نام پژوهشگر: ضیاالدین دایی کوزه کنانی
عباس جعفرزاده قادر کریمیان
مبدل های آنالوگ به دیجیتال با معماری pipeline از چندین طبقه به صورت پشت سر هم تشکیل می شوند، که هر طبقه شامل یک مبدل آنالوگ به دیجیتال با تفکیک پذیری پایین و یک مدار آنالوگ که سیگنال آنالوگ خروجی طبقه را برای طبقات بعد محاسبه می کند. مدار آنالوگ شامل یک مبدل دیجیتال به آنالوگ ، یک تفریق کننده و یک تقویت کننده می باشد که در مجموع آن را مبدل دیجیتال به آنالوگ ضرب کننده می نامند. سرعت این بلوک بیانگر سرعت مبدل طراحی شده می باشد. از این رو، از آن به عنوان گلوگاه طراحی در مبدل های pipeline یاد می شود. هدف از این پایان نامه طراحی یک بلوک mdac مناسب برای مبدل آنالوگ به دیجیتال 12 بیتی با معماری pipeline و با فرکانس نمونه برداری 200ms/s می باشد. در طراحی بلوک mdac برای دستیابی به سرعت و دقت بالا محدودیت هایی وجود دارد که شامل بهر? محدود تقویت کننده و سرعت محدود آن در پاسخ دهی به ورودی های پله می باشد. به منظور دستیابی به بهر? بالا بایستی از ساختارهای چند طبقه و یا روش های پیچیده همانند فیدبک فعال استفاده کرد. در روش اول سرعت تقویت کننده محدود می شود و در روش دوم توان مصرفی افزایش می یابد. به منظور دستیابی به سرعت های بالا بایستی از ساختارهای تک طبقه استفاده کرد. اما این ساختارها دارای بهر? محدودی هستند. در این پایان نامه روش های افزایش بهره تقویت کننده ها بدون تاثیر گذاری بر سرعت آنها مورد بررسی قرار می گیرد و علاوه بر آن روش جدیدی معرفی می شود که به واسط? آن بهر? مورد نیاز تقویت کننده در بلوک کاهش می یابد. این روش می تواند همانند روش تصحیح دیجیتال که سبب کاهش نیازهای مقایسه کننده در طبقات شد به عنوان روش مناسبی برای کاهش بهر? مورد نیاز تقویت کننده در نظر گرفته شود. روشی که برای کاهش بهره مورد نیاز تقویت کننده به کار گرفته می شود در مورد هایی قابل اعمال است که خازن فیدبک آنها ثابت می باشند بدین معنا که در نمونه گیری از سیگنال ورودی شرکت نمی کنند و به اصطلاح از نوع می باشند. در صورت استفاده از چنین ساختاری ضریب فیدبک کلی کاهش می یابد که باعث کاهش سرعت مدار خواهد شد. از طرفی چون که این روش جدید امکان استفاده از تقویت کننده های تک طبقه با بهر? پایین را فراهم می آورد و در این تقویت کننده ها امکان دستیابی به پهنای باند وسیع وجود دارد بنابراین باز هم می توان به سرعت مورد نظر دست یافت. علاوه بر این می توان در همین ساختار با سری کردن ترانزیستوری که همان نقش سوییچ فیدبک در ساختار را بر عهده دارد و با انتخاب مناسب ابعاد آن سرعت سیستم کلی را بهتر هم کرد.
