نام پژوهشگر: مجتبی بهمنی
مجتبی بهمنی محمد قلی یوسفی
در این رساله با استفاده از داده های ترکیبی مربوط به کارگاه های بزرگ صنعتی ایران طی دوره ی زمانی 86- 1373، آثار شوک های تقاضای بخش صنعت و تقاضای کل بر قیمت، تولید واقعی و دستمزد واقعی صنایع مختلف کارخانه ای دارای کدهای isic دو رقمی مورد بررسی قرار گرفته است. شناسایی اختلالات تقاضا در تولید و رشد اقتصادی از مهمترین مباحث اقتصاد کلان بوده و تاثیراتی که بر قیمت، دستمزد واقعی و تولید دارد از تظرتاثیر بر اشتغال و آثار رفاهی و اجتماعی مورد توجه سیاستگذاران و اتحادیه های کارگری و اقتصاددانان بوده است. در این رساله شوک های مثبت و منفی تقاضای کل و تقاضای بخش صنعت به عنوان یک متغیر تاثیرگذار بر تغیرات تولید، قیمت و دستمزد واقعی در صنایع کارخانه ایی ایران مورد توجه بوده و میزان تاثیرگذاری این متغیر بر متغیرهای مذکور بررسی شده است. ابتدا این شوک ها استخراج، سپس نتایج به دست آمده تحلیل شده است. بر اساس نتایج به دست آمده آثار شوک ها بر متغیرهای مذکور در صنایع مختلف از نظر شدت و جهت یکسان نبوده است. تقریبا در تمامی صنایع آثار شوک ها نامتقارن بوده است. در بعضی از صنایع آثار شوک های تقاضا مخالف چرخه ای و در بعضی از صنایع آثار موافق چرخه ای مشاهده شده است. یکی از بحثهای بسیار با اهمیت در ادبیات اقتصاد کلان، چگونگی تثبیت نوسانات اقتصادی و رسیدن به اهداف اقتصاد کلان از جمله رشد اقتصادی، افزایش اشتغال و کاهش تورم می باشد. به طوری که این بحث در تمامی مکاتب اقتصادی و در کشورهای مختلف و در طول زمان همواره مورد مناقشه بوده است. در این راستا سیاست مدیریت تقاضا به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای تثبیت نوسانات اقتصادی و افزایش اشتغال و تولید و همچنین کاهش تورم مطرح بوده است. به طور کلی سیاست های اقتصادی دولت سلسله اقداماتی است که توسط دولتمردان کشورهای مختلف به منظور کنترل نوسانات و تغییرات نامطلوب اقتصاد انجام می دهند و این اقدامات در قالب سیاست های پولی، مالی و ارزی در اقتصاد نمود پیدا می کند. هدف مشترک تمامی سیاست های اقتصادی(پولی، مالی و ارزی) این است که تولید را در نزدیکی اشتغال کامل نگه داشته و سطح قیمت های موجود در اقتصاد را تثبیت نماید. به این دلیل که بی ثباتی اقتصادی هزینه های زیادی بر اقتصاد تحمیل می کند و موجب تخصیص غیرکارای منابع می شود. لذا سیاستمداران اقتصادی تلاش می کنند با تثبیت سیکل های تجاری، زیان های اجتماعی ناشی از آن را به حداقل برسانند. به این دلیل باید از سیاست های مناسب اقتصادی استفاده شود بطوریکه کارایی سیاست اقتصادی در اثرگذاری بر متغیرهای اقتصادی بیشتر باشد. می توان گفت توسعه صنعت از سه طریق منجر به افزایش سطح درآمد می گردد. اولأ، صنعت به عنوان یک زیر مجموعه از اقتصاد با داشتن روابط پسین و پیشین زیاد با رشد و شکوفایی خود درآمد آحاد جامعه را افزایش می دهد. ثانیأ، صنعت به عنوان محل تحولات تکنولوژیک از طریق ایجاد روش ها و اختراع ابزارهای نوین تولید بهره وری را در بخشهای دیگر افزایش می دهد و موجب افزایش درآمدزایی بخشهای دیگر می شود. ثالثأ، توسعه صنعت ناگزیر در گرو رشد مهارتها و توانمندیهای علمی و فنی نیروی انسانی می باشد و بررسی حرکت جهانی نیز گویای آنست که تجارت جهانی به سمت محصولات با تکنولوژی بالا ( high-tech ) حرکت می کند و این محصولات هستند که از ارزش افزوده و حاشیه سود بالایی برخوردار هستند. لذا تحقق نرخهای رشد اقتصادی بالا، پس از ورود به عرصه صنعتی شدن حاصل تلفیق چنین ویژگی هایی خواهد بود. از این رو است که شناخت عوامل موثر بر تولید و دیگر متغیرهای مهم بخش صنعت اهمیت قابل توجهی دارد. مطالعات تجربی و تحقیقات صورت گرفته در سطح جهان مبین تأثیرپذیری اقتصاد کشورها و بخشهای اقتصادی از شوکهای مثبت و منفی است که این آثار بر عرضه و تقاضا به صورت متقارن یا نامتقارن می باشد. بخش وسیعی از این تحقیقات بر روی اثر شوکهای پولی و مالی بر اقتصاد کشور ها متمرکز هستند و تأثیر ادوار تجاری را مورد بررسی قرار داده اند.
