نام پژوهشگر: سید حمید خداداد حسینی
فرشاد صادقیانی اصغر مشبکی
هدف این پژوهش، بررسی ارزش برندهای لوازمخانگی محلی و بینالمللیِ حاضر در بازار ایران از دید مصرفکنندگان ِ زن و تأثیر ارزش برند بر قصد خرید آنها، در کنار تستِ مدل ارزش ویژه برند آکر در راستای کمک به پژوهشگران و مدیران میباشد. سه برند بینالمللی (آ.اِ.گ.، بلکانددکر و کنوود) و شش برند محلی (ایرانی) (آزمایش، اَرج، اِسنوا، اِمرسان، پارسخزر و پُلار) در گروه محصولات لوازمخانگی انتخاب شدند. برای سنجش ارزش ویژه برند و دیگر متغیرهای پژوهش، از مدل چهاربخشی ارزش ویژه برند آکر و دیگر تئوریهای موجود استفاده شد. نتایج حاصل از آزمونهای آماری رگرسیون خطی و تیتست در نرمافزار اس.پی.اس.اس. (spss)، بر روی 912 پرسشنامه توزیع شده بین مصرفکنندگان ِ زن در شهر تهران به قرار زیر است: ابعاد وفاداری به برند، کیفیت ادراکشدهی برند و تداعی برند به ترتیب بیشترین تأثیر مثبت را بر ارزش ویژه برند دارند ولی برندآگاهی اثر منفی بر ارزش ویژه برند دارد. این درحالی است که در مورد برندهای محلی، فقط تأثیر مثبت ابعاد وفاداری به برند و کیفیت ادراکشدهی برند تأیید شد؛ ابعاد کیفیت ادراکشدهی برند، برندآگاهی و تداعی برند به ترتیب بیشترین تأثیر مثبت را بر بُعد وفاداری به برند دارند؛ ارزش ویژه برندهای بینالمللی از دید مصرفکنندگان بیشتر از ارزش ویژه برندهای محلی است؛ بین ارزش ویژه برندهای محلی با نام غیرفارسی و نام فارسی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ بر خلاف تصور اولیه، ارزش ویژه برند از دیدگاه مصرفکنندهی محصولی غیرمتمایز از یک برند بیشتر از ارزش ویژه برند از دیدگاه مصرفکنندهی محصولی متمایز از همان برند است؛ ارزش اقتصادی برند و ارزش ویژه برند به ترتیب بیشترین تأثیر مثبت را بر قصد خرید برند دارند ولی قدرت خرید بر قصد خرید برند تأثیری ندارد. در مورد برندهای محلی، تأثیر منفی قدرت خرید نیز بر قصد خرید تأیید شد.
مهران رضوانی سید حمید خداداد حسینی
با توجه به رکود نسبی اقتصاد جهانی، اشباع بازارها و افزایش سطح انتظارات مصرف کنندگان؛ کسب تخصص در بازاریابی بین الملل و بکارگیری اصولی و حرفه ای شیو ه های آن از طریق درک بهتر فرصت های کارآفرینانه فراملی می تواند به عنوان اهرمی توانا در رقابت پذیری صنایع ملی و تقویت صادرات صنعتی و غیر نفتی قلمداد شود. برای نیل به این مهم بنگاه ها نیازمند ارائه محصولات و فرآیند های خلاقانه و بازاریابی موثر آنها در محیط بین المللی هستند. این امر میسر نخواهد شد مگر با ایجاد نوعی تغییر نگرش در شیوه های مرسوم صادرات و بازاریابی و الگوبرداری از فعالیت بنگاه های موفق. چراکه بررسی رفتار و عملکرد این بنگاه ها می تواند الگوهای موفقیت متفاوتی را در زمینه بهره گیری از شیوه های بازاریابی پیش روی بنگاه های نوظهور و کارآفرین قرار دهد. از این رو طی سالیان اخیر یکی از دغدغه های صاحبنظران کسب وکار، مستندسازی و مدلسازی رویه های کارآفرینان موفق در بخش-های مختلف عملکردی از جمله بازاریابی است. این امر زمینه نزدیک شدن هرچه بیشتر دو زیرشاخه رشته مدیریت یعنی بازاریابی و کارآفرینی را فراهم ساخته بطوریکه مطالعات این عرصه را می توان ذیل مفهوم "بازاریابی کارآفرینانه" جستجو نمود. در واقع مقصود اصلی از خلق این اصطلاح رسیدن به فهم مناسبی از وجه اشتراک رشته های بازاریابی و کارآفرینی و درک تأثیر رفتار کارآفرینانه روی بازاریابی و متقابلا اتخاذ رویکردهای نوآورانه در بازاریابی بوده است. لیکن جامع نبودن و ابهام موجود در مطالعات قبلی در کنار جدیدبودن این حوزه از دانش به همراه مشخص نبودن سازوکارهای عملیاتی آن ضرورت تبیین ماهیت و عناصر تشکیل دهنده آن را نشان می دهد. بدین ترتیب هدف مطالعه حاضر آن است تا با کنکاشی نوپردازانه و ایجاد همگرایی موثر بین دوحوزه بازاریابی و کارآفرینی به تبیین چگونگی و چیستی این موضوع پرداخته و با پیشنهاد چارچوبی منطقی و فرایندگرا، منبعث از دیدگاه کثرت گرا در مفهوم پردازی بازاریابی کارآفرینانه، شیوه ساماندهی فعالیت های بازاریابی را در بنگاه های کارآفرین تشریح نماید. در این تحقیق منظور از بنگاه های موفق بنگاه هایی هستند که طی سالیان گذشته افتخاراتی نظیر صادرکننده نمونه کشوری، کارآفرین برتر ملی یا قهرمان صنعت را در بخش صنایع غذایی کسب کرده اند. با توجه به مطالب مذکور می توان گفت در این بررسی دو گونه نوآوری صورت گرفته است؛ یکی مشارکت نظری و توسعه مرزهای دانش بازاریابی و کارآفرینی و دیگری مشارکت عملی و الگوشناسی فعالیت های بازاریابی کارآفرینان از طریق اجرای پژوهش ترکیبی اکتشافی مرکب. نتایج بررسی نشان داد که عناصر تشکیل دهنده بازاریابی کارآفرینانه بین المللی شامل 6 موضوع، 24 بعد و 164 جزء می باشند که در دوره های زمانی مختلف عمر بنگاه ویژگی های متفاوتی به خود می گیرند. در ضمن این فرضیه تائید شد که فرایند بازاریابی کارآفرینانه بین المللی در بنگاه های مورد بررسی بصورت تکاملی و شامل پنج مرحله "فروش محدود و فعالیت های اولیه بازاریابی"، "فروش مناسب و فرصت طلبانه"، "بازاریابی متنوع"، "بازاریابی سودآور و منسجم" و "بازاریابی بیش فعالانه" است.
ضحی جعفرنژاد سید حمید خداداد حسینی
چکیده بحثی که امروزه به عنوان یکی از مسائل مهم مربوط به نام گذاری تجاری مطرح شده، جایگاه یابی نام و نشان تجاری است—مفهومی که رایز و تروت برای اولین بار در سال 1970 مطرح کردند. این کلمه، در واقع، جایی است که یک شرکت نیاز دارد برای شروع فعالیت های نام گذاری تجاری اش از آنجا آغاز کند. در حقیقت، شرکت با توجه به عوامل مختلف جایگاه نام و نشان تجاری را تعیین کرده و آن را به کمک ابزارهای بازاریابی به ذهن مشتری منتقل می کند. جایگاه یابی نام تجاری، در واقع، چه گونگی ادراک یک نام تجاری توسط بازار هدف در مقایسه رقباست. با توجه به موارد ذکرشده می توان گفت ذهن مشتری در بردارنده ی جایگاه نام و نشان تجاری است. نوع فعالیت هایی که شرکت انجام می دهد، نوع ارتباطات، میزان ارائه ی خدمات، کیفیت محصولات، و حتا نیروی انسانی شاغل در شرکت، و بسیاری از عوامل دیگر می تواند بر جایگاه نام و نشان تجاری تأثیر بگذارد. با توجه به تحقیقات گذشته و با استفاده از مدل ها و شاخص های موجود، همچون شاخص های مدل مزیت رقابتی کاتلر و با ایده گرفتن از مدل جایگاه یابی خدمات بلنک سون و کالافاتیس و شاخص های مطرح شده توسط محققان دیگر، در تحقیق حاضر، به روش تحلیلیپیمایشی (با استفاده از دو مجموعه پرسشنامه ی مشابه، مربوط به مشتریان، و کارشناسان شرکت پگاه)، چهار ویژگی محسوس (فیزیکی) محصولات شرکت پگاه (قیمت؛ کیفیت؛ خدمات؛ و نوآوری) به عنوان عوامل مناسب برای جایگاه نام و نشان تجاری شرکت مذکور در مقایسه با رقیبش (شرکت کاله) مورد آزمون قرار گرفت تا جایگاه این ویژگی ها در ذهن مشتریان و کارشناسان شرکت مشخص شده، مورد مقایسه قرار گرفته، و در نهایت اولویت های آنها تعیین گردد (اهداف تحقیق). هر کدام از شاخص ها، با توجه به تعاریف مربوط در بخش روش تحقیق در چندین سوآل مطرح و از نمونه ی آماری تحقیق (شامل 220 خرده فروش در مناطق 1، 2، و 3 تهران و 32 کارشناس بازاریابی، تحقیقات بازار و فروش شرکت) که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند، پرسیده شد. آزمون های مورداستفاده برای این تحقیق شامل آزمون دوجمله ای، آزمون فیشر (تحلیل واریانس یک طرفه)، و آزمون رتبه بندی فریدمن برای تعیین اولویت های هر گروه است. نتایج نشان داد که مشتریان از بین این چهار ویژگی، تنها دو ویژگی قیمت و کیفیت را برای جایگاه شرکت پگاه مناسب می دانند و از دید کارشناسان شرکت قیمت تنها عامل مناسب است. با توجه به اینکه بازار هدف دو ویژگی را مناسب می دانند شرکت بایستی به کمک آمیخته ی بازاریابی مناسب (به طور خاص فعالیت های مربوط به توزیع و ترفیع) به تقویت بیشتر این دو ویژگی در مقایسه با رقبا پرداخته است و آنها را هر چه بیشتر و بهتر به ذهن مشتری منتقل نماید تا به جایگاه یابی مناسب دست یابد. واژگان کلیدی: نام و نشان تجاری؛ جایگاه یابی نام و نشان تجاری؛ هویت نام و نشان تجاری؛ تصویر نام و نشان تجاری؛ قیمت؛ کیفیت؛ خدمات؛ نوآوری؛
میثم شیرخدایی سید حمید خداداد حسینی
سرآمدی بازاریابی، چارچوب جامعی از ارزشهای محوری، معیارها و زیرمعیارها در تمامی ابعاد بازاریابی است، که به مدیران کمک می کند تا با ارزیابی مستمر فعالیتها، رویه ها، فرایندها و نتایج بازاریابی شان، نقاط قوت و حوزه های بهبود خود را شناسایی کرده و برای بهبود آنها، برنامه ریزی نمایند. علیرغم رایج بودن این مفهوم و وجود جوایزی در کشورهای مختلف با عنوان سرآمدی بازاریابی در سطح ملی و سازمانی، تاکنون مطالعات نظری جامع و مانع در این حوزه انجام نشده است و خلأ وجود الگویی علمی و معتبر در آن احساس می شود. هدف اصلی این تحقیق طراحی الگوی سرآمدی بازاریابی در شرکتهای فعال در صنایع تولیدی ایران بود که در آن ضمن مشخص کردن ارزشهای محوری سرآمدی بازاریابی، معیارهایی جهت ارزیابی عملکرد و برنامه ریزی بهبود درحوزه بازاریابی ارائه گردید. در این بررسی دو گونه نوآوری صورت گرفته است؛ یکی مشارکت نظری و توسعه مرزهای دانش بازاریابی و الگوهای سرآمدی و دیگری مشارکت عملی و الگوشناسی فعالیت های شرکتهای سرآمد ایرانی در حوزه بازاریابی با بهره گیری از رویکرد ترکیبی به منظور کنکاش عمقی موضوع. نتایج حاصل از انجام این تحقیق تبیین ارزشهای محوری سرآمدی شامل بازارگرایی، مسئولیت اجتماعی و اخلاقی بازاریابی، بهره وری بازاریابی، یادگیری و بهبود مستمر و تمرکز بر نتایج و ارزش آفرینی بازاریابی و نیز تعیین معیارهای سرآمدی بازاریابی شامل رهبری بازارگرا، تحلیل و درک بازار، راهبرد بازاریابی، زیرساختهای بازاریابی، عناصر آمیخته بازاریابی و نتایج بازاریابی بود. همچنین زیرمعیارهای مرتبط با هر یک از معیارهای سرآمدی شناسایی شد و روابط مفهومی میان آنها و چگونگی تحقق نتایج بازاریابی از توانمندسازهای بازاریابی با استفاده از الگوی معادلات ساختاری تعیین گردید.
