نام پژوهشگر: علیرضا محمودنیا
مختار برزگرفرد یحیی قایدی
اصولا ً موضوع مورد بحث تربیت به طور اعم شامل موجوداتی است که نشو و نمو یا رشد می کنند و بالقوه استعداد بالندگی را دارند و بطور اخص شامل انسان کمال پذیری است که در صدد تغییر مطلوب حیات و زندگی خود می باشد و بالقوه قابلیت رسیدن به عالیترین مراحل کمال را دارد.همانطور که دیویی گفته فلسفه تربیت نه شاخه ای از فلسفه بلکه خود فلسفه است. آنچه بیش از هر چیزی حائز اهمیت است این است که فیلسوفان نگریستن به کل یا با هم نگری و تکیه بر خرد ،نقادی و سنجش خردمندانه را در اولویت قرار داده و در پرداختن به انسان و تربیت از دست آوردهای گوناگون علمی و تجربی و تاریخی بهره برده و به پهنه گسترده زندگانی آدمی از چگونگی های زیستی گرفته تا باورهای متافیزیکی و دینی و عرفانی نظر داشته و همه آنها را در نظامی از اندیشه سازمان داده که بنیادی ترین بنیاد آن همانا خرد و اندیشه و سنجش خردمندانه بوده است . رفتار انسانی و رفتار فردی ناشی از مجموعه ی پیچیده ای از عواملی است که در راس آن فرد و نیازهای او قرار دارد و منظور از جامعه نیز مطالعه یک ساختار منتزع شده از فرد نیست بلکه اجتماعی است که در آن تعامل پیچیده ای با فرد و نیازهای او برقرار می کند از اینرو فرد و جامعه ای که در آن زندگی می کند تعاملی پیچیده و چند جانبه با یکدیگر دارند چنانچه در تعریف فلسفه اجتماعی مطالعه ی فلسفی سوال هایی درباره ی رفتاری اجتماعی (مثل رفتار اجتماعی انسان) مورد بررسی قرار گرفته شده است . در این مقوله به بیان دیدگاههای تربیتی و فلسفی یکی از فیلسوفان و یکی از جامعه شناسان در زمینه تربیت فردی و اجتماعی و نقش و تاثیر فرد بر اجتماع یا اجتماع بر فرد پرداخته شده است .ضمن بیان طرح کلی تحقیق در فصل اول و بیان پیشینه و تاریحچه در فصل دوم ، در فصول سوم و چهارم به بیان افکار و آرای جان دیویی در زمینه تربیت و فلسفه تربیت و نقش کودک در اجتماع پرداخته و سپس دیدگاه جامعه شناسی امیل دورکیم را در راستای نقش اجتماع و تقدم و تاخر فرد یا جامعه بررسی شده و در ادامه در فصل پنجم با مقایسه و تطبیق این دو دیدگاه بر اساس روش "بردی" و رعایت مراحل 4 گانه (توصیف،تفسیر،همجواری،مقایسه) جمعبندی کلی صورت گرفته و تعامل فرد و جامعه در شکل گیری تربیت مورد مداقه قرار گرفته شده است.نتایج بدست آمده در فصل ششم در مورد هستی و زندگی ، بیش ازهر چیزی تحت تأثیر تربیتی است که اعمال شده یا کسب شده است. بطور کلی طرز برخورد هرکسی با جهان،چه از لحاظ نگرش و چه از لحاظ کنش گرایشهای او را بازگو می کند.این مسئله در تربیت از اهمیت خاصی برخوردار است . ارتباط تعاملی و دو جانبه تربیت و اجتماع و توجه به تربیت فرد اولی تر از تربیت اجتماع معرفی شده و با اصلاح فرد جامعه مطلوب هم ممکن می گردد .توجه به سلامت فرد و فراهم کردن بستر مناسب به منظور اصلاح جامعه مهمترین رسالت آدمیان است . واژگان کلیدی : فلسفه اجتماعی ، فلسفه تربیت ، دورکهایم ، دیویی
اعظم مرادی کوچی علیرضا محمودنیا
هدف از انجام این پژوهش بررسی فلسفه زیبایی شناسی و نقش آن در تربیت عاطفی کودک می باشد. این پژوهش از نوع کیفی است روش بررسی در این تحقیق، تحلیل محتوای کیفی می باشد و از آنجا که تحلیل به عنوان یکی از روش های تحقیق بخشی از کار فلسوفان به شمار می آید. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از منابع، کتب و پژوهش های موجود به تحلیل و استخراج مبانی نظری فلسفه زیبایی شناسی پرداخته شده و نقش آن در تربیت عاطفی کودکان بیان شود.این پژوهش به بررسی عوامل تأثیر گذار بر تربیت زیبایی شناسی ارتباط زیبایی شناسی و عواطف و نقش زیبایی شناسی بر عواطف کودکان می پردازد. با استفاده از نظریات گوناگون ابتدا به بررسی مفاهیم زیبایی، زیبایی شناسی، تاریخچه این علم و نظریات اندیشمندان در طول تاریخ بشر پرداخته شد و سپس چگونگی به کارگیری این مفاهیم در تعلیم و تربیت انسان و تأثیر آن در بعدهای مختلف از جمله تأثیر آن بر بعد عاطفی کودک بررسی گردید.در نهایت این نتیجه به دست آمد که فطرت و ذات آدمی همواره به سمت زیبایی گرایش دارد و زیبایی شناسی و هنر، می تواند تأثیر همه جانبه ای بر تربیت و رشد عاطفی انسان داشته باشد. آنگاه به عوامل موثر بر تربیت زیبایی شناسی پرداخته شد و در این زمینه به ارتباط و نقش زیبایی شناسی بر عواطف کودکان تأکید گردیده است.