محمود خراسانی مجتبی بهمنی
تاثیر مخارج دولت بر متغیرهای کلان اقتصادی همواره یکی از موضوعات مهم اقتصاد کلان بوده و مصرف نیز به عنوان بزرگ ترین و باثبات ترین جزء تقاضای کل اقتصاد مورد توجه خاص بوده است. درباره ارتباط بین مخارج دولت با مصرف بخش خصوصی، در اکثر مطالعات انجام شده، وجود اثر جانشینی در مقابل اثر مکملی مخارج دولت بر مخارج مصرف بخش خصوصی مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این مطالعه از داده های سالانه دهک های درآمدی طی دوره 1388-1369برای بررسی این رابطه استفاده شده است. این مطالعه به دنبال آن است که آیا مخارج دولت بر مصرف دهک های درآمدی خانوارهای شهری تاثیر گذار است؟ و این تاثیر برای هر کدام از دهک های درآمدی خانوارهای شهری چگونه است؟ نتایج حاصل از پانل هم انباشتگی، نشان دهنده تاثیر مثبت درآمد قابل تصرف، اثر مکملی مخارج مصرفی دولت و اثر جایگزینی مخارج تشکیل سرمایه ناخالص دولت بر مخارج مصرفی دهک-های درآمدی می باشد. به علاوه تاثیر کسری بودجه بر مخارج مصرفی مثبت بوده که دلالت بر رد نظریه بارو-ریکاردو دارد. مدل پول برآورد شده نیزنشان دهنده تاثیر مثبت کسری بودجه دولت و درآمد قابل تصرف هر دهک بر مخارج مصرفی آن دهک می باشد. ضمناً اثر مکملی مخارج مصرفی دولت نیز تایید شده است. نتایج همچنین نشان دهنده اثر جانشینی مخارج تشکیل سرمایه ناخالص دولت بر مخارج مصرفی دهک های اول تا نهم و اثر مکملی این مخارج برای دهک دهم می باشد؛ البته اثر این مخارج در همه دهک ها به جزء دهک اول و اثر مکملی مخارج مصرفی دولت در دهک سوم و تاثیر مثبت کسری بودجه در دهک نهم در سطح 90 درصد از نظر آماری معنی دار نمی باشند.
گیتی صادقیان مجتبی بهمنی
مطالعه اثرات خارجی ناشی ازبخش حمل و نقل و هزینه هایی که خودروها بر جامعه وارد می نماید نیازمند بررسی های دقیق تری به منظور کاهش این هزینه ها می باشد. این تحقیق به مطالعه مدلی تحلیلی برای تخمین نرخ مالیات بهینه می پردازد که در بر گیرنده اثرات خارجی همچون ازدحام، آلودگی، تصادفات و اثرات متقابل برخاسته از سیستم مالی پس از اعمال نرخ مالیات بهینه است. محاسبات در غالب سناریو های مختلف برای پارامتر های معرفی شده انجام گرفته و حساسیت نرخ مالیات بهینه نسبت به تغییر پارامتر ها بررسی شده است .مقدار مالیات بهینه در مقادیر مرکزی پارامتر ها باتعدیل تمام پارامتر ها نسبت به نرخ ارز در سال 1391، 527 سنت در هر گالن معادل با 34671 ریال در هر لیتر با نرخ دلار 25000 ریال به دست آمده است. همچنین نرخ مالیات vmt، 801 سنت بر گالن محاسبه شد. در این تحقیق همچنین اثرات رفاهی به دست آمده از اعمال مالیات بهینه مطالعه شد. نتایج نشان می دهد که با وضع مالیات بهینه بیشتربن تغییرات رفاهی مثبت در مقایسه با سایر نرخ ها به دست خواهد آمد و حتی تغییرات رفاهی در حالت مالیات بر کیلومتر(vmt) در مقایسه با حالت مالیات بر سوخت بیشتر خواهد بود.
