نام پژوهشگر: حسین نوید

طراحی مجدد جعبه دنده itm285 برای دست یابی به سرعت های خزشی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1388
  علی رمضانی بوکت   حمیدرضا قاسم زاده

تاکنون برای اهداف خاص تراکتورهای متنوعی به وجود آمده اند که هر کدام کاربرد ویژه ای دارند. اما امروزه شرکت های بزرگ سازنده تراکتور و ادوات کشاورزی سعی دارند با ایجاد نوآوری، استفاده از تکنولوژی های پیشرفته، ارائه محصولات متنوع و افزایش کارایی، بازارهای جهانی را در دست گیرند و توانایی رقابت با سایر تولیدکنندگان را داشته باشند. از آنجایی که برای هر کاری به ویژه در امر کشاورزی باید سرعت متناسب با آن انتخاب شود یکی از مواردی که اکثر شرکت های سازنده به آن توجه دارند امکان دست یابی اپراتور به سرعت های مختلف تحت شرایط موردنظر می باشد. این سرعت ها عبارتنداز : سرعت خزشی، سرعت آرام، سرعت مزرعه ای، سرعت حمل ونقل. در این تحقیق و با توجه به پیشنهاد مطرح شده از طرف بخش طراحی محصول شرکت تراکتورسازی تبریز، طراحی مجدد جعبه دنده تراکتور itm285 به منظور رسیدن به جعبه دنده ای که بتواند علاوه بر بازه سرعت قبلی، سرعت های خزشی را نیز در اختیار اپراتور قرار دهد، صورت گرفت. بعد از انجام محاسبات لازم و تهیه دیاگرام سینماتیکی، و مشخص شدن نسبت و اندازه چرخ دنده ها، نیروهای وارد بر چرخدنده ها مورد بررسی قرار گرفت. برای این امر از دو روش محاسبه (تئوری و نرم افزاری) برای تحلیل استفاده شد و در صورت نیاز تغییرات لازم در ابعاد آنها اعمال گردید. در تحلیل نرم افزاری ابتدا اینولوت دندانه با استفاده از نرم افزار geartrax2008 ترسیم شد و بعد از مدل سازی در نرم افزار solidworks2008 با استفاده از نرم افزارهای ansys11.0 و cosmos2008 مورد تحلیل قرار گرفت. در ادامه نیروهای وارد بر خارها و محورها در دنده های مختلف محاسبه و از نظر تحمل تنش های وارده بررسی شدند. درنهایت گیربکس طراحی شده به صورت یک طرح پیشنهادی به شرکت تراکتورسازی ارائه شد تا در صورت نمونه سازی توسط شرکت مورد آزمون های مختلف آزمایشگاهی و مزرعه ای قرار گیرد.

تاثیر رقم، رطوبت و مراحل تبدیل بر میزان ضایعات برنج در فرآیند تبدیل شلتوک به برنج سفید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1388
  ابراهیم همتی چوری   حسین نوید

در عملیات برداشت و پس از برداشت برنج، بیشترین ضایعات در فرآیند تبدیل شلتوک به برنج سفید اتفاق می افتد. این ضایعات به صورت ترک خوردگی و در نهایت شکستگی دانه دیده می شود. فرآیند تبدیل شلتوک به برنج سفید پس از خشک کردن و رساندن شلتوک به یک سطح رطوبت مورد نظر، شامل مراحل گسترده ای می باشد. مشخص کردن سطوحی از رطوبت که بیشترین و کمترین ضایعات را در هر مرحله از فرآیند تبدیل شلتوک به برنج سفید باعث می شود و نیز تعیین مراحلی که بیشترین ضایعات در آن مرحله اتفاق می افتد جزو اهداف تحقیق حاضر بود. به منظور بررسی میزان ضایعات در مراحل مختلف فرآیند تبدیل، آزمایشهایی به صورت فاکتوریل اسپلیت -پلات و بر پایه طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار پیاده شدند. رطوبت شلتوک در 5 سطح، شامل: سطوح رطوبت 5/7، 5/8، 5/9، 5/10 و 5/11 درصد و رقم در 2 سطح، شامل: رقم خزر و هاشمی به عنوان فاکتورهای اصلی به صورت فاکتوریل و مراحل تبدیل در 9 سطح، شامل: خشک کن، بالابر خشک کن، بوجار، بالابر بوجار، پوست کن، سفیدکن، بالابر سفیدکن و درجه بند بودند که به صورت فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد اثرات هر یک از فاکتورها، اثرات دو جانبه و سه جانبه آنها بر درصد شکستگی دانه در سطح احتمال 5 درصد معنی دار است. همچنین کمترین یا بیشترین درصد شکست ایجاد شده برای دو رقم در مراحلی که شکل دانه ورودی و خروجی به آنها مشابه بود، در سطوح رطوبت یکسان به وجود آمد. در طی فرآیند تبدیل، شکستگی در مرحله سفیدکردن و سپس پوست کنی در هر سطح از رطوبت نسبت به مراحل دیگر بیشتر بود. با افزایش درصد شکستگی دانه در طی فرآیند تبدیل، درصد ترک کاهش یافت. افزوده بر این به منظور بررسی اثر سختی روی درصد شکست، میزان سختی در رطوبت های مختلف و برای دانه های شلتوک، قهوه ای و برنج سفید اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که با کاهش رطوبت، سختی دانه ها تقریباً به صورت خطی افزایش می یابد. همچنین بررسی ها حاکی از آن بود که سختی دانه عامل مناسبی جهت پیش بینی شکست دانه در مراحل سفیدکردن، بالابرها، درجه بندی و بوجاری است، اما بین سختی دانه و شکست حاصل از کل مراحل و مرحله پوست کنی رابطه خطی مناسبی بدست نیآمد.

