نام پژوهشگر: مسعود گلچین
صباح الدین مفاخری مسعود گلچین
چکیده: با توجه به تأثیرات متقابل بی سازمانی اجتماعی با مسائل گوناگون جامعه بخصوص آسیب های اجتماعی و تأثیر آن بر زندگی کنشگران اجتماعی، هدف تحقیق حاضر، مطالعه و شناسایی رابطه بین بی سازمانی اجتماعی و حضور شهروندان در فضای عمومی است. برای این منظور ابتدا اجتماع و بی سازمانی اجتماعی تعریف و ابعاد مختلف آنها مشخص گردید سپس با تعریف فضای عمومی و نحوه نظارت برآن، رابطه بین بی سازمانی اجتماعی و حضور افراد در فضای عمومی مورد مطالعه قرار گرفت و سعی گردید مکانیسم های که در این رابطه دخیل هستند، مشخص شوند. این پژوهش با استفاده از تحلیل ثانوی? داده های مربوط به پیمایش های پیشین که از 10 خوشه محله شهر تهران، پنج هزار پاسخگو را در قالب پانصد بلوک انتخاب کرده بودند، صورت پذیرفت. برای تحلیل داده-های مربوط به بلوکها (به عنوان واحد تحلیل این مطالعه)، از آزمون های آماری t و f، ضرایب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره ، تحلیل مسیر و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که بین بی سازمانی اجتماعی و حضور در فضای عمومی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر هر چقدر میزان بی سازمانی اجتماعی در محله افزایش یابد از میزان حضور و تعامل با فضای عمومی کاسته می-شود. همچنین یافته های تحقیق تفاوت معناداری را در بین مناطق 22گانه تهران از نظر میزان ابعاد بی سازمانی اجتاعی نشان می دهد. به طوری که مناطق 1، 22 و 3 در اکثر شاخصها وضعیت مطلوبتر و مناطق 7، 8 و 16 وضعیت نامطلوبی را دارند.
محمد امین پاک زمان قمی مسعود گلچین
مسئله ی تغییرات در حوزه دین و دینداری به خصوص از بعد نسلی در جوامع در حال گذار یکی از مسائل اساسی است که در حوزه آسیب شناسی اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. در تبیین این مسئله بسیاری از تحقیقات قبلی در چارچوب رویکردهای کلان نگر عمل نموده اند. تحقیق حاضر با عنایت به مساله فوق و کارآمدی نظریات خرد دامنه به دنبال بررسی تفاوت نسلی از حیث دینداری در بین خانواده های روحانی و غیر روحانی با کاربرد توام رویکردهای ساختاری کلان و رویکردهای خرد دامنه بود تا سهم زمینه ها و فرایندهای خانوادگی نیز در تبیین تفاوت نسلی از حیث دینداری لحاظ شود. به همین دلیل، مدل دو مرحله ایی توافق بین نسلی گودنو به عنوان مدل نظری تحقیق انتخاب گردید. در تحقیق حاضر از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد.جمعیت مورد مطالعه در این پژوهش کلیه خانواده های روحانی و غیر روحانی در شهر قم بودند که دارای حداقل یک فرزند 18 تا 29 سال بودند.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t ، ضرایب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج آزمون t نشان داد که دینداری فرزندان در خانواده های روحانی بیشتر از خانواده های غیر روحانی است و همچنین مشخص شد که تفاوت نسلی در خانواده های غیر روحانی بیشتر از خانواده های روحانی است. بررسی روابط دو متغیره نیز نشان داد بین متغیرهای ادراک از انسجام خانوادگی، ادراک از انعطاف پذیری خانوادگی، ادراک از اهمیت دینداری برای پدر، توافق دینی والدین، اجتماعی کردن دینی، رضایت زناشویی، ادراک صحیح از دینداری پدر،و تمایل به پذیرش دینداری پدر با متغیر تفاوت نسلی رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت پس از انجام رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام و تحلیل مسیر مشخص شد که تنها متغیر های تمایل به پذیرش دینداری پدر،توافق دینی والدین، ادراک از انسجام خانوادگی و نقش تبیینی در تغییرات تفاوت نسلی دارند. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که این سه متغیر در مجموع 26/0 درصد از تغییرات تفاوت نسلی را تبیین می کنند. در مجموع یافته های این تحقیق از اغلب رویکردهای تفاوت نسلی بکار رفته در این تحقیق حمایت می کنند.
