نام پژوهشگر: عبدالعلی علی عسگری

رهیافتی برای تدوین الگوی مدیریت رسانه از دیدگاه امام خمینی «ره» و مقام معظم رهبری، آیت ا... خامنه ای
thesis سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1391
  رسول مهدی نژاد   علی اصغر غلامرضا

5- فصل پنجم: نتیجه گیری (بررسی نتایج به دست آمده و ارائه پیشنهادها) مقدمه: بعد از طراحی مدل نظری و مدل مفهومی، یافته های تحقیق را، با روحیه خوداتکایی و محوریت بخش های (جهانبینی حاکم بر رسانه ها، یافته های مدیریتی، یافته های ارتباطاتی، بررسی دیدگاه های مختلف «دینی-اسلامی و امام خمینی «ره» و آیت ا... خامنه ای» ) دنبال کردیم. مطالعه گسترده مفاهیم مدیریتی و ارتباطاتی، با روحیه خوداتکایی و انتقادی، بینش و نگرش رضایت بخشی را، از جهانبینی حاکم بر رسانه ها از دو بعد مدیریتی و ارتباطاتی ارائه داد. سپس، مطالعه حدود 20هزار حدیث اسلامی، از منابع معتبر و دست اول شیعی، جهت شناخت مفهوم مدیریت و ارتباطات و مدیریت رسانه از نظر اسلام، یافته های درخور توجه و قابل قبولی را، پیرامون مدیریت و ارتباطات و مدیریت رسانه، فراهم کرد که در راستای رهیافت تدوین الگوی مدیریت رسانه بودند. سرانجام مطالعه کلیه بیانات و سخنرانی ها و ... امام راحل، مابین سال های (1368-1340) شمسی، و بیانات و سخنرانی های جمع آوری شده آیت ا... خامنه ای، مابین سال های (1391- 1365) شمسی، گردآوری حدود 540 فیش موضوعی را، پیرامون مفاهیم ارتباطاتی-رسانه ای فراهم ساخت که معرّف روایی و پایایی تحقیق، جهت شناخت مفهوم «مدیریت رسانه» از نظر ایشان می بودند. تجزیه و تحلیل داده های کیفی در طول تحقیق، با رعایت مراحل «فن مقایسه دائمی»، صورت گرفته و به ترتیب یافته های هر بخش تحقیق، رهیافت تجربی آن – که تلفیقی از مدل ها و الگوه های متعدّدی است- ترسیم گردیده اند. 1-5- گزارش یافته ها (تلخیص مدل های تجربی و رهیافت ها) به دلیل گستردگی یافته ها، جهت رعایت «گزیده گویی»، از تکرار مدل ها و الگوهای ترسیم شده در بخش یافته ها، خودداری کردیم؛ و صرفاً به رهیافت های نهایی هر بخش که تلفیقی از مدل ها و الگوهای متعدّد است- با توجه به توضیح زیر- می پردازیم: 1-1-5- چگونگی تدوین الگوی مدیریت رسانه بومی طبق تعریف «مدل (model) / الگو (pattern)»، آن را، تصاویر و اشکال و نمودارها و جملات ساده شده از یک کل یا سیستم، که با روش و پشتوانه ای علمی و زبانی عامه فهم، تلخیص شده و معرّف مبیّنی بر آن کل و سیستم باشد، دانستیم. همچنین، «رهیافت (approach)» را نیز، نگاه و زاویه دید علمی برآمده از برایند مجموعه الگوهای موجود یک موضوع، تعریف کردیم که ترکیب آن نیز، به ترتیب، پارادایم و دکترین و مکتب را به وجود می آورد. روند چنین ترکیبی، در عرف فیلسوفان علم در جهان، به شکل زیر، مرسوم و پذیرفته