نام پژوهشگر: علیرضا نبی لو
مجتبی باقری علیرضا نبی لو
موضوعی که در این رساله به بحث دربارۀ آن پرداخته شده است نقد و بررسی کیفیت و کارکرد شعر، مبداء و ماهیت آن و تعیین نقش مخاطب و ویژگی های شاعر از دیدگاه نویسندگان و شاعران قرن چهارم تا قرن هفتم هجری است. در بین نویسندگان این دوره سه دیدگاه رایج وجود دارد. یکی دیدگاه ناقدان و نظریه پردازان سنتی از جمله: عنصرالمعالی، نظامی عروضی و شمس قیس است که کوشش ذهنی آنها بیشتر مصروف پرداختن به مسائل فرعی شعر از قبیل: بلاغت، عروض و قافیه و فنون شاعری شده تا اینکه بخواهند تعریفی از شعر و ماهیت آن عرضه کنند. علت این امر را می توان به تأثیر پذیری آنها از دیدگاه های رایج ناقدان عرب آن دوره نسبت به شعر دانست. در بین این نویسندگان تعریف شمس قیس از شعر به نوعی بازگوکنندۀ تمام تعاریف ناقدان سنتی دربارۀ شعر است. مخیل دانستن شعر و تأکید بر عنصر تخییل به عنوان اساس شـعر دیـدگاه دیـگری اسـت کـه مـنطقـیونی نـظیر: فـارابـی، ابـن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی به تقلید از ارسطو و فن شعر او بر آن تأکید ورزیده اند. عمدۀ نظریات این گروه بیشتر توسط خواجه نصیر به بحث گذاشته شده است و در آرای او به نکات جالب و ارزنده ای دربارۀ مسائل شعری اشاره شده است. دیدگاه سوم اختصاص به عرفا و اهل تصوفی نظیر: عین القضات، مولانا و محمد غزالی دارد. تأکید بر تأویل شعر بر مبنای ذوق و حالت روحی و عاطفی مخاطب و ارزش دادن به جایگاه مخاطب در معنا بخشیدن به اثر موضوعی است که مورد توجه این گروه واقع شده است. این موضوع امروزه نیز به عنوان یک اصل در مباحث مربوط به هرمنوتیک جدید مطرح شده است. اما دیدگاه شاعران این دوره نسبت به شعر یا مانند: سنایی، عطار و مولانا در راستای پرداختن به شعر شرعی است و یا مانند ناصرخسرو و انـوری در حـوزۀ حـکمت و آرمـانهای دیـنی و یا در حوزۀ مدح و مداحی جای می گیرد. در این بین نظامی شاعری است که در آثارش به طرح نکات جدیدتری در مورد شعر می پردازد مانند: نقش مخاطب در خوانش شعر، اهمیت آرایش کلام، نو بودن زبان شعری و....
محمد مشهدی علیرضا نبی لو
چکیده اصلی ترین موضوع شعر غنایی عشق و مهم ترین رکن مضامین عاشقانه معشوق است. معشوقی که در ادوار مختلف شعر فارسی تحول یافته است. این تغییر و تحول زاییده شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه عصر شاعر است. بر این اساس، معشوق گاهی در اختیار عاشق بوده است یعنی جزوی از دارایی های عاشق به شمار می آمده است. گاهی نیز لباس رزم به تن کرده و در میدان جنگ حضور می یابد و گاهی نیز در کوی و محله ظاهر گشته و عاشقان را به دنبال خود می کشاند. گذشته از آن باید توجه داشت که در هیچ دوره ای یک نوع معشوق خاص در توصیفات شاعران مدّ نظر نبوده است، بلکه گاهی چند معشوق حضور داشته اند ولی بسامد توصیفات آنان با یکدیگر متفاوت می باشد. شاعران سبک خراسانی معشوقی را توصیف می کردند که قابل درک و در محدوده نگاه آنان بود. در سبک عراقی با ظهور معشوق عرفانی و گسترش آن توصیفات شاعران رنگ انتزاعی به خود گرفت. در این دوره معشوق اساطیری و آرمانی سایه خود را بر غزل شاعران گستراند. به علت گسترش مکتب وقوع در دوره تیموری معشوق در یک نگاه متأثر از وقوع گویی به توصیف درآمد و ویژگی های شعر این دوره در توصیفات معشوق به کار گرفته شد. اما اصطلاحات ادبی شاعران چندان در این توصیفات نقش ندارد. از جمله این ویژگی ها گسترش تشبیه و استعاره و نو کردن وجوه تشبیهات آن هاست که در توصیف اعضا و جوارح و خصوصیات اخلاقی معشوق به کار گرفته می شود. کلید واژه: معشوق، جلوه معشوق، سبک هندی، شعر صائب، شعر بیدل
حسین خادم پور آرانی علیرضا نبی لو
