نام پژوهشگر: سید رضا فاطمی طباطبایی

بررسی اثر تجربی کم کاری و پرکاری تیروئید بر بیان ژن گیرنده های ادیپونکتین(adipor1 و adipor2) در بافت عضلانی و کبد موش صحرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1390
  عبدالرضا ملکیان   محمود هاشمی تبار

مطالعات تجربی نشان می دهند که ادیپونکتین و هورمون های تیروئیدی می توانند اثرات متقابلی داشته باشند. هرچند تأثیرات هورمون های تیروئیدی بر بیان ژن ادیپونکتین و گیرنده های آن هنوز کاملاً شناخته شده نیست. هدف از این مطالعه ارزیابی تغییرات بیان ژن های گیرنده های 1 و 2 ادیپونکتین در بافت های عضلانی موش های صحرایی مبتلا به هیپو و هیپر تیروئیدیسم می باشد. در این مطالعه القا هیپو و هیپرتیروئیدیسم به ترتیب به وسیله ی تجویز روزانه mg/l 250 متیمازول و mg/l 12 لووتیروکسین در آب آشامیدنی به مدت 42 روز، انجام شد. نمونه های سرمی موش های صحرایی در روزهای 15، 28، 42 و دو هفته پس از قطع درمان و نمونه های بافت کبدی و عضلانی جمع آوری شد. آنالیز بیان ژن گیرنده های 1 و 2 ادیپونکتین به وسیله ی pcrreal time، رنگ eva green و روش مقایسه ای ??ctانجام شد. یافته های حاصل از این مشاهده نشان دهنده اثر تحریکی ناشی از افزایش هورمون های تیروئیدی بر بیان گیرنده 1 و 2 ادیپونکتین در بافت های عضلانی و کبدی می باشد (05/0p<). همچنین کاهش هورمون های تیروئیدی ناشی از القا هیپوتیروئیدیسم با استفاده از متیمازول منجر به کاهش بیان گیرنده 1 و 2 ادیپونکتین در بافت های عضلانی و کبدی گردید (05/0p<). نتایج این مطالعه نشان داد که بیان گیرنده 1 ادیپونکتین در بافت عضلانی بیشتر از گیرنده 2 ادیپونکتین بود و در بافت کبدی الگوی بیانی معکوسی را نشان داد. بین مقادیر هورمون های تیروئیدی در بافت عضلانی و کبدی با بیان نسبی گیرنده های 1 و 2 ادیپونکتین در این بافت ها ارتباط مثبت وجود داشت. این ارتباط درگروه های هیپرتیروئیدیسم قوی تر از گروه های هیپوتیروئیدیسم بود. این یافته نشان می دهد که تاثیر افزایشی هورمون های تیروئیدی بربیان گیرنده های ادیپونکتین بیشتر از اثر کاهشی آن ها در شرایط هیپوتیروئیدیسم می باشد. مطالعه ی حاضر شواهدی را نشان می دهد که بیان ژن گیرنده های ادیپونکتین در بافت های کبدی و عضلانی به وسیله هورمون های تیروئیدی در سطح ترجمه تنظیم می شود.

بررسی اثر هیپوگلیسمیک عصاره متانولی برگ درخت و پوست میوه گردو در رت های دیابتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1390
  سمیه جاویدان پور   سید رضا فاطمی طباطبایی

اثرات هیپوگلیسمیک و تکثیری عصاره برگ گردو بر دیابت و بر سلول های بتا در رت های دیابتی شده با آلوکسان توسط مطالعات قبلی گزارش شده است ولی تاکنون تأثیر عصاره خوراکی پوست گردو بر بافت پانکراس حیوانات دیابتی بررسی نشده است. لذا اثرات تجویز خوراکی و تزریق داخل صفاقی عصاره متانولی برگ و پوست سبز میوه گردو در رت های دیابتی شده با استرپتوزوسین مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور 48 سر رت نر بالغ نژاد ویستار در 8 گروه شامل گروه کنترل سالم و گروه های کنترل دیابتی خوراکی، عصاره برگ خوراکی، عصاره پوست خوراکی، انسولین، کنترل دیابتی داخل صفاقی، عصاره برگ داخل صفاقی و پوست داخل صفاقی مورد مطالعه قرار گرفتند. درمان روزانه (به جز روزهای تست تحمل گلوکز و نمونه گیری) در گروه های خوراکی با دوز mg/kg 200، در گروه های تزریقی با دوز mg/kg 100 عصاره برگ و یا پوست و در گروه انسولین با دوز iu/kg 5 انسولین nph صورت گرفت. در هفته چهارم تست تحمل گلوکز خوراکی انجام شد و در روز 28 از حیوانات نمونه گیری به عمل آمد و fbs، هموگلوبین گلیکوزیله، انسولین، tg، tc، hdl-c، ldl-c اندازه گیری و تعداد سلول های بتا در گروه های مورد مطالعه با میکروسکوپ نوری شمارش شدند. هیچ یک از درمان ها باعث بهبود تست تحمل گلوکز خوراکی نشد. القای دیابت باعث افزایش fbs و هموگلوبین گلیکوزیله (001/0>p) و کاهش هورمون انسولین (01/0>p) شد. عصاره خوراکی و تزریقی برگ باعث کاهش fbs شد (05/0>p) و هموگلوبین گلیکوزیله در گروه انسولین (05/0>p) و برگ خوراکی (001/0=p) کاهش یافت. تعداد سلول های بتا با عصاره های خوراکی برگ (05/0>p) و پوست (01/0>p) و تزریق داخل صفاقی عصاره برگ(01/0>p) افزایش یافت. بنابراین عصاره متانولی برگ و پوست تعداد سلول های بتا را در موش های دیابتی شده با استرپتوزوسین افزایش دادند و عصاره برگ همچنین ممکن است دارای اثرات انسولینومیمتیک وانسولینوتروپیک نیز باشد که به نظر می رسد این اثرات زودتر از آثار پرولیفراتیو بر سلول های بتا شروع شده باشد.

