نام پژوهشگر: غلامعلی حاتم
نرگس دلاوری محمدرضا دادگر
در این رساله برداشت های تصویری از دوزخ در هنر ایران، مورد مطالعه قرار می گیرد که عموماً متعلق به دوره های ایلخانی، تیموری و صفویه می باشند. دوره ی ایلخانی با توجه به آزادی نسبی مذهبی حاکمانش، کتاب های مصور مذهبی مانند تاریخ طبری و جامع التواریخ،... را در بر دارد. در این آثار علاوه بر تأثیرات مذهب اسلام، انعکاس مذاهب بودایی و مسیحی نیز به چشم م یخورد، اما تصویر دوزخ در این آثار مشاهده نم یشود.در دوره ی تیموری، زهد نمایی فرمانروایان منجر به تدوین کتابهای مذهبی با نوعی آموز شهای دینی شد که معراج نامه ی مکتب هرات از آن جمله است. در این کتاب، تصاویر دوزخ و بهشت را مورد بررسی قرار داده است.با رسمیت یافتن مذهب تشیع در دوره ی صفویه، نگارگری و نقاشی مذهبی رونق بیشتری یافت ولی در معراج نام ههای پیامبر نیز تصویر کردن دوزخ مشاهده نمی شود،
وحدت یارمحمدی حسین مهرپویا
آنچه در این رساله مورد توجه قرار گرفته نماد حلقه به عنوان یکی از نمادهای کهن و باستانی است که به عنوان نشان سلطنت در ایران و بین النهرین و مصر باستان مورد استفاده قرار گرفته است. در ابتدا با بررسی مفاهیم نماد و اسطوره به بررسی نماد ورمزگرایی در هنر پرداخته شده وسپس نقش دایره به عنوان پیشینه ای از نماد حلقه مطالعه شده است وبعد از آن نماد حلقه وکاربردهای مختلف آن در فرهنگ وهنر ایران مورد بررسی قرار گرفته است ودر نهایت با جمع بندی مطالب فرضیات مطرح شده مورد ارزیابی قرار گرفته است.این نماد از نمادهای هندسی خورشید بوده و با ایزد مهر (میترا)، یکی از خدایان کهن آریایی، در رابطه است و سمبل عهد و پیمان میترا و یارانش به حساب می آید. این نماد همچنین با مفاهیم دایره سمبل هستی و آفرینش، الوهیت وکمال و نیز جاودانگی مرتبط بوده و به عنوان نماد حمایتگر به صورت کاربردی در دستبندها و بازو بندها و انگشتری و غیره مورد استفاده قرار می گرفته است. این نماد با مفهوم قدرت بخشی، به صورت فروهر، چرخ قانون، دستارشاهی(دیهیم)، حلقه مروارید و نیز گل نیلوفر درآمده و از جانب خدا یا خدایان با عنوان فرّالهی به شاهان و صاحب منصبان و نیز دلاوران اعطا گردیده است. در نقش برجسته های ساسانی که اعطا حلقه را از جانب اهورا مزدا نمایش می دهد. ایزدان مهر و ناهید نیز به عنوان بخشایندگان فر حضور دارند و نگهبان و مجری قانون الهی ارته و دین بهی بوده اند. این قانون به صورت نماد حلقه درآمده و از جانب ایشان به شاهان و بزرگان اعطاء گردیده است و آنان را مأمور اجرای این قانون بر روی زمین قرار می دادند. بنابراین وجود نماد حلقه با مفهوم عهد و پیمان الهی بین خدایان و شاهان ایرانی، سلطنت ایشان را جاودانه به نمایش می گذارد.
بهروز الیاسی محمدحسین حلیمی
هنرمندان نقاش ایرانی پس از دو دهه آشنایی و کاربست شیوه های جدید هنر غربی ، تقلید محض از هنر غرب را دور از خلاقیت های هنری دانسته و سیاست گذاران هنری نیز در پی شیوه ای با ویژگی های ملی و هویتی با اشاره منتقدان غربی و ایرانی تحصیل کرده ی غرب رجوع به سنت و هنر عامه را راهگشای هنر نوگرای ایران دانستند ، به دنبال این اندیشه «نقاشی- خط» ایرانی از بطن مکتب «سقاخانه»و فعالیت چند هنرمند مستقل تولد یافت . «نقاشی- خط» نوگرای ایران دو دیدگاه ناهمساز و متناقض مدرن و سنتی را یکجا با هم دارد ، این هنر با داشتن چهار وجه خوشنویسی ، نقاشی ، سنت و مدرنیته ، هنری تلفیقی و چند جنسیتی به شمار می آید . در این هنر تلفیقی ، مبانی هنر های تجسمی غرب و مبانی خوشنویسی اسلامی به نسبت های متغیر در کنار هم قرار دارند ، پس عنوان سنتی یا مدرن به تنهایی نمی تواند گویای ویژگی های این هنر باشد . پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل تأثیر گذاربر«نقاشی- خط» ایرانی دهه 40 تا 80 و نیز بررسی کمی و کیفی اصول و مبانی هنر های تجسمی غرب و مبانی خوشنویسی اسلامی انجام گردید به این منظور از روش تحلیلی – توصیفی استفاده شد ضمن آنکه از مطالعه تطبیقی نیز غفلت نشده است . در باره «نقاشی- خط» معاصر ، مجموعه آثار هنر مندان ، مقالات ، گفت و گو ها و انتقادات پراکنده ای در کتاب ها ونشریات وجود دارد که در رساله حاضر ، داده های یاد شده پس از مطالعه ، دسته بندی شده و از مطالبی که صحت آن ها با تطبیق و تحلیل ، تأیید شده ، در راستای هدف پژوهشی به کار گرفته شده است . اطلاعات ضروری تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای به دست آمده است . مهم ترین نتایج مذکور در این تحقیق حاکی از آن بود : 1- هنرمندان «نقاشی- خط» با هنر مدرن برخورد گزینشی داشته اند و شیوه هایی از هنر غربی را استفاده نموده اند که باهنر ایرانی شباهت و هماهنگی داشته است . 2- انواع خوشنویسی ، «نقاشی- خط» و خط نگاره های قدیم ایران در «نقاشی- خط» نوگرا تأثیر مستقیم داشته است . 3- مبانی هنر های تجسمی در «نقاشی- خط» نوگرا در صورت ، بر مبانی خوشنویسی غلبه داشته اما در محتوای آثار و اندیشه ایرانی و اشراقی عمیقاً حاکم بوده است .
الهه خسروی غلامعلی حاتم
چکیده موجودات تلفیقی که بر مهرها ، نقش برجسته ها و به شکل پیکره و اشکال گوناگون تجسم یافته اند ، ترکیبی از موجودات گوناگون از جمله انسان و حیوان هستند و در دنیای واقعی نظیری ندارند . به وجود آمدن این موجودات در هنر تمدن های کهن ، ریشه در باورهای مردم این سرزمین ها دارد و تجسمی که از نیروهای طبیعی و ماوراءالطبیعی در اسطوره های آنها وجود دارد. در تحقیق پیش رو ، آثار مربوط به موجودات تلفیقی از نظر ظاهری بررسی شده اند و به ریشه ی اساطیری آنها نیز اشاره شده است . همچنین به کمک روش کتابخانه ای از نظرها ، توصیف ها و یافته های پژوهشگران و باستان شناسان نیز استفاده شده است . در فصل اول به بررسی موجودات تلفیقی در ایران پرداخته می شود . در این فصل از هنر عیلام در هزاره ی 4 ق.م تا آخر دوره ی ساسانی (قرن 6 م) به این موضوع پرداخته می شود و موجودات تلفیقی را در سیر هنری ایران باستان شاهدیم . در فصل دوم نیز به موجودات تلفیقی در هنر میان رودان پرداخته می شود . در این فصل نیز از هزاره ی 4 ق.م ، یعنی از هنر سومر تا آخر دوران آشور جدید 612 ق.م ، مورد بررسی قرار می گیرد . در فصل سوم نیز ، به موارد مشاهده شده در هنر این دو تمدن ، و تأثیرات احتمالی آنها بر یکدیگر پرداخته می شود . در نهایت به تعداد قابل توجهی از موجودات تلفیقی در هنر دو تمدن بر می خوریم که برخی منحصر به همان هنر و تمدن هستند . مانند سیمرغ در هنر ایران و شیر - دیو در هنر میان رودان ، و برخی با یکدیگر مشترک اند . که این گروه به دو دسته تقسیم می شوند . یکسری موجودات تلفیقی که در عنوان یکی هستند ولی از نظر ظاهری متفاوت اند . مانند کژدم انسان که در هر تمدن به شکل های گوناگون تصویر شده است . و دیگری هم در عنوان و هم از نظر کاربرد و ظاهر به هم شبیه اند .مانند پیکره های گاو بالدار با سر انسان ( لاماسو ) که هم در ایران (دوران هخامنشی) و هم در میان رودان (دوران آشور جدید) به عنوان نگهبان و دافع شر در دروازه ی کاخ ها قرار گرفته اند .
سمیرا دزیانیان غلامعلی حاتم
مجموعه تاریخی بسطام شامل بناهای سردر ورودی و دالان اولجایتو، ایوان مقابل ورودی به صحن (ایوان غازان خان)، گنبد غازان خان، حرم امامزاده محمد (ع) و گنبد قرینه آن، مسجد جنب حرم، آرامگاه بایزید، توحید خانه خانقاه (صومعه بایزید)، مسجد بایزید، منار سلجوقی (منارجنبان)، مسجد جامع، برج کاشانه، و مدرسه شاهرخیه می باشد. این مجموعه تاریخی، حاوی میراث گرانبهایی از چند دوره هنر ایرانی- اسلامی است که تا کنون به طور دقیق و ژرف مورد بررسی قرار نگرفته است. اگر چه این مجموعه حاوی عناصر تصویری غنی از دوران سلجوقی، ایلخانی، تیموری، صفوی و قاجار می باشد، به دلیل محدودیت منابع موجود در باره این مجموعه، نمی توان آثار این مجموعه را از منظر زیبایی شناسی بررسی کرد. کتاب ها و مقالات موجود در این باره تنها به معرفی گوشه هایی از آثار آن هم صرفاً از حیث تاریخی پرداخته اند. در این پژوهش هدف بررسی زیبایی شناسانه این مجموعه است و روش تحقیق به صورت توصیفی، تحلیلی می باشد. ابتدا عکس ها و اطلاعات لازم به منظور معرفی مجموعه آثار تاریخی بسطام با تأکید بر جلوه های زیبایی در کتیبه نگاری، کاشیکاری و گچبری با دو روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. سپس اطلاعات به دست آمده جهت نیل به اهداف پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.مجموعه بسطام شامل تزئیناتی به شیوه کاشیکاری (کاشی معقلی و کاشی معرق)، گچبری و آجرکاری و نیز نقاشی روی گچ می باشد. در تمامی این تزئینات صرف نظر از شیوه کار، از نقوش انتزاعی گیاهی شامل گل ها، ختایی ها و اسلیمی ها، نیز نقوش هندسی و خوشنویسی جهت تزئین استفاده شده است. انتزاعی بودن نقوش سبب می گردد که انسان با دیدن این آثار بیش از آنکه دنبال تطبیق نقش با موجود عینی آن باشد، به فضایی برای تعمق و تأمل دست یابد. تنها در دوشیوه کاشیکاری و نقاشی روی گچ، رنگ وارد تزئینات مجموعه شده است که البته این رنگ ها براساس جنبه نمادینشان حضور دارند و به گونه ای استفاده شده اند که برمعنویت فضا می افزایند.باوجود اینکه در این مجموعه آثاری از تزئینات و تعمیر در دوره های گوناگون وجود دارد، اما بنا یکپارچگی خود را از دست نداده و در تمام این آثار اصول حاکم بر هنر اسلامی حفظ شده است و در حقیقت این آثار به تداوم سنت هنر اسلامی کمک کرده اند.
محمد رضا گرشاسبی فخر علیرضا طاهری
چکیده: برای بررسی نماد براق در نگاره های معراج مکتب های هرات و تبریز (2)، به کلیاتی درباره ی عناصر اسطوره و رابطه ی آن با هنر، دین و نماد پرداخته شده است و تعدادی از حیوانات ترکیبی به عنوان عناصر متداول در اساطیر معرفی و ارتباط آنها با براق مورد بررسی قرار گرفته است. اسطوره، دریچه ای به تجربه های ماورایی است؛ بنابراین، بهترین بستر برای بیان تجربیات عمیق انسان در برقراری ارتباط با مبدأ هستی است؛ زیرا، تجربیاتی ژرف مانند معراج حضرت پیامبر، فراسوی استدلال های عقلی می نشیند، چنان که اسطوره ها چنینند. حیوانات ترکیبی در دنیای اساطیر نقشی مهم ایفا می کنند و براق در میان حیوانات ترکیبی اساطیری، تنها نمونه ای است که به عنوان واسطه ی تحقق تجربه های ماورایی انسان شناخته شده و مفاهیم نمادین بسیاری را در خود نهفته دارد. نماد، زبان اسطوره است و نمادپردازی، سهم به سزایی در ساختار هنر و ادبیات ایرانی دارد. بنابراین، برای بررسی نماد براق، تعریف ها و ویژگی های که اندیشمندان از نماد و نمادپردازی داده اند، مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، داستان معراج حضرت پیامبر به روایت تفسیر سورآبادی گنجانده شده و مسائل مربوط به معراج مانند واژه شناسی، اهداف، دلایل وقوع معراج، وسایل سفر معراج، معراج در تفاسیر و آثار حکیمان و عارفان و تأثیر آن بر ادبیات و هنر ایران و غرب مورد بررسی قرار گرفته است و خلاصه ای از ارداویراف نامه -نمونه ای از عروج در ایران باستان- نقل شده است. با مروری بر نگارگری ایران و بررسی ارتباط ادبیات و نقاشی با تأکید بر معراج حضرت پیامبر، بررسی عناصر نگارگری مکتب هرات و تبریز (2) به تحلیل نگاره های معراج با تأکید بر نماد براق، با توجه به روایات مربوط پرداخته است. سپس، نمونه هایی از براق در نگاره های دو مکتب مورد مقایسه قرار گرفته است. هنرمندان با در نظر داشتن روایات و بهره گیری از سنت های تصویری مکتب مربوط و خلاقیت خود به ترسیم براق همت گماشته اند.
مریم باقری نسامی غلامعلی حاتم
اگرچه قهرمانان اساطیری در قالب ها و اشکال گوناگونی بروز می کنند، اما به جرأت می توان بیان کرد که سرگذشت مشابهی دارند و مراحل مشابهی را پشت سر می گذارند. هدف از نگارش این پایان نامه توجیه و کشف این مشابهت هاست. دو فرضیه ی این پژوهش عبارتند از اولاً همانندی هایی در ماجرای قهرمانان اساطیری ملل مختلف وجود دارد. ثانیاً این همانندی ها در قهرمانان دنیای معاصر نیز به چشم می خورد. بنابراین بررسی تحلیلی - توصیفی حاضر، قهرمانانی را در نظرگرفته است و به تحلیل ماجرای هریک می پردازد. برای تأکید بر این نکته که زمان و مکان در ماجرای قهرمانان و سفر کهن الگویی آنان بی تأثیر است، قهرمانان مورد بررسی، از تمدن های مختلف و بدون در نظر گرفتن تقارن یا عدم تقارن زمانی انتخاب شده اند. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه ی کتب مربوطه و مشاهده ی فیلم انجام گرفته است. در نهایت نتیجه ی این بررسی که روش شناسی آن مبتنی است بر کاربست آرای یونگ در باب کهن الگو و ایده ی جوزف کمبل در خصوص «سفر قهرمان»، دستیابی به الگویی ست واحد که فراتر از زمان و مکان است و این گونه خلاصه می شود: قهرمان متعلق به هر مکان و زمانی که باشد، توالی اعمال او از الگوی معینی تبعیت می کند که می توان آن را از داستان های سراسر جهان و دوره های گوناگون تاریخی استخراج کرد.
سعید حسن زاده غلامعلی حاتم
رساله ی حاضر پژوهشی است در زمینه ی " بررسی نقوش و عناصر تصویری نیایش گاه مانایی در قلایچی بوکان" به عنوان بخشی از مستندات هنر نقاشی در حدود 600 تا 900 قبل از میلاد. نگارنده در این رساله ضمن آوردن طرح تحقیق، در راستای اهداف تحقیق به بررسی تاریخ ماناها، نحوه ی به وجود آمدن آجرها و جایگاه علمی و هنری آن ها می پردازد و ساختار و نحوه ی شکل گیری تصاویر روی آجرها و بیان اسطوره ای و تجسّمی آن ها را مورد تحلیل قرار می دهد. این رساله هرچند موشکافانه به بررسی تزئینات وابسته به نیایش گاه، مثل گونه های مختلف آجرهای لعاب دار پرداخته، امّا به گونه ای تحلیلی نیز درصدد است تا زوایای هنر مانایی و چگونگی تشکیل فرم و فضا و جایگاه هنری و علمی آنان را در این آثار از نظر شیوه ی اجرا، تکنیک ها، شناخت فرم ها و استفاده از رنگ های مختلف مورد بررسی قرار دهد. شایان ذکر است که نقاشی های اجرا شده بر روی آجرهای لعاب دار قلایچی به نسبت هنر زمان خود، خلاقانه محسوب می شود و در نتیجه به هنری با سبک طبیعی و آزادی عمل بیشتر بدل شده و هنرمندان این آثار سخن جدید و مطرحی را در حوزه ی هنر نقاشی برای بشریّت به ارمغان آورده اند و تأثیرات قابل توجهی در آثار هنری بعد از خود به جای گذاشته اند. نقوش و یافته هایی که در طول هزاران سال در دل کاخ معبد ِ قلایچی شهر ایزیرتوی باستانی مدفون شده بود، مهم ترین مدارک، اسناد و مستندی از هویّت ملی، اجتماعی، معماری و هنر تمدن مانایی به شمار می رود. مانایی ها، مهم ترین و بزرگترین دولتی بودند که در هزاره ی اول قبل از میلاد شکل گرفته و بیش از 300 سال به حیات مستقل سیاسی و فرهنگی خود ادامه داده اند.
کمند کبیری غلامعلی حاتم
موضوع پژوهشی که اینک پیش روی شماست ، پیکرک های انسانی در ایران پیش از اسلام است ؛ سرزمینی که هم به لحاظ جغرافیایی و محیط طبیعی گسترده و فراخ است ، هم به لحاظ تاریخی و زمانی دراز آهنگ و دیرپا و پرمایه و غنی و رنگارنگ. باید گفت که آگاهی ما از تاریخ ، فرهنگ ، مدنیت ، معنویت و لایه های دیرینه و باستانی تر عالم ایرانی و جایگاه حضور پیکره ها بر صحنه زندگی مردمان این سرزمین کهن همچنان محدود ، مبهم ، ناقص و نابسنده است. میراث مدنیت و معنویت ایران عهد باستان ؛ رشته های اتصال و حلقه ی پیوندی از ؛ کلاف ها ، حلقه ها و زنجیرهای به هم تابیده و پیچیده چندین هزاره سنت و مدنیت و معنویت و آیین ورزی هزاره های کهن تر فرهنگ ها و جوامعی است ،که زمانی در این سرزمین می زیسته اند. در میان برهم ریختگی مجموعه آثار ایران باستان موجود در گنجینه موزه ملی ، از اجماع پیکره های به یادگار مانده به منظری دست یافتم ؛که تحلیل این آثار را به بهترین وجه ، ممکن ساخت.طبقه بندی بر اساس فرم ظاهر این نمونه ها ،که منجر به تحلیل بهتر چرایی موجودیت این آثار شد.
مینا طلایی غلامعلی حاتم
در دوران معاصر تصور شکل گرفتن هنر به مانند هر تجربه انسانی دیگر، خارج از جامعه آن ممکن نیست. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی علل و شرایط شکل گیری جریانات هنر معاصر، به مطالعه ارتباط هنر و فرهنگ (بعنوان حوزه هایی که مرزهای میان آن ها بطرزی فزاینده کمرنگ می شوند) در دو جامعه ایران و ایالات متحد می پردازد. محدوده مورد نظر این پژوهش مجسمه سازی فیگوراتیو از آغاز دهه 1980 میلادی را شامل می گردد. آغاز این دهه مصادف با اوج پست مدرنیسم در ایالات متحد و وقوع انقلاب اسلامی و شکل گیری هنر متعهد در ایران است. به سبب ارزش ها و هنجارهای ضد غربی انقلاب، هنر مدرنیسم (به مثابه پدیده ای غربی) در ایران با عدم استقبال مواجه می شود؛ لیکن پس از وقفه ای قریب به یک دهه، استفاده از دستاوردهای هنر غرب، با تاخیری زمانی و خارج از متن فرهنگی آن ها افزایش می یابد. در وضعیتی که هنر غرب همگام و در ارتباط با سایر حوزه های فرهنگ آن شکل می گیرد؛ تغییر رویکرد هنر معاصر ایران نسبت به هنر غرب، خوانشی مجدد از آن را ایجاب می نماید که در نتیجه می تواند بطور کلی بازتابی از عدم قطعیت در موضع گیری نسبت به غرب و تعلیق وضعیت جامعه میان دو قطب سنت و مدرنیته عنوان گردد. کوشش جهت خلق آثار مجسمه سازی فیگوراتیو در راستای ارزش های ایرانی-اسلامی، به خوبی بیانگر این تضاد و تعلیق است، زیرا امکان فعالیت این رسانه، خود ما حصل ارتباط ایران با غرب و آغاز روند مدرنیزاسیون است و به هر روی از آنجا که هنر به مفهوم معاصر آن پدیده ای غربی است نمی تواند ابزار رسیدن به سنت ایرانی تلقی گردد.
