نام پژوهشگر: گلنار مزدایسنا
فاطمه دهقان نیری علی اکبر جباری
این مطالعه به بررسی یادگیری افعال روانی انگلیسی توسط فارسی زبانان می پردازد. مطالعات دیگری که تاکنون به موضوع مشابه در زمینه های زبانی دوم و یا خارجی دیگر پرداخته اند، دارای نگاهی تک بعدی بر شکل گیری بی قاعده ی ساختارهای موضوعی می باشند. این مطالعه قصد دارد با نگاهی چندجانبه به موضوع، علاوه بر شکل گیری بی قاعده ی ساختارهای موضوعی به تاثیر ساختار زبان اول، عوامل تسهیل کننده و بازدارنده در سیر تکاملی زبان دوم و خطاهای احتمالی بپردازد. 60 نفر فارسی زبان فراگیر زبان انگلیسی (30 نفردر سطح بسندگی پیشرفته و30 نفر در سطح بسندگی متوسط) از دانشجویان ادبیات زبان انگلیسی در دانشگاه یزد نمونه مورد بررسی را در این مطالعه تشکیل میدهند. داده های مورد نیاز به وسیله ی سه آزمون قضاوت دستوری، جمله سازی، و ترجمه جمع آوری شد. علاوه بر نوع افعال روانی، جملات از نظر ویژگی جانداری وابسته ها و نوع جملات به عنوان دو عامل تسهیل کننده یا بازدارنده در یادگیری مورد کنترل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشانگرمشکلات ناچیزی در فهم و تولید افعال روانی براساس شکل گیری ساختارهای موضوعی می باشد. ترجمه به عنوان نمود بهتری از مشکلات فراگیران، انتقال ساختارهایی از فارسی را حتی در ترجمه های گروه پیشرفته نشان می دهد. علاوه بر دسترسی به دستور زبان جهانی (سلسله بندی موضوعی و فرضیه اعمال یکنواخت ساختارهای موضوعی) که با توجه به مشکلات ناچیز فراگیران در شکل گیری ساختارهای موضوعی ثابت می شود، انتقال ساختار زبان اول شواهد لازم برای اثبات تئوری انتقال-کامل دسترسی-کامل را به عنوان فرضیه-ی مراحل اولیه فراگیری زبان دوم فراهم می آورد. علاوه بر این، استفاده از ویژگی جانداری وابسته های فعل، به عنوان نشانه ای معنایی در جهت نمود نحوی آنها برای زبان آموزان در دو سطح بسندگی متوسط و پیشرفته به اثبات رسید. استفاده از ویژگی معنایی درنمود ظاهری وابسته های فعل برای گروه پیشرفته راهبردی تر گزارش شد. همچنین، تغییر در نمود نحوی وابسته ها بر اثر تغییر در نوع جمله که به عنوان عاملی گمراه کننده مورد بررسی بود در یادگیری افعال روانی به اثبات رسید.
نسیمه قریشیان حمید علامی
تحقیق حاضر بر آن بوده است که تأثیر آموزش بکارگیری آگاهانه راهبردهای کمک-حافظه ای بر فرایند درک مطلب وهمین توانایی در بازیابی مطالب متون را مورد بررسی قرار دهد. به منظور بررسی این دو فرضیه، دو گروه شرکت کننده متشکل از گروه آزمایش و کنترل از میان دانشجویان سال اول و دوم ادبیات انگلیسی دانشگاه یزد انتخاب شدند. شرکت کنندگان شامل ?? نفر در گروه آزمایش و ?? نفر در گروه کنترل که از هر دو جنسیت بودند. سطح بسندگی زبانی افراد شرکت کننده در این تحقیق، متوسط بوده است که برای تعیین آن از oxford placement test استفاده شده است. برای بررسی توانمندی بکارگیری راهبردهای فراگیری بطور عام و همچنین راهبردهای کمک حافظه ای بطور خاص در بین فراگیران، از sill استفاده شده است. نتیجه این آزمون نشان می دهد که هر دو گروه تحقیق بطور متوسط از این راهبردها استفاده می نمایند. قبل از آموزش راهبردهای کمک حافظه ای به گروه آزمایش، از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. نتایج پیش آزمون حاکی از عدم تفاوت معنادار بین دو گروه بود. پس از چهار جلسه آموزش راهبردهای کمک حافظه ای، پس آزمون از هر دو گروه اخذ گردید. مقایسه بین این آزمون نشان می دهد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل از عملکرد بهتری در درک مطالب متون آزمون و یا به عبارتی بازخوانی اطلاعات از متون داشته است. مقایسه بین دو جنسیت گروه آزمایش نشان می دهد که بین آنها تفاوت معناداری در بازخوانی اطلاعات از متون و درک مطلب وجود ندارد. بنابراین با توجه به بکارگیری t-test مورد استفاده در تعیین تفاوت معنادار بین دو گروه، فرضیه اول مبنی بر بی تأثیر بودن بکارگیری راهبردهای کمک حافظه ای بر درک مطلب فراگیران رد می شود. نتایج این تحقیق می تواند به طراحان دوره های آموزش زبان، تدوین کردن کتب آموزشی و همچنین در میان فراگیران زبان کمک کند تا از بکارگیری راهبردهای کمک حافظه ای غافل نمانند.
مرضیه فیروزی گلنار مزدایسنا
تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معناداری بین رمان ها و کتاب های مهندسی در استفاده از انواع صفت وجود دارد. به طور کلی صفت ها با بسامد بالا تری(70%) در متون انگلیسی نسبت به متون ادبی(30%)مشاهده شدند. تفاوت معنادار دیگری نیز در توزیع بسامد صفت های قبل از اسمی مستقیم نسبت به صفت های خبری مسندی در متون مهندسی یافت شد.
سمیرا نان بده گلنار مزدایسنا
the debate whether esp teachers need to have knowledge of the specialized field they are teaching has been an issue in the literature over the last two decades. the aim of conducting this study was to explore iranian learners’ and instructors’ beliefs and attitudes concerning the role of specialized knowledge in teaching esp classes. a seventeen item questionnaire was administered to 400 esp learners, 40 language instructors at five universities in iran. the data were analyzed using frequency distribution and chi-square. the results revealed that a substantial number of respondents maintained that language instructors need to understand the technical and scientific use of english utilized in different academic books. correspondingly, they agreed that in esp classes the language instructor is not in the position of being the primary knower of the subject matter of the materials because language instructors have literary or language background. moreover, a good majority of respondents believed that language instructors code switch to l1 and translate the content into persian when they lack specialized knowledge. similarly, a good majority of respondents agreed that esp teaching requires special skills to deal with specialized content. a solid majority of respondents also agreed that efl instructors having a humanities background should become familiar with the rhetorical, discoursal, and communicative features of different texts. similarly, a good majority of the respondents reported that teaching esp courses requires more experience, additional training, extra effort, and a fresh commitment compared with being an instructor of general english. furthermore, the findings of this study also reveal that cooperation and collaboration with content specialists would help prospective and actual esp instructors become more confident and competent practitioners. through collaboration and cooperation they can also select appropriate content, methodology, and activities for esp courses.