سیده منیره حسینی پرویز احمدی
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر بین المللی شدن بر عملکرد شرکتها پرداخته و با مروری بر ادبیات نظری و کاربردی موضوع ، عوامل تاثیر گذار را تعیین و یک مدل مفهومی ارائه و سپس با استفاده از تحلیلهای آماری روابط بین متغیر های مدل مورد بررسی قرار گرفته است . در این تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای شامل مطالعه کتب و اسناد و همچنین پرسشنامه ( روش میدانی ) داده های موجود استخراج و جمع آوری گشته و به کمک تکنیکهای آماری تجزیه و تحلیل شده است . نتیجه بررسی نشان می دهد که بجز عامل سابقه شرکت که اثر معنی داری بر عملکرد ندارد سایر عوامل تاثیر مثبتی بر عملکرد شرکتهای صادراتی دارند .
محمد علی مختاری ورنوسفادرانی سید حمید خداداد حسینی
همواره کوشش های انسان معطوف بر این است که حداکثر نتیجه را با کم ترین امکانات و عوامل موجود بدست آورد. این تمایل را می توان دست یابی به کارایی بالاتر نامید در عین حال کارایی یکی از مهم-ترین شاخص های ارزیابی عملکرد بهینه واحدهای اقتصادی است و اساسی ترین گام در بهبود کارایی، اندازه گیری آن می باشد. از طرفی توان مدل های تحلیل پوششی داده ها به منظور پاسخگویی به نیازهای کاربردی سبب شده است که تحقیقات وسیعی در حوزه های علمی مختلف انجام گیرد. تحقیقات متعددی که با استفاده از این تکنیک انجام شده است، حاکی از توان قابل ملاحظه این متدلوژی در اندازه گیری کارایی و بهره وری می باشد. با توجه به اهمیت بسیار بالای صنعت بیمه در رشد و توسعه کشورها اندازه گیری کارایی شبکه فروش شرکت های بیمه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. اندازه گیری کارایی شبکه فروش شرکت های بیمه با بررسی کیفیت و چگونگی عملکرد و مقایسه آن ها گامی در راستای بهبود مستمر عملکرد این شرکت ها می باشد. در همین راستا این پژوهش به تبیین مدلی برای اندازه گیری کارایی شبکه فروش با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها پرداخته است. تحقیق حاضر از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می شود. همچنین از نظر نحوه گردآوری داده ها این تحقیق توصیفی و از نوع مقایسه ای می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل 24 شعبه و 100 نمایندگی واقع در تهرانشرکت بیمه ایران می باشد.انتخاب نهاده ها و ستانده ها در این تحقیق با توجه به تحقیقات مشابه، مصاحبه و نظرسنجی از کارشناسان و خبرگان شرکت بیمه ایران انجام گرفته است. معیارهایی که برای شعب انتخاب شده اند، برای نهاده عبارتند از: مهارت نیروی انسانی، هزینه های اداری، دستمزد و درجه شعبه. برای ستانده نیز میزان فروش بیمه عمر می باشد. همچنین نهاده های مربوط به نمایندگی شامل: مهارت مدیر نمایندگی و درجه نمایندگی است و ستانده مربوطه نیز میزان فروش بیمه عمر می باشد. در نهایت با توجه به تجزیه و تحلیل های انجام شده از مدل های متعدد dea، مدل bccنهاده گرا به منظور اندازه گیری کارایی شبکه فروش بیمه ایران مدلی مناسب تشخیص داده شد.
وهاب خلیلی شجاعی سید حمید خداداد حسینی
مواجهه با پدیده جهانی شدن بازار، مستلزم پذیرش الزاماتی برای صنایع و بنگاه های ایرانی خواهد بود و تاخیر در برنامه ریزی برای مواجهه با این الزامات اجتناب ناپذیر، عواقب وخیمی را در برخواهد داشت که تاوان آن می تواند به قیمت از دست دادن بازارهای داخلی و حذف از دنیای رقابت بین الملل باشد. بنابراین همه صنایع و بنگاه های ایران نیز در فرصت نسبتا کوتاهی که وجود دارد باید خود را برای رویارویی با این واقعیت آماده سازند. بعنوان نمونه صنعت خودروسازی ایران با نیم قرن سابقه و تخصیص 2/5 درصد درآمد ناخالص ملی و 20 درصد ارزش افزوده بخش صنعت و همچنین تخصیص 2/54 درصد سرمایه کشور به خود، طی سال های اخیر رشدی معادل30 درصد را تجربه نموده است، لیکن تاکنون نتوانسته است حضوری شایسته در بازارهای جهانی داشته باشد که ادامه این روند نه تنها امکان ورود به بازارهای جهانی و رقابت در سطح بین الملل را با مشکل مواجه می کند، بلکه توانایی استراتژیک و بلند مدت این صنعت برای حفظ بازار داخلی را نیز به خطر خواهد انداخت. حال با این شرایط، آینده نگری ایجاب می کند اقدام به موضع یابی برای محصولات خود و شناساندن شناسه ای منحصر به فرد در بازار رقابتی برای صنایع و بنگاه های خود نماییم که بنظر می رسد بنگاه های ایرانی تاکنون از آن غافل بوده اند. بدون شک شناسه (برند) یکی از دارائی های نامشهود هر شرکت می باشد که در شرایط رقابتی هزاره سوم، می تواند ارزش های بسیاری برای شرکت خلق نماید. در دنیای کـسب و کار امروز، آنچه شناسه های قدرتمند به طور مشترک دارا هستند همانا در نظر داشتن شناسه به عنوان یک دارایی استراتژیک برای شرکت و حمایت و پشتیبانی بیش از پیش از آن است و مسئولیت بازاریابی در مدیریت شناسه و در قبـال شـرکت ها، ایجـاد قابلیـت رقابت جهانی و رشـد سودآوری بلند مدت است. یکی از مواردی که در فرایند شناسه سازی و مدیریت آن برای محصولات کمتر مورد توجه قرار گرفته است، ایجاد تعهدی یکپارچه با رویکرد شناسه خواهی می باشد. با توجه به این امر که تولید در کلاس جهانی و با رویکرد رقابت در سطح بین الملل، تنها راه بقای صنعت خودرو می باشد، لذا شناسه خواهی صنعت خودرو ایران یک ضرورت انکار ناپذیر است. بررسی نظریه های موجود درخصوص شناسه از جمله: روش ارزیابی اینتربرند(interbrand)، استراتژی خلق شناسه های تجاری مورفی (morphy) ، متغیرهای تفسیرکننده شخصیت شناسه و مدل پنج خصیصه شناسه آکر (aaker) ، هرم پویایی شناسه موسسه میلوارد براون(millward brown) و همچنین مدل مفهومی ساخت شناسه کلوین کلر (kevin keller) نشان می دهد که از یک سو، اغلب این نظریه ها بر اساس مفروضات پایه ای بازار رقابتی کشور های توسعه یافته غربی تدوین شده و از سوی دیگر بیشتر آنها رویکردی جامع و یکپارچه به موضوع نپرداخته اند. حال به نظر می رسد علیرغم توصیه به لزوم تغییر نگرش مدیران و صاحبان صنایع به رویکرد شناسه خواهی با نگرش یکپارچه از جمله: passikoff(2008), sprott(2009)وbuckingham(2008) ، تاکنون تحقیقات پایه ای و میدانی کمی در خصوص جایگاه شناسه خواهی و ارائه مدل برای این پدیده انجام شده است که همین امر لزوم توجه بیشتر به این موضوع را می طلبد. در این تحقیق با هدف شناسایی مولفه ها و ارائه مدل شناسه خواهی یکپارچه، ابتدا بـه مرور و بررسی نظریات مختلف ایراد شده پیرامون شناسه پرداخته شده است و سپس از جمع بندی نظریات محققین و تحقیقات خود نگارنده پیرامون این موضوع اساسی، در نهایت با در نظر داشتن خصوصیات استراتژیک مساله مورد بحث و نقش بسیار حیاتی آن در بقاء شرکت ها، به پدیده شناسی شناسه خواهی پرداخته و بمنظور ایجاد تعهدی فراگیر نسبت به شناسه محصولات صنایع خودرو ایران و بهره برداری از آن بمنظور بقا در محیط رقابتی داخلی و همچنین کسب آمادگی لازم برای رقابت در سطح بازارهای بین الملل برای صنعت خودروسازی, اقدام به ارائه الگویی برای شناسه خواهی یکپارچه کرده ایم که این امر امکان پیش بینی و تصمیم سازی بهتری را برای صاحبان صنایع خودروسازی فراهم می سازد. لازم بذکر است که اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از طریق مصاحبه و توزیع پرسشنامه میان جامعه آماری (مشتریان داخلی و خارجی، ذینفعان و مدیران ارشد شرکت های خودروسازی ایران) جمع آوری شده و مورد آزمون قرار گرفته و حجم نمونه ها با توجه به تعداد کارکنان, ذینفع ها و مشتریان بصورت طبقه بندی شده است. بنابراین نمونه گیری تا حدودی ویژگی نمونه گیری طبقه بندی دارد و عناصر تشکیل دهنده و جایگاه هریک ازمولفه ها از طریق همین جامعه آماری مورد آزمون آماری قرار گرفته است.
