نام پژوهشگر: محسن الوندی
مرضیه غلامپور محسن الوندی
اهداف سازمان بوسیله هیئت مدیره یا بوسیله مدیریت عالی سازمان تعیین می شود و طرح و ساختار سازمان با توجه به این اهداف مشخص می گردد. جهت تعیین اهداف می توان عوامل موثر بر بقای سازمان یا به عبارتی عوامل استراتژیک سازمان را شناسایی و رسیدن به اهداف آنها و رضایت بخشی ذینفعان سازمان را جزو هدف های اصلی سازمان بشمار آورد، زیرا عوامل استراتژیک مستقیماٌ بر بقاء و اثربخشی سازمانی تأثیر دارند و می توان با اولویت بندی اهداف عوامل استراتژیک و خود عوامل، میزان توجه سازمان به ارضای نیازهای آنها را تعیین نمود تا اثربخشی سازمانی بالاتر رود. اثربخشی به عنوان میزان یا حدی که یک سازمان اهدافش را محقق می سازد، تعریف شده است . در این تحقیق ابتدا به تعیین ذینفعان شرکت حمل و نقل بین المللی خلیج فارس پرداختیم و سپس اهداف مربوط به ذینفعان به وسیله مدیران شرکت مذکور مشخص گردید. پس از آن با استفاده از داده های پرسشنامه ذینفعان و اهدافشان به وسیله روش کمّی topsis اولویت بندی شدند. در نهایت ذینفع مشتریان در اولویت اول و تأمین کنندگان در اولویت دوم قرار گرفتند. پس از آن اهداف مربوط به ذینفعان اولویت بندی شدند که اهداف پرداخت به موقع به تأمین کنندگان و حمل به موقع، ایمن و سریع کالاهای اساسی در رتبه اول و دوم قرار گرفتند.
سیامک راثی پور محسن الوندی
در پاسخ به افزایش رقابت، کوتاه شدن چرخه عمر محصولات و تغییر سریع سلایق مشتری، بسیاری از شرکتها بر زنجیره تامین، به عنوان وسیله ای برای دستیابی به مزیت رقابتی بلند مدت، تاکید وتمرکز نموده اند. یکی از اجزاء مهم مدیریت زنجیره تامین، مسئله ارزیابی و انتخاب تامین کننده می باشد که در اصل یک مسئله تصمیم گیری چند معیاره است. در این زمینه از مدل های ahp و tco می توان نام برد که در این تحقیق با توجه به معیارهای انتخاب شده به منظور ارزیابی عملکرد و انتخاب بهترین تامین کننده از بین 6 تامین کننده قطعه مهره برنجی کارخانه هود کن در سال 87 ، با هدف کاهش هزینه ها و بهبود مدیریت انتخاب تامین کننده از این دو مدل استفاده شده است. با توجه به موجود نبودن منابع کافی در زمینه tco، این تحقیق می تواند به عنوان منبعی جدید جهت کمک به پژوهشگران در راستای این مدل مورد استفاده قرار گیرد. از مزایای دیگر این تحقیق اجرای آن در صنایع لوازم خانگی می باشد چرا که این صنعت تا کنون کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در این تحقیق پس از بررسی معیارهای موجود در زمینه انتخاب تامین کننده، با طراحی یک پرسشنامه معیارهای نهایی مربوط به ارزیابی و انتخاب تامین کننده از دیدگاه متخصصان صنعت لوازم خانگی انتخاب و بر اساس مدل tco به چهار گروه اصلی تقسیم شدند. پس از آن با جمع آوری اطلاعات مربوط به مدل tco از طریق بانک اطلاعاتی هود کن و تامین کنندگان آن، به رتبه بندی تامین کنندگان با استفاده از این مدل پرداخته شد و در ادامه با جمع آوری اطلاعات مورد نیاز مدل ahp با استفاده از پرسشنامه مقایسات زوجی، رتبه بندی تامین کنندگان با استفاده از این مدل انجام گردید. شایان ذکر است که داده های مدل ahp با استفاده از نرم افزار ec مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و محاسبات مدل tco نیز به روش دستی انجام شده است. در نهایت نیز با اجرای آزمون علامت زوج نمونه ای مشخص گردید که الویت بندی تامین کنندگان توسط دو رویکرد ahp و tco متفاوت بوده و با استفاده از پرسشنامه ای دیگر مبنی بر نظر متخصصان و اجرای آزمون t استیودنت مشخص گردید که از نظر متخصصان ahp و tco الویت بندی متفاوتی ارائه می دهند.
محمد کریمی محسن الوندی
هر سازمان به منظور آگاهی از میزان عملکرد و مطلوبیت فعالیت واحدهای خود به یک نظام ارزشیابی جهت سنجش این مطلوبیت نیاز دارد و این موضوع برای مؤسسات مالی از جمله بانک ها اهمیت بیشتری دارد. شعب این مؤسسات عملاً با وجود انجام وظایف مشابه، به دلیل قرار گرفتن در شرایط محیطی متفاوت و تأثیرپذیری از آن شرایط، عملکرد متفاوت خواهند داشت. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر متغیر محیطی بر امتیاز کارایی شعب بانک، به عنوان واحدهای تصمیم گیری ( dmu) می باشد. با توجه به مزیت مدل غیر پارامتریک تحلیل پوششی داده ها( dea) نسبت به سایر مدلهای پارامتریک و غیر پارامتریک، جهت سنجش کارایی از مدل dea استفاده گردید و به دلیل اینکه مناطق تحت پوشش هریک از شعب بانک تفاوت قابل توجهی با یکدیگر دارند، از متغیر محیطی تراکم جمعیت به عنوان یکی از ورودی های مدل در محاسبه کارایی، به روش dea فازی، استفاده گردید. نمونه ای شامل 56 شعبه از بانک ملت انتخاب گردید. پس از مدلسازی کارایی بر مبنای مدل پایه ایbcc ورودی محور، مسأله یکبار در حال قطعی و بار دیگر در حالت فازی (با روش برشα و تئوری امکان ) حل گردید. در حالت قطعی تعداد 17 و در حالت فازی (با تأثیر متغیر محیطی تراکم جمعیت) تعداد 18 شعبه کارا محاسبه گردید و همچنین میانگین امتیاز کارایی در حالت فازی نسبت به حالت قطعی افزایش یافت.مقایسه دو مدل قطعی و فازی نشان می دهد میان متغیر محیطی و امتیاز کارایی همبستگی ضعیف و معکوس وجود دارد، با افزودن متغیر محیطی تراکم جمعیت به متغیرهای سنجش کارایی، ضمن افزایش میانگین امتیاز کارایی و تعداد شعب کارا، درجه بندی شعب نیز تغییر می یابد.
معصومه دانش شکیب صفر فضلی
چکیده* مقدمه – روش های رایج تفکیک و رتبه بندی بنگاهها در بورس اوراق بهادار تهران، به علت عدم کارایی از قابلیت اتکاء کمی برخوردار بوده، نتایج حاصل از آنها فاقد اعتبار می باشند. هدف از این پژوهش ارائه مدلی است که با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری و ضمن برخورداری از توان بالاتر، مسئله انتخاب و رتبه بندی را بطور بهینه حل نماید. روش تحقیق – چنانچه رویکردها به درستی ترکیب شوند می توانند ضمن حفظ نقاط قوت هر تکنیک، نقاط ضعف آن را توسط نقاط قوت دیگری جبران نمایند. در این پژوهش دو مدل ترکیبی در ارزیابی عملکرد مالی شرکت ها با استفاده از نسبت های مالی ارائه می شود. یکی از این رویکردها بر مبنای فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تکنیک الویت بندی با تشابه به راهحل ایدهآل (topsis) است و دیگری بر مبنای فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی و topsis می باشد. مقایسه این مدلها، شباهت ها و تفاوت های آنها را آشکار نموده، همچنین برتری fahp بر ahp را که به دلیل استفاده از اعداد فازی در بسیاری از پژوهش ها مورد پذیرش قرار گرفته است، مورد بررسی قرار می دهد. به منظور به کارگیری مدل مفهومی پژوهش در ارزیابی عملکرد مالی شرکت ها؛ جامعه آماری کلیه شرکت های صنعت سیمان بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1380 تا 1386 در نظر گرفته شد. با توجه به استفاده از روش مقطعی در این پژوهش؛ دادهها برمبنای (سال– مشاهده) بیان می گردد که به معنی تعداد مشاهدات در سالهای مورد بررسی است و مجموع مشاهدات برای 30 شرکت صنعت سیمان 189 (سال– مشاهده) می باشد. به منظور افزایش قابلیت اعتبار نتایج تحقیق، از بین اعضای جامعه آماری ذکر شده نمونه گیری به عمل نیامده، تمامی مشاهدات مورد بررسی قرار می گیرند. بنابراین پژوهش حاضر از جمله تحقیقات کاربردی بوده، مدل هایی ترکیبی در حل مسئله رتبه بندی ارائه می نماید که قادر به رتبه بندی و تصمیم گیری های مالی و غیرمالی است. یافته های پژوهش –وزن نسبت های مالی با توجه به نظرات گروههای مختلفی از خبرگان تعیین، بدین ترتیب هر نسبت به میزان اهمیت آن در ارزیابی عملکرد مالی شرکت ها دخیل می گردد و رتبه هر شرکت با توجه به مدل های ارائه شده، مشخص می شود. به منظور مقایسه نتایج حاصل از دو رویکرد ترکیبی و انتخاب رویکرد بهینه، وزن ها، نتایج رتبه بندی و توان رویکردها در تفکیک گزینه ها با استفاده از آزمون های آماری مورد مقایسه قرار گرفت. نتیجه گیری – نتایج پژوهش ضمن ارائه رتبه بندی شرکت ها نشان می دهد که نه تنها نتایج حاصل از وزن معیارها و رتبه بندی گزینه ها توسط دو رویکرد ترکیبی می تواند یکسان در نظر گرفته شود، بلکه همچنین توان دو تکنیک در تفکیک گزینه ها نیز مشابه می باشد، بنابراین برتری fahp بر ahp و بلعکس رد شده، تنها تفاوت در نحوه عمل و محاسبه نتایج دو تکنیک مشاهده می گردد.
منا حیدربیگی محسن الوندی
بقا در بازار امروزدر گرو حفظ توان رقابتی در مقابل رقبای قدرتمند در عرصه تجارت است که این امر مستلزم افزایش رضایت مشتری است. استفاده از آموزه ها و نظامهای کیفی در صدر برنامه های بسیاری از واحد های کسب و کار قرار گرفته است. بدین جهت شش سیگما که کارایی بالایی در شناسایی و حذف مشکلات فرایند دارد مورد استفاده قرار میگیرد.صنعت بیمه به عنوان صنعتی سودآور است و با توجه به رقابت شایان توجهی که در این عرصه وجود دارد ارتقای کیفیت خدمات این شرکتهاضروری می نماید. بیمه عمر یکی از انواع بیمه های عمر است که تقاضای زیادی برای آن وجود دارد و کاهش خطا در فرایند صدور آن موجب کاهش زمان و هزینه خواهد گردید که به نوبه خود افزایش رضایت مشتری را در پی خواهد داشت. این پژوهش با هدف بررسی فرایند صدور بیمه نامه عمر با رویکرد شش سیگما صورت پذیرفته است.تحقیق حاضر از لحاظ نوع هدف جزء پژوهش های کاربردی به حساب می آید. به علاوه، از نظر نوع روش تحقیقف، توصیفی- پیمایشی است .شایان ذکر است که مطالعات کتابخانه ای و میدانی شامل مصاحبه و پرسشنامه به منظوراستخراج نیازهای مشتریان و ارائه راهکارهای بهبود دهنده صورت پذیرفته است.این پژوهش به شامل پنج فاز میباشد که در هر مرحله از ابزارهای مختلفی بهره گرفته شده است. در مرحله اول در فاز تعریف، منشور پروژه تدوین شد و نمودار جریان فرآیند صدور بیمه نامه عمر با در نظر گرفتن روش اجرایی صدور ترسیم گردید.در فاز دوم یعنی اندازه گیری، تعیین معیارهای بحرانی کیفیت از نظر مشتریان استخراج شده است و سطح سیگما و شکستهای بالقوه فرایند محاسبه و فرایندهای دارای ریسک بالا شناسایی شد.در فاز سوم در مرحله تحلیل داده ها ،کنترل آماری فرآیند صورت گرفت. تجزیه و تحلیل جزیی فرآیند به منظور شناسایی خطاها و استخراج علل خطاها با کمک نمودار علت و معلول انجام شده است.در مرحله چهارم با نظرسنجی از اساتید و کارشناسان و با در نظر گرفتن مشکلات شناسایی شده راهکارهایی برای بهبود ارائه شد. با استفاده ازاین راهکارها گزینه هایی برای طراحی آزمایشات ارائه گردید نتایج حاصل از آزمایشات صورت گرفته امکان ترسیم مدل جدید صدور بیمه نامه عمر را فراهم ساخت.
