نام پژوهشگر: محسن یزدانیان
مهدی شعبانی پور محسن یزدانیان
نتیجه ی کلی حاصله از تحقیق حاضر این است که پراکنش مراحل نارس کرم میوه خوار گوجه فرنگی به صورت تصادفی می باشد. به علت اینکه این آفت تخم خود را به صورت انفرادی روی گوجه فرنگی قرار می دهد و کمتر در دسترس زنبور تریکوگراما قرار می گیرد که در این تحقیق هیچگونه پارازیتیسمی را بر روی تخم آفت مشاهده نمی شد. در مورد پارازیتیسم لاروها درصد پارازیتیسم در شرایط طیبعی خیلی کم بود به طوری که گونه غالب cotesia kazak با حدود 58/2 درصد پارازیسیتم بسیار پاییینی را به خود اختصاص می دهد. الگوی پراکنش تخم و لاروهای کرم میوه خوار گوجه فرنگی به صورت تصادفی می باشد که این الگو می تواند اطلاعات مهمی از تاثیر عوامل محیطی بر جمعیت آن ها ارایه نماید (نستل و همکاران، 1995). از جنبه های کاربردی الگوی توزیع فضایی می توان به کاربرد آن در مدل سازی (تیلور، 1984)، تعیین روش مناسب نمونه برداری (بوتز و شالجه، 2004) و طراحی برنامه های نمونه-برداری(تسای و همکاران، 2000؛ چو و همکاران، 2005) اشاره نمود. با توجه به نکات اشاره شده برای افزایش درصد پارازیتیسم باید در انتخاب سموم انتخابی که برای زنبورهای پارازیت کمترین زیان را داشته باشد استفاده کرد. با توجه به اینکه رهاسازی زنبورهای پارازیتوئید در گرگان در تاریخ های نامناسب(نصب تریکوکارت در 7/3/87) کنترل نسل این آفت با روش های بیولوژیک عملا غیر ممکن می باشد و باید در تاریخ های رهاسازی و نحوه رهاسازی دقت زیاد نمود. انتخاب تاریخ کاشت و تحقیق در مورد تاریخ کاشت گوجه فرنگی می تواند زمینه مناسبی برای تحقیقات آینده باشد. استفاده از میزبان های واسط و تحقیقات در مورد استفاده از این میزبان ها در مزارع گوجه فرنگی زمینه را برای کنترل این آفت فراهم می کند.
ملیحه لک زایی محمد حسن سرایلو
بالتوری سبز chrysoperla carnea شکارگر حریص تخم های حشرات و سایر بندپایان نرم بدن است. این شکارگر به طور انبوه پرورش داده می شود و علیه حشرات آفت در کنترل بیولوژیک استفاده می گردد. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر رژیم های غذایی مختلف بر ویژگی های زیستی حشرات کامل بالتوری سبز و یافتن غذایی بهتر و ارزان تر برای پرورش انبوه حشرات کامل انجام شد. در مرداد ماه 1388، تعداد دو عدد حشره ی کامل ماده ی بالتوری سبز که قبلا جفتگیری کرده بودند، از مزارع سویای اطراف شهرستان گرگان جمع آوری و به اینسکتاریوم منتقل شدند. به منظور خالص-سازی شکارگر و همگن کردن آن از نظر فیزیولوژیک، شکارگرهای جمع آوری شده از مزارع به مدت 7 نسل متوالی در آزمایشگاه پرورش یافتند. آزمایش ها تحت شرایط نوری 14 ساعت روشنایی و 10 ساعت تاریکی، دمای 2±25 درجه ی سانتی گراد و رطوبت نسبی5±60 درصد انجام شد. ویژگی های زیستی حشرات کامل نسل هفتم تحت تاثیر شش رژیم غذایی مختلف شامل مخلوط 1:1:1 غلظت-های 30 درصد گلوکز، فروکتوز و ساکارز، مخلوط 1:1:1 غلظت های 30 درصد گلوکز، فروکتوز و ساکارز به اضافه ی عصاره ی تخم بید غلات، مخلوط 1:1:1 غلظت های 30 درصد گلوکز، فروکتوز و ساکارز به اضافه ی عصاره ی تخم شب پره ی مدیترانه ای آرد، مخلوط 1:1:1 عسل، مخمر و آب مقطر، مخلوط 1:1:1 عسل، مخمر و عصاره ی تخم بید غلات و مخلوط 1:1:1 عسل، مخمر و عصاره ی تخم شب پره ی مدیترانه ای آرد مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار و در هر تکرار 5 مشاهده انجام شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری sas تجزیه شدند. نتایج نشان دادند که رژیم غذایی عسل، مخمر و عصاره ی تخم شب پره ی مدیترانه ای آرد (1:1:1)، از رژیم های غذایی دیگر بهتر بود. میانگین طول عمر حشرات کامل ماده (73/37 روز)، طول دوره ی تخمریزی (57/27 روز)، میزان باروری (0/795 تخم) و درصد تفریخ تخم ها (98/84 درصد) در این رژیم غذایی از سایر رژیم های غذایی مورد استفاده، در سطح احتمال یک درصد بیش تر بود. همچنین، در حشرات تغذیه شده از این رژیم غذایی، طول دوره ی پیش از تخمریزی (66/6 روز) به طور معنی داری نسبت به سایر حشرات مورد آزمایش کوتاه تر بود. واژه های کلیدی: chrysoperla carnea، حشرات کامل، رژیم غذایی، فراسنجه های زیستی، عصاره ی تخم.
عبدالرحمن عبدالهی سعید نصراله نژاد
پاسخ بیوشیمیایی نسبت به آلودگی های ویروسی در گیاهان مختلف متفاوت است. یکی از جنبه-های مهم دفاعی گیاه میزبان در برابر عوامل بیماریزا، دفاع بیوشیمیایی و واکنش های پیچیده مربوط به آن است. ویروس وای سیب زمینی (potato virus y, pvy) از خانواده potyviridae از پراکنش جهانی برخوردار است و از بیمارگرهای رایج مزارع توتون در ایران می باشد. ارقام مختلف توتون در برابر سویه های این ویروس عکس العمل های متفاوتی را نشان می دهند. در این تحقیق، تغییرات پارامترهای بیوشیمیایی پروتئین کل، فنل کل و فعالیت آنزیم های پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز در برگ های دو رقم توتون مقاوم (vam) و حساس (k326) پس از مایه زنی مکانیکی با عصاره ویروس وای سیب زمینی نژاد (pvyo) در زمان های 1، 2، 3، 4 و 5 روز پس از مایه زنی در شرایط گلخانه ای مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار اجرا شد. جهت تأیید وجود آلودگی و تعیین میزان جذب نوری (od) ویروس مذکور در نمونه ها از آزمون داس- الایزا و آنتی بادی پلی کلونال اختصاصی pvy استفاده گردید. مقایسه میانگین فاکتورهای معنی دار شده در جدول تجزیه واریانس با آزمون چند دامنه ای دانکن نشان داد که میزان پروتئین کل رقم vam از رقم k326 مایه زنی شده و شاهد آن در همه زمان های پس از مایه زنی از آن بیشتر بود، به غیر از روز سوم که اختلاف شان معنی دار نشد. بیشترین میزان پروتئین کل در روزهای اول و پنجم و در رقم vam مایه زنی شده مشاهده شد و کمترین مقدار در روزهای دوم و چهارم پس از مایه زنی و در رقم k326 ثبت گردید. بیشترین میزان فنل کل در روز پنجم پس از مایه زنی ثبت شد و با سایر زمان ها اختلاف معنی داری را در سطح یک درصد نشان داد. در ارقام مایه زنی شده مقدار فنل کل نسبت به شاهد بیشتر بود و اختلاف بین آنها در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد. در ارقام مایه زنی شده میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز نسبت به شاهد به طور معنی داری در رقم k326 از رقم vam بیشتر بود. میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز برگ های توتون رقم vam در همه زمان های پس از مایه زنی در سطح احتمال آماری یک درصد از رقم k326 کمتر بود. فعالیت آنزیم ها بسته به نوع رقم، نوع تیمار مایه زنی و زمان پس از مایه زنی متغییر بود. میزان جذب نوری در رقم k326 به مراتب از رقمvam بیشتر بود. همبستگی بین پارامترهای مذکور بسیار پایین بود و فقط بین فعالیت آنزیم های پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز همبستگی مثبت و نسبتا بالایی (546/0r2=) دیده شد.
