نام پژوهشگر: زهره هادیانی
علمدار عبدالهی زهره هادیانی
اکنون در دهه اول قرن بیستم ویکم میلادی سیاره زمین عمدتاً یک ســـیاره شهرنشین است و تا پایان قرن حاضر کاملا شهر نشین می شود.کشور ما نیز با 70 میلیون نفر جمعیت و67درصد جمعیت شهری در سال 1385 است. اقتضای شیوه ی زندگی شهرنشینی با شیوه تولید صنعتی– خـــدماتی بــویژه در عــصر نئولیبرالیسم غربی و عصر زیرساختهای تکنولوژیکی، فــرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نــــیاز به کارکرد گذران اوقات فراغت و گردشگری است.کشور ما یکی از 10 کشور غنی و دارای دیدنی های تاریخی و میراث فرهنگی است. بیش از 70 هزار ابنیه نامشهور و یک میلیون 200 هزار اثر و میراث دیدنی و تاریخی در آن وجود دارد". شیراز از شهرهای مهم گردشگری جهان و کشور ماست و از اینرو از نــظر جغرافیای گذران اوقات فراغت و گردشگری باید مورد توجه بیشتر جغرافیدانان و دانشجویان قرار گیرد. جایگاه مناسب شیراز در جلگه شیراز، منابع آب نسبتا غنی و تسلط آن بر راههای مهم و مناطق حاصلخیز سبب شده است تا در جریان افزایش شهر نشینی سده اخیر جمعیت آن ده برابر شود که بیشترین آن در 50 سال گذشته بوده است. فرایند شکل گیری و رشدو توسعه این شهر حاصل تاریخ 13 قرن گذشته است. و به این ترتیب وارث مواریث فرهنگی شهری و ناحیه ای(از دوران هخامنشی و ساسانی) میباشد. هدف تحقیق حاظر: تغییر و تبدیل کارکردی و ساختمانی مواریث فرهنگی،راهکارهای جذب و حمایت سرمایه و گردشگر توسط بخش خصوصی برای جاذبه های گردشگری، تعین راهبردهای مناسب توسعه گردشگری در شیراز و راهبردهای پایدار سازی و رشد گردشگری می باشد. روش شناسی تحقیق حاظر که به کمک شیوه های تحلیل تکوین، ساختارگرایی، کارکردی و آینده نگرانه در قالب تئوری سیستمی به بررسی این فضاهای تاریخی- فرهنگی از دوره هخامنشی تا دوران معاصر پرداخته و نقش و کارکرد هر یک از مواریث فرهنگی در گذشته و اکنون پرداخته شده است. علاوه بر این به منظور درک اثرات اقتصادی، اجتماعی و فضایی گردشگری بافت قدیم براقتصاد شهر و از داده های مربوط به تعداد گردشگران، اقامتگاهها و خدمات پذیرایی تجزیه و تحلیل گردیده اند. در پایان برای برنامه ریزی اصولی و مناسب و شناسایی مزیت ها و محدودیت درگردشگری در محدوده بافت قدیم شهر با استفاده از مدل تحلیلیswot به ارائه استراتژی و راهبرد در جهت توسعه گردشگری شهر شیراز پرداخته شده است.
رحمان حسین پور زهره هادیانی
پایداری و ایمنی سکونت گاهها در مقابل خطرات طبیعی همیشه فکر ما را به خود مشغول کرده است. زلزله یکی از این خطرات طبیعی است که همواره سگونت گاهای بشر و جان انسان ها را تهدید کرده است و در مدت کوتاهی می تواند خسارات و تلفات بسیار گسترده ای خصوصاً در شهرهای بزرگ ایجاد کند. در واقع زلزله به عنوان یک پدیده طبیعی به خودی خود نتایج نامطلوبی در پی ندارد، آنچه از این پدیده یک فاجعه می سازد عدم پیشگیری از تأثیرآن و عدم آمادگی جهت مقابله با عواقب آن است. بنابراین زمان آن فرا رسیده که بیشتر آماده باشیم و ابزارهای ضروری و اقدامات مناسب را برای مقابله با حوادث تا حد ممکن بکار بگیریم به طوری که بتوانیم آسیب های را که توسط این حادثه غیر منتظره ایجاد می شود را کاهش دهیم. غالباً تحقیقات به عمل آمده در رابطه با آسیب پذیری بیشتر حول محور روش های ساخت و ساز واحدهای ساختمانی جهت افزایش مقاومت بنا بوده است. لیکن در این پژوهش اعتقاد بر این است که با بکار گیری روشهای برنامه ریزی شهری به ویژه برنامه ریزی های اجتماعی- اقتصادی می توان از آسیب پذیری مناطق شهری در برابر خطرات زلزله کاست. بنابر این در این تحقیق برای بررسی رابط? بین ویژگی های کالبدی- فیزیکی و اجتماعی- اقتصادی با میزان آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله و بررسی راه های کاهش آسیب پذیری، سه محله از مناطق مختلف شهر انتخاب شد. در ادامه برای بررسی این رابطه مدلی تهیه شد و آسیب پذیری محدود? مورد مطالعه با تشکیل پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزار انجام شد. در واقع برای تحلیل آسیب پذیری بافت های مسکونی تعداد نه متغیر انتخاب گردید. برای تحلیل آسیب پذیری ابتدا به تفکیک متغیرها و سپس با توجه به کلیه متغیرها(ترکیب عوامل) انجام شد. در ادامه راهکارهای برای کاهش آسیب پذیری ارائه شد. بنابراین با توجه به تحلیل های انجام گرفته این نتیجه حاصل شد که بین ویژگی های اجتماعی و اقتصادی و میزان آسیب پذیری در برابر زلزله رابطه معناداری وجود دارد و در واقع با استفاده از برنامه ریزهای اجتماعی- اقتصادی به میزان قابل توجهی می توانیم از شدت و وسعت آسیب پذیری ها بکاهیم.
سجاد رفیعیان حسین یغفوری
از نیمه دوم قرن بیستم مفهوم مشارکت با نگرشی نو به موضوعی کلیدی در برنامه های توسعه، خصوصاً برنامه های توسعه شهری بدل شده است. از مهم ترین آثار مشارکت در فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری می توان به ایجاد علاقه و اعتماد در مردم برای توسعه و پیشرفت، استفاده بهینه از منابع و امکانات عمومی و خصوصی اشاره کرد. بنابراین مهم ترین ابزار برای مدیریت شهری موفق، بهره گیری از مشارکت مردم است. برای تقویت و گسترش امر مشارکت مردم در برنامه ریزی، شناخت عوامل موثر بر این امر ضروری است. مشارکت در کشور ما پدیده تازه ای نیست اما با رشد شهرنشینی و به تبع آن تغییر الگوی مشارکتی، لزوم بازبینی در این مفهوم و ارایه الگوی مناسب با نیازهای امروزی شهروندان احساس می گردد. در ایران به دلیل فراهم نشدن ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حقوقی مناسب با مشارکت شهری و همچنین عدم وجود نظام مدیریت شهری مشارکت خواه، نقش مشارکت شهروندان در پروژه ها و طرح های شهری کم رنگ می باشد. شهر فسا با 92020نفر جمعیت در سال 1385از شهرهای پرجمعیت استان فارس است، از مشکلات فراروی مدیریت شهر فسا در خدمات-رسانی مناسب به شهروندان که مرتبط با عدم مشارکت فعال شهروندان است را می توان به، کمبود درآمد مدیریت شهری ، عدم همکاری برخی از شهروندان در رابطه با پرداخت عوارض به شهرداری، عدم رعایت هنجارهای اجتماعی از سوی برخی از شهروندان، عدم آگاهی شهروندان از حقوق و تکالیف خود در امور مربوط به شهر اشاره کرد. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی ظرفیت و قابلیت های مشارکت شهروندان فسایی در امور شهری و بررسی عملکرد مدیریت شهر فسا در رابطه با مشارکت شهروندان در امور مربوط به شهر است. در این تحقیق که از نوع کاربردی و توسعه ای است از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی برای پاسخ به سوالات و ارایه راه حل برای مسأله مورد نظر استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات از دو روش مختلف اسنادی و پیمایشی( پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده) استفاده شده است. در پژوهش حاضر جهت بررسی عوامل موثر بر افزایش مشارکت شهروندان در مدیریت شهری و ارایه الگوی مناسب ابتدا به مطالعه ی ادبیات مربوطه پرداخته شد، پس از شناخت نظریات و الگوهای مختلف، در تحقق عملی مشارکت دو پیش شرط ضروری یعنی: 1-گرایش و تمایل به مشارکت و 2- امکان مشارکت، تشخیص داده شد. در نتیجه تمرکز اصلی به این دو مهم قرار گرفت و بر این اساس فرضیات پژوهش حول این دو محور قرار گرفت. جهت سنجش هر یک از فرضیات مطرح شده پرسشنامه ای بر اساس شناسایی متغیرهای هر عامل(گرایش و تمایلات به مشارکت و امکان مشارکت) تدوین، اجرا و تجزیه و تحلیل شد. در فصل چهارم با آزمون های آماری مناسب برای سنجش فرضیات، فرضیات مورد توصیف و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که شهروندان فسایی دارای ظرفیت مشارکت پذیری متوسط به بالا هستند. نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد مدیریت شهری شهر فسا در رابطه با افزایش مشارکت شهروندان نشان می دهد که مدیریت شهری، شهر فسا در این رابطه عملکرد ضعیفی را داشته است، به طوری که نتایج تحلیل داده ها این عملکرد را در حد کم و خیلی کم ارزیابی کرده اند.