موضوع مورد تحقیق، بررسی و مقایسه ی آثار ادبی حج است؛ که اهمّ مطالب آن به شرح زیر می باشد: در این مقال، چهار سفرنامه ی زبان فارسی، که شامل سفرنامه ی ناصر خسرو، تحفه العراقین خاقانی، خسی در میقات جلال آل احمد و حجّ علی شریعتی است؛ از لحاظ محتوایی، سبکی و ادبی با یکدیگر مقایسه شده اند. ناصرخسرو در سفرنامه ی درباره ی شکل ظاهری بنا ها بحث می کند و به دلیل ویژگی گزارش نامه بودن آن، آرایه های ادبی درآن به کار نرفته است و مهمترین وجه امتیاز آن صداقت پیشگی و ایجاز است. در تحفه العراقین، صناعات ادبی زیادی، به کار رفته است. خاقانی در این اثر تا حدّی به عرفان حج می پردازد. این اثر، فلسفه ی اعمال را برای ما شرح نمی دهد؛ بلکه از طریق تشبیهات و استعارات بدیع به وصف عظمت مکّه و مدینه می پردازد. خسی در میقات آل احمد که گزارش روزانه ی سفر بیست و یک روزه ی او به حج است؛ شامل دیده ها، تفکّرات و مباحثات او است. بیشترین موضوعی که خواننده را به خود جلب می کند؛ بحث انتقاد در این کتاب است. خسی در میقات نیز همچون سفر نامه ی ناصرخسرو، آرایه های ادبی کمی دارد؛ ولی کنایات و اصطلاحات عامیانه در آن نمود بالایی دارد. در کتاب حج شریعتی، با تحلیل جامعه شناسی از حج روبرو هستیم؛ که نویسنده برداشت های فکری خود را از حج، با نثری ادبی ارائه می دهد. درصد آرایه های ادبی به دلیل نثر شعر گونه ی آن بالا است. این اثر بیشتر از سه اثر دیگر به فلسفه ی حج می پردازد. پایان نامه با مقایسه ی ادبی، محتوایی و سبکی، بین این سه اثر به اتمام می رسد
عبدالله رفیعی علیرضا نبی لو
رساله ی حاضر تلاشی است در جهت مقایسه ی قطعات انوری، ابن یمین و پروین اعتصامی. و در آن زبان، بیان مضامین و صور خیال موجود در قطعات این شاعران مورد بررسی قرار گرفته است. بامقایسه ی قطعات این شاعران می توان دریافت که زبان این اشعار، ساده و روان و خالی از هرگونه تکلف است و از تمثیل در آن ها فراوان استفاده شده است. پروین در سرودن قطعات خود به انوری و ابن یمین نظر داشته، اما یکی از مواردی شعر پروین را از اشعار دو شاعر دیگر متمایز کرده، مناظرات اوست که در این نوع شعر، شاعری صاحب سبک است. مهم ترین و گسترده ترین مضامین به کار گرفته شده در قطعات این شاعران، مسائل اخلاقی، تربیتی، اجتماعی و دینی چون توصیه به قناعت، توصیه به راستی و پاکی، خردورزی، علم آموزی، ظلم ستیزی، عدالت طلبی و تقوا می باشد که مبنای فکری این مفاهیم بیشتر، برگرفته از قرآن و احادیث است. البته در این بین، پروین به مسائل اخلاقی و اجتماعی توجه بیشتری نشان داده و در واقع راز ماندگاری اشعار او جنبه های اخلاقی و اجتماعی آن ها است.. قطعات این شاعران علاوه بر دارا بودن مضامین اخلاقی و اجتماعی از صور خیال نیز بهره مند گردیده، اصلی ترین صور خیال به کار گرفته شده در قطعات آن ها، تشبیه است. بیشتر این تشبیهات از نوع بلیغ اضافی است. این شاعران که اغلب در پی قابل درک نمودن مفاهیم خود می باشند به تشبیهات حسی توجه بیشتری نشان داده اند. بعد از تشبیه، آن تصویر خیالی که در قطعات این شاعران، به خصوص پروین، برجسته می نماید، استعاره مسکنیه از نوع تشخیص است. آرایه های دیگر چون کنایه و مجاز در ردیف های بعدی قرار دارند، که البته همه ی صور خیال به کار گرفته شده، ساده و زود فهم بوده و کم تر دارای جنبه ی ابداعی و ابتکاری می باشند.
سمیه ترکاشوند علیرضا نبی لو
رمان روایت زندگی است و اگر فکری در پس این روایت نهفته باشد قادر است اندیشه ها را متحول کند و دل ها را تسخیر نماید. جامعه با آدم ها، مکان ها و ویژگی های بارزش همواره الگوی ثابت نویسندگان است برای بیان داستان هایشان. این تحقیق می کوشد تا با بررسی تعدادی از رمان های معاصر فارسی در سه دوره ی زمانی مشخص، به ارتباط پنهان میان اجتماع و رمان دست یابد و تأثیرگذاری اش را بر مخاطب، مورد نقد و بررسی قراردهد. اگر روزگاری انقلاب مشروطه و استبداد بعد از آن زمینه ساز ظهور رمان در ادبیات شد؛ در روزگاری دیگر، تبعید رضاخان و حضور کمونیست ها، بستری متفاوت را برای خلق داستان ها فراهم کرد و در نهایت بعد از کودتای 1332 نویسندگان، نوشتن در فضایی بسته و محدود را بار دیگر تجربه کردند؛ تجربه هایی که در شکل گیری و تحول رمان فارسی نقش اساسی ایفا کرده اند. تاریخ از سویی و تحولات ادبی از سویی دیگر سبب شده اند تا رمان فارسی در دوره ای از طول حیات خود راوی عاشقانه های زندگی شود و در دوره ای دیگر چهره ی خشن، انقلابی و آرمانی خود را به نمایش بگذارد. این تحقیق می کوشد تا چرایی و چگونگی این تحولات را در رمان های برگزیده بشناسد و در پس آن، مولفه های ادبیات متعهد سال های استبداد را نشان دهد.