خدیجه محمدیان محسن الوندی
روش تحقیق - در پروژه ی حاضر، تلاش شده است تا با بهره گیری از دو تکنیک qfd و ahp، نیازهای پیاده سازی موفق نظام مالیات بر ارزش افزوده، شناسایی و اولویت بندی شوند. از سویی دیگر، به جهت داشتن معیاری برای مقایسه، نیازهای مشتریان - که در این تحقیق، از آن ها با عنوان مودیان نظام مالیاتی نام برده می شود- یک بار با روش ahp و براساس نظر کارشناسان نظام مالیاتی و بار دیگر براساس نظر مودیان، اولویت بندی شده و جداگانه وارد خانه ی کیفیت شده اند. پژوهش حاضر در سطح اداره کل امور مالیاتی استان قزوین انجام و با توجه به ماهیت آن، از هر دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گیری شده است. اعتبار پرسشنامه های مربوط به مقایسات زوجی ahp، با استفاده از نرخ ناسازگاری محاسبه شده و جهت افزایش اعتبار داده های جمع آوری شده نیز از نظرات متخصصانی استفاده شده است که از ابتدای اجرای این نظام، حضور داشته اند. دو اولویت بندی محاسبه شده برای راه حل ها از طریق هر دو روش ترکیبی qfd-ahp و روش qfd، از طریق آزمون های آماری مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتیجه گیری- نتایج حاکی از این هستند که اجرای این نظام در ایران، با مشکلات زیادی مواجه شده که عوامل زیادی در آن دخیل هستند به این جهت که آغاز اجرای آن بدون بسترسازی کامل و ایجاد زیرساختارهای لازم انجام گرفته است. بهبود فناوری اطلاعات و کاهش تعداد بخشنامه ها، از جنبه های مهم در این نظام مالیاتی هستند. از طرفی نتایج حاصل از هر دو روش qfd-ahp و qfd در اولویت بندی راه حل ها نیز یکسان بوده و این امر نشان می دهد که نظرات مودیان و کارشناسان، تقریباً مشابه می باشد. واژگان کلیدی- مالیات بر ارزش افزوده (vat)، استقرار نظام مالیات بر ارزش افزوده، توسعه تابع کیفی (qfd)، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp).
رسول تقی زاده محسن الوندی
هدف این پژوهش، انجام مقایسه بین روش رتبه بندی فازی و ترکیب آنالیز روابط خاکستری با تاپسیس فازی، در انتخاب پورتفوی بهینه از بین شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران در سال 1387 است. برای انجام این کار ابتدا از روش رتبه بندی فازی برای انتخاب پورتفوی بهینه برای شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. این کار با ایجاد تعداد زیادی پورتفوی تصادفی و سپس رتبه بندی فازی آنها انجام پذیرفت. سپس ارزیابی عملکرد مالی شرکتهای موجود در پورتفوهای بهینه انجام گرفت. بدین منظور با استفاده از آنالیز روابط خاکستری، نسبتهای مالی برای شرکتهای موجود در پورتفوهای بهینه بدست آمده، خوشه بندی گردید. هر خوشه نمایانگر یک شاخص در روش تاپسیس فازی برای رتبه بندی عملکرد مالی شرکتها خواهد بود. مهمترین نتیجه این تحقیق حاکی است که با مقایسه نتایج حاصل از روش رتبه بندی فازی برای انتخاب پورتفوی بهینه با رویکرد ترکیبی آنالیز روابط خاکستری و تاپسیس فازی در رتبه بندی شرکتها از لحاظ عملکرد مالی نشان داده شده است که نتایج حاصل در صورتی که ضریب ریسک گریزی سرمایه گذار کم باشد، با همدیگر رابطه معناداری دارند.
میلاد آقایی صفر فضلی
مقدمه – در محیط رقابتی امروز، مدیران شرکتهای خودروسازی که با چالش اساسی رو به رو هستند؛ سعی دارند تا سازمانهای خود را به سازمانهائی رقابتی تبدیل نمایند؛ در این راستا، نگهداری و تعمیرات نقش اساسی را در کاهش هزینه ها، کمینه سازی زمان از کار افتادگی دستگاهها، بهبود کیفیت و تامین قابلیت اطمینان تجهیزات و در نهایت، دست یابی به اهداف کمی و کیفی سازمانی ایفا می کند. روش تحقیق – این تحقیق از لحاظ روش توصیفی- پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی است. در این تحقیق، تکنیک anp که بر فرض وجود ارتباط میان عوامل موثر بر ارزیابی استوار می باشد؛ بکار گرفته شده است. در این راستا، در ابتدا با استفاده از روش دلفی (نظر مدیران واحد نگهداری و تعمیرات 4 شرکت خودرو ساز) و ادبیات تحقیق، عوامل موثر بر ارزیابی استراتژی بهینه استخراج و طبقه بندی گردیدند. پس از آن، برای افزایش اعتبار تحقیق و تائید نتایج حاصل از اجرای تکنیک دلفی، نمونه ای به تعداد 66 نفر از میان مدیران وکارشناسان نت، به روش نمونه گیری تصادفی، انتخاب و بوسیله پرسشنامه طراحی شده، تاثیر گذاری شاخص های استخراج شده در ارزیابی استراتژی بهینه نت صنعت خودرو سازی ایران با استفاده از آزمونهای t تک نمونه ای و تحلیل عاملی تائیدی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق، رابطه میان عوامل موثر با استفاده از آزمون پیرسون استفاده گردید. پس از آن، برای تعیین جهت رابطه میان عوامل موثر از روش dematel و نرم افزار matlab برای تعیین نحوه و چگونگی ارتباط میان عوامل موثر استفاده شد. پس از تعیین نحوه ارتباط میان عوامل موثر، در گام بعد وزن هر یک از عوامل و رتبه بندی استراتژیها با استفاده از نرم افزار super decision و تکنیک anp انجام پذیرفت. یافته های پژوهش – یافته های تحقیق حاصل از طبقه عوامل موثر بر ارزیابی استراتژیهای نت و اجرای تکنیک دلفی حاکی از آن است که عوامل موثر بر ارزیابی استراتژی بهینه نگهداری و تعمیرات در صنعت خودرو سازی ایران عبارتند از: الزامات ایمنی، الزامات هزینه ای، الزامات استراتژیک و الزامات فنی. در بررسی رابطه میان عوامل تاثیر گذار در ارزیابی استراتژی بهینه نگهداری و تعمیرات مشخص گردید که در بیشتر موارد بین عوامل موثر ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از اجرای تکنیک dematel حاکی از آن است که الزامات ایمنی بر الزامات فنی، استراتژیک و هزینه ای، الزامات هزینه ای بر الزامات استراتژیک و فنی، الزامات استراتژیک بر الزامات هزینه ای و فنی و الزامات فنی نیز بر الزامات هزینه ای تاثیر گذار هستند. تعیین وزن هر یک از عوامل، بعد از اجرای تکنیک anp حاکی از آن است که عامل c2 (الزامات هزینه ای) در اولویت اول، c4 (الزامات فنی) ، c1 (الزامات ایمنی) و c3 (الزامات استراتژیک) نیز به ترتیب در اولویتهای دوم تا چهارم قرار دارند. پس از تعیین وزن هر یک از عوامل، نتیجه انتخاب استراتژی بهینه و رتبه بندی گزینه ها به صورت زیر انجام پذیرفت: tpm، rcm، pm، pdm، cbm و cm. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که از نظر خبرگان، استراتژی بهینه در صنعت خودرو سازی ایران با استفاده از تکنیک ترکیبی anp-dematel عبارت است از: نگهداری و تعمیرات بهره ور (tpm). از طرف دیگر با توجه به مقایسه نتایج تحقیق با سایر تحقیقات می توان گفت، انتخاب استراتژی بهینه نت امری اقتضائی و مختص هر سازمان بوده و با توجه به شرایط حاکم بر محیط سازمان، به عنوان متغیرهای برون سازمانی و همچنین، شرایط درون سازمان به عنوان متغیرهای درون سازمانی است.
آیدن علیشاهی صفر فضلی
چکیده مقدمه : چگونگی تاثیر عوامل سازمانی در شکل گیری نوع مدیریت دانش و تاثیر این فضای مبتنی بر سرمایه های حاصل از دانش بر عملکرد سازمان، کانون توجه بسیاری از پژوهشگران می باشد. در این پژوهش به بررسی تاثیر عوامل سازمانی متشکل از فرهنگ سازمانی، ساختار و استراتژی سازمانی بر عملکرد سازمان با در نظر گرفتن نقش مدیریت دانش پرداخته می شود. روش : تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری این تحقیق، بخشی از جامعه بانکی کشور (شعب مختلف بانک صادرات شهر تهران) انتخاب گردید و تعداد 210 عدد پرسشنامه مشتمل بر سوالات چند گزینه ای طیف لیکرت تدوین گردید و پس از آزمون روایی و اعتبار، بین افراد نمونه به صورت الکترونیکی و حضوری توزیع شد. داده های جمع آوری شده به منظور بررسی رابطه میان متغیرها و تاثیر آنها بر یکدیگر، با استفاده از نرم افزارهای spss و lisrel تحلیل شدند. یافته ها : نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت فرهنگ سازمانی (59/2=t ، 26/0=?) ، استراتژی سازمانی (32/3=t ، 30/0=?) و مدیریت دانش (42/5=t ، 57/0=?) بر عملکرد سازمانی بود در حالیکه تاثیر ساختار سازمانی بر عملکرد قابل توجه نبود. (11/1=t ، 06/0=?) از طرفی نقش مدیریت دانش به عنوان میانجی برای متغیرهای فرهنگ سازمانی و استراتژی سازمانی نیز مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری : با تعمیم یافته های حاصل از نمونه آماری می توان گفت علاوه بر اینکه فرهنگ و استراتژی سازمانی تاثیر بسزایی در افزایش عملکرد سازمان دارند، بهبود مدیریت فرایندهای مرتبط با دانش سازمانی که متاثر از عواملی چون فرهنگ و استراتژی سازمانی است نیز منجر به افزایش عملکرد سازمانی خواهد شد. از اینرو با توجه به عوامل موثر در پردازش دانش و زیرساخت های آن، پیشنهاداتی ارائه خواهد شد.
حمیدرضا حاجی آخوندی محسن الوندی
هدف :هدف از انجام این تحقیق ،بررسی عوامل موثربر افزایش تمایل به استفاده از خدمات بانکداری همراه در میان کاربران به ویژه کاربران خدمات بانکداری همراه بانک صادرات ایران و توضیح و تبیین عواملی که در پذیرش تلفن همراه به عنوان یک ابزار در جهت انجام فعالیت های بانکی دخالت دارد، می باشد . طرح/روش /رویکرد تحقیق :جامعه آماری در این تحقیق نا محدود بوده و شامل مجموعه افرادی می باشد که از خدمات همراه بانک استفاده می کنند . تعداد نمونه انتخاب شده برابر با 200 عدد و بنا بر روش تصادفی ساده بوده است. روش انجام تحقیق روش توصیفی پیمایشی و روش همبستگی بوده و ابزارهای گرد آوری اطلاعات شامل پرسش نامه و مشاهده مستقیم بوده است. در تجزیه تحلیل داده ها از هر دو روش توصیفی و استنباطی (و به کمک نرم افزار آماری spss) استفاده شده است . نتایج : نتایج تحقیق نشان می دهد که مهمترین عوامل تاثیر گذار بر گسترش خدمات همراه بانک ، به ترتیب عبارتند از: انتظار عملکرد ، تناسب فناوری و وظیفه ، عوامل اجتماعی و شرایط تسهیل کننده . همچنین در بررسی روابط بین متغیرها ، مشخص گردید هر چه انتظار تلاش کاربران بیشتر باشد ، انتظار عملکرد آنان بیشتر خواهد بود و هر چه تناسب فناوری و وظیفه در سطح بالاتری باشد ، کاربران انتظار دریافت عملکرد بالاتری خواهند داشت. همچنین هر چه انتظار عملکرد کاربران کمتر باشد ، راحت تر می توان به سطح قابل قبول ِ رضایت مشتریان ، نایل شد. نتایج نشان می دهد کاربران ایرانی تا حد زیادی تحت تاثیر محرک های اجتماعی تصمیم گیری و عمل می نمایند و هر چه تاثیرات اجتماعیِ استفاده از خدمات همراه بانک بیشتر باشد ، انتظاراتِ عملکردی آنان کاهش می یابد. جنبه نوآوری تحقیق : در این تحقیق ، بر شرایط اجتماعی و تاثیرات آن بر دیگر فاکتور ها ، بیشتر از تحقیقات مشابه تاکید شده است. در کشور ایران ، با توجه به پر رنگ بودن و اهمیت روابط خانوادگی و اجتماعی و مسائل فرهنگی دیگر ، شرایط اجتماعی به شکل قابل توجهی بر رفتارهای روزمره تاثیر گذار است.در این تحقیق ، بر این موضوع صحه گذاشته شده است که با شناسایی و استفاده از الگوهای اجتماعی ، به شکل راحت تری می توان کاربران را به استفاده از خدمات همراه بانک ترغیب نمود.
