نام پژوهشگر: امیر خواص
نوروز احمدپور محمدجواد اسکندرلو
چکیده واژگان کلیدی: سوءظن،عدم اعتماد،فروپاشی،خانواده یکی از رذایل اخلاقی که مداومت و تکرار آن سلامت جسمی، روحی ، آرامش و امنیت انسان را سلب و راه صعود به کمالات معنوی و قرب الی الله را مسدود و زمینهی آلودگی روح و روان و سقوط انسان را رقم می زند، سوءظن است. تمایز زندگی اجتماعی انسان از سایر حیوانات در گرو روحیهی همکاری گروهی است و این در صورتی امکانپذیر است که اعتماد و خوشبینی بر همگان حاکم باشد و به دور از هر گونه سوءظن و بدگمانی باشند؛ چرا که اساس اعتماد متقابل را درهممیکوبد، پیوندهای تعاون را از میان برداشته و روحیهی اجتماعی بودن را تضعیف میکند. روانشناسان و علمای اخلاق نیز از این بیماری مهلک به عنوان سمی برای روح و جسم انسان یاد کرده اند. در خانواده بین زن و شوهر، اگر به طور مداوم اندیشهها و افکار منفی حاکم باشد و تمام رفتارهای همسر را حمل بر بدی نمایند، بتدریج این افکار منفی بر آنها مسلط میشود و ناخودآگاه بخش عظیمی از تواناییهای بالقوه و بالفعل خود را هدر میدهند و در نتیجه بیحوصله، افسرده و عصبی میشوند، همه چیز و همهکس در نگاهشان منفی، غمانگیز و ناامیدکننده خواهد بود و از زندگی هیچ لذتی نمی برند. بنابراین، بدبینی سرچشمهی بعضی از ناراحتیهای روحی و روانی و موجب اضطراب و نگرانی، بزرگترین مانع همکاریهای اجتماعی، اتحاد و پیوستگی دلهاست و شخص بدبین، بیشتر از دیگران غمگین، خود خور و ناراحت است و در اثر گمانهای بدی که دربارهی اشخاص و پدیدهها دارد، بسیار در رنج و عذابی درونی، گوشهگیر،خودخواه و بی نشاط است. پژوهش حاضر بر آن است تا با فرایندی علمی – پژوهشی عوامل و آثار سوءظن را که به فروپاشی خانواده می انجامد مورد بررسی قرار داده و راههای درمان آن را شناسایی و به مشاوران خانواده توصیه نماید تا با به کارگیری آنها، اولین نهاد اجتماعی با انسجام قوی شکل پذیرد.
محمد حسن احمدی امیر خواص
رساله حاضر با موضوع نجات در اسلام، هندوئیسم و بودیسم، در شش فصل، یک فصل مقدماتی، و چهار فصل اصلی یک فصل نقد و در آخر هم فصل جمع بندی تدوین شده است. فصل اول درباره کلیات تبیین موضوع، روش، نوع، اهداف و ضرورت تحقیق، و تعاریف نجات از دید لغوی و اصطلاحی و سایر واژه های پرکاربرد در سه دین مرتبط به آموزه نجات و کلیاتی از جهان بینی آنها، به نگارش درآمده است. فصل دوم این رساله به آموزه نجات تحت چهار فصل با عنوانهای ماهیت نجات، انواع و مراحل نجات، عوامل نجات، و موانع نجات از دیدگاه هندوئیسم پرداخته است. فصل سوم درباره نجات از منظر بودیسم میباشد که مثل فصل پیش دارای چهار زیر فصل بوده دقیقا با همان عناوین منتها از دیدگاه بودیسم، فصل چهارم در رابطه با نجات از دیدگاه دین اسلام بوده که همان چهار زیر فصل فصلهای قبلی را دارد به اضافه این که در زیر فصل سوم تحت دو عنوان جداگانه از تشکیکی بودن ایمان، و مطلق بودن ایمان نیز بحث نموده ایم، که قویترین عامل رهایی است در بخش عمل صالح که خود یکی از دو برابر عامل نجات میباشد بحث از شفاعت به طور مجزا مطرح شده است. در فصل پنجم به نقد آموزه نجات از دیدگاه آیین های هندو و بودا پرداخته شده که در سه محور ماهیت، عوامل و موانع نجات، اول به نقد مشترک و سپس به نقد مخصوص هر کدام توجه شده است. فصل ششم مطالب همه رساله تلخیص شده و مبه مقایسه مختصر و جمع بندی و نتیجه گیری پرداخته است.