عبدالله رازدشت حسین یغفوری
نظریه توسعه پایدار و توسعه پایدار شهری و منطقه ای مستلزم تغییر زیرساخت های سیاسی، اجتماعی، کالبدی و اقتصادی است که باید مدیریت و برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای بر مبنای چارچوب اصول توسعه پایدار فراهم گردد. وجود مشکلات ناشی از رشد شهرهای بزرگ، تراکم جمعیت و همچین مهاجرت روستائیان به این شهرها موجب توجه و تأکید برنامه ریزان به تقویت و رشد شهرهای کوچک گردید. مطالعه و بررسی های محققان در کشورهای مختلف جهان نشان می دهد که شهرهای کوچک یکی از موفق ترین نمونه های سکونتگاهی در زمینه تحقق توسعه پایدار است. توسعه شهرهای کوچک روش مناسبی برای توسعه فضایی و ایجاد رشد اقتصادی و تعادل اجتماعی است بطوری که می تواند به عنوان شقی در مقابل رشد شهرهای بزرگ عمل نماید. پایان نامه حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل شاخص های توسعه پایداری شهری با توجه به شاخص های اقتصادی- اجتماعی و کالبدی در نواحی شهر دهدشت و مقایسه شاخص های پایداری شهر با مناطق شهری کشور ارایه گردیده است. نوع پژوهش کاربردی- توسعه ای و روش مطالعه تحلیلی و توصیفی است که از مدل-های کمی سطح بندی(تصمیم گیری) نظیر topsis & ahp و آزمون های ویلکاکسون و علامت تک نمونه ای در محیط spssاستفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که، شهر دهدشت به لحاظ شاخص های توسعه پایدار (زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی) از عملکرد مناسبی نسبت به متوسط نظام شهری کشور برخوردار نمی باشد. از طرفی نواحی مختلف شهرکوچک دهدشت به لحاظ برخورداری از شاخص های پایداری (اجتماعی، اقتصادی وکالبدی) از وضعیت همگونی برخوردار نمی باشند. این وضعیت ناشی از عدم توزیع عادلانه فرصت ها در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، زیر-ساختی و ناکارآمدی برنامه ها و سیاست های اجرایی در سطح نواحی مختلف شهر می باشد که این عوامل نابرابری ها را روزبروز تقویت می کند. توزیع متناسب جمعیت و خدمات، سازماندهی خدمات زیربنایی، توسعه فرصت های شغلی در نواحی شهری، توزیع فرصت های برابر منابع، ارتقای سطح دانش و مهارت های فنی ساکنان، ترفیع نماگرهای توسعه و مدیریت کارآمد به عنوان راهبردهای اساسی برای توسعه و پایداری شهر ضروری است.
محمد سلطانی زهره هادیانی
چکیده: وجود مشکلات ناشی از رشد شهرهای بزرگ، تراکم جمعیت و همچنین مهاجرت روستائیان به این شهرها موجب توجه وتأکید برنامه ریزان به تقویت و رشد شهرهای کوچک گردیده است. در پژوهش حاضر با استفاده از نظریه ها و مدل های برنامه ریزی منطقه ای، به بررسی و تحلیل عملکرد شهر گناباد در نظام سلسله مراتب منطقه ای و تاثیر ساختارهای زیربنایی و کارکردهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گناباد بر توسعه حوزه نفوذ روستایی پرداخته ایم. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی بوده و تحلیل کمی و محتوایی جایگاه شهر گناباد در سازمان فضایی منطقه با بهره گیری از مدل های نظیر ضریب جینی، منحنی لورنز، مدل رتیه اندازه، مدل رتبه اندازه تعدیل یافته(در سطح استان و شهرستان)، ضریب آنتروپی و ضریب کشش پذیری مورد ارزیابی قرار گرفت و از مدل هایی نظیر مدل بوژوگارنیه، ضریب مکانی، مدل ایزارد، مدل توسعه یافتگی موریس، آزمون میانگین، پردازش مدل رگرسیون، تحلیل واریانس، برآورد ضرایب برای بررسی تاثیر شهر گناباد بر توسعه حوزه نفوذ روستایی استفاده شد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که که شبکه شهری منطقه تا حدود زیادی با عدم تعادل جمعیتی روبه رو می باشد. با توجه به محاسبه میزان توسعه نیافتگی حوزه نفوذ روستایی و مشخص شدن توسعه نیافته بودن آن می توان نتیجه گرفت که مجتمع شدن خدمات اعم از اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... در مرکز شهرستان، کمبود این امکانات در حوزه نفوذ، بروز خشکسالی های پیاپی در شهرستان و خشک شدن قنات ها از جمله علل توسعه نیافتگی آن می باشد. به نظر می رسد با توجه به آن که شهر گناباد دارای توان ها و امکانات مساعد دامداری و فعالیت های کشاورزی می باشد. با ساماندهی وضعیت فعالیت های مذکور و همچنین ایجاد صنایع تبدیلی مواد غذایی و محصولات لبنی و حتی کارگاه های کوچک تولیدی که مواد اولیه آن ها از طریق فرآورده های تولید ناشی از کشاورزی و دامداری تامین می شود. اولاً می توان زمینه های اشتغال را در این شهر افزایش داد. و ثانیاً این کارگاه های تولیدی می توانند با خرید محصولات تولیدی روستاییان اطراف با قیمت مناسب، آنان را به انجام فعالیت های کشاورزی و دامداری ترغیب و از مهاجرت های فردی یا گروهی آن ها به نقاط شهری جلوگیری به عمل آورد. واژگان کلیدی: شهر کوچک، توسعه منطقه ای، حوزه نفوذ، شهر گناباد
عبدالعلیم درازهی زهره هادیانی
شهر پایگاه اصلی تمدن انسانی و تبلور ذهنی و تکنولوژیک بشر است. مطالعه سطوح و رشد شهر نشینی منعکس کننده این واقعیت است که رشد جمعیت شهری به سرعت در حال افزایش است (سیف الدینی، 1378: 75). شهر به مثابه بخشی از سلسله مراتب سیستم فضایی و تقسیمات سیاسی، جغرافیایی هر کشور بر اساس شاخص های مختلفی مانند نوع حکومت، مدیریت، سطح آگاهی، علاقه مندی اجتماعی و مشارکت مردم در نظام تصمیم گیری و ... شکل می گیرد. شهرنشین شدن جمعیت، افزایش جمعیت شهرها و به تبع آن توسعه شهرهای کوچک و بزرگ، ویژگی عصر حاضر است و توسعه پایدار این شهرها در گرو داشتن برنامه ریزی و مدیریت شهری کارآمد می باشد( رضویان ،1386 :102). هدف کلی برنامه ریزی شهری تأمین رفاه مردم است از طریق ایجاد محیطی بهتر، سالم تر، آسان تر، موثرتر و دلپذیرتر(حسین زاده دلیر، 1377: 25). گسترش شهر نشینی و مسائل و مشکلات خاص زندگی شهری بیش از پیش ضرورت توجه همه جانبه به راهبردها و چاره های سودمند برای بهینه سازی زندگی ساکنان شهرها را روشن ساخته است. در میان موضوع هایی مانند محیط زیست شهری، حمل و نقل شهری، ایمنی شهری و برنامه ریزی شهری، یک از عوامل بسیار مهم که تأثیر فزاینده و تعیین کننده ای بر دیگر عوامل سازنده شهری دارد مدیریت شهری است(سعید نیا، 1383 : 19). نظام مدیریت شهری با هدف اداره مطلوب امور شهر سعی دارد روابط میان عناصر شهری را هماهنگ سازد(زاهدی فر، 1373: 10). امروزه در اثر شهرنشینی بدون برنامه نابسامایی های در کاربری زمین در شهرها بوجود آمده