محمد علی وثوقی دیزجی صفر فضلی
مقدمه: امروزه، نفت به عنوان مهم ترین منبع انرژی و ابزار قدرتمند سیاسی و اقتصادی محسوب می شود. قسمت عمده ای از اقتصاد و تعداد زیادی از مشاغل به این صنعت وابسته است. هرگونه خطری مانند انقطاع و شکست، ممکن است به خسارات زیادی از لحاظ مالی، فیزیکی و روانی منجر شود. صنعت نفت نه تنها، مانند سایر صنایع، در مقابل ریسک های متعدد آسیب پذیر است بلکه در مقایسه با سایر صنایع، صنعتی پیچیده محسوب می شود. هدف این پژوهش ارائه چهارچوبی برای شناسایی و ارزیابی ریسک های مرتبط با زنجیره تأمین صنعت نفت است. روش پژوهش: در این پژوهش ابتدا ریسک ها و استراتژی های مدیریت ریسک شناسایی شده و سپس با استفاده از تکنیک دمتل روابط بین معیارها تعیین می شوند. برای به دست آوردن اهمیت و رتبه بندی معیارها از فرایند تحلیل شبکه ای استفاده می شود. یافته های پژوهش: نتایج به دست آمده از تکنیک ها نشان دادند که ریسک مقرراتی و محیطی با وزن 42326/0 مهم ترین معیار و از میان زیرمعیارهای این معیار ریسک دولت با وزن 52391/0 به عنوان مهم ترین ریسک هستند. رتبه بندی گزینه های پژوهش نشان دادند که استراتژی همکاری و انتقال با وزن 38748/0 در رتبه یک قرار گرفت. نوآوری های پژوهش: مدیریت ریسک زنجیره تأمین که موضوع جدیدی به شمار می رود، برای اولین بار در صنعت نفت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای اولین بار معیارها و زیرمعیارهای مدیریت ریسک زنجیره تأمین نفت شناسایی و معرفی شدند. از طرف دیگر در این پژوهش از تکنیک های دمتل و فرایند تحلیل شبکه ای برای اولین بار در حل مسأله مدیریت ریسک زنجیره تأمین در صنعت نفت استفاده شد. نتیجه گیری: این پژوهش از دو تکنیک معتبر برای ارزیابی ریسک ها و استراتژی های مدیریت ریسک و دانش خبرگان امر استفاده نمود و با ارائه تصویری جامع از مدیریت ریسک زنجیره تأمین رهنمودهایی را برای مدیران صنعت نفت ارائه نمود که می تواند مدیران را در تخصیص منابع و اولویت بندی اقدامات یاری دهد.
هادی جعفری مزرعه یزدی صفر فضلی
مقدمه : سرمایهگذاری در بورس به یکی از مهمترین دغدغهها تبدیل شده است و این مساله که چه سهامی برای سرمایهگذاری انتخاب شود از جنبههای مختلف بررسی شده است. هدف این پژوهش استفاده از یک تکنیک ترکیبی است که به بررسی چندین معیار در قالب یک مساله میپردازد که این امر باعث بررسی جامعتر مساله میشود. روش پژوهش : در این پژوهش ابتدا معیارها شناسایی شده و سپس توسط تکنیک dematel روابط بین معیارها مشخص میشود. در مرحله بعد توسط تکنیک anp وزن معیارها بدست آمده و توسط تکنیک vikor به رتبه بندی سهام تحت بررسی پرداخته میشود و در آخر با کمک تکنیک smarter بررسی میشود که آیا تکنیک پیشنهادی نسبت به روشهای رایج در رتبهبندی سهام از توان بالاتری برخوردار است یا خیر. جامعه پژوهش حاضر، 50 شرکت برتر در بازار بورس تهران میباشد و دادهها مربوط به سالهای 1385-1389 است. یافته های پژوهش : با استفاده از تکنیک پیشنهادی شرکتهای کنترل خوردگی تکین کو و سیمان درود به منظور سرمایهگذاری پیشنهاد شدند و آزمون فرضیه ثابت کرد که تفاوت معنی داری بین دو روش رتبه بندی وجود ندارد. نتیجه گیری : این پژوهش از یک تکنیک ترکیبی معتبر برای رتبه بندی سهام استفاده نمود و پس از آزمون فرضیه مشخص گردید که تکنیک پیشنهادی از نظر توان برتری نسبت به روش های رایج رتبه بندی ندارد، لذا مناسب است مدیران در تصمیمات خود از رتبه های منتشر شده توسط سازمان بورس اوراق بهادار استفاده نمایند.
آرزو واهبی صفر فضلی
امروزه سرمایه های فکری مانند دانش، مهارت و روابط بیش از پیش به منبعی حیاتی برای رقابت میان سازمان ها تبدیل شده است. در اقتصاد دانش محور امروز، شرکت ها فقط محصول یا خدمت تولید نمی کنند بلکه برای باقی ماندن در اقتصاد جدید باید ارزش افزوده خلق نمایند. بنابراین با توجه به تاثیر بسزای سرمایه های فکری بر عملکرد بهتر و همچنین تاکید بر خلق ارزش افزوده به عنوان لازمه ی بقا در عصر حاضر و نیز ارتباط مستقیم بین ارزش افزوده و مفهوم بهره وری بررسی رابطه بین سرمایه های فکری و بهره وری از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد.هدف این تحقیق در برجسته سازی نقش سرمایه فکری در بهره وری شرکت های صنعت مواد و محصولات شیمیایی می باشد تا بدین وسیله بتوانند از سرمایه فکری خود بیشترین بهره برداری راداشته باشند. همچنین یافته های این تحقیق به مدیریت بهتر سرمایه فکری نیز کمک میکند.
احمد تیموری صفر فضلی
مقدمه یکی از جهت گیری های مدیریت نوین توجه به اصل مشتری گرایی و جلب رضایت خدمات گیرندگان می باشد. در نظام اداری و اجرایی کشور نیز رضایت مردم از خدمات ارائه شده توسط دستگاههای دولتی به عنوان یکی از شاخص های اصلی سنجش کارآمدی و رشد و توسعه نظام تلقی می گردد. این پژوهش دو هدف را پی می گیرد. اولین هدف، تعیین بهترین معیارهای کیفیت خدمات برای بخش دولتی و هدف دوم، رتبه بندی مراکز و ارتقای سطح خدمات کیفی آنها با استفاده از بهبود اجزا کیفیت ضعیف است. عموما ارزیابی کیفیت خدمات، یک مسئله تصمیم گیری چند معیاره ی پیچیده است و در یک محیط عدم اطمینان صورت می گیرد. ولی در اکثر پژوهش ها توجهی به شرایط عدم اطمینان نشده است. روش پژوهش برای شناسایی معیارهای مناسب کیفیت خدمات در بخش دولتی مدل های سی سال گذشته مورد برسی قرار گرفته اند. که از میان اجزا این مدل ها، هفت معیار انتخاب شدند. معیارهای غربال شده با استفاده از روش ahp وزن دهی شده اند. به منظور ارزیابی کیفیت خدمات مراکز ثبتی و همچنین شناسایی معیارهای ضعیف هر مرکز از ترکیب دو روشvikor و gra در یک محیط فازی استفاده شده است. برای نشان دادن قابلیت کاربردی مدل پیشنهادی ، مراکز ثبت اسناد و املاک استان قزوین مورد ارزیابی قرار گرفته اند . در نهایت برای تشخیص پایایی مدل پیشنهادی، تحلیل حساسیتی از ضرایب مدل صورت گرفته است. یافته های پژوهش با استفاده از غربال گری معیارهای کیفیت خدمات و همچنین روش ahp ، معیارهای پاسخگویی (c1)، خدمات سریع (c5) ، قابلیت اطمینان (c6)و عدم وجود خطا در تحویل خدمات(c3)، چهار معیار پراهمیت و برخورد کارکنان (c7)، بعد ظاهری (c4) و استفاده از اخرین تکنولوژی (c2)سه معیار با اهمیت کمتر انتخاب شدند. رتبه مراکز ثبتی با استفاده از مدل پیشنهادی بدین صورت بدست آمده است: 1-قزوین، 2- بوئین زهرا، 3- البرز، 4-آبیک، 5- تاکستان نتیجه گیری: مدل ارائه شده در این پژوهش، بر خلاف مدل های قبلی تنها به ارزیابی کیفیت خدمات و رتبه بندی گزینه ها نمی پردازد بلکه به منظور ارتقای کیفیت خدمات هر مرکز، نقاط ضعف آن ها را نیز مشخص می کند. . نتایج این مطالعه پایایی و روایی مدل پیشنهادی را در یک محیط فازی به خوبی نشان می دهد.
امیرپویا ایروانی تبریزی پور محسن الوندی
مقدمه: بیمارستان ها به عنوان سازمان هایی اجتماعی به منظور حفظ منابع نیاز به استقرار سیستم ارزیابی عملکرد در ارائه خدمات بهداشتی و درمانی دارند که تامین آن علاوه بر تضمین و تامین سلامت، بهره وری کامل از موسسات درمانی با هزینه مناسب را در پی خواهد داشت. کارت امتیازی متوازن (bsc) یکی از ابزارهایی است که علاوه بر بعد مالی، ابعاد غیرمالی را نیز در مدل ارزیابی لحاظ نموده، با استفاده همزمان از معیارهای کمی و کیفی اقدام به بهترین ارزیابی می نماید. اماکارت امتیازی متوازن میزان اهمیت مناظر و همچنین شاخصهای تحت هر منظر را نه بطور نسبی و نه به طور مطلق ارائه نمیدهد. در این مطالعه برای رفع این نقص، از روش فرایندتحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) جهت وزن دهی به مناظر وشاخصهای کارت امتیازی متوازن در بیمارستان استفاده شده است. روش تحقیق : این تحقیق، تحقیقی کاربردی از نوع توصیفی- مقطعی بوده که در سال 1389 در بیمارستان هاشمی نژاد تهران انجام شده است. ابتدا لیستی از شاخصهای ارزیابی عملکرد با رویکرد کارت امتیازی متوازن تهیه، مقایسات زوجی از روش میدانی و توزیع پرسشنامه تحلیل سلسله مراتبی استاندارد - با نرخ سازگاری پایین تر از 1/0- بین 7 خبره تصمیم گیری بدست آمده است. سپس از طریق fahp وزن هر شاخص و هر منظر بدست آمده، در آخر میزان تحقق موزون هریک از آنها در سال 1389 مورد ارزیابی قرار می گیرد. یافته ها: این تحقیق نشان داد که در میان منظر های کارت امتیازی متوازن، منظرذینفعان جامعه و عرصه خدمت با 11/28 درصد از برتری اندکی نسبت به سایر مناظر برخوردار است. همچنین در میان زیر شاخص ها نیز میزان رضایت مندی بیماران و همراهان، میزان رضایت مندی فراگیران، تعداد بیماران خارجی جذب شده اهمیت بسزایی در عملکرد بیمارستان دارند. همچنین امتیاز نهایی عملکرد در سال 1389، 88/95% محاسبه گردید. بحث و نتیجه گیری: این تحقیق دیدگاه مدرن ارزیابی متوازن و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی را به منظور ارائه یک مدل نظام مند ارزیابی عملکرد بیمارستان پیشنهاد می کند. بررسی ها نشان داد در هیچ یک از تحقیقات اخیر ترکیب این دو تکنیک در بیمارستان بکار گرفته نشده است. بنابراین در این پژوهش بر ترکیب تکنیک ها و استفاده از روش fahp در وزن دهی و اولویت بندی مناظر و شاخص های کارت امتیازی متوازن، به کارگیری آن ها در ارزیابی عملکرد موزون بیمارستان و همچنین نتایج حاصل از رویکردهای ارائه شده تأکید می شود. از این رو نتایج آن می تواند برای مدیران، مشتریان و سهام داران بخش بهداشت و درمان مفید بوده و آن ها را در اخذ تصمیمات درست و استراتژی های مناسب برای آینده یاری نماید.
