نام پژوهشگر: اعظم وفایی
سمیه کریمی محمد مهدی گرجیان
مسئله ای که در این رساله بررسی می شود، شرایط تأثیر قرآن بر انسان است. منظور از شرایط، عوامل موثّر و نبود این شرایط همان موانع تأثیر گذاری قرآن بر انسان است؛ بنابراین عمده ی مباحت رساله، حول محور عوامل و موانع تأثیر قرآن استوار است. در ابتدا اثبات شده است که قرآن با توجّه به آن چه خود می گوید و با توجّه به آن چه در سخنان معصومین علیهم السلام آمده است، موثّر است و در اصل نازل شده است که انسان را در کنار سایر عوامل به سعادت برساند؛ اما این قابل و تأثیر پذیر است که با وجود موانعی نمی تواند اثرات قرآن را دریافت کند. بسیاری از عوامل اثر پذیری از قرآن، به حوزه ی اخلاق بر می گردد و انسان باید مجموعه ای از صفات اخلاقی نیک را در خود ایجاد کند و پرورش دهد و از طرفی رذایل اخلاقی را از خود دور کند تا ظرف وجودش پاک شود و انوار الهی در آن بتابد. شرایط یا عوامل تأثیر پذیری انسان از قرآن به سه دسته تقسیم شده است: بعضی از این شرایط در متن قرآن به آن ها اشاره شده است و از آن ها به عنوان شرایط نفسانی یا روحی و روانی یاد شده است؛ مثل تقوا، تفکّر و تعقّل. دسته ای دیگر از شرایط، آن هایی هستند که انسان در تعامل با آن هاست و از آن ها گریزی نیست، مثل وراثت، لقمه ی حلال، تربیت و ... که از آن ها به عنوان شرایط فردی یا عوامل خارجی یاد شده است. از طرف دیگر، هر کتاب و نوشتار از جمله قرآن، برای آن که تأثیر گذار باشد، باید مجموعه ای از ویژگی های کلامی را داشته باشد، کم و کیف گفتار، نوع کلام، بافت موسیقیایی و ... که آن ها هم به عنوان شرایط کلامی مورد بحث قرار گرفته است. موانع تأثیر قرآن مجموعه ای از صفات و رذایل اخلاقی است که مانع بهره مندی از قرآن می شوند که این موانع نیز بیان شده اند. تأثیراتی که رساله به آن ها پرداخته است، تأثیرا ت اخلاقی و رفتاری است که قرآن به آن ها اشاره می کند و هدف نزول خود را تحقّق این اثرات می داند: افزایش ایمان هنگام تلاوت قرآن، شفا و رحمت، خشیّت و شوق و... نمونه هایی از این اثرات هستند که انتظار می رود از قرائت و تلاوت قرآن حاصل شود.
اعظم وفایی مسعود فریدونی
چکیده بهبود زخم در برخی بیماریها واختلالات مزمن به یکی ازچالش های علم پزشکی تبدیل شده است به همین دلیل ترکیبات جدیدی که به منظورتسریع التیام زخم معرفی و تهیه می گردند مورد استقبال واقع می شوند . لذا درپژوهش تجربی حاضر و براساس مطالعات قبلی تلاش گردیده است از مخلوط روغن کره گاو و مورفین بعنوان اجزاء سازنده پوشش دهنده زخم استفاده نمائیم . که به این منظور با اجرای روش ذیل این پژوهش تجربی ادامه یافت . پس از بیهوشی 15 راس موش صحرایی نر، با استفاده از پانچ بیوپسی 4 میلیمتری 8 زخم دایره ای شکل درپشت هرموش به طوریکه 4 زخم درهرطرف ستون مهره ها ، ایجاد شد و روند التیامی مربوط به 4 تیمار مختلف شامل روغن ، مخلوط روغن و مورفین ازروزسوم ، مخلوط روغن ومورفین ازروز اول و مورفین به ترتیب از بالا به پایین درهرزخم طرف چپ موش درنظرگرفته شد و زخم های طرف مقابل به عنوان کنترل با سرم فیزیولوژی تیمارشد سپس بررسی های ماکروسکوپی( تعیین درصد بهبودی براساس اندازه گیری قطر زخم ها ) و مطالعات میکروسکوپی شامل بررسی تغییرضخامت اپیتلیوم ، تراکم رگهای خونی ، تراکم سلول های آماسی و تراکم سلول های فیبروبلاستی درطی روزهای 18 ،8 ،5 ،3 ، 1 پس از ایجاد زخم انجام شد . با تکیه بریافته های کلینیکی ماکروسکوپی و هیستولوژیکی و نتایج آماری ، گروه تیمارمخلوط روغن کره و مورفین از روز اول نسبت به سایرگروه ها روند بهبودی سریع تری را نشان داد به طوریکه درروز هشتم پس از ایجاد زخم نسج ترمیمی سازمان یافتگی بهتری نسبت به سایرگروه ها نشان داد (p<0.001) . درروز هیجدهم نیز این گروه نسبت به سایرگروه ها التیام بهتری را نشان داد بطوریکه دراین گروه ضمایم پوستی مانند فولیکول موایجاد شده بود والتیام زخم سریع ترانجام شده بود . با توجه به اثرات ضد التهابی و ضد دردی مورفین و اثرات التیام بخشی روغن کره گاو به دلیل وجود ترکیبات التیام بخش مانند ویتامین a و اسید های چرب اشباع و غیراشباع که درطب سنتی هم مورد استفاده بوده است ، به نظرمی رسد مخلوط روغن کره و مورفین نسبت به سایرگروه ها عامل موثرتری درالتیام زخم های پوستی است .