تغییرات هورمون های متابولیک تیروییدی در طی دوران بارداری در مادیان های کُرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1390
  افسانه عربی   سید رضا فاطمی طباطبایی

هورمون های متابولیک تیروئید (t4 و t3) بسیاری از اعمال فیزیولوژیک را تنظیم می کنند و تحت تأثیر شرایط فیزیولوژیک و پاتولوژیک زیادی قرار می گیرند. به منظور مقایسه تغییرات هورمون های متابولیک تیروئید در مادیان های کُرد آبستن و غیر آبستن، ماهیانه از 7 مادیان همزمان شده آبستن و 11 مادیان غیر آبستن خون گیری شد. نمونه گیری از 21 خرداد ماه 89 شروع (ماه صفر بارداری) و تا 21 اردیبهشت 90 (پایان بارداری) ادامه یافت. مقادیر t4، t3، ft4 و ft3 سرم توسط سنجش ایمنی آنزیمی (eia) تعیین شدند و % ft4 ، %ft3، t4/t3 و ft4/ft3 محاسبه گردیدند. t4 و ft4 در تابستان کاهش یافت و به کمترین میزان خود در پاییز و اوایل زمستان رسید؛ در طی زمستان شروع به افزایش نمود و در بهار به بالاترین میزان رسید. بالاترین میزان %ft4 در پائیز بود. t3 در طی تابستان افزایش یافت و در مهر ماه به حداکثر رسید (همزمان با کمترین مقدار %ft3). مقادیر t4/t3 و ft4/ft3 در تابستان سیر نزولی داشت و به کمترین میزان در پاییز و زمستان رسید. تغییرات هورمون های متابولیک تیروئید مادیان های آبستن و غیر آبستن تقریباً با یکدیگر همگام بودند. هر چند در مواردی میزان t4، ft4، %ft4، t4/t3 و ft4/ft3 در مادیان آبستن کمتر بود. جالب توجه است که سقوط t4 و پارامترهای وابسته در مادیان های آبستن در مقایسه با غیر آبستن سریعتر و افزایش آنها کند تر بود افزایش تبدیل t4 به t3 ممکن است دلیلی برای کاهش t4 در ماه های سرد باشد. به نظر می رسد که مقادیر t4 و پارامترهای وابسته در مادیان ها کُرد آبستن عمدتاً تحت تأثیر فتوپریود باشد و آبستنی تأثیر کمتری بر آنها داشته باشد.

اثر نانوذره اکسید روی در پیشگیری از زخم معده تجربی در رت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1390
  مرضیه پشم فروش   سید رضا فاطمی طباطبایی

زخم معده یکی از ناراحتی های مخاط معده ودئودنوم است. از هر ده امریکائی یکی از آنها مبتلا به زخم معده ناشی از آلودگی های باکتریایی می شوند، اما تعدادی از زخم ها بوسیله استفاده بلند مدت از داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی مثل آسپرین و ایبوپروفن ایجاد می شود و در موارد کمی تومورهای سرطانی در معده یا پانکراس می تواند علت زخم معده باشد. زخم معده به وسیله استرس یا غذاهای چاشنی دار ایجاد نمی شود، اما می توانند زخم ها را وخیم تر کنند. با توجه به پیشرفت بسیار زیادی که در زمینه مهار و یا کاهش دادن ترشح اسید و مقاوم سازی در مخاط معده در برابر عوامل ایجاد کننده زخم صورت گرفته است، اما هنوز میزان شیوع این بیماری بالا است. نانو ذرات در حفظ سلامت آینده بشر؛ چشم انداز امیدوارکننده ای دارد اگر چه راه و زمان زیادی از نظر تحقیق و پژوهش برای حصو ل به آن نیاز است، اما این تکنولوژی می تواند بسیاری از اثرات جانبی داروهای امروزی از جهت گزینش پذیری بیشتر، خلوص بالاتر، سهولت دریافت و پخش دارو در بدن ارائه دهد.برخی مطالعات، اثرات ترمیم کنندگی اکسید روی را در زخم های جلدی نشان داده اند. این مطالعه، به منظور ارزیابی اثر نانو اکسید روی، بر دو مدل ایجاد زخم معده (به وسیله اتانول و ایندومتاسین) در رت انجام شده است. در هشت گروه از رت ها، به ترتیب نرمال سالین، اتانول، اتانول به همراه نانواکسید روی، اتانول به همراه رانیتیدین، ایندومتاسین، ایندومتاسین به همراه نانواکسید روی، ایندومتاسین به همراه رانیتیدین و نانواکسید روی به تنهایی تجویز شد. در مدل اتانول، میانگین تعداد زخم ها در گروه نانواکسید روی نسبت به کنترل کاهش معنی داری نشان داد و نسبت به گروه رانیتیدین تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مدل ایندومتاسین، میانگین تعداد زخم ها در گروه نانواکسید روی نسبت به کنترل کاهش معنی داری نشان داد و نیز نسبت به گروه رانیتیدین تفاوت معنی داری مشاهده شد. میانگین طول زخم ها، در هر دو مدل به وسیله ی نانواکسید روی کاهش معنی داری یافت و بهتر از رانیتیدین تاثیر داشت. مقدار tnf-? سرم، در گروه دریافت کننده ی الکل به تنهایی در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنی داری پیدا کرد ولی مصرف هم زمان نانو اکسید روی از این افزایش به طور معنی داری جلوگیری نمود. مصرف هم زمان رانیتیدین با الکل، مقدار tnf-? سرم را به طور معنی دار و قابل چشمگیری بالا برد. با تجویز ایندومتاسین، مقدار tnf-? افزایش معنی داری یافت در حالی که تجویز نانواکسید روی به تنهایی و همچنین به همراه ایندومتاسین، مقدار tnf-? سرم را در حد گروه شاهد نگه داشت. مقدار مالون دی آلدئید سرم، در گروه دریافت کننده ی الکل در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنی داری یافت و این افزایش در سایر گروه ها به جز گروه دریافت کننده نانواکسید روی به تنهایی، نیز معنی دار بود. مصرف نانوروی، موجب کاهش معنی دار نیتریت سرم گردید. میانگین نیترات سرم، در همه گروه ها در مقایسه با گروه شاهد به جز گروه دریافت کننده ی نانواکسید روی به تنهایی و گروه دریافت کننده نانواکسید روی به همراه ایندومتاسین کاهش معنی دار داشت. به نظر می رسد؛ نانواکسید روی، از طریق مکانیسم های مختلف، اثر ضد اولسری مناسب را در هر دو مدل اتانول و ایندومتاسین داشته باشد.

اثر عصاره متانولی برگ درخت گردو بر آنزیم های مخاطی روده کوچک رت های دیابتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1390
  ایمان پارسی   محمود خاکساری مهابادی

