نام پژوهشگر: علیرضا محمدی آریا

رابطه ویژگی های شخصیتی با تعارض و تسهیل شغلی ـ خانوادگی در بین دبیران متوسطه عمومی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1388
  نسرین جوشقانی   حسن اسدزاده

این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی نئو و تعارض و تسهیل شغلی ـ خانوادگی در بین دبیران متوسطه عمومی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران ، انجام شده است . نمونه مورد پژوهش با توجه به نسبتی از زنان و مردان از جامعه آماری با نمونه گیری خوشه ای به تعداد 270 نفر انتخاب شده و پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی نئو و تعارض و تسهیل شغلی ـ خانوادگی و پرسشنامه اطلاعات شخصی در میان ایشان اجرا گردید. فرضیه های تحقیق با استفاده از روش های همبستگی و تحلیل رگرسیون پیشرفته (مدل یابی ساختاری) بررسی و آزمون شده که در آن تاثیر متغیر های مستقل بر وابسته به صورت کلی و در تعامل با یکدیگر آزمون شده است . در آزمون های هم بستگی رابطه بین دو متغیر با توجه به دو شیوه نمره گذاری شامل : مجموع نمرات مولفه های مربوط به عوامل و نمره های عاملی مورد آزمون قرار گرفته است . در انتهای پژوهش با ده فرضیه ، نتایج زیر بدست آمد : بین ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی ، برون گرایی ، سازگاری ، و با ز بودن به تجربه و تعارض شغلی ـ خانوادگی رابطه منفی وجود دارد .بین ویژگی شخصیتی عصبیت و تعارض رابطه مثبت وجود دارد .بین ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی ، برون گرایی ، سازگاری ، و با ز بودن به تجربه وتسهیل شغلی ـ خانوادگی رابطه مثبت وجود دارد .بین ویژگی شخصیتی عصبیت و تسهیل را بطه منفی وجود دارد. بر اساس نتایج بدست آمده از مدل یابی معادلات ساختاری ، تاثیر ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی و سازگاری بر تسهیل ، مستقیم ( معنی دار ) است . و تاثیر ویژگی شخصیتی عصبیت بر تعارض مستقیم (معنی دار) می باشد.

مقایسه رابطه شیوه فرزند پروری با نظریه ذهن در دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی مدارس ابتدایی شهرستان بابل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1398
  سید جواد میر حسینی عزیزی   نرگس ادیب سرشکی

