نام پژوهشگر: علی عیسی زادگان
حجت محمودی علی عیسی زادگان
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای سبک های تفکر نوع اول، در روابط میان اهداف پیشرفت و پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان تیز هوش و عادی در چارچوب یک مدل علی بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان تیز هوش و عادی سال سوم دبیرستان، ناحیه 1 شهر اورمیه بود. بدین منظور 200 نفر از دانش آموزان مدارس عادی، و 150 نفر از دانش آموزان مدارس تیز هوشان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی مرحله ای انتخاب شدند؛ و پرسشنامه های اهداف پیشرفت میگلی و همکاران (2000) و استرنبرگ و واگنر (1992) بر روی آزمودنی ها اجرا گردید. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که اثرمستقیم اهداف تبحری بر پیشرفت تحصیلی در بین هر دو گروه از دانش آموزان تیز هوش و عادی مثبت و معنادار بود، در حالی که اثر اهداف عملکرد- رویکرد و عملکرد- اجتناب در هر دو گروه بر پیشرفت تحصیلی معنادار نبود. اثرات غیر مستقیم نشان داد که دانش آموزان تیز هوش اهداف پیشرفت چندگانه ی عملکردی را ترجیح می دهند، با توجه به این که، این یافته ها به واسطه سبک تفکر نوع اول آزمون شده است، لذا نقش واسطه ای این متغیر بر اساس الگوی مفهومی تائید می شود. شاخص های برازش مدل نیز نشان دادند که مدل آزمون شده برازش مناسبی با داده های گردآوری شده داشت (96/0 :gfi، مربوط به مدل دانش آموزان عادی، و 99/0 :gfi، مربوط به مدل دانش آموزان تیز هوش، 06/0rmsea: ، مربوط به مدل کلی پژوهش).
نورین افراسیاب فرزانه میکاییلی منیع
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین سیستم های مغزی/ رفتاری و حساسیت پردازش- حسی با آلکسی تیمیا بود. این پژوهش یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه مورد مطالعه آن دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان مهاباد بود که از آن نمونه ای 400 نفری به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام، آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون نشان دادند که رابطه مستقیم امّا منفی بین سیستم بازداری رفتاری و آلکسی تیمیا وجود دارد و رابطه بین سیستم فعال سازی رفتاری و آلکسی تیمیا مستقیم امّا ضعیف می باشد، یعنی با افزایش فعالیٌت این سیستم اختلال آلکسی تیمیا نیز افزایش پیدا می کند. همچنین بین حساسیت پردازش حسی و دو بعد از آن که سهولت تحریک و آستانه حسی پایین می باشد با آلکسی تیمیا رابطه مستقیمی وجود دارد و درحقیقت از آنها می توان به عنوان متغیرهایی جهت پیش بینی آلکسی تیمیا استفاده نمود. یافته های پژوهش نشان داد که بین سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری در بین دانشجویان دختر و پسر مبتلا به اختلال آلکسی تیمیا و سالم تفاوت معناداری وجود ندارد، ولی در حساسیت پردازش- حسی در بین دانشجویان دختر و پسر مبتلا به اختلال آلکسی تیمیا و سالم تفاوت معناداری وجود دارد.
عسگر دهقانی صوفی فرزانه میکاییلی منیع
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبکهای تفکر و اضطراب امتحان با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان پایه اوّل دبیرستان ارومیه بود. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان دختر و پسر پایه اوّل متوسطه شهر ارومیه بود که نمونه ای به تعداد 363 نفری به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و از طریق آزمون های پرسشنامه سبک های تفکر واضطراب امتحان اسپیل برگر مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام، تحلیل واریانس چند متغیری، ضریب-همبستگی پیرسون و آزمون t نشان دادند که رابطه معناداری بین سبک های تفکر و اضطراب امتحان با عملکرد تحصیلی وجود دارد. نتایج نشان داد رابطه مثبتی بین سبک های تفکر قانونی، قضایی، سلسله مراتبی، آزاد اندیشی، اجرائی و درونی و رابطه ی منفی بین اضطراب امتحان با عملکرد تحصیلی وجوددارد. درمقایسه ی بین سبک های تفکردانش آموزان پسر و دختر نیز تفاوت معنی دار بدست آمد. بعد هیجان پذیری اضطراب امتحان در بین دانش آموزان پسر به طور معنی داری بیشتر از دختران بود و میانگین نمرات دختران در عملکرد تحصیلی به طور معنی داری بیشتر از میانگین پسران بدست آمد.
الناز حسن پور علی عیسی زادگان
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حافظه و خودتنظیمی هیجانی بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان انجام شده است. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل می باشد. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر ارومیه بود. نمونه پژوهش شامل 45نفر از دانش آموزان دختر مبتلا به اضطراب امتحان بودند که از طریق پرسشنامه اسپیلبرگر شناسایی و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر کدام 15 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان دو هفته بعد از آخرین جلسه مداخله، پرسشنامه اسپیلبرگر را تکمیل کردند. برنامه آموزش مهارتهای حافظه به مدت 8 جلسه، هر جلسه به مدت 60 دقیقه و دو بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. همچنین برنامه آموزش خودتنظیمی به مدت 7 جلسه، هر جلسه به مدت 60 دقیقه و دو بار در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. گروه کنترل نیز آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استباطی از جمله آزمون کواریانس تحلیل شد. یافته ها نشان داد که آموزش مهارتهای حافظه و خودتنظیمی هیجانی برکاهش اضطراب امتحان اثر مثبت و معناداری دارند(05/0>p) . همچنین آزمون تعقیبی lsd نشان داد اثربخشی آموزش خودتنظیمی هیجانی نسبت به مهارت های حافظه در کاهش اضطراب امتحان موثرتر است (021/0=p). در مجموع یافته های پژوهش نشان داد اگرچه هردو روش مهارتهای حافظه و خودتنظیمی هیجانی در کاهش اضطراب امتحان موثر بوده اند اما روش خودتنظیمی هیجانی نسبت به روش آموزش مهارتهای حافظه موثرتر است.
گونا مولودی علی عیسی زادگان
در اکثر کلاسهای عادی دانش آموزان دیرآموز وجود دارندکه به علت کمی رشد ذهنی قادر به فراگیری مطالب و حل مسائل همانند افراد عادی نبوده و در پایان سال تحصیلی مردود شده و ناموفق می گردند. این دانش آموزان در فرایندهای شناختی پایه از جمله کارکردهای اجرایی نسبت به همسالان عادی خود عملکرد پایینی داشته، باعث عدم موفقیت آنان در تحصیل می شود. کارکردهای اجرایی از فرایندهای مهم شناختی بوده که بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان با نیازهای ویژه تأثیر اساسی گذاشته و آموزش این کارکردها موجب بهبود عملکرد تحصیلی آنان شده است. با توجه به نقص کارکردهای اجرایی در دانش آموزان با نیازهای ویژه پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد خواندن و ریاضی دانش آموزان دیرآموز انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دیرآموز10-12 ساله شهر ارومیه در سال تحصیلی 1390-91 بودند. نمونه این پژوهش 36 نفر از این دانش آموزان که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و یک گروه گواه تقسیم شدند. پژوهش با روش تحقیق نیمه تجربی انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش آزمون هوش ریون بزرگسالان، آزمون ریاضی ایران کی – مت، آزمون پیشرفت درس خواندن و ریاضی بودند. پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایش و گواه ابتدا بر روی گروه ها پیش آزمون اجرا گردید سپس آموزش کارکردهای اجرایی در 16 جلسه یک ساعته اجرا گردید و پس از اتمام برنامه آموزشی پس آزمون اجرا شد. برای تحلیل نتایج، آمار توصیفی، آزمون t وابسته و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که آموزش کارکردهای اجرایی موجب بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی و خواندن شده است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت آموزش کارکردهای اجرایی موجب بهبود عملکرد ریاضی و خواندن دانش آموزان شده و عملکرد تحصیلی آنان را ارتقاء بخشیده است.