اعظم وفایی محسن جوادی
چکیده هر اندیشه ای بر اساس یکسری مبانی پایه گذاری شده است. اندیشه اخلاقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. یکی از مهمترین این مبانی، مبانی انسان شناختی است زیرا موضوع اخلاق، انسان و افعال اختیاری اوست. بر این اساس، چگونگی تبیین حقیقت انسان، نفس و قوای آن و ارتباط هر یک از آن ها با فضایل و رذایل اخلاقی، نقش مهم و موثری در شکل گیری اندیشه اخلاقی دارد. فارابی و فیض از اندیشمندان اسلامی اند که از اندیشه اخلاقی برخوردارند شناخت مبانی انسان شناختی هر یک از آن ها در شناخت صحیح از اندیشه اخلاقی آنها، تأثیرگذار است. از دیدگاه فارابی، انسان موجودی مرکب از نفس و بدن است و از بین این دو، نفس حقیقت او را تشکیل می دهد. وی معتقد است در ابتدا نفس بالقوه، مجرد است اما با درک معقولات مجرد بالفعل شده و بر اساس آن به سعادت و شقاوت می رسد. وی معتقد است نفس با تطور می تواند راه کمال را طی کرده و به جایی برسد که بدون نیاز به جسم باقی بماند، از دیدگاه ایشان، اموری همچون معرفت، در این مسیر دخیل است، وی فضایل را مربوط به اعتدال و حد وسط در قوای ناطقه و نزوعیه نفس انسان می داند. فارابی مباحث خود را بر پایه منطق پایه گذاری کرده و برای عقل و استدلالات عقلی، جایگاه ویژه ای قائل است، بر این اساس اندیشه اخلاقی او رنگ و بوی عقلی و فلسفی دارد و جزء مکاتب اخلاقی عقلی و فلسفی است. این اندیشه تا حدود زیادی از انسجام درونی بین عناصر و مولفه هایش برخوردار بوده و هماهنگ با متون دینی است. هر چند موارد تناقض نما به چشم می آید که با قدری دقت و توجه، قابل تفسیر و حل است. فیض کاشانی نیز، بر این باور است که انسان دارای نفس و بدن است و اصالت را به نفس، می داند. وی، همچون فارابی نفس را مجرد و دارای تطور می داند که عواملی در چگونگی تطور نفس، دخیل است. از دیدگاه وی، فرشته و شیطان از عوامل مهم و تأثیرگذار در مسیر تطور انسان است. فیض، فضایل و رذایل را بر اساس قوای نفس، معرفی می کند. اندیشه اخلاقی فیض نیز از انسجام درونی و هماهنگی بیرونی با متون دینی برخوردار است البته فیض توجه ویژه ای به اخبار و روایات دارد و سعی می کند تا مطالب خود را مستند به متون دینی بخصوص روایات کند. و دیگر اینکه، مطالب اخلاقی فیض، تلفیقی است، در برخی موارد صبغه حقوقی و فقهی دارد و در برخی موارد دیگر رنگ و بوی عرفانی به خود می گیرد. در مقام تطبیق این دو اندیشه اخلاقی باید گفت چون مبانی اخلاقی هر دو اندیشمند در بیشتر موارد یکسان است به همین دلیل بین این دو اندیشه اخلاقی، تعارض جدی و اساسی وجود ندارد بلکه در بسیاری از مباحث اخلاقی با هم اشتراک دارند. تنها تفاوت اصلی هر دو، در شیوه ارائه اخلاقی است. فارابی با رنگ و بوی عقلی به اخلاق توجه کرده و مکتب اخلاقی عقلی و فلسفی ارائه کرده و اندیشه اخلاقی فیض نیز، اندیشه ای تلفیقی است. کلید واژه ها: اندیشه اخلاقی، مبانی انسان شناختی، فارابی، فیض کاشانی