نازلی رسولی سرابی ضیاالدین دایی کوزه کنانی
دستکاری همدوس اسپین الکترون، یکی از اساسی ترین مباحث در اسپینترونیک و محاسبات کوانتومی با اسپین است. اسپین الکترون که در نقطه کوانتومی محبوس شده است، می تواند به عنوان بیت کوانتومی برای ذخیره و پردازش اطلاعات استفاده شود. یک رجیستر کوانتومی شامل آرایه هایی از چنین اسپین های 2/1- هستند که توسط گیت های کوانتومی بر روی تک اسپین ها و اسپین های مجاور اعمال می شود . ساده ترین رجیستر کوانتومی، رجیستری است که اسپین را بر روی کره بلاخ چرخش می دهد. به کمک یک میدان مغناطیسی ثابت و رزونانس اسپین الکترون، می توانیم حالت های بیت کوانتومی اسپین را تغییر دهیم. برای ایجاد رزونانس اسپین، ما نیاز به یک میدان مغناطیسی متناوب داریم که فرکانس این میدان مغناطیسی باید با شکاف زیمن الکترون یکسان باشد. ولی ایجاد یک میدان مغناطیسی متناوب در ساختار نیمه هادی نیاز به طراحی خاصی دارد. در مقابل با تحریک دو گیت الکترود، می توان میدان الکتریکی را به راحتی ایجادکرد. این میدان الکتریکی متناوب ، که به نقطه کوانتومی اعمال می شود، از طریق برهم کنش اسپین-مدار به اسپین الکترون کوپل می شود. ما از بین انواع مختلف بر همکنش اسپین-مدار دو طرز کار موثر برای کنترل اسپین در نقطه کوانتومی را در نظر گرفته ایم، کوپلینگ اسپین-مدار راشبا و درشلهوس، که باعث ایجاد میدان مغناطیسی موثر در حضور شکاف زیمن می شود. در این پایان نامه ما هامیلتونین موثر برای اسپین را در حضور میدان الکتریکی بدست می-آوریم، که می تواند اسپین را در مدت 10 نانو ثانیه، برای ساختاری که در متن شرح داده می شود، دستکاری کند.
سمیه ماکویی علی رستمی
برای پیشرفت تکنولوژی انتقال اطلاعات، استفاده از سیستم های مخابراتی سریع تمام نوری امری لازم و ضروری می باشد. لازمه ی داشتن پهنای باند وسیع و نسبتاً نامحدود گویای این است که تکنیک ftth یکی از بهترین گزینه ها در این عرصه می باشد. در این پایان نامه قصد داریم که با معرفی روشی سیستماتیک، ساختار مناسبی را برای اهداف ftth ارائه نماییم. برای حل این مشکل از فیبر نوری با ضریب شکست تدریجی که از مقاومت خوبی در برابر تنش برخوردار است استفاده نموده ایم. به علاوه به منظور افزایش بازده کوپلینگ فیبر نوری طراحی شده با فیبرهای تک مد متداول نصب شده در سیستم های مخابراتی، شرایط لازم جهت مدیریت قطر میدان مد و تشابه پروفایل توزیع میدان مد را فراهم خواهیم نمود. در این پایان نامه روشی جدید در عرصه ی طراحی فیبرهای غیر حساس به خمش پیشنهاد شده است. در این روش از تحلیل مهندسی معکوس برای یافتن پروفایل توزیع ضریب شکست استفاده شده است. بعلاوه کنترل و تنظیم مقدار تلفات خمشی و قطر میدان مد به صورت همزمان صورت می پذیرد. به عبارت دیگر با تعریف شرایط اولیه ی خاصی که از ویژگی های روش نوین طراحی است، اندازه قطر میدان مد در سطح مطلوب مورد نظر تنظیم می شود و سپس پروسه ی کاهش تلفات خمشی انجام می گردد. نتایج بدست آمده از شبیه سازی ها گویای این مطلب است که فیبرهای غیر حساس به خمش طراحی شده نه تنها از منظر قطر میدان مد رفتار مناسبی دارند بلکه اندازه سطح مقطع میدان مد نیز نسبت به طراحی های ارایه شده در مراجع بسیار بزرگتر است. به عبارت دیگر این روش جدید، ما را به سمت معرفی ساختارهای تک مد غیر حساس به خمش و مقاوم در برابر اثرات غیر خطی رهنمون می گردد.