لیلا یزدانی کرگانرود محسن الوندی
مقدمه - در محیط رقابتی امروز، مدیران شرکت ها با چالش اساسی رو به رو هستند، سعی دارند تا سازمانهای خود را به سازمانهایی رقابتی تبدیل نمایند؛ از آنجایی که در عصر اقتصاد مبتنی بر دانش، فعالیتهای ارزش آفرین سازمانها فقط متکی به دارایی های مشهود آنها نیست، استفاده از مدلهای ارزیابی چند بعدی نظیر کارت امتیاز متوازن که از منظرهای مختلف سعی در ارزیابی عملکرد دارد، گسترش یافته است. اما رویکرد کارت امتیازی متوازن روابط میان منظرها و هم چنین شاخص های هر منظر را در نظر نمی گیرد از این روهدف این تحقیق، تعیین مجموعه ای از شاخص های کلیدی عملکرد مناسب برای منظرهای کارت امتیاز متوازن و بررسی روابط علی میان و الویت بندی آنها در شرکت ساپکو(تأمین کننده قطعات شرکت ایران خودرو) است.
سید مصطفی معمارزاده محسن الوندی
امروز در بازارهای رقابتی، بنگاه هایی که قابلیت پیش بینی آینده را دارند و می توانند به سرعت به فرصت ها پاسخ دهند، به عنوان رهبران محیط کسب و کار باقی خواهند ماند. مدیریت زنجیره ی تأمین نیز به دلیل تأثیرش بر روی رقابت پذیری شرکت ها در اقتصاد جهانی امروز یک موضوع مهم و اساسی برای تحقیقات دانشگاهی است، و به عنوان یک مفهوم معاصر که باعث دستیابی به هر دو مزیت عملیاتی و استراتژیک می شود شناخته شده است. از سوی دیگر تحول به عنوان عامل شتاب دهنده ای است که هر بنگاه اقتصادی را ملزم می سازد با دقت و هوشیاری تغییرات را تحت نظر قرار دهد، و حتی پا را فراتر گذاشته و قابلیت حرکت و پیشرفت را همگام با تغییرات در خود ایجاد نماید. لازمه ی چنین کاری وجود قدرت تصمیم گیری در شرایط مختلف می باشد. در این تحقیق بر آن هستیم که معیارهای انتخاب تأمین کننده را در زنجیره ی تأمین الکترونیکی، به منظور توسعه و شناسایی معیارهای انتخاب تأمین کننده در شرکت سایپا شناسایی نموده و با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره تحت محیط فازی، الگویی سیستماتیک برای اولویت بندی تأمین کنندگان در زنجیره ی تأمین الکترونیکی در شرکت سایپا ارائه نماییم. جهت تعیین معیارهای اثربخش، پس از مرور ادبیات موضوع و جلسات مختلف با کارشناسان، از روش دلفی استفاده گردید و همچنین اولویت بندی معیارها از طریق فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی انجام شده است. سپس رتبه بندی تأمین کنندگان سایپا با استفاده از روش رتبه بندی برتری و عدم برتری و ویکور فازی انجام شد. نتایج نشان می دهد روش ویکور فازی رتبه بندی بهتری نسبت به روش رتبه بندی برتری و عدم برتری ارائه می دهد. با توجه به این مطالعه شرکت های سازه گستر، سالار خودرو و رایان خودرو به عنوان بهترین تأمین کنندگان در زنجیره تأمین الکترونیکی سایپا شناخته شده اند. نتایج تحقیق سه نوآوری را نشان می دهد؛ اولین نوآوری استخراج 13 معیار به منظور رتبه بندی تأمین کنندگان در زنجیره ی تأمین الکترونیکی است، که این معیارها برای اولین بار در این تحقیق نشان داده شده است. نوآوری دوم نشان می دهد از میان 13 معیار ضروری برای رتبه بندی تأمین کنندگان، 4 معیار کیفیت محصول، پیگیری آنلاین سفارش، زمان تحویل و کیفیت اطلاعات آنلاین از اهمیت بالایی برخوردارند. نوآوری سوم این تحقیق معرفی یک روش جدید تصمیم گیری چند معیاره با نام سیویکور است.
کیوان پلویی صفر فضلی
هدف پژوهش: ناتوانی نظام برنامه ریزی مسکن در تأمین مسکن ناشی از فقدان نظام جامع مدیریت مسکن در عرصه های نظری، تجربی و اجرایی می باشد. علاوه بر این، صنعت مسکن در ایران با مشکلات دیگری از جمله بی ثباتی در قیمت ماده اولیه، بی ثباتی قوانین و مقررات مربوط به تولید و سرمایه گذاری، ضعف زیر ساخت های حمل و نقل و تأمین مواد اولیه، اعمال تحریم های بین المللی علیه کشورمان و ... مواجه است. این مشکلات در صنعت مسکن از یک سو و نیاز مشتریان که همزمان خواهان واکنش سریع، هزینه های کمتر و سفارشی سازی بیشتر هستند موجب شده تا شرکت های انبوه ساز مسکن در ایران به منظور افزایش قدرت رقابت پذیری خود بطور موثر بر تغییرات مستمر، پیوسته و غیر منتظره، و نیز چالش های مشتریان متقاضی مسکن با کیفیت بالا و هزینه اندک، و همچنین فایق آمدن بر نیازهای خاص و متغیر آن ها به دنبال راهکارها و سیستم های تولیدی جدید باشند. چابکی بعنوان راهبردی برای توانمندسازی شرکت های انبوه ساز مسکن به منظور حفظ مزیت رقابتی و بقا در محیط متلاطم و متغیر صنعت مسکن ایران مطرح می شود. در چنین محیطی رویکردهای گذشته در زنجیره ی تأمین دیگر قابلیت و توانایی خود را از دست داده اند. لذا هدف اصلی این پژوهش این است که شرکت های انبوه ساز مسکن در ایران چگونه می توانند به چابکی در زنجیره تأمین خود برسند. روش تحقیق: پژوهش حاضر از نظر نوع، یک تحقیق توصیفی- تحلیلی است و از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی است. برای انجام این پژوهش پس از بررسی ادبیات پژوهش با استفاده از ابعاد و شاخص های شناسایی شده از ادبیات موضوع با استفاده از نظر خبرگان ابعاد و شاخص های نهایی چابکی زنجیره ی تأمین شناسایی شده سپس از روش مدلسازی ساختاری تفسیری برای تعیین و تأیید روابط ابعاد و شاخص ها و ارائه ی مدل چابکی زنجیره ی تأمین شرکت های انبوه ساز مسکن در ایران استفاده شده است و سپس به کمک فرایند تحلیل شبکه ای (anp) اهمیت معیارها و زیرمعیارها (شاخص ها) محاسبه شده است. یافته ها: در نتیجه بررسی ادبیات پژوهش و همچنین نظر خبرگان، 8 معیار (جامعه، دولت، مالی، فناوری اطلاعات، بازار، مشارکت، کیفیت و تکنولوژی) و همپنین 22 شاخص برای چابکی زنجیره ی تأمین شرکت های انبوه ساز مسکن در ایران شناسایی شده اند. سپس نتایج به دست آمده با استفاده از تکنیک مدلسازی تفسیری ساختاری، تجزیه و تحلیل و در نهایت ارتباط و توالی معیارها و شاخص ها به دست آمد. ارتباطات به دست آمده نشان داد که معیار دولت و شاخص های سرمایه گذاری های زیربنایی، فرهنگ، قوانین و پاسخگویی به مسائل اجتماعی و زیست محیطی، اساس چابکی را در زنجیره ی تأمین شرکت های انبوه ساز مسکن تشکیل می دهند. با توجه به هدف اصلی این پژوهش (چابکی زنجیره ی تامین)، در میان معیارها و شاخص های شناسایی شده، معیار بازار با وزن 0.22341 و شاخص قوانین با وزن 0.14631 به ترتیب بالاترین معیار و شاخص این پژوهش انتخاب شده اند. با توجه به وزن های بدست آمده برای معیارها و شاخص ها، امتیاز چابکی زنجیره ی تامین شرکت انبوه سازان میثاق مرآت اندازه گیری شد که امتیاز کسب شده توسط این شرکت، امتیاز 2 از 5 بوده است یعنی زنجیره ی تامین این شرکت حدود 40% می باشد. نوآوری های پژوهش: اولین نوآوری این پژوهش طراحی مدل چابکی زنجیره تأمین در صنعت مسکن که این موضوع برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفته است. نوآوری دیگر این پژوهش، برای اولین بار است که معیارها و شاخص های چابکی زنجیره تأمین شرکت های انبوه ساز مسکن شناسایی و معرفی شدند و نوآوری دیگر در این پژوهش استفاده از یک رویکرد ترکیبی از مدلسازی ساختاری تفسیری (ism) و فرایند تحلیل شبکه ای (anp) برای سنجش چابکی زنجیره ی تامین در صنعت انبوه ساز مسکن می باشد. نتیجه گیری: این پژوهش از دو تکنیک معتبر ism و anp برای به دست آوردن مدل چابکی زنجیره ی تامین استفاده کرده است این مدل به مدیران زنجیره ی تأمین در برنامه ریزی استراتژیک کمک می کند تا بتوانند چابکی زنجیره ی تأمین را بهبود ببخشند و بدانند برای رسیدن به چابکی در زنجیره ی تأمین خود باید بر روی کدام معیارها و شاخص ها سرمایه گذاری کرده و آن ها را تقویت کنند.
مونا رضایی محسن الوندی
این موضوع که نیروی انسانی مهم ترین عامل موفقیت در شرکت ها می باشد مورد توافق گسترده ای قرار دارد. افراد با رویکرد های ریسک که روی هر جنبه ای از فرایند ریسک تاثیر می گذارد خو می گیرند حتی اگر از آن مطلع نباشند. فهمیدن و مدیریت کردن این نگرش ها و رویکردها از طریق مطالعه و کاهش اثرعوامل مهم تأثیرگذار بر روی آن ها، به طرز قابل توجهی تأثیرات مدیریت ریسک را افزایش می دهد. روش تحقیق: از آنجا که پاسخگویی به کلیه اهداف پژوهش صرفا با بکارگیری یک تکنیک کمی میسر نیست، در این پژوهش سعی شده است که با ترکیب روش کیفی" مصاحبه گروه های کانونی" و روش کمی " دی متل خاکستری" که از تکنیک های نوین تصمیم گیری و ارزیابی ریاضیاتی داده های مبهم و غیر قطعی است، روشی برای ارزیابی و رتبه بندی عوامل تأثیرگذار روی رویکرد ریسک تصمیم گیرندگان پروژه های ساختمانی چند ملیتی ارائه شود. همچنین سعی شده عوامل مهم موثر بر نگرش ریسک تصمیم گیرندگان پروژه های ساختمانی چند ملیتی شناسایی، و بعد بر اساس وزنشان طبق روش خاکستری دی متل رتبه بندی شوند. یافته ها : در پاسخ به سوالات پژوهش عوامل " انگیزه تصمیم"، "ویژگی شخصیتی" و "جسارت" به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار روی رویکرد ریسک تصمیم گیرندگان پروژه های چند ملیتی در شرکت مورد مطالعه معرفی شده اند. نوآوری: .تا کنون مطالعات انجام شده بیشتر روی موفقیت پروژه های ساختمانی تمرکز داشته اند و کمتر تحقیقی در زمینه عوامل تأثیر گذار روی رویکرد ریسک تصمیم گیرندگان صورت گرفته است.این تحقیق در زمینه موضوع و روش ارزیابی تنها تحقیقی است که در ایران انجام شده است. نتایج: با تجهیز شرکت توسط تست های روانشناسی استاندارد می توان تأثیر این عوامل را کاهش داد تا افراد بتوانند در شرایط متفاوت تصمیمات منطقی تری را با در نظر گرفتن ریسک ها و منافع شرکت اتخاذ کنند.