محمد جلیلی مناف محمد فولادی
چکیده: موضوع مورد مطالعه در این پژوهش نامه سبک داستان نویسی مصطفی مستور است که در سه کتاب «روی ماه خداوند را ببوس»، «استخوان خوک و دست های جذامی» و «من گنجشک نیستم» مورد بررسی قرار گرفت. مصطفی مستور از داستان نویسان پُر مخاطب و شناخته شده ی امروز است که آثارش مورد استقبال خوانندگان زیادی واقع شده است و جوایز ادبی چندی را برای وی به ارمغان آورده اند. شناخت و تحلیل آثار این نویسنده می تواند دریچه ای برای شناخت بهتر و ژرف تر ادبیات داستانی امروز ایران و مخاطبان آن باشد. با توجه به معاصر بودن نویسنده، نتایج این پژوهش به طور مستقیم قابلیّت استفاده توسط وی برای خودآگاهی بیشتر و گزینش روش های مفیدتر را داراست. بدین منظور سه رمان کوتاه مصطفی مستور که از آثار اصلی و شاخص وی می باشند، انتخاب گردید. برای نزدیک شدن به شناخت سبک شخصی مستور به بررسی دقیق و مفصّلِ مراحلِ تقلید، ابداع روش ها و صاحب سبک شدن در آثار وی پرداختیم. شیوه ی بکارگیری عناصر و فنون داستانی، شگردهای شخصی، تأثیر پذیری ها و ویژگی های سبکی مستور در این بخش مورد پژوهش قرار گرفتند؛ که به مشخصات سبک داستان نویسی مستور منتج شدند. پرداختن به لایه های معنایی آثار و تنوع سبکی سه کتاب مورد بررسی، کمک خوبی برای شناخت بهتر نقاط ضعف و قوّت داستان نویسی مستور بودند. همچنین به کارگیری طنز و پرهیز از تکرار، از پیشنهادهای این تحقیق برای تقویت سبک داستانی وی محسوب می گردند. کلمات کلیدی: سبک داستان نویسی، مصطفی مستور، روی ماه خداوند را ببوس، استخوان خوک و دست های جذامی، من گنجشک نیستم.
مجید جعفری علیرضا نبی لو
چکیده: این پژوهش در 20 فصل در موضوعات مختلف از قبیل: پزشکی،نجوم، موسیقی،مشاغل،مراسم عروسی و عزاداری و میهمانی ها و جشن ها، ورزش ها و سرگرمی ها،علوم غریبه، باورهای مربوط به حیوانات، ضرب المثل ها،مباحث زنان و کودکان،خوراک،پوشاک، مسکن و معماری، ابزار زندگی و ابزارجنگ ،سنگ ها و باورهای عامیانه متفرقه و آداب و رسوم اجتماعی را در مثنوی کاوش قرار داده است و با تفکیک و تقسیم بندی و با توجه به موضوع هرکدام از ابیات و ارجاع دادن به منابع مربوط به آن بخش به توضیح و تحلیل موضوعات مورد بحث پرداخته شده است. کنکاش در آداب و رسوم و باورهای عامیانه در مثنوی اولاً می تواند در شناساندن جامعه قرن هفتم به ما کمک شایانی کند و در روشن شدن مباحث جامعه شناسی، اسطوره ای و مسائل تاریخی زمان شاعر و فهم عمیق تر مثنوی و حل بعضی از ابیات مشکل آن یاری مان کند. بررسی آداب و رسوم وباورهای عامیانه بیانگر مشابهت فرهنگ کنونی بشر با فرهنگ کهن اوست. بررسی فرهنگ مردم در مثنوی، این نکته را برخواننده روشن می سازد که پیوستگی بسیار پرمعنایی بین آنچه بشر امروزی به آنها پایبند است با آنچه در مثنوی آمده، وجود دارد. در قرن هفتم تا حدودی هنوز نمی توان بین باورهای عامیانه و اندیشه های عالمانه مرزی مطلق مشخص کرد و به دلیل پایین بودن سطح فکری مردم آن زمان، باورهای عامیانه در زندگی مردم نقش بسزایی داشت و این موضوع با همه ابعاد آن در مثنوی انعکاس داده شده است. در مثنوی مردم و اجتماع بیشترین سهم را در خلق حکایت ها و اشعار مثنوی دارد و مثنوی آیینه ای از زندگی مردم زمان شاعر را نشان می دهد. بیشترین بازتاب باورهای عامیانه و آداب و رسوم در مثنوی درموضوعاتی از قبیل: پزشکی، نجوم و احکام نجومی، علوم غریبه و موجودات وهمی، باورهای مربوط به حیوانات،مراسم عروسی و عزاداری، ورزش ها و سرگرمی ها و خوراک و مشاغل دیده می شود. واژگان کلیدی: مثنوی، مولوی، آداب و رسوم، باورهای عامیانه، فرهنگ عامه
حسین اسکندری سید علیرضا حجازی
رمانس ،بعنوان یکی از انواع ادبی در ادبیات فارسی جایگاه ویژه و خاصی دارد . رمانس ها نوعی از ادبیات داستانی هستند که به صورت منظوم و منثور وجود دارند.رمانس ها علاوه بر اینکه باید از لحاظ سبک ادبی و زبانی مورد بررسی قرار گیرند از لحاظ ریخت شناسی داستان نیز بسیار قابل تاملند و باید مطالعه شوند .رمانس ها دارای چارچوب وساختارداستانی مشخصی هستندکه ازنقطه ای آغاز می شوند ودرنقطه ای پایان می پذیرندو شخصیت های ثابت داستانی وکارکردهای یکسان ومتناوب آنهاراشکل داده اند.رمانس های منظوم فارسی ازکارکردداستانی(a)یعنی نیازبه ازدواج باشاهزاده خانم آغازمی شوندوبعدازچندکارکرددیگردرنهایت به کارکرد(w)یعنی عروسی باشاهزاده خانم ختم می شوند.نتایج حاصل شده دراین تحقیق نشانگرآن است که الگوی ولادیمیرپراپ درریخت شناسی قصه های پریان،دررمانس های منظوم فارسی نیزقابل بررسی است. کلمات کلیدی : رمانس،ریخت شناسی، ولادیمیر پراپ ،کارکرد داستانی وشخصیت ثابت داستانی