ایوب سخایی مسعود گلچین
مسئله و هدف: خانواده اولین و بنیادیترین نهاد موجود در جامعه است که هم ضامن سلامت و هم بقای جامعه تلقی می گردد.اما خانواده همیشه قادر به نگهداشت انسجام و هدایت اعضاء به سمت یک هدف نیست و برخی از اوقات دچار گسست در بین اعضای خود می گردد که در نهایت این فاصله و گسست می تواند منجر به فروپاشی این نهاد بسیار مهم شود،در سالهای اخیر طلاق به مانند یک موریانه پایه های خانواده ایرانی را فروریخته و درهیچ زمانی مانند عصر حاضر جامعه ما دچار خطر انحلال کانون خانواده و آثار سوء ناشی از آن نبوده است.آنچه بدیهی به نظر می رسد آن است که در زمان گذشته نهاد خانواده به عنوان تنها کارگزارجامعه پذیری افراد محسوب می شد، اما با توجه به تغییرات صورت گرفته و رشد تکنولوژی،شاهد پیداییش رقبای جدی در کنار خانواده نظیر رسانه های ارتباط جمعی در امر جامعه پذیری افراد هستیم.در بین رسانه های متنوع و نوین می توان از ماهواره به عنوان یکی از پرمخاطب ترین رسانه ها در سراسر دنیا یاد کرد که امروزه نقش مهمی در رشد شخصیت افراد بازی می کند.از آنجا که از یک سو تحقیقات انجام شده نشان داده است که پدیده های مثل ماهواره بر بروز طلاق که ساختار خانواده را تحت الشعاع قرار می دهد تأثیر گذار بوده است و از سوی دیگر به دنبال تحولات و تغییرات رو به رشدی که در جوامع بشری بوجود می آید، نهاد خانواده هم از این تحولات بی نصیب نماند و بعضاًً در بسیاری از موارد تغییرات شگرفی را در ساختار خود پذیرفت.از این رو هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه بین میزان و نوع استفاده از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان با مناسبات خانوادگی است. روش:تحقیق حاضر از نوع تحقیقات همبستگی و مقایسه ای می باشد و در اجرای این تحقیق از روش اسنادی و میدانی(پیمایشی) استفاده شد،که تکنیک مورد استفاده در بخش میدانی،پرسشنامه می باشد. یافته ها: یافته های این تحقیق نشان می دهد که بین میزان استفاده از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان با مناسبات خانوادگی و مولفه های آن(روابط زناشویی،روابط والدین و فرزندان و اعتماد زناشویی) رابطه قوی و معکوسی وجود دارد.همچنین یافته های میدانی نشان داد که بین نوع استفاده از شبکه های ماهوارهای و مناسبات خانوادگی رابطه ای وجود ندارد. نتایج: بر طبق نتایج این تحقیق، رابطه معکوسی بین میزان استفاده از شبکه های ماهواره ای با مناسبات خانوادگی می باشد، این یافته تحقیق در راستای تئوری کاشت می باشد چرا که بر مبنای تئوری کاشت، به هر میزان که افراد ساعات بیشتری را در معرض پیام های رسانه ای باشند، این رسانه ها تأثیر عمیق تری را بر نگرش ها و باورهای آنان خواهد گذاشت.به طور کلی از نظری? کاشت در راستای هدف این مقاله چنین بر می آید که شبکه های ماهواره ای، رسانه ای است که بسیاری از تصورات ما را از دنیای پیرامونمان شکل می دهد،تصوراتی که نقش موثری در کنش اجتماعی و جامعه پذیری و از این رو در مناسبات خانوادگی ما دارند.
زهرا زارعی قبادی بیژن زارع
در پی صنعتی شدن جوامع و کاهش قدرت نهادهای سنتی، تغییرات فراوانی در جوامع رخ داده است و گروه های مختلفی را تحت تأثیر خود قرار داده است، که از مهم ترین آنها می توان به زنان اشاره نمود. این عوامل سبب ورود زنان به بازار کار و افزایش اشتغال آنان شده است. این امر ساختار قدرت و نحوه تعاملات اعضای خانواده را تغییر داده و کیفیت زندگی زنان را تحت تأثیر قرار داده است. بر اساس تئوری های مختلف با افزایش منابع در دسترس افراد، ساختار و کیفیت زندگی زنان بهبود می یابد، اما عوامل اجتماعی مختلف مانند باورهای جنسیتی، دینداری، ارزش های مدرن و برخی عوامل زمینه ای مانند پایگاه، و بعد خانواده تسریع کننده یا مانع چنین تغییراتی می گردند. جهت بررسی فرایند چنین تغییراتی در جامعه ایرانی نمونه ای نفره از شهر هرسین در استان کرمانشاه (192نفر شاغل، 192 خانه دار) انتخاب گشتند. یافته های تحقیق نشان داد کسب منابع بیشتر مانند تحصیلات، درآمد، و منزلت شغلی(پایگاه) و اشتغال زنان و عوامل اجتماعی مانند رسانه، ساختار قدرت را در خانواده ها تغییر می دهند و آن را به سمت الگوی مشارکتی سوق می دهند، اما مهمترین عامل بهبود کیفیت زندگی زنان پایگاه اقتصادی اجتماعی مردان و تغییرات گسترده تر اجتماعی است که زمینه را برای چنین تغییراتی آماده نموده است، و اشتغال زنان هرچند ساختار قدرت را متعادل تر می نماید اما نه تنها سبب بهبود کیفیت زندگی نمی گردد بلکه تأثیر منفی بر آن نیز دارد. در کل می توان بیان داشت به دلیل موانع اجتماعی و خانوادگی که وجود دارد هزینه هایی که زنان به سبب اشتغال تحمیل می شوند، بیشتر از منافع اشتغال و بهبود کیفیت زندگی شان است. کلید واژه: ساختار قدرت، خانواده، کیفیت زندگی، زنان ، عوامل اجتماعی.
زهره خرسندی مسعود گلچین
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی ریشه مشکلات نهاد علم در ایران امروز با رجوع به مقطع تاریخی ورود علم به ایران و تلاش جهت فهم نگرش روشنفکران این دوره نسبت به پدیده جدید الورود علم با روش تحلیل گفتمان و با استفاده ار نظریه پسا استعماری است. در سال هایی که در اثر مواجهه گسترده با غرب و احساس ناتوانی از مقابله با آن ایده ضرورت متمدن شدن و اخذ علوم جدید در ایران شکل گرفته و به دنبال آن تصمیم به تاسیس مراکز آموزش عالی به سبک غربی گرفته می شود گفتمانی شکل می گیرد که بر مسیر آینده تحول نهاد علم تاثیر گذاشته و بسیاری از عناصر آن تا به امروز حفظ شده اند. از میان روشنفکران تاثیر گذار در این دوره روشنفکران زیر انتخاب شده و آثار آنها جهت یافتن پاراگراف هایی کهه در آنها مستقیما به علم جدید اشاره شده است مورد بررسی قرار گرفت: ملکم خان سید جمال الدین اسد آبادی، میرزا آقاخان کرمانی، یحیی دولت آبادی ، محمد علی فروغی و عیسی صدیق اعلم نتایج به دست آمده ا زاین تحقیق نشان می دهد شیوه مواجهه اولیه با این پدیده و ایدیولوژی شکل گرفته روشنفکران را به سمتی سوق می دهد که درباره مبانی علوم جدید و نسبتی که این علوم می تواند با علوم سنتی برقرار کند سکوت شد همچنین توجه به برخی علوم و به حاشیه رانده شدن برخی دیگر سویه ایی ایدیولوژیک داشته و درمودر علوم انسانی باید گفت که اساسا شناخت انسان موضوع شناخت قرار نگرفته و نحوه نگرش در این دوره نسبت به اهداف و وظایف علوم انسانی سبب عدم شکل گیری این علوم در این مقطع شد.
