نام پژوهشگر: هومن راضی
روح الله شاملو هومن راضی
بررسی expressed sequence tags یا ests قابلیت روشن ساختن جنبه های مولکولی گذار به گلدهی، به عنوان چشمگیرترین تغییر تکاملی در گیاهان به وسیله مطالعه انتقال مریستم راسی ساقه shoot apical meristem (sam) از وضعیت رویشی به وضعیت گل آذین را داراست. در این مطالعه دو کتابخانه ی est مربوط به مریستم راسی ساقه گونه ی triticum monococcum (amam)، به عنوان یک گیاه دیپلوئید مدل، در مراحل رویشی و آغاز فاز زایشی مورد بررسی قرار گرفت. دسته بندی و آنالیز این توالی ها و به دنبال آن انجام آزمون های آماری وجود اختلاف معنی دار در شانزده گروه کارکردی مختلف همچون پروتئین، دیواره سلولی، علامت دهی و پروتئین های تنظیمی بین دو مرحله را نشان داد که بیانگر تغییر جهت دار فعالیت ژنوم طی گذار به گلدهی است. نمایه یابی بیان ژن ها بر اساس آزمون آماری audic and claverie مبین بیان افتراقی 37 ژن مختلف نظیر sus1، erd15، gr-rbp2، spl 16 و samdc و غیره، متعلق به گروه های کارکردی متفاوت، بود.. پنج ژن ناشناخته با بیان افتراقی در بین سایر ژن ها شناسایی شد که ساختار و کارکرد پروتئین مربوط به آن ها توسط ابزار های بیوانفورماتیک پیش بینی و بررسی گردید. در یک نتیجه گیری کلی می توان چنین استنباط نمود که فرآیند گذار به گلدهی فرآیندی است پیچیده که بخش های متعددی از ژنوم را به خود مشغول می کند. همچنین به نظر می رسد تعداد زیادی ژن به خصوص برخی عوامل رونویسی و پروتئین های علامت دهی نقش حیاتی در این فرآیند ایفا می کنند
مهدیه زارع کهن بهرام حیدری
به منظور به دست آوردن پارامترهای ژنتیکی و نحوه توارث صفات موثر در زودرسی و تعیین ارتباط آن ها با عملکرد و اجزای آن و همچنین تعیین اثر محیط بر برآورد پارامترها، از طرح تلاقی های دای آلل یکطرفه با 5 ژنوتیپ گندم استفاده گردید. در این مطالعه نتاج 2f تلاقی ها به همراه والدین آن ها به صورت مجزا در دو منطقه زرقان و شیراز بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار کشت گردیدند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب داده ها در دو مکان زرقان و شیراز نشان داد که میانگین مربعات اثر متقابل ژنوتیپ × محیط برای صفات ارتفاع بوته، دوره پرشدن دانه، تعداد دانه در سنبله و وزن دانه در سنبله معنی دار بود اما برای بقیه صفات معنی دار نبود. برای تعیین قابلیت های ترکیب پذیری عمومی و خصوصی از تجزیه و تحلیل دای آلل به روش 2 مدل ثابت گریفینگ و برای برآورد نوع عمل و تعداد ژن های صفات از تجزیه و تحلیل دای آلل مدل جینکز - هیمن استفاده گردید. میانگین مربعات قابلیت ترکیب پذیری عمومی برای کلیه صفات مورد بررسی به جز تعداد پنجه بارور در منطقه شیراز معنی دار گردید. میانگین مربعات قابلیت ترکیب-پذیری خصوصی برای کلیه صفات مورد بررسی، به جز وزن دانه در سنبله در منطقه زرقان معنی دار بود. برآورد ضریب بیکر نشان داد که برای صفات تعداد پنجه بارور و دوره پرشدن دانه در هر دو مکان و ارتفاع بوته در منطقه زرقان سهم اثرات غیرافزایشی در کنترل ژنتیکی بیشتر بود در حالیکه این ضریب برای بقیه صفات حاکی از سهم بیشتر اثرات افزایشی ژن ها بود. نتایج تجزیه مرکب دای آلل میانگین دو مکان نشان داد که اثرمتقابل مکان × gca برای صفات ارتفاع بوته، دوره پرشدن دانه و وزن دانه در سنبله معنی دار و برای بقیه صفات معنی دار نبود. اثرمتقابل مکان × sca برای صفات ارتفاع بوته، تعداد دانه در سنبله و وزن دانه در سنبله معنی دار و برای بقیه صفات معنی دار نبود. برآوردهای اثر gca والدها نشان داد که ارقام داراب2 وچمران برای زود سنبله دهی، زودرسی و پاکوتاهی، داراب2 برای کوتاه تر شدن دوره ی پرشدن دانه، شیراز برای پاکوتاهی، ارقام کراس عدل و مرودشت برای عملکرد بوته، تعداد دانه در سنبله و پنجه بارور، ارقام کراس عدل و شیراز برای تعداد سنبلچه در سنبله و طول سنبله و کراس عدل برای وزن دانه در سنبله و وزن هزار دانه، بهترین ترکیب پذیرهای عمومی بودند، لذا استفاده از آن ها برای بهبود ژنتیکی صفات مذکور منجر به افزایش بازده انتخاب خواهد شد. برآورد میانگین درجه غالبیت و نتایج تجزیه و تحلیل گرافیکی نشان داد که صفت تعداد پنجه بارور در هر دو مکان توسط اثر فوق غالبیت ژن ها کنترل می شود در حالیکه عمل ژن برای سایر صفات از نوع غالبیت نسبی بود. وراثت پذیری عمومی در تمام موارد به جز تعداد پنجه بارور در منطقه شیراز بسیار بالا بود. این در حالی بود که وراثت پذیری خصوصی برای تعداد پنجه بارور در منطقه زرقان، متوسط و برای تعداد پنجه بارور در منطقه شیراز بسیار پایین و در سایر موارد نسبتا بالا برآورد شد. برآورد ضرایب همبستگی فنوتیپی و ژنتیکی نشان داد که عملکرد با زودرسی و زود به سنبله رفتن کاهش می یابد اما با دوره پرشدن دانه تقریبا رابطه ای ندارد.