مهدی غفوری فر علی اکبر جباری
چکیده مطالعه حاضر به بررسی فراگیری آهنگ زبان انگلیسی توسط فراگیران فارسی زبانانگلیسی به عنوان یک زبان خارجی می پردازد. آهنگ به عنوان ریتم و یا موسیقی بیان تعریف شده است. آهنگ دارای ساختار مشخصی است مانند نواخت لغوی یا مدل های مورفولوژیکی که ساختار مشخصی دارند. آهنگ یک اصطلاح مورد استفاده در مطالعه آواشناسی زبرزنجیری است، که به استفاده متمایز از الگوهای زیر و بمی ، یا ملودی اشاره می کند. این مطالعه به بررسی نقش تسلط زبانی فراگیران فارسی زبان در فراگیری آهنگ زبان انگلیسی می پردازد. زبان انگلیسی و زبان فارسی از لحاظ آهنگ تفاوت وجود دارد ، و به خاطر این موضوع است که فراگیران فارسی زبانانگلیسی با چالش هایی جهت فراگیری آهنگ زبان انگلیسی مواجه هستند.برای جمع آوری داده ها 24 جمله زبان انگلیسی که دارای ساختارهای متفاوتی بودند تهیه شد و از 40 نفر از دانشجویان بخش زبان انگلیسی دانشگاه یزدکه بر اساس میزان تسلطشان بر زبان انگلیسی به دو گروه پیشرفته و متوسط تقسیم شدند خواسته شد تا این جملات را با صدای بلند بخوانند و صدای آنها در حین خواندن ضبط شد. نتایج تحقیق نشان داد که فراگیرانی که در گروه پیشرفته قرار داشتند در فراگیری الگوی آهنگ و نواخت مرزنما بهتر عمل کردند،اما از لحاظ فراگیری تکیه زیر و بمی تفاوت معنا داری بین توانایی زبانی گروه پیشرفته با گروه متوسط یافت نشد.داده های این مطالعه به وسیله نظریه بهینگی مورد بررسی قرار گرفت.
آزاده ایران زاد حمید علامی
به دلیل نقش کاربردی در محاورات روزمره، نشان گرهای کلامی از نشانه های مهم توانش کاربردی افراد به شمار می روند. این نشان گرها قدرت درک، نگرش و حتی باورهای گوینده را تغییر داده و انتقال پیام مورد نظر را آسان می سازد. افراد غالبا جهت سازمان دهی، بهبود و شکل دهی اهداف خود از این نشان گرها استفاده می-نمایند تا بین قسمت های مختلف کلام ایجاد رابطه نمایند. هدف این تحقیق، بررسی استفاده از نشان گرهای کلامی در مکالمات شفاهی فراگیران ایرانی زبان انگلیسی می باشد. با توجه به هدف این مطالعه، 120 زبان-آموز مذکر و مونث در سه سطح ابتدایی، متوسط و پیشرفته و دو گروه سنی بالا و پایین 20 سال انتخاب شدند. نشان گرهای کلامی مورد استفاده توسط زبان آموزان، طی مشاهده مکالمات در کلاس های آموزش زبان به دست آمد و جهت تحلیل های بعدی ضبط و بازنویسی شد. تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معناداری در فراوانی و کاربرد نشان گرهای کلامی مورد استفاده در سه گروه بسندگی و دو گروه سنی وجود داشت، در حالی که هیچ تفاوت چشم گیری بین شرکت کنندگان مونث و مذکر این مطالعه در استفاده از این نشان گرها یافت نشد. علاوه بر این، نشان گرهای استفاده شده در مکالمات انگلیسی زبانان و فراگیران مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان دهنده استفاده چشمگیر از این نشان گرها در مکالمات انگلیسی زبانان در مقایسه با فراگیران بود.
مهدیه عباس پور گلنار مزدایسنا
چکیده با وجود اهمیت نگارش در زندگی دانشجویان دوره دکترا مشکلات و نیازهای نگارشی این دانشجویان در تحقیقات انجام شده در زمینه اهمیت نگارش به زبان انگلیسی بعنوان یک زبان خارجی مورد توجه قرار نگرفته است. امروزه چاپ مقاله های تحقیقی در مجلات انگلیسی برای بسیاری از دانشجویان دوره دکترا در ایران یک نیاز مبرم است. این تحقیق با تاکید بر مشکلات و نیازهای نگارشی دانشجویان زبان انگلیسی بعنوان یک زبان خارجی تلاش دارد تا مشکلات اساسی ای را که دانشجویان دوره دکترا در هنگام نگارش با آن مواجه هستند را مورد بررسی قرار دهد. در این تحقیق روشهای متعددی همچون پرسشنامه و مصاحبه مورد استفاده قرار گرفتند داده ها از سه دانشگاه اصفهان، یزد و کرمان در ترم بهاره سال 2012-2011 جمع آوری گردید. پرسشنامه ای با 35 سوال بین 106 دانشجوی دکترا و 32 مدرس مربوطه توزیع گردید.علاوه بر آن مصاحبه ای با دانشجویان دکترا و مدرسین مربوطه انجام گرفت. نتایج پرسشنامه ها و مصاحبه ها نشان داد که اکثر دانشجویان دکترا بعلت نداشتن مهارت های زبانی و نگارشی کافی در زمینه نگارش دچار مشکل هستند. مدرسین مربوطه بیش از خود دانشجویان نسبت به این مشکلات نگاه انتقادی دارند.یافته ها نشان میدهند که برنامه هایی که برای دانشجویان دکترا در نظر گرفته شده اند نیازهای زبانی و نگارشی آنها را آنطورکه باید مدنظر قرار نداده اند. چنین بر می اید که همه دانشجویان دکترا در شش زیر مجموعه از مهارت های زبانی (گرامر،واژگان و املا) و مهارت های نگارشی(ارتباط متنی، ارتباط معنایی و نقطه گذاری) دچار مشکل هستند و قدرت نگارش آنها تنها با تقویت واژگان و گرامر بهبود نمیابد بلکه به تقویت مهارت های زبانی نیز نیاز مبرم وجود دارد. واژگان کلیدی: مهارت های نگارشی، مهارت های زبانی، نیاز سنجی، دانشجویان دکترا
مجید احمدی گلنار مزدایسنا
