نام پژوهشگر: احمد جالینوسی

چالشهای همگرایی در اکو براساس نمونه اتحادیه اروپا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  عابد اصلانی اسلمرز   علی امیدی

چکیده: بعد از جنگ جهانی دوم و کشته و زخمی شدن میلیونها نفر در سطح جهان بویژه قاره اروپا و ویرانی های ناشی از آن، نظریه پردازان و سیاستمداران، به فکر چاره جویی برای پیشگیری از وقوع مجدد چنین حوادث ناخوشایندی افتادند. بسیاری از اندیشمندان ریشه این جنگها و منازعات را وفاداری های ملی و فقدان وجود نهادهای فراملی کارآمد می دانستند و تنها راه حل پیشگیری را تغییر سطح وفاداری ها از سطح ملی به فراملی و ایجاد نهادها و ترتیبات فراملی ارزیابی کردند. بنابراین تلاش دولتها معطوف به گسترش همکاری های فراملی در چارچوب ترتیبات جهانی و منطقه ای شد. در عرصه جهانی سازمان ملل و در عرصه منطقه ای نیز نهادهایی مانند ناتو، ورشو، کمکون، جامعه اقتصادی اروپا و ... ظهور یافتند. در این میان همکاریهای منطقه ای به واسطه مجاورت جغرافیای، اشتراکات فرهنگی، تاریخی، اقتصادی و سیاسی با موفقیت بیشتری همراه بودند که نمود آن را می توان در اتحادیه اروپا یافت. فرایند همکاری در اروپا امروزه به صورت الگو و نماد همگرایی منطقه ای تبدیل شده است. پایه و اساس اتحادیه اروپا که دارای 27 عضو است را باید در اتحادیه ذغال و فولاد 1951 دانست که از همکاری شش کشور در بخش ذغال و فولاد، به همکاری در عرصه سیاست خارجی و امنیت مشترک و پول واحد اروپایی در بین 27 کشور تسری یافته است. موفقیت روند همگرایی در اتحادیه اروپا به همراه روند جهانی شدن، سایر مناطق جهان را به تکاپو برای گسترش همکاری های منطقه ای انداخت. تشکیل پیمان عمران منطقه ای"آر. سی. دی" و خلف آن یعنی سازمان همکاریهای اقتصادی "اکو" در این راستا تلقی می شود. از جمله اهداف کشورهای موسس اکو، رشد و توسعه اقتصادی کشورهای عضو از طریق گسترش همکاری های فراملی بوده است؛ اما این سازمان باگذشت 25 سال از آغاز فعالیت خود نتوانسته آنچنان که شایسته و بایسته است به اهداف خود دست یابد و در مراحل اولیه همگرایی مانده است. بنابراین هدف پایان نامه حاضر تبیین علل موفقیت روند همگرایی در اتحادیه اروپا و همچنین تبیین موانع همگرایی در اکو می باشد. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی، انسجام در ساختارهای سیاسی و اقتصادی و لیبرال دموکراسی حاکم بر کشورهای اروپایی را از علل اصلی موفقیت اتحادیه اروپا می داند در مقابل عدم انسجام و ضعف در عرصه های سیاسی و اقتصادی را از علل ناکامی اکو می داند.

بررسی رابطه ترکیه و اسرائیل و تاثیر آن بر سیاست منطقه ای ایران در حوزه خزر(2001-2004)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  یوسف جعفری   احمد جالینوسی