سیامک محمدزاده سید حمید خداداد حسینی
هدف این پژوهش ارائه چارچوب نظری برای "بازاریابی خط مشی های عمومی در ایران" می باشد. بدین منظور ابتدا انجام مصاحبه های اکتشافی از خبرگان به عمل آمد؛ این مصاحبه ها تا زمانی ادامه یافتند که پژوهشگر احساس کرد، داده ها تکراری شده و به حد اشباع رسیده است. سپس تحلیل داده های کیفی صورت گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده؛ معین شد که بازاریابی خط مشی های عمومی در ایران از طریق چهار ساز و کار هنجاری، علمی و دانشگاهی، استراتژیک و تنظیمی صورت می پذیرد که برای اجرایی کردن این ساز و کارها نیاز به ابزارهای بازاریابی خط مشی های عمومی در ایران می باشیم. سپس مولفه ها را به صورت پرسشنامه درآورده و برای اعتباریابی سنجه طراحی شده، مولفه های آن را در اختیار 11 تن از خبرگان قرار داده و روایی آن مورد سنجش قرار گرفت. در مرحله دوم پژوهش، پرسشنامه تدوین شده در اختیار 40 تن از نمایندگان مجلس قرار گرفت و با استفاده از نظرات آنها، توسط فنون آمار توصیفی و استنباطی داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. نتایج حاصل از بررسی پرسشنامه ها نشان داد که میزان اهمیت هر یک از ساز و کارها و ابزارهای بازاریابی خط مشی های عمومی بالاتر از میزان متوسط می باشد، فقط در بین ابزارهای بازاریابی خط مشی های عمومی، سینما از میزان اهمیت متوسطی برخوردار بود. همچنین با استفاده از آزمون فریدمن اقدام به اولویت بندی هر یک از ساز و کارها، مولفه های مرتبط با هر یک از ساز و کارها و ابزارهای بازاریابی خط مشی های عمومی نیز نموده ایم.
محمود باقری سید حمید خداداد حسینی
این پژوهش در شرکت های صادراتی محصولات غذایی در استانهای تهران و البرز تحت عنوان "توسعه صادرات مبتنی بر هدفمند کردن یارانه ها و ارائه مدل مناسب: مورد مطالعه محصولات غذایی" انجام گردید. هدف از انجام پژوهش حاضر ایجاد مدل مفهومی مناسب و شناخت عوامل موثر بر هدفمند کردن یارانه ها و توسعه صادرات می باشد. و همچنین در پی شناخت عوامل میانجی(مداخله گر) در ارتباط بین هدفمند کردن یارانه ها (متغیر مستقل) و توسعه صادرات (متغیر وابسته) می باشد. با استفاده از نتیجه ی این تحقیق می توان عوامل تاثیر گذار در رابطه بین هدفمند کردن یارانه ها و توسعه صادرات یافت و ارتباط بین آنها را با چهار عامل بهره وری، رقابت پذیری، حمایت ها و مشوق های دولتی و نگرش های مدیریتی نشان داده شد است. جامعه آماری تحقیق کلیه شرکت های صادراتی محصولات غذایی در استانهای تهران و البرز تشکیل می دهد که تقریبا 250 شرکت می باشد. روش نمونه گیری تحقیق تصادفی ساده است. ابزارهای جمع آوری اطلاعات مصاحبه و پرسشنامه است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای spss و lisrel استفاده گردید. روایی و پایایی پرسشنامه را با استفاده از نرم افزار spss مورد تایید قرار گرفت. تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار lisrel انجام شد. و در نهایت با استفاده از معادلات ساختاری مدل مفهومی تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که بین هدفمند کردن یارانه ها با حمایت ها و مشوق های دولتی، بهره وری، رقابت پذیری و نگرش های مدیریتی صادرکنندگان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. اما بین متغیرهای حمایت ها و مشوق های دولتی و توسعه صادرات رابطه معنی داری وجود نداشت. بین متغیرهای بهره وری، رقابت پذیری و نگرش های مدیریتی صادرکنندگان با توسعه صادرات رابطه معنی داری وجود دارد. داده ها نشان می دهند که رابطه مستقیم بین هدفمند کردن یارانه ها و توسعه صادرات محصولات غذایی درسطح معنی داری 95 درصد وجود ندارد.
محمد باشکوه اجیرلو سید حمید خداداد حسینی
امروزه با پیشرفت فناوری و پدیدار شدن مدلهای جدید کسب وکار و افزایش سطح رقابت، استفاده از کانالهای توزیع چندگانه و متعدد از سوی شرکتهای عرضه کننده کالا و خدمات بشدت مورد توجه قرار گرفته است.استفاده از کانالهای توزیع متعدد دارای مزایایی است که از جمله آن می توان به افزایش سطح پوشش بازار، ارتقای سطح خدمت به مشتریان، فروش بیشتر و نهایتاً ارتقای عملکرد کلی شرکت اشاره کرد.منظور از کانال توزیع چندگانه، فروختن محصول و خدمات در بازار هدف از طریق بیش از یک کانال توزیع( توزیع اینترنتی، پست سفارشی و مغازه ای و غیره) است. هدف این تحقیق،شناسایی قابلیتهای مورد نیاز عرضه کنندگان جهت هماهنگی کانالهای توزیع چندگانه و بررسی تاثیر این قابلیتها بر عملکرد است. لذا سوالات تحقیق عبارتند از: قابلیتهای مورد نیاز عرضه کنندگان در هماهنگی کانالهای توزیع چندگانه کدامند؟ تاثیر این قابلیتها برعملکرد عرضه کننده چگونه است ؟ چه عواملی تاثیر این قابلیتها بر عملکرد عرضه کننده را تعدیل می کنند؟ در این تحقیق از روش پژوهش ترکیبی استفاده شده که پس از مرور ادبیات نظری تحقیق و انجام تعدادی مصاحبه های کیفی نیمه ساختاریافته، به طراحی مدل مفهومی و تعیین فرضیات تحقیق اقدام و در نهایت پس ازطراحی پرسشنامه اعتبار و روایی آن سنجیده شد. نتایج تحقیق نشان داد قابلیتهایی از قبیل ارزش برند، ارتباطات، کنترل و جبران خدمات از جمله عوامل موثر در هماهنگی کانالهای توزیع چندگانه هستند که غیر از قابلیت ارتباطات بقیه عوامل اثر مستقیم و مثبتی بر عملکرد دارند. علاوه براین عواملی از قبیل اعتماد و تعهد به عنوان عوامل میانجی بر عملکرد اثر مثبت داشته و رضایت اثرمستقیم و مثبتی بر عملکرد ندارد.
محی الدین غریبی سید حمید خداداد حسینی
با توجه به تغییرات سریع محیطی و هم چنین فشار ناشی از جهانی سازی ، محیط کسب و کار ها بیش از پیش دچار پیچیدگی شده است. بنا بر این برای بقا ، سازمان ها باید دانش درون سازمانی و برون سازمانی را کسب ، ایجاد و نگهداری کرده و مورد بهره برداری قرار دهند. اعتقاد بر این است که ارزش شرکت ها از دارایی های نا محسوس از قبیل دانش ناشی می شود و سه چهارم ارزش افزوده سازمان ها از حقوق دارایی های دانشی آنان به دست می آید. این تحقیق ارتباط بین دانش مشتری و دانش رقبا (دانش برون سازمانی) و صلاحیت های متمایز سازمان را با استفاده از نقش میانجی فعالیت های زنجیره دانش می سنجد . داده های این تحقیق به تعداد 221 عدد پرسش نامه کامل از کارشناسان شرکت بیمه ایران جمع آوری شده است.روش تحقیق پیمایشی می باشد و در آن از همبستگی و مدل معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که دانش مشتری و دانش رقبا فعالیت های زنجیره دانش و صلاحیت های متمایز را بهبود می دهند و هم چنین این متغیر ها با استفاده از نقش میانجی فعالیت های زنجیره دانش بیشتر می توانند صلاحیت های متمایز سازمان را بهبود ببخشند. یافته های تحقیق پیشنهاد هایی را برای برنامه ریزان و تصمیم گیران در بر داشته و توصیه هایی را برای پژوهش های آتی بیان می دارد.
نجمه راموز اصغر مشبکی
در دنیای رقابتی امروز، اهمیت و نقش ارزش ویژه نام و نشان تجاری (برند) به عنوان یکی از مهمترین دارائیهای نامشهود سازمانها -خصوصاً موسسات خدماتی، بر هیچکس پوشیده نیست. آنچه در این میان مهمتر است واکنشهای متفاوت مشتریان نسبت به نام و نشان های مختلف می باشد که از ذهنیات و ادراکات آنها نسبت به نام و نشان ها ناشی می شود. علی رغم اهمیت موضوع، تا کنون اکثر قریب به اتفاق تحقیقات انجام شده در این حوزه، در زمینه کالاها است و در بخش خدمات صرفاً به استفاده از مدلهای موجود در مورد کالاها بسنده شده است. متخصصین بازاریابی در راستای افزایش ارزش این نام و نشان ها از دیدگاه مشتریان، از استراتژیها و ابزارهای بازاریابی داخلی، خارجی و تعاملی بهره می برند و مطمئناً بازاریابی داخلی به دلیل محوریت کارکنان در آن، نقش کلیدی را در بخش های خدماتی ایفاء می نماید. با این وجود، تا کنون تعداد انگشت شماری از تحقیقات به بررسی تاثیر رویکرد گرایش به بازاریابی داخلی بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری پرداخته اند و در این اندک مطالعات انجام شده هم صرفاً به بررسی تاثیر بازاریابی داخلی بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری کارکنان محور اکتفا شده است. برای بررسی میزان اهمیت و تاثیر اتخاذ رویکرد گرایش به بازاریابی داخلی بر روی ارزش ویژه نام و نشان خدماتی، نیاز به معرفی متغیری قابل سنجش از سوی مشتریان وجود داشت. بر همین اساس، در تحقیق حاضر با معرفی سازه مشارکت دهی کارکنان، به بررسی تاثیر گرایش به بازاریابی داخلی بر روی ارزش ویژه نام و نشان تجاری مشتری محور از دیدگاه مشتریان بانکها پرداخته می شود و به طور همزمان، تاثیرات عناصر آمیخته بازاریابی خارجی منتخب بر روی اجزای ویژه نام و نشان تجاری در صنعت بانکداری ایران مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد گرایش به بازاریابی داخلی در شبکه بانکی کشور بر روی ارزش ویژه نام و نشان تجاری بانکها - حتی از دیدگاه مشتریان، تاثیر قابل ملاحظه ای دارد و مکانیسم این تاثیر گذاری نیز به واسطه متغیر مشارکت دهی کارکنان قابل بررسی می باشد. همچنین نوع و میزان اثر هر یک از عناصر آمیخته بازاریابی خارجی منتخب بر روی اجزای ویژه نام و نشان حاکی از وجود تاثیرات مهم این عوامل بر ارزش ویژه می باشد. با ادامه مطالعه، متغیر تجربه مشتری از خدمات بانک به عنوان متغیر تعدیل کننده رابطه بین عناصر آمیخته بازاریابی خارجی و مشارکت دهی کارکنان، به اجزای الگوی جامع افزوده گردید و به عنوان توسعه مدل نهایی ارائه شده است که در نوع خود مدلی جامع و بدیع و در عین حال کاملاً عملیاتی در این زمینه می باشد.