خدیجه صاحبدادی علیرضا محمودنیا
هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش زیبایی شناسی در تربیت هنری دوره ابتدایی است. این پژوهش از نوع بنیادی است و روش انجام آن تحلیل محتوای کیفی می باشد یعنی ابتدا معنا به اجزای مفهومی تجزیه و سپس به صورت منطقی ارتباط میان مفاهیم مختلف و روابط شبکه های مفهومی آنها بازشناسی و تحلیل می گردد. با استفاده از کتابها، مقاله ها و سایر منابع و پژوهش ها، مفاهیم زیبایی، زیبایی شناسی، تربیت هنری و مبانی نظری زیبایی شناسی و تربیت هنری بررسی، رویکردها و نظریه های تربیت هنری بیان می گردد. تربیت هنری یعنی انجام دادن فعالیت های هنری در فضایی که کودکان، آزادانه تخیل و اندیشه کنند، حواسشان تقویت شود، ظرفیت های نهفته هوش و تفکرشان پرورش یابد، عواطف و احساساتشان توسعه یابد و استعداد و خلاقیت هایشان شکوفا شود که در نهایت به داشتن تفکری زیبا بینجامد. در این پژوهش ارتباط زیبایی شناسی با هر یک از موضوعات ارتباط با طبیعت، آشنایی با تاریخ هنر، نقد هنری و تولید هنری بررسی می گردد. لذت درک نظم و زیبایی و هماهنگی اجزاء با کل مجموعه آفرینش و توجه به خالق زیبایی ها به پرورش محافظان واقعی طبیعت می انجامد که قدردان و دوستدار فرهنگ و هنر هستند. در پایان پیشنهادهایی بر اساس زیبایی شناسی برای هر یک از عناصر موجود در برنامه درسی تربیت هنری ارائه می گردد.
ابراهیم نجمی علیرضا محمودنیا
این تحقیق بارویکرد نظری در پی مقایسه انسان شناسی فوکو ومطهری ودلالت های تربیتی آن در اهداف تعلیم وتربیت است. حاصل آنکه انسان شناسی فوکو برقدرت متمرکز است وبه انسان نگاهی از بیرون دارد به همین جهت به ماهیت انسان کاری ندارد.اخلاق فوکویی اخلاقی تجربی ونتیجه گراست که رسیدن به سلامت فردی و زیبایی درونی غلیت وآرمان نهایی آن است.فوکو به عنوان فیلسوف پست مدرن مخالف جهان شمولی وقائده گرا بودن عقل است به زعم وی تکیه زیاد بر عقل اقتدار در پی دارد در تربیت اخلاقی مورد نظر فوکو مهم فرد فرد انسان ها هستند و هدف رسیدن به نتیجه مطلوب وخوشایند است. در حالیکه در نظر مطهری امسان کامل،انسانی است که تمام ارزش های انسانی به طور هماهنگ و متوازن دراو رشد یابد. مطهری دیدگاه خویش را بر اساس آموزه های اسلام اینگونه بیان میکند که انسان برای تحول درونی خویش باید بخواهد واین خواست محقق نیست مگرآنکه در درونش انگیزه ای برای ارده ی وجود داشته باشد. از نظر مطهری هر یک از نظام های تربیتی اهداف خاصی را مدنظر دارند وهمه فعالیت های خود را برای تحقق آنها مصروف میدارند. کلید واژه ها: انسان شناسی،اهداف تربیت،فوکو،مطهری
کیهان محمدخانی میرعبدالحسین نقیب زاده
در پی ظهور فلسفه آمپریستی (تجربه گرا) در انگلستان قرن هفدهم رویکردی در تاریخ فلسفه غرب آغاز گردید که سیر گشترش و بسط آن تا نهایی ترین نتایج منطقی اش می توانست موجب شکل گیری بحرانی در کلیت فلسفه غربی گردد. بنابراین برای رسیدن به گونه ای باور و اعتقاد درباره اصل علیت باید به امری ورای تجربه و پژوهش آزمایشگاهی توجه کرد و البته امر با مقدمات تجربی و آمپریستی هماهنگ نمی باشد زیرا فضا را برای طهور مفهومی به نام عقل باز می کند که در اندیشه هیوم با گرایش های پر رنگ پوزیتویستی البته جایی نداشته است.
رضا بلاغت میرعبدالحسین نقیب زاده
هدف از انجام پژوهش حاضر از نوع توصیفی –تحلیلی و پیمایش است بررسی نقش تربیت در ترویج دموکراسی و شناسایی چالش ها و فرصت های ترویج آن در مدارس ابتدایی می باشد. به منظور بررسی این هدف 3 سوال پژوهشی (1سوال توصیفی-تحلیلی و 2 سوال پیمایشی ) مطرح شده است. جامعه آماری شامل تمامی معملمان ابتدایی استان فارسی می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول ککران و جدول مورگان و کرجسی تعین شده است که براین اساس تعداد افراد نمونه 372 نفر می باشد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه ی محقق ساخته در مقیاس لیکرت و روش نمونه گیری نیز تصادفی و خوشه ای چند مرحله ای می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل سوال اول (سوال توصیفی) ابتدا بنیادهای فلسفی در زمینه ی نقش تربیت در ترویج مولفه های دموکراسی توصیف شده و سپس اطلاعات به دست آمده مورد بحث تحلیل و تفسیر قرار گرفته است .جهت تجزیه و تحلیل داده های پیمایشی به دست آمده نیز از روشهای آمار توصیفی شامل جداول توزیع فراوانی ، درصد، میانگین، نمودار و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل تک نمونه ای استفاده شده است. سوال اول (سوال توصیفی –تحلیلی) به نقش تربیت در ترویج مولفه های دموکراسی (یعنی آزادی ، برابری ، مشارکت همکاری، تصمیم گیری و انتخاب خردورزی، بردباری و مدارا و قانون مندی ) می پردازد که دراین بررسی هم چیستی نقش مذکور و هم چگونگی آن مطالعه شده است. در بررسی چیستی نقش تربیت در ترویج دموکراسی متفکران و فیلسوفان مختلف به طور مستقیم و غیر مستقیم به اهمیت و تاثیر بسیاز زیاد نقش مذکور پرداخته اند. می توان گفت که تاکید بر این تاثیر و اهمیت نقش تربیت در ترویج آزادی برابری مشارکت و همکاری ، تصمیم گیری و انتخاب خردورزی ، بردباری و مدارا و قانون مندی از سقراط و افلاطون آغاز شده است و تاکنون نیز ادامه دارد. در بحث چگونگی نیز پژوهش حاضر به دنبال راه ها و زمینه های ترویج مولفه های دموکراسی بوده است که برخی از آن ها را ارایه کرده است. سوال دوم پژوهش که سوالی پیمایشی است عبارت است از این که راه ها و زمینه های ترویج دموکراسی در مدارس ابتدایی کدامند ؟ به منظور بررسی این سوال سه سوال جزیی مطرح شده است: 1- راه ها و زمینه های فرهنگی –اجتماعی ترویج دموکراسی در مدارس ابتدایی کدامند3- راه ها و زمینه های اقتصادی ترویج دموکراسی در مدارس ابتدایی کدامند؟ پس از بررسی و تجزیه و تحلیل این سوال به طور کلی می توان تنیجه گرفت که برخی از راه ها و زمینه های ترویج دموکراسی در مدارس ابتدایی عبارتند از سورای معلمان شورای دانش آموزی مجلس دانش آموزی، یادگیری مشارکتی، مساعدت گرفتن از افراد و موسسات خیریه جهت کمک به دانش آموزان خانواده های کم و بی درآمد و مشورت و هدایت شغلی والدین دانش آموزان سوال سوم نیز سوالی پیمایشی می باشد و عبارت است از این که محدودیت ها و موانع (چالش های ترویج) دموکراسی در مدراس ابتدایی کدامند؟ به منظور بررسی این سوال نیز سه سوال جزیی مطرح شده است10- محدویت ها و موانع فرهنگی –اجتماعی ترویج دموکراسی در مدارسی ابتدایی کدامند؟ محدودیت ها و مواغنع اقتصادی ترویج دموکراسی در مدارس ابتدایی کدامند؟ پس از بررسی و تجزیه و تحلیل این سوال به طور کلی می توان نتیجه گرفت که محدودیت هاو موانع ترویج دموکراسی در مدارس ابتدایی عبارتناد از :کمبود تشکل های مدنی دانش آموزای ، جو بسیار بسته ی برخی از مدارس جو مستبدانه ی برخی از خانواده ها بروکراسی نامناسب ، تمرکز شدید نظام آموزش و پروش، سنت غالب روش تدریس سخرانی فاصله طبقاتی میان دانش آموزان و نابرابری اقتصادی.