عبدالحمید ناصری امیر خواص
بر خلاف ادعای برخی از نظریه پردازان که پدید آمدن سکولاریسم را معلول دانش های نوین بشر و دستاوردهای آن در زمینه شناخت طبیعت و رشد تکنولوژی جلوه می دهند، علت اصلی شکل گیری سکولاریسم را باید در فلسفه الهیات و آموزه های مسیحیت، و همچنین اخلاق و سیاست حاکم بر کلیسا جستجو کرد. نقاط ضعف آیین مسیحیت، از جمله فقدان قانون حکومتی، و رواج عقاید مخالف عقل مانند تثلیث و گناه ذاتی، معتقدان به مسیحیت را به این نتیجه رساند که آموزه های موجود این دین، نمی تواند جواب گوی نیازهای اجتماعی و سیاسی جدید باشد. بدین ترتیب، اندیشه سکولار پایه ریزی گردید و اعلام کردند که دین، تنها برای برقراری ارتباط انسان با خدا و آخرت آمده است، و ربطی به امور سیاسی و اجتماعی ندارد. اما جامعیت دین اسلام، و مصونیت آموزه های آن از تحریف، موجب حضور آن در تمام عرصه های زندگی انسان، از جمله در حوزه اخلاق می باشد. بر این اساس، تمام تلاش های انسانی، و از جمله اعمال اخلاقی او باید در جهت الهی باشد؛ این شناخت توحیدی، پشتوانه همه مفاهیم و ارزش های اخلاقی است که علم و عقل انسانی قادر به درک آن ها نیست. ایمان به آخرت نیز زمینه ساز آراسته شدن انسان به صفات ماندگار بوده، و بدین ترتیب، نبوت و معاد جزء مبانی اخلاق اسلامی به شمار می رود. مطلوبیت، اختیار، انتخاب آگاهانه و نیت الهی، اساس ارزش اخلاقی در اسلام است. اما سکولاریسم به استقلال اخلاق از دین معتقد بوده، و بر مبانی خاصی مانند اومانیسم، عقل گرایی و لیبرالیسم استوار است. در حالی که تعریف برخی از مفاهیم اخلاقی، فقط با فرض مجموعه ای از گزاره های دینی امکان پذیر بوده، و همچنین دین ضمانت اجرایی به اخلاق می دهد. در پرتو نگاه دینی است که ارزش های اخلاقی ثبات پیدا می کند و گذشت زمان و تفاوت مکان، آن ها را دگرگون نمی کند. انسان در پرتو دین به خودشناسی و خداشناسی دست می یابد، و مفهوم آزادی نیز اعتباری بیش از آزادی اجتماعی پیدا می کند. در فصل اول، خود سکولاریزم و مفاهیمی که پیوند خاصی با این واژه دارد را تعریف می کنیم. در فصل دوم، هدف اخلاق و اصول موضوعه اخلاق و همین طور اساس ارزش اخلاق اسلامی به صورت اجمال ذکر می شود، و در فصل سوم از اخلاق سکولار تعریف کرده، زمان پیدایش آن را از دوره رنسانس ذکر می کنیم.
محمد داود حیدری امیر خواص
رساله حاضر با عنوان «مقایسه اندیشه توحید در ادیان ابراهیمی» در صدد تبیین جایگاه توحید در ادیان ابراهیمی و مقایسه آن برآمده است. در این راستا به مهم ترین مباحث الهیاتی و توحیدی در ادیان یهود، مسیح و اسلام و از جمله توحید در عهدین و به خصوص به مسأله تثلیت و نیز به مقایسه اشتراکات و اختلافات توحید پرداخته است. رساله موجود برای نیل به اهدافش در ضمن پنج فصل ارایه گردیده است. فصل اول به کلیات و مفاهیم پرداخته است. در فصل دوم خدا در آیین یهود مورد بررسی قرار گرفته و به اسماء و صفات خدا در عهد عتیق، وحدت و یگانگی خدا و ملّی بودن آن و نیز به عقاید یهود در قرآن اشاره شده است. فصل سوم به توحید در دین مسیحیت اختصاص یافته و به مطالب مهمی در مورد تثلیث از جمله عوامل رویکرد مسیحیت به این اندیشه، تثلیث و عهدین، تثلیث و شوراهای جهانی و در پایان به نقد و بررسی آن پرداخته شده است. در فصل چهارم توحید از دیدگاه اسلام مطرح گردیده، دلایل توحید، اقسام و مراتب توحید مورد بحث قرار گرفته است. در فصل پنجم که آخرین فصل نیز خواهد بود، با توجه به اینکه توحید در ادیان ابراهیمی در فصلهای جداگانه قبلاً مورد بررسی قرار گرفت. در این فصل به بررسی تطبیقی، جمع بندی مطالب و مقایسه آن پرداخته شده است؛ اشتراکات و اختلافات ادیان ابراهیمی در باب توحید، صفات الهی، اقسام و مراتب توحید بازگو و مقایسه گردیده است.