آیلا حسنعلیزاده خسروشاهی جعفر صبحی
در این پروژه روش جدیدی برای تشخیص اطلاعات ترافیکی درون شهری پیشنهاد داده شده است که بر اساس ترکیبی از شبکه vanet و سیستم های ترافیکی معمول می باشد. برای این منظور هم از ارتباطات مابین خودرویی ivc و هم از ارتباطات بین خودرو و ساختارهای ثابت vrc استفاده می گردد. در این حالت حسگرهای ثابت علاوه بر اینکه وظایف پیشین خود را بر عهده دارند، با نصب ماجول هایی بر روی آنها در حقیقت به صورت گره ای از شبکه vanet نیز در می آیند. این حالت هم برای سیستم vanet مسیریابی و نشر اطلاعات در بین گره ها را تسهیل می نماید و هم با اتصال این دو سیستم به هم برای سیستم vanet امکان استفاده از اطلاعات ترافیکی بدست آمده از شبکه حسگرهای ثابت و برای سیستم اطلاع رسانی ترافیک سنتی امکان استفاده از اطلاعات ترافیکی بدست آمده از سیستم vanet را فراهم می آورد. معیار به کار رفته برای وجود یا عدم وجود تراکم ترافیک در مسیر سرعت متوسط خودرو بر پایه الگوی ثابت تراکم ترافیک می باشد. تابع هزینه مناسب بر اساس پارامترهایی چون زمان سفر، مصرف سوخت، آلایندگی محیط زیست و کلاس مسیر معرفی شده است که برخی از پارامترها همچون عدم قطعیت برای اولین بار در مسائل مسیریابی با استفاده از داده های ترافیکی به کار رفته است. با در نظر گرفتن عواملی چون منسوخ شدن اطلاعات ترافیکی و وجود تاخیر در تقاطع ها، هزینه به صورت هزینه واقعی مسیر برای استفاده کاربردی در آمده است. با توجه به محدودیت های محاسباتی و زمانی مساله و لزوم بهینه بودن و همچنین با توجه به دینامیکی بودن مساله الگوریتم مسیریابی a* پیشنهاد و بر روی داده های واقعی قسمتی از شهر تبریز پیاده سازی شده است. پارامترهای مختلف در تابع هزینه و تاثیر این پارامترها در مساله مسیریابی درون شهری بر حسب فرضیاتی که در انواع مساله در نظر گرفته شده است در شش نوع مورد ارزیابی قرار گرفته ، که پارامترهایی چون طول مسیر، زمان سفر ، تراکم ترافیک در مسیر، تاخیر در تقاطع، وجود موانع و مصرف سوخت و آلایندگی محیط مورد بررسی قرار گرفته اند.
فاطمه اقابالایی طاهر ضیاالدین دایی کوزه کنانی
افزایش پهنای باند سیگنال روشی مستقیم برای انتقال اطلاعات با نرخ بالا درفرستنده و گیرنده های رادیویی می باشد؛ سیستم باند بسیارعریض به تکنولوژی رادیویی اطلاق می شود که درسطوح انرژی و مصرف توان پایین وبرای ارتباطات در رنج کوتاه و پهنای باند وسیع با استفاده از طیف فرکانسی عریض در نظر گرفته شده است و با افزایش تقاضا برای ارتباط بی سیم در رنج کوتاه و نرخ انتقال اطلاعات بالا این تکنولوژی با هدف نرخ انتقال تا حدود 480 مگا بایت در ثانیه در رنج 10 متر گسترده تر می شود؛ این نوع سیستم برای کار در پهنای باند 500 مگاهرتز و بیشتر از ان در نظر گرفته شده است که باید قابلیت به اشتراک گزاری باند با سایر کاربرهای باند باریک را داشته باشد؛ به این منظور کمیته fcc از سال 2002 استفاده غیر رسمی از uwb را در رنج3.1 تا 10.6 گیگاهرتز محدود کرده است؛ بنابراین uwb به صورت واضح نسبت به شبکه های محلی بی سیم مانند بلوتوث و zigbee بسیار پر سرعت تر است و کاربردهای آن در زمینه هایی از جمله تصویر برداری (رنج طولانی-نرخ انتقال پایین) و مسیر یابی ورادار و سیستم های حسگر و اندازه گیری و... می باشد. به دلیل تامین پهنای باند بالا در سیستم، مشکل تداخل باند های باریک جانبی، طراحی را به خصوص برای مدارات باند پایه و از جمله بلوک تقویت کننده با بهره متغیربا چالش مهم خطینگی روبرو می سازد. در این پایان نامه طراحی بلوک vga برای کاربردهای باند بسیار عریض برای گیرنده uwb-ofdm با هدف تامین خطینگی مطلوب و سایر مشخصات لازم یرای طراحی این بلوک در گیرنده ذکر شده انجام گرفته است؛ شبیه سازی و رسم layout این بلوک در تکنولوژی0.18um tsmc cmos توسط نرم افزار rf-spectre cadence انجام گرفته است به نحوی که ساختار جدید ارائه شده نیازمندی های مطلوب بلوک مدنظر از جمله خطینگی بالا را با مصرف حداقل توان ممکن از ولتاژ تغذیه 1.8 ولت تامین نماید.