صلاح الدین کهنه پوش مسعود گلچین
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی نگرش های فرهنگی با رفتار بیمه ای افراد در سطح شهر تهران می پردازد. به نظر می رسد که صنعت بیمه در ایران، در مقایسه با وضعیت جهانی، از وضعیت مطلوبی برخوردار نباشد. در بسیاری از موارد، دست اندرکاران بیمه، معتقدند، ناکامی صنعت بیمه در ایران ناشی از ضعف فرهنگ بیمه است، اما اصطلاح فرهنگ بیمه مفهومی مبهم بوده و برای تبیین و یا تصمیم گیری در مورد صنعت بیمه ناکارآمد است. پارادایم فرهنگی که شاخص ترین نظریه پرداز آن "ماری داگلاس" است. در شناخت درک از ریسک و مخاطره بر این بارور است که این فرهنگ است که به اعضای یک گروه اجتماعی یاد می دهد که چه چیزی را ریسک بدانند و چگونه نسبت به آن واکنش نشان دهد. با این رویکرد می توان فرهنگ بیمه را از حالت کلی وابهام آن در آورد و به جای آن ترکیبی از عوامل درک از ریسک و واکنش به ریسک واعتماد به خدمات بیمه ای را قرار داد. این تحقیق با تکیه بر نظریه فرهنگی و بکارگیری روش پیمایشی وابزار پرسشنامه، سعی داشته است در سطح شهر تهران به بررسی رابطه نحوه های زندگی مختلف با ادراک ریسک، بررسی رابطه مولفه های فرهنگ بیمه با تقاضای بیمه و رتبه بندی مخاطرات از منظر شهروندان تهرانی بپردازد. برای این منظور یک نمونه 400 عضوی از جمعیت گرفته شد. نتایج نشان داد بین هیچ کدام از نحوه های زندگی (مساوات طلبی، تقدیرگرایی، فرد گرایی و سلسله مراتب گرایی) و متغیر پاسخ به ریسک به صورت اقدام به بیمه رابطه وجود ندارد، اما رابطه اعتماد به خدمات بیمه ای با تقاضای بیمه از لحاظ آماری تأیید شد. همچنین مهم ترین یافته ی توصیفی تحقیق رتبه بندی ریسک ها از نظر شهروندان تهرانی می باشد.
احسان الماسی بیدگلی مسعود گلچین
تا همین اواخر طلاق نشانه ی بی ثباتی خانواده و بحران اجتماعی و فردی قلمداد می شد و بیانگر مجازاتی بود که به دلیل کوتاهی در مورد همسر، فرزندان، خانواده و جامعه ایجاد می شد. اما امروزه جدایی زوجین یک پدیده عادی شده است. آمارها بیانگر افزایش طلاق در سال های اخیر نه تنها در شهرهای بزرگ، بلکه در شهرهای کوچک و سنتی نیز است. بر این مبنا پژوهشی با عنوان علل اجتماعی موثر بر نگرش و ادراک شهروندان آران و بیدگل نسبت به طلاق صورت گرفته است. برای تبیین ادراک شهروندان از نظریه های مبادله اجتماعی، انتخاب عقلانی، کارکردگرایی، کنش، کنش متقابل نمادین، شبکه اجتماعی، یادگیری اجتماعی، پیوند افتراقی، بی سازمانی اجتماعی، فضای اجتماعی و دیدگاه بک و بک در مورد پیامدهای مدرنیته استفاده شده است. روش پژوهش، پیمایش است. برای گردآوری اطلاعات در جامعه آماری یعنی شهر آران و بیدگل از تکنیک پرسش نامه استفاده شده است. نمونه شامل 378 نفر از زنان و مردانی است که حداقل یک مرتبه ازدواج کرده اند. شیوه ی نمونه گیری از نوع خوشه ای است. یافته های تحقیق بیانگر این است که از میان متغیرهای زمینه ای تنها متغیر تحصیلات با نگرش تاییدی نسبت به طلاق رابطه ی معنادار مثبت و با نگرش انکاری نسبت به طلاق رابطه معنادار منفی دارد. از میان متغیرهای مستقل؛ متغیر نگاه مثبت به ازدواج (24/0-)، رضایت زناشویی (24/0-) و سنت گرایی (18/0-) و کیفیت روابط اجتماعی (18/0-) بیشترین همبستگی را با نگرش تاییدی نسبت به طلاق دارند. و متغیرهای نگرش مثبت به ازدواج (22/0)، فردگرایی (19/0)، سرمایه تحصیلی (17/0-) و سنت گرایی (17/0) بیشترین همبستگی را با نگرش انکاری نسبت به طلاق دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای مستقل، توانایی تبیین نگرش تاییدی نسبت به طلاق (مدل 1) را بیشتر از نگرش انکاری نسبت به طلاق (مدل 2) دارند (9/14% در مقابل 4/13%). همچنین در هر دو مدل، متغیر رضایت زناشویی بیشترین اثر را در تبیین نگرش انکاری و تاییدی نسبت به طلاق دارد. متغیرهای نگاه مثبت به ازدواج و فردگرایی کمترین اثر را در تبیین نگرش تاییدی و انکاری نسبت به طلاق دارند.