ابراهیم خواجوی پور هومن راضی
رابطه نزدیک فیلوژنتیکی بین آرابیدوپسیس و جنس براسیکا، امکان استفاده از توالی ژن های آرابیدوپسیس را برای شناسایی و جداسازی ژن های ارتولوگ در کلزا (brassica napus) فراهم آورده است. ژن abf4 یک عامل رونویسی کلیدی را در یک مسیر وابسته به هورمون اسید آبسیزیک در گیاه آرابیدوپسیس رمز می کند. بیان این ژن در شرایط تنش رطوبتی القا می شود. این پژوهش با هدف جداسازی ژن abf4 در کلزا (bnabf4) و بررسی تغییرات بیان این ژن در پاسخ به تنش رطوبتی انجام شد. با استفاده از آغازگرهای اختصاصی طراحی شده از اگزون های شماره 1 و 2 ژن abf4 در گیاه آرابیدوپسیس (atabf4)، یک قطعه از cdna ژن abf4 در کلزا رقم sml046 به طول bp 689 جداسازی، همسانه سازی و سپس توالی یابی شد. پس از تایید همولوژی قطعه توالی یابی شده با ژن atabf4، با استفاده از آغازگرهای جدید و تکنیک race، نواحی انتهایی 5 و 3 از cdna ژن bnabf4 جداسازی و توالی یابی شد که نتیجه این مرحله، جداسازی یک قطعه با طول bp 569 در انتهای 5 و سه قطعه با طول های bp 520، bp 425 و bp 384 در انتهای 3 بود. پس از برهم گذاری قطعات توالی یابی شده مرتبط، نسخه هایی کامل از cdna ژن bnabf4 به طول bp 1600، bp 1505 و bp 1464 جداسازی گردید که به ترتیب 2/79، 6/79 و 6/78% با نواحی رمزگردان ژن atabf4 شباهت نشان دادند. آنالیزهای بیوانفورماتیکی بر روی این توالی ها وجود دامنه bzip و آبدوست بودن پروتئین های رمز شده را آشکار کرد. بررسی کمّی بیان ژن bnabf4 در دو شرایط تنش رطوبتی و بدون تنش رطوبتی در اندام های برگ، ساقه و ریشه نشان دهنده افزایش بیان این ژن در اندام های برگ و ریشه و کاهش بیان آن در ساقه در شرایط تنش رطوبتی بود. بیان ژن bnabf4 در شرایط تنش رطوبتی در ریشه بیش از چهار برابر بیان آن در شرایط عدم تنش رطوبتی بود.
نجمه نجابت هومن راضی
چکیده بررسی امکان ایجاد نشانگر مبتنی بر ژن wdreb2 به منظور شناسایی ژنوتیپ های متحمل خشکی در گندم (triticum aestivum l.) به کوشش نجمه نجابت خشکی یکی از مهمترین عوامل محدود کننده تولید محصولات کشاورزی در دنیا است. ژن های dreb رمز کننده عوامل رونویسیap2/erf نقش کلیدی در پاسخ به تنش های غیر زیستی همچون سرما، خشکی و شوری در گیاهان ایفا می کنند. این پژوهش به منظور بررسی امکان ایجاد نشانگر کارکردی مبتنی بر پلی مورفیسم درون ژن wdreb2 در گندم انجام شد. به منظور ارزیابی ارقام گندم در پاسخ به تنش رطوبتی دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار وبیست رقم گندم (triticum aestivum l.) در آبان 1388 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اجرا شد. آزمایش ها از نظر میزان آب دریافتی با هم متفاوت بودند. آزمایش های آبیاری نرمال و تنش آبی به ترتیب در 30 درصد و 60 درصد ظرفیت زراعی مزرعه آبیاری می شدند. بیشترین عملکرد دانه در شرایط آبیاری نرمال متعلق به رقم شهریار و در شرایط تنش رطوبتی متعلق به رقم شیراز بود. تجزیه مرکب نشان داد که تنش رطوبتی تمام صفات به جز تعداد سنبلچه نابارور را به طور معنی داری کاهش داد. شاخص های میانگین بهره وری (mp)، میانگین بهره وری هندسی (gmp) و شاخص تحمل تنش (sti) مناسب ترین شاخص ها برای شناسایی ارقام متحمل به خشکی در گندم بودند. رقم های شهریار، فلات، کویر.و رقم های چمران و شیرودی به ترتیب به عنوان متحمل ترین و حساس ترین ارقام به تنش خشکی معرفی شدند. در ادامه یک قطعه به طول bp 707 از ناحیه اگزونی ژن wdreb2 در دو رقم گندم کویر و شیرودی بعنوان ارقام مقاوم و حساس جداسازی و توالی یابی شد. در قطعات توالی یابی شده تنوع نوکلئوتیدی دارای قابلیت تبدیل به یک نشانگر مشاهده نشد. سپس قطعاتی از ژن wdreb2 در بر گیرنده نواحی اینترونی در بیست رقم گندم تکثیر شد. مشاهده قطعات تکثیر شدند با الکتروفورز بر روی ژل آگارز و ژل پلی آکریل آمید شواهدی بر وجود تنوع احتمالی درون این ژن فراهم کرد. تحقیقات بیشتری برای تایید وجود تنوع در ژن wdreb2 بایستی انجام شود.
وحید پاسالاری حسن پاک نیت
اسفرزه و خاکشیر از جمله مهمترین گیاهان دارویی هستند که رشد و عملکرد آنها تحت تاثیر تنش خشکی قرار می گیرد. در این پژوهش تعداد 8 اکوتیپ اسفرزه و 12 اکوتیپ خاکشیر در قالب دو آزمایش فاکتوریل مجزا برای هر گیاه بر پایه ی طرح کاملاَ تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد که بین اکوتیپ های اسفرزه و خاکشیر از لحاظ صفات مورفولوژیک و بیوشیمیایی تفاوت معنی دار وجود دارد. بیشترین عملکرد در بوته برای اسفرزه در شرایط نرمال و تنش برای اکوتیپ سبزوار و برای خاکشیر در هر دو شرایط به اکوتیپ خاش تعلق داشت که می تواند بیانگر توانایی این اکوتیپ ها برای تحمل به خشکی باشد. در اسفرزه بیشترین وراثت پذیری صفات به صفات وزن تر، وزن خشک و شاخص برداشت (به ترتیب به مقدار 96/11 ، 96/23 و 91/94 درصد) اختصاص داشت. در بررسی وراثت پذیری صفات خاکشیر، بیشترین وراثت پذیری بین صفات مورد بررسی به صفات شاخص برداشت، وزن موسیلاژ و تعدادغلاف به ترتیب به مقدار (99/2، 98/8 و 0/93 درصد) اختصاص داشت. بر اساس تجزیه خوشه ای مشخص شد که اکوتیپ های فریدون شهر و بوشهر (اسفرزه) دارای بیشترین فاصله لینکاژی و ژنتیکی می باشند. تجزیه خوشه ای نشان داد که اکوتیپ های اقلید و اهواز (خاکشیر) دارای بیشترین فاصله لینکاژی و ژنتیکی می باشند در ضمن اکوتیپ های همدان و خاش با کمترین فاصله مشابه ترین اکوتیپ ها نسبت به یکدیگرند.