مهدی شریعتی محمود مهرآوران
داراب نامه ی طرسوسی اثر ابوطاهر طرسوسی در قرن ششم هجری تألیف گردیده است و داراب نامه ی بیغمی توسط مولانا محمد بیغمی مربوط به قرن هشتم و نهم هجری است. دو داستان از نظر موضوع کاملاً متفاوتند، امّا از حیث اختصاصات زبانی دارای اشتراکاتی می باشند. در این تحقیق در ابتدا کلیّاتی راجع به ادبیات عامه، قصه و داستان پردازی مطرح شده، آنگاه داراب نامه ی طرسوسی به سبب تقدّم زمانی و سپس داراب نامه ی بیغمی، پس آنگه کتابی که مشتهَر است به اینکه مجلّد سوم داراب نامه ی بیغمی است به نام "فیروزشاه نامه" از دو منظر ساختار زبانی و محتوا تحلیل و بررسی گردیده اند. نتیجه ی کلی حاصل از تحلیل و مقایسه ی این کتب و وجه تمایز آنها در پایان تحقیق این است که طرسوسی در بیان داستان خود صاحب قلمی فاخر و هنرمندانه است، که نغزی زبان وی به داستانش اعتبار بخشیده است. در نقطه ی مقابل، بیغمی در قصه گویی و داستان گزاری چنان روایتش را دلربا و جذاب و پر مغز گزارش می کند که مخاطب هر لغزش لفظی در داستان را به ازای شگفتی محتوا و معنای آن، نادیده می انگارد. کتب موصوف به عنوان منبع اصلی و سایر کتب در جهت اخذ مباحث و موارد کلی، مکرراً محل مراجعه و یادداشت برداری بوده است، لکن در این بین هیچ یک از منابع ذی قیمتی چون؛ تاریخ ادبیات مرحوم دکتر صفا و سبک شناسی مرحوم بهار و... اسمی از این دو اثر منثور نبرده و اگر اشارتی هم به نام داراب نامه ها کرده باشند گذرا بوده و اختصاصاً و به طور مبسوط به آنها نپرداخته اند که این پیشینه ی ضعیف و نبود سابقه ای با قابلیت اتکای علمی بزرگترین تنگنا در مسیر تحقیق بوده است.
زهرا منتظرپناه علیرضا نبی لو
چکیده روایت شناسی از شاخه های جدیدی است که با نقد ادبی، نظریه ادبی و زبان شناسی گره خورده است. به کمک آن می توان جوانب مختلف را جست وجو کرد و روابط درون متنی را آشکار ساخت. پراپ، از و اثبات ساختار » ریخت شناسی قصه های پریان « نویسندگان برجسته ی مکتب فرمالیست روس، با تدوین کتاب یکسان برای این قصه ها از آغازگران علم روایت شناسی جدید شد. گرماس نیز یکی از روایت شناسان ساختارگرای فرانسه با الگوپذیری از پراپ، سوسور و یاکوبسن، ضمن اصلاح و تعدیل الگوی پراپ، سعی کرد تا با گذر از سطح و روساخت داستان، به لایه های درون متنی در روایت دست یابد. هدف این پژوهش، بررسی ساختار روایی صد و ده داستان از مثنوی بر اساس الگوی ساختارگرایی پراپ از مکتب فرمالیست روس و گرماس از مکتب ساختارگرایی فرانسه است. بر اساس تحلیل انجام شده، مشخص شد که قصه های مثنوی، چه آن هایی که فابل هستند و چه آن هایی که شخصیت انسانی دارند، خیلی کمتر به الگوی پراپ نزدیک هستند. به این معنی که بسیاری از سی و یک عملکرد ارائه شده توسط پراپ در قصه های پریان ، در داستان ها و کنش های داستانی مثنوی قرار نمی گیرد و یا بسامد خیلی پایینی دارد. به عنوان مثال: ازدواج قهرمان و رسیدن به تخت پادشاهی، فقط در یک داستان وجود دارد و از هفت نوع شخصیت ها، قهرمان دروغین، در داستان های مثنوی وجود ندارد دو برخی از شخصیت ها مثل: اهدا کننده یا تأمین کننده، از بسامد پایینی برخوردار هستند. دلیل این امر عرفانی بودن، وسیله بودن قصه ها در دست مولانا، هدف نبودن قصه ی پردازی صرف در این ناسازگاری دخیل است. گرماس به عنوان یک روایت شناس ساختارگرایی فرانسوی با ارائه ی الگویی مبتنی بر دستور زبان گشتاری است و مطرح کردن تقابل های دوگانه و زنجیره های روایی سه گانه، نگاهی از پایین به بالا در روایت دارد و از این منظر ژرف ساخت، به رو ساخ متن دست می یابد. به همین جهت است که قصه های مثنوی به الگوی گرماس نزدیک تر است. زنجیره ی انفصالی در برخی از قصه های مثنوی وجود ندارد برخلاف داستان های غربی که غالبا زنجیره های روایی گرماس در آن ها وجود دارد. کلید واژه ها: روایت شناسی، روایت، پراپ، گرماس، مثنوی معنوی، زنجیره های روایتی، تقابل های دوگانه
داود رمضانی پارسا علیرضا نبی لو