میترا تاراج علی عیسی زادگان
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش یادگیری مغز محور و راهبرد های شناختی- فراشناختی بر بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان ناموفق دختر پایه سوم دبستان است. برای دستیابی به این مهم تعداد 45 دانش آموز دختر با توجه به نمرات ریاضی در پایه دوم و سوم و نیز آزمون معلم ساخته انتخاب شدند. با توجه به توصیفی بودن سیستم ارزشیابی، که به جای نمره دادن به دانش آموزان از عبارات کیفی[ مانند نیاز به تلاش بیشتر، قابل قبول، خوب، خیلی خوب، عالی] استفاده می شود، 45 نفر از دانش آموزانی که در سطح نیاز به تلاش بیشتر داشتند بصورت تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه 15 نفری( دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارده شدند. روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. از آزمون ریاضیات ایران کی مت به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. روش های مداخله، آموزش یادگیری مغز محور و آموزشراهبرد های شناختی- فراشناختی بود.درگروه مغزمحور به اولیاء طی یک جلسهدو ساعته آموزش های مغز محور داده شد. محیط یادگیری بر اساس مولفه های تأثیرگذار بر مغز( نور، تغذیه، اکسیژن، رنگ، موسیقی و آب) تغییر یافت. سپس معلم دروس خود را بر اساس اصول یادگیری مغز محور طی 10جلسه آموزش داد و گروه شناختی-فراشناختی نیز طی 10 جلسه بر اساس جدول برنامه تعیین شده، تحت آموزش قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی( میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی( آزمون t وابسته و آزمون کواریانس) با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده، نمرات هر دو گروه آزمایشی با گروه گواه را معنادار نشان دادند. بنابراین هر یک از راهبرد های آموزشی به نوبه خود بر بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان موثر دیده شدند. تفاوت نمرات عملکرد ریاضی دو گروه آزمایشی، در مولفه های کاربرد و عملیات نیز معنی دار( 01/0>p) بود. به این معنی که آموزش مغز محور به علت تأثیر زیاد بر مولفه عملیات و کاربرد، نسبت به راهبرد شناختی و فراشناختی بر بهبود عملکرد ریاضی تأثیر گذارتر بود، اما در مولفه دیگر( مفاهیم) تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش وجود نداشت. در نتیجه آموزش یادگیری مغز محور می تواند در بهبود عملکرد ریاضی موثرتر باشد. کلید واژه ها: عملکرد ریاضی، آموزش یادگیری مغز محور، اصول یادگیری مغز محور، آموزش راهبردهای شناختی - فراشناختی.
زهرا براکه فرزانه میکاییلی منیع
هدف مطالعه حاضر بررسی و مقایسه اثر بخشی آموزش مهارت های اجتماعی و مدیریت خشم بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان دختر کم توان ذهنی 15-10 ساله شهر ارومیه که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بودند. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر 15-10 ساله شهر ارومیه که در سال 91-90 مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش را 30 نفر از این دانش آموزان تشکیل می دادند که از بین جامعه مورد نظر انتخاب شدند. پژوهش به روش تحقیق نیمه تجربی با گروه کنترل انجام شد. پس از انتخاب گروه-های آزمایش و گواه، ابتدا بر روی هر سه گروه پیش آزمون اجرا گردید سپس کاربندی در دو گروه آزمایش مدیریت خشم( 8 جلسه 5/1 ساعته) و مهارت اجتماعی(12 جلسه 5/1 ساعته) ارائه و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از اتمام برنامه آموزش، پس آزمون روی هرسه گروه اجرا شد. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و t وابسته تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که روش آموزش مهارت های اجتماعی و نیز آموزش مدیریت خشم بر کاهش میزان پرخاشگری کل و مولفه های آن در بین دانش آموزان دختر کم توان ذهنی، تاثیر معنی داری داشته است. همچنین نتایج بررسی سوال پژوهش نشان داد که از بین این دو روش آموزشی، اثر آموزش مهارت های اجتماعی در کاهش پرخاشگری کلامی و رابطه ای و نیز مقدار پرخاشگری کل نسبت به روش مدیریت خشم بیشتر بود. در حالی که اثر این دو روش آموزشی در کاهش نمرات مولفه ی پرخاشگری فیزیکی و تکانشی به یک اندازه بوده و تفاوت معناداری با هم نداشتند. . از این رو می توان نتیجه گرفت که برنامه های آموزشی مد نظر می تواند بر پرخاشگری دانش آموزان کم توان ذهنی موثر باشد.
الهه قربانی مجید صفاری نیا
هدف پژوهش حاضر بررسی نارسایی های شناختی ،راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با حمایت اجتماعی ادراک شده در بین افراد مبتلا به ms و غیر مبتلای شهر تهران در سال 90-91 بود. این پژوهش یک پژوهش همبستگی از نوع علّی- مقایسه ای می باشد. جامعه مورد مطالعه آن تمام بیماران مبتلا به ام اس شهر تهران و افراد غیر مبتلای همتا بود که از آن میان نمونه ای 150 نفری از افراد مبتلا و 150 نفر افراد غیر مبتلا به روش تصادفی ساده انتخاب شدند و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه 24 سوالی نقایص شناختی ، پرسشنامه 36 سوالی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و پرسشنامه 12 سوالی حمایت اجتماعی ادراک شده می باشد . نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام، آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون نشان دادند که حمایت اجتماعی ادراک شده با برخی مولفه های تنظیم شناختی هیجان و نارسایی های شناختی رابطه دارد و همچنین بین نارسایی های شناختی و مولفه های ملامت خویش ، نشخوار ، فاجعه سازی و ملامت دیگران همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد . و بین نارسایی شناختی و تمرکز مجدد مثبت همبستگی منفی وجود دارد . از میان مولفه های تنظیم شناختی هیجان ، فاجعه سازی و ارزیابی مجدد مثبت و از میان مولفه های نارسایی شناختی ، حافظه و عدم تمرکز قدرت پیش بینی حمایت اجتماعی ادراک شده را در بین افراد مبتلا به ام.اس دارد . میانگین نمره مولفه های نارسایی های شناختی افراد مبتلا به ام.اس بالاتر از افراد عادی است . بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به ام اس و غیر مبتلا تفاوت وجود دارد حمایت اجتماعی ادراک شده در بین افراد مبتلا به ام اس و غیر مبتلا تفاوت معنی داری وجود نداردو تا حدودی نیز می توانند پیش بینی کننده ی حمایت اجتماعی ادراک شده باشند.
لیلا حسین پور فرزانه میکاییلی منیع
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی افشای هیجانی نوشتاری بر کاهش علائم افسردگی, افزایش امید و تغییر مفهوم خود در نوجوانان پسر آسیب دیده بود. بدین منظور در چارچوب روش پژوهشی نیمه آزمایشی 30نفر از نوجوانان پسر آسیب دیده 12 تا 18 ساله با مراجعه به سازمان بهزیستی و از میان نوجوانان بی سرپرست یا بد سرپرستی که در خانه های نگهداری ازاین افراد به سر می بردند به صورت نمونه در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (15نفر) و گروه کنترل(15 نفر) تقسیم شدند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان قبل از شروع مداخله و همچنین پس از اتمام مداخله پرسشنامه های افسردگی بک (1961), امید اشنایدر و آزمون افتراق معنایی آزگود را تکمیل کردند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه افشای هیجانی نوشتاری طی 3 جلسه، هر جلسه به مدت 20 دقیقه طی سه روز متوالی اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که افسردگی و امید پس از اجرای افشای هیجانی نوشتاری در گروه آزمایش بهبود یافتند. اما در مولفه مفهوم خود تغییر معناداری صورت نگرفت در نتیجه در زمینه کار با نوجوانان آسیب دیده، افشای هیجانی نوشتاری با توجه به ماهیت آن به مثابه یک روش مداخله ای, بسیار کارآمد و نوید بخش به نظر می رسد.