نینا اکبری تیرآبادی غلامعلی حاتم
تمدن غنی و والایی که در دوره ساسانیان در کشور ایران بوجود آمد در پیشرفت تمدن و فرهنگ ملل آسیا و اروپای شرقی اهمیت زیادی داشت. امروزه اغلب موسیقیدانان ایرانی با سازهای متداول در موسیقی جهان آشنایی دارند. امّا تا اواخر دوره قاجار، رایج ترین سازهای اصیل ایرانی عبارت بوده اند از نی، کمانچه، سنتور، تار و انواع آلات موسیقی ضربه ای مانند کوس، دُهُل، نَقاره، دَف، دایره و دایره زنگی. از زمان ناصرالدین شاه، صنعتگران برجسته این آلات موسیقی را به زیباترین صورت می ساختند و هنرمندانه تزیین می کردند. موسیقی ایران کاملاً ریش? ایرانی دارد و در نهایت تأثیراتی از دیگر موسیقیها گرفته است . سازهای ایرانی به بسیاری از کشورها راه پیدا کردند و در برخی تغییراتی ایجاد شد . در این پژوهش با سازهایی نظیر چنگ ، بربط و ... آشنا شدیم که کاملاً خاستگاه ایرانی دارند و اساس پیدایش سازهایی چون هارپ و گیتار می باشند . متأسفانه اکثر سازهای متداول در عصر ساسانی دیگر وجود ندارند و یا تغییراتی در ساختار آنها انجام گشته و بعنوان سازهایی با ملیتهایی به جز ایرانی شناسانده شده اند.
محمد محمدی غلامعلی حاتم
نقاشیِ سغدی چه از نظرِ درونمایه و چه از نظرِ برونه یا صورتِ کار با نگارگریِ ایرانی و ریشههایِ آن، از جمله هنرِ ساسانی و هنرِ مانوی، در رابطهیِ مستقیم و پیوند است. این به این معنا نیست که مانند هنرپژوهانِ روسی، هنرِ فرارود را جدا و مجزا از ایران دانست بلکه این هنر بخشی از هنرِ ایران اما مستقل از دربارِ ساسانی میتواند باشد. نخستینبار دیاکُنُف، باستان شناس و پژوهشگرِ هنرِ سغدی، نقاشیِ سغدی را بهعنوانِ سرچشمه یِ هنرِ اسلامی طرح کرد و بر آن بود تا رابطهیِ سپسینِ آن را با مکتب هرات نشان دهد. دیاکنف بهشیوه یِ هنرپژوهانِ شوروی سابق بر آن بود که نقاشیِ سغدی گویایِ یک عصرِ دهگانی با زمینه هایِ اجتماعی و آرمانیای بود که با فرارود و هراتِ عصرِ بهزاد همسان بود تا با پررنگ کردنِ نقش سغد در شکل گیریِ مکتب هرات و بخارا، نقش ایران را در این زمینه کم رنگ جلوه دهد. همچنانکه آزادیِ عملِ هنرِ سغدی مانند فرهنگِ سغدی در برخورد با پدیدههایی که در هنرِ درباری هرگز تصویر نمیشدند، مانند داستانهایِ عامیانه، داستانهایِ پهلوانی و زنان بود. دوری از مرکز قدرت نهتنها سبب آفرینندگیِ هنرمندانِ پرتوان، بل امکان وامگیری و درآمیختنِ عناصرِ وامگرفته را در هنرِ جاری ممکن میساخت. از سویِ دیگر، همین دوری سبب می شد تا در زمانهایِ گوناگون همانند حملهیِ اسکندر یا تازیان امکانِ نگاهداری و پاسداری از میراث و مردهریگِ گذشته ممکن باشد، بیدلیل نبود که نخستین جنبشهایِ فکری، فرهنگی و هنریِ ایرانیان از خراسانِ بزرگ و فرارود برخاست.
یوسف فاریابی غلامعلی حاتم
آدمی در طول عمر خود شاهد مرگ انسانها بوده و این مسأله همواره برای بشر رنج و اندوه فراوان در پی داشته است. بشر برای کاهش درد و رنج خود و جاودانه ماندن در جهانِ دیگر، اقدام به اجرای آیینها و مناسک ویژه نموده است تا بتواند اندکی از اضطراب خود نسبت به مرگ را بکاهد؛ تنوع فرهنگی و تاریخی باعث شده که آیینها و شیوههای تدفین و همچنین باورها و اعتقادات انسانها نسبت به روح و جهان پس از مرگ متفاوت باشد. هندیها مردگان خود را میسوزاندند تا روح آنها آزاد و به سوی بهشت برود. یونانیها در دهان مرده سکه می- گذاشتند تا پیرمردی قایقران به نام شارون در قبال گرفتن سکه، روح مرده را به جهان دیگر ببرد. میزتکها (از اقوام کهن مکزیک) در قبور مردگان خود جسد سگ میگذاشتند تا روح متوفی را به جهان دیگر ببرد. ساکنان دره آمازون سعی می کردند تا با خوردن خاکستر و گوشت مردگان، دلیری و شجاعت آنها را به خود انتقال دهند. ساکنان فلات مرکزی ایران مردگان را در کنار اجاق دفن میکردند تا موجب برکت و رزق و روزی شود. جهان پس از مرگ، همواره برای بشر معما بوده و نتوانسته تصویر مشخصی از آن ارائه دهد. یونانیها و بابلیها، قلمرو مردگان را قعر زمین میدانستند. رومیها و یونانیها اعتقاد داشتند که ارواح مردگان به طبقات بالای آسمان میرود. چینیها دامنه کوه تایشان را سرزمین مردگان میدانستند و مصریها کوه تالیبی را سرزمین اموات می- دانستند. در مجموع مسائلی چون بهشت و جهنم، سنجش اعمال، جهان پس از مرگ و ... در باورها و اعتقادات ملل مختلف به صورت مشترک وجود دارد.
مسعود طاهری غلامعلی حاتم
در قرن حاضر نقوش صخره ای ما قبل تاریخ هر روز بیش از پیش مورد توجه انسان شناسان و پژوهشگران تاریخ هنر قرار می گیرند و شاهد آن شناسایی این هنر در بیش از 120 کشور جهان است. دانشمندان سعی در حل این معماری خلاقیت بشری دارند که این هنر چه چیزی در ورای خود پنهان کرده است ؟ در طول عمر تاریخ این هنر نظریه های گوناگونی در این ارتباط ارائه شده است که از آن جمله می توان به نظریه هنر برای هنر ، توتمیسم ، ساختارگرایی و سمبولیسم جنسی ، جادوی همدلانه یا جادوی شکار و نهایتاً شمنیسم که توسط دیوید لویس ولیامز مطرح شده اشاره کرد ، بر پایه نظریه لویس ولیامز مردم پارینه سنگی مذهب شمنی داشته اند و هنر خود را در این چارچوب ارائه کرده اند ، نگارنده در میان سنگ نگاره های نو یافته در ایران مولفه هایی از آیین شمنیزم از قبیل نمادسازی پرندگان و پرواز جادوئی را تشخیص داده و سعی در تطبیق فرمی تعدادی از نقوش سنگ نگاره های ایران با مولفه های اصلی این آیین را دارد وامیدوار است از این طریق دریچه ای جدید به این عرصه ی خاموش بگشاید. لغات کلیدی :سنگ نگاره ، شمنیسم،هنر های صخره ای، تیمره
فتانه محمودی محمود طاووسی
چکیده با وجود غنای مضامین تصویری سقانفارها و پیوند آن با آیین ها، اعتقادات مردم منطقه و اساطیر و ادبیات ایران، تاکنون هیچ پژوهش فراگیری در باب چگونگی و میزان تأثیر پذیری نقوش سقانفارها از فرهنگ حاکم بر هنردوره قاجار و تعامل آن با نسخ ادبی صورت نپذیرفته است. معدود پژوهش های انجام شده نیز به دلایل مختلف از جمله محدود بودن یافته های تحقیق و فقدان روش تحقیق تعریف شده قابل استناد نیستند. اکثر این پژوهش ها به بررسی توصیفی نقوش پرداخته و خاستگاه آنها و ارتباط آن را با هویت هنر دوره قاجار را در نظر نگرفته اند. رساله حاضر در هفت فصل به پیدایش مضامین، مفاهیم و خاستگاه نقوش و تبیین رابطه آنها با مذهب، اساطیر و ادبیات ایران می پردازد. برای دستیابی به این منظور ابتدا با انتخاب چند نمونه از سقانفارها نقوش آنها دسته بندی و مضامین آنها طبقه بندی می شوند و برای کشف مفاهیم مستتر در آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. در انتهای رساله می توان نتیجه گرفت که استفاده از سقانفارها به عنوان مکانی جهت برگزاری مراسم عزاداری در ماه محرم به یاد واقعه عاشورا و یاران امام حسین (ع) و تشنگی لب یاران امام و حضرت ابوالفضل(ع) به عنوان سقای دشت کربلا تا به امروز تداوم داشته است. رویکرد تحقیق ساختاری است. یعنی سقانفار به عنوان یک واحد در برگیرنده اجزاء متفاوتی است که معانی بی شماری در آنها مستتر است و دسته هایی از این روابط است که با هم تلفیق شده و معانی را پدیدار می سازند. به دلیل کارکرد اساطیری، کهن نمونه ای و نمادین نقوش سقانفارها، روش تجزیه تحلیل اسطوره ای و کهن الگویی برگزیده شده است.برای این کار ابتدا مضامین کلی نقوش بررسی شده و سپس تعدادی از سقانفارها به عنوان جامعه آماری تعیین شده و مورد تجزیه تحلیل قرار می گیرند. تأکید این رساله علاوه بر تحلیل معانی و مضامین نقوش، به ارتباط آنها با فرهنگ و اعتقادات حاکم بر جامعه نیز می باشد لذا کلیه مولفه های هویت ساز از جمله مذهب، اساطیر، افسانه ها و هنر عامه پسند منطقه و ارتباط آنها با خلق این آثار مورد توجه قرار گرفته اند. در واقع هریک از این نقوش به عنوان یک واحد ، کل نظام ساختاری یک سقانفار را شکل داده اند که در ورای این ساختار نظامی فرهنگی و مفهومی قابل مشاهده است. در انتهای رساله می توان نتیجه گرفت که با توجه به تقسیم بندی مضامین نقوش در سقانفارها شامل مضامین مذهبی، ادبی، تاریخی و روزمره، می باشند. رواج تعزیه و شبیه خوانی در دوره قاجار، اصلی ترین علت برپایی سقانفارها بوده است. و نقوش آنها نیز، برگرفته از متون تعزیه می باشند. شاهنامه فردوسی با مضمون حماسی، قصص الانبیاء بامضمون مذهبی و حماسی، خمسه نظامی با مضامین تغزلی، عجایب المخلوقات قزوینی با رویکرد دانش عامیانه و رواج داستانهای عامیانه نیز ثیر به سزایی در تثبیت هویت هنر مازندران در دوره قاجار داشته اند. ? همگی ت کلمات کلیدی : هنر دوره قاجار، نقوش سقانفارها، تعزیه، مضامین ادبی، اساطیر، حماسه ، چاپ سنگی
سمیرا اصغرپور سارویی غلامعلی حاتم
پیدایش معماری صخره ای در هزاره اول پیش از میلاد به وقوع پیوسته است که آنرا در تمدن مادها،اورارتوها و مانناها از سده هشتم پیش از میلاد می توان جست.اطلاعات و بررسیهای باستان شناسی در مناطق غربی ایران حاکی از این است که پیش از آمدن قوم ماد اقوامی در همسایگی ایشان می زیسته اند که یکی از آنها به نام تمدن اورارتودر بخش غربی و نواحی شرقی آسیای صغیر از ابتدای قرن نهم پیش از میلادساکن بوده اند.گوردخمه های ماد را میتوان تقلیدی از گوردخمه های اورارتو دانست که بررسی آن با اهداف زیر صورت گرفته است : مطالعه عمیقتر اعتقادات و آیین های دینی مردم باستان در ایجاد معماری دخمه ای وآشکار شدن دلایل آنچه موجب ایجاد تفاوتهایی در معماری دخمه ای دو تمدن شده است و اینکه تداعی معماری هزاره اول پیش از میلاد و روشن کردن وضعیت منطقه ای از فلات ایران که در آستانه تشکیل دولتهای عظیمی چون ماد و هخامنشی بوده است. با مطالعات کتابخانه ای و بررسی پژوهشهای باستان شناسی و تاریخی انجام شده این نتیجه حاصل گردید که گوردخمه های هر دو تمدن جهت تدفین پادشاهان و افراد روحانی در دل کوه وصخره ها ایجاد گردیده است و همچنین نقش مذهب و اعتقادات و باورهای دینی وآیینی نیز در ایجاد این نوع معماری از اهمیت خاصی برخوردار بوده است همچنین نقش دفاعی و استحکامی این مقابر را نباید از نظر پنهان داشت .وجه افتراق گوردخمه های این دو تمدن در این است که در نمای ظاهری دخمه های اورارتو اثری از نقش برجسته و کتیبه دیده نمی شود در حالیکه در نمای خارجی دخمه های مادی کتیبه و نقش برجسته به چشم می خورد،از طرفی عدم استفاده از پلکان در نمای خارجی دخمه های مادی دسترسی به آن را از بین برده است . اما استفاده از پله در نمای خارجی دخمه های اورارتو مرسوم بوده است. تاریخ
مریم بهاریه فاطمه شاهرودی
درواقع انسان از بدو ظهور تمدن به دنبال بیان اعتقادات و مقاصد خود بوده است و بدین منظور هنر برترین وسیله برای او محسوب می شود. بوداییان هند و زرتشتیان ایران باستان نیز از این امر مستثنی نبوده و این مسئله با مشاهده آثار هنری آنان به وضوح احساس می شود. نظر به اهمیت و معرفی دو تمدن غالب هند و ایران و اثراتی که دین در طول سالیان سال بر هنرآنان گزارده است. درراستای این امرپژوهش حاضر قصد آن را دارد که مقایسه ای تطبیقی بین دو مفهوم فلسفی، نیروانای بودایی در هند باستان و فرّه ایزدیِ زرتشتی در ایران باستان و در قالب آثار هنری آنان(معماری، نقش برجسته و مجسمه سازی) به انجام برساند. درواقع وجود برخی سوالات ذهنی از قبیل اینکه ماهیت نیروانا و فرّه ایزدی چیست و آیا این دو با یکدیگر تعاملاتی دارند یا خیر؟ و اینکه چه اثراتی بر پیکره هنری خود وارد نموده اند؟ نیرویی برانگیزنده در پیشبرد طرح محسوب شدند. در این بین آنچه ضرورت پیگیری چنین مبحثی را دو چندان می کرد، عدم وجود منابع مناسب از نظر کمی و کیفی بود. نیروانا در اصل مقصد نهایی هر بودایی می باشد و بودا اولین فردی بود که بدین درجه نائل شد. مرتبه ای که در آن انسان ازخواهش های نفسانی که مولود رنج در زندگی او هستند، رها می شود. درمورد فرّه نیز نوری است از جانب اهورامزدا که در انواع گوناگون بوده و کسب بالاترین مرتبه آن از لحاظ ارزشی، یعنی فرّه ایزدی، بستگی به شایستگی فرد دارد. این دو دراصل یک مقصد و مقصود برای پیروان دو دین یاد شده می باشند که خط مشی زندگی خود را برپایه دستیابی به آنان تعیین می کنند. با مشاهده آثار گوناگون دریافتیم که این دو مبحث درقالب برخی نمادها، گاه مشترک بین دوتمدن، در محدوده هنری آنان ظهور کرده اند. همانند چهارتاقی های ساسانی یا استوپاهای بودایی و یا مجسمه های بودای خوابیده یا نشسته بر گل نیلوفر و اهورامزدا با بال های گسترده بر طاق آتشکده ها و یا سینه صخره ها، که همگی حکایت از نفوذ دین در بند بند هنر این دو سرزمین دارند. درخاتمه ذکر این نکته ضروری است که عدم دسترسی به آثار هنری هند از جمله محدودیت های طرح موردنظر بوده و برای کسب نتایج به منابع کتابخانه ای و بازدید میدانی از برخی آثار اکتفا شده است. همچنین از نقطه نظر فنی پژوهش حاضر از نوع موضوعی با استراتژی کیفی و راهبرد تفسیری می باشد.
محمدمهدی چیت سازها سید سعید زاویه
مکتب نگارگری هرات در سال های حاکمیت شاهرخ تیموری تا آغاز حکمرانی صفویان، یکی از دوره های درخشان هنرِ نگارگری وکتاب آرایی ایرانی بود. در این دوران با گردآمدن هنرمندان رشته های گوناگون از سراسر ایران در کتابخانه های هرات، نسخه های بسیاری از متون ادبی و تاریخی و علمی مصور شد. این نسخه ها با شیوه های متنوع و تجربه های بسیار گرانبهایی از هنرمندانِ طراز اول دربار همراه بود، و به تدریج در سال های پایانی حاکمیت تیموریان به سوی نمایش شکلِ تازه ای از جهان که امروزه به « واقع گرایی » موسوم است منتهی شد. بنا بر پژوهش انجام شده در این رساله،با توجه به مفهوم « واقعیت » در آموزه های ادیان و اسطوره-های کهنِ ایرانی و بازتاب آن در فلسفه و تصوف در سال های پس از ظهور اسلام و همینطور ریشه های تصویری نگارگری ایرانی - از هنر مانوی گرفته تا دیوارنگاره های بودایی و سغدی در آسیای میانه – آنچه در تاریخ نگارگری ایرانی از اواخر عصر ایلخانی تا باشکوه ترین نسخه های آن در عهد تیموریان و صفویاندیده می شود؛ تلاش شگرفی برای بازنمایی واقعیت ِجهانِ محسوس است. و این محدود به نگارگری مکتب هرات در عصر حاکمیت سلطان حسین بایقرا نیست. با این وجود شکلی از گرایش به نمایش زندگی-ی روزمره و سویه های اندوهبار آن در این زمان دیده می شود که به نظر می رسد بیشتر محصول غلبه ی جریان های فکری گنوسیستی و بودایی در این منطقه باشد تا رویکردی اجتماعی به هنر. نخست به دلیلِ فقدان کامل بنیان های ای ستتیکی برای چنین رویکردی و سپس به دلیل وابستگی ی کامل ساختارهای صوری آثار این عهد به سنت نگارگری ایرانی در زمان ایلخانیان و تیموریان در شیراز و هرات عصر شاهرخ.
نیلوفر نیک پنجه غلامعلی حاتم
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : کاربرد شیوه های گوناگون نقد ادبی نو ، در متون هنر ایرانی ـ اسلامی کمتر مورد توجه قرار گرفته است ، در حالی که این متون مجال مناسبی برای بررسی نظریه ها و یافتن راه های تازه در تفسیر هنر دوران اسلامی به دست می دهد . یکی از روش های نقد ، استفاده از نشانه شناسی است . چارلز سندرس پیرس ، که یکی از بنیانگذاران نشانه شناسی به شمار می رود ، نشانه ها را به سه نوع تقسیم کرد : ـ نمادین : رابط? میان دال و مدلول قراردادی است . ـ شمایلی : رابط? دال و مدلول بر اساس شباهت است ـ نمایه ای : رابط? دال و مدلول علت و معلولی است . نقوش به کار رفته در مسجد شیخ لطف الله و مسجد جامع در اصفهان با توجه به وسعت معنایی ، ظرفیت بررسی از دیدگاه های گوناگون را دارد . کاربرد الگوی نشانه شناختی پیرس در نشانه های هنری ، علاوه بر این که به تفهیم این نظریه و چگونگی استفاده از آن در متون مختلف کمک می کند ، می تواند در تحلیل و تفسیر نشانه ها و نقوش این دو مکان مقدس مفید باشد .واژگان کلیدی : 1. نشانه شناسی 2. نشان? نمادین 3. نشان? شمایلی 4. نشان? نمایه ای 5. مسجد جامع اصفهان 6. مسجد شیخ لطف الله
ساره قمی غلامعلی حاتم
در این پژوهش به بررسی ابعاد مختلف الماس دریای نور به عنوان یک اثر هنری و تاریخی شاخص پرداخته شده است. در ابتدا ویژگی های علمی کانی الماس نظیر خواص شیمیایی، خواص فیزیکی مورد بررسی قرار گرفته است . در ادامه این مباحث ، به آشنایی با الماس دریای نور و الماس های شاخص ایران و جهان وجداولی برای مقایسه ای بین الماس دریای نور با الماس های شاخص ارائه شده است . بررسی تاریخی الماس دریای نور که ارتباط مستقیم با چگونگی وقایع زندگی صاحبان آن دارد ،از ابتدای ورود به ایران در زمان نادرشاه تا دوران معاصر در بستر تاریخ مورد مطالعه قرار گرفته است . و در انتها به ویژگی های هنری ، تاریخی این الماس پرداخته شده است که عبارتند ازتحلیل مطالعات دانشمندان کانادایی در رابطه با الماس دریای نور، چگونگی نام گذاری این الماس ، شباهت میان الماس کوه نور و تاج ماه که در نتیجه آشنایی با دریای نور حاصل می شود . تغییر نوع پوشش در دوره های تاریخی و تغییر در کاربرد این الماس ، بررسی دریای نور با کاربرد بازوبند و جواهرات به کاربرده شده در آن ، بررسی خصوصیات الماس دریای نور به عنوان جقه کلاه و مقایسه آن با نمونه مشابه ، توجه به مزایای آشنایی با این اثر و کاربرد آن در جوابگویی به چند سوال در حیطه ی نقاشی دوره قاجار، حضور دریای نور در تصاویر تمبر های پستی و آشنایی با موزه جواهرات ملی و بررسی نمادشناسی الماس دریای نور . در نتیجه ، این پژوهش علاوه بر تولید اطلاعات جدید درباره ی الماس دریای نور ، ارزش آن را به عنوان یک اثر هنری ، تاریخی شاخص در تاریخ هنر ایران به اثبات می رساند .