پایان دوران جنگ سرد و خاتمه استیلای نظام دوقطبی بر مناسبات نظام جهانی، عصر تازه ای را رقم زد. در این دوره نوین به خصوص در شرایط ملتهب و متحول از نظام قدیم به پاردایم جدید دگرگونی های سریع در روابط واحدهای سیاسی یا ارتباطات و تعاملات منطقه ای بین کشورها به وجود آمد. نیروهای جدید با مناسبات پیچیده وارد معادلات جغرافیای سیاسی شدند و چالشهای بی سابقه ای در جای جای جهان روی داد. در این راستا با توجه به اهمیت موقعیت ترکیه و سیستم سیاسی لائیسم با اصول پان ترکیسم(البته از سال 2001 به بعد با قدرت گرفتن حزب عدالت و توسعه، لائیسم محض به سمت سکولاریسم گرایش پیدا کرده)، اهمیت تاثیرات نزدیکی آنکارا با رژیم صهیونیستی مورد توجه قرار گرفت و فرصت مناسبی برای ظهور یک اتحاد استراتژیک بین ترکیه و اسرائیل که اوج آن در سال 1996 بود فراهم شد و زمینه های جدیدی را برای همکاری مشترک این دو کشور در حوزه های مهم امنیتی نظیر منطقه خزر، و آسیای مرکزی فراهم نمود. دریای خزر به سبب واقع شدن بین دو قطعه بزرگ، یعنی آسیا و اروپا و منابع غنی انرژی دارای موقعیت ژئوپلیتیک خاص بوده و در تمام دوره های تاریخی مورد توجه ویژه کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است که در این راستا مورد توجه ویژه سیاست خارجی در قالب سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی ایران قرار می گیرد. بنابراین وجود منافع مشترک ترکیه و اسرائیل نظیر تسلط بر منابع غنی انرژی منطقه واعمال فشار بر ایران، و... در منطقه استراتژیک خزر، باعث به خطر افتادن منافع جمهوری اسلامی ایران و به ازای آن موجب تغییر در سیاست منطقه ای ایران شد. این پژوهش با استفاده از چارچوب نظری ژئوپلیتیک و با استفاده از روش تحلیلی - توصیفی به دنبال تبیین و تحلیل روابط اسرائیل و ترکیه و تاثیر آن بر سیاست منطقه ای ایران در حوزه خزر(2004-1991) می باشد. کلید واژه: سیاست خارجی، منطقه خزر، سیاست منطقه ای، پان ترکیسم، صهیونیسم، ژئوپلیتیک.

تاثیر حادثه یازده سپتامبر برروند هژمونی گرایی آمریکا در خاورمیانه(2001-2011)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  علی اصغر ستوده حاج عباسعلیخانی   عنایت الله یزدانی

بعد از حادثه یازده سپتامبر2001 فصل جدیدی در دستگاه سیاستگذاری خارجی آمریکا آغاز شده است. حوادث یازده سپتامبر که دلالت بر تغییر مفهوم و حوزه های امنیت داشت، هژمونی همه جانبه ایالات متحده را به خصوص در ابعاد امنیتی- نظامی به چالش کشیده است.جرج بوش تحت تاثیر اندیشه نومحافظه کاران برای مقابله با این چالش به وجود آمده، استراتژی یک جانبه گرایی بر محوریت قدرت سخت را در خاور میانه در پیش گرفت. البته استراتژی جرج بوش در خاورمیانه فقط محدود به قدرت سخت نبود، بلکه جنبه هایی از قدرت نرم هم در سیاست خارجی خاور میانه ای بوش بخصوص در دوره دوم ریاست جمهوری اش مشهود می باشد؛ با این وجود استراتژی بوش در خاورمیانه بیشتر بر محور قدرت سخت بوده است. شکست استراتژی بوش در خاورمیانه و در نتیجه آن کاهش محبوبیت ایالات متحده در نظام جهانی و همچنین افزایش مخالفت داخلی بر ضد استراتژی بوش در خاورمیانه منجر به پیروزی باراک اوباما از حزب دموکرات با شعار تغییر شد. بعد از روی کار آمدن اوباما جنبه نرم افزار گرایی در سیاست خارجی خاورمیانه ای ایالات متحده بیشتر شده است. باراک اوباما برای پیشبرد اهداف استراتژیک آمریکا در خاور میانه، استراتژی چندجانبه گرایی بر محوریت قدرت هوشمند را در پیش گرفته و سعی در مدیریت هوشمندانه تحولات نظام جهانی و بخصوص خاور میانه به عنوان مرکز ثقل تحولات نظام جهانی داشته است. این پژوهش به دنبال تبیین تاثیر حادثه یازده سپتامبر بر روند هژمونی گرایی آمریکا در خاور میانه می باشد و در این راستا تاثیر این حوادث را موازی با تجزیه و تحلیل استراتژی بوش و اوباما در خاور میانه مورد ارزیابی قرار می دهد. فرضیه این پژوهش بر این مبنا استوار می باشد: حادثه یازده سپتامبر هژمونی همه جانبه آمریکا (امنیتی- نظامی، سیاسی- ایدئولوژیک و اقتصادی) را به چالش کشیده و برای مقابله با این چالش، تیم نومحافظه کاران به رهبری بوش استراتژی یک جانبه گرایی بر محور قدرت سخت را در خاورمیانه در پیش گرفتند. ولی باراک اوباما با توجه به شکست استراتژی بوش در خاورمیانه به جنبه های قدرت نرم در قالب استراتژی قدرت هوشمند بیشتر اهمیت می دهد. واژگان کلیدی: حادثه یازده سپتامبر، خاورمیانه، خاور میانه جدید، تروریسم، هژمونی، یک جانبه گرایی، رادیکالیسم اسلامی.