تحقیق حاضر به منظور بررسی کارآیی بین دو روش تدریس زبان انگلیسی با اهداف دانشگاهی به نامهای تدریس گروهی و تدریس انفرادی انجام شد. بدین منظور، سه کلاس انگلیسی با اهداف دانشگاهی مربوط به دانشجویان رشته جغرافیا، کامپیوتر و فقه و حقوق به روش گروهی توسط یک مدرس زبان انگلیسی و یک مدرس درس تخصصی در استان یزد در طول ترم پاییز سال تحصیلی 1390-1389 تدریس گردید. همزمان، سه کلاس زبان انگلیسی دیگر با اهداف دانشگاهی، مشابه رشته های فوق به شکل موازی با کلاسهای مذکور به روش انفرادی توسط مدرس درس تخصصی تدریس گردید. در پایان ترم، پرسشنامه ای فقط در سه کلاس تدریس گروهی بین دانشجویان توزیع شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که تفاوت معنا داری بین تدریس گروهی و تدریس انفرادی برای دانشجویان جغرافیا وجود ندارد. در حالیکه تفاوت معنا داری برای دانشجویان فقه و حقوق وجود داشت. دانشجویان فقه و حقوق که به روش گروهی مورد تدریس قرار گرفتند، عملکرد بهتری نسبت به کلاس همتای خود داشتند. به همین شکل، نتایج همچنین نشان داد که دانشجویان کامپیوتر که توسط مدرس درس تخصصی مورد تدریس قرار گرفتند، عملکرد بهتری از دانشجویان کلاس تدریس گروهی داشتند. به علاوه، نتایج پرسشنامه ای که بین دانشجویان کلاسهای تدریس گروهی توزیع شده بود نشان داد که تقریبا اغلب دانشجویان سه رشته دانشگاهی مذکور موکدا به موارد ذیل اعتقاد دارند: (الف) کلاسهای انگلیسی با اهداف دانشگاهی باید با همکاری همزمان مدرس زبان انگلیسی و مدرس درس تخصصی همان رشته تدریس شود. (ب)روشهای همکاری بین مدرسین میتواند جوابگوی نیازهای یادگیری دانشجویان باشد. (ج)دریافت هم زمان محتوای تخصصی و نکات زبانی مفید بوده است. متقابلا، نتایج این تحقیق نشان داد که مدرس درس تخصصی و مدرس زبان به تخصص و مهارت یکدیگر احترام میگذارند. ارتباط بین رشته ای بین متخصصین درس تخصصی و زبان می تواند راهکاری برای پیشرفت مدرس باشد، به این صورت که مدرس میتواند تغییراتی را طبق برنامه آموزشی، نیازهای زبان آموزان و محیط آموزشی در شیوه های تدریس خود ایجاد کند. در این صورت مدرس میتواند دانش و تجربه خود را به دانشجویان انتقال دهد. واژه های کلیدی: تدریس گروهی، مدرس زبان انگلیسی، مدرس تخصصی، کامپیوتر، جغرافیا، فقه و حقوق
عاطفه السادات میرشمسی حمید علامی
یکی از جنبه های مهم نگارش در هر زبان به کارگیری صحیح نشانه های فراکلامی (metadiscourse markers) در متن می باشد. این نشانه ها به نگارنده کمک می کند تا نظرات و اطلاعات موجود در متن نوشته شده را بهتر به خواننده منتقل کرده و با وی ارتباطی مفهومی ایجاد کند. نشانه های فراکلامی به وسیله نشان دادن شخصیت نویسنده و همچنین نظر نویسنده در مورد چگونگی فهم مطلب نوشته شده توسط خواننده، معنای اجتماعی به متن می افزایند. به دلیل اهمیت تأثیرات نشانه های فراکلامی بر متن، در سال های اخیر مطالعات زیادی بر روی این نشانه ها در متون مختلف علمی انجام گرفته است. هدف از این تحقیق، مقایسه نحوه ی استفاده از نشانه های فراکلامی در بخش بحث و نتیجه-گیری پایان نامه های کارشناسی ارشد نوشته شده توسط فارسی زبانان و انگلیسی زبانان بود. به طور خاص، در این تحقیق، طریقه کاربرد نشانه های فراکلامی در بخش بحث و نتیجه گیری در بین پایان نامه های فارسی و پایان نامه های انگلیسی نوشته شده توسط انگلیسی زبانان بررسی شد. همچنین نحوه استفاده از نشانه های فراکلامی در بخش بحث و نتیجه گیری در بین پایان نامه های فارسی و پایان نامه های انگلیسی نوشته شده توسط فارسی زبانان مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این بخش بحث و نتیجه گیری پایان نامه های انگلیسی نوشته شده توسط انگلیسی زبانان و پایان-نامه های انگلیسی نوشته شده توسط فارسی زبانان هم در استفاده از نشانه های فراکلامی با یکدیگر مقایسه شدند. به منظور جمع آوری داده ها، نشانه های فراکلامی طبق طبقه بندی هایلند (2005) در پیکره ای از شصت پایان نامه ی کارشناسی ارشد در 4,000 کلمه مورد بررسی قرار گرفت. پایان نامه های فارسی به کار رفته در این تحقیق از میان رساله های کارشناسی ارشد جامعه شناسی و پایان نامه های انگلیسی از رساله های رشته آموزش زبان به عنوان زبان خارجی (tefl) و آموزش زبان به عنوان زبان دومtesol)) نوشته شده توسط دو گروه ایرانی ها و انگلیسی ها بودند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از وجود تفاوت معناداری در فراوانی و نحوه ی استفاده از نشانه های فراکلامی بین سه گروه پایان نامه های کارشناسی ارشد بررسی شده در این تحقیق است. به طور خاص، نتایج این تحقیق نشان دادند که انگلیسی زبانان نسبت به فارسی زبانان از تعداد بیشتری نشانه های فراکلامی در پایان نامه های کارشناسی ارشد خود استفاده کرده اند. از نتایج به دست آمده در این تحقیق می توان در حوزه ی آموزش زبان انگلیسی و به طور خاص در زمینه ی نوشتن متون علمی و پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری استفاده کرد.