چکیده عنوان: این تحقیق با هدف بررسی مقایسه رابطه شیوه های فرزندپروری با نظریه ذهن در دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی دبستانی آموزش و پرورش شهر بابل انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است.طرح پژوهش نیز از نوع مطالعات پیش بین است. جامعه آماری و روش نمونه گیری: جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر و دانش آموزان عادی دبستانی آموزش و پرورش شهرستان بابل که در سال تحصیلی 89-1388 مشغول به تحصیل بودند، و مادرانش تشکیل می دادند. برای انتخاب نمونه گروه دانش آموزان کم توان ذهنی، از روش تمام شماری استفاده شد و کلیه دانش آموزان و مادران آنها پس از اعمال کردن ملاک های ورودی، وارد مطالعه شدند که مجموعاً، 90 کودک و مادر بودند. برای انتخاب نمونه گروه دانش آموزان عادی، دو مدرسه که در مجاورت مدارس استثنایی قرار داشته و از لحاظ وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شرایط تقریباً یکسانی با مدارس استثنایی بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده از درون مدارس، پس از اعمال کردن ملاک های ورود به مطالعه ،نمونه ای به حجم 90 کودک ومادر انتخاب شدند. روش اجرا: آزمون نظریه ذهن توسط محقق بر روی کلیه دانش آموزان اجرا شد،سپس پرسشنامه شیوه فرزندپروری توسط مادران دانش آموزان تکمیل گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازآزمون های آماری کولموگروف ـ اسمیرنف، همبستگی پیرسون و اسپیرمن، t مستقل و uمان ویتنی انجام شد. بحث و نتیجه گیری: نتایج یافته ها نشان داد که بین شیوه های فرزندپروری مستبدانه با نظریه ذهن در دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی رابطه منفی و بین شیوه های فرزند پروری مقتدرانه با نظریه ذهن در دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی رابطه مثبت معنا داری وجود دارد (05/0p<).همچنین بین شیوه های فرزندپروری سهل گیرانه با نظریه ذهن در دانش آموزان کم توان ذهنی وعادی رابطه معنا داری وجود ندارد (05/0p>). علاوه بر این دانش آموزان کم توان ذهنی علی رغم همتاسازی سن عقلی نمرات کمتری در نظریه ذهن نسبت به دانش آموزان عادی کسب کردند (05/0p<) و نمرات دانش آموزان پسر عادی نیز در نظریه ذهن از دانش آموزان دختر عادی بیشتر بود (05/0p<). در مجموع، می توان نتیجه گرفت نتایج این پژوهش با انتظارات رویکرد اجتماعی فرهنگی که برای تعاملات اجتماعی نقش مهمی در تحول نظریه ذهن قایل است، همخوانی دارد. در این رویکرد فرض بر این است که شیوه های فرزندپروری بر میزان تعاملات اجتماعی کودک اثر گذاشته و این تعاملات، نظریه ذهن کودک را تحت تأثیر قرار می دهد. با توجه به اینکه شیوه های فرزندپروری با نظریه ذهن کودکان رابطه دارد، با توصیف خصوصیات این شیوه ها برای والدین می توان آنها را به سوی تعدیل شیوه های فرزندپروری رهنمون کرد.

بررسی رابطه سبک های دلبستگی والگوهای ارتباطی خانواده با تاب آوری در بین دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی
thesis 0 1391
  حسن جهانی زنگیر   علیرضا محمدی آریا

پژوهش حاضر به عنوان بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی و الگوهای ارتباطی خانواده با تاب آوری در دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی در سال تحصیلی 1391-1390 انجام گرفت. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. به همین منظور نمونه ای با حجم 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، الگوهای ارتباطی خانواده ریچی و فیتزپاتریک و تاب آوری کانر و دیویدسون بر روی آنان اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با تاب آوری و جهت گیری گفت و شنود رابطه مثبت و معناداری دارد و با جهت گیری همنوایی رابطه معناداری ندارد(p<0/01)؛ سبک دلبستگی اجتنابی با هیچ یک از متغیرهای تاب آوری، جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوایی رابطه معناداری ندارد(p<0/01)؛ سبک دلبستگی دوسوگرا با تاب آوری و جهت گیری گفت و شنود رابطه منفی و معناداری دارد و با جهت گیری همنوایی رابطه معناداری ندارد(p<0/01)؛ همچنین جهت گیری گفت و شنود با تاب آوری رابطه مثبت و معنا دار و جهت گیری همنوایی با تاب آوری رابطه منفی و معناداری دارند(p<0/01). در نتیجه می توان گفت چون افراد دلبسته ایمن، از خود و دیگران الگوهای عمل درونی مثبتی دارند بنابراین در روابط خود باز بوده و از تاب آوری بالاتری نسبت به افراد دلبسته نا ایمن برخوردارند و در مقابل افراد دلبسته نا ایمن به دلیل اجتناب از موقعیت ها و نیاز داشتن به تایید دیگران، در روابط خود بیشتر همنوا بوده و از تاب آوری پایینی برخوردارند. همچنین می توان گفت، جهت گیری گفت و شنود و ویژگی های آن یعنی آزادی بیان و پذیرش بلا شرط پیش بینی کننده قوی و مثبت تاب آوری افراد در مواجهه با حوادث و مشکلات زندگی است.

