نام پژوهشگر: اسماعیل چمنی

اثر هینوکیتیول، اسید آبسایزیک، تیدیازورون، پاکلوبوترازول و زغال فعال بر غده زایی درون شیشه ای سیب زمینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1389
  حسن ملکی لجایر   بهروز اسماعیل پور

به منظور بررسی اثرات غلظت های مختلف هینوکیتیول (1، 3، 9 و 27 میلی گرم در لیتر)، زغال فعال (1/0، 5/0 و 1 درصد) و 3 سطح (1، 2 و 4 ماکرومولار) از هر کدام از اسید آبسایزیک، تیدیازرون و پاکلوبوترازول روی ریزغده زایی درون شیشه ای سیب زمینی رقم اگریا دو آزمایش کاملا تصادفی در آزمایشگاه کشت بافت گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1388 انجام شد. نتایج حاصل از آزمایش ها نشان داد که تحت شرایط تاریکی، غده زایی در تمام تیمارهای آزمایشی به جز تیمار زغال فعال 5/0 درصد اتفاق افتاد، در مقابل در شرایط روشنایی، غده زایی تنها در تیمارهای مربوط به زغال فعال، اسید آبسایزیک 4 ماکرومولار و پاکلوبوترازول 1 ماکرومولار مشاهده شد. بیشترین تعداد غده تحت شرایط تاریکی در غلظت 2 ماکرومولار از تیدیازورون به دست آمد، در حالیکه در شرایط روشنایی بیشترین تعداد ریزغده در کشت های تیمار شده با زغال فعال 1/0 و 5/0 درصد حاصل شد. در مورد وزن تر و خشک و قطر ریزغده، بیشترین مقدار در محیط کشت های مکمل شده با 5/0 درصد از زغال فعال به دست آمد، که نشان دهنده اثر مثبت زغال فعال در تامین شرایط مناسب برای رشد ریزغده می باشد. بیشترین وزن تر و خشک شاخه در شرایط تاریکی و روشنایی به ترتیب در غلظت های 1/0 و 5/0 درصد زغال فعال به دست آمد. مقایسات ارتوگونال نشان داد که شرایط مختلف نوری به طور معنی داری شاخص های مورد مطالعه را تحت تاثیر قرار می دهند. بهترین غده زایی و شاخه زایی به ترتیب در شرایط تاریکی و روشنایی صورت گرفت.

بررسی و مقایسه تاثیر عصاره های برخی گیاهان دارویی با تیوسولفات بر عمر پس از برداشت گل بریده رز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1391
  سیده صغری حسینی درویشانی   اسماعیل چمنی

به منظور بررسی اثرات غلظت های مختلف تیوسولفات نقره (25/0، 5/0، 1 و 2 میلی مولار)، اسید هیومیک (10، 50،100، 250، 500، 750، 1000 و 10000 پی پی ام)، s- کاروون (1/0، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 میلی مولار) و عصار? گیاهان دارویی نعناع، رزماری، مرزه و آویشن (1، 5/2، 5، 5/7 و 10 % ) بر عمر پس از برداشت گل های برید? رز، سه آزمایش مجزا در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار در آزمایشگاه پس از برداشت گروه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 89-1388 انجام شد. گل ها در آزمایش اول به مدت 24 ساعت و در آزمایشات بعدی به مدت 2 ساعت تیمار شدند. نتایج حاصل از آزمایش اول نشان داد که به دلیل نسبت بالای الکل به اسانس، گل ها در روز اول از بین رفتند. غلظت های پائین اسید هیومیک (10، 100 پی پی ام) و sts (25/0 میلی مولار) نتیجه بهتری داشت ولی غلظت های بالای این مواد (10000 پی پی ام اسید هیومیک و 1 و 2 میلی مولار sts) بر طول عمر گل ها تأثیر منفی داشت. نتایج بدست آمده از آزمایش دوم نیز نشان داد که عصاره های گیاهی در دوره های زمانی و غلظت به کاربرده شده (10 %) تأثیر معنی داری بر روی شاخص ها نداشته ولی sts در غلظت 25/0 میلی مولار بیشترین طول عمر را در مقایسه با شاهد داشت. در این آزمایش غلظت 100 پی پی ام اسید هیومیک نتایج بهتری را در پی داشت. نتایج آزمایش سوم نیز نشان داد که غلظت های 25/0 و 1 میلی مولار sts، عمر پس از برداشت گل های بریده را در مقایسه با شاهد تا 12 روز افزایش داد و روی سایر شاخص ها تأثیر معنی داری (05/p?) داشت در بین غلظت های اسید هیومیک، غلظت 100 پی پی ام روی صفات مورد اندازه گیری اثر بهتری در مقایسه با بقیه غلظت ها داشت. غلظت های 1/0 و 25/0 میلی مولار اس-کاروون تأثیر مثبتی بر وزن تر نسبی، میزان محلول جذب شده و قطر گل داشت اما غلظت های 75/0 و 1 میلی مولار اس- کاروون تاثیر منفی را نشان داد. عصار? نعناع و رزماری وزن تر نسبی را در مقایسه با شاهد حفظ کرده اما عصاره مرزه آن را کاهش داد. علاوه بر این، تأثیر عصاره های آویشن و رزماری بر وزن محلول جذب شده مثبت بود. به طور کلی در آزمایش سوم تمام تیمارهای آزمایشی عمر پس از برداشت گل های بریده را در مقایسه با شاهد افزایش دادند.

بررسی امکان تولید گیاهان هاپلوئید و دابل هاپلوئید از طریق کشت بافت در سوسن چلچراغ (lilium ledebeourii)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1389
  یونس پوربیرامی هیر   اسماعیل چمنی

چکیده به منظور بررسی امکان باززایی گیاهان هاپلوئید و دابل هاپلوئید، دو آزمایش جداگانه در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل در 5 تکرار در آزمایشگاه کشت بافت و بیوتکنولوژی گروه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی در دو سال متفاوت انجام شد. تیمارهای آزمایشی بنزیل آدنین (01/0، 1/0، 5/0، 1 و 2 میلی گرم در لیتر)، پیکلرام (1/0، 1 و 2 میلی گرم در لیتر) و نفتالین استیک اسید (01/0، 1/0، 5/0 و 1 میلی گرم در لیتر) بودند. نتایج حاصل در سال اول نشان داد که غلظت 1 میلی گرم در لیتر پیکلرام بهترین غلظت برای تولید کالوس از بساک است. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها در مرحله اول سال دوم نشان داد که بین تیمارهای مختلف پیکلرام از لحاظ تعداد کالوس تشکیل شده اختلاف معنی داری در سطح احتمال 5 % وجود دارد. مقایسه میانگین داده ها نیز نشان داد که در غلظت 2 میلی گرم در لیتر پیکلرام کالوس بیشتری در بساک تشکیل شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها در مرحله دوم سال دوم نیز نشان داد که بین تیمارهای مختلف پیکلرام و بنزیل آدنین از لحاظ قطر کالوس تشکیل شده از بساک اختلاف معنی داری مشاهده نشد ولی بین تیمارهای مختلف بنزیل آدنین از لحاظ تشکیل کالوس اختلاف معنی داری در سطح احتمال 5 % وجود داشت. بیشترین میزان و نیز قطر کالوس از غلظت های 2 میلی گرم در لیتر پیکلرام و 1/0 و 1 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین بدست آمد. بین تیمارهای مختلف بنزیل آدنین و نفتالین استیک اسید نیز اختلاف معنی داری در سطح احتمال 5 % از لحاظ تعداد جنین تشکیل شده در روی کالوس حاصل از بساک وجود داشت. غلظت 5/0 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و نفتالین استیک اسید بیشترین تعداد جنین را از کالوس حاصل از بساک تولید کردند. بین تیمارهای مختلف بنزیل آدنین از لحاظ تعداد جنین تشکیل شده روی مادگی نیز اختلاف معنی داری در سطح احتمال 5 % وجود داشت ولی بین غلظت های مختلف نفتالین استیک اسید اختلاف معنی داری مشاهده نشد. مقایسه میانگین داده ها نیز نشان داد که غلظت 5/0 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و نیز غلظت 01/0 میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید بیشترین میزان جنین زایی را از مادگی داشتند.کلیه گیاهان باززایی شده در این آزمایش ژنوتیپی مشابه گیاهان مادری داشته و دیپلوئید (24x= 2n= 2) بودند.

