نام پژوهشگر: پرویز محمد زاده
محمد رضا فرمانی جعفر روشنی یان
اکثر مسائل مهندسی دارای طبیعتی چند هدفی و چند موضوعی می باشند. به بیان دیگر این مسائل درای اهداف و موضوعاتی در طراحی هستند که تقابل مستقیمی با هم دارند. تا کنون در تعداد بسیار زیادی از مسائل بهینه سازی طراحی چند موضوعی، روش های بهینه سازی تک هدفی مورد استفاده قرار گرفته اند تا با در نظر گرفتن قیود مسئله به بهینه (ماکزیمم یا مینیمم) نمودن تابع هدف مسئله بپردازند. اگرچه همانطور که اشاره شد، طبیعت اکثر مسائل مهندسی شامل مجموعه ای از اهداف در تضاد با یکدیگر می باشد و بنابراین توسعه ساختارهای بهینه سازی چند موضوعی برای حل مسائل چند هدفی اجتناب ناپذیر است. بر خلاف مسائل بهینه سازی تک هدفی که تنها یک جواب بهینه به عنوان پاسخ نهایی مسئله به دست می آید، در روش های بهینه سازی چند هدفی مجموعه ای از جواب های بهینه بوجود خواهند آمد که نشان دهنده نوعی از مصالحه بین توابع هدف هستند. به این مجموعه از پاسخ های بهینه جواب های پرتو گفته می شود. هر یک از این جواب های بهینه پرتو را می توان به عنوان پاسخی قابل قبول و بهینه برای مسئله طراحی در نظر گرفت. از این رو طراحان می توانند یک پاسخ دلخواه را از میان مجموعه جواب های بهینه به دست آمده انتخاب نمایند. معمولا آنچه طراحان را در انجام این انتخاب یاری می رساند دانش اولیه ای نسبت به محصول مورد نظر و یا برخی از الویت های طراحی می باشد. بر اساس کارهای تحقیقاتی متفاوتی که تا کنون انجام شده است، به دلیل تقابلات پیچیده و غیر خطی بین متغیرهای مختلف موجود در موضوعات طراحی، نیاز به استفاده روش های بهینه سازی چند هدفی در ساختار بهینه سازی مشارکتی در اکثر مسائل واقعی بهینه سازی طراحی چند موضوعی احساس شده است. در این پایان نامه، به منظور توسعه عملکرد ساختارهای بهینه سازی سنتی و مشارکتی، الگوریتم های تک هدفی و چند هدفی بهینه سازی جمعیت ذرات در مورد استفاده قرار گرفته اند. برای نیل به این هدف دو مسئله نمونه طراحی سنتی یک ماهواره بر کوچک و طراحی مشارکتی یک ماشین مسابقه فرمول 1 در نظر گرفته شده اند. همچنین یک تصمیم ساز فازی برای انتخاب بهترین پاسخ بهینه در میان پاسخ های پرتو به دست آمده مورد استفاده قرار گرفته است.
اسلام صابری محمد علی متفکر آزاد
ارزیابی اقتصادی شهر بازی پارک موزه دفاع مقدس
شجاع نظامی حسین میرزایی
چکیده : با وجود مطلوب بودن راه آهن برای حمل انبوه کالا ، شاهد عدم تحقق اهداف در بخش جابجائی کالا هستیم. وسعت کشور و موقعیت رشد و توسعه در راستای سند چشم انداز توسعه نیازمند بسط راه آهن در مقیاس به مراتب بیشتری نسبت به وضعیت فعلی است. بسط و توسعه راه آهن به عنوان اولویت اول بخش حمل و نقل، حاوی آثار چند وجهی می باشد زیرا ضمن کاهش مصرف سوخت ، کاهش استهلاک جاده ها،ایمنی به مراتب بیشتر، ارزانی و کارایی و رفاه بیشتر را به ارمغان می آورد بررسی تقاضای بار در راه آهن آذربایجان در طول 40 فصل یعنی از سال 1375 الی 1384 نشان می دهد میزان تقاضای بار و در نتیجه حمل و نقل در راه آهن آذربایجان ، علیرغم افزایش زمینه های تقاضا ، افزایش متناسبی نداشته است یا حتی کاهش نیز یافته است. در این تحقیق متغیرهائی مانند تقاضای حمل بار در راه آهن آذربایجان که خود تابعی از متغیر هائی مانند کرایه حمل بار توسط راه آهن ، شاخص قیمت حمل بار توسط کامیون، طول خطوط ریلی راه آهن آذربایجان بوده ، مورد بررسی قرارگرفته است همچنین ضمن مروری برمطالعات صورت گرفته در خصوص تقاضای حمل و نقل ریلی با استفاده از مدل فیتزوری و اسمیت به برآورد تابع تقاضای حمل و نقل ریلی راه آهن آذربایجان در بخش باری با استفاده از روش خود رگرسیونی میانگین متحرک انباشته ( arima) اقدام شده است نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که رشد تقاضای حمل بار تحت تاثیر کرایه حمل بار توسط راه آهن ، افزایش طول خطوط راه آهن و شاخص قیمت حمل بار توسط کامیون بوده و متغیرهای مستقل کم کشش می باشند.