حدیث خباز صابر محسن یزدانیان
زنبور پارازیتویید habrobracon hebetor (hym., braconidae) یک پارازیتویید خارجی همه جازی است که به عنوان یکی از مهم ترین عوامل کنترل بیولوژیک، علیه بسیاری از بالپولکداران آفت کاربرد دارد. حشرات کامل این پارازیتویید به منابع قندی به عنوان منبع انرژی نیاز دارند. در این تحقیق، اثر غلظت های قندی و دفعات تغذیه بر طول عمر و باروری این زنبور بررسی شد. اثر دو فاکتور ترکیب قندی گلوکز- فروکتوز- ساکارز با نسبت 1:1:1 در غلظت های 0، 10، 30، 50 و 70 درصد و دفعات تغذیه (عدم تغذیه، تغذیه از آب، تغذیه فقط در روز اول، و تغذیه های هر روز یک-بار، هر دو روز یک بار، هر سه روز یک بار و هر چهار روز یک بار) مورد آزمون قرار گرفت. بیش ترین طول عمر حشرات نر و ماده در نبود لاروهای میزبان، به ترتیب با تغذیه از غلظت های 50، 30 و 70 درصد (به ترتیب با میانگین های 76/34، 1/31 و 6/27 روز برای حشرات نر و 23/43، 56/39 و 76/39 روز برای حشرات ماده) به دست آمد. در حضور لاروهای میزبان، در طول عمر حشرات ماده با تغذیه از غلظت های مختلف تفاوتی مشاهده نشد. در آزمون مقایسه ی حضور و عدم حضور میزبان، بیش ترین طول عمر در غلظت های 50، 30 و 70 درصد در نبود میزبان به دست آمد. در آزمایش مربوط به تاثیر دفعات تغذیه بر طول عمر حشرات کامل در نبود میزبان، تغذیه ی هر روزه ی حشرات ماده و تغذیه های هر روزه، هر دو روز یک بار و هر سه روز یک بار حشرات نر از ترکیب قندی 30 درصد، به ترتیب با میانگین های 56/39، 1/31، 24 و 73/20 روز بیش ترین طول عمر را ایجاد کردند. در حضور میزبان هم بین میانگین های طول عمر تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در آزمون مقایسه ی حضور و عدم حضور میزبان نیز تغذیه ی هر روزه در نبود میزبان، وتغذیه ی هر روزه و هر چهار روز یک بار در حضور میزبان، بیش ترین طول عمر را ایجاد کردند. در آزمایش های مربوط به تولید نتاج، تغذیه های حشرات ماده به ترتیب از غلظت های 50، 30 و 70 درصد ترکیب قندی بالاترین تولید مثل را به ترتیب با میانگین های 5/105، 65/94 و 85/77 عدد زنبور کامل خارج شده دارا بودند. در آزمایش مربوط به تاثیر دفعات تغذیه نیز تغذیه ی هر روزه ی حشرات ماده از غلظت 30 درصد ترکیب قندی بالاترین تولید نتاج را به همراه داشت.
اصغر فلاحتی حسین آباد معصومه شایان مهر
پادمان یا دم فنری ها مهم ترین بندپایان خاکزی هستند که با تراکم بالا در اغلب خاک ها وجود دارند. آن ها شش پایانی کوچک، درون دهان (قطعات دهانی در داخل حفره ی دهانی سر قرار دارند) و بی بال با شاخک چهاربندی هستند. اغلب گونه ها با داشتن زایده ی چنگال مانند به نام فورکا در بخش عقبی شکم به راحتی قابل تشخیص هستند. به جزء چند گزارش محدود که پادمان را به عنوان آفت محصولات کشاورزی معرفی می کند بیش تر یافته ها بر مفید بودن آن ها دلالت می کند. پادمان به عنوان شاخص های زیستی در مناطق آلوده ی خاک به کار می روند یا در آزمایش های زیست سنجی برای آزمایش اثرات جانبی ترکیبات شیمیایی جدید به کار می روند. در طبیعت، این بندپایان کوچک با تغذیه از مواد گیاهی مرده سبب خرد شدن آن ها می گردند و نیز با نقش مهمی که در تجزیه ی مواد دارند سبب استمرار چرخه ی عناصر، تشکیل ساختمان خاک و تغییر شرایط رشد گیاه می شوند. از این رو بسیار مورد توجه هستند. پادمان همه جازی هستند و تا امروز 7500 گونه از آن ها معرفی شده است. . در این تحقیق فون پادمان در مناطق مختلف گرگان در طی سال های 1389 تا 1390 مورد بررسی قرار گرفته است. تشخیص گونه ها به تایید متخصصین این راسته رسیده است. مجموعا 15 گونه از 11 جنس و پنج خانواده از نواحی مختلف شهرستان گرگان جمع آوری و شناسایی گردیدند. گونه های شناسایی شده در این تحقیق (مشخص شده با *) برای فون ایران جدید می باشند. جنس های anurophorus و protaphorura برای اولین بار از ایران گزارش می شوند. در این بین گونه های (مشخص شده با **) بنا بر مستندات ارزشمند احتمالا?برای فون دنیا نیز جدید هستند. اگر چه در مواردی که نام گونه ها بی نام ذکر شده اند با هیچ یک از گونه های ذکر شده با کلید معتبر ارایه شده هم خوانی ندارد. اما بررسی ها برای نام گذاری و توصیف دقیق گونه ها ادامه دارد. isotomidaeخانواده ی 1. anurophorus coiffaiti cassagnau and delamare, 1955 * isotomurus maculatus (schaffer, 1869) * 2. punctiferus yossi, 1963 * isotomurus 3. isotomurus n. sp. (aff. palustris-unifasciatus) ** 4. folsomia penicula bagnall, 1939 * .5 6. isotoma sp. (aff. decorata-spinicauda) ** خانواده ی entomobryidae sp.1 * etomobrya 7. sp.2 * etomobrya 8. 9. heteromurus sp. * 1 *.sp lepidocyrtus 10. 2 *.sp lepidocyrtus 11. خانوادهی hypogastruridae ceratophysella sp. * 12. sp. * hypogastrura 13. خانوادهی onychiuridae 14. protaphorura sp. * katiannidaeخانوادهی fitch, 1863 sminthurinus elegans 15. واژه های کلیدی: پادمان، فونستیک، گرگان، ایران.
آرش خیرالدین محمد رضا دماوندیان
در این بررسی مقایسهی کارایی روغن معدنی (مانع پلاستیکی آغشته به روغن) و نوارمسی برای کنترل حلزون قهوهای مرکبات، caucasotachea lencoranea با طعمهی مسموم متالدهید و فریکول (فسفات آهن) در باغات تجاری مرکبات شهرستان بابلسر در سالهای 1389 الی 1390 در غالب طرح آماری کاملا تصادفی چند مشاهدهای انجام پذیرفت. حلزونهای روی درختان یک روز قبل از اعمال تیمارها پاکسازی شدند و تعداد آنها روی درختان مرکبات به فاصلهی هر 10 روز یکبار پس از اعمال تیمارها تا 9 الی 10 روز مانده به زمان برداشت محصول شمارش شدند. تجزیه واریانس بین تیمارهای ذکر شده در آزمایش اول، نشان داد که تمامی تیمارها با شاهد دارای اختلاف معنیدار در سطح احتمال یک درصد هستند. تیمارهای روغن معدنی و نوار مسی با 27/17 و 66/26 درصد تعداد حلزون در روی درخت، به ترتیب، کارایی بالاتری را نسبت به تیمارهای متالدهید و فریکول با 39/47 و 2/52 درصد نشان دادند. در آزمایش دوم، میانگین تعداد حلزونهای زنده شمارش شده روی درختان برای تیمارهای روغن معدنی، متالدهید و شاهد به ترتیب، 05/3، 12/9 و 51/15 حلزون به ازای هر درخت بوده و دارای اختلاف معنیدار در سطح احتمال یک درصد بودند. میزان کارایی کنترلی فوم و متالدهید، 60 روز پس از اعمال تیمارها، به ترتیب 34/80 و 2/41 درصد بود. برای ارزیابی اثر سموم شیمیایی بر فعالیت دشمنان طبیعی از جمله سوسکهای carabidae در باغهای مرکبات شهرستان بابلسر، دو باغ مجاور هم، و هر کدام به مساحت حدودا 7 هکتار انتخاب شدند. کنترل آفات در یکی از باغهای مذکور طبق توصیه کارشناسان حفظ نباتات جهاد کشاورزی از سموم شیمیایی و در قطعه دیگر به مدت 6 سال فقط از روغنهای معدنی برای کنترل آفات استفاده میشد. دوازده تلهی گودالی بهطور تصادفی در سطح هر باغ تعبیه و بهطور دو هفته در میان تعداد سوسکهای زمینی به دام افتاده در تلهها شمارش و شناسایی شدند. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که حشرهکشهای شیمیایی و کنهکشها موجب کاهش تنوع گونهای و فراوانی جمعیت سوسکهای زمینی میشوند.