محمد صیادی هومن راضی
زیرواحدهای سنگین گلوتنین نقش مهمی در تعیین کیفیت نانوایی گندم ایفا می کنند. به منظور بررسی تنوع آللی ژن های رمز کننده زیرواحدهای سنگین گلوتنین و ارزیابی ارتباط بین آلل ها و صفات مرتبط با کیفیت دانه، بیست و هشت رقم گندم در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در پاییز 1389 کشت شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اختلاف معنی داری بین ارقام از نظر صفات بررسی شده شامل عملکرد دانه، اجزای عملکرد و صفات مرتبط با کیفیت دانه وجود داشت. بیشترین عملکرد دانه مربوط به ارقام اترک، سیستان و سیوند بود. ارقام سیستان، تجن و مغان3 بیشترین میزان پروتئین را داشتند. رتبه بندی ارقام بر اساس صفات کیفیت دانه نشان داد که ارقام بولانی، ویریناک و تجن بهترین کیفیت دانه را داشتند. همبستگی مثبت و معنی داری بین میزان پروتئین و حجم رسوب sds مشاهده شد، درحالیکه رابطه معنی داری بین پروتئین و عملکرد دانه وجود نداشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که حجم رسوب sds، تعداد سنبلک در سنبله و گلوتن خشک موثرترین صفات بر میزان پروتئین بودند. با استفاده از نشانگر های dna مبتنی بر تنوع درون ژن های glu-a1 و glu-d1 (رمز کننده زیرواحدهای سنگین گلوتنین) آلل های این ژن ها در ارقام شناسایی شدند. فراوانی نسبی آلل های ژن glu-a1 شامل آلل های *2، 1 و null به ترتیب برابر 4/40، 6/24 و 35 درصد بود. در جایگاه glu-d1 آلل 12+2 دارای فراوانی نسبی 4/56 درصد و آلل10+5 دارای فراوانی نسبی دارای فراوانی نسبی6/43 درصد بود. ارقام دارای آلل *2 در جایگاه ژنی glu-a1و آلل 10+5 در جایگاه ژنی glu-d1کیفیت نانوایی بهتری داشتند.
بعلنث باختری هومن راضی
خشکی از مهمترین عوامل محدود کننده تولید کلزا در جهان است. پروتئینکینازها نقش مهمی در تنظیم پاسخ به تنشهای غیرزنده در گیاهان به عهده دارند. چندین پروتئین کیناز در گیاهان باعث فسفوریله شدن عوامل رونویسیabf، که در تنظیم مسیر پاسخ به تنش های غیر زنده وابسته به آبسیزیک اسید ((aba نقش کلیدی دارند، می شوند که از میان آن ها می توان به خانواده ژنهای snrk2 اشاره کرد. برخی از اعضای این خانواده از جمله srk2d باعث فسفوریله شدن پروتئین abf2 می شوند. این پژوهش با هدف جداسازی و بررسی ویژگیهای ژن srk2d در کلزا (bnsrk2d) انجام شد. به منظور ارزیابی ارقام کلزا در پاسخ به تنش رطوبتی دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و هفده رقم کلزا در مهر 1389 در مزرعه تحقیقاتی کشاورزی دانشگاه شیراز اجرا شد. آزمایشها از نظر میزان آب دریافتی با هم متفاوت بودند. بیشترین عملکرد دانه در شرایط آبیاری نرمال و تنش رطوبتی متعلق به رقم کرج 1 بود. تجزیه مرکب نشان داد که تنش رطوبتی عملکرد، اجزای عملکرد و برخی صفات مورفولوژیک را به طور معنیداری کاهش داد. شاخص های تحمل به تنش(sti)، میانگین هندسی تولید(gmp) و متوسط تولید(mp) مناسبترین شاخص ها برای شناسایی و معرفی ارقام متحمل به خشکی در کلزا بودند. ارقام کرج 1، nk octans و مودنا به عنوان ارقام متحمل به خشکی و رقمهای زرفام، اپرا و slm 46 به عنوان حساسترین ارقام به تنش خشکی معرفی شدند. در ادامه، یک قطعه 833 جفت بازی از bnsrk2d از رقم slm 46 جداسازی و توالی یابی گردید. این قطعه همانندی بالایی را با ژن srk2d آرابیدوپسیس نشان داد. بررسی بیان ژن bnsrk2d نشان داد که این ژن در پاسخ به تنش خشکی القا میشود. در شرایط تنش رطوبتی، بیان این ژن در رقم متحمل کرج 1 بیشتر از رقم حساس slm 46 افزایش یافت. بیان بیشتر این ژن در رقم متحمل ممکن است دلیلی بر نقش احتمالی آن در ایجاد تحمل به خشکی باشد.
امیر رحمانی زهره حیدریان
خانواده ی ژنی myb یکی از بزرگترین خانواده های عوامل رونویسی بوده که بر اساس تکرارهای متصل شونده به dna به چهار زیرکلاس myb1r، myb2r، myb3r و myb4r تقسیم می شوند. هدف از این پژوهش جداسازی ژن فرضی ptta0740 از زیرکلاس myb1r در گندم نان و بررسی تغییرات بیان آن در تنش خشکی و تیمار با هورمون گیاهی آبسیزیک اسید (aba)، در ارقام متحمل کویر و حساس شیراز است. نتایج نشان داد که ژن ptta0740 در ژنوم گندم دارای دو نسخه بوده که هر دو شامل چهار اگزون و سه اینترون می باشند. تفاوت این دو نسخه تنها در اندازه و ترادف اینترونی بوده، در حالی که حاوی اگزون های کاملا مشابه بودند. بیان ژن مورد نظر در تنش خشکی در هر دو رقم افزایش نشان داد، که این افزایش بیان در رقم حساس به خشکی شیراز شدت بیشتری داشت. بیان ژن ptta0740 در تیمار aba در هر دو رقم کاهش نشان داد، این کاهش بیان در رقم متحمل کویر شدت بیشتری داشت. با بررسی عملکرد ارتولوگ های این ژن در گیاه آرابیدوپسیس و نحوه ی بیان متفاوت ptta0740 در تنش خشکی و تیمار باaba دو احتمال برای عملکرد آن قابل تصور است. ژن مورد نظر یا در مسیر بیوسنتز aba دخیل بوده و یا القا کننده ی تحمل به تنش خشکی از طریق دخالت در مسیر بیوسنتز سوبرین (بافت چوب پنبه ای) می باشد.
امرالله سبزیان حسین غدیری
به منظور بررسی مقاومت علفهای هرز سلمه تره ، پیر گیاه و ترشک به علف کش های کلریدازون (پیرامین)، متامیترون (گلتیکس ) ،فن مدیفام (بتانال ) و دس مدیفام (بتانال آ-ام)، آزمایشهای گلخانه ای در سال 1390 درگلخانه بخش زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه شیراز انجام شد. آزمایشهای غربال کردن به صورت طرح کاملآ تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. در این آزمایشها بیوتیپ های علف های هرز سلمه تره، پیر گیاه و ترشک در مرحله 3 تا4 برگی با دز های 0، 5/. و 1 برابر دز های توصیه شده علف کش سمپاشی شدند. چهار هفته بعد از سمپاشی درصد وزن خشک بیوتیپ ها و درصد گیاهان زنده مانده هر بیو تیپ نسبت به شاهد (بدون علف کش ) محاسبه شد. نتایج حاصل از کلیه آزمایشهای گلخانه ای نشان داد که در علف های هرز سلمه تره و ترشک اختلاف بسیار معنی داری بین علف کش های مصرفی و دز های علف کش ها و همچنین احتمال بروز مقاومت در بیوتیپ های سلمه تره و ترشک وجود دارد.