است جهت ارتقاء کیفی شهرنشینی، ساماندهی کاربری اراضی شهرها از اهمیت بالای برخوردار می باشد. برنامه ریزی کاربری زمین شهری در عمل، به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی شهری (chapin, stuart,1978:10- 15) فرایندی است که در آن نحوه استفاده از زمین و الگوی پراکنش مکانی- فضایی کاربری های شهری، به منظور رفاه زندگی اجتماعی شهروندان مشخص می شود (رضویان ،1381 :50). برنامه ریزی کاربری اراضی شهری از جنبه های اصلی ساخت شهر است و این مقوله در پی نابسامانی ها، مسائل و مشکلات شهرها در دهه های اخیر از جایگاه ویژه ای برخوردار شده است. در واقع هدف نهایی برنامه ریزی کاربری زمین ایجاد نوعی تعادل اکولوژیک و عدالت اجتماعی در روند توسعه و عمران شهر است و می باید به اهداف کیفی انسانی مثل ادراک زیبایی، احساس هویت فضایی و احساس تعلق به محیط نیز پاسخ گوید چرا که در نهایت اینگونه عوامل هستند که زمینه ی "آسایش" و "رضایت" شهروندان را فراهم سازد(مهدی زاده، 1382: 286). در این خصوص سیستم مدیریت شهری بنا به تعریف و به لحاظ وظایف عملی خود، موظف به برنامه ریزی توسعه و عمران شهری و اجرای برنامه ها و طرح های شهری مربوطه است، امروزه از جمله عواملی که باعث نابسامانی کاربری اراضی شهری شده علاوه بر شهرنشینی فزاینده و مشکلات محتوایی طرح های شهری (پور احمد، 1385: 174)، ضعف عملکرد مدیریت شهری است که موجب آشفتگی در توزیع کاربری ها و تخصیص منابع و خدمات، در نواحی شهری شده و محیطی نا امن و نامناسب را برای شهروندان خلق کرده است. فقدان مدیریت کارآمد و ضعف طرح های شهری در بیشتر شهرهای کشورهای در حال توسعه از جمله ایران موجب شده تا برنامه ریزی و هدایت شهرهای بزرگ، متوسط و حتی کوچک خارج از کنترل مجریان و برنامه ریزان شهری بوده و تحقق اهداف مصوب طرح های شهری را با مشکل مواجه ساخته است. این پژوهش در پنج فصل تدوین گردیده است که عبارتند از: فصل اول: که بیان مسأله، ضرورت و اهمیت تحقیق، اهداف تحقیق، سابقه و پیشینه تحقیق، تعریف واژه ها و مفاهیم، معیارهای عملکرد مدیریت شهری، محدوده زمانی و مکانی تحقیق و مشکلات و موانع انجام تحقیق را شامل می شود. فصل دوم: اصول و مبانی نظری تحقیق؛ به بررسی نظریات و راهبردهای، شهرهای میانی، مدیریت شهری، کاربری اراضی الگوههای مدیریت شهری و حکمروایی شهری پرداخته شده است. فصل سوم: ویژگیهای جغرافیایی منطقه مورد مطالعه؛ این فصل در سه بخش شامل بررسی ویژگیهای محیطی(طبیعی)، ویژگیهای جمعیتی – اجتماعی و ویژگیهای اقتصادی منطقه مورد مطالعه تدوین شده است. فصل چهارم: به بـررسی و و تحلیل نظام کاربری اراضی شهر ایرانشهر به تفکیک نواحی و محلات شهری و بررسی و تاثیر عملکرد مدیریت شهری بر نحوه نظارت بر کاربری های اراضی شهر و معرفی موانع و مشکلات و معضلات مدیریت شهری ایرانشهر و با بهره گیری از روش تحلیل های داده ها با استفاده از نرم افزار های آماری پرداخته است. فصل پنجم: آزمون فرضیات، نتیجه گیری و پیشنهادات؛ در این فصل فرضیات تحقیق مورد سنجش و آزمون قرار گرفته و بر مبنای آن نتیجه گیری شده و سپس به ارائه پیشنهادات پرداخته شده است.
محمدامین هونکزهی زهره هادیانی
امروزهدراکثرکلانشهرهامواردیمثلترافیک،تراکمزمین،آلودگیهوا، تغییرکاربریزمینو بسیاریاز موضوعاتزیستمحیطیدیگر موضوعپایداریشهرهارامطرحمیکنند لذا با توجهبهمسایلو مشکلاتیکهشهرهادارند باید دربرنامهریزیهابهابعادو اصولتوسعهپایدار توجهنمود. توسعهپایدارشهریپدیدهایاستکهدارایابعادپیچیده،اقتصادی،اجتماعیوزیستمحیطیمیباشد.پایاییتوسعهدرجامعهشهرییعنیتامینحدمطلوبیاز رشداقتصادی،نرخاشتغال،رفاهاجتماعیو محیطی. وشهریپایداراستکهدرصددحرکتبهسویکارآییبیشتردراستفادهاز منابع،کیفیتزیستمحیطی،عدالتاجتماعیوسرزندگیبودهو درعینحالتلاشمیکندازوابستگیبهاتومبیل، مصرفمنابعتجدید ناپذیر،تولیدموادزائدخطرناکونابرابریبکاهد. شهر زاهدان به عنوان مرکز استان سیستان وبلوچستان از لحاظ شرایط آب وهوایی سرزمینی گرم وخشک بوده وارتفاع آن از سطح دریا 1370 متر و وسعت آن حدود 6413 هکتار می باشد . روندرشد جمعیت این شهر ازسال 1335 تا1385 به ترتیب عبارت بوده است از:17459 ،39732 ،93740 ،281923، 419518 ،567449 نفر، با توجه به ارقام فوق، در مدت کمتراز 5 دهه جمعیت زاهدان حدوداَ 32 برابر شده است. یک چنین رشدی در مدت کمتراز پنج دهه بیانگر تمرکزبیش از حدظرفیت محیط شهری وگسترش بیش از اندازه مناطق حاشیه ای شهروعدم تناسب بین رشد خدمات وزیربناهای شهری وتبدیل آن به یک فضای کالبدی بامشکلات فراوان بوده که برروی محیط زیست وکیفیت آن تاثیرفراوانی گذارده شده است، هدف از انجام این رساله ارزیابی اثرات زیست محیطی ناشی از توسعه فیزیکی شهر زاهدان است . بنا براین براساس آنچه آمد فرضیه های تحقیق عبارتند از: 1- به نظر می رسد بین توسعه ی فیزیکی شهر زاهدان واثرات زیست محیطی ناشی از آن رابطه وجود دارد.2: به نظر می رسد بین توسعه ی فیزیکی شهر زاهدان وکاهش منابع آب رابطه وجود دارد.3: به نظر می رسد بین توسعه ی فیزیکی شهر زاهدان وکاهش سرانه فضای سبز رابطه وجود دارد . 4: به نظرمی رسد بین توسعه فیزیکی شهر زاهدان وافزایش آلاینده ها در هوای آن رابطه وجوددارد. دراینتحقیقابتدابا توجهبهآمارواطلاعاتموجودمهمترینسنجههایزیستمحیطیمانندوضعیتمنابعآب،فضایسبز،آلودگیهوا،زبالهوکیفیتخاکموردبررسیقرارگرفتند. سپس جهت تشریح بهتر و دستیابی به نتایج علمی، طبق اصول توسعه پایدار و مدل ارزیابی زیست محیطی راهبردی ، پرسشنامه ها که درحوزه کارشناسی تکمیل شده اند درقالب تکنیک ahp و با استفاده ازنرم افزار expert choice مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. معیارهای تحقیق در چهار بعد اقتصادی ، زیست محیطی ،اجتماعی و کالبدی مطرح شدند که در نهایت زیرمعیارهای اشتغالزایی وتوجه به پتانسیل های اقتصادی بومی ،مربوط به معیاراقتصادی درسطح بالای توجه قرار گرفتند که قرارگیری آنها دراین سطح هشداری به مسئولین ذیربط جهت برنامه ریزی اشتغال پایدار برای شهرمی باشد و زیرمعیارهای توجه به معماری وشهرسازی بومی، ارتقای کیفیت سکونتگاههای غیررسمی، تحقق تراکم بهینه و توزیع بهینه کاربری ها درسطح شهر که همه مربوط به معیار کالبدی می باشند درسطح پایین توجه قرارگرفتند. که با توجه به اهمیت معیارکالبدی دردستیابی به توسعه پایدار، قرارگرفتن اکثرزیرمعیارها ی آن دراین سطح جای بسی تامل دارد.