عمادالدین مرتضوی محسن الوندی
تأثیر برداشت کارکنان از فضای کاری بر کیفیت خدمات برداشت شده و همچنین تأثیر متقابل عوامل درونی کارکنان همچون هدفمندی کارکنان (یادگیری و عملکردی)، رضایتمندی شغلی و احساس خود سودمندی در هر سازمانی بویژه سازمانهای خدماتی می تواند بسیار مهم و مورد توجه باشد. بویژه با توجه به اهمیت روزافزون صنعت گردشگری و درآمدهای بالقوه موجود در این صنعت و اهمیت بحث اقامت در آن، مسائل مدیریت منابع انسانی با تأکید بر عناصر بازاریابی خدمات نیازمند مطالعه جدی و هدفمند می باشد. در این تحقیق تأثیر متقابل این عوامل در قالب یک مدل، و با تأکید بر مباحث بازاریابی خدمات مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. روش: این تحقیق، از نوع توصیفی- تحلیلی است و از لحاظ هدف، کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات نیز میدانی-پیمایشی بوده، و جامعه آماری، کارکنان هتلهای گروه پارسیان در تهران می باشد. تعداد 122 پرسشنامه پر شده از سوی آنها، داده های این پژوهش را تشکیل می دهند، که روایی و پایایی آنها پیشتر مورد تایید قرار گرفته است. تأثیر متقابل داده ها از دو روش رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای spss و lisrel تحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج، نشان از تایید ارتباطات متقابل متغیرها با هم دارند. فضای کاری بر هدفمندی کارکنان و رضایتمندی ایشان تأثیر مثبت دارد، ولی تأثیر مستقیم آن بر کیفیت خدمات برداشت شده نه کاملا تایید می شود و نه رد. احساس خود سودمندی بر هدفمندی های کارکنان، و همچنین کیفیت خدمات برداشت شده تأثیر مثبت دارد، ولی تأثیر آن بر رضایتمندی شغلی تایید نمی شود. تأثیر هدفمندی ها بر رضایتمندی شغلی و کیفیت خدمات ادراک شده و تأثیر رضایتمندی شغلی بر کیفیت خدمات نیز مورد تایید قرار می گیرند.و در نهایت، نقش میانجی خود سودمندی در ارتباط میان هدفمندی ها و کیفیت خدمات برداشت شده، تایید می شود. نتیجه گیری: با استفاده از نتایج این تحقیق می توان به اهمیت تامین فضای کاری مناسب در عملکرد سازمانها و رضایتمندی شغلی کارکنان آنها پی برد. و اینکه اهمیت توجه بیشتر به اهداف و تمایلات درونی کارکنان از جمله احساس خود سودمندی در زمان استخدام، می تواند تضمین کننده کارایی بالاتر سازمان و همچنین کیفیت بالاتر خدمات ارائه شده باشد. در این خصوص و موارد دیگر، پیشنهادهای مفیدی ارائه می گردد.
محمد اسدی صفر فضلی
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر عوامل سه گان? استراتژی بازاریابی، ارزش ادراک شده توسط مشتری و کیفیت ارتباط با مشتری بر وفاداری مشتری در رستوران های زنجیره ای است. همچنین نقش میانجی ارزش ادراک شده توسط مشتری و کیفیت ارتباط با مشتری در رابط? بین استراتژی بازاریابی و وفاداری نیز مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش: این مطالعه در بین مشتریان شعب رستوران زنجیره ای پدرخوب در سطح شهر تهران صورت گرفته است. به منظور جمع آوری داده ها، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. با توجه به نیاز حداقل 385 پرسشنامه، تعداد 600 پرسشنامه در 5 شعب? «رسالت»، «تیراژه»، «میلاد نور»، «امیرآباد» و «گاندی» توزیع شد که از بین 453 پرسشنام? برگشت داده شده، 392 عدد از آنها قابل استفاده بود. تحلیل داده ها و آزمون فرضیات با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر انجام شده است. نتایج: نتایج تحلیل، اثر هم? متغیرهای پیش گفته بر وفاداری و همچنین اثر استراتژی بازاریابی بر ارزش ادراک شده و کیفیت ارتباط با مشتری و همچنین اثر ارزش ادراک شده بر کیفیت ارتباط را تأیید می کند. اما، میزان این تأثیرها متفاوت بوده و همین تفاوت ها مبنای تفسیر نتایج هستند. نوآوری: انطباق کامل نتایج پژوهش با ادبیات نظری وفاداری (مدل اولیور) و تبیین متغیرهای ارتباطی موثر بر وفاداری در قالب ایعاد کیفیت ارتباط با مشتری از جمل? مواردی هستند که در مطالعات مشابه در مورد وفاداری کمتر به چشم می خورند. یافته ها: براساس نتایج، به لحاظ اثر مستقیم، کیفیت ارتباط با مشتری بیشترین تأثیر را بر وفاداری دارد اما با لحاظ نمودن آثار غیر مستقیم و متغیرهای میانجی، استراتژی بازاریابی بیشترین اثر را بر وفاداری داشته است.
فرزانه سیفی عبدلی محسن الوندی
چـکـیده مقدمه: در طول دو دهه ی اخیر بخش قابل توجهی از تمرکز سازمان ها بر روش های مدیریت هزینه ها (cost management)، و رشد درآمدها (revenue growth) معطوف گشته است. توجه صرف به مدیریت هزینه یا رشد درآمد به مفهوم از دست دادن فرصت بهره مندی از دیگری است. به این ترتیب چیزی که لازم به نظر می رسد ایجاد توازن و هماهنگی بین این دو می باشد؛ اما چگونه این توازن اتفاق می افتد؟ ارزیـابی ارزش هر مشتری، تخصــیص بهینه ی منابع در میان مشتریان سودآور، و نیز هزینه یابی صحیح تعدادی از عواملی می باشند که در ایجاد توازن بین هزینه ها و درآمدها نقش کلیدی را ایفا می نمایند. هدف پژوهش حاضر رتبه بندی ارزش دوره ی عمر مشتریان به عنوان یکی از راه کارهای شناسایی مشتریان سودآور می باشد. روش پژوهش: در این پژوهش به کمک مدل ارتباط با مشتری lrfm وضعیت چهار متغیر : مدت رابطه (length of relation)، زمان آخرین تراکنش (recent transaction time)، فراوانی خرید (frequency of buying) و ارزش پولی (monetary) در پیش بینی سودآوری مشتریان مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از جهت روش اجرا توصیفی- پیمایشی محسوب می گردد. موردکاوی در بانک صنعت و معدن انجام شده و رویه ی آن از متدلوژی crisp پیروی می نماید. یافته های پژوهش: نتایج به دست آمده از فراینـد خوشه بندی k-mean، تعداد 9خوشه از مشتریان را در مـیان داده- های اولیه نشان می دهد که هر یک از الگوی lrfm منحصر به فردی پیروی می نمایند. مشتریان با الگوی l?r?f?m? (مشتریان از دست رفته ی مصرف کننده) دارای بالاترین رتبه ی clv می باشند، تنها 1مشتری از این الگو پیروی می نماید. از نظر فراوانی الگوی l?r?f?m? (مشتریان جدید نامطمئن) با تعداد 128 مشتری، 42% مشتریان بانک را شامل می گردد. نوآوری های پژوهش: در طی پژوهش حاضر مدل ارتباط با مشتری lrfm برای نخستین بار در ایران و در صنعت بانکداری مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین برای نخستین بار متغیرها به منظور فرایند خوشه بندی با استفاده از روش آنتروپی شانون وزن دهی شده اند. اعتبارسنجی خوشه بندی به کمک شاخص rs نیز از دیگر نوآوری های خاص این پژوهش می باشد. نتیجه گیری: این پژوهش از تکنیک خوشـه بندی k-mean برای دسته بندی مشـتریان بانکی استفاده نموده، و با ارائه ی تصویری جامع از ارزش دوره ی عمر مشتریان به رتبه بندی مشتریان بانک صنعت و معدن می پردازد، که می تواند مدیران شعب بانک ها را در شناسایی مشتریان سودآور و اولویت بندی آنها یاری نماید. کلمات کلیدی: ارزش دوره ی عمر مشتری (clv)، مدل ارتباط با مشتری lrfm، خوشه بندی k-mean، شاخص rs، متدلوژی crisp
احمد هاشمی سیاوشانی محسن الوندی
هدف پژوهش: در این پژوهش به بررسی کاربرد روش تحلیل پوششی داده ها به عنوان معیار اساسی انتخاب سهام در پرتفوی می پردازیم. هدف اصلی، استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها جهت ادغام مناسب متغیرهای ارزشی سهام و متغیر قیمت مومنتوم در تشکیل پرتفوی می باشد. روش تحقیق: تحقیق حاضر از نظر هدف در دسته تحقیقات کاربردی و از نظر روش در دسته تحقیقات توصیفی قرار می گیرد. ما با استفاده از مدل های تحلیل پوششی داده ها، شرکت های بورسی را با استفاده از چهار نوع ترکیب مختلف متغیرهای ورودی و خروجی، در سه دسته پرتفوی تقسیم بندی می کنیم. برای مقایسه از پرتفوی بازار که متشکل از کل شرکت های بورسی می باشد، استفاده می کنیم. سپس با توجه به معیارهای ارزیابی عملکرد به مقایسه پرتفوی ها می پردازیم. یافته ها: نتایج نشان می دهد که استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها ارزش افزوده ای برای انتخاب پرتفوی سهام ایجاد می کند. هنگامی که شرکت های بورسی را به سه دسته تقسیم نمودیم، پرتفوی های بالایی دارای عملکرد بهتری نسبت به پرتفوی بازار داشتند. همچنین ترکیب متغیر قیمت مومنتوم با متغیرهای ارزشی سهام باعث افزایش عملکرد در پرتفوی می شود. نتایج رتبه بندی در مدل ccr مضربی و مدل ابرکارایی یکسان بوده ولی در مدل کارایی متقابل تفاوت داشت. با توجه به نتایج بدست آمده در طول دوره نمونه گیری (1389-1380) ترکیب چهارم در مدل ccr مضربی دارای بهترین عملکرد برای تشکیل پرتفوی نسبت به دیگر ترکیبات و مدل ها می باشد. نوآوری های پژوهش: نوآوری این پژوهش ترکیب متغیر مومنتوم و متغیرهای ارزشی سهام در تشکیل پرتفوی از شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می باشد. همچنین روش کارایی متقابل برای اولین بار در ایران برای انتخاب سهام بکار می رود. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که روش تحلیل پوششی داده ها، روش مناسبی برای انتخاب سهام و تشکیل پرتفوی می باشد. همچنین ترکیب متغیر قیمت مومنتوم و متغیرهای ارزشی سهام با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها باعث دید جدیدی برای سرمایه گذاران جهت انتخاب متغیرهای تشکیل پرتفوی می شود.
نوید قاسمی محسن الوندی
با توجه به جمعیت انبوه مشتریان جهانی، اینترنت فرصتی را به وجود آورده که تجار هرگز با آن روبرو نبوده اند. سرمایه گذاریهای بسیار در اینترنت موجب شکوفایی تجارت الکترونیک شد، اما از سوی دیگر کسب و کارهای بسیاری را نیز ورشکسته کرد. این امر باعث شد تا کارشناسان جدیدی بوجود آیند که به توسعه نظریه های جدید برای توضیح این شکستها بپردازند. مسأله مهم در خصوص تجارت الکترونیک یافتن عواملی است که ایجاد وفاداری در مشتری یک وب سایت را تسهیل می کنند. هدف این تحقیق به دست آوردن میزان تأثیر گذاری عناصر بلاغی در طراحی وب سایت بر روی ایجاد وفاداری در مصرف کنندگان ایرانی است. مفاهیم بلاغی ارسطو (متقاعدکننده یا logos، برانگیزاننده یا pathos و شخصیت دهنده یا ethos) پیش از این به ندرت در مورد تجارت الکترونیک بکار گرفته شده اند. این تحقیق یک ساختار نظری را برای بررسی بیشتر رابطه بین مشتری و طراحی وب سایت در تجارت الکترونیک b2c در ایران ارائه می دهد. در این پژوهش از پرسشنامه وفاداری مشتری بعنوان ابزار تحقیق استفاده شده است. جمع آوری داده ها در یک بازه زمانی 2 ماهه انجام شده، و پنج روش تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفته است، که شامل تحلیل آمار توصیفی، تحلیل همبستگی، آزمون t، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون چندگانه می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون رابطه بین عناصر بلاغی طراحی وب سایت و وفاداری مشتری را نشان می دهد. همچنین تفاوت سلایق و اولویتهای مردان و زنان و گروههای سنی مختلف در قبال این عناصر ارزیابی شده است. مقایسه نتایج بدست آمده در این پژوهش با تحقیقات پیشین، نشان دهنده رابطه معنادار وفاداری مشتری با عوامل متقاعد کننده و شخصیت دهنده وب سایت و عدم وجود رابطه معنادار آماری با عوامل برانگیزاننده است. اگرچه برخلاف تحقیقات گذشته میزان پیشگویی کنندگی شخصیت دهنده ها در تحقیق حاضر پررنگ تر از متقاعدکننده ها بدست آمده است. شاخص های بلاغی پیشگویی کننده وفاداری در این مطالعه به ترتیب اولویت: 1- اطلاعات محصول، 2- اعتمادپذیری، 3- تضمین، 4- شناخت پذیری، 5- قیمت، 6-تلاش، 7- تنوع، 8- درک مشتری، 9- سازگاری، 10- سرگرم کنندگی و 11- لمس پذیری هستند. این تحقیق یافته های مهمی را ارائه می دهد که تسهیل کننده توسعه تجارت الکترونیک در مبحث ترغیب کنندگی است.اجرای مدل بلاغی طراحی وب سایت تجاری در جامعه کاربران ایرانی، با توجه به نوظهور بودن تجارت الکترونیک در کشور و استخراج معیارها و شاخص های بلاغی از دیدگاه کاربران ایرانی با توجه به شرایط اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و زیرساختهای اینترنت کشور را می توان جنبه های نوآورانه این پژوهش برشمرد. در مجموع یافته های این مطالعه به ایجاد محیطی بهتر در وب سایت برای خریداران آنلاین کمک می کند که البته منجربه بازدیدهای مجدد، خریدهای مکرر و تبلیغ دهان به دهان آن وب سایت می شود. وب سایتهایی که بر پایه منطق و اعتبار شکل گرفته اند بیشترین شانس را برای دل بردن از کاربرانشان دارند.
