نام پژوهشگر: جمال بنی نعمه
زهرا مهرکی احمد لندی
تعیین تناسب اراضی برای استفاده بهینه با در نظر گرفتن عوامل محیطی، اجتماعی و اقتصادی به منظور توسعه پایدار نقش مهمی در فرآیند برنامه ریزی استفاده از اراضی را ایفا می کند. هدف از این مطالعه ارزیابی کیفی، کمی و اقتصادی شیرین آب شوشتر(استان خوزستان) برای محصولات عمده منطقه بوده که برای رسیدن به این منظور ابتدا از مطالعات خاکشناسی نیمه تفصیلی دقیق منطقه شیرین آب برای استخراج داده های خاک و زمین مورد نیاز تناسب اراضی استفاده شد، سپس داده های هواشناسی از نزدیکترین ایستگاه سینوپتیک به منطقه(گتوند) جمع آوری شد. در مرحله بعد نیازهای رویشی هر یک از محصولات مورد مطالعه از جداول ارائه شده سایس و گیوی استخراج و با استفاده از روشهای محدودیت و پارامتریک مورد ارزیابی قرار گرفت. کلاس های اقلیمی در محدوده مطالعاتی با استفاده از روش پارامتریک-ریشه دوم برای گنم آبی مناسب(s1)، برای گندم دیم و پیاز نسبتا مناسب(s2) می باشد. با استفاده از روش محدودیت ساده کلاس هر سه محصول نسبتا مناسب(s2) می باشد. ارزیابی کیفی تناسب اراضی واحدهای اراضی برای کشت گندم آبی و پیاز نسبتا مناسب تا تناسب بحرانی(s2-s3) بودند و عامل ایجاد کننده محدودیت در اکثر واحدها شیب و در صد بالای سنگ و سنگریزه است. نتایج ارزیابی کمی نشان می دهد که کلاس اکثر واحدها برای کشت گندم آبی s2 و s3، گندم دیم s2، s3 و n و برای پیاز s1 و s2 است. نقشه های تناسب کیفی و کمی محصولات نیز با استفاده از نرم افزارarc gisتهیه گردید. در ارزیابی اقتصادی پیاز و گندم آبی در بیشتر واحدها در کلاس s1 و s2 و تعداد کمی از واحدها نیز دارای کلاس s3 می باشند، اما کلاس گندم دیم بیشتر s2 و s3 و در برخی از واحدها n است. بالاتر بودن کلاس کمی پیاز نسبت به کیفی ناشی از مدیریت صحیح زارعین در منطقه است. در مورد گندم آبی کلاس تناسب کمی در بیشتر واحدهای اراضی یا در سطح بالاتری نسبت به کلاس تناسب کیفی قرار دارد یا با آن هم سطح است که این نیز به دلیل مدیریت بالا در برخی واحدها می باشد. اما مدیریت نا مناسب سبب کمتر شدن کلاس های کمی نسبت به کیفی برای گندم دیم شده است.
گلنار قنواتی احمد لندی
به کار گرفتن اراضی به تناسب پتانسیل آنها برای مناسب ترین نوع بهره وری که اصطلاحا به آن «تناسب اراضی» می گویند، از عوامل اصلی توسعه پایدار کشاورزی است. هدف از این مطالعه، ارزیابی تناسب کیفی و کمی اراضی بر مبنای روش فائو برای محصولات گندم، جو، برنج و خرما در 34000 هکتار ازاراضی منطقه شادگان استان خوزستان می باشد. نقاط مطالعاتی بر اساس مطالعات خاکشناسی نیمه تفصیلی منطقه انتخاب شدند. دو واحد فیزیوگرافی، چهار فامیل و سیزده سری خاک مشخص گردید. در هر واحد خاک یک پروفیل حفر شد. پس از تشریح افق ها، از لایه های مورد نظر نمونه برداری شده و آنالیز آزمایشگاهی برای تعیین خصوصیات فیزیکی، شیمیایی خاک صورت گرفت. داده های اقلیمی ایستگاه سینوپتیک بندرماهشهر جهت ارزیابی اقلیمی محصولات استفاده شدند. پس از جمع آوری داده ها و تطبیق داده های اقلیمی و مشخصات اراضی با نیازهای محصولات، کلاس های تناسب اراضی به روش های محدودیت (ساده – با ذکر تعداد و شدت ) و پارامتریک ( استوری – ریشه دوم ) تعیین گردید و نقشه های تناسب کیفی و کمی محصولات نیز با استفاده از نرم افزار ilwis(gis)تهیه شد. در منطقه مورد مطالعه، کلاس تناسب اقلیم برای گندم و جو مناسب(s1) و برای برنج و خرما نسبتا مناسب(s2) بود. کلاسهای کیفی تناسب اراضی برای سه محصول گندم، جو و خرما در اغلب واحدها s2 ، s3 و n و برای برنج n بدست آمد. شوری و قلیائیت زیاد و میزان آهک خاک عمده ترین فاکتورهای محدودکننده رشد در منطقه به حساب می آیند. کلاسهای کمی تناسب اراضی برای گندم اکثرا نسبتا مناسب(s2) و نامناسب(n) ، برای برنج نامناسب(n) بودند. برای کشت خرما نیز اراضی اکثرا نامناسب(n) و یا دارای تناسب بحرانی(s3) بودند.