تاثیر ورمی کمپوست و پسمانده کمپوست قارچ بر رشد، گلدهی و عمر پس از برداشت گل بریده داوودی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1390
  رحیم قادری   اسماعیل چمنی

چکیده دو آزمایش جداگانه به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف پسمانده کمپوست قارچ (5، 10، 15، 20، 25 و 30 درصد) و ورمی-کمپوست (0، 10، 20، 30، 40، 50، 60، 70 و 80 درصد) بر رشد، گلدهی و خصوصیات پس از برداشت گل شاخه بریده داوودی(dendranthema grandiflora) صورت گرفت. محیط کشت مرسوم ( شاهد) شامل مخلوطی از 70 درصد خاک زراعی و 30 درصد شن (حجمی/حجمی) بود. تیمارها شامل پسمانده کمپوست قارچ و ورمی کمپوست بود که با محیط کشت پایه مخلوط شدند. آزمایش ها به صورت طرح فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 10 تکرار در گلخانه دانشگاه محقق اردبیلی در سال های 88 - 89 انجام شد. نتایج حاصل از دو آزمایش نشان داد که گیاهان پرورش یافته در بسترهای حاوی مقادیر کمتر کمپوست دارای بیشترین میزان ارتفاع بوده و با شاهد تفاوت معنی داری را نشان دادند (p?0.05). گیاهان تولید شده در بسترهای حاوی مقادیر کمتر کمپوست نسبت به سایر گیاهان تعداد برگ بیشتری را دارا بودند. همچنین نتایج نشان داد که برگ گیاهان پرورش یافته در بسترهای حاوی (5، 10، 15 و 30 درصد) پسمانده کمپوست قارچ دارای بالاترین میزان کلروفیل بودند. گل های پرورش یافته در بسترهای حاوی 15 درصد کمپوست در آزمایش اول سریع تر گل دادند، در حالی که در آزمایش دوم گیاهان کشت شده در بسترهای حاوی 10 درصد ورمی کمپوست نسبت به سایر گیاهان گلدهی سریع تری داشتند. بالاترین و کمترین شاخص سطح برگ به ترتیب مربوط به گیاهان پرورش یافته در بسترهای حاوی 10 درصد کمپوست و 40 درصد ورمی کمپوست بود. بیشترین میزان وزن تر و خشک، در گیاهان تولید شده در بسترهای حاوی 10 درصد ورمی کمپوست به دست آمد. در رابطه با شاخص های پس از برداشت، بیشترین میزان طول عمر گل در آزمایش های اول و دوم به ترتیب در گیاهان پرورش یافته در بسترهای حاوی 5 درصد کمپوست و 10 درصد ورمی کمپوست حاصل شد. بسترهای حاوی 40 درصد ورمی-کمپوست اثر منفی بر صفت های اندازه گیری شده داشت. گیاهان کشت شده در بستر کشت (50، 60، 70 و 80 درصد) ورمی-کمپوست یک هفته بعد از کاشت از بین رفتند. بیشترین میزان نیتروژن کل، فسفر و کلسیم مربوط به گیاهان کشت شده در بسترهای حاوی 30 درصد کمپوست بود. بیشترین میزان پتاسیم، منیزیم، آهن و منگنز به ترتیب در گیاهان پرورش یافته در بستر های کشت حاوی 30 و 40 درصد ورمی کمپوست و 15 درصد کمپوست مشاهده شد.

بررسی اثر تیوسولفات نقره، اسید سالیسیلیک، اسید هیومیک و نانوسیلور بر خواص فیزیکوشیمیایی گل نرگس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1390
  زهرا سادات نبوی مهاجر   اسماعیل چمنی

به منظور بررسی تأثیر تیوسولفات نقره (02/0، 05/0، 1/0 و 2/0 میلی مولار )، اسیدسالیسیلیک (1، 2 و 4 میلی مولار بر لیتر)، اسیدهومیک (100، 500 و 1000میلی گرم)، نانوسیلور (50، 100 و 250 میلی گرم بر لیتر ) و ساکارز(1%، 2.5% و 5%) بر طول عمر و برخی صفات کیفی گل بریده نرگس آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل در سال 1389 در آزمایشگاه فیزیولوژی پس از برداشت گروه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. این آزمایش بر اساس طرح کاملا تصادفی اجرا شده و 5 تکرار مورد استفاده قرار گرفت. نتایج آزمایشات اول و دوم نشان داد که بهترین تیمار در افزایش طول عمر غلظت 2/0 میلی مولار تیوسولفات نقره بوده و اسیدهومیک و اسیدسالیسیلیک در افزایش طول عمر و سایر خصوصیات اندازه گیری شده تاثیر زیادی نداشته اند بنابراین در آزمایش سوم از سطوح بالاتر و پایین تر تیوسولفات نقره (1/0، 25/0، 5/0، 75/0، 1 و 2 میلی مولار) و نانوسیلور (1، 5، 10، 15، 25 و 50 میلی گرم بر لیتر) استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها در مورد عمر گلجایی آشکار کرد که همه غلظت های sts به صورت چشمگیری در سطح احتمال کمتر از 5 درصد بر طول عمر تاثیر گذاشته و تیمار sts 5/0 میلی مولار ، طول عمر گل های بریده را در مقایسه با شاهد و سایر تیمارها 6/3 روز افزایش داده است. sts در همه غلظت ها در مقایسه با شاهد و دیگر تیمارها بیشترین وزن ترنسبی را در همه روزها به خود اختصاص داد. همچنین نتایج نشان داد که تیمارهای شیمیایی sts5/0 و 75/0میلی مولار در اغلب روزها بیشترین جذب محلول را داشتند. بیشترین میزان قطر گل نیز در همه روزها مربوط به تیمار sts5/0 میلی مولار بوده است.

تاثیر غلظت، و زمان های مختلف کاربرد اسید هیومیک بر رشد، گلدهی و عمر پس از برداشت گل بریده شب بوی بنفش "رقم hanza"
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  محسن شاهسون مارکده   اسماعیل چمنی

این آزمایش به منظور بررسی تاثیر غلظت های مختلف اسید هیومیک (0، 100، 500 و 1000 میلی گرم در لیتر) و زمان های مختلف محلول پاشی (به صورت هر 1، 2، 3 و 4 هفته یکبار محلول پاشی) بر رشد و گلدهی گل بریده شب بو "رقم hanza" به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 7 تکرار در هر تیمار صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها در گیاهان مورد بررسی اختلاف معنی داری را در تعداد برگ، ارتفاع گیاه و میزان کلروفیل در غلظت های مختلف در برخی از زمان های اندازه-گیری نشان داد. در حالی که زمان های مختلف محلول پاشی نتایج معنی داری را در صفات اندازه گیری شده نشان نداد. همچنین زمان تا گلدهی و برداشت در گیاهان تیمار شده با غلظت های مختلف اسید هیومیک تسریع گردید. بیشترین تعداد روز تا گلدهی مربوط به گیاهان تیمار شاهد با 07/139 روز تا گلدهی بود که اختلاف معنی داری را با تیمار 500 و 1000 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک نشان داد. میزان فلورسانس حداکثر (fm) در غلظت و فلورسانس حداقل (f0) و متغیر (fv) در فواصل مختلف تیمار اختلاف معنی داری را در سطح احتمال 5 درصد نشان داد. بیشترین مقدار فلورسانس حداکثر، حداقل و متغییر در تیمار 500 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک (به ترتیب با sm58/1453، sm 16/270 و sm 42/1183) بدست آمد. عملکرد کوانتومی فتوشیمیایی(fv/fm) اختلاف معنی داری را در تیمارهای مختلف آزمایشی نشان نداد. در اندازه گیری های پس از برداشت (وزن تر کل، وزن تر برگ، وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه، وزن خشک کل، قطر گلچه، سطح برگ و قطر ساقه) تیمارهای مختلف اسید هیومیک تاثیر چندانی بر بهبود شاخص ها نداشت. با توجه به اندازه گیری میزان اتیلن گل بریده شب بوی رقم "hanza" به عنوان گل نافراز گرا شناخته شد. همچنین عمر پس از برداشت گل بریده شب بو در تیمارهای مختلف آزمایشی اختلاف معنی داری را نشان نداد. علاوه بر این میزان ازت، فسفر، آهن و روی در گیاهان تیمار شده با اسید هیومیک افزایش یافت، در حالی که میزان پتاسیم و مس اختلاف معنی داری را در تیمارهای مختلف آزمایشی نشان نداد.