محمود پوررحمانی زرندی علیرضا محمودنیا
در جامعه اسلامی والدین مایلند فرزندانی با ایمان، مذهبی و بدور از انحرافات داشته و همواره نسبت به عدم پای بندی و بی انگیزگی آنان در این خصوص شکایت دارند و بعضا خود را در این زمینه ناکام یافته و در توجیه این ناکامی، دست به فرافکنی زده و عوامل متعددی را در عدم توفیق خود دخیل میدانند. لذا سئوالات طرح کننده این پژوهش عبارتند از: با نظر به آیات قرآنی نقش والدین در تربیت دینی چیست؟ و چه اشاراتی برای توانمند سازی خانواده در تربیت دینی فرزندان بر مبنای آیات قرآن می توان ارایه داد؟ روش تحقیق در این پژوهش، روش تحلیل محتوا بوده و آیات شریفه قران کریم، تفاسیر، احادیث و کتب مذهبی به عنوان منابع بوده اند. در پایان پیشنهاد شد تا نقش هر یک از والدین در تربیت دینی فرزندان با عنایت به احادیث و روایات ائمه اطهار(س)، همچنین عوامل آسیب زای تربیت دینی با توجه به معضلات روز کشور بررسی گردد. نتیجه ای که طی بررسی در منابع دینی و همچنین برداشت هایی که از تفاسیر ارزشمند المیزان و نمونه انجام شده این بود که والدین اولین و مهمترین جایگاه و نقش را در ایجاد و تقویت تربیت دینی فرزندان داشته و این ایفای نقش را در قالب نقش های عقیدتی، نظارتی، مشورتی و تربیتی- الگویی به انجام می رسانند. پس لازم است با هماهنگی و همراهی هم، خودشان الگوی عملی تربیت دینی بوده و بتوانند الگوهای مناسبی به فرزندان ارائه دهند و ارائه ی الگو می تواند از طریق فرایندهایی که مورد علاقه کودکان است، صورت گیرد. در ادامه ضمن برشماری شاخص های تربیت دینی بر مبنای آیات قران: معرفت و بصیرت(سوره انعام، آیه 104)- تعقل و خردورزی(سوره عنکبوت، آیه 43 و سوره بقره، آیه 242) - کرامت انسانی(سوره اسرا، آیه 70)- محبت و مهرورزی(سوره مائده، آیه 54 و سوره فتح، آیه 31 و سوره آل عمران، آیه 159)- اعتدال(سوره بقره، آیه 143)، این نتیجه حاصل شد که با ایجاد و تحکیم این شاخص ها در والدین می تواند ایشان را در تحقق این رسالت مهم تجهیز و توانمند سازد. واژگان کلیدی: خانواده - فرزند - قران کریم - تربیت دینی
لطیف عبادی نژاد حسینی علیرضا محمودنیا
پژوهش حاضر با عنوان "بررسی فلسفه تربیت معلم از دارلفنون تا کنون" با هدف پی بردن به چرایی، چیستی و چگونگی نظام تربیت معلم طی دوره یا زمانهای دارالفنون، مراکز دارلمعلمین، درالمعلمین، دارلمعلمین یا دانشسرای عالی، دانشگاه تربیت معلم و بعد از انقلاب اسلامی ایران می باشد. در این پژوهش اهمیت و ضرورت، ماهیت واهداف، روش و ساختار تربیت معلم در دوره های مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به فلسفه تربیت معلم از دارلفنون تا کنون بوده است. در این پژوهش از روش تحقیق تاریخی و تحلیل اسناد استفاده شده است که شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد با تاسیس دارلفنون ضمن نگاه به نیازها و جوایج جامع توجه اصلی به پرورش افراد در امور فنی و نظامی صورت گرفت. با تاسیس دارالمعلمین مرکزی که سبب افزایش چند مدرسه در مرکز و بعضی از شهرهای بزرگ شد، معلمین تا اندازه ای با روش های جدید آشنا شدند، چون تدریس سنتی کمتر با روش های مدرن همسو بود. با تاسیس دانشسرای عالی مدارس گسترش یافته و به دو دوره ی ابتدایی و متوسطه تفکیک شدند. بنابراین نیاز به معلمان ورزیده در رشته های تخصصی دوره ابتدایی و متوسطه احساس شد. با تاسیس دانشگاه تربیت معلم، معلمان متخصص و آشنا به دروس تربیتی پرورش یافته و به موازات آن دانشکده علوم تربیتی برای افزایش معلمان ساخته شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اعتقاد به تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت کشور افزایش یافته تا معلمان ماهر و متخصص و متعهد و از هر نظر دارای عالی ترین جایگاه و منزلت برای این مهم تربیت شوند.