بتول طوسی محمد حسن سرایلو
مهار زیستی آفات در برنامه های مدیریتی جایگاه خاصی پیدا کرده است. شب پره ی مدیترانه ای آردanagasta kuehniella که به عنوان یکی از مهمترین میزبان های واسط در پرورش و تکثیر انبوه برخی از دشمنان طبیعی آفات (براکون و تریکوگراما) به طور گسترده مورد استفاده واقع می شود دارای اهمیت خاصی است. در پروژه حاضر اثر چند ترکیب قندی روی برخی از شاخص های زیستی حشرات کامل در شرایط آزمایشگاهی (رطوبت نسبی 5±70 درصد، دمای 2±25 درجه ی سانتی گراد و دوره ی نوری d8 : l16) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 20 تکرار انجام گرفت. ویژگی های زیستی حشرات کامل تحت تاثیر هشت رژیم غذایی شامل: گلوکز، فروکتوز، ساکارز، گلوکز- فروکتوز، گلوکز- ساکارز، فروکتوز- ساکارز، گلوکز- فروکتوز- ساکارز و آب مقطر مورد بررسی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با نرم افزار sas تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که رژیم غذایی ساکارز 30 درصد از سایر رژیم های غذایی بهتر بود. میانگین طول عمر حشرات کامل ماده با تغذیه از این ترکیب 45/14 روز و حشرات نر 17 روز برآورد شد. میانگین تخم ها 75/503 عدد و دوره ی تخمریزی 45/11 روز محاسبه شد که در سطح احتمال یک درصد نسبت به سایر تیمارها بیش تر بود. طول دوره ی پیش از تخمریزی در این تیمار 2/1 روز بود که با سایر تیمارها اختلاف معنی داری نداشت. بیش ترین میانگین درصد تفریخ تخم ها (4/96 درصد) در تغذیه از تیمار فروکتوز- ساکارز به دست آمد. که با تیمارهای گلوکز، ساکارز و شاهد در سطح احتمال یک درصد اختلاف معنی دار داشت، ولی با سایر تیمارها تفاوت معنی دار نداشت. تعداد تخم های باقی مانده در تخمدان حشرات ماده (5/0 عدد/ماده) در تیمارهای شاهد و گلوکز- فروکتوز- ساکارز بیش تر از سایر تیمارها به دست آمد. بیش ترین طول دوره ی پس از تخمریزی در تغذیه از فروکتوز- ساکارز، 95/1 روز محاسبه شد. به طور کلی رژیم های تک قندی نسبت به دوقندی اثر بهتری روی برخی از شاخص های زیستی داشتند. اثر رژیم های تک قندی نسبت به سه قندی و هم چنین دوقندی نسبت به سه قندی نیز روی برخی از شاخص ها موثرتر بودند.
مهسا صفا محسن یزدانیان
میزان نشو و نما و قدرت باروری شبپره ی مدیترانه ای آرد 2) جوانه ی ) ،(fb) ( رژیم غذ ایی تهیه شده از ( 1) آرد گندم + سبوس گندم ( 75 درصد و 25 درصد 3) جوانه ی گندم + ) ،(myg) ( گندم + مخمر نان + گلیسرول به نسبت ( 10 به 1 به 2 وزن به وزن 4) سبوس گندم + مخمر نان + گلی سرول ( 20 به 1 به 2 ) ،(my) ( مخمر نان ( 10 به 1 وزن به وزن و ( 5) سبوس گندم + مخمر نان + گلیسرول + آب ( 100 به 5 به 10 به 5 وزن ،(byg) ( وزن به وزن 25 ± مورد بررس ی قرار گرفت . بررسیها تحت شر ایط آزما ی شگاهی دمای 2 (bygw) ( به وزن 70 درصد و دوره ی نور ی 12 ساعت روشنا یی و 12 ساعت ± درجه ی سان تیگراد، رطوبت نس بی 8 تاریکی انجام شد ند. هر تیمار در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت . در این تحقیق، تعدادی از فاکتورهای ز یستی مربوط به لاروها و حشرات کامل بررسی شدند . نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد ند که طول دوره ی نشو و نمای رویانی و درصد تفریخ تخم ها در کلیهی رژیمهای غذایی یکسان بودند و تحت تا ثیر نوع مادهی غذ ایی قرار نگرف تند. بیش ترین میانگین های طول دوره ی لاروی، طول دوره ی پیش از تخم ریزی، طول دوره ی از تخم تا ظهور اولین حشره ی کامل ، تعداد تخم با قیمانده در تخم دان، و کم ترین م یانگین های وزن لاروها، شفیره ها و حشرات کامل نر و ماده، تعداد تخم گذاشته مشاهده شدند. بیش ترین میانگین های byg شده، و طول عمر حشرات کامل نر و ماده در رژیم غذایی تعداد تخم گذاشته شده، درصد زندهمانی از تخم تا حشره ی کامل، وزن لاروها، شف یرهها و ح شرات کامل و طول عمر حشرات کامل، و کم ترین م یانگین های تعداد تخم با قی مانده در تخم دان، طول دوره ی پیش از تخم ریزی، طول دوره ی لارو ی و طول دوره ی از تخم تا ظهور اولین حشره ی کامل در مشاهده گردیدند. جمع بندی نتا یج نشان داد که این دو رژی م غذایی myg و fb رژیمهای غذ ایی بدون در نظر گرفتن هز ینه های اقتصاد ی)، مطلوب تر ین مواد غذایی برای myg (رژیم غذایی پرورش های انبوه و مقیاس کوچکِ آزمایشگاهی شبپره ی مدیترانهای آرد میباشند.in this study, we evaluated the effects of five diets including: (1) wheat flour + wheat bran (75%:25% w/w) (fb), (2) wheat malt + bread yeast + glycerol (10:1:2 w/w) (myg), (3) wheat malt + bread yeast (10:1 w/w) (my), (4) wheat bran + bread malt + glycerol (20:1:2 w/w) (byg), and (5) wheat bran + bread yeast + glycerol + water (100:5:10:5 w/w) (bygw) on some biological properties of the mediterranean flour moth, anagasta kuehniella. all experiments were done at laboratory conditions of 25 ± 2 ?c temp., 70 ± 8% r.h., and l:d 12:12. each experiment repeated four times. some biological properties of larvae and adults were investigated. results showed that rearing diets had no effect on embryonic development and percentage egg hatch. largest means of larval period, pre-oviposition period, egg to adult emergence period, number of eggs remained in ovary, and also lowest means of male and female larvae, pupae, and adult weight, female fertility, and male and female adult longevity were observed on byg diet. in contrast, largest mean of female fertility, percentage of survival from egg to adult, larvae, pupae and adult weight, and adult longevity, and lowest means of number of eggs remained in ovary, peroviposition period, larval period, and egg to adult emergence period were observed on fb and myg diets. summing up the results showed that fb and myg diets (myg without considering the economic costs) were the best diets for rearing the mediterranean flour moth
اسما رجایی شهروز کاظمی