علی اکبر شهناز زهره هادیانی
چکیده: بخش قابل توجهی از جامعه ما را معلولین تشکیل می دهند یعنی کسانی که در عین داشتن نقص عضو در جامعه ما زندگی می کنند و در پیشبرد جامعه به سوی پیشرفت آن سهم مهمی را ایفا می کنند. معلولان از هر نوع که باشند، هرگز از حقوق اجتماعی خود، به عنوان شهروندی که نظیر دیگران وظایف اجتماعی خویش را انجام می دهند، برخوردار نیستند. این امر در کلیه عرصه های اجتماعی صادق است. طبعا یکی از عرصه های برنامه ریزی شهری، طراحی برای معلولان در فضای شهری است. مراکز خدمات مختلف درون شهر و ساختمان های عمومی و فضاهای شهری، هیچ یک وجود معلولان و کم توانان را جدی نگرفته اند و این مکان ها تا حد زیادی مناسب حال معلولین نیست. با توجه به اهمیت موضوع، در این تحقیق به ارزیابی و الویت بندی سه فضای عمومی انتخاب شده شهر زاهدان، یعنی؛ بازار مرکزی، محدوده دانشگاه، و محدوده پارک لاله، با توجه به نیازهای معلولان و کم توانان و با استفاده از سه شاخص، مبلمان، ترافیک، و کاربری های عمومی می پردازیم. روش تحقیق در این پژوهش با توجه به نوع هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد که با استفاده از مطالعات میدانی مصاحبه و پرسشنامه و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزارspss به بررسی موضوع پرداخته و در انتها با استفاده از روش topsis به الویت بندی سه محدوده مطالعاتی پرداخته است. نتایج حاصل از بررسی فرضیات پژوهش نشان می دهد که محدوده های مورد مطالعه این تحقیق دارای شرایط بحرانی و مسائل و مشکلات زیادی در حوزه های مختلف ارائه شده می باشند و مجموع این عوامل فضای آشفته، ناسالم و فاقد ایمنی و راحتی را جهت گروه های مختلف اجتماعی بویژه معلولین و کم توانان در این فضاها ایجاد کرده است که این وضعیت نامطلوب نیازمند یک برنامه ریزی دقیق و منسجم به منظور بهبود وضع موجود و افزایش ایمنی و راحتی و در نتیجه ایجاد محیط اجتماعی سرزنده و شاد با حضور معلولین و کم توانان می باشد. همچنین نتایج تحلیل مدل topsis از وضعیت سه شاخص مبلمان شهری، ترافیک شهری، و کاربری های عمومی در سه محدوده انتخابی شهر زاهدان حاکی از این است که محدوده پارک لاله نسبت به دو محدوده دیگر در وضعیت بهتری قرار دارد بعد از پارک لاله به ترتیب محدوده های دانشگاه و بازار در رتبه های بعدی قرار دارند. کلمات کلیدی: معلولین و کم توانان، فضاهای عمومی شهری، طراحی شهری، زاهدان.
فرهاد اسلامی زهره هادیانی
نحوه استفاده منطقی و علمی از زمین های شهری مطابق با قوانین کاربری اراضی شهری با شکل گیری و رواج الگوهای طرح های جامع شهری در دهه های 1930 و 1940 و تکامل بعدی آن شکل گرفت و با گسترش الگو های غربی در سایر کشورهای جهان این مباحث، روش ها و اصول به کشورهای در حال توسعه از جمله ایران نیز راه پیدا کرد. این طرح های شهری ضوابط ثابت و غیر قابل تغییری نیستند و یکی از این تغییراتی که امکان وقوع آن وجود دارد تغییر کاربری یعنی؛ اخذ جواز استفاده از زمین به گونه ای متفاوت از آنچه که در طرح های مصوب شهری پیش بینی شده اند. به منظور اصلاحات و تغییرات طرح تفصیلی در هر استان کمسیون ماده5 قانون تاًسیس شورای عالی شهرسازی و معماری پیش بینی شده است که تغییرات کاربری اراضی شهری را پس از انجام امور کارشناسی در راستای تعادل بخشی کاربری ها و تحقق سرانه ها انجام دهد. پایان نامه حاضر به ارزیابی مصوباتی که از جانب کمسیون مزبور در مورد تغییر کاربری اراضی شهری سقز بوده است می پردازد. به این منظور پایان نامه اهداف ذیل را در خود تبیین می کند. بررسی تصمیمات کمسیون ماده 5 در زمینه توافق این کمسیون مبنی بر تغییر کاربری اراضی در سطح شهر سقز، مقایسه بین تصمیمات کمسیون ماده5 و طرح جامع شهر سقز، بررسی کلی سرانه های شهری سقز و آثار تصمیمات کمسیون ماده5 بر جنبه کمی سرانه های شهری سقز. جهت تحقق اهداف تحقیق و با توجه به حجم و نوع داده ها درباره موضوع پایان نامه از نقطه نظر ارزیابی کیفی به ارزیابی سازگاری کاربری های تغییر داده شده از جانب کمسیون ماده5 و از نقطه نظر ارزیابی کمی به ارزیابی سرانه های شهری قبل و بعد از تغییرات اعمال شده توسط کمسیون مزبور در محیط gis پرداختیم و نتایج به دست آمده دال بر مغایرت تصمیمات کمسیون ماده5 با طرح جامع شهری و تخریب سازگاری های کاربری ها و سرانه های شهری را دارد.