حامد پورمراد علیرضا محمودنیا
تربیت اجتماعی یکی از ارکان و ابعاد اساسی تربیت را تشکیل می دهد. این بعد از تربیت به لحاظ گستردگی ، پیچیدگی و جامعیت پوشش دهنده تمام نهادهای اجتماعی و تربیتی مشرف بر امر تعلیم و تربیت افراد است که از سویی رشد شخصیت فردی را به همراه دارد و از سویی میراث فرهنگی را به نسل آینده منتقل می کند. در حوزه رسانه نیز ،یکی از پرسش های بنیادین در علم ارتباطات، که ذهن پژوهشگران و کارشناسان این حوزه را همواره به خود مشغول داشته است، این است که حدود تأثیرگذاری رسانه ها و قدرتمندی آنها در شکل دهی به باورها و توانمندی مخاطبان در گزینش و مفهوم سازی متفاوت از پیام چگونه است؟ حال باید دید اولاً ماهیت رسانه و مسائل و دیدگاههای مربوط به آن چیست ؟ و ثانیاً حدود و ثغور نقش رسانه در تربیت اجتماعی با عنایت به نظریه دریافت که فرد را به لحاظ ذهنی و دریافت پیام فعال می پندارد چگونه است؟ دراین راستا محقق با استفاده از روشهای پژوهشی تحلیل محتوای کیفی و قیاس عملی به موضوعاتی چون : تعریف رسانه ، انواع رسانه ، چیستی و ماهیت رسانه ، مسائل و موضوعات مربوط به رسانه ، نظریه دریافت ، تربیت اجتماعی ،اهداف و روشهای آن و نهایتا بحث و نتیجه گیری که شامل ترسیم چهار رابطه ی رسانه و تربیت اجتماعی و تبیین نقش رسانه در تربیت اجتماعی با تأکید بر نظریه دریافت پرداخته است.
صدیقه شمس الدینی اکبر صالحی شمس الدینی
نیچه فیلسوفی است که به مسائل گوناگون فلسفی، اخلاقی و تربیتی توجه کرده است، او علاقه ی خاصی نسبت به این مسائل دارد. پژوهش حاضر تلاشی برای تبیین و نقد ارزش شناسی نیچه و دلالت های آن در تربیت اخلاقی است. این پژوهش سوالاتی را دنبال می کند که عبارتند از: - بر بنیاد اندیشه ی ارزش شناسی نیچه اهداف تربیت اخلاقی کدام است؟ دوم دلالتهای ارزش شناسی نیچه در مورد ویژگی ها و اصول تربیت اخلاقی کدام است؟ سوال سوم: چه نقدی بر ارزشناسی نیچه و تربیت اخلاقی او وارد است؟ این پژوهش با بهره گیری از روش قیاس عملی از نوع رویکرد های کیفی و نقد درونی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، نیچه اهداف تربیت اخلاقی را آفرینش ارزش های نو و واژگونی ارزش های کهن و دست یابی به قدرت می داند. اصول اخلاقی از منظر نیچه شامل اصل آزادی، ارزش آفرینی، توجه به خود (خود آگاهی)می باشد. و نقد نیچه در مورد ارزش شناسی و تربیت اخلاقی عبارت از: نفی خدا و اخلاق مذهبی، ترویج خودخواهی، توجه به اخلاق فردی، توجه به تن و غریزه و اخلاق های زمینی نادیده گرفتن همه ی ارزش ها. بر این اساس می توان گفت تربیت اخلاقی نیچه در چند محور خلاصه می شود که عبارتند از: فرد گرایی، ضد دینی، قدرت محوری، اکتسابی، نسبی. کلید واژه ها: ارزش شناسی، اهداف تربیت اخلاقی، اصول تربیت اخلاقی، دلالت های تربیت اخلاقی، اخلاق، تربیت اخلاقی.
محمدرضا کوثریه علیرضا محمودنیا
هدف از این پژوهش بررسی ماهیت فناوری اطلاعات و نقش آن در زندگی و بررسی پیامدهای فناورر اطلاعات و جایگاه آن در تعلیم و تربیت بر مبنای دیدگاه فیلسوفان مکتب انتقادی است. روش انجام پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است. سوال های این پژوهش، در راستای بررسی نقش و پیامدهای فناوری اطلاعات و جایگاه آن در تعلیم و تربیت از دیدگاه فیلسوفان مکتب انتقادی است. بنابر این در ابتدای دیدگاه های مختلف فیلسوفان مکتب انتقادی مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار گرفته و با ترکیب نظریات و استنباط آن ها، اهداف تعلیم و تربیت استنتاج می شود. سپس با مطالعه این اهداف، به روش ها و محتوای مورد نظر در تعلیم و تربیت پرداخته و در پایان، پیامدها ی بهره گیری فناوری اطلاعات در تعلیم و تربیت با استنباط از نظریات فیلسوفان مکتب فرانکفورت مشخص می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد فلاسفه انتقادی معتقدند فناوری اطلاعات، پیامدهای منفی مقدر و اجتناب ناپذیری دارد و دستاوردهای ظالمانه، مخرب و تاسف بار فناوری اطلاعات را که نمود آن روابط نابرابر اجتماعی و اقتصادی است، قابل تامل می دانند. دیدگاه فلاسفه انتقادی بر پیامدهای منفی استفاده از فناوری اطلاعات تاکید بیشتری دارد ولی این موضوع به معنای درنظرگرفتن فناوری اطلاعات در تعلیم و تربیت است. با استنباط از دیدگاه فلاسفه انتقادی-که اذعان به محاسن استفاده از فناوری اطلاعات در تعلیم و تربیت نیز دارند- چنین نتیجه گرفته می شود که اگر کاربرد فناوری اطلاعات در نظام تعلیم و تربیت به صورت تلفیقی انجام گردد و به شکل انفعالی نباشد و خلاقیت دانش آموزان، آزادی آن ها، توجه به اراده استقلال طلب ایشان را تضمین نماید، همچنین کنش ارتباطی و عقلانیت ارتباط اجتماع گرا را فراهم نماید و آموزش آزاد را جایگزین آموزش هدف مدار نماید، در آن صورت می توان قضاوت نمود که به پیامدهای مثبت استفاده از فناوری اطلاعات در نظام تعلیم و تربیت دست یافته ایم. در پایان پیشنهاد می شود که عناصر اصلی نظام های آموزشی به ویژه معلمان در معرض تحولات آموزشی متناسب با پیشرفت های جهان امروز قرار گیرند و آگاهی بیشتری از قابلیت فناوری های جدید بیابند و در عمل باعث شود که نقش معلم به عنوان منبع قدرت که اطلاعات در انحصار اوست از بین برود و نقش او از ناشر اطلاعات به تسهیل کننده فرایند کسب اطلاعات تغییر یابد. لذا ضمن اینکه فناوری اطلاعات، فرآیند آموزش را تسهیل و تسریع می کند می توان خلاقیت، تفکر انتقادی و واگرا را در یادگیرندگان ایجاد نمود.