بهینه سازی افت کمباین با استفاده از سیستم های هوشمند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1388
  ترحم مصری گندشمین   شمس اله عبداله پور

کارکرد با بالاترین ظرفیت از مهمترین اهداف کاری برای کمباین های امروزی است. بالاترین ظرفیت کمباین با بیشترین میزان موادغیردانه ای عبوری از کمباین سنجیده می شود که با افزایش سرعت پیشروی مقدار ظرفیت افزایش پیدا خواهد کرد. عامل محدود کننده افزایش سرعت پیشروی و به تبع آن ظرفیت، کیفیت برداشت است که با دو متغیر افت کمی و کیفی سنجیده می شوند. توسعه روش ها و الگوریتم هایی برای تنظیم اتوماتیک اجزای کمباین یکی از مهمترین افق های مهندسی ماشین های کشاورزی محسوب می شود. متغیرهای ورودی متعددی را می توان برای تنظیم اجزای کمباین در نظر گرفت تا بهینه ترین نقطه برای بازدهی کمباین حاصل گردد. بازده کمباین علاوه بر تاثیر پذیری از افت کمی( افت عقب کمباین) از افت کیفی( درصد دانه های شکسته و درصد کزل های کوبیده نشده در مخزن) نیز متاثر است. مدل ریاضی قابل توجهی برای این شاخص های بازدهی کمباین ارائه نشده است. در این رساله افت کمی و افت کیفی کمباین براساس متغیرهای عمکرد مزرعه ای، رطوبت دانه، ارتفاع بوته، ارتفاع برش، سرعت پیشروی، سرعت دورانی کوبنده، فاصله کوبنده و ضدکوبنده، دور دمنده، میزان باز بودن الک ها، رطوبت نسبی پای بوته و دمای پای بوته؛ به روش شبکه عصبی مدل شد. شبکه های مختلفی به روش آزمون و خطا بررسی شد و شبکه پرسپترون چند لایه با ده نرون در لایه نهان، مناسب ترین شبکه برآورد شد. ضریب همبستگی شبکه برای تخمین مقدار افت عقب کمباین برای داده های فاز آموزش و آزمون به ترتیب 0/9938 و 9340/0 محاسبه شد. شبکه درصد وزنی دانه های شکسته در مخزن را نیز به ترتیب با ضریب همبستگی 0/9973 و 0/9870 برای داده های فاز آموزش و آزمون پیش بینی نمود و این رقم برای درصد وزنی کزل در مخزن به ترتیب برابر 0/9915 و 0/9701 محاسبه شد.

امکان سنجی تصحیح خطای گیرنده دستی gps با استفاده از یک گیرنده ثابت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1389
  مرجان نوروزی   حسین نوید

هزینه های بالای انواع گیرنده های gps با دقت های بالا و عدم دسترسی آسان به آنها، امکان بهره گیری از مزایای تجهیزات کشاورزی دقیق در ایران را محدود ساخته است. در این تحقیق، به منظور تصحیح خطای گیرنده های ارزان قیمت غیر تفاضلی، شبیه سازی نسبی گیرنده های تفاضلی در حالت پردازش off line، انجام شد. بدین منظور دو آزمون طراحی و هدف از انجام آزمون ها نزدیک شدن مسیر نقاط برداشتی به مسیر واقعی در نظر گرفته شد. در هر دو آزمون با به دست آوردن خطای یک گیرنده و اعمال آن بر گیرنده دوم، مختصات تصحیح شد. بدین ترتیب که یک گیرنده ثابت، مختصات نقطه ایستگاهی را تعیین کرده و یک گیرنده سیار بر روی مسیر حرکت کرده و مختصات نقاط را در فواصل مشخص زمانی ثبت کرد. پس از پردازش داده ها، نقشه ی مسیر نقاط گیرنده سیار، رسم شد و پس از مقایسه نقاط گیرنده ثابت با مختصات مرجع، خطا به دست آمد. سپس این خطا بر داده های گیرنده سیار اعمال شد. مسیر تصحیح شده رسم و با مسیر قبل از تصحیح و مسیر واقعی مقایسه گردید. جهت بررسی اینکه آیا زمان و سرعت بر روی ایجاد داده های برداشتی و تصحیح شده موثر هست یا نه، آزمون در 10 روز و در 2 سرعت انجام شد. نتایج آزمون سری اول تفاوت گرافیکی چندانی بین داده های ثبت شده و تصحیح شده، در روزها و سرعت های مختلف، نشان نداد. آزمون سری دوم همانند آزمون اول انجام گرفت با این تفاوت که این بار فقط تعدادی نقطه با مختصات شناخته شده، توسط گیرنده سیار ثبت شدند و بدین ترتیب امکان مقایسه ریاضی نتایج به وجود آمد. آزمایشات در 10 روز و هر روز 3 تکرار (در مجموع 30 آزمایش) انجام گرفت. در پایان مجموعه فواصل مختصات ثبت شده از مختصات واقعی در هر آزمایش با مجموعه فواصل مختصات تصحیح شده از مختصات واقعی با یکدیگر مقایسه و نتایج ارائه گردید. پس از انجام محاسبات برای تک تک نقاط، مجموع کل خطای گیرنده سیار قبل و پس از تصحیح به دست آمد. در این آزمون، مجموع خطای گیرنده قبل از تصحیح برابر با 71.59 متر و پس از تصحیح برابر با 64.31 متر بود.روش استفاده شده در تحقیق حاضر ، سبب تصحیح خطا به اندازه 46 سانتی متر شده و به میزان 15 درصد خطا را کاهش داده است. تفاوت میزان خطای نقاط در روزهای مختلف، قبل و پس از تصحیح، معنی دار بود.