چکیده در این پژوهش که طی سال های 1390 و 1391 در منطقه ی بافت (استان کرمان) انجام شد، در مجموع 38 گونه ی متعلق به 20 جنس، 13 خانواده و شش بالاخانواده از کنه های راسته ی میان-استیگمایان جمع آوری و شناسایی شدند که از میان آن ها، دو گونه برای اولین بار از ایران گزارش می شوند و پنج گونه نیز جدید می باشند که به ترتیب با علامت های * و ** در زیر مشخص شده اند: macrochelidae: (1) macrocheles merdarius (berlese, 1889) [220 ?]; (2) m. glaber (j. müller, 1860) [1 ?]; (3) m. muscaedomesticae (scopoli, 1772) [57 ?]; (4) m. sp. nov.** [7 ?]. eviphididae: (5) alliphis halleri (g. & r. canestrini, 1881) [4 ?]. pachylaelapidae: (6) pachylaelaps pectinifer (g. & r. canestrini, 1881) [5 ?]; (7) onchodellus karawaiewi (berlese, 1920) [10 ?]; (8) o. reticulatus* (berlese, 1904) [1 ?]; (9) o. sp. nov.** [1 ?]. laelapidae: (10) laelaspis sp. nov.** [1 ?]; (11) gaeolaelaps asperatus (berlese, 1904) [18 ?]; (12) g. azarbaijaniensis (faraji et al., 2008) [1 ?]; (13) g. sp. nov.** [2 ?]; (14) g. aculeifer (canestrini, 1883) [37 ?, 16 ?]; (15) g. queenslandicus (womersley, 1956) [12 ?]; (16) g. kargi (costa, 1968) [8 ?]; (17) g. nolli karg, 1962 [8 ?]; (18) androlaelaps sp. [2 ?]; (19) a. casalis (berlese, 1887) [16 ?]; (20) cosmolaelaps vacua (michael, 1891) [13 ?]. digamasellidae: (21) dendrolaelaps sp.1 [2 ?]; (22) dendrolaelaps sp.2 [10 ?]; (23) digamasellus sp. [1 ?]. blattisociidae: (24) cheiroseius (posttrematus) necorniger (oudemans, 1903) [15 ?]; (25) ch. (posttrematus) sp. nov.** [5 ?]; (26) lasioseius youcefi athias-henriot, 1959 [22 ?]; (27) l. sp. [1 ?]. ascidae: (28) antennoseius (antennoseius) bacatus athias-henriot, 1961 [10 ?]. ameroseiidae: (29) ameroseius lidiae* bregetova et al., 1997 [4 ?]. melicharidae: (30) proctolaelaps sp. [1 ?]. parasitidae: (31) parasitus fimetorum (berlese, 1903) [41 dn]; (32) p. consanguineus oudemans & voigts, 1904 [2 dn]; (33) p. hyalinus willmann, 1949 [6 dn]. trematuridae: (34) trichouropoda patavina (g. canestrini, 1885) [1 ?]; (35) nenteria breviunguiculata (willmann, 1949) [1 dn]; (36) n. stammeri hirschmann & z. nicole, 1969 [1 dn]. urodinychidae: (37) uroobovella marginata (c.l. koch, 1839) [2 dn]. uropodidae: (38) uropoda orbicularis (o.f. müller, 1776) [4 dn].
سمیرا فوجردی محسن یزدانیان
در این بررسی، اثر حشره کشی سه نوع فرمولاسیون با منشا زیستی به نام های تجاری سیرینول، پالیزین و تنداکسیر با دزهای 3000، 5000، 7000 و 10000 پی پی ام علیه شپشه ی برنج، sitophilus oryzae، روی گندم، جو و برنج مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش ها در دمای 2 ± 26 درجه ی سانتی گراد، رطوبت نسبی 5 ± 65 درصد و تاریکی انجام شدند. میزان مرگ و میر حشرات کامل پس از 7 و 14 روز شمارش شد. برای ارزیابی تولید نتاج، پس از 14 روز، حشرات مرده و زنده حذف و به مدت 45 روز دیگر در انکوباتور و شرایط آزمایشگاهی فوق قرار داده شدند و پس از آن، تعداد حشرات کامل ظاهر شده شمارش گردید. میزان مرگ و میر حشرات کامل روی هر محصول به نوع سم، دز مصرفی و زمان درمعرض گذاری بستگی داشت. نتایج بررسی ها روی گندم نشان دادند که بیش ترین میانگین مرگ و میر در گندم (48/71 درصد)، در دز 10000 پی پی ام، در تیمار پالیزین و زمان درمعرض گذاری 14 روز و کم ترین میانگین تولید نتاج (5/32 حشره ی کامل)، در غلظت 3000 پی پی ام در فرمولاسیون سیرینول مشاهده شد. نتایج بررسی ها روی برنج نشان دادند که بیش ترین میانگین مرگ و میر در برنج (91/69 درصد) در غلظت 10000 پی پی ام از فرمولاسیون پالیزین و پس از گذشت 14 روز بود. کم ترین میانگین تولید نتاج (25/70 حشره ی کامل) در غلظت 7000 پی پی ام در فرمولاسیون سیرینول مشاهده گردید. نتایج بررسی ها روی جو نشان دادند که بیش ترین میانگین مرگ و میر در جو (75/78 درصد) در غلظت 10000 پی پی ام از فرمولاسیون پالیزین و پس از گذشت 14 روز و کم ترین میانگین تولید نتاج نیز (5/89 حشره ی کامل) در غلظت 3000 پی پی ام از فرمولاسیون سیرینول دیده شد. نتایج بررسی حاضر حاکی از این بودند که با افزایش دز مصرفی و زمان درمعرض گذاری، میزان مرگ و میر شپشه ی برنج افزایش و میزان تولید نتاج آن کاهش یافت. اثر حشره کشی نوع فرمولاسیون و دز بسته به نوع غله متفاوت بود. تولید نتاج نیز روی هر سه غله تقریبا مشابه بود.
غراله یزدی محسن یزدانیان
و (pa) پایا ،(sa) در این پژوهش، اثر حشرهکشی دو نوع خاک دیاتومه (با نام های تجاری سایان sa + ) به تنهایی و نیز به صورت مخلوط ((se) یک نوع کائولن فراوری شده (با نام تجاری سپیدان sitophilus ، روی گندم، جو و برنج علیه شپشه ی برنج (sa + pa + se و pa + se ،sa + se ،pa 0 و 2 گرم بر کیلوگرم از هر محصول، در شرایط آزمایشگاهی (دما ی 26 درجه ی / در دو دز 2 ،oryzae سانتی گراد، رطوبت نسبی 65 درصد و تاریکی مداوم) ارزیابی گردید. میانگین مرگ و میر حشرات کامل پس از 7 و 14 روز محاسبه شد. برای ارزیابی تولید نتاج، پس از 14 روز، حشرات مرده و زنده از نمونه ها حذف و نمونه ها به مدت 45 روز دیگر در ژرمیناتور و شرایط آزمایشگاهی فوق قرار داده شدند و پس از آن، تعداد حشرات کامل ظاهر شده شمارش گردید. میزان مرگ و میر حشرات کامل روی هر محصول به نوع سم، دز مصرفی و زمان درمعرض گذاری بستگی داشت. نتایج بررسی ها روی 99 درصد) در دز 2 گرم بر کیلوگرم از / گندم نشان دادند که بیش ترین میانگین مرگ و میر در گندم ( 9 2 -pa 7 فرد در هر ظرف) نیز در تیمار / 14 روز و کم ترین میانگین تولید نتاج ( 25 -sa + pa تیمار گرم بر کیلوگرم مشاهده شد. نتایج بررسی ها روی برنج نشان دادند که بیش ترین میانگین مرگ و میر 14 روز مشاهده شد. کم ترین -pa 98 درصد) در دز 2 گرم بر کیلوگرم از تیمار / در برنج ( 44 sa + pa + ، 2 گرم بر کیلوگرم -pa میانگین های تولید نتاج (یک فرد در هر ظرف) نیز در تیمار های 0/2 گرم بر کیلوگرم -sa + pa 2 گرم بر کیلوگرم و نیز تیمار -sa + pa 2 گرم بر کیلوگرم و -se مشاهده گردیدند. نتایج بررسی ها روی جو نشان دادند که بیش ترین میانگین مرگ و میر در جو 9 فرد / 14 روز و کم ترین میانگین تولید نتاج ( 5 -pa 85/31 درصد) در دز 2 گرم بر کیلوگرم از تیمار ) 2 گرم بر کیلوگرم دیده شد. نتایج بررسی حاضر نشان - sa + pa + se در هر ظرف) نیز در تیمار دادند که با افزایش دز مصرفی و طول زمان درمعرض گذاری، میزان مرگ و میر شپشه ی برنج افزایش و میزان تولید نتاج آن کاهش یافت. این سه فرمولاسیون بیش ترین اثر را در گندم و برنج و کم ترین اثر را در جو داشتند. کم ترین میانگین های تولید نتاج شپشه ی برنج نیز به ترتیب در برنج، گندم و جو مشاهده شدند.