افسانه نعمت پور محمدجعفر بحرانی
به منظور بررسی تاثیر مقادیر مختلف نیتروژن و بذر و حضور بقایای کلزا بر عملکرد و اجزای آن، آزمایشی در سال زراعی 91- 1390 در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز (باجگاه)، به صورت کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارها شامل حضور و عدم حضور بقایای کلزا در کرت های اصلی، کود نیتروژن (82، 96، 110 و 124 کیلوگرم نیتروژن خالص) در کرت های فرعی و سه میزان بذر گندم (220، 245 و 270 کیلوگرم بذر در هکتار) در کرت های فرعی فرعی بودند. در هر سطحی از کاربرد بذر مصرفی، عملکرد دانه در تیمار بدون بقایا بصورت معنی داری بیشتر از تیمار حضور بقایا بود. حضور بقایای کلزا در مقایسه با عدم حضور ، بصورت معنی داری عملکرد دانه را کاهش داد. با افزایش میزان نیتروژن از 82 به 124 کیلوگرم در هکتار، عملکرد دانه بصورت معنی داری افزایش یافت. بالاترین عملکرد دانه در حالت 124 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار و مصرف 270 کیلوگرم بذر گندم در هکتار در شرایط بدون بقایای کلزا حاصل شد که با 110 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار تفاوت معنی داری نداشت. بنابراین، برای دست یابی به عملکرد بهینه در شرایط حضور بقایای کلزا مصرف 270کیلوگرم بذر گندم و 124کیلوگرم نیتروژن در هکتار توصیه می شود.
رفیعه کشفی اسماعیل ابراهیمی
رویان زایی بدنی، یک شکل غیرجنسی از تکثیر گیاهان در طبیعت است که خیلی از موارد باززایی جنسی را تقلید می کند. در این تحقیق کشت بافت سویا glycine max و رقم ویلیامز انجام شد. بهترین نتیجه برای القای رویان بدنی سطح 5 میلی گرم در لیتر هورمون 2,4-d و پس از آن 25 میلی-گرم در لیتر 2,4-d مشاهده شد، این نتیجه به همراه ریزنمونه کوتیلدون نابالغ و از سطح آداکسیال و اندازه بذر 4-3 میلی متر حاصل شد. علاوه بر این قطعه ای از توالی ژن monopteros (mp) که در آرابیدوپسیس وجود دارد و در سویا ناشناخته بود از رقم ویلیامز جداسازی و توالی یابی شد. در قسمت آنالیزهای بیوانفورماتیکی برای اولین بار از تحلیل پروموتر برای فهم کاربرد ناشناخته monopteros استفاده شد. تعداد رایجی از سیس المنت های تنظیمی جیبرلین و skn-1_motif نتایج ما را در مورد دخیل بودنِ این عامل رونویسی در فاز دوم رویان زایی بدنی تائید می کند، به این دلیل که افزایش در سطح جیبرلین باعث شروع این مرحله می شود. در نتیجه، آنالیز پروموتر عوامل رونویسی حیاتی در رویان زایی بدنی و کشف المنت های پاسخگوی هورمونیِ فعال روی نواحی پروموتر از این ژن ها، شاهدی ارزشمند را برای پیشرفت کشت بافت گیاه ارائه می کند. همچنین آنالیز دمین های این ژن توالی یابی شده در سویا با دمین های موجود در آرابیدوپسیس به همراه ترسیم درخت فیلوژنی نشاندهنده ی شباهت بالای توالی جدید در سویا با دمین سوم یعنی aux-iaa در آرابیدوپسیس بود. برای درک بهتر روابط میان این عامل رونویسی و دیگر عوامل رونویسی ترسیم شبکه ppi و نرم افزار pathway studio برای ساخت، به تصویر کشیدن و آنالیز مسیرهای بیولوژیکی مورد استفاده قرار گرفت. پیچیده-ترین شبکه را روش سوم ایجاد کرد که نشان دهنده اثرات (تنظیم، بیان و اتصال) گسترده میان monopteros/iaa24 و دیگر فرآیندهای سلولی بود. اثرات تنظیم کننده گی این عامل رونویسی روی نمو ریشه، الگوی گل دادن، نمو پروکامبیوم، نمو رویانی، آغازه مریستم، گل دهی، نمو گیاه، تمایز، نمو مریستم و روزت دیده شد.
سارا ناصری علی دادخدایی
شوری یکی از مهم ترین تنش های غیرزنده محدود کننده رشد و تولید محصولات زراعی است. از راهکارهای موثر برای مقابله با آن، تولید و معرفی ارقام پرمحصول و مقاوم به شوری است. به منظور شناسایی و معرفی بهترین ژنوتیپ ها از لحاظ مقاومت و عملکرد ، 18 ژنوتیپ گندم تتراپلوئید در سال زراعی 91-90 در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در منطقه باجگاه مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمایشی به صورت فاکتوریل در بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل ژنوتیپ (18ژنوتیپ گندم تتراپلوئید) و فاکتور دوم سطوح شوری (پنج سطح 0، 50، 100، 150، 200 میلی مولار کلرید سدیم) بود. تنش شوری به طور جداگانه هم در مرحله جوانه زنی و هم در مرحله رویشی (55 روز بعد از کاشت در مرحله پنچه زنی) صورت گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که سطوح مختلف تنش شوری باعث کاهش معنی دار بسیاری از صفات مورد مطالعه هم در مرحله جوانه زنی و هم در مرحله رشد رویشی گردید. ژنوتیپ های شماره سیمیت 705 و 715 مقاوم ترین ژنوتیپ ها در مرحله جوانه زنی بودند و در سطوح بالای شوری از سرعت و درصد جوانه زنی بالایی برخوردار بودند. با استفاده از معیارهای بیوشیمیایی و محاسبه شاخص های تنش و بررسی همبستگی آنها با عملکرد، ژنوتیپ های سیمیت و d-81-13 به عنوان ژنوتیپ های مقاوم برگزیده شدند. نتایج رگرسیون نشان داد که شاخص برداشت بیشترین تاثیر را بر روی عملکرد دانه دارد که از آن می توان در جهت انتخاب لاین های برتر استفاده نمود. عملکرد دانه نسبت به بقیه صفات از وراثت-پذیری کمتری برخوردار بود که در انتخاب مستقیم ژنوتیپ هایی با عملکرد دانه بالا نمی تواند اثر مطلوبی داشته باشد، اما با توجه به وراثت پذیری بالا و نقش تاثیر گذار برخی از اجزای عملکرد بر عملکرد دانه می توان از آنها به عنوان شاخص انتخاب برای بهبود عملکرد دانه استفاده کرد.