بررسی باززایی درون شیشه ای گل زنبق مردابی و تغییرات پروتئین آن در حین مراحل رشد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1391
  مبینا طاهری   اسماعیل چمنی

به منظور انجام این طرح، سه آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی در آزمایشگاه کشت بافت گروه باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. برای باززایی گیاه از بذر، از غلظت‏‏های مختلف naoh(5، 10، 15و20 مولار) و خراش‏دهی با کاغذ سمباده (خراش‏دهی نرم، خراش‏دهی متوسط و خراش‏دهی سخت) استفاده شد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین داده‏‏ها نشان داد که غلظت 20 مولار naoh و نیز خراش‏دهی سخت با کاغذ سمباده بیشترین میزان جوانه‏زنی را داشتند. دو ماه پس از جوانه زنی بذور، هیپوکوتیل حاصل از دانهال های بذری در غلظت های متفاوتی از هورمون‏های پیکلرام، tdz، 2,4-d و ba (1، 2 و 4 میلی‏گرم بر لیتر) با 4 تکرار برای هر تیمار، در قالب طرح کاملاً تصادفی کشت شدند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده‏ها نشان داد که بین تیمار ها در مقایسه با شاهد تفاوت معنی‏داری در سطح احتمال 1% وجود داشت. نتایج حاصل از مقایسه میانگین داده‏ها در پارامترهای رشد کالوس نشان داد که غلظت mg/l4 پیکلرام و mg/l1 2,4-d بیشترین تأثیر را بر القای کالوس در این گیاه داشت. نتایج حاصل از مقایسه میانگین داده‏ها در پارامترهای رشد گیاهچه نشان داد که ba با غلظت mg/l1 سبب بیشترین میزان شاخه زایی را در این گیاه شد. در مرحله بعد، از گیاهچه های باززایی شده از بذر در مراحل مختلف رشد و همچنین از نمونه های تیمار شده با هورمون، به منظور بررسی میزان پروتئین محلول استفاده شد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین های انجام شده نشان داد که با افزایش سن گیاه از میزان پروتئین های محلول کاسته شد و بیشترین مقدار پروتئین محلول در هفته چهارم جوانه زنی مشاهده شد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین های انجام شده در مورد اثر هورمون ها بر میزان پرتئین محلول نشان داد که در تیمار با اکسین ها، بیشترین میزان پروتئین در غلظت mg/l4 پیکلرام حاصل شد. در مورد اثر سایتوکینین ها نیز بیشترین میزان پروتئین در غلظت mg/l1 ba مشاهده شد.

بررسی تاثیر محیط های کشت و تنظیم کننده های رشد گیاهی مختلف در ریزازدیادی درون شیشه ای فندق
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  پریسا دریانی   ناصر زارع

نام خانوادگی:دریانی نام: پریسا عنوان پایان نامه: بررسی تاثیر محیط های کشت و تنظیم کننده های رشد گیاهی مختلف در ریزازدیادی درون شیشه ای فندق استاد راهنما: دکتر ناصر زارع استاد مشاور: دکتر اسماعیل چمنی - مهندس داود جوادی مجدد مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: مهندسی کشاورزی گرایش: بیوتکنولوژی درکشاورزی دانشگاه: محقق اردبیلی دانشکده: کشاورزی تاریخ فراغت از تحصیل: 20/10/91 تعداد صفحه: 90 کلید واژه ها: جوانه های انتهایی و جانبی ، ریزازدیادی درون شیشه ای ، فندق، کشت بافت چکیده: ریزنمونه های فندق از جنگل های رودسر استان گیلان (رقم گرد)، مرکز تحقیقات فندق در رودسر(رقم های فرتیل و روند) و پارس آباد استان اردبیل (رقم های نقرت، سگرب و داویانا) تهیه و سرشاخه های واجد جوانه در قطعات کوچک و بسته بندی های تمیز به آزمایشگاه منتقل شدند. از سه روش برای استریل (هیپوکلریت سدیم، هیپوکلریت سدیم به همراه نانوسیلور و کلرید جیوه) استفاده شد. بهترین تیمار استریل برای رفع آلودگی باکتریایی و قارچی و زنده مانی و شاخه دهی ریزنمونه فندق در فصل بهار تیمار هیپوکلریت سدیم 5/2 درصد به مدت 10 دقیقه و برای ریزنمونه های فصل تابستان و پاییز تیمار نانو ذرات نقره با غلظت 100 میلی گرم در لیتر در مدت زمان 120 دقیقه می باشد. برای استقرار ریزنمونه های فصل بهار در رقم گرد، فرتیل و روند از محیط کشت های nrm با تیمارهای مختلف هورمونیbap صفر، 1، 2، 3، 5 و 8 میلی گرم در لیتر به همراه 01/0 میلی گرم در لیتر iba و ms با تیمارهای مختلف هورمونیbap صفر، 3، 5 و 8 میلی گرم در لیتر به همراه صفر، 01/0 iba و ms½ با تیمار هورمونیbap صفر، 1 و 3 به همراه 01/0 iba استفاده شد، که بهترین تیمار از نظر تعداد برگ، طول ساقه و فاصله میانگره محیط کشت nrm و تیمار هورمونی 1 میلی گرم در لیتر bap به همراه 01/0 میلی گرم در لیتر iba که به طور میانگین به ترتیب 33/5، cm 53/1، cm4/0 بودند، که شرایط را برای مرحله تکثیر فراهم می آورد. در فصل تابستان محیط کشت ms با تیمارهای مختلف هورمونیbap صفر، 3، 5، 8 و10 میلی گرم در لیتر به همراه صفر، 01/0، 05/0، 2/0 میلی گرم در لیتر iba در رقم داویانا ومحیط کشت ms حاوی01/0 iba و تیمارهای مختلف هورمونیbap صفر، 3، 5، 8، 10 میلی گرم در لیتر در رقم فرتیل استفاده شد که بهترین تیمار 3 میلی گرم در لیتر bap به همراه 2/0 ibaبود، ریزنمونه های ارقام گرد و فرتیل تهیه شده در فصل زمستان، روی محیط کشت ms حاوی سطوح هورمونی ga3 (صفر، 1/0، 2/0، 2 میلی گرم در لیتر) به همراه 03/0، 05/0 و 07/0 گرم در لیترکازئین و 2 گرم در لیترعصاره مخمر کشت شدند که بهترین تیمار 2 میلی گرم در لیتر ga3به همراه 03/0 گرم در لیترکازئین با 22/22 درصد شاخه دهی بود. ریزنمونه های رشد یافته در مرحله استقرار درمحیط کشت nrm با غلظت های هورمونی iba 05/0 میلی گرم در لیتر و bap 5/2، 5 و 8 میلیگرم در لیتر و غلظت های هورمونی iba 05/0 میلی گرم در لیتر به همراه tdz 5/2، 5 و 8 میلیگرم در لیتر تکثیر یافتند. بهترین تیمار از نظر درصد شاخه دهی، تیمار هورمونی 5 میلی گرم در لیتر bap به همراه 05/0 میلی گرم در لیتر iba با 55/55 درصد می باشد.

بررسی امکان باززایی گیاه سوسن چلچراغ (lilium ledebeourii) از طریق کشت سلول یا پروتوپلاست
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1391
  سید کریم تهامی   ناصر زارع

به مدت نیم قرن است محدودیت های موجود در تلاقی بین سوسن ها (دگر گرده افشانی) بدلیل وجود ناسازگاری و عدم تقارن ژنتیکی بین واریته های مختلف شناخته شده است. هیبرید سوماتیکی یا امتزاج پروتوپلاست ها یکی از ابزارهای اصلی در دورگ گیری بین گونه ای است، برای بهره مندی از مزایای این تکنیک، اولین قدم وجود یک سیستم بهینه برای آماده سازی و باززایی گیاه از پروتوپلاست می باشد. به منظور بهینه سازی جداسازی پروتوپلاست، تاثیر ترکیب های مختلف آنزیم های سلولاز (4 درصد، 2 درصد و 1 درصد) و پکتیناز (1 درصد و 2/0 درصد) و مدت زمان تیمار (12 و 24 ساعت) با آنزیم بر جداسازی و زنده مانی پروتوپلاست از گیاه سوسن چلچراغ مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایش بر اساس طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت و هر آزمایش دو بار تکرار شد. نتایج نشان داد که تعداد پروتوپلاست (عملکرد پروتوپلاست) به طور معنی داری تحت تاثیر سطوح مختلف تیمار آنزیمی قرار گرفت. سلولاز در سطح 4 درصد با میانگین 105×71/3 پروتوپلاست در یک میلی لیتر بیشترین تعداد پروتوپلاست، پکتیناز در سطح 1 درصد بیشترین تعداد پروتوپلاست و برای مدت زمان تیمار اعمال شده نیز مدت زمان 24 ساعت بیشترین تعداد پروتوپلاست را داشت . نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که سطوح مختلف سلولاز و زمان های مختلف و اثر متقابل سه جانبه سلولاز، پکتیناز، زمان در سطح احتمال 1 درصد اختلاف معنی دار داشتند. سلولاز 4 درصد، پکتیناز 2/0 درصد، 24 ساعت، قابلیت زنده مانی بیشتری داشت. اثرات متقابل سلولاز × پکتیناز، سلولاز × زمان، پکتیناز × زمان و سلولاز × پکتیناز × زمان نیز از نظر تعداد پروتوپلاست معنی دار (p?0.05) بود. بیشترین و کمترین تعداد پروتوپلاست بترتیب در تیمارهای آنزیمی حاوی سلولاز 4 درصد، پکتیناز 1 درصد و زمان 24 ساعت با میانگین 105×65/6 پروتوپلاست در یک میلی لیتر و سلولاز 1 درصد، پکتیناز2/0 درصد و زمان 12 ساعت کمترین تعداد پروتوپلاست رها سازی شده را داشت. بنابراین مناسب ترین تیمار برای رهاسازی پروتوپلاست از این گیاه، تیمار آنزیمی سلولاز 4 درصد، پکتیناز 1 درصد و زمان 24 ساعت بود. همچنین نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که تشکیل دیواره سلولی و کلونی در محیط مایع نسبت به محیط نیمه جامد آگارز بهتر بود. بیشترین تراکم کشت و تشکیل کالوس در محیط کشت حاوی یک میلی گرم در لیتر 2,4-d ، 2/0 میلی گرم در لیتر کینتین به همراه دو گرم در لیتر عصاره مخمر بدست آمد. کالوس های کوچک بعد از یک ماه کشت تشکیل شدند. گیاهچه های زیادی پس از انتقال کالوس های رشد یافته به محیط کشت حاوی تنظیم کننده های رشد گیاهی تشکیل شدند. محیط حاوی 5/0 میلی گرم در لیتر naa به همراه با 5/1 میلی گرم در لیتر ba با میانگین 66/91 درصد بیشترین باززایی گیاهچه را داشت. مقایسه میانگین بین داده ها نشان داد که محیط کشت ms حاوی 5/0 میلی گرم در لیتر naa به همراه با 5/1 میلی گرم در لیتر ba بیشترین باززایی با میانگین 66/91 درصد، تعداد پیازچه با میانگین 83/8، طول پیازچه با میانگین 7366/0، طول ریشه با میانگین 421/0 ، تعداد برگ با میانگین 66/13، طول برگ با میانگین 5052/0 تولید شد.