محدثه السادات اسدی غلامعلی حاتم
جیرفت(تمدن هلیل رود) خاستگاه تمدنی پنج هزار ساله است. این ادعایی است، که موافقان و مخالفان زیادی را به دنبال خویش کشانید. با از خاک بدرآمدن این تمدن کهن، سیلی از اشیاء روان? بازارهای مکار? خارجی گشته؛ و بخش محدودی نیز در دستان باستان شناسان ایرانی و خارجی قرارگرفتند. این اشیاء به تصاویری شگفت مزین گشته اند؛ تصاویری یگانه، که تا پیش از این، در هیچ تمدنی به این کثرت و تنوع، سراغی از آنها نداشتیم. در این میان، نقش «مار» به طرزی بارز خود نمایی می کند. به جرأت می توان ادعا کرد، که «مار» تنها جانوری است، که گوی سبقت را در میان دیگر نقوش ربوده؛ و جایگاه نخست را درمیان سایر تصاویر به خود اختصاص داده است. گویی هنرمند جیرفتی با این عمل سعی در نشان دادن جایگاه شامخِ این خزند?ِ اسرارآمیز دارد. لذا نگارند? این پایان نامه بر آن شد تا با روش توصیفی ــ تحلیلی، و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و موزه ای، پرده از اسرارِ درون این جانورِ خاک نشین (مار) بردارد. «مار» همواره در باورها و اعتقادات انسان جای داشته، و علی رغم جایگاه کیهان شناختی خاص، مملو از تضادهاست؛ تضادهایی چون: اهورایی و اهریمنی بودن، جاودانگی و مرگ، نرینگی و مادینگی، درمان بخشی و زیان بخشی، خورشید و ماه، آب و آتش و خاک و ...، همواره به او نسبت داده شده است؛ و شاید بتوان «مار» را بارزترین نمون? جمع قوای متضّاد دانست. به واقع این پژوهش با سرنخ قرار دادن چنین جانوری می تواند بهترین ابزار در جهت شناخت تفکرات، دین، آیین، اساطیر و... مردمانی باشد، که تا به امروز آنان را قدیمی ترین تمدن ایران می دانیم. بی شک هنر، تفکرات و باورهای تمدن عظیم جیرفت، سالیان دراز در نواحی مختلف کشورمان به گردش درآمده؛ و نقط? آغازی بر نوع تفکرات و اعتقادات ایرانیان باستان بوده است. با این استنباط که دوگانگی های وجودیِ مار، در این پیچش به وحدت رسیده؛ نقش اسرارآمیز و تکرارشوند? «مارهای درهم تنیده» هنر هلیل رود باستان، می تواند حاوی مفهوم رایجی چون «جمعِ اضداد» باشند؛ که پس از آن در اساطیر، آئین ها و اعتقادات و ... در اندیش? ایرانی تکرار گشته اند؛ و چه بسا «مارانِ درهم تنید? جیرفت»، نقط? آغازی بر این دیدگاه بوده باشند. تمدن هلیل رود، مار، قوای متضّاد، مارهای درهم تنیده، اسطوره، ایران باستان.
بنفشه میرزایی غلامعلی حاتم
سفالگری، یکی از دیرینه ترین هنرهایی است که از زمان های گذشته تجلی گاه باورها، اساطیر و تفکرات اقوام مختلف بوده است. هنرمند سفالگر در ادوار گوناگون با بهره مندی از آیین های مذهبی، ادبیات و اسطوره ها، آن ها را بر سفال ها نقش می زند که بسیار زیبا و با ارزش بوده و از جهات بسیاری قابل بررسی و مطالعه اند. در این میان سفالینه های دوره سلجوقی از جایگاه ویژه ای برخوردارند؛ این سفال ها به لحاظ نقش و موضوع بسیار متنوع تر از آثار ماقبل خود بوده اند. در پژوهش هایی که تا کنون انجام شده، به جنبه محتوایی و نمادگرایی های خاص نقوش سفال های سلجوقی، بسیار کم پرداخته شده است. از این رو این پژوهش به بررسی و مطالعه جزیی تر این نقوش از حیث فرم و مضامین آن ها پرداخته است. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است و در آن از روش تفسیری برای بررسی نقوش استفاده می شود و همچنین با استفاده از روش تطبیقی و روایی، مضامین این نقوش مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. در این پژوهش، ابتدا به پیشینه سفالگری در ایران از دوران پیش از تاریخ تا دوره سلجوقی پرداخته شده، سپس ریشه های نقوش سفال های دوره سلجوقی، شیوه های لعاب کاری و مراکز تولید، فرم و محتوای این نقوش بر بستر فرهنگی و اجتماعی این دوره مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و به خصوص به مضامین و محتوای آن ها پرداخته می شود. در نهایت، نقوش سفالینه های این دوره از حیث محتوا در 4 دسته اصلی نقوش با مضامین ادبی، مضامین کهن یا برگرفته از اساطیر، مضامین علمی، مضامین مذهبی طبقه بندی شد. واژگان کلیدی: نقش، سفال، سلجوقی، ادبی، اساطیری، علمی، مذهبی.
صدرا امیرسرداری غلامعلی حاتم
یکی از منابع مهم در جهت شناخت مذاهب، فرهنگ ها و کارکردهای پیشینیان، مطالعه تدفین های انجام شده در گورهای باستانی است. جامعه شناسی و تاریخ ادیان و فلسفه مذاهب نمی توانند بدون توجه به آثار به جا مانده از اقوام باستانی که به نوعی به فلسفه مرگ و نیستی و برخورد انسان نسبت بدان مربوط می شوند، به نتیجه گیری صحیح و بازسازی عقاید پیشینیان و تأثیر آن در حرکت و تحول انسان و تاریخ آن دست پیدا کنند. به همین جهت، برای شناخت بهتر دیدگاههای مردمان باستان به مروری کوتاه در اعتقادات اقوام مختلف، نسبت به مسأله مرگ می پردازیم؛ زیرا تدفین، ملموس ترین و عینی ترین تجسم انسان از زندگی، مرگ و پدیده های پس از آن است، که همواره در طول تاریخ، ذهن بشر را مشغول داشته و در صدد درک، غلبه و گذر از آن برآمده است.
سولماز حشمتی غلامعلی حاتم
نقاب های تئاتر نو از آغاز حضورشان تا به امروز، با چهره ای ثابت، تغییرات بزرگی را در اندیشه بازیگران و مخاطبان به نظاره نشسته اند. می توان گفت که این چهره های مرموز از جایگاهی برای خدایان و الهگان به آثاری هنری تبدیل شده اند، آثاری که دربرگیرنده آرمان هایزیبایی شناختی ژاپنی می باشند. صورتک های نو شامل رموزی هستند که نشأت گرفته از مفاهیم عمیق ادیان ژاپنی است، اما می توان گفت که بیشتر از این تأثیرات، زیبایی شناختی خاص ژاپن است که این نقاب ها را از انواع دیگر متفاوت ساخته است. به واقع این پژوهش در پی بررسی مسیری است که این صورتک ها طی کرده اند تا از صورتی آیینی و مذهبی، به بستری برای آفرینش آثاری هنری در جهت لذت بصری تماشاگر تبدیل شوند، مسیری که از زیبایی شناسی خاص ژاپن عبور می کند. بازنگری به این نوع نگرش شرقی، می تواندراه گشایی باشد در جهت یافتن جلوه هایی نو در زیبایی شناسی و آفرینش آثار هنری.
حسن اسدس نیا غلامعلی حاتم
از آنجا که طرح ها، نقوش و رنگ های به کار رفته در دست بافته های هر جامعه به عنوان مرجعی جهت شناخت و دست یابی به بخشی از زوایای پنهان زندگی اجتماعی بشر در طول قرون و اعصار قلمداد می شود، در این پایان نامه تلاش شده است علاوه بر بررسی موارد یاد شده از دیدگاه فرهنگی و هنری، نقش و جایگاه دست بافته ها در زندگی اجتماعی مردم در حوزه ی جغرافیایی استان ایلام به فراخور اطلاعات کسب شده مورد ارزیابی قرار گیرد. هدف کلی که همان عنوان اصلی پایان نامه را در بر می گیرد، بررسی طرح، نقش و رنگ در دست بافته های استان ایلام است که اهداف جزئی تری از جمله: ارائه ی تاریخچه ی معین، معرفی انواع دست بافته ها از حیث نقوش هنری به کار رفته در آنها، مواد و مصالح به کار رفته در آنها، زمینه های اجتماعی شکل گیری نقوش و طرح ها، همچنین اهمیت اقتصادی دست بافته ها در جامعه را در بر می گیرد. بنا بر مقتضیات تحقیق در علوم اجتماعی، از جمله این پژوهش که از نوع کاربردی است، روش های مطالعه ی اسنادی مشاهده و مصاحبه مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که دست بافته ها در بین مردم ایلام از قدمت نسبتاً زیادی برخوردارند. مادامی که جامعه ی سنتی و کوچ نشنین و زندگی عشایری حاکم است دست بافته ها پر نقش و نگار و رنگین تر هستند و یک جا نشینی باعث شده است که در ابعاد مختلف از جمله نقش، رنگ، فرم، اندازه و ... تغییرات عمده ای در دست بافته شکل گیرد و جنبه های خلاق و هنری جای خود را به نوعی محافظه کاری بدهد. واژگان کلیدی: طرح، نقش، رنگ، دست بافته، استان ایلام
ساناز دهقان غلامعلی حاتم
نقش بزکوهی یکی از اصلی ترین نقوش به کار رفته بر روی آثار هنری ایران باستان محسوب می شود .این نقش از دیرباز مورد توجه هنرمندان این سرزمین قرار داشته و در سیر هنری خود به لحاظ مفهومی و تصویری بسیار پر بار و غنی بوده است . این پژوهش می کوشد تا به گرد آوری و بررسی نقوش بزکوهی در دوره های مختلف پیش از تاریخ و دوره تاریخی هنر ایران پرداخته و با بررسی عوامل موثر بر ایجاد و تغییر مفاهیم این نقش ، چون علم جغرافیا و اعتقادات ، چگونگی وارد شدن آن به ابعاد معنا شناسی را دریابد و پویایی آن را اثبات کند . در فصل نخست به بیان و بررسی اصطلاحات مورد کنکاش در پووهش که به آنها در طول متن اشاره شده ، می پردازیم و در فصل بعد با نگاهی اجمالی به بیان عوامل موثر در ترسیم نقش بزکوهی در تمدن های مختلف ایران باستان پرداخته و سبک های مختلف نقش پردازی در آن تمدن ها به ویژه در تصاویری که در بر دارنده بزکوهی هستند مورد بررسی قرار می گیرد . در فصل چهارم هم ابتدا به چالش در عوامل جغرافیایی که بر ایجاد و پرداخت نقش بزکوهی موثراند ، می پردازیم و سپس تأثیر اعتقاد به تقدس « ماه و خورشید » را بر روی نوع ترسیم و مفاهیم نقش بزکوهی در ادوار مختلف تاریخی مورد تحلیل قرار می دهیم
سولماز عزیزنیا فاطمه شاهرودی
در دنیای امروز، شیشه های دست ساز به عنوان یکی از رشته های هنری مهم شناخته شده و هنرمندان زیادی در این زمینه مشغول به فعالیت هستند. اما شیشه گری دست ساز در ایران یک رشته فرعی محسوب شده و هنرمندان بسیار اندکی جذب آن می شوند. با توجه به ضعف تولیدکنندگان ایرانی، سپرده شدن بازار کشور به محصولات خارجی و همچنین کمبود پژوهش در خصوص عدم توفیق این حوزه، آسیب شناسی شیشه های دست ساز در دوره معاصر امری ضروری می نماید. در واقع از مهمت رین اهداف این پژوهش یافتن عواملی است که در محدوده زمانی مورد نظر به عدم رشد و گسترش شیشه گری دست ساز در ایران منجر شده است. در پژوهش حاضر موانع رشد شیشه های دست ساز در دو مرحله «تولید» و «بعد از تولید» بررسی شد .در مرحله «تولید» موانع رشد شیشه گری از نقطه نظر مواد اولیه، تجهیزات، سطح علمی تولید کنندگان ، طراحی و نیروی انسانی مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله «بعد از تولید» نیز موانع مذکور از نقطه نظر بسته بندی، مکان مناسب نمایش آثار، تبلیغات، بازاریابی، فروش، صادرات و رقابت در عرصه جهانی مورد بررسی قرار گرفت. با توجه بررسی نتایج تحلیل، از مهم ترین موانع رشد و پیشرفت شیشه های دست ساز در ایران نبود ساختار اولیه و اساسی در هر دو مرحله می باشد. مسائلی مانند مواد اولیه، تجهیزات مدرن ، طراحی و تحصیلات و مسائلی از این دست از حداقل امکاناتی است که شیشه گری دستی ایران برای رقابت در بازارهای داخلی و خارجی به آن نیازمند است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و در خصوص جمع آوری اطلاعات، از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در این راستا، پرسش نامه هایی برای تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شیشه های دست ساز دو استان تهران و تبریز در نظر گرفته شده است. برای آزمودن اعتبار پایان نامه از آلفای کرونباخ و برای تجزیه و تحلیل پرسشنامه ها از آزمونهای «فریدمن» و «کا دو» نرم افزار اس پی اس اس استفاده شده است و پس از آن به سوال های پژوهش پاسخ داده شده است.
ساناز گلابی امیر نصری
در این تحقیق سعی بر آن است تا به نحوه تفکر نسبت به "انسان" به مثابه یک مولفه تصویری ,در آثار کمال الدین بهزاد و رافائل سانتسیو پرداخته شود و در پس آن به تارو پود فلسفی این دو هنرمند شاخص نزدیک شد تا بتوان ادراک بهتری نسبت به چگونگی نمایش انسان ,در آثار آن دو داشت.موضوع بحث در مورد دیدگاههای شرقی و غربی از حیث اندیشه و بینش موجود در هر اثر حول محور انسان , بسته به زمان و موقعیت جغرافیایی متفاوت می باشد .در آثار این دو هنرمند , نشانه هایی از ذهن خلاق و پیشینه فکری و اندیشه بصری مشاهده گردیده که در برخی مواقع موقعیت زمانی و مکانی آن عصر را در نوردیده و در پاره ای دیگر , منوط به شرایط همان زمان و نگرش انسان نسبت به آن دوره , نمود و جلوه می نماید.دیدگاه معنوی انسان در مشرق زمین , باعث نگرشی ژرف درایجاد تصاویر مختص به آدمی بوده و موجب درگیرشدن ذهن بیننده با پیش زمینه تولید اثر می شود . در غرب به علت آنکه انسان تحت سیطره اندیشه رنسانس می باشد , در ورای تفکر هنرمند رویکرد اومانیستی را می توان مشاهده کرد.رویکردهای مورد بررسی می تواند بستر مناسبی را جهت القای اندیشه در ذهن مخاطب به لحاظ محتوا و فرم ایجاد نماید که بسته به شرایط زمانی و مکانی بازتاب پیدا می کند . در نمونه های تصویری که از این دو هنرمند موجود است , قیاس انسان به عنوان مولفه ای شاخص , حائز اهمیت بوده و معطوف به بررسی آثار هنرمندان آن دوران می باشد .ابعاد وجودی انسان در اندیشه اومانیستی ایتالیا , تجلیگاه مولفه های تصویری در آثار رافائل گردید و همانگونه که نگرش غربی در دوره رنسانس تمامی زمینه های هنری دوران خود را تحت شعاع قرار داده , در ایران نیز به سمت جایگاهی در عرصه هنر پیش رفت تا بدان جا که انسان خاکی تمام معیارهای تصویری آن دوره را بهم ریخته و یک تحول و یا خانه تکانی بصری و دیدگاهی در زمانه خود را به وجود آورد که می توان آنرا به وضوح در آثار بهزاد مشاهده نمود . اندیشه هر هنرمند در نحوه بیان تصویری او نمایان است . هراثر هنری معرف مولفه های بصری بسته به آداب و رسوم قومی , بستر فکری و بینش هنری خالق اثر است که تاثیری مستقیم بر فرم شناساننده اثر می گذارد که در هر دوره معانی متفاوتی را القا می کنند که همانا با سپری شدن زمان, ممکن است استنباط از آن دگرگون شود .از این رو , بررسی مفهوم و جایگاه انسان , در آثار کمال الدین بهزاد و رافائل سانتسیو , دو هنرمند برجسته شرق و غرب , به لحاظ فکری و تطبیق محیطی ,قابل تعمق به نظر می رسد . هدف از این پایان نامه در ابتدا بررسی زندگی و تفکر و اندیشه این هنرمندان است و سپس با بررسی نمونه های تصویری, سعی در شناخت دیدگاههای متمایز هریک و مشخصه ها و ویژگی های آنها خواهد بود.
آزاده رخ فروز غلامعلی حاتم
دستبافته های سیستان تجسمی است زنده از فرهنگ و هنر و نوع معیشت این سرزمین،این دستبافته ها با نقوش و رنگها و فرم های خود زبانی گویاست از زندگی و احساس و عواطف آنها که نشانه فرهنگ عمیق و پر قدرتی است که نه تنها در مقابل هجوم اقوام مختلف و هجوم فرهنگ های متفاوت مقاومت کرده بلکه توانسته فرهنگ ها و هنرهای تحمیلی بیگانه را در خود حل نموده و به آن سیمای بومی و محلی این منطقه را ببخشد.اهداف کلی مطالعه شامل شناسایی نقوش سفالینه و نقشه های اصیل دستبافته سیستان ، و بررسی نقوش مشترک بین سفال و دستبافته ها خصوصا قالی منطقه ، بررسی عوامل تاثیر گذار بر شکل گیری نقوش دستبافته ها است. روش پژوهش به صورت توصیفی ، تحلیلی است ، دراین روش ابتدا طی مطالعه ای میدانی و بطور موازی کتابخانه ای منابع گذشته و قالیهایی که هم اکنون در سیستان بافته می شوند و نقش مایه هایی که درآنها بکار رفته یا میرود مورد بررسی قرار خواهد گرفت و پس از گردآوری اطلاعات و طبقه بندی و تجزیه وتحلیل آنها نقش مایه های اصیل شناسایی و در تهیه نقشه های جدید استفاده خواهد شد . در بررسی های اولیه تشابهات زیادی بین نقوش سفال و دستبافته ها دیده می شود، اما با وجود اینکه سابقه سکونت در این شهر به حدود 3100 سال قبل از میلاد می رسد و تقریبا از حدود 1800 قبل از میلاد متروک و سپس در زیر خاک مدفون گشته است،بعید به نظر می رسد که هنرمند بافنده معاصر،نقوش این سفال ها را دیده باشد.زیرا قدمت اکثر این قالی ها به قبل از کاوش در شهر سوخته می رسد،اما پیوستگی این نقوش با یکدیگر را از طریق جستجو در آثار دوره تاریخی و اسلامی سیستان می توان به اثبات رساند.
الهام ذباح غلامعلی حاتم
چکیده سوزن دوزی هنر آراستن سطح رویین پارچه های ساده با بهره گیری از نخهای الوان و با کمک سوزن یا قلاب است و دست اندرکاران آن به مدد بخیه های ظریفی که بر منسوجات ساده می نشانند معمولاً تلفیق زیبایی از صبر و شکیبایی و هنر را به نمایش می گذارند . سوزن دوزی ترکمن به جهت تنوع نقش، تنوع در موارد مصرف و پیچیدگی دوخت، یکی از زیبا ترین و پر معناترین انواع رودوزی های ایرانی است. نقطه عطف این هنر استفاده مداوم از آن در پوشاک (بخصوص پوشاک زنانه) است. بسیاری از نقوش سوزندوزی ریشه در اساطیر کهن ترکمن دارد و در این میان نقش قوچ به عنوان کاربردی ترین و متنوع ترین نقش رتبه ی نخست را به خود اختصاص داده. نقوشی نیز دیده می شود که یافتن نام و گاه ریشه یابی خلق آن راه به جایی نمی برد. با مطالعه ی 30 نقش از نقوش سوزن دوزی پوشاک ترکمانان شهرستان گنبد کاووس در این پایان نامه، به چند نکته ی مهم می توان پی برد؛ از جمله اینکه ریشه برخی نقوش به عقاید شمنیسم و توتمیزم می رسد؛ رنگهای خاصی که در سوزن دوزی سنتی بکاربرده می شود، ریشه در فولکلوردارد؛ هندسه ی خشک حاکم بر نقوش را می توان نتیجه ی دشواری های ازسر گذرانده ی این قوم دانست و در نهایت آنکه حفظ این هنر بیشتر به سبب کاربرد آن در پوشاک زنانه میسر شده است.