سوسن مهدوی فر علی عیسی زادگان
این مطالعه با هدف بررسی روابط ساختاری امید، خودکارآمدی تحصیلی و ادراک از جوّ کلاس با انگیزه تحصیلی دانش آموزان سال اول دبیرستان شهر ارومیه در سال تحصیلی 92-91 انجام گرفت. نوع پژوهش توصیفی و روش آن همبستگی می باشد. کلیه دانش آموزان پایه اول دبیرستان مدارس دولتی شهر ارومیه (n= 11430) در سا ل تحصیلی 92-91 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دادند. روش نمونه گیری «تصادفی چند مرحله ای» بود و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعیین گردید. بر این اساس، ابتدا از بین نواحی دو گانه آموزشی شهر ارومیه، 6 مدرسه پسرانه و 4 مدرسه دخترانه و از میان این مدارس، در مجموع 14 کلاس به صورت تصادفی انتخاب شدند. در نهایت، تعداد 180 نفر دختر و 200 نفر پسر مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر، آزمون امید اسنایدر، مقیاس خودکارآمدی موریس و پرسشنامه ادراک از جوّ کلاس تریکت و موس استفاده شد. جهت تحلیل داده ها آزمون همبستگی پیرسون و روش الگویابی معادلات ساختاری بکار رفت. نتایج به دست آمده نشان دادند، مدل ساختاری ادراک از جوّ کلاس، خودکارآمدی تحصیلی، امید به زندگی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان مدلی روا درجامعه مورد پژوهش است. شاخص rmsea(052/0) به همراه سایرشاخص ها (94/0gfa= ؛ 96/0cfa=؛ 92/0(rmr= مشخص ساخت، داده ها برازش مناسبی با مدل نظری دارند. ضرایب مسیر نشان دادند، همه مسیرها، بجز مسیر ادراک از جوّ کلاس بر روی امید معنی دار می باشند. از این رو، عوامل مذکور می توانند به طور مناسبی انگیزه تحصیلی دانش آموزان را تبیین نمایند. بنابراین، با مورد توجه قرار دادن آن ها در دوران تحصیل می توان انگیزه تحصیلی و عملکرد دانش آموزان را ارتقاء بخشید.
محرمعلی مهنا علی عیسی زادگان
چکیده رضایت از مدرسه بعنوان یک عامل تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی و سلامت دانش آموزان در چند دهه ی اخیر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. در این راستا، رویکرد شناختی اجتماعی بندورا زمینه ساز پژوهش های بسیاری بوده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارائه ی الگوی شناختی اجتماعی رضایت از مدرسه انجام شد. این پژوهش از نظر نوع توصیفی و از لحاظ روش، همبستگی از نوع الگویابی علّی می باشد. دانش آموزان سال اول دبیرستان مدارس دولتی شهر ارومیه (نواحی یک و دو) جامعه ی پژوهش را تشکیل می دهند. روش نمونه گیری «تصادفی چند مرحله ای» بود و برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد. تعداد 199 نفر پسر و 181 نفر دختر (380 n=) به نسبت جامعه (11430n=)، در این پژوهش شرکت نمودند. از پرسشنامه های عاطفه مثبت، ادراک از جو مدرسه، خودکارآمدی تحصیلی، انتظارات پی آمد، اهداف پیشرفت و رضایت از مدرسه برای جمع آوری داده ها استفاده شد و داده ها با روش الگویابی معادلات ساختاری تحلیل گردید. نتایج حاکی از این بود که مدل رضایت از مدرسه در جامعه پژوهش مدلی روا و معتبر است. مسیرهای علّی ادراک از جو مدرسه، انتظارات پی آمد و اهداف پیشرفت به رضایت از مدرسه معنی دار بودند. بررسی ضرایب مسیر نشان می دهد که متغیر اهداف پیشرفت بالاترین اثر را بر رضایت از مدرسه دارا می باشد. بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که الگوی رضایت از مدرسه، تبیین مناسبی از تعیین کننده های شناختی اجتماعی برای رضایت دانش آموزان از مدرسه را دارا می باشد و می توان از آن برای ارتقاء سطح خرسندی دانش آموزان از مدرسه و افزایش سلامتی و بهزیستی آن-ها بهره گرفت.
سعید فتحی فرزانه میکاییلی منیع
چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین معنای تحصیلی با انگیزش درونی و بیرونی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پیش دانشگاهی شهرستان اسلام آباد غرب است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع الگویابی علّی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان پیش دانشگاهی شهرستان اسلام آباد غرب بود ( n=953 )، که از میان آن ها 262 نفر به روش نمونه گیری "تصادفی چند مرحله ای" انتخاب شدند. برای سنجش متغیر معنای تحصیلی از پرسشنامه معنای تحصیل، متغیر انگیزش درونی و بیرونی از مقیاس انگیزشی هارتر و برای پیشرفت تحصیلی از معدل کل نیمسال اول استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی ساختاری معنای تحصیلی و انگیزش درونی و بیرونی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، الگویی روا و معتبر در جامعه پژوهش بود. یافته ها حاکی از این بود که بین معنای تحصیلی و انگیزش درونی رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد و بین انگیزش درونی و پیشرفت تحصیلی نیز رابطه ی مثبت معنی داری مشاهده شد. همچنین، بین انگیزش بیرونی و پیشرفت تحصیلی رابطه منفی معنی داری وجود داشت. بر این اساس، می توان نتیجه گرفت نگرش دانش آموزان نسبت به تحصیل در دانشگاه بر پیشرفت تحصیلی آن ها تأثیر می گذارد. بنابراین، بهتر است شیوه های آموزش در مدرسه را طوری طراحی کرد، تا دانش آموزان معانی از تحصیل را دریافت کنند که منجر به انگیزش درونی آن ها می شود.
گونا فتحی علی عیسی زادگان
دانشجویان اصلی ترین نیروهای فعال و جوان هرکشوری هستند و به عنوان آینده ساز جامعه از نقش ارزنده ای درپیشرفت وترقی روز افزون جامعه برخوردار می باشند. ورود جوانان به دانشگاه مقطعی جدید و بسیار حساس در زندگی تلقی شده و غالبا با تغییرات زیادی در روابط اجتماعی و انسانی فرد همراه است (چین آوه و همکاران، 1385؛ ص. 54). از این رو، سازگاری و پیشرفت تحصیلی نیز به عنوان عمده ترین مبحث در محیط های دانشجویی مطرح می باشد. چنان که همه ساله هزینه های بسیار زیادی برای تحصیلات دانشگاهی صرف می شود، که تمامی این موارد بر اهمیت هرچه بیشتر دوران دانشجویی و نقش آن در پیشرفت جامعه می افزاید. از این رو برنامه ریزی برای شکوفایی استعدادها و شناسایی عوامل تاثیرگذار برسازگاری تحصیلی از رسالتهای مهم موسسات آموزشی و دانشگاه های کشور است و محیط دانشگاه به عنوان محل تربیت نیروی انسانی متخصص و آینده ساز کشور می تواند زمینه ساز پژوهش های فراوانی باشد.
