نام پژوهشگر: اصغر زربان
علی فخارایزدی محمد حسینی
به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پودر سیر بر عملکرد رشد و برخی متابولیت های خونی جوجه های گوشتی، تعداد 180 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 6 تیمار، 3 تکرار به ازای هر تیمار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار از سن یکروزگی تا 42 روزگی مورد آزمایش قرار گرفتند. جیره ها شامل جیره پایه (بر پایه ذرت + سویا)، جیره حاوی 0/75 درصد پودر سیر، جیره حاوی 1/5درصد پودر سیر، جیره حاوی 2/25 درصد پودر سیر، جیره حاوی 3 درصد پودر سیر و جیره حاوی 3/75 درصد پودر سیر بودند. صفاتی نظیر مصرف خوراک، وزن بدن، افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی، بازده لاشه و نسبت وزن اجزای لاشه و اجزای حفره شکمی به وزن زنده، غلظت کلسترول، تری گلیسرید، ldl و hdl سرم و همچنین تیتر hi بیماری نیوکاسل در طول دوره آزمایش اندازه گیری و مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج نشان داد که تیمارهای حاوی پودر سیر بر بازده لاشه، وزن سینه، چربی حفره شکمی و وزن طحال اثر معنی داری داشتند(0/05> p). پودر سیر در سطوح 5/1 و 2/25 درصد باعث بهبود عددی در صفاتی نظیر مصرف خوراک، وزن بدن، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی شد. همچنین میزان کلسترول سرم در تیمارهای حاوی پودر سیر نسبت به تیمار شاهد کاهش معنی داری یافت (0/05> p). ولی در مورد میزان تری گلیسرید این کاهش معنی دار نبود. پودر سیر به میزان 2/25 درصد به طور عددی میزان ldl سرم را کاهش و میزان hdl را افزایش داد. همچنین تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی در میزان تیتر hi بیماری نیوکاسل مشاهده نشد. به طور کل می توان نتیجه گرفت که سطوح 1/5 و 2/25 درصد پودر سیر، تاثیر مثبتی بر عملکرد رشد و متابولیت های خونی داشتند ولی در سایر سطوح تأثیر چندانی مشاهده نشد.
محبوبه افضل پور محمد اسماعیل افضل پور
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر اهداء (500 میلی لیتر) خون بر شاخص های هماتولوژیک و ظرفیت عملکرد ورزشی در زنان آماده و غیرآماده از نظر بدنی است. نتایج تحقیق نشان داد که شاخص هماتوکریت و هموگلوبین هم در زنان آماده و هم غیرآماده، 2 روز بعد نسبت به روز قبل از اهداء خون، 4 هفته بعد نسبت به روز قبل از اهداء خون کاهش معنی دار؛ در حالی که 4 هفته بعد نسبت به 2 روز بعد از اهداء خون افزایش معنی دار داشته است. از سوی دیگر، شاخص ldl زنان غیرآماده 2 روز بعد نسبت به روز قبل از اهداء خون کاهش معنی دار نشان داد؛ همچنین، شاخص ldl و tc زنان غیرآماده 4 هفته بعد نسبت به 2 روز بعد از اهداء خون افزایش معنی دار نشان داد؛ در حالی که در زنان آماده طی دوره زمانی مشابه تغییر معنی داری نکرد. به علاوه، مشخص گردید شاخص حداکثر اکسیژن مصرفی زنان غیرآماده 4 هفته بعد نسبت به روز قبل از اهداء خون و 4 هفته بعد نسبت به 2 روز بعد از اهداء خون، به طور معنی دار افزایش یافته، در حالی که در زنان آماده تغییر معنی داری نکره است. از طرف دیگر، اوج توان بی هوازی پاها فقط در زنان آماده 4 هفته بعد نسبت به روز قبل از اهداء خون افزایش معنی داری نشان داد. بر اساس نتایج تحقیق می توان اظهار کرد که مکانیزم های جبرانی برای هماتوکریت و هموگلوبین در اهداکنندگان آماده و غیرآماده از نظر بدنی مشابه بوده است؛ در حالی برای حداکثر اکسیژن مصرفی در زنان غیرآماده، و برای اوج توان بی هوازی پاها در زنان آماده، با گروه متناظر از الگوی متفاوتی برخوردار بوده، مستقل از تغییرات در سطح هموگلوبین و هماتوکریت پس از گذشت 4 هفته افزایش معنی داری پیدا کرده است.