علیرضا رحمانی غلامعلی حاتم
یکی اززیباترین وجوه جامعه شناختی درخراسان شمالی ،حضورگروه های مختلف جمعیتی است.هرکدام از این گروه ها با درون مایه های فرهنگی خاص خود درنقاط مختلف استان زندگی می کنند. کرمانج ها با توجه به قدمتی که درپیشینه تمدنی خود دارند ،از بافرهنگ ترین گروه های جمعیتی هستند،شاخصه های فرهنگی آنان را می توان در اندیشه ها،احساسات ،آئین ها ،آداب ورسوم ،غم ها وشادی ها مشاهده کرد،زبان ،شعر وادبیات،موسیقی ،اعتقادات آئینی ولباس اجزاء تشکیل دهنده فرهنگ درمیان این قوم می باشند، دست بافته ها نیز مجموعه ای از رنگ ها،طرح ها ونقوشی هستند که بانگاهی دقیق به آنها می توان به آداب ورسوم ،شرایط اجتماعی ،خصوصیات روانی وباورهای پاک وباصفای دختران وزنان ایلیاتی کرمانج دست پیدا کرد.برای انجام این پژوهش از روش کیفی وگردآوری اطلاعات به شیوه ی اسنادی ومیدانی استفاده شده است.با این هدف که ضمن آشنایی ومعرفی دست بافته های خراسان شمالی، طرح ها ونقوش آنها نیزشناسایی وموردبررسی قرار گیرد. روش نمونه گیری به صورت عکاسی وفیلمبرداری دراین منطقه وتهیه بعضی ازآثارهنری آنهابوده است.روش پژوهش رابا سفربه مناطق کردنشین خراسان شمالی( شهرستان های شیروان،اسفراین، بجنورد وبخش جلگه شوقان وروستای رباط قره بیل)، گفت وگو با افراد کارشناس و مردم هنرمند این منطقه انجام داده ام. طرح پژوهش:ایران سرزمین وسیعی است که آثارهنری زیادی ازتمدنهای اقوام ابتدایی درآنها وجود داردکه امتداداین هنرها هنوزهم دربرخی ازمناطق دیده می شودولی متاسفانه درمورد خیلی از آنها تحقیقات دقیقی انجام نشده ،کردهای خراسان شمالی ،یکی از این مناطق است. نتیجه گیری کلی: بافنده گان کرد خراسان شمالی با الهام گرفتن از طبیعت ومناسبات فرهنگی به روایت زندگی و خاطرات خود در نقوش می پردازندودست بافته هایی متنوع با رنگهایی الهام گرفته از طبیعت خلق می کنند. دست بافته هادارای نقشه ازپیش تعیین شده نیستند ومعمولاًبصورت بداهه بافته می شوند،تنها بافنده آنها،نام موتیف های به کاررفته را می دانند. اکثراین نقش مایه ها نامی مخصوص به خود دارند،که این نامها توسط خود بافندگان براین نقوش نهاده شده است.
فرزانه فرخ فر محمد خزایی
قرن دهم هجری دوران اوج تاثیر هنر ایران بر آسیای صغیر است. وقایعی مهمی همچون پایان حکمرانی ترکمانان آق قویونلو، افول مکتب هرات، واقعه چالدران و تصرف تبریز، سبب انتقال گنجینه آثار و مهاجرت بسیاری از هنرمندان و صنعتگران ایرانی به دربار عثمانی گشت. این شرایط در کنار عوامل مهمی همچون فشارهای مذهبی دولت صفوی بر عموم مردم بر قبول مذهب شیعه، جملگی در ورود تاثیرات هنر ایران زمین بر دربار استانبول کارگر افتاد. دولت عثمانی با هدف اعتبار بخشیدن به موقعیت سیاسی و فرهنگی خود، اولین کارگاههای هنر استانبول را با اقتباس از ایران که در زمینه فرهنگ و هنر آن روزگار پیشگام بود، تاسیس کرد. تحولات سیاسی و ناآرامیهای مختلفی که در طی این سالها در ایران رخ داد، شرایط را برای خروج بسیاری از گنجینه آثار و دستنوشته های نفیس و همچنین مهاجرت گروهی از هنرمندان و اساتید فن ایران که در جهت یافتن حمایت و پشتیبانی هنری بودند، به استانبول فراهم ساخت. این شرایط، بستر مناسبی را جهت رشد و توسعه نگارگری عثمانی بر پایه دستآوردهای هنری مکاتب ایران در کارگاههای تازه تاسیس استانبول بوجود آورد. روش شناسی تحقیق به واسطه پراکندگی موضوعات، بیشتر بر نوع بنیادین و توسعه ای و برپایه روشهای توصیفی، تاریخی و در پاره ای موارد بر روش همبستگی استوار است. تجزیه و تحلیل آثار مصور مکتب استانبول و تطبیق آنها با همتایشان در ایران، بالاخص در نیمه نخست قرن دهم هجری، تشابهات بارزی را بین آثار دو گروه به نمایش میگذارد. نتایج رساله حاضر بازتاب این حقیقت است که نه تنها از نسخ مصور ایرانی موجود در خزانه توپقاپی سرای، به عنوان الگو در تولدات نسخ مصور دربار استانبول استفاده می شده، بلکه فعالیت هنرمندان مهاجر ایرانی در کارگاههای توپقاپی سرای و نیز رهنمونهای برخی صاحب نظران بر تولید آثار مکتب استانبول، تاثیرات قابل ملاحظه ای را از دستآوردهای هنر ایران زمین بر نگارگری عثمانی بر جای گذاشته است.
سمیرا داناسرشت غلامعلی حاتم
هنر ایرانی هدیه ی جاویدان ملت ایران به جامعه ی جهانی بوده است. از جمله آثاری که سهم بارزی در شناسایی فرهنگ ، تمدن و هنر ادوار کهن ایران زمین داشته است، آثار کنده کاری و مهرها است که تحقیق درباره ی آنها مجهولات بی شماری را مرتفع می سازد. عهد ساسانی یکی از درخشان ترین ادوار هنر و صنایع ایران است که به اوج پیشرفت خود رسید. در این عهد هنر منبت کاری و حکاکی توسعه بیشتری داشت. شمار زیادی از نقش مهرهای ساسانی، گونه هایی با مفاهیم اساطیری هستند که به معانی دینی، طالع یا برای دور کردن شر و بدی تعبیر می شوند. از آنجایی که نمادها و اسطوره ها برخاسته از نیازها و ویژگی های وجود بشر هستند در طول تاریخ دارای تحولات زیادی بوده اند. این تحولات را در بررسی طرح های حک شده بر روی مهرها می توان دریافت چون از هر نوع رسانه ی دیگر کامل ترند و موضوعات خود را از هنر قدیم شرق اقتباس کرده اند. در این پژوهش سعی بر آن است که با مطالعه ی چندین نمونه از مهرهای دوره ی ساسانی به روش کتابخانه ای و میدانی بازتاب نمادین اسطوره ها بر روی مهرهای این دوره مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه ی بررسی و تحلیل این نمادهای حک شده بر روی مهرها حاکی از آن است که بیشتر این نمادها در ابتدا از ذهن ناخودآگاه مردمانی ساطع شده که به تدریج تبدیل به ذهن خودآگاه گردیده است، که در همه ی انسان های آن جوامع مفاهیم و معانی همسان داشته است. این مفاهیم اساطیری و نمادین تبدیل به جادو و طلسم هایی گشته که آنان را از شر دیوان حفظ و یا در پناه و یاری ایزدان به اهدافشان نزدیک می کرده است.
فهیمه ورهرامی غلامعلی حاتم
از نیازهای نخستین و اساسی جوامع بشری البسه و پوشاک بوده و تمدّن های کهن به واسطه همین پوشاک و نوع طرّاحی آن در دوره های تاریخی از یکدیگر متمایز و شناخته می شوند. در تمدّن های ایران باستان نیز با وجود نشانه های خاص خود، سیر تحوّل و تطوّر در نوع انتخاب و انتصاب پوشاک برای طبقات اجتماعی همواره امری جدی بوده و انتخاب و تغییرات در پوشاک بر اساس نیاز های هر دوره انجام می گرفت. لذا نوع پوشاک و مشخصه های ریز و درشت هر یک از این دوره ها را به صورت نمادی از البسه آن دوران می توان مشاهده کرد. در پژوهش حاضر ابتدا نگاهی اجمالی به دوره های تاریخی ایران باستان (مادها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان) و سپس سیر تحوّل و تطوّر پوشاک در آن دوره ها مورد بررسی قرار گرفته است. فرض این سوال که نحوه ی شکل گیری پوشاک در طبقات اجتماعی سلسله ها و نیز وام گیری آن ها در انتخاب نوع پوشاک از تمدّن های ما قبل خود و سایر فرهنگ ها به چه نحو بوده است هدف اصلی در این پژوهش می باشد. گردآوری مطالب به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع مکتوب، منابع تصویری (تاریخی)، کتابخانه ای و روش میدانی انجام گرفته است. در آخر بررسی پوشاک تمدّن های ایران باستان تا ظهور اسلام و تجزیه و تحلیل انواع لباس های رایج در آن دوره و نیز نگاهی به شکل، طرح و تزیینات آنها بر اساس مستندات مکتوب و آثار منقول، گویای تأثیر گذاری ساکنان اوّلیه ی فلات بومی ایران بر فرهنگ و هنر دوره های ما بعد خود بوده که با تغییر و گسترش در نوع البسه بر پایه ی برخی اصول و قاعده های حاکم شکل گرفته است و در تطبیق پوشاک دوره ها با یکدیگر نیز مواردی با ویژگی های مشترک و یکسان و در برخی، نکات جدای از هم دیده می شود.
شراره محمدی غلامعلی حاتم
عرصه عکاسی مستند، فضایی است نا محدود برای هنرمند، تا دوربینش را رسانه ای با هدف به نمایش گذاردن زشتی ها و زیبایی های جهان، قرار دهد. وی با پایبندی به اصل حقیقت، به هر شیوه ای در بیان واقعیت متوصل می شود و مخاطبش را که همواره به دنبال آن واقعیت غیر قابل انکار است، به تحلیل وا می دارد. نگاهی اجمالی به تاریخ عکاسی ایران، آشنایی با شرایط سیاسی و فرهنگی ایران در دوره انقلاب، شناخت عکاسی مستند و بررسی تاثیرات انقلاب بر آن، شناخت عکاسان مستند نگار داخلی و خارجی که انقلاب ایران را به تصویر کشیده اند، به همراه بخشی از آثارشان در این باب، و در نهایت مقایسه ای تطبیقی بین آثار عکاسان داخلی و خارجی، عناوینی هستند که در این پژوهش به آنها پرداخته شده است. با استفاده از روش کتابخانه ای، بهره گیری از نشریات و نیز سایت های معتبر عکاسی و خبری و همچنین مصاحبه با برخی از عکاسان داخلی و مکاتبه با تعدادی از عکاسان خارجی، دستیابی به نتایج این پژوهش، ممکن گردید. رخداد انقلاب، نقطه عطفی بود برای عکاسی مستند ایران تا در کنار پیشرفت های تکنیکی و تحولات سبکی در جهان، خود را همپای عکاسی مستند دیگر کشورها، متحول سازد. لذا تحلیل و بررسی مستند نگاری انقلاب ایران به روایت عکاسان داخلی و خارجی، مجالی است در جهت درک بهتر این تحولات.
شوکت الملوک صالح زاده فاطمه شاهرودی
نماد مار یکی از کهن ترین و رایج ترین نقوش مورد استفاده جوامع پیش از تاریخ و دوران تاریخی ایران بوده است. این نقش در اساطیر اقوام ایرانی چون مردمان سیلک، جیرفت، عیلام، لرستان و... به اشکال متعدد و با مفاهیم و معانی متفاوت و گاه متضاد مطرح شده است. در این مطالعه، نقشمایه مار و سیر مفهمومی آن، در هزاره های پیش از تاریخ مورد توجه قرار می گیرد. در فصل اول این پژوهش که با روش توصیفی_تحلیلی انجام شده، به کلیات طرح پژوهش پرداخته می شود. در فصل دوم نظری کلی به نحوه ترسیم نگاره ها در تمدن های جیرفت، عیلام، لرستان و سیلک شده و سبک های مختلف نقش پردازی نقش مار در تصاویر آن تمدن ها، مورد بررسی قرار می گیرد. در فصل نهایی تاثیر اعتقادات مردم هر تمدن را در بکار گیری نقوش مورد استفاده بیان کرده و مفاهیم و نقش کلی مار در هزاره های پیش از تاریخ به تحلیل در می آید و در نهایت به مقایسه تطبیقی تصاویر تمدن ها در هزارهای مختلف در قالب جداولی می پردازیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مفاهیمی که از نقش مار بر روی آثار هنری تمدن های مختلف ایران برداشت می شود در هزاره های نخستین که هزاره های سوم و چهارم پیش از میلاد هستند مستقیما مرتبط با ماه-خدا و دارای مفاهیمی مثبت چون باروری، برکت، باران، آب، حاصلخیزی و غیره می باشد که هر چه از هزاره سوم به هزاره ها دوم و به خصوص هزاره اول نزدیک می شویم در عین توجه به ماه-خدا شاهد تغییری در ارزش مفاهیم نقش مار هستیم، به طوری که در هزاره های متاخر نقش مار به شکل ضعیف و کوچک به تصویر در می آید که نشان ضعف و پایین آمدن ارزش تصویری و مفهومی نقش مار می باشد. اما حتی در اواخر هزاره اول که به دوره زرتشتی بسیار نزدیک است در تمدن های یاد شده مفهومی منفی و شر از نقش مار به چشم نمی خورد.
محمد حسین خالقی محمد رضا شزیف زاده
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه ، اهداف ، روشهای اجرا ونتایج به دست آمده ) : طی این پژوهش به معنای نمادین شیر در هنر فرش ایران از هخامنشیان تا قاجاریان می پردازیم. هنری که تحقیق راجع به آن در یکصد سال است که آغاز شده(ژوله 1381 ، 1) و از منظر های تکنیک بافت و معانی طرح و نقش مایه مورد کنکاش قرار گرفته. در مورد نقش مایه ها و معانی آنها نکته ی اشتراک همه ی صاحب نظران ریشه ی اسطوره ای و آیینی نقش مایه های بکار رفته در این هنر است (فورد، 2002، 38). از رویکرد های متفاوت بررسی معانی آیینی و اسطوره ای نقش مایه ها، دو رویکرد شاخص و مهم در روزگار ما وجود دارد. نقش مایه های آئینی و اسطوره ای که جهت یافتن معنای خود، دانش اسطوره شناسی با تاریخ 2000 ساله را بنا نهادند.
فاطمه وفایی غلامعلی حاتم
چکیده: دوران صفویه دوران با شکوه و عظمت تاریخ ایران به حساب می رود. در این دوران بناها و قالیهای بسیار زیادی خلق گردیدکه باتوجه به نقوش و رنگ آنها در کل جهان حائز اهمیت و ارزش است . اکثر قالیهای این دوره در موزه های معروف جهان نگهداری شده اند. در این راستا با رویکردی بینامتنی به بررسی اجزای نقوش و رنگها در این دوحیطه ی هنری می پردازیم.تجزیه و تحلیل اطلاعات این پژوهش از طریق موردی و کتابخانه ای بوده تا با بررسی چند نمونه از آثار نتیجه گیری کلی انجام گیرد. از آن جائی که نقوش و رنگهای ابنیه و قالی ها هرکدام به عنوان متنی محسوب می شود . پژوهش را در این راستا قوت می بخشد و از طرفی باتوجه به هنر کاشیکاری و تداوم حیات این هنر تا روزگار کنونی در می یابیم چه دسته نقوشی وام دار دوره ی صفویه بوده که عینا و یا باکمی تغییر هنوز برجای مانده اند. در روزگاران اخیر هیچ اثری از کاشی کاری های با جلال وپر هیبت قالی های هزار نقش و رنگ صفویه نیست . متاسفانه روز به روز با رکود اقتصادی در بازار اصفهان مواجه هستیم . از یک طرف بازار فرش گریبانگیر مسائل جانبی بسیار گشته و از طرف دیگر بازار کاشی کاری هم در راستای بازار فرش در تاریکی رکود فرو نشسته است . این دگر گونی ها ما را براین امر واداشت تا به مسائل جانبی این هنر ها و علل رکود آنها بپردازیم . تا به یاری خداوند بتوانیم با طی پیشنهادات و الگوهائی هرچند کوتاه اما موثر به این بحران کمک رسانیم.
پونه پورمحمدی غلامعلی حاتم
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه ، اهداف ، روشهای اجرا ونتایج به دست آمده ) : تا قبل از هادی خان تجویدی، نگارگر معاصر، مکاتب مختلف نگارگری از جمله مکتب هرات، مکتب تبریز، اصفهان و غیره مطرح بوده است اما از بعد از ایشان، نگارگری شروع به تغییر و به روز شدن و تأثیر پذیری از هنر غرب و اضافه شدن عناصر مختلف کرد از جمله استفاده از رنگ های جدید (اکریلیک) استفاده از ایربراش و وارد شدن تفکر و اندیشه ها و دیدگاه ها جدید در عرصه نگارگری و ورود موضوعات نوین علمی و متافیزیکی به این عرصه می باشد. لذا با بررسی آثار نگارگران امروز ایران، به گستردگی فنون و روش ها در خلق آثار پی می بریم که تا قبل از این بسیار محدود و مشخص و با تغییراتی جزئی بوده است در این تحقیق ما به دنبال کشف بیشترین تفاوت خلق اثر در بین سه هنرمند نامدار ایران که بیشترین شهرت را در این زمینه داشته و عضو هیأت داوران مسابقات مختلف نگارگری و عضو انجمن نگارگران ایران و دارای سابقه ای بس روشن و درخشان از حضور در نمایشگاه های ایرانی و خارجی هستند، می باشیم. این سه استاد نگارگر عبارتند از: استاد محمدباقر آقامیری- استاد عباس جمال پور و استاد محمود فرشچیان. بررسی روش های آفرینش نقاشی در آثار این نقاشان، مستلزم داشتن نگاهی بر کودکی و دوره تحصیلی و خانواده و عادات و عقاید و افکار هر کدام می باشد؛ زیرا که هر کدام از این موارد اثری مستقیم بر روی آثار خلق شده از این اساتید را دارد. زیرا که خلق هر اثر هنری، منبعث از اندیشه ها و تفکرات هنرمند، که آن نیز منبعث از گذشته وی است، می باشد. لذا ابتدا مختصری از زندگینامه آن ها و سپس به بررسی اندیشه ها و دیدگاه های آنان در ضمیمه ی هنر و هنرمند و زیبایی و نگارگری و علایق آن ها و هرآنچه که بر روی خلق آثارشان اثرگذار بوده است، می پردازیم و سپس با انتخاب سه اثر از هر هنرمند که گویای بیشترین ویژگی های ترسیمی آن استاد می باشد و بررسی خصوصیات ترسیمی هرکدام به دید و نگاهی روشن از چگونگی کارکرد آن ها دست خواهیم یافت که در نهایت به مقایسه تطبیقی این ویژگی ها به یک مقایسه کلی سه نقاش می پردازیم.
صغری نوروزی فاطمه شاهرودی
آسیب شناسی وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان رشته طراحی لباس در دهه 80 و ارائه راهکارهایی برای حل مشکلات آنها مبنای پژوهش حاضر است. نتایج این پژوهش کاربردی که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است نشان می دهد که بخشی از مشکلاتی که طراح در امر تولیدات خود با آن رو به رو است ناشی از کاستی های آموزشی این رشته از قبیل: عدم آشنایی به حوزه صنعت، ضعف آموزشی در زمینه بازاریابی، ضعف در مدل سازی، عدم بهره مندی از اساتید مجرب و ... در مراکز آموزشی این رشته است که حل آنها تعامل میان ارگان های متولی این بخش ها را طلب می نماید. اما بخش عمده ای از مشکلات طراحان به عوامل محیطی آنها باز می گردد. از آنجایی که لباس یک مقوله فرهنگی نیز محسوب می شود، تغییرات فرهنگی بر ذائقه و سلیقه مردم تاثیر مستقیمی دارد که طراح ناگزیر از شناخت این سلایق و تغییرات احتمالی آن است. اما مهم-ترین چالش در عرصه اشتغال طراحان، معیوب و ناقص بودن چرخه طراحی، تولید و عرضه لباس در کشورمان است که حل آن در ایجاد گفتمان مشترک و اتصال اجزای میان طراحان و تولیدکنندگان و حتی عرضه کنندگان پوشاک است که در این صورت جایگاه و نقش طراح تعریف و تبیین خواهد شد.
پژمان دادخواه غلامعلی حاتم
پژوهش حاضر با هدف بررسی تزئینات مسجد جامع اصفهان و با روش تحقیق توصیفی تحلیلی انجام شده است.با توجه به اهمیت تاریخی و هنری این بنا در هنر اسلامی و ثبت جهانی این کهن موزه، تحقیق و مطالع? بیشتر در مورد آن ضروری می نماید.نتایج این پژوهش که مطالب آن با روش کتابخانه ای و میدانی بدست آمده نشان می دهد که تزئینات مشاهده شده در این بنا دو دسته می باشد؛تزئینات هندسی و گیاهی و تزئینات نوشتاری. در دوره های مختلف تاریخی و با گذر زمان شاهد روند رو به رشد و تنوع تزئینات می باشیم.در هر دوره به فراخور مصالح شاهد شیوه ها و جلوه های مختلف تزئیناتی می باشیم.نوشتارهای مسجد علاوه بر بعد تاریخی و متبرک نمودن فضا، دارای جلو? زیبایی شناسانه می باشند.این تزئینات همگی در خدمت دین و مذهب بوده و وسیله ای جهت تبلیغ و حتی گسترش دین بوده است.