نادر احمدضیاء علیرضا محمودنیا
پژوهش حاضر درپی بررسی زمینه های ایجاد تفکر انتقادی در برنامه ی درسی تاریخ (مقطع راهنمایی)است. در این پژوهش ابتدا به تفکر انتقادی، اهمیت و ضرورت آن پرداخته شده است. هدف اساسی این پژوهش بررسی ابعاد اساسی برنامه ی درسی یعنی اهداف، محتوا، روشها، و ارزشیابی است. بنابراین چهار سوال مطرح شدند که عبارتند از: 1- بررسی ارتباط اهداف درس تاریخ با ایجاد تفکر انتقادی؛2- بررسی ارتباط محتوای درس تاریخ با ایجاد تفکرانتقادی؛3- بررسی ارتباط روشهای آموزشی درس تاریخ با ایجاد تفکر انتقادی؛4- بررسی شیوه های ارزشیابی درس تاریخ در ایجاد تفکر انتقادی. در تجزیه و تحلیل گزاره های برنامه ی درسی (گزاره هایی که به چهار بعد اهداف، محتوا، روش، ارزشیابی مربوط می شوند) از دو روش تحلیل محتوای کیفی و استنتاج قیاسی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اهداف برنامه ی درسی تاریخ(مقطع راهنمایی) زمینه ی پرداختن به تفکر و اختصاصاً تفکر انتقادی را کمابیش فراهم کرده است اما در سه بُعد دیگر این برنامه زمینه برای پرورش تفکر انتقادی فراهم نشده است. بنابراین زمینه های ایجاد تفکر انتقادی در برنامه ی درسی تاریخ مقطع راهنمایی در شرایط مطلوبی نمی باشد. پیشنهاد می شود که برنامه ریزان، پرورش تفکر انتقادی را به عنوان یک هدف اساسی تربیتی در نظام برنامه ریزی درسی ایران مورد توجه قرار دهند و به تبع آن زمینه های پرورش تفکر انتقادی در سایر ابعاد برنامه ی درسی نیز لحاظ شود.
روح اله مظفری پور سعید ضرغامی
در این پژوهش نسبت اصالت اگزیستانسی با اینترنت به عنوان فناوری آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. به همین منظور از روشهایی مثل تفسیرمفهومی،تحلیل تطبیقی و هرمنوتیک انتقادی استفاده شده است. ابتدا رویکردهای مختلف فناوری از جمله دیدگاه ابرارگرایانه، رویکرد کلاسیک، رویکرد انتقادی و رویکرد جبرگرایی منعطف مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه مفهوم اصالت از دیدگاه اندیشمندان فلسفه هستی مطالعه شده است. هر یک از اندیشمندان هستی به روش خاص خود مفهوم اصالت را مورد بحث قرار داده اند. از جمله موارد مورد نظرآنها عبارتند از: تاکید بر فرد و برتر بودن فرد بر نوع انسان، تاکید بر تنهایی انسان و دور بودن انسان ازتوده، بررسی زندگی متوسط هرروزی و شرایط نااصیل آدمی، تاکید بر ارتباط اصیل. مولفه های اصالت اگزیستانسی شامل: فردیت، تعهد و مسئولیت، ارتباط اصیل، ژرف نگری و دوری از روزمره گی. با نگاه به اینترنت به عنوان فناوری اطلاعات، نسبت هر یک از مولفه های اصالت اگزیستانسی با اینترنت مورد مطالعه قرار گرفته است، اینترنت می تواند به رشد برخی مولفه هاکمک کند و هم چنین می تواند مانع رشد برخی مولفه های اصالت باشد. برخی چگونگی های کلی پرورش اصالت دانشجویان در نسبت با استفاده از اینترنت عبارتند از: تمایز اطلاعات و دانش و خرد، نگاه به اینترنت به عنوان ابزار آموزشی، ارائه معیار برای استفاده درست از اینترنت و توجه به تعاملات اصیل و نقش مکانهای فیزیکی. برای پاسخ به سوال سوم پژوهش در مورد استلزامهای بهره گیری از اینترنت از روش هرمنوتیک انتقادی و مصاحبه با متخصصان استفاده شده است که مواردی مانند داشتن معیار و هدف و اولویت بندی برای جستجو در اینترنت، داشتن هدف قبل از استفاده از اینترنت، مشخص شدن جایگاه اینترنت در آموزش و آگاه و متفکر بار آوردن دانشجویان، توجه به تفاوتهای فردی در آموزش عالی، ایجاد فرصت ارتباطات فراتر از فضای مجازی، توجه به تربیت رسانه ای و رسانه تربیتی موارد مطرح شده از دیدگاه متخصصان فلسفه تعلیم و تربیت می باشد.
تهمینه یونس پور سوسن کشاورز
درک درست از این موضوع و عملیاتی کردن آن در بین افراد جامعه، مستلزم آگاهی از فلسفه آن یعنی چیستی (ماهیت)، چرائی (ضرورت و اهداف) و چگونگی (اصول و روش) می باشد. بدین منظور این تحقیق تلاش داشته است با بهره گیری از روش تحلیل فلسفی فرارونده و روش استنتاجی در قالب قیاس عملی، فلسفه امر به معروف و نهی از منکر را مورد بررسی قرار دهد. نتایح حاصل گردیده از تحقیق، در خصوص ماهیت و قلمرو امر به معروف و نهی از منکر دربرگیرنده، موضوع واجب و همگانی بودن، قوام شریعت دین، وظیفه پیامبران و صفت اولیاء و مومنین بوده است. موضوع چرائی یعنی اهداف شامل دستیابی فرد و جامعه به کمال، اصلاح جامعه، بصیرت و خودآگاهی، تعهد آفرینی، جهانی شدن نیکی ها،ضامن اجرای قوانین الهی و منشا و ظهور و بروز رحمت الهی و چگونگی دربردارنده اصول دارا بودن معرفت، اصلاح شرایط، مسئولیت پذیری، اجتماع، پاسداشت کرامت آدمی، تذکر و عمل گرایی، متناظر با آنها روش های اعطای بینش، زمینه سازی، تغییر موقعیت، مواجهه با نتایج عمل، تحریک ایمان، کلام نرم ولین، اندرز و موعظه و الگوسازی بوده است.
