداد نتاج ماده/ماده/نسل)، 059/1 بر روز، 60/33 روز و 93/11 روز به دست آمدند. این نتایج می تواند در برنامه های مدیریت تلفیقی مینوز گوجه فرنگی در مزارع سیب زمینی مفید باشد.
مریم منبری زهرا رفیعی کرهرودی
در این آزمایش اثر کشندگی، ضد تغذیه ای و دور کنندگی پنج گیاه دارویی همیشه بهار، calendula officinalis l.، افسنطین، .artemisia absinthium l، بادرنجوبه،,melissa officinalis l. مریم گلی،salvia officinalis l.، بابونه،chamaemelum nobile l. و همچنین پوست سبز میوه گردوی معمولی.l ,juglans regiaروی شب پره هندی ،hubner)) plodia interpunctella، بررسی خواهد شد. مواد گیاهی مورد نیاز در خرداد ماه سال 1391 از مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مرکزی جمع آوری شده و در شرایط سایه خشکانده شد. سپس پودر و عصاره آنها تهیه خواهد شد تخم های شب پره هندی جهت تهیه کلنی اولیه از آزمایشگاه حشره شناسی دانشگاه آزاد اسلامی اراک تهیه خواهد شد. اثر حشره کشی پودر و عصاره های هگزانی و استنی، اثر دور کنندگی عصاره های گیاهی و تاثیر عصاره ها روی شاخص های تغذیه ای روی شب پره هندی بررسی خواهد شد.
نازنین مستقیمی قدیر نوری قنبلانی
بید آرد، ephestia kuehniella ، و شب پره هندی، plodia interpunctella ، از آفات مهم فرآورده های انباری در کشورهای مختلف می باشند. از زنبور habrobracon hebetor به عنوان عامل کنترل بیولوژیک لاروهای شب پره های آفت در انبارهای بادام زمینی و فرآورده های بسته بندی شده ی غلات استفاده می شود. در این تحقیق کارایی زنبور h. hebetor در پارازیته کردن لاروهای بید آرد و شب پره هندی در تراکم های مختلف آنها در داخل اطاقک رشدی در دمای 1±25، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره ی نوری 14 ساعت روشنایی و10 ساعت تاریکی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بیشترین تعداد حشرات کامل ظاهر شده زنبور در تیمارهای: (1) یک جفت زنبور - 8 عدد لارو هر دو میزبان؛ (2) دو جفت زنبور- 8 عدد لارو هر دو میزبان و (3) چهار جفت زنبور - 16 عدد لارو هر دو میزبان مشاهده گردید. همچنین واکنش تابعی زنبور h. hebetor نسبت به تراکم های مختلف لاروهای بید آرد و شب پره هندی از نوع iii بود. مقدار b و زمان دستیابی (th) زنبور h. hebetor روی لاروهای بید آرد و شب پره هندی به ترتیب h-1 0327/0 و h 0611/1، h-100296/0 و h 0450/1 محاسبه شد. مقدار b زنبور در تراکم های مختلف لاروهای بید آرد بیشتر از لارو شب پره هندی بود، ولی از لحاظ مقدار زمان دستیابی زنبور h. hebetor روی لاروهای بید آرد و لاروهای شب پره هندی اختلافی مشاهده نشد. افزایش تعداد تخم های گذاشته شده به ازای یک ماده ی زنبور h. hebetor نسبت به افزایش تراکم لاروهای بید آرد و شب پره هندی به صورت غیر خطی بود. به این ترتیب که تعداد تخم های گذاشته شده به ازای یک ماده ی زنبور متناسب با افزایش تراکم لاروهای دو گونه میزبان از 1 تا 8 لارو افزایش و در تراکم های 16 تا 32 لارو کاهش یافت. تعداد حشرات کامل ظاهر شده به ازای یک ماده ی زنبور h. hebetor نیز متناسب با افزایش تراکم های لارو بید آرد و شب پره هندی از 1 تا 16 لارو افزایش و در تراکم 32 لارو هر دو میزبان کاهش نشان داد. درصد ماده های ظاهر شده و درصد زنده مانی به ازای یک ماده ی زنبور متناسب با افزایش تراکم لاروهای بید آرد و شب پره هندی از 1 تا 32 لارو افزایش یافت.