مهدی آقاعلی گل غلامعلی حاتم
در این پایان نامه هدف بررسی تزئینات مناره ها در دوره های مختلف در ایران پس از اسلام می باشد. این پرداختن شامل مطالعه تزئینات مختص به هر دوره و چرایی وجود این تزئینات می باشد و اینکه چه ارتباطی میان این تزئینات و سنت های حاکم بر معماری مناطق گوناگون وجود دارد. روش تحقیق به صورت اسنادی می باشد که شامل مطالعه بر روی سفر نامه ها، مقالات، کتب و استفاده از مطالعات قبلی است، هم چنین مطالعه میدانی که شامل مشاهده چندین مناره برگزیده در دوره های مختلف و مقایسه تزئینات آن ها با یکدیگر و تهیه عکس از آن ها می باشد. قبل از ظهور اسلام، مناره ها نقش میل راهنما در کنار جاده ها و ورودی شهر ها و کنار مساجد و کاروان سراها و ... را بر عهده داشتند؛ اما پس از ظهور اسلام از مناره ها جهت اذان گویی و فراخوان مسلمانان به انجام فریضه دینی استفاده می شد. آن چه حائز اهمیت می باشد، مورد توجه بودن کاربرد مناره پیش از اسلام و هم چنین در اوایل ظهور اسلام می باشد اما در ایران جنبه تزئینی مناره ها مورد توجه قرار گرفت و این امر تا بدان جا پیش رفت که پس از چندی کاربرد مناره رنگ باخته و تزئین مناره ها مورد توجه قرار گرفت که این امر در مناره های موجود در ایران نمود فراوان دارد.
بابک عبدزاده فاطمه شاهرودی
این پایان نامه در نظر داردبا بررسی آگهی های تبلیغاتی تلوزیونی درایران دهه 80 هم ازنظرساختارزیبایی شناسی(رمزگان وپیام)وهم ازنظرمضمون وایده به آسیب شناسی آن بپردازد ونشان دهد که در ایران در بسیاری موارد،ازساختارهای زیبایی شناسی آگهی های تبلیغاتی در سطح جهان عقب هستیم وثانیاً بسیاری ازاین تبلیغات،ناخودآگاه در راستای القای فرهنگ مصرف گرایی والگوی نا مناسب زندگی تولید وعرضه می شوند،وسعی دارد با ارائه مصادیق جزیی به بررسی این مسائل بپردازد ودر نهایت به این نقطه برسد که با برشمردن وارائه پارامترهای استاندارد(براساس نمونه های تبلیغاتی قابل قبول)برای تولید محصولات هنری چه از نظر ساختارزیبایی شناسی ونحوه انتقال رمزگان پیام،وچه ازنظر گسترش ایده های فرهنگی والگوی سازی در این رسانه ها در قالب بیان ایده وانتقال پیام در لایه های زیرین اثر،به ارتقاسطح این شاخه هنری در ایران کمک کند،طوری که به بالا رفتن سطح ذوق وانتظارات زیبایی شناسانه مخاطبان (مصرف کنندگان)دررمزگشایی از پیام هایی که هنرمندانه در این تبلیغات نهفته است نیز یاری رساند.وبا تقسیم بندی های مناسب چه ازمنظرشکلی وچه محتوایی چارچوبی مناسب واستاندارد برای تولید یک تیزر تبلیغاتی ارائه دهیم.
محمد رضا حسنی محمد خزایی
چکیده: قرن هشتم هجری، سر آغاز رسمی شکل گیری کارگاههای کتابخانه دربار هنر ایران است. ظهور مغولان و یا ایلخانان به پایتختی تبریز، دوران ثبات پیوسته ای را موجب می شود، که وزیر با کیاست خواجه فضل الله رشیدالدین به نگارش کتاب جامع التواریخ به منظور قرار دادن مغولان در متن تاریخ ملل، همت می گمارد. نگارش نسخ مصور جامع التواریخ در کتابت خانه و صورت خانه ربع رشیدی، انجام شد. در این میان متن شاهنامه مورد توجه ایلخانان قرار گرفت. تولید نسخ مصور شاهنامه از قرن هشتم از دوره ایلخانان به بعد آغاز می شود. نسخ مصور فراوان، شاهنامه گویای، اشتیاق فراوان ایلخانان و مخدومان ایشان در ولایات فارس، اصفهان و حتی بغداد است. در میان شاهنامه های متعدد این دوران، شاهنامه بزرگ ایلخانی متمایز ترین، نسخه شاهنامه به لحاظ ابعاد و انتخاب تصاویر بدیع است. این نسخه منحصر بفرد، اولین نسخه مصور کتب ادب فارسی در ایران است. آنگونه که از شواهد تاریخی بر می آید، طرح نگارش و مصور سازی شاهنامه بزرگ ایلخانی پس از تولید جامع التواریخ در دستور قرار می گیرد و کار تصحیح و تکمیل شاهنامه توسط حمدالله مستوفی پس از آن آغاز می شود. پیوند، غیر قابل انکار جامع التواریخ و شاهنامه بزرگ ایلخانی در نگاره مرگ شغاد بدست رستم (در قامت قاآن)، در هر دو نسخه جامع التواریخ و شاهنامه بزرگ آشکار می شود . در میان ایلخانان ابوسعید بهادر خان شیفته ادب و هنر فارسی توانست، در سایه وزیر لایق اش غیاث الدین محمد فرزند خواجه فضل همدانی، کار قرار دادن تاریخ مغولان را در متن حماسی شاهنامه فردوسی، در این نسخه باشکوه را به انجام برساند. این رساله از طریق روشهای توصیفی تاریخی صورت گرفته است، و به شیوه کتابخانه ای و استفاده از منابع مکتوب، فتوکپی، عکس برداری و استفاده از سایت های معتبر اینترنتی از آثار نقاشی اطلاعات لازم گردآوری شده است. واژگان کلیدی: ایلخانان، کارگاه کتابخانه سلطنتی، شاهنامه بزرگ ایلخانی
مژگان نعمت الهی فاطمه شاهرودی
در چند دهه اخیر، نقاشی دیواری اهمیت فراوانی پیدا کرده است چرا که افزون بر زیبایی محیط شهری، بازگوکننده عقاید و مفاهیم بسیاری در راستای ارزش های ملی و دینی کشورمان بوده است. از این رو، در تحقیق حاضر، ضمن بررسی اجمالی نقاشی دیواری در دوران پیشین، به بررسی آسیب شناسانه آن در دهه 80 با هدف بازبینی و تحلیل معضلات این هنر پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیلی بدست آمده است نشان می دهد که مهم ترین مساله در خصوص این هنر،ضعف و عدم انسجام در بخش مدیریت هنری می باشد.نبود رشته نقاشی دیواری در دانشکده های هنری نیز یکی دیگر از دلایل مشکلات در زمینه این هنر است.بکارگیری هنرمندان غیر متخصص در این زمینه، عدم ارتباط آثار با مخاطب، نادیده گرفتن نوع مخاطب، یکنواختی در بیان موضوع ،کاربرد افراطی نوآوری ها، کاربرد رنگ های تیره و کدر، استفاده از مواد و مصالح نامرغوب، اجرای غیر حرفه ای و عدم توجه به مکان یابی مناسب این آثار از دیگر آسیب های نقاشی دیواری به شمار می آید.
حمید رضا آویشی محمد کاظم حسنوند
سیستان سرزمینی وسیع و با سابقه تاریخی کهن در جنوب شرق ایران واقع شده است. شهر سوخته از سلسله تپه های باستانی واقع در سیستان و از مهم ترین نهادهای تمدن بزرگ است. اشیای به دست آمده و سفالینه های مکشوفه از این شهر، نشان دهنده پیشرفت های حیرت انگیزی در هزاره سوم پیش از میلاد است. در این رساله با بیان این سوالها که نقوش واقع بر سفالینه های شهر سوخته دارای چه ارزش بصری و زیبایی شناسی است؟ و این نقوش با شکل و فرم ظاهری ظرفهای سفالین چه ارتباطی دارد؟ بر این اساس، ابتدا دوره های زمین شناسی و اشیای مکشوفه شهر سوخته مورد بررسی قرار گرفت. این اشیا شامل پیکرکها، مهرها، اشیای تزیینی است که بخش عظیم آنرا سفالینه ها تشکیل می دهند. سفالها به لحاظ دوره های تاریخی و شکل و رنگ طبقه بندی شده است. در بخش بعدی اصطلاحات باستان شناسی از جمله: نقش مایه های واقع بر سفالینه ها، نمادها، نشانه ها و تعاریف و اصطلاحات هنر در زمینه ی زیبایی شناسی، نقد و عناصر بصری مطرح شده است. سپس نقوش موجود بر سفالینه های شهر سوخته به لحاظ زیبایی شناسی و ارتباط آن با شکل ظرف، مورد تجزیه و تحلیل و بررسی قرار گرفته است. همچنین استمرار این نقوش با هنرها و صنایع دستی معاصر منطقه مورد تطبیق قرار گرفت. در این رساله این نتیجه حاصل شد که: نقوش شهر سوخته دارای ارزش های بصری زیبایی شناسی والایی است و نقوش هماهنگ با شکل و فرم ظروف طراحی گردیده و ارتباط نزدیک دارند. همچنین تأثیر نقوش سفالینه های شهر سوخته در صنایع دستی و معماری معاصر این منطقه اثبات گردید. بیشتر نقوش تزیینی سفالینه های شهر سوخته را نقوش هندسی تشکیل می دهند و نقوش ترسیم شده بر بدنه ی سفالینه ها دارای مفاهیم و معانی خاص هستند که اغلب ملهم از اعتقادات و باورهای مردم آن زمان می باشد. طراحان این نقوش بصورت هدفمند و برای انتقال مفاهیم نمادین و اسطوره های جامعه ی خویش با بهره جویی از کهن الگوها اقدام به ساخت ظروف سفالین می نموده اند. هنرمندان آن دوره در طراحی نقوش و ظروف علاوه بر کاربری آنها به معنایشان توجه زیادی نشان داده اند و ضمن ایجاد هماهنگی موزون در طراحی شکل و فرم ظاهری ظروف سفالین، رابطه ای معقولانه و دارای اصول زیبایی شناختی برقرار سازند، لذا ارزشهای هنری و زیبایی شناختی بر جنبه های کاربردی آن غلبه یافته است. با بررسی های صورت گرفته در این رساله به نظر می رسد علاوه بر اینکه نقوش با زندگی و هنر مردم منطقه عجین شده، مسائل اقلیمی و طبیعت منطقه بر اندیشه و هنر آنها تأثیر گذاشته است. در این رساله از روش های تحلیلی، توصیفی و تاریخی استفاده شده است و از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی اطلاعات لازم گردآوری شده است. واژگان کلیدی: شهرسوخته، هنر پیش از تاریخ، نقش، سفال، زیبایی شناسی، هنرهای سنتی
سید مهدی ابتهاج غلامعلی حاتم
هنر، حاصل ذوق، حس زیبایی شناختی هنرمند، تجربه ها و آموخته های اوست و میراث هنری، جلوه تلاش هنرمندان و اندیشمندانی است که در آفرینش زیبایی سهیم بوده اند. از جمله میراث های هنری، هنر خوشنویسی است که به عنوان عامل ارتباط بین افراد، همواره، ایجادگر نوعی کنجکاوی بوده تا ذهن پویای هر اندیشمندی در جست و جوی مبداء پیدایی و پیام نهفته در آن باشد. در این تحقیق، ضمن جست و جو در یافته های برخی از بزرگان هنر دریافته ایم که خط توانسته در مسیر تکامل خود به زیبایی بیشتری دست یافته و هنر زیبا شدن را به جهان عرضه دارد. «بررسی زیباشناسانه خط شکسته» به عنوان خطی که بهترین نشانه های تصویری جهتِ دادنِ آگاهی های لازم برای خودشناسی را در خود دارد، موضوع این تحقیق است. با جمع آوری اطّلاعات از متون کتاب ها، پایان نامه ها، مقالات و سخنان اساتید خطاطی، سعی شده تا حقّ مطلب ادا شود. در فصل اوّل کلّیات موضوع و پیدایی و تحوّل خط مورد بررسی قرار گرفته، در فصل دوم اهمّیت خط در جهان اسلام مورد بررسی قرار گرفته، فصل سوم به زیباشناسی خط شکسته اختصاص یافته و در فصل چهارم نیز مطالب مورد تحلیل، بررسی و نتیجه گیری قرار گرفته است. برآنیم تا به لطف آفریدگار دانا، با ارجاع مطالب به منابع مورد نظر و بیان دیدگاه ها و بررسی آن ها به نتیجه ای معرفتی دست یابیم.
فرزانه عر بعلی غلامعلی حاتم
در این پژوهش دستیابی به منابع مستند و محکم در مورد تاریخ و پیشینه ایران در دوران سلجوقی. بررسی کتیه های ایران در دوران مذکور و شناخت انواع کتیبه ها و همچنین بررسی و ذکر نمونه های مستند در این زمینه هدف اصلی قرار گرفته تا بدینوسیله بتوان کتیبه ارزشمند یکی از مهمترین دوره های تاریخی ایران – دوران سلجوقی – را مورد پژوهش قرار داد. تاکنون درباره معماری اسلامی مطالعات زیادی صورت پذیرفته و همچنین در هریک ا ز مباحث تاریخ معماری، کتیبه نگاری، خوشنویسی و ... مطالب زیادی نگاشته اند، اما نکته مهم در این پژوهش، بررسی ویژگی های اساسی کتیبه نگاری معماری ایران در «دوره سلجوقی» می باشد. از اینرو در این تحقیق تلاش بر آن خواهد بود تا ضمن دریافت مسیر اصلی روند تاریخی معماری اسلامی در ایران و با ادامه و بررسی آن در یکی از بزرگترین دوره های تاریخی معماری – دوره سلجوقی – ویژگی کتیبه نگاری آن مورد بررسی قرار گرفته تا بدین وسیله بتوان اهمیت کتیبه نگاری در معماری را با ذکر خصوصیات تاریخی دوره سلجوقی در ایران، مورد کنکاش قرار داد.
مهدی علی آبادی الیاس صفاران
چکیده مطالعه نقوش برجسته صخره ای در شناسایی تاریخ ایران اهمیت بسزایی دارد چرا که از طریق این مطالعات به بسیاری از سنت ها ، دیدگاه های ایشان و نوع بیان زیبایی شناسانه آن ها می توان پی برد . در این تحقیق که از روش پژوهشی تاریخی-توصیفی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و نیز مطالعات میدانی به بررسی عوامل به وجود آورنده و نیز انگیزه های شکل گیری این نقوش پس از وقفه ای طولانی پرداخته شده است که از میان این عوامل می توان به گرایش فتحعلی شاه به تاریخ ایران پیش از اسلام،اقامت فتحعلی شاه به عنوان ولیعهد آقا محمد خان و والی فارس در شیراز،علاقه و توجه سیاحان اروپایی همچون سر رابرت کرپورتر به آثار هخامنشی و ساسانی و تاثیر آن ها بر شاه قاجار،وقوع ناآرامی های متعدد در داخل کشور و نیز تجاوزات کشورهای خارجی از جمله روسیه به ایران و عواقب نامطلوب ناشی از آن ها و نیزگرایش روشنفکران آن روز ایران به تاریخ پیش از اسلام ایران اشاره کرد. در پایان این پژوهش به مقایسه تطبیقی میان نقوش برجسته صخره ای پرداخته شده است که عناصری مانند وجود یا عدم وجود خط نستعلیق ، کادر بندی ، موضوع نقش برجسته و ترتیب شکل گیری نقوش مورد توجه قرار گرفته است. کلید واژه ها : قاجاریه، نقوش برجسته، صخره ای،استان فارس،دروازه قرآن شیراز
ارش ایزدی غلامعلی حاتم
از گذشته تا به امروز شاهنامه فردوسی یکی از مهمترین کتاب هایی است که همواره مورد توجه نگارگران بوده است. نگارگران در هر دوره تاریخی، با توجه به ویژگی های نگارگری رایج در آن زمان، خلاقیت های شخصی و سلیقه حامیان به گونه های متفاوت از یک موضوع و مجلس آثار خود را از داستان های شاهنامه به نمایش گذاشته اند. گرچه در تمامی این آثاراصول و مبانی نقاشی ایرانی نیز رعایت شده که از جمله نقاط مشترک در همه نگاره های بررسی شده می باشد. نبرد اسفندیار و سیمرغ از داستان های اسطوره ای و حماسی شاهنامه است. ریشه های اساطیری این داستان، متاثر از ساختار کلی اساطیر ایران به نوعی تقابل نیروهای خیر و شر را در قالب ادبیات و سپس نگارگری نشان می دهد. از این رو در پایان نامه پیش رو سعی شده است نگاره نبرد اسفندیار و سیمرغ در هفت شاهنامه از هفت دوره مختلف با روش های توصیفی-تحلیلی و تطبیقی بررسی و عناصر بصری تاثیر گذار آن ها معرفی شود. از نتایج این پایان نامه می توان به اثبات پایبندی نگارگران ایرانی تا انتهای دوره ی صفوی به اصولی همچون دوری از عمق نمایی و سایه روشن غربی در نگاره ها و استفاده از پلان بندی ها و پرداخت های رنگی به جای آن ها اشاره کرد.
محمد جعفر حاتمیان جواد نیستانی
چکیده: بی گمان دستاورد های جالب توجه معماری ایران در دوران اسلامی مرهون خلاقیت های هنرمندان و معماران عصر ساسانی است. در این میان نوآوری های کم نظیری که در زمینه ایجاد طرح ها و شکل های متنوع انجام گرفته قابل تامل است. بسیاری از سازه های معماری از جمله گنبد، ایوان، ستون و غیره ریشه در معماری پیش از اسلام و بویژه عصر ساسانی دارد. استمرار برخی از این عناصر و شکل ها بدون هیچگونه وقفه ای در دوره های بعد مانند شکل چهار طاقی در سازه های نمادینی چون مسجد، مقبره، کاخ و کوشک موجب شد تا به مطالعه و پژوهش سیر تحول این شکل از معماری عصر ساسانی تا قرون متاخر اسلامی بپردازیم. از آنجا که بازتاب باورها و انگاره های موجود در ادیان و مذاهب ایران باستان در جنبه های گوناگون فرهنگ و هنر ایران اسلامی نمود داشته، بخشی از مطالعات کتابخانه ای تحقیق حاضر به بررسی متون مذهبی و عرفانی( قران کریم، احادیث و کتب فقهی) پرداخته تا با واکاوی هرچه بیشتر آنها به دلایل استمرار این شکل پی ببریم. علاوه بر آن در کنار دلایل فوق نمی توان از مقبولیت استفاده عام از فرم رایج چهار طاقی با توجه به مقاومت آن در سازه های احداثی و در دسترس بودن مصالح آن صرفنظر کرد. بنا براین در کنار پژوهشهای اسنادی، تحقیقات میدانی نگارنده در مناطق مختلف ایران و مقایسه تطبیقی مراحل شکل گیری و استمرار این شکل در جغرافیای پهناور و متنوع ایران در دستور کار قرار گرفت. نتایج این پژوهش که در قالب رساله دکتری باستان شناسی دوران اسلامی ارائه می شود، تلفیقی است از مطالعات کتابخانه ای با محوریت باز شناسی و تحقیق پیرامون ریشه های تاریخی، مذهبی و اجتماعی استفاده از شکل چهارطاقی و استمرار آن در سازه های دوران اسلامی در فاصله زمانی عصر ساسانی تا قرن 9 هجری از یک سو و پژوهش های میدانی باستان شناختی و معماری با تمرکز بر شناخت هرچه بیشتر سیر تحول بناها و ویژگی های ساختاری در اجزا، عناصر و تزئینات از سوی دیگراست. امید است که با انجام یک پژوهش جامع بتوان به سوالات تحقیق حاضر پاسخی قانع کننده داد.