شده است: توجه به این نکته نیز، ضروری است که، تصویر فوق، فرایند منظم و سیستمی تکوین علم را نشان می دهد و صرفاً، نوعی طبقه بندی منسجم و منظم است که امری بدیهی و جهانشمول و منطقی نیز به حساب می آید؛ اما، تفاوت در جهابینی حاکم بر اجزاء و عناصر این چرخه، وجه افتراق و محل بحث و مناقشه بوده و هست؛ که نوآوری این تحقیق نیز، در این نکته است که با نقد جهانبینی حاکم بر این چرخه در جهان معاصر (رج پیوست الف، پیوست ب) و اثبات حقانیت و مطلوبیّت های جهانبینی بومی، به دنبال بومی سازی مدیریت رسانه بوده است. با عنایت به توضیح فوق، لازمه چنین بومی سازی، در وهله اوّل، شناخت مکتب بومی (مشخصه های مکتب جمهوری اسلامی) بود؛ بنابراین، طبق مطالعات اکتشافی اولیه، معلوم شد جهانبینی حاکم بر مکتب جمهوری اسلامی ایران، حول سه محور زیر است که تأثیرگذار بر الگوی مدیریت رسانه بومی است. و باید به آن در تدوین الگوی بومی، توجه می کردیم. چرا که یکی از ویژگی های الگوی مطلوب، توجه به پیشینه و مکتب حاکم بر آن الگوست. 2-1-5- جهانبینی حاکم بر مکتب جمهوری اسلامی در این جهانیینی، پیوند علم و دین، برخلاف نظام مادی گرای غربی بر تعاریف نظری و عملی مدیریت رسانه حاکم است؛ و اصل فطری عدالت محوری نیز، هرگونه سلطه گرایی و سلطه پذیری را در تمامی ابعاد مدیریتی و ارتباطاتی / رسانه ای نفی می کند؛ در این بین، عدالت محوری، جایگاه ویژگی دارد. پس، ادامه تحقیق، با توجه بر مشخصه های زیر، و در ارتباط با آنها بوده است؛ تا به الگوها و رهیافت های بومی مدیریت رسانه، رسیده باشیم: 1- عقلانیت محوری (علم گرایی) مشخصه های جهانبینی حاکم 2- معنویت محوری (دین گرایی) 3- عدالت محوری (عدم سلطه گرایی و سلطه پذیری) 3-1-5- جهانبینی حاکم بر رسانه ها از بررسی تأثیرات مادی گرایی و جدایی علم از دین بعد رنسانس غربی، بر روش تحقیق علمی و علوم مختلفی چون مدیریت و ارتباطات، و درک جایگاه و اهمیت مکتب های دینی- اسلامی و بومی (جمهوری اسلامی) در میان آن ها، چنین نتیجه گیری شد که: «فارابی»، اندیشمند اسلامی، از آن جهت به نام «معلم ثانی» خوانده می شد که علوم را مرتب ساخت و سلسله مراتبی بر آن فراهم آورد؛ «میرداماد» در دوره صفویه، همین را انجام داد و عنوان «معلم ثالث» به خود گرفت؛ اما امروزه، بخصوص بعد از بی مهری هایی که از رنساس غرب به بعد، به حوزه دین صورت گرفت، جهان اسلام، بحق، نیازمند معلم چهارمی است که آشتی بین علم و دین را، در نظر و عمل به بشریت ارزانی سازد. جهان اسلام، بالقوه، استعداد این مهم را دارد تا با تکیه بر غنای محتوایی در منابع اسلامی، آرزوی دیرینه جهان اسلام را، در رسیدن به استقلال علمی- فرهنگی گذشته، تحقق بخشند. به زبان ریاضی می شود؛ مدیریت عالی و برتر را، که تلفیق مدیریت علمی و مدیریت دینی