نام پژوهشگر: علی اله‌بداشتی

بررسی علل پیدایش و گسترش کثرت گرایی دینی در دهه های اخیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  عبدالعظیم عبداله پور   عسگر دیرباز

چکیده: توجه به التزام عملکرد دینی به معنای یگانه الگوی مورد وثوق جهت تحقق هدف خلقت انسان؛بی شک یکی ازدغدغه های فکری بشر درتمام دوره ها وعصرها بوده.تفاوت وگوناگونی تفاسیر و معانی مختلف میان آموزه های ادیان جهان امری است که نفوذ آن در عرصه های دیگرزندگی اجتماعی قابل رویت است .اندیشه ی گرایش به تصدیق حقیقت مندی ادیان گوناگون بدون تردید باداشتن ریشه های معرفتی،از سرچشمه نسبی گرایی و تشکیک در قطعیت معرفت انسانی جاری شده و با مواجه ی دست آوردهای نوین علمی جهت تطبیق و بیش فهم شدن آن، با مسئله نقد متون کتب مقدس شدت می یابد.شکل گیری جریانهای ضد کلیسایی در دوره های پس از قرون وسطی سبب شد تا پیش زمینه های قالب بندی جریان موسوم به لیبرالیسم فراهم شود که این مسئله با گسترش نهضت اومانیسم به عنوان مهمترین تحول تاریخ بشر دوره تکامل خود را با سرعت بسیار طی کرد و این مسئله رویکردی نوین را نسبت به دین به وجود آورد.جریان پروتستانیسم لیبرال به عنوان مهمترین عامل سیاسی در تفسیر دین با توجه به خصوصیات و ویژگی هایش در قرن نوزدهم مطرح است .تساهل و تسامح که عاملی مهم در رویکرد به مسئله کثرت گرایی دینی می باشد از جمله دست آوردهای اندیشه سیاسی پروتستانیسم لیبرال می باشد. کلید واژه ها:کثرت گرایی –کثرت گرایی دینی-کثرت گرایی معرفت شناختی-کثرت گرایی اخلاقی-پروتستانیسم لیبرال-جهانی شدن

بررسی و نقد مُثُل از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا با تأکید بر نقش آن در معرفت شناسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  ایرج اسدی فر   حبیب الله دانش شهرکی

هدف غایی ازاین تحقیق همان طوری که ازعنوان آن پیداست بررسی دیدگاه های دو فیلسوف بزرگ جهان اسلام یعنی ابن سینا و صدرالمتالهین پیرامون مثل افلاطونی با تاکید برنقش آن درمعرفت شناسی است. ابن سینا به عنوان یکی از مخالفین سرسخت مثل و ملاصدرا که یکی از مدافعین مثل است که بعضی از استدلال های هرکدام همراه با بررسی و نقد آن در این نوشتار آورده شده است و درادامه، ارتباط مثل بااصالت وجود واعتباری بودن ماهیت و جایگاه آن در مراتب هستی، واستدلال بر توانایی عقلانی بشر در مسائل ماوراءالطبیعه، و تبیین صدور موجودات از وحدت به کثرت، و ارتباط وحدت و کثرت با توجه به دیدگاه اشراق و مشاء و بیان نقاط ضعف وقوت آن دو دیدگاه و همچنین ارتباط مثل با تشکیک وجود وعالم ماده، در ادامه مطلب، به تبیین معرفت فلسفی صدرائیون نقش آن در شناخت مثل، و ارتباط مجردات و عالم ماده، و ارتباط مثل با واجب الوجود بالذات که در باب معرفت شناسی آن معرفتی حائز اهمیت و یقینی است که دو طرف قضیه یعنی مبداُ و منتها مورد غفلت قرار نگیرد. در پایان مبرهن ساختیم که علت مخالفت یا موافقت حکیمان درمسئله مثل به مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی آنان در این مساله بر می گردد.