موضوع انواع ادبی شامل سه نوع حماسه، تمثیلی و غنایی می باشد که در این میان نوع غنایی قدیمی ترین و در عین حال گسترده ترین نوع ادبی به شمار می آید. مهمترین ویژگی های شعر غنایی عبارتند از درونی بودن، احساسی بودن، پرداختن به مَنِ گوینده، و توصیفی بودن. این ویژگی ها باعث شده که از طرفی در شعر غنایی به شعر ناب نزدیک تر شویم و از طرفی مشاهده کنیم که اکثر قریب به اتفاق شاعران ما به نوعی با آن سروکار دارند. شعر غنایی در انواع قوالب شعری سروده میشود امّا آینه ی تمام نمای آن غزل میباشد به طوری که ما اوج شعر غنایی را در قرن هفتم و در غزل سعدی مشاهده می کنیم. شعر غنایی زیرمجموعه های متعددی از قبیل مدح، حبسیه، مُفاخره، مرثیه، اشعار عاشقانه و ... دارد. این گستردگی ما را به تعریفی جدید از نوع شعر غنایی راهنمایی می کند به این معنا که هر شعری که حماسی و تمثیلی نباشد را در دایرهی شعر غنایی بگنجانیم. در سوی دیگر لیریک (lyric) انگلیسی با ظهور جفری چاسر در قرن چهاردهم به شخصیت رسیده و با امثال شکسپیر، وردزورث، جان کیتس، پرسی شلی، سری و ویات به اوج خود میرسد. لیریک انگلیسی نیز زیرمجموعه های متعددی دارد که مهمترین آنها عبارتند از بالاد، شعر چوپانی، مرثیه و اشعار عاشقانه. در مقایسه ی شعر غنایی فارسی و لیریک انگلیسی در قسمتهایی مانند مرثیه و عاشقانه ها می توان قایل به مطابقت هایی شد اما در بخشهایی مانند شعر چوپانی و بالاد ما به ازای دقیقی در غنایی فارسی وجود ندارد. از طرفی در بخش هایی مانند اشعار مدحی، حبسیه، مُفاخره و اشعار عرفانی، شعر غنایی فارسی پیشرفت بسیاری نسبت به نوع انگلیسی خود دارد. به طور کلی شعر فارسی صورتگراست و شعر انگلیسی محتواگرا. به همین خاطر در نوع فارسی با تنوع قوالب شعری فراوانی مواجه هستیم در حالی که نوع انگلیسی آن از نظر قالب شعری محدود ولی از نظر محتوای شعری در همین قوالب محدود دارای غنای بیشتری است.
سعیده رونقی علیرضا نبی لو
این رساله پژوهشی، پیرامون بررسی ونقد عناصر داستانی چون ؛ پیرنگ، موضوع ، شخصیت پردازی ، زاویه ی دید ، زبان ، گفتگو، زمان ومکان در سه مجموعه ی « دهکده ی پرملال » ، «کوفیان » و « انگار هیچوقت نبوده !» از نویسنده ی معاصر ، امین فقیری ، است . در داستان های این سه مجموعه ، آنچه که بیش از هر عنصری مورد توجه نویسنده قرار گرفته ، طرح داستان است که اهمیت به آن، دیگر عناصر داستانی را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است.داستان های فقیری اغلب دارای پیرنگی باز وساده هستند وپیرامون موضوعات انسانی و روابط حاکم بر آن ها نوشته شده اند .از نظر شخصیت پردازی ، نویسنده بیشتر به شخصیت های واقع گرا وحقیقی گرایش دارد وبیشتر نیز از زاویه ی دید « دانای کل » ویا سوم شخص برای روایت داستان های خود بهره برده است . از ویژگی های زبانی او می توان به زبان ساده و روان ، استفاده از اصطلاحات محلی وبهره گیری از زبان تصویری اشاره کرد ، همچنین از گفتگوها بیشتر برای پیشبرد طرح داستان های خود ودادن اطلاعات به خواننده بهره برده است . زمان در داستان های فقیری اغلب دارای خطی مستقیم است که در کنار توصیفات او از مکان های مختلف وبه خصوص روستا ، کمک شایانی در ملموس تر شدن فضای داستان به مخاطب کرده است.
سعید رفیعی علیرضا نبی لو
چکیده رساله ی حاضر تلاشی است در جهت بررسی تصاویر شعری محمد علی بهمنی که در آن زبان و تصاویر موجود در اشعار بهمنی مورد بررسی قرار گرفته است . با بررسی اشعار بهمنی می توان دریافت که زبان اشعار او ساده ، روان و خالی از هر گونه تکلف است و او در اشعار ابتدایی خود از زبان عامیانه و لهجه ی تهرانی نیز استفاده کرده است و به نو آوری نیز توجه دارد که استفاده از انواع تکرار در بخش توازن واژگانی و وزن های جدید (بیشتر از 16 هجا) از نشانه های آن است . بهمنی در قالب های مختلف از کلاسیک ،نیمایی وسپید شعر سروده است اما وجه غالب شعر های او غزل است . تصویر ، که کاربرد مجازی زبان یعنی به کاربردن آرایه ها و صناعاتی همچون تشبیه ، استعاره ، کنایه ، مجاز ، تضاد ، پارادوکس ، ایهام و ... درشعر و نوشته است ، در شعر بهمنی حضور فعالی دارد . اصلی ترین تصویر به کار گرفته شده در شعر او استعاره ی مکنیه از نوع تشخیص است بعد از استعاره ، آن تصویر خیالی که در شعر بهمنی برجسته می نماید تشبیه است . بیشتر این تشبیهات از نوع بلیغ می باشد . بهمنی که در پی قابل فهم نمودن مفاهیم خود می باشد به تشبیهات حسی توجه بیشتری نشان داده است . گذشته از آن که صناعاتی چون تکرار ،جناس ، سجع ، ازدواج،تنسیق الصفات ، اعداد ، لف و نشر ، موازنه و ترصیع در بخش توازن بررسی شد ، در این رساله صناعات دیگر مانند کنایه ، مجاز ، اغراق ، ایهام ، حس آمیزی ، تلمیح ، پارادوکس و تضاد مورد بررسی قرار گرفته است که همه ی صور خیال به کار گرفته شده ، ساده و زود فهم هستند و کم تر جنبه ی تصنعی دارند که برخی به تقلید از گذشتگان است و برخی از آن ها ابداعی و ابتکاری می باشند .