سعید فلاطونی مسعود گلچین
چکیده نوگرایی و مظاهر ان ، به عنوان پدیده ای فراگیر، حاصل تغییر و تحولاتی است که همه جوامع بشری را با چالشی بزرگ مواجه ساخته است.خانواده نیز نهادی اجتماعی است که تحولاتی را تحت تاثیر فرایند نوگرایی و ظهور مظاهر آن از جمله گسترش رسانه ها تجربه کرده است. سوالی که پاسخگویی به آن هدف اصلی این مطالعه را تشکیل می دهد این است که خانواده های شهر یزد چه تاثیری از نوگرایی و ظهور مظاهر آن در زمینه روابط درون خانوادگی خود پذیرفته اند؟ ایا این تاثیرات روابط خانوادگی را بهبود بخشیده است یا باعث تضعیف ان شده است؟در مطالعه خود قصد داریم با دیدی جامعه شناختی که مشتمل بر دو بخش نظری و میدانی است، به بررسی این تاثیر بپردازیم.چهارچوب نظری تحقیق صحنه کشاکش آرا دو طیف از اندیشمندان است، دسته اول اندیشمندانی هستند که تاثیر نوگرایی و مظاهر آن را بر روابط خانوادگی مثبت و باعث انسجام خانواده می دانند(نظریه رابطه ناب گیدنز و بحث ایده الیسم توسعه در زمینه خانواده و روابط درون ان،نظریه کنش ارتباطی هابرماس، نظریه اوکسالی و اتوبرونر در زمینه روابط خانوادگی در دوران مدرن)، دسته دوم اندیشمندانی هستند که این تاثیر را منفی و باعث از هم گسیختگی خانواده می دانند(.نظریه عشق و رابطه سیال باومن و نظریه دورکیم در زمینه انقباض کمی و کیفی خانواده و روابط درون ان در فرایند مدرنیته). این پژوهش به صورت پیمایش از طریق پرسشنامه انجام شده است.نمونه تحقیق شامل 400 خانواده شهر یزد می باشد که پرسش نامه بین مادران خانواده ها به شیوه نمونه گیری تصادفی توزیع گردید..پردازش ها و ازمونهای آماری مبین این واقعیت است که نوگرایی و مظاهر آن تاثیری منفی بر روابط خانوادگی دارند بدین معنی که با افزایش مظاهر نوگرایی و استفاده از رسانه های جمعی (خارجی و حتی داخلی) از مطلوبیت روابط خانوادگی کاسته میشود. به طوری که در مدل اول سه متغیر نوگرایی، استفاده از رسانه های جمعی و پایگاه اقتصادی و اجتماعی 8/60 درصد از واریانس متغیر روابط خانوادگی را تبیین می کند و در مدل دوم 9 مولفه نوگرایی، رسانه های داخلی و خارجی، پایگاه اقتصادی و اجتماعی و دین 7/79 درصد از واریانس متغیر روابط خانوادگی را تبیین می کنداین نتایج هشدار دهنده و شایسته تأمل بیشتری است. بر این اساس باید برنامه ریزی های دقیقی برای بهبود این معضل صورت گیرد تا ضمن کاهش تبعات منفی این تاثیرات بر خانواده ها ، تبعات مثبت این پدیده افزایش یابد.در این بین ما می توانیم با نیازسنجی خانواده ها و تهیه برنامه ها در زمینه های مختلف تفریحی،اموزش خانواده و... از خود رسانه ها به عنوان عناصری فرهنگ ساز استفاده نمائیم. واژگان کلیدی: نوگرایی، رسانه های جمعی،خانواده، روابط خانوادگی،شهر یزد
محمد آهنگران مسعود گلچین
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل اجتماعی موثر بر نوع و میزان مصرف موسیقی صورت گرفته است. در این راستا با استفاده از نظریه بوردیو و همچنین برای تبیینی بهتر با بهره جستن از نظریه های مد زیمل، صنعت موسیقی سازی، نظریه توده ای و کاشت گربنر، با روش پیمایش به مطالعه موضوع پرداختیم. جامعه آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه-های سراسری تهران بوده است و با تعداد 300 نمونه از دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و تربیت مدرس مطالعه انجام شده است. نتایج نشان می دهند شاخص های سرمایه فرهنگی، سرمایه فرهنگی خانواده، پایگاه اجتماعی اقتصادی، مهارت و فعالیت موسیقایی، دانش موسیقایی، ذائقه هنری، مد و مدگرایی، رسانه، کاربری موسیقایی و فعالیت های فراغتی بر نوع و میزان مصرف موسیقی تاثیر دارد. تاثیر هر یک از این شاخص ها بر ژانرهای موسیقایی مختلف متفاوت است.
زهرا کاوسی قربانعلی سبکتکین
هدف این پژوهش بررسی ساختار قدرت در خانواده و رابطه آن با خشونت با تاکید بر موقعیت زنان می باشد. این تحقیق به شیوه پیمایش صورت گرفته است. حجم نمونه 380 نفر از زنان متاهل ساکن شمال غرب تهران تعیین شد که جهت اطمینان بیشتر 400 نفر در نظر گرفته شد که 383 پرسشنامه بازگشت داده شد.داده ها به وسیله پرسشنامه گردآوری شده اند.در این تحقیق متغیر وابسته میزان خشونت در خانواده و متغیرهای مستقل 1)دسترسی به منابع ارزشمند،2)تقسیم کار(تفکیک نقش)،3)ایدئولوژی جنس گرایانه می باشد. تئوری های اصلی که در تبیین قدرت در خانواده در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است شامل موارد زیر است: نظریه ی منابع،نظریه ی تفکیک نقش، نظریه ی جامعه پذیری جنسیت. روش نمونه گیری در این تحقیق شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای می باشد. در این پژوهش به کمک نرم افزارspss 21 داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و استنباطی استفاده شده است. در بخش آماره های توصیفی از فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد استفاده شده است. در بخش آماره های استنباطی و آزمون فرضیه ها، از آزمون همبستگی اسپیرمن و تکنیک تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نتایج فرضیات تحقیق نشان داد :1) هرچه ساختار قدرت در خانواده مردسالارانه تر باشد، میزان خشونت علیه زن نیز بیشتر است. 2) هرچقدرمیزان دسترسی زن به منابع بیشترباشد، میزان خشونت علیه زن کمتر است. 3) هرچقدرمیزان تقسیم کار یا تفکیک نقش در خانه بیشترباشد، میزان خشونت علیه زن نیز بیشتر است. 4) هرچه میزان ایدئولوژی جنس گرایانه بیشتر باشد میزان خشونت علیه زن بیشتر است. با مرور نتایج به دست آمده می توان دریافت که هر قدر دسترسی زنان به منابعی همچون تحصیلات و درآمد در خانواده بیشتر باشد، ساختار قدرت مبتنی بر اقتدار به نفع زن در خانواده حاکم می گردد. همچنین هر قدر ایدئولوژی جنس گرایانه (باور به برتری مردان و باور به تفاوت های طبیعی بین زن و مرد) در زن ضعیف تر باشد، اقتدار به نفع وی در خانواده افزایش می یابد، به عبارت بهتر نقش زن در تصمیم گیری افزایش یافته و از میزان مسئولیت وی در انجام کارهای خانه داری کاسته می شود.