ماندانا علی آقایی سارقمیش علی عیسی زادگان
هدف پژوهش حاضر، بررسی تنش زاهای شغلی معلمان زن دانش آموزان با نیازهای ویژه بود. برای رسیدن به این هدف متغیرهای رضایت شغلی، منابع حمایت اجتماعی، حس اثربخشی، عوامل تنش زا، رشته ی تحصیلی معلمان و نوع معلوایت دانش آموزان به عنوان متغیر پیش بین انتخاب شدند. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش را تمامی معلمان استثنایی استان آذربایجان غربی تشکیل داده بودند(200 نفر) که با استفاده از جدول مورگان نمونه ای به اندازه ی 124 نفر انتخاب شد. به این ترتیب که از بین شهرهای استان آذربایجان غربی، شهرهای ارومیه، خوی، مهاباد و بوکان به صورت تصادفی به عنوان خوشه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه ی تنش شغلی، رضایت شغلی، منابع حمایت اجتماعی، حس اثربخشی و عوامل تنش زا و متغیرهای جمعیت-شناختی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از آمار در دو سطح توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس یک راهه و رگرسیون گام به گام) استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین متغیرهای رضایت شغلی و حس اثربخشی با تنش شغلی همبستگی منفی وجود داشت. از میان مولفه های منابع حمایت اجتماعی، حمایت از سوی سرپرستان و از میان مولفه های عوامل تنش زا، عدم صلاحیت شخصی معلمان با تنش شغلی رابطه ی معنادار داشت. دیگر یافته ی پژوهش این بود که رشته ی تحصیلی معلمان و نوع معلولیت دانش آموزان در میزان تنش معلمان تفاوت معنادار ایجاد نمی-کنند. از میان کل متغیر ها، مولفه ها ی نحوه ی مدیریت کلاس، مشکلات مربوط به والدین و عدم صلاحیت شخصی معلمان به ترتیب پیش بینی کننده برای تنش شغلی هستند.
بهمن حسن زاده فرزانه میکاییلی منیع
هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی ارتباط بین نارسایی های شناختی، سیستم های مغزی/رفتاری (bis-bas) و تیپ های شبانه روزی (صبحی- عصری) است که دو گروه از رانندگان با حادثه و بدون حادثه را مورد بررسی قرار می دهد. 228 راننده ی با حادثه و بدون حادثه (146 مرد و 82 زن) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از شهر ارومیه انتخاب شدند. شرکت کنندگان با استفاده از پرسشنامه ی نارسایی های شناختی (cfq، برادبنت، کوپر، فیتزجرالد و پارکر، 1982؛ نسخه ی ترجمه شده)، پرسشنامه ی صبحی- عصری (meq، هورن- استبرگ، 1976؛ نسخه ی ترجمه شده )، مقیاس bis/bas (کارور و وایت، 1994؛نسخه ی ترجمه شده) و پرسشنامه ی رفتار رانندگی منچستر (mdbq، ریسون، منستد، استرلینگ، بایتر و کمپل، 1990، نسخه ی ایرانی) ارزیابی شدند. ضرایب آلفای کرونباخ برای هر یک از پرسشنامه ها در این تحقیق به ترتیب 95/0، 81/0، 85/0، 96/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام و تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره (manova) تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد رابطه ی مثبت و معناداری بین رفتاررانندگی با نارسایی های شناختی، سیستم های مغزی/رفتاری (bis-bas) و تیپ های شبانه روزی (صبحی- عصری) وجود دارد (001/0 =p). همچنین تفاوت معناداری بین رانندگان با حادثه و بدون حادثه در نارسایی های شناختی، سیستم های مغزی/رفتاری (bis-bas) و تیپ های شبانه روزی (صبحی- عصری) وجود دارد (001/0 =p). برخی از متغیرها توانستند تا 24% از واریانس رفتار رانندگی را تبیین نمایند. بطور کلی نتایج حاکی از آن است که رانندگان با حادثه نارسایی های شناختی بیشتری داشته و سیستم bas غالب تری دارند. همچنین رانندگان بدون حادثه نارسایی های شناختی کمتری داشته، سیستم bis غالب تری دارند و متمایل به تیپ های صبحی می باشند.
اکرم فکری فرزانه میکاییلی منیع
فشار خون بالا و عوارض ناشی از آن یکی از مهمترین مسائل بهداشتی و سلامتی کلیه جوامع و ایران می باشد. در بیشتر از 90 درصد موارد علت اصلی بالا بودن فشار خون ناشناخته است. ولی برخی از پژوهشگران معتقدند که این نوع فشار خون بالا که به نام فشار خون اساسی شناخته می شود از ترکیب عوامل روانی- فیزیولوژیکی به وجود می آید و می تواند کاملا به استرس و خصومت سرکوب شده مربوط شود. با توجه به نقش مهم هیجان و تنظیم هیجان ها در سلامت جسمانی و روانی افراد، پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ناگویی خلقی در افراد مبتلا به فشار خون اساسی و غیر مبتلا انجام شده است. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه مبتلایان به فشار خون اساسی و غیر مبتلای 60-40 ساله شهر ارومیه بودند. نمونه پژوهش را 200 نفر (100 نفر مبتلا و 100 نفر غیر مبتلا ) از این افراد تشکیل می دادند که از بین جامعه ی مورد نظر مبتلایان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. غیر مبتلایان هم از همراهان بیمار و مسئولین مراکز انتخاب شدند.. برای تحلیل نتایج از آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که در مولفه های ملامت خویش (000/0 p<، 3/104f= ) ، ملامت دیگران (000/0 p<، 44/48f= ) ، نشخوارگری (000/0 p<، 07/57f= ) ، فاجعه سازی (000/0 p<، 5/38f= ) ، تمرکز مجدد مثبت (000/0 p<، 90/65f= )، و ارزیابی مثبت (000/0 p<، 26/23f= )، تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد. همچنین در مولفه های دشواری در شناسایی احساسات (000/0 p<، 01/107f= )، دشواری در توصیف احساسات (000/0 p<، 61/82f= ) ، تفکر عینی (000/0 p<، 96/66f= ) و ناگویی خلقی (000/0 p<، 72/131f= ) نیز بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده شد. نتایج رگرسیون گام به گام مبین آن هستند که فقط فاجعه سازی توان پیش بینی ناگویی خلقی مبتلایان دارند.
شیوا صادق زاده بنام فرزانه میکاییلی منیع
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین معنای زندگی و نگرش به مرگ با وسواس مرگ در بین پرستاران بیمارستان های شهر تبریز بود. این پژوهش یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه مورد مطالعه پرستاران بیمارستان های شهر تبریز است. از بین جامعه ی مورد نظرنمونه ای به حجم 315 پرستار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسش نامه های معنایی زندگی کرامباف و ماهولیک، پرسش نامه ی نگرش به مرگ وانگ و پرسش نامه ی وسواس مرگ مورد آزمون قرار گرفتند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه به روش همزمان و آزمون t مستقل مورد بررسی قرار گرفتند.طبق نتایج به دست آمده وسواس مرگ با نگرش به مرگ r= 0/15 ,p<0/01) (رابطه ی مستقیم معنی داری دارد. وسواس مرگ با مولفه های ترس ازمرگ p<0/01)، r= 0/34) و فرار از مرگ (p<0/01، 05r= 0/2) رابطه ی مثبت معنی داری دارد و با مولفه های قبول رویکرد (p<-0/05، r= -0/10) و پذیرش خنثی (p<-0/01، r=-0/24) رابطه ی منفی معنی داری به دست آمد و با مولفه ی اجتناب از مرگ رابطه ی معنی داری ندارد. یافته ها رابطه ی معناداری بین وسواس مرگ و معنای زندگی را نشان ندادند اما بین معنای زندگی و نگرش به مرگ (p<-0/05، r= 12) رابطه ی منفی معنی داری به دست آمد. تجزیه و تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد از بین متغیرهای پژوهش، معنای زندگی و نگرش به مرگ پیش بینی کننده ی قدرتمندی برای وسواس مرگ نبودند.همچنین یافته ها نشان دادند که پرستارانی که سابقه ی کاری بیشتری داشتند وسواس مرگ و نگرش به مرگ کمتری داشتند. زنان نیز در مقایسه با مردان در وسواس مرگ و نگرش به مرگ نمره های بالاتری کسب کردند. در حالیکه بین معنای زندگی و نگرش به مرگ با وسواس مرگ بر حسب سن، تحصیلات و بخش بیمارستانی تفاوتی مشاهده نشد.
