نام پژوهشگر: حسین فیاض بخش
عادل ضربی طلاگه حسین فیاض بخش
چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مهارت های حل مسأله با مهارت های ارتباطی و مهارت جرأت ورزی در دانش آموزان دوره متوسطه شهر لنده بودکه با روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی مورد مطالعه قرار گرفتند. جامعه آماری مورد مطالعه تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه شهر لنده به تعداد 1316 نفر بود که در سال تحصیلی 1390-1389 مشغول به تحصیل بوده اند. افراد مورد مطالعه 148 نفر از دانش آموزان که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه حل مسأله هپنر و مقیاس جرأت ورزی گی، هالندورث و گالاسی و مقیاس مهارت های ارتباطی جرابک جمع آوری و با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون tو رگرسیون مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین مولفه درماندگی با مهارت های جرأت ورزی، مهارت های ارتباطی ودرک پیام رابطه منفی معنادار وجود دارد. بین مهارت جرأت ورزی با خلاقیت، اعتماد در حل مسأله و روی آورد، خلاقیت با گوش دادن، تنظیم عواطف، درک پیام، بینش و مهارت های ارتباطی، درک پیام با مهارگری، اعتماد در حل مسأله، روی آورد و حل مسأله، همچنین بین مهارت های ارتباطی با اعتماد در حل مسأله رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در مورد پیش بینی پذیری سبکهای حل مسأله، تنها خلاقیت به صورت مثبت قادر به پیش بینی مهارت جرأت ورزی است. در مورد پیش بینی پذیری سبک های حل مسأله باز هم تنها مولفه خلاقیت به صورت مثبت قادر به پیش بینی مهارت های ارتباطی است. به لحاظ جنسیتی تفاوتی در میزان مهارت های ارتباطی مشاهده نشد. همچنین به لحاظ مهارت های جرأت ورزی میانگین گروه پسران به طور معناداری بیشتر از گروه دختران بود. کلید واژه ها: مهارت های حل مسأله، مهارت جرأت ورزی، مهارت های ارتباطی.
عابدین مطهری عباس قلتاش
چکیده تعلیم و تربیت در شرایط فرهنگی و اجتماعی امروز در حال گذر از چالش سخت می باشد در دنیای به هم پیوسته امروز که انتقال فرهنگ به سرعت صورت می گیرد آداب و رسوم زندگی جمعی و فردی اقوام و ملت ها در معرفی التقاط و انحلال قرار گرفته تعیین و تدوین اهداف و استراتژی ها و راهکاری تعلیم و تربیت اجتماعی نیازمند تفکر و تحقیق همه جانبه است . تحقیق حاضر از نوع توصیفی – پیمایشی است ابراز مورد استفاده در این تحققی پرسشنامه می باشد که بر اساس مطالعات متون و منابع و تعیین شاخص های یک مدل مطلوب به دست آمده است . جامعه آماری در این تحقیق عبارتند از الف: نظر دهندگان که شامل 137 نفر کارشناسی ارشد علوم اجتماعی دوره متوسطه استان ک.ب می باشند . موضوع مورد ارزیابی : کتاب جامعه شناسی 2 دوره متوسطه می باشد . در بند الف: از تعداد 137 نفر کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم اجتماعی استان تعداد 50 نفر بصورت هدفمند نمونه انتخاب گردیده است که از این تعداد 36 نفر کارشناسی و 14 نفر کارشناسی ارشد می باشند . با استنا از آزمون فی 2 فرضیات مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج زیر حاصل شده است 1- بین اهداف تعیین شده برنامه درسی جامعه شناسی و اصول برنامه ریزی درسی رابطه معنی داری وجود دارد 2- بین محتوی تعیین شده برنامه درسی و اصول برنامه ریزی درسی رابطه معنی داری وجود دارد . 3- بین بهره گیری از روشهای یاد دهی و یاد گیری برنامه درسی جامعه شناسی و اصول برنامه ریزی درسی رابطه معنی داری وجود دارد . 4- بین شیوه های ارزشیابی برنامه درسی جامعه شناسی و اصول برنامه ریزی درسی رابطه معنی داری وجود دارد .
اعظم رفیعی مسلم صالحی
چکیده ندارد.
لیلا باباپورسیف آباد حسین فیاض بخش
چکیده ندارد.