معین جهانی حسین بالازاده بهار
رشد روزافزون فناوری ارتباطات بی سیم در سال های اخیر تقاضا را برای مجتمع سازی فرستنده و گیرنده ی بی سیم به منظور دستیابی به هزینه های پایین تر، اندازه ی کوچکتر و ویژگی های دیگر بیشتر کرده است. یکی از چندین بلوک باقی مانده که هنوز با موفقیت مجتمع نشده تقویت کننده ی توان (pa) است. تقویت کننده ی توان آخرین بلوک سازنده ی فعال یک فرستنده ی رادیویی است. بعلت محدودیت های تکنولوژی cmos طراحی یک تقویت کننده ی توان خطی و پر بازده یک مسئله چالش برانگیز است. مسئله دیگر در بحث سیستم های ارتباطات بی سیم مدرن طول عمر باتری می باشد. در این بین تقویت کننده های توان به دلیل مصرف توان زیاد نیاز به طراحی دقیقی دارند. ویژگی مشترک در میان اکثر تقویت کننده های توان این است که حداکثر بازدهی توان تنها در زمانی که تقویت کننده، توان خروجی بیشینه دارد حاصل می شود. بازدهی توان به طرز چشمگیری با کاهش توان خروجی تنزل می کند. معیار اصلی برای ارسال توان در فرستنده های رادیویی مقدار فاصله از آنتن می باشد. تحت شرایط معمولی تقویت کننده ی توان کمتر از توان خروجی بیشینه ارسال توان دارد. در نتیجه بازدهی موثر خیلی کمتر از مقدار حداکثر است. یک تکنیک جدید که باعث بهبود بازدهی توان برای یک تقویت کننده توان خطی مانند کلاس a یا ab در رنج وسیعی از توان خروجی می شود در این پروژه بررسی شده است. مفهوم این تکنیک برای اولین بار با استفاده از لامپ خلاء توسط ویلیام دوهرتی ارائه شد. یک نمونه تقویت کننده ی توان دوهرتی کاملاً مجتمع در تکنولوژی 18/0 cmos در فرکانس 65/2 گیگاهرتز برای کاربرد وایمکس (wimax) طراحی شد. مشخصه ی بارز نمونه ی طراحی شده تحمل نقاب فرکانسی وایمکس می باشد. یک طبقه راه انداز برای افزایش بهره ی توان تقویت کننده ی دوهرتی نیز طراحی شده است. این طراحی به dbm 30 توان خروجی بیشینه با بازدهی توان افزوده (pae) 41% می رسد. pae در حدود 36% در dbm6 عقب تر از توان خروجی بیشینه می باشد. طراحی دیگری با استفاده از ترانزیستور های ldmos با بازدهی توان افزوده 53% در توان خروجی بیشینه و 38% در dbm6 عقب تر از توان خروجی بیشینه صورت گرفت.