محسن ناری صفر فضلی
مقدمه : امروزه جایگاه ارزیابی و مدیریت عملکرد به عنوان یکی از معتبرترین شاخصهای توسعه یافتگی جوامع و سازمان ها و کلید حیاتی تحقق اهداف توسعه در ابعاد فردی و اجتماعی مشخص شده است. روش های موجود در ارزیابی عملکرد، هر یک نقاط ضعف و قوت مربوط به خود را داشته و گاهاً به دلیل عدم کارایی از قابلیت اتکاء کمی برخوردار بوده، نتایج حاصل از آنها فاقد اعتبار می باشند. هدف این تحقیق، بررسی و مقایسه دو رویکرد ترکیبی بر اساس روش های تصمیم گیری چند معیاره در ارزیابی عملکرد شرکت ها می باشد. روش تحقیق: در این تحقیق دو رویکرد ترکیبی fahp-promethee و fanp-promethee جهت ارزیابی عملکرد و رتبه بندی شرکت ها پیشنهاد شده است. بردار های وزنی معیار های مورد بررسی با بکارگیری روش های تحلیل سلسله مراتبی فازی (fahp) و تحلیل شبکه ای فازی (fanp) به صورت جداگانه محاسبه شده و سپس با رویکرد promethee، عملکرد شرکت ها با استفاده از داده های واقعی معیار ها مورد ارزیابی قرار می گیرد. در محاسبه وزن معیار ها، نظرات خبرگان با استفاده از پرسشنامه های مقایسات زوجی جمع آوری گردیده و نرخ ناسازگاری آن ها به جهت اطمینان از روایی محاسبه شده است. از آنجا که در نهایت این نرخ در کلیه پرسشنامه ها کمتر از 1/0 بوده، لذا یافته ها قابل اطمینان و اعتماد می باشند. جامعه آماری، شرکت های صنعت مواد و محصولات شیمیایی عضو بورس اوراق بهادار تهران در نظر گرفته شده اند و از این میان تعداد 33 شرکت که دسترسی به داده های مورد نیاز آنها در بازه زمانی 1380 تا 1388 مقدور و سال مالی آن ها منتهی به 29 اسفند ماه بوده است به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. در نهایت دو روش مذکور با استفاده از آزمون ها آماری مقایسه شده و نقاط قوت و ضعف، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. امکان سنجی پیش بینی عملکرد با استفاده از رویکرد منتخب نیز به عنوان یک تحلیل تکمیلی در انتها ارائه گردیده است. یافته های تحقیق : ساختار های سلسله مراتبی و شبکه ای معیار های مورد بررسی ایجاد شده و روابط درون گروهی معیار ها مشخص شدند. بردارهای وزنی با استفاده از دو رویکرد fahp و fanp و نظرات خبرگان بدست آمده و از طریق روش promethee ، شرکت ها مورد ارزیابی و رتبه بندی قرار گرفتند. تفاوت های ظاهری در رتبه بندی دو رویکرد ترکیبی و نیز بردار های وزنی بدست آمده از دو روش وزن دهی مشاهده گردید. بدین جهت از آزمون آماری ? کندال جهت مقایسه دو رویکرد ترکیبی و از ضریب هماهنگی کندال جهت مقایسه دو روش وزن دهی استفاده شد. نتایج آزمون ها حاکی از عدم وجود اختلاف معنی دار در نتایج روش های به کار گرفته شده بودند. بحث و نتیجه گیری: در این تحقیق دو رویکرد ترکیبی در تصمیم گیری چندمعیاره ارائه و نتایج آن ها با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. در میان مطالعات گذشته تا کنون روش های ترکیبی مذکور در ارزیابی عملکرد و رتبه بندی شرکت ها مورد استفاده قرار نگرفته و مقایسه آماری از نتایج آن ها صورت نپذیرفته است که این خود از نوآوری های این تحقیق به حساب می آید. با اینکه نتایج حاصل از مقایسه دو رویکرد ترکیبی و نیز دو روش وزن دهی، یکسان بودن نسبی آن ها را به همراه داشت، اما هر یک از این روش ها، به خصوص روش های وزن دهی دارای نقاط ضعف و قوتی می باشند که نباید نادیده گرفته شوند. تفاوت در تعداد مقایسات زوجی، سهولت در دستیابی به خبرگان، زمانبری انجام محاسبات، قابلیت استفاده در مسائل بزرگ، پیچیدگی و واقعیت گرایی از مهمترین تفاوت های بین روش های وزن دهی بودند. همچنین یافته های نشان می دهند که با بالا رفتن تعداد معیار ها، نتایج دو روش وزن دهی و به تبع آن دو رویکرد ترکیبی، به یکدیگر نزدیک می شوند. از این رو، به صورت تجربی استفاده از روش fahp-promethee در مسائل با تعداد معیارهای بالا و روش fanp-promethee در مسائل نسبتاً کوچکتر پیشنهاد می گردند.
سپیده نجفی محسن الوندی
مقدمه: نوجوانان یکی از بزرگترین بخش های بازار در کشور ما را تشکیل می دهند. بررسی تاثیر نگرش این گروه مصرف کننده نسبت به اقلام لوکس، هدف اصلی این پژوهش است. به این منظور تاثیر "خود" بر انگیزه مصرف اجتماعی و نقش تعدیل کننده فشار همسالان، تاثیر انگیزه مصرف اجتماعی بر نگرش نسبت به برندهای لوکس، و نیز تاثیر مادی گرایی بر انگیزه مصرف اجتماعی و نگرش به برندهای لوکس، بررسی شده است. چارچوب تحقیق حاضر از تئوری ها و مفاهیم روانشناسی، جامعه شناسی و بازاریابی بهره برده است و بنابراین می توان آن را پژوهشی میان رشته ای به شمار آورد. روش: این تحقیق از حیث نوع و ماهیت، تحقیقی توصیفی- تحلیلی؛ و از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات نیز میدانی و پیمایشی و از نوع فرضیه آزمایی است. در این تحقیق، مدل معرفی شده توسط گیل و همکاران (2012)، در نمونه ای 419 نفره از دانش آموزان دبیرستان ها، هنرستان ها و مراکز کارودانش شهر قزوین، با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان دهنده وجود رابطه معنی دار بین وضوح خودپنداره و انگیزه مصرف اجتماعی، انگیزه مصرف اجتماعی و علاقه به برندهای لوکس، و نیز مادی گرایی و انگیزه مصرف اجتماعی، و مادی گرایی و نگرش نسبت به برندهای لوکس می باشد؛ اما رابطه بین تفاسیر از خود و انگیزه مصرف اجتماعی، و نیز انگیزه مصرف اجتماعی و نگرش ارزیابی به برندهای لوکس معنی دار نمی باشد. هم چنین نقش تعدیل کننده فشار همسالان در رابطه بین وضوح خودپنداره و انگیزه مصرف اجتماعی، تایید نشد. نتیجه گیری: نظر به اینکه در این تحقیق با استفاده از مدل گیل و همکاران (2012)، موضوع نگرش نوجوانان نسبت به برندهای لوکس برای اولین بار در ایران مورد بررسی قرار گرفته، بنابراین می تواند به درک رفتار مصرفی نوجوانان در حوزه برندهای لوکس در کشور، کمک کند. با توجه به نتایج تحقیق؛ مادی گرایی، مهم ترین عامل تاثیرگذار بر نگرش نوجوانان قزوین نسبت به برندهای لوکس می باشد
رضا رضایی محسن الوندی
روش پژوهش:پژوهش حاضرازنظرنوع،یکتحقیق توصیفی-تحلیلی محسوب می شود و ازنظرهدف،توسعه ای-کاربردی است که با بهره مندی از ادبیات پژوهش و تکنیک دلفی معیار ها و شاخص های نهایی ارزیابی عملکرد مالی را بر دو اساس حسابداری و ارزش شناسایی، سپس جهت تعیین وزن آن ها از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شده است ودر نهایت شرکت ها از طریق روش ویکور رتبه بندی شده اند. یافته های پژوهش:در نتیجه بررسی ادبیات پژوهش و همچنین نظر خبرگان، دو معیار (ارزیابی عملکرد مبتنی بر حسابداری و ارزیابی عملکرد مبتنی بر ارزش) و همچنین 8 شاخص برای ارزیابی عملکرد شرکت های حاضر در گروه صنعت خودرو و ساخت شناسایی شده اند و در نهایت با وزن دهی معیار ها و شاخص ها، رتبه بندی شرکت های مذکور حاصل می شود. نوآوری های پژوهش:نوآوری این پژوهش ارائه مدل ارزیابی عملکرد مالی در شرکت های حاضر در گروه صنعت خودرو و ساخت قطعات به صورت ترکیبی از رویکرد های مبتنی بر حسابداری و ارزش و همچنین استفاده از روش های تحلیل سلسله مراتبی فازی و ویکور جهت تعیین وزن معیارها و شاخص ها و رتبه بندی شرکت ها، می باشد. نتیجه گیری:در پژوهش حاضر چهار چوبی مشتمل از روش های دلفی، تحلیل سلسله مراتبی فازی و ویکور به منظور ارزیابی عملکرد شرکت ها و رتبه بندی آن ها ارائه شده است. این چهار چوب می تواند به شرکت ها در تشخیص جایگاه خود در صنعت و تنظیم استراتژی های لازم جهت حفظ یا بهبود موقعیت خود کمک شایانی نماید.
مائده امیری محسن الوندی
هدف: گسترش استفاده از اینترنت و فناوری جدید موجب تغییر در استراتژی شرکت ها به منظور استفاده از این مدل جدید ارتباط برای برقراری تعامل بهتر با مشتریان شده است. از ابزارهایی که فناوری جدید برای شرکت ها فراهم کرده، رسانه های تعاملی و شبکه های اجتماعی نظیر فیسبوک، توییتر، وب سایت شرکت ها، انجمن های کاربران، صفحات طرفداران است. ویژگی های منحصر به فرد این نوع رسانه ها ارتباط بین افراد را تغییر داده و آنها را به ابزار مورد علاقه شرکت ها برای ارتباط با مشتریان تبدیل کرده است. هدف از این تحقیق تاکید بر مهمترین ویژگی های رسانه های تعاملی نظیر اطلاع رسانی، سرگرم کنندگی، تعامل، سودمندی، و شخصی سازی و بررسی تاثیر آنها بر نگرش مشتریان نسبت به شرکت است. در مرحله بعدی تاثیر نگرش مشتریان نسبت به شرکت بر روی میزان اعتماد و تعهد آنها نسبت به شرکت و قصد خریدشان مورد ارزیابی قرار می گیرد. روش شناسی : این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و از نظر هدف در گروه تحقیقات کاربردی جای می گیرد. همچنین از دیدگاه گرد آوری داده ها به عنوان یک تحقیق میدانی و بر اساس آزمون فرضیه می باشد. یک نمونه 467 نفری از استفاده کنندگان اینترنت و رسانه های تعاملی از میان دانشجویان دانشگاه های تهران انتخاب شد که منجر به دریافت 385 پاسخ معتبر گردید. همچنین به منظور آزمون فرضیه ها از آزمون های رگرسیون خطی ساده، چند گانه و همچنین تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها : تحقیق حاضر بیانگر این است که هر یک از ویژگی های رسانه های تعاملی به صورت جداگانه بر روی نگرش مشتریان نسبت به شرکت اثر می گذارد؛ و نگرش مشتریان نیز بر روی قصد خرید، اعتماد، و تعهد آنها موثر است. اما زمانی که تاثیر این ویژگی ها به طور همزمان بر نگرش مشتری بررسی گردید، مشاهده شد که دو متغیر شخصی سازی و سرگرم کنندگی تاثیر زیادی بر نگرش مشتریان نسبت به شرکت ندارد. کاربردها : نتیجه این پژوهش شامل نکات مهمی برای بازاریابان و شرکت هایی است که تمایل به ایجاد یک مدل تجاری موفق برای تاثیرگذاری بر نگرش مشتریان و سود بردن از افزایش تمایل آنها به خرید دارند. در این تحقیق پنج نمونه از مهمترین ویژگی های رسانه های تعاملی و تاثیر آنها بر نگرش مشتریان به دو صورت جداگانه و همزمان مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که این پژوهش در ایران برای نخستین بار انجام می شود، همچنین بررسی همزمان عوامل نیز در تحقیقات پیشین انجام نشده است. درباره نتایج این تحقیق به بازاریابان و مدیران در انتخاب و به کارگیری مناسب ترین رسانه که در راستای استراتژی شرکت است، کمک شایانی می کند.