مینا میرزایی غلامعلی حاتم
چکیده: پوشش مفهومی است که تفاوت های زن و مرد را بیان می کند. پوشش در فلسفه ی وجودی زن ارزش خود را نشان می دهد چرا که خداوند زن را به خاطر آفرینش متفاوت، در پرده ی پوشش قرار داد. بحث پوشش و لباس زنان در ایران همواره مورد توجه بوده و در سیر تاریخ این سرزمین از جمله در نگاره ها، پوشش و لباس مناسب را متناسب با فرهنگ ایرانیان شاهد هستیم. هدف این پژوهش بیان هرچه ساده تر نوع پوشش زن، نقوش و تزئینات آن در شاهنامه های مصور انتخاب شده است، بنابراین سعی شده با در نظر گرفتن نگاره ها و تطبیق آن با لباس های همان دوره ای که شاهنامه در آن مصور شده، به نوعی قطعات لباس و ضمایم آن را به صورت جز به جز مورد بررسی قرار دهیم. لذا با انتخاب چند اثر از نگاره های شاهنامه ی بایسنقری و شاهنامه ی طهماسبی به موضوع پرداخته می شود. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و تحقیق مشاهده ای انجام گرفته و بر مبنای مشاهده ی نگاره ها نوع پوشاک زنان شرح داده شده است. کلمات کلیدی: شاهنامه های مصور، شاهنامه بایسنقری، شاهنامه طهماسبی، زن، پوشش
پریسا یحیوی الیاس صفاران
استان کرمان یکی از مراکز مهم قالی بافی ایران است فرشهای کرمان با طرح و نقش خاص خود از دیگر مناطق ایران متمایز است. فرش کرمان از دوره قاجار در دنیا مطرح می شود و طرحهای آن از دوره قاجار به بعد دچار تحولات زیادی می شود. هدف این پژوهش شناسایی طرح های فرش کرمان در مقاطع مختلف است. همچنین به معرفی نقشمایه های فرش کرمان پرداخته شده است. این تحقیق از نوع کیفی است و روش تجزیه و تحلیل داده ها در آن توصیفی و تحلیلی استو جمعاوری اطلاعات به روش اسنادی و از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. فرشهای کرمان دارای نقشمایه های خاص خود است که متاثر از شرایط جغرافیایی منطقه و دنباله رو صنعت نساجی کرمان است.نقش بته جقه از شالبافی وارد فرش شد. نقشمایه های گیاهی از دوره صفویه در فرش کرمان وجود داشته اشت اما از دوران قاجار به بعد شکل طبیعی تری پیدا می کند که البته تاثیر هنر طبیعتگرای غربی را نمی توان نادیده گرفت .نقشمایه های گلفرنگ و چدنی از این دست می باشند. فرشهای تصویری نیز تحت تاثیر جنبش تصویرگری در دوره قاجار به وجود آمدند و طرح مشاهیر که در این گروه جای می گیرد خاص منطقه کرمان استو بافت آن در راور رواج داشته است. واژگان کلیدی: فرش کرمان نقشمایه دوره قاجار دوره پهلوی
کلثوم بزی غلامعلی حاتم
سراوان و ناهوک مجموعه ای از دره ها و کوهستان هایی است، مملو از نقوش حیوانی، شامل بز، اسب، شتر، گربه سانان و جوندگان که با ظرافت و طبیعت گرایی، به زیبایی نقش شده اند، نقوش انسانی که تکامل فرهنگ پوشش و شکار را نشان می دهند، نقوش گیاهی که مربوط به دوره های جدیدتر و منسوب به زرتشتیان است و نقوش نمادین، شامل انسان بالدار و فنجان نماهایی که جهت گاه شماری استفاده می شده است، آیا این نقوش توسط شکارگران پارینه سنگی و نوسنگی، در دوره-های مختلف ایجادشده و با آیین های شکار و پرستش در ارتباط بوده است؟ این پژوهش با هدف شناخت و معرفی سنگ نگاره های منطقه ی ناهوک سراوان و بررسی دلایل ایجاد نقوش از سوی مردم بدوی آن سامان، و چگونگی حضور این نقوش در زندگی مردم امروز منطقه انجام شده است. روش تحقیق، به صورت میدانی و ثبت مشاهدات و مصاحبه بوده و با استفاده از نظریه ی کهن الگوهای یونگ و آرای کمبل در باب اسطوره، به تحلیل نقوش پرداخته است. در نتیجه ی این تحقیق، سنگ نگاره های مناطق مختلف سراوان معرفی شده است.
سعید حسینی آناهیتا مقبلی
نقاشی ایرانی بسیاری از هنرپژوهان را در سرتاسر دنیا به خود جذب کرده است. بسیاری از پژوهش های مربوط به آن صرفاً به ارائه ی اطلاعات تاریخی می پردازند و همین امر به یکنواخت شدن مطالعات پیرامون آن منجر شده است. اما در بررسی آثار هنری، مطالعاتی که روش های تحلیلی را به کار گرفته اند دستاوردهای ارزشمندی را در پی داشته اند؛ پشتوانه ی اصلی این پژوهش ها نیز روش هایی است که به خصوص در قرن بیستم بسیار مورد توجه بوده اند. یکی از این روش ها آیکونوگرافی است که توسط اروین پانفسکی، پژوهشگرآلمانی به تکامل رسید. این روش ساحت های مختلف تمدن را مورد مطالعه قرار می دهد تا بتواند تحلیلی جامع نسبت به اثر هنری مربوط به آن تمدن ارائه دهد. به کار بردن این روش در مطالعات مربوط به نقاشی ایرانی، که به طرز غیر قابل انکاری با ابعاد و ویژگی های تمدنی اش در ارتباط است، می تواند بسیار ارزشمند و نتیجه بخش واقع شود و به غنای پژوهش ها در این حوزه منجر شود. در این پژوهش نیز شاهنامه ی بایسنقری که به عنوان میراث معنوی ایرانیان در یونسکو به ثبت رسیده و به نوعی شناسنامه ی هنر ایران به حساب می آید برگزیده شده است تا با یکی از ابعاد مطالعات آیکونوگرافی یعنی استحاله، مورد بررسی قرار گیرد. این مفهوم به استمرار مضامین و نقشمایه ها از قدیم ترین ایام اشاره دارد. این پژوهش با قرار دادن تصاویری از ادوار مختلف، نشان می دهد که هنرمند خالق نگاره های شاهنامه ی بایسنقری، برای خلق مضامین مورد نظر خود به اقتباس عناصر فرمی و مفهومی بر اساس الگوهای گذشته و در حال حیات پرداخته و این عناصر در گذر زمان علاوه بر استمرار، دستخوش دگرگونی و تغییر نیز بوده اند و این جریان تا قرن حاضر نیز ادامه داشته است.
مریم ابوالحسنی پور اشکذر محمد رضا شریف زاده
عکاسی با جنبه های مختلفی که در اختیار هنرمند نقاش قرار داد توانست به یکی از ابزارهای مهم نقاشان تبدیل شود. هنرمندان در دوره های گذشته بسته به نیاز خود از این جنبه های عکاسی برای بهبود و رشد آثار هنری خود استفاده کند تا دوره معاصر (1960 به بعد)و در سبک هایی چون هایپر رئالیسم، که هنرمند می کوشد جهانی بسازد مانند عکس، جهانی از دید لنز. در دنیای معاصر به دلیل پیدایش رسانه تلفیقی(اینتر مدیا) آثاری از هنرمندان مشاهده می شود مانند: نقاشی روی عکس، عکس از روی نقاشی و...که نشان دهنده ی روابط متقابل عکاسی و نقاشی است. حال پس از گذشت سال ها از اختراع عکاسی، عکس نه تنها باعث افول نقاشی نشده است بلکه فراهم کننده زمینه ای برای تغییر نحوه نگاه ما به جهان و مرجع و بهانه ای برای شروع کاربسیاری از نقاشان معاصر است
سارا شریفی فر فاطمه شاهرودی
شاه اسماعیل بنیانگذار دوره صفویه به حمایت هنر و هنرمندان پرداخت در دوره او مکتب تبریز شکل گرفت .این مکتب بر اساس بنیان های مکتب ترکمان و دعوت از اساتید مکتب هرات توسعه یافت.حمایت شاه اسماعیل باعث رشد نگار گری و کتاب آرایی گردید.در دوره شاه طهماسب حمایت ها گسترش یافت و مکتب تبریز به تثبیت رسید.با انتقال پایتخت ار تبریز به قزوین و در نهایت عدم حمایت شاه تهماسب نگار گری سیر افول را پیمود ، سیر استحاله نگاره های پر طنین و پر طمطراق مکتب تبریز به نگاره های ساده و سپس توسعه طراحی و نگاره های کم پیکر و ساده تر را می توان در مکتب اصفهان به روشنی و به زیباترین شکل مشاهده نمود.شناسایی این سیر مهم نتیجه این تحقیق و پژوهش است .این پایان نامه در پنج فصل تنظیم شده است ، فصل اول به کلیات طرح پرداخته شده ، فصل دوم به مروری اجمالی به تاریخ نقاشی پس از اسلام پرداخته شده است درفصل سوم به معرفی مکتب تبریز،هنرمندان وآثار مهم این مکتب اختصاص دارد.فصل چهارم به معرفی مکتب اصفهان و هنرمندان و آثارمهم این مکتب پرداخته ایم. درنهایت در فصل پنجم به مقایسه آثار این دو مکتب از منظر فرم و رنگ ، ترکیب بندی ، فضا و معماری پرداخته ایم.چهار چوب نظری پایان نامه حاضر بر اساس رویکرد جامعه شناسی به ویژه نظریه بازتاب است . بر اساس این نظریه عوامل اجتماعی در روند تولید آثار هنری تاثیر گذارند بر این اساس ابتدا ویژگی های مکتب تبریز بررسی شده سپس به عوامل اجتماعی موثر در مکتب اصفهان که به تفاوتهای ایجاد شده در این مکتب نسبت به مکتب تبریز منجر شده می پردازیم . پژوهش حاضر از نوعی کیفی بوده و با روش تطبیقی انجام خواهد شد . روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش توصیفی تحلیلی خواهد بود سپس با استفاده از روش تطبیقی به مقایسه داده ها خواهیم پرداخت.
نازلی عباسی اهوازی محمدرضا شریف زاده
این رساله تحت عنوان " بررسی جایگاه عکس در مطبوعات ایران( مطالعه موردی : عکاسی جنگ ایران و عراق ) " ،به بررسی عکس های جنگ ایران و عراق در بستر روزنامه های دوران جنگ می پردازد . بازه زمانی این پژوهش از آغاز جنگ در 31 شهریور ماه سال 1359 تا زمان پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران در تاریخ 27 تیر ماه سال 1367 می باشد. این پژوهش بر مبنای مصاحبه ، مطالعه کتب و روزنامه ها بوده است. در فصل اول کلیات رساله بیان شده است. ودر فصل دوم رساله اشاره مختصری به جامعه شناسی جنگ و تعریف جنگ از دیدگاه جامعه شناسان شده است. فصل سوم به تاریخچه عکاسی مطبوعاتی در جهان می پردازد. فصل چهارم رساله به عکاسی جنگ در ایران اختصاص دارد. در فصل پنجم روزنامه های کیهان و اطلاعات به عنوان قدیمی ترین روزنامه های مدرن ایران تورق شده اند . به دلیل اینکه بررسی تمام روزنامه های 8 سال جنگ در محدوده این پژوهش نمی گنجید ، دامنه پژوهش به بررسی ، پوشش تصویری 21 عملیات مهم جنگ ایران و عراق محدود شده است.در این فصل روزنامه های چاپ شده در روز بعد از هر عملیات مورد بررسی قرار گرفته و بازتاب اخبار و پوشش تصویری عملیات در صفحه نخست آنها گزارش شده است. هدف از این پژوهش بررسی عکاسی جنگ و روزنامه های شاخص آن دوران بوده است ، بررسی ها حاکی از آن می باشد که بازتاب حضور عکاسی در روزنامه های آن دوران ضعیف بوده و عکس در روزنامه های آن زمان در جایگاه شایسته خود قرار نداشت است . در فصل ششم برای آشنایی بیشتر با عکاسان جنگ ، با چند تن از ایشان گفتگو شده و نمونه هایی از آثار ایشان به چاپ رسیده است.
عباس حدادی ماهینی غلامعلی حاتم
نمادها از کهن الگوهایی هستند که علیرغم رمزینگی موجود در خود حاوی اطلاعات مهمی درباره خلقتند که با کشف رمز از هرکدام راهی به سوی معرفت گشوده خواهد شد. عناصر چهارگانه (آب و خاک و باد و آتش) از جمله آنهاست که بررسی ساختارشان در باور و هنر گذشتگان می تواند ما را به رموز درونی آن ها آشنا سازد. هدف این پژوهش، کنکاش در دستاوردهای ایران باستان به منظور دستیابی به اطلاعاتی نوین است. نتایج حاصله نشان می دهد: ذهن بشر از دیرباز اندیشمندانه در پی پاسخگویی به سوالات درون برای کشف موجودیت خود و عالم هستی بوده و ادیانی که به واسطه همین اندیشمندی شکل گرفته اند همواره یاری گر انسان برای کشف اندیشه ای برتر بوده اند. در فصل اول این پژوهش کلیات موضوع آمده است. در فصل دوم به تعاریف پرداخته شده. فصل سوم عناصراربعه در دین و هنر ایران باستان را مورد بررسی قرار می دهد. فصل چهارم به نمادهای مرتبط با عناصر اربعه می پردازد و فصل پنجم نیز به تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری اختصاص یافته است.
بهناز توکلی چالشتری الیاس صفاران
نگارگری مکتب صفوی قرن دهم و یازدهم هجری قمری از نقاط اوج نگارگری ایران است. از شاهکارهای بزرگ این مکتب نگارگری می توان به هفت اورنگ جامی ابراهیم میرزا و آثار رضا عباسی اشاره کرد. در این مطالعه در میان موضوعات ممکن برای بررسی، به تصویر زن در نگاره های کتاب هفت اورنگ جامی از مکتب مشهد و آثار رضا عباسی پرداخته شده است و نه تنها جایگاه و میزان حضور زن در این آثار مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است بلکه نگاه اجتماع به او نیز تحلیل شده است و سعی شده بسیاری از مولفه های فرهنگی و اعتقادی دیگر جامعه نیز در دو دوره پیاپی یعنی دوران شاه تهماسب اول صفوی و دوران شاه عباس اول نیز از آن استنتاج شود و در عین حال که سیر تحول تصویر زن به صورت تطبیقی و صوری در آثار نمونه مورد مطالعه بررسی می شود تغییرات و تکامل فرم تصویر آنها در روند تاریخی خود نیز مورد شناسایی قرارگرفته است. تصویر زن در نگاره های هفت اورنگ جامی در مکتب مشهد و تک نگاره های رضا عباسی در مکتب اصفهان به روش مطالعه ی موردی و همچنین فرم زنان در نگاره های هر دو مکتب مورد نظر به روش مطالعه تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. زنان در این نگاره ها اغلب با پوششی شامل پیراهن، روسری، دامن، شلوار و ردایی بروی آنها ظاهر شده، زنان شاهزاده و ملکه که جز طبقه اول جامعه محسوب می شوند تاج بر سر دارند، همچنین آنها همیشه و در همه حال روسری بر سر دارند. البته باید گفت که زنان نگاره های هفت اورنگ جامی پوششی بسیار ساده تر، اما در عوض رفتارها و عادات اجتماعیشان بسیار بیشتر از زنان تک نگاره های رضا عباسی است. با تحلیل تمامی آنچه که گفته شد واضح است که زنان دستخوش تحولی اساسی شده اند، تحولی که با حاکمیت مذهب شیعه و نفوذ فرهنگ های مختلف که در اثر آمد و رفت سفرا و ماجراجویان اروپایی آغاز می شود و تغییر نگرش درباریان و اقشار مردم، از نگرش عرفانی به نگرشی کاملاً دنیایی را به همراه دارد. زنان از حالات خشک و انتزاعی نگاره های پیش از آن در عالم مثال به عالمی وارد می شوند که حد وسط بین عالم واقعگرایی و عالم تجرد محض است و آنها دیگر جزء کوچکی از مجموعه نگاره محسوب نمی شوند بلکه حضور قدرتمند و زیبایی هستند، که در تک نگاره های مکتب اصفهان، با شجاعت تمام از ببیننده خود می خواهند که به تماشای آنها بنشینند.
نسرین ابراهیمی غلامعلی حاتم
هخامنشیان از جمله امپراتوری های شرقی اند که در گستره ی تاریخ شهرتی به سزا یافتند. نام آنها همواره تداعی کننده ی بنای بزرگ تخت جمشید است. نگاره های نمادین تخت جمشید (و پاسارگاد و شوش) در زمره ی مجهولات هنر پارسی اند و رمزگان فرهنگی عصر تلقی می شوند. تنوع و در هم تنیدگی این نگارکنده ها ناشی از سرچشمه های متفاوت فرهنگی آنهاست. نقش مایه هایی که درون مایه ای چندگانه دارند: مصری، میان رودانی و ایرانی. زمینه ی ذهنی چنین گزینشی گزیده را باید در غنای فرهنگی تمدنهای باستانی پیشین و رواج روح مدارای پارسی از یک سو و گریزناپذیر بودن ضرورت اخذ و اقتباس سبک های هنری از سوی دیگر دید.
زهرا هاتفی نیا غلامعلی حاتم
با توسعه ی تخصصی آموزش هنر و به طبع تخصصی شدن آثار هنری در دوره ی معاصر، پژوهش در این آثار یا به سمت وجوه تکنیکی میل کرده و یا به بررسی جهان به شدت شخصی شده ی هنرمند تمایل یافته است. در این میان رویکرد جدیدی نیز یافت شد که با موضوع قرار دادن آیین ها و رفتارهای جمعی در برابر کیش شخصیت مدار هنر معاصر، این رویدادهای انسانی را در قالب هنر عامه و یا هنر جمعی صورت بندی می کند. از سوی دیگر این آیین ها که با تقویت وجه صوری خود، توان ارتباط و تکثیر خود را در طول تاریخ و عرض جغرافیا ارتقا داده اند، گونه هایی نظام یافته اند که در مقیاسی خردتر، برساخته از عناصر بی شماری هستند که ممکن است در صورت بندی های متمایز، تمایل به ترکیب یا همنشینی نداشته باشند. از این سو این سوال قابل طرح است که اگر آیین های دارای امتداد و توسعه ی زمانی، مکانی و حتی فرهنگی را، مدل هایی ساخت مند در نظر بگیریم که نظامی از نشانه ها و ارتباطات آن ها را چه درونی و چه بیرونی، بر محوریت یک پدیده حمل می کنند، اولویت سازمان دهنده ی به این مجموعه کدام است؟ در نظام علل اربعه کدام وجه مادی، صوری، فاعلی و غایی دیگر وجوه را به گرد خویش، رفتار بخشیده است؟ آیا کشف ساختار برسازنده ی این آیین ها، می تواند به ساخت آیین های معاصر، کمکی برساند؟ یا این آیین ها ظرفیت آن را دارند که نقش های اجتماعی جدیدی را پذیرا باشند؟ که بدون شک این گمانه ها تنها با کشف نظام درونی نشانه های برسازنده ی این ساختار ممکن می گردد.
محجوب سادات حسینی شاد غلامعلی حاتم
هدف اصلی این پژوهش ، بررسی و مطالعه سیرتحول نقشمایه های حیوانی وگیاهی به کار رفته در منسوجات سه دوره تاریخ میانه ایران یعنی سلجوقی ، ایلخانی و تیموری است.ابتدا به بررسی مختصر هنر در هر یک از اعصار پرداخته و سپس به بررسی صنعت پارچه بافی ایران پیش از اسلام تا انتهای دوره ی تیموری اشاره شده است. سپس به تاثیر پذیری نقش مایه های بافته شده بروی پارچه از آیین نوین اسلام و ایران قبل از اسلام در دوره ی مهمی از تاریخ ، یعنی تداخل آیین اسلام با فرهنگ باستانی ، و در نهایت گذر از این تلاقی در دوره های بعد این سرزمین، توجه شده است. از این رو، در منسوجات این دوران نیز شاهد روند پیشرفت وتکامل پارچه بافی ساسانی با مضامین مشابه و استفاده از نقوش ظریف تر با جزئیات بیشتر هستیم که به دیدگاه هنر اسلامی در باب پر کردن فضاهای خالی جامه ی عمل می پوشاند . در این راستا ، در این پژوهش سعی شده است انواع نقش مایه های حیوانی و گیاهی بافته شده بر روی پارچه های هر سه دوره معرفی، طبقه بندی و بررسی شود ودرراستای هدف این پژوهش میزان تاثیروتاثر نقش مایه های قبل وبعد از اسلام مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی و تاریخی می – باشد که باجمع آوری میدانی اسنادومطالب از کتابخانه ها ،مجلات و سایت های موزه های خارجی براساس مطالب استخراجی ،جداول تطبیقی نقش مایه های مذکور به منظور دسترسی آسان مخاطبین از مجموعه یافته های این پژوهش، ارائه شده است.
عبدالصادق خاک نژاد غلامعلی حاتم
در بیکران آفرینش ودر سرآغاز حضور اندیشمندانه انسان ،تمدن هایی پا به عرصه وجود نهاده اند که تاکنون قدمت آن ها در منابع تاریخی ثبت شده است.شاید این تمدن ها ما را به سمت و سویی می کشاند تا به بهانه آفرینش اثر هنری کنکاشی امروزی داشته باشیم.فلسفه امروزی در باره تمدن های دنیای باستان، بازتاب نگرش خلاقانه چنین انسان هایی است که در بدو حضورشان در شکل گیری آثار هنری در محدوده فکری و جغرافیای خویش ما را به تامل وا می دارند.مصر و بین النهرین تمدن های اولیه در عرصه تاریخ هنر می باشند.از آن جایی که آفرینش آثار هنری در این تمدن ها انسان امروزی را به بهت و حیرت می اندازد،نگاه کلی و تاریخ نگارانه جواب گوی بسیاری از سوالات دنیای غرق شده در علم و تکنولوژی نمی باشد. تاثیر پذیری و تاثیر گذاری اعتقادات و باورها ، اسطوره ها وکهن الگوها ، فرهنگ ، نگاه و فهم فرمانروایان این تمدن ها مارا بر آن داشت تا از نگاه کلی به جهان آفرینش هنری (به خصوص هنرهای تصویری)به تطبیق و تفسیر موارد نقل شده در این تمدن ها پرداخته و عوامل دخیل در آفرینش هنری را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد.و با نگاهی موشکافانه و تامل برانگیز به ارتباط و تاثیر این دو تمدن بر یکدیگر و سایر تمدن های پس از آن پرداخته وبه تطبیق و تشریح این موارد در حد امکان و توانایی بپردازیم.