سیران قادرپورآذر فرزانه میکاییلی منیع
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر کاهش ناگویی خلقی و تکانشگری و افزایش کیفیت زندگی مردان تحت درمان با متادون بود روش: در یک پژوهش نیمه آزمایشی 32 نفر از معتادان مصرف کننده مواد یکی از درمانگاه های اقامتی شهرستان ارومیه که دوره درمان نگهدارنده با داروی متادون را سپری می کردند، با اجرای مصاحبه اولیه و در نظر گرفتن معیارهای ورود انتخاب شدند. سپس این تعداد در دو گروه 16 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش هم از داروی متادون، و هم از آموزش تنظیم شناختی هیجان به شیوه گروهی به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای بهره بردند. اما گروه کنترل تنها داروی متادو ن را استفاده کرده و مداخله دیگری را دریافت نکردند . همه شرکت کنندگان در پژوهش در مرحله پیش از مداخله و بلافاصله پس از آن، هر سه مقیاس تکانشگری بارت، ناگویی خلقی و کیفیت زندگی را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج گویای معنا داری تفاوت دو گروه در زیرمقیاس های تکانشگری (001/0 p <) ،ناگویی خلقی (000/0 p <) و کیفیت زندگی (000/0 p <) بود. نتیجه گیری: می توان بیان کرد آموزش تنظیم شناختی هیجان بر ناگویی خلقی، تکانشگری و کیفیت زندگی مردان تحت درمان با متادون موثر بوده است.
مریم نویدجوی فرزانه میکاییلی منیع
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی افشای هیجانی نوشتاری بر افزایش امید و کاهش ادراک درد در زنان مبتلا به ام اس در شهر ارومیه بود. بدین منظور در چارچوب روش پژوهشی نیمه آزمایشی 16بیمار زن مبتلا به ام اس که در انجمن ام اس شهرستان ارومیه عضو بودند وتشخیص قطعی ام اس را دریافت کرده بودند و شرایط شرکت در آزمایش را داشتند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (8 نفر) و گروه کنترل(8 نفر) تقسیم شدند. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان قبل از شروع مداخله و همچنین پس از اتمام مداخله پرسشنامه های امید اشنایدر و ادراک درد مک گیل را تکمیل کردند. پس از انجام پیش آزمون، برنامه افشای هیجانی نوشتاری طی 3 جلسه، هر جلسه به مدت 20 دقیقه طی سه روز متوالی اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که در زمینه کار با مبتلایان به ام اس ، افشای هیجانی نوشتاری با توجه به ماهیت آن به مثابه یک روش مداخله ای، به اندازه ی کافی در کوتاه مدت روش مداخله ای موثری برای افزایش امید و ادراک درد نمی تواند باشد.
عبدالله بابایی فیروزه سپهریان آذر
تحقیق حاضر پیرامون بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری و جهت گیری هدف، با اضطراب ریاضی دانش آموزان پایه ششم شهر ارومیه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان پایه ششم شهر ارومیه تشکیل می دهد. حجم نمونه بر اساس جدول پیشنهادی مورگان 380 نفر برآورد شد. سپس پرسشنامه های اضطراب ریاضی و جهت گیری هدف در بین دانش آموزان توزیع گردید و پرسشنامه های مربوط به سبک های فرزندپروری را نیز والدین این دانش آموزان تکمیل کردند. سپس داده ها با روش مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی با مدل معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم اهداف تبحری بر اضطراب ریاضی به صورت منفی ومعنا دار است و اثر مستقیم اهداف رویکرد-عملکرد نیز براضطراب ریاضی به صورت مثبت ومعنا دار است. اما اثر مستقیم سبک فرزند پروری استبدادی بر اضطراب ریاضی معنا دار نبود. اثر غیر مستقیم سبک اقتدار منطقی نیز به واسطه اهداف تبحری بر اضطراب ریاضی به صورت منفی ومعنا دار بود که نقش واسطه ای متغیر اهداف تبحری تأیید می شود. اثرات غیر مستقیم سبک های استبدادی و آزاد گذاری نیز به واسطه هدف رویکردی-عملکردی بر اضطراب ریاضی، مثبت ومعنا دار بود و نقش واسطه ای اهداف رویکردی-عملکردی نیز در این رابطه تأیید می شود.در بررسی اثرات کل متغیر های سبک های فرزندپروری و جهت گیری هدف بر اضطراب ریاضی می توان گفت که در بین سبک های فرزندپروری، سبک اقتدار منطقی بیشترین تأثیر را بر اضطراب ریاضی دارد و در بین جهت گیری هدف، اهداف رویکرد-عملکردی بیشترین تأثیر را بر اضطراب ریاضی دارند.
شمس اله خلیلی فرزانه میکائیلی منیع
پژوهش حاضر با بررسی رابطه ی ویژگی های شخصیتی ودشواری های تنظیم هیجان با رضایت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه ی شهرستان نقده انجام شد. این پژوهش یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد که جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی دانش آموزان شهرستان نقده که در سال تحصیلی 92-93 در مقطع متوسطه مشغول به تحصیل بوده اند، می باشد. حجم نمونه شامل 364 نفر، 177 دختر و 187 پسر می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. برای بررسی متغیر های مورد مطالعه از سه پرسش نامه ی رضایت تحصیلی، ویژگی های شخصیتی( neo-ffi ) ، و دشواری تنظیم هیجان استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا شاخص های جمعیت شناسی نمونه مورد مطالعه قرار گرفت و از آزمون کالموگروف- اسمیرنف استفاده شد. اطلاعات به دست آمده به وسیله ی روش های آماری همبستگی، تحلیل رگرسیون چند متغیری، آزمون t مستقل، خطای استاندارد برآورد و واریانس تبیین شده مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج به دست آمده نشان داد که: بین ویژگی های شخصیتی و رضایت از تحصیل دانش آموزان رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. بین دشواری های تنظیم هیجان و رضایت تحصیلی دانش آموزان رابطه ی معنی داری وجود دارد. بین ویژگی های شخصیتی و دشواری های تنظیم هیجان رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. متغیرهای ویژگی های شخصیتی و دشواری های تنظیم هیجان پیش بینی کننده ی قوی و معنا داری برای رضایت تحصیلی بودند. بین دانش آموزان دختر و پسر از نظر رضایت تحصیلی،ویژگی های شخصیتی و دشواری های تنظیم هیجان تفاوت معنی داری وجود ندارد.
رسول جان نثار کهنه شهری علی عیسی زادگان
هدف از پژوهش حاضر،بررسی رابطه نقش عوامل انگیزشی (خودمختاری ، شایستگی ،ارتباط)در میزان استفاده از راهبرد های شناختی و فرا شناختی در پیشرفت تحصیلی به روش الگویابی معادلات ساختاری بود. اطلاعات مورد نیاز از 285 دانش آموز(دخترانه و پسرانه) و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برای انتخاب نمونه استفاده شدند ، و به پرسشنامه نیازهای روان شناختی اساسی لاگواردیا ، ریان ، کوچمن و دسی (2000) و مقیاس انگیزش تحصیلی (ams)روچی،والراند،دسی وریان (2013 )و پرسشنامه ی راهبردهای یادگیری، پلتیر،پنتریچ و همکاران(1991)، پاسخ دادند یافته های بدست آمده با استفاده از نرم افزار spss نسخه 18 شاخص های توصیفی متغیرهای تحقیق و ماتریس ، همبستگی آنها محاسبه شد سپس به منظور بررسی و روابط علی بین متغیرهای از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و نشان داد که اثر راهبردهای شناختی بر پیشرفت تحصیلی تأیید نشد ولی نیازهای روان شناختی اساسی ، جهت گیری انگیزشی و راهبردهای فرا شناختی پیشرفت تحصیلی را تبیین می-کند . اثر کل جهت گیری انگیزشی بر پیشرفت تحصیلی (38/0) در سطح 001/0 مثبت و معنی دار می باشد لذا نقش واسطه ای متغیرهای خود مختاری ، شایستگی ، ارتباط و راهبردهای فرا شناختی ( برنامه ریزی -نظارت ، نظم دهی) بر پیشرفت تحصیلی تأیید می شود. کلید واژه ها :راهبرد های شناختی ، راهبرد های فرا شناختی ، خودمختاری، شایستگی ، ارتباط، جهت گیری انگیزشی ، پیشرفت تحصیلی .