اکرم رفیعی گلنار مزدایسنا
چکیده با گسترش زبان انگلیسی، زبان انگلیسی دانشگاهی برای خود جایگاه پایداری در برنامه های درسی همه ی رشته های دانشگاهی ایجاد کرد. چون زبان انگلیسی یکی از گسترده ترین زبان های مورد استفاده در دنیاست، نوشتار انگلیسی قابل فهم نه تنها یک مهارت ضروری بلکه یک مهارت اجتماعی گسترده مورد استفاده نیز هست. تاکید اصلی تحقیقات در زمینه ی نوشتار زبان های خارجه غالبا در حوزه ی نحو بوده است اما با این وجود عوامل دیگری غیر از نحو در نوشتار وجود دارد که باید مورد توجه معلمان و فراگیران قرار گیرد تا نوشتار آنها به صورت تاثیرگذار در زبان انگلیسی باشد. این پژوهش بر آن است تا تاثیر زبان تخصصی اانگلیسی دانشگاهی را بر عملکرد نوشتار دانشجویان رشته مهندسی کامپیوتر در حوزه نشان گرهای کلامی نشان دهد. به صورت دقیق تر این مطالعه عملکرد نوشتار دانشجویان را پیش از شروع ترم و در انتهای ترم در حوزه ی نشانگرهای کلامی مقایسه می کند. شرکت کنندگان در این پژوهش 60 دانشجوی رشته ی مهندسی کامپیوتر از سه دانشگاه صنعتی اصفهان، آزاد خوراسگان اصفهان و دانشگاه یزد بودند. 180 پاراگراف پیش از شروع ترم و 180 پاراگراف نیز در انتهای دوره جمع اوری شد و این متن ها به صورت کمی و کیفی و با پیروی از مدل نشان گرهای کلامی فریزر (1991) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که دانشجویان نشان گرهای کلامی را با فراوانی متفاوت به کار برده اند. نشان گرهای تفصیلی بیشترین نشانگرهای مورد استفاده هستند، نشان گرهای تضادی، سببی، استنتاجی و موضوعی به ترتیب مورد استفاده قرار گرفته اند. علاوه بر این نتایج نشان میدهد که تفاوت چشم گیری در کل نشان گرهای کلامی مورد استفاده دانشجویان در ابتدا و انتهای ترم وجود نداشته است. در نهایت یافته ها حاکی از این است که تفاوت قابل توجهی میان دانشجویان مرد وزن در استفاده از نشان گرها وجود ندارد. کلمات کلیدی: نشان گرهای کلامی ، انگلیسی برای اهداف تخصصی آکادمیک، عملکرد نوشتار
لیلا محبی علی محمد فضیلت فر
چکیده اغلب بر این باورند که ارتباطات از طریق رایانه به بهبود مهارت گفتاری فراگیران کمک میکند و فعالیت های کار- محور تآثیر بسزایی بر روی میزان درگیری زبان آموزان در فرایند ارتباط دارد. این دیدگاه ها محقق را بر آن داشت تا به بررسی تآثیر فعالیت های کار محور زیرنویس دار روی مهارت گفتاری زبان آموزان بپردازد. تحقیق حاضر به بررسی این موضوع می پردازد که آیا استقرار فراگیران در یک محیط غنی زبانی تحت شرایط استفاده از فعالیت های کار-محور رایانه ای تآثیر چشمگیری بربهبود مهارت گفتاری ایشان از نظر روانی، درستی، و یچیدگی لغوی کلام داردیا خیر؟ این تحقیق بر روی دو گروه 12 نفره از فراگیران زبان انگلیسی در آموزشگاه زبان گستر یزد صورت گرفته است. زبان آموزان از طریق آزمون بسندگی و مصاحبه انتخاب شده و سطح بسندگی زبانی آنها متوسط بوده است. به گروه اول، فعالیت های کار- محور رایانه ای داده شد و به گروه دوم، همان فعالیت ها که شامل مشاهده فیلم ویدیویی زیرنویس دار بودارائه گردید. گفتگوی فراگیران که درجریان انجام فعالیت های کار- محور توسط دستگاه ضبط صوت، ضبط شد و پس از پیاده کردن آن از روی نوار توسط محقق، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تاثیر محسوسی بین زبان آموزان گروه دوم که با فعالیت های کار-محور با زیرنویس انگلیسی کار می کردند و گروه دیگر که از فعالیتهای زبانی کار محور برخوردار نبودنداز نظر روانی، صحت و پیچیدگی لغوی تفاوتی مشاهده نشد. این تحقیق میتواند به طراحان مواد آموزشی کمک نماید تا به طراحی فعالیت های کار-محور رایانه ای موثرتری برای کلاس های آموزش زبان بپردازند.
غلامعلی ملایی گلنار مزدایسنا
از آن جا که برنامه های آموزش زبان انگلیسی در سرتاسر جهان در حال رشد می باشد، به منظور هماهنگ شدن با این موضوع، تغییرات جدید در برنامه های آموزش زبان انگلیسی در ایران نیازی فوری و ضروری به نظر می رسد. بنابراین هدف اصلی این تحقیق، بررسی نیاز های زبان انگلیسی دانش آموزان ایرانی در مقطع دبیرستان در مدارس دولتی و غیر انتفاعی در استان های یزد و فارس می باشد. در مجموع 2000 نفر از دانش آموزان دوره دبیرستان و نیز 20 نفر از دبیران زبان انگلیسی در این تحقیق که بر اساس ارزشیابی کمی و کیفی (پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده) پایه گذاری شده، شرکت نمودند. تحلیل جامع کیفی و آماری داده ها بیانگر اهمیت زبان عمومی برای دانش آموزان در مقطع کنونی و نیاز های آینده آنهاست. نتایج همچنان نشان داد که بین انتظارات دانش آموزان و موقعیت زبانی کنونی آن ها تناسبی وجود نداشته و برنامه عمومی زبان انگلیسی نیاز مند طراحی دوباره می باشد به طوری که به نیاز های کنونی و آینده دانش آموزان به طور کامل پاسخ دهد. اطلاعات بدست آمده از دبیران و دانش آموزان نشانگر این حقیقت بود که تعداد قابل توجهی از دانش آموزان نیاز شدیدی به هر کدام از چهار مهارت زبانی (شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن) داشته و آن ها باید اطلاعات تلفظی، دستور زبانی و لغوی خود را تا حد زیادی بهبود بخشند. شرکت کنندگان همچنین عدم رضایت خود را از برنامه آموزش زبان در موقعیت کنونی را اعلام داشتند. به همین نسبت، نتایج مصاحبه دبیران صحت نتایج پرسشنامه ها را اثبات کرد. علاوه بر این، شرکت کنندگان بر نقش مواد آموزشی با کیفیت و استفاده از فناوری مانند رایانه و پروژکتور در کلاس های زبان عمومی، تاکید کرده و آن را بسیار مهم تلقی کردند. آن ها بر آموزش دبیران، یادگیری زبان در مقطع ابتدایی و تغییر ساختار آموزش زبان تاکید کردند. نتایج مشاهده بیانگر: عدم شرکت دانش آموزان در فعالیت های کلاسی، پایین بودن اطلاعات زبان عمومی آن ها، تاکید بیش از اندازه بر زبان فارسی، تمرکز بر فعالیت های ترجمه ای و تعداد زیاد دانش آموزان در یک کلاس بود. در همین راستا می توان نتیجه گرفت که سیاست گزاران و طراحان برنامه های آموزشی باید نیاز ها و خواسته های دانش اموزان را در نظر بگیرند، اهداف ? کتب درسی را مشخص کنند، مواد و تجهیزات آموزشی و نیز محدودیت مالی و زمانی را در نظر گرفته و به آموزش دبیران توجه بیشتری داشته باشند.