القای پلی پلوئیدی در سوسن چلچراغ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1391
  حامد رضاعلیزاده   اسماعیل چمنی

به منظور القای پلی پلوئیدی در گل سوسن چلچراغ دو آزمایش جداگانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در آزمایشگاه کشت بافت و بیوتکنولوژی گروه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. در آزمایش اول ، اثر tdz (5/0، 1 و 2 میلی گرم در لیتر)، 2,4-d (5/0، 1 و 2 میلی گرم در لیتر) و اثر متقابل آنها و همچنین اثر متقابل 2,4-d (1، 2 و 4 میلی گرم در لیتر) و naa (5/0، 1 و 2 میلی گرم در لیتر) بر تولید کالوس و پیازچه بررسی شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها در آزمایش اول نشان داد اثر 2,4-d و tdz بر کالوس زایی در سطح احتمال 5% معنی دار شد ولی اثرات متقابل آنها معنی دار نشد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین داده ها نیز نشان داد که با افزایش 2,4-d از صفر تا 1 میلی گرم بر لیتر کالوس زایی افزایش یافت ولی در غلظت 2 میلی گرم بر لیتر کاهش شدیدی یافت. بهترین القای کالوس در محیط کشت ms حاوی 1 میلی گرم بر لیتر 2,4-d و 1 میلی گرم بر لیتر tdz به دست آمد. همچنین نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد اثر naa و اثر متقابل naa و 2,4-d بر کالوس زایی در سطح احتمال 5% معنی دار شد ولی اثر 2,4-d معنی دار نشد. در این آزمایش بیشترین کالوس در تیمار 2 میلی گرم بر لیتر 2,4-d و 5/0 میلی گرم بر لیتر naa به دست آمد. در آزمایش دوم که به منظور القای پلی پلوئیدی انجام شد، اثر کلشی سین و اریزالین روی کالوس و پیازچه سوسن چلچراغ بررسی شد. نتایج نشان داد که در تیمار پیازچه ها با کلشی سین ، غلظت 05/0 درصد دو گیاه تتراپلوئید و در تیمار کالوس با کلشی سین، غلظت 01/0 درصد یک گیاه تتراپلوئید تولید کرد. همچنین نتایج نشان داد که در تیمار پیازچه ها با اریزالین، غلظت 005/0 و 01/0 درصد هر کدام یک گیاه تتراپلوئید تولید کرد و در تیمار کالوس با اریزالین هیچ گیاه تتراپلوئیدی تولید نشد و فقط میکسوپلوئید تولید شد.

تولید متابولیت های ثانویه گیاه گل مغربی تحت شرایط درون شیشه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1391
  رقیه محمدی   اسماعیل چمنی

گیاهان مقادیر زیادی از متابولیت های ثانویه را به منظور سازگاری بهتر با شرایط محیطی تولید می کنند. از بین این ترکیبات فنل ها در سالهای اخیر بدلیل خاصیت آنتی اکسیدانی،ضد التهاب، ضد جهش و ضد لختگی خون که با کاهش خطر بیماریهای قلبی و پیشرفت سرطان مرتبط می باشد توجه زیادی را به خود جلب کرده است.به منظور بررسی تاثیرغلظت های مختلف ساکارز(1، 3 و 5 درصد)، اسید نفتالین استیک و بنزیل آدنین در غلظتهای( 2،1 و4 میلی گرم در لیتر )و اسید هیومیک در غلظتهای (1،5 و10میلی گرم در لیتر) بر محتوی فنل کل گل مغربی آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار در آزمایشگاه کشت بافت گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 90-89 انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها در مورد شاخص فنل نشان داد که بین تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری درسطح احتمال 1 درصد وجود دارد. مقایسه میانگین داده ها با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن نشان داد که تیمار s5b2 بیشترین مقدار فنل (92/14 مایکروگرم بر میلی گرم وزن خشک) را به خود اختصاص داد و کمترین مقدار برای این صفت در تیمارهای s1h10 و s3h10 به دست آمد. غلظت 5 درصد ساکارز در مقایسه با غلظتهای3 درصد و 1 درصد باعث تولید فنل بیشتری شد. بعلاوه در این آزمایش مشاهده گردید که افزایش غلظت اسید نفتالین استیک 4 میلی گرم در لیتر تولید فنل کل را کاهش داد. در این آزمایش بیشترین وزن تر و خشک ساقه و وزن تر ریشه در غلظت 5 درصد ساکارز به دست آمد که نشان دهنده تاثیر غلظت بالای ساکارز بر رشد ریز نمونه ها، ریشه زایی در مقایسه با غلظت پایین میب اشد. در مورد تعداد ریشه و طول ریشه بیشترین مقدار در محیط کشت حاوی 1 میلی گرم در لیتر غلظت اسید نفتالین استیک بدست آمد. همچنین غلظت 4 میلی-گرم در لیتر بنزیل آدنین بیشترین وزن تر ساقه و تعداد برگ از دست رفته را به خود اختصاص داد.

مطالعه تأثیر اس- کاروون، کارواکرول و تیمول بر ریزازدیادی گل لاله واژگون (fritillaria imperialis)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - پژوهشکده کشاورزی 1391
  زهرا افتخاری   اسماعیل چمنی

در کشت درون شیشه ای گیاهان پیازی، وجود آلودگی های قارچی و باکتریایی از مشکلات اساسی است که می تواند کارآیی چنین روش های تکثیری را تحت تأثیر قرار دهد. به منظور بررسی تأثیر غلظت های مختلف ترکیبات گیاهی در برطرف کردن آلودگی از محیط کشت گل لاله واژگون، سه آزمایش به طور جداگانه در قالب طرح کاملأ تصادفی در 5 تکرار در آزمایشگاه کشت بافت گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 90 -89 انجام شد. تیمارها در آزمایش اول شامل غلظت های مختلف اس- کاروون (1000،...،200، 150، 100، 50 پی پی ام)، تیمول (1000،...،200، 150، 100، 50 پی پی ام) و کارواکرول (1000،...،200، 150، 100، 50 پی پی ام) بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده های آزمایش نشان داد که بین تیمارهای مختلف ترکیبات گیاهی از لحاظ بازداری از رشد آلودگی قارچی، اختلاف معنی داری در سطح احتمال 5 درصد وجود دارد. مقایسه میانگین داده ها نیز نشان داد که غلظت 100 پی پی ام کارواکرول و 150 پی پی ام تیمول بازدارندگی 100 درصدی از رشد آلودگی قارچ alternaria sp. داشتند. بررسی تأثیر ترکیبات گیاهی در برطرف کردن آلودگی باکتریایی نیز نشان داد که غلظت 200 پی پی ام در هر یک از مواد کارواکرول و تیمول بازداری کامل از رشد باکتریpectobacterium sp. با رقت 2/0-1/0 :od داشت و نیز غلظت 300 پی پی ام تیمول و 400 پی پی ام کارواکرول باعث بازدارندگی کامل از رشد آلودگی باکتریایی مذکور با رقت 2 :od گردید. غلظت های مختلف ترکیب گیاهی اس- کاروون تأثیر معنی داری در بازداری از رشد آلودگی های قارچی و باکتریایی با تیمار شاهد نداشت. در آزمایش دوم تأثیر غلظت های مختلف تیمول (50، 100، 150، 300 پی پی ام) و کارواکرول (10، 100، 500، 1000 پی پی ام) بر باززایی گل لاله واژگون بررسی شد. نتایج نشان داد که غلظت های پایین ترکیبات گیاهی فوق تأثیر مثبت بر باززایی داشته ولی در غلظت های300 پی پی ام تیمول، 500 و 1000 پی پی ام کارواکرول کاهش رشد و گیاه سوزی مشاهده گردید. نتایج در آزمایش سوم که شامل غلظت-های مختلف تنظیم کننده های رشد، بنزیل آدنین (1، 2، 4 میلی گرم در لیتر) و نفتالین استیک اسید (1، 2، 4 میلی گرم در لیتر)، حاکی از این بود که غلظت 2 میلی گرم در لیتر naa بیشترین تعداد و بالاترین قطر پیازچه را به خود اختصاص داد که تفاوت معنی داری با تیمارهای دیگر نشان داد.