جواد فرزانفر یحیی قائدی
هدف پژوهش حاضر بررسی روش اجتماع پژوهشی در برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت های استدلال در دانش آموزان دختر پایه سوم یکی از مدارس راهنمایی اهواز بود. نمونه این پژوهش شامل 60 دانش آموز دختر بود که به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی انتخاب شدند برای بررسی فرضیه پژوهش از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. فرضیه آزمایی و تحلیل داده ها نشان دادند که اجرای روش اجتماع پژوهشی که با استفاده از قصه و داستان در کلاس درس صورت گرفت بر پرورش مهارت های استدلال دانش آموزان دختر موثر واقع می شود. یافته های پژوهش حاضر موید نتایج پژوهش های انجام گرفته شده در داخل خارج از کشور است. در این پژوهش از آزمون مهارت های استدلال نیوجرسی استفاده شد. این آزمون طی سال های 1976 تا 1980 توسط ویرچینیاشیپمن ساخته شد و سپس توسط روانشناسان مرکز آزمون تحصیلی پرینستون نیوجرسی برای ارزیابی برنامه آموزش فلسفه به کودکان مورد بررسی قرار گرفت. موضوعات به کار گرفته شده در این آزمون ها بستگی قابل توجهی به ساختار آن جامعه دارد بدین سان هنگام ترجمه یاکارایی خویس را از دست می دهند یا ما را به نتایجی می رسانند که ساختگی و غیر واقعی است. جامعه مورد مطالعه شامل دانش آموزان سال اول دوره متوسطه مدارس دولتی شهر تهران در سال 1386 بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده شصت نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه mqos بک و جی ساب استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند آموزش قصه در بالابردن سطح مهارت پرسشگری و تغیر و تردید جهانی شمولی پیچیدگی و انگیزه های وجودی موثر است ولی در بعد تحول اندک است و از لحاظ آماری معنی دار نیست.
محبوبه موسیوند یحیی قائدی
در این پژوهش به تبیین فلسفه آزادی تربیتی و اشاره های آن برای نظام آموزشی ایران با ابتناء بر نظریه آزادی فون هایک پرداخته شده است. بنا به اقتضای سئوالات پژوهش از روش های تحقیق تحلیلی و ارزیابی ساختار مفهوم، استدلال قیاسی (نظری و عملی) و هرمنوتیک انتقادی بهره گرفته شده است. حدود و ثغور آزادی در فلسفه هایک از طریق مفاهیمی چون تقسیم معرفت، نظریه گذرگاه و تعلیم و تربیت به عنوان یکی از مصادیق نظم خودانگیخته بررسی شده است. فلسفه آزادی تربیتی در نظریه آزادی با بررسی چیستی، چگونگی و چرایی آن تببین شده است. هدف اصلی هایک سامان دادن به جامعه آزادی است که براساس محتوای نظریه آزادی خویش برقرار شده باشد. از این رو تربیت شهروندانی که به اصول آزادی آگاهی داشته و در عمل بدان پایبند باشند، برای وی ضروری است. به این خاطر بحث تربیت شهروندی را ذیل موضوعات؛ آزادی فردی، آزادی قانونی، مطرح می کند. با این نگاه تربیت شهروندی آزاد شرط ضروری برای تشکیل جامعه آزاد می باشد. تعلیم و تربیت به عنوان یکی ازمصادیق نظم خود انگیخته: از آنجا که هایک در تمام آثار خود به موضوع نهادهای اجتماعی پرداخته است؛ در مورد نهاد آموزش و پرورش هم معتقد است برای تربیت شهروندان آزاد قانونگذاران لازم است بر اساس نظم خود انگیخته یا بدون دستور به این مهم اقدام نمایند. اشاره های آزادی تربیتی برآمده از نظریه آزادی به ارائه راهکارهایی برای سیاست گذاری، برنامه ریزی درسی، معلمان و فناوری آموزشی پرداخته است. مصاحبه های انجام شده با اساتید تعلیم و تربیت نیز به بررسی افق ها و تنگناهای آزادی تربیتی حاصل از نظریه آزادی در نظام های آموزشی اختصاص دارد. به دلیل آن که نظریه آزادی فون هایک نظریه ای جامع و اخلاق محور است آن قابلیت و توانایی را دارد که در زمینه آزادی تربیتی در نظام های آموزشی مورد استفاده قرار گرفته و موفق باشد؛ اما نباید از تهدیدهایی که مانع از اجرای صحیح و کاربرد موفقیت آمیز آن در نظام های آموزشی و نظام آموزشی ما می گردد، غافل شویم.
