نام پژوهشگر: محسن پیرمرادیان
مهناز کارگر علی اکبر رامین
سیب (malus domestica borkh.) بعد از موز دومین میوه مهم تولیدی در جهان است. از لحاظ تجاری، ایران چهارمین کشور تولید کننده سیب می باشد. در بین ارقام محلی ایران، ارقامی از سیب معروف به گلاب وجود دارد که به دلیل زودرسی و دارا بودن عطر و طعم خاص جایگاه ویژه ای دارند. با این وجود عمر نگهداری بسیار کوتاه این رقم از سیب سبب شده تا مدت عرضه آن به بازار کوتاه باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر پایه های b9، m9، m26، mm106، mm111 و بذری بر عمر انبارمانی میوه سیب رقم‘گلاب کهنز’ انجام گرفت. بدین منظور میوه های سیب از باغی در منطقه سمیرم اصفهان، در مرحله بلوغ فیزیولوژیکی برداشت و برای مدت صد و بیست روز در دمای 2 درجه سانتی گراد نگهداری شده و برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت. پژوهش به صورت طرح کرت های خردشده در زمان در قالب طرح پایه بلوک کاملا تصادفی و در سه تکرار انجام شد. پژوهش دیگری به منظور بررسی اثر پایه بر کیفیت میوه در زمان بلوغ تجاری، در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار صورت گرفت. نتایج پژوهش اول نشان داد که پایه اثر معنی داری بر همه صفات تحت پژوهش داشته است. نتایج حاصل نشان داد که بالاترین میزان سفتی، مواد جامد محلول و اسیدهای آلی، در میوه های حاصل از درختان پیوند شده بر روی پایه های m26 و m9 وکمترین میزان آن در پایه های mm111 و mm106 مشاهده شد. کمترین مقدار شاخص طعم میوه (ssc/ta) در پایه های m26، mm106، m9، بذری و mm111 و بیشترین مقدار این شاخص در پایه b9 مشاهده گردید. از طرفی بیشترین کاهش وزن میوه در درختان پیوندی بر روی پایه b9 و کمترین میزان در پایه های mm106، mm111 و بذری اتفاق افتاد. پایه های m26 و m9 نیز کاهش وزن متوسطی را نشان دادند. بررسی اثر پایه های مختلف بر شاخص نشاسته نشان داد که بیشترین مقدار این شاخص مربوط به پایه m26 و m9 و کمترین میزان آن مربوط به پایه های mm106 و mm111 بوده است. همچنین اثر زمان بر تمامی صفات اندازه گیری شده در طول دوره نگهداری در انبار، معنی دار بود. اثر متقابل پایه و زمان نیز به جز در مورد شاخص نشاسته، در مورد سایر صفات معنی دار نبود. در پژوهش دوم، پایه بر هیچ یک از صفات مورد بررسی در زمان بلوغ تجاری به جز قطر میوه اثر معنی داری نداشت. یافته های مربوط به قطر میوه نشان داد که میوه های حاصل از درختان پیوندی بر روی پایه های m26 و m9از اندازه مطلوبی برخوردار بوده اند. در این مطالعه، پایه همچنین اثر معنی داری بر میزان عناصر کلسیم و پتاسیم و نسبت پتاسیم به کلسیم در میوه ها داشت. به گونه ای که بیشترین میزان کلسیم و پتاسیم و کمترین مقدار نسبت پتاسیم به کلسیم در پایه های m26 و m9 مشاهده گردید. در مجموع پایه های m26 و m9 نسبت به سایر پایه ها اثر مثبت بر اندازه میوه، میزان عناصر کلسیم و پتاسیم، رنگ میوه، و نیز حفظ خصوصیات کیفی میوه طی مدت نگهداری در انبار سرد داشته اند.