عطیه کتولی محسن یزدانیان
در این تحقیق که در مورد بالریشکداران خاکزی و قارچخوار انجام شد، با نمونه برد اری از خاکها و خاک برگهای جنگلی و سرشاخه های خشکیده ی درختان جنگلی ، در مجموع 5 گونه تریپس متعلق به 4 جنس جمع آوری شدند . همه ی نمونه های جمع آوری شده به زیرراسته ی متعلق بودند. در بین نمونهها، یک جنس و یک گونه برای phlaeothripidae و خانواده ی tubulifera اولین بار از استان گلستان گزارش می شوند که با علامت * مشخص شدهاند. اسامی گونهها به شرح زیر است: i. subfamily phlaeothripinae 1. hoplothrips sp.* 2. hoplandrothrips sp. 3. haplothrips aculeatus (fabricius) 4. haplothrips flavicinctus (karny) ii. subfamily idolothripinae 1. pseudocryptothrips meridionalis* priesner تراکم این بال ریشکداران به رغم نمونه برداری های فراوان، بسیار پایین بود و در بسیاری از نمونه های گرفته شده وجود نداشتند . تمام گونه های جمع آوری شده به صورت اسلایدهای میکروسکوپی دایمی در گروه گیاه پزشکی، دانشگ اه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان نگه داری می شوند. واژههای
ملیحه حیدری محسن یزدانیان
آفات انباری از معضلات مهم فراورده های انباری می باشند و حشره کش های شیمیایی به طور معمول علیه آن ها مورد استفاده قرار می گیرند. محدودیت هایی مانند سمیت برای پستان داران، بر جای گذاشتن بقایا در محصولات کشاورزی و مقاوم شدن بسیاری از آفات به برخی از این حشره کش ها، محققان را بر آن داشته اند تا کارایی روش های کنترلی جایگزین را بررسی نمایند. آب برای حشرات کامل شب پره های انباری یک جلب کننده ی قوی است و استفاده از تله های آبی برای کنترل این گروه از آفات یک روش کنترلی جایگزین به شمار می رود. در این مطالعه، اثرات تولید مثلی پالیزین، سیرینول، تنداکسیر (حشره کش های زیست منشا ایرانی)، وُرم تی (یک محلول به دست آمده از کرم های eisenia foetida)، نیمارین (حشره کش حاوی آزادیراکتین) و کلروکولین کلراید (هورمون بازدارنده ی رشد گیاهی) علیه حشرات کامل شب پره ی مدیترانه ای آرد، anagasta kuehniella (zeller)، ارزیابی شدند. در این بررسی از چهار غلظت 2000، 5000، 8000 و 10000 پی پی ام در محلول آب عسل 10 درصد استفاده شد (آب عسل 10 درصد به عنوان شاهد). پانزده جفت حشره ی کامل تازه ظاهر شده به طور مجزا در داخل ظروف پلاستیکی قرار داده شدند و ترکیبات فوق با استفاده از یک تشتک و به روش تغذیه ی دهانی دلخواه به آن ها خورانده شدند. داده ها (طول عمر حشرات کامل نر و ماده، زادآوری و باروری) به روش طرح کاملا تصادفی تجزیه ی واریانس شدند و مقایسه ی میانگین ها به روش lsd در سطح احتمال یک درصد انجام گردیدند. پالیزین، تنداکسیر، سیرینول، کلروکولین کلراید و وُرم تی در مقایسه با شاهد روی باروری اثر نداشتند، اما نیمارین آن را به طور معنی داری کاهش داد. در مورد زادآوری نیز اثر نیمارین بهتر بود. پالیزین، سیرینول و تنداکسیر در مقایسه با نیمارین و به ویژه وُرم تی و کلروکولین کلراید، طول عمر حشرات کامل نر و ماده را بیش تر کاهش دادند. نتایج حاکی از آن بودند که با افزایش غلظت، اثر ترکیب ها بیش تر شد. نیمارین بیش ترین درصد عقیمی را باعث شد و پس از آن، پالیزین و سیرینول قرار داشتند. ضعیف ترین تاثیر روی صفات مورد بررسی و درصد عقیمی به وُرم تی مربوط بود. به عنوان یک نتیجه، حشرات کامل این شب پره می توانند با استفاده از تله های آبی حاوی ترکیبات زیست منشا و حتی حشره کش های شیمیایی جلب و کشته شوند، زیرا سموم به این روش به طور مستقیم روی محصول مورد استفاده قرار نمی گیرند. برای این کار، استفاده از آزادیراکتین و ترکیبات یا حشره کش های حاوی آن توصیه می شود. واژه های کلیدی: ترکیب زیست منشا، شب پره ی مدیترانه ای آرد، حشرات کامل، زادآوری، باروری، طول عمر.
ساناز ایمانیان محسن یزدانیان
سوسک توتون، lasioderma serricorne، یکی از مهمترین آفات محصولات انباری در سراسر جهان به ویژه مناطق گرمسیر میباشد. برای کنترل این آفت در انبارها، از سموم تدخینی مرسوم استفاده می شود. کاربرد این گونه سموم علاوه بر ایجاد مشکلات بهداشتی برای مجریان عملیات تدخین، آثار سوء زیستمحیطی را نیز در پی دارد. امروزه محققان برای یافتن جایگزینی برای سموم شیمیایی پرخطر، به بررسی مواد زیست منشا مانند اسانسها و عصارههای گیاهان روی آوردهاند. در تحقیق حاضر، سمیت تنفسی شش فرمولاسیون دارویی حاوی اسانسهای گیاهانی که خاصیت حشرهکشی آن ها پیش تر مورد تایید قرار گرفته است (به نام های تجاری منتول، گاسترولیت، توسیوین، فِنِلین، رزماری و مایکودرم)، روی سوسک توتون مورد مطالعه قرار گرفت. پس از انجام آزمایشهای مقدماتی تعیین دز، برای هر یک از فرمولاسیونها پنج غلظت نهایی تعیین شد. آزمایشهای زیست سنجی برای هر یک از غلظتها در پنج تکرار به همراه یک تیمار شاهد انجام شدند. نتایج نشان دادند که این فرمولاسیون ها همانند اسانس ها و عصاره های گیاهی مشابه خود دارای اثر حشره کشی خوبی بودند. از میان شش فرمولاسیون دارویی، منتول با lc50 برابر با 93/784 میکرولیتر بر لیتر هوا کمترین تاثیر و مایکودرم و رزماری با lc50 های به ترتیب برابر با 29/275 و 35/277 میکرولیتر بر لیتر هوا بیشترین تاثیر را روی حشرات کامل سوسک توتون دارا بودند. فنلین با lc50 برابر با 78/289 میکرولیتر بر لیتر هوا پس از مایکودرم و رزماری قرار گرفت. توسیوین و گاسترولیت نیز با lc50 های به ترتیب برابر با 43/329 و 43/333 میکرولیتر بر لیتر هوا در مقایسه با مایکودرم، رزماری و فنلین اثر حشره کشی کم تری داشتند. نتایج بررسی حاضر، پتانسیل خوب این فرمولاسیون های دارویی را در کنترل سوسک توتون و احتمالا سایر آفات انباری نشان دادند. تهیه ی فرمولاسیون های حشره کش از اسانس های گیاهی می تواند با افزایش کارایی این اسانس ها، گامی در جهت رسیدن به این هدف باشد. واژههای کلیدی: سوسک توتون، lasioderma serricorne، فرمولاسیونهای دارویی، سمیت تنفسی.