فرشته معظمی گودرزی علیرضا محمودنیا
هدف این پژوهش ،تبیین معنای زندگی از منظر نهج البلاغه و بر اساس آن ارائه برخی از اصول زندگی معنادار و نیز استنتاج اصول تربیتی زندگی معنادار است.رویکرد کلی محقق در این پژوهش، رویکرد تحلیلی است.اما به صورت جزئی تر برای تبیین معنای زندگی در نهج البلاغه از روش توصیفی-تحلیلی و برای استنتاج اصول زندگی و اصول تربیتی از روش استنتاج عملی بهره گرفته شده است.بر بنیاد یافته های پژوهش، درک و کشف معنای زندگی از نگاه هر کسی، متوقف بر درک نگاه او به مفاهیم خدا، مرگ و زندگی است. مطالعه نهج البلاغه در خصوص موارد فوق به این نتیجه می انجامد که از دیدگاه امام زندگی معنادار است و مهم ترین دلیل بر اثبات این مدعا "موضوعیت داشتن زندگی" در نهج البلاغه است.به طوریکه مفهوم حیات)زندگی) یکی از مفاهیم اساسی نهج البلاغه است که پیرامون آن بیانات متعددی را حضرت بیان فرموده اند.امام معنای زندگی انسان را برگرفته از نظام متقن و احسن آفرینش می داند که فهم و باور به این نظام از طریق "اذعان به وجود خدا"،"باور به معاد"، و تأمل در "ماهیت زندگی انسان"امکان پذیر است حضرت امیر (ع) ضمن بیان ویژگی های انسان و نظام هستی و بویژه اعتقاد به هدفداری زندگی انسان و حیات اخروی زندگی را معنادار دانسته و قائل به ترادف بین هدف و معنا می باشد و معنای زندگی را زندگی هدفدار می داند و البته منظور از هدف زندگی، هدف خارجی است نه هدف خود بنیاد،یعنی هدف بخشنده و آفریننده زندگی. آگاهی انسان از این هدف و التزام به پیمودن مسیری خاص برای وصول به این هدف را معنابخش زندگی تلقی می کند و رسالت دین را آگاهاندن بشر به این هدف و چگونه پیمودن راه می داند. بر اساس این بینش مهم ترین اصول زندگی معنادار از منظر نهج البلاغه خداباوری(اتکا به خدا در زندگی)،آخرت گرایی(هدف گیری آخرت)،عدم دلبستگی به دنیاو ضرورت تلاش و کوشش در زندگی برای عمل به تکالیف الهی و حرّیّت است.در حیطه تعلیم و تربیت نیز اصل شکوفایی فطرت خداجویی،اصل اصلاح بینش،اصل تعقل و خردورزی،اصل مسولیت پذیری و اصل کرامت، استنباط می شود که با اصلاح روابط چهار گانه انسان(با خدا،خود،هستی و دیگران) سبب معناداری زندگی می شوند
محمدحسین کاظمی علیرضا محمودنیا
یکی از کارکرد های مهم تعلیم و تربیت "تربیت اقتصادی" است و هدف از آن پرورش فضایل ، دانشها و مهارت های مورد نیاز برای متخلق ساختن انسان به اخلاق حسن? اقتصادی در زندگی می باشد . از آنجا که هر نظام تربیتی آرمان ها و اهداف ویژه و متناسب با نظام ارزشی و اعتقادی خود را دارا می باشد، بنابراین نوع تربیت اقتصادی نیز با ایدئولوژی و بنیان های نظری ارتباط تنگاتنگ و خاصی دارد. اندیشه و بدنبال آن تلاش در جهت کسب رزق حلال و بهره برداری از آن درزندگی به عنوان یک آرمان و هدف متعالی در اعتقادات اسلامی و شیعی جهت نیل به حیات طیبه امری مهم تلقی می گردد . بدون تردید در قرآن کریم ، آیات و در منابع معتبر اسلامی ، روایات و احادیث بسیاری وجود دارد که با بهره گیری از آنها می توان به اهمیت این موضوع ، و معارفی دست یافت که مشخص کنند? خط مشی فکری انسان در زمین? کسب رزق حلال (وظایف ، مسئولیتها و چگونگی آن از حیث معتقدات فردی و اجتماعی ) و بهره مندی از آن (حدود و میزان بهره وری) و آثار تربیتی آن ( انعکاس و بازتابهای آن در زندگی ) و نوع رفتار اقتصادی انسان می باشد . این پژوهش بر آن است که بتوا ند تبیینی از فلسفه کسب رزق حلال بر مبنای آیات و روایات واستخراج دلالتهای آن درتربیت اقتصادی در تفکرات و اندیشه های اسلامی ارائه دهد و این موضوع را از منظر فلسفی حول سه محور چیستی (ماهیت ) و چرایی ( ضرورت و اهداف)و چگونگی (اصول )مورد بررسی و واکاوی قرار دهد و مشخص نماید که کسب و بهره برداری از رزق حلال و به تبع آن نوع رفتار در تربیت اقتصادی فردی و اجتماعی دارای چه ویژگی هایی باید باشد . پژوهشگر جهت نیل به اهداف مورد نظر فوق در صدد پاسخگویی مناسب به سوالات اساسی و مهم پژوهش حاضر است ، سوالاتی در رابطه با ماهیت کسب رزق حلال (ویژگی ها ) از منظر قرآن کریم و روایات ، ضرورت کسب رزق حلال و بهره مندی از آن و اهداف موجود مطابق با آنچه در آیات الهی و روایات متعدد اسلامی بیان گردیده است و درنهایت اینکه با نظر بر چیستی و چرایی بیان گردیده درخصوص رزق و کسب رزق حلال ، چه دلالتهایی رادر عرص? تربیت اقتصادی می توان استخراج نمود .
نفیسه اصغری صمد موحد
چکیده ندارد.
کیهان محمدخانی علیرضا محمودنیا
چکیده ندارد.
راحله آقا محمدی کاظم اکرمی
چکیده ندارد.
ژاله رحمی عزت اله نادری
چکیده ندارد.
مهدی اکبری جعفر آبادی سوسن کشاورز
چکیده ندارد.
عبید حیدری علیرضا محمودنیا
بررسی رابطه بین پدیده چند شغلی با کارایی معلمان مرد مقطع راهنمایی شهر سنندج موضوع اصلی این پایان نامه است . در این پژوهش که از روش تحقیق همبستگی استفاده شده است از جامعه آماری که تعداد آنها 469 نفر بوده با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 187 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات فردی استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی از جمله میانگین انحراف معیاری با ضریب همبستگی پیروس و ضریب همبستگی دورشته ای نقطه ای انجام گرفته که نتایج ذیل بدست آمده است . بین کارایی معلمان یک شغله با دوشغله رابطه وجود دارد. - معلمان یک شغله نسبت به معلمان دوشغله آموزش کارایی بهتری دارد. - بین کارایی معلمان یک شغله با دوشغله غیرآموزش رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد. - بین کارایی معلمان دوشغله آموزش با دوشغله غیرآموزی رابطه در حد نسبتا ضعیف وجود دارد. - بین دو معیار کارایی (معدل نمرات دانش آموزان و نمره ارزشیابی معلمان) رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد . با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد شده است که برای ارتقاء سطح کارایی معلمان مرد که نقش اساسی در تامین معانی خانواده خود را بر عهده دارند، حقوق و مزایای آنان به گونه ای باشد که آنان به جای پرداختن به کارهای سیاه، اوقات فراغت خود را به مطالعه و تحقیق پیرامون مسائل و مشکلات درسی دانش آموزان و ارتقاء سطح علمی خویش اختصاص می دهند. یکی دیکر از پیشنهادات تحقیق این است که اگر چنانچه افزایش حقوق معلمان امکان پذیر نمی باشد سعی شود که فصل دوم آنان به سوی اضافه تدریس گرایش پیدا کند تا آنان به مشاغل غیرآموزشی نپردازند.