فرزانه عمادیان نایینی گلنار مزدایسنا
انتخاب، انطباق یا نوشتن مطالب درسی یکی از مهم ترین مراحل در ایجاد یک دوره زبان تخصصی کارآمد که بتواند موفقیت تحصیلی و حرفه ای دانشجویان را تضمین کند، به حساب می آید. اما فقدان مطالب درسی مناسب برای درس زبان تخصصی دانشجویان به ویژه برای دانشجویان رشته فقه و حقوق محرکی شد تا مطالب درسی را برای این دانشجویان بر اساس دو چارچوب نظری تهیه نماییم؛ یعنی در ابتدا با اتخاذ رویکرد نیاز سنجی به طور عام و رویکرد یادگیری محور به طور خاص (هاچینسون و واترز، 1987) و در مرحله ی دوم با همکاری بین مدرس درس تخصصی و مربی زبان که توسط دادلی ایوانز و سینت جان ( 1998) توصیه گردیده است. بدین ترتیب قبل از آغاز سال تحصیلی (2013-2012)، مدرس درس تخصصی به همراه مربی زبان به تبادل نظر در مورد مسائلی مربوط به نیازها، خواسته ها و کمبودهای دانشجویان پرداختند. همچنین از طریق مصاحبه ای که توسط مدرس زبان انجام شد، اکثر دانشجویان نارضایتی خود را در خصوص جزوه های پیشتر تدریس شده ابراز کردند. متعاقبا نظر دانشجویان و همچنین ادراکات متخصص زبان به عنوان مبنا برای تهیه چارچوب اولیه مطالب درسی حاضر به کار گرفته شد. به علاوه، کتاب درسی اخیرا تهیه شده توسط مربی زبان به تعداد 50 نفر از دانشجویان رشته ی فقه و حقوق که برای درس زبان تخصصی 3 در دانشگاه یزد ثبت نام کرده بودند، تدریس شد. همچنین، مدرس درس تخصصی نقش تسهیل کننده را ایفا می کرد؛ بدین منظور که وی در کلاس حاضر بود و راهنمایی های لازم را در صورت نیاز می کرد. نسخه نهایی مطالب درسی پس از مشاهده ی عملکرد دانشجویان در مرحله ی ارزیابی حین استفاده (تاملینسون، 2003) تهیه گردید. سرانجام در پایان ترم، مرحله ی ارزیابی بعد از استفاده (تاملینسون، 2003) بوسیله توزیع پرسشنامه در بین دانشجویان انجام پذیرفت. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که دانشجویان واکنش مثبتی از خود در برابر مطالب درسی اخیرا تهیه شده نشان دادند. با وجود این، در رابطه با موارد محدودی که مورد موافقت دانشجویان نبود، در نسخه ی اصلاح شده ی کتاب تجدید نظر شد.
مهدیه نوری گلنار مزدایسنا
گرچه نگرانی های زیادی نسبت به پاسخگویی در زمین? آموزش زبان انگلیسی ابراز شده است، به نظر می رسد که اکثر دروس انگلیسی برای اهداف آموزشی بجای اینکه بر پایـ? مطالعات دقیق و خاص نیازسنجی طراحی شوند، بیشتر بر پایـ? دیدگاه طراحان دروس و برنامه نویسان آموزشی تدوین شده اند. به منظور رفع شکاف موجود، در مطال? حاضر سعی شده است که براساس رویکرد آموزش محور هاچینسون و واترز (1987) نسبت به نیازسنجی، به بررسی نیازهای آموزشی مورد هدف و یادگیری دانشجویان ایرانی مقطع کارشناسی رشت? زبان وادبیات انگلیسی پرداخته شود. برای دستیابی به این هدف، از مجموعه ای از ابزارهای جمع آوری داده مانند پرسشنامه، مشاهد? کلاسی و مصاحبه استفاده شده است. هم چنین، 320 نفر از ذینفعان که شامل 252 دانشجوی مقطع کارشناسی، 51 فارغ التحصیل، 7 استاد دروس تخصصی و 10 استاد دروس پایه از هشت دانشگاه دولتی متفاوت در ایران بودند، در مطالع? حاضر شرکت کردند. نتایج این بررسی حاکی از وجود تفاوت هایی بین نیازهای مورد هدف و یادگیری دانشجویان با دروس انگلیسی که آنها در طول دور? دانشگاه و قبل از دانشگاه خود می گذرانند، بود. دانشجویان در طی مدت تحصیلات قبل از دانشگاه، به انداز? کافی با توانایی های تفکر انتقادی و مهارت های یادگیری و ارتباطی که مورد نیاز شرایط آموزشی آیند? آنها است، تسلط پیدا نمی کنند. علاوه براین، به نظر می رسد که روش های تدریس کنفرانس محور و آزمون محور که توسط اساتید دروس تخصصی در ایران استفاده می شود اثربخش نیستند. علت ناکارامدی این روش ها به این دلیل است که به انداز? کافی نمی توانند دانشجویان را به دانش ادبیاتی گسترده، مهارت های زبانی، زبان عمومی، مهارتهای تخصصی نوشتاری و خواندن و دانش اجتماعی، فرهنگی و مهارتی مسلط سازند. نتایج این بررسی نشان می دهد که باید برنامه ریزی آموزشی مدونی به منظور آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در مقطع دانشگاه و قبل از دانشگاه در سرتاسر کشور صورت بگیرد. بدین منظور، این برنامه ریزی آموزشی می تواند از تلفیقی از رویکردهای ارتباطی و آموزش محور نسبت به آموزش زبان انگلیسی و همکاری اصولی بین ذینفعان متفاوت بهره ببرد.