گردو گیاهی است که به عنوان غذا و همچنین در طب سنتی مورد استفاده قرار می گیرد. عصاره برگ های گردو در تحقیقات دیابت به عنوان یک ماده هیپوگلیسمیک مورد استفاده قرار گرفته است. اثر مهاری عصاره برگ های گردو بر فعالیت آلفاگلوکوزیدازها در محیط آزمایشگاه گزارش شده است. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر دیابت بر فعالیت آنزیم های مخاطی روده باریک : سوکراز‏، مالتاز‏، آلکالین فسفاتاز و لوسین آمینوپپتیداز و همچنین اثرات مزمن عصاره برگ گردو بر قند خون و فعالیت این آنزیم ها در رت های دیابتی انجام شد. قند خون ناشتا قبل از درمان اندازه گیری شد. عصاره برگ به صورت خوراکی و داخل صفاقی(ip) به رت های دیابتی تجویز شد. گروه های دیابتی توسط انسولینnph (sc)، عصاره (خوراکی یا ip) و حلال عصاره به مدت 28 روز تحت درمان قرار گرفتند. fbs هموگلوبین گلیکوزیله () و فعالیت آنزیم های مخاطی پس از 28 اندازه گیری شد. fbs در هر دو گروه تحت درمان با عصاره در مقایسه با گروه های دیابتی کترل کاهش یافت، درمان با هر دو روش خوراکی و ip فعالیت مالتاز را که در گروه های دیابتی افزایش یافته بود، کاهش داد. فعالیت سوکراز در گروه-های دیابتی افزایش معنی داری نداشت، ولی در گروه های درمان شده با عصاره تعدیل شد. تفاوتی در فعالیت لوسین آمینوپپتیداز در گروه های سالم، کنترل دیابتی،درمان شده با انسولین و یا به صورت داخل صفاقی دیده نشد، ولی در قسمت میانی روده باریک گروه های درمان شده با عصاره به روش خوراکی افزایش یافت، هر چند اثر مهاری عصاره برگ گردو ممکن است در کنترل هیپرگلیسمی مفید باشد، ولی اثرات مناسب تر هیپوگلیسمیک در گروه های درمان شده به روش خوراکی را احتمالا نمی توان به این موضوع نسبت داد، چرا که این اثرات در هر دو گروه درمان شده با عصاره به روش ip و خوراکی مشابه بود.

اثر کم کاری تجربی تیروئید بر رشد و برخی پارامترهای بیوشیمیایی خون ماهی کپور معمولی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1391
  شیبا یوسفوند   رحیم پیغان

برخی از آلاینده ها در محیط زیست آبزیان، در تنظیم سیستم هورمون های تیروئیدی اختلال ایجاد می کنند. با توجه به اثرات آلاینده ها بر عملکرد غده تیروئید، این تحقیق با هدف بررسی اثر کاهش فعالیت غده تیروئید بر عملکرد ماهی کپور معمولی و برخی پارامترهای بیوشیمیایی خون انجام گردید. در این مطالعه 120 قطعه ماهی کپور معمولی به چهار گروه 30 قطعه ای تقسیم شدند. گروه ها به ترتیب صفر (شاهد)، 3 ، 9 و 27 میلی گرم در لیتر پروپیل تیواوراسیل را در آب، به مدت یک ماه دریافت کردند. پس از یک ماه نیمی از ماهیان هر گروه خون گیری شدند و وزن ماهیان، هورمون های تیروئیدی، تری گلیسرید، کلسترول تام، hdl-c، ldl-c، گلوکز و اوره اندازه گیری شدند. سپس مصرف دارو قطع و بقیه ماهیان پس از یک ماه همانند مرحله قبل مورد بررسی قرار گرفتند. هورمون های تیروئیدی در مرحله اول تفاوت معنی داری نشان ندادند اما در مرحله دوم مقدار t4 در گروه های تحت تیمار با دارو نسبت به گروه شاهد کاهش و t3 در گروه های 3 و 9 میلی گرم در لیتر افزایش یافت. تری گلیسرید در مرحله اول در گروه های 3 و 9 میلی گرم در لیتر از گروه شاهد بیشتر بود. مقدار hdl-c در مرحله دوم در گروه 3 میلی گرم بیشتر از گروه های شاهد و 27 میلی گرم بود. گلوکز در مرحله دوم در گروه 9 میلی گرم با کاهش معنی دار نسبت به گروه کنترل همراه بود. اوره نیز در گروه های تحت تیمار افزایش یافت. بر این اساس هورمون های تیروئیدی به صورت تأخیری به تیمار انجام شده پاسخ دادند و تغییرات آنها به صورت وابسته به مقدار، متغیرهای مورد مطالعه را تحت تاثیر قرار داده است.

اثر مصرف لسیتین در دوران بارداری و شیردهی بر حافظه ی احترازی غیر فعال زاده های رت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1391
  سید مهدی فیروزان   سید رضا فاطمی طباطبایی

مطالعات نشان می دهند استفاده از مکمل لسیتین باعث بهبود حافظه می شود ولی مطالعه ای در خصوص تاثیر آن بر حافظه فرزندان مادرانی که در دوران بارداری یا شیرواری از آن استفاده کرده اند یافت نشد. به این منظور 24 رت ماده نژاد ویستار به چهار گروه شش تایی تقسیم شدند. در گروه کنترل هیچ تیماری انجام نشد. سه گروه دیگر در طی بارداری و شیرواری روزانه با آب مقطر، mg/kg 120 و mg/kg 240 لسیتین خوراکی تحت تیمار قرار گرفتند. حافظه احترازی غیر فعال زاده ها پس از یک ماه مورد بررسی قرار گرفت و ابعاد مغز آن ها مقایسه شد. هیچ اختلافی در حافظه حیوانات در گروه های مورد بررسی مشاهده نشد ولی حیوانات نر بدون توجه به گروهی که در آن قرار داشتند عملکرد مناسب تری را در دستگاه حافظه احترازی بروز دادند (05/0p<). ابعاد مغز در راستاهای روسترال- کودال و جانبی - جانبی در بین گروه ها و دو جنس فاقد اختلاف معنی دار بود ولی در راستای پشتی – شکمی در زاده های نر نسبت به ماده و در دو گروهی که از لسیتین استفاده کرده بودند نسبت به گروه کنترل و گاواژ بزرگ تر بود (05/0p<). به نظر می رسد هر چند تأثیر تیمار مادران با لسیتین در حافظه احترازی فرزندان جوان بارز نبوده است ولی با توجه به اثر آن بر اندازه مغز آثار آن قابل چشم پوشی نیست و شاید در سنین بالاتر با آثار مشهود رفتاری همراه شود.

تاثیر ویتامین c بر وضعیت اکسیدان/آنتی اکسیدان کبد در رت های تغذیه شده با جیره غنی از چربی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  زهره مهدی پور   علی شهریاری

