نام پژوهشگر: مهرداد کشتی آرا
افسانه حاجی صادقلو عفت السادات افضل طوسی
فلات ایران مهد و زادگاه اصلی سفالینه های منقوش است. این سفالینه ها در دوره های مختلف از نظر شکل، تناسب، توازن و ابداع در لعاب دهی و تزئینات، بسیار ممتاز و بی نظیرند. تزئینات و نقوش ظروف سفالین به حدی متنوع و متعدد است که می توان آنها را به چند گروه تقسیم کرده و مورد بررسی قرار داد. نقش پرندگان نیز یکی از نقوش متداول سفالینه های ایران است. انسان از دیر باز به پرندگان علاقه داشت و آنان را عامل نزول رحمت می دانست. از این رو، برای تزئین سفالینه های خود از نقوش پرندگان استفاده می کرد زمانی به تنهایی و گاهی در جمع، در حال آرامش و یا پرواز، گاهی نمادین و گاه نزدیک به واقعیت. تعدد و تنوع در طراحی این نقوش موجب شد تا نگارنده به بررسی ویژگی های ترسیمی نقوش پرندگان ظروف سفالین بپردازد. این نقوش تزئینی که از دوره باستان و پیش از پیدایش خط به شکل مجموعه نماد هایی روی سفالینه ها به تصویر در آمدند، پایه و اساس طراحی شدند و راه توسعه و ترقی هنر ایران را برای ذهن خیال پرور ایرانیان گشودند. امروز نیز مطالعه و بررسی این نقوش می تواند منشاء خلاقیت هایی باشد. در این تحقیق که با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش تحلیل توصیفی انجام شده است، نقش پرندگان ظروف سفالین از عصر مس- سنگی تا دوره ایلخانی را در بر می گیرد. نتایج نشان می دهد که پرندگان با روش های گوناگونی همچون تصرف کردن در تصاویر از طریق خلاصه کردن، منظم و مدور کردن، اغراق و انتزاع کردن ترسیم شده اند. همچنین هنرمند با ایجاد تغییر در خط و بافت پرهای پرندگان و نیز با ترکیب تصاویر با یکدیگر به نقوش متنوعی دست یافته است. امید است آشنایی با شیوه ترسیم این نقوش، سبب نوآوری و ابداع طرح های جدید در عرصه های گوناگون هنری شده و به ادامه حیات تصویری این نقوش کمک کند.
پویا حقانی مهرداد کشتی آرا
این تحقیق به بررسی تحولات کمیک استریپ ایران پس از انقلاب اسلامی می پردازد و در راستای رسیدن به این هدف به وضعیت جهانی کمیک استریپ و تحولات آن پیش از انقلاب نیز اشاره می شود. اگر بخواهیم روند اوج و فرود کمیک را در ایران بررسی کنیم چالش برانگیزترین نقطه در روند تحولات کمیک در ایران پس از انقلاب، دوره ی ممنوعیت آن است، که اگر چه تا پیش از این نیز کمیک در هنر ایران چندان رشد نکرده بود، اما این ممنوعیت به صورت مقطعی باعث محدود تر شدن تولید و نشر کمیک استریپ گشت. برای شناخت بهتر این دوره، کمیک استریپ از دو بعد فرهنگی و حقوقی مورد بررسی قرار گرفته و نظرات کارشناسان حوزه ی فرهنگ درباره ی ممنوعیت آن بررسی شده است تا از رهگذر تقابل این نظرات، اجماعی بر سر محاسن و معایب وجود کمیک استریپ در ایران به دست آید. در نهایت این نتیجه به دست می آید که کمیک استریپ با وجود همه ی محدودیت ها به حضور خود در فضای فرهنگی ایران ادامه خواهد داد، اعمال ممنوعیتها و عدم ساماندهی حرفه ای در جامعه نه تنها باعث از بین رفتن اثرات سوء واردات فرهنگی از این دست نمی شود بلکه این شیوه ی هنری را به بیراهه می راند. با توجه به پیشینه ی تصویری و ادبی کشورمان سزاوار نیست که این روش ارتباطی به واسطه ی اتخاذ شیوه های غلط مدیریتی به حاشیه رانده شود.امید است این تحقیق و مطالعات مشابه در این حوزه باعث از بین رفتن بدبینی جامعه ی هنری و فرهنگی نسبت به این رسانه شود.