حمیده بهروییان علی اکبر جباری
مصدرهای اختیاری که توسط وکسلر در اوایل دهه نود معرفی شدند، مرحله ای را در اوایل فرآیند یادگیری معرفی می کنند که افعال تصریفی و غیر تصریفی به طور همزمان در ساختارهای مشابه بکار می روند. سپس، ویژگیهای مرحله مصدرهای اختیاری که در ابتدا برای فراگیری زبان اول مشاهده شده بودند در تولیدات زبانی زبان آموزان زبان دوم مشاهده شدند و تحقیقات بسیاری در این زمینه انجام گرفت تا ویژگیهای این مرحله را مشخص کنند. مشخصات مرحله مصدرهای اختیاری مشترک بین داده های زبان اول، دوم و بین زبانی به طور کلی شامل : استفاده اختیاری از نشانه های مصدری، موافقت بین فاعل و فعل، ضمایر فاعلی و شناسه های زمان است. بنابراین، این تحقیق فراگیری ویژگی های مرحله مصدرهای اختیاری توسط زبان آموزان فارسی زبان را در دو سطح متوسط و پیشرفته با استفاده از آزمون های تولید و قضاوت صحیح بررسی می کند. این مطالعه به منظور چگونگی تفاوت در عملکرد زبان آموزان دو سطح انجام گرفته است. هدف دیگر این تحقیق بررسی تاثیر زبان اول در تولیدات زبان آموزان در طول فرآیند گذر از مرحله مصدرهای اختیاری است که در اکثر مطالعات به آن اشاره ای نشده است. به علاوه ، تحقیق کنونی سعی داشته تا نتایج بدست آمده را با دو مدل نقصان و بررسی محدوده ویژه (truncation model وunique checking constraint ) ارائه شده در توضیح مرحله مصدرهای اختیاری مطابقت داده و بهترین مدل را معرفی کند. در راستای این هدف، 60 زبان آموزان فارسی زبان (30 نفر در سطح متوسطه و30 نفر در سطح پیشرفته) در آزمون های ترجمه و قضاوت صحیح شرکت کردند. برای بررسی ویژگی های مرحله مصدرهای اختیاری در انگلیسی، دو آزمون به گونه ای طراحی شدند که تمرکزشان بر میزان یادگیری مصدر ، ضمایر فاعلی و شناسه های زمان در دو قسمت مصدر های با to و مصدرهای بدون toباشد. نتایج بدست آمده از طریق تحلیل واریانس مختلط بین ومیان گروهی وجود ویژگی های مرحله مصدرهای اختیاری را در تولیدات زبان آموزان هر دو سطح نشان داد. داده های حاصل از انجام این آزمون ها بیانگر انتقال مثبت زبان اول در یادگیری افعال با to، ضمایر فاعلی و نشانه های زمانی و انتقال منفی و بازدارنده برای فهم و استفاده از افعال بدون to، ضمایر مفعولی و توافق بین فعل و فاعل در سوم شخص بودند. علاوه بر این، سطح بسندگی در آزمون تولید تاثیری مثبت داشت که فرضیه بلوغ وکسلر (1994) را تایید می کند. در نهایت، در فراگیری ویژگی های مرحله مصدرهای اختیاری، قسمتی از داده های بدست آمده از طریق مقایسه میانگین نمرات در استفاده از نشانه مصدری (to)، ضمایر فاعلی و نشانه های زمانی ، مدل بررسی محدوده ویژه را تایید کردند.
مهدی دهقان گلنار مزدایسنا
چکیده هدف از این تحقیق بررسی مقایسه ای هشت کتاب زبان انگلیسی عمومی تالیف نویسندگان بومی و غیر بومی بر حسب واژگان، ساختار زبان، چهار مهارت زبان، محتوا، فرهنگ،کاربردهای زبان و تکنیک های مختلف می باشد. جهت تحقق این هدف،کتاب ها به دو گروه اصلی و دو زیرگروه تقسیم بندی شدند.باید توجه داشت که مخاطبین کتاب های غیربومی فقط باید یک سری قوائد و اصطلاحات دستوری زبان را یاد بگیرند و نمی توانند افکار و احساسات خود را در قالب زبان دوّم بیان کنند. از طرف دیگر اکثر کتاب های بومی طوری طراحی شده اند که شرایطی نسبتا واقعی را برای تحریک علایق فراگیران و تعامل مناسب در موقعیت های مختلف فراهم می کنند.یافته های این مطالعه کارامدی روش ارتباطی کتاب های بومی در توسعه دانش زبان فراگیران ایرانی را تایید کرد. نتایج این مطالعه می تواند برای برنامه ریزان درسی، مربیان و مسولین موسسات وابسته به آموزش زبان مفید واقع شود. آنها همچنین می توانند با آگاهی کامل از این مواد درسی بهترین گزینه را برای اهداف خود انتخاب کنند که درخور نیاز فراگیران نیز باشد. بعلاوه، نتایج این تحقیق می تواند برای طراحان مواد درسی در جهت توسعه مواد درسی برای فراگیران غیر بومی مفید باشد. کلید واژه ها: زبان انگلیسی عمومی، توسعه مواد درسی، پیوستگی مهارت های زبان، تکنیک، فرهنگ، داده ها و ارزیابی مواد درسی.
مرتضی صفیان بلداجی محمدجواد رضایی
در عرصۀ پژوهش های زبان دوم، بررسی مهارت¬های درک مطلب، گفتاری و نوشتاری برای دهه¬های متمادی رویۀ بیشتر محققان بوده است. با وجود این، مهارت درک شنیداری همچنان حوزه¬ای است که پژوهش بیشتری را می طلبد (vandergrift, 2009). به علاوه بیشتر تحقیقات انجام شده در زمینۀ مهارت درک شنیداری مربوط به محیط¬هایی است که در آن ها زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم شناخته می شود. به عبارت دیگر، مهارت درک شنیداری در محیط های زبان خارجی کمتر مطالعه شده است. این پژوهش که سعی دارد در این مسیر حرکت کند، از مدل درک شناختی راهبردی (ishler, 2010) به منظور بررسی فرایند درک شنیداری، راهکارها و مشکلات فراگیران زبان انگلیسی به هنگام گوش دادن به متون صوتی اطلاعاتی استفاده می کند. در این راستا شصت فراگیر زبان انگلیسی بر پایه ی نمرات شان در یک آزمون استاندارد درک شنیداری تافل به سه سطح مقدماتی، متوسط و قوی تقسیم شدند. داده ی مورد نظر از طریق مشاهدات کلاسی، پرسشنامه، پرونده ها ی بیان افکار و مصاحبه جمع آوری شد. هم چنین از روش های کد گذاری، خلاصه نویسی، تفسیر و آزمون های آماری برای تحلیل داده استفاده شد. نتایج مدل فوق را تایید میکند زیرا بیانگر آن است که فراگیران زبان انگلیسی در فرایند درک شنیداری فعال هستند و از راهکارهای مختلفی استفاده میکنند. با وجود این، نوع، گستردگی و دامنه ی این راهکارها در سطوح مختلف بسندگی، متفاوت است. به علاوه به نظر می رسد تمام فراگیران با مشکلات درک شنیداری مواجه می شوند. بنابراین پژوهش حاضر این امکان را دارد که پیشنهادات مهمی برای دوره های تربیت معلم در تدریس راهکارهای شنیداری داشته باشد. جامعه ی پژوهشی و فراگیران زبان انگلیسی نیز می توانند از آن بهره ببرند.