است و به دست معلم چهارمی، حاصل شدنی است؛ به صورت معادله ای نوشت که در آن معادله (معادله کمال مدیریت)، مدیریت عالی، تابعی است از زیرمجموعه علم تا دین، که توسط معلم چهارمی، پیوند پایدار علم و دین را برقرار می سازد؛ که نیاز مبرم مدیریت معاصر در تمامی زمینه ها، من جمله «مدیریت رسانه ها» می باشد. به طور خلاصه، با درک چیستی مدیریت علمی معاصر، به چرایی نیاز به مدیریت علمی- دینی رسیدیم و با بررسی ضرورت و اهمیت پاسخ های چرایی، نیاز به مدیریت علمی- دینی (مدیریت عالی و برتر) مطرح گردید. و چگونگی رسیدن به آن نیز در مدل (srclm) به تصویر کشیده شد. که منطبق با مکتب جمهوری اسلامی / امام خمینی «ره» است. f(مدیریت کمال )=?_(n= علم)^(?= دین)?( چهارم معلم +دین و علم پیوند ) مدل پیوند ارتباطی علم و دین (srclm) : در راستای شناخت جهانبینی حاکم بر رسانه ها، نقدی بر مدیریت ارتباطی-رسانه ای حاکم بر دنیا نیز، انجام دادیم؛ در این بخش، الگوهای نظری و هنجاری مختلفی، بررسی شد و نقاط قوّت و ضعف آن ها، و برتری جویی های غربی در نظام ارتباطاتی-رسانه ای، نقد و بررسی شد و توجه به عملکردها را، به جای تکیه صرف به نظریات ذهنی این حوزه، امری مهم در شناخت جهانبینی حاکم بر نظام ارتباطاتی-رسانه ای معاصر دانستیم. بر همین اساس، از یافته های مهم این بخش، استقلال یابی ناقص کشورهای در حال توسعه، من جمله ایران اسلامی، با «مدل استقلال یابی ناقص» شرح داده شد: کشورهای تحت مستعمره و تازه استقلال یافته از دست استعمار قدیم، بیشترین ابعاد استقلالشان، سیاسی بوده است، یعنی از نظر سیاسی، استقلال یافته اند و این استقلال، ناقص است؛ چون، برتری جویی های غربی و نظام سلطه، با تغییر شکلی از نظامی و استعماری قدیم، در قالب ارتباطاتی-رسانه ای و نرم افزاری، بر جهان معاصر، همچنان سایه افکنده است؛ و عملکرد آن ها، از تداوم برتری جویی ها، خبر می دهد. بنابراین، تصویب طرح نظم نوین اطلاعاتی-ارتباطاتی جهان در یونسکو، توسط کشورهای در حال توسعه و جنبش عدم تعهد، برتری ایدئولوژیکی این کشورها، بر غرب و آمریکا بود؛ نه برتری سخت افزاری و نرم افزاری و محتوایی؛ که به استقلال کامل، بیانجامد. همچنین، تکمیل منظم و منسجم هر سه بخش (nwico، استقلال سیاسی، استقلال نرم افزاری- ارتباطی) در کشورهای جهان رو به رشد، معنای واقعی نظم نوین و استقلال کامل است. با درک استقلال یابی ناقص جهان سوم و نبود دموکراسی ارتباطاتی و وجود برتری جویی های غربی به عنوان واقعیت های نظام ارتباطاتی / رسانه ای عصر معاصر، تلاش برای استقلال یابی کامل (نرم افزاری- سخت افزاری) و ارتقاء سواد ارتباطاتی – رسانه ای ، باید بخشی از راهبردهای اجرایی مدیریت رسانه بومی باشد. به طور خلاصه، یافته های بخش جهانبینی حاکم بر رسانه ها، در دو بخش مجزا (نقدی بر مکتب علم-گرایی- مدیریت علم و نقدی بر مدیریت ارتباطی-رسانه ای حاکم بر دنیا) با توضیحات فوق، به صورت معادله و مدل (srclm) و مدل زیر، ارائه شده اند، که واقعیت حاکم بر رسانه های معاصر را نشان می دهند. مدل مدیریت ارتباطی- رسانه ای حاکم بردنیا : بعد از شناخت و درک جهانبینی های غربی و دینی و جهانبینی حاکم بر رسانه ها، و نقد مدیریت ارتباطی-رسانه ای حاکم بر دنیا، یافته های مدیریتی، ارتباطاتی، مدیریت رسانه را از نظر اسلام دنبال کردیم که به ترتیب، رهیافت های زیر، حاصل و نتیجه آنهاست: رهیافت (الف) حاصل از مدل های تجربی یافته های مدیریتی از نظر اسلام. رهیافت (ب) حاصل از مدل های تجربی یافته های ارتباطاتی از نظر اسلام. رهیافت (ج) حاصل از مدل های تجربی یافته های مدیریت رسانه ای از نظر اسلام. 7-1-5- رهیافت های حاصل از بررسی دیدگاه های امام خمینی «ره» و مقام معظم رهبری (آیت ا... خامنه ای) بخش نهایی یافته های تحقیق، به بررسی دیدگاه های امام خمینی «ره» و مقام معظم رهبری (آیت-ا... خامنه ای)، اختصاص دارد؛ در راستای مدل مفهومی، مطالعه گسترده ای نیز، جهت نقد و بررسی و تجزیه و تحلیل دیدگاه های ایشان، صورت گرفت. حاصل تجزیه و تحلیل اطلاعات این بخش، زیربخش هایی با عناوین مختلف شده است که در یک ساختار نظری منسجم، تهیه و ارائه گردیده-اند؛ و هر کدام، بر اساس الگوها و مدل های متعددی تنظیم شده اند که در مجموع، می توان، هفت رهیافت زیر را ارائه نمود؛ که به ترتیب، به توضیح هر کدام پرداخته شده است: رهیافت (1): فلسفه (چیستی، چگونگی، چرایی) سازمان های رسانه ای. رهیافت (2): اهمیت تبلیغات. رهیافت (3): رویکردهای رسانه ای. رهیافت (4): رسانه شناسی رقبا. رهیافت (5): آسیب شناسی مدیریت ارتباطات (رسانه). رهیافت (6): وظایف مدیریتی ارتباطاتی (رسانه ای) بومی. رهیافت (7): مدل تجربی نهایی «مدل مدیریت رسانه تبلیغ محورِ بلیغ / ترجمان خرد». -7-1-5- رهیافت (7): مدل تجربی نهایی «مدل مدیریت رسانه تبلیغ محورِ بلیغ / ترجمان خرد (bthrm) » مدل تجربی زیر، تحت عنوان «مدل مدیریت رسانه تبلیغ محورِ بلیغ / ترجمان خرد» با تکیه بر رهیافت های تحقیق (مدل های تجربی) ترسیم گردیده است و رهیافت نهایی تحقیق می باشد؛ که به همراه سایر رهیافت های اشاره شده، نتیجه تحقیق و پیشنهاد محقق می باشند. واژه های تبلیغ (tabligh) و بلیغ (baligh) به دلیل عدم مشابهت معنایی مصطلح معادل انگلیسی شان، جهت درک بهتر معنای مورد نظر تحقیق، معادل سازی و ترجمه نگردید؛ بنابراین، معنی «تبلیغ» در اینجا، تبیین صحیح و درست حقایق و وقایع با نیت خیرخواهی مخاطب، و معنی «بلیغ» نیز، فرستنده ای که با رعایت اصول بلاغت، به اشتراک معنی و تفاهم با گیرنده می رسد، می باشند. «ترجمان خرد / tarjoman-e-hkerad» نیز، از مفاهیم