مطالعه سازگاری ادوات خاک ورزی و کاشت تولید داخل با تراکتورهای ساخت شرکت «تراکتورسازی ایران»
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1389
  رضا فعله گری   حسین نوید

افزایش تولیدات محصولات کشاورزی یکی از فاکتورهای اساسی توسعه پایداراست. توسعه مکانیزاسیون نیز باعث افزایش تولیدات کشاورزی می شود و تراکتور وسیله ای ضروری برای کشاورزی مکانیزه محسوب می شود. عملیات خاک ورزی و کاشت با ترکیب ادوات مربوطه و تراکتور صورت می گیرد. کیفیت عملیات (کاشت و خاک ورزی) ارتباط مستقیمی با سازگاری ادوات و تراکتورها دارد. برای گردآوری اطلاعات و داده-ها 310 نفر از کاربران تراکتور به روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران در استان های کردستان، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کرمانشاه و همدان انتخاب و پرسش نامه ها تکمیل گردید. از اعضای هیئت علمی دانشگاه، متخصصان ماشین های کشاورزی، کشاورزان، شرکت تراکتورسازی، فروشندگان ادوات و تولیدکنندگان ادوات درباره سوالات نظر خواهی شد تا به شکل منسجم و مناسب تری تهیه شوند. پرسشنامه ها با شش گزینه (عالی، خیلی خوب، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف) به ترتیب با امتیاز (6، 5، 4، 3، 2، 1) ارزیابی شدند. میزان ضریب آلفای کرونباخ پرسش نامه، 67/0 به دست آمد. با توجه به نتایج مشکل ناسازگاری در زمین های شیب دار حادتر و میزان سازگاری ادوات خاک ورزی و کاشت با تراکتور مسی فرگوسن 240 پایین بود. تراکتور 285 نیز در بخش ادوات ترکیبی (خاک ورز و خاک ورز- کاشت) دارای ناسازگاری بود. از سوی دیگر تراکتور 399 به علت دارا بودن توان کششی بالا مشکل چندانی برخوردار نبود و از نظر سازگاری نیز در وضعیت بهتری قرار داشت. همچنین نتایج نشان داد که میزان تحصیلات کشاورز تاثیر مستقیم بر سازگاری دارد. با بالا بردن سطح دانش کشاورزان در زمینه عوامل سازگاری ، کشش، تنظیمات و با بهره گرفتن از رسانه های تصویری (cd) و افزایش سطح کیفیت آموزش در دفترچه راهنما، می توان میزان سازگاری را افزایش داد.

امکان سنجی طراحی بسته بند کاه و کلش پشت کمباینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1389
  دایان درخشنده توماج   حسین نوید

کاه و کلش باقی مانده از برداشت غلات، فرآورده جانبی اصلی کشت غلات می باشد. اکثر کشاورزان، بعد از برداشت غلات اقدام به جمع آوری و بسته بندی این فرآورده جانبی می کنند. روش مرسوم در ایران برای جمع آوری کاه و کلش، بسته بندی آن با بیلر های مکعبی کوچک می باشد. در این روش، غلات توسط کمباین برداشت شده و کاه و کلش باقی مانده از آن بر روی زمین می ریزد. این پژوهش در رابطه با امکان سنجی بسته بندی کاه و کلش همزمان با برداشت محصول انجام شد. برای این کار، پیشنهاد شد که یک دستگاه بیلر متداول در کشور به مالبند تعبیه شده در قسمت عقب کمباین متصل شود. کمباین در حین برداشت غلات، بیلر را به دنبال خود کشیده و کاه و کلش خروجی از آن، توسط بیلر بسته بندی می-شود. توان لازم برای عملکرد بیلر متصل شده به کمباین را می توان به دو روش تامین نمود. برای تامین توان بیلر، توان مورد نیاز بیلر محاسبه گردید. از توان اضافی موتور کمباین می توان برای تامین توان بیلر متصل شده به کمباین استفاده نمود و یا موتوری مجزا بر روی بیلر نصب نمود. در صورت استفاده از موتور کمباین برای تامین توان بیلر، از سیستم انتقال توان هیدورلیکی می توان برای انتقال این توان به بیلر استفاده نمود. این عمل نیازمند اعمال تغییرات بسیار در کمباین می باشد. روش دوم نصب موتور مجزا بر روی بیلر است. در صورت استفاده از این روش برای تامین توان بیلر، با ایجاد حداقل تغییرات در کمباین می توان بیلر را به کمباین متصل نمود. ظرفیت بسته بندی کاه و کلش بیلر و میزان کاه و کلش خروجی از کمباین، محاسبه و توانایی بیلر برای بسته بندی کاه و کلش خروجی از کمباین مورد ارزیابی قرار گرفت. افزایش طول کمباین در اثر اتصال بیلر به آن، می تواند مانوردهی کمباین در دور زدن ها را کاهش دهد. برای تعدیل این مشکل، تغییراتی در نحوه قرارگیری اجزاء بیلر نسبت به یکدیگر اعمال گردید، از آجایی که در این روش، کاه و کلش از روی زمین جمع آوری نمی گردد و کاه و کلش خرجی از کمباین بدون تماس با زمین مستقیماً بسته بندی می گردد، انگشتی-های بردارنده حذف و از صفحات شیب دار برای هدایت کاه و کلش خروجی از کمباین به واحد انتقال دهنده بیلر استفاده می گردد.