اثربخشی آموزش خودمهارگری بر کاهش میزان پرخاشگری در دانش آموزان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  داوود آموسنی   عباسعلی حسین خانزاده

مقدمه: خودمهارگری به عنوان توانایی پیروی از درخواست ، تعدیل رفتار مطابق با موقعیت، به تاخیر انداختن ارضای یک خواسته یا یک کار و به طور کلی رفتار در چارچوب قابل قبول اجتماعی، بدون مداخله و هدایت مستقیم فردی دیگر تعریف شده است. هدف: هدف از انجام پژوهش، بررسی تأثیر آموزش خودمهارگری بر روی کاهش میزان پرخاشگری و افزایش میزان مهارت های اجتماعی دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت از تمامی دانش آموزان پسر دوره راهنمایی در سال تحصیلی92 - 1391 بود. تعداد 20 نفر از این دانش آموزان که بیشترین میزان پرخاشگری و کمترین میزان مهارت های اجتماعی را داشته اند به تصادف انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جایدهی شدند. سپس برای گروه آزمایش، به مدت یک ماه و هر هفته 3 جلسه، خودمهارگری، آموزش داده شد. نتایج به دست آمده از پس-آزمون با روش تحلیل کوواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که پس از مرحله آموزش خودمهارگری، دانش آموزان در گروه آزمایش، در تمامی چهار خرده مقیاس پرسشنامه پرخاشگری (خشم ، پرخاشگری بدنی و کلامی ، رنجش ، بدگمانی) نمره ای پایین تر از پیش آزمون به دست آوردند؛ به این معنی که نمره پرخاشگری آنها، کاهش قابل ملاحظه ای یافت و همچنین در تمامی خرده مقیاس های پرسشنامه مهارت های اجتماعی (مهارت های اجتماعی مناسب، جسارت نامناسب، تکانشی عمل کردن، اطمینان زیاد به خود، حسادت) نمرات به مراتب بالاتری در پس آزمون به دست آوردند. تحلیل کوواریانس نیز نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ میزان پرخاشگری و مهارت های اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد که حاکی از تأثیر برنامه آموزش خودمهارگری در این دانش آموزان است. بحث: به همین سبب پیشنهاد می شود تا مسوولان آموزش و پرورش نسبت به تهیه بسته آموزشی و آموزش خودمهارگری، در برنامه های رسمی و غیررسمی مدارس اقدام کنند.

اثر بخشی آموزش صبر بر امید و بهزیستی روانشناختی در مادران کودکان کم توان ذهنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  راضیه زارع بوانی   فریده حسین ثابت

هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش صبر بر بهزیستی روانشناختی و امید در مادران کودکان کم¬توان ذهنی است. روش نمونه گیری در دسترس و جایگزینی تصادفی است. آزمودنی¬های تحقیق 20 نفر از مادران کودکان کم توان ذهنی شهر تهران می¬باشند که ابتدا مقیاس سنجش صبر بین 100 نفر از مادران کودکان کم¬توان ذهنی توزیع شد و سپس 20 نفر از کسانی که در مقیاس سنجش صبر، نمرات پایین تری ( برحسب آلفای کرونباخ محاسبه شده در این پژوهش 774%) کسب کردند و غیر صبور شناخته شدند، انتخاب گردیدند. سپس پرسشنامه¬های بهزیستی¬روانشناختی و امید بر روی آنان اجرا شد. بعد از پایان جلسات آموزشی و همچنین دو ماه بعد از درمان نیز دوباره این پرسشنامه¬ها اجراشدند. آموزش صبر به عنوان مداخله ای در گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. روش پژوهش حاضر روش نیمه آزمایشی ( طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل ) است. ابراز اندازه¬گیری این پژوهش شامل مقیاس سنجش صبر حسین ثابت، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و پرسشنامه امید اشنایدر است. روش اماری شامل تحلیل کواریانس برای بررسی اثربخشی آموزش و آزمون t زوجی برای بررسی پایداری اثربخشی آموزش در دوره پیگیری بود. نتایج حاصل از این پژوهش در سه مرحله پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری نشان داد که آموزش صبر بر امید و بهزیستی روانشناختی موثر است. بنابراین از آموزش صبر می توان به عنوان یک مداخله در جهت ارتقا امید و بهزیستی روانشناسی در مادران کم توان ذهنی استفاده نمود.