غلام حیدر کوشا عبدالحسین خسروپناه
این تحقیق در پی پژوهش کارکردهای دین در حیطه یکی از مسایل بنیادین در زندگی انسان است. مساله ای که هم پایه اصیل حکمت است و هم رکن اساسی معیشت. نقش دین در عرصه حقایق و مفاهیم اخلاقی به صورت های متفاوتی مطرح شده است. هستی بخشی اخلاقی بر مبنای نظریه اراده گروی الهی بر این باور استوار است که حقایق اخلاقی وجودی غیر از اراده و یا تصویب و تقبیح الهی ندارد این دیدگاه علی رغم نسبیت اخلاق و توجیه ناپذیری رفتار متدینان بر مبنای آن با ادبیات دینی سازگار نیست زیرا در ادبیات دینی مفاهیم اخلاقی واقعی (غیراعتباری) و پیشینی شمرده شده است. از سویی اراده گروی میان گزاره های دینی نیز ناهمخوانی ایجاد می کند. دومین نقش دین در حوزه مفاهیم اخلاقی تعریف دینی مفاهیم اخلاقی است با وسعت نظر در تعریف. تعریف توسعه قلمرو آن به گونه ای که تعریف به لوازم ذات را نیز شامل شود. می توان مدعی شد که با توجه به کاربرد مفاهیم اخلاقی به کار رفته در منابع دینی تعریف مفاهیم اخلاقی کاملا در وسع دین است بر طبق کاربرد مفاهیم اخلاقی در منابع دینی خیر و خوبی چیزهای اند که رضایت خداوند را فراهم سازد. نقش جزئی دین در باب معرفت اخلاقی قابل طرح است. نقش های معرفتی دین در اخلاق به چند صورت قابل اثبات است اول این که وقتی خوبی و بدی بر محور تناسب افعال اختیازی انسان با اهداف شکل می گیرد بیان احکام حاکی از خوبی و بدی در صورتی برای انسان میسر است که عقل انسان بتواند هم ساز و کار رفتار انسان و هم اهداف را درک نماید. لیکن چنین کاری در توان عقل انسان نیست. یکی دیگر از نقش های دین در اخلاق توجیه و ارایه معیار و همچنین جاودانگی اخلاق است. دین مقدمات قیاس توجیهی اخلاق را ارایه نموده و با آموزه های خود رفتار اخلاقی را توجیه پذیر می سازد. خدای ادیان به عنوان ناظر آرمانی در اخلاق نیز نقش توجیهی دین را محرز می سازد. همچنین دین رضایت و قرب خداوند را معیار دینی اخلاق ذکر نموده و جاودانگی اخلاق را با بیانهای ماندگار خود و آثار و نتایج اخروی رفتار قابل دفاع می سازد. انگیزش و ضمانت اجرای دینی یکی دیگر از عرصه های نقش دین در اخلاق است. اعتقاد به خداوند و قیامت و حسابرسی هم در ایجاد انگیزه و هم در بقا و تقویت آن موثر است. همچنین با توجه به اجتناب ناپذیری غرایز مختلف در انسان و با توجه به تاثیرپذیری بیشتر انسانها از بازدارنده های غیررسمی اعتقاد به موجود آگاه عالم و قادر مطلق یعنی خداوند بهترین ضمانت اجرایی ممکن در اخلاق خواهد بود.