تبیین تطبیقی سیاست منطقه ای ایالات متحده آمریکا و روسیه در خاورمیانه پس از11 سپتامبر(2008- 2001)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  علی پوراسمعیل   احمد جالینوسی

چکیده خاورمیانه با داشتن منابع غنی انرژی از یک سو و موقعیت خاص ژئوپولیتیک ازسوی دیگر، حوزه ی منفعتی غیرقابل اغماض، برای قدرت های بزرگ محسوب می شود. در دوران دو قطبی سطح روابط و چگونگی پیوند آمریکا واتحاد جماهیر شوروی با کشورهای خاورمیانه تابعی از روابط آن دو کشور و شرایط بین المللی بود .سیاست خارجی آمریکادر دوران پس از 11 سپتامبر برای کسب هژمونی جهانی تنظیم وبه مرحله اجرا گذاشته شده است .در حالیکه در دوران نظام دو قطبی ایالات متحده درصدد تثبیت حوزه نفوذ شوروی وبی ثبات حوزه نفوذ شوروی قرار گرفته بود ،در دوران پس از حادثه 11 آمریکا در خاورمیانه بدنبال شکل دهی یک خاورمیانه جدید است که در آن منافع آمریکا واسرائیل تامین شود و آمریکا در مسائل منطقه ای دخالت ونظارت کامل داشته باشد از سوی دیگر پایان جنگ سرد، فرصتی را برای مسکو فراهم آورد تا به باز اندیشی سیاست های خود در قبال منطقه خاورمیانه دست زند. اما علی رغم پدیدآمدن چنین فضایی، مشکلات داخلی گسترده و شرایط نابسامان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دوران گذار در طی دهه 1990 مانع از تعریف و اتخاذ یک دیپلماسی پویا در قبال منطقه خاورمیانه گردید. اما با انتخاب ولادیمیر پوتین به ریاست جمهوری فدراسیون روسیه در سال 2000 و افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی چشمگیر این کشور که در پرتو مدیریت اقتدارگرایانه پوتین صورت پذیرفت، کرملین فرصت یافت با اتخاذ یک سیاست انبساطی، حوزه های گسترده تری را در عرصه سیاست خارجی تعریف نماید. بر این اساس مسکو دیپلماسی فعالی را در مناطق مختلف جهان از جمله خاورمیانه در پیش گرفت.این پژوهش در جستجوی ریشه ها و دلایل و اهداف سیاست خارجی خاورمیانه ای ایالات متحده آمریکا و روسیه پس از حادثه 11 سپتامبر با تاکید بر دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش و ولادیمیر پوتین است. شرایط بوجود آمده در عرصه بین الملل بعد از پایان جنگ سرد و بالخص حوادث 11 سپتامبر، تغییراتی که در نظام حکومتی آمریکا و روسیه بوجود آورد وساختار فرهنگی،اقتصادی،سیاسی و ژئوپلیتیکی خاورمیانه، در این پژوهش به عنوان عوامل تاثیر گذار بر سیاست خارجی دو کشور مشخص گردیده وبررسی و تبیین استراتژی ها وسیاست های اتخاذ شده از سوی ایالات متحده و روسیه در قبال منطقه خاورمیانه در پرتو این عوامل انجام گردیده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی سیاستهای ایالات متحده آمریکا و روسیه در منطقه خاور میانه است در عین حال فرضیه اصلی این پژوهش که بیان می کند اهداف سیاست خارجی آمریکا درمنطقه خاورمیانه را می توان در موارد حفظ امنیت اسرائیل،حفظ جریان نفت و دسترسی به بازار مصرفی منطقه بیان داشت. واهداف روسیه را در موارد رویارویی با یکجانبه گرایی آمریکا،دستیابی به نقش بین المللی به عنوان قدرت جهانی ،فروش تسلیحات و یافتن بازارهای استراتژیک برای خود و احیاء عنوان ابر قدرت شرق دانست.