سمیه معصومی غلامعلی حاتم
با نگاهی اجمالی به نمادهای پرچم ایران در ادوار مختلف تاریخی از دوران کهن تا کنون به خصوص با تمرکز بر برخی نشانه های خاص می توان به تاثیر باورهای اسطوره ای ، دینی ، ملی و بسیاری از نمادهای آیینی و فرهنگی که ایرانیان در نمادهای پرچم خود ، از آن بهره جسته اند، پی برد .. این پژوهش گامی در جهت نشان دادن جایگاه واقعی پرچم کشورمان و بررسی نمادها ونشانه های پرچم ایران از روزگار کهن تا به امروز است همچنین این پژوهش در نظر دارد عاملی برای معرفی نشانه های پیشین بوده و انگیزه پیدایش آنها و به صورت خاص سه نشانه را مورد بررسی قرار دهد روش تحقیق بکار رفته در این پایان نامه از نوع کیفی مبتنی بر تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و عمده روش گردآوری اطلاعات این پژوهش، به شیوه کتابخانه ای و از ابزار فیش برداری و اسناد تصویری استفاده شده است. نتایج حاصله از این تحقیق را میتوان چنین بیان کرد : الف ) نشانه های گوناگون تصویری به کار رفته در پرچم ، چکیده و خلاصه ای از طرز تفکر و تلقی یک ملت در مورد خود و نشان دهنده انگیزه ها و آرمانهای آنها ست ب ) برگزیدن رنگها ،پیکره ها و نشانه های پرچمها در گذر زمان بی شک با شیوه اندیشه، هدف، صلح دوستی و انواع پرستی، کیش و ملیت و موقع جغرافیایی و سرانجام توتمیسم ( totemisme) تیره ها بستگی گسست ناپذیر داشته است..
مائده حبشی غلامعلی حاتم
سفالینه های منقوش ، به عنوان نمادی از هنر ماندگار انسان ، همواره در دوران مختلف ، از گذشته تا به حال مطرح بوده است . نقوش به عنوان عنصر اصلی تزیینی در سفالینه ها ، بیانگر مفاهیمی چون ، اعتقادات ، باورها ، اندیشه ها ، تمایلات ، آرزوها و نشان دهنده ، اصول ، فنون و مهارت های هنری به ویژه در زمینه طراحی است. این پژوهش ، به مطالعه و بررسی سفالینه های منقوش قرن پنجم آمل ( دوره سلجوقی ) از جهت نوع نقوش تزیینی ، شیوه طراحی و جای گیری آنها در ظروف سفالین پرداخته است. تعداد 19 سفال مورد بررسی قرار گرفته ، که در دو گروه : 1- گروه اول سفالینه هایی که فضای اصلی آنها با عناصر گوناگون تقسیم شده ومعمولا با نقوش تکرار شونده،تزیین یافته اند 2- گروه دوم با نقوش تکرار شونده ، نقوش یکپارچه ، غیر تکراری و دارای موضوع ، تزیین یافته اندوبخش دیگر آن با نقوش تکراری پر شده است . عمده سفالینه ها از نوع دوم و با نقوش هندسی ، گیاهی ، حیوانی مزین شده اند. جنبه تزیینی این سفالینه ها بیشتر از جنبه کاربردی آنها بوده است. روش تحقیق به صورت توصیفی و شیوه گرد آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است. همچنین دو نمونه از این 19 سفال با سفالینه های مسجد جامع آمل و گنبد آل رسول از نظر نقوش تطبیق داده شدند. واژگان کلیدی: سفال ، نقوش ، شهر آمل، دوره سلجوقی، قرن پنجم هجری
هانیه نیکخواه محمد خزایی
کمابیش، هم زمان با حکمرانی سلجوقیان، ساخت سفال هایی با شکل، نقش و روشی نو در ایران آغاز شد و از سده های ششم تا هشتم هجری قمری رواجی چشمگیر یافت. در میان روش های فراوان و گوناگون مورد استفاده در ساخت و تزیین سفال ها، تکنیک «زرین فام» جلوه و مقامی خاص دارد و با ویژگی های منحصر به فرد و چشمگیر، یکی از عالی ترین نمونه های سفال اسلامی است. علیرغم تمامی پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، خاستگاه سفال زرین فام ایران نامشخص است. نقوش و ساختار این سفال ها بارها به وسیله پژوهشگران مورد بررسی های گوناگون سبک شناسی و زیبایی شناسی قرار گرفته، ولی تاکنون درباره خاستگاه این لعاب چه از نظر مکانی، زمانی و انگیزشی، اتفاق نظری ایجاد نگردیده و گاه از ایران، مصر و یا از عراق به عنوان نخستین مراکز ساخت سفال زرین فام، نام برده می شود. پرسش آغازین و ویژه این رساله نیز بدین گونه مطرح گردید که خاستگاه لعاب و سفال زرین فام ایران کدام کشور است؟ ایجاد این فناوری در چه زمانی رخ داده است؟ انگیزه اصلی و منشأ پیدایش این لعاب چه بود؟ این پژوهش برمبنای این فرضیه کلی شکل گرفته است که مراکزی غیر از ایران، محل پیدایش سفال های زرین فام بوده اند. عراق و مصر برای احراز مقام ابداع این لعاب، در الویت بوده و روش ساخت لعاب زرین فام از این کشورها به طرق گوناگون به ایران راه یافته است. در این پژوهش، فرضیه ی یافتن خاستگاه سفال زرین فام بر اساس ریشه یابی نقوش، کارآیی نداشت و ره به جایی نبرد. در راستای انجام پژوهش، آشکار گردید که با استناد به رخدادهای تاریخی، برخی پدیده های اجتماعی و پیش زمینه های لازم برای ابداع این لعاب (بدنه خمیرسنگی، لعاب سربی-قلعی و کیمیاگری) می توان این منشأیابی را پی گرفت. مهم ترین هدف این رساله، یافتن منشأ پیدایش و خاستگاه (مکان، زمان و انگیزه) اصلی سفال زرین فام ایران است. در این نوشتار برآنیم تا با بررسی آرای صاحب نظران در این مقوله و نقد آنها، به نتیجه ای قوام یافته و مبتنی بر یافته های علمی در مورد خاستگاه سفال زرین فام ایران دست یابیم. پژوهش حاضر با مفهومی میان رشته ای بر اساس هدف، از نوع بنیادی بوده و برای گردآوری داده ها (هنری، تاریخی، ادبی و سیاسی) از منابع نوشتاری و مستندات عینی بهره برده است. ماهیت و روش اصلی اجرای این رساله، تاریخی-توصیفی بوده و در پاره ای موارد نیز رویکرد تحلیلی و تطبیقی مد نظر واقع شده است. بنیاد بررسی در این رساله، بر پایه پیش فرض های یافت شده از سوی برخی پژوهشگران، مبنی بر سیر تکامل و تطور سفال اسلامی و کیمیاگری است. بنا به یافته ها و نتایج کلی حاصل از پژوهش، شیشه های رومی– یونانیِ مصر سرمنشأ لعاب زرین فام بوده و مصر خاستگاه اصلی لعاب زرین فام است. به نظر می آید که ایران بعد از مصر و عراق، در قرن ششم هجری شروع به ساخت سفال زرین فام کرده است. کیمیاگری، پیش زمینه ای مناسب و منطقی برای ابداع این لعاب است. در ایران پیش نیازهای لازم برای ساخت لعاب زرین فام مهیا نبوده و برخی پدیده های اجتماعی، پشتوانه شکل گیری و رواج این نوع سفال بوده اند. به روش ریشه یابی و یا نمادشناسی نقوش نمی توان خاستگاه لعاب زرین فام را واکاوی نمود.
سمانه رستم بیگی سید سعید سیداحمدی زاویه
مطالعه ی تاریخ و تبعاً نتایجی که از آن استنتاج می گردد مبتنی بر پارادایمی است که تاریخ نگاری به آن اتکا دارد. در این مسیر، تاریخ هنر و تاریخ نگاری هنر از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. چرا که آثار هنری سرآغاز حیاط معنوی و فرهنگی انسان ها هستند. این پژوهش با رویکردی به تاریخ نگاری و نقد آن بخش از این تاریخ، که در پیوستگی با نظریات علمی دوران روشنگری است، تنظیم شده و همچنین آرای متفکران حوزه های مختلف اعم از زیست شناسی، انسان شناسی، باستان شناسی و فلسفه تاریخ و ... مد نظر قرار گرفته است. این رساله با طرح این پرسش که هنر در دوران پیش از تاریخ در سرزمین ایران چه مظاهر و مفاهیمی را در برداشته است آغاز شد، و با استفاده از روش پژوهش کیفی و با بهره گیری از منابع و اسناد متعدد و متنوع حوزه های پیش گفته در 6 فصل به بحث و نقد، در موضوعیت انسان درنگاه مدرن به ویژه داروینیسم و دیدگاه های وابسته که بسترهای انسان شناسی و تاریخ نگاری هنر معاصر را شکل داده، پرداخته و پس از ترسیم ادوار پیش از تاریخ و نمونه های مربوط بدان ها، در نهایت چنین نتیجه گرفت که هنر پیش از تاریخ ایران، نه تنها برآمده از تکامل زیست شناسانه ی انسان های ساکن در این سرزمین نبوده، بلکه متکی به آموختن اندیشه ای بلیغ و برآمده از ارتباطی پیچیده و چند سویه میان طبیعت، یعنی زمین، انسان و آسمان تعریف می شود. از لحاظ مفهومی این هنر بیانگر معانی روایی و نمادین است. روایت هایی نه صرفاً برخاسته از وقایع، بلکه روایت هایی که روح و هدف آنها مد نظر بوده و به لحاظ فرمی برگرفته از تجربیات محیطی بوده و با رویکردی تجریدی و انتزاعی به تصویر ناب منجر شده است. این تصاویر در کل، درپی نمایش واقعیت عینی نبوده اند، بلکه به خلوصِ مفهومی تصویر، چنان بستگی خود را حفظ نموده اند و بر آن ابرام ورزیده اند، که بنیاد این تصویرگری را عاری از هر گونه حشو و زواید، در نهایت به نقطه ای رسانده اند که می توان آن را اصطلاحاً استلیزه و خلاصه شده نامید. لیکن در عین این سادگی، بیانگری و دست یازیدن به یک "زبان بصری" همواره از نظر دور نمانده و انسان پیشاتاریخ، در هرمقطعی از زمان با توجه به ویژگی های زمانی و مکانی، روایتگر و بازگو کننده و مورخِ عصر خویش بوده است. و بررسی های ما همواره در جهت کشف این زبان و مفاهیم و معانی پنهان در آن بوده و ادامه خواهد داشت.
علی مدهوشیان نژاد غلامعلی حاتم
در این پایان نامه با بررسی در ادبیات ایران (به ویژه شعر و متون عرفانی) به ریشه شناسی رمز پردازی دو عنصر نقطه و دایره در هنرهای تجسمی ایران پس از اسلام اشاره شده است. به عبارتی از دریچه ای متفاوت با نشانه شناسی های رایجی که مطالعه هنر آیینی را تحت تأثیر سطحی نگری قرار داده به تحلیل هنر ایران پس از اسلام اشاره شده است. تفسیر هنر ایران پس از اسلام در این پایان نامه از دریچه ادبیات، به دو عنصر نقطه و دایره به دلیل کاربرد متداول در هنرهای تجسمی، ادب و عرفان موضوع جهت مطالعه علمی و دقیق محدود شده است. در این مجموعه خواهیم دید که در ابتدا طبیعت الگوی انسان در طراحی مایحتاج زندگی بود. اما با شکل گیری تمدن و ظهور ادیان، صورت نمادین انسان کامل، نمونه ای شد که مرجع کار هنرمندان و صنعت گران را تشکیل داده و بر سنگ نبشته ها خودنمایی می کند. با ظهور اسلام، کامل ترین فرم (دایره) در نظر ایرانیان با کامل ترین موجود عالم امکان (حضرت محمد (ص)) نسبت داده شده که سویدای قلب ایشان را خال احدیت مزین می نمود. مصادیق فراوان دیگری برای نقطه و دایره در ادب و عرفان ایران ذکر شده که در این پایان نامه به تعدادی از آن ها اشاره شده است. بدیهی است که شیوه جمع آوری مطالب در این پایان نامه بر مطالعه متون استوار بوده و کتابخانه ای است.
مرضیه آل ابراهیم غلامعلی حاتم
هر رسانه، زبان خاص خود را دارد که بوسیله آن زبان، گفتمان آن رسانه ساخته می شود و نقاشی ایرانی تجربه بیانِ روایت است بر بوم؛ و گسترش متن در سطح دوبعدی که منجر به خلق نقاشی ایرانی شده است تا از این طریق نقاش چیزی بگوید که نقلِ داستان کار اوست؛با این نگاه که هر زمان روایت شاعر پایان می یابد، در نگاه نقاش متولد می شود و نگارگر قابلیت ها و امکانات گفتمانی دیگری را شکل می دهد. فرضیه این پژوهش اینگونه استوار شده است که نحوی استفاده از این قابلیت ها در نقاشی ایرانی، قدم در تاویل نمایشیک گذاشته است و منظور از نقاشی ایرانی، گستره ی تاریخی ست که هنر نقاشی ایران از قرن 8 ه.ق تا اوایل قرن 11 ه.ق، تحت لوای نگارگری ایرانی دوره ی اسلامیشاخص شده است. این پژوهش با روش کتابخانه ای، سعی در واکاوی و بررسی نمایشی بودن نقاشی ایرانی دارد و جنبه های نمایشی آن را با رویکرد تحلیلی و توصیفی و همچنین به لحاظ کیفی مورد توجه قرار داده است.
فرشته غزلخوان علی آباد فاطمه شاهرودی
پایان نامه حاضر با هدف بررسی عناصر بصری فرهنگ و هنر ترکمن بر نقاشی نوگرای ایران به انجام رسید. ضرورت این مطالعه ریشه در دغدغه جامعه نقاشان ایران در خلق آثاری است که نمودی از هویت ملی و ایرانی باشد. در این راستا آثار هنرمندانی چون آنه محمد تاتاری، منصور قندریز و پرویز کلانتری با روش تحقیق تطبیقی و توصیفی و روش گردآوری کتابخانه ای و میدانی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این هنرمندان در آثار خود از ویژگی های هنر ترکمن همچون تاکید بر رنگ قرمز و آبی، کاربرد اشکال هندسی، اجتناب از فضای خالی، تاکید بر ریتم به صورت خطوط یا اشکال هندسی و همچنین بازنمایی کامل آثار هنری قوم ترکمن چون زیورآلات و دست بافته ها استفاده کرده اند. اما کاربرد این ویژگی ها در آثار تاتاری درونی تر و پخته تر از هنرمندان دیگر است که به نظر می رسد این امر ریشه در اصلیت او که همان قوم ترکمن است دارد.
فریبا عباسی ظلانی الیاس صفاران
نقش مایه های ساسانی از جمله اصلی ترین نقوش به کار گرفته در آثار هنری ایرانی است و با توجه به اینکه ریشه های عمیق در فرهنگ و آداب و سنن این مرزو بوم دارد، در مقایسه با نقوش بیگانه، مصرف کننده ی ایرانی با این نقوش اصیل، قرابت و الفتی دیرینه دارد. اما متاسفانه طراحان لباس، گرافیست ها و سازندگان اشیاء و دکوراسیون داخلی در اکثر موارد به تقلیدی کورکورانه از طرح ها و عناصر بیگانه پرداخته اند. این امر موجب شد تا در این عرصه ی مهم، دستمایه ی عظیم نقوش اصیل کشورمان نادیده انگاشته شود. نوشته حاضر تحقیق و پژوهشی پیرامون مفاهیم اساطیری در نقوش پارچه های دوره ساسانی با تاکید بر تا?مل و توجه در معنا و مفهوم نقوش بوده است.توصیه این پژوهش دعوت هنرمند ایرانی بخصوص هنرمندان عرصه ی طراحی لباس و دانشجویان این رشته به تفکر و اندیشه به نقوش موجود در هنرهای سنتی ایران بوده که می تواند منبع بسیار غنی الهام برای انان باشد و با الگو قرار دادن هنرمندان ساسانی همواره طرح های پرمعنا و مفهوم خلق کنند و ذائقه هنری نسل جوان را با مفاهیم اسطوره ای این مرز وبوم آشنا سازند. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی می باشد. نتایج پژوهشی حاضر نشان می دهد که در دوره ی ساسانی نقش مایه های گیاهی، حیوانی و انسانی وانتزاعی وجود دارد و بیشتر این نقش مایه ها نشا?ت گرفته از هنر هخامنشیان،یونان، روم و شرق باستان بوده اند. به علاوه بیشتر نقش مایه های دوره ساسانی نقش نمادین ایفاء می کردند. همچنین نقش مایه های دوره ساسانی قابلیت اجراء به وسیله فنون مختلف چاپ و اجراء در طراحی لباس و سوزن دوزی و... را دارند.
فاطمه خدادادی غلامعلی حاتم
مطالعه در زمینه پوشاک ایران باستان و علی الخصوص دو دوره مهم هخامنشی و ساسانی می بایست همراه با توصیفی دقیق از نقوش و آثار به جامانده باشد. نوع پوشاک و جنس آنها شاید بخش راحت تر کار باشد و موضوع طراحی ها و الگوبرداری های دوزندگان و تهیه کنندگان لباس قسمت مشکل تر این موضوع است. تاریخ ایران در دوره هخامنشی و ساسانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.زیرا در این زمان ایران در معرض سایر فرهنگ ها و تمدن های منطقه قرار گرفته و تبادل عناصر فرهنگی میان این اقوام گسترش یافت. از جمله این عناصر که به شکل گسترده ای در معرض سایر فرهنگ ها قرار گرفت بحث پوشاک بوده و همین امر بررسی این موضوع را با چالش هایی مواجه ساخته. در این دوره های تاریخی ایران طراحی پوشاک اکثرا" نتیجه تفکرات و اندیشه های اقوام داخلی بوده و عناصری همچون شرایط اجتماعی و آب و هوای در انتخاب آنها موثر بوده. هر چند که اختلافات فاحشی بین پوشاک طبقات بالای و پایین جامعه مشاهده می شود اما در واقع نوع و ترکیب اصلی آنها فارق از جنس و ظرافت تقریبا به هم نزدیک است.
زهرا کریمی غلامعلی حاتم
در این پایانامه ابتدا به سیر تحول خط، و خوشنویسی و اقسام آن و کاربرد خوشنویسی در کتیبه نگاری پرداخته شده؛ در فصل بعد نیز تعاریفی از نقاشی قهوه خانه، سقاخانه،سیاه مشق، نقاشیخط، خط نقاشی و خط نگاره آورده شده است. در فصل دیگر به معرفی برخی از هنرمندان پیشکسوت و معاصر در عرصه هنر نقاشیخط و کتیبه نویسی پرداخته شده؛ و بالاخره در فصل آخر برخی از تابلو های موجود در ایستگاه های مترو و دیوارنگاره های سطح شهرکه در آنها از المان های خوشنویسی استفاده شده، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. اهداف : هدف از انجام این پژوهش بررسی نقاشیخط های استفاده شده در مبلمان شهری و اینکه آیا تمام این تابلوها را می توان به عنوان تزئین در معابر نصب کرد. روش های اجرا : بخشی از تحقیقات به صورت کتابخانه ای و بخشی به صورت میدانی انجام شده است. نتایج : پس از بررسی های انجام شده این نتایج به دست آمده: 1- اغلب آثار موجود خط نگاره نیستند. 2– اغلب آثار از نظر هنری زیبایی لازم را ندارند و یا تقلیدی ضعیف هستند. 3- اغلب تابلوهای کار شده در مبلمان شهری ویژگیهای لازم برای یک نقاشی دیواری را ندارند
ملک السادات تقوی غلامعلی حاتم
آثار هنر معماری ایران، در طول سده های مختلف تاریخی، انعکاس دهنده اندیشه ها و دیدگاه های آیینی و مذهبی بوده اند. در این میان آثار دو سلسله سلجوقی و صفوی، از اعصار طلایی هنر ایران، که در این سرزمین حکومت های مستقل و یکپارچه ای ایجاد نمودند، به جهت نوع گرایش های مختلف مذهبی، حائز اهمیت بسیاری هستند. از آثار به جا مانده از دو دوره مذکور در شهر قزوین بناهای مسجد حیدریه، مسجد جامع مربوط به دوره سلجوقی و امامزاده حسین و مسجد پیغمبریه مربوط به دوره صفویه؛ به خوبی انعکاس دهنده دیدگاه های مذهبی و بازتاب نگرش اجتماعی جامعه آن روز می باشند، به طوری که، در این پژوهش با انجام بررسی تطبیقی بر روی نقوش و آرایه ها، میتوان این تاثیرات را مشاهده کرد. نتیجه حاصل از این بررسی، علیرغم شاخصه های فرهنگی و هنری مشترک در هر دو دوره، تفاوت های بسیاری از جمله به کارگیری نوع تزیینات کاشیکاری، رنگ، نقوش هندسی ،گیاهی، تکنیک های مورد استفاده، کاربرد مواد و مصالح، محتوای آثار و استفاده از کتیبه ها و خط نگاره ها ، آیات و روایات و اسماءالله و ... به زبان و خط عربی در دوره سلجوقی و زبان و خط فارسی در دوره صفوی را نشان میدهد.