آرتین موسی خانی اصغر مشبکی
در این مطالعه، در راستای کمک به توسعه صادرات صنعت مواد غذایی،تعداد پنج عامل شامل: محیطی، مدیریتی، سازمانی، مرتبط با محصول، مرتبط با استراتژی بازاریابی مورد بررسی قرارگرفته اند . برای گردآوری اطلاعات مربوط به این عوامل، در مرحله اول پرسشنامه نگرش سنجی در قالب طیف پنج گزینه ای لیکرت بین 50 شرکت فعال در زمینه صادرات مواد غذایی در استان تهران توزیع و عوامل نهایی 35 گانه موثر بر عملکرد صادراتی در صنعت مواد غذایی استخراج شدند. در مرحله دوم پرسشنامه مقایسات زوجی بمنظور اولویت بندی معیارها و زیر معیارها، میان15 نفر از متخصصین و خبرگان در زمینه صادرات مواد غذایی از جامعه پژوهش توزیع شد. در نهایت عوامل "مدیریتی"، " سازمانی"، "استراتژی بازاریابی"، "محصول" و "محیطی" به ترتیب اولویتهای اول تا پنجم را کسب نمودند. همچنین در رتبه بندی زیرمعیارهای 35 گانه، زیرمعیارهای "خدمات به مشتری" از معیار "محصول"، " هوش هیجانی" از معیار " مدیریتی "، " سیاسی " از معیار " محیطی "، " منابع انسانی " از معیار " سازمانی " و " مزیت های رقابتی " از معیار " استراتژی بازاریابی " به ترتیب در جایگاه های اول تا پنجم قرار گرفتند.
سارا شمس الهی سید حمید خداداد حسینی
کارآفرینی با قدرت هرچه تمامتر به عنوان منبع اصلی ایجاد ثروت، توسعه تکنولوژیکی، رشد اقتصادی و پیشرفت اجتماعی به حساب آمده است. در گذشته، مردم کارآفرینان موفق را کسانی می پنداشتند که قهرمان انجام تغییرات اساسی، ابداعات و خطرات است. در دهه های اخیر، استراتژی ها، ساختار و هدایت خلاقانه که سازمان ها دنبال می کنند، به عنوان پدیده کارآفرینی مشروع و مهم تلقی می شود. در این تحقیق سعی در بررسی ارتباط میان مولفه های نیت استراتژیک، گرایش کارآفرینانه و اقدام کارآفرینانه شده است. ادبیات تحقیق با تعریف کارآفرینی آغاز شده و با بررسی ابعاد نیت استراتژیک پایان می یابد. در این مسیر کارآفرینی سازمانی و گرایش کارآفرینانه به عنوان دو مبحث مهم کارآفرینی شرح و بسط داده شده و مزیت های پیاده سازی آنها در سازمان بیان می شود. همچنین چهار بعد گرایش کارآفرینانه که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته اند، یعنی نوآوری، ابتکار عمل، ریسک پذیری و رقابت تهاجمی نیز بررسی می شوند. ابعاد نیت استراتژیک که مشتمل بر سه بعد نیت فرصت طلبی، نیت آینده طلبی و نیت رشد طلبی است نیز، از دیدگاه محققین مختلف بررسی می شود. اقدام کارآفرینانه هم که با دو سازه ورود به بازارهای جدید و معرفی محصول جدید مفهوم دهی شده است، تعریف می شود. برای تحلیل داده ها در این تحقیق از روش معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد نیت استراتژیک بر گرایش کارآفرینانه تاثیری مثبت و قوی دارد و می تواند تا 64 درصد از تغییرات واریانس گرایش کارآفرینانه را تبیین کند. همچنین گرایش کارآفرینانه بر اقدام کارآفرینانه تاثیر داشته و می تواند تا 36 درصد از واریانس اقدام کارآفرینانه را پیش بینی و تبیین نماید. اما نتایج برای تاثیر نیت استراتژیک بر اقدام کارآفرینانه فاقد معنی داری بوده و نتیجتا نیت استراتژیک بر اقدام کارآفرینانه تاثیری ندارد.
راحیل شربتی عادل آذر
در بسیاری از سازمانهای بزرگ ایرانی ، پس از نیاز به نظامهای کارآمد برنامه ریزی وتحول، نظامهای ارزیابی و نظارت در الویت قرار دارد. تا آنجا که در هر سازمانی، تدوین راهبرد، برنامه ریزی های کوتاه مدت و بلند مدت، انجام اصلاحات، ایجاد بهبود و تحول ، با ارزیابی عملکرد و شناخت وضع موجود آغاز می گردد. سازمانها هر چه وسیع تر می شوند نیاز به کنترل در آنها مضاعف می گردد. امروزه مساله اساسی در بسیاری از ادارات به ویژه موسساتی که دارای شعب فراوان هستند و یا حتی دارای بخشهای متعدد در سازمان می باشند این است که روش ارزیابی عملکرد منطقی و صحیحی برای آنها ارائه شود یکی از این موسسات که نقش تعیین کننده ای را در توسعه و رشد اقتصادی هر کشوری ایفا می کند بانک ها و به طور کلی، صنعت بانکداری می باشد علاوه بر اهمیت بالای اقتصادی بانکها، وجود یک بازار با ساختار به شدت رقابتی اهمیت ارزیابی عملکرد بانک ها را برجسته می کند. لذا هدف از این تحقیق ارائه یک مدل تصمیم گیری چند شاخصه فازی برای ارزیابی عملکرد شعب بانک می باشد. در این راستا به کمک روش های فرایند تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل شبکه ای در محیط قطعی و فازی، اوزان اهمیت معیارهای ارزیابی عملکرد بانک تعیین شده و سپس با استفاده از روش topsis فازی شعب بانک رتبه بندی شده و شکاف های موجود بین معیارهای اصلی مدل مشخص گردیده است. در نهایت مدل ارائه شده که بر پایه کارت امتیازی متوازن و روش تحلیل شبکه ای فازی قرار دارد نشان می دهد که فرایند تحلیل شبکه ای نسبت به فرایند تحلیل سلسه مراتبی یک رویکرد قوی و مناسب برای تسهیل اجرای مدلهای ارزیابی عملکرد بر پایه کارت امتیازی متوازن است و توانایی یکپارچه کردن داده های کمی (اندازه گیری شده توسط نسبت های مالی) و داده های کیفی که بوسیله ویژگیهای بانک تعریف شده را داراست.
سید مسعود حکاکی سید حمید خداداد حسینی
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل تأثیرگذاری کودکان در فرایند خرید خانواده انجام شده است. بنابر این، برای رسیدن به این هدف از طریق بررسی مطالعات گذشته، عواملی که در این موضوع دخیل بودند شناسائی شدند. متغیرهایی همچون متغیر خواست کودک، پذیرش خانواده، اقدام به خرید، ویژگی های محصولات، شرایط خانواده و همچنین تاکتیک های تأثیرگذاری. ارتباطات میان این متغیرها نیز با توجه به نتایج مختلف بدست آمده در مطالعات گوناگون برقرار شدند و مدل پیشنهادی تحقیق شکل گرفت. جهت برازش مدل نیز از تکنیک تحلیل مسیر و برای بررسی وضعیت فرضیات تحقیق از مدل یابی معادلات ساختاری، آزمون t و همچنین ضریب همبستگی استفاده شد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه والدین کودکان پایه های تحصیلی اول تا سوم دبستان شهرستان یزد تشکیل می دهند. تعداد نمونه برای این جامعه نیز با استفاده از فرمول محاسبه حجم نمونه در جامعه نامحدود، معادل 545 نفر محاسبه شد که از طریق نمونه گیری خوشه ای اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد که در قالب سوالات مبتنی بر طیف 5 گزینه ای لیکرت تنظیم شده اند. روایی این پرسشنامه، بر اساس نظرات اساتید دانشگاهی، فروشندگان محصولات کودکان و همچنین از طریق تحلیل عاملی محاسبه گردید. ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده نیز حکایت از پایایی مناسب پایان نامه دارد. نتایج بدست آمده در این تحقیق، نشان دادند که متغیرهای پذیرش خانواده بر متغیر اقدام به خرید و همچنین متغیر شرایط خانواده بر متغیر پذیرش خانواده اثر ندارند و می توان آنها را از مدل حذف کرد.
فرامرز فرشادبخت سید حمید خداداد حسینی
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و برسی عوامل موثر در جذب افراد به شرکت های هرمی انجام پذیرفته است. این تحقیق براساس نظریه ی نشرنوآوری صورت گرفته و لذا از متغیرهای موجود در این نظریه نیز استفاده گردیده است. این متغیرها که متغیرهای مستقل تحقیق می باشند، شامل 5 ویژگی درک شده از نوآوری (مزیت نسبی، سازگاری، پیچیدگی، قابلیت روٌیت، آزمونپذیری) و میزان نوآور بودن افراد و همچنین ویژگیهای اجتماعی اقتصادی موجود در این نظریه (سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت اشتغال و درآمد) بوده و متغیر وابسته ی آن، "جذب افراد به شرکت های هرمی" می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی می باشد و گردآوری داده ها در آن به شیوه ی پیمایشی صورت گرفته است. جامعه ی آماری تحقیق(n) شامل تمام کسانی است که ساکن تهران می باشند و حداقل یکبار عضو شرکت های هرمی شده اند. به منظور تعیین حجم نمونه (n) براساس فرمول کوکران نمونه ای به تعداد 269 نفر بدست آمد، روش نمونه گیری به صورت تصادفی است و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد که در قالب سوالات مبتنی بر طیف 5 گزینه ای لیکرت تنظیم شده است. روایی پرسشنامه براساس نظرات کارشناسان و اساتید و متخصصین و پایایی آن با استفاده از پایلوت مورد تایید قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که با ضریب اطمینان 95 درصد از میان متغیرهای تحقیق، متغیرهای مزیت نسبی، سازگاری، نوآور بودن، سن، جنسیت و درآمد بر روی جذب افراد به شرکت های هرمی اثر گذار است. لذا براساس این عوامل مدل نهایی تحقیق طراحی گردید.
حامد بناییان سید حمید خداداد حسینی
در صنعت رقابتی بانکداری، تصویر بانک به عنوان ابزاری برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار و متمایزسازی بانک از رقبا و همچنین عاملی برای حفظ مشتریان فعلی و جذب مشتریان جدید شناخته می شود.هدف از انجام این تحقیق شناسایی عوامل تشکیل دهنده ی تصویر بانک به عنوان ابزاری استراتژیک و بررسی تاثیر خصوصی سازی بر این عوامل می باشد. بدین منظور و جهت جمع آوری داده های مورد نیاز، پرسشنامه ای متشکل از سی سوال ( که در بر گیرنده ی چهار عامل اصلی می باشد) تهیه و در بین 385 نفر از مشتریان یک بانک خصوصی و 385 نفر از مشتریان یک بانک دولتی (بانک سینا به عنوان نماینده بخش خصوصی و بانک سپه به عنوان نماینده بخش دولتی ) که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند توزیع شد.داده های به دست آمده با استفاده از آزمون مقایسه ی میانگین (در یک جامعه و در دو جامعه ی مستقل ) و آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد که هر چهار عامل اصلی مورد بررسی یعنی عامل انسانی ،عامل خدمات ، عامل ظاهر و عامل شخصیت بر شکل گیری تصویر اثر گذار می باشند؛ همچنین وجود تفاوت بین عوامل تشکیل دهنده ی تصویر بانک خصوصی و دولتی نیز مورد تایید قرار گرفت. همچنین مشخص شد که از بین این عوامل ، عامل نیروی انسانی دارای بیشترین اهمیت و عامل ظاهر دارای کمترین اهمیت می باشند.از میان سی عامل فرعی که مورد آزمون قرار گرفتند، داشتن کارکنان آگاه و آموزش دیده ، تمایل و تلاش کارکنان برای ارائه ی مناسب خدمات، ارائه ی سریع خدمات و استفاده از تکنولوژی های جدید مهمترین عوامل از دیدگاه مشتریان می باشند.