محمد باقر زاهدی هومن راضی
این پژوهش با هدف تعیین معیارهای انتخاب فیزیولوژیک، مورفولوژیک و بیوشیمیایی برای ارزیابی تحمل خشکی در جو انجام شد. آزمایش در گلخانه بخش زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سال 1391 به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شد. فاکتورهای این آزمایش ژنوتیپ (25 رقم و 7 لاین اصلاحی) و رژیم آبی (آبیاری مطلوب و تنش کمبود آب) بودند. نتایج نشان داد که تنش کمبود آب موجب کاهش معنیدار ارتفاع بوته، طول دم گل آذین، طول سنبله، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، شاخص برداشت و محتوای نسبی آب برگ شد. در شرایط مطلوب، عملکرد بیولوژیک و وزن هزار دانه و در شرایط تنش، عملکرد بیولوژیک و تعداد دانه در سنبله بیشترین همبستگی را با عملکرد دانه داشتند. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز، پراکسیداز، آسکوربیک پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز و همچنین میزان پرولین و مالون دی آلدئید تحت تاثیر تنش خشکی افزایش معنی داری نشان داد. در شرایط مطلوب، همبستگی مثبت و معنی داری بین فعالیت سوپراکسیددیسموتاز و عملکرد دانه مشاهده شد در حالی که، در شرایط تنش کمبود آب، علاوه بر سوپراکسیددیسموتاز، پرولین نیز همبستگی مثبت معنی داری با عملکرد دانه داشت. شاخص فیزیولوژیک محتوای نسبی آب برگ نیز همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه در هر دو شرایط آبیاری مطلوب و تنش کمبود آب نشان داد. بر اساس روش رگرسیون گام به گام، سطح برگ، وزن هزار دانه و تعداد دانه در سنبله در شرایط مطلوب به عنوان موثرترین صفات بر عملکرد دانه شناخته شد در حالی که در شرایط تنش فقط تعداد دانه در ستبله موثرترین شناخته شد. به طور کلی با توجه به تجزیه های آماری انجام شده می توان ژنوتیپ های ebyt88-90(2)، ebyt88-90(3)، ebyt88-90(4) و دانه سیاه را به عنوان متحمل ترین و ارقام گوهر، ترش و کارون به عنوان حساس ترین ژنوتیپ ها به تنش کمبود آب معرفی کرد.
حسین مختاری کرچگانی زهرا حسینی سیسی
در این تحقیق به منظور بررسی اثر پسماند گیاهان در زراعت های تک کشتی و علاوه بر آن استفاده از نوع کود شیمیایی و بیولوژیک و تاثیر گذاری آن بر میزان مواد شیمیایی گیاه سورگوم علوفه ای و اثرات مواد دگرآسیب عصاره آبی شاخساره سورگوم و اثرات آن بر روی جوانه زنی، طول ریشه چه ، ساقه چه و وزن خشک گیاهچه، گیاهان زراعی و علف های هرز درآزمایشگاه و میزان مهار گیاهچه (وزن خشک گیاهچه) و بررسی پارامترهای بیوشیمیایی در گلخانه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
حدیثه باقری عباس عالم زاده
با استفاده از تکنیک پی¬سی¬آر یک ایزوفرم جدید رمز کننده عامل رونویسی انگشت روی از گیاه هالوفیت aeluropus littoralis جداسازی، همسانه سازی و توالی یابی شد. برای این منظور با استفاده از یک جفت آغازگر که بر اساس توالی ژن alsap1 طراحی شده بود اقدام به جداسازی ناحیه رمز شونده ژن alsap2 شد. طی واکنش پیسیآر یک قطعه حدود 530 جفت بازی از ژنوم گیاه aeluropus littoralis تکثیر شد. قطعه تکثیر شده همسانه سازی و توالی یابی شد. نتایج نشان داد که قطعه تکثیر شده شامل ناحیه رمز شونده یک ژن zfp میباشد. نتایج همچنین مشخص کردند که این ژن دارای یک چهارچوب خوانش باز 480 جفت بازی میباشد که یک پروتئین 159 اسید آمینهای را رمز میکند.همچنین بررسی الگوی بیان ژن پروتئین انگشت روی در آلوروپوس لیتورالیس تحت شرایط تنش فلزات سنگین انجام شد. نتایج نشان داد که فلزات سنگین مختلف تاثیر متفاوتی روی رشد گیاه و میزان بیان ژن alsap2 دارند. بررسی بیان ژن رمز کننده پروتئین انگشت روی نشان داد که در سطح µm 50 بیشترین میزان بیان ژن مربوط به سرب در زمان 72 ساعت و کمترین میزان بیان آن مربوط به شاهد بود. همچنین مشاهده شد که مقدار فلزات در گیاه بدون تاثیر بر رشد گیاه افزایش یافت. این نتایج نشان می¬دهد که این گیاه ممکن است فلزات سنگین را به خوبی در خود نگه داشته و در این میان ژن alsap2 نقش مهمی بازی می کند. به طور کلی می توان گفت که میزان بیان ژن در گیاه تحت تاثیر نوع فلز، غلظت فلز، اندام مورد نظر، زمان تنش و شرایط تنش تغییر می کند.
نجمه برخورداری هومن راضی
ژن¬های دهیدرین نقش مهمی در پاسخ و تحمل خشکی در گیاهان ایفا می¬کنند. این پژوهش با هدف ارزیابی تنوع آللی سه ژن دهیدرین و ارتباط آن¬ها با تحمل خشکی در جو انجام شد. با توجه به قرار گرفتن dhn4 وdhn7 درون qtl مقاومت به تنش¬های اسمزی بر روی گروه لینکاژی 6 جو و هم¬چنین dhn9 درون qtl مقاومت به تنش¬های اسمزی بر روی گروه لینکاژی 5 جو تنوع آللی این سه ژن بررسی شد. آزمایش در گلخانه بخش زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سال 1391 به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا شد. فاکتورهای این آزمایش ژنوتیپ (9 ژنوتیپ جو بومی، 10 ژنوتیپ جو وحشی و 15 رقم زراعی جو) و آبیاری (آبیاری مطلوب و تنش کمبود آب) بودند. نتایج نشان داد که تنش کمبود آب موجب کاهش معنیدار تعداد دانه در سنبله، وزن صد دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، روز تا رسیدن، محتوای نسبی آب برگ، میزان آب اولیه برگ، میزان آب برگ و آب اتلاف شده از برگ بریده شد. در شرایط آبیاری نرمال عملکرد دانه همبستگی مثبت و معنی-داری با تعداد دانه در سنبله، وزن صد دانه و عملکرد بیولوژیک و همبستگی منفی و معنی¬داری با تعداد روز تا گلدهی داشت. در شرایط تنش کمبود عملکرد دانه آب علاوه بر همبستگی مثبت و معنی¬دار با تعداد دانه در سنبله، وزن صددانه و عملکرد بیولوژیک؛ با طول ریشک نیز همبستگی مثبت و معنی¬داری نشان داد. بر اساس شاخص¬های تحمل خشکی، ژنوتیپ بومی tn-02-6426 به عنوان ژنوتیپ متحمل به خشکی و ژنوتیپ وحشی tn-02-1088 به عنوان ژنوتیپ حساس به تنش خشکی شناخته شدند. برای ژنdhn4، چهار آلل و برای هریک از ژن-های dhn7 وdhn9، دو آلل مشاهده شد. با محاسبه¬ی شاخص pic ، dhn4 و dhn9 دارای تنوع زیاد و dhn7 دارای تنوع متوسط ارزیابی شدند. بررسی¬های انجام شده نشان داد که تنوع آللی dhn4 با شاخص¬های فیزیولوژیک مرتبط با خشکی همچون محتوای نسبی آب برگ، میزان آب اولیه برگ، میزان آب برگ رابطه دارد.