افروز موسایی محسن یزدانیان
استفاده از حشرهکشهای شیمیایی اثرات سوئی را روی محیط زیست و سلامت انسانها بر جای می گذارد. اسانسها و عصارههای گیاهی میتوانند جایگزین های مناسبی برای سموم آفتکش مصنوعی باشند. در این پژوهش، سمیت تنفسی شش فرمولاسیون دارویی ایرانی شامل لاواند (حاوی اسانس های اسطوخودوس و شمعدانی عطری)، لومِکس (حاوی اسانس مرزه)، اورتیدین (حاوی اسانس ریشهی گزنه)، ام.جی. (حاوی اسانس مورد)، میرتِکس (حاوی اسانس مورد) و گالیکس (حاوی اسانسهای گیاه باریجه و اسطوخودوس) روی لاروهای سن اول شبپرهی مدیترانهای آرد، anagasta kuehniella، مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشها در دمای 2?26 درجهی سانتیگراد، رطوبت نسبی 10±70 درصد و دوره ی نوری 16 ساعت روشنایی به 8 ساعت تاریکی انجام شدند. دزهای مورد بررسی با توجه به آزمایشهای مقدماتی تعیین دز انتخاب گردیدند. آزمایش ها در چهار تکرار انجام شدند و در هر تکرار از 20 عدد لارو سن اول یک روزه استفاده گردید. داده های به دست آمده با استفاده از زیربرنامه ی probit نرم افزار آماری mstat-c تجزیه ی پروبیت شدند. تمامی فرمولاسیون های دارویی مورد استفاده همانند اسانس های گیاهی مشابه خود دارای خاصیت حشره کشی تنفسی بودند. مقادیر lc50 به دست آمده برای فرمولاسیونهای ام.جی.، لومِکس، لاواند، گالیکس، میرتِکس و اورتیدین به ترتیب عبارت بودند از 49/33، 33/68، 74/84، 81/88، 18/91 و 06/164 میکرولیتر بر لیتر هوا که نشان میدهد بیشترین و کمترین سمیت تنفسی به ترتیب به فرمولاسیونهای ام.جی. و اورتیدین مربوط میباشند. با توجه به متفاوت بودن شیب های خطوط دز- اثر، ترتیب مقادیر lc90 برآورد شده با ترتیب ذکر شده در مورد lc50 متفاوت بود به طوری که مثلا لومکس با lc90 معادل 28/132 میکرولیتر بر لیتر هوا از ام.جی. با مقدار برابر با 71/248 میکرولیتر بر لیتر هوا سمیت تنفسی بیش تری را نشان داد. نتایج بررسی حاضر، پتانسیل احتمالی استفاده از این فرمولاسیون های دارویی را برای کنترل آفات انباری در آینده نشان می دهند.
راضیه نوری شعبانعلی مافی پاشاکلایی
مگس میوهی مدیترانه ای، ceratitis capitata (wiedemann)، یکی از مخربترین آفات درختان میوه در دنیا به شمار میرود که در سالهای اخیر، طغیان آن در بیشتر باغهای میوهی شمال کشور گزارش شده است. در این تحقیق، مقادیر تعدادی از فراسنجههای مهم نشو و نمایی و تولیدمثلی این مگس شامل طول دورهی لاروی و شفیرگی، درصد تفریخ تخمها، درصد خروج حشرات کامل، درصد افراد ماده، طول دورهی پیش از تخمگذاری، میانگین روزانهی تخمگذاری (در دو آزمون انتخابی و غیرانتخابی) و مجموع تخمهای گذاشته شده طی ده روز روی شش میزبان گیاهی مختلف (شامل خرمالو، نارنگی اُنشو، پرتقال تامسون، سیب زرد لبنانی، سیب قرمز و هلو) در شرایط آزمایشگاهی (دمای 2±26 درجهی سلسیوس، رطوبت نسبی 5±70 درصد و دورهی نوری 12 ساعت روشنایی به مدت 12 ساعت تاریکی) بررسی شدند. تمام آزمایشها در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا گردیدند، دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزار sas تجزیهی واریانس شدند و میانگین فراسنجهها با استفاده از آزمون چنددامنهای دانکن مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که تمام فراسنجههای مورد بررسی (به جز درصد ظهور حشرات کامل و درصد افراد ماده) به طور معنیدار تحت تاثیر نوع میزبان گیاهی قرار گرفتند. طولانیترین و کوتاهترین دورهی لاروی به ترتیب در میوههای سیب قرمز (1/68±24/08 روز) و پرتقال تامسون (0/33±8/92 روز) مشاهده شدند، در حالی که طولانیترین و کوتاهترین دورهی شفیرگی به ترتیب به میوههای خرمالو (0/59±13/84 روز) و هلو (0/29±7/76 روز) تعلق داشتند. بر اساس نتایج آزمون غیرانتخابی، بیشترین و کمترین میانگین تخمگذاری به ترتیب روی میوههای خرمالو (0/68±6/94 عدد تخم به ازای هر فرد ماده در روز) و پرتقال تامسون (بدون تخمگذاری) مشاهده شدند. در آزمون انتخابی، میانگین روزانهی تخمگذاری مگسهای ماده روی میوههای هلو، سیب قرمز و سیب زرد لبنانی به ترتیب 0/74±4/74 ،0/32±1/52 و 0/21±0/56عدد تخم به ازای هر فرد ماده محاسبه گردید که از این نظر، دو میزبان سیب زرد لبنانی و سیب قرمز با یکدیگر اختلاف معنیدار نداشتند اما اختلاف آنها با هلو معنیدار بود. بیشترین درصد تفریخ تخمها در میوههای نارنگی اُنشو (5/04±93/65 درصد) مشاهده شد که با میوههای سیب زرد و قرمز اختلاف معنیدار نداشت. در مقابل، کمترین میزان تفریخ تخمها (10/72±67/49 درصد) به میوههای پرتقال تامسون تعلق داشت که اختلاف آن با میوههای خرمالو و هلو معنیدار نبود. به طور کلی، از میان شش میوهی مورد بررسی در این پژوهش، میوههای هلو به دلیل بالا بودن میانگین تخمگذاری روزانه و درصد تفریخ تخمها و نیز کوتاه بودن دورهی نشو و نمای لاروی و شفیرگی، مناسبترین میزبان برای مگس میوهی مدیترانهای تشخیص داده شد. در مقابل، میانگین تخمگذاری روزانه و درصد تفریخ تخمها در میوههای پرتقال تامسون نسبت به میزبانهای دیگر بسیار پایینتر بودند، بنابراین با وجود کوتاه بودن طول دورهی لاروی، میوههای این گیاه برای این مگس میزبان مناسبی محسوب نمیشوند. میوههای سیب زرد لبنانی و سیب قرمز نیز به دلیل کمبودن میانگین روزانهی تخمگذاری و طولانی بودن دورهی نشو و نمای لاروی روی آنها برای این حشره میزبانهای مناسبی به شمار نمیروند. نتایج به دست آمده از این پژوهش میتوانند در مدیریت تلفیقی مگس میوهی مدیترانهای در باغهای میوه مورد استفاده قرار گیرند.
زینب مخدوم محمد حسن سرایلو
در حال حاضر یکی از مباحث مهم علم گیاه پزشکی، مبحث مدیریت آفات می باشد و در این راستا، بی شک مهار زیستی و به کارگیری عوامل زنده ی طبیعی در برنامه های مدیریت آفات در اولویت قرار دارد. اخیرا از شب پره ی مدیترانه ای آرد،anagastakuehniella، به عنوان یک میزبان جایگزین در پرورش و تکثیر آزمایشگاهی دشمنان طبیعی آفات در سطح وسیع استفاده می شود. میزان نشو و نما و قدرت باروری این شبپره در اثر تغذیهی حشرات کامل از یازده رژیم غذایی شامل: مالتوز %20،گلوکز %20،فروکتوز %20، ساکارز %20، مالتوز + گلوکز+فروکتوز+ساکارز %20، مالتوز %50، گلوکز %50، فروکتوز %50، ساکارز %50، مالتوز + گلوکز+فروکتوز+ساکارز%50و آب مقطر (شاهد)مورد بررسی قرار گرفت. بررسیها تحت شرایط آزمایشگاهی دمای 2± 25 درجهی سانتیگراد، رطوبت نسبی 10± 60 درصد و دورهی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام شدند. هر تیمار در دوازده تکرار مورد بررسی قرار گرفت. دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزار آماری mstats-c تجزیه شدند. در این تحقیق، تعدادی از فاکتورهای زیستی مربوط به حشرات کامل بررسی گردیدند. بیشترین میانگینهای طول عمر حشرات کامل نر و ماده، طول دورهی تخمریزی، طول دورهی پس از تخمریزی و نیز کمترین میانگین تعداد تخم باقیمانده در تخمدان در تیمار ساکارز 50 درصد مشاهده شدند. بیشترین میانگین درصد تفریخ تخمها (باروری) در تیمار ساکارز 20 درصد مشاهده گردید. بیشترین میانگین تعداد تخم گذاشته شده (زادآوری) و وزن تخمها به تیمار گلوکز 50 درصد و سپس به تیمار ساکارز 50 درصد تعلق داشتند. کمترین میانگین طول دورهی پیش از تخمریزی در تیمار فروکتوز 20 درصد مشاهده گردید. جمعبندی نتایج نشان داد که رژیمغذایی ساکارز 50 درصد از سایر رژیمهای غذایی مورد آزمایش برای تغذیهی حشرات کامل شبپرهی مدیترانهای آرد موثرتر بود.