علی رضا غروی رودسری سید حمید خداداد حسینی
موضوع فروش شخصی در سالهای اخیر دستخوش تغییرات متعددی گردیده و طبیعت فروش نسبت به دهه گذشته به سرعت در حال تغییر است. مشتریان اطلاعات بیشتری دارند و انتظار دارند که فروشندگان دانش بیشتری داشته باشند، سطح خدمات بیشتری را مطالبه کرده و از فروشنده انتظارات بالاتری مانند پاسخ گویی سریعتر به نیازها و ایجاد ارزش افزوده و ارائه ی راه حلهایی متناسب با مسائل آنان را دارند. به علاوه شدت یافتن رقابت نیز به این روند دامن زده است. با این ترتیب در بازارهای رقابتی امروز، فروش شخصی کلید موفقیت برای بسیاری از شرکت هاست. در این راستا تحقیق حاضر به بررسی عوامل پنجگانه طراحی شده در مدل تحتقیق با عناوین حمایت سازمانی از فروشنده، میزان رضایتمندی فروشنده، انگیزاننده ها در مورد فروشنده، مهارت و تخصص فروشنده و رضایت مشتریان از فروشنده با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی (با استفاده از پرسشنامه های توزیع شده در مورد مولفه های مذکور در میان سرپرستان، فروشندگان و مشتریان شرکت گلستان) که هرکدام از شاخصها با توجه به تعاریف مربوط در بخش روش تحقیق در چندین سوال مطرح و از نمونه آماری تحقیق (شامل 6 پرسشنامه مربوط به سرپرستان 27 پرسشنامه مربوط به فروشندگان و 214 پرسشنامه مربوط به خرده فروشان که از مشتریان شرکت گلستان میباشند) که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند پرسیده شد. برای اندازه گیری میزان تاثیر مولفه های تحقیق در ارتقای سطح فروش شرکت، محقق با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری به اندازه گیری تاثیر عوامل پنجگانه یاد شده به صورت همزمان بر ارتقای سطح فروش شرکت پرداخته است (هدف تحقیق). در این راستا با استفاده از تکنیک فوق همچنین روابط تعیین شده فی مابین برخی از مولفه ها در مدل نیز تعیین گردیده است. نتایج نشان داد میزان رضایتمندی فروشنده، انگیزاننده ها در مورد فروشنده و مهارت و تخصص فروشنده (عواملی که مستقیما به فروشنده مربوط می شوند) تاثیری مستقیم و مثبت را در ارتقای سطح فروش شرکت دارا هستند همچنین رابطه تاثیر انگیزاننده ها بر رضایتمندی فروشنده نیز تایید گردید.
امین رحیمی پور جونقانی سید حمید خداداد حسینی
رضایت مشتری عامل مهمی در موفقیت استراتژی بانکداری در محیط پررقابت امروزی می باشد. مدیران بانکها باید عواملی را که باعث افزایش رضایت مشتری می شوند شناسایی کرده و بهبود بخشند. سنجش رضایت مشتری اطلاعات سریع، با معنا و مفیدی در مورد ترجیحات و انتظارات مشتری در اختیار قرار می دهد. به این ترتیب عملکرد بانکها باید در ارتباط با ابعادی از رضایت مشتری که نشان دهنده نقاط قوت و ضعف سازمان می باشد مورد ارزیابی قرار گیرد. بنابراین در تحقیق حاضر محقق در ابتدا با مطالعه ادبیات موضوع و تحقیقات صورت گرفته در ایران و سایر کشورها اقدام به استخراج معیارهای موثر بر رضایتمندی مشتریان در صنعت بانکداری نمود و سپس با استفاده از روش تجزیه و تحلیل چند معیاره (musa) به بررسی این معیارها و اندازه گیری میزان رضایت مشتریان بانک تجارت شهر اصفهان از این معیارها پرداخت. بررسی منابع و مطالعات صورت گرفته نشان داد که ابعاد اطمینان خاطر، دسترسی، قیمت، عوامل ملموس، تنوع خدمات، اعتبار، تصویر ذهنی و رسیدگی به شکایات عوامل موثر بر رضایتمندی مشتریان در بانک تجارت شهر اصفهان می باشند. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان رضایت مشتریان از معیارهای موثر بر رضایتمندی در مشتریان دارای حسابهای قرض الحسنه پس انداز، قرض الحسنه جاری، سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت و سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت و همچنین در مشتریان حقیقی و حقوقی بانک تجارت تفاوت زیادی نداشته و اکثر مشتریان نسبت به همه عوامل به طور نسبی ابراز رضایت می کنند.
مریم عبدالهیان سید حمید خداداد حسینی
چکیده هدف از این پژوهش شناسایی مهارتهای مورد نیاز فارغ التحصیلان مهندسی صنایع برای ورود به عرصهی کسب وکار بوده است. یکی از چالشهای پیش روی جوامع مختلف، دانش آموختگانی هستند که تواناییهای فردی و مهارتهای لازم را برای راه اندازی کسب وکار مناسب ندارند. این امر آماده سازی آنها را از طریق توسعه کارآفرینی ضروری میداند. با بررسی موضوع و مصاحبه با مدیران واحدهای صنعتی، فهرستی از مهارتهای که باید فارغ التحصیلان آموزش عالی در رشتهی مهندسی صنایع دارا باشند، به عنوان مهارت تعیین شد. جامعه آماری پژوهش را فارغ التحصیلان عضو انجمن مهندسی صنایع ایران تشکیل دادهاند. نمونه مطابق با جدول "مورگان" به شیوهی تصادفی ساده برآورد گردیده است. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای در مقیاس پنج درجهای لیکرت بوده است. روایی پرسشنامه با تأیید صاحب نظران بدست آمده و برای محاسبه پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ، ضریب 93/0 برآورد گردیده است. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی مانند آمارهی t تک نمونهای و تحلیل عاملی تأییدی به ترتیب از طریق نرم افزارهای spss و لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون t تک نمونهای نشان داد که بالاترین مهارت مورد نیاز فارغ التحصیلان مهندسی صنایع مهارت سواد رایانهای و تمایل به یادگیری و پایینترین آنان در نفوذ میباشد.
زینب عبدالهیان سید حمید خداداد حسینی
چکیده: پاسخ به نیازها و تحولات و دگرگونیهای نظام اجتماعی – اقتصادی عصر حاضر و همچنین تضمین و تداوم حیات و بقای جوامع، نیازمند استفاده بهینه از نیروی کار فعال، به خصوص نیروی نخبه و کارآفرین میباشد. این پایان نامه به بررسی و اولویتبندی شاخصهای مهارتی مدیران کارآفرین با توجه به نظر مدیران ارشد جهاد دانشگاهی میپردازد. مهارتهای مورد بررسی در این مقاله شامل مهارتهای تصمیمگیری، برنامهریزی، مدیریت ریسک، انگیزه درونی، خلاقیت و نوآوری، نفوذ و ترغیب و ارتباطات بین فردی است. به منظور اولویتبندی این مهارتها پرسشنامه محقق ساختهای با نظر خبرگان تهیه و تدوین گردید. پرسشنامه پژوهش از دو بخش تشکیل شده است، در بخش نخست سوالات در قالب ماتریسهای ارتباط بین شاخصها ارائه شدند که برای آزمون پایایی از ضریب آلفای کرونباخ (877/0 ) تأیید گردید و بخش دوم از آنجا که پرسشها از نوع مقایسات زوجی بود برای پایایی از محاسبه نرخ سازگاری پایایی آن نیز تأیید گردید. روایی پرسشنامه توسط این خبرگان که دارای دو ویژگی اساسی حضور در جایگاه مدیران ارشد جهاد دانشگاهی و آشنایی و تسلط بر مفاهیم کارآفرینی بودند، تأئید و برای 70 نفر از مدیران ارشد ارسال شد. و سپس دادههای جمع آوری شده با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه فازی(fanp) از طریق نرم افزار super decision مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتیجهی پژوهش نشان میدهد که از بین شاخصهای اصلی تصمیمگیری در اولویت اول و برنامهریزی و ارتباط بین فردی به ترتیب در اولویتهای دوم وسوم قرار گرفتهاند. و انگیزه درونی در اولویت هفتم (آخر) قرار گرفته است. از بین زیر شاخصهای اصلی به ترتیب زیر شاخصهای تصمیمگیری در مورد مسائل غیرعادی و تصمیمگیری در مورد مسائل معمول و عادی اولویت اول و دوم و در نهایت خودکاری زیر شاخص انگیزه درونی اولویت 29 را به خود اختصاص دادهاند.
مریم مخدومی قره بلاغ سید حمید خداداد حسینی
پژوهش حاضر با هدف توسعه مدل تاثیرگذاری بازاریابی حسی (تجربی) بر ارزش درک شده مصرف کننده، رضایتمندی و وفاداری وی انجام شده است. برای نیل به این هدف از طریق بررسی مطالعات پیشین ، عواملی که متاثر از بازاریابی حسی (تجربی) بودند، شناسایی گردیدند متغیرهایی همچون ارزش خوشایندی و سودمندی، تصویر شرکت. همچنین تاثیر این عوامل بر رضایتمندی و وفاداری مصرف کننده مورد بررسی قرار گرفت. ارتباط میان این متغیرها نیز با توجه به نتایج مختلف بدست آمده از مطالعات گوناگون برقرار گردید و مدل توسعه یافته شکل گرفت. جهت برازش مدل از تکنیک تحلیل مسیر و برای بررسی وضعیت فرضیات تحقیق از مدل یابی معادلات ساختاری ، آزمون t و همچنین ضریب همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این مطالعه را مشتریان رستورانهای زنجیره ای نایب شهر تهران تشکیل می دهند. تعداد نمونه با استفاده از فرمول محاسبه حجم نمونه در جامعه نامحدود ، معادل 412 محاسبه گردید که از طریق نمونه گیری تصادفی از جامعه در دسترس، اعضای نمونه از میان مشتریان رستورانهای نایب انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده که در قالب سوالات مبتنی بر طیف 5 گزینه ای لیکرت تنظیم شده اند. روایی این پرسشنامه بر اساس اساتید دانشگاهی و همچنین از طریق تحلیل عاملی محاسبه گردید. ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده نیز بیانگر پایایی مناسب پرسشنامه دارد. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان می دهد که ادراکات مصرف کننده از بازاریابی تجربی بر ارزش خوشایندی و سودمندی درک شده مصرف کننده تاثیر مستقیم دارد . همچنین مشخص گردید که تصویر شرکت تنها تحت تاثیر مستقیم ارزش سودمندی درک شده مصرف کننده است. در رابطه با عوامل تاثیر گذار بر رضایتمندی مصرف کننده نیز نتایج تحقیق حاضر بیانگر آنست که متغیرهای ارزش خوشایندی درک شده و تصویر شرکت بر رضایتمندی مصرف کننده تاثیر مستقیم دارند. در نهایت ، در بررسی تاثیر مستقیم ارزش خوشایندی و سودمندی درک شده مصرف کننده و رضایتمندی ، بر اساس نتایج این مطالعه ، هر سه عامل تاثیر مستقیم بر وفاداری مصرف کننده دارند.