بررسی تاثیر اسید جیبرلیک، اسید سالیسیلیک و اسید هیومیک بر رشد و تولید متابولیت های ثانویه در گل پروانش (.catharanthus roseus (l
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1392
  محمد بنیادی   اسماعیل چمنی

این آزمایش به منظور بررسی تاثیر اسید جیبرلیک، اسید سالیسیلیک و اسید هیومیک (در غلظت های 0، 10، 100، 500 و 1000 میلی گرم بر لیتر) بر شاخص های رشدی و میزان متابولیت ثانویه گل پروانش در قالب طرح کاملا تصادفی با 10 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان دهنده آن است که تیمارهای مختلف تاثیر قابل توجهی بر ارتفاع، تعداد برگ، کلروفیل، هدایت روزنه ای، تعداد گل، تعداد ساقه جانبی، طول ساقه جانبی، وزن تر کل، برگ و ریشه و وزن خشک برگ و ریشه و همچنین میزان فنول داشت اما بر روی سطح برگ، قطر ساقه اصلی، قطر ساقه جانبی و قطر گل تاثیر معنی داری نداشت. نتایج حاصل از مقایسه میانگین داده ها نشان داد که بین تیمارهای مختلف، تیمار 100میلی گرم بر لیتر اسید جیبرلیک و تیمار شاهد به ترتیب بیشترین و کمترین ارتفاع و تعداد برگ را نشان دادند. اگرچه، تیمار گیاهان با 500 میلی گرم بر لیتر اسید سالیسیلیک بیشترین میزان کلروفیل را در مقایسه با تیمار شاهد و سایر تیمارها نشان داد. تیمار 10 میلی گرم بر لیتر اسید جیبرلیک و شاهد و 10 میلی گرم بر لیتر اسید هیومیک به ترتیب بیشترین میزان هدایت روزنه ای را داشت. بیشترین تعداد گل در شمارش اول مربوط به تیمار 500 میلی گرم در لیتر اسید هیومیک و در دومین اندازه گیری مربوط به تیمار 100 میلی گرم بر لیتر اسید جیبرلیک بود. همچنین گیاهان شاهد کمترین تعداد گل را داشتند. تیمار گیاهان با اسید جیبرلیک 100 میلی گرم بر لیتر و تیمار شاهد، بیشترین و کمترین تعداد و طول ساقه جانبی و وزن تر کل را داشت. علاوه بر این بیشترین و کمترین وزن تر و خشک برگ به ترتیب مربوط به تیمار 100 میلی گرم بر لیتر اسید جیبرلیک و تیمار شاهد بود. تیمار گیاهان با اسید جیبرلیک 10 میلی گرم بر لیتر و تیمار شاهد به ترتیب بیشترین و کمترین وزن تر و خشک ریشه را داشتند. بیشترین و کمترین میزان فنول به ترتیب در تیمار شاهد و تیمار 1000 میلی گرم بر لیتر اسید سالیسیلیک مشاهده شد.

تأثیر پیوند و پسماند کمپوست قارچ بر رشد، عملکرد و کیفیت پس از برداشت گوجه فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  محسن دهقانی تفتی   بهروز اسماعیل پور

گوجه فرنگی (lycopersicon esculentum) یکی از محصولات مهمی می باشد که محصول آن بصورت تازه خوری مورد استفاده قرار می گیرد، لذا تولید سالم و ارگانیک این محصول حائز اهمیت می باشد. به منظور بررسی تأثیر درصدهای مختلف پسماند کمپوست قارچ (0، 15، 30، 45 و 60 درصد) و اثر پایه های مختلف ( گیاهان پیوند نشده، پیوند شده روی خودشان و پیوند شده روی دو پایه یدی و کینگ کنگ) بر رشد، عملکرد و کیفیت پس از برداشت گوجه فرنگی رقم سیندا، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تکرار در گلخانه پژوهشی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1391 صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که پسماند کمپوست قارچ تأثیر معنی داری بر پارامترهای رویشی و فیزیولوژیکی گیاهان دارد و با افزایش پسماند کمپوست قارچ تعداد برگ، ارتفاع، قطر پایه، قطر ساقه، کلروفیل، مساحت سطح برگ و بیوماس گیاهان افزایش و میزان هدایت روزنه ای گیاهان کاهش یافت. شوری زیاد بسترهای حاوی 60 درصد پسماند کمپوست قارچ باعث شد تا گیاهان تیمار 45 درصد، شاخص های رویشی بهتری را در مراحل اولیه رشد نشان دهند و همچنین دارای بیشترین میانگین سطح برگ باشند. میزان فلورسانس حداکثر (fm)، فلورسانس متغیر (fv) و عملکرد کوانتومی فتوشیمیایی (fv/fm) گیاهان در درصدهای مختلف پسماند کمپوست قارچ اختلاف معنی داری را در سطح احتمال 1 درصد نشان می دهند. بیشترین مقدار فلورسانس حداکثر، متغیر و عملکرد کوانتومی فتوشیمیایی در تیمار 60 درصد پسماند کمپوست قارچ بدست آمد، در حالی که فلورسانس حداقل (f0) تحت تأثیر پسماند کمپوست قارچ قرار نگرفت. پایه های مورد آزمایش و اثر متقابل پایه ها و درصدهای مختلف پسماند کمپوست قارچ نتایج معنی داری را در برخی از مراحل رشد بر شاخص های رویشی نشان دادند و استفاده از پایه کینگ کنگ بطور معنی داری میانگین سطح برگ گیاهان پیوند شده را افزایش داد. در مقابل تأثیر پایه ها بر شاخص های فلورسانس کلروفیل گیاهان معنی دار نشد. انجام پیوند تأثیر معنی داری بر زمان تا گلدهی گیاهان داشت و تنش حاصل از عملیات پیوند گلدهی گیاهان پیوند شده روی خودشان را در مقایسه با گیاهان شاهد 52/3 روز به تأخیر انداخت. تعداد خوشه، گل و میوه گیاهان نیز در اثر افزودن پسماند کمپوست قارچ به بسترها افزایش معنی-داری را نشان داد، اما میانگین وزن و اندازه میوه ها با کاربرد پسماند کمپوست قارچ کم شد. پیوند تأثیری بر شاخص های عملکرد نداشت، اما عملکرد گیاهان و دوره رشد میوه ها تحت اثر متقابل پیوند و پسماند قرار گرفت. پیوند و پسماند کمپوست قارچ تأثیر معنی داری بر میزان ph و سفتی بافت میوه نشان ندادند. شاخص های کیفی میوه مثل مقادیر اسیدیته قابل تیتراسیون، مواد جامد محلول کل، لیکوپن و ویتامین ث با افزایش پسماند کمپوست قارچ بهبود پیدا کردند، ولی پیوند نتوانست تأثیر معنی داری بر این شاخص ها داشته باشد. افزودن پسماند کمپوست به بسترهای رشد میزان فسفر، پتاسیم و سدیم بخش هوایی گیاهان را افزایش داد، در صورتی که باعث کاهش غلظت کلسیم بخش هوایی گیاهان شد. استفاده از دو پایه یدی و کینگ کنگ باعث بهبود غلظت فسفر و کلسیم بخش هوایی گیاهان شد، اما میزان سدیم بخش هوایی فقط در گیاهان پیوند شده روی پایه گینگ کنگ کاهش یافت. بطور کلی استفاده از پایه های مناسب می تواند با افزایش سطح فتوسنتز کننده گیاهان، بهبود جذب برخی از عناصر ضروری و کاهش جذب عناصر سمی، رشد رویشی و عملکرد گیاهان را افزایش دهد. کاربرد مقادیر مناسب پسماند کمپوست قارچ نیز باعث بهبود شرایط فیزیکی و تغذیه بسترهای رشد می شود که با افزایش رشد و عملکردی گیاهان همراه است، همچنین پسماند کمپوست قارچ علاوه بر افزایش عملکرد، می تواند باعث بهبود کیفیت میوه ها نیز می شود.

