نام پژوهشگر: زهرا خزاعی

عقل عملی از دیدگاه فارابی, ملاصدراو نراقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  منصوره برادران مظفری   زهرا خزاعی

عقل عملی یکی از قوای نفس انسانی است که درباه آن، نظریات مختلفی بیان شده است. در این نوشتار، عقل عملی از دیدگاه فارابی، ملاصدرا و مرحوم نراقی مورد بحث قرار گرفته است. فارابی عقل نظری و عملی را مدرک کلیات و جزئیات می داند و تفاوت آنها را در متعلق ادراک بر می شمارد. متعلق ادراک عقل نظری، اموری است که فقط شأن معلوم شدن را دارد و متعلق عقل عملی، اموری است که هم معلوم و هم مورد علم اختیاری واقع می شود و کمال آن به این است که بدان عمل شود. لذا فارابی برای عقل عملی، تنها نقش معرفت شناختی قائل است. ملاصدرا، عقل نظری را مدرک کلیات و عقل عملی را مدرک جزئیات و نیز بر انگیزاننده قوا برای تحقق فعل می داند. بنابر این ملاصدرا برای عقل نظری نقش معرفت شناسی و برای عقل عملی علاوه بر نقش معرفت شناختی، نقش انگیزشی نیز قائل است. نراقی، عقل نظری را صرفا مدرک و عقل عملی را صرفا محرک می داند. یعنی از نظر او، عقل نظری نقش معرفت شناختی و عقل عملی فقط نقش انگیزشی دارد. در این تحقیق همچنین کارکردهای دیگر عقل عملی، کمال و ثمره آن، و وجه تسمیه و رابطه و تفاوت آن با عقل نظری بیان گشته است.

بررسی اخلاقی سقط جنین از منظر سودگرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  مرضیه کریمی بهزاد   زهرا خزاعی

یکی از مسائلی که امروزه درحوزه اخلاق کاربردی به شیوه های مختلف مورد بحث و بررسی قرار می گیرد، مسئله سقط جنین است.همچنین فیلسوفان اخلاق نیز با تکیه بر نظریه های هنجاری همانند نظریه وظیفه گرایی، سودگرایی واخلاق فضیلت به بررسی اخلاقی سقط جنین پرداخته اند. هدف از این تحقیق، تبیین و بررسی اخلاقی سقط جنین بارویکردسودگرایانه است.سودگرایی یک نظریه غایت گرایانه است و سقط جنین رادرمواردی که موجب فایده بیشتری است روا می دارد اماباتوجه به تعریفی که سودگرایان درباره فایده ارائه می کنند و نیز باتوجه به اینکه عمل نگریا قاعده نگر باشند، حکم متفاوتی درباره جواز سقط جنین خواهند داشت. مثلاً سودگرایی لذت گرای بنتام، سقط جنین را درمواردی که بیشترین لذت وسود را به بارآورد اخلاقی می داند ویاسودگرایان ترجیحی از جمله پیتر سینگر و جان هریس، ترجیحات افراد مانند آزادی عمل مادر، مسائل اقتصادی خانواده، مساله افزایش جمعیت و... را درتوجیه اخلاقی و غیر اخلاقی بودن سقط جنین موثر می دانند و ازاین رو برسودمندی قواعدی که درگذشته درباره سقط جنین و حتی کشتن-کودکان استفاده می شد، تصریح می کنند.عمده ترین دلیل آنها برای اخلاقی دانستن سقط جنین این است که جنین شخص انسانی نیست تا افراد ملزم به رعایت ترجیحات وی باشند.در نتیجه، دیدگاه سودگرایان درباره سقط جنین با نظریه وظیفه گرایانه کانت و همچنین ادیان الهی خصوصاً دین اسلام درتقابل و تعارض شدیدی قرارمی گیرد. البته یکی از مبانی اختلاف آنها به میزان ارزشی که برای انسان قائلند مربوط می شود. اما اختلاف اساسی ایشان به نحوه رویکرد آنها درباره ارزش اخلاقی برمی گردد. واژگان کلیدی: اخلاق، اخلاق کاربردی، سقط جنین، سودگرایی، حق حیات

تحلیل ، نقد و بررسی کتاب "بی طرفی از منظر فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  فاطمه سادات حسینی   محسن جوادی

این پایان نامه به تحلیل، نقد و بررسی کتاب "بی طرفی اخلاقی و بی طرفی سیاسی در فلسفه اخلاق" می پردازد. مناقشه بین هواداران و مخالفان بی طرفی فلسفه مدرن سیاسی و اخلاقی را تحت الشعاع قرار می دهد. این کتاب به بررسی آنچه که بین بی طرفها و مخالفان آنها در مخاطره است، می پردازد و سازگاری مناسبی را پیشنهاد می کند. این بحث با اشاره به این مطلب شروع می شود که بی طرفی در فلسفه سیاسی به طور طبیعی اعتقاد به برابری همه انسانها دارد. با این وجود در دنیایی که با مفاهیم کثیر و متضادی از خیر سرو کار دارد، همه این مطلب را نمی پذیرند که تمامی انسانها با هم برابرند. اعتقاد به برابری انسانها بخشی از مفهوم جامع و بحث برانگیز خیر است. بنابراین برای حمایت از بی طرفی غیر متعصبانه باید مبنای دیگری برای آن فراهم کرد: مبنایی که بتواند اولویت عدالت را اثبات کند اما به پذیرش مفهوم خاصی از خیر وابسته نباشد. مولف پیشنهاد می کند که این مبنا در قالبی از بی طرفی یافت شود که بر وابستگیهای طرفدارانه ای که ما نسبت به افراد خاصی داریم تمرکز داشته باشد. این حقیقت که ما افراد خاصی را دوست داریم می تواند توجیهی برای بی طرفی و نیز توضیحی برای نیروی انگیزشی اش باشد .

هویت انسان و عناصر سازنده آن از دیدگاه صدرالمتألهین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  اکرم تفتی   زهرا خزاعی

اهمیت مباحث انسان شناسی بر هیچ کس پوشیده نیست. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:«ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون؛ خلق نکردم جن و انس را مگر برای اینکه مرا عبادت کنند.» پس غایت خلقت انسان تقرب الی الله است و این امر میسر نمی شود، مگر اینکه عصاره هستی(انسان) خودش را به درستی بشناسد و جایگاه خود را در هستی بیابد؛ زیرا کسی که به خود جاهل باشد به غیر خود جاهل تر است. صدرالمتالهین با تأسیس اصالت وجود و حرکت جوهری در مباحث انسان شناسی تحولی شگرف به وجود آورد. در این نوشتار دیدگاه صدرا(ره) در مورد هویت انسان و عناصر سازنده آن مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه صدرا(ره) نفس، یک حقیقت تعلقی است و اضافه مقوم وجودی نفس است. این حقیقت تعلقی جوهر است که افعال خود را به واسط? قوایی که همه مجرد هستند انجام می دهد؛ این جوهر مجرد، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء است؛ همچنین انسان مجموعه ای از نفس و بدن است که هر دو به یک وجود موجودند؛ و بدن، حکم ماده و نفس، حکم صورت را برای انسان دارد و چون قوام هر موجودی به صورت آن است؛ بنابراین هویت و حقیقت انسان همان فصل اخیر اوست. از دیدگاه صدرا(ره) نفس انسان دارای حد ثابتی نیست به همین دلیل انسان موجود پیچیده ای است که فلاسفه با تمام توان فکری از درک کامل او عاجز مانده اند. صدرا(ره) شناخت نفس را در پرتو کتاب و سنت جست و جو می کند و بدون بهره مند شدن از مشکات نبوت این شناخت را میسر نمی داند. از دیدگاه او، سه عنصر مهم در ساختن نفس دخیل اند؛ در این نوشتار پس از بیان اصول صدرا(ره) در علم النفس به معرفی این سه عنصر و نقش هر کدام در ساختن هویت انسانی پرداخته و نقش ایمان در تعیین این هویت مورد بررسی قرار گرفته است.