مرجان روزرخ سید حمید خداداد حسینی
سازمان های پیشرو و پویا می توانند با شناخت و بررسی همه جانبه شرایط داخلی و محیطی ، دانش سازمانی خود را ارتقا بخشیده و در جهت بهره وری عوامل درون و برون سازمانی موثر روی مدیریت دانش گام بردارند . لذا در این پژوهش تلاش شده است تا مولفه های بهره وری مدیریت دانش در سازمان تدوین شوند . پژوهشی که در این پایان نامه انجام شده ازنقطه نظر اجرا ، تحلیلی موردی و از نقطه نظر هدف ، کاربردی می باشد . لذا در راستای تحقق هدف پژوهش ، پرسشنامه نظرسنجی در میان جامعه آماری متشکل از خبرگان و کارشناسان حوزه آمار و انفورماتیک و حوزه حقوقی و سجلی در بخش ستادی سازمان ثبت احوال توزیع شد و سپس پاسخ ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت . درتحلیل های آمار توصیفی فراوانی داده ها ، میانگین و انحراف معیار مورد تأکید واقع شده و در تحلیل های آمار استنباطی برای تدوین مولفه ها از آزمون توزیع دوجمله ای (باینومیال) و برای اولویت بندی از آزمون رتبه ای فریدمن بهره گیری شده است . یافته های تحقیق نشان می دهد مولفه هایی که در رابطه با ارزش گذاری به کار برتر (محاسبه سرمایه های ناملموس ) ، پژوهش، توسعه ، فرهنگ پویا ، نظام آموزشی منسجم و طرح و برنامه ریزی استراتژیک دانش محور می باشند مورد عنایت لازم واقع نشده و با توجه به ماهیت خدماتی سازمان ثبت احوال به مولفه هایی که در رابطه با خدمت رسانی سریع و مطمئن به ارباب رجویان( مردم و دستگاه ها ) می باشند ، مانند مشارکت واحدهای کاری و همکاری با سازمانها و میزان توجه و استفاده از فناوری اطلاعات و برخورداری از تجهیزات نوین مرکز داده و شبکه های ارتباطی ، توجه زیادی معطوف گشته است . همچنین یافته ها نیاز به واحد تحقیقات و بررسی بازخورد پروژه ها ، حمایت مدیران از مشوق های مالی و طرح های دانش محور ، سیستم پشتیبان تصمیم گیری ، تغییر در ارزشیابی کارکنان و استفاده از حافظه سازمانی را نشان می دهد .
فرناز رییسی راد سید حمید خداداد حسینی
با تحولات صورت گرفته در فناوری های نوین، شاهد طلوع مفهوم جدیدی با نام چابکی به عنوان یک رویکرد مهم در کسب و کار بوده ایم. چابکی به طور دائم به عملکرد پرسنل و سازمان، ارزش محصول و خدمات، و تغییر دائم در زمینه فرصتهای حاصل از جذب مشتری توجه می کند و مستلزم آمادگی دائم برای روبه رو شدن با تغییرات بنیادی و سطحی است. همچنین در سالهای اخیر با توجه به پیشرفتهای زیاد در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات، تعریف جدیدی از چابکی سازمانی که هدف آن بازگشت به دوره بازاریابی شخصی است ارائه گردیده است. این مفهوم بیان می دارد مشتریان مختلف محصولات مختلفی را می طلبند، پس به جای بازاریابی انبوه افراد و سازمان ها، هر مشتری را تک تک بازاریابی کنیم تا چابکی سازمانی را از طریق فناوری اطلاعات افزایش دهیم. با این رویکرد، در پژوهش حاضر تلاش شده است چابکی سازمانی در بانک اقتصاد نوین تحلیل و وضعیت موجود چابکی در آن تعیین شود.سپس مهم ترین شاخصهای مرتبط با چابکی در صنعت بانکداری و شاخصهای بحرانی آن در بانک تعیین گردد و در نهایت راهکارهایی برای بهبود چابکی با کمک مدل qfd ارائه شود. به این منظور در مرحله اول، با توجه به پیشینه تحقیق، شاخصهای مرتبط با چابکی در صنعت بانکداری استخراج شد و با نظرسنجی از مشتریان و کارشناسان شعب بانک اقتصاد نوین منطقه چهار استانها، درجه اهمیت هریک از شاخصها تعیین گردید. سپس با نظر سنجی از مشتریان بانک سطح موجود و مطلوب هریک از توانمندسازهای چابکی در بانک تعیین گشت در ادامه به وسیله آزمون آماری غیر پارامتری من/ویتنی مشخص شد بانک در چند بعد از ابعاد چابکی توانسته است انتظارات مشتریان را بر آورده سازد. سپس با استفاده ازمدل سروکوآل (تحلیل شکاف) شاخصهای دارای شکاف منفی تعیین و شاخصهای دارای وضعیت مناسب از تحقیق حذف شد. در این مرحله (برای کاهش شاخصهای ورودی به خانه کیفیت) از مدل کانو استفاده شد تا نیازهای الزامی، یک بعدی و جذاب شناسایی گردد.
عباس ایمانی سید حمید خداداد حسینی
در فضای پر از رقابت امروز، شرکتها سعی دارند تا علاوه بر حفظ مشتریان فعلی با ارائه روش های مختلف فروش، عملکرد خود را بهبود و اقداماتی برای جذب مشتریان جدید و برقراری روابط بلند مدت با آنها انجام دهند. با توجه به اهمیت موضوع، این مطالعه تلاش دارد تا درک ما از فروش رابطه ای و رفتارهای رابطه گرای فروشنده(رفتار فروش مشتری گرا، رفتار فروش انطباقی، رفتار گوش دادن و رفتار شهروندی سازمانی) که بر عملکرد فروش اثر گذار است، افزایش دهد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها نیز از ابزار پرسشنامه استفاده گردیده است. به منظور تحقق اهداف تحقیق 396 نفر از فروشندگان موجود در نمایندگی های لوازم صوتی و تصویری در شهر تهران انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات و مدل تحقیق نیز از آزمون های مدل سازی معادلات ساختاری (sem) و تحلیل عاملی تأییدی (cfa) استفاده شد. نتایج نشان داد که رفتار فروش مشتری گرا، رفتار گوش دادن و رفتار شهروندی سازمانی بر عملکرد فروش اثر مثبتی دارند و فرضیه تاثیر فروش انطباقی بر عملکرد فروش مورد تایید قرار نگرفت. علاوه بر این وجود رابطه مثبت و معنادار بین رفتارهای ذکر شده نیز مورد تایید قرار گرفت.
هانیه کبیری ایمانیان فرد اسداله کرد نائیج
زیربنای بازاریابی در هر کسب و کاری میزان توجه و باور مدیران به مقوله بازارگرایی به شمار می رود. بازارگرایی یکی از جنبه های فرهنگ سازمانی است که در آن کارکنان بالاترین ارزش را به سودآوری بنگاه و نگهداری مشتری از طریق ایجاد ارزش برتر می دهند. اگرچه محققان عموما موافقت دارند که بازارگرایی بر ایجاد نوآوری به عنوان یکی از مولفه های گرایش کارآفرینانه در سازمان تأثیر دارد اما مطالعاتی در زمینه تأثیر بازارگرایی بر تمامی مولفه های گرایش کارآفرینانه وجود ندارد. گرایش کارآفرینانه، الگوها و فعالیت های تصمیم گیری است که منتج به یک ورود جدید به بازارهای موجود یا جدید، با کالاها و خدمات موجود یا جدید شود. پژوهش حاضر به این نقص پرداخته است و به بررسی تأثیر بازارگرایی بر گرایش کارآفرینانه می پردازد. علاوه بر این به بررسی وضعیت هر یک از متغیرهای بازارگرایی و گرایش کارآفرینانه و تأثیر بازارگرایی بر هر یک از مولفه های گرایش کارآفرینانه بصورت مجزا پرداخته شده است. همچنین مولفه های بازارگرایی بر حسب تأثیرگذاری بر گرایش کارآفرینانه اولویت بندی شده اند. این تحقیق با استفاده از پرسشنامه به بررسی بانک اقتصاد نوین در سطح شهر تهران پرداخته است. تحقیق مذکور از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از شاخه همبستگی، از نوع معادلات ساختاری (sem) می باشد؛ همچنین برای تعیین وضعیت هر یک از متغیرها از آزمون میانگین استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از تأثیر مثبت و معنادار بازارگرایی بر گرایش کارآفرینانه و همچنین تأثیر مثبت و معنادار بازارگرایی بر هریک از مولفه های گرایش کارآفرینانه می باشد.
غلامرضا افشاران مشهدی سید حمید خداداد حسینی
ضرورت حضور قدرتمند در ذهن مشتریان، در صنعت ارتباطات سیار کاملاً آشکار است. اهمیت این مفهوم، با ورود اپراتورهای خصوصی (نظیر ایرانسل) به عرصه صنعت ارتباطات سیار، نیز نمایان شده است. هدف از این تحقیق، مقایسه ارزش ویژه برند در دو اپراتور ایرانسل و همراه اول از دیدگاه مشترکین تهرانی این دو اپراتور می باشد. همچنین این رویکرد از آن جهت مهم می باشد که امروزه، معیارهای عینی و دقیق کمتری به منظور سنجش جایگاه رقابتی خدمات در بازار به دلیل ذات ناپایدار و ناملموس آنها وجود دارد. در این تحقیق، از مدل چهار بعدی ارزش ویژه برند آکر استفاده شده است که این ابعاد شامل: آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده از برند، وفاداری به برند و تداعی گرهای اصلی برند می باشند. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی محسوب می گردد. به این منظور، براساس نمونه گیری تصادفی، نمونه ای معادل 308 نفر تعیین و بین مشترکین هر دو اپراتور توزیع گردید. چون این تحقیق به دنبال آزمون فرضیه از دو جامعه مستقل (ایرانسل و همراه اول) است و تعداد نمونه های آماری بزرگ بیشتر از30 می باشد، از آزمون پارامتریک مقایسه میانگین های دو جامعه مستقل استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری بین ارزش ویژه برند دو اپراتور ایرانسل و همراه اول وجود دارد. بنابراین فرضیه اصلی تحقیق تایید شد. در هر چهار بعد دیگر نیز تفاوت معناداری بین مشترکین ایرانسل و همراه اول وجود دارد. از بین مولفه های چهارگانه ارزش ویژه برند، سه مولفه آگاهی و کیفیت و تداعی گرهای اصلی برند در شرکت ایرانسل بیشتر از شرکت همراه اول و تنها سطح مولفه وفاداری به برند در شرکت همراه اول بیشتر از ایرانسل به دست آمد.
جلیل دلخواه اصغر مشبکی
برای نظریه پردازی در علم الاجتماع استراتژیهای متعددی وجود دارد. استراتژیهایی استدلال استعاره ای و تئوری مفهوم سازی بنیادی از جمله استراتژیهای نظریه پردازی در علم الاجتماع می باشند. در این پژوهش ایده اصلی و اولیه تئوری هرس سازمانی توسط استدلال استعاره ای بوجود آمد ولی اجزای تشکیل دهنده این تئوری و مولفه های آن توسط استراتژی مفهوم سازی بنیادی تبیین گردید. به اعتقاد ارائه دهندگان تئوری هرس سازمانی، تئوریهای موجود از جامعیت لازم به منظور تبیین "دلایل ناکارایی سازمان های موجود و عوامل موثر در کاراسازی آنها" برخوردار نیستند. در این راستا، در این پژوهش، تئوری هرس سازمانی برای تبیین یکی از وظایف مدیران سازمانها "هرس" به عنوان یکی از تئوری های بهبود سازمانی پیشنهاد شده است. بر این اساس با نگاهی به مبانی نظریه پردازی از منظر استدلال استعاره ای و تئوری مفهوم سازی بنیادی و همچنین بررسی ادبیات موضوع هرس در باغبانی و تئوری های مشابه بهبود سازمانی و با استفاده از آنها، تئوری هرس سازمانی ارائه و جوانب مختلف آن در صنعت بانکداری مورد بحث قرار داده شده است.