بررسی مقایسه ای امامت از دیدگاه زیدیه، اسماعیلیه و امامیه اثنی عشری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  ابراهیم هاشم پور چشمه گل   علی اله بداشتی

چکیده پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای امامت از دیدگاه سه گروه عمده شیعی یعنی زیدیه و اسماعیلیه و امامیه می پردازد. مسئله امامت یکی از مسائل اساسی و مورد قبول همه فرقه های شیعی است. اگرچه همه فرق تشیع در اصل مسئله امامت و جانشینی بعد از پیامبر(ص) با هم اتفاق نظر دارند و امام را جانشین برحق پیامبر می دانند، اما در فروعات آن دچار اختلاف شده اند. با آغاز سده دوم هجری گروهی از شیعیان که بعدها زیدیه نامیده شدند، خود را از بدنه عمومی شیعه جدا کردند. آنان همچون دیگر شیعیان امامت امام علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را به عنوان امام معصوم پذیرفتند، اما از آن پس امام را رهبری غیرمنصوص می دانستند که با وجود داشتن مجموعه ای از صلاحیت ها برعلیه حکومت های ظلم و جور قیام کرده باشد. گروهی دیگر به نام اسماعیلیه هستند، که به امامت اسماعیل، فرزند بزرگ امام صادق(ع) معتقد شدند و بر این بودند که اسماعیل نمرده و مرگ وی در زمان حیات پدرش را انکار کردند. اسماعیلیه وجود امام را در جامعه ضروری دانسته و صفاتی متعالی همچون علم و عصمت و ... را برای او لازم می دانستند. اینان ویژگی های خاصی برای امام قائل هستند که از جمله آنها قطب عالم بودن، واسطه ی فیض بودن، مفسر باطنی امور و ... است. گروه سوم امامیه یا همان شیعه اثنی عشری هستند که امامت و جانشینی بعد از پیامبر(ص) را امری الهی دانسته که امام اول آن بوسیله پیامبر بر مردم معرفی می گردد و بعد از او هر امامی امام بعد از خودش را به مردم معرفی می کند. اینان معتقدند ائمه دوازده گانه همگی معصوم هستند تا اینکه امر امامت به حضرت مهدی(ع) می رسد و او به خاطر شرایط زمانه از نظرها غایب است.

قدرت خدا از دیدگاه ابن سینا ، ملاصدرا و غزالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  سید محمد حسینی نیک   علی اله بداشتی

با توجه به اهمیت شناخت قدرت خدا در تقویت اعتقاد ما، این تحقیق با هدف بررسی آن در سه مکتب متفاوت و برمبنای دیدگاه های ابن سینا، ملاصدرا و غزالی انجام گرفت، طبق آیاتی که خداوند متعال خودش را قادر نامیده استآنها قدرت را صفت ثبوتی دانسته اند، هرچند ابن سینا و ملاصدرا ضمن تقسیم صفات، (قدرت) را صفت ثبوتی حقیقی مضاف می دانند که عین ذات است ولی ابن سینا عینیت صفات با یکدیگر را مصداقی و مفهومی دانسته، که هرگاه نسبت به ذات ملاحظه گردند، همگی از نظر مفهوم متحد و عین یکدیگرند.زیرا هیچ نوع تکثر در معنا و تشخص برای واجب الوجود صحیح نمی باشد. و بحث برانگیزترین دیدگاهش، اتحاد مفهومی صفات می باشد.زیرا ملاصدرا با اینکه آن را به عقلاء اهل دقت نسبت داده أما اصرار بر اختلاف مفهومی صفات دارد. ولی نگارنده دیدگاه ابن سینا با بسیط الحقیقه بودن حق را سازگارتر می داند.و غزالی بر خلاف آنها معتقد به صفات هفتگانه ی قدیمه ی زائد بر ذات است. با وجود اختلافشان در ماهیت قدرت، أما در اینکه قدرت، صدور فعل به مشیت است مشترکند. وقدرت الهی را تمام و مطلق می دانند برخلاف قدرت انسان که دارای نقص و عجز می باشد. و با وجود اعتقاد به قدرت مطلقه ی الهی در مواجهه با اشکالات وارده بر آن راه حل های متفاوتی دارند که نگارنده ضمن تطبیق، تلاش در تقریب دیدگاه های آنها متناسب با متون دینی دارد

رابط? نفس و بدن از دیدگاه خواجه نصیر و ملاصدرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات 1392
  حبیب رهبری   علی اله بداشتی