محمدصالح انصاریلاری مجتبی بهمنی
الگوسازی تقاضای انرژی در بخش های مختلف مصرف کننده انرژی، از جمله اقدامات لازم برای مدیریت بهتر بخش انرژی و سیاست گذاری مناسب به منظور افزایش بهره وری در این بخش می باشد و کارایی انرژی همواره از اهداف اصلی سیاست گذار انرژی بوده است. در این مطالعه علاوه بر تخمین کارایی انرژی بخش خانگی استانهای کشور به بررسی عوامل موثر بر مصرف انرژی بخش خانگی در ایران و برآورد تابع تقاضای انرژی این بخش پرداخته میشود. مصرف انرژی بخش خانگی استانهای مختلف طی سال های 1388-1381 با استفاده از رویکرد اقتصاد سنجی فضایی و روش مرزی تصادفی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که مصرف انرژی نسبت به قیمت بسیار کم کشش و نسبت به سطح درآمد سرانه خانوار و جمعیت، باکشش می باشد و با افزایش اندازه خانوار، مصرف انرژی کاهش می یابد واینکه مصرف انرژی در استانها از یک الگوی فضایی تبعیت می کند. همچنین ایلام، سیستان بلوچستان، اردبیل و بوشهر دارای کمترین کارایی انرژی بخش خانگی بین استانهای کشور میباشند. همچنین نتایج حاکی از این است که شاخص شدت انرژی، معیار مناسبی برای پیش بینی کارایی انرژی بخش خانگی کشور، نمیباشد.
علی طلابیگی مجتبی بهمنی
چکیده این پژوهش از طریق روش های برآورد رگرسیون متغیر ابزاری داده های پانل و اثر آستانه به دنبال بررسی رابطه میان نوسان های نرخ ارز موثر حقیقی و رشد بهره وری کل عوامل است. نمونه این پژوهش شامل 32 کشور بین سال های 1991 تا 2012 است. نتایج نشان می دهد که نوسان های نرخ ارز موثر حقیقی تأثیر منفی بر رشد بهره وری کل عوامل دارد، برای کشورهای در حال توسعه رابطه میان نوسان های نرخ ارز موثر و رشد بهره وری کل عوامل قوی می باشد. همچنین به این نتیجه رسیده شد که رابطه ی میان نوسان های نرخ ارز موثر و رشد بهره وری کل عوامل به سطح توسعه ی مالی بستگی دارد. برای سطوح بالا از توسعه مالی، نوسان های نرخ ارز موثر حقیقی تأثیر بر رشد بهره وری ندارد ولی برای کشورهایی که از لحاظ مالی در سطح پایین اند نوسان های نرخ ارز موثر حقیقی تأثیر منفی بر روی رشد بهره وری دارد.