حیدر نگهدار زهره هادیانی
تحولات نظام اقتصادی کشور نظیر اصلاحات ارضی و وقوع شهر نشینی سریع در سده چهارده سیر صعودی مهاجرت به سوی شهرهای بزرگ برای تامین کار و معاش را به دنبال داشته است که این نیز محدودیت زمین برای سکونت و فعالیت شهری را از یک طرف و روند روز افزون نیازهای مسکونی را از طرف دیگر را به ارمغان آورده است. به دنبال آن سازمان ها و نهادهای دولتی در قالب تعاونی و بخش خصوصی تامین نیازهای سکونتی کارگران و کارکنان گروههای متقاضی مسکن خود را در توسعه عمودی (آپارتمان سازی و انبوه سازی) جستجو کردند. در تبریز سابقه این شیوه مسکن سازی به سال 1347 بر می گردد. از آن زمان به بعد هر ساله مقادیر متنابهی از مسکن در شکل مجتمع سازی و انبوه سازی تولید شده که این امر در سالهای اخیر با همسویی سیاستهای دولت در زمینه تولید مسکن و تشویق سرمایه گذاران بخش خصوصی شدت بیشتری به خود گرفته است که در کنار خود مسایل و مشکلاتی از جوانب مختلف به ویژه فرهنگی و اجتماعی و رفاهی نظیر اشراف، پایین بودن سرانه ها و فضاهای خدماتی و عدم رعایت استانداردهای دیگر شهر سازی را به بار آورده است. لذا انجام تحقیقی علمی و کاربردی که به بررسی و ارزیابی معیارهای کالبدی، زیست محیطی، مدیریت بهره برداری، اجتماعی، فرهنگی استانداردهای شهر سازی در مجتمع های مسکونی از مجرای مدل «تحلیل سلسله مراتب» بپردازد و با ارائه راهکارهای علمی و عملی و موافق با شرایط محلی و منطقه ای، توجه دستگاه های ذیربط را جلب نماید، لازم و ضروری به نظر می رسد. این تحقیق در سه مرحله شناخت وضع موجود، تجزیه - تحلیل و نتیجه گیری و ارائه راه حل انجام گردیده که فصل اول آن به کلیات طرح تحقیق پرداخته، در فصل دوم پایه های نظری آورده شده و الگوی تحلیلی تحقیق هم عنوان فصل سوم را به خود اختصاص داده است. در فصل چهارم به موقعیت و ویژگیهای جغرافیایی شهر تبریز پرداخته شده است. در فصل پنجم داده های به دست آمده در این پژوهش، از مجرای مدل های تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. در فصل ششم فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفته و نتیجه گیری و راهکارهای پیشنهادی ذکر شده است.
آزاد کریمی زهره هادیانی
چکیده: رشد جمعیت شهرها و پیشی گرفتن آن بر میزان فضاهای خدماتی و نیز توزیع نامناسب خدمات و عدم مکان گزینی صحیح آن ها، از نتایج منفی افزایش جمعیت به شمار می رود. در واقع، عدم هماهنگی روند رو به افزایش تعداد دانش آموزان با برنامه ریزی جمعیتی از یک طرف و محدودیت منابع مالی در بخش آموزش و پرورش، نبود برنامه ریزی، کمبود زمین مناسب، عدم استفاده از تخصص برنامه ریزان شهری و توانمندی های سیستم اطلاعات جغرافیایی از طرف دیگر، باعث گردیده است تا مکان یابی در اکثر فضاهای آموزشی اعمال نگردد که حاصل آن پدید آمدن مشکلات زیادی از قبیل عدم دسترسی بهینه دانش آموزان به فضاهای آموزشی، همجواری با کاربری های نامطلوب و در نتیجه افت کیفیت تحصیلی دانش آموزان، صرف هزینه اضافی برای رفت و آمد، اتلاف وقت و ... می باشد. محدوده مورد مطالعه در این تحقیق، منطقه 3 شهرداری زاهدان می باشد که با توجه به محرومیت نسبی این منطقه از لحاظ برخورداری از خدمات شهری به خصوص فضاهای آموزشی انتخاب گردیده است. لذا به بررسی و ارزیابی فضاهای آموزشی مطابق با معیارها و استانداردهای برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، و سپس به تدوین الگوهای علمی مکان یابی این فضاها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) و به کمک توانمندی های این نرم افزار پرداخته شد. نتایج حاصل از تحلیل وضعیت موجود فضاهای آموزشی در مقاطع مختلف تحصیلی واقع در منطقه 3 شهرداری زاهدان، نشان داد که این فضاها از توزیع فضایی موزون در منطقه برخوردار نبوده و شعاع دسترسی مطلوب بخصوص در سطوح پیش دبستانی و دبستان مراعات نگردیده است. همچنین همجواری این فضاها نیز به نحو مطلوب نمی باشد به طوری که به عنوان مثال، حدود 20 درصد از مدارس در حریم معابر شریانی واقع شده است. مطالعات نشان می دهد که برخی از محلات با کمبود فضاهای آموزشی در سطوح مختلف تحصیلی مواجه است که در این میان، محله بابائیان محروم ترین محله محسوب می گردد. همچنین بیشترین نیاز فضاهای آموزشی مربوط به سطوح پیش دبستانی و دبستان است. در این تحقیق پس از ارزیابی و تحلیل وضع موجود، با تلفیق لایه های مورد نیاز و وزن دهی آن ها به کمک مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و در محیط gis، مکان های بهینه جهت استقرار مدارس بر حسب نیاز محلات پیشنهاد و جانمایی گردید. واژگان کلیدی: فضاهای آموزشی، تحلیل فضایی، سیستم اطلاعات جغرافیایی، منطقه 3 شهرداری زاهدان
سمیه سلیمی زهره هادیانی
بافت های فرسوده اصطلاحی است که این روزها در ادبیات مدیریت شهری جایگاه برجسته ای یافته است. بافت هایی که اغلب میزبان ساکنینی از طبقات پایین اقتصادی است، ساکنینی که از بسیاری از امکانات زیستی و رفاهی محرومند. مشارکت مردم در نوسازی بافت های فرسوده به عنوان امری ضروری مطرح است چرا که ارتباط و تعامل بهتر مردم با مردم، مردم با محیط و مردم با حکومت را در پی دارد. امری که به بهبود فضاهای فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و روان-شناسی این بافت ها کمک می کند. در ایران مشارکت شهروندان در تمامی امور مطرح بوده است، اما مفهوم آن به شکلی متفاوت و نامطلوب درحوزه شهرسازی ظهور یافته است، به طوری که می توان گفت در شیوه های مشارکتی که اکنون در حوزه شهرسازی کشور مطرح است، مفهوم مشارکت، کاملا تغییر یافته است. شهر بوشهر با جمعیت 169996 نفر در سرشماری 1385 از جمله شهرهای کشور است که به شدت با مشکل کمبود زمین مواجه است از سوی دیگر بیش از 293 هکتاراز مساحت این شهر را بافت های فرسوده به خود اختصاص داده اند. هم-اکنون 16 محله با بافت فرسوده در این شهر شناسایی شده که محله های عالی آباد، صلح آباد، چهارصد دستگاه و جفره ماهینی که موضوع این مطالعه هستند با جمعیت 10736 نفر در سال 1385 حدود 4/28 درصد جمعیت ساکن در بافت های فرسوده شهر بوشهر راشامل می شوند. از جمله اهداف این پژوهش،بررسی و شناخت وضعیت بافت های فرسوده در شهر بوشهر، شناخت عوامل و موانع مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده، شناسایی روش های جلب مشارکت شهروندان برای نوسازی محله های فرسوده، ارائه الگوی بهینه از مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده، و ارائه راه کارهای علمی برای برون رفت و بهبود وضعیت محله ها هدف می باشد. در این تحقیق که از نوع کاربردی و توسعه ای است از روش توصیفی ـ تحلیلی برای پاسخ به سوالات و ارایه راه حل استفاده شده است و اطلاعات با استفاده از دو روش اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) گردآوری شده است.