مریم نوروزی نوده علیرضا صبوری
در این بررسی که طی سالهای 1390 تا 1392 انجام شد، در مجموع سه گونه و ده جنس از چهار خانواده جمعآوری شدند. در این میان گونهی leptus phalangii (de geer, 1778) برای اولین بار از قارهای به جز اروپا گزارش میشود. همگی نمونهها جز دو گونهی leptus phalangii و eutrombidium djorjevici saboori & pe?i?, 2006 از مرحلهی کنهی کامل جمعآوری شدند. اسامی جنسها و گونهها به ترتیب زیرگروهها، بالاخانوادهها و خانوادهها به شرح زیر است: i- زیرگروه erythraeina 1- بالاخانوادهی erythraeoidea 1-1 خانوادهی erythraeidae: گونهی abrolophus sp. (abrolophinae)، گونهی balaustium sp. (balaustiinae)، گونههایerythraeus sp. و parerythraeus sp. (زیرخانواده ی erythraeinae)، و گونهی leptus phalangii (de geer, 1778) (leptinae). 1-2 خانوادهی smarididae: گونههای smaris sp. و .fessonia sp (زیرخانوادهی smaridinae). ii- زیرگروه trombidina 2- بالاخانوادهی trombidiodea 2-1 خانوادهی trombidiidae: گونهی allothrombium pulvinum ewing, 1917 (allothrom-biinae). 2-2 خانوادهی microtrombidiidae: گونهی eutrombidium djorjevici saboori & pe?i?, 2006 (eutrombidiinae)، و گونهی echinothrombium sp. (microtrombidiinae). برخی از گونههای جمعآوری شده به صورت اسلایدهای میکروسکوپی دایمی در مجموعهی کنهشناسی موزهی جانورشناسی استاد جلال افشار گروه گیاهپزشکی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران (کرج) و برخی دیگر در گروه گیاهپزشکی دانشکدهی تولید گیاهی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان نگهداری میشوند.
ملیحه ریحانی علی افشاری
کارایی حشره کشی خاک های دیاتومه و اسانس ها و عصاره های گیاهی علیه آفات انباری، توسط پژوهش گران زیادی مورد بررسی قرار گرفته است. ایده ی استفاده ی ترکیبی از خاک های دیاتومه و سایر عوامل حشره کش نیز موضوع پژوهش¬های زیادی بوده است. در پژوهش حاضر، اثر ترکیبی خاک دیاتومه- اسانس گیاهی برای اولین بار روی حشرات کامل سرخرطومی برنج، sitophilus oryzae، مورد بررسی قرار گرفت. اثر حشره¬کشی خاک دیاتومه¬ی سایان و کائولن فراوری شده¬ی سپیدان (در پنج دز 125/0، 25/0، 5/0، 1 و 5/1 گرم بر کیلوگرم) در ترکیب با چهار غلظت برآورد شده ی lc0، lc10، lc20 و lc50 فرمولاسیون دارویی گیاهی ام جی (به ترتیب معادل صفر، 1267، 1790 و 3451 میکرولیتر بر لیتر هوا) در شرایط آزمایشگاهی (دمای 2 ± 26 درجه ی سلسیوس، رطوبت نسبی 5± 65 درصد و 16:8 l:d) در چهار تکرار بررسی شد. مرگ و میر حشرات کامل بر روی گندم پس از گذشت 24، 48 و 72 ساعت محاسبه شد. برای ارزیابی تولید نتاج، حشرات کامل مرده و زنده پس از 72 ساعت از نمونه¬ها حذف و نمونه¬ها به مدت 45 و 90 روز دیگر در همان شرایط آزمایشگاهی قرار داده شدند. سپس، تعداد حشرات کامل ظاهر شده (به تفکیک زنده و مرده) شمارش گردید. اثر فاکتورهای دز، غلظت اسانس و زمان درمعرض¬گذاری روی مرگ و میر کاملا معنی دار بود. هم در مورد سایان و هم در مورد سپیدان، ترکیب lc0 اسانس گیاهی با دزهای مختلف آن دو (معادل استفاده ی انفرادی از سایان و سپیدان)، حتی پس از 72 ساعت نیز مرگ و میر قابل توجهی را ایجاد نکرد به طوری که میزان آن در دز بالای 5/1 گرم بر کیلوگرم در مورد سایان از 66/16 درصد و در مورد سپیدان از 6/6 درصد تجاوز نکرد. استفاده ی ترکیبی از غلظت های مختلف اسانس گیاهی و دزهای مختلف دو فرمولاسیون پودری حتی ظرف 24 ساعت باعث افزایش معنی دار میزان مرگ و میر شد. این افزایش طی 48 و به ویژه 72 ساعت بسیار قابل توجه بود و در مورد هر دو فرمولاسیون پودری از حدود 80 درصد در ترکیب lc10 با دز 125/0 گرم بر کیلوگرم طی 48 ساعت به حدود 100 درصد در ترکیب تیماری lc50- 5/1 گرم بر کیلوگرم رسید. بررسی تولید نتاج نیز نشان داد که در هیچ یک از ترکیب¬های تیماری حاوی اسانس ام جی نتاجی تولید نشد و تنها در اثر استفاده ی انفرادی از سایان و سپیدان تولید نتاج صورت گرفت. نتایج این تحقیق، افزایش قابل توجه اثر حشره کشی فرمولاسیون های سایان و سپیدان و نیز رفع اثر تاخیری آن دو (کاهش زمان درمعرض گذاری از حدود بیش از 14 روز به حدود 72 ساعت) را در ترکیب با اسانس گیاهی نشان دادند.
فروغ رنجبرورندی محمد باقری
با توجه به نقش عمده ی تعداد زیادی از کنه های بالاخانواده ی raphignathoidea در مهار زیستی کنه های خسارت زا و هم چنین شپشک ها، شناخت دقیق آن ها می تواند در اجرای یک برنامه ی کارآمد کنترل تلفیقی نقش موثری داشته باشد. به منظور بررسی فون کنه های این بالاخانواده در شهرستان ساری، طی سال های 1392 و 1393 در مجموع 751 اسلاید میکروسکوپی از کنه های این بالاخانواده تهیه شد. طی بررسی های انجام گرفته، در مجموع 22 گونه ی متعلق به 14 جنس و 7 خانواده شناسایی شدند که از این میان، دو گونه برای دنیا، دو گونه برای ایران و هشت گونه نیز برای استان مازندران جدید بودند که به ترتیب با سه، دو و یک ستاره مشخص گردیده اند: stigmaeidae: stigmaeus sariensis*** bagheri, 2014; eustigmaeus caspianensis*** bagheri & paktinat saeej, 2014; e. ioanninensis* kapaxidi & papadoulis, 1999; e. segnis (koch, 1836); e. setiferus* bagheri, saber, ueckermann, ghorbani & navaei bonab, 2011; e. nasrinae khanjani & ueckermann, 2002; storchia yazdaniani bagheri & ueckermann, 2011; s. robusta berlese, 1885; ledermuelleriopsis zahiri* khanjani & ueckermann, 2002; zetzellia mali (ewing, 1917); eryngiopus siculus** vacante & gerson, 1987. raphignathidae: raphignathus gracilis rack, 1962; r. ozkani** do?an, 2006; r. aethiopicus* (meyer & ryke, 1960). caligonellidae: neognathus terrestris (summers & schlinger, 1955); caligonella haddadi* bagheri & maleki, 2013. cryptognathidae: favognathus hyrcanensis* shirinbeik mohajer & bagheri, 2014; f. pongolensis meyer & ueckermann, 1989; cryptognathus sp. camerobiidae: tycherobius ueckermanni* khanjani, yazdanpanah, ostovan & asali-fayaz, 2012. eupalopsellidae: eupalopsellus sp.* barbutiidae: barbutia iranensis bagheri, navaei & ueckermann, 2010. هم چنین، کنه ی کامل ماده ی گونه ی barbutia iranensis برای اولین بار جمع آوری و توصیف شد. بیش ترین فراوانی به خانواده های stigmaeidae و cryptognathidae و کم ترین فراوانی نیز به خانواده های camerobiidae، eupalopsellidae و barbutiidae مربوط بودند. خانواده ی stigmaeidae با 6 جنس و 11 گونه دارای بیش ترین غنای گونه ای بود. شناسایی اسلایدهای مربوط به خانواده ی cryptognathidae در دست بررسی می باشد.