سید فرهاد حسینی پرویز احمدی
قرن بیست و یکم گواه رشد وابستگی متقابل و همگرایی در جهان است؛یکی از دستاوردهای آن، برنامه ریزی برای اوقات فراغت انسان ها است از این رو بزرگترین تولید و مصرف قرن بیست و یکم را حول محور تولید و مصرف اوقات فراغت می دانند. از آنجا که صنعت گردشگری می تواند در پر کردن اوقات فراغت نقش بسزایی داشته باشد لذا امروزه این صنعت به یکی از بزرگترین منابع درآمد ملی و در عین حال از عوامل موثر در تبادلات فرهنگی میان کشورها تبدیل شده است. این تغییرات بنابر دیدگاه بسیاری از اندیشمندان، همانطور که به همگرایی فرهنگها منجر می شود می تواند تفاوت های قومی را نیز پایدار نماید و منجر به تمایلات ملی، دینی، نژادی و قومی شود چرا که اصلی ترین مشخصه ای را که می توان به «پسامدرنیته» نسبت داد، عبارت از «تکثرگرائی» دایم و غیر قابل کاهش فرهنگ ها، سنت های همگانی و جهان بینی ها می باشد. گسترش گردشگری قومی نه تنها رونق اقتصادی کشور را بدنبال دارد بلکه به گسترش روابط بین المللی، همزیستی مسالمت آمیز، گسترش صلح و امنیت جهانی و رشد و شکوفایی هنر و استعدادهای مردم بومی می انجامد. هدف از این تحقیق، طراحی الگوی توسعه گردشگری قومی با تاکید بر موضوعات فرهنگی- اجتماعی می باشد. در این تحقیق براساس مطالعات کتابخانه ای و بررسی منابع موجود، مهمترین موضوعات فرهنگی- اجتماعی مرتبط با توسعه گردشگری قومی احصا شد و در قالب الگوی توسعه گردشگری قومی بیان گردید. پس از آن، پرسشنامه-های مقتضی طراحی و در اختیار گروه های ذینفع امر توسعه گردشگری قومی قرار گرفت. براساس نتایج تحقیق، همه فرضیات فرعی و فرضیه اصلی در سطح اطمینان 95% تایید و مشخص شد که از نظر گروه های ذی نفع، توسعه گردشگری قومی بر ابعاد اجتماعی- فرهنگی جامعه تاثیرگذار می باشد. طبق نتایج آزمون دوجمله ای و شاخص های آماری رتبه بندی گویه های مرتبط با موضوعات فرهنگی - اجتماعی گردشگری قومی نشان می دهد که موضوعات مرتبط با ابعاد چهارگانه اجتماعی- فرهنگی، دارای یک درجه اهمیت نیستند از دیدگاه گروه های ذی نفع توسعه گردشگری قومی، بعد هنجارهای فرهنگی در برترین اولویت قرار دارد و به ترتیب موضوعات بعد اجتماعی، بعد محافظت فرهنگی و بعد اصالت قومی در اولویت های بعدی می باشند.
داود غلامرضائی عادل آذر
خط مشی های عمومی چگونگی عمل سازمان ها و موسسات حاکمیتی را در آینده مشخص می کنند و معمولاً برای مقابله با یک مشکل و مسأله عمومی و به منظور حل آن پدید می-آیند. مبانی علمی نشان می دهد که انجام تحلیل مناسب از خط مشی های عمومی نیازمند درک صحیح روابط و حلقه های علت و معلولی اصلی آن ها است؛ نیازی که از سوی بسیاری از صاحبنظران و پژوهشگران دنیا به وسیله مدلسازی پویایی سیستم ها اغنا شده است. پویایی سیستم ها روشی است که علاوه بر در نظر گرفتن روابط پیچیده علت و معلولی در خط مشی های عمومی به طراحی سناریوهای بدیل در خط مشی ها و نیز تحلیل و ارزیابی آن ها کمک می کند. با این حال به دلایلی نظیر نبود منابع اطلاعاتی مورد نیاز، دشواری سنجش روابط کیفی و ناهماهنگی آمار و ارقام رسمی کشور، چنین تحلیل هایی تا کنون در کشور انجام نشده است. در واقع تحلیل ها عموماً به صورت کلّی مبتنی بر تجارب و نظرات خبرگان بوده و به همین دلیل نیز غالباً دستخوش ملاحظات سیاسی شده است. طرح حاضر بدنبال تحلیل خط مشی های آموزش عالی با بهره گیری از مدلسازی پویایی سیستم ها است. روش پژوهش از نوع کاربردی با رویکرد مدلسازی تبیینی است و بدین منظور مدلسازی پویایی سیستم ها در کنار بهره گیری از نظر خبرگان آموزش عالی به روش دلفی در مفهوم سازی و تحلیل عوامل موثر بر خط مشی های آموزش عالی در برنامه پنجم توسعه کشور مورد استفاده قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد توجه به تأخیر زمانی و حلقه های تقویت کننده و متوازن کننده در مولفه های شناسایی شده در خط مشی های آموزش عالی تا حد زیادی در اثربخشی و انسجام خط مشی های تدوین شده موثر است. بر این اساس مهمترین تأخیرهای زمانی شناسایی شده در کنار نتایج شبیه سازی، مبنای ارائه پیشنهادهایی جهت بهبود خط مشی های آموزش عالی برنامه پنجم قرار گرفته است.
ماجد بهامین اسدالله کردنائیج
امروزه، کسب جایگاه رقابتی برتر و فائق آمدن بر رقبا، با پیگیری اهداف رقابتی، از جانب اکثر شرکت ها دنبال می شود. اگرچه محققان عموماً موافقت دارند که موقعیت رقابتی بر انتخاب استراتژی تأثیر دارد؛ اما به نظر می رسد کمتر مطالعه ای در زمینه تأثیر موقعیت رقابتی بر انتخاب استراتژی با در نظر گرفتن گرایش کارآفرینانه وجود دارد. گرایش کارآفرینانه، الگوها و فعالیت های تصمیم گیری است که منتج به یک ورود جدید به بازارهای موجود یا جدید، با کالاها و خدمات موجود یا جدید می شود.پژوهش حاضر به این نقص پرداخته است و به بررسی تأثیر موقعیت رقابتی بر انتخاب استراتژی با تأکید بر گرایش کارآفرینانهمی پردازد. علاوه بر آن در این تحقیق به بررسی وضعیت هر یک از متغیرهای موقعیت رقابتی و تأثیر آن بر انتخاب استراتژی پرداخته شده است. این تحقیق با استفاده از پرسشنامه به بررسی شرکت های تولیدکننده مواد شوینده در استان تهران پرداخته است. تحقیق مذکور از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از شاخه همبستگی، از نوع معادلات ساختاری (sem) می باشد؛ که با نرم افزار smart pls ? انجام گرفته است. برای تعیین وضعیت هر یک از متغیرها از آزمون میانگین استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از تأثیر مثبت و معنادار موقعیت رقابتی و هر یک از ابعاد آن به جز رقابت پذیری قیمتی بر انتخاب استراتژیمی باشد. همچنین تأیید شد که گرایش کارآفرینانه بر رابطه موقعیت رقابتی و انتخاب استراتژی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
معین کلوشانی سید حمید خداداد حسینی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر درگیری ذهنی به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای حیطه رفتار مصرف کننده بر رفتارهای پاسخ حاصل از درگیری ذهنی با در نظر گرفتن نقش محرک های درگیری ذهنی و ارزش های خرید شامل ارزش لذت جویانه و ارزش مبتنی بر فایده خرید در صنعت رستوران انجام پذیرفته شده است. از آنجا که درگیری ذهنی خرید فرایند جستجوی اطلاعات و تصمیم گیری خرید را تحت تاثیر قرار می دهد، می تواند الگوهای رفتاری خرید و پس از خرید از قبیل رضایتمندی و وفاداری را متاثر سازد. از سوی دیگر منافع و ارزش هایی که مصرف کننده انتظار دارد از خرید رفتن و خرید کردن کسب کند مهمترین عاملی است که توجه به محرک های درگیری ذهنی و ایجاد درگیری ذهنی را توجیه پذیر می کند. در واقع اهمیت شخصی ادراک شده خرید می تواند بر ارزش های درک شده خرید شامل ارزش لذت جویی و ارزش مبتنی بر فایده تاثیر مثبت و معنا داری داشته باشد. بنابراین تحقیق حاضر حول این موضوع که در صنعت رستوران چه عواملی درگیری ذهنی خرید مشتریان را شکل می دهد و ارزش های خرید در رفتار حاصل از درگیری چه نقشی ایفا می کنند شکل گرفته است. با توجه به ادبیات موضوعی تحقیق انتظارات از کیفیت خدمات و محصولات، تبلیغات، نمایاندن اجتماعی و ریسک درک شده خرید به عنوان محرک های درگیری ذهنی خرید در نظر گرفته شده و رابط? این محرک ها با درگیری ذهنی در قالب چهار فرضیه ابتدایی تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این نقش میانی ارزش لذت جویی و ارزش مبتنی بر فایده خرید و تاثیر درگیری ذهنی بر این ارزش ها در فرضیه های پنجم و ششم مطرح شده است. از آنجاکه مصرف کنندگان در طبقات اجتماعی مختلف با توجه به رویکردهای متفاوتی که عمدتا به واسطه تفاوت در سطوح درآمدی نسبت به خرید دارند، ارزش های متفاوتی از خرید را درک می کنند، تاثیر تعدیلگری شاخص درآمد طبقه اجتماعی در رابطه درگیری ذهنی و ارزش های خرید در قالب فرضیه های هفتم و هشتم مورد بررسی قرار گرفته است و در آخر تاثیر ارزش های خرید بر رفتار پاسخ حاصل از درگیری که در تحقیق حاضر رضایتمندی و وفاداری در نظر گرفته شده اند در فرضیه های نهم تا دوازدهم بیان شده اند. داده های تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه و از میان مشتریان رستوران های لوکس و اقتصادی در شهر تهران گردآوری شده اند. هدف اصلی از تقسیم رستوران ها به دو گروه دستیابی به مشتریان با سطوح درآمدی مختلف بوده و برای این منظور از دسته بندی ارائه شده صنف رستوران داران شهر تهران استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده های گردآوری شده شامل تحلیل توصیفی داده ها و تحلیل عاملی تاییدی فرضیه ها با استفاده از نرم افزارهای spssو smart pls حاکی از آن است که تمامی فرضیه ها به جز فرضیه اول که بیانگر رابطه انتظارات از کیفیت خدمات و محصولات و درگیری ذهنی است و همچنین فرضیه هفتم که تاثیر تعدیلگری درآمد بر رابطه درگیری ذهنی و ارزش مبتنی بر فایده خرید را بیان می دارد، مورد تایید قرار می گیرند.