مهدی اورنگی علی اکبر رامین
چکیده سیب (mallus domestica borkh. ) با تولید جهانی سالانه هفتاد میلیون تن، مهمترین میوه مناطق معتدله محسوب می شود. ایران با داشتن ارقام بومی سیب و تولید 7/2 میلیون تن از مراکز مهم تولید سیب در خاورمیانه به شمار می آید، که از این مقدار حدود 20 درصد در عملیات پس از برداشت از بین می رود. سیب ,گلاب اصفهان، یکی از ارقام بومی مهم ایران بوده که میوه آن دارای عطر و طعم منحصر به فرد می باشد. مدت عرضه این میوه به بازار بسیار کوتاه است و تقاضا برای مصرف خارج از فصل این میوه، وجود دارد. با این وجود به دلیل نرمی بافت، آب زیاد و قند فراوان، امکان نگهداری طولانی مدت میوه آن در انبار بسیار دشوار است. از مهمترین عوامل موٌثر روی عمر پس از برداشت سیب، برداشت میوه در مرحله بلوغ فیزیولوژیک است که عمر انبارمانی میوه را افزایش می دهد. پژوهش حاضر جهت یافتن زمان بهینه برداشت میوه سیب ,گلاب اصفهان، برای افزایش عمر انبارمانی و کاهش تلفات پس از برداشت آن انجام گرفت. میوه ها در4 مرحله مختلف رسیدگی شامل تعداد 63، 71، 80 و 90 روز پس از مرحله تمام گل و از روی دو پایه بذری و رویشی مالینگ مرتون 111 برداشت و در 6 دوره مختلف شامل 0، 20، 40، 60، 80 و 100 روز در دمای 2 درجه سانتی گراد و رطوبت 85 درصد نگهداری شد. آزمایش به صورت طرح کرت های دوبار خرد شده در زمان در قالب طرح پایه کاملا تصادفی و در 3 تکرار انجام شد. میوه ها هر 20روز یکبار از انبار بیرون آورده شده و برخی از خصوصیات فیزیکوشیمیائی آنها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که مرحله برداشت اثر معنی داری روی تمامی شاخص های اندازه گیری شده در سطح احتمال 1/0 درصد داشته است. با افزایش درجه رسیدگی میوه، درصد کاهش وزن، کلروفیل فلورسنسی، محتوی کلروفیل، سفتی بافت، مقدار اسید آلی و نشاسته بافت، کاهش و مقدار مواد جامد محلول، درصد آب میوه و پی اچ عصاره، افزایش نشان داد. در پایان دوره انبارمانی کمترین درصد کاهش وزن، مربوط به میوه های برداشت سوم و بیشترین کاهش وزن مربوط به میوه های برداشت اول بود. بیشترین میزان کلروفیل فلورسنسی و کلروفیل نسبی برای میوه های برداشت اول و کمترین مقدار آنها برای میوه های برداشت چهارم به دست آمد. همچنین مناسب ترین سفتی بافت به میوه های برداشت سوم تعلق داشت در حالی که میوه های برداشت اول دارای بیشترین سفتی و میوه های برداشت چهارم دارای کمترین سفتی بافت بود. بیشترین درصد مقدار مواد جامد محلول و بیشترین میزان اسید آلی نیز برای میوه های برداشت سوم به دست آمد و کمترین میزان این دو شاخص نیز در میوه های برداشت چهارم حاصل شد. در مجموع، بررسی تغییرات شاخص های فیزیکوشیمیائی میوه در طول دوره انبارمانی، نشان داد که میوه های برداشت سوم، به طور معنی داری، بهتر از برداشت های دیگر کیفیت خود را حفظ کرده و بالاترین بازارپسندی را در پایان انبارمانی دارا بود. از این رو زمان برداشت بهینه برای افزایش عمر انبارمانی میوه سیب ,گلاب اصفهان،، در زمانی که میوه ها دارای میزان سفتی21/2 کیلوگرم، مقدار مواد جامد محلول 68/12 درصد و میزان اسید آلی 1/268 میلی گرم بود و در زمان برداشت مرحله سوم میوه ها، به دست آمد. کلمات کلیدی: malus domestica borkh.، ,گلاب اصفهان، ، مرحله برداشت و کیفیت میوه پس از برداشت .