مدلسازی هزینه ماشین های برداشت نیشکر در شرکت کشت و صنعت دعبل خزاعی با استفاده از شبکه ی عصبی مصنوعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1390
  مهرداد صفرپور   حسین نوید

مدیریت ماشین ها و تجهیزات سنگین وظیفه ی بسیار دشواری می باشد. یک مدیر اغلب باید تصمیم گیری های پیچیده ی اقتصادی در ارتباط با هزینه های ماشین های کشاورزی اتخاذ کند. این تصمیم گیری ها عبارتند از: مالکیت ماشین، نگهداری، تعمیرات، بازسازی، جایگزینی و منسوخ شدن ماشین ها. مدیر همچنین باید قادر به پیش بینی نرخ اجاره ی داخلی ماشین های تحت نظارت خود باشد. هزینه های نگهداری و تعمیرات می تواند اثرات قابل ملاحظه ای در تصمیم گیری های اقتصادی و پیش-بینی ها داشته باشد. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی یک مدل ریاضی مناسب برای پیش بینی هزینه های نگهداری و تعمیرات ماشین های برداشت نیشکر مورد استفاده در کشت و صنعت دعبل خزاعی خوزستان بود. متغیر مستقل در مدل ریاضی، ساعات کارکرد تجمعی ماشین برداشت نیشکر و متغیر وابسته، هزینه های نگهداری و تعمیرات برحسب درصدی از قیمت خرید اولیه می باشد. در این راستا، گزارش های سرویس و تعمیرات موجود در دفتر فنی واحد تجهیزات مکانیکی کشت و صنعت، مربوط به 24 دستگاه ماشین برداشت نیشکر hch 300 hepco در یک دوره ده ساله (1380 تا 1389) بررسی گردید. داده های حاصل به وسیله آنالیز رگرسیون بری شش مدل خطی، معکوس، درجه دوم، درجه سوم، توانی و نمایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل توانی مناسب ترین مدل پیش بینی هزینه نگهداری و تعمیرات می باشد. با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی، مدل عصبی برای ماشین های برداشت نیشکر بهینه شد و با استفاده از شاخص های آماری ضریب همبستگی (r) و متوسط قدرمطلق درصد خطا (mape) مدل به دست آمده مورد ارزیابی قرار گرفت و در نهایت مدل 1-12-2 به عنوان بهینه-ترین مدل شبکه عصبی انتخاب گردید. مدل عصبی به دست آمده با ضریب همبستگی 99385/0 در فاز آزمایش و 99516/0 در فاز آموزش توانست تمام هزینه های ماشین های برداشت نیشکر مورد مطالعه را با دقت بسیار بالایی تخمین بزند.

ارزیابی آزمایشگاهی دقیق کارها با استفاده از روش صوتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  هادی کریمی   اصغر محمودی