الهام جلیلیان علی عیسی زادگان
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش معنوی، معنای زندگی و افسردگی با کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان بود. کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان در شهر کرمانشاه در سال 93-1392 ، جامعه پژوهشی مورد نظر را تشکیل می دادند. پژوهش بر روی 98 زن مبتلا به سرطان پستان که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، اجرا شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه کیفیت زندگی(qol؛ سازمان بهداشت جهانی، 1989)، پرسشنامه هوش معنوی(sisir؛ کینگ، 2008)، پرسشنامه افسردگی بک(bdi-ii؛ بک، وارد، مندلسون، موک و اربورگ، 1961) و پرسشنامه معنای زندگی(mlq؛ استگر، فریزر، اویشی و کالر، 2006) استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها روش های آمار توصیفی و استنباطی بکار رفت. بررسی روابط بین متغییرها از طریق محاسبه ضرایب همبستگی با روش پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با روش های گام به گام و همزمان انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که هوش معنوی و مولفه های آن با کیفیت زندگی بیماران رابطه مثبت و معنادار دارد. بین کیفیت زندگی و معنای زندگی روابط مفروض برقرار نبود. بین افسردگی با کیفیت زندگی رابطه منفی معناداری وجود داشت. در نتیجه می توان هوش معنوی و افسردگی را جزء عوامل زیربنایی مرتبط با کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان دانست. در انتها پیشنهاد شد که برای بالا بردن کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان در کنار برنامه های درمانی، برنامه های خدمات روانشناختی نیز گنجانده شود.
مرجان خوش اقبال علی عیسی زادگان
آمار جراحی زیبایی در ایران شتاب چشمگیری دارد. از این رو، مطالعه متغیرهای تعیین کننده و مرتبط با آن حائز اهمیت است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه، کمال گرایی و نارضایتی از تصویر بدنی در بین افراد متقاضی جراحی زیبایی بینی و افراد غیر متقاضی بود. به همین منظور، تعداد 140 نفر (70 نفر متقاضی جراحی زیبایی بینی و 70 نفر غیر متقاضی) از بین مراجعه کنندگان به مطب ها و کلینیک های خصوصی شهر ارومیه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. اطلاعات از طریق سه پرسشنامه طرح واره یانگ (فرم کوتاه)، مقیاس کمال گرایی هیل و پرسشنامه نارضایتی از تصویر بدنی لیتلتون جمع آوری شد. نتایج با استفاده از آزمون های t مستقل، تحلیل واریانس چند متغیری (manova) و رگرسیون چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که افراد متقاضی جراحی زیبایی بینی در مقایسه با افراد غیر متقاضی نارضایتی از تصویر بدنی بیشتری دارند. افراد غیر متقاضی کمال گراتر از افراد متقاضی جراحی بودند. هم چنین گروه متقاضی طرح واره های ناسازگار بیشتری را نسبت به گروه غیر متقاضی دارا می باشند.
اکبر شیخکانلوی میلان علی عیسی زادگان
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سیستم های مغزی- رفتاری و الگوهای سرشت و منش با اضطراب حالت- صفت بود. نمونه ای شامل 307 دانشجو (153 دختر و 154 پسر) از دانشگاه ارومیه به پرسشنامه های سیستم های مغزی- رفتاری (bas-bis)، پرسشنامه الگوهای سرشت و منش (tci-125) و پرسشنامه اضطراب حالت- صفت (stai) پاسخ دادند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که رابطه مستقیم اما منفی بین سیستم بازداری رفتاری و اضطراب حالت- صفت وجود دارد. رابطه بین سیستم فعال سازی رفتاری و اضطراب حالت – صفت منفی و مستقیم اما ضعیف است. یعنی با افزایش فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری میزان اضطراب حالت – صفت کاهش می یابد. همچنین بین الگوهای سرشت و منش، ابعاد آسیب پرهیزی، خود- راهبری و بعد همکاری با اضطراب حالت- صفت رابطه معنی دار وجود دارد. رابطه بین بعد آسیب پرهیزی و اضطراب حالت- صفت مثبت و مستقیم می باشد، یعنی با افزایش آسیب پرهیزی میزان اضطراب حالت- صفت نیز افزایش می یابد. اما رابطه بین ابعاد خود- راهبری و همکاری با اضطراب حالت- صفت منفی و معکوس می باشد. براساس نتایج تحلیل رگرسیون، آسیب پرهیزی، خود- راهبری، سیستم بازداری رفتاری و همکاری 40 درصد از واریانس اضطراب حالت و 41 درصد از واریانس اضطراب صفت را پیش بینی کردند. این یافته نشان می دهد که عوامل زیستی شخصیت می تواند در تبیین زیر بناهای عصب روان شناختی اضطراب به پژوهشگران راهگشای مفیدی باشد.
لیلا خمیر گیر خیابانی علی عیسی زادگان
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سیستم های مغزی-رفتاری با اختلالات شخصیت خوشه b (ضداجتماعی، مرزی، نمایشی و خودشیفته) و c (اجتنابی، وابسته و وسواسی-جبری) بود. این پژوهش یک پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای می باشد. جامعه مورد مطالعه آن کلیه ی زندانیان شهر تبریز بود که از آن نمونه 140 نفری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مورد آزمون قرار گرفتند که 90 نفر از این نمونه مبتلا به اختلالات شخصیت خوشه b و 50 نفر مبتلا به اختلالات خوشه c بودند. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه مستقیم و مثبت بین سیستم فعال سازی رفتاری و اختلالات شخصیت خوشه b وجود دارد اما رابطه بین سیستم بازداری رفتاری و اختلالات خوشه b منفی و معکوس می باشد یعنی با افزایش سطح فعالیت سیستم بازداری رفتاری سطح اختلالات شخصیت خوشه b کاهش می یابد. همچنین بین سیستم فعال سازی رفتاری و اختلالات شخصیت خوشه c رابطه منفی و معکوس وجود دارد اما رابطه بین سیستم بازداری رفتاری و اختلالات شخصیت خوشه c مثبت و مستقیم است و در حقیقت از سیستم های فعال سازی رفتاری و بازداری رفتاری می توان به عنوان متغیرهایی جهت پیش بینی اختلالات شخصیت خوشه b و c استفاده نمود.