مکاتب اخلاقی و نظریه های حقوق کیفری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  راضیه قرهی قهی   احمد دیلمی

این تحقیق با عنوان «مکاتب اخلاقی و نظریّه های حقوق کیفری» در پی آن است که تأثیر مکاتب و نظریّه های اخلاق هنجاری را در شکل گیری، تغییر و تحوّل نظریّه ها و مفاهیم حقوق کیفری مورد برّرسی و ارزیابی قرار دهد. در راستای این بحث و مقدّم بر آن پرسش جدّی تر و اساسی تری مطرح است و آن بحث از تعامل میان حقوق و اخلاق است؛ این که آیا اساساً ارتباطی میان این دو حوزه وجود دارد یا نه و اگر وجود دارد، این ارتباط به چه نحو است. چه تفاوت هایی میان حقوق و اخلاق وجود دارد و اخلاق چه نقش و کارکردی در علم حقوق دارد؟ برّرسی این مسأله و اطّلاع از نحوه ی مناسبات میان اخلاق و علم حقوق، بر وجود تعامل میان اخلاق و حقوق کیفری صحّه نهاده و ضرورت بحث پیرامون این موضوع را مورد تأکید قرار می دهد. از میان مکاتب اخلاقی، سه مکتب فضیلت گرا، فایده گرا و وظیفه گرا، اصلی ترین مکاتب هستند که مهم ترین نظریّات اخلاق هنجاری را به خود اختصاص داده اند و عمده ترین تأثیر را بر نظریّه های حقوق کیفری دارند. در این پایان نامه ضمن معرّفی مبانی و اصول بنیادینی که هر یک از این مکاتب بر پایه ی آن ها شکل گرفته اند، تأثیر اندیشه ها و رویکردهایی را که در خصوص معیار فعل درست اتّخاذ نموده اند بر عمده-ترین مفاهیم و نظریّه های حقوق کیفری، یعنی جرم انگاری، مسوولیّت کیفری و مجازات، ارزیابی می کنیم. هر چند از تأثیر این مکاتب نظریّه های جدیدی در حوزه ی حقوق کیفری به وجود آمده است ولی به نظر می رسد هیچ یک از آن ها به تنهایی نتوانسته اند معیار مناسبی برای جرم انگاری و تعیین مسوولیّت کیفری و مجازات ارائه دهند.

کرامت انسان در اخلاق اسلامی واخلاق کانت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  زهرا رییسی   زهرا خزاعی

طبق باورهای دینی مانند مسیحیت و دین اسلام و اندیشه های غیر دینی از جمله لاک وکانت،انسان در نظام هستی دارای ارزش و ارجمندی منحصر به فردی است که از آن به "کرامت انسانی" یاد می شود . کانت از اصلاح"کرامت انسانی استفاده کرده و منشأ آن را در استعدادهای انسانی می داند، از جمله این که انسان با قو ه ی عقلانی خود به وضع قوانین اخلاقی می پردازد و با اراده ی خودبنیاد خویش،خود را مکلف به آن قوانین می کند.قانون اخلاقی که او نام می برد به"امر مطلق" مشهور است و از تقریرات آن"غایت فی نفسه" است که بیان می کند" با انسان به عنوان غایت فی نفسه رفتار کن نه وسیله ی صرف".انسان به عنوان هدف آفرینش محسوب می شود و همین نشانه ی کرامت اوست.از نظر کانت ارزش انسان ذاتی است و درونی و انسان به طور تکوینی از آن بهره مند است و همین امر باید مبنای رفتار ما قرار گیرد،این که به انسانیت و کرامت انسانی هر فرد احترام بگذاریم و با آن ها صرف نظر از موقعیت های اجتماعی و اعتقادی ،برابر رفتار کنیم. از نگاه ادیان آسمانی،ریشه ی کرامت انسان به خداوند بازمی گردد.به تعبیر مسیحیان "خداوند انسان را به شکل و صورت خویش آفرید و به تعبیر قرآن کریم "خداوند از روح خویش در انسان دمید" و همین امر منشأ ارزش و جایگاه خاص انسان نسبت به سایر موجودات گردید. کرامت از نگاه دینی محصور به کرامت ذاتی نمی شود و آدمی می تواند با تقرب به خدا و پرهیزکاری بر آن بیفزاید و ارزش متعالی تری کسب کند و این ارزش، ارزش اکتسابی است. اما طبق سیره ی بزرگان دین ، آنچه که مبنای رفتاری ما با انسان ها باید قرار گیرد، همان کرامت ذاتی است که طبق آیه ی 70 سوره ی اسراء خداوند از بدو خلقت ، همه ی انسانها را مشمول آن نمود. با توجه به این مهم در صددیم به بررسی کرامت و اقسام آن از نگاه کانت و باور دینی اسلامی بپردازیم

گزارش بررسی و نقد کتاب knowledge in later islamic philosophy بر اساس آراء حکمت متعالیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  سمانه یغمایی   زهرا خزاعی

رساله ی حاضر ترجمه و شرح کتابknowledge in later islamic philosophy نوشته ی ابراهیم کالین می باشد. که در آن مسأله معرفت از دیدگاه ملاصدرا مورد بررسی قرار گرفته است. فلسفه ی صدرا ، فلسفه ای با محوریت وجود است. وجود در فلسفه ی صدرا نقش اساسی و محوری به عهده دارد و سایر مسائل فلسفی حول محور وجود می چرخد. از جمله مسائل فلسفی، معرفت شناسی است که در آن صدرا معرفت را نحوه ای از وجود و کیفیتی از کیفیت های آن تعریف می کند. ملاصدرا چگونگی کسب معرفت را در طی نظریه ی اتحاد عقل و عاقل و معقول بیان می دارد. بدین ترتیب زمانی که عقل انسان به مرتبه ی عقل مستفاد نائل گردید قادر می گردد با عقل فعال به عنوان مخزن معقولات متحد شود؛ و علوم و معارف را از آن کسب کند..صدرا تجرد را به عنوان شرط معقول بودن می داند و با اعمال اصل تجرد بر معرفت بشری، ارتباط قوی میان معرفت شناسی و شناخت عرفانی بیان می کند. صدرا با استمداد از وحی ، امکان وجود معرفتی ماورای عقل و حس را اثبات می کند و معتقد است منشاء متافیزیک نه برهان است و نه شهود بلکه وحی است. ازطرفی سعادت و لذت را نتیجه ی معرفت به وجود می داند. زیرا که وجود خیر محض است و معرفت به آن ، سعادت ، لذت و بهجت ابدی را به دنبال دارد. با این توضیحات، نویسنده جهت تبیین مسائل طرح شده ، تاریخچه ی بحث اتحاد عقل و عاقل و معقول را در فصل یک بیان می دارد و مخالفان و موافقان این نظریه را بر طبق آن چه در اسفار ذکر گردیده مشخص می کند. در فصل دوم به مبانی فلسفی معرفت شناسی صدرا می پردازد و اصول هستی شناسی او را که پایه ی معرفت شناسی اش می باشد معرفی می کند.در فصل سوم ، شهود و علم حضوری رابیان می دارد و طی عنوان اصلی معرفت به عنوان نحوه ای از وجود و امکان حضوری را مورد بررسی و کنکاش قرار می دهد و در انتها نتیجه می گیرد معرفت شناسی بدون هستی شناسی بیهوده و پوچ است.