پیمان اسماعیلی نسب نظر افضلی
به منظور بررسی اثر منابع آلی (مخمر غنی شده با سلنیوم) و معدنی (سدیم سلنیت) سلنیوم بر میزان سطوح سلنیوم تخم مرغ تعداد 216 قطعه مرغ تخمگذار لگهورن سویهw-36 که در سن 30 هفتگی بودند. استفاده شد. این آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی شامل 9 تیمار با 3 تکرار اجرا شد در هر تکرار 8 قطعه مرغ قرار داشتند. این مرغها به مدت 8 هفته با جیره های آزمایشی حاوی 3/0، 6/0، 9/0 و 2 قسمت در میلیون از هر دو منبع سلنیوم و تیمار شاهد تغذیه کردند. در طول دوره، صفات عملکردی (درصد تولید تخم مرغ، وزن تخم مرغ، گرم تخم مرغ تولیدی، مصرف خوراکی، ضریب تبدیل و وزن بدنی) ونیز صفات کیفی تخم مرغ ( واحدهاو، شاخص تخم مرغ، شاخص زرده تخم مرغ، شاخص رنگ زرده تخم مرغ، وزن مخصوص وضخامت پوسته تخم مرغ) و پارامترهای خونی پلاسما (گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز، کل ظرفیت آنتی اکسیدانی، کلسترول و تری گلیسرید) مورد بررسی قرار گرفتند. غلظت سلنیوم نیز در هفته های 2، 4 و 6 برای کل تخم مرغ و در هفته هشتم برای زرده و سفیده به طور جداگانه اندازه گیری شد. نتایج آزمایشات نشان داد که در صفات عملکردی و صفات کیفی تخم مرغ بین تیمارهای مختلف با تیمار شاهد تفاوت معنی داری وجود نداشت. بررسی پارامترهای خونی نشان از افزایش مشابهی در فعایت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز پلاسما در کلیه تیمارهای مکمل شده داشت که اختلاف آنها با تیمار شاهد معنی دار (05/0>p) بود. میزان سلنیوم کل تخم مرغ و زرده و سفیده با افزایش میزان سلنیوم جیره برای هر دو منبع، افزایش یافت p<0/01)، اما تخم مرغ های مرغ های تغذیه شده با مخمر غنی شده با سلنیوم غلظت سلنیوم بیشتری (p<0/01) را نسبت به مرغ های تغذیه شده با سدیم سلنیت داشتند.
علی حسین پیرای حسن نصیری مقدم
دو آزمایش برای بررسی اثرات ویتامین c و منابع متفاوت کروم بر پاسخ های متابولیک، اکسیداتیو و ترس جوجه های گوشتی به تنش های حمل و نقل و گرمایی انجام شد. در آزمایش اول، 420 جوجه گوشتی (42 روزه) بصورت تصادفی به 7 گروه که هر کدام دارای 6 تکرار بود اختصاص داده شدند و با جیره کنترل (دو گروه) یا جیره کنترل مکمل شده با 800 میلی گرم ویتامینc ، 1200 میکروگرم کلرید کروم/کیلوگرم، 800 میلی گرم ویتامین c و1200 میکروگرم کلرید کروم/کیلوگرم، 1200 میکروگرم کروم متیونین/کیلوگرم و 800 میلی گرم ویتامین c و1200 میکروگرم کروم متیونین/کیلوگرم تغذیه شدند. پس از هفت روز تغذیه با تیمارهای آزمایشی، همه گروهها بجز یکی از دو گروه کنترل بمدت 3 ساعت در شرایط تابستان حمل و نقل شدند. پارامترهای عملکردی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. حمل و نقل غلظت انسولین را در همه جوجه های گوشتی بجز جوجه های گوشتی تغدیه شده با جیره حاوی ویتامینc و جیره حاوی ویتامینc + کلرید کروم کاهش داد و نسبت گلوکز/انسولین را در همه گروهها افزایش داد. قبل و بعد از حمل و نقل، بالاترین غلظت انسولین بترتیب در جوجه های تغذیه شده با ویتامین c + کروم متیونین و ویتامین c + کلرید کروم مشاهده شد. حمل و نقل بصورت معنی داری غلظت تری یدوتیرونین (3t) را در همه گروههای تیماری بجز ویتامین c + کلرید کروم کاهش داد و فقط غلظت تیروکسین (4t) را در این گروه افزایش داد. حمل و نقل بصورت معنی داری مقادیر تری گلیسریدها را در همه گروهها و غلظت ldl-کلسترول را در گروههای دریافت کننده ویتامین c کاهش داد. پروفیل لیپیدی پلاسما تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. فعالیت آلکالین فسفاتاز در جوجه های تغذیه شده با ویتامین c + کلرید کروم توسط حمل و نقل کاهش یافت. حمل و نقل جاده ایی فعالیت آسپارتات آمینوترنسفراز و کراتین کیناز و غلظت پروتئین تام را در جوجه های تغذیه شده با ویتامین c + کروم متیونین افزایش داد و بر غلظت های آلبومین، گلبولین و اسید اوریک پلاسما تاثیری