علی سجادیه کامران افشارمهاجر
در این پژوهش میان رشته ای که به روش توصیفی - تحلیلی و از نوع کیفی و غیرتعاملی صورت پذیرفته، جمع آوری اطلاعات آن به روش کتابخانه ای و بررسی متون به روش میدانی و به صورت مشاهده ای انجام شده است، و بررسی «هویت بصری» و «گرافیک محیطی» محور فرهنگی تاریخی چهارباغ عباسی پرداخته می شود. «هویت بصری» یعنی ویژگی های دیداری و کیفیت هایی که مشخصه ی چهارباغ اصفهان بوده و آن را بهعنوان خیابانی واجد ارزشهای کالبدی، عملکردی و زیباشناسانه از دیگر خیابانهای ایران و جهان متمایز کند. «گرافیک محیطی» چهارباغ در این پژوهش، شامل تابلوهای مغازه ها، تابلوهای «استند» و ایستگاه های اتوبوس می شود که کارکرد اطلاع رسانی و زیباسازی شهری دارد. تابلوی مغازه ها معرف کاربری تبلیغاتی در عین ایفای نقش کارکردی آن یعنی معرفی کالا و خدمات است، اگرچه بسته به کیفیت ارائه شده، تابلوها موجب افزایش پویایی و سرزندگی در فضای شهری یا اغتشاش و آلودگی بصری می شوند و این بیانگر چگونگی مشارکت مردم در منظر شهری است. هدف این پژوهش، بررسی سازمان دهی فضایی، ساماندهی و ضابطه مند کردن طراحی گرافیک تابلوها برای بازیابی و سرزندگی محور ساختاری چهارباغ و رسیدن به هویت بصری است که شایسته ی این محور است. نتایج پژوهش نشان دهنده ی این است که ساماندهی تابلوهای خدماتی و تجاری ارتباط مستقیم با معماری خلاقانه در نما و بدنه ی خیابان دارد. گذشته از آن، ضعف و ناهماهنگی در طراحی گرافیک، استفاده از طراحان کم تجربه در طراحی بسیاری از تابلوها از سوی نهادهای دولتی، طراحان و تابلوسازان خصوصی و نیز اجرایی نشدن ضوابط و مقررات ناکامل زیباسازی شهری و نبود یک نگاه جامع، «کل نگر» و خلاق، نتیجه ای جز تأثیر نامطلوب و گاه مخرب بر فضای بصری در محور چهارباغ عباسی نداشته است. هویت یک مفهوم نسبی است و بازگشتن به سنت های گذشته بدون آگاهی لازم و پشتوانه های مفهومی و عملکرد امروزی، ماهیت بصری درستی را ایجاد نمی کند. ازاین رو با بررسی موردی یک قسمت از چهارباغ، تغییرات وپیشنهادهای ممکن بر بدنه و نمای چهارباغ با استفاده از قوانین دیداری گشتالت به صورت عملی نشان داده می شود. این در حالی است که قسمت های زیادی از بدنه ی شرقی چهارباغ کاملاً تخریب و با نوسازی به صورت یکریخت و یکسان سازی ارزش های کالبدی و عملکردی و نیز هویت بصری را با چالش های فراوانی روبه رو ساخته است. از دید کارشناسان و صاحب نظران، از یک سو شفاف نبودن بدنه ی تازه ساز، حذفِ نمای مغازه ها و سوق دادن آن ها در یک گذرِ درون گرا و بی توجهی به جانمایی تابلوهای سردر مغازه های آن و همچنین جزییات طراحی نما از سوی دیگر خالی از اشکال نیست. اما تابلوهای بدنه ی غربی در حال حاضر با بافت قدیمی موجود، نیاز به ساماندهی دارد و بازسازی آن در آینده ضروری به نظر می رسد. از این رو چند طراحی قلمِ (تایپ فیس) مناسب برای این موضوع انجام شده است.
لاله رسایی مقدم عفت السادات افضل طوسی
چکیده ندارد.