سحر غلامی اعظم وفایی
موضوع علل عقب ماندگی مسلمانان و نقش رذائل اخلاقی در آن، از دیر باز ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود معطوف داشته است. مفسران نیز، سعی کرده اند تا با استناد به آیات وحی نقش رذائل اخلاقی را در این بحث کشف و روشن کنند؛ اما حاصل تلاش آنان در این باره، در میان مطالب تفسیرشان مخفی گشته، به طوری که یافتن و استفاده از آن در اکثر موارد کار دشواری است. پس، تدوین نظر مفسران کلام وحی، درباره نقش رذائل اخلاقی در عقب ماندگی مسلمانان ضروری می نماید. در این راستا، پس از جست و جو و بررسی در تفاسیر آنان، می توان مهم ترین و موثرترین رذائل را در حوزه رذائل فردی که در این موضوع دخالت دارند، به این ترتیب به شماره آورد: اسراف، ترس، خوباختگی و احساس زبونی –که مهمترین عامل در حوزه رذائل فردی است-، سستی و تنبلی و ریا. همچنین آنان، عهدشکنی، دروغگویی، ترک امر به معروف و نهی از منکر، رباخواری و اختلاف را از اصلی ترین رذائل اخلاقی اجتماعی موثر در عقب ماندگی مسلمانان می دانند. از دید مفسران، این رذائل فردی و اجتماعی، هرکدام، با ایجاد نوعی ضعف در پیکره فرد و جامعه و در بیشتر موارد با مصروف داشتن همت والای انسان مسلمان به امور دنیوی، از بین بردن صمیمیت و گسستن پیوند های اجتماعی آنها را در دام عقب ماندگی انداخته است. نیز، این رذائل با ایجاد خودمحوری و عدم توجه به مسئولیت انسان مسلمان در مقابل اطرافیان، آسان و آماده سازی زمینه برای گسترش فساد،از همه مهم تر، با کم رنگ ساختن یاد خداوند در دل مسلمانان، توانایی آنها را برای پیمودن راه کمال و ترقی از آنها سلب کرده است. بدین ترتیب آنان از پیشرفت در امور مادی و معنوی محروم و به عقب ماندگی گرفتار شده اند. بنابراین، مفسران، ریشه اصلی عقب ماندگی مسلمانان را در خود آنان و نه در دنیای خارج می دانند. به همین دلیل معتقدند برای درمان این عقب ماندگی ها باید از اصلاح خود شروع کرده، علاوه بر جزم علمی، عزم عملی را نیز به کار ببندند. به این معنی که ابتدا باید این رذائل، نشانه و ریشه آنها را به خوبی بشناسند، سپس با تمرین بر انجام اوامر الهی که نقطه مقابل این رذائل است، به درمان عملی آنها بپردازند. کلید واژه: اخلاق، رذائل اخلاقی، عقب ماندگی مسلمانان، مفسران.