ایرج حق ندری مسعود گلچین
فصل اول: کلیات پژوهش 1-1 مقدمه هویت انسان هستی از پیش تعیین شده ای نیست، بلکه از طریق کار است که ایجاد شده، بسط یافته و در نهایت متعالی می شود. با کار است که بشر بر روی پای خود می ایستد و از اسارت طبیعت رها شده و طبیعت را مغلوب خویش می سازد. کار تجلی اراده انسان در انتخاب های جسورانه ای است که به واسطه شناختش از طبیعت و محیط زندگیش به آنها چنگ می زند و با تحقق این انتخاب ها، حوزه آزادیش را گسترش می دهد (قاضی مرادی، 1391: 9). هویت شخصی کار به انسان هویت اجتماعی پایداری اعطا می کند و به همین خاطر است که برای کار ارزش زیادی قائل می شوند. مخصوصاً، عزت نفس مردان غالباً به توانایی تأمین نیازهای خانواده گره خورده است (گیدنز، 1388: 541). این تحقیق برآن است که به شرایط زندگی و کاری کارگران ساختمانی در شهر خرم آباد بپردازد. برای این منظور مطالبش در پنج فصل گردآوری شده است. در فصل اول به کلیات تحقیق شامل: مقدمه، بیان مسئله، ضرورت تحقیق، اهداف و سوالات تحقیق پرداخته می شود. در فصل دوم به مرور ادبیات تجربی و نظری در حوزه کار و شغل پرداخته می شود. در فصل سوم ابتدا به مطالعه میدان اختصاص پرداخته شده است، در این بخش ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی استان لرستان و شهر خرم آباد مورد بررسی قرار می گیرد. فصل ششم این پژوهش به روش شناسی تحقیق می پردازد. این فصل به معرفی روش تحقیق، تکنیک های گردآوری و تکنیک های تحلیل داده های گردآوری شده می پردازد. مهمترین فصل تحقیقات کیفی، فصل یافته ها است. یافته های این پژوهش در فصل ششم آورده شده اند. فصل نهایی تحقیق نیز به بحث و نتیجه گیری اختصاص داده شده است. 1-2 طرح مسئله کشور ایران یکی از کشورهای درحال توسعه است. امروزه کشورهای درحال توسعه با مشکلات زیادی سروکار دارند. یکی از مهم ترین مسائل این دسته کشورها حجم زیاد نیروی کار جوانی است که بیکار مانده اند. اقتصاد این کشورها توان جذب این خیل عظیم نیروی کار را ندارد. استان لرستان یکی از استانهای غربی کشور است که که به علت مسائل اقتصادی، مدیریتی و فرهنگی، در چند دهه اخیر هموره رتبه اول بیکاری را در کشور دارا بوده و از این لحاظ شرایطش از سایر استا نهای کشور بحرانی-تر است (زیاری، 1379؛ عبدالهی و موسوی، 1386). ازآنجایی که این استان فاقد زیرساخت های اداری و صنعتی لازم در بخش تولیدی، کشاورزی و دام پروری است نمی تواند نیروی کار موجود در استان را جذب کند. یکی از گروه های شغلی و حرفه ای در لرستان کارگران ساختمانی هستند. بخشی از نیروی کار که جزء محروم ترین و آسیب پذیرترین نیروهای کار به شمار می روند که توان جسمی خودشان را هزینه می-کنند. این گروه از نظر جمعیتی، جمعیت قابل توجهی دارند و بخش زیادی از نیروی کار این استان را به خود اختصاص داده اند. این افراد و خانواده هایی که به آنها وابسته اند به دلیل شرایط کاری سنتی و غیرحرفه ای، شرایط آب و هوایی و ویژگی های کار ساختمان با مسائل و مشکلات زیادی از قبیل: جنبه صنعتی نداشتن کار ساختمانی، آسیب های جسمی- روانی- اجتماعی، بیکاری های دوره ای مکرر، شرایط کاری متغیر، درآمد ناپایدار، ناامنی شغلی و ناامنی مالی دست و پنجه نرم می کنند. اینها و بسیاری از مسائل دیگر از جمله محدودیت ها و مشکلاتی است که بر سر راه این افراد وجود دارد. این افراد اغلب کسانی هستند که بدون یک سازماندهی خاص از قبیل آموزش های لازم و کسب مهارت های مقتضی درگیر چنین شغلی می شوند، بیشتر آنان کسانی هستند که هیچ گونه سرمایه ای از نظر اقتصادی ، اجتماعی یا فرهنگی ندارند لذا، به عنوان کارگر خیلی ساده وارد این شغل شده و اغلب در حین کار و به طور تجربی آموزش های لازم را می بینند. مطالعاتی که در حوزه جامعه شناسی کار و شغل انجام گردیده بیشتر به مشاغل حرفه ای و استاندارد و یا کارگران صنعتی پرداخته اند. همچنین پژوهش هایی که در مورد کارگران ساختمانی انجام شده عمدتاً با نگاه پزشکی و آسیب شناختی و روش کمّی انجام پذیرفته اند. این تحقیقاتی نیز به علّت کمی بودن، قادر به کشف و تفسیر فرآیندهای بازاندیشی و پیامدهای آن نبوده اند. لذا، مسئله عمده این مطالعه آن است که کارگران ساختمانی مورد بررسی چه درک و فهمی از زندگی کارگری و موقعیت کاری شان دارند. توصیف درک و فهم این کارگران از زندگی و موقعیت کاری مستلزم آشکارسازی لایه های زیرین تجارب زیسته و درک معنای ذهنی آنها است. این مطالعه می تواند اطلاعات پایه ای را در این زمینه در منطقه لرستان و خرم آباد فراهم آورد که مورد استفاده محققین بعدی قرارگرفته و در تحقیقات وسیع تر پیمایشی مورد بهره برداری قرار گیرد. 1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش ضرورت