محمدجمعه رضایی حسن معلمی
نوسان در دامنه رابطه عقل و اخلاق بیانگر حالات انعطاف ناپذیر و افراط و تفریط در آن است که عوامل آن ریشه در تاریخ و فرهنگ ملت ها دارد. یکی از این حالات نظریات مطرح شده از کسانی است که تجربه پذیری و تحلیلی بودن را معیاری برای معنی داری ذکر کرده اند و مضامنی دیگر را فاقد معنی مطلق نگر و یکسونگری به عقل خصوصا عقل عملی جانب دیگر مساله است که از آن حاکم بلامنازع می سازد این تحقیق بررسی نظریات سه تن از دانشمندان اسلامی پیرامون این مساله بوده و توضیحی بر سهم و نقش عقل در اخلاق و می توان آن را در ارتباط با مفاهیم (تصورات و تصدیقات) و انگیزه ها ترسیم کرد در مورد اول علامه طباطبایی تشخیص تقوا و فجور را هر چند مستند به نوعی الهام از احساسات باطنی می داند اما این احساسات خود به نوعی مستند یا وابسته به خارج است و در این میان وظیفه عقل عملی جعل اعتباریات واسطه برای نیل به مواد خارجی و اهداف است مشابه این نظر در کلام شهید مطهری دیده می شود استاد مصباح اینگونه مفاهیم را از مفاهیم ثانیه فلسفی می شمارد. در این موارد از خارج می توان به عنوان منشا انتزاع یا منشأ وابستگی حوایج به آن یاد کرد. علامه طباطبایی رد یا اذعان و بوجود حوایج در جهت رسیدن به کمالات را منسوب به عقل می کند و او است که اعتبارات واهی را که انسان را از کمالات باز می دارد از اعتبارات غیرواهی باز می شناسد. شهید مطهری تصدیقات عقلی را یکی از مقدمات صدور فعل ذکر می کند و این احکام اذعانات به پیروی از حوایج بعضا متغیر بوده و در موارد کلی است استاد مصباح تصدیقات عقلی را در ارتباط افعال اختیاری انسان و اهداف مطلوب از آن توضیح می دهد طبق این نظر این رابطه نوعی رابطه سبب و مسببی بوده و داخل در مباحث معقولات ثانیه فلسفی است و حس می تواند منشا انتزاع باشد اما لزوما چننی نیست علامه طباطبایی در مورد آخر علم را متمم فاعلیت ذکر می کند و شوق و اراده را از لوازم آن لذا در انگیزه های اخلاقی دخالت می دهد شهید مطهری انسان را فاعل بالتدبیر می خواند که تنها در صورت بزرگ بودن منافع از مضار فعل مجوز صدور می یابد اما استاد مصباح این مورد را نمی پذیرد.
صاحب علی خان احمد دبیری
در این پایان نامه با رویکردی تطبیقی، دیدگاه های کلامی ادیان ابراهیمی (اسلام، مسیحیت و یهودیت) درباره آغاز آفرینش جهان و انسان و کیفّیت خلقت آسمان ها و زمین و اختلاف و اشتراک نظرهای آن ها در این زمینه واکاوی شده است. نویسنده ضمن بیان تاریخچه ادیان مذکور، تعالیم و آموزه های کتاب های آسمانی آن ها درباره آفرینش آدم و حوّا و کیفیت و مراحل خلقت آسمان ها و زمین و سایر موجودات را مطرح کرده است. این نوشتار در چهار فصل سامان یافته است. در فصل اوّل تعاریف و کلّیات بحث، همراه با مفاهیم دین، مقارنه ادیان، ادیان ابراهیمی و نسبتِ بین ادیان اسلام، مسیحیت و یهودیت با حضرت ابراهیم( و تعریف خلقت ارائه و نیز داستان خلقت آدم( و جهان در ادیان قدیم و غیر ابراهیمی و اساطیر یونان و هند ذکر شده است. در فصل دوم داستان آغاز آفرینش نزد یهودیان و مسیحیان و متون مقدّس آنان و تفسیرهای شان از خلقت آدم(، جهان و سایر موجودات، مانند آسمان ها، زمین و حیوانات ذکر شده است. نگارنده، دیدگاه مسیحیان و یهودیان را در زمینه لوگو(logos) و تاریخچه و مفهوم این واژه بیان کرده و مدّت زمان خلقت آسمان ها و زمین را از منظر آنان جویا شده است. در فصل سوم داستان آغاز آفرینش از منظر اسلام و نیز اولین مخلوق، خلقت ملایک، جنیان، آسمان، زمین و انسان از دیدگاه آموزه های اسلامی (قرآن و روایات) ذکر شده و منظور از خلقت نور، روح، قلم، عقل، آب، عرش، حجاب و مفهوم هبوط آدم و چگونگی جمع میان روایات ظاهراً متعارض در این زمینه وارسی شده است. در فصل چهارم به صورتی تطبیقی دیدگاه های سه دین اسلام، مسیحیت و یهودیت درباره آغاز خلقت، چگونگی خلقت انسان و سایر کاینات و اختلاف ها و اشتراک های ادیان مزبور و همچنین مخلوق اوّل، صادر اوّل و اقوال فلسفی در این زمینه مطرح گردیده است.