پریوش راسخ هومن راضی
بیست ژنوتیپ تریتیکاله و یک رقم گندم نان در دو آزمایش مزرعه¬ای مجزا و در مجاور هم در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با دو سطح رطوبتی مطلوب و تنش خشکی و در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس در شرایط تنش و بدون تنش رطوبتی نشان داد که تفاوت بین ژنوتیپ¬ها برای بیشتر صفات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد کاملاً معنی¬دار بود. تنش خشکی اثر معنی¬داری بر صفات اندازه¬گیری شده به جز ارتفاع بوته، طول سنبله، تعداد سنبلک در سنبله و تعداد دانه در سنبلک داشت. در شرایط بدون تنش همبستگی عملکرد دانه با تعداد دانه در سنبله، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت مثبت و معنی¬دار بود. در شرایط تنش، عملکرد دانه با ارتفاع، تعداد دانه در سنبله و شاخص برداشت دارای همبستگی معنی¬دار بود. با توجه به همبستگی مثبت و معنی¬دار شاخص¬های sti، mp، gmp و k2sti با عملکرد دانه در شرایط مطلوب و تنش، این شاخص¬ها به عنوان معیارهای مناسب جهت شناسایی ژنوتیپ¬های متحمل به تنش شناخته شدند. بر اساس این شاخص¬ها ژنوتیپ elttcl21 متحمل¬ترین و ژنوتیپ¬های elttcl9 و elttcl19 حساسترین ژنوتیپ¬ها به تنش خشکی بودند
فریبا پیرویان کازرونی عباس عالم زاده
در این پژوهش روشی جدید برای انتقال ژن به جو به واسطه اگروباکتریوم و بدون نیاز به کشت بافت مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور جوهای شش ردیفه رقم ریحان و دو ردیفه رقم ارس در گلخانه کشت شد و ارقام شش ردیفه aydanhanim،maris otter و maris trojan کشت شده در مزرعه برای انتقال ژن انتخاب شدند. با استفاده از سرنگ های بسیار نازک انسولین، باکتری های آگروباکتریوم حاوی پلاسمید pbi121 دارای ژن gus به ناحیه تخمدان گیاه جو تزریق شد. عملیات تزریق در چهار مرحله انجام گرفت که عبارت بودند از مرحله (1) زمانی که سنبله به طور کامل در غلاف برگی قرار داشت، مرحله (2) زمانی که یک سوم از ریشک ها از غلاف برگی خارج شده بودند، مرحله (3) زمانی که دو سوم ریشک ها از غلاف برگی خارج شده بودند و مرحله (4) زمانی که سنبله به طور کامل از غلاف برگی خارج شده بود. پس از پایان دوره پرشدگی بذرها، بذرها کشت شدند و با رسیدن گیاهچه جو به مرحله دو تا سه برگی، استخراج دی ان ای از بافت برگ صورت گرفت. با استفاده از واکنش زنجیره ای پی سی آر برای ژن gus، وجود یا عدم وجود این ژن در گیاهان نسل اول بررسی شد. پس از کاشت بذرهای تراریخته نسل اول، تمامی مراحل بالا جهت بررسی انتقال ژن به نسل دوم نیز انجام شد که در این تحقیق 36 نمونه نسل اول و 10 نمونه نسل دوم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تمامی بذرهای به دست آمده از گیاهانی که در آنها تزریق انجام شده بود تراریخته هستند. تحقیق انجام شده در این پژوهش منتج به معرفی روشی سریع و آسان برای انتقال ژن به جو بدون نیاز به کشت بافت و با کارآیی انتقال ژن بسیار زیاد شد. مشخص شد که این روش هیچ محدودیتی در ژنوتیپ های مختلف جو ندارد و فراوانی انتقال ژن در تمام ارقام استفاده شده برابر بود.
سیروس طهماسبی بهرام حیدری
این مطالعه به منظور ارزیابی عملکرد دانه و برخی صفات زراعی و فیزیولوژیکی گندم و همچنین مکان یابی ژن های های کنترل کننده این صفات انجام گرفت. در این مطالعه تعداد 167 لاین خالص نوترکیب (ril) به همراه والدین آنها (serim82 و babax ) در قالب طرح آلفا-لاتیس با دو تکرار در محیط های آبیاری، تنش گرما، خشکی و تنش های توام گرما و خشکی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی داراب در سال زراعی 90-1389 و 91-1390 مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس با استفاده از روش حداکثر درستنمایی (reml) نشان داد که اثرات تنش مرکب خشکی و گرمای انتهایی بر صفات بسیار بیشتر از اثر هر یک از این تنش ها به طور جداگانه می باشد. وزن دانه حساسیت بیشتری نسبت به تنش خشکی داشت در حالی که حساسیت تعداد دانه در تنش گرمای انتهایی بیشتر بود. لاین های خالص نوترکیب برای تمام صفات تفکیک متجاوز نشان دادند. تمام صفات به شدت تحت تاثیر اثرات متقابل ژنوتیپ × محیط (gei) بودند که نشان دهنده کنترل ژنتیکی پیچیده و مستقل این صفات تحت تنش خشکی، گرما و تنش مرکب بود. در تمام محیط ها همبستگی عملکرد دانه با وزن هزار دانه، تعداد دانه در سنبله و تعداد دانه در متر مربع بالا و مثبت بود، در حالیکه روز تا سنبله دهی، روز تا رسیدگی و دمای کانوپی در هر دو مرحله رشد رویشی و پر شدن دانه همبستگی منفی با عملکرد دانه نشان دادند. روز تا سنبله دهی، دمای کانوپی در مرحله پر شدن دانه، وزن هزار دانه و تعداد دانه در متر مربع مهم ترین صفات سازگار به تنش خشکی و گرمای انتهایی بودند. به طور خاص، دمای کانوپی در مرحله پر شدن دانه می تواند به عنوان یک معیار سریع و موثر برای غربالگری تعداد زیادی ژنوتیپ در محیط های تحت تاثیر تنش گرما و خشکی استفاده شود. تعداد 131 نشانگر ssr، 212 نشانگرaflp و 145 نشانگر dart که قبلا توسط مک اینتایر و همکاران (2010) برای تهیه نقشه ژنتیکی جمعیت serim82/babax استفاده شده بود به همراه یک نشانگرest-ssr و یک نشانگر ssr که در این مطالعه بین والدین چند شکلی نشان داده بودند جهت تشکیل نقشه ژنتیکی مورد استفاده قرار گرفتند. این نشانگرها در 29 گروه پیوستگی (lg) منتسب به 20 کروموزوم گندم توزیع شدند. هیچ نشانگری به کروموزوم d3 اختصاص نیافت. تجزیه و تحلیل qtl با روش مکان یابی فاصله ای مرکب (cim) نشان داد که qtl های مهم کنترل کننده صفات، بر روی کروموزوم های b1، d-a1، b2، a4، b4، a5، b5، d-a6 و d-b7 قرار داشتند. مهمترین نواحی ژنومی کنترل کننده صفات روز تا سنبله دهی، وزن هزار دانه و عملکرد روی گروه های پیوستگی b1، d-a1، a4 و d-b7 قرار داشتند. یک qtl بزرگ اثر بر روی گروه پیوستگی d-b7 در فاصله نشانگری