اکبر انرجانی خسروشاهی فیروز فلاحی
هدف اصلی این تحقیق بررسی توانایی جذب فناوری در اقتصاد ایران می باشد. برای این منظور، فرضیه قدرت جذب فناوری تیکسیرا و فورتونا (2010) با استفاده از داده های آماری ایران در طی دوره 1347-1387 مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصل از تخمین مدل به روش همجمعی جوهانسن و جوسیلیوس حاکی از این واقعیت است که، مجموع اثر کل چهار مولفه جذب بر پیشرفت فناوری در اقتصاد ایران مثبت می باشد. بنابراین به طور کلی اقتصاد ایران دارای قدرت جذب فناوری خارجی می باشد. همچنین می توان با توجه به معنی داری مولفه های جذب حتی در سطح یک درصد بیان کرد که قدرت جذب فناوری ایران بالا است. اما اقتصاد ایران به طور جزئی، توانایی جذب فناوری را از جانب اثرات غیرمستقیم فعالیت های تحقیق و توسعه دارا نمی باشد.
ولی غلامزاده محسن پورعلادالهان کویچ
چکیده با توجه به پیچیدگی جوامع امروزی، تبلیغات بخش جدا نشدنی سیستم های اجتماعی و اقتصادی است که هم برای مصرف کنندگان و هم برای بنگاه ها به عنوان یک سیستم ارتباطی مهم ظاهر شده است. نوع و شدت تبلیغات در بازارهایی با ساختارهای مختلف می تواند متفاوت باشد. تبلیغات نه در بازارهای رقابت کامل و نه در بازارهای انحصار کامل، بلکه بیشتر در بازارهایی با ساختار انحصار چندجانبه موضوعیت دارد. به عبارت دیگر یک ارتباط غیر خطی به شکل u معکوس بین تمرکز و شدت تبلیغات وجود دارد. از طرف دیگر پرآکندگی در سهم بازاری بنگاه ها باعث کاهش شدت تبلیغات می شود. در مطالعه حاضر نیز به بررسی نحوه اثرگذاری پرآکندگی سهم بازاری بنگاه ها بر شدت تبلیغات پرداخته می شود. برای این منظور وجود رابطه منفی بین این دو متغیر در کدهای چهار رقمی صنایع مواد غذایی و آشامیدنی ایران طی سال 1386 مورد آزمون قرار می گیرد. نتایج حاصل از تخمین مدل دلالت بر آن دارد که بین پرآکندگی سهم بازاری بنگاه ها و شدت تبلیغات یک رابطه معکوس وجود دارد. علاوه بر این، یافته های تحقیق نشان می دهد بین تمرکز و شدت تبلیغات یک رابطه به شکل u معکوس وجود دارد.
