نام پژوهشگر: جلال دهقانی فیروز آبادی

بیداری اسلامی و ترتیبات امنیتی خاورمیانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده حقوق و علوم سیاسی 1393
  هادی تاجیک   غلامعلی چنگی زاده

آگاه شدن مسلمانان از عقب ماندگی ها، توسعه نیافتگی ها و کاستی های موجود در جهان اسلام، آنان را به جنبش ها و تلاش هایی در یک صدساله اخیر، واداشت که بیداری اسلامی اش می نامند. با پیدایش این تحول تاریخی در منطقه خاورمیانه، نقطه عطفی در پویشهای امنیتی این مجموعه منطقه ای پدیدار گشت که نظم سنّتی گذشته را در هم نوردید و روند گذار به سوی نظم نوینی را کلید زد. تحول تاریخی مذکور ضمن توجه دولت ها به مطالبات مردمی، سطح قابل توجهی از تنش ها، درگیری و مناقشه ها را درون کشورها و همچنین بین بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای ذی نفع در خاورمیانه، به وجود آورد و در حال دگرگون ساختن بسیاری از ویژگی ها و ساختارهای سیاسی امنیتی منطقه می باشد. این تحول در حال تغییر دادن صورت بندی مجموعه امنیتی خاورمیانه بوده و تجلی های جدیدی از امنیت منطقه را به نمایش گذاشته است. بنابراین ضرورت دارد آثار امنیتی این تحول تاریخی مورد واکاوی بیشتر قرار گیرد تا مشخص گردد این تحول تاریخی چه تغییری در صورت بندی مجموعه امنیتی خاورمیانه داشته است. با این اهداف و پیامدها، تجلی های امنیتی منطقه پس از تحولات بیداری اسلامی توجهات بیشتری را به خود جلب خواهد کرد؛ و سوال های اساسی همچون بیداری اسلامی چه تاثیری بر ترتیبات امنیتی و الگوهای رفتاری امنیتی در سطح منطقه داشته است؟ را پیشرو خواهد گذاشت که این پژوهش بدنبال پاسخگویی به آنهاست. از این رو به منظور پاسخ به پرسش مزبور در این پژوهش ضمن بهره گیری از نظریه «مجموعه امنیتی منطقه ای» بوزان، درصدد هستیم تا با مبنا قرار دادن مولفه ها و ساختارهای اساسی مجموعه امنیت منطقه ای، شاخص هایی برای ارزیابی تغییرات امنیتی در سطح منطقه و تعیین صورتبندی امنیتی خاورمیانه ارائه گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد مردمی بودن تحولات بیداری اسلامی به عنوان مشخصه کانونی این تحول تاریخی، منجر به تغییراتی در صورتبندی و ترتیبات امنیتی منطقه خاورمیانه شده است.برای پردازش فرضیه پژوهش، ضمن بهره گیری از روش تحلیل ثانویه در تبیین مطالعات محیطی، از مطالعات امکان سنجی نیز در تصویر سازی از وضعیت امنیت منطقه بهره خواهیم جست و ترتیبات امنیتی خاورمیانه را امکان سنجی خواهیم نمود.

ارتباطات و روند همگرایی در منطقه خلیج فارس بین سالهای 1990-2000
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1381
  احمد محمودی   جلال دهقانی فیروز آبادی

منطقه خلیج فارس به دلیل اهمیت جغرافیایی ، انرژی و قرار گرفتن کعبه مسلمانان ، از دیرباز مورد توجه دول فرا منطقه ای بوده است . این اهمیت بی بدیل ، در عین حال ، باعث آسیب پذیریهایی برای کشور های منطقه شده و تنش ها و درگیریهای خونینی را مخصوصا در دو دهه اخیر بوجود آورده است . از این جهت بررسی نظریه هایی که به دنبال صلح و ثبات و آرامش هستند ضروری است . همگرایی بعنوان فرآیند یا وضعیتی که باعث افزایش ضریب امنیتی می گردد، از میان نظریه های کارکرد گرایی ، فدرالیسم ، ارتباطات و نوکارکردگرایی ، در چارچوب تئوری ارتباطات بررسی می شود. وضعیت مناسب همگرایی در نظریه ارتباطات زمانی است که مبادلات اجتماعی به خوبی صورت گرفته باشد و بر مبادلات اقتصادی تاثیر گذاشته و رویهمرفته مبادلات سیاسی را ، متعاقبا ، متاثر کرده باشد. در منطقه خلیج فارس ، ایران وکشورهای ‏‎g cc‎‏ بعنوان دو سیستم مطرح می باشد و ارتباطات این دو سیستم مورد بررسی قرار می گیرد. آمار ارتباطات ، نشان دهنده مبادلات اجتماعی مناسب است . ولی مبادلات اقتصادی دچار پیوند متقابل می باشد و فاقد حساسیت و وابستگی متقابل است .لذا بین این دو حوزه اختلال وجود دارد. از طرف دیگر مبادلات سیاسی طرفین نیز نسبت به مبادلات اجتماعی و اقتصادی یکدیگر بی توجه است . بنابراین در دهه 1990 ، میزان همگرایی منطقه خلیج فارس واقعیت های موجود در حوزه های داخلی سیستم ها را منعکس نمی کند و تنها متاثر از محیط سیاسی خویش و عوامل خارجی است . در چنین وضعیتی ، میان ارتباطات و همگرایی ، میزان اندکی از همبستگی وجود دارد که تاثیر گذاری ارتباطات بر تسریع روند همگرایی در دهه 1990 را مختل ساخته است.