با توجه به نقش رادیکال های آزاد و استرس اکسیداتیو در ایجاد استرس و متعاقب آن بروز هپاتواستئاتیت و اثر آنتی اکسیدانی ویتامین سی، نقش پیش گیری کننده آن در جلوگیری از بروز کبدچرب در موش های تغذیه شده با جیره ی غنی از چربی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور 35 سر رت نر بالغ نژاد اسپراک به 5 گروه مساوی تقسیم شدند. 4 گروه غذای غنی از چربی را برای القای کبد چرب، روزانه و برای مدت 8 هفته در اختیار داشتند و همزمان با آن ویتامین سی با دوزهای 0 ، 250، 500، 1000میلی گرم بر لیتر همراه با آب آشامیدنی دریافت می کردند. گروه کنترل جیره معمولی و آب آشامیدنی بدون ویتامین cرا دریافت کردند. در حین مطالعه، تست تحمل انسولین انجام شد و در پایان دوره موش ها یوتنازی شدند. و پارامترهای چاقی، مقدار انسولین، گلوکز پلاسما و میزان مقاومت به انسولین و همین طور پارامترهای بیوشیمیایی کبد مانند تری گلیسرید، کلسترول، tnf-?، مالون دی آلدهید، پروتئین کربونیل و تیول پروتئین اندازه گیری شد. نمونه های کبدی نیز توسط روش h&e و oil red o رنگ آمیزی شدند. پس از بررسی آسیب شناسی، وجود کبدچرب ماکرووزیکولار و میکرووزیکولار به اثبات رسید. مقاومت انسولینی نیز ایجاد و سطح تری گلسرید و کلسترول (05/0> p) و نیز سطح کربونیل پروتئین (05/0>p) در گروه دریافت کننده غذای غنی از چربی بدون ویتامین c (hfd) در مقایسه با گروه کنترل بالاتر بود ولی تغییر معناداری در گروهایی دریافت کننده ویتامین c نسبت به گروه hfd دیده نشد. سطح مالون دی آلدهید(05/0<p)، tnf - ?(05/0<p ) و تیول(05/0<p) در گروه hfd نسبت به گروه کنترل نیز بدون تغییرمعناداری بود. با توجه به شواهد نتیجه می شود دوز متوسط ویتامین c با اثرات آنتی اکسیدانی خود تاحدود اندکی بتواند باعث حفاظت کبد در برابر جراحات کبدی شود.

بررسی تغییرات الکتروکاردیوگرام سگ متعاقب تجویز نانواکسیدمنیزیم و اکسیدمنیزیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  پردیس قنبری بیرگانی   بهمن مصلی نژاد

با توجه به اهمیت منیزیوم و کاربردهای آن، در مطالعه حاضر اثر نانواکسید منیزیوم بر شاخص های الکتروکاردیوگرام سگ با اکسید منیزیم مقایسه شد. یک گروه از سگ ها به عنوان شاهد و گروه های دوم و سوم نانواکسید منیزیم را به مقدار 5 و10 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و گروه چهارم اکسید منیزیم را به مقدار10 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن دریافت کردند. ارزیابی عملکرد قلب شامل تعداد ضربان قلب، ریتم قلب و ارزیابی امواج p-qrs-t با استفاده ازاشتقاق های استاندارد الکتروکاردیوگرام در قبل، یک، سه و بیست و چهار ساعت بعد از تزریق داروها انجام شد. مقدار منیزیم، پتاسیم، سدیم و کلسیم سرم در زمان های فوق اندازه گیری شد. شاخص های الکتروکاردیوگرام از قبیل محور الکتریکی قلب، دامنه و ارتفاع موج p، دامنه کمپلکس qrs، فاصله q-t، فاصله p-r، تغییرات چندانی نداشتند. ارتفاع موج t بوسیله نانواکسید منیزیم به مقدار 5 میلی گرم در سه ساعت بعد از تزریق کاهش معنی داری داشت. ارتفاع موج r بوسیله نانواکسید منیزیم به مقدار 10 میلی گرم در سه ساعت بعد از تزریق، افزایش معنی داری داشت. میانگین تعداد ضربان قلب بوسیله هر سه گروه دریافت کننده دارو در ساعت سوم بعد از تزریق کاهش معنی داری یافت. مقدار منیزیم سرم در یک ساعت بعد از تزریق بوسیله همه داروها افزایش معنی داری یافت. در مقادیر پتاسیم، سدیم و کلسیم سرم تفاوت معنی داری وجود نداشت. بنابراین مصرف نانواکسید منیزیم و اکسید منیزیم، می تواند بر روی سیستم قلب و عروق از جمله ضربان قلب و الکتروکاردیوگرام اثراتی داشته باشد. با این حال وقوع برخی آریتمی ها و اختلالات قلبی در مصرف اکسید منیزیم بیشتر از شکل نانو آن بوده است.

نقاط پایانی تولید مثلی و عصبی- رفتاری متعاقب مواجهه مادری با کربن 60 در موش سوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1391
  عبدالله ناصری   اسحاق کریمی

ساختمان منحصر به فرد فولرن ها و خواص شگفت انگیز این مولکول ها توجه بسیاری از دانشمندان را به خود جلب کرده است. پایدارترین و فراوان ترین فولرن ها انواع c60 و c70 هستند. بنابراین بیشتر خواص ذکر شده در مورد فولرن ها نیز مربوط به این دو نوع است. درون فولرن ها می توان برخی آنزیم ها، هورمون ها و داروها را قرار داد. هر چند فولرن ها دارای کاربردهای فروانی در صنعت و پزشکی هستند، ولی اثر آنها بر شاخص های تولید مثلی مادران باردار و تکامل عصبی- رفتاری زاده ها روشن نیست. تعداد 30 سر موش سوری ماده به 3 گروه تقسیم شدند. به موش های گروه های کنترل، دوز پایین و دوز بالا به ترتیب صفر، 2 و 20 میلی گرم فولرن در محلول بافر فسفات به صورت درون صفاقی، در روز نهم آبستنی تزریق شد. مادران طی دوران بارداری مورد بررسی قرار گرفتند و آزمون هایی که معرف رشد فیزیکی و تکامل عصبی– رفتاری بودند، (بر اساس باتری فاکس) تا سن 15 روزگی از زاده ها به عمل آمد. تفاوتی در وزن مادران در دوران بارداری، نسبت بارداری، تولید شیر، ماندگاری زاده ها پس از زایمان و نسبت جنسی مشاهده نشد (0.05<p)، ولی وزن نوزادان در بین گروه ها متفاوت بود (0.05>p). بروز تمامی نقاط پایانی عصبی رفتاری به جز آزمون پیدا کردن خانه و سببیلک در گروه دوز بالا به تاخیر افتاد، هرچند از نظر آمار ی معنی دار نبود (0.05<p). بر اساس نتایج مطالعه حاضر نانو ذرات فولرن نتوانستند باعث بروز یک اختلال با ثبات در شاخص های تولید مثلی مادران شوند، ولی تمایل آنها در به تاخیر انداختن برخی نقاط پایانی عصبی رفتاری باید به عنوان هشداری برای مادران باردار و شیروار مد نظر قرار گیرد.