جواد فلسفی نژاد مجتبی بهمنی
افراد اغلب با انگیزه های متفاوت و محدودیت هایی تصمیم به مهاجرت و نقل مکان می نمایند که ممکن است گاهی این محدودیت ها بسیار شدید باشند. مهاجرت پیامدهایی برای مهاجران و بازماندگان دارد که تشخیص و تحلیل آن ها عاملی کلیدی به منظور سیاست گذاری های مناسب می باشد. بدین منظور میزان تأثیرگذاری عوامل آب و هوایی روی نرخ مهاجرت خالص در ایران بررسی گردید. در این تجزیه و تحلیل از 4 متغیر آب و هوایی همراه با متغیر درجه توسعه یافتگی برای 30 استان کشور ایران طی دوره 1375-1385 استفاده گردید. نتایج حاصل از برآورد نشان داد که متغیر درجه توسعه یافتگی در سطح اطمینان 99 درصد معنادار و دارای اثر مثبت روی نرخ مهاجرت خالص می باشد و همچنین متغیر شاخص روز گرم از نظر آماری در سطح اطمینان 95 درصد دارای اثر مثبت روی در نرخ مهاجرت خالص می باشد، از طرفی دیگر متغیرهای باد و بارندگی در سطح اطمینان 95 درصد دارای اثر منفی روی مهاجرت خالص میباشند. نشان داده شد که مردم از آب و هوای سرد و یخبندان به سمت آب و هوای گرم مهاجرت می کنند و همچنین درجه توسعه یافتگی تأثیر مثبتی بر روند مهاجرت خالص دارد
وحیده وزیری پناه مجتبی بهمنی
این پژوهش از طریق مدل فرکانسی به بررسی تأثیر فرکانسهای درآمدی نفت بر روی فرکانس های تولید ناخالص داخلی با نفت و بدون نفت در ایران میپردازد. در این تحقیق از دادههای سریزمانی بین سالهای 1344 تا 1391 استفاده شدهاست. نتایج حاکی از این است که فرکانسهای درآمدی نفت باعث ایجاد فرکانس در متغیرهای تولید ناخالص داخلی با نفت و بدون نفت میشوند. همچنین فرکانسهای درآمدی نفت، حجم عمدهی فرکانسهای تولید ناخالص داخلی با نفت و بدون نفت را تشکیل میدهند. بنابراین رونق اقتصادی همواره هم زمان با دورههایی بوده است که درآمدهای نفتی در مقایسه با دورههای قبل و بعد از آن از حداکثر میزان خود برخوردار بودهاست و به محض اینکه درآمد نفتی بالا رود، تولید ناخالص داخلی با نفت و بدون نفت نیز بالا میرود و بالعکس. علاوه براین تا سال 1375 اثرگذاری فرکانسهای درآمدی نفت بر روی فرکانس های تولید ناخالص داخلی با نفت و بدون نفت تأخیر نداشتهاست و از این سال به بعد تأثیرپذیری دادههای سری زمانی تولید ناخالص داخلی بدون نفت نسبت به فرکانسهای درآمدی نفت کمی ضعیف تر می باشد. بنابراین میتوان گفت که کل ساختار و فعالیتهای اقتصادی کشور ایران به شدت تحت تأثیر درآمد نفتی و نوسانهای ناشی از آن میباشد.
سعیده بهمن مجتبی بهمنی
درآمد های حاصل از صادرات نفت، یکی ازعوامل مهم و تاثیرگذار بر متغیرهای کلان اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت هستند. آثار نامطلوب شوک های نفتی در بیشتر این کشور ها دیده می شود. به دلیل متکی بودن بودجه دولت در ایران به درآمد های نفتی هرگونه شوک نفتی تاثیر قابل ملاحظه ای بر اقتصاد ایران دارد. این مطالعه با استفاده از مدل gtap، تاثیر شوک تولید(درآمد) نفت بر متغیر های کلان بخش های صنعت، کشاورزی و خدمات را در اقتصاد ایران بررسی می کند. برای این منظور ، گزینه کاهش 25 و 50 درصدی تولید نفت در نظر گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اگر شوکی به تولید نفت در جهت منفی وارد شود تمام متغیر های موجود در مدل نسبت به شوک وارده واکنش نشان می دهند بطوریکه، تولید بخش های کشاورزی وصنعت کاهش می یابد و تنها تولید بخش خدمات افزایش اندکی دارد. تولید بخش صنعت با 5/4 و1/8 درصد کاهش بیشترین تاثیر و بخش کشاورزی با 1/1و2 درصد کمترین تاثیر منفی را از شوک نفتی پذیرفته است. همچنین سطح قیمت همه بخش های در نظر گرفته افزایش می یابد. به علاوه صادرات همه بخش های مورد نظرکاهش و واردات این بخش ها افزایش می یابد.
اعظم همت افزا مجتبی بهمنی
در این پژوهش، ارزش تفریحی باغ شاهزاده و میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان این باغ با استفاده روش ارزش گذاری مشروط و پرسشنامه انتخاب دوگانه تعیین و اندازه گیری شده است. برای اندازه گیری میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان از مدل لاجیت استفاده شده و بر اساس روش حداکثر درستنمایی، پارامترهای این مدل را برآورد گردیده است.