افزایش دقت فاصله گذاری بین بذرها تأثیر معنی داری بر کیفیت و بازدهی محصولات کشاورزی دارد. لازمه این امر توسعه روش های سریع و قابل اطمینان برای سنجش دقت توزیع بذر در ارزیابی آزمایشگاهی دقیق کارها است. در این تحقیق یک تکنیک صوتی جدید برای سنجش میزان یکنواختی فواصل بین بذرها و برآورد شاخص های عملکردی دقیق کارها به صورت آنلاین معرفی شده است. برای ارزیابی این تکنیک از بذرهای گوجه فرنگی پوشش دار، گندم و ذرت دانه ای به عنوان ماده آزمایشی استفاده گردید. الگوهای مختلف بذر با محدوده های فاصله ای مختلف به صورت دستی روی سیستم تسمه جاگذاری شدند. با حرکت تسمه بذرهای سقوط کرده از انتهای تسمه به ترتیب به صفحه ای فولادی برخورد کرده و صدای حاصله از برخورد، توسط میکروفن ثبت می شد. در هر برخورد صدای بذر مورد پردازش و فاصله آن نسبت به بذر قبلی حاصل می شد. براساس نتایج آنالیز رگرسیون برای تمام نمونه ها، همبستگی 99 درصدی بین فواصل روی تسمه و فواصل اندازه گیری شده به وسیله سیستم صوتی بدست آمد. همچنین یک سیستم هوشمند بر پایه سیگنال های صوتی برای شناسایی بذرهای آسیب دیده پایه گذاری شد. برای توسعه شبکه عصبی مصنوعی 2000 داده صوتی از بذرهای آسیب دیده و سالم گوجه فرنگی پوشش دار جمع آوری گردید. سیگنال های صوتی بدست آمده پیش پردازش و ویژگی های بالقوه آن در حوزه زمان و فرکانس با استفاده از تبدیل سریع فوریه 1024 نقطه ای استخراج گردید. با استفاده از پارامترهای آماری (مینیمم، ماکزیمم، میانه، میانگین و واریانس) برای هر ستون از ویژگی های دامنه، چگالی طیف توان و فاز، تعداد داده های مربوط به یک سیگنال به 15 عدد کاهش پیدا کرد. در فرآیند انتخاب مدل مناسب برای شبکه های عصبی، چندین ساختار شبکه که هر کدام تعداد نرون های متفاوتی در لایه مخفی داشتند مورد ارزیابی قرار گرفت و مدل بهینه بر پایه کمترین مربعات خطا، نرخ شناسایی و ضریب همبستگی با ساختار 2-17-15 انتخاب گردید. نرخ شناسایی شبکه پیشنهادی برای بذرهای سالم و بذرهای آسیب دیده به ترتیب 49/99 و100درصد حاصل شد. در نهایت با توجه به نتایج حاصله توانایی سیستم صوتی در ارزیابی آزمایشگاهی دقیق کارها بالا ارزیابی شد.

طراحی کنترل کننده مقاوم (robust controller) برای هدایت خودکار تراکتور با استفاده از مدل دینامیکی به همراه کنترل حرکت جانبی ادوات سوار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  جواد رباطی   حسین نوید

کنترل مکانیکی علف های هرز توسط تعداد قابل توجهی از کشاورزان مورد استفاده قرار می گیرد لذا، هدایت دقیق تراکتور و کولتیواتور یکی از مسائل مطرح در کشاورزی دقیق و مقوله کنترل مکانیکی علف هرز محسوب می شود. از این رو، تحقیق حاضر بر کنترل سیستم فرمان گیری تراکتور و حرکات جانبی کولتیواتور سوار بر آن تکیه دارد. این تحقیق همانند سایر تحقیقات صورت گرفته در این حوزه با هدف کلی کاهش دادن دشواری کار هدایت تراکتور، قادر ساختن راننده به اختصاص زمان بیشتر برای کنترل کیفیت کارهای زراعی و کاهش هزینه، افزایش دقت و کاهش صدمات گیاهی صورت پذیرفت. در ضمن تحقیق حاضر جز نخستین گام های تحقیقی برداشته شده در ایران در حوزه هدایت خودکار ادوات کشاورزی است. با توجه به این که گام اولیه در مباحث طراحی سیستم کنترل، مدل سازی سیستم مکانیکی موجود می باشد، لذا با بررسی منابع صورت گرفته، از مدل دینامیکی yaw سه چرخ برای شبیه سازی رفتار دینامیک تراکتور و کولتیواتور متصل به آن استفاده شد. در مدل سازی کولتیواتور سوار از روابط کینماتیکی استفاده گردید و موقعیت آن از روی روابط هندسی موجود محاسبه شد. با توجه به کلیه مزایای مطرح برای سیستم الکتروهیدرولیک، این سیستم به عنوان سیستم کارانداز در نظر گرفته شد. با محاسبات اولیه صورت گرفته، در هر دو مورد استفاده از سیلندر هیدرولیک shore-western سری 910 و سوپاپ خودکار moog سری 72 مفروض بوده است. شبیه سازی ها برای هر دو سیستم به طور مجزا در نرم افزار matlab انجام گرفت و طبق نتایج حاصل از شبیه سازی، سیستم کنترل کولتیواتور قادر بود شاسی فرعی کولتیواتور را به طور جانبی کنترل نموده و تیغه ها را در مجاورت ردیف های محصول و بدون آسیب به خود محصول هدایت کند. بخش دیگر تحقیق بر کارایی سیستم تحت کار در شرایط مزرعه و غلبه بر عدم قطعیت های موجود در سیستم کنترل متمرکز بود. با توجه به این که همواره عوامل ناشناخته ای وجود دارند که در مدل سازی اعمال نشده اند، و نیز با توجه به تاثیر عوامل ناشناخته دیگری که ماهیت کار خارج جاده ای و خصوصاً کار در مزرعه می باشد، استفاده از تکنیک های کنترل مقاوم در طراحی کنترل کننده مد نظر قرار گرفت. ملاک عملکرد مطلوب سیستم کنترل در این تحقیق سرعت پاسخ سیستم و تسریع در فرمان گیری تراکتور و کولتیواتور به مسیر موردانتظار با کمترین انحراف و حداقل آسیب به ردیف محصول بوده است که طبق نتایج به دست آمده این هدف به صورت مطلوب برآورده گردید. در بخش نهایی تحقیق حاضر، ارزیابی عملی کنترل کننده مقاوم طراحی شده برای کارانداز الکتروهیدرولیکی مورد توجه قرار گرفت و سیستم بر روی سکوی تست موجود در آزمایشگاه هیدرولیک و تله روباتیک دپارتمان مهندسی مکانیک دانشگاه مانیتوبا پیاده سازی گردید و سه پارامتر کلیدی عملکرد یعنی پایداری، پیروی از مسیر و قابلیت حذف اغتشاش (نیروی خارجی) مورد ارزیابی قرار گرفت. طبق نتایج حاصل از سکوی تست، عملکرد کلی سیستم کنترلی بسیار مطلوب ارزیابی گردید. همچنین نتایج عملی، هم خوانی بسیار نزدیکی با نتایج شیبه سازی های صورت گرفته نشان داد که این امر می تواند بر دقت مدل سازی ها دلالت داشته باشد.