لاله رسایی مقدم عفت السادات افضل طوسی
بررسی هویت نستعلیق در تایپوگرافی ایرانی ، موضوع رساله ای است که به نظر می رسد در تاریخ گرافیک و تایپوگرافی ایران ، اولین بار به صورت جدی و با استناد بر پیشینه تاریخی خط نستعلیق و با تکیه و تجزیه و تحلیل بر آثار موجود ، به آن پرداخته شده است . بررسی تحقیقات با مروری بر پیشینه تاریخی نستعلیق ، پیدایش ، سیر صعودی و مراحل تکامل آن ، خوشنویسان نامی و مروجان این خط ، پیدایش گرایشات نوین نستعلیق و همچنین بررسی پیدایش تایپوگرافی در غرب و پیدایش حروف قابل چاپ فارسی و سیر طراحی حروف در ایران ، بر اساس منابع مکتوب موجود و تحقیقات کتابخانه ای صورت پذیرفت . کلیه مطالب در زمینه چگونگی حضور نستعلیق و استفاده از آن در آثار گرافیک و تایپوگرافی ایرانی و کاربردی کردن آن ، بررسی روابط فرم ومحتوا در بین نستعلیق و تایپوگرافی و همچنین نوآوری و سنت در این مقوله ، بر اساس مستنداتی که درحال حاضردر جامعه گرافیک ایران به آن پرداخته می شود ، جمع آوری شده است . دربخش پایانی این رساله ، بررسی ساختار نستعلیق و تطبیق آن با نرم افزار نستعلیق صورت گرفته است . ویژگی ها و ساختار نستعلیق وگرایشات فرمالیستی بدون محتوا در این زمینه ، ضرورت آشنائی با مزایای ساختار نستعلیق در شناخت آن در رابطه با برقراری ارتباط میان فرم و محتوای اثر ، لزوم به کارگیری خصوصیات درونی وحالات وویِِژگی های منحصر به فرد نستعلیق در تایپوگرافی ایرانی ، ارائه سرفصل های آموزشی بهینه دردانشگاه ها و مراکزآموزشی و موسسات مرتبط در آموزش با هدف آشنائی هنرجویان و دانشجویان ذی ربط با هنرهای ملی ، که در گرافیک ، کاربرد تجسمی پیدا می کنند و ... از جمله نتایج به دست آمده در این رساله می باشد .
سمیه کریمی حسن آباد عفت السادات افضل طوسی
ادبیات و هنر (گرافیک)، موضوعاتی هستند که از نظرگاههای بسیاری به یکدیگر پیوند خورده و حتی خاستگاهی مشترک دارند. اما، از آنجا که تقریبا هیچ مطالعه دقیقی در این مورد صورت نپذیرفته است؛ لذا در این تحقیق سعی شده با نگاهی ریشه ای به این مقوله پرداخته شود. برای این منظور، ابتدا جایگاه ادبیات، نسبت به هنر، مشخص و معلوم گردیده و سپس، با رویکردهای مختلفی همچون تاریخی، روانشناسانه و نشانه شناختی، بر پیوند این دو تاکید شده است. رویکرد تاریخی، شامل نگاهی اجمالی به گذشته است. که هدف از آن، اثبات پیوند ادب و هنر ایران، از گذشته تا حال است. رویکرد روانشناسانه، جستجوی خاستگاه مشترک ادبیات و هنر، در روح و روان شاعر و هنرمند است و سعی بر اثبات این واقعیت دارد. رویکرد نشانه شناختی، بیان گستره مفهوم زبان و نشانه، و ارتباط آن با اسطوره و هنر، در فضای پوستر ایرانی است. که خود به وسیله تبادل کدها و رمزگان مشترک آنها صورت می گیرد. با این بررسی معلوم گردید که، اگرچه هنر و ادبیات ایران دو موضوع بسیار مربوط به هم و تفکیک ناپذیرند که زمینه های بسیاری برای تاثیرپذیری از یکدیگر دارند؛ و نیز از آنجا که ادبیات ایران، گنجینه غنی و ارزشمندی برای این منظور است که می تواند در حفظ هویت فرهنگی و هنری ما موثر واقع شود، اما متاسفانه توجه شایان ذکری در طراحی گرافیک، بویژه پوستر که مورد بحث ماست به آن نشده است.