فرزانه افخمی زرنق محمد مهدی برقی اسگویی
منابع مالی بنگاه ها بین دو قسمت مخارج سرمایه گذاری و سرمایه در گردش تقسیم می¬شوند.عدم دسترسی به منابع مالی به معنای وجود محدودیت مالی برای بنگاه است و سرمایه گذاری و سرمایه در گردش بنگاه ها از این محدودیت مالی تاثیر می پذیرند. با توجه به نقش مهم سرمایه گذاری در رشد اقتصادی و همچنین نقش مهم سرمایه درگردش در تداوم فعالیت بنگاه های اقتصادی، در این تحقیق ارتباط بین سرمایه گذاری و سرمایه د رگردش با محدودیت های مالی با استفاده از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1383-1391 با روش gmm تفاضلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد جریان های نقدی به عنوان یک منبع مالی مهم، بر سرمایه گذاری و سرمایه در گردش تاثیر مثبت دارد علاوه بر آن با استفاده از محاسبه شاخص حساسیت سرمایه گذاری و سرمایه در گردش به جریان نقدی ویژه هر بنگاه(fks,wks)، تاثیر گذاری نوسانات جریان نقدی هر بنگاه بر سرمایه گذاری و سرمایه در گردش مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تحقیق نشان داد شرکت هایی که در گروه lowfksهستند حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی کمتر دارند و شرکت هایی که در گروه highwksهستند، حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی بیشتری دارند
محمد حسین شررخواه الانق پرویز محمد زاده
موضوع خنثایی پول سالیان سال موضوع مورد بحث بسیاری از مطالعات انجام گرفته در اقتصاد کشورهای گوناگون بوده است و با آنکه در حال حاضر یافته های فراوانی مبنی بر نحوه اثرگذاری سیاست های پولی در بخش حقیقی به دست آمده است، باز درک روشنی راجع به تاثیرات نهایی این متغیر وجود ندارد. در مطالعه حاضر به منظور بررسی خنثایی پول در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه طی دوره زمانی 1975-2006 از آزمون هم انباشتگی پانلی استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که رابطه هم انباشتگی بین متغیرها برقرار بوده و بیان کننده عدم خنثایی حجم پول برای کشورهای درحال توسعه و خنثایی آن برای کشور های توسعه یافته طی دوره زمانی مورد مطالعه می باشد. با توجه به نتایج تخمین مشاهده میشود که ضریب حجم پول برای کشورهای در حال توسعه معنی دار و دارای مقدار ناچیز میباشد که ممکن است دلیل این تاثیر ناچیز به خاطر ساختار کشورهای در حال توسعه و حساسیت کم نرخ بهره به سیاستهای پولی میباشد. با توجه به یافته های تحقیق مشاهده می شود که پول برای کشورهای درحال توسعه خنثی نمی باشد و با افزایش یک درصد در عرضه پول این کشور ها، تولید ناخالص داخلی به اندازه 008/0 درصد افزایش می یابد و این نشان میدهد که سیاستگذاران در این کشورها می توانند از پول به عنوان یک ابزار تاثیرگذار در تولید استفاده نمایند. حال اگر حجم پول را برای کشورهای توسعه یافته افزایش دهیم، با توجه به این که پول در این گروه از کشورها خنثی می باشد، در آن صورت این افزایش در عرضه پول مستقیما قیمتها را تحت تاثیر قرار می داد و سبب می شود که قیمت ها افزایش یابند. و علاوه بر افزایش قیمت ها، هزینه هایی که از طریق عملیات بازار باز، نرخ تنزیل، نرخ ذخیره قانونی، توسعه بانکداری الکترونیکی، نرخ بهره بازاز و تغییر رفتار مصرف کننده برای افزایش عرضه پول ایجاد می گردد نیز به جامعه تحمیل می شود. با توجه به نتایج به دست آمده برای کشور های در حال توسعه، آشکار شد که افزایش در عرضه پول باعث افزایش در تولید ناخالص داخلی می گردد ولی نمی توان گفت که قیمت ها بدون تغییر باقی می مانند و افزایشی ندارند، بلکه قیمت ها نیز افزایش می یابند و این بیان کننده آن است که سیاست گذاران باید افزایش عرضه پول تا جایی ادامه دهند که افزایش در سطح قیمتها بیشتر از افزایش در مقدار تولید نگردد. با توجه به تاثیر حجم پول بر تولید در کشورهای در حال توسعه، بانکهای مرکزی این کشورها و سیاستگذاران اقتصادی می توانند مقدار تولید و اشتغال را با استفاده از این متغیر پولی تغییر داده و تحت کنترل خود داشته باشند. بنابراین با توجه به تئوری های بیان شده در مورد خنثایی پول، مشاهده می شود که برای کشور های در حال توسعه نظریه های کینزین ها بیشتر تطابقت داشته و طبق گفته کینزین-ها منحنی عرضه کل برای کشور های درحال توسعه به صورت عمودی نمی باشد. همچنان که از نتایج تخمین مشاهده می شود مخارج دولت در مقابل سیاستهای پولی این توانایی را دارند که تاثیر بیشتری بر سطح تولید ملی بر جای بگذارند. با توجه به تخمین، افزایش یک درصد در مخارج دولت، سبب میشود که تولید به اندازه 49/0 درصد افزایش یابد. در حالی که با افزایش یک درصد در حجم پول، تولید به اندازه 008/0 درصد افزایش مییابد. لذا با توجه به این رابطه، ارجحیت سیاستهای مالی بر سیاستهای پولی از لحاظ تاثیرگذاری بر سطح متغیرهای کلان اقتصادی محرز میشود و بهره گیری از این ابزار برای سیاستگذاران سودمندتر از متغیرهای پولی می باشد چرا که توانایی سیاستگذاران با استفاده از این متغیرهای مالی، در تغییر تولید و اشتغال بیشتر می باشد و علت این اثرگذاری به کانالی بر می گردد که متغیرهای مالی مستقیما در تولید وارد می شوند.