تغییرات بیان ژن کمرین در بافت های تولید مثلی موش صحرایی در سیکل استروس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  محسن قاسمی تادوانی   محمود هاشمی تبار

آدیپوسیتوکاین ها هورمون های مترشحه از بافت چربی هستند که نقش آن ها به عنوان تنظیم کننده های مسیرهای آندوکرینی مرتبط با تولید مثل در بافت های هیپوتالاموس، هیپوفیز و تخمدان و رحم به اثبات رسیده است. کمرین یک آدیپوکاین جدید با وزن مولکولی 16 کیلودالتون می باشد که اثرات این هورمون عمدتا از طریق گیرنده cmklr1(chemr23) اعمال می شود. مطالعات اخیر نشان داده اند که کمرین در بخش های مختلف محور تولیدمثلی شامل سیستم اعصاب مرکزی و تخمدان بیان می شود و می تواند استروئیدوژنز القا شده در تخمدان توسط igf-1 را مهار کند. همچنین اخیرا تغییرات سرمی و بیان ژن تخمدانی کمرین در اختلالات تولید مثلی مانند pcosتایید شده است. تا کنون گزارشی از تغییرات بیان کمرین در بافت های تولیدمثلی و ارتباط آن با تغییرات هورمون های جنسی در طول سیکل استروس در دسترس نمی باشد. در این مطالعه تغییرات بیان کمرین در بخش های مختلف سیکل استروس موش صحرایی در بافت های تخمدان، رحم، اویداکت، مغز، بافت چربی و نیز ارتباط آن با تغییرات سرمی کمرین مورد ارزیابی قرار گرفت. تشخیص مراحل مختلف سیکل استروس شامل پرواستروس، استروس، مت استروس و دی استروس بر اساس فراوانی سلول های موجود در اسمیر واژینال تعیین گردید و از 5 حیوان در هر مرحله نمونه گیری بعمل آمد. میزان سرمی هورمون های استروژن، پروژسترون و کمرین با استفاده از روش الیزا اندازه گیری شد. ارزیابی بیان ژن کمرین در بافت های تخمدان، رحم، اویداکت، مغز و بافت چربی با استفاده از pcr در زمان حقیقی و روش ??ct انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که میزان سرمی کمرین بطور معنی داری در فاز لوتئال (مت استروس و دی استروس) بیشتر از فاز فولیکولار(پرواستروس و استروس) بود. همچنین بیان ژن کمرین در بافت های تخمدان، اویداکت، رحم، مغز و چربی در فاز لوتئال (مت استروس و دی استروس) بیشتر از فاز فولیکولار(پرواستروس و استروس) بود. در تمامی بافت ها به جز مغز بیان ژن کمرین با تغییرات سرمی هورمون پروژسترون و کمرین همبستگی مثبت و با تغییرات سرمی استرادیول همبستگی منفی داشت. با توجه به نتایج این مطالعه مبنی بر تغییرات بیان ژن کمرین در بافت های مورد مطالعه و نیز تغییرات سرمی کمرین در طول سیکل استروس احتمال آن می رود که این هورمون در تغییرات مولکولی در بافت های تولید مثلی در این دوره نقش داشته باشد.

تاثیر آبستنی بر تغییرات بیان ژن کمرین در بافتهای تولید مثلی موش صحرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  محمد محسن محمدی فتح آباد   محمود هاشمی تبار

کمرین یک آدیپوسیتوکاین جدید با وزن مولکولی 16 کیلودالتون می باشد که اثرات این هورمون عمدتا از طریق گیرنده cmklr1(chemr23) اعمال می شود. مطالعات اخیر نشان داده اند که کمرین در بخش های مختلف محور تولیدمثلی شامل سیستم اعصاب مرکزی و تخمدان بیان می شود و در استروئیدوژنز در تخمدان نقش دارد. تا کنون گزارشی از تغییرات بیان کمرین در بافت های تولیدمثلی و ارتباط آن با تغییرات هورمونهای جنسی در طول آبستنی در دسترس نمی باشد. در این مطالعه تغییرات بیان کمرین در طول آبستنی در بافت های تخمدان، رحم، اویداکت، مغز، بافت چربی و نیز تغییرات سرمی کمرین مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونه گیری از رت های مورد مطالعه در روزهای 1، 7، 14و 21 آبستنی و هفت روز پس از زایمان انجام شد. میزان سرمی هورمون های استروژن، پروژسترون، استرون و کمرین با استفاده از روش الیزا اندازه گیری شد. ارزیابی بیان ژن کمرین با استفاده از pcr در زمان حقیقی و روش ??ct انجام شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که بیان کمرین در تخمدان، مغز و بافت چربی در طول آبستنی بطور معنی داری کاهش و یک هفته پس از زایمان افزایش یافت. بیان این هورمون در اویداکت و رحم در طول آبستنی بطور معنی داری افزایش و پس از زایمان کاهش یافت. تغییرات بیان کمرین مطابق با تغییرات سرمی کمرین بود. بین تغییرات هورمون استروژن و پروزسترون با بیان کمرین در بافتهای مورد مطالعه بترتیب ارتباط مثبت و منفی مشاهده شد. با توجه به نتایج این مطالعه مبنی بر تغییرات بیان ژن کمرین در بافتهای مورد مطالعه و نیز تغییرات سرمی کمرین در طول آبستنی احتمال آن می رود که این هورمون در تغییرات مولکولی در بافتهای تولید مثلی نقش داشته باشد.

تأثیر نانو ذره نقره بر شاخص های تولیدمثلی موش های سوری باردار و تکامل عصبی- رفتاری زاده های آن ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  معصومه رشنو   محمود خاکساری

با پیشرفت نانو فناوری، از نانو مواد به طور وسیع و برای اهداف متنوعی استفاده می شود. در طی دو دهه گذشته، استفاده از نانو ذرات نقره در محصولات مصرفی افزایش چشم گیری داشته است، بنابراین انسان و موجودات زنده در معرض روزافزون آن قرارگرفته اند. فقدان دانش کافی در زمینه اثرات مواجهه ی پیش از تولد با نانو ذرات نقره، ما را بر آن داشت که به بررسی اثرات تزریق زیر جلدی این نانو ذرات در دوران بارداری بر شاخص های تولیدمثلی مادران و رشد شناسی عصبی رفتاری نوزادان بپردازیم. به این منظور 30 سر موش سوری ماده جفت گیری نکرده nmri به سه گروه ده تایی تقسیم شدند. گروه های کنترل، np5 و np50 به ترتیب صفر، 5 و 50 میکروگرم به ازای هر سر موش سوری نانو نقره دریافت کردند. بلافاصله پس از مجاورت موش-های ماده با نر و در ادامه هر سه روز یک بار تا زمان زایمان نانو نقره به صورت زیر جلدی و در حجم برابر 2/0 میلی لیتر به حیوانات ماده تزریق شد. شاخص های تولیدمثلی مادران، رشد شناسی عصبی رفتاری، شاخص های تکامل فیزیکی و وزن ارگان های نوزادان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد تفاوت معناداری در وزن مادران و نوزادان مشاهده نشد. در گروه np5 میزان زنده مانی (05/0p<) کاهش و در گروه های تیمار شده با نانو نقره میزان شیردهی تمایل به کاهش داشت. در گروه np50 فعالیت بیش از حد نوزادان مشهود بود. نانو ذرات نقره اکثر بازتاب های تکامل عصبی-رفتاری نوزادان را در 4 روز اول پس از تولد به تأخیر انداخت. اما پس از آن تأخیری در بازتاب های تکامل عصبی-رفتاری مشاهده نشد؛ بلکه شواهد نشان داد در برخی از بازتاب ها تسریع نیز وجود دارد. علاوه بر این، نانو ذرات نقره، به طور معناداری باعث افزایش وزن نسبی کبد و کاهش وزن نسبی طحال در سن 28 روزگی شد. این مطالعه نشان می دهد مواجهه پیش از تولد با نانو ذرات نقره تکامل عصبی- رفتاری را در مراحل اولیه پس از تولد به تأخیر می اندازد. به علاوه با توجه به تغییر وزن اندام های لنفاوی و کبد در زاده ها، قرار گرفتن در معرض نانو ذرات نقره در دوران بارداری باید مورد توجه قرار گیرد.