بررسی امکان القای پلی پلوئیدی در لاله واژگون توسط کلشی سین و اریزالین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  مرضیه قمری داودآبادی   مهدی محب الدینی

لاله واژگون با نام علمی fritillaria imperialis متعلق به خانواده ی liliaceae، از گیاهان دائمی دارای با اهمیت زینتی و داروئی می باشد. تعداد کروموزوم های این گیاه 24=n2 است. ایران خاستگاه اصلی و مرکز تنوع ژنتیکی لاله واژگون است. متاسفانه در سال های اخیر جمعیت های وحشی این گیاه باارزش در معرض خطر انقراض قرار گرفته اند. کشت درون شیشه ای و کارهای اصلاحی می تواند نقش موثری در تکثیر، حفظ و افزایش تنوع این گیاه در حال انقراض ایفا کند. القای پلی پلوئیدی روشی برای ایجاد تنوع در گیاهان است. القای مصنوعی پلی پلوئیدی یک استراتژی اصلاحی بسیار خوب برای بهبود رشد رویشی، بهبود مورفولوژی گل، افزایش متابولیت های ثانویه و نیز مقاومت به بیماری ها و حشرات می باشد. در این تحقیق برای اولین بار، القای پلی پلوئیدی رویfritillaria imperialis اعمال شد. برای این منظور، از دو محیط کشت ms جامد و مایع به ترتیب با غلظت های کلشی سین 0/001، 0/004، 0/01 و 0/05 درصد و 4 غلظت 0/001، 0/005، 0/01 و 0/03 درصد در زمان های 8، 12، 16 و 24 ساعت، استفاده شد. اریزالین نیز در محیط کشت ms جامد در 4 غلظت 0/001، 0/006، 0/01 و 0/04 درصد در 4 زمان 8، 12، 16 و 24 ساعت برای القای پلی پلوئیدی در کالوس استفاده شد. پیازچه ها در محیط کشت ms جامد حاوی غلظت های 0/006، 0/01، 0/05 و 0/09 درصد در زمان های 12، 16، 24 و 48 ساعت تیمار شدند. نتایج نشان داد که اریزالین سمیت بیشتری نسبت به کلشی سین در رابطه با زنده مانی نشان داد. بین غلظت و زمان تیمار تفاوت معنی داری در میزان زنده مانی کالوس ها و پیازچه ها مشاهده شد. همچنین اثر بازدارندگی کلشی سین و اریزالین در باززایی و کالوس زایی، پیازچه ها و کالوس ها مشاهده شد. پلی پلوئیدی با مقایسه ی تراکم روزنه بین گیاهان تیمار شده و گیاهان شاهد تعیین شد. تراکم روزنه در گیاهان تیمار شده در مقایسه با گیاهان شاهد، به طور معنی داری کمتر بود. گیاهان میکسوپلوئید از تیمار کالوس و پیازچه به دست آمدند. سطوح پلی پلوئیدی با شمارش کروموزوم تایید شد. تمام گیاهان میکسوپلوئید از تیمار کلشی سین به دست آمدند و اریزالین هیچ پلی پلوئیداسیونی در لاله واژگون تولید نکرد. بالاترین درصد میکسوپلوئیدها (32/33 درصد) از تیمار کالوس ها در غلظت 05/0 درصد کلشی سین در مدت 12 ساعت به دست آمدند. پیازچه ها نیز در محیط کشت ms جامد حاوی 0/09 درصد کلشی-سین در مدت زمان 16 ساعت میکسوپلوئیدی نشان دادند. بهترین تیمار برای باززایی و تولید کالوس ترکیب صفر میلی گرم در لیتر naa و 1 میلی گرم در لیتر ba، 0/6 میلی گرم در لیتر naa و 0/3 میلی گرم در لیتر ba و 0/6 میلی گرم در لیتر naa و 1 میلی گرم در لیتر ba، تعیین شدند.

تأثیر نانو ذرات روی و آهن، اسید هیومیک و بنزیل آدنین بر متابولیت های ثانویه سوسن چلچراغ (lilium ledebourii bioss) در شرایط درون شیشه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1392
  سکینه کریمی قلعه تکی   اسماعیل چمنی

متابولیت¬های ثانویه ترکیباتی متنوعی می¬باشند که عملکردهای متفاوتی را درچرخه زندگی گیاه برعهده دارند. از مهم¬ترین نقش¬های متابولیت¬های ثانویه می¬توان به حافظت از گیاهان در برابر تنش¬های زیستی و غیر زیستی، اشاره داشت. از برخی راهبردها در راستای بهبود عملکرد متابولیت¬های ثانویه در گیاهان استفاده می¬شود، که می¬توان به محرک¬های مختلف زیستی و غیر زیستی اشاره داشت. بسیاری از این محرک¬ها باعث تسریع تولید انواع وسیعی از متابولیت¬های ثانویه در شرایط درون شیشه¬ای می¬گردند. امروزه محققان تلاش می¬کنند ترکیبات دارویی با ارزشی را از طریق کشت بافت تولید کنند. درهمین راستا در پژوهش حاضر از محرک¬هایی مانند نانو ذرات فلزات سنگین و تنظیم کننده¬های رشد به منظور تولید متابولیت¬های ثانویه سوسن چلچراغ (lilium ledebourii bioss) در شرایط درون شیشه¬ای استفاده شد. در این آزمایش اثر غلظت¬های مختلف نانو ذرات روی و آهن (0، 10، 25، 50، 75 و 100 میلی¬گرم بر لیتر)، هیومیک اسید (0، 50، 100، 500 و 1000 میلی¬گرم بر لیتر) و بنزیل آدنین (0، 1، 2، 3و 4 میلی¬گرم بر لیتر) بر محتوای فنل، آنتوسیانین و فلاونوئید سوسن چلچراغ در شرایط درون شیشه¬ای مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش براساس طرح فاکتوریل بر پایه کاملاً تصادفی و با چهار تکرار اجرا شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده¬ها نشان داد محتوای فنل و غلظت فلاونوئید در سطح احتمال 1% و غلظت آنتوسیانین در سطح احتمال 5% معنی¬دار گردید. همچنین نتایج حاصل از مقایسه میانگین داده¬ها در زمینه شاخص فنل نشان داد بیشترین محتوای فنل را، تیمار ba (بنزیل¬آدنین) با غلظت mg l-1 1 به خود اختصاص داد. همچنین مقایسه میانگین داده¬ها نشان داد، بیشترین غلظت آنتوسیانین از تیمار ha (هیومیک اسید) با غلظت mg l-1 500 بدست آمد. براساس مقایسه میانگین داده¬ها بیشترین غلظت فلاونوئید در سه طول موج 270، 300 و 330 نانومتر، به ترتیب تیمارهای کلات آهن با غلظت¬هایmg l-1 10 و mg l-125، نانواکسید آهن در غلظت mg l-1 100 و بنزیل آدنین در غلظتmg l-1 1 به خود اختصاص دادند.

مطالعه اثرات پراکسید هیدروژن، اس-کاروون، نانوسیلور و اسید هیومیک بر خواص فیزیکوشیمیایی گل بریده مریم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  المیرا امان زاده ججین   اسماعیل چمنی

به منظور بررسی اثرات غلظت های مختلف پراکسید هیدروژن ، نانو سیلور، اس-کاروون و اسید آسکوربیک بر خواص فیزیکوشیمیایی گل بریده مریم،دو آزمایش مجزا در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تکرار در هر تیمار در آزمایشگاه پس از برداشت دانشگاه محقق اردبیلی طی سال 92-91 اجرا شد. غلظت های استفاده شده از این تیمارها در آزمایش اول با آزمایش دوم متفاوت بود.. نتایج حاصل از آزمایش اول نشان داد که سطوح 100، 200 و 400 مایکرومولار پراکسید هیدروژن تاثیر معنی داری بر طول عمر گلجایی، محلول جذب شده و وزن تر نسبی داشتند و غلظت 100 مایکرومولار عمر گلجایی بالاتری داشت، در حالیکه غلظت های بالاتر اثر معنی داری نداشتند. تیمار نانو سیلور در همه سطوح اثر معنی داری بر عمر گلجایی، وزن تر نسبی و محلول جذب شده داشت و سطح 60 میلی گرم بر لیتر عمر گلجایی بالاتری داشت. تیمار اس- کاروون در سطوح 5/0 و 1 میلی مولار اثر معنی داری بر عمر گلجایی، محلول جذب شده و وزن تر نسبی داشت و سطح 1 میلی مولار عمر گلجایی بالاتری داشت. نتایج حاصل از آزمایش دوم و سوم نشان داد که همه سطوح پراکسید هیدروژن اثر معنی داری بر صفات مورد ارزیابی داشته و سطح 50 مایکرومولار طول عمر گلجایی بالاتری داشت. تیمار نانو سیلور در همه سطوح اثر معنی داری بر عمر گلجایی و محلول جذب شده داشتند. در حالیکه اثر تیمارها بر وزن تر نسبی معنی دار نبود، ولی در مقایسه با شاهد آن را بهبود بخشیدند. همچنین سطح 50 میلی گرم بر لیتر عمر گلجایی بالاتری داشت. تیمار اس-کاروون در سطوح 1 و 2 میلی مولار اثر معنی داری بر عمر گلجایی و محلول جذب شده داشت. سطوح 1 و 2 میلی مولار به ترتیب در آزمایش دوم و سوم عمر گلجایی بالاتری را دارا بودند.