فاطمه السادات موسوی هفتادر علی محمد فضیلت فر
یکی از پرسش هایی که همواره در حوزه ی تدریس زبان مطرح می شود این است که با دستور زبان چگونه باید برخورد کرد. با ظهور چشم اندازهای نوین، مدل های جدید در تلاش برای گنجاندن آموزش دستور زبان در شرایط محتوا محور بوده اند. مدل پردازش زبانی ون پتن (1996) و مدل برجستگی متنی شاروود اسمیت (1991) دو نمونه از مدل هایی هستند که به طور همزمان، بر دستور زبان و معنی (fonf ) تمرکز دارند و در سال های اخیر مورد مطالعه قرار گرفته اند. مطالعه حاضر به بررسی میزان اثرگذاری نسبی سه مدل آموزش پردازش زبانی (pi)، برجستگی متنی (te)، و آموزش سنتی (ti) بر یادگیری بندهای موصولی انگلیسی توسط فراگیران فارسی زبان پرداخته است. برای این منظور، از پیش آزمون، آموزش و پس آزمون استفاده شد. 63 دانشجوی دوره ی کارشناسی در دانشگاه یزد در این تحقیق شرکت کرده و به طور تصادفی در یکی از سه گروه آموزشی قرار گرفتند. از تست های درک مطلب و تولید ساختار در پس آزمون استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل های آماری نشان می دهد که گروه آموزش سنتی بهتر از دو گروه دیگر عمل کرده است. عملکرد گروه آموزش سنتی به طور چشمگیری با گروه پردازش زبانی تفاوت داشت. هرچند گروه آموزش سنتی نسبت به گروه برجستگی متنی، عملکرد بهتری از خود نشان داد، اما اختلاف این دو گروه چشمگیر نبود. برتری روش آموزش سنتی می تواند دربردارنده ی این نکته باشد که در شرایط کنونی آموزش زبان در ایران، روش های سنتی مقبولیت و اعتبار بیشتری دارند و برای بکارگیری روش های جدید نیاز به زمان بیشتری است. نتایج این تحقیق توصیه های آموزشی را نیز برای مدرسان زبان و دیگر فعالان این حوزه در بر دارد تا به منظور به حداکثر رساندن عملکرد فراگیران، بکوشند تا تمرینات خروجی محور را با تمرینات ورودی ترکیب نمایند.
محمد امین مهرپرور علی محمد فضیلت فر
امروزه- انواع مختلفی از بازخوردهای اصلاحی بمنظور رفع اشتباهات زبانی تعریف شده اند که هرکدامشان دارای نقش تعیین کننده وخاصی می باشند. میزان تاثیرگذاری این بازخوردهای اصلاحی می تواند با توجه به جنسیت و نیز سطح آموزشی زبان آموزان تغییر کند .مطالعه ی حاضر به بررسی تاثیرات چهار نوع از بازخوردهای اصلاحی برروی فرایند یادگیری تکواژ تصریفی "s"انگلیسی توسط گروهی از فراگیران فارسی زبان ایرانی می پردازد. بدین منظور- تعدادی از زبان آموزان از دوجنسیت متفاوت از برخی موسسه های زبان انگلیسی دریزد انتخاب گردیده و بعنوان افراد آزمون مورد مطالعه قرار گرفتند. درمجموع 120 دانش آموز در سطح مقدماتی –در رده های سنی بین 12 الی 15 ساله-با توجه به برگزاری آزمون تعیین سطح و نیز مصاحبه انتخاب شدند.قواعدهای نحوی در طول هشت جلسه ی آموزشی در ترم های بهار وتابستان سال 92 به زبان آموزان آموزش داده شده اند و اشتباه ان ها از طریق بازخوردهای اصلاحی از قبیل: ضمنی- اتخاذی- تصحیح آشکارا- فرازبانی تصحیح شدند. فرایند تحلیل داده ها صورت گرفت ودر طی آن مشخص گردید که بکارگیری این بازخوردهای اصلاحی دارای تاثیرات قابل ملاحظه ای برروی میزان عملکرد زبان آموزان می باشد. به هرحال- برای محقق مشخص گردید که در میان این گروه های مورد مطالعه- گروه آموزشی ای که اشتباهاتشان از طریق بازخورد فرازبانی تصحیح گردید نسبت به سایر گروه های مورد مطالعه در هردو گروه جنسیتی عملکرد بهتری را از خود نشان دادند.علاوه براین- آن دسته از گروه آموزشی که اشتباهاتشان از طریق بازخورد اصلاحی ضمنی تصحیح گردید کمترین میزان پیشرفت را نسبت به سایرگروه ها از خود نشان دادند .تاثیر بازخوردهای اصلاحی آشکار و نیز بازخورد اصلاحی اتخاذی در گروه های جنسیتی متفاوت بود. بدین معنا که- گروه مونث عملکرد بهترو نیز رشد بیشتری را در زمان تصحیح اشتباهاتش از طریق بازخورد اصلاحی اتخاذی نسبت به گروه مذکر از خود نشان داد.بهرحال-تفاوت معناداری در این دوگروه دیده نشد. علاوه بر این- یک پسآزمون تاخیری مجدد برگزار گردید و مشخص گردید که اگرچه نمرات کسب شده ی تمام گروه های مورد مطالعه یک حالت صعودی را از خود نشان دادند- اما گروهای آموزشی ای که اشتباهاتشان از طریق بازخورد اصلاحی فرازبانی تصحیح گردیده بودنسبت به سایر گروها به مانند آزمون پسآزمونی فوری در وضعیت بهتری قرار داشتند. نتایج حاصله از این مطالعه همچنین نشان میدهد که شگردهای بکارگرفته شده هرکدام دارای تاثیرات متفاوت هستند که باید در محیط های مناسب و نیز با توجه به نوع جنسیت زبان آموزان و نیز سطح مهارتی شرکت کنندگان بکارگرفته شوند.