مطالعه حافظه فضایی زاده های موش سوری متعاقب تجویز نانو ذره نقره در دوران بارداری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  شهاب قادری   حسین نجف زاده ورزی

طیف گسترده خواص ضد میکروبی نقره و همچنین توسعه سریع فناوری نانو، باعث استفاده روزافزون از نانو ذرات نقره شده است و در حال حاضر نانو نقره به عنوان یکی از رایج ترین نانو مواد مورد استفاده در محصولات مصرفی به شمار می رود، بنابراین انسان و حیوانات در معرض روزافزون آن قرارگرفته اند. فقدان دانش کافی در زمینه اثرات مواجهه ی پیش از تولد با نانو ذرات نقره، ما را بر آن داشت که به بررسی اثرات تزریق زیر جلدی این نانو ذرات در دوران بارداری بر حافظه فضایی زاده ها بپردازیم. به این منظور 30 سر موش سوری ماده جفت گیری نکرده nmri به سه گروه ده تایی تقسیم شدند. گروه های کنترل، np5 و np50 به ترتیب صفر، 5 و 50 میکروگرم به ازای هر سر موش سوری نانو نقره دریافت کردند. بلافاصله پس از مجاورت موش های ماده با نر و در ادامه هر سه روز یک بار تا زمان زایمان نانو نقره به صورت زیر جلدی و در حجم برابر 2/0 میلی لیتر به حیوانات ماده تزریق شد. یادگیری فضایی زاده ها در سن 45 روزگی توسط ماز آبی موریس مورد سنجش قرار گرفت و با توجه به تیمارهای صورت گرفته در زاده های نر و ماده مورد مقایسه قرار گرفت. در مطالعه حاضر عدم اختلاف قابل توجه در سرعت شنا در مراحل آموزش و بازخوانی نشان دهنده فعالیت فیزیکی طبیعی گروه های تیمار با نانو ذرات نقره بود. اطلاعات این آزمون نشان داد که مدت زمان سپری شده و مسافت طی شده تا یافتن سکوی پنهان در گروه np50 در مراحل آموزش افزایش یافته است. عملکرد گروه های تیمار شده با نانو ذرات نقره در مرحله بازخوانی به صورت وابسته به دوز و جنس، کاهش یافت که نشان دهنده کاهش یادگیری و حافظه زاده ها به ویژه زاده های ماده در اثر مواجهه قبل از تولد با نانو ذرات نقره بود. اطلاعات فوق بدان معنی است که توانایی یادگیری و حفظ حافظه پس از مواجهه با نانو ذرات نقره آسیب دیده اند و شدت اختلال با جنس و دوز نانو ذرات نقره مرتبط است.

اثر عصاره آبی و الکلی خرفه بر استرس اکسیداتیو و عملکرد کلیوی به دنبال ایسکمی- رپرفیوژن کلیه موش صحرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  مجید عسکری پور   رضا فاطمی طباطبایی

مطالعات نشان داده گیاه خرفه دارای اثرات آنتی اکسیداتیو است و عوامل متعددی از جمله استرس اکسیداتیو در آسیب کلیوی ناشی از ایسکمی- خون رسانی مجدد (i/r) نقش دارد. لذا اثرات تجویز خوراکی عصاره های آبی و الکلی خرفه بر آسیب ایسکمی- خون رسانی مجدد کلیه در موش صحرایی مورد مطالعه قرار گرفت . به این منظور موش های صحرایی نر بالغ نژاد ویستار ابتدا نفرکتومی کلیه راست و پس از 20 روز در 8 گروه (6=n) قرار گرفتند و بر حسب گروه به مدت 5 روز به صورت خوراکی با مقادیر 150 و mg/kg300 از هر دو عصاره آبی و الکلی خرفه یا سرم فیزیولوژی تیمار شدند. در روز 5 تیمار کلیه چپ تحت عمل شاهد یا i/r (45 دقیقه ایسکمی و 24 ساعت رپرفیوژن) قرار گرفت و مقادیر اوره، کراتینین و یون های سدیم و پتاسیم در سرم و مالون دی آلدیید (mda)، سوپراکسید دیسموتاز (sod)، گلوتاتیون و فعالیت تام آنتی اکسیدانی (taa) در بافت کلیه اندازه گیری شد. القای i/r باعث افزایش اوره (001/0>p) و کراتینین (01/0>p) سرم شد که نشان دهنده اختلال در کار کلیه می باشد. استفاده از عصاره های آبی و الکلی در حیوانات ایسکمی نشده بر سطح اوره، کراتینین و یون های سدیم و پتاسیم تاثیری نداشت ولی باعث افزایش بیشتر میزان اوره، کراتینین و پتاسیم در گروه های i/r شد (05/0p<). این نتایج نشان دهنده تشدید آسیب i/r کلیوی به دنبال استفاده از عصاره های خرفه است. سطح sod در تمامی گروه های i/r (با تیمار و بدون تیمار) به صورت معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود (05/0>p) ولی آسیب i/r و همچنین تیمار با عصاره خرفه بر سطوح mda، گلوتاتیون و taa تاثیر معنی داری نداشت ( 05/0<p). با توجه به نتایج حاصل، به نظر می رسد گیاه خرفه در تمامی شرایط دارای آثار آنتی اکسیدانی نمی باشد و حتی ممکن است وجود برخی از مواد درآن باعث تشدید عوارض i/r در کلیه گردد

اثر عصاره هیدروالکلی اکیناسه پورپوره آ بر استرس اکسیداتیو و tnf? در هیپوکمپ موش صحرایی متعاقب ایسکمی ریپرفیوژن مغزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  آرزو نیک نژاد   حسین نجف زاده ورزی