acc/cat-10 - cfd0014 برای بیشتر صفات وجود داشت که درصد بالایی از تنوع را توجیه کرد. در فاصله نشانگری 1d-barc0062 - 1d-gdm0111 و در ناحیه یک ژن زودرسی (earliness per se gene) یک qtl بزرگ اثر برای صفت روز تا سنبله دهی یافت شد که می توان از آن برای همسانه سازی موضعی (positional cloning) همانند آنچه در ژن های حساسیت به طول روز (pdp) و بهاره سازی (vrn) انجام گرفته است، استفاده کرد. بیشترین تعداد qtl های هم-مکان روی کروموزوم b1 یافت شدند. هم-مکانی qtlهای کنترل کننده صفات روز تا سنبله دهی، روز تا رسیدگی، وزن هزار دانه و عملکرد دانه احتمالا نشان دهنده وجود یک خوشه ژنی برای کنترل این صفات در نزدیکی نشانگر 7d-acc/cat-10 می باشد. qtl های تنش اختصاصی بزرگ اثر در این مطالعه، که در دو و یا هر سه محیط مشترک هستند، می توانند در اصلاح برای محیط های تحت تاثیر هر دو تنش گرما و خشکی مفید باشند. تجزیه و تحلیل qtl با روش دو مکانی نشان داد که اثرات اپیستازی و همچنین اثرات متقابل محیطqtl× بر بسیاری از صفات کمی مورد مطالعه تاثیر گذار هستند. در مجموع 72 qtl اصلی با اثرات افزایشی (m-qtl) و 35 qtl با اثرات اپیستازی (e-qtl) برای تمام صفات (به جز دمای کانوپی در مرحله پر شدن دانه) وجود داشت.m-qtl های کنترل کننده صفات بین یک تا 3/43 درصد از تنوع فنوتیپی صفات را توجیه کردند. از 72 m-qtl، 20 مورد دارای اثرات متقابل با محیط بودند. به طور کلی، اهمیت اثرات اپیستازی کمتر از اثرات افزایشی بود. بالاترین اثر e-qtl ها در کنترل روز تا سنبله دهی (8/11 درصد) مشاهده شد. مقایسه تجزیه و تحلیل qtl با دو روش تک مکانی و دو مکانی نشان داد که 68 درصد از m-qtl ها در روش دو مکانی، در روش تک مکانی cim در همان مکان و یا در فواصل نشانگری مشترک نیز وجود دارند. نتایج تجزیه و تحلیل qtl با هر دو روش نشان داد که نشانگر 7d-acc/cat-10 می تواند یک کاندید برای انتخاب به کمک نشانگر (mas) جهت انتخاب لاین های زودرس با وزن هزار دانه و عملکرد بالا باشد. حضور جابجایی کروموزومی 1bl/1rs سبب کاهش تعداد دانه در سنبله، تعداد دانه در متر مربع و عملکرد گردید. در حالی که وزن هزار دانه، spad، تعداد سنبلچه در سنبله و تراکم سنبلچه در سنبله در حضور این جابجایی افرایش یافتند. بر اساس نتایج این تحقیق جابجایی کروموزومی 1bl/1rsنمی تواند یک منبع مناسب از تنوع ژنتیکی برای افزایش عملکرد دانه در محیط های تحت تاثیر تنش گرما و خشکی باشد.
سعدیه آقاویسی عباس عالم زاده
در این پژوهش اثر قارچ میکوریزاـ آربوسکولار (glomus etunicatum) بر اجزای رشد و ویژگی های فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاه سویا (رقم ویلیامز) در شرایط تنش خشکی بررسی شد. این پزوهش شامل دو آزمایش (آزمایش اول روی گیاهان نرمال با ریشه طبیعی و آزمایش دوم روی گیاهان تراریخته دارای ریشه موئین انجام شد) هر آزمایش با یک تیمار در دو سطح و 5 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اجرا شد. نتایج نشان داد که استفاده از قارچ، تحمل گیاه به تنش خشکی را در هر دو حالت تلقیح و عدم تلقیح با agrobacterium بهبود داده است. طول ریشه، وزن تر و خشک ریشه و برگ، وزن تر اندام هوایی و شاخص سطح برگ به طور معنی داری تحت تاثیر میکوریزا قرار گرفت اما وزن خشک اندام هوایی و ارتفاع ساقه در مقایسه با گیاهان شاهد اختلاف معنی داری نداشتند. قارچ در وزن تر و خشک اندام هوایی در گیاهان آلوده با اگروباکتریوم تغییر قابل توجهی ایجاد نکرد. همچنین نتایج نشان داد که قارچ اثری بر جذب سدیم نداشته است اما محتوای پتاسیم و فسفر برگ را در هر دو گیاه تراریخته و عیر تراریخته افزایش داده است. محتوای کلروفیل a و پرولین برگ در گیاهان تحت تنش خشکی در اثر استفاده از قارچ افزایش یافت اما محتوای کلروفیل b و کاروتنوئید برگ در گیاهان تیمار شده اختلاف معنی داری با گیاهان تیمار نشده نداشت. در نهایت، می توان نتیجه گرفت که میکوریزا می تواند تحمل سویا به تنش خشکی را بهبود دهد که این اثر مستقل از آگروباکتریوم است.
مرضیه شبانی عباس عالم زاده
بذور هشت لاین نسل m4 حاصل از پرتودهی گندم نان رقم شیراز (triticum aestivum l.) تحت شرایط تنش خشکی و بدون تنش بررسی شدند. این آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد. در این پژوهش هشت لاین نسل m4، رقم شیراز، به عنوان شاهد و رقم چمران، به عنوان رقم متحمل به خشکی، بررسی و صفات مختلف مورفولوژیک و فیزیولوژیک مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که جهش سبب افزایش عملکرد تمامی جهش یافته ها نسبت به رقم شیراز شده است. همچنین جهش سبب یک هفته تأخیر در گلدهی و افزایش معنی دار صفات ارتفاع بوته، طول سنبله، تعداد دانه در سنبله از طریق افزایش تعداد سنبلچه و تعداد گلچه های بارور سنبلچه های میانی در هر سنبله شده است. جهش سبب افزایش تعداد پنجه بارور در مقایسه با رقم شیراز، به عنوان شاهد، شد. بر اساس نتایج بدست آمده می توان این را استنباط نمود که دز ها ی gy 100، gy150 و gy200 بهترین تأثیر را بر عملکرد و سایر صفات داشتند و دزهای کمتر از gy100 تغییر مهمی را ایجاد نکردند و نسبت به شرایط کنترل بدون آبیاری اثر معنی داری نداشتند، در حالی که دزهای بالاتر از gy 200 اثرات مخربی داشتند. دز ها ی gy100 وgy 150 سبب افزایش تحمل به خشکی شده و این دزها باعث کرک دار شدن سطح پوشینه در نتیجه کاهش تعرق و افزایش کارایی مصرف آب در جهش یافته ها، شدند. طبق نتایج کلی بدست آمده بر اساس شاخص های gmp، mp و sti می توان ژنوتیپ های شماره 7، 9 و 12 را به عنوان متحمل ترین ژنوتیپ ها معرفی کرد. ژنوتیپ های شماره 17 و 20 نیز در شرایط بدون تنش بیشترین عملکرد را نسبت به رقم شیراز، به عنوان شاهد، داشتند. به علاوه در مقایسه با رقم شیراز، جهش یافته ها دارای کاه و کلش سخت تری بوده و به نظر می رسد نسبت به ریزش بذر مقاوم تر باشند.