بررسی تطبیقی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وایالات متحده آمریکا در امنیت افغانستان(11سپتامبر2001-2010)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  سجاد حسینی قیری   احمد جالینوسی

چکیده این پژوهش به بررسی تطبیقی اقدامات و عملکرد دو کشور ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران در افغانستان پس از حادثه 11سپتامبر می پردازد.از آنجا که حادثه 11سپتامبر2001 سرآغاز فصل جدیدی از تحولات و تغییرات را در عرصه جهانی به طوراعم و در منطقه خاورمیانه به طوراخص کشورافغانستان را در بر داشته است طبعاً پیامدهایی را برای امنیت ومنافع ملی دوکشور ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران داشته است. حادثه 11سپتامبر سبب شد منافع« مرکزی ترین »و«پیرامونی ترین» کشورهای جهان به هم پیوند بخورد. افغانستان که طی تاریخ جایگاه نه چندان مهمی در سیاست خارجی ایالات متحده داشت،اکنون در مرکز ثقل نهادها و سازمان های سیاستگذاری کاخ سفیدوکانون های قدرت جهانی قرارگرفته است. بااشغال نظامی افغانستان توسط قوای نظامی ایالات متحده پس از حوادث 11سپتامبر2001 که با هدف مبارزه با تروریسم وتلاش برای آزادسازی افغانستان از تسلط تروریسم بر این کشور و تبدیل افغانستان به یک محیط امن و باثبات جایگاه ویژه ای در دستگاه سیاست خارجی آمریکا پیداکرد.کشور جمهوری اسلامی ایران به دلیل مجاورت و همسایگی با افغانستان و همچنین به دلیل مشترکات دینی،مذهبی وفرهنگی با افغانستان نقش فعالی را به عنوان یک بازیگر در عرصه این کشور ایفا کرده است،به طوری که امنیت ومنافع ملی خود را در گرو یک افغاانستان باثبات و امن می بیند . از همین رو تا کنون سعی داشته در عرصه های مختلفی از قبیل اقتصادی،عمرانی،خدماتی و همچنین سیاسی و فرهنگی اقداماتی درخورد ستایش را در کشورافغانستان به عنوان یک یک کشور مسلمان و برادر خود انجام دهد. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از تئوری نئورئالیسن به عنوان چارچوب نظری دیدگاه حاکم نومحافظه کاری دردستگاه سیاست خارجی ایالات متحده پس از حادثه 11 سپتامبر2001 را مورد تبیین وتشریح قراردهیم. سوال اصلی این تحقیق این است که روند مناسبات و اقدامات ایران وآمریکا در عرصه افغانستان چه تاثیری بر وضعیت امنیتی و ایجاد صلح وثبات و همچنین روند بازسازی افغانستان داشته است که پژوهشگرطی چندین فصل به طور جداگانه به مطالعه اقدامات هردو کشور خواهد پرداخت . تاکنون کنفرانس های متعددی راجع به امربازسازی و ایجادیک ائتلاف توسط دوکشور منعقدگردیده است واز آنجا که در این تحقیق دو دوره دولت جورج دبلیوبوش و دولت اوباما مورد بررسی قرارگرفته است، به اقدامات دوکشور جمهوری اسلامی ایران و آمریکا درمسئله ایجاد یک افغانستان امن و باثبات پرداخته خواهد شد .فرضیه اصلی تحقیق این است که نقش دو کشورآمریکا و ایران در روندبازسازی افغانستان و اهداف و عملکرد هردو کشور چیست؟ و پژوهشگر از روش توصیفی ـ تحلیلی استفاده نموده است . کلیدواژه: استراتژی ،امنیت، تروریسم ،سیاست خارجی ، منافع ملی، نئورئالیسم، یازده سپتامبر

تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر انقلابهای عربی(1391- 1389)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1391
  مهدی اندرزیان   احمد جالینوسی

انقلاب اسلامی ایران ، نقطه آغازی برای خیزش واحیای بیداری اسلامی است . بی تردید آنچه در جهان امروز می توان عبارت بیدار اسلامی را بر آن اطلاق نمود ، قطعاً ناشی از نهضت احیاگرانه امام خمینی ( قدس سره ) است. .انقلاب اسلامی ایران را می توان تجلی تحقق قدرت نرم به معنای توانایی نفوذ در رفتار دیگران بدون تهدید و یا پرداخت هزینه محسوس به شمار آورد. انقلاب اسلامی ایران از رهگذر تبیین اندیشه و آرمان عدالتخواهانه خود درصدد برآمد با روشهای غیرمستقیم به نتیجه دلخواه و مطلوب یعنی بیداری اسلامی دست یابد. در واقع نظام جمهوری اسلامی با تکیه بر قدرت نرم افزاری بویژه ارزش هایی چون ایثار، شهادت طلبی، معنویت گرایی، عدالت باوری، استقلال طلبی، مبارزه با صهیونیسم و ضدیت با سیاست های امپریالیستی غرب به ویژه آمریکا ، توانست ضمن ایجاد تحول فرهنگی در سطح داخلی، به احیای خودباوری دینی و بیداری اسلامی در عرصه منطقه ای و تأثیرگذاری بر مناسبات جهانی بپردازد و اقتدار نرم افزاری خود را در عرصه بین المللی به منصه ظهور رساند. سوال اصلی تحقیق: انقلاب اسلامی ایران ، چه تأثیری بر انقلاب های عربی(1391-1389) داشته است ؟ فرضیه تحقیق: انقلاب اسلامی ایران بر گفتمان اسلام سیاسی وبیداری اسلامی در انقلاب های کشورهای عربی تا حدودی تأثیرگذاشته است که میزان تأثیر گذاری آن بر هریک از این کشورها مختلف می باشد. هدف اصلی در این پژوهش، تبیین تأثیر انقلاب اسلامی ایران برانقلاب های عربی(1391-1389)می باشد. اهداف دیگر این تحقیق، تبیین اسلام سیاسی وبیداری اسلامی و همچنین، تبیین تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر گفتمان اسلام سیاسی وبیداری اسلامی می باشد.

تأثیر فضای سایبری بر روابط سیاسی و امنیتی ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین(1390- 1380)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1391
  طیبه قنواتی   شهروز ابراهیمی

تأثیر فضای سایبر بر روابط سیاسی و امنیتی ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین موضوع این پایان نامه می باشد. سوال اصلی این پژوهش این است که: تبیین نقش و تأثیر فضای سایبر بر روابط سیاسی و امنیتی ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین چگونه است؟ در پاسخ به سوال اصلی این فرضیه مورد آزمون قرار گرفته است که، فضای سایبر و اینترنت با گسترش فضای عمومی و باز نمودن راهی جدید در عرصه های مختلف، به عنوان متغییری موثر در تحولات و روابط سیاسی و امنیتی بین ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین تأثیرگذار است، که با استفاده از نظریه ی قدرت نرم جوزف نای و فضای سایبری به عنوان چارچوب نظری به روش پژوهش توصیفی- تحلیلی به آن پرداخته شده است . با بررسی تأثیر فضای سایبری در هر دو کشور نتیجه می گیریم که این فضا توانسته نقش عمده ای در تحولات اخیر در عرصه ی سیاسی و فضای واقعی بین دو کشور و جامعه ی بین المللی ایفا نماید تا جایی که از جنگ سرد سایبری بین ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین نام برده می شود. هر دو کشور علی رغم تهدیداتی که علیه یکدیگر در این عرصه انجام می دهند اما خواستار از بین رفتن این تهدیدات و رفتن به سمت همکاری های بیشتر می باشند.