شیرین خسروی علیرضا نبی لو
شعررمانتیک ایران درسال 1325 ه.ش با انتشارنخستین شعر فریدون توللی با نام «مریم» درمجله ی «سخن» به نقطه ی اوج خود نزدیک می شود. توللی دراین شعر باتوصیف مناظرشبانگاهی وارائه ی تصاویروترکیبات بدیع، نوعی شعررا به ادبیات ایران عرضه می دارد که کاملاجنبه ی ابتکاروتازگی دارد. هم چنین توللی اولین مجموعه ی اشعار خود را با نام «رها» درسال 1329ه.ش به چاپ می رساند و بادرج نظریات خود درمقدمه ی این کتاب خودرا به-عنوان شاعری نظریه پردازدرحیطه ی شعررمانتیک به ادبیات معاصرایران معرفی می نماید. اوبه-عنوان پیشروورهبر شعررمانتیک ایران کاملا تحت تأثیررمانتیسم اروپایی بوده و بازتاب ویژگی های این مکتب از لحاظ محتواو ساختاری دراشعاروآثاراومشهودومشخص است. فقدان بررسی های لازم وکافی درباره ی این شاعر درزمینه ی این مکتب ادبی سبب نگارش این رساله گردید. در این رساله ضمن بیان ویژگی های رمانتیسم، چگونگی به کارگیری آن ها را دراشعارتوللی نشان داده وبه تحلیل این ویژگی ها درشواهدشعری وی پرداخته ایم. حاصل تحقیق نشان می دهد، برخی ویژگی های مکتب رمانتیک ازلحاظ محتوایی مانند: طبیعت گرایی، گریز از اجتماع، رجعت به دوران کودکی، عشق دیگرگونه و میل وتظاهربه گناه، اهرمن گرایی، مرگ اندیشی، یأس وناامیدی، دراشعاروی نمودوجنبه ی آشکارتری دارد. این تأثیرمحتوایی رمانتیسم براشعارتوللی زمینه ی تغییروتحول ساختاروفرم اشعاراورا نیزفراهم می سازد. این تحولات درزمینه های صورخیال، قالب شعر ، وزن وقافیه و مختصات زبانی براشعاراو به-خصوص درمجموعه های نخست وی «رها» و «نافه» ابعاد گسترده ای دارد. او دراین مجموعه-ها تلاش می کند تا ساختاراشعارش بامحتوا واحساسات بیان شده درآن گره خوردگی و پیوندمتقابل داشته باشد. تازگی خیال، تصاویروترکیبات ، استفاده ازقالب های تازه تر مثل «چهارپاره»، توجه به وزن، موسیقی وآهنگ کلمات، زبان شعری ظریف ونرم باالفاظی که هنگام تسلسل وتوالی آهنگی خوش ایجاد می کند، ازجمله ویژگی های ساختاری اشعار رمانتیک توللی را تشکیل می دهد.
غلامرضا بهرامی علیرضا نبی لو
غم و شادی از انفعالات و کیفیّات نفسانی محسوب می شوند؛ غم نتیجه تأثّرِ نفس است از حصول امری مکروه و شادی زاد? تأثّر آن از امری مطلوب و دوست داشتنی. پژوهش حاضر، به بررسی دیدگاه حضرت مولانا جلال الدّین، دربار? غم و شادی و معانی و مفاهیم مختلف آن می پردازد؛ بر این اساس ابتدا به غم و متفرّعات آن از قبیل: عوامل ایجاد غم، عوامل برطرف کننده غم و ... پرداخته، سپس واژه شادی و عوامل ایجاد کننده آن را مورد بررسی قرار می دهد. از دید مولانا غم و شادی را می توان به دو نوع مذموم و محمود تقسیم کرد. غم و شادیِ مذموم از نفس انسان (و یا انانیت او) ناشی می شود و غم و شادی محمود و مقبول از قلب او. با توجه به مشرب عرفانی مولانا، گاه این دو واژه از نظر معنایی متحول می شوند. بدین معنی که، شادی و غمِ عاشق، گریه و خنده اش، قبض و بسطش، فرح و ملالش هم از جنس دیگری است و در نهایت سبب ایجاد رضایتمندی او نسبت به معشوق ازلی می شود. در اینجاست که غم و شادی در هم تلفیق می شوند. درباره این موضوع یعنی غم وشادی از نگاه مولانا تا به حال کارهای زیادی صورت گرفته است ولی بیشتراین پژوهش ها در آثار منظوم مولانا صورت گرفته و تحقیق حاضر این موضوع را در آثار منثور مولانا نیز مورد بررسی قرار داده است. ونیز بحثی کوتاه از نظر روایات دینی و عقاید اندیشمندان و عرفا در این باره آورده شده است.