نرگس زرین جویی اعظم وفایی
چکیده طلاق در طول تاریخ به عنوان راه¬حلی برای مشکلات زناشویی بوده و هست؛ امّا شیوه برخورد جوامع و ادیان با این مسأله متفاوت از یکدیگر است به طوری که براساس نگرش حقوقی آن ها به طلاق و هم¬چنین مقام ومنزلت خانواده، قوانین حقوقی خاصی را تعیین کرده اند. از متون دینی اسلام می توان نظام جامعی را استخراج کرد که بر خلاف ادیان و آیین های دیگر، براساس شأن و منزلتی که برای خانواده قائل است، علاوه¬بر اینکه بر مسایل حقوقی توجه شده، بر نکات اخلاقی نیز تأکید شده است و این احکام حقوقی و اخلاقی طلاق به گونه¬ای در هم تنیده شده¬اند که اجرای احکام حقوقی بدون رعایت مسائل اخلاقی مشکلاتی را به بار می¬آورد. بر این اساس امروزه اجرای جایگاه حقوقی طلاق بدون توجه به نکات اخلاقی آن مشکلاتی را پدید آورده است. به همین دلیل این پژوهش در صدد تبیین و معرفی جایگاه «جایگاه اخلاقی طلاق» در اسلام است که باید به عنوان یک الگو در جامعه در دستور کار قرار گیرد تا طلاق از یک واقعه خصمانه دامنه دار و برگشت ناپذیر به فرایندی تا حد امکان سالم، بازگشت پذیر و کم ضرر تبدیل شود. اسلام با موضوعی با این اهمیّت و حساسیت که بار منفی و نامطلوبی بر طرفین طلاق دارد با بیانی آکنده از مهر ورزی و عطوفت سیاست ها و آموزه های اخلاقی را برای مدیریت هرچه بهتر این مقطع به دست می دهد. این بررسی ها نشان می دهد که تدابیر اخلاقی دین اسلام در مسأله طلاق بر اساس تقدم زمانی شامل وظایف اخلاقی قبل ازطلاق، مانند صلح و گذشت و دادگاه خانوادگی برای جلوگیری از انحلال خانواده است و در زمان طلاق نیز جدا از مسائل حقوقی،به احکام اخلاقی مانند حفظ شأن و منزلت زن، نگه داشتن عده وحضور دو شاهد عادل اشاره شده است، هم¬چنین در زمان بعد از طلاق برای جلوگیری از ضایع شدن حقوق کودک و بازگشت زن به روال زندگی عادی بر مسائل اخلاقی مانند آداب فرزندپروری و پرورش روح توکل تأکید کرده است. واژگان کلیدی: اخلاق اسلامی ،طلاق ،خانواده ، کرامت زن.
شهین پیری اعظم وفایی
این پژوهش با عنوان بررسی تطبیقی جایگاه پیامبر? در تفسیر تبیان و مفاتیح الغیب در صدد است. جایگاه پیامبر? را شناسای نماید. از آنجا که دیدگاه مفسران شیعه اثنی اشعری با مفسران اهل سنت پیرامون بسیاری از مسایل اعتقادی از جمله؛وحی،علم وعصمت پیامبر? تفاوت های دارد. به همین خاطر به بررسی تطبیقی جایگاه پیامبر? دررابطه با این مسائل اعتقادی در تفسیر تبیان که یکی از مهمترین تفاسیر شیعه و تفسیر مفاتیح الغیب ، که یکی از مهمترین تفاسیر اهل سنت است، پرداخته خواهد شد؛ تا انطباق و عدم انطباق هر کدام با جایگاه و مقام حضرت? واضح وروشن گردد. و با بررسی جایگاه پیامبر? در تفاسیر مذکور، مطالبی در مورد پیامبر ? از نظر سه ویژگی، وحی، علم، عصمت از گناه و خطا بدست می آید.؛ حضرت دارای مقام والایی است که از طرف خداوند وحی براو نازل شده ودر وحی اولیه دچار شک وتردید نشد .هم چنین دارای علم لدنی و عصمت می باشد. اما وجه تمایز این تفاسیر در مورد این مسائل اعتقادی، در مورد حضرت شامل؛ عامل عدم شک وتردید پیامبر ?در وحی اولیه، بحث دیگر حقیقت و منشأ عصمت و قلمرو آن، چگونگی کسب علم لدنی است،.که نظرات فخررازی ذیل این آیات بیان کننده این است که پیامبر? با استفاده از معجزه ای که از طرف خداوند توسط فرشته وحی دریافت می کرد. در وحی اولیه وحی اولیه شک نمی کرد. شیخ برخلاف فخررازی معتقد است که پیامبر?با علم حضوری می فهمید به ایشان وحی رسیده است در زمینه حقیقت، منشاء و قلمرو عصمت، فخررازی عصمت را لطفی از طرف خدا می داند که حضرت اجبارا به طرف گناه نرود.. واین ویژگی در بعد از بعثت به حضرت داده شده است شیخ در این زمینه عصمت بدون اختیار را محال می داند.و حضرت را از بدو تولد داری عصمت می داند. در بحث علم لدنی هر دو مفسر معتقدند، علمی است که از طرف خداوند داده شده است اما فخررازی معتقد است تفکر و تامل در آن دخالت ندارد این. پژوهش کوششی در جهت مقایسه جایگاه پیامبراسلام است مطالب پژوهش مستند به آیات قرآن، احادیث معصومین،شواهدی در کتاب های تفسیری و آثار نویسندگانی است که در این راستا اثری از خود به یادگار گذاشته اند