المیرا شیرین کلام سید حمید خداداد حسینی
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بازاریابی هنر در ایجاد ارتباط میان هنرمند و مشتریان در حوزه هنرهای تجسمی انجام شده است. برای نیل به این هدف از طریق بررسی مطالعات پیشین، عواملی که در این موضوع دخیل بودند، تحت عنوان ابعاد بازاریابی هنر، شناسایی گردیدند. مولفه هایی همچون محصول، سازمان، بازار، ارزش پیشنهادی، ایجاد و توسعه ارزش و ارائه ارزش. رویکرد پژوهشی در این تحقیق، ترکیبی از روش های کمی و کیفی می باشد، که جهت بررسی نقش بازاریابی هنر در ایجاد ارتباط ، از روش کمی ، و جهت بررسی و پاسخ به برخی از سوالات تحقیق از روش کیفی، استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق ، در بخش کمی ، بازدید کنندگان گالری های شهر تهران می باشند. تعداد نمونه برای این جامعه نیز، با استفاده از فرمول محاسبه حجم نمونه در جامعه نامحدود، معادل300 نفر محاسبه شد که این تعداد از طریق نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کمی، پرسشنامه می_ باشد که در قالب سوالات مبتنی بر طیف 5 گزینه ای لیکرت تنظیم شده است. برای بررسی وضعیت عوامل نیز از آزمون t و آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شد. علاوه بر این، جهت پاسخ به دو سوال تحقیق نیز، از روش کیفی استفاده شده است که، جامعه آماری آن را خبرگانی از اساتید دانشگاهی رشته هنر، هنرمندان نامی و گالری داران شهر تهران در حوزه هنر های تجسمی تشکیل می دهند. برای تعیین حجم نمونه، روش اشباع نظری استفاده شده که این اشباع، در حجم نمونه 11 نفر رخ داد. برای گردآوری داده ها نیز از مصاحبه باز و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. نتایج بدست آمده در این تحقیق، نشان دادند که ابعاد محصول ، بازار ، ایجاد و توسعه ارزش و ارائه ارزش، عملکرد انسانی ، بعد فرهنگی اثر ، تنوع مخاطب ، تاثیر منتقدان، کشف هنر جدید، آموزش و رشد هنرمندان و آموزش و رشد مخاطبین، دسترسی به اثر هنری و قیمت گذاری، در میزان توجه مخاطبین به آثار هنری و به عبارت دیگر ایجاد ارتباط میان هنرمند و مشتری که از طریق اثر هنری برقرار می شود، تاثیر زیادی دارند.
علی شایان شعبان الهی
کشورهای گوناگون برای توسعه نوآوری، سیاست ها و برنامه های خاصی را تدوین و پیاده سازی می کنند. یکی از راهکارهای توسعه فناوری های پیشرفته و نوآوری، رویکرد شبکه های نوآوری می باشد. این پژوهش با به بررسی و طراحی شبکه های نوآوری خودسازمانده یادگیرنده پرداخته است. روش پژوهش مطالعه موردی انضمامی می باشد.بر اساس نتایج حاصل شده، عواملی نظیر توانمندی شرکت ها، تعبیه شدگی شبکه و محیط مساعد می توانند بر توسعه همکاری ها، خودسازماندهی و یادگیرنده بودن شبکه تاثیر داشته باشند.
سیده اقدس موسوی نژاد سید حمید خداداد حسینی
شایعه فرآیندی است که از طریق آن اطلاعاتی که به وسیله منبع موثقی تأیید نشد ه اند، از فردی به فردی دیگر منتقل می شود (آکاند و اودوال ، 1994). بنابراین ممکن است بخشی از محتوای شایعه و یا همه آن نادرست باشد، زیرا صحت آن به وسیله هیچ منبع مطمئنی تأیید نشده است ( این ویلر و کامینز، 2008).تردیدی نیست که شایعه جزء مهمی از شبکه ارتباطی گروه یا سازمان است و واقعاً ارزش آن را دارد که به خوبی درک شود. شایعه می تواند مسائل مبهمی را برای مدیران روشن سازد که کارکنان و اعضای سازمان آن را مهم و موجب اضطراب می دانند. اگرچه هیچ گاه نمی توان زنجیره شایعات را در سازمان از بین برد و محافل شایعه پراکنی همیشه وجود داشته و وجود خواهند داشت، اما مدیران، باید این واقعیت را بپذیرند و به این نکته توجه داشته باشند که هیچ شایعه ای برحسب اتفاق یا بدون دلیل به وجود نمی آید، شایعات به دلایل مشخصی به وجود می آیند که با شناسایی عوامل سبب ساز شایعه و نحوه تعامل آن ها با یکدیگر، می توان شایعات سازمانی را کنترل و مدیریت کرده و گاه از آن ها در جهت اهداف سازمان استفاده کرد.
الهام مداح سید حمید خداداد حسینی
امروزه سازمان ها ناگریزند برای باقی ماندن و پویا بودن در دنیای پر رقابت، بهبود و اصلاح در همه زوایای سازمان را سرلوحه خود قرار دهند. در این مسیرمیزان رضایت مراجعین نقش اساسی در سرآمدی سازمان ها در عصر رقابت فزاینده دارد. سازمانها سعی کرده اند از طریق مفاهیم و رویکردهای بازاریابی درونی و کیفیت خدمات مناسب، رضایت بهتر مشتریان بیرونی خود را فراهم سازند. یکی از ویژگی های مهم خدمات، تعامل مستقیم کارکنان با مشتریان و نقش تعیین کننده رفتارهای مشتری مدارانه آنها در برخورد با مشتریان می باشد. این پژوهش تاثیر عوامل موثر بر رضایت مشتریان سازمان تامین اجتماعی شعب شرق تهران را مورد بررسی قرار داده است. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز بر مبنای فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 306 نفر از کارکنان و 384 نفر از مراجعان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و دو نوع پرسشنامه میان آنان توزیع گردید. پرسشنامه کارکنان متغیر های بازاریابی داخلی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان را مورد سنجش قرار داده و پرسشنامه مراجعان متغیر های کیفیت خدمات و رضایت مشتری را ارزیابی می کند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار های توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین بازاریابی داخلی با تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد، همچنین ارتباط مثبت و معنادار رضایت شغلی و تعهد سازمانی با کیفیت خدمات و کیفیت خدمات با رضایت مشتری مورد تایید قرار گرفت.
خبات نسائی اسداله کرد نائیج
با افزایش رقابت میان بنگاه ها و کاهش فرصت های کسب وکاری در کشور، شرکت های موفق به استراتژی های صادراتی روی آورده اند تا هم به وضعیتی پایدار در صنعت خود دست پیدا کنند هم بتوانند از حداکثر ظرفیت تولید خود نیز استفاده کنند. تحولات منطقه در چند سال اخیر بخصوص در همسایگی ما و همچنین حضور رقبایی قدرتمند مانند ترکیه که با ناامیدی نسبت به جذب در اتحادیه اروپا بر رویکرد منطقه ای متمرکز شده اند این هشدار را به صنایع داخلی ما می دهد که اگر به فکر استراتژی های علمی و به روز جهت نفوذ و توسعه بازار خود نباشند میدان را در منطقه و بخصوص اقلیم کردستان عراق به رقبا می بازند. از اینرو در این تحقیق رابطه یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در حوزه تجارت بین الملل یعنی اثر کشور مبدأ (coo) با تمایل خرید مصرف کنندگان مصالح ساختمانی ساخت ایران مدلسازی شد. در فاز کیفی 16 مصاحبه عمیق با خبرگان علمی و عملی انجام شد و پس از تحلیل محتوای آنها مولفه ها نهایی شد و در فاز کمی 167 پرسشنامه از خریداران مصالح ساختمانی در منطقه مذکور جمع آوری گردید و با استفاده از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و حداقل مربعات جزئی، با بهره گیری از نرم افزار (smart pls) مدل نهایی استخراج شد. در نهایت اثرگذرای معنادار کشور مبدأ بر سه مولفه ارزیابی مصرف کننده، نگرش مصرف کننده و در نهایت تمایل خرید تأیید شد. همچنین تأثیرگذاری مولفه های قوم گرایی مصرف کننده، جمع گرایی و فاصله قدرت بر فرآیند فوق منفی و تأثیرگذاری نگاه مثبت به تعاملات جهانی مثبت به دست آمد. لذا صادرکنندگان مصالح ساختمانی کشورمان می باید در جایگاه یابی خود بعنوان یک صادرکننده ایرانی در بازار اقلیم کردستان عراق با مزیتی که به لحاظ اثر کشور مبدأ خود دارند تأثیرگذاری مولفه های فوق را نیز در نظر داشته باشند.
فردیس صمصامی سید حمید خداداد حسینی
یکی از چالش های تصمیم گیری استراتژیک این است که از یک سو موفقیت مستلزم تعهد به تصمیمات و استراتژی ها است، و از سوی دیگر به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن آینده، امکان شناسایی تعهدات صحیح وجود ندارد. در این پژوهش، به منظور حل پارادوکس مزبور، انعطاف پذیری و آینده نگری استراتژیک به عنوان نقاط مرجع استراتژیک در سازمان معرفی شده و تعامل آنها در سطوح مختلف عدم اطمینان محیطی در قالب نوعی گونه شناسی از تصمیمات استراتژیک و استراتژی های برخاسته از آنها، نظریه پردازی شده است.
لیلا شمس اسداله کردنائیج
امروزهسازمانهادرمحیطیپویا،پرابهامومتغیریفعالیتمیکنند . دههنودشاهدرشدچشمگیریدرتحقیقاتاستراتژیکسبوکارکهمربوطبهاقداماتوپاسخهایرقابتیدرمیانشرکتهایرقیبمیباشد.دراینپایان نامه باشناسایینقشموثرپویاییرقابتیبرعملکردشرکتهایلبنیمیتوانبرنامهریزیبهتریدرصنعتلبنیاتانجامدادزیراپویاییرقابتیمجموعهایازاقداماتوپاسخهایرقابتیدرمیانتمامیشرکتهایرقیبمیباشدکهعملکردرابهبودمیبخشدواینیکیازدلایلمهمضرورتپویایی رقابتیدرنهادسازماناست. هدفاینپژوهش،بررسیتاثیرپویایی رقابتی برعملکردسازمان درصنعتلبنیات است. ازاینروپسازمطالعهمبانینظریپژوهش،ابعادمتغییرهایتحقیقشناساییشدوپسازنظرسنجیازخبرگان،پرسشنامهتحقیقتهیهودرجامعهآماریتوزیعو تعداد 201 نمونه جمعآوریگردید. قالبسوالاتمبتنیبرطیف 5 گزینهایلیکرتتنظیمشدهاند. اینپژوهشازنظرگردآوریدادهها،پژوهشتوصیفیوازنوعهمبستگیاست .برایتجزیهوتحلیلدادههاازروشspss و نیزمعادلاتساختاری( sem )درقالبنرمافزارplsوlizrelاستفادهشدهاست. یافتههایتحقیقحاکیازآناستکهپویایی رقابتی تاثیرمثبتمعناداریبرعملکرددر صنعت لبنیات دارد. اماباوجودتاییدمتغییرهای اصلی نظیر تحلیل رقبا ، محرکهای رفتاری و مجموعه اقدامات رقابتی برعملکرد،نقشچهار متغییر فرعی عدم تقارن رقابتی ،عدم انطباق ،انگیزه و توانایی بر عملکردتاییدنشد. همچنینمشخصشد که متغییر های فرعی بازار مشترک ، منابع مشابه ، آگاهی ، اینرسی رقابتی ، سادگی و توالی اقدامات بر عملکرد موثرند . واژگانکلیدی:پویایی رقابتی ،تحلیل رقبا ،محرکهای رفتاری ، مجموعه اقدامات رفتاری ،عملکرد سازمان