کلیدی دیگر مدل است که برآمده از روایات اسلامی است؛ و این مفهوم را می رساند که، چیستی و چگونگی و چرایی و عملکرد مدیریت رسانه، معرّف خرد و شخصیت و جایگاه او، نزد گیرنده است و فرستنده، نباید از این اصل کلیدی و مهم، غافل باشد. مدل زیر، ابعاد مختلف مدیریت رسانه بومی را از منظر دینی- اسلامی و دیدگاه رهبران جمهوری اسلامی ایران، - امام خمینی «ره» و مقام معظم رهبری، آیت ا... خامنه ای- بیانگر است. 2-5- جمع بندی پیشنهاد ها طراحی مدل های تجربی مختلف - (معادله کمال مدیریت، مدل پیوند ارتباطی علم و دین (srclm)؛ مدل استقلال یابی ناقص؛ مدل دورانی نیازهای ارتباطی انسان ها (rmhcn)؛ مدل مدیریت ارتباطی-رسانه ای حاکم بر دنیا؛ مدل تصویری ظلم ستیزی (مبارزه با سوء مدیریت ها) مدیران و رهبران دینی- اسلامی؛ مدل حُسن تقدیر و تدبیر (httm)؛ مدل اهم وظایف مدیر ارشد (grhm)؛ مدل چگونگی روابط مدیر و نیروی انسانی (hrmmm)؛ مدل بهترین روش مدیریت و برنامه ریزی(bmpm)؛ مدل مدیریت زمان در خانه (tmhw)؛ مدل مدیریت ارتباطی-زمانی (tcm)؛ مدل مکتب سیستم باز عدالت محوری / حق محوری اسلامی (iahm)؛ مدل ترجمان خرد (tkm)؛ مدل چرخه ای نگاه اسلام به مدیریت رسانه (iprm)؛ مدل اصول بلاغت (btm)؛ مدل انتقال مفهوم پیام (tm)؛ مدل بهترین پیام و ارتباطات (bmcm)؛ مدل مراحل آغازین ارتباطات (pcm)؛ مدل اختصار پیام (em)؛ مدل تجربی یافته های ارتباطاتی از نظر اسلام (ibm)؛ مدل چگونگی رابطه تساوی مدیریت و مدیریت رسانه(انسان) در اسلام؛ مدل منظومه ای چیستی، چگونگی، چرایی (فلسفه) رسانه ها؛ مدل واقع گرایی در مدیریت ارتباطات- تبلیغات؛ مدل دلایل بیشترین تأثیر بر روی ذهن مخاطب با اولویت گزینه 2?1؛ مدل رویکردهای رسانه ای؛ مدل ویژگی های نظام رسانه ای دشمن (رسانه شناسی رقیب)؛ وظایف مدیریتی ارتباطاتی (رسانه ای) بومی و ... )- که شرح و توضیح آنها را انجام دادیم، پیشنهادات و چارچوب نظری رهیافت های مدیریت رسانه بومی می باشند. همچنین، با عنایت به یافته های تحقیق، تعریف مدیریت رسانه بومی زیر نیز، پیشنهاد و ارائه می گردد: «حوزه مطالعاتی برآمده از مدیریت امانت گرا و مسئولیت گرا و ارتباطات تبلیغ محور بلیغ / ترجمان خرد، که هدفش را رشد و تعالی خیرخواهانه مخاطبانش و چیستی و چگونگی و چرایی فرستنده ها، ارسال ها، پیام ها و کانال هایش را نیز، ترجمان خردش بداند، است». در شکل زیر نیز، چگونگی روند و مسیر رسیدن به رهیافت نهایی، به تصویر کشیده شده است. امید آن که، پیشنهادات این فصل و رهیافت های این تحقیق و مدل (bthrm)، مورد استفاده آیندگان قرار گیرند؛ ان شاء الله. و سرانجام این تحقیق، و ختم کلامم را، به «اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبّ ِالْعَالَمینَ»، مزیّن می سازم که هر چه دارم از اوست.