طراحی و روش ساخت ماشین علوفه خردکن مناسب برای دامپروری های با ظرفیت متوسط
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1391
  بهنام قریبه قریبه   حسین نوید

ماشین علوفه خردکن از جمله ماشین های پس از برداشت می باشد که به منظور آماده سازی و خردکردن علوفه در روستاها و واحدهای کوچک دامپروری مورد استفاده قرار می گیرد. این ماشین با قرار گرفتن در یک مکان مسطح و تراز، علوفه را خرد کرده و در طول های مختلف بر حسب نوع دام آماده می کند. این تحقیق به منظور رفع نیاز کشاورزان و واحدهای دامپروری متوسط و کوچک به علوفه خردکن های متوسط تدوین شده است و با بررسی های انجام شده روی چندین مدل مختلف علوفه خردکن موجود در بازار و همچنین با استفاده از نتایج مطالعات قبلی، مدل مناسب انتخاب شده است. کلیه قطعات ماشین و سیستم انتقال قدرت طراحی شد و سپس مدل کامپیوتری آن توسط نرم افزار catia تهیه گردید. با مطالعه انواع فرآیندهای برش مواد گیاهی، نوع برش رفت و برگشتی گیوتینی برای علوفه خردکن مورد نظر در نظر گرفته شد. با توجه به خواص فیزیکی مکانیکی ساقه های یونجه، مقدار قدرت مورد نیاز ماشین 5/5 اسب بخار محاسبه گردید. مزیت این دستگاه نسبت به مدل های مختلف عرضه شده در بازار، ساده گی ساختمان و به کارگیری قطعات کمتر در آن و عدم تولید گرد و غبار و نیز داشتن واحد تغذیه کننده مجزا می باشد که باعث افزایش ایمنی کاربران می شود. در این ماشین از الکتروگیربکس rpm 1450ی با نسبت کاهش 1:20 استفاده شد و سیستم انتقال توان از الکتروگیربکس به واحد خردکننده از نوع مکانیزم خود برگشت سریع به همراه مکانیزم اسکاچ – یوک بود و ظرفیت تئوری ماشین kg/s 5/0 بدست آمد.

تعیین پارامترهای طراحی یک نوع موزع نیوماتیکی جدید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1392
  حسین مزرعه لی   حسین نوید

امروزه دقیق‏کارهای مختلفی در بازار برای کشت انواع بذور وجود دارند که به طور موفقیت آمیزی کار می کنند. ولی در خصوص کشت بذور ریز مانند بذور سبزیجات، مشکلاتی به علت تغییرات زیاد در شکل و اندازه آن ها برای طراحی و ساخت دقیق‏کارهای آن ها وجود دارد. در این تحقیق مطالعه ای روی یک نوع موزع جدید نیوماتیکی صورت گرفت. این موزع نیوماتیکی مانند انواع دیگر آن از خلاء برای برداشتن و انتقال بذر استفاده می کند و تفاوت اساسی آن با انواع دیگر، در شکل موزع و مکانیزم برداشتن بذر است. شکل کلی این موزع شامل استوانه‏ای است که در محیط آن نیز میله های استوانه ای دیگری به صورت شعاعی قرار گرفته اند که در نوک آن ها نازل هایی برای برداشتن بذر تعبیه شده اند. برای انداختن بذر از یک لاستیک استفاده شد به طوری که با عبور نازل ها از مقابل لاستیک، بذرها به این مانع برخورد کرده و در لوله سقوط می افتند. برای ارزیابی موزع در این تحقیق اثر سه فاکتور دور مکنده، سرعت مماسی و قطر سوراخ نازل بر شاخص های کپه کاری، نکاشت، دقت و کیفیت تغذیه به صورت طرح فاکتوریل در قالب کاملا تصادفی با استفاده از آزمون تسمه گریس اندود مورد ارزیابی قرار گرفت. پایین ترین شاخص نکاشت با مقدار 14/3 درصد در تیمار با دور مکنده 22000 دور در دقیقه، قطر 3 میلی متر و سرعت مماسی 30/0 متر بر ثانیه مشاهده شد. شاخص کپه کاری با افزایش هریک از فاکتورها افزایش یافت. بالاترین مقدار برای شاخص کیفیت تغذیه مربوط به تیمار با قطر سوراخ 2 میلی متر، دور مکنده 22000 و سرعت مماسی 15/0 متر بر ثانیه بود و مقدار آن 37/93 درصد بود. در نهایت کمترین مقدار برای شاخص دقت هم در همین تیمار مشاهده شد و مقدار آن 969/17 درصد بود.