مصطفی غلامی فضل آباد محمدحسن سرایلو
در این پژوهش اثر حشره¬کشی کائولن فرآوری شده (سپیدان) روی گندم، جو، برنج و ذرت علیه سوسک کشیش، rhizoperta dominica در 5 دز 0/125، 0/25، 0/5، 1 و 1/5 گرم بر کیلوگرم از هر محصول، در شرایط آزمایشگاهی (دمای 26 درجه¬ی سانتی¬گراد، رطوبت نسبی 65 درصد و تاریکی مداوم) به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار ارزیابی گردید. میانگین مرگ و میر حشرات کامل پس از 1، 2، 7 و 14 روز محاسبه گردید. پس از 14 روز جهت ارزیابی تولید نتاج، حشرات مرده و زنده از نمونه¬ها حذف و به مدت 45 روز دیگر در ژرمیناتور و شرایط آزمایشگاهی فوق قرار داده شدند. پس از گذشت 45 روز، تعداد حشرات کامل ظاهر شده شمارش گردیدند. نتایج نشان داد که میزان مرگ و میر حشرات کامل روی هر محصول به دز مصرفی و زمان در معرض¬گذاری بستگی دارد. نتایج بررسی¬ها نشان داد که بیش¬ترین میانگبن مرگ و میر و کم¬ترین میانگین تولید نتاج در جو، گندم، برنج و ذرت به ترتیب 39/87 درصد و 73/38حشره¬ی کامل، 34/45 درصد و 75/1 حشره¬ی کامل، 30/78 درصد و 96/6 حشره¬ی کامل، 15/35 درصد و 114/5 حشره¬ی کامل در دز 1/5 گرم بر کیلو گرم غله مشاهده گردید. همچنین بررسی¬های حاضر نشان دادند که با افزایش دز مصرفی و طول زمان در معرض¬گذاری، میزان مرگ و میر سوسک کشیش افزایش و میزان تولید نتاج آن کاهش می¬یابد. بیش¬ترین درصد مرگ و میر و کم¬ترین میانگین تولید نتاج در اثر استفاده از این فرمولاسیون در جو و گندم و پس از آن در برنج و ذرت مشاهده شد.
اکرم علی آبادی علی افشاری
زنبور (say) bracon hebetor یکی از مهمترین پارازیتوییدهای خارجی لاروهای بالپولکداران آفت در شرایط مزرعه و انبار میباشد. این زنبور همه ساله در تعداد زیادی از انسکتاریومهای استان گلستان پرورش مییابد و به منظور کنترل آفات مختلف به ویژه helicoverpa armigera (hübner) در سطح مزارع مختلف رهاسازی میشود. به منظور در اختیار داشتن تعداد کافی از این زنبور و رهاسازی آن در زمانهای مورد نیاز، صاحبان انسکتاریومها مجبور به ذخیرهسازی آن در شرایط یخچال هستند. با توجه به اهمیت افزایش کارآیی ذخیرهسازی این زنبور در انسکتاریومهای تجاری، این پژوهش با هدف ارزیابی تاثیر دو عامل وضعیت تغذیه و وضعیت جفتگیری بر ویژگیهای زیستی و تولیدمثلی آن در دو مدت زمان ذخیرهسازی 7 و 14 روز انجام گردید. تاثیر عامل وضعیت تغذیه در سه سطح بدون تغذیه، یک بار تغذیه پیش از آغاز ذخیرهسازی و دو بار تغذیه (پیش از آغاز و در حین ذخیرهسازی) و تاثیر عامل جفتگیری در دو سطح "جفتگیری" و "عدم جفتگیری" بررسی شد. تمام دادهها به شکل فاکتوریل بر پایهی طرح کاملاً تصادفی و با استفاده از نرمافزار sas تجزیهی واریانس شدند و میانگین فراسنجهها با استفاده از آزمون lsd مقایسه گردید. نتایج این پژوهش نشان دادند که تغذیهی حشرات کامل زنبور b. hebetor از مواد قندی پیش از آغاز ذخیرهسازی در یخچال موجب بهبود اغلب ویژگیهای زیستی و تولیدمثلی آن (بویژه درصد زندهمانی و میانگین تخمگذاری روزانه) در مقایسه با زنبورهای گرسنه شد. همچنین، نتایج تعداد دفعات تغذیه (یک بار تغذیه در مقابل دو بار تغذیه) نشان داد که انجام تغذیهی نوبت دوم در حین ذخیرهسازی بر مقادیر اغلب فراسنجههای مورد بررسیِ زنبور تاثیر معنیدار نداشت و تنها میانگین تخمگذاری روزانه و طول عمر زنبورهای نر را به طور معنیداری افزایش داد. جفتگیری زنبور b. hebetor پیش از ذخیرهسازی آن در یخچال، اغلب موجب ارتقای فراسنجههای زیستی و تولیدمثلی شد به طوری که زنبورهای جفتگیری کرده در مقایسه با زنبورهای جفتگیری نکرده، مرگ و میر کمتری را پس از خروج از یخچال تجربه کردند و مادههای زنده مانده از طول عمر و میانگین تخمگذاری بالاتری برخوردار بودند. با افزایش طول مدت ذخیرهسازی از یک هفته به دو هفته، برخی از ویژگیهای کیفی زنبور کاهش یافتند به طوری که درصد مرگ و میر و طول عمر زنبورهای نر افزایش، دورهی نشوونمای مراحل نارس طولانیتر و میانگین تخمگذاری روزانه کاهش یافت اما مقادیر سایر ویژگیها (بویژه درصد مرگ و میر و طول عمر زنبورهای ماده) تغییر معنیداری نداشت. بر اساس نتایج این پژوهش توصیه میگردد از حشرات کاملِ جفتگیری کرده به منظور ذخیرهسازی این زنبور استفاده شود و حشرات کامل پیش از ذخیرهسازی حداقل یکبار با آبعسل تغذیه شوند.
فریبا بهزادی محسن یزدانیان
سفیدبالک گلخانه، (trialeurodes vaporariorum (westwood) (homoptera,aleyrodidae، از آفات مهم گلخانه ای در سراسر جهان می باشد که برای اولین بار سال 1856 میلادی در انگلستان مشاهده شد. این آفت به دلیل انتقال انواع ویروس ها و هم چنین تغذیه از گیاهان مختلف مورد توجه می باشد. این گونه به طور عمده در شرایط مزرعه ای و صحرایی از آفات مهم گیاهان به ویژه پنبه می آید، ولی به دلیل وسیع بودن طیف میزبانی آن، روی گیاهان زینتی و محصولات گلخانه ای نیز فعالیت می کند. این سفیدبالک با شرایط گلخانه ها تکامل و سازش پیدا کرده و یکی از آفات مهم و کلیدی محصولات گلخانه ای است. کنترل این آفت بسیار مشکل است، زیرا تخم ها و پوره ها در برابر حشره کش ها مقاوم هستند و تاکنون سموم خاصی برای از بین بردن کامل تخم ها و شفیره ها ساخته نشده اند. هدف از این مطالعه بررسی اثر سمیت ذرات نانونقره ، نانوسیلیکا و نانورس روی این آفت در کشت گلخانه ای خیار می باشد. کاربرد نانو ذرات در صنعت کشاورزی علاوه بر افزایش میزان سوددهی و کاهش عوارض سموم کشاورزی، معضلات ناشی از این سموم را برطرف و آن ها را به محصولات مفیدی تبدیل می کند. این نسل از سموم قابلیت هایی مانند، رهایش کنترل شده یا تاخیری، جذب و تاثیر گذاری بیشتر و سازگاری بهتر با زیست محیط را دارا می باشند.
محمد سعادتی بزدی محسن یزدانیان
چکیده ندارد.
لیلا رشیدی محسن یزدانیان
چکیده ندارد.
محسن یزدانیان اشرف السادات صانعی
چکیده ندارد.