گزارش و نقد تعارضات ( ادعایی ) در متون وحیانی و اخلاق
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  زهرا معرفت   زهرا خزاعی

دین و اخلاق هر دو درجهت معنابخشی به زندگی انسان تلاش میکنند. تاثیرگذاری دین و اخلاق تاحدودی وابسته به درک وتصوری که ما از ارتباط دین واخلاق داریم میباشد و این درک وتصور در سعادت وشقاوت و رسیدن به کمال اخلاقی ودینی آدمی نقش بسزایی دارد. اصل ارتباط دین و اخلاق روشن و بینیاز از دلیل وبرهان است. چنانچه بخش عمدهای ازاهداف اصلی پیامبران در ارائه متون دینی به دستورات وتوصیههای اخلاقی اختصاص دارد. حتی اگردین راچیزی غیر از اخلاق بدانیم بازهم به سختی میتوان ارتباطی که بین دین و اخلاق وجود دارد را منکر شد. در تبیین چگونگی ارتباط بین دین واخلاق نظریههای مختلفی وجود دارد، یک نظر این است که بین دین و اخلاق ارتباط وجود داردکه معتقدین به این نظر برخی بر این باورند که اخلاق به دین وابسته است و برخی بالعکس معتقدند که دین به اخلاق وابسته است و نظریه بعدی اینکه دین و اخلاق هیچ ارتباطی با هم ندارند که معتقدین به این نظریه برخی همانند کانت هریک از دو حوزهی دین واخلاق رامستقل میدانند و برخی نیز بر این باورند که دین و اخلاق در تعارض با یکدیگرند. با همهی اینها ما بایدچگونگی این ارتباط را بدرستی روشن کنیم و بیان کنیم که هریک ازدین و اخلاق چه نقشی درفهم و شناخت و توجیه دیگری دارد و در صورت تعارض دین و اخلاق چگونه باید این تعارض را برطرف کرد. اما این بحث مستلزم ارائه ی پیش زمینه هایی برای فهم هر چه بیشتر آن است، یکی از این الزامات بیان پیشینه ای از نظریه ی امر الهی می باشد. نظریهی امرالهی در غرب به 2 محاورهی اوثیفرون باز میگردد. افلاطون در رسالهی اوثیفرون از قول سقراط مسئلهای را مطرح میکند که در طول سالها به عنوان معمایی در میان اندیشمندان و متفکران قابل بحث و بررسی بوده و در هر برهه با گرفتن چهرهای جدید تحت عنوان تازهای مانند ارتباط دین و اخلاق مورد بررسی قرار میگیرد. سقراط از اوثیفرون میپرسد: "آیا خدا چون ذاتا نیکو و پسندیده است به پارسایی امر کرده است و یا اینکه چون خدا به پارسایی و پرهیزگاری امر کرده است، پارسایی وصف نیکو و پسندیده یافته است" 1 پذیرش نیکی ذاتی پارسایی و پرهیزگاری و عدم پذیرش آن، هر دو مشکلاتی را پیش رو دارند. در صورت قبول صواب و پسندیده بودن ذاتی شیءای، مانند پارسایی، خداوند نیز ملزم به رعایت آن شیء نیک است و این بر طبق دیدگاه معتقدین به نظریهی امر الهی، با استقلال و غنا و قدرت مطلقه ی خداوند سازگار نیست. و در صورت پذیرش شق دوم، یعنی نیک بودن پارسایی به خاطر تعلق گرفتن امرالهی به آن، مشکلات جدی دیگری از جمله اختلاف امرالهی و محتوای برخی متون وحیانی با اصول و قواعد اخلاقی در مواردی هرچند اندک، نظیر قضیه حضرت ابراهیم، پیش روی ماست. چرا که پر واضح است آنانی که اساس و اعتبار ارزشهای اخلاقی را امر و نهی الهی میدانند براین باورند که اخلاق در مقام ثبوت (واقعیت) اوامر و نواهی اخلاقی و اثبات (شناخت) و تصدیق باورهای اخلاقی نیازمند دین است و علاوه بر این، دین و اعتقادات دینی پشتوانهای لازم برای اجرای احکام اخلاقی هستند. 2 در دوران قرون وسطی نیز نظریهی امر الهی کمابیش مورد حمایت فیلسوفان مسیحی نظیر آگوستین، آنسلم و دنس اسکوتس است. برای نمونه دنس اسکوتس براین باور است، هر امری که مشیت الهی بر او تعلق یابد، حق است و نیکو است، نه اینکه چون حق و نیکو است مشیت بر او قرار میگیرد. 3 در این دوران ویلیام اکام نیز یکی از مدافعان این نظریه است و بر این باور است که هر عملی اگر بر طبق امر الهی انجام شود، پسندیده و سزاوار تحسین است. در حقیقت اکام یک عمل را تنها هنگامی اخلاقی میداند که وابسته به فرمان و امر الهی باشد. در دوران اصلاح دینی مسیحی نیز در نوشته های مارتین لوتر و جان کالون از نظریه امر الهی حمایت شده است.

تبیین عقلی محدودیت معرفت به خدا در آیات و روایات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات 1390
  اعظم حاجیان   عسگر دیرباز

پایان نامه حاضر، محدودیت معرفت به خداوند را در آیات و روایات مورد بررسی قرار می-دهد. معرفت خداوند برترین معارف و مهم ترین معرفتی است که نتایج بسیاری را در پی دارد، از جمله آنکه: انسان بواسط? آن به معرفت پیامبر و حجت خداوند نائل می شود. با وجود این، شناخت انسان نسبت به خداوند محدود است، زیرا خداوند علت است و انسان معلول و لازم? معرفت یافتن عالم به معلوم احاطه است؛ در حالی که معلول هرگزتوان احاط? کامل بر علت خویش را ندارد؛ در نتیجه علم او نیز کامل نخواهد بود، بلکه می تواند با معرفت به خویش و صفاتش و رفع نقص آنها، به معرفت نسبی پروردگار نائل آید. در مورد میزان محدودیت معرفت به خداوند دو دیدگاه کلی وجود دارد: محدودیت کامل،که منجر به عدم شناخت خداوند و تعطیل معرفت می باشد و محدودیت نسبی؛که میزانی از شناخت را برای انسان قائل است اما شناخت کامل و همه جانبه را رد می کند. نظری? تعطیل و توصیف ناپذیری از جمله دیدگاه هایی است که در این رابطه محدودیت کامل رامی پذیرند، این نظریات به شدت مورد انتقاد بوده وادعای آنها قابل پذیرش نمی باشد. پژوهش حاضرمعرفت خداوند را ممکن می داند، اما در این رابطه در پی اثبات محدودیت نسبی است. معرفت عقلی، قلبی، فطرت، شناختِ خود و شناخت آیات و دلائل، از جمله راه های معرفت خداوند می باشند،که این راه ها تنها ما را در شناخت وجه ذات و صفات خداوند، یاری می رسانند، زیرا کنه ذات و صفات خداوند برای انسان غیر قابل شناخت است. در این پایان نامه پس از بررسی دیدگاه های مختلف در رابطه با محدودیت معرفت به خداوند، به این نتیجه می رسیم که ادعای اهل تعطیل و تفکیک مبنی بر اینکه: عقل انسان راهی به معرفت دینی ندارد، باطل است. بلکه عقل انسان توانایی معرفت خداوند را در حدّ طاقت بشر داراست. بنابراین نظریات عدم امکان معرفت به خداوند را رد می کنیم اما به معرفت کامل نیز قائل نمی باشیم.