هما اعتمادی نسب فریبا امینی
سیب یکی از مهمترین محصولات باغی کشور است، از نظر تنفس و تولید اتیلن سیب میوه ای فرازگرا است. هر ماده شیمیایی که بتواند از تولید اتیلن و یا از اثر آن جلوگیری کند می تواند سبب افزایش عمر انباری و قفسه ای شود. ?- متیل سیکلوپروپن، ماده ای گازی است که در غلظت های بسیار کم، آثار ضد اتیلنی داشته و تاثیر منفی بر محیط زیست و سلامت انسان ندارد، ضمن اینکه به سادگی قابل مصرف بوده و تاثیر آن دائمی نمی باشد. در این تحقیق تأثیر تیمارهای 1-mcp با غلظتهای (0، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 میکرولیتر بر لیتر) بر عمر انبارمانی و قفسه ای میوه سیب رقم گلاب کهنز پیوند شده بر روی پایه مالینگ مرتون 106 مورد بررسی قرار گرفت. میوهها بعد از نگهداری در سردخانه در دمای 2 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 90% جهت بررسی عمر انبارمانی، در فواصل زمانی3 هفته یکبار خارج شده و از نظر شاخص هایی نظیر سفتی بافت، درصد کاهش وزن، ph عصاره، اسید قابل تیتر و مواد جامد محلول مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای بررسی تیمار 1-mcp بر عمر قفسه ای میوه سیب پس از 60 و 150روز از سردخانه خارج شدند و پس ازصفر و 4 و 10 روز نگهداری در دمای 20 درجه سانتی گراد از لحاظ برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش به صورت طرح کرت های خورد شده در زمان در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار انجام شد. نتایج آزمایش اول نشان داد که میوه های تیمار شده با 1-mcp ،در طی مدت نگهداری در انبار سرد، سفتی و اسید قابل تیتر بیشتری از میوه های شاهد را دارا بود. همچنین ph عصاره ، درصد کاهش وزن و شاخص طعم به طور معنی داری نسبت به شاهد کمتر بود. بیشترین سفتی در تیمار 0.75 و 1 میکرولیتر بر لیتر 1-mcp مشاهده شد که تفاوت معنی داری با هم نداشتند و کمترین سفتی مربوط به تیمار شاهد بود. بیشترین درصد کاهش وزن نیز مربوط به تیمار شاهد و کمترین آن مربوط به تیمار 1 میکرولیتر بر لیتر 1-mcp بود. نتایج آزمایش تیمار 1-mcp بر عمر قفسه ای میوه سیب گلاب کهنز نیز نشان داد که در میوه های تیمار شده با 1-mcp پس از 4 و 10 روز نگهداری در دمای 20 درجه سانتی گراد سفتی، اسید قابل تیتر و مواد جامد قابل حل به طور معنیداری بیشتر از میوه های شاهد اندازه گیری شد. همچنین ph عصاره و درصد کاهش وزن به طور معنی داری نسبت به شاهد کمتر بود. نتیجه کلی نشان می دهد که استفاده از تیمار 1-متیل سیکلوپروپن در افزایش عمر انبارمانی سیب رقم گلاب کهنز تأثیر مثبت داشته و سرعت تغییرات بیوشیمیایی در میوه سیب را کاهش می دهد. همچنین نتایج آزمایش در مورد اثر تیمار 1-mcp بر عمر قفسه ای میوه سیب در دمای20 درجه سانتی گراد نیز نشان داد که این میوه تأثیر مثبت بر نگهداری میوه داشته است و به نظر می رسد تیمار میوه ها با 1-mcp توانسته است کیفیت میوه ها را به مدت طولانی تری در دمای بالا حفظ کند.
وهب اسدی محمد اسماعیل امیری
با توجه به افزایش سطح زیر کشت محصول هلو در چند سال اخیر در جهان و ایران و حساسیت بیشتر نسبت به بهبود عملکرد و اجزای عملکرد و نیز کیفیت این محصول، با هدف بررسی تاثیر چند ترکیب معدنی و یک تنظیم کننده ی زیستی به عنوان تنک کننده، بر ویژگی های کمی و کیفی میوه هلو رقم "زعفرانی" و مقایسه آن با تنک دستی گل و میوه، پژوهشی در یک باغ تجاری در شهرستان سمیرم اصفهان انجام گرفت. تیمار های گوگرد - آهک (6و 8 درصد و دوبار کاربرد 6 درصد) ، آمونیوم تیو سولفات (20 و 25 میلی لیتر بر لیتر و دو بار کاربرد20 میلی لیتر در لیتر) و تنظیم کننده آپوجی (300 و450 میلی گرم بر لیتر و دوبار کاربرد 300 میلی گرم در لیتر) در مرحله گلدهی و تنک دستی گل در مرحله تمام گل(80-70 درصد گلدهی) و تنک دستی میوه در مرحله سخت شدن هسته در سال 1391 و 1392 بر روی درختان منتخب اعمال گردید. این تحقیق بر اساس طرح آزمایشی بلوک کامل تصادفی و با هفت تکرار برای هر تیمار انجام گرفت و نتایج با استفاده از نرم افزار sas مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که اکثر تیمارها به جز آپوجی در غلظت 300 و 450 میلی گرم در لیتر به شکل معنی داری باعث تنک میوه و کاهش تشکیل میوه و همچنین باعث افزایش حجم و وزن میوه ها شدند. اکثر تیمار ها منجر به بهبود عملکرد و اجزای عملکرد شدند و ویژگی های کیفی میوه را نیز به طور معنی داری ارتقا دادند. از نتایج حاصل از این تحقیق چنین استنباط می گردد که میوه ی هلو رقم زعفرانی نسبت به تنک میوه به طور معنی داری واکنش مثبت نشان می دهد.