شناسایی وضعیت مهارت های اطلاعاتی ـ ارتباطی در معلمان ابتدایی شهر تهران و اثر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  زری صادقی فر   علیرضا محمدی آریا

هدف از مطالعه حاضر شناسایی وضعیت مهارت¬های اطلاعاتی ـ ارتباطی در معلمان ابتدایی شهر تهرانو اثر آن بر پیشرف تحصیلی دانش آموزان می¬باشد. با استفاده از روش نمونه¬گیری خوشه¬ای 314 نفر از معلمان (160 مرد و 154 زن) ابتدایی شهر تهران انتخاب شدند و به پرسش¬نامه محقق¬ساخته در قالب طیف لیکرت پاسخ دادند. آلفای کرونباخ پرسشنامه 862/0 بدست آمد. و داده¬ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادکه بین وضعیت موجود و مطلوب برخورداری از مهارت-های اطلاعاتی ـ ارتباطی (برقراری ارتباط، تبادل اطلاعات، تفکر خلاق و انتقادی، و مهارت-های پژوهشی) در معلمان تفاوت وجود دارد و آنان وضعیت موجود خود را پایین¬تر از وضعیت مطلوب ارزیابی نمودند (p<0.001). از سوی دیگر زنان در مقایسه با مردان وضعیت موجود خود را از برخورداری مهارت-های اطلاعاتی ـ ارتباطی بهتر توصیف کردند (p<0.001). همچنین معلمان اذعان داشتند که استفاده از مهارت¬های اطلاعاتی ـ ارتباطی در بهبود و پیشرفت تحصیلی دانش¬آموزان موثر بوده است. آنچه از نتایج تحقیق مشهود است، معلمان ابتدایی از نظر مهارت¬های اطلاعاتی ـ ارتباطی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، با توجه به اهمیت این مسئله، باید نسبت به این امر اقدامات لازم صورت گیرد.

مقایسه کیفیت زندگی و هوش معنوی افراد معتاد و غیرمعتاد شهر تهران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده علوم انسانی 1394
  مژگان جلائی   علیرضا محمدی آریا

چکیده هدف پژوهش حاضر مقایسه کیفیت زندگی و هوش معنوی افراد مصرف کننده آمفتامین و افراد غیر مصرف کننده بود. جامعه ی آماری شامل ساکنینی که در سال 1393 در شهر تهران زندگی می نمایند که با مراجعه به جدول برآورد حجم نمونه مورگان 384 نفر برای پاسخگویی به پرسشنامه های در نظر گرفته شد، که این تعداد به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردیدند . روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود و به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه استاندارد سنجش کیفیت زندگی وارو شربون و پرسشنامه استاندارد سنجش هوش معنوی کینگ استفاده شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری spss با روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و آزمون رگرسیون خطی چندگانه در سطح اطمینان 95/0 نشان داد که بین کیفیت زندگی و هوش معنوی افراد مصرف کننده آمفتامین و افراد غیر مصرف کننده تفاوت وجود دارد. کیفیت زندگی افراد غیر مصرف کننده آمفتامین از طریق هوش معنوی قابل پیش بینی می باشد اما کیفیت زندگی افراد مصرف کننده آمفتامین از طریق هوش معنوی قابل پیش بینی نمی باشد. واژگان کلیدی : آمفتامین ، کیفیت زندگی ، هوش معنوی

مقایسه انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی با عادی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  محمد عابدپور   علیرضا محمدی آریا