توجیه کننده انجام این پژوهش در درجه اول انگیزه شخصی است. پژوهشگر خود از یک خانواده کارگری برخاسته و لذا، همیشه دغدغه این خانواده ها را در سر پرورانده است. تجربه زندگی در خانواده های کارگری و دست و پنجه نرم کردن با مسائل و مشکلات همیشه دغدغه مسائل این خانواده ها را در ذهن پژوهشگر ایجاد کرده بود. این پژوهش در راستای پاسخی به دغدغه های ذهنی پژوهشگر است. با این وجود، اهمیت این مطالعه از منظر علمی گردآوردن اطلاعاتی در مورد یک موضوع ناشناخته است که تاکنون آنچنان مورد عنایت محققین قرار نگرفته است. مطالعاتی که در حوزه جامعه شناسی کار و شغل انجام گردیده عمدتاً به مشاغل حرفه ای و استاندارد، کارکنان اداری و یا کارگران صنعتی پرداخته اند، همچنین پژوهش هایی که با موضوع کارگران ساختمانی انجام شده اغلب با نگاه پزشکی و آسیب شناختی صورت پذیرفته اند. از آنجا که این پژوهش به کندوکاو بسترها، فرایندها و پیامدهای شکل گیری زندگی کارگری با تکیه بر تفسیر کارگران می پردازد، می تواند هم تکمیل کننده کارهای پیشین باشد و هم اینکه مبنایی باشد برای انجام تحقیقات پیمایشی بر اساس نظریه ای که از تجربه زیسته خود کارگران تولید شده است. بنابراین می توان گفت از این جنبه این مطالعه در طبقه تحقیقات بنیادی جای می گیرد. از منظر عملی و کاربردی، این مطالعه چه بسا بتواند در جهت سازماندهی و کمک به بهبود شرایط زندگی نیروی کار کارگران این بخش مورد استفاده دستگاه های مختلفی قرار بگیرد، ازجمله: 1- دستگاه-های حاکمیتی مانند فرمانداری ها، استانداری ها و وزارت کشور و سایر نهادهایی که مسولیت اداره بخش های اقتصادی، اجتماعی و جمعیت یک منطقه را به عهده دارند. 2- سازمان هایی که در حوزه تأمین اجتماعی و بیمه و مسائل مربوط به کار و کارگری مشغول به کار هستند، مانند وزارت کار و رفاه، سازمان بهزیستی و کمیته امداد. 3- شهرداری ها و انواع تشکّل هایی که به اصطلاح استفاده کننده از نیروهای کار ساختمانی هستند. 4- همچنین این مطالعه می تواند توجه بخش های دانشگاهی و پژوهشی را به این پدیده که پدیده ای نسبتا رایج و شایعی است و جمعیت قابل توجهی را به خود اختصاص داده است، جلب کند. لذا، از این جهات این پژوهش کاری است مقدماتی بنابراین فواید شناختی و عملی مختلفی بر این پژوهش مترتب است. 1-4 اهداف پژوهش هدف اصلی این تحقیق این است که با استفاده از روش شناسی کیفی و نگاه از درون (نگاه امیک) به موضوع و بدون اتخاذ چارچوب نظری و فرضیه های منتج از آن به مطالعه زندگی کارگران از دیدگاه خودشان بپردازد. علاوه براین، درنظر دارد شرایط، تعاملات و پیامدهای تجربه شده این نوع زندگی را در نظام معنایی آنها نشان دهد. همچنین با نزدیک شدن به دنیای درونی و میان ذهنیت این افراد سعی در شناخت مسائل، مشکلات و محدودیت های زندگی آنها دارد با این هدف که از یک سو بتواند برای بهبود زندگی شان به آنها کمک کرده و از سوی دیگر موجب سازماندهی بهتر برای بهره وری بیشتر از این قشر که جمعیت زیادی را در بر می گیرند، شود. برای رسیدن به هدف کلی تحقیق که، بازنمایی درک کارگران ساختمانی از زندگی و شغل کارگری است، می بایست ابتدا اهداف جزئی محقق شوند. اهداف جزئی این تحقیق شامل پاسخ به سوالات پژوهش است. این سوالات در سه دسته سوالات شرایطی (که در پی فهم دلایلی که افراد مورد مطالعه برای کارگر شدنشان مطرح می کنند)، سوالات تعاملی (که در پی فهم نوع روابط کارگران با خانواده، همکاران و کارفرمایان است)، و سوالات پیامدی ( که در پی فهم پیامدهای زندگی و شغل کارگری) دسته بندی شده اند.
شهاب بازوند مسعود گلچین
این تحقیق باهدف بررسی رابطه میزان و نوع استفاده از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان با سبک زندگی شهروندان خرم آبادانجام شده است. تحقیق از نوع تحقیقات همبستگی و مقایسه ای است و در اجرای این تحقیق از روش پیمایشی استفاده شدکه تکنیک مورداستفاده،پرسشنامه است. هدف اصلی این تحقیق رسیدن به یک شناخت واقعی و ملموس از وضعیت مصرف شبکه های ماهواره ای فارسی زبان شهروندان خرم آبادی و آثار آن بر سبک زندگی این شهروندان است. جامعه آماری در این پژوهش تمام افراد بالای 18 سال ساکن در شهر خرم آباد است که از بین آن هانمونه ای 400 نفری انتخاب و ضمن پرسش از وضعیت مصرف شبکه های ماهواره ای فارسی زبان سوالاتی نیز از سبک زندگی این شهروندان پرسیده شده است.چارچوب نظری تحقیق نظریه کاشت گربنر و همچنین نظریه بوردیو درمورد سبک زندگی است. بر طبق نتایج این تحقیق، رابطه مستقیمی بین میزان و نوع استفاده از شبکه های ماهواره ای با سبک زندگی وجود دارد، به این معنی که هرچه میزان و نوع استفاده ازشبکه های ماهواره ای بیشتر می شود، سبک زندگی مدرن ترمی شود.