بررسی اثر تنظیم کننده های رشد گیاهی بر باززایی درون شیشه ای گیاه دارویی شیکوره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  حمیرا هادیزاده   مهدی محب الدینی

چکیده: شیکوره (cichorium intybus l.) یکی از گیاهان دارویی مهمی می باشدکه به تیره آستراسه تعلق دارد. آن دارای انواع مختلف ترکیبات دارویی می باشد. ریشه، برگ و بذر آن دارای تعدادی ترکیبات دارویی مهمی مثل اینولین، سزکوئی ترپن، لاکتون ها، کومارین، فلاونیدها و ویتامین هاست. تحقیق حاضر به منظور تعیین مناسبترین غلظت تنظیم کننده های رشد گیاهی (اکسین و سایتوکنین) برای تولید گیاهچه های درون شیشه ای با استفاده از ریز نمونه های برگ، دمبرگ، کوتیلدون و هیپوکوتیل انجام گرفت. بذور گیاه شیکوره بعد از ضدعفونی جهت جوانه زنی در محیط کشت ms کشت گردیدند. ریز نمونههای برگ، دمبرگ، کوتیلدون و هیپوکوتیل در محیط کشت حاوی تنظیم کننده های رشد گیاهی iaa، naa، ba،kin و tdz به تنهایی و یا به صورت ترکیب (هورمونی) جهت القای کالوس و باززایی شاخه کشت گردیدند. ریز نمونه های برگ و دمبرگ در ترکیب هورمونی آزمایش شده با تنظیم کننده های رشد گیاهی naa و ba و ریز نمونه های کوتیلدون و هیپوکوتیل در ترکیب هورمونی آزمایش شده با تنظیم کننده های رشد گیاهی naa و tdz کالوس زایی کردند. بیشترین درصد باززایی و میانگین تعداد شاخه در ریز نمونه برگ در محیط کشت msحاوی mg l-1 naa 1/0 + mg l-1 tdz5/0 ( 75 درصد و 1/3 عدد) بدست آمد. ریز نمونه دمبرگ در محیط کشت ms حاوی mg l-1 naa3/0 + mg l-1 ba 1/0 بهترین واکنش را با 73 درصد و 73/2 عدد بهترین واکنش را به باززایی و میانگین تعداد شاخه داشت. بیشترین درصد باززایی و میانگین تعداد شاخه در ریز نمونه کوتیلدون در محیط کشت ms حاوی naa mg l-11/0 + mg l-1 tdz3/0 ( 3/83 درصد و 3/3 عدد) بدست آمد. ریز نمونه هیپوکوتیل در محیط کشت ms حاوی mg l-1 naa 1/0 + mg l-1 ba5/0 بهترین واکنش را با 51 درصد و 1 عدد بهترین واکنش را به باززایی و میانگین تعداد شاخه داشت. بیشترین درصد باززایی و میانگین تعداد شاخه در ریز نمونه کوتیلدون 2 روزه در محیط کشت ms حاوی mg l-1 naa 1/0 + mg l-1 tdz 3/0 (87/96 درصد و 8/3 عدد) بدست آمد. در مرحله ریشه زایی نوساقه ها در محیط کشت ms کامل و ms 2/1 حاوی غلظت های مختلف اکسین های iaa، iba و naa آزمایش شدند بهترین ریشه دهی و میانگین تعداد ریشه و طول شاخه و ریشه در محیط کشت ms کامل و غلظت mg l-15/1 هورمون iaa حاصل شد.

تأثیر اسید هیومیک بر رشد و نمو گل شاخه بریده آنتوریوم در شرایط کشت خاکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1393
  صادق ولیلو   مهدی محب الدینی

این آزمایش به منظور بررسی تأثیر اسید هیومیک (در غلظت¬های 0، 100، 1000 و 2000 میلی¬گرم بر لیتر) بر شاخص¬های رشدی گل آنتوریوم در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال های92-93 انجام شد. در این آزمایش از یک رقم تجاری )سانگلو( گل آنتوریوم استفاده شد. نشاها در داخل گلدان های پلاستیکی در بستر خاک کشت شدند. به صورت هفتگی میزان رشد و نمو، ارتفاع گیاه، تعداد برگ، میزان کلروفیل و پس از به گل رفتن مدت زمان کاشت تا گلدهی اندازه گیری شدند و در مرحله غنچه نیمه باز شاخه های گل دهنده و اندامهای هوایی قطع شده و وزن تر اندام هوایی و خشک اندام هوایی¬-های تعیین شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده¬ها نشان دادند که تیمارهای مختلف تأثیر قابل توجهی بر ارتفاع، تعداد برگ، کلروفیل، قطر ساقه اصلی، ارتفاع، وزن تر اندام های هوایی و وزن خشک اندام های هوایی و همچنین میزان کلروفیل کل داشته اما بر روی سطح برگ، تأثیر معنی¬داری نداشته اند. نتایج حاصل از مقایسه میانگین داده¬ها نشان دادند که بین تیمارهای مختلف، تیمار 1000 میلی¬گرم بر لیتر بیشترین تأثیر را در ارتفاع و تعداد برگ گیاه نسبت به سایر غلظت ها دارد. میزان کلروفیل و قطر ساقه گل آنتوریوم در غلظت¬های 100 میلی گرم در لیتر تأثیر مثبت و معنی داری نسبت به سایر غلظت ها نشان داد. غلظت های کم اسید هیومیک (100میلی گرم در لیتر) تأثیر معنی داری در وزن تر و خشک اندام های هوایی داشت ولی وزن تر و خشک ریشه معنی دار نشد. در این پژوهش اثر اسید هیومیک بر میزان فسفر و کلسیم معنی دار شد در حالی که این تیمارها بر میزان سدیم و پتاسیم اختلاف معنی داری نداشتند.

بررسی اثر تنظیم کننده های رشد گیاهی روی کالوس زایی و باززایی درون شیشه ای توده های بومی گیاه دارویی شنبلیله (trigonella foenum– graecum)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1393
  حسن حسنی جیفرودی   بهروز اسماعیل پور

شنبلیله با نام علمی trigonella foenum– graecum گیاهی یکساله از تیره بقولات است. ریشه، برگ و بذر آن دارای ترکیبات دارویی مهمی مثل پلی¬ساکاریدها، گالاکتومننان¬ها، موسیلاژها و ساپونین¬های مختلف از قبیل دیوسژنین، یاموژنین و روغن¬های فرار و آلکالوئیدهایی از قبیل کولین و تری¬گونلین می¬باشد. تحقیق حاضر به منظور تعیین مناسبترین غلظت تنظیم کننده¬های رشد گیاهی (اکسین و سایتوکنین) برای تولید گیاهچه¬های درون¬شیشه-ای با استفاده از ریزنمونه¬های کوتیلدون، هیپوکوتیل و برگ دو ژنوتیپ ایرانی (اردستانی و نیشابوری) گیاه دارویی شنبلیله جهت استفاده در مطالعات بعدی انجام گرفت. بذور گیاه شنبلیله بعد از ضدعفونی جهت جوانه¬زنی در محیط کشت ms کشت شدند. ریزنمونه¬های کوتیلدون، هیپوکوتیل و برگ در محیط کشت حاوی تنظیم کننده¬های رشد گیاهی iba، naa، ba، tdz جهت القای کالوس و باززایی مستقیم کشت گردیدند. این آزمایشات بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار انجام گرفت. تمام داده¬های مربوط با استفاده از نرم¬افزار آماری spss16 تجزیه شدند و مقایسه میانگین تیمارها با آزمون چند دامنه¬ای دانکن انجام گرفت. ریزنمونه¬های کوتیلدون و هیپوکوتیل ژنوتیپ¬های اردستانی و نیشابوری در هر دو ترکیب آزمایش شده با تنظیم کننده¬های رشد گیاهی naa + ba و iba + tdz کالوس¬زایی کردند. در حالیکه ریزنمونه¬های برگ هر دو ژنوتیپ اردستانی و نیشابوری تنها در محیط¬های کشت حاوی ترکیب naa + ba کالوس¬زایی کردند. ریزنمونه¬های کوتیلدون و برگ هر دو ژنوتیپ اردستانی و نیشابوری باززایی نکردند. ریزنمونه¬های هیپوکوتیل ژنوتیپ نیشابوری در هر دو ترکیبnaa + ba و iba + tdz باززایی مستقیم کردند. باززایی مستقیم ریزنمونه¬های هیپوکوتیل ژنوتیپ اردستانی تنها در ترکیب iba + tdz بدست آمد. بیشترین درصد باززایی مستقیم (5/37 درصد) در ریزنمونه¬های هیپوکوتیل ژنوتیپ نیشابوری در محیط کشت ms حاوی iba mg l-1 05/0 + tdz mg l-1 35/0 مشاهده شد.