سیما جعفری اعظم وفایی
صفت خوف و رجاء در زندگی عملی انسان نقش تعیین کننده ای دارد،زیراانسان با داشتن امید،از خطر ورود در زمره کافرانرهایی یافته و با دارا بودن بیم، خود را از مکر الهیدر امان نمی بیند.خوف و رجای حقیقی،هرگونه موانع کمال را از سر راه انسان برداشته ، موجب وصول انسان به مراتب بالای قرب الهی می گرددو برای هر انسان خواهان سعادت، اعم از سعادت دنیوی و اخروی لازم است.مومن راستین هم امید به لطف و رحمت حق تعالی دارد و هم از عذاب و کیفر خداوند وحشت دارد. امید تنها، بدون عمل، غرور و خود فریبی است؛ خوفِ تنها نیز ناامیدی می آورد که از گناهان بزرگ و خطر آفرین است، از این رو، دانشمندان علم اخلاق در مورد این دو صفت و همراهبودن آنها سخت تأکید کرده اند.احوال زندگی مردم نشان میدهد، بیشتر آنان دچار افراط و تفریط در این زمینه اند . یکی از دلایل این امر، روشن نبودن مسأله است.بنابر این با بیان دقیق جنبه های مسأله،میتوان از افراط و تفریط در این زمینه جلوگیری کرد.این پژوهش درصدد است، با بررسی میزان خوف و رجاءو بررسی این دو مفهوم و نسبتشان با یکدیگر و پیامدهای ناشی از آن،نقش خوف و رجاء را در حیات اخلاقی انسان تبیین نماید،تا جامعه اسلامیمان به آرمان اصلی اش که جامه عمل پوشاندن به تمام دستورات دینی است نزدیک تر گردد.
زهرا شرعیات اعظم وفایی
برای هر مفسر و قرآن پژوه لازم است که برای آگاهی و شناخت صحیح قرآن به ویژه در زمینه مفردات علاوه بر استفاده از منابع لغوی، به روایات معصومین (ع) نیز مراجعه نماید. در این تحقیق به ارزیابی تطبیقی روایات تفسیری معصومین (ع) با اقوال لغویان در مورد برخی از مفردات سوره های لقمان تا زمر پرداخته شده است و آن چه حاصل شد این است که در برخی موارد معصومین (ع) به بیان معنای واژه پرداخته اند مانند واژه صعر، غیب، اجاج، فصل الخطاب و در بعضی موارد به مصادیق اشاره کرده اند مانند واژه الرجس و یا به تأویل و معنای باطنی واژه نظر داشتند مانند واژه عرش. اگر به سخنان لغویان نیز توجه شود می توان دید که گاهی لغویان در کنار بیان معنای لغوی واژه گاهی به مصادیق و تأویل و معنای مجازی واژه اشاره کرده اند در نتیجه می توان گفت میان معانی که لغویان در مورد برخی از مفردات سوره های لقمان تا زمر مطرح کرده اند با معانی که معصومین (ع) ذکر کرده اند تطابق وجود دارد و این تطابق نقش موثری در فهم و درک بهتر معنا و تفسیر آیات داشته و فاصله عصر حاضر تا عصر نزول را جبران می کند به صورتی که می توان گفت قرآن کتاب فرا تاریخی ست و دست یابی به مفاهیم والای آن در هر زمان با توجه به فهم و درک صحیح معنای واژگان امکان پذیر می باشد.
سمیه دهقانی اعظم وفایی
چکیده عنوان پایان نامه پیش رو، مبانی و اصول آموزش معارف اسلامی در قرآن و روایات است. همانطور که هر مکتب آموزشی، مشتمل بر یک سری مبانی و اصول منسجم می باشد؛ مکتب آموزشی اسلام که کاملترین مکتب نیز است بر پایه مبانی و اصول مسلم و عقلانی مبتنی می باشد؛ و همچنین برای ایجاد جامعه سالم و متخلق به اخلاق اسلامی، نیاز به یک نظام آموزشی زنده و مترقی است که انسانهای آزاد، مستقل، خلّاق، مبتکر و تلاشگر پرورش دهد. زیرا آفرینش انسان به گونه ای است که در سیما و سیرتش – دنیا و آخرتش- با آموزش ساخته و پرداخته می شود و وقتی که او صالح و سالم پرورش یافت همه چیز به خوبی ساخته می شود. برای رسیدن به جامعه سالم و صالح نیاز به فلسفه آموزش و پرورش داریم که مطابق الگوهای دینی آن جامعه باشد. روش این تحقیق توصیفی و استنادی است و با استفاده از فیش برداری از کتب که شامل منابع اولیه و ثانویه است به جمع آوری اطلاعات پرداخته و نظریات صاحب نظران مطرح گردیده است