فتح اله اکبریان فر زهره هادیانی
در حالی که منابع شهری کمیاب و محدودند، سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری نیازمند دست یابی به کاراترین و موثرترین روش جهت توزیع منابع در تطابق با نیازها و اولویت های مردم هستند. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت زندگی شهری و چگونگی ارتباط بین مشخصه های فردی، عینی و ذهنی زندگی از دیدگاه شهروندان در شهر بوشهر می باشد. با توجه به ادبیات تحقیق، شاخص-های 9 گانه اقتصادی، مسکن، زیست محیطی، فراغت، بهداشتی- درمانی، آموزشی، حمل و نقل، زیرساخت ها و امنیت انتخاب شده و برای هرکدام چندین مولفه تعریف شد تا بتوان کیفیت زندگی شهروندان بوشهر را بررسی و تحلیل کرد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی می باشد. خط مشی این پژوهش، بر پایه فلسفه تفسیر گرایی است که با متغیرهای کیفی سروکار دارد و به بررسی کیفیت زندگی مردم و تجربه زندگی شان دست می یابد. دادهای جمع آوری شده از نظرسنجی 255 خانوار بوشهر به وسیله پرسشنامه، با طیف 5 گزینه ای لیکرت در نرم افزار spss نسخه 20 وارد شد. در گام نخست، به توصیف مشخصه های فردی و کمی با استفاده از جداول فراوانی و نمودارها اقدام شد و سپس جهت بررسی و تحلیل شاخص ها و مولفه های آن ها از آزمون ناپارامتریک باینومیال و کای اسکور استفاده شد. نتایج پژوهش با سطح معناداری (045/0 sig=) و در سطح اطمینان 95 درصد نشان می دهد که کیفیت زندگی شهری بوشهر بالاتر از سطح متوسط قرار دارد و در شاخص های نه گانه، رضایت از امنیت، کیفیت حمل و نقل و آموزشی در سطح بالایی قرار دارد. کیفیت مسکن و وضعیت اقتصادی نیز در سطح متوسط و دیگر شاخص ها نیز رضایت بخش نیستند. همچنین بین مشخصه های فردی و کیفیت زندگی شهری رابطه معناداری وجود ندارد ولی با این وجود، نباید در برنامه ریزی ها نادیده گرفته شوند. بین مشخصه های عینی و ذهنی اقتصادی و مسکن و حمل-ونقل نیز ارتباط معنادار قوی وجود دارد.
الهام السادات هاشمی آهویی علی حاجی نژاد
در سالهای اخیر به تبع دگرگونی در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی شهرها و نیز مطرح شدن نظریه توسعه پایدار شهری، اهمیت بهسازی و نوسازی مناطق قدیمی دو چندان شده است. هر چند که در چند دهه اخیر معضل نواحی قدیمی شهر و موضوع بهسازی و نوسازی و احیاء زندگی در آنها، مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گرفته و اقداماتی در این زمینه انجام گرفته است اما این اقدامات در اکثر موارد کالبد محور، بوروکراتیک و فن سالار بوده است. به عبارتی دیگر در بسیاری از این اقدامات نوسازی کالبد بر احیای محتوا برتری داشته است. امروزه این مسأله آشکار شده است که اقدام مهم در احیاء این گونه مناطق باید به صورت دمیدن و احیاء دوباره زندگی اجتماعی و وضعیت اقتصادی ساکنین به همراه مرمت و احیاء کالبدی آنها باشد. بنابراین حفظ مناطق قدیمی شهرها، نیازمند احیاء تمامی جنبه های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی به صورت همزمان و هماهنگ است. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت بافت فرسوده محله شاهزاده شاهرخ شهر کرمان و راهکار مناسب جهت بهسازی آن می باشد. بدین منظور در راستای مسئله تحقیق و بررسی فرضیات آن با رویکردی توصیفی- تحلیلی، از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی پس از معرفی منطقه و بررسی وضعیت اقتصادی، اجتماعی و کالبدی محله و با بهره گیری از نرم افزار spss به تاثیر این سه عامل در فرسودگی بافت محله شاهزاده شاهرخ شهر کرمان بررسی شده است. تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نشانگر وضعیت اقتصادی، اجتماعی ضعیف و به تبع آن وضعیت کالبدی و نابسامان محله می باشد به طوری که سیمای کنونی محله نشان دهنده خصوصیاتی به این صورت است: درآمد کم ساکنین، تراکم بالای خانوار، سطح پایین سواد، کمبود امکانات خدماتی، قدمت بالای ساختمانها و عدم استاندارد مصالح به کار رفته در آنها می باشد. با توجه به شرایط ذکر شده، در راهکارهای پیشنهادی بهسازی محله سعی شده است تا تمام خصوصیات اقتصادی، اجتماعی و کالبدی محله به صورت سیستم یکپارچه در نظر گرفته شوند که در این راستا مشارکت مردم محله در بهسازی محله امری ضروریست. کلمات کلیدی : بافت فرسوده، بهسازی، شهرکرمان، محله شاهزاده شاهرخ
زبیده قربان نژاداصل زهره هادیانی
فضاهای سبز و پارک ها، یکی از مراکز خدمات رفاهی و تفریحی می باشند که علاوه بر جنبه بهداشتی و روانی، در توسعه پایدار شهری از اهمیت بالایی برخوردارند؛ و وجود این کاربری به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع به حساب می آید. فضای سبز شهری، از جمله کاربری هایی است که توزیع و پراکنش آن در عرصه های شهری هم از بعد شهرسازی و هم به لحاظ عدالت اجتماعی حائز اهمیت است. در این پژوهش که بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و با تأکید بر جنبه کاربردی آن انجام گرفته است؛ چگونگی توزیع کاربری فضای سبز شهر فیروزآباد بررسی و تحلیل شده و ضمن ترسیم وضع موجود، چگونگی وضع مطلوب آن با مکانیابی پارک های جدید در مقیاس شهری، ناحیه ای و محله ای ارائه گردیده است. برای تحلیل های مورد نظر و مکانیابی پارک های جدید، با توجه به توانایی های سیستم اطلاعات جغرافیایی، از نرم افزار gis و تحلیل های موجود در آن استفاده شده است. این پژوهش با ارائه الگوی مناسب به دنبال استقرار و توزیع بهینه فضای سبز عمومی(پارک)، در هر یک از نواحی و محلات می باشد. بدین منظور با توجه به نوع پارک ابتدا معیارهای تأثیرگذار در مکان یابی آن ها را شناسایی، سپس معیارها را تبدیل به لایه های اطلاعاتی قابل خواندن برای نرم افزار کرده و برای هریک از معیارها(لایه ها) فاصله های مورد نیاز(حریم ها) ایجاد شده است. آنگاه به منظور الگوسازی، با توجه به میزان تأثیر هر یک از لایه ها و مقایسه زوجی آن ها توسط نرم افزار expert choice وزن هریک از لایه ها محاسبه شد، نهایتاً با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، زمین های شهر فیروزآباد برای انتخاب مکان مناسب جهت هر یک از پارک ها در 5 دسته از بسیار خوب تا بسیار ضعیف تقسیم بندی گردید. شهر فیروزآباد از جمله شهرهایی می باشد که از توزیع مناسب فضای سبز برخوردار نیست، و سرانه اختصاص یافته فضای سبز برای هر تن برابر با 67/3 متر مربع است.