منیژه اردیخانی محمد مهدی مظفری
در دهه اخیر با افزایش رقابت جذب وحفظ مشتری که با ارزش ترین رکن رقابت شمرده می شود از اهمیت بالایی بر خوردار شده است و بسیاری از سازمان ها آن را کلید موفقیت در کسب و کار می دانند (رضایی و همکاران ,92 ( بررسی تأثیر مدیریت ارتباط با مشتری بر روی رفتار خرید مشتری صنعتی هدف اصلی این پژوهش است. تحقیق حاضراز لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی است. و از نظر نوع و ماهیت توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات در قسمت ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق، از روش کتابخانه ای و در قسمت اصلی تحقیق، از روش میدانی و پیمایشی و از نوع فرضیه آزمایی استفاده می شود. به این صورت که با استفاده از نمونه ای از جامعه آماری و توزیع پرسشنامه، نظرات آنها را گردآوری نموده و مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم. لذا مدل پایه و اصلی در این تحقیق مدل- تامسوک و همکاران در سال 2011 –بوده است که مدلی از مدیریت ارتباط با مشتری ارایه کرده¬اند وتکمیل کننده این مدل پژوهش انجام شده توسط حبیب الله طاهرپور کلانتری و احمد طیبی طلوع 1389 در ایران انجام شده است بحث چرخه خرید مجدد ازمدل سپیده نجفی وتورج صادقی2011 استخراج گردیده است.در این تحقیق نمونه گیری در دسترس استفاده شده و شرایط استخراج شده از نتایج تحقیق به نمونه و جامعه این تحقیق قابل تعمیم است. نمونه گیری داخل سازمانی که کارمندان شرکت کیمیا گران می باشند و تعداد آنها 40 نفر می باشد و خارج سازمانی که مدیران خرید شرکت های دارویی کشور که از این شرکت خرید می نمایند و تعداد آنها 100 شرکت بوده است اغلب مطالعات در حوزه صنعت و رفتار مشتری صنعتی به دلیل اینکه افراد فکر می کنند که این نوع بازاریابی، به خاطر طبیعت صنعتی و ماشینی، فاقد روح خلاقیت است، تا به حال به این حوزه کمتر پرداخته شده است. سازمانهایی که در ارائه ارزش به مشتریان خود، فعال تر هستند، سطح رضایت مشتریان آنها بالاتر خواهد بود و احتمال بیشتری وجود دارد تا این امر برای آنها تبدیل به یک موقعیت رقابتی شود نتیجه گیری:یافته های تحقیق به طور خلاصه نشان می دهند با توجه به میزان تأثیر متغیر ها بر یکدیگر مشخص شده است که بیشترین متغیر تأثیر گذار بر ارتباط با مشتری متغیر مدیریت دانش می باشد.
سید سعید میرحسینی صفر فضلی
مقدمه: در دهه 90 میلادی با توجه به پیشرفت فناوری ارتباطات و اطلاعات، ایده سیستم یکپارچه ای که تمام بخش های سازمان را پوشش دهد، مطرح شد و حاصل این ایده، سیستم یکپارچه برنامه ریزی منابع سازمان (erp) بود. با توجه به نرخ بالای شکست در پیاده سازی این سیستم ها در این مطالعه مدلی برای پشتیبانی از اجرای پروژه های erp با رویکرد پویایی های سیستم طراحی شده است. پویایی های سیستم روشی برای مطالعه و مدیریت سیستم های پیچیده و دارای بازخورد است. روش تحقیق: این تحقیق از نظر هدف یک تحقیق کاربردی می باشد. از نظر ماهیت، با توجه به اینکه در فاز نخست به دنبال مطالعه متغیرها و بررسی روابط علت و معلولی حاکم بین آنها و اثرات آنها بر پیاده سازی پروژه های erp هستیم، پژوهش ما از نوع علّی است و در فاز دوم به دلیل دستکاری متغیرها به منظور ارزیابی سناریوهای مختلف، یک تحقیق آزمایشی است. روش جمع آوری اطلاعات نیز کتابخانه ای و میدانی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، تعدادی از خبرگان، کارشناسان و مدیران پروژه های erp در چند استان کشور می باشد. یافته ها: در این تحقیق پس از مطالعه ادبیات موضوع و بررسی نظرات خبرگان، شش بخش به نام های اهداف erp، مدیریت، تکنولوژی، کاربران، منابع و نگرش نسبت به erp برای مدل در نظر گرفته شد و نمودارهای علت و معلولی و جریان مدل به منظور شبیه سازی رفتارهای پویای سیستم ترسیم گردید. در نهایت پس از اعتبارسنجی مدل، با شناسایی پارامترهای سیاستی طبق نظر کارشناسان و متخصصین امر و انجام مداخلاتی در این پارامترها، کار شبیه سازی آغاز شد و سناریوپردازی صورت گرفت. بحث و نتیجه گیری: با جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از شرکت چای گلستان به عنوان مطالعه موردی این پژوهش جهت راه اندازی مدل و انجام شبیه سازی در چندین اجرای مختلف، هفت سناریو جهت دستیابی به سناریوی بهبودیافته مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که افزایش میزان آموزش نیروهای کارآموز بیشترین تأثیر را در کاهش میزان هزینه و مدت زمان پیاده سازی erp دارد. میزان رضایت و انگیزه کاربران نیز در تسریع روند پیاده سازی نقش بسزایی دارد.
محمد امین عسکری روح الله بیات
چکیده مقدمه: سرمایه گذاری مستقیم خارجی ، فرصتی مناسب برای کشورهای درحال توسعه است تا هم بتوانند از منابع خارجی برای جبران کمبود سرمایه استفاده کنند، ونیز از منافع دیگر آن ،مانند انتقال تکنولوژی وسایر مزایای آن بهره-مند شوند. البته برای این کار ،می بایست بسترهای لازم برای جذب سرمایه گذاریهای مستقیم خارجی فراهم گردد. روش پژوهش: دراین مطالعه، شش کشور از جمله افغانستان که براساس طبقه بندی انکتاد ،جزء کشورهای با درآمد پایین طبقه بندی شده اند، و شش کشور که براساس طبقه بندی هریتیج ،از آزادی اقتصادی بالایی برخوردار است تقسیم بندی شده اند، انتخاب گردیدندکه مدل در قالب الگوی داده های تلفیقی یک بار برای این دو گروه و یک بار برای دوازده کشور، دربازه ی زمانی 2003تا2010 برآورد شده است. متغیرهای پژوهش: این پژوهش شامل هفت متغیر آزادی اقتصادی ، درجه ی باز بودن اقتصادی، تورم، وضعیت بازار مالی، مالیات ویارانه ها است که آزادی اقتصادی و درجه ی باز بودن اقتصادی ،مهم ترین آن ها است. یافته های پژوهش: نتایج نشان می دهد که از بین متغیرهای مورد بررسی اثر گذار بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی ،آزادی اقتصادی و درجه ی باز بودن اقتصاد ،در تمامی کشورها دارای اثر مثبت واز لحاظ آماری معنی دار است ؛که این امر برای سیاستگذاران از جمله افغانستان می تواند به عنوان یک خط مشی مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به موقعیت و درآمد کشورهای مختلف ،متغیرهای دیگر ،درجه ی تاثیرش برای هر یک از آن ها متفاوت از دیگری است و نیز در این پژوهش مشخص شد که در کشورهای در حال توسعه مانند افغانستان دخالت دولت برای جذب سرمایه گذاری خارجی لازم است .این دخالت می تواند شامل ارائه ی تسهلات بیمه ای، کاهش مالیات وتدوین قوانین مناسب برای سرمایه گذاری خارجی شود. نوآوری های پژوهش: این پژوهش با پژوهش های انجام شده دو تفاوت عمده دارد ؛اول این که در این مطالعه کشورهای با بیشترین آزادی اقتصادی با کشورهای کم درآمد باهم مقایسه شده است. که در مطالعات انجام شده چنین مقایسه ای انجام نشده است. که این مزیت می¬تواند به وضوح عوامل و تفاوت¬های تأثیر گذاری عوامل موثر بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی بین این کشورها را مشخص کند. و دومین تفاوت این مطالعه این است که با تأکید بر افغانستان انجام شده است. نتیجه گیری: این مطالعه برای شناسایی عوامل موثر بر جذب سرمایه گذای مستقیم خارجی در دو گروه از کشور های کم در آمد و کشورهای با بیشترین آزادی اقتصادی انجام شده است. که نتایج نشان می دهد تاثیر گذاری متغیرها ،در دو گروه از کشورها کاملا یکسان نیست. و در بعضی موارد عکس هم هستند. مانند آزادی اقتصادی و درجه ی باز بودن اقتصادی در کشورهای توسعه یافته برای جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی بسیار مهم است. ولی تاثیر این دو متغیر در کشورهای در حال توسعه کم رنگ تر است که نشان می دهد در این کشورها به ویژه افغانستان ،برای جذب سرمایه گذاری خارجی ،دولت ها باید وارد عمل شوند .
مجتبی سعیدی نیا روح الله بیات
سرمایهگذاری مستقیم خارجی یکی از اصلی ترین منابع تامین مالی برای تمامی کشورها می باشد. این منبع را عوامل متفاوتی تحت تاثیر و نوسان قرار می دهند. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر عوامل سیاسی و ریسک پذیری در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در چارچوب بازاریابی بین المللی در این صنعت و افزایش این منابع بر اساس ابزارهای بازاریابی بین المللی می پردازد. برای ارزیابی تاثیر عوامل سیاسی و ریسک پذیری در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، از یک مدل جامع اقتصادسنجی استفاده می شود. شاخصهای اقتصادی اساسی که در این مدل به کار رفته اند، عبارتند از درآمد سرانه، شاخص تجمیع و تجهیز سرمایه در بازارهای مالی، نرخ مالیات بر درآمد، شاخص درجه باز بودن اقتصاد، همچنین متغیرهای سیاسی و حکمرانی شامل: شفافیت و پاسخگویی دولت، ثبات سیاسی بدون خشونت، اثربخشی دولت، کیفیت تنظیم¬گری مقررات، تأمین قضایی و سیستم قضایی کارا و کنترل فساد. با توجه به اینکه برخی از متغیرهای مدل، دارای بعد زمان و برخی دیگر دارای دو بعد (زمان و مکان) هستند، برای تجزیه و تحلیل آنها از الگوی داده های ترکیبی (پانل دیتا ) استفاده گردید. همچنین در این تحقیق با توجه به انواع الگوهای داده های ترکیبی از روش حداقل مربعات وزنی (gls) استفاده شده است. به منظور راستی آزمایی نتایج و پاسخ به برخی از ابهامات و سوالات باقیمانده و برای تکمیل بیشتر پژوهش از روش دلفی و مصاحبه با اساتید و صاحبنظران استفاده شده است. اندازه یک کشور با خالص جریان ورودی fdi همبستگی مثبت و معناداری دارد. آشنایی و شناخت خارجی¬ها با آداب و رسوم، قوانین و مقررات، فرصت¬های سرمایه¬گذاری کشورهای مقصد، کاهش عدم تقارن اطلاعات و شفافیت بیشتر بر جریان ورودی fdi مثبت می باشد. رابطه بین شاخص درجه باز بودن اقتصاد و خالص جریان ورودی fdi مثبت و معنادار است. اثر شاخص شفافیت و پاسخگویی و کنترل فساد بر خالص جریان ورودی fdi در کشورهای تحریم شده مثبت و معنادار است. همچنین کنترل فساد و عدم استفاده از قدرت قانونی در جهت امیال و منافع شخصی در کشورهای در حال توسعه مورد بررسی، اثر مثبتی بر جریان fdi و تأمین منابع مالی پروژه¬های سرمایه¬گذاری داخلی در این کشورها دارد، رابطه بین شاخص ثبات سیاسی و خالص جریان ورودی fdiدر کشورهای توسعه¬یافته مثبت و به لحاظ آماری معنادار است. همبستگی بین شاخص¬های اثربخشی دولت در انجام وظایف محول شده، کیفیت مقررات و متغیر خالص جریان ورودی fdi در کشورهای تحریم شده منفی و معنادار و در کشورهای توسعه¬یافته مثبت و بی¬معنا است. حساسیت خالص جریان ورودی fdi نسبت به تغییرات شاخص تأمین قضایی و کارآمدی دستگاه قضایی و دادگستری در هر دو گروه مورد بررسی منفی است، به¬ نحوی که به لحاظ آماری تنها در کشورهای توسعه¬یافته معنادار و در کشورهای تحریم شده بی¬معنا می¬باشد. بر اساس یافته ها، عوامل سیاسی جزء موثرترین فاکتورها در میزان جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی بوده و ریسک نیز یکی از عوامل انگیزشی مهم در این مقوله می باشد; که می توان با تغییر در میزان این فاکتورها به جذب بیشتر سرمایه خارجی دست یافته و برای تسهیل و افزایش مقدار این سرمایه از عوامل و ابزارهای بازاریابی در سطح بین الملل بهره برد. که در صنعت نفت و گاز با توجه به نظریات کارشناسان این حوزه با ایجاد تغییرات و تنوع در بسته های پیشنهادی به شرکتهای خارجی سرمایه گذار، و کاهش ریسک و افزایش تضمین سود دهی می توان بیشترین نتیجه را کسب کرد.