بهناز رستم زاده علی اکبر رامین
سیب یکی از مهم ترین محصولات باغی است که هر ساله سهم عمده ای از صادرات کشور را به خود اختصاص داده است. اما سیب های تولیدی در ایران بنا به دلایلی مانند انبارداری و بسته بندی غیر صحیح در بازار جهانی از کیفیت خوبی برخوردار نیستند و دارای عمر انبارمانی کمی هستند. امروزه، فناوری های جدید برای گسترش عمر پس از برداشت میوه ها و سبزی ها مورد توجه واقع شده است. استفاده از واکس یکی از تیمارهایی است که نه تنها ظاهر میوه ها را بهبود می بخشد، بلکه ماندگاری و کیفیت آنها را افزایش داده و گسترش کپک ها و نیز افت رطوبتی را کاهش می دهد. مزیت پوشش دهی فرآورده ها به طور معمول کاهش تعرق و تنفس میوه است که به منظور حفظ کیفیت و افزایش انبارمانی میوه ها به کار گرفته می شود، ولی اگر به طور صحیح استفاده نشود به دلیل جلوگیری از تبادل اکسیژن و دی اکسیدکربن و ایجاد تنفس بی هوازی باعث طعم نامطلوب در میوه-ها خواهد شد. یکی از مهم ترین پوشش هایی که در دوره پس از برداشت به کار می رود، کیتوزان است. پوشش دهی میوه ها و سبزی ها با کیتوزان در افزایش زمان ماندگاری آنها نقش مثبت دارد، زیرا پوشش کیتوزان به دلیل داشتن خاصیت ضد میکروبی از رشد قار چ ها جلوگیری می کند و کیفیت ظاهری میوه ها را به مدت طولانی تری حفظ می نماید. در این تحقیق تأثیر تیمارهای مختلف کیتوزان با غلظت های (0، 5/0، 1، 2 درصد) و یک نوع کیتوزان تجاری(chitin seal 901) بر عمر انبارمانی میوه سیب رقم گلاب کهنز و سلطانی مورد بررسی قرار گرفت. میوه ها بعد از نگهداری در سردخانه در دمای 1 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 90% جهت بررسی عمر انبارمانی، در فواصل زمانی ( یک ماه یک بار برای سیب سلطانی) و (21 روز یک بار برای سیب گلاب) خارج شده و از نظر شاخص هایی نظیر سفتی بافت، درصد کاهش وزن، ph عصاره، اسید آلی، مواد جامد محلول، ویتامین ث، فنل کل، شاخص طعم، ظرفیت آنتی اکسیدانی و پوسیدگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمایش به صورت طرح کرت های خرد شده در زمان در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار انجام شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد، تیمار های مختلف، زمان و بر هم کنش بین این دو بر اکثر صفات اندازه گیری معنی دار شد. نتایج آزمایش روی سیب گلاب نشان داد که میوه های تیمار شده با کیتوزان، در طی مدت نگهداری در انبار سرد، سفتی، ویتامین ث، اسید آلی و مواد جامد محلول بیشتری از میوه های شاهد را دارا بود. همچنین ph عصاره و درصد کاهش وزن به طور معنی داری نسبت به شاهد کمتر بود. بیشترین سفتی (14/2 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) در تیمار 2 و سپس (10/2 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) در تیمار 1 درصد کیتوزان مشاهده شد که تفاوت معنی داری با هم نداشتند و کمترین سفتی (91/1 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع) مربوط به شاهد بود. بیشترین درصد کاهش وزن (91/2) نیز مربوط به شاهد و کمترین آن (12/1) مربوط به تیمار 2 درصد کیتوزان بود. تیمار 2 درصد کیتوزان دارای بیشترین مقدار ترکیبات فنلی و ظرفیت آنتی اکسیدانی بود. بیشترین درصد پوسیدگی (56/4) در شاهد و کمترین (صفر درصد) در تیمار 1 و 2 درصد کیتوزان دیده شد. نتایج آزمایش تیمار کیتوزان بر عمر انبارمانی میوه سیب سلطانی نیز نشان داد که در میوه های تیمار شده با کیتوزان پس از 210 روز نگهداری در دمای 1 درجه سانتیگراد سفتی، اسید آلی، مواد جامد محلول، ویتامین ث، فنل کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی به طور معنی داری بیشتر از میوه های شاهد بود. همچنین ph عصاره، درصد کاهش وزن و درصد پوسیدگی به طور معنی داری نسبت به شاهد کمتر بود. در سیب سلطانی نیز غلظت 2 درصد کیتوزان اثرهای موثر بیشتری داشت. نتیجه کلی نشان می دهد که استفاده از کیتوزان (تیمار 2 درصد) در افزایش عمر انبارمانی سیب رقم گلاب کهنز و سلطانی تأثیر مثبت بیشتری دارد و سرعت تغییرات بیوشیمیایی در میوه سیب را کاهش داده و کیفیت میو ها را افزایش می دهد.