مبانی مسئولیت اخلاقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات 1390
  فاطمه تمدن فرد   زهرا خزاعی

چکیده مسئولیت اخلاقی از مهمترین مباحث مطرح شده در حوزه فرا اخلاق می باشد. فیلسوفان اخلاق تردیدی ندارند که آن، تنها یکی از ویژگیهای انسان بالغ است و از ابتدای تاریخ فلسفه تا کنون به صورتهای مختلفی در این باره به بحث پرداخته اند و بالاتفاق معتقدند که دارا بودن مسئولیت اخلاقی، شرایطی را می طلبد. اختیار یا اراده آزاد، علم و توانایی از جمله شرایطی است که از جهات گوناگون مورد تأیید و تأکید آنها بوده است. این تحقیق به بررسی و تحلیل این شرایط که از آن به مبانی مسئولیت اخلاقی، تعبیر می شود، می پردازد. در این رابطه، پذیرش یا عدم پذیرش اختیار یا آزادی به عنوان مهمترین عنصر شکل گیری مسئولیت اخلاقی و تناقض آن با جبرگرایی علّی، باعث شد تا فیلسوفان درباره تحقق مسئولیت اخلاقی، دیدگاههای مختلفی را مطرح کنند. از این رو، گرچه فلاسفه اختیار، علم و توانایی را به عنوان شرایط و مبانی مسئولیت اخلاقی می پذیرند و اتفاق نظر دارند، اما در اصل وجود یا نحوه وجود این شرایط در انسان با هم اختلاف نظر پیدا می کنند. این مسئله زمینه ساز ایجاد رویکردهای مختلفی در مسئولیت اخلاقی می شود. در تناقض بین جبرگرایی و مسئولیت اخلاقی، گروهی معتقدند که می توان بین این دو توافق و سازگاری ایجاد کرد و دیدگاه سازگارگرایی را مطرح می کنند. گروهی دیگر برآنند که به هیچ وجه نمی توان میان این دو سازگاری ایجاد و دیدگاه ناسازگارگرایی را به وجود آوردند. این دیدگاه خود در سه شاخه اختیارگرایی، جبرگرایی و ناسازگارگرایی سخت قابل بررسی است. در این تحقیق، پس از تحلیل دیدگاه فیلسوفان به نظر می رسد، خلط مباحث و برداشت اشتباه و سطحی از مفهوم اختیار و قانون علیت و حد و حدود آنها به طرق مختلف سبب گمراهی فیلسوفان شده است. به گونه ای که، سازگارگرایان علیرغم صحت دیدگاهشان در حلّ این تعارض، به دلیل ضعفشان در بحث اختیار در تبییین درست آن دچار مشکل می شوند. در مقابل، ناسازگارگرایان نیز در پذیرفتن عنصر اختیار در انسان دچار افراط یا تفریط شده و دیدگاههای بسیار نامعقولی را ارائه می دهند که خود به خوبی می تواند گواه نادرستی ناسازگاری باشد

پیامدهای کلامی نظریه ی تکامل داروین (با تأکید بر آراء علامه طباطبایی و شهید مطهری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات 1390
  زینب علی آبادی   زهرا خزاعی

یکی از تئوری هایی که در قرن نوزدهم میلادی ظهور نمود و به عنوان یکی از مصادیق بارز تعارض میان علم و دین شناخته شد، نظریه ی تکامل تدریجی انواع بود که توسط چارلز رابرت داروین زیست شناس انگلیسی مطرح شد. این نظریه به واسطه ی عناصری از جمله انتخاب طبیعی، تغییرات تصادفی، تنازع بقاء و بقای اصلح در ابعاد مختلفی با اعتقادات دینی متعارض جلوه نمود. ابعاد این تعارض عبارتند از: تعارض با برهان نظم، تعارض با آموزه ها و ظواهر متون مقدس و تعارض با کرامت نوعی و اشرفیت انسان. پس از طرح این نظریه واکنش-های متعدد و متفاوتی از سوی متکلمین و اندیشمندان صورت گرفت. این پژوهش ضمن ارائه ی گزارشی از پیامدهای کلامی این نظریه در غرب و بررسی راه حل های پیشنهاد شده برای رفع ابعاد مختلف این تعارض، روش علامه طباطبایی و استاد مطهری را نیز به عنوان دو اندیشمند مسلمان مورد بررسی قرار داده و در نهایت این نتیجه به دست می آید که تعارض های ادعا شده واقعی نیستند.

بررسی ویژگی های فاعل اخلاقی در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  الهام نصرت زادگان   زهرا خزاعی

همواره دانشمندان زیادی با تحقیق در آموزه های عقلی و الهی سعی کرده اند ویژگی های فاعل اخلاقی را بازشناسند و در این باره نظرات مختلفی نیز ارائه داده اند . بنابراین به دست آوردن دیدگاه کلی قرآن در این زمینه خواهد توانست مسلمان سالک راه اخلاق رااز پراکندگی آراء مختلف رهانده و به راه قرآن هدایت کند . پس تحقیقاتی از این دست شاید راهکار عملی مناسبی در اخلاق ارائه داده و قضاوت اخلاقی را راحت تر نماید . چرا که به گونه ای تحلیلی - توصیفی و به روش کتابخانه ای به جمع آوری آراء مختلف اخلاق سکولار و دینی پرداخته و مسلک خاص قرآن را در تربیت فاعل اخلاقی با نظرات علامه طباطبایی مورد توجه قرار داده است و به این نتیجه رسیده که مسلک قرآن بر خلاف آراء دیگر تنها به هدف جلب رضایت و حب خداوند به اخلاقی نمودن فاعل می پردازد . چون او را مالک مطلق هستی می داند و این نگرش چه در ویژگی های مشترک فاعل میان تمام دیدگاه ها یعنی اختیار و آگاهی و قدرت و چه در ویژگی های خاص مورد نظر قرآن همچون ایمان،عمل صالح ونیت، کاملاً هویداست . بنابراین فاعل اخلاقی در عین مختار بودن در انجام یا ترک فعل ، تحت مالکیت مطلقه الهی بوده و اختیار مطلق ندارد ولی عمل اختیاری او می تواند در تمام اجزاء هستی اثر گذار باشد . آگاهی و قدرت نیز که جزء لاینفک اختیار هستند ، در حسن و قبح و صحت عمل و کیفیت تکلیف و سنجش انسان از سوی خدا مورد توجه قرار می گیرند .از سوی دیگر از دیدگاه قرآن ایمان به خداوند که رب و مالک انسان است به عنوان اصلی ترین عامل اخلاقی شدن فاعل ، درجات تسلیم را به همراه دارد و با فطرت توحیدی انسان کاملاً مطابق است و تاثیری قطعی نیز بر عمل فاعل دارد ؛ عملی که خود با تکرار ، شاکله انسان را ساخته و متاثر از آن نیز هست . جزاء و پاداش منجر به سعادت نیز با نظر به همین عمل و نیت فاعل سنجیده می شود یعنی نیت نیز همچون عمل، آینه شاکله و نشانگر میزان مطابقت آن با فطرت توحیدی است و اثری متقابل میان آنها حاکم است چنان که نیت توحیدی حتی اگر به عمل منجر نشود ، در شاکله موثر است و مایه سعادت فاعل خواهد شد پس هر عملی به میزان ارتباط با اصل توحید مایه سعادت است .

شرح،بررسی و نقد کتاب "باصدایی متفاوت" اثر کرول گیلیگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  سولماز اعتمادزاده   سید حسن اسلامی

اخلاق مراقبت، ایده اصلی کتاب «با صدایی متفاوت» اثر خانم کرول گیلیگان است که این پایان نامه نیز بدان پرداخته است. پیش از هر امر دیگر باید توجه نمود که موضوع این پایان نامه موضوعی میان رشته ای بین فلسفه اخلاق و روانشناسی محسوب شده و در نتیجه از دو سو می تواند مورد توجه و بحث قرار گیرد.اخلاق مراقبت بر اهمیت دلسوزی، مهربانی، مسوولیت-پذیری و مراقبت در همه عرصه ها تأکید کرده و از سویی آن را ویژگی زنانه قلمداد می کند. ناگفته نیست که این ایده در حقیقت به عنوان پاسخ گیلیگان در برابر روند غالب و اصلی روان-شناسی زمان خویش به حساب می آید. روندی که رشد اخلاقی را در عملکرد عدالت محور و بی طرفانه رصد کرده و هر گونه تصمیم اخلاقی مبتنی بر دلسوزی و شفقت را که در خانم ها بیشتر دیده می شود را ناشی از انحراف از معیار جهان شمول و کلی عدالت می داند. گیلیگان به دنبال اثبات این موضوع است که سیطره نگاه مردانه سبب شده تا عدالت و عمل به تکلیف به عنوان یک هنجار اخلاقی تلقی شده و رفتارهای مراقبت محور زنان به عنوان انحراف و چرخشی از این معیارها و هنجارهای مقبول مردانه دیده شود و این در صورتی است که اگر از نقطه نظر مراقبت و از جایگاه خانم ها به دنیای اخلاق و رفتارهای اخلاقی نگریسته شود، ضعف رویکرد عدالت محور آشکار شده و اهمیت و کارایی مراقبت و اخلاق مبتنی بر آن بر همگان مشخص خواهد شد.