کیاندخت کیایی غلامعلی حاتم
تأثیر هنرهای مختلف بر یکدیگر در مقاطع مختلف زمانی قابل بررسی می باشد.این مقایسه سعی دارد تا ضمن گردآوری و تدوین مفاهیم مرتبط با فرم به طور عام و به طور خاص در نقاشی و معماری،آثار نقاشی و معماری دوره رنسانس را در ارتباط با این مفهوم کلی مورد بررسی قرار دهد. در این راستا ویژگی های خاص دوران رنسانس به طور کلی مطالعه شده است و به منظور تحلیل آثار یاد شده،روش تجزیه و تحلیل بر روی مدارک تصویری موجود انتخاب و بر روی30 اثر معماری و 30 اثر نقاشی از دوره رنسانس مود استفاده قرار گرفت.در نهایت نتایج مقایسه ای نشان دادند که تأثیر اشکال هندسی خالص و نحوه چیدمان به کارگیری آنها برای رساندن مفاهیم خاص دوران رنسانس در هر دو دسته آثار مشترک بوده و بر فرم آنها بیشترین تأثیر را داشته است.
صادق رشیدی تاز علی اصغر شیرازی
این پژوهش که بر اساس برخی از شاخه ها و نظریه های مرتبط با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان به انجام خواهد رسید بر آن است تا با مطالعه و بررسی شیوه های تاریخ نویسی هنر اسلامی و همچنین تحلیل آراء و نظریات مورخین، فرآیند تاریخ نویسی هنر اسلامی را با تاکید بر دیدگاه های نویسندگان آن مورد بررسی قرار دهد. از سویی دیگر دغدغه ی توجه به جنبه های مختلف هنر اسلامی در روزگار معاصر و نیز بررسی توانایی ها و ناتوانی های تاریخ نویسی در ارائه و معرفی و شناخت آن ضرورت توجه به این مساله را دوچندان می کند، زیرا گاهی به نظر می رسد که نگاه برخی از مورخین و کسانی که در قلمرو هنر اسلامی به شکل نظری فعالیت می کنند نگاهی صرفاً توصیفی است که آن را در حد یک اُبژه ی به تاریخ پیوسته نشان می دهد، لذا اگر مراجعه به تاریخ هنر اسلامی بر شناختی عمیق از ویژگی ها و حدود توانایی آن مبتنی نباشد مشکلات و مسائل مربوط به مطالعات نظری هنر اسلامی را بیشتر خواهد کرد. بنابراین بررسی و مطالعه فراز و نشیب های تاریخ نویسی در این حوزه که از سوی مورخین به ویژه مورخین غربی صورت گرفته است امروزه یک رسالت پژوهشی مهم به شمار می رود.
مرضیه محمودی غلامعلی حاتم
درختان ازدیرباز درکنارانسان نقش آفرینی کرده اند ، قدمت همراهی درخت و انسان به خلقت آدم باز میگردد. درخت زندگی به عنوان یکی از با اهمیت ترین درختان در سراسر جهان در اسطوره ها و فرهنگ نواحی مختلف زندگی بشر وجود دارد . در کتا ب آفرینش ( فصل اول پیدایش جهان و انسان ) آمده است که خداوند در باغ عدن یا بهشت روی زمین ، درمیان « همه گونه درخت خوش نما » دو درخت بهشتی« درخت حیات و درخت دانستن نیک و بد » از زمین رویاند . آدم و حوا به اغوای مار به رغم منع و نهی پروردگار ، از « درخت زندگی » روی برتافته ، از میوه های دو سوگرای « معرفت خیر و شر » خوردند و یهوه آنان را از بهشت راند و گفت : «اینک آدم نظر به دانستن نیک و بد ، چون یک تن از ما شده است . پس حال مبادا که دست دراز کرده ، هم از درخت زندگی میوه چیده و بخورد و تا ابد زنده ماند » ( سفر تکوین ، فصل 3 ، آیه ی 22 ). به نظر میرسد که نقش درخت زندگی در ایران تحت تاثیر بین النهرین بوده ، اما با مشاهده ی این نقش در آثار بدست آمده در جیرفت می توان این فرض را در نظر گرفت که این کهن الگو از دیر باز و با قدمت بیشتری در اندیشه ی ساکنین فلات ایران بوده است
عصمت رجبی غلامعلی حاتم
هنر کتاب سازی نزد ایرانیان از مهم ترین هنرها بوده تا جایی که برای تزیین کتاب بزرگترین طراحان را دعوت می کردند . در حوزه ی کتاب آرایی همواره تزیین و زیبا سازی قرآن از اهمیت خاصی برخوردار بوده است چه در دوران اولیه که خط ، بار تزیین قرآن را بر دوش می کشید چه آن زمان که این نیاز به زیبایی باعث شد که تذهیب در کنار خط به وجود آید و هنرمندان به طور جداگانه در رشته های خوشنویسی و تذهیب فعالیت کنند . کتابخانه و موزه آستان مقدس امام هشتم شیعیان قرن هاست که مجموعه کم نظیری از نمونه های دستنویس کلام الهی را در خود محفوظ داشته است . در همین راستا ، در این پژوهش ابتدا به بررسی تحولات تاریخی و اجتماعی و هنری ایران در دوره ی ایلخانی پرداخته ، سپس خصوصیات کتاب آرایی بالاخص در قرآن نگاری در دوره ی ایلخانی را مرور کرده ، در ادامه به معرفی قرآن های نفیس عهد ایلخانی در کتابخانه آستان قدس رضوی می پردازیم و با شناخت شیوه تذهیب و بالاخص هنر جدول کشی و گره سازی این دوره آشنا می شویم
زهرا محمدی خواه غلامعلی حاتم
شناخت سیر فرهنگ و تمدن و اندیشه ی مردم یک سرزمین جز با درک باورها، اعتقادات و اسطوره های آن سرزمین میسر نیست. شناخت و بررسی و طبقه بندی آثار مفرغی کهگیلویه و بویراحمد به منظور بیان نقوش و شیوه هنری آنها بخشی از اصول این کار تحقیقی بوده است. بررسی فرم و نقش این مفرغ ها هدف اصلی این پژوهش بوده است.
ناهید محمدابراهیمی غلامعلی حاتم
هنر خوشنویسی، به عنوان هنر ملی و نماد فرهنگ ایرانی و مظهر هنر اسلامی، در مسیر تکامل از پستی ها و بلندی های بسیاری عبور کرده و از تحولات اجتماعی تأثیر پذیرفته است. هنرمندان ایرانی در به ثمر رسیدن هنر خوشنویسی بیشترین نقش را داشتند. خوشنویسان پیشتاز هر دوره، با ابتکارات و خلاقیت های نوینی که در ارتقاء زیبایی و تکامل خطوط، به خصوص سبک نستعلیق به کار بردند، خوشنویسی این دوره¬ها را از ویژگی های خاصی برخوردار ساختند که به شکل گیری سبک و مکتبی انجامید. این پژوهش به بررسی سیر تکوین خوشنویسی و مرقعات می پردازد. بر نقطه های عطف که سبک ها و مکاتب خوشنویسی ایجاد شده اند تأکید دارد و بر آن است تا عوامل موثر بر تحول خوشنویسی و ایجاد مکاتب را مشخص سازد. بدین منظور، مکاتب خوشنویسی با رویکرد جامعه شناسی هنر، بر اساس نظریه ی «جامعه ی هنریِ» هوارد بکر و به روش دیاگرام «کار کرد ارتباطی هنرِ» رومن یاکوبسن و همچنین با استناد به مطالعات نظری پژوهش تحلیل شده اند. و به این نتیجه رسیده که، مرقعات از مهم ترین و مستندترین منابع تاریخ هنر ایران به شمار می روند. خوشنویسی در دوره های مختلف در تقابل و تعامل با «زمینه های اجتماعی» بوده و عوامل موثر در بسط و تعمیق هنر خوشنویسی و ظهور خوشنویسان نامدار را می توان این گونه برشمرد: حامیان هنری، تشویق پادشاهان و شاهزادگان هنردوست، وجود نهادهای هنری، استفاده از خوشنویسی در راستای اهداف دولت و تأثیر شرایط اجتماعی.
نسیم کریم زاده الیاس صفاران
سنگ نگاره ها به عنوان یکی از شاخه های مهم هنرهای صخره ای از کهن ترین و فراگیرترین میراث اجداد بشر در سراسر جهان محسوب می شود. تشابهات موجود میان نقوش سنگ نگاره ها در مراکز مختلف هنر صخره ای در جهان ما را به ریشه ها و مبانی مشترک تمدن های کهنسال تاریخ بشریت هدایت می کند. فراگیری و وسعت قابل توجه مراکز هنر صخره ای در ایران فرصت مغتنمی را برای پژوهش در حوزه تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران در دوره های کهن و ورود مباحث بینارشته ای در قلمرو طلوع و تکامل جوامع بشری در این قلمرو فراهم کرده است. همچنین این حوزه وسیع می تواند بسترساز بهره گیری از ظرفیت های بالقوه موجود در آن از جمله بهره وری های فرهنگی و هنری متعدد و توسعه گردشگری فرهنگی در کشور باشد. در این پژوهش با روش تحلیلی – توصیفی و استفاده از ابزارهای اسنادی و میدانی نقوش صخره ای سوسن آباد، یکی از مناطق استان مرکزی با هدف معرفی ظرفیت های فرهنگی و هنری و گردشگری آن مورد مطالعه قرار گرفته و به استناد تجارب دیگر کشورها در این حوزه، راهکارهای عملی ارائه شده است.
مهدیه دارایی باف فاطمه شاهرودی
در بین هنرمندان ایرانی تاها بهبهانی از جمله هنرمندانی است که در مطالعات و جستجوهای خود متاثر از گذشته تاریخی وهنری شرق بوده واین تاثیرات رادر خلق آثار خود تجسم بخشیده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته حاکی از آن است که آثار نقاشی و مجسمه های بهبهانی بطور اتفاقی خلق نشده اند ، هریک از آنها ریشه معرفتی داشته و از جهان بینی خاص وی که متاثر از فرهنگ و هنر شرق و بویژه ایران است نشات گرفته اند. در آثار این هنرمند الهام از شعر و عرفان شرقی در قالب فرم و محتوا قابل بررسی است.بعنوان نمونه پرنده و مفهوم پرواز که یکی از موضوعات مهم هنر ایران است از عناصر برجسته آثار نقاشی و مجسمه سازی این هنرمند محسوب می شود.معماری که خود به عنوان شاخه ای مستقل و گسترده در هنر ایران به شمار می آید،تاثیر زیادی در نقاشی ها و مجسمه های بهبهانی گذاشته است و بهره گیری از عناصر معماری ایرانی در آثار وی نمود برجسته ای دارد.خط نیز از دیگر عناصری ایرانی است که نه تنها در نقاشی بلکه در مجسمه سازی وی بکار رفته است. نور،عالم خیال و المان های دیگری همچون دایره،قفل وساز ازدیگر عناصر هنری شرقی به کار رفته در آثار تاها بهبهانی می باشد. از سویی دیگر بهبهانی را میتوان یکی از سردمداران سوررئالیسم در ایران دانست ، اما سوررئالیسمی که در آثار او می بینیم از نوع شرقی است. در حقیقت آثار او الهام گرفته از از مفاهیم عرفانی و متافیزیکی شرق و بویژه ایران است. با نگاهی به آثار او میتوان دریافت که این هنرمند با فرهنگ و هنر شرقی عمیقاً آشنا بوده است. .به طور کلی سورئالیسمِ بهبهانی، علاوه بر استقلال در اندیشه، در فرم هم به استقلال های نسبی دست پیدا کرده است. در نهایت بهبهانی با بکارگیری عناصر زیباشناختی وسوژه های مستمربرگرفته از فرهنگ و عناصر هنری شرق علی الخصوص ایران، حال و هوای آثارش را از دیگرهنرمندان هم عصر خود متمایز می سازد و جهان را از روزنه ای متفاوت به تماشا می نشیند.
سیدمحمدعلی واعظی نژاد محمدرضا شریف زاده
بررسی ساختارهای اجتماعی عکاسی معاصر ایران به این دلیل است که عکاسان معاصر ما تا چه اندازه موفق به درک مفاهیم پیرامون خود و انتقال آن از طریق عکس به سایر جوامع شده اند. و همچنین مخاطب در شکل گیری مسیر عکاسی معاصر ایران چه نقشی ایفا می کند و در پی آن نقش گالری دار ها در انتخاب هنرمند و آثارش به عنوان یک کالای فرهنگی در به تصویر کشیدن واقعیت هنر ایران تا چه اندازه دارای اهمیت می باشد.
آذین غیاثی محمدرضا شریف زاده
یکی از دلایل انتخاب موضوع عکاسی مستند اجتماعی ایران در دهه 50 و60 می تواند تحولات گوناگون و تکرار نشدنی در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران باشد که نمی توان به راحتی از آن گذشت. پرداختن به عکاسی مستند ایران با رویکرد جامعه شناسانه می تواند به شناسایی ریشه هایش در آثار عکاسی امروز ایران کمک کند.
نسیم رمضانپور غلامعلی حاتم
پایان نامه حاضردر پنج فصل به پیدایش مضامین، مفاهیم و خاستگاه نقوش وتبیین رابطه آنها با کتب چاپ سنگی دوره قاجار می پردازد. برای دستیابی به این منظور ابتدا با انتخاب چند نمونه از سقانفارها نقوش آنها دسته بندی و مضامین آنها طبقه بندی می شوند و برای کشف مفاهیم مستتر در آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.استفاده از سقانفارها به عنوان مکانی جهت برگزاری مراسم عزاداری در ماه محرم به یاد واقعه عاشورا و یاران امام حسین (ع) و تشنگی لب یاران امام و حضرت ابوالفضل(ع) به عنوان سقای دشت کربلا تا به امروز تداوم داشته است. رویکرد تحقیق ساختاری است. یعنی سقانفار به عنوان یک واحد در برگیرنده اجزاء متفاوتی است که معانی بی شماری در آنها مستتر است و دسته هایی از این روابط است که با هم تلفیق شده و معانی را پدیدار می سازند. تأکید این پایان نامه، علاوه بر تحلیل معانی و مضامین نقوش، به ارتباط آنها با فرهنگ و اعتقادات حاکم بر جامعه نیز می باشد لذا کلیه مولفه های هویت ساز از جمله مذهب، اساطیر، افسانه ها و هنر عامه پسند منطقه و ارتباط آنها با خلق این آثار مورد توجه قرار گرفته اند.در واقع هریک از این نقوش به عنوان یک واحد،کل نظام ساختاری یک سقانفار را شکل داده اند که در ورای این ساختار نظامی فرهنگی و مفهومی قابل مشاهده است. در انتهای پایان نامه می توان نتیجه گرفت که با توجه به تقسیم بندی مضامین نقوش در سقانفارها شامل مضامین مذهبی، ادبی، تاریخی و روزمره، می باشند. رواج تعزیه و شبیه خوانی در دوره قاجار، اصلی ترین علت برپایی سقانفارها بوده است.و نقوش آنها نیز، برگرفته از متون تعزیه می باشند. کتب چاپ سنگی دوره قاجار از جمله : شاهنامه فردوسی با مضمون حماسی، قصص الانبیاء بامضمون مذهبی و حماسی، خمسه نظامی با مضامین تغزلی، عجایب المخلوقات قزوینی با رویکرد دانش عامیانه و رواج داستانهای عامیانه نیز همگی تآثیر به سزایی در تثبیت هویت نقاشی های سقانفارها در دوره قاجار داشته اند.
محمدامین امام غلامعلی حاتم
چکیده ندارد.
عبدالناصر خیاط غلامعلی حاتم
چکیده ندارد.
مانی عمادی پرم کوهی غلامعلی حاتم
چکیده ندارد.
امیر نصری غلامعلی حاتم
چکیده ندارد.
مهرنوش اسماعیلی غلامعلی حاتم
چکیده ندارد.
احسان احمدی غلامعلی حاتم
چکیده ندارد.
کبری جلیلوند غلامعلی حاتم
چکیده ندارد.
فهیمه عمونبی صمد سامانیان
چکیده ندارد.
عامر امینی کیاسری غلامعلی حاتم
چکیده ندارد.
صدیقه اعتمادی غلامعلی حاتم
چکیده ندارد.
عاطفه شکفته غلامعلی حاتم
چکیده ندارد.
سارا نیروبخش مصطفی ندرلو
چکیده ندارد.
مریم بیانی غلامعلی حاتم
چکیده ندارد.
سیما احمدیان غلامعلی حاتم
دوره سلجوقیان از لحاظ سبک و شیوه هنری در تایخ هنر ایران دارای مقام ویژه ای ست. در این عصر معماری شکوفا شد. معماران ایرانی پس از تثبیت سبک ساختمانی که ظاهراً از آن راضی به نظر می رسیدند، همّ خود را صرف تزیین عمارات کردند. بناهای به جا مانده از زمان سلجوقیان اغلب جنبه مذهبی دارند . نمای خارجی مقابر به این دلیل که پیوند میان مصالح و نقوش با تزیینات را به بهترین نحو نشان می دهند، به عنوان موضوعی در این پژوهش انتخاب شده است هر یک از انواع این مقابر از نظر تزئینات، رابطه ای را با مصالح، رنگ و بافت و نقوش برقرار می کنند. برای درک بهتر این رابطه، این پژوهش به دسته بندی نقوش تزئینی از لحاظ نحوه ترسیم و گسترش نقوش، نوع مصالح و بافت طرح تزئینی می پردازد تا بستری برای مطالعات آینده در حوزه مفاهیم باشد. این پژوهش منبعی برای دست یابی به چگوتگی ترسیم و گسترش نقوش تزئینی هندسی به کار رفته در مقابر است. همچنین به توصیف رابطه نقوش با مصالح و رنگ می پردازد.
منصور حسین پورمیزاب غلامعلی حاتم
مسجد- مقبره کبود یا عمارت مظفریه تبریز یکی ازآثار منحصربفرد معماری اسلامی در دوره قراقویونلوها می باشد.این بنا در اواخر دوره باشکوه تیموری شکل می گیرد و از معماری بسیار بدیع و تزیینات فوق العاده باطراوت برخوردار است.دراین تحقیق هدف بر آن است تا نوع معماری و تزیینات این بنا با تحلیل و بررسی معماری و تزیین در دوره تیموری مورد مطالعه قرار گرفته وبا بررسی مقایسه ای بناهای دو منطقه دور ازهم آسیای مرکزی و آسیای صغیر چگونگی این تأثیرات مسلط در بنا ی مسجد کبود نشان داده شود.این تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی انجام شده است و اصلی ترین نتیجه آن عبارت است از اینکه که موقعیت مکانی و زمانی مسجد کبود، پیشینه بستر شکل گیری آن، تحولات مذهبی و سیاسی، و وجود متخصصان بومیِ مجرب، باعث ظهور شاهکاری این چنین شده است.
زهرا حاتم پور غیاثی غلامعلی حاتم
در دوره قاجار به سبب مواجهه ایران با غرب و تمایل دربار به تجربه دنیای مدرن و همچنین اشتیاق جهان غرب به شناخت دنیای شرق ، نوعی دوگانگی سنتی و مدرن در بسیاری از مناسبات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه نمایان شد . وضعیت زنان نیز به عنوان نیمی از اعضاء جامعه از تحولات اجتماعی و فرهنگی عصر خود متاثر و به فاصله گرفتن زنان از نقشهای صرفاً سنتی دیرین و گسترش حضور آنها اعم از درباری، شهری یا روستایی و از هر طبقه، مذهب و قومیتی در عرصه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی انجامید. هنرهای تصویری دوره قاجار که به علت تعدد تصویر زنان ، جلوه ای زنانه داشت ، به موازات سیر هنری و در راستای تحولات اجتماعی و بر مبنای معیارهای زیبایی شناسی زمان خود، از تاثیرات مواجهه با غرب برکنار نماند. تصویر زنان در پی آشنایی با هنر غرب ، تغییر سلایق دربار ، فاصله گرفتن تدریجی هنر از فضای دربار و رواج هنرهای مردمی، از تصویری آرمانی، خیالی و محدود به حوزه دربار به تصویری عینی، واقع گرا و در پیوند با مناسبات زندگی روزمره مبدل شد. ادامه این روند، همسو با افزایش فعالیت های اجتماعی زنان، تصویری نوین از آنها در گونه ها و مضامین مختلف هنری ارائه نمود که با سیر رویدادهای اجتماعی و تغییر تدریجی نگرش دربار و جامعه نسبت به آنها توأم بود.
عبدالرسول حکیم غلامعلی حاتم
مجموعه حاضر، در چهار فصل ، تنظیم شده است: فصل اول، به معرفی اجمالی شهرستان کازرون اختصاص دارد . در فصل دوم، آثاری از مناطق شرق کازرون ، معرفی شده است. در فصلهای سوم و چهارم، که در واقع ، بخشهای اصلی ، محسوب می شوند. آثار شهر بیشاپور، یعنی ، کاخ(تالار تشریفات، و ایوان های موزائیک) ، معبد آناهیتا، قصر معروف به والرین، و بنای یادبود ، و همچنین نقش برجسته های صخره ای تنگ چوگان، که درکنار شهر مذکور واقع شده است، مورد بررسی قرار گرفته است.