امیر بوستان آبادی مارالان ضیاالدین دایی کوزه کنانی
از زمانی که سیستمهای پردازشگر دیجیتال طراحی شده اند، این مسئله نیز به همراه آن مطرح شد که چگونه می توان یک سیگنال آنالوگ را به یک سیستم دیجیتال وارد کرد و به طور متقابل ، چگونه باید سیگنالهای دیجیتال خارج شده از سیستمهای دیجیتال را به دنیای آنالوگ تحویل داد. در اینجا بود که ضرورت ساخت مبدلهای آنالوگ به دیجیتال و دیجیتال به آنالوگ احساس شد و انواع مختلفی از مبدلهای فوق معرفی شد. ارائه طرحهای جدید و ایده های نو به منظور بهبود کیفیت این مدارها تا امروز ادامه دارد و به نظر می رسد تا زمانی که سیگنالهای آنالوگ و دیجیتال وجود داشته باشند، این مبدلها به پیشرفت خود ادامه دهند.امروزه انواع مختلفی از مبدل های آنالوگ به دیجیتال طراحی و ساخته شده اند که هر کدام مزایای خاص خود را دارا هستند. اما هر کدام از این ساختارها با یک سری مشکلات نظیر توان مصرفی بالا، خازن های پارازیتی، سرعت پایین، زمان نشست بالا و غیره نیز دست به گریبانند که بسته به ساختار مبدل، برخی از این ایرادات نمود بیشتری می یابند. اینجاست که ایجاب می نماید، مبدل باید کالیبره شود تا مشخصات استاتیکی و دینامیکی آن که شامل خطاهای مختلف هستند، بهبود یابند. ضرورت کالیبراسیون مبدل ها سبب ارایه طرح ها و تکنیک های مختلفی در این زمینه شده است. این تکنیک ها هم در حوزه آنالوگ و هم در حوزه دیجیتال پیاده سازی و سنجیده گشته اند. امروزه به دلیل پیچیدگی مدارات آنالوگ اکثر تحقیقات و طرح های کالیبراسیون، برای تصحیح خطا در حوزه دیجیتال ارائه گردیده اند. از طرفی با توجه به پیشرفتهایی که در زمینه تکنولوژی زیر میکرون حاصل گشته، مدارات دیجیتال با پیچیدگی کمتر و سرعت به مراتب بالاتر قابل پیاده سازی گشته اند. در این پایان نامه یک ا لگوریتم برای کالیبراسیون در adc های خط لوله ای چند بیتی در هر طبقه ارایه شده است. الگوریتم حاضر بر روی یک adcده بیتی که دارای 10 طبقه 5/1 بیتی است پیاده سازی شده است. هدف تشخیص خطای مبدل و تصحیح خروجی مورد نظر است. الگوریتم کالیبراسیون مورد نظر از نوع کالیبراسیون foreground بوده و تصحیح خطا در حوزه دیجیتال انجام می پذیرد.شبیه سازی ها نشان می دهند که مشخصات دینامیکی و استاتیکی مبدل نسبت به حالت غیر کالیبره بهتر شده اند.
سیاوش مولوی جعفر صبحی قشلاقی
این پایان نامه یک ضرب کننده ی آنالوگ چهارربعیِ کم توان با استفاده از دو بلوک مجذورساز جریان و یک تفریق کننده طراحی شده است. مدار مجذورساز جریانی با استفاده از حلقه های تراخطی ساخته شده که موجب می شود سیگنالِ خروجی مدار به دما و فرآیند ساخت غیر حساس باشد. در ساختار هر مجذورساز از طبقات خروجیِ کلاس ab که قابلیت ارائه ی نسبتِ تحریک جریان و رنج پویایی بالا و توان مصرفی و حساسیت پایین را دارا هستند استفاده شده است. همچنین دو ترانزیستور جدید به گره ی ورودی بلوک های کلاس ab هر مجذورساز اضافه شده اند که باعث بالا رفتن و انعطاف پذیر شدن گستره ی ورودی مدار شده اند. در هر مجذورساز یک بلوک cmfb برای تنظیم ولتاژ گره های خاص و بالابردن دقت کار مدار بکار گرفته شده است. ضرب کننده ی طراحی شده توسط نرم افزار hspice و در تکنولوژی tsmc 0.18µm شبیه سازی شده است. نتایج شبیه سازی حاکی از گستره ی ورودی، پهنای باند و خطینگی بسیار بالای این مدار نسبت به سایر مدارهای مشابه است. همچنین به علت استفاده از روش جریانی در این طراحی، ساختار مداری بسیار ساده بوده و سطح و توان مصرفی بسیار کم شده است.