روح اله امیری زهره هادیانی
چکیده در ایران گرچه واژه مشارکت در غالب تعاون و همکاری و همیاری مسبوق به سابقه ای دیرینه است اما این پدیده به مفهوم جدید خود هنوز در کشور نهادینه نشده است. نگاهی به ملاحظات صورت گرفته در زمینه میزان مشارکت شهروندان در توسعه طرح های شهری در ایران مبین این واقعیت است که اغلب تجربیات صورت گرفته در فرایند تهیه و اجرای طرح ها رویکردی از بالا به پایین و بدون توجه به زندگی و الگوهای رفتاری و مشارکت ساکنین را دنبال کرده است. نوشتار حاضر قصد دارد ضمن تبیین اهمیت نقش شهروندان که از عناصر مهم توسعه طرح های شهری هستند به ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء مشارکت آن ها در مدیریت،فرایند تصمیم گیری ،سرمایه گذاری توسعه طرح های شهری در راستای تحقق رویکرد توسعه مشارکتی بپردازد. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی الگوهای مشارکت شهروندان در شهر بناب و ارائه الگوی بهینه می باشد.تحقیق حاضر از نوع پیمایشی و توصیفی تحلیلی می باشد که از طریق مطالعات میدانی (پرسشنامه) انجام شده و توزیع پرسشنامه به تعداد 382 در بین کلیه شهروندان ساکن با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده صورت گرفته و در نتیجه با استفاده از تحلیل آماری spss ( آزمون همبستگی اسپیرمن )مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهدکه میزان مشارکت مردم بناب در سطح پایین و الگوی مشورتی به عنوان الگوی نمونه مطرح شده و بین بین متغیرهای سن، جنس شهروندان، میزان مشارکت اجتماعی در نهادهای اجتماعی، واقع گرایی، نگرش شهروندان نسبت به مشکلات طرح های انجام شده و مشارکت شهروندان در طرح های توسعه شهری رابطه مثبت و معنی داری وجود ندارد و همچنین بین متغیرهای محل تولد، یکدلی، طرح های انجام شده شهر بناب، نظرات شهروندان نسبت به ساکنان محله، سابقه سکونت شهروندان و طرح های توسعه شهری رابطه معنی دار، پایین و جزئی وجود دارد. واژگان کلیدی:مشارکت شهروندان،طرح های شهری،توسعه مشارکتی
انه کعبه مختومی زهره هادیانی
امروزه شهرها با رشدی شتابان در حال گسترش و توسعه هستند، به طوری که فرایند توسعه شهرها در حال حاضر یکی از مهم ترین موضوعات پیش روی پژوهشگران مسائل شهری است. افزون بر میزان رشد شهرها، چگونگی تغییرات کاربری ها در سطح کلان نیز مورد توجه می باشد. پژوهش حاضر با هدف بهینه سازی گسترش شهر بندر ترکمن فراهم شده است. . روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از تصاویر ماهوار? لندست 5 و نقشه های رقومی شده، تصاویر google earth، نتایج تفضیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن، مطالعات میدانی و همچنین از طریق اسناد، مجلات و کتب مرتبط با موضوع استخراج شده است، جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای auto cad، arc gis، super decisions و idrisi استفاده گردیده است. و تغییرات کاربری اراضی تا سال 1404 با استفاده از مدل زنجیره های مارکوف و سلولهای خودکار نشان داده شده، سپس با استفاده از مدل anp به بهینه سازی این گسترش پرداخته شده است. در کل می توان گفت که هدف از این تحقیق ارائه یک راهکار مناسب برای بهینه سازی توسعه آتی شهرها با استفاده از معیارهای متنوع طبیعی و انسانی می باشد. برای بهتر شدن نتایج تحقیق و اجرائی شدن این گونه تحقیقات باید معیارهای بیشتری از جمله شاخص قیمت زمین و ... استفاده شده و به طور جزئی تری به موضوع پرداخته شود. تا بتوان با دقت بیشتری به امر مکان یابی توسعه آتی شهرها پرداخت. . نتایج این تحقیق حاکی از آن است که در سال1391 از 69/327 هکتار اراضی ساخنه شده اضافه شده نسبت به سال 1366، 17/307 هکتار آن در کلاس های متوسط، مناسب و کاملا مناسب قرار گرفته و تنها 25/20 هکتار در کلاس های کاملا نامناسب و نامناسب قرار گرفته است.
شمسی حسین بر زهره هادیانی
رشد جمعیت شهرها و پیشی گرفتن آن بر میزان فضاهای خدماتی و نیز توزیع نامناسب خدمات و عدم مکان گزینی صحیح آن ها، از نتایج منفی افزایش جمعیت به شمار می رود. در واقع، عدم هماهنگی روند رو به افزایش تعداد دانش آموزان با برنامه ریزی جمعیتی از یک طرف و محدودیت منابع مالی در بخش آموزش و پرورش، نبود برنامه ریزی، کمبود زمین مناسب، عدم استفاده از تخصص برنامه ریزان شهری و توانمندی های سیستم اطلاعات جغرافیایی از طرف دیگر، باعث گردیده است تا مکان یابی در اکثر فضاهای آموزشی اعمال نگردد که حاصل آن پدید آمدن مشکلات زیادی از قبیل عدم دسترسی بهینه دانش آموزان به فضاهای آموزشی، همجواری با کاربری های نامطلوب و در نتیجه افت کیفیت تحصیلی دانش آموزان، صرف هزینه اضافی برای رفت و آمد، اتلاف وقت و ... می باشد. محدوده مورد مطالعه در این تحقیق، شهر سراوان می باشد و به بررسی و ارزیابی فضاهای آموزشی مطابق با معیارها و استانداردهای برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، و سپس به تدوین الگوهای علمی مکان یابی این فضاها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) و به کمک توانمندی های این نرم افزار پرداخته شد. نتایج حاصل از تحلیل وضعیت موجود فضاهای آموزشی در شهر سراوان، نشان داد که این فضاها از توزیع فضایی موزون در منطقه برخوردار نبوده و شعاع دسترسی مطلوب در سطح دبستان مراعات نگردیده است. همچنین همجواری این فضاها نیز به نحو مطلوب نمی باشد به طوری که به عنوان مثال، حدود 4/23 درصد از مدارس در حریم معابر شریانی واقع شده است. مطالعات نشان می دهد که برخی از محلات با کمبود فضاهای آموزشی در سطوح مختلف تحصیلی مواجه است. همچنین بیشترین نیاز فضاهای آموزشی مربوط به سطح دبستان است.
وحید رحیمی زهره هادیانی
چکیده کشورهای در حال توسعه، به دلیل تمرکز گرایی بیش از حد جمعیت، امکانات و خدمات در شهرهای بزرگ دچار پدیده نخست شهری می باشند؛ این وضعیت سبب شده است شهرهای متوسط و کوچک نتوانند در نظام سکونتگاهی به خوبی ایفای نقش نمایند؛ بدین خاطر توجه برنامه ریزان به تمرکز زدایی فضایی - کالبدی سرزمین با هدف توازن بخشیدن به نظام سکونتگاهی، مهار رشد ناهنجار کلان شهرها، کاهش نابرابری های منطقه ای به اتخاذ راهبردهای متفاوتی در زمینه توزیع جمعیت و شهر نشینی منجر شده است. یکی از مهم ترین راهبردهای موجود در این خصوص، توجه به تقویت شهرهای اندازه متوسط و حمایت از ایجاد این گونه شهرها در شبکه شهری می باشد. در واقع علت اصلی توجه به جایگاه و نقش شهرهای متوسط، ایجاد تعادل در نظام سکونتگاهی و توزیع متوازن فعالیت ها، امکانات و خدمات در سطوح پایین تر مانند نقاط روستایی بوده و جلوگیری از مهاجرت آن ها به شهرها است. در استان سیستان و بلوچستان شهر میانی ایرانشهر به دلیل انزوای جغرافیایی و دوری از مرکز استان، کمبود زیرساخت ها، ضعف در توزیع و ارائه خدمات و امکانات مختلف آموزشی، درمانی، اداری و تجاری و استقرار ناکافی آن ها در نقاط روستایی، نتوانسته است نقش خود را به عنوان کانونی برای توسعه نقاط روستایی به خوبی ایفا نماید .