ثمین مجرب علی محمد فضیلت فر
دیدگاه های مختلفی در مورد اشتباهاتی که زبان آموزان در روند یادگیری زبان دوم یا زبان خارجی مرتکب می شوند ، وجود دارد.خطاها نقش مهمی در یادگیری زبان دارند.بازخورد نقش عمده ای در تشویق زبان آموزان به یادگیری دارد زیرا آنها را از میزان یادگیری و یا ااحتیاجشان به پیشرفت آگاه می سازد . اگر زبان آموزان خواستار موثر واقع شدن بازخورد باشند ، باید از نوع بازخورد دریافتی آگاه شده و پاسخ مناسبی برای آن داشته باشند. بازخورد زبان آموزان را قادر خواهد ساخت که به اشکالات موجود در بیانات خود توجه کرده و آنها را اصلاح کنند. هدف از اجرای این تحقیق ، بررسی میزان تأثیر انواع بازخورد اصلاحی در قالب آموزش صورت محور بر روی یادگیری علائم تصریفی زمان توسط زبان آموزان ایرانی بود تا میزان تأثیر هر کدام از این روشها با یکدیگر مقایسه شوند. این مطالعه همچنین به بررسی تاثیرات متفاوت و احتمالی بازخورد اصلاحی همزمان با ارائه مطا لب آموزشی و بازخورد برون داد اصلاحی تشویقی بر روی علائم تصریفی زمان پرداخت. بدین منظور، 90 نفر از زبان اموزان سطوح اولیه یادگیری زبان به 4 گرو بازخورد اصلاحی و دو گروه کنترل تقسیم شدند .دو گروه از شرکت کنندگان بازخورد برون داد اصلاحی تشویقی ،دو گروه بازخورد اصلاحی همزمان با ارائه مطا لب آموزشی و دو گروه بازخورد سنتی دریافت کردند.شرکت کنندگان، زبان آموزان کانون زبان ایران (شعبه یزد) بودند که به دو گروه کودکان و نوجوانان تقسیم شدند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد در یادگیری علائم تصریفی زمان، بازخورد برون داد اصلاحی تشویقی موثرتراز بازخورد اصلاحی همزمان با ارائه مطا لب آموزشی توسط نوجوانان بود. از سوی دیگر ، بازخورد اصلاحی همزمان با ارائه مطا لب آموزشی در یادگیری علائم تصریفی زمان موثر تر از بازخورد برون داد اصلاحی تشویقی توسط کودکان بود. یافته های مطالعه حاضر ممکن است پیامدهای آموزشی برای معلمان، دانش آموزان و کسانی که مسئول آموزش معلمان هستند،به ارمغان بیاورد. کلمات کلیدی : آموزش صورت محور، روش بازگویی اشتباه، اصلاح صریح، ارائه محرک، روش توضیح نکات دستوری ، تکرار، سوال نمودن، روش اخذ جواب
مریم علائی کردقشلاقی گلنار مزدایسنا
در این پژوهش، میزان آگاهی زبان¬آموزان نسبت به کاربرد نشانگرهای کلامی بررسی شده است، تا بتوان بر پای? آن به میزان تاثیر فنون و شیوه¬های افزایش آگاهی در جهت بهبود بیان شفاهی آنها دست یافت. جامع? آماری شامل 47 نفر دانشجوی زبان و ادبیات انگلیسی است که در دانشگاه یزد در کلاس «بیان شفاهی داستان کوتاه» شرکت نموده¬اند. چهار بیان شفاهیِ هر دانشجو ضبط و سپس فراوانیِ نشانگرهای به کار برده شده در هر ارائ? شفاهی براساس طبقه¬بندی فریزر (1999) بررسی شد. چهار گروه نشانگر کلامی که در این طبقه¬بندی بررسی می¬شوند، عبارتند از: نشانگرهای تضادی، نشانگرهای تفضیلی، نشانگرهای استنتاجی و نشانگرهایی که برای تغییر موضوع سخن به کار گرفته می¬شوند. نتایج آزمون anova نشان داد که تفاوت معناداری میان کاربرد نشانگرهای کلامی بین چهار ارائ? شفاهی دانشجویان وجود دارد. دانشجویان، در ارائه¬های دوم، سوم و چهارم خود، تعداد بیشتری از انواع مختلف نشانگرها را در مقایسه با ارائ? اول به کار برده¬اند. از طرفی نشانگرهای تفضیلی و نشانگرهای تغییر موضوعیبه ترتیب، بیشترین و کمترین فراوانی را داشته¬اند. همچنین نتایج آزمون تی مستقل (t-test) نشان داد که دو گروه جنسیتی از نظر کاربرد نشانگرهای تفضیلی و استنتاجی به طور معناداری باهم متفاوت هستند. یافته های تحقیق نشان از آن دارد که بهتر است مدرسان زبان، توانایی تخصصی خود را در زمینه مهارت¬های زبانی افزایش دهند تا بتوانند راهنمایی¬های لازم را در مواردی مانند کاربرد نشانگرها در اختیار زبان-آموزان قرار دهند. همچنین لازم است که طراحان مواد درسی، فعالیت¬های درسی را طوری طراحی کنند که آگاهی زبان¬آموزان را نسبت به کاربرد نشانگرهای کلامی ارتقا دهند
فاطمه طباطبائی مزرعه نو گلنار مزدایسنا
چکیده نظر به اینکه دانشجویان ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی فاقد کتاب انگلیسی تخصصی می باشند، اقدام در جهت طراحی مطالب انگلیسی تخصصی برای تدریس در این مقطع برای دانشجویان ارشد این رشته صورت گرفت. این کتاب به صورت تدریس گروهی در دانشگاه یزد به مدت یک نیمسال تحصیلی آموزش داده شد. نتایج به دست آمده حاکی از رضایت طرفهای ذینفع از جوانب مختلف کتاب طراحی شده می باشند. این کتاب درسی جدید قابل استفاده برای دانشجویان ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی و طلاب حوزه علمیه در سراسر کشور است. لازم به ذکر است که دانشجویان رضایت خود را نسبت به تدریس گروهی به عنوان روشی مطلوب برای تدریس زبان تخصصی ابراز کردند. واژگان کلیدی: تهیه و تدوین مطالب، انگلیسی با اهداف ویژه آموزشی، فقه و مبانی حقوق اسلامی، چارچوب بندی، تدریس گروهی
زهره شیامی زاده حمید علامی
the present research was conducted to accomplish two purposes. firstly, it aimed to explore and describe schematic structure or what halliday and hassan (1989, p.64) have called “generic structure potential” (gsp) of american english, iranian persian and iranian english newspaper editorials within systemic functional linguistics. secondly, a quantitative cross-comparison was made to investigate whether there were statistically significant difference among gsp of these newspaper editorials. to this end, a total of 75 editorials, electronically culled from three newspapers, were chosen to comprise the corpus of this study: 25 english editorials from an american english newspaper (new york times), 25 english editorials from an iranian english newspaper (tehran times) and 25 persian editorials from an iranian persian newspaper (keyhan). analyzing schematic structure of the corpus showed that gsp of american english newspaper editorials was h^(pbi)^se^(de)^ce^[gs.[(escs)^(escis)^(esds)^(s)]], and gsp of iranian persian and iranian english newspaper editorials was h^(pbi)^ se^ (de)^ (ce)^[(gs).(s)]. the analysis of data revealed that statistically significant differences dominated the relation between iranian persian and american newspaper editorials, in terms of all structural elements. regarding american english and iranian english newspaper editorials, there were statistically significant differences between all structural elements of their gsp except for two elements, pbi (.377), de (.154) and s (.115). on the other hand, no statistically significant differences existed between gsp of iranian english and iranian persian newspaper editorials except for the frequency of occurrence of one structural element-pbi (0.43). these results indicated that iranians transfer gsp of persian editorials to the editorials they write in english. moreover, based on the frequency of occurrence of structural elements in gsp of newspaper editorials, it was suggested that while iranian english and persian newspaper editorials are dominated by descriptive mode of representation, the predominant mode of representation in american english editorials is the argumentative mode, the function of which is to persuade the reader.