مریم عمیدطاهر علی عیسی زادگان
هدف مطالعه حاضر بررسی روایی مدل شناختی اجتماعی سازگاری با دانشگاه دانشجویان سال اول مقطع کارشناسی رشته های مختلف دانشگاه ارومیه بود. این پژوهش از نظر نوع، توصیفی و از لحاظ روش، همبستگی از نوع الگویابی علّی می باشد. نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد. تعداد 187 نفر دختر و 143 نفر پسر (n= 330) به نسبت جامعه (n= 2198) در این پژوهش شرکت نمودند. از پرسشنامه های حمایت های محیطی، انتظارات خودکارآمدی، انتظارات پی آمد، پیشرفت هدف و سازگاری با دانشگاه برای جمع آوری داده ها استفاده شد و داده ها با روش الگویابی معادلات ساختاری تحلیل گردید. نتایج حاصل نشان دادند داده های به دست آمده برازش مناسبی با مدل تئوریکی شناختی اجتماعی دارد و مدل مورد نظر در نمونه اخیر مدلی روا و معتبر است. شاخص مربوط به نسبت مجذور خی به درجه آزادی 24/1 است که مقدار مناسبی بوده و نشان داد ساختار کواریانس یافته ها با مدل پیشنهادی تئوریکی مطابقت دارد. شاخص rmsea نیز برابر 028/0 بود که مقداری مناسب به شمار می آید. سایر شاخص های برازش هم نشان دادند داده های حاصل از مطالعه تجربی، برازش مناسبی با مدل تئوریکی سازگاری با دانشگاه دارند. بررسی ضرایب مسیر نشان می دهد که متغیر حمایت های محیطی بالاترین اثر را بر سازگاری با دانشگاه دارا می باشد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که تعیین کننده های شناختی اجتماعی تبیین کننده مناسبی برای سازگاری دانشجویان با دانشگاه است و می توان از آن برای ارتقاء سطح سلامت روان و بهزیستی دانشجویان بهره گرفت.
خدیجه بی سپار علی عیسی زادگان
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین معنای تحصیلی، سبک های مقابله ای و خوش بینی با فشار روانی ادراک شده، در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور و آزاد اسلامی شهر پیرانشهر در سال تحصیلی 93-92 بود که از میان آنها تعداد 322 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه معنی تحصیل(moe)، پرسشنامه مقابله با استرس بیلینگز و موس (1981)، نسخه تجدید نظر شده آزمون جهت گیر زندگی(lot-r) ومقیاس فشار روانی ادراک شده(pss) کوهن و همکاران استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام استفاده شد. نتایج و یافته های تحقیق نشان داد که بین معنای تحصیل با فشار روانی ادراک شده رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد، همان طوری که نتایج این مطالعه نشان داد از منظر دانشجویان رابطه بین مولفه های معنای تحصیل با فشار روانی ادراک شده با توجه به همبستگی به این ترتیب الویت بندی شد: فرایند یادگیری و رشد ذهنی، خود، دنیای پیرامون، حرفه، اجتماعی، استقلال، آینده. و از بین این مولفه ها یادگیری دارای بیشترین همبستگی با فشار روانی ادراک شده بود. بین مولفه ی استرس از مولفه های معنای تحصیل بافشار روانی ادراک شده مثبت رابطه ی معکوس و معنی داری وجود دارد. بین مولفه ی فشار روانی ادراک شده ی منفی و مولفه های ده گانه ی معنای تحصیل هیچ گونه رابطه ی معنی داری در این پژوهش بدست نیامد. بین سبک های مقابله با استرس با فشار روانی ادراک شده رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی نشان داد ادراک مثبت از فشار روانی با سبک های مقابله ای مساله مدار، شناختی و رفتاری رابطه مثبت و معنی داری داشت. همچنین بین خوش بینی با فشار روانی ادراک شده وخوش بینی با معنای تحصیل در این پژوهش رابطه ای وجود نداشت. با توجه به نتایج تحقیق جهت پیش بینی فشار روانی ادراک شده (متغیرملاک) از روی معنای تحصیل، سبک های مقابله ای و خوش بینی با توجه به فاصله ای بودن متغیرها و وجود دو متغیر پیش بین از آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده گردید در گام اول ضریب تعیین بین دو متغیر سبک های مقابله ای و فشار روانی ادراک شده 032/ بوده یعنی در واقع حدود 2/3 درصد از واریانس متغیرفشار روانی ادراک شده از روی سبک های مقابله ای تبیین می گردد. در گام دوم، معنای تحصیل بعنوان متغیر دوم وارد معادله گردید که ضریب تعیین آن بصورت مشترک با متغیر سبک های مقابله ای 039/ بوده یعنی این دو متغیر توام با هم حدود 4 درصد از واریانس متغیر فشار روانی ادراک شده را تبیین می نمایند.به عبارت دیگر معنای تحصیل و سبک های مقابله ای توام باهم پیش بینی کننده متغیر فشار روانی ادراک شده می باشند
لیلا خورشیدی نازلو فرزانه میکائیلی منیع
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت، تیپ های زمانی و فرسودگی تحصیلی و ارتباط آنها با رضایت از مدرسه در دانش آموزان دختر اول دبیرستان در شهر ارومیه انجام شد. با بهره جستن از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 354 دانش آموز دختر سال اول دبیرستان شهر ارومیه انتخاب شدند.پرسشنامه های: پنج عامل بزرگ شخصیت neo(فرم کوتاه)، پرسشنامه ی صبحی عصری هورن و استبرگ( meq )، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی سالما-آرو(sbi) و پرسشنامه چند بعدی رضایت از زندگی(mslss) برای جمع آوری داده های پژوهش استفاده شدند. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی( آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون چند متغیری روش گام به گام) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان دادند که میان صفات شخصیتی روان رنجوری و رضایت از مدرسه رابطه مثبت معنادار وجود دارد و همچنین بین رگه های شخصیتی(برون گرایی، گشودگی به تجربه، با وجدان بودن و دلپذیر بودن) رابطه منفی معنادار وجود دارد. ضمنا بررسی رابطه تیپ های زمانی با رضایت از مدرسه نشان داد، افراد با تیپ صبح گاهی بالاترین میانگین رضایت از مدرسه را داشتند. بررسی رابطه فرسودگی تحصیلی با رضایت از مدرسه نشان داد، بین فرسودگی تحصیلی و رضایت از مدرسه رابطه منفی معنی داری وجود دارد. برای تبیین نمره کلی رضایت از مدرسه دانش آموزان با توجه به پنج عامل بزرگ، تیپ های زمانی و فرسودگی تحصیلی به ترتیب خستگی هیجانی و برون گرایی، ناکارآمدی تحصیلی و تیپ صبحی بیشترین سهم را در پیش بینی و تبیین رضایت از مدرسه داشتند.
زهرا مرادی دلیر علی عیسی زادگان
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش خود تنظیمی هیجانی و آموزش حل مساله اجتماعی بر بهبود مهارت ها ی اجتماعی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دخترمقطع راهنمایی شهر ارومیه انجام شد. روش پژوهش، از نوع شبه تجربی است و از طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل استفاده شد. برای سنجش مهارت اجتماعی ¬از آزمون مهارت¬های اجتماعی ماتسون (1983) و سازگاری از زیر مقیاس سازگاری تحصیلی کالیفرنیا (تراپ و همکاران 1953)استفاده ‘گردید. شرکت کنندگان، پژوهش 33 نفر از دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی شهر ارومیه بودند. روش نمونه¬گیری تصادفی ساده بود و افراد به صورت تصادفی در گروه¬های آزمایش و گواه گمارده شدند برنامه آموزش خود تنظیمی به مدت 7 جلسه، و آموزش حل مسئله 5 در جلسه هر جلسه به مدت 60 دقیقه و سه بار در هفته برای گروههای آزمایشی اجرا شد. گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده¬ها توسط نرم افزار spss وآزمون تحلیل کواریانس یک راهه و کواریانش چند راهه انجام شد. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش خود تنظیمی هیجانی بر مهارت های اجتماعی (p>0/05, f=0/27 ) وبر سازگاری تحصیلی دانش آموزان (f=0/097, p>0/05) تاثیر معناداری ندارد. اما آموزش حل مساله هم بر مهارت های اجتماعی ( p>0/05؛ f=1/81 ( هم بر سازگاری تحصیلی( (f=5/136, p<0/05 در سطح 05/0 معنی¬دار است و مهارت اجتماعی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی موثر است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت. آموزش حل مساله می تواند بر بهبود مهارت اجتماعی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان بینجامد.