رابطه اخلاق و معنادری زندگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  عطیه مروارید   محسن جوادی

پرسش از معنای زندگی، پرسشی به قدمت حیات بشر است و در عین حال همواره محتاج پرسیدن و جست و جو از پاسخ. به طور کلی سه زمینه اصلی برای پرداختن به مسأله معنای زندگی وجود دارد؛ حوزه روانشناسی، حوزه فلسفه دین و حوزه فلسفه اخلاق. به نظر می رسد پرداختن به مسأله معنای زندگی در فلسفه اخلاق حتّی مناسب تر از سایر حوزه ها باشد چرا که اساسا «اخلاق»، علم معنای زندگی است، اگر زندگی معنایی نداشته باشد، چه معنای مجعول و چه مکشوف، آنگاه دیگر این که چه باید کرد و چه نباید کرد قابل طرح نیست. موضوع این رساله رابطه اخلاق و معناداری زندگی است که با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای انجام شده است.در این رساله ابتدا مختصری در باب فلسفه اخلاق و مهم ترین نظریات آن بحث شده و گزارشی از مبانی سه رویکرد سودگرایی، وظیفه گرایی و فضیلت گرایی ارائه می شود ، پس از آن به تبیین پرسش معنای زندگی پرداخته و نظریات این حوزه را مورد بررسی قرار می دهیم، در این فصل به این نتیجه می رسیم که معنای زندگی مفهومی مشکک و نه متواطی است . در نهایت از طریق تطبیق شروط معناداری زندگی با معیارهای فلسفه اخلاق، نقش اخلاق را در معناداری بررسی کرده و به ترتیبی از معیارهای فلسفه اخلاق به لحاظ میزان معناداری دست پیدا می کنیم.

بخشایش در فلسفه اخلاق جدید: ماهیت و جایگاه آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  سیده زینب صالحی ساداتی   محسن جوادی

بخشایش یکی از پدیدارهای اخلاقی مهم است که از منظر اخلاقی و فلسفی تأملات فراوانی در خصوص آن صورت گرفته است. فیلسوفان مختلف از یونان و روم باستان گرفته تا قرون وسطا، دوره جدید و دوره معاصر در باب آن به تفصیل سخن گفته اند. بخشایش هرگز، به عنوان یک فضیلت اصلی، در زمره فضایل چهارگانه ای که فیلسوفان یونان به آن می پرداختند طرح نشده است؛ هرچند هم فیلسوفان بزرگ یونان و هم فیلسوفان رومی تا حدودی به این بحث توجه داشته اند. با ظهور مسیحیت، تحت تأثیر تعالیم مسیح، این فضیلت بیشتر محل توجه واقع می شود و در قرون وسطا تجلی بیشتری می یابد. در دوره جدید نیز دیگر فیلسوفان در ضمن آثار خود به این بحث پرداخته اند، تا اینکه در دوران معاصر، به دلیل تشدید سکولاریسم و نیز تحت تأثیر وقایعی که در قرن بیستم، به ویژه در دو جنگ جهانی و پس از آن اتفاق افتاد، این بحث قوت گرفت و تأملات نظری فراوانی را رقم زد. برخی تحت تأثیر مسیحیت بر نامشروط بودن بخشایش و بخشایش افراطی استدلال می کردند؛ در مقابل عده ای معتقد بودند بخشایش همواره فعلی اخلاقی نیست و باید مشروط باشد. تقابل این دیدگاه ها مباحث مختلفی را پیش کشید. در این رساله می کوشیم پس از تبیین مفهومی بخشایش و تعیین مرز آن با سایر پدیدارهای مشابه، پیشینه این بحث را در تاریخ فلسفه اخلاق دنبال کنیم. سپس انواع بخشایش را طرح می کنیم و پس از آن به مهم ترین مباحثی که از منظر فلسفه اخلاق به صورت هنجاری و ارزیابانه در خصوص بخشایش طرح شده است خواهیم پرداخت، که عبارت اند از: نسبت بخشایش با فضیلت، وظیفه، مسئولیت اخلاقی؛ سازگاری یا ناسازگاری بخشایش با عدالت و نسبت آن با انتقام و مجازات؛ اخلاقی بودن یا نبودن بخشایش، ادله موافقان و مخالفان بخشایش و ... . درنهایت نیز مروری بر ابعاد الاهیاتی و مابعدالطبیعی بخشایش خواهیم داشت. گرچه این رساله بیشتر عهده دار تبیین جایگاه این موضوع در فلسفه اخلاق غرب است و بیشتر به طرح اصل مسئله و دیدگاه های مطرح در این زمینه می پردازد، اما می توان دستاورد اصلی آن را تحلیل مفهومی جامعی دانست که از مفهوم بخشایش ارائه کرده است. همچنین ادله موافقان و مخالفان بخشایش، در این رساله به تفصیل طرح و بررسی شده است. عمده مباحث این رساله در حوزه فرااخلاق و اخلاق هنجاری است و عمدتاً از دو روش تحلیل و توصیف در نگارش آن استفاده شده است.

بررسی تأثیر هوش فرهنگی، هوش معنوی و هوش هیجانی بر عملکرد شغلی مدیران مهمان نوازی (مورد مطالعه: شهر مقدس مشهد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده گردشگری 1392
  زهرا خزاعی   علی اکبر امین بیدختی

از زمان ظهور دانش روانشناسی تا کنون و حتی پیش از آن، تحقیق¬های زیادی درباره ماهیت هوش و انواع آن صورت گرفته است، جامع ترین تعریف از هوش توسط وگسلر ارائه شده است، از دیدگاه او هوش یعنی: " توانایی فرد با تفکر منطقی، اقدام هدفمند، سازگاری با شرایط و محیط". هوش فرهنگی قابلیت یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارائه پاسخ های رفتاری صحیح به این الگوها ، می باشد. هوش هیجانی توانایی درک هیجان ها و عواطف به منظور دستیابی به ایجاد هیجان هایی که ضمن کمک به تفکر بهتر بتواند منجر به شناخت هیجان ها و عواطف نیز گردد و هوش معنوی کاربرد انطباقی اطلاعات معنوی در جهت حل مسأله در زندگی روزانه و فرایند دست یابی به هدف می باشد. این مطالعه تأثیر هوش فرهنگی، هوش هیجانی و هوش معنوی مدیران مهمان نوازی شهر مشهد را بر عملکرد شغلی آنان بررسی می کند. نمونه آماری شامل 384 نفر از مدیران هتل ها، هتل آپارتمان ها، مهمانپذیرها و آژانس های مسافرتی بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های اولیه توسط 4 پرسشنامه استاندارد جمع آوری گردید و توسط آزمون-های تحلیل عاملی و تحلیل اکتشافی نرم افزار lisrel، مدل مفهومی پژوهش در حالت تخمین استاندارد و ضرایب معناداری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده با تأیید فرضیه های پژوهش تأثیر این 3 نوع هوش را بر عملکرد شغلی مدیران را نشان دادند.