محمد ابراهیم کاظمی علیرضا نبی لو
چکیده: پس از نفوذ و گسترش اسلام در سرزمین ایران، تاریخ ادبیات این سرزمین، هیچ گاه از نشانه- های اظهار ارادت شاعران و ادیبان نسبت به پیامبر گرامی اسلام وائمهی بزرگوار شیعه، بیبهره نبوده است تا جایی که حتی با نگاهی هر چند گذرا به دیوانها و آثار گذشتگان میتوان بر این موضوع صحّه گذاشت در این میان نیز حضور شخصیت مقدس امام رضا )ع( و شهادت و تدفین ایشان در سرزمینِ طوس، آثار شگفت و موثّری در فرهنگ و ادب این سرزمین به جای گذاشت به گونهای که شاعران، نویسندگان و هنرمندان در دورههای مختلف با آفرینش آثاری بدیع و تأثیر گذار، عشق و دلبستگی خود را به آن امام همام ابراز داشتند، تا جایی که این سیرِ ارادت در دورهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به اوجِ شکوفایی و بالندگی نائل گشت، لذا در این کار پژوهشی سعی بر این است که آن دسته از اشعار رضوی که توسطِ شاعران آئینی و برجستهی پس از انقلاب اسلامی سروده شده است از جهات مختلف از جمله از نظر زبانی )در قالب عناوین و القاب( و از نظر مفهومی )در قالب بررسی ویژگیهای شخصیتی امام رضا )ع(( و از نظر بلاغی )در قالب صور خیال( و سایر موارد دیگر مورد بررسی قرار گیرد. در دورهی مورد بررسی نیز آثار شاعرانی مدّ نظر قرار گرفته است که هم چهرهی شناخته شده و برجستهای در شعر پس از انقلاب اسلامی هستند و هم در زمینهی شعر آئینی آثاری ماندگار از خویش به یادگار گذاشتهاند، البته اشاره به این نکته ضروری به نظر میرسد که دورهی پس از انقلاب اسلامی و فضای معنوی و فکری حاکم بر آن در رشد و تعالی شعر آئینی از جمله شعر رضوی نقش قابل توجّهی داشته است و این تأثیر نه تنها از نظر بسامد کمّی بلکه از نظر کیفی هم قابل توجه است چنانچه از نظر کاربرد صور خیال بویژه تشبیه و استعاره که نقش مهمّی در خیال انگیز نمودن شعر ایفا میکند تشخّص و غنای قابل توجّهی دارد. امید است که این اثر پژوهشی مقبول نظر ساحت قدسی حضرت علی بن موسی الرضا )ع( و مورد استفاده خوانندگان عزیز قرار گیرد. کلید واژهها: امام رضا )ع(، شعر رضوی، شعر آئینی، شاعران آئینی انقلاب اسلامی، تصاویر شعری
سیما فلسفی تنکابنی علیرضا نبی لو
هدف از این تحقیق، بررسی دیدگاه مولانا در خصوص «مدینه فاضله» از طریق جستجو در آرای وی در کتاب مثنوی معنوی است.همچنین به منظور آشنایی با پیشینه موضوع، آرای دو صاحبنظر مهم در این حوزه یعنی افلاطون و فارابی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نشان دادیم که بر خلاف دو متفکر نامبرده که مستقیما به بررسی موضوع آرمانشهر پرداخته و ابعاد سیاسی و طبقات اجتماعی آرمانشهر مورد نظر خود را به تفصیل بیان کرده اند، مولانا افکار خود در مورد آرمانشهر را به صورت ضمنی و غیرمستقیم و در خلال بحث از موضوعات دیگر مطرح می کند. لذا آرای مولانا در مورد مدینه فاضله را باید به عنوان قسمتی از سپهر اندیشه وی و در کنار سایر مبانی جهان بینی او در نظر گرفت. مولانا مدینه فاضله خود را نه بر مبنای ساختار سیاسی و طبقاتی خاص، بلکه بر مبنای خصایص و فضائل اخلاقی تک تک ساکنان آن بنا می کند. در اندیشه مولانا هر شخص در هر شغل و مقام اگر در کسب مراتب کمال بکوشد و دنباله روی بزرگان و صاحبان مقامات معنوی باشد، شایسته حضور در مدینه فاضله است. در این مدینه ریاست با انبیاء و اولیای الهی است و راه ورود به این مدینه نیز اتصال و پیروی از آنان است. مدینه فاضله مولانا مدینه ای اخلاقی است و به نوعی حدفاصل جهان مادی و خاکی با عالم غیب است. جایی که انسان به طور موقت از آن دور افتاده است و همواره از این جدایی شکایت می کند. ساکنان آرمانشهر مولانا همواره اصل خود را به یاد دارند و با فرارفتن از تمنیّات مادی ارتباط خود را با عالم غیب حفظ می کنند. مولانا در آرمانشهر خود جایگاهی برای فیلسوفان، که پیرو عقل منفعت جوی جزئی هستند، قائل نیست و بالعکس عشق را رهنمای موفقیت و رسیدن به سرمنزل مقصود می داند. در یک کلام, مدینه فاضله مولانا را می توان مدینه ای اخلاقی بر پایه تعالیم عالیه اسلامی دانست.