هژمونی ایالات متحده آمریکا پس از یازده سپتامبر،چالش ها و فرصت های پیش رو در دو دهه آینده(1410-1390)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1391
  هادی حیدری   احمد جالینوسی

این تحقیق ضمن بررسی تاریخی هژمونی ایالات متحده ، نقاط برجسته و مهم سیاست خارجی این کشور را مورد کنکاش قرار داده است.یکی از این نقاط برجسته بی شک حادثه 11 سپتامبر 2001 بود،که سیاست خارجی ایالات متحده و در پی آن نظام بین الملل را در معرض تغییرات گسترده ای قرار داد. سوال اصلی این است که، وضعیت امروز هژمونی ایالات متحده تا چه حد تحت تاثیر حادثه 11 سپتامبر و چه میزان به گذشته این کشور و همچنین نظام بین الملل پیش از 11 سپتامبر مربوط است،و مهمتر از آن این است که وضعیت هژمونی ایالات متحده در دو دهه آینده چگونه خواهد بود؟ فرضیه اولیه این است که حادثه 11 سپتامبر فقط باعث تغییر در تاکتیک های ایالات متحده برای تدام و گسترش هژمونی خود در سطح جهانی شد،اما به دلیل استفاده غیرهوشمندانه از قدرت و کاربرد تاکتیک های نامناسب، مشروعیت این کشور تضعیف و جایگاه هژمونیک آن در معرض تهدید قرار گرفت. و در دو دهه آینده این کشور از لحاظ قدرت سخت دارای رقبائی به مراتب قدرتمندتر از امروز خواهدبود.اما قدرت نرم این کشور همچنان منبعی برای هژمونی این کشور خواهد بود و تداوم هژمونی این کشور وابسته به استفاده بیشتر از قدرت نرم خواهد بود. هر چند مفهوم هزمونی با نام گرامشی گره خورده است اما در این تحقیق از نظریه ثبات هژمونیک برای توضیح هژمونی گرائی ایالات متحده استفاده کرده ایم و با استفاده از منابع کتابخانه ای و به صورت مروری این موضوع را بررسی کرده ایم. کلید واژه ها:هژمونی،حوادث 11 سپتامبر،امپراطوری،نظام بین الملل،آینده نگری.

تبیین تهدیدات امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از سوی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (1380-1390)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - پژوهشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1392
  فاطمه خانی   شهروز ابراهیمی

شورای همکاری خلیج فارس، یک سازمان امنیتی در منطقه خلیج فارس است که در فوریه 1981، درست هشت ماه بعد از شروع جنگ ایران و عراق تاسیس شد. هدف اصلی این سازمان مقابله با تهدیداتی بود که از سوی جمهوری اسلامی ایران توسط کشورهای این منطقه درک می شد. در طول ادوار تاریخی موضع این شورا تغییراتی نسبت به جمهوری اسلامی ایران داشته است؛ اما مواضع این شورا در قبال جمهوری اسلامی ایران پس از حادثه یازده سپتامبر 2001 تا کنون و اینکه آیا تهدیداتی از سوی این شورا از این تاریخ به بعد امنیت ملی ما را با چالش مواجه کرده است؟ سئوال اصلی این پژوهش می باشد و در پاسخ به آن این فرضیه مطرح شده است، که به نظر می رسد تهدیدات از این تاریخ علیه امنیت ملی ما در سطوح مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ارضی و مرزی بوده است. در این تحقیق برآنیم به بررسی تهدیدات علیه امنیت ملی و منافع جمهوری اسلامی ایران، راه کارهای مقابله با آن، بررسی راه کارهای قبلی و نتایج حاصل از آن ها و فراهم کردن زمینه ای برای تدوین یک دکترین امنیت ملی به تحقیق و تفحص بدازیم و در نهایت همکاری با کشورهای شورا در زمینه امور غیر سیاسی، توجه به پیشرفت و ترقی کشور و رعایت سیکل فرهنگ، اقتصاد و سیاست همراه با حفظ و افزایش توان بازدارندگی را به عنوان بهترین و قابل اجرایی ترین استراتژی می دانیم. تهدید، امنیت ملی، شورای همکاری خلیج فارس.