غربال گری درون شیشه ای ژنوتیپ های گل محمدی نسبت به تنش خشکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1392
  اصغر پورحسن   اسماعیل چمنی

گل¬محمدی از گروه رزهای معطر می¬باشد. منشاء گل¬محمدی ایران و نواحی شرقی بوده و گل ملی ایران است. بیشترین کاربرد گل¬محمدی، عصاره¬گیری از گلبرگ¬ها، روغن گیری و تولید گلاب است. خشکی یکی از تنش¬های محیطی مهم در کاهش رشد، توسعه و تولید گیاهان می¬باشد. به منظور بررسی واکنش ژنوتیپ های گل¬محمدی به تنش خشکی در شرایط کشت بافت و بررسی میزان تحمل به خشکی این ژنوتیپ ها، آزمایشی با 4 ژنوتیپ¬ جمع¬آوری شده از مناطق مختلف استان اردبیل در 4 سطح خشکی ایجاد شده با پلی اتیلن گلیکول (0، 15، 30 و 45 گرم¬در لیتر) به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در سال 91-92 در آزمایشگاه کشت بافت گروه علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. در طول آزمایش شاخص¬های مورفو فیزیولوژیکی ژنوتیپ ها مورد اندازه¬گیری قرار گرفت. همچنین تحمل به خشکی ژنوتیپ ها با استفاده از محتوای پرولین آزاد برگی ژنوتیپ ها تعیین شد. بر اساس صفات رویشی اندازه-گیری شده (درصد برگ¬های سبز و نکروزه، وزن¬تر شاخساره و ریشه، تعداد و طول ساقه و ریشه در هر ریزنمونه و ...) مشخص گردید ژنوتیپ منطقه گرمی نسبت به سه ژنوتیپ دیگر برتری داشت و با توجه به عملکرد رویشی مطلوب ژنوتیپ گرمی به عنوان ژنوتیپ احتمالی مقاوم به تنش خشکی انتخاب شد و ژنوتیپ اردبیل نیز حساس¬ترین ژنوتیپ احتمالی به تنش خشکی بود. بیشترین میزان پرولین آزاد برگ در سطوح متفاوت تنش به ترتیب در ژنوتیپ های گرمی، خلخال، مشکین¬شهر و اردبیل بدست آمد. با توجه به شاخص¬ حساسیت به تنش (ssi) مشخص شد ژنوتیپ خلخال حساس¬ترین و ژنوتیپ گرمی مقاوم¬ترین ژنوتیپ بومی گل¬محمدی به تنش خشکی می¬باشند. بر اساس شاخص¬های تحمل به خشکی (tol)، مقاومت به تنش (sti)، میانگین بهره¬وری تولید (mp) و میانگین هندسی (gmp) نیز به ترتیب ژنوتیپ های گرمی، خلخال، مشکین¬شهر مقاوم¬ترین ژنوتیپ ها به تنش خشکی بودند و ژنوتیپ اردبیل کمترین میزان تحمل به خشکی را داشت.

مطالعه اثرات برخی ترکیبات گیاهی بر خواص فیزیکو شیمیایی گل شاخه بریده آنتوریوم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1383
  میترا فاضل   اسماعیل چمنی

به منظور بررسی اثرات غلظت های مختلف بنزیل آدنین، پراکسیدهیدروژن و اسیدسالیسیلیک بر خواص فیزیکوشیمیایی گل شاخه بریده آنتوریوم، سه آزمایش مجزا در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار در آزمایش اول و دوم و 8 تکرار در آزمایش سوم در آزمایشگاه پس از برداشت دانشگاه محقق اردبیلی طی سال 92-93 اجرا شد. غلظت های استفاده شده از تیمار اسیدسالیسیلیک در هر سه آزمایش یکسان بود ولی غلظت های تیمارهای دیگر در هر سه آزمایش متفاوت بود. نتایج حاصل از آزمایش اول نشان داد که سطح 100 پی پی ام بنزیل آدنین تأثیر معنی داری بر طول عمرگلجایی ، محلول جذب شده و وزن-تر نسبی داشت و غلظت های 1 و 1000 پی پی ام اثر معنی داری نداشتند. تیمار پراکسیدهیدروژن در غلظت 25 مایکرومولار اثر معنی داری بر عمرگلجایی، محلول جذب شده و وزن تر نسبی داشت در حالیکه غلظت های بالاتر (50 100مایکرومولار) اثر معنی داری نداشتند. نتایج حاصل از آزمایش اول و دوم نشان داد که اسیدسالیسیلیک باعث بهبود طول عمرگلجایی، محلول جذب شده و وزن تر نسبی نسبت به شاهد شد ولی اختلاف معنی داری با آن نشان نداد. و غلظت 5/0 میلیمولار در آزمایش اول و دوم بالاترین عمر گلجایی را دارا بود. نتایج حاصل از آزمایش دوم نشان دادکه سطوح 100،50 و 200 پی پی ام بنزیل-آدنین تأثیر معنی داری بر صفات مورد ارزیابی داشته و سطح 100 پی پی ام طول عمر گلجایی بالاتری داشت.در حالیکه غلظت 400 پی پی ام تفاوت معنی داری با شاهد نداشت. تیمار پراکسیدهیدروژن در علظت های 5، 15 و 25 مایکرومولار اثر معنی-داری بر صفات مورد ارزیابی داشته در حالیکه غلظت 35 مایکرومولار تفاوت معنی داری با شاهد نداشت. نتایج حاصل از آزمایش سوم نشان داد که همه سطوح بنزیل آدنین اثر معنی داری بر صفات مورد ارزیابی داشتند و سطح 100 پی پی ام طول عمر گلجابب بالاتری داشت. تیمار پراکسیدهیدروژن نیز تأثیر معنی داری بر صفات مورد ارزیابی داشت و غلظت 10 مایکرومولار عمر گلجایی بالاتری را دارا بود. تیمار اسیدسالیسیلیک در همه سطوح اثر معنی داری بر صفات مورد ارزیابی داشت و غلظت 5/0 میلی مولار عمر گلجایی بالاتری داشت. همچنین اثر همه تیمارها در آزمایش سوم بر میزان قند محلول و نشت یونی در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بود.

نقش پلی آمین ها در تحمل به تنش شوری در شرایط درون شیشه ای درگیاه سوسن چلچراغ (lilium ledebourii bioss)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1393
  فاطمه یونس نیا عمران   اسماعیل چمنی

پلی¬آمین¬ها گروهی از تنظیم¬کننده¬های رشدگیاهی با وزن مولکولی کم و گروه¬های هیدروکربنی متفاوت هستندکه تقریباً در همه موجودات زنده یافت می¬شوند و در طیف وسیعی از فرآیندهای فیزیولوژیکی از جمله جنین زایی، تشکیل ریشه، تشکیل دانه گرده و گل انگیزی، نمو زودتر میوه و واکنش در برابر تنش¬ها نقش دارند. آزمایشی بر اساس اثرات متقابل غلظت¬های متفاوتی از پلی¬آمین¬ها(0، 50، 100، 200 مایکرومولار) و کلرید سدیم (0، 50، 100، 200 میلی مولار) بر صفات مورفولوژیکی و متابولیت¬های ثانویه سوسن چلچراغ (lilium ledebourii bioss)، تحت شرایط درون شیشه¬ای در آزمایشگاه کشت بافت دانشگاه محقق اردبیلی مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار اجرا شد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین داده¬ها نشان داد که میزان 100 مایکرومولار اسپرمین اختلاف معنی¬داری بر شاخص¬های مورفولوژیکی شامل، طول گیاه، تعداد برگ، تعداد فلس، وزن ¬تر، وزن کالوس و میزان کلروفیل داشت. همچنین بیشترین طول فلس، برگ و ریشه در تیمار 50 مایکرومولار اسپرمین بدست آمد. بیشترین میزان پرولین نیز در محیط کشت حاوی 50 میلی مولار کلرید سدیم و 100 مایکرومولار اسپرمین حاصل گردید. نتایج مقایسه میانگین داده¬ها نشان داد که میزان 100 مایکرومولار پوتریسین اختلاف معنی¬داری بر شاخص¬های مورفولوژیکی شامل، طول گیاه، ریشه و فلس داشت. نتایج همچنین نشان داد که بیشترین تعداد برگ، قطر پیاز و میزان کلروفیل از تیمار شاهد بدست آمده بود. در حالی¬که، بیشترین تعداد پیاز، وزن¬تر و وزن کالوس در تیمار 50 مایکرومولار پوتریسین مشاهده شد. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین میزان پرولین نیز در محیط کشت حاوی 100 میلی مولار کلرید¬ سدیم و 100 مایکرومولار پوتریسین بود. نتایج نشان داد که بیشترین میزان فلاونوئید در هر سه طول موج (270، 300، 330) در محیط کشت حاوی 50 میلی مولار کلرید سدیم و 50 مایکرومولار اسپرمین بود. بیشترین میزان فنل و آنتوسیانین نیز در محیط کشت حاوی 50 میلی مولار کلرید سدیم و 100 مایکرومولار اسپرمین حاصل شد. همچنین نتایج مقایسه میانگین داده¬ها نشان داد که بیشترین میزان فلاونوئید در هر سه طول موج در محیط کشت حاوی 50 میلی مولارکلرید سدیم و 100 مایکرومولار پوتریسین بود. بیشترین میزان فنل و آنتوسیانین نیز به ترتیب در محیط کشت حاوی 100 مایکرومولار پوتریسین و 50 میلی مولار شوری و 50 مایکرومولار پوتریسین بدست آمد.

تأثیر محیط کشت ms و b5 بر روی رفتارهای مورفولوژیکی گل سوسن (lilium longiflorum) در شرایط درون شیشه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1387
  نورالدین ایزدی جلودار   اسماعیل چمنی

چکیده ندارد.