رضا راستگو سی سخت مسعود گلچین
پژوهش حاضر به "بررسی و مطالعه عوامل اجتماعی موثر بر نگرش به مرگ " می پردازد. نگرش به مرگ، هر آن واکنش عاطفی، رفتاری و شناختی نسبت به پدیده مرگ است که متاثر از عوامل محیطی، زیست - روان شناختی و اجتماعی است. مرگ به عنوان آن سویه دیگر حیات، در پژوهش های علوم انسانی خصوصا علوم اجتماعی مهجور مانده است. حال آن که ترس از مرگ، انگیزه و رانه عمده ای در حیات زیستی، روانی و اجتماعی است. لذا بررسی مرگ و نگرش به آن، باید که هم سو و هم ارز با دیگر پدیده های حیات اجتماعی باشد. در راستای تحقق این مهم، پژوهش حاضر با نگرشی داروینیستی - اگزیستانسیالیستی بر مبنای نظریات توجیه گری ساخت نمادین معنا از برگر و لوکمان و نظریه مدیریت وحشت سولومون و همکاران، مورد تحلیل و مداقه قرار گرفته است. در این پژوهش نگرش به مرگ به همراه ابعاد آن یعنی پذیرش عادی، آخرت باوری، اضطراب، اجتناب و گریزگاهی سنجش و روابط آن ها با متغیرهای دین داری، احساس آنومی، احساس تنهایی، درونی کردن ارزش های مدرنیته، تجربه مرگ در زندگی روزمره و رفتارهای پرخطر محاسبه شد. تأثیر این متغیرها بر متغیر نگرش به مرگ، در قالب فرضیات تحقیق، مورد آزمون قرار گرفته است. روش تحقیق حاضر، پیشمایشی بوده و شیوه نمونه گیری، تلفیقی از نمونه گیری خوشه ای و سیستماتیک است. جمعیت مورد مطالعه، 449 نفر از شهروندان تهرانی است. بر اساس یافته های تحقیق، میانگین نمره نگرش به مرگ در بین افراد نمونه 2/68 از 100 بوده است. بدنی معنا که نگرش به مرگ در بین آنها به سمت مثبت است. یافته های تحقیق نشان می دهد که نگرش به مرگ با متغیرهای دین داری، احساس آنومی، تجربه مرگ در زندگی روزمره، احساس تنهایی و رفتارهای خطرناک رابطه ای در حد متوسط دارد. بنابراین، می توان با 95 درصد اطمینان گفت که نگرش به مرگ تحت تأثیر متغیرهای فوق می باشد. از میان متغیرهای زمینه ای نیز، رابطه معناداری بین سن، وضعیت تأهل، محل تولد و تحصیلات با متغیر نگرش به مرگ دیده شد. متغیرهای مورد نظر، 38 درصد از تغییرات متغیر وابسته (نگرش به مرگ) را تبیین می کنند. طبق یافته های این پژوهش، متغیرهای دین داری، مدرنیته و تجربه مرگ در زندگی روزمره با نگرش مثبت به مرگ و ابعاد پذیرش و آخرت باوری همبستگی داشتند و متغیرهای احساس آنومی و احساس تنهایی با نگرش مثبت به مرگ و ابعاد پذیرش و آخرت باوری همبستگی داشتند و متغیرهای احساس آنومی و احساس تنهایی و با نگرش منفی به مرگ و ابعاد منفی آن یعنی گریزگاهی، اجتنابی و اضطراب همبستگی داشتند.
رضا زارعی مسعود گلچین
این تحقیق به بررسی میزان گرایش و اقدام به تخریب اموال عمومی در میان دانشجویان دانشگاه خوارزمی و عوامل اجتماعی موثر بر آن میپردازد. هدف اصلی این تحقیق شناخت میزان، زمینه ها و عوامل اجتماعی موثر بر گرایش و اقدام به تخریب اموال عمومی در دانشگاه و کمک به کاهش آن در جهت ارتقای شخصیت دانشجویان و بالا بردن فرهنگ عمومی آنان می¬باشد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه خوارزمی تهران در سال تحصیلی 1392-93 در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا، حاضر در واحد حصارک کرج می¬باشد. روش نمونه¬گیری، نمونه گیری طبقه بندی شده در دسترس و حجم نمونه 400 نفر می¬باشد. در چارچوب نظری تحقیق از نظریه های ناکامی-پرخاشگری، کنترل اجتماعی هیرشی و بیگانگی سیمن استفاده شده است. بر طبق یافته های تحقیق گرایش 20 درصد از دانشجویان به تخریب اموال عمومی دانشگاه در حد متوسط و بالا بوده و 11 درصد از افراد نمونه تا حدی مرتکب رفتارهای تخریبی می¬شدند و دانشجویی که به صورت گسترده تخریبگر باشد، نداشتیم. ضریب تعیین متغیر اقدام به تخریب اموال عمومی توسط متغیرهای جنسیت، کنترل اجتماعی، رضایت دانشگاهی، بیگانگی دانشگاهی و ناکامی(0/68=r2) بدست آمد. که از بین آنها متغیر کنترل اجتماعی با ضریب بتای (0/26-beta= ) بیشترین تاثیر را بر متغیر وابسته دارد، یعنی هر چه کنترل اجتماعی افراد بیشتر شود میزان اقدام به تخریب اموال عمومی کاهش مییابد. ناکامی دومین عامل موثر بر اقدام به تخریب اموال عمومی به میزان تاثیرگذاری (0/22=beta) میباشد.