زینب سی سختی بهرام حیدری
دهیدرینها دومین گروه از پروتئینهای بسیار آبدوست از گروه lea هستند که در شرایط دمای پایین و کم آبی در گیاهان تجمع می یابند و به نظر می رسد در ایجاد تحمل به تنش نقش مهمی دارند. این پژوهش به منظور بررسی تنوع آللی ژنهای دهیدرین و dreb و ارزیابی ارتباط بین آللها و تحمل به تنش خشکی تریتیکاله انجام شد.
روح الله شاملو دشت پاگردی اسماعیل ابراهیمی
تنش های خشکی و شوری از مهم ترین عوامل افت عملکرد گیاهان زراعی در سراسر جهان می باشند. تولید گیاهانی با پتانسیل و پایداری عملکرد بیشتر در شرایط نامساعد محیطی از رهیافت های اصلی مقابله با این تنش هاست. درک مبانی مولکولی چگونگی پاسخ گیاه به تنش، امکان دست ورزی ژنتیکی هدف مند و کارآمد گیاهان زراعی جهت بهبود تحمل به تنش را فراهم می آورد. در این پژوهش با بررسی ترانسکریپتوم گیاه زراعی کلزا (brassica napus) و گونه های خویشاوند آن در پاسخ به تنش های خشکی و شوری، از طریق تجزیه و تحلیل داده هایest و ریزآرایه ها، یک شبکه ی ژنی پاسخ به تنش پیش بینی گردید. به علاوه میکرو آر ان آ های با بیان افتراقی و ژن-های هدف آن ها در شبکه ی ژنی شناسایی شدند. بر اساس شبکه ی ژنی به دست آمده سه ژن به نام هایabi1، myb44 و vip1، انتخاب و توالی ناحیه رمزشونده آن ها از گیاه کلزا جداسازی و همسانه سازی شد. جهت بررسی مولکولی ژن های انتخابی و تعیین نقش های احتمالی آن ها در تحمل به تنش در گیاه کلزا، یک رقم متحمل به تنش به نام slm046 و یک رقم حساس به تنش به نام زرفام در دو آزمایش جداگانه ی تنش خشکی و تنش شوری مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخص های فیزیولژیک و صفات بیوشیمیایی مرتبط با تحمل به تنش و الگوی بیان ژن های منتخب در پاسخ به تنش های خشکی و شوری در برگ و ریشه ی ارقام مورد مطالعه تعیین شد. همچنین، با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های مربوط به همه ی پروموتورهای ژن های موجود در ژنوم گیاه آرابیدوپسیس، برای اولین بار یک روش آماری مقایسه ی جفتی بین پروموتورها برای تعیین تفاوت معنی دار بین آن ها از نظر تعداد دفعات تکرار هر یک از موتیف های پروموتوری ارائه و از این روش جهت بررسی ارتباط بین موتیف های پروموتوری ژن های منتخب و الگوی بیان آن ها در پاسخ به تنش استفاده شد. نتایج مطالعه ی ترانسکریپتوم پاسخ به تنش نشان داد که بیان طیف گسترده ای از ژن ها به خصوص ژن های تنظیمی مانند عوامل رونویسی، پروتئین کینازها و پروتئین فسفاتازها، تحت تاثیر تنش تغییر می یابد. همچنین هشت میکرو آر ان آ پاسخ دهنده به تنش شناسایی شدند. شبکه ی ژنی پیش بینی شده دربرگیرنده ی 59 ژن و میکرو آر ان آ شناسایی شده در این پژوهش بود و ژن abi1 از نقاط مرکزی این شبکه بود. جداسازی و همسانه سازی ژن هایbnabi1، bnmyb4 و bnvip1 نشان داد که این ژن ها هم در سطح نوکلئوتیدی و هم در سطح پروتئینی شباهت زیادی با هومولوگ های خود در گونه های گیاهی brassica rapa و آرابیدوپسیس دارند. ارزیابی صفات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی در تنش خشکی نشان داد که رقم slm046 به شکل معنی داری محتوای آب برگ، پایداری غشای سلولی و سنتز پرولین بیشتری نسبت به رقم زرفام دارد. همچنین، مشخص شد که الگوی بیان ژن های منتخب در تنش خشکی نیز بین دو رقم تفاوت معنی داری دارد. بر این اساس و با توجه به ارتباط این ژ ن ها با هم و با دیگر ژن های شبکه ی ژنی، به نظر می رسد ژن هایbnabi1، bnmyb4 و bnvip1 با تاثیر بر فرآیندهای سنتز هورمون aba، تنظیم وضعیت آبی گیاه (از طریق کنترل باز و بسته شدن روزنه ها، تنظیم فشار اسمزی و تغییر در الگوبندی ریشه ی گیاه) و مقابله با تنش اکسیداتیو در پاسخ گیاه کلزا به تنش خشکی و تحمل نسبت به آن مشارکت دارند. آزمایش تنش شوری نیز مشخص نمود که هم ایستایی یونی دو رقم به شکل معنی داری با هم تفاوت دارد. رقم slm046 در تنش شوری هم ایستایی بیشتری نسبت به رقم زرفام نشان داد. الگوی بیان ژن های منتخب در تنش شوری نیز بین دو رقم اختلاف معنی داری داشت. به نظر می رسد ژن هایbnabi1، bnmyb44 و bnvip1 با همکاری با هم و دیگر ژن های شبکه ی ژنی نقش مهمی در ایجاد هم ایستایی یونی در سلول و تحمل تنش شوری ایفا می نمایند. بعلاوه، با مقایسه ها ی جفتی بین پروموتور ژن های منتخب در مجموع هجده موتیف پروموتوری معنی دار شناسایی شد و ارتباط آن ها با الگوی بیان ژن ها مورد بحث قرار گرفت. در مجموع چنین نتیجه گیری می شود که ژن های بررسی شده در این پژوهش می توانند در ایجاد تحمل به تنش های خشکی و شوری در کلزا نقش داشته باشند و هر یک از آنها می تواند جهت دست ورزی ژنتیکی با هدف بهبود تحمل به تنش های غیرزیستی در کلزا و دیگر گیاهان زراعی مورد استفاده قرار گیرند.
کبری مکاریان هومن راضی
چکیده ندارد.
سید رسول صحافی محمد تقی آساد
به نظر می رسد افزایش میزان پروتئین و فعالیت آنزیم پراکسیداز و فنل کل در ارقام مقاوم می تواند به عنوان معیار انتخاب در مراحل اولیه گزینش برای مقاومت به این ویروس در نظر گرفته شود.