فاطمه غلامی علیرضا نبی لو
موضوع این رساله مقایسه ساختار دستوری کلیله و دمنه با انوار سهیلی است. که در آن، ساختار دستوری کلیله و دمنه و انوار سهیلی بررسی شده است. اختصاصات دستوری و سبک زبانی کلیله و دمنه از نظر تحقیق و پژوهش درخور توجه است و کتاب انوار سهیلی که تحریر دیگری از این اثر است از ویژگی های دستوری و زبانی مهمی برخوردار است. اهداف و کاربردهای این پایان نامه ترسیم خطوط اصلی دستوری و زبانی این دو اثر و استفاده از آن در تدوین دستور جامع تاریخی زبان فارسی و شناساندن جایگاه زبانی و دستوری انوار سهیلی نسبت به کلیله و دمنه است. برای پرداختن به موضوع مقایسه ساختار دستوری کلیله و دمنه با انوار سهیلی این پایان نامه در پنج فصل مجزا تنظیم شده است. در فصل اول تعریف مقوله های مختلف دستوری از کتابهای شاخص دستور آورده شده بر طبق آن تعاریف به بررسی دستوری کلیله و دمنه پرداخته شده است و ویژگی ها و ساختار دستوری، جملات، افعال، اسماء، قیود و سایر مقوله های دستوری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در فصل دوم همین موارد را در انوار سهیلی مورد بررسی قرار دادم. در فصل سوم به بررسی مقایسه ای بین این دو اثر پرداخته شده است و نکات تشابه و تفاوت هر دو اثر استخراج شده اند . در فصل چهارم به جایگاه دستوری این دو اثر با توجه به نظریه های دستوری جدید پرداخته شده. در فصل پنجم نیز به تجزیه و تحلیل نمودارها پرداختم و نمونه های آماری که انتخاب شده و به شکل های علمی قابل تسری به کل این دو اثر است، با روش تحلیلی و نگرشی و گرامری که مبنای آن نظریات دستوری است یافته ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و وجود تشابه و تفاوت بین این دو اثر استخراج و مورد تحلیل قرار گفت و این نتایج علمی و ملموس به دست آمد. در هر دو اثر، جملات مرکب بیشترین کاربرد را دارند، بیشترین فراوانی ساخت فعل، در هر دو اثر به ترتیب افعال ساده، مرکب و پیشوندی هستند. افعال مرکب در هر دو اثر بیشتر با همکرد «کرد» و گردید» به کار رفته اند. بیشتر اسمها ساده هستند. جمع های مکسر بسامد بالایی دارند. ضمیر شخصی «او و من» بیشترین تعداد را دارد. ضمایر پیوسته در کلیله و دمنه بسیار کمتر از انوار سهیلی به کار گرفته شده اند. در کلیله و دمنه صفات ساده بیشتر به کار رفته اند و بعد از آن صفات مشتق قرار دارد اما در انوار سهیلی بعد از صفات ساده، صفات مرکب بیشترین فراوانی را دارد. حروف نیز در هر دو اثر معانی و کاربردهای مختلفی دارند و حروف ربط «و» و «که» بیشترین استعمال را دارد.
مرتضی چراغی علیرضا نبی لو
امروزه یکی از پرکاربردترین انواع تحلیل ادبی، تحلیل بر طبق نظریات یونگ است. یونگ، روان¬پزشک سوئیسی موسّس مکتب روان¬شناسی تحلیلی است. او کار فروید در زمینه روانکاوی را وسعت داد و امروزه آثار او از برجسته¬ترین و پرطرفدارترین منابع روان¬شناسی و تحلیل آثار ادبی محسوب می¬شود. او با تمرکز و تحقیق بر مضامینی چون ناهشیار جمعی و کهن¬الگو جایگاه خود را در میان روان¬شناسان و نقد آثار ادبی ارتقاء بخشید و با طرح پی در پی کهن¬الگوهای آنیما، آنیموس، نقاب و سایه و تحلیل شخصیت، خود را در تحلیل خواب و رویا ماندگار ساخت. در این میان آثاری خلق شدند که نویسندگان آن¬ها با مطالعه روان-شناسی و آثار روان¬شناختی، دست به نگارش زده¬اند. در ایران نیز آثار برجسته¬ای چون بوف کور و شازده احتجاب از این منظر قابل تأملند. پس از انقلاب دو نویسنده توانستند راه آن¬ها را ادامه دهند و آثار آن¬ها تا حدّی سرآمد رمان¬های روان¬شناختی شد. رمان «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدّق دوست دارد» به قلم شهرام رحیمیان که از دیدگاه یونگ و منتقدان ادبی اثری برجسته و قابل اعتناست و دیگری، «شریک جرم» از جعفر مدرّس صادقی، در جهت داستان¬های روان¬شناختی وی، اثری محبوب و پراهمیت است. با بررسی این رمان¬ها به وضوح می¬توان جای پای مطالعات آثار یونگ و آثاری که از یونگ تأثیر پذیرفته¬اند را مشاهده کرد. آن¬ها رمان¬های خود را برمبنای روان شخصیت¬هایشان نگاشته¬اند. بدین صورت که هر کجای داستان روان شخصیت می¬طلبد، به اعماق ذهن او رفته و خط داستانی را در جهت اندیشه و روان او ادامه می¬دهند. در این پایان¬نامه برآنیم تا به بررسی این دو رمان از منظر آرای یونگ بپردازیم و اهمیت نظریات او و این دو رمان را نمایان سازیم.
فاطمه مظفری علیرضا نبی لو
در این رساله اثارنثرابوالقاسم حالت ازنظرساختارزبانی وادبی موضوعات مطرح شده وساختار روایی داستانها مورد بررسی قرارگرفته است.
علیرضا نبی لو
داستان کودکان که بخشی از ادبیات عامیانه است از نظر ساختار روایی نظام مند می تواند با نظریه روایت شناسی گریماس ارزیابی شود در این پژوهش شصت داستان از قصه های صبحی با الگوی تقابل های دوگانه و زنجیره های سه گانه گریماس منطبق شده است . این داستان ها از نظر حضور یا عدم حضور کنشگرها & کنشگرهای مشترک و تنوع شخصیت ها مورد بررسی قرار گرفته است . نمودارها و جدول ها در بسامد گیری و تحلیل داده به کار رفته است و انطباق نظریه گریماس با داستان کودکان ثابت شده است
نجمه راستگو علیرضا نبی لو
چکیده ندارد.
محبوبه مقیمی علیرضا حجازی
چکیده ندارد.
صدیقه شجاعی باغینی علیرضا نبی لو
چکیده ندارد.
عاطفه خسروی زاده علیرضا نبی لو
چکیده ندارد.
محسن قویدل یحیی کاردگر
چکیده ندارد.