منصور نصیری فرزانه میکاییلی منیع
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و سیستم های مغزی رفتاری با مکانیسم های دفاعی بود. نمونه ای شامل 400 دانشجو (250 دختر و 150 پسر) از دانشگاه ارومیه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به پرسشنامه سیستم های بازداری و فعالساز رفتاری کارور و وایت، پرسشنامه سبک های دفاعی اندروز، سینگ و بوند (dsq) و پرسشنامه سبک های دلبستگی هازان و شیور پاسخ دادند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین سبک های دلبستگی و مکانیسم های دفاعی رابطه معنی داری وجود دارد. سبک دلبستگی ایمن با مکانیسم های رشدیافته همبستگی مثبت و با مکانیسم های رشد نایافته و روان رنجور همبستگی منفی، سبک دلبستگی اجتنابی با مکانیسم رشدنایافته همبستگی مثبت و با رشدیافته و روان رنجور همبستگی منفی و سبک دلبستگی دوسوگرا با مکانیسم روان رنجور همبستگی مثبت و با رشدیافته و رشدنایافته همبستگی منفی دارد. همچنین از میان زیرسیستم های سیستم های مغزی-رفتاری فقط سیستم بازداری رفتاری (bis) با مکانیسم های دفاعی رابطه معنی دارد. bis با مکانیسم رشدنایافته و روان رنجور همبستگی مثبت و با مکانیسم رشدیافته همبستگی منفی دارد. در حالیکه bis با دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا همبستگی مثبت و با دلبستگی ایمن همبستگی منفی دارد، سیستم فعال ساز رفتاری (bas) با هیچکدام از سبک های دلبستگی همبستگی ندارد.
شلر حمدی علی عیسی زادگان
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ناگویی خلقی و دشواری تنظیم هیجان با کیفیت خواب دانشجویان بود. این پژوهش یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه ارومیه می باشد که تعداد کل آنها 8957 نفر بود ه که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تحصیل بودند بدین منظور در این پژوهش برای انتخاب نمونه، از نمونه گیری تصادفی طبقه ای وبرای تعیین حجم نمونه، از جدول گرجسی مورگان استفاده شد که در نهایت تعداد 368 نفر (178 نفر دختر و 200 نفر پسر) در این پژوهش شرکت نمودند. نتایج حاصل از رگرسیون چند گانه به روش گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون نشان دادند که رابطه مثبت ومعناداری بین کیفیت خواب وتمام مولفه های دشواری تنظیم هیجان به جز (فقدان آگاهی هیجانی) وجود دارد یعنی با افزایش دشواری های تنظیم هیجان میزان کیفیت خواب نامطلوب افزایش می یابد. در سوال دوم مولفه های (دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان و فقدان شفافیت هیجانی) دشواری تنظیم هیجان می توانند کیفیت خواب نامطلوب را پیش بینی کنندهمچنین نتایج نشان داد که تمام مولفه های ناگویی خلقی با کیفیت خواب (نامطلوب) رابطه مثبت ومعنا داری دارند و مولفه های (دشواری در شناسایی احساسات، ودشواری تمرکز بر تجارب بیرونی) ناگویی خلقی قادر به پیش بینی کیفیت خواب هستند. در کل این را بیان می کند که دشواری های تنطیم هیجان وناگویی خلقی به طور همزمان مشترکا 26 درصدکیفیت خواب راپیش بینی می کنند
هدی ارکیان رحیم نادرعلی
حل مساله یکی از عالی ترین کارکردهای شناختی انسان در همه سطوح و فعالیت ها، خصوصا مسائل رشته های تحصیلی علوم پایه، بشمار می رود. از این رو، شناخت ابعاد و فرایندهای آن در روانشناسی از اهمیت بسیاری برخوردار است. یکی از روش های شناخت، بررسی و مقایسه فرایندهای حل مساله در افراد ماهر و مبتدی در این زمینه بوده و هست. به همین سبب، هدف پژوهش حاضر بررسی مدل چند متغیری حل مسائل فیزیک در دانشجویان ماهر و مبتدی فیزیک دانشگاه ارومیه سال (93-92) است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت توصیفی، از حیث هدف جز مطالعات بنیادی و از نظر روش در زمره تحقیقات همبستگی است. تعداد 360 نفر از دانشجویان گروه فیزیک دانشگاه ارومیه به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب، یعنی دانشجویان سال آخر، به عنوان متبحر و دانشجویان سال اول به عنوان مبتدی در نظر گرفته شدند. یک بسته شامل، پرسشنامه انگیزش، سوالات ارزیابی فراشناخت، پنج مسئله فیزیک طراحی شده برای ارزیابی استفاده از استراتژی و نمودار جسم آزاد، پرسشنامه حمایت اجتماعی و هشت مسئله برای ارزیابی دانش مفهومی را دریافت کردند. به آن ها حدود یک ساعت فرصت برای حل بسته داده شد و از آن ها خواسته شد پرسشنامه را به صورت انفرادی تکمیل کنند. یافته های حاصل نشان دادند حمایت اجتماعی، انگیزه، فراشناخت، استراتژی، طبقه بندی مسائل و نمودار جسم آزاد در قالب یک مدل علی قادر به پیش بینی حل مسئله دانشجویان هستند و حدود 26 درصد از تغییرات حل مسئله دانشجویان را تبیین می کنند. شاخص های برازش نشان داد که مدل آزمون شده برازش مناسبی با داده های گردآوری شده دارد. همچنین شاخص های برازش گویای این است که مدل به صورت کلی در گروه متخصصین برازش مناسبتری نسبت به گروه مبتدی دارد.
فرزانه مهدوی فرزانه میکائیلی منیع
این پژوهش با هدف تعیین رابطه کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله ای با میزان امید به زندگی در خانواده های کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد. برای این منظور 70 خانواده کودک مبتلا به اوتیسم به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های کیفیت زندگی، راهبردهای مقابله با استرس و امید به زندگی میلر استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که متغیرهای پیش عملکرد اجتماعی، شادابی و نشاط، نقش احساسی، رفتار اجتنابی و مساله مداری قادرند تغییرات امید به زندگی را پیش بینی کنند. علاوه بر این نتایج حاکی از آن بود که بین سلامت جسمی، سلامت روان، درد جسمی، شادابی و نشاط، نقش احساسی، عملکرد اجتماعی و سلامت عمومی، رفتار اجتنابی و راهبردهای مقابله ای با امید به زندگی رابطه معنادار وجود دارد.
مینا اسدی علی عیسی زادگان
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی طرح واره های ناسازگار اولیه و کمال گرایی با اختلال اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش یک پژوهش توصیفی از نوع علّی – مقایسه ای می باشد. جامعه مورد مطالعه پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه ارومیه در مقطع کارشناسی بوده است که از آن نمونه ای 334 نفری به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های، اضطراب اجتماعی کانور(spin)، کمال گرایی هیل(pi) و فرم کوتاه طرح واره یانگ(ysq-sf)) را تکمیل نمودند. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام، نشان داد که رابطه ی معناداری بین اختلال اضطراب اجتماعی با تمام مولفه های طرح واره های ناسازگار اولیه وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین اختلال اضطراب اجتماعی و کمال گرایی رابطه ی معنا داری وجود ندارد. وتحلیل سوال پژوهشی نشان داد که طرح واره های از خود بیگانگی اجتماعی، شکست، رهاشدگی و بازداری هیجانی می توانند اختلال اضطراب اجتماعی را پیش بینی کنند.
ملیحه نقوی هرزند فرزانه میکاییلی منیع
چکیده ندارد.
رقیه کلوانی میرمحمد سید عباس زاده
چکیده ندارد.
آرزو محمودی علی عیسی زادگان
چکیده ندارد.
رامین دستوری علی عیسی زادگان
چکیده ندارد.
محمدعلی محمودی محمد حسنی
چکیده ندارد.
نصرت اله توفیق محمد حسنی
چکیده ندارد.