چکیده: رابط? نفس و بدن یکی از مسائل بحث انگیز در حوز? علم النفس فلسفی است. از آنجا که در علوم عقلی و روانشناختی، حلّ بسیاری از مسائل به شیو? تبیین این موضوع بستگی دارد، بنابراین چگونگی ارتباط نفس مجرد با بدن مادّی و تأثیر و تأثّر آن دو از یکدیگر همیشه مورد توجه فلاسفه بوده است. تحقیق حاضر این مسئله را تحت عنوان «رابط? نفس و بدن از نظر خواجه نصیر و ملاصدرا» را به صورت مطالعه تطبیقی بررسی کرده است. عمده دیدگاه خواجه نصیر در باب علم النفس متمایل به دیدگاه ابن سینا است. از این رو نفس را «روحانیه الحدوث و و البقا میداند» و رابط? نفس وبدن را نیز بر اساس همین دیدگاه تبیین میکند. این نگاه که قائل به دوگانگی درباره نفس و بدن است مشکل اصلیاش توجیه این رابطه است. امّا دیدگاهی که ملاصدرا در نحو? پیدایش نفس بر میگزیند کاملاً متفاوت با دیدگاه فلاسفه قبل از خود از جمله خواجه نصیر است. ملاصدرا با ابداع مبانی فلسفی جدید از قبیل اصالت وجود، تشکیک در وجود و حرکت جوهری، حدوث جسمانی نفس طرحی نو از کل مسائل فلسفی به ویژه در مسئله علم النفس ارائه داد که کلاملاً بی سابقه بوده است. او با تکیه بر نظری? جسمانیه الحدوث بودن نفس آنرا جوهری سیّال میداند که از بدایت جسمانیّت تا نهایت روحانیّتش همواره در جنبش و تحرک ذاتی است. بر همین مبنا ایشان رابط? نفس و بدن را اتّحادی میداند. نتیجهای که از بررسی دو دیدگاه حاصل شده این است که: با توجه به اینکه در نظر ملاصدرا نفس در سفری، از «جسمانیه الحدوث» تا «روحانیه البقاء» را طی میکند سنخیت بیشتری با بدن دارد. از این رو در حل معضل رابطه نفس و بدن کارآمدتر و استوارتر است و با شرایط عصر حاضر، دیدگاه «فلسف? ذهن» قرابت بیشتری دارد. واژههای کلیدی، نفس، بدن، رابط? نفس و بدن، خواجه نصیر، ملاصدرا.

تأثیر مبانی معرفت شناسی در فهم دین(از منظر متکلمان امامیه متأخّر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  فرهاد خاکسار   علی اله بداشتی

یکی از مسائل بسیار مهم و اساسی که در کانون توجه دین داران قرارگرفته و هماره با آن سروکار داشته اند، بحث فهم دین است که برای رسیدن به این مهم لازم است به بررسی تأثیر مبانی معرفت شناسی در فهم دین پرداخته شود. امروزه معرفت شناسی شاخه ای بسیار مهم در فلسفه است که معمولاً با مباحثی مانند قلمرو، منابع، اعتبار و ماهیت معرفت، یا علم سروکار دارد. معرفت دینی اطلاع و آگاهی انسان از دین است، انسان برای شناخت، اثبات و اعتقاد به خدا، مبانی معرفت دینی را دنبال می کند و در این میان عقل از مهم ترین و مطرح ترین مبانی است، اسلام کلید معمای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی روزگار ماست، مشروط بر این که تفسیرهای غیرعلمی و بینش های انحرافی این عصر را رها و تمام توجه را به منبع لایزال وحی الهی معطوف داریم و لازمه این امر دستیابی به معرفت صحیح از دین است. تلاش و کوشش در این نوشتار به ما نشان می دهد که ضمن بررسی بستر ها و زمینه های شکل گیری فهم دین و مبانی معرفتی آن، برای ورود به معرفت دینی در باور به خدا، دین، انسان و جهان با پذیرش پیش فرض ها و استمداد از منابع معرفت که شامل قرآن، سنت، عقل می باشد، مقدمات فهم دین مهیا می-گردد و متکلمان امامیه سعی کرده اند با تکیه بر مبانی محکم عقلی و برهانی مباحث را به صورت مقدماتی و با نظمی منطقی ارائه کنند.

دوستی از دیدگاه ارسطو و ارزیابی آن از منظر قرآنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1391
  فریدون صادقی   علی اله بداشتی