ارائه راهبرد مطلوب مرکز آموزش سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
thesis دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران - دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی 1393
  احسان کریمی میبدی   علی اصغر غلامرضایی

امروزه تغییرات سریع فنّاوری و محتوایی بر فضای رسانه ای جهان حاکم است. در این فضای رقابتی شدید صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان دانشگاه عمومی، نیازمند همگام بودن با تغییرات است. ازآنجاکه آموزش مهم ترین ابزار برای همگام شدن با تغییرات وسیع جهانی است و این تغییرات به وسیله منابع انسانی که مهم ترین دارایی سازمان است اتفاق می افتد. آموزش به منابع انسانی یکی از مهم ترین اهداف سازمانی صداوسیما می باشد که بسیاری از این هدف در مرکز آموزش محقق می گردد. پژوهش موصوف با استفاده از روش کیفی انجام گردید و ابتدا اسناد بالادستی مطالعه شد و سپس با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، از میان جامعه آماری به صورت هدفمند، 14 نفر از کارشناسان، خبرگان و اساتید به عنوان نمونه انتخاب شدند. اهداف راهبردی با نظر کمیته استراتژیک تعیین و اولویت بندی شد و سپس با استفاده از مصاحبه ها و اسناد بالادستی، عوامل داخلی و خارجی مشخص شد و با استفاده از آرای کمیته استراتژیک، ضریب اهمیت و درجه هر یک از عوامل داخلی و خارجی مشخص گردید. قوت¬ها و ضعف¬ها، فرصت¬ها و تهدید¬ها و درجه نسبی و جدی بودن هر یک از آن ها مشخص گردید و با توجه به جمع بندی امتیازات آنان، ناحیه دوم یعنی ناحیه محافظه¬کارانه به عنوان موقعیت راهبردی مرکز آموزش تعیین گردید. درمجموع از تناظر میان فرصت ها وضعف ها مرکز آموزش 7 راهبرد حاصل شد و درنهایت با استفاده از نمره جذابیت راهبردها (تعیین کننده میزان ارتباط بین اهداف راهبردی و راهبردها) ماتریس qspm را ترسیم گردید و اولویت بندی راهبردها مشخص شدند.

تدوین راهبردهای مطلوب برای شبکه تلویزیونی پرس تی وی جمهوری اسلامی ایران
thesis سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1387
  حمیدرضا پاکدل   طاهر روشندل

چکیده ندارد.

امکان سنجی به کارگیری الگوی رسانه عمومی در صدا و سیما (پژوهش دلفی میان خبرگان، متخصصان و مدیران)
thesis سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1388
  محمد مهدی رحمتی   محمدرضا سعیدآبادی

با گسترش حوزه تاثیر رسانه های جمعی و به ویژه ورود رادیو و تلویزیون به عرصه پیکارهای رسانه ای، لزوم تعریف شکلی از اداره رسانه ها که منافع عمومی را در بر بگیرد در اکثر جوامع مورد تاکید قرار گرفت. به همین دلیل نسل اول رسانه های دیداری شنیداری با نام رسانه های عمومی شناخته شدند اما پیدایش فناوری های جدید، شکل گیری روش های نوین اطلاع رسانی در کنار کاهش هزینه های تولید رسانه ای و استقرار مکانیسم های اقتصاد لیبرال منجر به ورود رسانه های بازار و درنتیجه حذف یا تضعیف رسانه های عمومی در جوامع مختلف شد. اما بحران اعتماد ملی، سست شدن بنیان های اجتماعی، ورود سیستم های رسانه ای متجاوز(ماهواره ها) و محیط نئولیبرالی به وجود آمده از این تغییرات که با هر موضوع ملی خصومت دارد موجب مقاومت فرهنگی کشورهای مختلف در برابر آن شد. هم اکنون یک جریان روبه رشد جهانی بر اساس نظریه حوزه عمومی که مبنای الگوی توسعه مشارکتی و مدیریت مشارکتی می باشد، در حمایت دوباره از رسانه خدمت عمومی شکل گرفته است. یونسکو برای سامان دهی به این فضا و ایجاد مشارکتی بین المللی در این خصوص الگوی رسانه عمومی( psb) را ارائه داده است که یازده ویژگی اصلی الگو شامل این موارد است: 1- جامعیت 2- متمایز بودن 3- تنوع و گوناگونی 4- اطلاع رسانی بدون جهت گیری 5- روشنگری و آموزش 6- ایجاد آگاهی 7- همبستگی اجتماعی 8- شهروندمداری و مشارکت شهروندی 9- مسئولیت پذیری و پاسخگو بودن 10- معتبر بودن 11- استقلال سردبیری . در تحقیق حاضر با بهره گیری از روش شناسی دلفی که از بهترین روش های شناخته شده برای آینده پژوهی و تصمیم سازی است و ایجاد گفتگوی غیر مستقیم میان 21 نفر از سه گروه خبرگان، متخصصان(اساتید) و مدیران ، قابلیت ها و محدویت های به کارگیری این الگو در صداوسیما مورد بررسی قرار گرفته است نتایج تحقیق نشان می دهد که صدا وسیما رویکرد بهره گیری از ویژگی های الگو را داشته است اما برای اثر بخشی تلاش های انجام شده در این راستا می بایست سازوکارهای سیستمی مناسبی براساس مدیریت مشارکت ایجاد نمود. همچنین نتایج تحقیق بیانگر آن است که برای توسعه همگون سازمان بر اساس مبانی الگو، استقرار معماری سازمانی ضرورت دارد و حوزه عمومی عمومی ها برای ایجاد ارتباط میان بخش های برنامه ریزی و تولید سازمان باید شکل بگیرد.