بررسی میزان ارتعاشات عقب کمباین در شرایط مختلف مزرعه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1392
  سینا خلیل وندی بهروزیار   حسین نوید

دستگاه اندازه گیر افت دانه یک سیستم اندازه گیری تلفات دانه در کمباین می باشد. حسگرهای مورد استفاده در این سیستم ها معمولاً نیروسنج ها یا حسگرهای پیزوالکتریکی هستند. برای اندازه گیری میزان تلفات، دانه ضربه ای به حسگر وارد کرده و یک سیگنال ولتاژ الکتریکی تولید می شود که متناسب با مقدار تلفات می باشد. در حین برداشت محصول در مزرعه، کمباین در معرض ارتعاشاتی قرار می گیرد که عملکرد و سیگنال ولتاژ تولیدی توسط این حسگرها را به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار می دهد. در این حسگرها تمایز بین ضربات ایجاد شده توسط محصول و نویزهای ایجاد شده در کمباین مثل ارتعاشات، یک چالش به حساب می آید. بنابراین پی بردن به مقادیر ارتعاشات در قسمت عقب کمباین و در جایی که این حسگرها نصب می شوند بسیار مهم است. در این تحقیق برای بررسی میزان ارتعاشات عقب کمباین در شرایط مختلف مزرعه، از یک حسگر شتاب سه محوره دیجیتالی استفاده گردید. این حسگر در قسمت عقب کمباین jd955 icm ، نصب گردید و مقادیر شتاب این قسمت در سه سطح سرعت پیشروی، سه سطح سرعت دورانی کوبنده و در دو حالت وجود یا عدم وجود محصول در رایانه ذخیره گردید. نتایج حاصل از تحلیل آماری داده ها نشان داد، شتاب در راستای قائم بیشتر تحت تأثیر ناهمواری های زمین است تا متغیرهای مربوط به ماشین. هم چنین افزایش محسوسی در مقدار ارتعاش در سرعت دورانی rpm 690 و پیشروی 1-km.h 4، مشاهده شد که به نظر می رسد در این حالت پدیده تشدید اتفاق افتاده باشد. وجود محصول در داخل کمباین باعث افزایش در مقادیر شتاب شد که می توان علت آن را پایین بودن درصد رطوبت گندم برداشت شده دانست. در سرعت دورانی کوبنده معین با افزایش سرعت پیشروی و در حالتی که کمباین در حال برداشت گندم بود، مقدار شتاب در راستای طولی افزایش پیدا کرد. از نتایج این تحقیق می توان در بهبود دقت و کارکرد سیستم های اندازه گیری مقدار تلفات برخط و هم چنین طراحی ایزولاتورهای ارتعاشی برای این سیستم ها استفاده کرد.

ارزیابی طیفی روش های خاک ورزی حفاظتی و مرسوم در تناوب های مختلف در شرایط دیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1393
  ایرج اسکندری   کاظم رنگزن

تصویربرداری گرمایی می تواند به عنوان روشی برای تمایز روش¬های مختلف خاک ورزی و ارزیابی تنش آبی گیاه مورد استفاده قرار گیرد نتایج نشان داد با افزایش شدت خاک ورزی و کاهش بقایای گیاهی در روی خاک، دمای سطح خاک و دمای کانوپی افزایش می یابد. روش کاشت مستقیم موجب کاهش دمای سطح به میزان7/5-5/2 و دمای کانوپی گندم به میزان 7-3 درجه سانتی گراد نسبت به تیمارهای دیگر شد. روش های خاک ورزی حفاظتی موجب افزایش رطوبت خاک درعمق 30-0 سانتی متر و کاهش جرم مخصوص ظاهری خاک در عمق 20-0 سانتی متری گردید. همچنین با افزایش شدت خاک ورزی یک روند کاهشی در مقادیر نفوذپذیری آب در خاک وجود داشت. میزان نفوذپذیری آب در خاک در تیمار های بی خاک ورزی (کاشت در ته ساقه های محصول قبلی و کاشت مستقیم در کلیه بقایای محصول قبلی) به ترتیب 57/1 و 71/1 برابر بیشتر از مقدار آن در تیمار متداول (گاوآهن یرگرداندار + دیسک) بود. نتایج مقاومت به نفوذ نشان داد که تیمارهای خاک ورزی و کاشت در لایه 20-0 سانتی متری خاک رفتار یکسانی داشته و تفاوت معنی داری بین تیمارها تا عمق 20 سانتی متری مشاهده نشد. در لایه 30-20 سانتی متری بیشترین مقاومت خاک با میانگین 59/1 مگا¬پاسکال مربوط به تیمار خاک ورزی متداول (گاوآهن برگرداندار+ هرس بشقابی) و کمترین مقدار با میانگین 88/0 مگاپاسکال مربوط به تیمار بی خاک ورزی درکلیه بقایا بود. روش های خاک ورزی حفاظتی به ویژه بی خاک ورزی می تواند موجب افزایش عملکرد محصول در شرایط دیم حتی با میزان بارندگی کمتر از بلندمدت گردد. علت این امر را می توان به افزایش ذخیره رطوبت خاک در روش های مذکور مرتبط دانست. در این تحقیق، نتایج ارزیابی رشد محصول و اندازه گیری دمای کانوپی گندم و علوفه به طریق تصویربرداری گرمایی حاکی از وجود اختلاف معنی دار بین تیمارها بود. با توجه به نتایج 2 سال اجرای تحقیق، در اواخر مرحله دانه بستن گندم، وجود بقایای گیاهی(علوفه) در تیمارهای بی خاک ورزی موجب کاهش دمای کانوپی به مقدار 5/1تا 7 درجه سانتی گراد نسبت به سایر تیمارها شد. با توجه به نتایج، استفاده از تصویربردار گرمایی به عنوان ابزار مناسبی جهت ارزیابی تغییرات دمای کانوپی می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