بررسی تطبیقی مبادی اختیار انسان از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی(ره)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات 1392
  حکیمه علیپور   زهرا خزاعی

مبحث اختیار، از موضوعات گستره فلسفه است که از دیرباز، نقش مهمی در مباحث اساسی متافیزیک، اخلاق، علم النفس و کلام داشته است. این نوشتار بر آن است تا با روش کتابخانه ای، مطالعه‏ای تطبیقی بین دیدگاه دو فیلسوف مسلمان، علامه طباطبایی(ره) و ملاصدرا درباره مبادی اختیار انسان صورت داده، و با توصیف و تبیین بنیادی‏ترین دیدگاههای این دو متفکر اسلامی در باب مساله اختیار انسان، شباهت‏ها و تفاوت‏های این دو را بنمایاند.این دو فیلسوف بر وجود اختیار در انسان تأکید داشته، و اختیار و اراده را به مثابه دو مقوله متمایز از یکدیگر محسوب، و اراده را به عنوان یکی از مبادی فعل اختیاری مطرح می-کنند. ایشان، انسان و حیوان را دارای اختیار می دانند ولی با توجه به مبادی اختیار، تفاوت-هایی را در افعال اختیاری انسان و حیوان به سبب نوع ادراک و آگاهی شان برمی‏شمرند. علامه بر آن است که انسان ابتدا با ادراکات خود مفاهیمی را اعتبار می نماید و براساس ساختن ادراکات اعتباری در ظرف واهمه، فعل اختیاری را انجام می دهد. ولی صدرا صرفا از تصور، تصدیق، شوق، اراده و توانایی سخن به میان آورده و ادراکات اعتباری را مطرح نمی-کند.

تحلیل مفهومی و اخلاقی صداقت در اندیشه ی اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  منیره فارسی   زهرا خزاعی

صداقت در لغت به معنای راستی، راست گفتن، مطابقت حکم با واقع، اخلاص.......می باشد و در نگاه آیات و روایات و علمای اخلاق عبارت است از هماهنگی قول و عمل. دارای دو نوع کاربرد می باشد، از جمله صدق گفتاری و صدق رفتاری. کلامی که مطابق با واقع است، رفتاری که تصدیق کننده ی گفتار و اعتقاد انسان است. صدق و راستی در تمامی اقسامش دارای اهمیت است و برای فرد، نتایج شایسته ای را به همراه دارد. راستگویی از لوازم و نشانه های صفاتی همچون وفای به عهد و امانت داری است، و نفاق از واژگان متضاد آن است. چرا که منافق کسی است که باطن و ظاهرش یکی نیست و با هر کس که ملاقات می کند از او تعریف و تمجید می کند و در غیاب او به تکذیب و غیبتش می پردازد. البته نفاقی که در این بحث مطرح است، نفاق در خصوصیات اخلاقی است. کسانی که روزه می گیرند، نماز می خوانند اما در امانت خیانت می کنند، دروغ می گویند و به وعده های خویش عمل نمی کنند. بدین ترتیب رفتار غیرصادقانه مترادف با نفاق است. صداقت در زمره ی فضایل اخلاقی و سبب نجات و رستگاری انسان می باشد. فضیلتی راسخ در نفس آدمی که در فرد ملکه شده و جزو سجایای اکتسابی اوست و مقتضی توافق ظاهر و باطن فرد می گردد تا بدین وسیله آدمی دارای رفتاری پایدار گردد. از دیدگاه علمای اخلاق صداقت دارای مولفه هایی از قبیل آگاهی، نیت، اختیار، اراده، قدرت... می باشد.. صداقت تنها یک ویژگی انسانی نیست بلکه در مرتبه ی اولی به خداوند اختصاص دارد، چنانچه خداوند بارها در قرآن به آن اشاره فرموده است که من از صادقین هستم و به وعده هایی که داده ام عمل خواهم کرد. صداقت علاوه بر اقسامی که بیان شد عبارت است از، صدق در نیت و اراده، صدق در عزم، صدق در وفای به عزم. ایمان به خدا، غیب، قیامت، ملائکه صدق در نیت و انفاق صدق در عزم و جهاد، صبر، هجرت، پرهیزکاری صدق در وفای به عزم است. با مطالعه ی در سیره ی انبیاء نیز به پایبندی آنان به صداقت برخورد می کنیم. چنانچه در بعضی ازموارد با واژه ی صدّیق معرفی شده اند. از جمله حضرت ادریس، ابراهیم، موسی، اسماعیل . اهمیت صداقت علاوه بر دلایل نقلی با دلایل عقلی و تجربی نیز به اثبات رسیده است. عقل هم به تناسب شرایط مختلف، ممکن است به ارزش مثبت یا منفی بودن حکم کند. به تجربه نیز در می یابیم که انسانی که با دیگران یکرنگ نباشد، در برابر وجدان خویش نیز آرام نخواهد بود. رفتار صادقانه علاوه بر آثار فردی، دارای آثار اجتماعی نیز می باشد.

وفای به عهد در اخلاق اسلامی با تاکید بر آموزه ها و سیره نبوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  سروه سعدی   زهرا خزاعی

وفای به عهد یکی از ارزش¬های مطرح شده در نظام اخلاقی اسلام دارای جایگاه والایی در روابط اجتماعی است، در این تحقیق با عنوان «وفای به عهد در اخلاق اسلامی با تاکید بر آموزه¬ها و سیره¬¬ی نبوی» تلاش شده تا معنا و جایگاه وفای به عهد در اخلاق اسلامی به ویژه در آموزه¬ها و سیره¬ی نبوی بیان شود. در این راستا ثمرات وفای به عهد، زیان¬های عدم آن، اقسام و جایگاه وفای به عهد به عنوان یک فضیلت اخلاقی و رابطه¬ی آن با دیگر فضایل اخلاقی از جمله حکمت، عدالت، صداقت و امانت¬داری مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین علاوه بر بیان شرایط و احکام وفای به عهد در سه حوزه¬ی اخلاقی، فقهی و حقوقی، به تعارض وفای به عهد با برخی از ارزش های اخلاقی اشاره شد و مشخص گردید در شرایطی که وفای به عهد در مقام عمل با دیگر ارزش¬ها در تعارض باشد می¬توان نقض عهد کرد. ایمان راستین و بهره¬مندی از عقل از جمله عوامل وفای به عهد و در مقابل ضعف ایمان و خود¬خواهی و عدم آگاهی از وجوب وفای به عهد از جمله عوامل عدم وفای به عهد می¬باشند که در بخش پایانی پایان نامه به آن پرداخته شده است.

رویکرد اخلاق مراقبت به سقط جنین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  میسا هیالی   حسن اسلامی

یکی از مسائل مهم مطرح در فلسفه اخلاق، سقط جنین است. حکم به روا بودن یا نبودن سقط جنین از منظر اخلاقی، پیامدهای بسیار مهم و حساسی خواهد داشت؛ کشته شدن مادر یا جنین، به دنیا آمدن کودکان عقب مانده ذهنی و جسمی، بچه دار شدن بچه ها و بسیاری شرایط ناگوار ممکن است در نتیجه تصمیم ما درباره اخلاقی بودن یا نبودن سقط جنین روی دهد. به همین دلیل بررسی اخلاقی دقیق و موشکافانه سقط جنین لازم و بسیار ضروری است. یکی از نظریه های موجود در فلسفه اخلاق، اخلاق مراقبت است که عشق، همدلی، مراقبت و توجه به دیگران را اساس اخلاق قرار داده است. ما در این رساله می کوشیم ضمن معرفی این نظریه اخلاقی، نشان دهیم متفکران برجسته آن، چه موضعی در قبال سقط جنین اتخاذ می کنند. کرول گیلیگان، ویرجینیا هلد، نل نادینگز، انت بَیر و مایکل اسلوت، از متفکران برجسته این نظریه هستند. در این پایان نامه به جهت بررسی آثار این نویسندگان از روش تحلیلی- توصیفی و کتابخانه ای بهره برده ایم و با نشان دادن استدلال های له و علیه سقط جنین در نهایت به این مطلب دست یافتیم که آنها با این ایده که زن حق دارد برای بدن خود تصمیم بگیرد و مختار است که به بارداری خود ادامه یا پایان دهد، موافق هستند. پژوهش ما نشان داد این متفکران تصمیم گیری درباره ادامه یا پایان دادن به بارداری را بر عهده مادر می گذارند و معتقدند چه مادر به بارداری ادامه دهد و چه خیر، در صورتی که دلایل اخلاقی قانع کننده برای خود داشته باشد، عمل اخلاقی انجام داده است؛ در نتیجه اخلاق مراقبت سقط جنینی را که مادر با استدلال های اخلاقی قانع کننده به آن دست بزند، اخلاقی و روا می داند.