متاثر از وضعیت فوق، استقرار فضایی جمعیت، خدمات و امکانات در سطح نقاط روستایی مناسب نمی باشد و این امر موجب نابسامانی در روابط بین شهر ایرانشهر و نقاط روستایی آن شده ؛ و سبب عقب ماندگی و توسعه نیافتگی نقاط روستایی پیرامون ایرانشهر شده و توسعه متعادل منطقه ای اتفاق نیفتاده است. در این تحقیق به شیوه ی توصیفی - تحلیلی، جایگاه و نقش ایرانشهر در نظام سلسله مراتب سکونتگاهی استان سیستان و بلوچستان با استفاده از مدل های مرتبه – اندازه، مدل لورنز، کشش پذیری و آنتروپی مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای مشخص کردن تاثیر شهر ایرانشهر در اقتصاد شهرستان نیز از مدل های بوژوگانیه، ضریب مکانی، ایزارد، موریس، تحلیل جریانات استفاده شده است؛ همچنین برای سنجش تاثیر شهر ایرانشهر در توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیربنایی نقاط روستایی 314 پرسشنامه در 30 نقطه روستایی توزیع شده است. نتایج مدل های رشد و اندازه شهری، نشان می دهد که ایرانشهر به عنوان یک شهر میانی در ایجاد تعادل نظام سلسله مراتب سکونتگاهی استان موثر بوده است؛ و توانسته است میزان نخست شهری را کاهش دهد به طوریکه بر اساس نتایج مدل لورنز ضریب جینی از 45/0 در سال 1335 به 74/0 در سال 1390 رسیده است و شبکه شهری به تعادل نزدیک تر شده است. نتایج کشش پذیری نیز نشان می دهد که ضریب کشش پذیری جمعیت ایرانشهر در اکثر دوره ها بالای عدد یک بوده که خود گویای جذب جمعبت در این شهر می باشد و براساس مدل آنتروپی با احتساب ایرانشهر میزان آنتروپی از 73/0 در سال 1365 به 80/0 در سال 1390 رسیده است؛ بنابراین نتایج این مدل ها نشان دهنده تاثیر جایگاه مثبت شهر ایرانشهر به عنوان یکی از وزنه های جمعیتی نظام سکونتگاهی استان می باشد. یافته های مدل های اقتصادی نشان می دهد که ایرانشهر یک شهر خدماتی است و علی رغم رشد در این بخش، بخش های صنعت و کشاورزی رشد چندانی نیافته اند و اوضاع این بخش ها رو به وخامت است؛ و این وضعیت به ضرر مناطق روستایی با کارکرد غالب کشاورزی است. بر اساس مدل های توسعه یافتگی موریس، تحلیل جریان ها و پرسشنامه مشخص شد نقاط روستایی مورد سنجش، وابستگی زیادی به لحاظ خدمات مختلف اداری، تجاری، آموزشی و درمانی به ایرانشهر دارند و از خدمات و امکانات کافی برخوردار نیستند؛ به طوری که از بین 7 دهستان، فقط دهستان حومه توسعه یافته است. بنابراین نتایج تحقیق نشان دهنده توسعه نیافتگی نقاط روستایی در این شهرستان می باشد. کلمات کلیدی: شهر میانی، نظام سسلسله مراتب سکونتگاهی، توسعه منطقه ایی، نقاط روستایی، ایرانشهر.?
علیرضا خسروی زهره هادیانی
رشد شهری در تمام دنیا امری حتمی و اجتناب ناپذیر است که رشد شتابان و لجام گسیخته عمدتا در کشورهای کمتر توسعه یافته اتفاق خواهد افتاد و این امر نوعی چالش را برای برنامه ریزان و مدیران شهری در پی داشته است. بنابراین برخورداری از یک شبکه اطلاعات جغرافیایی پیشرفته و کامل، بهترین زمینه را برای برنامه¬ریزی¬های گوناگون فراهم می¬آورد و موجب افزایش بهره¬وری در اجرای طرح ها، حتی در بخش¬های مختلف خدمات شهری می¬شود. بر این اساس این پژوهش به بررسی تعداد و توزیع فضایی-مکانی دفاتر خدمات پستی و ارئه الگوی بهینه در شهر زاهدان پرداخته و جهت رسیدن به هدف اصلی به تحلیل عواملی همچون وضعیت این خدمات نسبت به کاربریهای شهری توجه نموده است. اطلاعات لازم به روش اسنادی و مطالعات میدانی به دست آمده است. و برای تحلیل این داده ها از مدل های ahp، منطق بولین و میانگین نزدیکترین همسایه در نرم افزارهای auto cad، arc gis، expert choice و ... استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که تعداد و توزیع فضایی دفاتر خدمات پستی در وضعیت نامناسبی قرار دارد. همچنین نتایج مدل تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که حدود 62.2 درصد از کل مناطق شهری در وضعیت کاملاً نامناسب، حدود 14.42 درصد در وضعیت نسبتاً نامناسب ، حدود 10.5 درصد در وضعیت متوسط، حدود 7.4 درصد از کل مساحت منطقه در وضعیت نسبتاً مناسب و تنها حدود 5.48 درصد کل مناطق شهری در وضعیت کاملاً مناسب برای ایجاد مراکز پستی در سطح شهر زاهدان قرار گرفته اند.
اسماعیل رحمانی زهره هادیانی
امروزه مناطق آزاد به عنوان پدیده ای فراگیر و ابزاری برای تحقق استراتژ ی های توسعه برون نگر با تأکید بر سیاست توسعه صادرات مورد توجه قرار گرفته اند. به طوری که اکثر کشورهای در حال توسعه، به احداث یک یا چند منطقه آزاد مبادرت کرده اند. هدف از ایجاد این مناطق، فراهم کردن شرایط مناسب به منظور افزایش تولید و صدور کالاهای صنعتی از طریق جذب سرمایه های خارجی، ایجاد اشتغال، کسب درآمد ارزی، رشد رفاه اقتصادی مناطق و سپس منافع ملی است. شهرهایی که تحت تأثیر عواملی به مانند مناطق آزاد شکل گرفته و گسترش می یابند. شهرهایی با تحولات اجتماعی، جابه جایی های جمعیتی، تغییرات اقتصادی ونوآوریهای فن شناختی، دگرگون می شوند. با افزایش جمعیت نیز فعالیت و سرمایه گذاری به شدت توسعه می یابد و نظام و سازمان کالبدی شهرها دستخوش تغییرات اساسی می شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل اثرات منطقه آزاد چابهار بر توسعه کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شهر چابهار می باشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. داده های پژوهش بوسیله پرسشنامه، اسناد دولتی، آمار نامه ها و تصاویر ماهواره ای جمع آوری شده اند. جامعه آماری دربرگیرنده شهروندان شهر چابهار و جامعه نمونه با بهره گیری از روش کوکران 321 نفر خانوار می¬باشند. روایی ابزار تحقیق(پرسشنامه) با بهره گیری از دیدگاه افراد متخصص و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 97/0 تأیید شد. در وهله اول تحلیل داده های پرسشنامه در نرم افزار spss با استفاده از آزمون t تی دو نمونه وابسته و آزمون فریدمن صورت گرفته است و در وهله دوم تصاویر ماهواره ای لندست در سال های (2014، 2001 و 1991) در نرم افزار envi 4.8 تحلیل شده است. بررسی نشان داد که دیدگاه شهروندان چابهار براساس طیف لیکرت نسبت به وضعیت کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شهر چابهار در قبل و بعد از ایجاد منطقه آزاد تجاری - صنعتی بیانگر این می باشد که میانگین میزان گسترش فیزیکی از 4/2 به 8/3، خدمات شهری از 04/2 به 01/3، اشتغال و درآمد از 9/1 به 2/3، سرمایه گذاری و بازاریابی از 7/1 به 8/2، امنیت اجتماعی از 4/2 به 5/3، و مولفه های اجتماعی از 49/2 به 09/3 افزایش داشته است. به جز میانگین مولفه سرمایه گذاری و بازار یابی ( 8/2) که بعد از منطقه آزاد پایین تر از حد متوسط (3 ) می باشد. میانگین بقیه ابعاد، بعد از منطقه آزاد در حد متوسط یا بالاتر می باشند.
شمس اله کاظمی زاد زهره هادیانی
چکیده ندارد.
محمدعلی رحمتی پور عیسی ابراهیم زاده
چکیده ندارد.
مریم احمدی زهره هادیانی
چکیده ندارد.
عبدالله آقاسی زاده عیسی ابراهیم زاده
چکیده ندارد.
بهنام یوسفی جواد بذرافشان
چکیده ندارد.