حامد مسرور علیرضا شکیبایی
هدف از انجام این تحقیق بررسی کارایی بورسهای منطقه ای کشور درسال1386 ،رتبه بندی این واحدها براساس کارایی های مشخص شده، مشخص کردن بورسهای منطقه ای کارا و ناکارا و جستجوی عامل موثر بر کارایی واحدهای مورد بررسی، می باشد. دراین تحقیق ازروش غیر پارامتریک dea (تحلیل پوششی داده ها)استفاده می شود. در روش تحلیل پوششی داده ها دو مدل ccr و bcc از مدلهای پایه ای و اصلی برای تجزیه و تحلیل داده هاست که هر یک در قالب مدل ورودی محور یا خروجی محور قابل بیان می باشند. ما از این مدلها دراین تحقیق استفاده خواهیم کرد. در مدلهای ورودی محور با ثابت نگه داشتن خروجی ها سعی درکاهش میزان ورودی ها داریم. درمدلهای خروجی محور ورودی ها را ثابت نگه داشته و سعی درافزایش میزان خروجی ها داریم. درمدل ccr (فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس) ده واحد کارا بوده و دارای کارایی یک شدند. با استفاده از روش اندرسون-پیترسون واحدهای کیش ، زنجان واصفهان دارای بالاترین کارایی درمدل ccrشدند. در روش ccr واحدهای سیستان و بلوچستان)بیست ویکم )، کرمانشاه (بیستم) و اردبیل (نوزدهم) دارای کمترین کارایی شدند. واحدهای زنجان با یازده بار، آذربایجان غربی با هشت بار و اصفهان با شش بار مرجع شدن، بیشترین دفعات به عنوان واحد مرجع برای ساخت واحد های مجازی مورد استفاده قرارگرفتند. درمدل bcc(فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس) شانزده واحد بر روی مرز کارایی قرارگرفتند و دارای کارای یک شده و پنج واحد نیز از آنها به عنوان واحدهای نا کارا شناسایی شدند. واحدهای کیش ، اصفهان و زنجان دارای بالاترین کارایی درمدلbcc بودند. سه واحد فارس(بیست ویکم)،آذربایجان شرقی (بیستم) و خوزستان(نوزدهم) دارای کمترین کارایی بودند. با توجه به اینکه هنگام محاسبه کارایی با فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس ناکارایی مقیاس از کارایی واحد حذف می شود، کارایی در این حالت بزرگتر یا مساوی کارایی در حالت فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس است. با فرض بازده متغیر تغییرات قابل ملاحظه ای در محاسبه ی کارایی واحدها نسبت به حالت قبل یعنی فرض بازده به مقیاس ثابت دیده می شود که این خود بیانگر تاثیر مشخص مقیاس عملکرد واحد ها بر روی میزان کارایی آنها ست. واحد کیش درهر دومدل با اختلاف فاحشی در امتیاز کارایی دارای رتبه اول در میان بورس های منطقه ای قرار دارد که این واحد را به عنوان یک واحد شاخص و استثنایی در میان تمام واحدها مطرح می¬کند. باتوجه به قرار گرفتن بورس های کرج و مشهد درمدلccr در رتبه های هشتم وپانزدهم ودرمدل bcc دررتبه ی ششم و پنجم نمی توان فرض یک مبنی براینکه این بورسها درمیان سایر بورسها دارای بالاترین کارایی می باشند را پذیرفت. اما به دلیل قرار گرفتن واحد اصفهان درمدلccr در رتبه ی سوم و در مدلbcc در رتبه ی دوم می توان فرض یک مبنی بر اینکه، این بورس در میان سایر بورسها یکی از سه بورس با بالاترین کارایی است، را می توان پذیرفت. از مقایسه¬ی سطح بندی بورسهای منطقه ای براساس رتبه ی آنها در مدل ccr و bcc با سطح بندی بورسهای منطقه ای برحسب توسعه یافتگی استان محل مشخص شد که در مدل ccr فقط شش واحد و در مدل bcc فقط پنج واحد در سطحی از کارایی قرار دارند که با توجه به سطح توسعه یافتگی استان محل بورس منطقه ای انتظار داریم. از این مقایسه و همچینین تخمین دو رگرسیون مربوط به این دو حالت نتیجه گرفقیم فرض دوم را مبنی بر وجود رابطه مستقیم بین رتبه ی کارایی بورس منطقه ای و سطح توسعه یافتگی استان محل آن را نمی توان پذیرفت.