چرایی و چگونگی ناکامی انسان در التزام اخلاقی از دیدگاه علاّمه طباطبایی (ره)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  مریم چراغی ساروقیه   زهرا خزاعی

از جمله مسائل¬اساسی¬در مباحث اخلاقی، عدم التزام انسان به¬اخلاق می باشد؛ یعنی فرد باور به درستی حکمی¬ اخلاقی¬دارد ولی¬عملی مغایر با آن انجام می¬دهد.پژوهش¬حاضر با هدف¬ بررسی چرایی این فرایند¬از¬دیدگاه علامه طباطبایی¬که¬در¬این¬ رابطه متأثر از ارسطو است،صورت-گرفته¬است. نگارنده در بدو امرضمن تبیین مفهوم «آکراسیا» به تحلیل آراء فیلسوفان پیرامون این مسئله پرداخته¬است.ارسطو با طرح «آکراسیا¬ »به مخالفت با دیدگاه عقل گرایی سقراط مبنی بر اینکه هر¬فرد¬عاقلی مطابق معرفت عقلانی¬ خود عمل می¬کند و انحراف اخلاقی ناشی از جهالت است،برخاست.افلاطون نیز¬ علت موثر برعمل ¬را معرفت می¬دانست، زیرا هیچ علتی در مقابل¬ معرفت حقیقی نمی¬تواند مانع عمل¬ گردد.ارسطو با قبول تأثیر معرفت بر¬عمل¬ معتقد بودکه میل¬ انسان می تواند،¬گاهی به¬رغم معرفت¬اخلاقی،مانع انجام عمل صحیح شودو فرد ¬در لحظه عمل،علم خود را به دست فراموشی ¬سپارد.این¬دو¬رویکرد متفاوت در¬فلسفه اخلاق مخالفان و موافقانی¬داشته-است..علامه در¬سلک موافقان¬ ارسطویی قرار¬گرفتند¬.ولی نحوه تبیین ایشان از این مسأله با ارسطو متفاوت بوده است.در¬این نوشتارمبانی فلسفی¬دینی¬علامه با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر-آراءاخلاقی ایشان، مورد بررسی قرار¬گرفته است. نگارنده به بیان شرایط¬اخلاقی فاعل پرداخته وبنا به لزومی¬که¬در¬تحلیل عناصری¬که درعمل ارادی سهم دارند،احساس می شد، ضمن تشریح مبحث اعتباریات، به تبیین مبادی فعل¬ارادی پرداخته¬است.یافته¬های حاصل از این نوشتار¬حاکی¬از¬آن است، اولاًمعرفتی که مورد غفلت واقع می شود، از نوع ادراکات حقیقی و ادراک اعتباری حسن وقبح افعال فی نفسه است نه ادراک اعتباری حسن و قبح در مقام صدور. ثانیاً صرف داشتن علم به چیزی که مخالف اراده انسان است،موجب نمی شود اراده ای موافق با آن علم پیدا شود،چرا که علم شرط لازمِ عمل و از مقدمات ضروری عمل است،ولی¬ کافی نیست.¬بلکه علمی ملازم با اراده موافق است که از شهوت و غضب نشئت نگرفته و توام با التزام قلب نسبت به آن باشد.ایمان در بالایرین مرحله یعنی ایمان تفصیلی و یقینی که با فراموشی سازگار نیست،عامل و محرک اصلی التزام به اخلاق می باشد.

غرور در اخلاق؛ گزارش تحلیلی آراء فیلسوفان اسلامی و غربی.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  فهیمه صالحیان   زهرا خزاعی

غرور از نظر فیلسوفان اسلامی، اغلب به عنوان رذیلت اخلاقی و گناه دینی محسوب می شود. فیلسوفان اسلامی، معمولاً غرور را به معنای آرامش نفس به آنچه موافق هوی و هوس باشد بیان کرده اند، اما برخی از آن ها مانند ابن مسکویه غرور را در معنای مثبت «کبَر نفس» بیان کرده اند. فیلسوفان غربی نیز به تبع دیدگاه اخلاقی یا دینی خود، تعریفی مشابه از غرور منفی دارند و آن را به لحاظ اخلاقی قابل تقبیح دانسته و به لحاظ دینی، گناه تلقی می کنند. با این حال، از نظر آن ها غرور در معنای مثبت و به عنوان فضیلت نیز به کار رفته است. به عنوان مثال ارسطو در اخلاق نیکوماخوس غرور را «زینت فضائل» معرفی کرده است، بطوری که بدون آن، انسان هیچ انگیزه ای برای زندگی ارزشمند ندارد. بررسی معانی مختلف غرور با توجه به عملکردهای متنوع آن، تصمیم درباره ی حکم اخلاقی آن را تا حدی با دشواری مواجه می کند.

ارزش های اخلاقی متروک در جامعه ایران بر اساس کتاب و سنت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه معارف اسلامی قم 1393
  فاطمه اکبری   زهرا خزاعی

قران کریم و روایات معصومین علیه السلام تاکید زیادی بر ارزش ها دارند از این رو مکرر از آنها سخن به میان آورده و همگان را به نیکی ها فرا می خواند و برای تبیین دقیق ارزش ها ملاک روشن , جامع و کاملی را ارائه نموده است که سایر مکاتب از این جامعیت در معیار بی بهره اند. اما حضور ارزش ها و پایبندی به آنها در بین مردم کمرنگ است از این رو در این رساله سعی شد که ارزش های متروک شناسایی و تبیین شوند, همچنین تلاش شد که گزارشی از وضعیت ارزش ها در کشور ارائه شود و در نهایت برای رفع این معضل راه و چاره اندیشه شود. که نتایج زیر بدست آمده است. 1- در جامعه اسلامی و شیعه ما فضیلت اخلاقی عدالت، صداقت، امانت، عفت و وفای به عهد کمرنگ شده است که آمارهای اندک منتشر شده از سوی نهاد های گوناگون و همچنین شیوع و گسترش پیامدهای سوء ناشی از ترک این فضایل، این مساله را اثبات می کند 2- در روند تحقیق مشخص گردیده است که عوامل درونی متعددی, افراد را از پایبندی به ارزش ها دور می سازد 3- تحقیق نشان می دهد که خانواده ها نقش مهمی در پایبندی یا عدم پایبندی فرزندان به ارزش های اخلاقی دارند. 4- این نوشتار به این مساله اذعان دارد که عوامل اجتماعی اگر ساماندهی نشوند اینده ارزش ها در جامعه مبهم خواهد بود. 5- تحقیق گویای این مطلب است که عدم شناخت دشمن و غفلت از توطئه های مستمر آن ارزش ها را در معرض خطر قرار می دهد. 6 - همچنین می توان با تمسک به آیات و روایت راه حل های را برای احیای ارزش ها متروک ارائه نمود که مهمترین آنها در بعد فردی تقویت ایمان و اعتقاد افراد است که تمام علل را تحت پوشش قرار می دهد و ارزش ها را مهجوریت خارج می سازد

ارائه یک سیستم توصیه گر ترکیبی مبتنی بر تکنیک های معنایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده مهندسی کامپیوتر 1394
  زهرا خزاعی   بیتا شادگار

سیستم توصیه گر یک فناوری مبتنی بر شبکه است که به شکل فعالی کالا های مورد علاقه کاربران را بر اساس رفتارهای عینی آن ها، یا آن چه صراحتاً به عنوان اولویت خود بیان می کنند، ارائه می کند. یکی از مهم ترین چالش های پیش روی سیستم های توصیه گر، مشکل شروع سرد است. در این تحقیق مدلی ترکیبی ارائه شده است که به کمک تکنیک های معنایی این مشکل را بر طرف می کند.این روش با سایر روش ها مقایسه و برای اعتبارسنجی از روش kتایی متقابل استفاده شده است. مدل ارائه شده مشکل شروع سرد را با دقت بالایی بهبود می بخشد.