تاریخ را که ورق بزنی جایی را نمی توانی پیدا کنی که انسانی به تنهایی و بدون نیاز به کمک دیگران در جایی دور افتاده زندگی کرده و از تعامل با دیگران سرباز زده باشد؛ مگر در داستان های تخیلی. نیاز به دوستی برخاسته از عواطف و احساسات است و دوستی برآورنده این نوع از نیازهای وجود آدمی می باشد. گرایش طبیعی به ارتباط و برقراری روابط با دیگری موجب شده است تا انسان در جست و جوی ابزارهای ارتباطی و کنش های خاصی باشد که این ارتباط را ممکن و شدنی کند. یکی از این ابزار ها، رفتارهایی است که انسان با ایجاد و تقویت آن می کوشد تا بتواند دیگری را تحت تاثیر قرار دهد و از آن برای منافع خاصی چون ایجاد آرامش روحی و برآوردن نیازهای عاطفی و احساسی و یا حتی مادی و جسمی بهره گیرد. از این کنش ها و واکنش های ارتباطی به دوستی یاد می شود. در قرآن کریم هنگامی که از خلقت انسان سخن به میان می آید از دیگری به عنوان جفت و زوج نام برده می شود تا در کنار یکدیگر به آرامش دست یابند. ارسطو نیز به عنوان یک فیلسوف و متفکر دیدگاهی شبیه به این دارد ، آنجا که می گوید: «حتی انسان هایی که از نظر فضائل به کمال رسیده اند نیز خود را بی نیاز از آن نمی یابند بلکه آن را فضیلتی می دانند که در تکامل آنها موثر است». دراین پایان نامه سعی بر این است تا دیدگاه ارسطو-یکی از فیلسوفان یونان که تأثیرگذارترین فیلسوف در فلسفه اخلاق اسلامی است - درباره دوستی بررسی شده و سپس از دیدگاه قرآنی ارزیابی شود. تا با بررسی دقیق قواعد دوستی از منظر دین و فلسفه تبیینی دیگر از این مسأله مهم صورت پذیرد و با رویکردی جدید این مسأله را مورد بررسی قرار دهیم تا جوانان و نوجوانان با درک بهتری از این موضوع در انتخاب دوست خود دقت بیشتری نمایند. روش، کتابخانه ای است و مطالب، از منابع و مأخد مختلف گردآوری شده و در قالب یک پایان نامه ارائه شده است.

حقیقت ایمان و کفر از دیدگاه ابن تیمیه ، شهید ثانی و علامه طباطبایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  مرتضی عابدی   علی اله بداشتی

مسئله اصلی در این پایان نامه بررسی حقیقت ایمان و کفر از دیدگاه ابن تیمیه ، شهید ثانی و علامه طباطبایی است که در سه فصل ویک نتیجه تنظیم شده است . وسعی ما بر اینست که در این پایان نامه به این بپردازیم که مرز بین این دو در حقیقت و واقع چگونه است . که این در سه فصل مورد بررسی قرارگرفته است . ابن تیمیه بر این باور است که ایمان حقیقی، ایمان قلبی است واین ایمان اصلش تصدیق قلبی وسپس قول قلبی (اقرارو معرفت قلبی "علم") است وانگاه عمل قلبی( محبت به خدا و رسولان وترس ازخدا) تابع تصدیق وقول قلبی است وعمل بدن وجوارح تابع قلب است. ایشان در باره حقیقت کفربراین باور است که هر فردی ، پیامبر یا اولیایی از اولیاء الله را در دنیا واسطه شفاعت در قیامت قرار دهدیا متوسل به او شود به گونه ای که قدرت خداوند واراده اورا به صورت مستقیم لحاظ نکندمشرک وکافر است واگر توبه نکرد باید کشته شود. شهید ثانی بر این باور است که ایمان یا شرعی وحقیقی است که همان تصدیق قلبی است ویاایمان عرفی و لغوی که همان تصدیق زبانی است.حقیقت ایمان جایگاهش در قلب است و عمل و شدت وضعف در حقیقت ایمان راه ندارد بلکه عمل شرط قبول ایمان است. وی کفررا مقابل ایمانمی داند ومی نویسدکفر عبارت است ازعدم ایمان از انچه شانش این است که مورد ایمان واقع شود . واز نگاه علامه طباطبایی حقیقت ایمان عبارت است ازجایگیر شدن اعتقاد در قلب است به گونه ای که این ایمان واعتقاد همراه با ادراک و تسلیم قلبی است.ایشان ایمان را تصدیق واذعان به چیزی به همراه التزام عملی به ان می داند . وی حقیقت کفر رابر اسا س روایات اینگونه بیان می دارد :1- انکار ربوبیت خدا 2- ترک عبادت او .وطبق نظر ایشا ن ناامیدی از رحمت خدا وند از گناهان کبیره است ولذا کفر محسوب می شود

بررسی راهکارهای تربیت اخلاقی در آثار سعدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  مرتضی ارجمندنیا   محمود مهرآوران