مهوش زارعی بهرام بانی نسب
محصول بیش از حد موجب تولید میوه هایی با کیفیت پایین، اندازه کوچک، کاهش رشد شاخه، مقاومت به سرما و گلدهی در سال آینده می شود. تنک از موثرترین روش های افزایش اندازه و کیفیت میوه است و به دلیل افزایش تشکیل گل در سال آینده موجب کاهش سال آوری می شود. استفاده از تنک کننده های شیمیایی یکی از روش های تنک میوه می باشد. بنابراین به منظور بررسی تاثیر تنک کننده های شیمیایی مختلف بر تشکیل میوه و درک اثر این ترکیبات بر فاکتورهای کمی و کیفی میوه و غلظت عناصر معدنی پر مصرف در برگ و میوه در زمان برداشت این تحقیق صورت گرفت. این پژوهش درقالب طرح بلوک کامل تصادفی شامل 9 تیمار و 3 تکرار در سال های 1386 و 1387 انجام شد. تیمارها شامل نفتالن استیک اسید (5 و 10 میلی گرم در لیتر)، نفتالن استامید (25 و 50 میلی گرم در لیتر)، بنزیل آدنین (50 و 100 میلی گرم در لیتر) و سوین (500 و 1000 میلی گرم در لیتر) و شاهد بود که در مرحله 8 تا 10 میلی متری قطر میوه ها بر روی اندام هوایی محلول پاشی شدند. نتایج نشان داد کاربرد تنک کننده های شیمیایی درصد میوه بندی اولیه و نهایی را نسبت به شاهد کاهش داد. موثر ترین تیمار در کاهش درصد میوه های اولیه ونهایی غلظت 10 میلی گرم در لیتر نفتالن استیک اسید بود. کلیه تیمارها بجز غلظت 50 میلی-گرم در لیتر نفتالن استامید در مقایسه با شاهد سبب افزایش معنی دار وزن و قطر میوه ها شدند. کمترین کارایی عملکرد از تیمار 50 میلی گرم در لیتر نفتالن استامید حاصل شد. نفتالن استیک اسید و نفتالن استامید در هر دو غلظت و سوین در غلظت 1000 میلی گرم در لیتر در مقایسه با شاهد به طور معنی داری میزان بذرهای سقط شده را افزایش دادند. طول میوه، نسبت طول به قطر میوه، تعداد بذرهای سالم، کل بذرهای میوه، ph، سفتی گوشت و مواد جامد محلول تحت تاثیر تنک قرار نگرفت. کلیه تنک کننده ها به جز نفتالن استامید در غلظت 50 میلی گرم در لیتر و بنزیل آدنین در غلظت 100 میلی گرم در لیتر به طور معنی داری غلظت نیتروژن برگ را نسبت به شاهد افزایش دادند. غلظت های 5 میلی گرم در لیتر نفتالن استیک اسید، 25 میلی گرم در لیتر نفتالن استامید، 100 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و 500 میلی گرم در لیتر سوین به طور معنی داری غلظت فسفر برگ را افزایش دادند. نفتالن استیک اسید و بنزیل آدنین در هر دو غلظت در مقایسه با شاهد به طور معنی داری غلظت پتاسیم برگ ها را افزایش دادند. غلظت کلسیم و منیزیم برگ تحت تاثیر تنک قرار نگرفت. تیمار 50 میلی گرم در لیتر نفتالن استامید، 100 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و500 میلی گرم در لیتر سوین غلظت فسفر در میوه ها را افزایش دادند. غلظت کلسیم در میوه ها تحت تأثیر تیمارهای نفتالن استیک اسید در غلظت 5 میلی گرم در لیتر و نفتالن استامید 50 میلی گرم در لیتر به طور معنی داری نسبت به شاهد افزایش یافت. تیمارهای مختلف تنک کننده در مقایسه با شاهد غلظت نیتروژن، پتاسیم و منیزیم میوه ها را تحت تأثیر قرار ندادند.