حسین امامعلی زاده مسعود گلچین
پژوهش حاضر، درصدد بررسی عوامل اجتماعی موثر بر گرایش به رفتارهای نوع دوستانه در هنگام بروز موقعیت های غالباً اضطراری می باشد. اینکه چه عواملی نقش تسهیل کننده یا مانع شونده در مداخله و ارائه رفتار یاری گرانه دارند. در این راستا، به نظریه های مرتبط با مفاهیم دین داری، اعتماد اجتماعی، احساس آنومی، شهر گرایی، فردگرایی، خوشایندی یا ناخوشایندی تجربه های گذشته، مسئولیت پذیری اجتماعی و همدلی، مراجعه و فرضیه های تحقیق از آن ها استخراج شد. روش تحقیق، پیمایش و تکنیک مورد استفاده، مصاحبه به کمک پرسشنامه محقق ساخته با سوال های بسته است. جامعه آماری این تحقیق را شهروندان 18سال و بالاتر شهرستان همدان تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر تعیین گردید. نتایج تحقیق نشان داد که، با افزایش میزان احساس آنومی شهروندان، و افزایش در شهر گرایی و فردگرایی، میزان گرایش به رفتارهای نوع دوستانه کاهش می یابد. در مقابل، هرچه میزان دین داری، اعتماد اجتماعی، خوشایندی تجربه های گذشته افراد از یاری رسانی، مسئولیت پذیری اجتماعی و همدلی شهروندان بیشتر باشد، احتمال انجام رفتارهای نوع دوستانه آنها نیز بالاتر می رود. براساس نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره می توان گفت مجموع متغیرهای مستقل تحقیق، حدود 34 درصد از تغییرات متغیر گرایش به رفتارهای نوع دوستانه را تبیین می کنند.
یونس خسروی مسعود گلچین
چکیده در این تحقیق؛ با استفاده از روش نظریه زمینه ای، بازنمایی تحرک اجتماعی در فیلم های سینمایی(ژانر اجتماعی و طنز) طی دهه های 70 و 80 در هفت فیلم: سیب سرخ حوا، دست های آلوده، سالاد فصل، نقاب، عروس فراری، سن پترزبرگ و گشت ارشاد بررسی می شود. در مرحله اول و تبدیل عبارات به مفاهیم، 44 مفهوم به دست آمد و در مرحله بعد و تبدیل مفاهیم به مقولات، 9 مقوله؛ شکنندگی محیط، فقر و ناتوانی، تسلط ارزش های مادی، شورش، توسل به راههای ارتقای نامشروع، دعوت به پذیرش شرایط موجود از طرف اطرافیان، ناکامی، گرفتار شدن و بدفرجامی به دست آمدند. نتایج در قالب مدل پارادایمی متشکل از شرایط، تعاملات و پیامدها ارائه می شوند. مقوله هسته در این مطالعه، انسداد اجتماعی است که نشان از بسته بودن ساختارهای تحرک و ارتقا اجتماعی می باشد.
راضیه عارفیان مسعود گلچین
در این پژوهش، نگرش دو نسل متفاوت دختران مجردو زنان متأهل شهرستان دزفول ، نسبت به نقش¬ ¬¬¬های خانه-داری و عوامل اجتماعی موثر بر آن¬ مورد بررسی قرار گرفته است. برای این کار از یک چهارچوب نظری تلفیقی، مرکب از، نظریه کارکردی- ساختی، نظریه-ارزشی اینگلهارت، نظریه هویت جنکینز ونظریه فمنیسم استفاد¬ه شده است.با کمک پرسشنامه، داده¬ها از بین 301 نفر که به عنوان نمونه با روش احتمالی، اتفاقی و نمونه در دسترس انتخاب شده بود، جمع آوری و با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان می¬دهدکه گرایش بیشتر به ارزش¬های نوگرایی و ارزش¬های فمنیستی و همچنین برخورداری از پایگاه اقتصادی- اجتماعی و تحصیلات بالاتر در کل نگرش منفی¬تری نسبت به نقش¬های خانه داری ایجاد میکند¬ ودر مقابل اعتقاد به مردسالاری و افزایش سن، نگرش مثبت تری به این نقش ها را در پی دارد. اطلاعات حاصل از رگرسیون نیز نشان می دهد که 20% از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل گرایش به ارزش های فمنیستی، تحصیلات و مردسالاری تبین می شود.
امید مظلومی مقدم سید حسین نبوی
یکی از موضوع های مهمی که در دهه های اخیر وارد حوزه ی جامعه شناسی شده و توجه بسیاری از پژوهش گران اجتماعی را به خود جلب کرده، نقش مهم تعیین کننده های اجتماعی (در اینجا، دین داری) در سلامت انسان (به ویژه بعد اجتماعی آن) است؛ پژوهش حاضر با عنوان «مطالعه ی رابطه ی میزان دینداری با سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه خوارزمی» به این مهم پرداخته است؛ فرضیه ی اصلی پژوهش این بود که دینداری به طور مستقیم و هم چنین، از طریق تاثیری که بر حمایت اجتماعی و خوش بینی افراد دارد، اثر مثبتی بر ارتقای سلامت اجتماعی آن ها می گذارد؛ در تبیین این رابطه ها، به رویکردهای کارکردگرا (دورکیم)، نوکارکردگرا (دیویس، یینگر، توماس ادی)، ماکس وبر، پیتر برگر و در نهایت کلیفورد گیرتز استناد شده است.
لیلا سیددوست مسعود گلچین
چکیده ندارد.
علی حیدر حیدری مسعود گلچین
چکیده ندارد.
احمد جعفری حسین سراج زاده
چکیده ندارد.
یزدان اعظمی مسعود گلچین
چکیده ندارد.
محمد لطفی مسعود گلچین
چکیده ندارد.
معصوم آقازاده مسعود گلچین
چکیده ندارد.
شاپور زردموی مسعود گلچین
چکیده ندارد.
میرمحمد هاشمی دیزج یکان فاطمه جواهری
چکیده ندارد.
مسعود گلچین رحمت الله صدیق سروستانی
چکیده ندارد.