مطالعات نشان داده است گیاه اکیناسه پورپوره آ دارای اثرات آنتی اکسیداتیو و تعدیل کنندگی ایمنی است و عوامل متعددی از جمله استرس اکسیداتیو و تولید سایتوکاین های پیش التهابی در آسیب مغزی ناشی از ایسکمی- ریپرفیوژن (i/r) نقش دارند. لذا اثرات تجویز خوراکی عصاره هیدروالکلی اکیناسه پورپوره آ بر آسیب ایسکمی- ریپرفیوژن مغزی در هیپوکمپ موش صحرایی مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور موش-های صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به گروه های شاهد (بدون ایسکمی)، ایسکمی-ریپرفیوژن (15دقیقه ایسکمی و 24 ساعت ریپرفیوژن)، اکیناسه (mg/kg100 به مدت 5روز، خوراکی) و اکیناسه+ایسکمی(تیمار پیش از القای ایسکمی) تقسیم شدند. سپس مقادیر مالون دی آلدیید (mda)، سوپراکسید دیسموتاز (sod)، گلوتاتیون، فعالیت تام آنتی اکسیدانی (taa) و tnf? در هیپوکمپ اندازه گیری شد. هم چنین حجم و درصد ناحیه ی ایسکمی مغز با استفاده از رنگ آمیزی حیاتی تری فنیل تترازولیوم کلراید (ttc) اندازه گیری شد. استفاده از عصاره هیدروالکلی اکیناسه در گروه اکیناسه بر سطح mda تاثیری نداشت ولی باعث افزایش میزان tnf?، sod، گلوتاتیون و فعالیت تام آنتی اکسیدانی نسبت به گروه شاهد و گروه ایسکمی ریپرفیوژن(05/0p<) شد که نشان دهنده اثر آنتی اکسیداتیو عصاره اکیناسه است. مقادیر گلوتاتیون و فعالیت تام آنتی اکسیدانی هم چنین در گروه اکیناسه+ایسکمی ریپرفیوژن نیز به میزان معنی داری نسبت به گروه شاهد و گروه ایسکمی ریپرفیوژن (05/0p<) افزایش یافت. حجم و درصد ایسکمی نیز در گروه اکیناسه+ایسکمی نسبت به گروه ایسکمی-ریپرفیوژن به میزان معنی داری کاهش یافت (05/0p<). با توجه به نتایج حاصل، به نظر می رسد گیاه اکیناسه به-دلیل اثرات آنتی اکسیداتیو باعث کاهش وسعت ایسکمی شد.

مطالعه حافظه فضایی زاده های موش سوری متعاقب تجویز نانو ذره اکسیدآهن در دوران بارداری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  صدیقه محمدیان   سید رضا فاطمی طباطبایی

امروزه نانو اکسیدآهن (fe3o4) یکی از نانو مواد مورد استفاده به شمار می رود، بنابراین انسان و حیوانات در معرض روز افزون آن قرار گرفته اند. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرات تماس پیش از تولد با نانو ذرات اکسید آهن و یون آهن بر حافظه فضایی موش های بالغ بود. به این منظور 40 سر موش سوری ماده جفت گیری نکرده نژاد nmri به چهار گروه ده تایی تقسیم شدند. گروه های کنترل، nio100 و nio1000 به ترتیب صفر، 100 و 1000 میکروگرم بر کیلوگرم نانو اکسیدآهن، و گروه آهن، 100 میکروگرم بر کیلوگرم یون آهن را به صورت زیر جلدی دریافت کردند. درمان ها از چهار روز قبل از مجاورت موش-های ماده با نر شروع و به صورت یک روز در میان تا زمان زایمان ادامه یافت. یادگیری فضایی زاده ها در سن 50 روزگی توسط ماز آبی موریس مورد سنجش قرار گرفت. در مرحله آموزش سرعت شنا، مدت زمان سپری شده و مسافت طی شده تا یافتن سکوی پنهان در گروه های تیمار شده با نانو ذرات اکسیدآهن و یون آهن بیشتر بود (05/0>p) که نشان دهنده افزایش فعالیت حرکتی این گروه ها بود، در حالی که در مرحله بازخوانی نقص عملکردی فقط در گروه های تیمار شده با نانو ذرات اکسیدآهن (01/0p<) و خصوصا در گروه های ماده مشاهده شد. بنابراین توانایی یادگیری و تثبیت حافظه پس از مواجهه قبل از تولد با یون آهن و خصوصا نانو ذرات اکسیدآهن دچار آسیب شد و شدت اختلال در اثر مواجهه با نانوذرات اکسید آهن به خصوص در گروه های ماده بیشتر بود.

اثرات مواجهه با نانوذرات اکسیدآهن بر کارآیی تولیدمثلی موش های سوری باردار و رشد شناسی عصبی- رفتاری زاده ها.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  فرشته عنبریان   سید رضا فاطمی طباطبایی

با گسترش استفاده از نانو مواد و به خصوص نانو اکسیدآهن در محصولات مصرفی، انسان و سایر موجودات زنده در معرض روزافزون این نانو مواد قرار گرفته اند. فقدان دانش کافی در زمینه اثرات مواجهه ی پیش از تولد با نانوذرات اکسیدآهن، ما را بر آن داشت که به بررسی اثرات تزریق زیر جلدی این نانوذرات در دوران بارداری بر شاخص های تولیدمثلی مادران و رشد شناسی عصبی رفتاری نوزادان بپردازیم. موش های سوری ماده نژاد nmari به چهار گروه ده تایی شامل گروه های کنترل، nio100، nio1000 و آهن که به ترتیب صفر، 100، 1000 میکروگرم بر کیلوگرم نانو اکسیدآهن و 1000 میکروگرم بر کیلوگرم یون آهن را دریافت می کردند تقسیم شدند. تیمارها از چهار روز قبل از جفت اندازی تا زمان زایمان یک روز در میان به صورت زیر جلدی انجام شد. شاخص های تولیدمثلی مادران، رشدشناسی عصبی رفتاری و شاخص های تکامل فیزیکی در دوران شیرخواری و وزن ارگان های داخلی زاده ها در سن 23 روزگی، به تفکیک جنسیت مورد بررسی قرار گرفت. در گروه nio1000 نسبت زنده مانی کاهش یافت (0/01>p). بازتاب هایی نظیر امتناع از پرتگاه، حرکت مارپیچ، چسبیدن به سطح، سطح شیب دار، گرفتن میله و دویدن در گروه های تیمار شده با نانو اکسیدآهن به صورت وابسته به دوز نسبت به گروه کنترل دچار تأخیر شدند، اما بازتاب برگردادن سر تسریع شد (0/05>p). درآمدن کرک، باز شدن چشم و نزول بیضه نیز با تاخیر همراه بود. تاخیرهای ناشی از آهن بسیار کمتر بود ولی در این گروه در سن 23 روزگی وزن نسبی طحال افزایش و وزن مطلق مغز کاهش یافت. تأخیر در بازتاب های عصبی-رفتاری و شاخص های تکامل فیزیکی نشان دهنده عوارض شدید مواجهه با نانوذرات اکسیدآهن و سمی تر بودن آن در مقایسه با یون آهن می باشد.