عطیه کریملو جعفر صبحی
از آغاز هزاره ی سوم، شبکه های حسگر بی سیم از جنبه های تحقیقاتی و صنعتی موردتوجه بسیاری قرارگرفته اند. به طورکلیwsn ها به صورت شبکه ای از گره های حسگر تعریف می شوند که می توانند با همکاری همدیگر اطلاعات محیطی را حس کنند و حتی ممکن است با بکارگیری تعامل مابین اشخاص، کامپیوترها و محیط زیست، محیطی را تحت کنترل داشته باشند. این حسگرها قادرند تحت استانداردهای مختلفی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. از آنجایی که مصرف انرژی در حسگرهای بی سیم از مهمترین مسائل محسوب می شود و طول عمر مفید شبکه نیز به همین امر بستگی دارد، بنابراین استاندارد zigbee با هدف سادگی هر چه بیشتر شبکه، نرخ انتقال اطلاعات پایین و برد انتقال کم به منظور رسیدن به توان مصرفی خیلی پایین طراحی شده است به طوری که گره ها بتوانند به مدت چندین سال بدون نیاز به تعویض باتری کار کنند. در این پایاننامه هدف، طراحی بلوک تقویت کننده ی کم نویز کم توان با کاربرد در شبکه های حسگر بی سیم می باشد. تطبیق امپدانس مناسب در ورودی و خروجی تقویت کننده، نویزفیگر پائین، خطسانی خوب و نیز بهره ی معقول تقویت کننده به همراه مصرف توان پائین آن از چالش های مهم طراحی بلوک تقویت کننده ی کم نویز به شمار می روند که جزء اهداف ما در این طراحی می باشند. همچنین کاهش سلفها در طراحی باعث کاهش سطح اشغال شده توسط تراشه و درنتیجه کاهش هزینه ی ساخت می گردد. که در کنار توان مصرفی کم، یکی از مهمترین چالش های طراحی گره های حسگر بی سیم می باشد؛ و در این پروژه نیز مورد توجه خواهد بود. اکثر تقویت کننده های کم نویز بر پایه ی دو ساختار اساسی گیت مشترک و سورس مشترک طراحی می شوند که هرکدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. تقویت کننده ی گیت مشترک به دلیل بهره ی طبقه ی ورودی کمتر، نسبت به تقویت کننده ی سورس مشترک دارای خطینگی بهتری می باشد. همچنین امکان دسترسی به ترمینال گیت در ساختارهای گیت مشترک و اعمال سیگنال به این نود با استفاده از تکنیک gm-boost این ساختارها را برای کاربردهای کم توان مناسب می کند. ما در این پایاننامه از ساختار گیت مشترک برای طراحی تقویتکنندهی کم نویز استفاده کردیم. با اعمال خازن های اتصال ضرب دری گیت و بدنه و تکنیک ارائه شدهی فیدبک منفی توانستیم توان مدار را تا حد قابل توجهی کاهش دهیم. همچنین با استفاده از تکنیک افزایش پهنای باند توانستیم بدون استفاده از سلف فرکانس ghz4/2 برای استاندارد zigbee را پوشش دهیم. در نتیجه سایز تراشه و هزینه ی ساخت به صورت قابل ملاحظه ای کاهش یافته است. مدار ارائه شده در این پایاننامه در تکنولوژی0.18?m tsmc rf cmos توسط نرم افزار spectre rf شبیه سازی شده و سپس layout مربوط به طرح نیز در همین نرم افزار رسم شده است.
موسی یوسفی ضیاالدین دایی کوزه کنانی
شبکه های حسگر بی سیم بدنی امکان برقراری ارتباط بی سیم بین گره های حس کننده و ایستگاه های سیار پزشکی را برای نمایش علایم حیاتی بیمار فراهم می کنند. حسگرها چون روی اعضای بدن قرار می گیرند باید تا حد ممکن کوچک باشند تا با وجود آنها روی اعضاء بدن کاربر احساس ناخوشایندی نداشته باشد. برای ایجاد چنین شرایطی، سیستم های استفاده شده در حسگر باید توان مصرفی پایینی داشته باشند تا منبع انرژی مورد نیاز آن نیز کوچک باشد. تا بتوان در فضای کوچکتری روی اعضای بدن انسان قرارگیرد. یکی از چالش های شبکه های حسگر بی سیم بدنی طراحی بخش فرستنده