نداشت. حمل و نقل بصورت معنی داری غلظت مالون دی آلدئید را در جوجه های تغذیه شده با جیره کنترل و جیره مکمل شده با ویتامین c و همچنین فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز را در گروههای تغدیه شده با کلرید کروم افزایش داد. بعد از حمل و نقل، فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز در گروه دریافت کننده ویتامین c + کلرید کروم در مقایسه با سایر گروهها بجز گروه ویتامین c بصورت معنی داری بالاتر بود. حمل و نقل ظرفیت آنتی اکسیدانی کل پلاسما را در گروههای ویتامین c و کلرید کروم کاهش داد. قبل از شروع حمل و نقل، افزودن ویتامین c و کروم به جیره های جوجه های گوشتی ظرفیت آنتی اکسیدانی کل را افزایش داد. مدت زمان بی تحرکی بین جوجه های کنترل حمل و نقل نشده با جوجه های کنترل حمل و نقل شده یکسان بود. افزودن ویتامین c + کروم متیونین به جیره جوجه های گوشتی بصورت معنی داری مدت زمان بی تحرکی را کاهش داد. در آزمایش دوم، 200 جوجه گوشتی نر بطور تصادفی به 4 گروه آزمایشی (5 تکرار با 10 جوجه/پن) اختصاص داده شدند. گروه کنترل مثبت در اتاق با دمای نرمال (میانگین دمایی ◦c 21) نگهداری و با جیره کنترل تغذیه شد. سه گروه دیگر بمدت 5 ساعت در اتاقی با شرایط تنش گرمایی (◦c 34-33) نگهداری شدند و با جیره کنترل (گروه کنترل منفی) یا جیره کنترل مکمل شده با 800 میلی گرم ویتامین c و 1200 میکروگرم کلرید کروم/کیلوگرم و یا 800 میلی گرم ویتامین c و 1200 میکروگرم کروم متیونین/کیلوگرم از سن 29 تا 42 روزگی تغذیه شدند. شرایط تنش گرمایی بر افزایش وزن، مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک در 35-29 روزگی و 42-36 روزگی تاثیر معنی داری نداشت اما افزایش وزن را در کل دوره آزمایشی کاهش داد. افزودن ویتامین c + کروم متیونین به جیره ضریب تبدیل خوراک را در کل دوره آزمایشی بهبود داد. تنش گرمایی وزن نسبی ماهیچه ران را افزایش داد و وزن نسبی تیموس را کاهش داد. تنش گرمایی و تیمارهای آزمایشی بر غلظت های گلوکز، انسولین، هورمونهای تیروئیدی، پروتئین تام، آلبومین ، گلبولین، اسید اوریک، کلسیم، فسفر، منیزیم وآهن، پروفیل لیپیدی، فعالیت آنزیم های پلاسمایی (آلکالین فسفاتاز، آسپارتات آمینوترنسفراز، آلانین آمینوترنسفراز و کراتین کیناز)، وضعیت آنتی اکسیدانی (غلظت مالون دی آلدئید، ظرفیت آنتی اکسیدانی کل پلاسما و فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز) و پاسخ ترس جوجه ای گوشتی تاثیر معنی داری نداشتند. تنش گرمایی بر ایمنی سلولی (پاسخ به cbh) و تولید آنتی بادی علیه ویروس بیماری نیوکاسل تاثیر معنی داری نداشت اما بصورت معنی داری تیترهای آنتی بادی کل ثانویه و igm ثانویه علیه گلبولهای قرمز گوسفندی را کاهش داد. تیمارهای آزمایشی بر پاسخ ایمنی جوجه ها تاثیر معنی داری نداشتند.
سعیده ذاکریان هادی سریر
آفلاتوکسینها متابولیتهای ثانویه گونههای مختلف آسپرژیلوس هستند و معمولا طیف گسترده ای از موادغذایی نواحی گرمسیری و نیمه گرمسیری را آلوده میکنند. از نظر شیمیایی آفلاتوکسینها ترکیبات دی فورانوکومارین و شامل b1، b2،g1 ،g2 ، m1 و m2 میباشند. این مطالعه به منظور ارزیابی اثر هم افزایی عصارهی سیر و زردچوبه در برابر آسیب ناشی از آفلاتوکسین b1 انجام شد. 64 سر موش صحرایی نر به هشت گروه تقسیم و به مدت 28 روز بدین صورت تیمار شدند: کنترل (2/0 میلیلیتر آب مقطر استریل به صورت خوراکی)، آفلاتوکسین b1 (100 میکروگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی)، عصارهی سیر (50 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی)، عصارهی زردچوبه (100 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی)، عصارهی سیر همراه با عصارهی زردچوبه، آفلاتوکسین b1 همراه با عصارهی زردچوبه، آفلاتوکسین b1 همراه با عصارهی سیر، آفلاتوکسین b1 همراه با عصارهی سیر و زردچوبه.
نرجس خاتون خاکستانی شهری اصغر زربان
چکیده ندارد.