آثار سعدی، شاهکار بی نظیری است که هر خواننده و شنونده ای را تحت تأثیر خود قرار می دهد و اگر بارها خوانده شود باز از لطافت و زیبایی اش ذره ای نخواهد کاست و روح انسان را صیقل می دهد و به عمق جان نفوذ می کند.در اندیشه شیخ اجل سعدی، گزاره های اخلاقی و شناساندن فضایل و رذایل و زمینه سازی تربیت اخلاقی و روی آوردن به اخلاق حسنه و پای بندی به ارزش اخلاقی به منظور رسیدن به سعادت جاودانه است. در این پژوهش سوال اساسی این است که سعدی چه راهکاری را برای تربیت اخلاقی معرفی می کند؟ سعدی، نقش الگوسازی،داستان سرایی،موعظه،مناظره،تشویق وتنبیه،محاسبه،پرسش وپاسخ،سیروسیاحت،استقامت، وراثت،استعدادهای خدادادی، محیط وغیره... را در تربیت بسیار مهم می داند. او با استفاده از تشبیهات زیبا در غالب حکایت، داستان و تمثیل به بررسی تأثیر استعداد ذاتی و گوهر وجودی در تربیت می پردازد و قسمت عمده ی آثار سعدی متأثر از موضوع اخلاق و تربیت است. هدف از این تحقیق شناسایی منابع اخلاقی سعدی که برگرفته از قرآن و احادیث است همچنین بررسی نکات اخلاقی در شعر سعدی و شناساندن تأثیر اوضاع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی عصر سعدی بر مسایل تربیت اخلاقی و آشنا کردن خوانندگان با شیوه ی بیان مسائل اخلاقی و بیان هنرمندانه اخلاق در قالب اشعار پندآموز و تأثیر گذار است.

بررسی و نقد مبانی معرفت شناسی سلفیه وهابی در توحید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  محمدحسین رحمانیان کوشککی   علی اله بداشتی

. از آنجا که مهم ترین مسأله متمایز کننده پیروان سلفیه وهابی تکفیری با سایر مذاهب اسلامی ـ اعم از شیعه و سنی ـ برداشت منحصر به فردی است که از مسأله توحید دارند، کتب و مقالات متعددی در نقد دیدگاه های آنان توسط علمای مذاهب مختلف به رشته تحریر در آمده است. در این تحقیق بر آنیم که با روش توصیفی و کتابخانهای و با استناد به منابعی که مورد قبول و وثوق همان مذهب هستند، به تحلیل و نقد آن دسته از مبانی معرفتشناختی در مذهب سلفیه وهابی بپردازیم که منجر به چنین برداشت های نادرست و متفاوتی از مسأله توحید شدهاند.

خلافت الهی از دیدگاه سید حیدر آملی و امام خمینی (ره)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم 1387
  محسن کربلایی نظر   احمد عابدی

چکیده ندارد.

توحید عبادی از منظر امامیه و سلفیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1387
  محمدرضا رعیتی   احمد عابدی

چکیده ندارد.

خدایابی درونی ( از راه تجربه دینی ، فطرت و اجماع عام )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم 1381
  رزاق ادبی فیروزجایی   امیرعباس علیزمانی

آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد چگونگی اثبات وجود خدا از طریق تجربه دینی ، فطرت و اجماع است . این پژوهش در چهار بخش تدوین می گردد: بخش اول مربوط به تجربه دینی است ، در این بخش ، سیر تاریخی پیدایش اندیشه تجربه دینی ماهیت تجربه دینی ، ویژگی های تجربه دینی ، رابطه مکاشفه عرفانی و تجربه دینی ، عوامل وقوع تجربه دینی و انواع آن ، چگونگی تبیین تجربه دینی و عوامل بیان ناپذیری آن و چگونگی اثبات وجود خدا از طریق تجربه دینی بیان خواهد شد. بخش دوم مربوط به فطرت است . در این بخش ، معنا و ماهیت فطرت ، تفاوت فطرت با غریزه و طبیعت ، ملاک فطری بودن امور فطری ، عوامل و موانع شکوفایی فطرت و چگونگی استدلال از راه فطرت بر وجود خدا بررسی خواهد شد. بخش سوم مربوط به اجماع عام است ، در این بخش مفهوم اجماع عام ، رابطه اجماع عام و فطرت ، چگونگی استدلال از طریق اجماع عام بر وجود خدا و تقریرات سه گانه ای که از اجماع عام وجود دارد، بیان می گردد. در بخش چهارم تجربه دینی ، فطرت و اجماع عام با هم مقایسه شده و وجوه اشتراک و اختلاف آنها بیان می شود. تجربه دینی و اجماع عام از مسائل جدید کلامی ای هستند که در فلسفه غرب و سنت دینی مسیحی مطرح هستند . اما فطرت از مسائل کلامی اسلام است . هرچند متکلمان مسیحی نیز بدان توجه داشته اند.