آدینه محمد امینی ابوالحسن غفاری
همان گونه که از اسم این رساله پیدا است تاویل از دیدگاه اسماعیلیه و امامیه بررسی شده فصل اول اختصاص دارد به تعریف لغوی و اصطلاحی تاویل، فرق تاویل با تفسیر، موارد استعمال تاویل در قرآن، تعریف محکم و متشابه، آیا راسخین در علم عالم به تاویل قرآن هستند؟ پیشینه تاویل، عوامل پدید آمدن تاویل، تفسیر به رای. در فصل دوم به دیدگاه تاویلی اسماعیلیه پرداخته می شود: ابتدا به فرقه های اسماعیلیه، القاب اسماعیلیه اشاره می شود. سپس عقاید و جهان بینی اسماعیلیه بررسی می گردد و بعد به تاویلات اسماعیلیه: تاویل عددی و غیر عددی آیات و روایات پرداخته می شود و سرانجام به تاویلات اسماعیلیه در فروعات فقهی عملی مثل: وضوء، نماز، صوم، حج، زکواه اشاره می شود و در آخر به تاویل چند روایت اکتفا می شود. فصل سوم مختص به تاویلات امامیه است. که ابتدا در آن به سراغ دیدگاه امامیه رفته و به اصل موضوع یعنی تاویل می پردازد تا ثابت کند که تاویل را از اساس قبول دارند یا خیر سپس عقاید و جهان بینی امامیه را بررسی کرده است. و بعد به تاویل در آیات اشاره می کند: آیات عبادی، اخلاقی، اعتقادی، تاویل آیات به پیامبر(ص) و ائمه(ع) تاویل آیات به امام و شیعیان، تاویل آیات به حضرتم مهدی (عج) و در آخر به تاویل در روایات پرداخته شده است. در فصل چهارم به تطبیق دیدگاه تاوینی اسماعیلیه و امامیه پرداخته می شود: ابتدا تاویل آیات و روایات عددی را بررسی می کنیم سپس به تاویل غیرعددی آنها اشاره می کنیم. و بعد تاویل فروعات فقهی عملی: وضوء، نماز، صوم، حج، زکواه را نقد می کرده و در آخر نقاط مشترک و افتراق هر دو دیدگاه را بیان نموده نتیجه می گیریم.
سید ابراهیم موسوی امیر خواص
یکی از مهمترین دغدغه¬های بشری مسأله ترس از مرگ است. آدمی از نخستین روزهای تاریخ حیات معقول خویش، به تأمل در هویت مرگ پرداخته و به دنبال آن اضطراب و ترس در او پدید آمده است. در خصوص علت ترس از مرگ و راه¬های درمان این ترس، از طرف متفکران و دانشمندان مختلف اعم از فیلسوف، روانشناس، روانکاو، راه¬حل¬های متعددی ارائه شده است. ولی در این پژوهش، این مسأله از دیدگاه اخلاق اسلامی مورد بحث و بررسی واقع می¬شود. از منظر اخلاق اسلامی مرگ یک امر عدمی و به معنای فنا و نیستی نیست؛ بلکه یک امر وجودی و انتقال از جهانی به جهان دیگر است و این که هر ترس و وحشت از مرگ، بد و منفی و هر خوفی از آن هم خوب و مثبت نیست. اگر ترس از مرگ بر اثر غفلت و محدودیت نظر و اندیشه به دنیای مادی باشد، وحشتی منفی و نابخردانه است؛ اما اگر وحشت از مرگ براساس خوف از عظمت حق تعالی و ترس از چگونگی رویارویی با خدا باشد، ترس مثبت و از سر شوق و عشق خواهد بود. از منظر اخلاق اسلامی جهل به حقیقت مرگ و عدم اعتقاد به خدا و قیامت، حب دنیا، کثرت گناه و محاورات نادرست اجتماعی از عوامل مهم ترس از مرگ هستند. نگرش صحیح نسبت به مرگ، توجه به حقیقت انسان، حفظ و انجام اعمال نیک، توبه و امید به رحمت الهی از مهم ترین راه-کارهای مقابله با ترس از مرگ می¬باشند.