بررسی اثر مواجهه قبل از تولد با نانو ذرات نقره بر برخی رفتارهای توله های موش صحرایی و بیان ژن های تیروزین هیدروکسیلاز و مونوآمین اکسیداز a در مغز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  بابک مهدی آبادی   نغمه موری بختیاری

در طی دو دهه گذشته، استفاده از نانو ذرات نقره در محصولات مصرفی افزایش چشم گیری داشته است، بنابراین انسان و موجودات زنده در معرض روزافزون آن قرارگرفته اند. فقدان دانش کافی در زمینه اثرات مواجهه ی پیش از تولد با نانو ذرات نقره، ما را بر آن داشت که به بررسی اثرات مواجهه پیش از تولد با این نانو ذرات، بر فعالیت حرکتی، تعادل، یادگیری حرکتی و بیان ژن های تیروزین هیدروکسیلاز (th) و مونو آمین اکسیداز a (mao-a)، بپردازیم. به این منظور به موش های صحرایی باردار در روزهای 1، 4، 7، 10، 13، 16 و 19 بارداری در سه گروه کنترل، agn0.2 و agn2 به ترتیب محلول سیترات سدیم حاوی صفر، 2/0و 2 میلی گرم بر کیلوگرم نانو نقره به صورت زیر جلدی تزریق شد. بیان ژن ها در روزهای 1، 7، 14 و 21 پس از تولد به روش pcr روش حقیقی و فعالیت حرکتی، توانایی بالانس و استرس به وسیله روتارود و میدان باز در روز 21 پس از تولد مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیان هر دو ژن th و mao-aبا افزایش سن و به صورت وابسته به دوز توسط درمان با نانو ذره افزایش یافت و این افزایش در گروه های ماده بیشتر بود. توانایی تعادل در گروه ها متفاوت نبود ولی یادگیری حرکتی و استرس ناشی از قرار گرفتن در محیط جدید در اثر درمان با نانو ذرات نقره کاهش یافت. همچنین بین تعادل و بیان ژن th ارتباط مستقیم برقرار بود. بر اساس این نتایج به نظر می رسد تغییر بیان ژن های فوق در اثر درمان با نانو نقره، احتمالا با افزایش سرعت متابولیسم کتکولامین ها، باعث کاهش یادگیری حرکتی و استرس قرار گرفتن در محیط می شود.

بررسی اثر سرم فیزیولوژی، محلول هیپرتونیک نمکی و محلول هیپرتونیک قندی بر الکتروکاردیوگرام سگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  مهدیه ظهوریان پردل   بهمن مصلی نژاد

مایع درمانی یکی از رایج ترین درمان ها در انسان ها و حیوانات است و در بسیاری از بیماری ها می تواند یک اقدام مفید در جهت نجات جان بیماران باشد. در ضمن مایع درمانی، با تغییر بعضی املاح والکترولیت های خونی و تغییراتی که در حجم پلاسما و فشار خون ایجاد می کند، عملکرد قلب را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو در این مطالعه، علاوه بر بررسی تأثیر سرم های نمکی (ایزوتونیک و هیپرتونیک) و قندی (هیپرتونیک) بر میزان برخی الکترولیت ها و مینرال های خونی (سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و فسفر) با بررسی الکتروکاردیوگرام اخذ شده از سگ ها، به تاثیرات قلبی حاصل از تجویز این محلول ها نیز پرداخته شد. چهار قلاده سگ نر به صورت متناوب توسط سرم فیزیولوژی (ml/kg 30)، محلول هیپرتونیک نمکی 2/7% (ml/kg 5) و محلول هیپرتونیک قندی 50% (ml/kg 5) تحت تیمار قرار گرفتند و در زمان های صفر، 10، 30، 60، 120 و 240 دقیقه و 24 ساعت پس از شروع تجویز داخل وریدی محلول ها، الکتروکاردیوگرام اخذ و خونگیری به عمل آمد. تمام حجم محلول ها در عرض 10 دقیقه تزریق شد. افزایش قابل توجه سدیم به دنبال تجویز محلول هیپرتونیک نمکی مشاهده شد. افزایش موقت در ضربان قلب، بعد از تزریق هر سه گروه سرم ها، خصوصا سرم هیپرتونیک نمکی، مشاهده شد. با توجه به اینکه بیشترین تعداد آریتمی های غیرفیزیولوژیک در گروه دکستروز مشاهده شد می توان این نکته را مدنظر قرار داد که استفاده سریع از سرم های هیپرتونیک قندی ممکن است با عوارض قلبی همراه باشد و بنابراین این روش استفاده از محلول هیپرتونیک قندی باید به صورت محدود و با دقت و نظارت کامل باشد

مطالعه تغییرات برخی هورمونهای غدد تیروئید و فوق کلیه در آلودگی طبیعی گاو به فاسیولا ژیگانتیکا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1394
  سجاد فضعلی   محمد حسین راضی جلالی

فاسیولوزیس یک بیماری انگلی کبد می باشد که توسط فاسیولا ژیگانتیکا و فاسیولا هپاتیکا ایجاد می شود. این بیماری ازنظر اقتصادی منجر به خسارت اقتصادی قابل توجهی می شود. طبق بررسی ها این انگل علاوه بر کبد دیگر ارگان های بدن را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. ازجمله غدد تیروئید و آدرنال که مطالعات نشان داده این بیماری منجر به اختلال در ترشح هورمون های تیروئیدی (t3 و t4) و هورمون کورتیزول در غده آدرنال شده است. هورمون های تیروئیدی و کورتیزول بسیاری از اعمال فیزیولوژیک را تنظیم می کنند و تحت تأثیر شرایط فیزیولوژیک و پاتولوژیک زیادی قرار می گیرند. به منظور مقایسه هورمون های تیروئید و کورتیزول در گاوهای آلوده به فاسیولا نسبت به گاوهای که به این انگل مبتلا نیستند، سرم 40 نمونه گاو آلوده و 40 نمونه گاو غیره آلوده که ازنظر سن، جنس و نژاد با یکدیگر تطابق داشتند از کشتارگاه اهواز جمع آوری شد. مقادیر t4، t3 و کورتیزول سرم توسط الایزا تعیین شدند و اندازه ی آن ها موردمحاسبه قرار گرفت. هورمون های t3 و t4 در گروه آلوده نسبت به گروه غیره آلوده به طور معناداری کاهش یافته بود (05/0p<) در حالی میانگین کورتیزول در دو گروه با یکدیگر اختلاف معناداری نداشت. همچنین به منظور بررسی ارتباط بین شدت آلودگی به فاسیولوزیس و میزان سطح این هورمون ها در دو گروه، گروه آلوده ازنظر شدت آلودگی به سه گروه خفیف، متوسط و شدید تقسیم بندی شد؛ که نتایج نشان داد که ازنظر آماری گروه خفیف و متوسط با گروه غیره آلوده اختلاف معناداری دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که فاسیولوزیس علاوه بر کبد می تواند از طریق اختلال در ترشح غدد درون ریز اثرات سوء در بدن دام داشته باشد.