چکیده این پژوهش به منظور مقایسه انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی با عادی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران انجام شد. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و در زمره تحقیقات توصیفی از نوع زمینه یابی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 94-1393در منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران تشکیل می دهند که 240 دانش آموز پسر و دختر از جامعه آماری به صورت خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه 33 سوالی انگیزش تحصیلی هارتر استفاده شده است.روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری و پایایی آن ازطریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. داده های حاصل با استفاده ازروش آمارتوصیفی واستنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. دربخش آمار توصیفی از (جدول توزیع فراوانی ، میانگین ،انحراف استانداردو...) ودربخش آمار استنباطی از آزمون تی مستقل استفاده شد..تجزیه وتحلیل نتایج نشان دادکه: 4- انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی با عادی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران متفاوت است . 5- انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی با عادی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران تابع جنسیت است 6- انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی با عادی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران تابع پایه تحصیلی است . ومهمترین یافته پژوهش این بود که انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی از عادی کمتر و انگیزه پیشرفت تحصیلی دختران کم توان ذهنی از پسران بیشتر میباشد0 واژگان کلیدی: انگیزه- پیشرفت تحصیلی- کم توان ذهنی

اثر بخشی اثربخشی آموزش ضمن خدمت مجازی در بهبود عملکرد شغلی از دیدگاه دبیران متوسطه دوره اول منطقه پنج شهر تهران بر اساس مدل ارزشیابی کرک پاتریک
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1394
  عباس عباسیان   علیرضا محمدی آریا

این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت مجازی در ارتقای عملکرد حرفه ای از دیدگاه دبیران دبیرستان های متوسطه دوره اول منطقه پنج شهرتهران در سال تحصیلی 94-1393 انجام شده است. سعی بر این بود تا برای تعیین اثربخشی دوره ها از سه سطح اول کرک پاتریک (واکنش، یادگیری و رفتار) استفاده شود. این پژوهش از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از حیث روش توصیفی ـ پیمایشی محسوب می شود. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی است. جامعه آماری پژوهش دبیران متوسطه منطقه پنج تهران هستند. تعداد کل دبیران متوسطه دوره اول در این منطقه 538 نفر است که از این تعداد 146 نفر مرد (27%) و 392 نفر زن (73%) می باشند که طبق جدول مورگان 216 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند که از این تعداد 60 نفر مرد و 156 نفر زن بودند. اطلاعات توسط پرسش نامه محقق ساخته جمع‏آوری شده است. روایی محتوایی، با نظر اساتید راهنما و صاحب نظران ذی ربط تأیید گردید و پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 90% به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از آزمون های t تک نمونه ای، t گروه های مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که دبیران شرکت کننده در دوره ها واکنش مطلوب و مثبتی نسبت به ابعاد مختلف از جمله: اهداف، روش، فضا و ... ندارند. همچنین بیانگر این واقعیت بود که از دیدگاه دبیران، دوره های برگزار شده در افزایش میزان دانش شغلی و همین طور بهبود رفتار شغلی، تأثیر مطلوب نداشته اند. در کل می توان گفت که از دیدگاه دبیران دبیرستان های متوسطه دوره اول منطقه پنج شهرتهران در سال تحصیلی 94-1393 دوره‏های برگزار شده نقش مثبت و مطلوبی در ارتقای عملکرد حرفه ای (شغلی) آنان نداشته است.

تأثیر آموزش یادگیری مشارکتی بر رشد مهارتهای اجتماعی دانش آموزان پایه دوم راهنمایی شهر گرکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1387
  علی درویش مجنی   حسن اسدزاده

چکیده ندارد.

بررسی تأثیر آموزش راهبردهای فراشناختی بر ظرفیت حافظه فعال و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر سال سوم دوره راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی 87-86
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1387
  آمنه مهاجر   حسن اسدزاده

چکیده ندارد.