داده کاوی و تحلیل قابلیت های روش شناسی سیستم های نرم (ssm) در مدیریت سازمان های رسانه ای
thesis سایر - دانشکده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران 1388
  آسیه زارعی   عبدالعلی علی عسگری

متخصصان ارتباطات سازمان رسانه را دارای پیچیدگی بالا می دانند. مولفه های متعدد اجتماعی و فرهنگی موثر بر فعالیت رسانه ای، پیچیدگی انسانی و ابهام در تولید و عرضه محصولات رسانه ها را بالا می برد و مدیریت را با مخاطرات زیادی مواجه می کند. مدیران رسانه ها معمولا مطابق با سلیقه و تجربه خود روش هایی را در مدیریت به کار می گیرند که لزوما با ماهیت رسانه سازگار نیست. این موضوع باعث می شود برخی روش های مورد استفاده با صرف هزینه های کلان، موفقیت خاصی نیز به همراه نداشته باشند و حتی نتیجه عکس بگیرند. ضمن اینکه بالا بودن ابهام و سردرگمی مدیران، قابلیت های آنها در انجام وظایف اصلی شان مثل برنامه ریزی و کنترل را پایین می آورد و ارتقای سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد. پس جای خالی دیدگاه و روشی در مدیریت رسانه که این پیچیدگی ها و ابهامات را در نظر بگیرد و رشد سازمان را دربرداشته باشد کاملا مشهود است. این تحقیق قابلیت های روش شناسی سیستم های نرم را در این زمینه، مورد تحقیق قرار داده است. کل نگری تفکر سیستمی و توجه به موقعیت های نرم یا انسانی در این روش شناسی به طور همزمان قوتهای هر دو دیدگاه را افزایش می دهد و این روش را در سطوح خرد و کلان فعالیت رسانه ای در توجه به همه ذینفعان، یادگیری و رشد سازمانی توسعه می دهد. بنابر این ویژگی ها فرضیه این تحقیق مبنی بر قابلیت های بیشتر روش شناسی سیستم های نرم نسبت به دیگر روش های سیستمی در مدیریت سازمان های رسانه ای – با استفاده از روش رویش نظریه(داده کاوی) در اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی مرتبط- مورد آزمون قرار گرفت. این روش با سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، ابتدا ویژگی های هر روش را از متون مرتبط استخراج کرد، سپس این ویژگی ها را طبقه بندی و مقایسه نمود و در مرحله آخر بر اساس ماهیت سازمان رسانه و نیاز آن در هر طبقه از ویژگی ها، روش ارجح را انتخاب کرد. نتیجه تحقیق، فرضیه را مورد تایید قرار داد و روش شناسی سیستم های نرم را به عنوان روشی برای مدیریت پروژه ای( مقطعی) و برنامه ریزی دراز مدت در سازمان های رسانه ای پیشنهاد داد. ضمنا این تحقیق انتخاب علمی روش مدیریت با توجه به ماهیت و نیاز سازمان ها و استفاده از روش رویش نظریه در این کار را پیشنهاد داده است.