تحلیل داستان های مینی مال (کوتاه کوتاه)سه دفتر اول مثنوی معنوی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال - دانشکده زبان و ادبیات فارسی 1392
  لیلا زرعی   حسین نوید

مینی مالیسم جریانی است با مولفه ها و ویژگی های خاص خود که قابلیت تطبیق و تحلیل با بسیاری از حکایات و قصص کوتاه ادبیات کلاسیک فارسی را داراست. از طرفی مثنوی مولوی نیز به دلیل اشتمال بر حکایات اخلاقیِ کوتاه تا حد زیادی دارای قابلیت های مینی مالیستی است و می توان حکایت های کوتاه آن را با ویژگی های داستان های مینی مال سنجید. ویژگی هایی چون ساده، کوتاه و کم حجم بودن، داشتن زبان تصویری، واقع گرایی، محدودیّت زمان و مکان و . . . که در این پژوهش به آن ها پرداخته ایم، به صورت بارزی در این حکایات جلوه گر است. پس از تطبیق حکایت های کوتاه سه دفتر اول مثنوی با مولفه های داستان های مینی مالیستی و همچنین تحلیل ساختاری این حکایت ها، به این نتیجه رسیده ایم که حکایت های کوتاه سه دفتر اول مثنوی علاوه بر دارا بودن شاخصه های داستان های امروزی از لحاظ اشتمال بر انواع عناصر داستانی، به طرز اعجاب آوری قابل تطبیق با داستان های مینی مال نیز می باشد. البته علاوه بر وجوه اشتراک فراوان میان حکایت های مثنوی با داستان های مینی مال، وجوه افتراقی نیز میان آن ها وجود دارد؛ از جمله وجود شخصیت های متفاوت در حکایت های مثنوی و قضاوت شخصی مولوی در مورد آن ها که این امر نتیجه ی جدا بودن خاستگاه ادبی و همچنین فاصله ی زمانی میان تألیف مثنوی با عصر ظهور سبک های داستان نویسی نوین است. کلید واژه: مینی مالیسم، مثنوی معنوی، مولانا، داستان، واقع گرایی، شخصیت.

بررسی امکان افزایش ظرفیت انتقال توان در جعبه دنده کمباین سهند اس 68
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1386
  بهنام رضایی   حسین نوید

چکیده ندارد.

طراحی و روش ساخت ماشین برداشت هویج مناسب مزارع کوچک
thesis 0 1380
  منصوره مظفری گنبری   حمید رضا قاسم زاده

برداشت هویج یک از شاق ترین مراحل تولید این محصول بوده و هزینه و کارگر زیادی نیاز دارد. بطوریکه هزینه برداشت دستی در حدود نصف هزینه های تولید و کاگر مورد نیاز 300 نفر کارگر در رورز برای برداشت یک هکتار تخمین زده شده است. ناتوانی کشاورزان در خرید ماشین های برداشت تجارتی که ناشی از کوچک بودن سطح مزارع بوده باعث گردیده که برداشت این محصول بطریق دستی انجام گیرد که این امر موجب کاهش سطح زیر کشت هویج شده است. در این مطالعه جهت رفع مشکل برداشت هویج از نوع نیمه سوار و تک ردیفه در نظر گرفته شد که ابتدا محصول را از خاک کنده و سپس سرزنی می کند . طراحی اجزای مختلف ماشین از نظر ساختمانی و تنظیمات حدالامکان متناسب با مواد اولیه موجود در کشور و به شکل ساده انجام گرفت. همچنین سیستم های انتقال توان مناسب برای هریک از اجزای کاری ماشین طراحی گردید. نظر به اینکه سرعت تسمه های بالابر جهت کاهش صدمات مکانیکی باید متناسب با سرعت پیشروی باشد توان مورد نیاز برای حرکت تسمه های بالابر و عمق کاری خیشنوک در نظر گرفته شد و تدابیری جهت کاهش دادن احتمال صدمه دیدگیهای محصول در واحد سرزن و هنگام سقوط به زمین در نظرگرفته شد. توان کل ماشین برابر 13 اسب بخار تخمین زده شد و در نهایت تراکتور گروه ‏‎(i)‎‏ جهت اتصال ماشین به آن، مناسب تشخیص داده شد. ظرفیت مزرعه ای تئوریک و موثر ماشین در بازده 70 درصد بترتیب 15/0 و 105/0 هکتار در ساعت برآورد گردید.