بررسی و تحلیل شرک خفی (شرک اخلاقی) ریشه ها و راهکارهای از بین بردن آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1386
  ملیحه محمودی بیات   زهرا خزاعی

چکیده ندارد.

تبیین فلسفی آگاهی اختیار و اراده در نظریه اخلاقی ارسطو و غزالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1386
  مهری مرشدی   زهرا خزاعی

چکیده ندارد.

بررسی مبانی و شیوه های رشد اخلاقی در مکاتب تکلیف محور و فضیلت محور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1387
  نسرین رامادان   زهرا خزاعی

چکیده ندارد.

تبیین رابطه ایمان و عقلانیت از منظر ملاصدرا و کی یر کگور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم 1387
  محیا رفیعی بندری   زهرا خزاعی

چکیده ندارد.

اخلاق مدرن و دینداری؛کنکاشی در رابطه استقلال عمل اخلاقی و تعبّد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده علوم انسانی 1387
  فاطمه موسوی   محسن جوادی

استقلال واژه ای است که در دوران مدرن در معنایی گسترده تر از گذشته و با قلمرویی بیشتر مطرح گشت. به طوری که، بسیاری از تحولات مدرنیته بر اساس آن ظهور یافت. که اوج آن را در مکتب اخلاقی کانت می توان دید. او استقلال را به عنوان شرط اساسی و ضروری فعل اخلاقی مطرح ساخت. تا جایی که وابستگی اخلاق را چه از لحاظ مبنایی و چه از لحاظ انگیزشی، موجب ساقط شدن ارزش اخلاقی فعل می دانست و صرفا اراده ای که برخاسته از عقل بود را، عامل درستی فعل اخلاقی تلقی می کرد. به تعبیر دیگر او قائل به خودآیینی اخلاق بود و دیگرآیینی را نفی می کرد. او حتی تحریک اراده را توسط عوامل دیگر درونی به جز عقل برای تحقق فعل اخلاقی مانع می دانست. و صرفاً اراده عامل باید اراده ای عقلانی می بود. هرچند، دین و خدا جایگاه خاصی در مکتب کانت دارند اما برخی بعد از کانت مبنای اخلاقی او را دست مایه برهانی علیه وجود خدا قرار دادند و به نفی خدا پرداختند. به این دلیل که، خدا اگر موجود باشد شایسته پرستش است و پرستش و تعبد در تقابل با استقلال می باشد پس برای حفظ استقلال، عدم خداوند ضرورت می یابد. امّا بررسی استقلال نشانگر این مطلب است که چنین دیدگاهی از جوانب مختلف مورد نقد می باشد و حتّی با مبانی مدرنیته و مبنای خود کانت هم این استدلال، مورد نقد است. در نهایت حتی با فرض صحّت چنین استدلالی، لزوماً نفی وجود خداوند نتیجه گرفته نمی شود. این رساله می کوشد ضمن نقد استدلال راچلز، به جنبه های تکمیل کننده دین، نسبت به اخلاق اشاره کند.

بررسی مبانی و شیوه های رشد اخلاقی در مکاتب تکلیف محور و فضیلت محور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1387
  نسرین رامادان   زهرا خزاعی

این رساله به دو رهیافت متفاوت در فلسفه اخلاق عنایت دارد . در رهیافت اول که مبتنی بر مکتب اخلاقی کانت است، مردم باید بر اساس وظیفه یا الزام و امر مطلق رفتار کنند . در رهیافت دوم که مبتنی بر اخلاق فضیلت محور است ، تأکید کمتری بر آموزش قوانین شده و در عوض توسعه عادتهای منشی نیک با اهمیت تلقی شده است . هدف این رساله این است که شیوه های رشد اخلاقی از منظر افلاطون ،ارسطو وکانت را توضیح دهد و همچنین تأثیر مبانی فلسفی آنان را بر شیوه های رشد اخلاقی آنان بررسی کند . در فصل اول مقدمتاً به تعریف برخی واژه های مورد نیاز مثل رشد اخلاقی ،رابطه بین رشد و تربیت ،ماهیت اخلاق فضیلت و سایر نکات می پردازم. در فصل دوم وسوم که قسمت اصلی این رساله را تشکیل می دهند ،مبانی و شیوه های رشد اخلاقی از منظر افلاطون و ارسطو و کانت بیان می شود . در بخش چهارم مقایسه ای بین دید گاه های کانت و عقاید افلاطون وارسطو صورت می گیرد . در نتیجه استدلال خواهم کرد که اخلاق فضیلت ارسطویی صرفاً در مبانی فلسفی با مکتب کانت متفاوت است نه درمبانی و شیوه های رشد و تربیت اخلاقی !

تاویل قرآن از دیدگاه ملاصدرا و سید حیدر آملی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم 1380
  فاطمه محمدی آرانی   احمد عابدی

تاویل قرآن ، نگرش ها و رویکردهای متعددی داشته است. افراد و گروههای دست اندرکار تاویل به دو گروه عمده تقسیم می شوند : متن گرایان ، همانند اهل حدیث ، اشعریان ، معتزلیان ، و ... براین باورند که مراد خداوند از کاربرد واژه ها و کلمات ، در برابر معانی آن ، یک چیز بیشتر نیست و آن مراد و مقصود را می توان از لابلای الفاظ و کلمات دریافت . در مقابل این گروه ، افراد معنی گرا با استناد به احادیث فراوان ، براین عقیده اند که بار معنایی قرآن ، در معنای ادبی و آشکار متن خلاصه نمی گردد. در این میان ملاصدرا و سید حیدر آملی ، افق های والاتری را برای فهم کلمات الهی در برابر غواصان اقیانوس معارف قرآن قرار دادند تا بتوانند مرواریدهای ناب نهفته در لایه های زیرین آن را به دست آورند. مطابق باور صدرالمتالهین و سید حیدر آملی ، قرآن با تمام مفرداتش نظریه هستی دارد که مظهر و تجلی گاه حق تعالی می باشد ، کشف پیوند میان کلمات و حروف قرآن و کلمات و حروف هستی ، و به دیگر سخن ، عروج از لفظ به معنا و سیر صعودی از عبارت به اشارت و تطبیق بین کتاب تدوین و تکوین ، همان حقیقت تاویلی است که با تعلیم الهی تحقق می بخشد. مطابق نگرش ایشان ، تاویل با عرضه پیش فرضهایی چون : عدم نفی ظاهر ، خروج از تنگنای الفاظ با کمال وجودی و حقیقتی دیدن معانی الفاظ و قرار دادن الفاظ بر معانی حقیقی و تطبیق جلوه های خاص این معانی بر جهانهای خاص خویش نمودار می گردد که البته این امر ، با شهود باطنی و رویت درونی و دریدن حجابهای ظاهر پدیدار می گردد.