صدیقه افشاری شکوه نوابی نژاد
نتایج این پژوهش : 1 - بین میزان رضایت زناشویی والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان رابطه مثبت معنادار وجود دارد. 2 - متغیرهای رضامندی زناشویی خانواده و دوستان و فعالیتهای اوقات فراغت والدین قدرت پیش بینی پیشرفت تحصیلی فرزندان را دارند. 3 - بین زنان و مردان از نظر میزان رضایت زناشویی تفاوت وجود دارد. 4 - افراد دارای تحصیلات بالاتر رضایت زناشویی بالاتری نسبت به افراد دارای تحصیلات پائین تر دارند.
نوابه باقری علیرضا محمودنیا
با توجه به مساله تحقیق که بررسی رابطه بین باورهای غیرمنطقی و سلامت روان معلمان شهر چالوس می باشد . هدف از تحقیق این است که ابتدا وضعیت سلامت روان این قشر از جامعه را مورد بررسی قرار دهیم و سپس اطلاعاتی در مورد باورها و افکار آنها بدست بیاوریم تا بتوانیم با آگاهی دادن به معلمان عزیز که مسلما نقش بسزایی در تربیت و شکل گیری آینده کودکانمان دارند زمینه بسیاری از مسایل و مشکلات روانی را از میان برداریم. لذا نتایج تحقیق نشان می دهد که : اولا : میان باورهای غیرمنطقی و سلامت روان معلمان رابطه معناداری وجود ندارد. ثانیا باورهای غیرمنطقی ، نگرانی زیاد توام با اضطراب ، بی مسئولیتی عاطفی و واکنش با درماندگی به ناکامی در پیش بینی واریانس متغیر سلامت روان نقش دارند.
محمدرضا احمدخانی ها علیرضا محمودنیا
دوره نوجوانی و جوانی دوره است که بیش از هر زمان دیگر انسان را دستخوش تغییر و تحول می نماید. این دگرگونی هم در ابعاد روانی و جسمی و هم در ابعاد شناختی و عاطفی بسیار حائز اهمیت است. بطوریکه دست اندرکاران تعلیم و تربیت و روان شناسان توجه خاصی به آن دارند. تغییر وتحولات منحصر به فرد این دوره از یک طرف و نیز علاقه مندی و احساس مسئولیت نسبت به نوجوانان از طرف دیگر پژوهشگر بر آن داشت تا پژوهش در زمینه ؛بررسی و مقایسه سلامت روانی؛ بین سه گروه دانش آموز دبیرستانی (دارای پدر، فاقد پدر، شاهد) انجام دهد. در این راستا هدف از تحقیق این بود که به این پرسش، پاسخ داده شود که، آیا بین سلامت روانی دانش آموزانی که دارای پدر هستند، و دانش آموزانی که فاقد پدر هستند و آندسته از دانش آموزانی که پدر آنها در جنگ به شهادت رسیده تفاوت معنا داری وجود دارد یا خیر؟ با در نظر قرار دادن هدف فوق، و به منظور داشتن نمونه ای نزدیک به جامعه آماری، از مناطق تابعه آموزش و پرورش شهر تهران چهار منطقه، منطقه یک (شمال شهر) منطقه پنج (غرب شهر) منطقه هشت (شرق شهر) و منطقه نوزده (جنوب شهر) انتخاب و از هر منطقه دو دبیرستان و از هر دبیرستان کلاسهایی به شیوه تصادفی انتخاب و پرسشنامه سلامت عمومی ghq روی آنها اجرا شد. در انتخاب این چهار منطقه هم دبیرستان عادی و هم دبیرستان شاهد بطور جداگانه لحاظ گردید. که در نهایت از 300 پاسخنامه، 120 پاسخنامه برگزیده شد (40 پاسخنامه از دانش آموزان دارای پدر، 40 پاسخنامه از دانش آموزان فاقد پدر و 40 پاسخنامه از دانش آموزان شاهد) لازم به ذکر است همه آزمودنیها پسر و مقطع متوسطه بودند. ابتدا در بخش آمار توصیفی جداول و نمودارهای مربوط به سن و خرده مقیاسهای سلامت روانی (شامل نشانه های جسمانی، اضطراب، اختلال در کنش اجتماعی و افسردگی) و میانگین و انحراف استاندارد این خرده مقیاسها با فرمولهای x=x/n, s=x2/n-1 استخراج گردید. آنگاه در بخش آمار استنباطی، با توجه به وجود سه دسته آزمودنی و نیز تحلیل معناداری تفاوت بین میانگینهای بدست آمده از این خرده مقیاسها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه (آزمون f) با فرمول f=msb/msw استفاده و فرضیه ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها، عدم معناداری تفاوت بین میانگینها را نشان داد که به تصیل شرح آن از آغاز تا پایان بیان شده است.
آذردخت پرهیزکار علیرضا محمودنیا
هویت یابی یکی از مهمترین تکالیف هر نوجوان است و نوجوان با ورود به این دوره بایستی به شناخت یکپارچه و مطمئنی از جهات مختلف در مورد خود دست یابد تا اطمینان هر چه بیشتر به خود و امید به آینده ای روشن پا به دوران برگسالی گذاشته و سلامت روانی او تامین شود. از آنجا که هویت یابی نوجوان علاوه بر تعمق او در دوران خود مستلزم تقابل با محیط اطراف و اطرافیان او نیز هست و از آنجا که مهمترین افراد در جریان زندگی نوجوان ، خانواده و والدین هستند بنابراین می توان به نقش والدین در شکل گیری هویت نوجوان نیز توجه داشت. دراین راستا این پژوهش نیز در نظر دارد تا به مقایسه کیفیت رابطه ولی-فرزندی دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای بحران هویت و فاقد بحران هویت بپردازد. سوال و هدف اساسی این پژوهش این است که آیا دو گروه نوجوانان (دختر) دارای بحران هویت و فاقد آن تفاوتی در زمینه کیفیت رابطه خود با والدینشان دارند؟