گیرنده حسگر با بازدهی بالا میباشد. فرستنده و - گیرنده شبکه های حسگر بی سیم بدنی در برخی مشخصات متفاوت از فرستنده و گیرندههای شبکههای حسگر بی سیم می- باشد. ارتباط نامتقارن، دریافت دادههای کنترلی کم، توان مصرفی بسیار کم و فضای اشغالی کم از جمله مشخصات خاص فرستنده گیرنده شبکه های حسگر بی سیم بدنی میباشد. - هدف در اجرای این طرح، دستیابی به یک سیستم فرستنده گیرنده با توان مصرفی پایین و سرعت داده بالاتر می باشد تا نهایتا - بازده انرژی سیستم بهبود یابد. برای رسیدن به این هدف، سه فرستنده با مدولاسیون های متفاوت و سرعت داده های مختلف پیشنهاد شده است. در فرستنده اول برای بهبود بازده انرژی سیستم فرستنده گیرنده، سرعت داده افزایش یافته و برای افزایش سرعت داده - سیستم در مدولاسیون ook نوسان ساز lc خاموش نمی شود بلکه بخش تقویت کننده توان در ارسال داده صفر خاموش می شود چون زمان روشن و خاموش شدن نوسان ساز lc زیاد می باشد با اعمال این روند برای سیستم فرستنده سرعت داده را می توان افزایش داد. این فرستنده دارای توان مصرفی 2 / 3 میلی وات با سرعت داده 285 مگابیت بر ثانیه دارای بازده انرژی 93 pj/bit.mw است. در فرستنده دوم برای بهبود بازده انرژی برای تولید سیگنال حامل از نوسان ساز وارونگر حلقوی استفاده شده است. با این نوسان ساز با توجه به اینکه سرعت روشن و خاموش شدن آن به مراتب بهتر از نوسان سازهای lc است به سرعت داده های بالاتری می توان دست یافت. توان مصرفی فرستنده پیشنهادی دوم 3 / 2 میلی وات است که با سرعت داده 60 مگابیت بر ثانیه دارای بازده انرژی 41 pj/bit.mw است. ساختار فرستنده پیشنهادی سوم در واقع با توجه به ساختار گیرنده، پیشنهاد شده که دارای فرکانس حامل 910 مگاهرتز و سرعت داده 5 مگا بیت بر ثانیه می باشد که با توان مصرفی 37 / 1 میلی وات، بازده انرژی 0.86 pj/bit.mw می شود. برای بخش گیرنده از تکنیک تزریق قفل استفاده شده است که قابلیت آشکار سازی مدولاسیون - fsk را دارد. توان مصرفی در این ساختار برای آشکار سازی fsk برابر 57 / 0 میلی وات با ولتاژ منبع تغذیه 7 / 0 ولت و سرعت داده 5 مگابیت بر ثانیه است این گیرنده دارای حساسیت -70 dbm و بازده انرژی 114 pj/bit می باشد. تمام مدارات پیشنهادی در تکنولوژی 180 نانو متر rfcmos در سطح ترانزیستور پیاده سازی شده است.
رضا خدامی خسروشاهی ضیاالدین دایی کوزه کنانی
: یکی از کاربردی ترین بلوک های به کار رفته در سیستمهای آنالوگ و سیگنال مخلوط تقویت کننده های عمیاتی می باشند. تقویت کننده های عملیاتی همه منظوره می توانند به عنوان جمع کننده، مشتق گیر، انتگرال گیر، بافر ، مقایسه کننده ، مبدل امپدانس منفی و سایر کاربردها استفاده شوند. در این پایان نامه ، طراحی و شبیه سازی تقویت کننده عملیاتی جدید بهره بالا و توان پایین مبتنی بر ترانزیستور فین فت با نرم افزار hspice و تکنولوژی 32 نانومتر finfet به انجام رسید. تقویت کننده عملیاتی پیشنهادی مبتنی بر فین فت با گیت های بهم بسته (sg-finfet) می باشد. مشخصات اصلی تقویت کننده پیشنهادی از قبیل بهره ولتاژ dc ، توان مصرفی، پهنای باند ، نسبت حذف اثر تغذیه (psrr) و زمان نشست (settling-time) محاسبه شدند. در طرح پیشنهادی با ولتاژ تغذیه 6/0 ولت، بهره 61 دسی بل و فرکانس بهره واحد 76/18 مگا هرتز با خازن بار 10 پیکو فاراد بدست آمد. توان مصرفی این تقویت کننده عملیاتی برابر 03/9 میکرو وات می باشد.
حمید محمودیان ضیاالدین دایی کوزه کنانی
چکیده ندارد.