واحد آغشلویی صفر فضلی
چکیده ندارد.
نفیسه رضایی صفر فضلی
چکیده ندارد.
محمد افتخارمنش محسن الوندی
رقابتی شدن محیط کسب و کار، ضرورت ایجاد یکپارچگی درون سازمانی و برون سازمانی در محیط زنجیره تأمین و تحول گسترده در حوزه فناوری سیستم های اطلاعاتی، عوامل اصلی شکل گیری سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان بوده اند. این سیستم ها با ایجاد یکپارچگی مدیریتی و عملیاتی درون سازمانی و برون سازمانی و تسهیل و تسریع فرآیندهای کسب و کار، کارایی و اثربخشی عملیاتی سازمان ها را افزایش داده و آنها را برای حضور در بازار رقابتی آماده می نمایند. امروزه در بین مجریان پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان erp این اجماع وجود دارد که یکی از دلایل اصلی شکست در پیاده سازی این سیستم ها، انتخاب یک سیستم نامناسب می باشد. در این تحقیق به بررسی مدل انتخاب برنامه ریزی منابع سازمان erp در صنعت توزیع ایران پرداخته می شود. به این منظور ابتدا اجزای مدل انتخاب (فرآیندهای اصلی انتخاب برنامه ریزی منابع سازمانerp و معیارهای متداول در انتخاب برنامه ریزی منابع سازمان erp) از ادبیات استخراج، سپس به روش دلفی با استفاده از نظر خبرگان erp، زیرفرآیندهای مرتبط با فرآیندهای اصلی و همچنین معیارهای اصلی و زیرمعیارهای مرتبط با معیارهای اصلی انتخاب، شناسایی شده اند. در نتیجه مدل مناسب انتخاب erp با نظر خبرگان erp در ایران حاصل گردیده است. در انتها الویت بندی معیارهای انتخاب برنامه ریزی منابع سازمان erp در صنعت توزیع با نظرسنجی از خبرگانerp در صنعت توزیع مشخص گردیده است. از نتایج دیگر این پژوهش یافتن معیارهایی در فرآیند انتخاب erp می باشد که در ادبیات تحقیق ذکری از آنان به میان نیامده است.
سعید فلاح تفتی صفر فضلی
یکی از چالشهای اصلی توسعه دولت الکترونیک در کشورهای درحال توسعه، نبود آمادگی الکترونیکی برای توسعه دولت الکترونیک است. در کشور ما نیز یکی از دلایل عدم توسعة دولت الکترونیک در نهادها و سازمانهای دولتی و غیردولتی را عدم آمادگی الکترونیکی بیان میکنند. این تحقیق با مرور مهم ترین مدل های ارزیابی آمادگی الکترونیکی در سطح ملی و سازمانی ضمن معرفی مدل مفهومی آمادگی الکترونیکی که تلفیقی از دو مدل kpmgو p3i3 است، با استفاده از تکنیک تحلیل سلسه مراتبی فازی به محاسبة نمره آمادگی الکترونیکی و نیز اولویت بندی معیارها و زیرمعیارهای مدل مذکور پرداخته است. این مدل مفهومی ضمن در برگرفتن مشترکات سایر مدل های موجود, برپایه شرایط حاکم برصنعت it کشور تدوین شده است. همچنین از آنجایی که معیارهای سنجش اهمیت شاخص ها از نوع کلامی و کیفی هستند، باتوجه به مزیت تکنیک سلسله مراتبی فازی که استفاده از طیف کیفی و فازی برای رتبه بندی گزینه ها است، داده های لازم برای اولویت بندی شاخص های ارزیابی آمادگی الکترونیکی با طیف فازی جمع آوری و در نهایت با استفاده از تکنیک تحلیل سلسه مراتبی فازی، معیارها رتبه بندی شده اند. از نتایج مهم این تحقیق محاسبة عدد آمادگی الکترونیکی(3/87 باتوجه به نمرة حداکثری 5) و نیز اولویت بندی شاخصهای آمادگی الکترونیکی برای یک سازمان نمونه بوده است.در تحقیقات بعدی می توان سنجش آمادگی الکترونیکی را با سایر روش های mdam انجام داد و نتایج آنرا با این تحقیق مقایسه کرد.
صالح منصوری صفر فضلی
تصمیم گیری به عنوان بخش جدایی ناپذیری از ادبیات مدیریت مطرح است، به طوریکه افرادی چون سایمون و دراکر مدیریت را مترادف با تصمیم گیری می دانند. فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل پوششی داده ها از معروفترین فنون تصمیم گیری می باشند که امروزه مورد استفاده قرار می گیرند. از آنجا که مقایسه فنون مهم تصمیم گیری از محورهای جدید و شایع در علوم مدیریت است تا از منظر این مقایسات، محدودیت ها، توانایی ها، قوت و ضعف روش های مختلف شناخته و در جهت بهبود آنها تلاش شود، هدف این تحقیق، به کار گرفتن دو روش از مهمترین و پرکاربرد ترین روشهای تصمیم گیری چندمعیاره، یعنی مقایسه تکنیک های تحلیل پوششی داده ها و فرایند تحلیل سلسله مراتبی و سنجش توان آنها در قیاس با یکدیگر در یک مطالعه میدانی است. بستر این پژوهش با شناسایی شاخص های کلیدی تصمیم گیری در خصوص خرید و فروش سهام از جانب سرمایه گذاران بورس و ثبت اطلاعات خرید و فروش سهام آنان در یک بازه زمانی یک ساله فراهم شده است. از آنجا که عملکرد مناسب یا نامناسب افراد در بورس به معنای کسب سود یا زیان در عملیات خرید و فروش سهام است، لذا در سایه مقایسه دو رویکرد تصمیم گیری ، به ارزیابی عملکرد دارندگان سهام و بررسی شاخص های تاثیر گذار بر تصمیم گیری آنها در خرید و فروش سهام در بورس نیز پرداخته شده که می تواند کمک شایانی به دیگر خریداران و فروشندگان سهام در دستیابی به سود بیشتر بنماید. در این تحقیق به جای پرداختن مستقیم به عملکرد افراد، کارایی شاخص های مورد استفاده آنان مورد بررسی قرار گرفته است. بدین ترتیب شاخص های کلیدی تصمیم گیری افراد در خرید و فروش سهام در بورس اوراق بهادار تهران شناسایی شده و با استفاده از تکنیکهای تحلیل پوششی داده ها(dea) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(ahp)، به اولویت بندی این شاخص ها پرداخته و پس از آن مقایسه رتبه بندی انجام شده توسط این دو رویکرد انجام شده است. در واقع در این پایان نامه از بین فنون سخت تصمیم گیری، تحلیل پوششی داده ها(dea) و از بین فنون نرم تصمیم گیری، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) انتخاب شده است و توان آنها در یک مطالعه میدانی در اولویت بندی شاخص ها با یکدیگر مقایسه می شود .
مهدی بیطرفان محسن الوندی
حفظ و توسعه بازار و یا به عبارت دیگر، بقا در دنیای پررقابت امروز از مهمترین مسائلی است که در هر کسب و کاری مطرح می باشد و در این راستا تکنولوژی نقش بسزایی ایفا می کند. در شرکت های داروسازی، تکنولوژی یکی از کلیدی ترین فاکتور های موفقیت می باشد. با توجه به اینکه برای دستیابی به تکنولوژی، منابع بسیاری اعم از مالی، انسانی و زمانی صرف می گردد، می بایست به این نکته توجه نمود که این منابع به صورت بهینه صرف گردند و سرمایه گذاری بر روی تکنولوژی های مناسب صورت پذیرد. از این منظر ارزیابی تکنولوژی ها به منظور توسعه امری ضروری و اجتناب ناپذیر محسوب می شود. در این تحقیق بر آن هستیم که شاخص های اثربخش انتخاب تکنولوژی به منظور توسعه در شرکت داروسازی اسوه را شناسایی نموده و با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، الگویی سیستماتیک برای اولویت بندی شاخص ها ارائه نماییم. جهت تعیین شاخص های اثربخش، پس از مرور ادبیات موضوع و جلسات مختلف با مدیران، از روش دلفی استفاده گردید و همچنین اولویت بندی شاخص ها از طریق پرسشنامه انجام شده است. شایان ذکر است پرسشنامه دارای دو بخش است که قسمت اول آن داده های لازم جهت روش ahp و قسمت دوم آن داده های روش topsis را فراهم می نماید. در نهایت اولویت بندی داده ها با استفاده از روش های مذکور انجام گردید و نتایج زیر بدست آمد: • شاخص های و عوامل موثر بر انتخاب تکنولوژی برای توسعه، تنها شاخص های مالی نبوده و شاخص های دیگری اعم از مسائل سیاسی و یا تاثیرات پس از توسعه تکنولوژی نیز تاثیرگذار می باشند. • پس از اولویت بندی شاخص ها با استفاده از روش ahp مشخص گردید که مسائل سیاسی در کشور ما مهمتر از شاخص های مالی می باشد که دلیل این امر عدم توانایی بالای داخلی در خصوص تکنولوژی های مرتبط با صنعت داروسازی می باشد. • میان اولویت بندی با استفاده از روش ahp و topsis، تفاوت معنی داری وجود دارد.
سینا مدنی صفر فضلی
کمبود منابع همواره یکی از دغدغه های مدیرا ن سازمانهای امروزی می باشد بنحوی که این کمبود در هر برهه زمانی شکلی خاص بخود گرفته است . انتخاب پروژه در واقع به معنی اولویت بندی پروژه ها و تخصیص منابع سازمان فقط در بین پروژه هایی می باشد که دارای بالاترین اولویت می باشند ، تا بواسطه این انتخاب و تخصیص، سود سازمان حداکثر گردد. در انتخاب پروژه عوامل مختلفی از جمله معیارهای کمی و کیفی تاثیر گذار می باشند که پروژه ها با توجه به آنها اولویت بندی و انتخاب می گردند . شایان ذکر است که همواره در بین این معیارها روابط متقابل و دوگانه ای وجود دارد که مد نظر قرار دادن این روابط بر نتایج اولویت ها و انتخاب تاثیر گذار است. هدف این پایان نامه ارائه یک روش نظام مند می باشد که روابط درونی میان معیارها را در نظر گرفته و با توجه به این روابط پروژه ها را اولویت بندی نماید و منابع سازمان را به پروژه هایی با اولویت بالاتر تخصیص دهد . در این پایان نامه پس از مشخص شدن معیارها و گزینه ها ، با استفاده از روش دلفی فازی و فرآیند تحلیل شبکه ای و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نسبت به اولویت بندی پروژه ها اقدام می گردد و در گام بعدی منابع سازمان با استفاده از برنامه ریزی آرمانی صفر-یک در بین پروژه هایی تخصیص می یابد که دارای اولویت بالاتری هستند . در گام بعدی نتایج حاصل از دو مدل با یکدیگر مقایسه می شود تا مدل برتر معرفی گردد . نتایج اجرای مدل مورد نظر در سازمان مورد مطالعه بگونه ای بوده است که از بین معیارهای مورد نظر شش معیار جهت بکارگیری در دو مدل انتخاب شده اند و با توجه به نظرات خبرگان روابط درونی میان معیارها شناسایی گردیده و با توجه به اوزان بدست آمده از فرآیند تحلیل شبکه ای و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مدل برنامه ریزی آرمانی صفر-یک فرموله شده است بطوریکه با حل این مدل از بین هفت پروژه مدنظر پنج پروژه انتخاب و منابع سازمان در بین آن پنج پروژه تخصیص داده شده است . و در نهایت مدل ترکیبی فرآیند تحلیل شبکه ای و برنامه ریزی آرمانی صفر و یک بعنوان مدل برتر انتخاب گردیده است .