تبیین روابط استراتژیک ایالات متحده آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس پس از اشغال کویت (2013-1990) بر اساس رویکرد رئالیسم تهاجمی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1392
  مجید رفیعی   احمد جالینوسی

ایالات متحده آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس را باید دو بازیگر مهم در منطقه خلیج فارس تلقی کرد. این دو بازیگر در طول چند دهه اخیر روابط استراتژیکی را با هم داشته اند که هر چند در طول این مدت تغییر شکل داده است اما ماهیتا یک هدف را دنبال می کرده است که عبارت است از: تامین ترتیبات امنیتی منطقه ای. در سایه همین ترتیبات امنیتی منطقه ای این کشورها که یکی به دنبال اعمال هژمونی خود برآمده است و دیگری یعنی اعضای شورای همکاری خلیج فارس به دنبال حفظ امنیت و بقای خود برآمده اند از طرق مختلف در صدد شکل دهی به این نظم امنیتی برآمده اند که به عنوان مثال می توان از احاله مسئولیت و ایجاد موازنه نام برد که یکی با واگذاری ایالات متحده آمریکا به شورای همکاری خلیج فارس و دیگری با حضور مستقیم این کشور در منطقه دنبال گردیده است. با توجه به این مسائل این پژوهش بر آن می باشد تا به بررسی این روابط استراتژیک پرداخته و به تبیین آن ها بپردازد. سوال اصلی این پژوهش بر این است که روابط استراتژیک ایالات متحده آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس پس از اشغال کویت به چه صورتی بوده است؟ فرضیه ارائه شده بر این است که این روابط به صورت تقابلی و رویارویی با ایران می باشد که با استفاده از مکانیزم هایی که در بالا بدان ها اشاره گشت دنبال می گردد. از سوی دیگر به دلیل نقش بحران ها در تشدید حضور ایالات متحده و عمیق تر گشتن این روابط، به بررسی این بحران ها خواهیم پرداخت. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی در صدد تبیین این روابط برآمده است و نتیجه این پژوهش بر آن است که این روابط در جهت تحقق اهداف آمریکا و رویارویی با کشورهای معارضی نظیر ایران شکل گرفته است که مسائل گوناگونی نظیر انقلاب اسلامی، بحران های منطقه ای، حوادث 11 سپتامبر2001 و... در آن تاثیر داشته اند. پایان نامه حاضر به بررسی روابط استراتژیک ایالات متحده و شورای همکاری خلیج فارس می پردازد. در موضوع حاضر روابط استراتژیک ایالات متحده و شورای همکاری خلیج فارس به صورت تهاجمی تبیین گردیده است و بر آن است که این روابط بنا به دلایل استراتژیک بر علیه ایران رقم خورده است. همچنین بحران ها از جمله عواملی هستند که که به تشدید بعد تهاجمی این روابط افزوده است.

نقش نفت خاورمیانه در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا پس از جنگ سرد طی سالهای 1991-2006
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1386
  خدارحم سهرابی   احمد جالینوسی

چکیده ندارد.

جایگاه چین در بازی بزرگ جدید در آسیای مرکزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1388
  مریم جلیلی   عنایت الله یزدانی

چکیده ندارد.

عوامل هویتی و تحولات سیاست خارجی فدراسیون روسیه در قبال غرب بعد از پایان جنگ سرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1387
  امید طبری   احمد جالینوسی

چکیده ندارد.

تاثیر جهانی شدن بر هویت ملی در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی (1357-1387): فرصت ها و چالش ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1387
  نادیا همگانمراد   احمد جالینوسی

چکیده ندارد.

جنگ سرد جدید: چشم انداز رقابت قدرت ها در بازی بزرگ جدید حول محور خزر- خلیج فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1387
  مجتبی تویسرکانی   عنایت الله یزدانی

چکیده ندارد.